مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر برموفقیت ارائه خدمات نوین بانکداری به مشتریان توسط کارکنان شعب بانک کشاورزی جنوب کرمان- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

نمودار ۲-۱- الگوی کلی تحقیق
درنمودارزیرشاخصهای اصلی موفقیت ارائه خدمات نوین به مشتریان توسط بانک مشخص شده اند.
 

فصل سوم
 

 

روش‌ اجرای تحقیق
 

۳-۱- مقدمه
پژوهش می‌تواند به عنوان فعالیتی نظام مند و سازمان یافته برای بررسی مشکلی خاص که مستلزم راه حلی است، تعریف شود. هر پژوهشی دارای سلسله مراحلی است که با هدف ، یافتن پاسخ برای مشکلات کاری در سازمان انجام می‌شود. جهت رسیدن به هر هدف و مقصدی ، دانستن راه رسیدن به آن و چگونگی رسیدن به هدف از مهمترین مراحل کار پیرامون آن هدف است. نخستین گام در تحقیق ، شناخت زمینه‌های بروز مشکلات در سازمان و تعیین واضح و روشن مشکلات است.(ظهوری،۱۳۸۷)تحقیق مراحلی دارد ، که مرتبط با جمع آوری اطلاعات ، تجزیه و تحلیل داده‌ها و تشریح عواملی که مرتبط با مشکل اند، میباشد. برای اینکه بتوان نتایج درستی از یک تحقیق بدست آورد ، لازم است از یک روش تحقیق علمی مناسب و متناسب با موضوع استفاده شود تا با هزینه کمتر و سرعت و دقت بیشتر نتیجه مطلوب حاصل آید. مفهوم متدلوژی به معنای شناخت شیوه ها و یافتن راه اصلی هر کاری است. روش‌شناسی یکی از ارکان اصلی هر تحقیق علمی و بدون شک ، اساس و مبنای پایایی و روایی مجموعه تحقیق می‌باشد. بدون روش شناسی مستحکم ، نتایج مطالعه و تحلیل‌هایی که از پس آن می‌آید قابل تعمیم نبوده و به همین دلیل نیز از ارزش علمی برخوردار نخواهند بود. روش شناسی همچنین یکی از مهم ترین شاخص‌ها برای ارزیابی ارزش یک تحقیق می‌باشد. از این رو در تحقیق حاضر سعی شده است نهایت دقت در انتخاب روش و ابزار تحقیق و هم چنین در انتخاب جامعه نمونه مورد بررسی ، به عمل آید. این فصل به تشریح نوع و روش تحقیق ، جامعه آماری ، شیوه‌ی گرد‌آوری داده‌ها و ابزارهای جمع آوری داده ها ، پایایی و روایی همچنین به روش های تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون متغیرها ی تحقیق اختصاص یافته است .
۳-۲ روش تحقیق
بطور کلی، روش های تحقیق در علوم رفتاری را می توان با توجه به دو ملاک زیر تقسیم نمود:
۳-۲-۱- از نظر هدف : از نظر هدف تحقیقات به انواع کاربردی ، بنیادی و توسعه ای تقسیم بندی می گردد.تحقیقات کاربردی پژوهش هایی هستند که در پی یافتن راهکارهای جامعه آماری می باشند.بنابراین این پژوهش ازدیدگاه هدف یک مطالعه کاربردی است. ونتایج بدست آمده در این مطالعه می تواند برای بانک مورد مطالعه مناسب باشد.
۳-۲-۲- ازنظر روش[۱۳۰]: دانستن روش های گوناگون انجام تحقیق برای محقق و استفاده کنندگان تحقیق اهمیت دارد. حتی هنگامی که روش به عنوان ملاک یا ضابطه مورد استفاده قرار می گیرد ، راه های مختلفی جهت طبقه بندی مطالعات تحقیقی وجود دارد.(بطور مثال مطالعات تجربی و غیر تجربی ، یا تاریخی و توصیفی و تجربی)(خاکی،۲۰۸،۱۳۸۷) پژوهش حاضر به دلیل استفاده از شاخص های چندگانه و به علت قابلیت اجرای آن در شعب بانک کشاورزی و موردکاوی این پژوهش ، از زمره مدل های توصیفی میاشد،. این پژوهش به بررسی و تجزیه وتحلیل یک مدل تصمیم گیری ساختار یافته برای شناسائی ورتبه بندی عوامل موثربرموفقیت ارائه خدمات نوین به مشتریان توسط کارکنان شعب بانک کشاورزی از طریق روش AHP می پردازد. پژوهشگر ابتدا داده های جمع آوری شده را با بهره گرفتن از پرسشنامه تجزیه و تحلیل و سپس نتایج آن را جهت استفاده در مراحل بعدی رساله ، تجزیه وتحلیل نموده است.
۳-۳- جامعه آماری ، نمونه و تعیین حجم نمونه
جامعه آماری عبارت است از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس جغرافیایی مشخص دارای یک یا چند صفت مشخص و مشترک می باشند ( حافظ نیا ،۱۲۰،۱۳۸۰) درتحقیق حاضر جامعه آماری شامل کلیه کارکنان بانک کشاورزی شعب جنوب کرمان است.
نمونه آماری مجموعه کوچکی از جامعه آماری است مشتمل بر برخی از اعضاء از جامعه آماری انتخاب شده اند. نمونه برداری : فرایند انتخاب کردن تعداد کافی از میان اعضای جامعه آماری است به طوری که با مطالعه گروه نمونه و فهمیدن خصوصیات یا ویژگیهای آزمودنی های گروه نمونه قادر خواهیم بود این خصوصیات یاویژگیها رابه امضای جامعه آماری تعمیم دهیم (سکاران،۱۳۸۱، ۲۹۵). نمونه آماری شامل بخش کوچکی، از کارکنان بانک کشاورزی شعب جنوب کرمان باشد(۱۷۰نفر کل جامعه ،)درتحقیق حاضر پرسشنامه اولیه برای تعیین معیارهای وشاخصها بین ۵۰ نفر از کارکنان توزیع شده است.
درروش AHPنحوه انتخاب نمونه بدین شکل است که در ابتدا باید با توجه به هدف پروژه و همچنین کمی یا کیفی بودن زیرمعیارها و جایگزین ها آنها را طبقه بندی نمود، سپس به تناسب تعداد زیرمعیارها یا جایگزین های قرارگرفته در هرطبقه، سهمیه مناسبی از پرسش شوندگان را به آنها اختصاص داد و در آخر، از میان افرادی که دارای اطلاعات کارشناسی مناسب درخصوص زیرمعیارها و از جهت نوع کار و تخصیص نیز ترجیحًا درگیرفعالیت های مرتبط با آن می باشند، سهمیه های اختصاصی به هر طبقه از زیرمعیارها را پر نمود.در تحقیق حاضر با توجه به اینکه ازمدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است ، لذا حجم نمونه آماری با توجه به مطالب گفته شده و بر طبق نظرات اساتید راهنما و مشاور برای دستیابی به نتایج قابل اطمینان حجم نمونه انتخا بی بالغ بر ۲۵نفر می باشد(چون درروش AHP این حجم نمونه کفایت می کند).
۳-۴- روش های گردآوری داده ها
مرحله گردآوری اطلاعات آغاز فرایندی است که طی آن محقق یافته های میدانی و کتابخانه ای را گردآوری می کند و به روش استقرایی به فشرده سازی آنها از طریق طبقه بندی و سپس تجزیه و تحلیل می پرداز

