رعایت قوانین، مقررات و الزامات در شرکت،
وجود برنامه راهبردی و پیگیری اجرای راهبردهای شرکت در راستای دستیابی به اهداف کلی و عملیاتی،
وجود منشور اخلاقی سازمانی و پایبندی مدیریت ارشد و کارکنان به آن،
پیگیری آثار تغییرات صورت گرفته در قوانین و مقررات مربوطه بر فعالیت شرکت، و
پیگیری گزارشهای دریافتی مبنی بر عدم رعایت قوانین، مقررات و الزامات شامل مصوبات هیئتمدیره.
۶) گزارشدهی
اهم مسئولیتهای کمیته حسابرسی نسبت به گزارشدهی، به شرح زیر است:
ارائه گزارش در خصوص عملکرد واحد حسابرسی داخلی و حسابرسی مستقل به هیئت مدیره شرکت،
تدوین گزارش فعالیت سالانه کمیته حسابرسی حداقل شامل معرفی اعضا و سوابق آن ها، اهم وظایف، فعالیتهای انجام شده، دستاوردها و برنامههای آتی جهت درج در گزارش فعالیت هیئتمدیره به مجمع عمومی،
ارائه سایر گزارشهای لازم به هیئتمدیره در چارچوب این منشور.
در صورت وجود موارد با اهمیتی از عدم توافق کمیته حسابرسی و هیئتمدیره، هیئت مدیره مکلف است موضوع را در گزارش کنترلهای داخلی توضیح دهد.
۷) سایر مسئولیت ها
اهم سایر مسئولیتهای کمیته حسابرسی، به شرح زیر است:
نظارت بر اطلاعات، شرایط و رعایت الزامات مرتبط با معاملات با اشخاص وابسته،
کسب اطمینان معقول نسبت به سلامت، قابلیت اعتماد و به موقع بودن سایر گزارشهای تهیه شده برای انتشار به خارج از شرکت،
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
حضور رئیس کمیته حسابرسی در مجمع عمومی جهت پاسخگویی به سوالات سهامداران،
کسب اطمینان معقول از آگاهی هیئت مدیره از موضوعاتی که ممکن است اثر با اهمیتی بر وضعیت مالی یا امور مرتبط با فعالیت شرکت داشته باشد،
تعامل با سایر کمیتههای هیئت مدیره،
ارزیابی منظم عملکرد کمیته اعم از عملکرد هر یک از اعضا و کمیته، و
انجام سایر فعالیتهایی که به این منشور مربوط میشود، بنا به درخواست هیئتمدیره(منشور کمیته حسابرسی، ۱۳۹۱).
۲-۶- مزایای وجود کمیته حسابرسی
ایجاد کمیته حسابرسی مزایای زیر را به همراه دارد:
– مرور عینی صورتهای مالی توسط فردی مستقل از مدیریت که باعث افزایش اعتماد عمومی نسبت به اعتبار صورتهای مالی و بهبود عملیات گزارشگری مالی میشود.
– کمیته حسابرسی باعث تحکیم استقلال حسابرسان داخلی و مستقل از زمانی که آنها به طور مستقیم با کمیته حسابرسی ارتباط دارند، میشود.
پرایس واتر هاوس[۱۸] معتقد است اکنون بر سرمایهگذاران، تحلیلگران و قانونگذاران مشخش شده است که کمیتههای حسابرسی کمک بزرگی به کیفیت گزارشگری مالی میکنند. کمیتههای حسابرسی تبدیل به ابزاری مهم برای شرکتها شدهاند تا قابلیت اعتماد روند گزارشگری مالی را نظارت نمایند. یک راه افزایش اعتماد عموم نسبت به صورتهای مالی دخالت مستقیم هیئت مدیره در روند حسابرسی و صحت اطلاعات مالی گزارش شده میباشد.
کمیتههای حسابرسی به عنوان مکانیسمهای نظارتی تلقی میشوند که عدم تقارن اطلاعاتی بین اعضای هیئت مدیره داخلی(مدیریت) و خارجی(غیرمدیریت) را کاهش میدهند.(الچینیشر و شیلدز، ۱۹۸۵؛ و پینکاس و همکاران، ۱۹۸۹[۱۹])
وجود کمیته حسابرسی موثر به نفع حسابرسان مستقل میباشد. کمیته حسابرسی متشکل از مدیران خارج از شرکت استقلال و اثربخشی حسابرسان را بالا برده و موجب کشف بیشتر مشکلات میگردد(داکویلر و همکاران[۲۰]).
