ترویج این کدهای اخلاقی در درون سازمان، با پیمانکاران شخص ثالث و تمامی متخصصان؛
پایبندی صادقانه و رعایت سیاستها، دستورالعملها و اهداف سازمان.
این هفت نکته در تئوری ساده هستند، اما در عمل ممکن است مبهم باشند. صداقت، پایبندی به قانون و پیروی از سیاستهای سازمان، به طور قطع راهنماییهای مناسبی برای رفتار میباشند. سازمانها نیز همانند انجمن تخصصی هوشمندی رقابتی میتوانند کدهای اخلاقی خاصی داشته باشند. چیزی که در یک کشور قانونی است ممکن است در کشوری دیگر غیر قانونی باشد. کدهای انجمن تخصصی هوشمندی رقابتی راهنمایی به دست اندرکاران هوشمندی رقابتی جهت استفاده از این کدها در موقعیتهای خاص ندارند، اما شایسته است که مرزهای اخلاقی به کسانی که تازه وارد این عرصه شدهاند معرفی گردد(Ho,2008).
در سازمانها ایجاد فرهنگی که بر ارزشهای اصلی اخلاقی تاکید دارد حیاتی است. محققان چهار قانون را معرفی کردهاند که لازم است مدیران و مصرف کنندگان برای اطمینان از اخلاقی بودن تصمیماتشان از آن ها پیروی کنند. هنگام تصمیمگیری با به یاد داشتن این قوانین یک شرکت میتواند فرهنگ اخلاقی[۱۶] ایجاد نماید.
قانون طلایی[۱۷]: به شیوهای عمل کنید که انتظار دارید دیگران نسبت به شما آنگونه عمل نمایند.
اخلاق حرفهای[۱۸]: فقط اقدام به انجام کارهایی که توسط گروه برگزیدهی ثابتی از همکاران، مناسب در نظر گرفته میشود، بنمایید.
دستور مطلق کانت[۱۹]: به گونهای عمل کنید که عمل انجام شده تحت شرایط خاص قانون عمومی رفتار برای همگان در همان شرایط باشد.
تست تلویزیون[۲۰]: همیشه از خود سوال کنید آیا توضیح این مطلب برای همگان در تلویزیون برایم راحت خواهد بود؟ (اردستانی و سعدی، ۱۳۹۰)
۲-۱-۲-۵- اهمیت هوشمندی رقابتی
توسعه تکنولوژی و رشد تجارت جهانی، امروزه به این معناست که محیط تجاری به سرعت و دائم در حال تغییر است. مدیران بیش از این نمیتوانند برای تصمیمگیریهای راهبردی به اشراق و شهود تکیه کنند. در بیشتر کارها نتیجه یک تصمیم نادرست غیر قابل چشم پوشی است. شرکتها برای ارائه ارزشی بالاتر و تأمین رضایت مشتریان در هر زمینهای، به اطلاعات نیازمندند. آن ها باید اطلاعات بسیار زیادی از شرکتهای رقیب، واسطهها و سایر نیروها و عواملی که در بازار فعال هستند، داشته باشند. اطلاعات به عنوان یکی از اقلام مهم داراییهای استراتژیک و ابزارهای بازاریابی به شمار میآید(اصول بازاریابی، پارساییان،۱۳۷۹). گردآوری و ارزیابی اطلاعات مربوط به شرکتهای رقیب در امر تدوین استراتژیها، نقشی حیاتی دارد. هر قدر شرکت بتواند از شرکتهای رقیب اطلاعات بیشتری به دست آورد، احتمال آنکه استراتژیهای اثربخش و موفقیت آمیز تدوین و اجرا کند، بیشتر است(همان منبع،۱۳۷۹). بنابراین ردیابی، درک و واکنش به رقبا به عنوان یک جنبه ویژه از فعالیت بازاریابی مطرح بوده ولازم است که شرکتها یک برنامه اثربخش به نام هوشمندی رقابتی را به اجرا درآورند هوشمندی رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از سریعترین زمینه های رشد کسب و کار دنیا، به شمار میرود. همچنین هوشمندی رقابتی، یکی از تکنیکهای مهم در ایجاد مزیت رقابتی است(همان منبع،۱۳۷۹).