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
د و فرضیه هایی تدوین شده ی خود را مورد ارزیابی قرار می دهد و در نهایت حکم صادر می کند و پاسخ مسئله تحقیق را به اتکای آنها می یابد(حافظ نیا ، ۱۳۸۰ ، ۱۶۴ ). درتحقیق حاضر با بهره گرفتن از مطالعات میدانی نسبت به جمع آوری داده ها و اطلاعات به منظور شناخت رابطه بین متغیرها اقدام خواهد شد.واز روش کتابخانه ای برای گردآوری مبانی نظری استفاده شده است.
۳-۵- ابزارگردآوری اطلاعات
برای اجرای تحقیقات باید داده هایی جمع آوری شوند که با بهره گرفتن از آنها بتوان فرضیه های تحقیق را مورد آزمایش قرار داد. برای جمع آوری این داده ها به ابزاری نیاز داریم که مهمترین این ابزار عبارتند از: مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه، مقیاس های نگرش سنجی. درپژوهش حاضرازروش پرسشنامه برای جمع اوری داده هااستفاده شده است.با توجه به اینکه روش انجام تحقیق حاضرمیدانی است، لذا جمع آوری اطلاعات موردنیاز بامراجعه به افراد جامعه آماری صورت گرفته است.برای تهیه شاخصها ومعیارها درتحقیق حاضر ازدوپرسشنامه دردومرحله استفاده شده است درمرحله اول جهت شناسایی عوامل موثربر عوامل موثربرموفقیت برارائه خدمات نوین به مشتریان توسط کارکنان شعب بانک بابررسی و مطالعات کتابخانه ای جستجو در سایت های اینترنتی ،مصاحبه با کارشناسان و از طریق پرسشنامه شماره یک عوامل موثر بر اساس امتیازهای بدست آمده معیارهای با اهمیت تعیین شده است ( از ۳۸ معیار به ۳۰ معیار فرعی تقلیل یافته است)در مرحله دوم از پرسشنامه شماره دو برای انجام مقایسات زوجی و نهایتا اولویت بندی عوامل کلیدی موثربر برموفقیت برارائه خدمات نوین توسط کارکنان استفاده می گردد.
۳-۶- روایی و پایایی پرسشنامه
قابلیت اعتماد پرسشنامه در دو بعد روایی و پایایی مورد اندازه گیری قرار می‌گیرد که در ادامه به نحوه محاسبه آنها پرداخته شده است.
 