۲-۷- وظایف و تعهدات کمیته حسابرسی
به دلیل الزامات دولتی، بورس اوراق بهادار ایالات متحد ملزم به تصویب قوانینی به منظور تقویت کمیته حسابرسی و به تبع آن حمایت از حقوق سرمایهگذاران است. در دسامبر ۱۹۹۹، بورس اوراق بهادار قوانین جدیدی را بر مبنای پیشنهادهای کمیته بلوریبون برای بهبود اثربخشی کمیته حسابرسی شرکتها صادر کرد. بر اساس این قوانین، کمیته حسابرسی ملزم بود:
۱٫صورتهای مالی حسابرسی شده را با حضور مدیران مجددا بازنگری کند. ۲٫ در خصوص موارد مهم و خاص از قبیل عدمتوافق با مدیریت در خصوص بکارگیری رویههای حسابداری و روشهای مورد استفاده برای مبادلات غیرمعمول و مهم با حسابرسان رایزنی کند. ۳٫ تاییدیهی کتبی از حسابرسان در خصوص استقلال آیندهی آنها دریافت کند. ۴٫ گزارشی در خصوص انجام وظایف محولهی پیش گفته صادر کند.
قانون ساربینز- آکسلی در سال ۲۰۰۲، تغییراتی در این وظایف اعمال کرد و وظیفهی انتخاب و نظارت بر کار حسابرسان مستقل شرکت به وظیفه این کمیته افزوده شد. اما باید توجه داشت این قوانین تنها در مورد موسساتی قابل اجرا است که سهام آنها در بورس اوراق بهادار ایالات متحده داد و ستد میشوند.
در قانون اخیر کاملا مشخص است تشکیل کمیته حسابرسی مستلزم دخالت هیات مدیره در فرایند گزارشگری مالی است و انتظار میرود از این طریق، هیات مدیره بتواند کنترل بیشتری بر عملکرد مدیریت و منع استفادهی آنها از رویههای انعطافپذیر حسابداری به منظور گزارشگری سود مورد انتظار تحلیلگران و سهامداران، بدست آورد. هیات مدیره همچنین میتواند به صورت تلویحی، از طریق ارتباط با حسابرسان، اعتبار صورتهای مالی را ارزیابی کند. (ابهاس[۲۱]، ۲۰۰۹)
همچنین به نظر میرسد قوانین موجود در خصوص مذاکرات با حسابرسان میتواند مبنایی برای گردآوری اطلاعات در خصوص استقلال حسابرسان باشد که برای ارزیابی ویژگی بیطرفی صورتهای مالی شرکت بسیار ضروری است. علاوه بر مسئولیت اعضای کمیته حسابرسی، مهمترین نکتهای که باید مدنظر قرار گیرد، دقت و عدم سهلانگاری اعضای کمیتهی حسابرسی است. بدین منظور، لازم است متذکر شویم الزامات مربوط به کمیته حسابرسی، این کمیته را ملزم میکند تا انجام وظایف محوله به آنها را از قبیل بازنگری در صورتهای مالی و مذاکره با مدیریت و حسابرسان مستقل، به طور کامل افشا کند.
این کمیته، به عنوان پل ارتباطی بین حسابرسان داخلی و مستقل و هیئتمدیره تلقی میشود، و فعالیتهای آن شامل بررسی انتصاب حسابرسان، دامنه کلی حسابرسی، نتایج حسابرسی، کنترلهای مالی داخلی و اطلاعات مالی جهت انتشار است. علاوه بر این، وجود یک کمیته حسابرسی در شرکت، نظارت انتقادگونه از گزارشگری مالی شرکت و فرایندهای حسابرسی را فراهم میکند. علاوه بر گزینش حسابرسان، تعیین دستمزد و حفظ یا اخراج حسابرسان نیز بر عهده کمیه حسابرسی است(زولکارنین و همکاران[۲۲] ، ۲۰۰۷).