هوش رقابتی فرایند مداومی است که اطلاعات قابل استفادهای در اختیار تصمیمگیرندگان میگذارد. هدف اصلی هوش رقابتی دستیابی به دادهها و اطلاعاتی در مورد محیط، رقبا و بازار است. از این رو هوش رقابتی مؤثر نه تنها نیازمند اطلاعاتی پیرامون رقبا است، بلکه همچنین نیازمند اطلاعاتی درباهی سایر تمایلات محیطی از قبیل تمایلات صنعت، تمایلات قانونی و نظارتی، تمایلات بین المللی، تحولات فنآوری، تحولات سیاسی و شرایط اقتصادی است. اگرچه تمرکز هوش رقابتی بر تصمیم گیری است، ولی قلمرو آن گسترده است و در برگیرنده پژوهش پیرامون موضوعاتی از قبیل قابلیتهای رقبا، تحلیل اتحاد و یا سرمایهگذاری مشترک با رقبا، برنامههای آتی رقبا، راهبردهای بازار یا خطوط تولید خاص، دلایل دگرگونی در شرکتها یا راهبرد واحدهای کسب وکار وغیره است. در حال حاضر نه تنها شرکتهای بزرگ بلکه بسیاری از کسب وکارهای کوچک نیز از مزایای حاصل از هوش رقابتی بهره میگیرند(مقدسی وگرامی، ۱۳۹۰).
دریافت اطلاعات از محیط بیرونی کسب و کار، بر موقعیت رقابتی شرکت تاثیرگذار بوده و این در حالی است که حدود۹۰ درصد اطلاعاتی را که یک شرکت برای تصمیمات حیاتی خود نیازمند آن است، میتواند از راه هوشمندی رقابتی کسب کند. بنابراین هوش رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک ویکی از سریعترین زمینههای رشد کسب و کار دنیا به شمار میرود. همچنین هوش رقابتی یکی از تکنیکهای مهم در ایجاد مزیت رقابتی است. بسیاری از شرکتها از هوش رقابتی برای دستیابی به سهمی از بازار و به دست آوردن سهم رقبای ناشناخته استفاده میکنند. آن ها از هوش رقابتی بیشتر برای مقاصد زیر بهره میبرند:
شناخت محیط فعلی بازار
پیش بینی محیط آتی بازار
تحلیل عوامل اقتصادی، سیاسی و فناورانه مرتبط باکسب وکار خود
شناسایی نقاط ضعف و یافتن راهحل برای آن ها
تغییر در راهبرد فعلی یا تعدیل آن(Shane,2006).
۲-۱-۲-۶- گسترهی هوشمندی رقابتی
بنیاد اولیهی هوشمندی اطلاعات میباشد، اما هرنوع اطلاعاتی هوشمندی تلقی نمیگردد. محققان بسیاری بر ضرورت ایجاد تمایز بین اطلاعات و هوشمندی تاکید داشته و بیان میکنند که اطلاعات، دربرگیرندهی اعداد، آمار و دادههای جدا شده ولی واقعی درباره افراد، سازمان و رقبا است. در حالی که هوشمندی شامل اطلاعات فیلتر شده و تحلیل شده خواهد بود. برای دستیابی به مزیت رقابتی از دیدگاه هوشمندی رقابتی شناسایی و تعریف منابع هوشمندی رقابتی بسیار حائز اهمیت تلقی میشود. براساس یکی از پراستنادترین تقسیم بندیهای انجام شده در این زمینه، هوشمندی رقابتی در سه دسته تقسیم بندی میشود(Roach & santi,2001).
هوشمندی بازار[۲۱] : این نوع هوشمندی، وظیفه تهیه و عرضه روندهای حال و آینده نیازها و ترجیحات مشتریان به بازارهای جدید و ایجاد فرصتهای بخش بندی و تغییرات اساسی و اصلی در بازاریابی و توزیع رقبا را به عهده دارد.
هوشمندی مرتبط با رقبا[۲۲] : این نوع هوشمندی از طریق ملاحظه و بررسی مستمر و نظام مند تغییرات در ساختار رقبا، محصولات جایگزین جدید و واردشوندگان جدید به صنعت، وظیفه ارزیابی تکامل استراتژی رقابتی رقبا را بر عهده دارد.
هوشمندی فنآورانه[۲۳] : فایده فنآوریهای جدید و فعلی و نیز پیش بینی فنآوریهایی که در آینده از بین میروند و فن آوریهایی که در آینده مسلط میشوند به عهده این نوع هوشمندی است.
برخی محققان معتقدند که هوشمندی رقابتی میتواند به بیشتر از سه دسته تقسیم بندی شود و به این منظور هوشمندی اجتماعی و راهبردی و هوشمندی ساختاری-سازمانی را نیز به این طبقهبندی اضافه کردهاند. هوشمندی اجتماعی و راهبردی شامل مقررات مالی و مالیاتی، مباحث سیاسی و اجتماعی و همچنین موضوعات منابع انسانی و اجتماعی میشود(آلن و هیگنز،۲۰۰۵). هوشمندی ساختاری-سازمانی، زیر ساختهای اطلاعاتی-ارتباطی انعطاف پذیر و کارآمد را ایجاد نموده و بستر پیاده سازی هوشمندی بازار، فنآورانه و راهبردی را در سازمان فراهم میسازد(چاوشی و جوادی پورفر،۱۳۹۱).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.