 

نظر دهید »
آسیب¬شناسی آموزش جامعه¬شناسی در ایران- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳-۵ نمونه گیری ۶۳
۳-۶ حفظ عینیت در گروندد تئوری ۶۵
۳-۷ معیارهای ارزیابی گروندد تئوری ۶۵
فصل چهارم(تجزیه و تحلیل داده ها) ۶۹
۴-۱ کدگذاری باز ۷۰
۴-۱-۱ نتایج کدگذاری باز اساتید ۷۲
۴-۱-۲ نتایج کدگذاری باز دانشجویان ۷۳
۴-۲ کدگذاری محوری ۷۴
۴-۲-۱ عوامل علّی و زمینه‌ای ۷۶
۴-۲-۱-۱ آموزش غیررسمی ۷۶
۴-۲-۱-۲ علم بوروکراتیک ۸۱
۴-۲-۱-۳ خودتنظیمی و خودگردانی دانشگاه ۸۳
۴-۲-۱-۴ آزادی علمی ۸۵
۴-۲-۱-۵ وجود ساختار اقتدارطلب(تقابل نظام و زیست جهان) ۸۶
۴-۲-۲ عوامل مداخله گر ۸۸
۴-۲-۲-۱ ضعف مهارت نوشتن ۸۸
۴-۲-۲-۱- ۱ انباشت و نه تولید مقالات علمی ۹۰
۴-۲-۲-۲ دوگانه‌ی استاد/دانشجو(میزان قدرت اساتید) ۹۰
۴-۲-۲-۳ برنامه پژوهشی مغشوش ۹۱
۴-۲-۲-۳-۱ تعداد دانشجویان ۹۲
۴-۲-۲-۳-۲ اجتماع علمی ۹۳
۴-۲-۲-۴ امنیت شغلی اساتید ۹۴
۴-۲-۳ استراتژی های عمل/تعامل ۹۶
۴-۲-۳-۱ دوگانه‌ی استاد/دانشجو(میزان قدرت اساتید) ۹۷
۴-۲-۴ نتایج و پیامدها ۹۸
۴-۲-۴-۱ نحیف بودنِ بینش جامعه شناختی ۹۸
۴-۲-۴-۲ شناخت ناقص از مسائل اجتماعی پیرامون و ناتوانی در درک روابط میان تاریخ جامعه و سرگذشت فردی ۱۰۱

۴-۲-۴-۳ بی اعتمادی به اساتید آکادمی ۱۰۲
۴-۳ مقوله محوری ۱۰۳
۴-۴ مدل پارادایمی برآمده از کدگذاری محوری ۱۰۴
۴-۵ کدگذاری گزینشی ۱۰۵
فصل پنجم(جمع بندی و نتیجه گیری) ۱۱۰
۵-۱ یافته هایِ پژوهش ۱۱۱
۵-۲ نتیجه گیری ۱۱۵
۵-۳ محدودیت های پژوهش ۱۱۷
۵-۴ پیشنهادات پژوهش ۱۱۸
منابع ۱۱۹

 

مقدمه
 

پژوهش حاضر با موضوع آسیب­شناسی آموزش جامعه ­شناسی در ایران تلاش دارد تا با نگاهی به وضعیت کنونی آموزش جامعه ­شناسی در ایران از دریچه­ی پدیدارشناسی، توصیفی واقع از آن ارائه داده و پیش­درآمدی باشد برای مطالعات آسیب­شناسانه و بررسی نقاط ضعف و قوت رشته جامعه ­شناسی در ایران. رویکرد غالب در این پژوهش، رویکرد پدیدارشناسی است و به منظور جمع­آوری و تحلیل داده ­ها از راهبرد روشی گروندد تئوری استفاده شده است، چراکه ماهیت امور مطالعاتی علوم انسانی به طور عام و علوم اجتماعی به طور اخص، ایجاب می­نماید که همواره با ملاحظات همه­جانبه و بررسی ابعاد مختلف موضوع، بی هیچ پیش­فرض و نظریه­ی از پیش­بدیهی، به مطالعه­ آن بپردازیم. از آنجا که این پژوهش با عنوان آسیب­شناسی انجام گرفته است، ممکن است چنین گمان شود که با پیش­فرض وجود معضل و یا آسیب، به سراغ تحقیق رفته­ایم. اما لازم به ذکر است که برای پیشگیری از این امر، از رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده و با توجه به نظرات بسیاری از صاحبنظران، تعمق و بررسی مجدد در وضعیت جامعه ­شناسی ایران را ضروری دانسته­ایم. در این تحقیق با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسی، آموزش به عنوان یک پدیدار برای محقق و کنشگرانِ درگیر فرایند آموزش آشکار شده و محقق تلاش داشته با تکیه بر تجربیات زیسته­ی این کنشگران، توصیفی از وضعیت آموزش جامعه ­شناسی به دست دهد تا در نهایت بتوان با تکیه بر توصیف­ها و واکاوی خلأ‌های موجود در آموزش، به درکی بهتر از وضعیت جامعه ­شناسی در ایران نائل شد. در این پژوهش، نیت محقق نه تیشه زدن به ریشه­ جامعه ­شناسی، که درست دفاع از آن در خلال هجمه­هایی است که به جامعه‌شناسی ایران وارد شده است. نگارنده معتقد است در وضعیت کنونی، حراست از جامعه ­شناسی، ضروری‌ترین کاری است که کنشگران این رشته بایستی به آن اهتمام ورزند. از دریچه­ی همین نگاه است که برآن شدیم تا پیش از اتکا به هرگونه پیش­فرضی، واقعیت این رشته و واقعیت آموزش آن را –به عنوان نقطه­ای که جامعه ­شناسی از آن آغاز به انتقال می­ کند-، از دید بی­واسطه­ترین کنشگرانی که با آموزش جامعه ­شناسی در ارتباط­اند، مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم. در این پژوهش چشم امید بر آن داریم تا با تمرکز بر آموزش جامعه ­شناسی، به عنوان عنصری درونی، واقعیت موجود جامعه ­شناسی ایران را مبنای عمل قرار داده و با درانداختنِ این طرح، نگاهی نو به وضعیت این رشته داشته باشیم.
در فصل نخست ابتدا به طرح مسأله پرداخته و در باب اهمیت و ضرورت تحقیق سخن به میان آورده شده است. هم­چنین پرسش تحقیق نیز در این فصل بیان شده است. در فصل دوم مکتب فلسفی پدیدارشناسی، رویکرد کنش متقابل نمادین و مبانی نظری راهبرد روشی گروندد تئوری شرح داده شده است. در فصل سوم راهبرد روشی به­کار گرفته شده در پژوهش حاضر و پیوند آن با پدیدارشناسی و موضوع مورد مطالعه به تفصیل بیان شده است. هم­چنین روش نمونه گیری و جمع­آوری داده ­ها نیز در این فصل شرح داده شده­است. فصل چهارم به کدگذاری مصاحبه­ها پرداخته و تحلیل داده ­ها را دربرمی­گیرد. فصل پایانی پژوهش نیز به جمع­بندی و نتیجه ­گیری اختصاص یافته است.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