۲-۸- کمیته حسابرسی و حسابرسان مستقل
کمیته حسابرسی از طریق انتخاب، عزل، تعیین حقالزحمه حسابرسان مستقل، نظارت و ارزیابی عملکرد و صلاحیت آنها، استقلال و اثربخشی و نقش حسابرسان مستقل، اعتباربخشی به صورتهای مالی حسابرسی شده، حل و فصل هرگونه عدم توافق یا اختلاف بین مدیریت و حسابرسان مستقل در ارتباط با گزارشهای مالی، حدود دامنه خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی انجام شده توسط حسابرسان مستقل، هماهنگسازی امور حسابرسی مستقل با حسابرسی داخلی و… نقش بسیار مهمی در بهبود عملکرد حسابرسان مستقل دارد. استاندارد پذیرفته شده حسابرسی شماره ۶۱ با عنوان «ارتباط حسابرسان مستقل با کمیته حسابرسی»، حسابرسان مستقل را ملزم میکند تا نسبت به شرایط قابل گزارش و نقاط ضعف با اهمیت، شواهد دال بر وقوع تقلب، اطلاعاتی درباره اعمال غیرقانونی و تحریفات با اهمیت مندرج درباره اطلاعات میاندورهای را به اطلاع کمیته حسابرسی برساند. انجمن حسابرسان خبره کانادا در تحقیقات خود تحت عنوان عوامل موثر بر قضاوت حرفهای حسابرسان مستقل، به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی نظیر کمیته حسابرسی بر قضاوت حرفهای حسابرس موثر میباشد. (CICA،۱۹۹۵).
طبق بند ۳۱ استاندارد حسابرسی ایران بخش ۲۵ با عنوان «ارزیابی رعایت قوانین و مقررات در حسابرسی صورتهای مالی»، حسابرس باید در اولین فرصت ممکن، درباره موارد عدم رعایت قوانین و مقررات که با آنها برخورد میکند با هیات مدیره و کمیتههای هیات مدیره (به ویژه کمیته حسابرسی) و مدیریت ارشد مذاکره کند و یا شواهدی را دال بر آگاهی آنان از این موضوع بدست آورد. همچنین طبق بند ۷ استاندارد حسابرسی ایران بخش ۳۰ با عنوان «برنامهریزی»، حسابرس ممکن است به منظور اثربخشی و کارایی حسابرسی و هماهنگی روشهای حسابرسی با کار کارکنان واحد مورد رسیدگی لازم بداند که قسمتهایی از طرح کلی و برخی از روشهای حسابرسی را با هیات مدیره، کمیتههای هیات مدیره(مانند کمیته حسابرسی) و کارکنان واحد مورد رسیدگی مطرح کند. اما، مسئولیت طرح کلی حسابرسی و برنامه حسابرسی همچنان به عهده حسابرس باقی میماند. بیتی و همکاران(۱۹۹۹) در تحقیقی در کشور انگلستان ۲۵ عامل افزاینده استقلال حسابرس را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که کمیته حسابرسی از مهمترین عامل فزاینده استقلال حسابرس میباشد. لیم و همکاران(۱۹۸۶) و سجادی(۱۳۸۴) به نتایج مشابهی رسیدند. ابوت و پارکر در سال ۱۹۹۹ تغییر حسابرسان مستقل را بررسی کردند و نتیجه گرفتند که وجود کمیتههای حسابرسی فعال و مستقل در موسسات صاحبکار با افزایش کیفیت حسابرسی ارتباط نزدیک دارد. نتایج تحقیق آنها با نظریه کارگزاری[۲۳] مطابقت دارد و بیانگر آن است که وجود قوانین و مقررات موثر منجر به محدود شدن حیطه عمل غیرمسئولانه مدیران میگردد. از این رو وجود کمیته حسابرسی پرقدرت موجب میشود که کیفیت حسابرسی مستقل، با اطمیناندهی از این از که حسابرسان واقعیت را بیان میکند و تحت تاثیر تمایلات مدیریت قرار نمیگیرد، افزایش یابد.(مجتهدزاده و آقایی، ۱۳۸۳). وایلی(۱۹۹۹) معتقد است که یکی از عوامل موثر بر بودجه زمانی را، داشتن کمیته حسابرسی صاحبکار میداند و معتقد است که تماسهای کمیته حسابرسی با حسابرسان، اطلاعات به موقعی درباره وضعیت مالی شرکت و نیز اطلاعات لازم برای ارزیابی کارایی و درستکاری مدیریت را در اختیار هیات مدیره شرکت قرار دهد.
۲-۹- کمیته حسابرسی و حاکمیت شرکتی
موفقیت کمیته حسابرسی در ایفای وظیفه نظارتی خود کاملا به روابط این کمیته با سایر اعضای گروههای حاکم بر شرکت از قبیل مدیران، حسابرسان مستقل، حسابرسان داخلی، هیاتهای قانونی، مشاوران حرفهای، قانونگذاران و مراجع تدوینکننده استاندارد بستگی دارد. وجود منابع مختلف برای هر کدام از اعضای گروههای مذکور، بیانگر اهمیت وظیفه و نقش مهم کمیته حسابرسی به عنوان یک عنصر بسیار حیاتی در حاکمیت شرکتی میباشد. لویت(۱۹۹۹) یکی از اعضای پیشین کمیسیون بورس اوراق بهادار اظهار میدارد:
نظارت موثر بر گزارشگری مالی به عواملی از قبیل قدرت کمیته حسابرسی، صلاحیت و شایستگی اعضای کمیته حسابرسی، استقلال و عدم دخالت احساسات در اظهارنظر حرفهای این کمیته، بستگی دارد.
در حال حاضر کمیتههای حسابرسی به دنبال نظارت بر سیستم حاکمیت شرکت، گزارشگری مالی، ساختار کنترلهای داخلی، عملکرد حسابرسان مستقل و حسابرسان داخلی و خدمات ارائه شده از سوی آنها میباشد.
قوانین وضع شده از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار تاثیر زیادی بر ساختار کمیتههای حسابرسی، ترکیب آنها، عملیات و مسئولیتهای آنها در قبال شرکتهای تجاری و گروههای حاکم بر شرکتها داشته است. بر اساس این قوانین و جهت نظارت هر چه بهتر کمیتههای حسابرسی، این کمیتهها باید مستقل باشند، اعضای آن از صلاحیت کافی و تخصص مالی برخوردار بوده و منابع مالی کافی در اختیار آنها قرار گیرد و در نهایت، حقوق و پاداش آنها به طور مناسبی پرداخت شود.
قانون ساربنز- آکسلی نیز توجه کافی به کمیتههای حسابرسی داشته و الزامات خاصی را برای آنها تعیین نموده است:
۱٫تمام اعضای کمیتههای حسابرسی باید از بین اعضای مستقل هیات مدیره انتخاب گردند. ۲٫ کمیتههای حسابرسی به طور مستقیم باید مسئول انتخاب گروه حسابرسان مستقل، تعیین حقالزحمه آنها و نظارت بر کار ایشان باشد. ۳٫ کمیته حسابرسی باید اختیار دخالت در مسائل مشورتی را داشته باشد. ۴٫ کمیته حسابرسی باید به اندازه کافی تامین مالی گردد تا به نحو صحیحی وظایف خود را ایفا نماید. ۵٫ حسابرسان مستقل باید رویههای حسابداری مهم بکار گرفته شده از سوی صاحبکار خود را به کمیته حسابرسی گزارش نمایند. ۶٫ کمیسیون بورس و اوراق بهادار باید قوانینی وضع نماید تا شرکتهای سهامی عام را ملزم کند تا حداقل یکی از اعضای کمیته حسابرسی، دارای تخصص مالی باشد.
توجه چنین قوانینی به کمیته حسابرسی، باعث گردید تا الزاماتی خاص بر عهده کمیته حسابرسی واحدهای تجاری گذاشته شود و مسئولیت و تعهد آنها درباره مسائل نظارتی فزونی یابد.
۲-۱۰- ویژگیهای کمیته حسابرسی
ویژگیهای کمیته حسابرسی شامل استقلال، تخصص، تلاش، اندازه، دورهی تصدی، اثربخشی کمیته حسابرسی میباشد، که هر یک را توضیح میدهیم.