فصل اول
 

 

کلیات و طرح مسأله
 

در این فصل ابتدا به طرح مسأله پرداخته و پرسش تحقیق مطرح شده است. هم­چنین در باب اهمیت و ضرورت تحقیق نیز بحث شده و مروری بر پیشینه­ی تحقیقات صورت­گرفته، انجام شده است.

 

۱-۱ طرح مسأله
 

از تأسیس علم جامعه ­شناسی در ایران بیش از هفتاد سال می­گذرد. برای اولین بار، غلامحسین صدیقی در ۱۳۱۹ و در دانشکده­ی ادبیات و دانشسرای عالی به تدریس رشته جامعه ­شناسی درایران پرداخت(ن.ک ارمکی،۱۳۸۹ و عبداللهی،۱۳۷۰و اشرف،۵۲۲:۱۳۷۶). از آن دوره­ آغازین تاکنون، جامعه ­شناسی ایران تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است؛ تعداد دانشجویان و دپارتمان­های جامعه ­شناسی افزایش یافته، مجله­های تخصصی و مقاله­ها و پایان نامه ­های متعددی در این حوزه منتشر شده و همایش­ها و هم­اندیشی­های فراوانی در حوزه های مختلف جامعه ­شناسی صورت گرفته است. همچنین انجمن­ها و کارگاه­های آموزشی بسیاری در ارتباط با این رشته دانشگاهی به وجود آمده است(ن.ک به ارمکی،۱۳۸۹ و عبداللهی، ۱۳۷۵، فاضلی،۱۳۹۲ و لهسائی­زاده ۱۳۷۱). اگرچه دستاوردهای پژوهش­های جامعه­شناختی کم نیستند، اما با این حال در دو دهه­ اخیر، «علوم اجتماعی» نیز مانند سایر حوزه ها و رشته­های علمی دانشگاهی، با نوسانات و چالش­هایی روبرو بوده است. این نوسانات و چالش­ها که گاه با برچسب «ناکارآمدی»(آزادارمکی،۱۳۷۸، فاضلی،۱۳۸۰و۱۳۸۶، شارع­پور، ۱۳۸۹)، «بحران»(توفیق، ۱۳۹۰، لهسایی­زاده، ۱۳۷۵ و آزادارمکی، ۱۳۷۵و ۱۳۹۰)، «بلاتکلیفی»(آزادارمکی، ۱۳۹۳)، «پروبلماتیک بودن»(جوادی و توفیق،۱۳۹۰) و عنوان­هایی از این دست نام­گذاری شده ­اند، بررسی مجدد وضعیت جامعه ­شناسی در ایران را ضروری می‌سازد. تمامی این صاحبنظران از منظرگاه­های(پرسپکتیو) مختلفی معضلات جامعه ­شناسی را مورد واکاوی قرار داده و علل متعددی را در ایجاد چنین وضعیتی مؤثر شمرده­اند. پژوهشگر در این تحقیق پس از بررسی نظرگاه­های مختلف، علل تاثیرگذار بر وضعیت کنونی جامعه ­شناسی در ایران از منظر اصحاب علوم اجتماعی را به دو دسته­ی معرفتی و غیرمعرفتی تقسیم کرده است که در ادامه به تفصیل بیان خواهد شد. هم­چنین با استناد به گزاره­ی فرانسیس بیکن که علم را مبتنی بر مشاهده­ بدون پیش­فرض می­دانست و معتقد بود تنها با پاک کردن ذهن از همه­­ی پیش­داوری­ها و تعصبات می­توان کتاب طبیعت را با نگاهی تازه قرائت کرد(بلیکی، ۱۳۹۲: ۱۳۷)، در این پژوهش نیز محقق سعی کرده است تا بدون هیچ پیش­فرض و نگاهِ ازپیش­تعیین­شده­ و بدون توسل به هیچ­یک از نظریات بیان شده در خصوص وضعیت این علم، سراغ آموزش جامعه ­شناسی رفته تا وضعیت کنونی جامعه ­شناسی را با نگاهی تازه قرائت کند. چراکه به باور پژوهشگر، پیدایش و بازتولید معضلات جامعه ­شناسی- هم در سطح معرفتی و هم در سطح غیر معرفتی- نسبتی با آموزش جامعه ­شناسی در ایران دارد؛ نخست به این دلیل که شناخت علمیِ اولیه از جامعه ­شناسی تنها از مجرای آموزش شکل می­گیرد(چه به شکل رسمی آن در دانشگاه­ها و چه به شکل غیررسمی و توسط کتاب­های تألیفی و ترجمه که توسط دانشکاران جامعه ­شناسی به مخاطبین عرضه می­ شود) و دوم به این دلیل که در ایران کسب آموزش جامعه ­شناسی به طور حرفه­ای، تنها در دانشگاه­ها صورت می­پذیرد و یکی از مهم­ترین کارکردهای دانشگاه به عنوان نهاد آموزش عالی، در کنار تولید علم، آموزش آن است. هرفون فریدبورگ(ن. ک به آدورنو،۱۹۶۸) نیز معتقد است وظیفه­ی امروزین جامعه ­شناسی اساسا آموزشی است.