۱٫استقلال کمیته حسابرسی: یکی از مهمترین ویژگیهای کمیته حسابرسی که بسیار مورد تاکید قرار میگیرد، استقلال کمیتهی حسابرسی است. اگرچه تعریف استقلال بسیار مشکل است، اما میتوان آن را به معنای وابسته نبودن به مدیریت دانست. یک خریدار یا فروشنده عمده، کارکنان یا روسای پیشین یا وابستگی به شرکت، استقلال کمیته حسابرسی را مخدوش و برای آن مشکلاتی ایجاد میکند. از طرف دیگر، استقلال به معنای توان تصمیمگیریهای بیطرفانه است که ممکن است با منافع مدیریت در تضاد باشد، تشخیص استقلال و درستکاری اعضای کمیته حسابرسی با هیئت مدیره است. بنابراین، گزینش اعضای کمیته باید به دقت و آزادی عمل صورت گیرد. تعریف استقلال در شرکتهای کوچک ممکن است با انعطاف بیشتری همراه باشد و برخی وابستگیهای اعضای کمیته حسابرسی باعث نقض استقلال آنان نمیشود. با این وجود، باید موارد وابستگی در گزارش سالانه منعکس سازند.
اعضای کمیته حسابرسی نباید فقط استقلال ظاهری و رسمی بر طبق معیارهای از پیش تعیین شده داشته باشند، بلکه استقلال عقیده، قضاوت و عمل نیز بسیار مهم است. بنابراین، استقلال باید واقعی باشد و در عمل به کار گرفته شود. اعضای کمیته باید آزادانه نظر خود را بیان کنند و اعتماد آن ها به مدیریت و ارتباط آنها با مدیریت نباید بیطرفی و استقلال آنها را خدشهدار کند. مزایای حاصل از استقلال کمیته حسابرسی تنها زمانی بدست میآید که کمیته حسابرسی صد در صد مستقل باشد. یعنی تمام اعضای کمیته باید مستقل باشند تا بتوان مزایای حاصل از استقلال کمیته حسابرسی دست یافت. یک کمیته حسابرسی مستقل نقش مهم در کسب اطمینان از قابلیت اتکای گزارشهای مالی و کاهش احتمال تقلب مدیریت ایفا میکند. مسئولیتها و تواناییهای مورد نیاز کمیته حسابرسی در طول زمان، به ویژه تصویب قانون آکسلی در سال ۲۰۰۲ افزایش یافته است(مهدوی، ۱۳۹۱).
موارد ذیل برخی از مصادیقی است که (به تشخیص مقام انتخاب کننده) ممکن است منجر به عدم تحقق تعریف عضو مستقل شود:
۱٫ مالک بیش از پنج درصد سهام شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، ۲٫طی سهسال قبل از انتخاب، طرف قرارداد یا دارای معاملات تجاری یا روابط تجاری بااهمیت مستقیم یا غیرمستقیم با شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، ۳٫در طی مدت دو سال قبل از انتخاب، هرگونه مسئولیت اجرایی و رابطه استخدامی در شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن داشته باشد، ۴٫ رابطه سببی یا نسبی (طبقه اول و دوم) با اعضای هیأت مدیره،مدیرعامل، مشاوران یا کارکنان ارشد فعلی داشته باشد، ۵٫ در کسب و کاری که ماهیتاً مشابه شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن است، فعالیت داشته باشد، ۶٫جزء کارکنان مؤسسه حسابرسی مستقل شرکت اصلی، شرکتهای فرعی، مشارکت خاص و سهامداران عمده آن باشد، و ۷٫ منافع یا رابطه مشترک با اهمیتی با اعضای هیئت مدیره شرکت، در سایر شرکتها یا هیئتمدیرههای آن ها داشته باشد.
لازم به ذکر است، اعضای هیئت مدیره، زمانی عضو مستقل محسوب میشوند که علاوه بر احراز شرایط مقرر در تعریف عضو مستقل، منتخب سهامدار عمده نباشند. منظور از سهامدار عمده، «سهامدار دارای کنترل» میباشد.
در تحقیقات قبلی استقلال کمیته حسابرسی به عنوان یکی از ویژگیهای اصلی مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی مورد مطالعه قرار گرفته است. ویکنر، هیکمن و کارنس[۲۴](۱۹۹۳) مطالعهای توصیفی دربارهی استقلال کمیته حسابرسی انجام دادند. نتایج آنها حاکی از این بود که تقریبا یک سوم از اعضای کمیته حسابرسی در نمونهی استخراج شده از شرکتهای بورس اوراق بهادار نیویورک به عنوان مدیران دارای وضعیت مبهم طبقهبندی شدند. این مدیران عبارت از خویشاوندان مدیریت، مشاوران شرکت، مدیران وابسته و هیئت اجرایی بازنشسته بودند.
آنها ادعا کردند که وجود چنین مدیرانی سوال برانگیز است (ویکنر، هیکمن و کارنکس، ۱۹۹۳). کلین(۲۰۰۲) عوامل تعیین کننده استقلال کمیته حسابرسی را مورد مطالعه قرار داد. این مطالعه نشان داد که استقلال کمیته حسابرسی با افزایش اندازهی هیات مدیره و استقلال هیات مدیره افزایش و با فرصتهای رشد شرکت و گزارشگری متوالی زیانهای شرکتها کاهش مییابد. همچنین نتایج مهم مربوط به متغیرهای هیات مدیره و اهمیت تاثیر هیات مدیره بر روی کمیته حسابرسی تاکید میکند.
کارسلو و نیل[۲۵](۲۰۰۳) نشان دادند که استقلال کمیته حسابرسی با افشای وضعیت مالی شرکتهایی که با بحران مالی روبرو شدهاند ارتباط دارد. به ویژه، این دو افشاهای انجام شده در یادداشتهای همراه صورتهای مالی و تحلیل و بحث مدیریت را مورد تحلیل قرار دادند تا مشخص کنند که آیا افشاها در مورد ادامه حیات شرکت در آینده خوشبینانه بودند یا بدبینانه. نتایج حاکی از این بود که شرکتهای دارای تجربهی بحران مالی، رابطهی معنادار مثبتی بین درصد مدیران وابسته کمیتهی حسابرسی و خوشبینی افشای تداوم فعالیت داشتد. (کارسلو و نیل، ۲۰۰۳).
استقلال کمیتهی حسابرسی اغلب به عنوان ویژگی ضروری تاثیرگذار بر اثربخشی کمیته حسابرسی در فرایند نظارت بر گزارشگری مالی در نظر گرفته میشود، زیرا اعضای کمیته مدیران خارجی و مستقل از مدیریت هستند. اهمیت استقلال کمیته حسابرسی در اکثریت توصیهها و قوانین برای تشکیل اجباری کمیته حسابرسی منعکس میشود، که توصیه یا الزام میکنند که اکثریت اعضای کمیته حسابرسی باید از مدیران غیرموظف باشند. انگلیسی(۱۹۹۴) به طور کلی در ادبیات تحقیقات پیشین مربوط به استقلال کمیته حسابرسی دریافته است که متغیرهایی از قبیل اندازه هیات مدیره و استقلال هیات مدیره با استقلال کمیته حسابرسی ارتباط دارند.
ولنایزر(۱۹۹۵) با بهره گرفتن از روش استدلال قیاسی، به ارزیابی این ادعا پرداخته است که آیا استقلال کمیته حسابرسی، موجب بهبود کیفیت گزارشگری مالی میشود یا خیر. به اعتقاد وی، با توجه به اینکه رویههای جاری حسابداری به مدیران این اجاره را میدهد تا در انتخاب روشهای حسابداری و انجام برآوردهای مربوط سلیقهای عمل کنند؛ وقوع چنین امری بعید به نظر میرسد. کار ولنایزر از آن جهت حائز اهمیت است که وی رابطه میان ماهیت(محدودیتهای) نظام حسابداری و اشخاصی را که در پی نظارت بر آن هستند، مشخص ساخته است.
پژوهش دیگری که در ارتباط با اهمیت استقلال کمیته حسابرسی انجام شده است، مربوط به دیزورت و سالتریو[۲۶](۲۰۰۱) است. آنان با بررسی قضاوتهای اعضای کمیته حسابرسی، به مطالعه چگونگی تاثیر استقلال و دانش حسابرسی اعضای مذکور بر تمایلشان در حمایت از مواضع حسابرس به هنگام اختلاف نظر آنها با مدیریت، پرداختهاند. یافتههای پژوهشگران مذکور نشان میدهد که میان استقلال و دانش حسابرسی اعضای کمیته حسابرسی و جانبداری از حسابرس به هنگام اختلاف نظر وی با مدیریت، رابطه مسقیمی وجود دارد.