یکی دیگر از دلایل انتخاب آموزش، توجه ویژه­­ی دانشمندان و پژوهشگران و مسئولین نظام فرهنگی به این امر است. در اوایل هزاره­ی جدید، با فراگیری و عمومیت یافتن انتقاد از کیفیت برنامه ­های آموزشی و درسی و عملکرد نظام­های دانشگاهی در سراسر جهان، بیش از ۱۹۰ کشور عضو یونسکو در میثاق جهانی داکار، متعهد شدند تا طی یک برنامه بلندمدت، «آموزش با کیفیت برای همه» را در سطوح مختلف آموزشی در دستور کار خود قرار دهند(مصفا، ۱۳۸۵: هفت). از آنجا که در ایران، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متولی اصلی ساماندهی امور دانشگاهی است، آسیب­شناسی علوم مختلف نیز بایستی از جمله کارهای بنیادین این سازمان باشد. درواقع با همین مطالعات آسیب­شناسانه است که می­توان به نقاط قوت و ضعف دانشِ برساخته­شده پی برد و با شناخت­های حاصله، نقاط قوت را حفظ و در جهت رفع موانع گام برداشت. این پژوهش نیز قصد دارد تا با نگاهی به واقعیت وضعیت جامعه ­شناسی، ابعاد مختلف آن را شناخته و با تاکید بر امر آموزش، توصیفی از وضعیت کنونی آن به­دست دهد تا پیش­درآمدی باشد بر ارائه­ راه­کارهایی برای خروج از معضلات و موانع توسعه­ جامعه ­شناسی.
به نظر می­رسد چنانچه مسائل عمده­ی جامعه ­شناسی ایران را از منظر آموزشِ عالی دانشگاهی مطمح نظر قرار دهیم، می­توانیم معضلات معرفتی و غیر معرفتی(عینیِ) جامعه ­شناسی در ایران را به طور همزمان و منسجم ریشه­یابی کنیم. دانشگاه به عنوان عرصه­ تولید علم، ما را مستقیما به مسائل معرفتی رهنمون می­ شود و دانشگاه به عنوان نهاد آموزشی ما را با مسائل سازمانی و عینی(غیرمعرفتی) درگیر می­ کند. از این رو پژوهشگر با برگزیدن آموزش جامعه ­شناسی به عنوان موضوع تحقیق، درصدد است تا از یکسویه­نگری فاصله گرفته و وضعیت جامعه ­شناسی در ایران را از زاویه­ای دیگر بنگرد؛ به عبارت دیگر، آموزش جامعه ­شناسی ناحیه­ای است که از آن جا می­توان به رصد کردن معضلات جامعه ­شناسی ایران–معرفتی و غیر معرفتی بصورت توامان- پرداخت. چنانچه پیشتر به طور ضمنی اشاره شد، هدف از این پژوهش بررسی وضعیت آموزش جامعه ­شناسی در نظام آموزش عالی ایران است. در ادامه­ این فصل، نخست تفکیکی که میان علل معرفتی و غیرمعرفتی از معضلات جامعه ­شناسی ایران شده است، توضیح داده خواهد شد.
معضلات معرفتی اشاره به علل کلان و اندیشه­محور در عرصه­ علوم اجتماعی بطور خاص و علوم انسانی به طور عام دارد و در این صف، نظریه­پردازانی قرار دارند که وضعیت کنونی جامعه ­شناسی را ناشی از زوال اندیشه خردگرا در فرایند تاریخ اندیشه در ایران(نظریه­ی انحطاط اندیشه­ی طباطبایی)، چالش و تضاد معرفت سنتی و متجدد، غلبه­ شبه پوزیتیویسم و آمپریسم(تجربه­گرایی) خام و سطحی بر جامعه ­شناسی ایران و ایدئولوژی جامعه­ در حال گذار(نظریه­ی ابراهیم توفیق)، ناتوانی هنر تطبیق و تطابق(نظریه فرهنگ رجایی) و چالش زمینه­ بومی با دانش غیر بومی و عدم شکل­ گیری تفکر مفهومی در علوم اجتماعی ایران می­دانند(توفیق،۱۳۹۰، مرادی، ۱۳۸۸، داوری اردکانی، ۱۳۹۱و کچوییان، ۱۳۹۰). در این مجال، به توضیح مختصر برخی از این نظریات اشاره کرده تا یادآور شویم که پژوهش حاضر با در نظرگرفتن تمامی موانع معرفتی، برای توصیف هرچه بهتر وضعیت جامعه ­شناسی ایران، راه سومی در پیش گرفته است.