۲٫تخصص کمیته حسابرسی: تخصص و مهارت اعضای کمیته حسابرسی، ویژگی دیگری از ویژگیهای کمیته حسابرسی است که با اثربخشی کمیته حسابرسی ارتباط تنگاتنگی داشته است و در ادبیات تحقیقات پیشین به نحو چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از اعضای کمیته حسابرسی باید تجربه لازم در برخی از حوزههای مرتبط با کسب و کار داشته و با صنعت فعالیت شرکت آشنا باشد. حداقل یکی از اعضا، معمولا رئیس کمیته، باید پیشینه قوی و مناسب از امور مالی، حسابداری و حسابرسی داشته باشد و از این طریق بتواند کمیته را در هنگام طرح مباحث تکنیکی مالی یاری کند. هر یک از اعضاء باید در برقراری ارتباط با مدیریت و حسابرسان ماهر باشد و سوالهای کنکاشرگانهای درباره ریسکهای مالی و حسابداری مطرح کند. مدیریت، حسابرسان داخلی و مستقل منابع خوبی برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی و آموزش اعضای کمیته حسابرسی هستند. بنابراین، کمیته حسابرسی باید شرکت را ترغیب کند که اعضا هرگونه آموزش لازم به منظور ایفای مسئولیتهای امانتداری خود را ببینند و بر این امر اصرار ورزد. این امر به ویژه برای اعضای جدید ضروری است که نیاز به آشنایی کامل با مسئولیتهایشان برای ایفای موثر آن دارند(مهدوی، ۱۳۹۱).
دیزورت و سالتریو[۲۷](۲۰۰۱) نمونهای از اعضای کمیته حسابرسی شرکتهای کانادایی را مورد بررسی قرار دادند تا واکنش آنها را نسبت به مذاکرات میان حسابرس مستقل و مدیریت شرکت مشخص کنند. آنها دریافتند که حمایت بیشتر از حسابرس مستقل به وسیله کمیته حسابرسی با تجربهی بیشتر مدیر مستقل و دانش بالاتر گزارشگری حسابرسی مدیران ارتباط دارد. با وجود این، رابطهی معناداری بین قضاوت اعضای کمیته حسابرسی و دانش گزارشگری مالی آنها پیدا نکردند. مک دانیل، مارتین و مینس[۲۸](۲۰۰۲) برای بررسی اختلاف قضاوت درباره کیفیت گزارشگری مالی میان کارشناسان مالی و تحصیل کردههای مالی آزمایشی انجام دادند. نتایج حاصل از مطالعه شمول کارشناسان مالی را در کمیته حسابرسی در برداشت که احتمال میرود یکنواختی ارزیابیهای کلی کیفیت گزارشگری را بهبود بخشد. دیویدسان، زای و زو[۲۹](۲۰۰۴) در تحقیقی بازده سهام را پیرامون زمان انتصاب اعضای کمیته حسابرسی مورد بررسی قرار دادند. نتایج آنها نشان داد مادامی که اعضای جدید کمیته حسابرسی دارای تخصص مالی باشند، شاهد تاثیرگذاری قابل ملاحظهای روی قیمت سهام هستیم.
مطالعات قبلی نشان دادهاند مهارتها و تجارب حرفهای اعضای کمیته در زمینهی گزارشگری مالی یک عامل کاملا آشکار مرتبط با اثربخشی کمیته حسابرسی است. (کانسوئلو و دفیوئنتس، ۲۰۰۷). گروه دیگری از مطالعات رابطهی میان تخصص کمیته حسابرسی، مدیریت سود و کیفیت سود را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهاند. چندین نتیجه کلی میتوان از مطالعات پیشین در زمینه تخصص و تجربه کمیته حسابرسی استخراج کرد. نوشتارهای نظری و تجربی اهمیت انواع مختلف تخصص و تجربه را پیرامون فعالیتهای عملیاتی متنوع شناسایی کردهاند. علاوه بر استقلال، تخصص کمیتهی حسابرسی نیز اغلب به عنوان ویژگی مهمی برای عملکرد موثر آن در نظر گرفته میشود. استدلال شده است که نظارت موثر کمیته حسابرسی ایجاب میکند که اعضای آن برای ارزیابی مستقل موضوعاتی که به آنها ارائه میشود، تخصص کافی در حسابداری و حسابرسی داشته باشند. (بیسلی و سالتریو،۲۰۰۱؛ دیویدسان، زای و زو، ۲۰۰۴).