سید جواد طباطبایی در سه کتاب درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه­ی سیاسی در ایران(۱۳۶۷) و زوال اندیشه­ی سیاسی در ایران(۱۳۷۳) و دیباچه­ای بر نظریه انحطاط ایران(۱۳۸۰) به بررسی امکان تاسیس و تدوین اندیشه در ایران به طور عام می ­پردازد. او به اجمال به این نتیجه می­رسد که با سپری شدن عصر زرین فرهنگ ایران، «بقای اندیشه­ی عقلانی به باد فنا رفت و دوره­ای در تاریخ اندیشه و عمل ایرانی آغاز شد که از آن به دوره­ بن­بستِ در عمل و امتناع در اندیشه» یاد می­ شود. به باور طباطبایی، «در شرایط امتناع، خروج از وضعیت بحران و بن­بست، جز از مجرای تغییر موضعی اساسی در دیدگاه امکان­ پذیر نمی ­تواند باشد»(طباطبایی: ۱۳۷۴: ۷). در ابن­خلدون و علوم اجتماعی(۱۳۷۴) وی مشخصا به بحث امتناع علوم اجتماعی می ­پردازد. طباطبایی با طرح مفاهیم بحران تجدد در ایران و شکست آن و روش فلسفی طرح این مساله، اشاره می­ کند که ما «امروزه حتا توان طرح پرسش­های خود را نیز از دست داده­ایم» و این «به سبب وضعیتی است که به دنبال شرایط امتناع ایجاد شده است»(طباطبایی، ۱۳۷۴: ۱۷).
ابراهیم توفیق نیز در مقالات متعددی، با اشاره به محدودیت‌های موجود در تدریس و پژوهش در زمینه‌هایی که امکان زیر سوال بردن بنیاد و ایدئولوژی نظام آکادمیک موجود در آنها وجود دارد، معتقد است که ساختار علم در ایران، در نوع خود، از این ویژگی برخوردار است که اجازه‌ تولید علم را نمی‌دهد و به همین دلیل است که ما در ایران، در وضعیت امتناع علوم انسانی قرار گرفته‌ایم. به باور وی، یکی از علل این وضعیت، غلبه بی­چون و چرای مطالعات اجتماعی امپریستی و شبه پوزیتویستی است(ن.ک به توفیق،۱۳۸۷).
رضا داوری اردکانی نیز در کتاب خود با عنوان علوم انسانی و برنامه ­ریزی توسعه اشاره می­ کند که«علم اجتماعی در جهان توسعه نیافته و درحال توسعه، اصلا «نمی­تواند» از خود دفاع کند و دست به تغییر زند، چراکه روگرفتِ علم است». روگرفتِ علم نیز به باور او علمی است که در عالم زندگی مردمان ریشه نکرده است(داوری­اردکانی، ۱۳۹۱: ۹). او هم­چنین معتقد است شرط اساسی برای پدید آمدن نظم علمی در جامعه، احساس نیاز و تعلق خاطر به آن علم و آمادگی برای پرداختن به آن و هم­چنین برخوردارشدن از آثار و نتایج آن است. شرطی که تحقق آن در جامعه­ کنونی ما چندان امکان­ پذیر نیست(همان، ۶۹). فرهنگ رجایی نیز معتقد است عدم تناسبی که بین تفکر اجتماعی ما و جامعه و نیازهای اجتماعی برقرار است، به زوالی که تمدن ایرانی از اواخر دوره­ صفویه گرفتار آن شده، برمی­گردد و در نتیجه­ این زوال، جرأت اندیشه و تفکر از افراد گرفته شده است. لذا کسانی نیز که ما آنها را متفکرین می­خوانیم، تنها به صورت­برداری از اندیشمندان غربی اتکا کرده ­اند(ن.ک به رجایی، ۱۳۷۲).