بدون درجهی مشخصی از تخصص، برای اعضای کمیته حسابرسی دشوار خواهد بود تا اطلاعات مالی را که ملزم به ارزیابی آن هستند به اندازهی کافی درک کنند. علاوه بر این، مدیران دارای مدرک حرفهای قانونی تمایل به داشتن آگاهی بیشتر از وظایفشان و الزمات قانونی پیرامون گزارشگری مالی دارند. همچنین نهادهای تدوین کنندهی مقررات در ایالات متحده اهمیت قابل ملاحظهای در زمینه تخصص کمیته حسابرسی تشخیص دادهاند. به دنبال توصیه کمیتهی بلوریبون[۳۰] (۱۹۹۹) بورسهای اوراق بهادار نیویورک و انجمن ملی معاملهگران اوراق بهادار، برای این که اعضای کمیتهی حسابرسی را ملزم به داشتن سطح مشخصی از سواد مالی و حسابداری یا تخصص مدیریت مالی مربوطه نمایند، مقرراتشان را اصلاح کردند.
بر اساس بند ماده ۵ منشور کمیته حسابرسی، اکثریت اعضای کمیته باید دارای تخصص مالی باشند. مطابق بند ۶ ماده یک، تخصص مالی اعضا مدرک دانشگاهی یا مدرک حرفهای داخلی یا معتبر بینالمللی در امور مالی(حسابداری، حسابرسی، مدیریت مالی، اقتصاد، سایر رشتههای مدیریت با گرایش مالی یا اقتصادی) همراه با توانایی تجریه و تحلیل صورتها و گزارشهای مالی و کنترلهای داخلی حاکم بر گزارشگری مالی، تعریف میشود. داشتن تخصص مالی به اعضای کمیته کمک میکند که قضاوتهای حسابرسان را بهتر درک کرده و نظارت موثرتری به رویههای حسابداری و گزارشگری مالی داشته باشند. در صورت وجود تخصص مالی، اعضای کمیته از مسائل مرتبط با بازار و فرایندهایی که به افزایش ارزش افزوده و ارزش بازار شرکت منجر میشود درک بالاتری دارند. با توجه به اینکه انگیزه اصلی مدیریت از افشای اطلاعات سرمایه فکری، بالا بردن ارزش سهام شرکت در بازار است، میتوان انتظار داشت که بین سطح افشا و کیفیت اطلاعات منتشر شده در خصوص سرمایه فکری با تخصص اعضای کمیته حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد(مومنزاده، ۱۳۹۲).
۳٫اندازه کمیته حسابرسی: اندازه کمیته حسابرسی میتواند تاثیر سازندهای روی کمیته حسابرسی داشته باشد. کمیته حسابرسی بزرگتر میتواند موثرتر باشد، به طوری که کمیتهها تمایل دارند که شامل اعضایی با تخصصهای گوناگون برای انجام کنترل جدیتر رویههای گزارشگری مالی باشند (چوی، جن و پارک، ۲۰۰۴). کمیته بلوریبون (۱۹۹۹) توصیه میکند که کمیته حسابرسی حداقل باید سه عضو داشته باشد. به هر حال کمیته حسابرسی کمتر تمایل دارند که بر اساس رابطهای خطی باشند؛ به این معنی که با افزایش اندازه کمیته حسابرسی موثر و با کاهش اندازه کمیته غیرموثر باشند. در این زمینه کارمانو و وافیس(۲۰۰۵) میگویند که کمیته حسابرسی بزرگتر، دانش وسیعتری دارند که بر مبنای آن استدلال و استنتاج میکنند.