در سوی دیگر کسانی هستند که معضلات جامعه ­شناسیِ ایران را «غیرمعرفتی»(عینی و سازمانی) تعریف کرده ­اند. از نظر این افراد جامعه ­شناسی دچار مشکلاتی است و این مشکلات و معضلات، مرتبط با مسائل عینی و سازمانی جامعه ­شناسی است؛ مسائلی از قبیل کمبود انباشت علمی و جوان بودن این رشته، کمبود امکانات آموزشی و پژوهشی، شیوه­ ناصحیح تدریس، فقدان روش علمی(ن. ک به طالب، ۱۳۷۵)، عدم استقلال دانشگاه، سیاست­زدگی علوم اجتماعی، دوری گزیدن از تحقیقات کیفی و افت تحقیقات جامعه­شناختی(ن. ک به تنهایی،ص۴۶ به نقل از فاضلی،۱۳۸۰)، تقلیل­گرایی روش­شناختی(عبداللهی، ۱۳۷۵)، گسست نظریه و تجربه(چلبی، ۱۳۸۵)، گزینش غیرپروبلماتیک موضوعات تحقیق و شیوه­ نامتناسب سازمان­دهی تحقیقات اجتماعی(عبدی، ۱۳۷۲)، ضعف مدیریت علمی، عدم تخصص و تسلط اساتید(هم­چنین ن.ک به ذاکر صالحی، ۱۳۸۴، رفیع پور،۱۳۸۱، آزادارمکی،۱۳۸۵، آزادارمکی،۱۳۷۸و ۱۳۸۷، نیک­گهر، ۱۳۸۵، سراج­زاده، ۱۳۸۵، قانعی­راد، ۱۳۸۵و ۱۳۸۸ و توسلی، ۱۳۸۵). لذا راهِ برون­رفت از معضلات کنونی، حل مسائلی از این دست می­باشد.
چنانچه ذکر شد، این پژوهش سعی دارد تا با تکیه بر برخی از اصول اساسی پدیدارشناسی و استفاده از راهبرد روشی گروندد تئوری، به مطالعه­ وضعیت آموزش جامعه ­شناسی در ایران بپردازد تا در نهایت بتواند با تکیه بر توصیف­ها و واکاوی خلاء­های موجود در آموزش به درکی بهتر از وضعیت کنونی جامعه ­شناسی در ایران نائل شود. از آنجا که در تحلیل پدیدارشناختی، به جای فراهم آوردن مفاهیمی برای تبیین، سعی در توصیف و ترسیم یک موقعیت انضمامی به شکلی که افراد، آنها را درک می­ کنند، می­ شود(ورنو،۲۰: ۱۳۹۲)، در این پژوهش نیز تنها به توصیف وضعیت آموزش جامعه ­شناسی، آنگونه که کنشگران درگیرِ آن، درک کرده ­اند، اکتفا شده است. در این پژوهش، واقعیت آموزش جامعه ­شناسی به عنوان یک پدیدار مورد مطالعه قرار گرفته است. برایان مگی به نقل از هوسرل می­نویسد: «تجربه­ی مستقیم، نه تنها اشیاء مادی بلکه خیلی از امور انتزاعی را نیز دربرمی­گیرد و نه فقط اندیشه­ها و دردها و عواطف خود شخص بلکه موسیقی و ریاضیات و بسیاری چیزهای دیگر را نیز شامل می­ شود»(مگی، ۴۱۴: ۱۳۹۰). درواقع تحلیل پدیدارشناسانه نوعی تجربه مستقیم و شهودی است، رها از تعین­های فرضی که این تجربه صرفا شامل ابژه­های مادی نمی­ شود، بلکه به داده ­های تجریدی مثل اندیشه­ها، دردها، هیجانات، خاطرات و مانند آن نیز مرتبط می­ شود(احمدی، ۱۳۸۷: ۵۴). به عبارتی تمرکز اصلی تحلیل پدیدارشناختی، بررسی تجربه­ی آگاهانه است. هوسرل در چارچوب داده شدن چیزها درشیوه ­ها و نحوه­های خاص خودشان و آگاه شدن از چیزها حرف می­زند، یعنی از تجربه زیسته­ی آنها. بنابراین هرچیزی که به نحوی داده شود، تجربه می­ شود و تجربه صرفا محدود به تجربه فیزیکی نیست. هرچیزی اعم از امر اخلاقی، امر زیبا، امر فرهنگی و غیره به هر نحوی که داده شود، قابل توصیف علمی متقن است(زهاوی، ۲۵: ۱۳۹۲).
یکی دیگر از دلایلی که در این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی استفاده شد، این است که با پدیدارشناسی، علوم انسانی می­توانند روش مناسبی برای توصیف خود داشته باشند و پدیدارشناسی هم به این نکته اعتراف می­ کند که صرفا کاری توصیفی است و نه پاسخی کلی به تمامی پرسش­ها(زهاوی، ۱۰۷: ۱۳۹۲).
فتحی(۱۳۸۴)، در مقاله­ خود اشاره می­ کند که پاسخ مثبت به گزاره­های زیر به محقق نشان می­دهد که آیا روش پدیدارشناختی برای کار او مناسب است یا خیر.

 

 

نیاز به روشن­سازی بیشتر یک پدیده­ خاص؛ شواهد این مساله حکایت از آن دارد که مطالب تولیدشده­ی اندکی درباره موضوع مورد نظر وجود دارد و آنچه هست، به توصیف و توضیح عمیق­تری نیاز دارد.
 

تجربیات زندگی به عنوان بهترین منبع اطلاعات برای مساله مورد مطالعه؛ چون منبع اصلی اطلاعات، داده ­های کلامی افرادی است که آن پدیده را تجربه کرده ­اند.
 

در دسترس بودن منابع اطلاعاتی و نمونه­های مناسب
 

روش پژوهش پدیدارشناختی چیزی را توصیف می­ کند که در آگاهی ما ظاهر می­ شود؛ یعنی توصیفی که از طریق معنابخشی ارادی پدیدارها در آگاهی ما بدست می­آید؛ نه بر اساس ذهنیت صرف عقل­گرایی[۱] و نه بر اساس محسوسات علوم تجربی. در توصیف پدیدارشناختی، نه بر عینیت محسوس پدیده و نه بر ذهنیت صرف محقق اتکا می­ شود؛ بلکه مبتنی است بر آگاهی دریافت شده از طریق تجربه­ی زیسته­ی سوژه­ها، آنگونه که ابژه­ی مورد پژوهش بر آن­ها ظاهر می­ شود. این تجارب زیسته و تجربه­های مصاحبه­شوندگان، از راه زبان صورت می­گیرد که خود دستگاهی از نشانه­هاست که در بنیان خود استوار است(احمدی، ۷۳: ۱۳۸۷). حال ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا این تجارب از اعتبار علمی برخوردارند یا خیر؟ پاسخ هوسرل این است که معرفتِ علمی از تجربه و «زندگی روزمرّه» ریشه می­گیرد، اگرچه امروزه از آن جدا شده است، اما وظیفه پدیدارشناسی آن است که میان معرفتِ علمی و ریشه آن، که همان تجربیات زندگی روزمره انسان است، پیوند دوباره بر قرار کند. از این رو پدیدارشناسی هوسرل نسبت میان علم و خرد را مطرح می­ کند(احمدی، ۵۵: ۱۳۸۷). برای توصیف تجربه­ای مشخص پدیدارشناسی ناگزیر است به نسبت میان علم و خرد توجه نشان دهد. تجربه­ی رها از هر تعین علمی، موضوع اصلی است. اگرچه منش نیت­مند این تجربه از راه علم شناخته نخواهد شد، اما حتا نخستین قاعده­بندی­های شناختی و ادراکی آن، فهم علم را دگرگون خواهد کرد(همان، ۵۵). شوتس نیز زیست­جهان را دنیای ساده­ی تجربه­های پیشاعلمی می­داند. وی معتقد است که علم تنها یک دستاورد فرهنگی خاص است که ریشه در زیست­جهان دارد(احمدی، ۷۳: ۱۳۸۷).
با اتخاذ رویکرد پدیدارشناسی و راهبرد روشی گروندد تئوری پژوهش حاضر درصدد است تا با بررسی وضعیت آموزش جامعه­­شناسی در ایران به پرسش زیر پاسخ دهد:
«وضعیت آموزشِ جامعه ­شناسی در ایران چگونه است؟»
هم­چنین اهدافی را به قرار زیر دنبال می­ کند:

 

 

هدف اصلی: ارزیابی وضعیت آموزش جامعه ­شناسی در ایران
 

اهداف فرعی:
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
انتقال موقت مالکیت- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

صاحب حق یا مالک
 

موضوع حق یا ملک و آن چیزی است که شخص مالک نسبت به آن حق دارد.
 

ملکیت یا مالکیت و آن یک رابطه حقوقی یا مفهوم تصوری بین «مالک» و «ملک» است که قانون آن را معتبر شناخته و مردم را مکلف به احترام آن نموده است. از این رو گفته می‌شود که «حق عینی» در مقابل تمام افراد جامعه است و در اثر این امر، حق تعقیب به صاحب حق عینی داده می‌شود و مالک می‌تواند مال خود را در دست هرکس بیابد، بگیرد.
 

جزا که آن در خارج به دو گونه ظهور می کند: یکی حمایت قانون از صاحب حق تا کسی نتواند به مالک تعدی کند و دیگر اجبار به رفع تجاوز، در صورتی که تعدی صورت گرفته باشد. مثلا هرگاه کسی مال دیگری را غصب کند، قانون او را مجبور می‌کند که مسترد دارد و اگر تلف شده باشد، ملزم می‌شود بدل آن را به مالک بدهد. از این رو عده‌ای از حقوقدانان جزا را شرط تحقق حق می‌دانند (امامی، ۱۳۷۶: ص ۱۲۶).
 

ب) ارکان اساسی حق دینی

 

 

صاحب حق یا متعهدله یا طلبکار و یا داین
 

متعهد یا بدهکار و یا مدیون و آن کسی است که در مقابل متعهدله، مکلف و ملزم به دادن چیزی یا انجام عملی یا خودداری از عملی است.
 

طلب یا دین که آن یک رابطه حقوقی یا یک امر اعتباری و تصوری است که قانون در اثر آن به بستانکار و متعهدله اختیار می‌دهد که از بدهکار مطالبه ایفای تعهد را بنماید.
 

جزا و آن حمایت قانون از طلبکار است. هرگاه مدیون یا متعهد از تکلیف قانونی سرباز زند، دولت، متعهد را مجبور به انجام آن می کند (همان، ص ۱۲۷).
 

۱-۳- مالکیت
 

به منظور بررسی مالکیت موقت، ابتدا باید با مفهوم مالکیت آشنا شد و ویژگی‌های آن را مورد مطالعه قرار داد. بنابراین در این قسمت مالکیت و مطالب مرتبط با آن مطرح می‌گردد.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

۱-۳-۱- مفهوم مالکیت
 

 

۱-۳-۱-۱- مالکیت در لغت
 

مالکیت کلمه‌ای عربی و از مصدر جعلی است و از ریشه ملک اخذ شده است. معنای لغوی آن را برخی مالک بودن و مالکی و گروهی مالک بودن و دارندگی و عده‌ای مالک بودن و ملک داشتن و بعضی مالک بودن به تنهایی بیان کرده‌اند (جعفری لنگرودی، ۱۳۸۶: ص ۱۲۳۱).
 

۱-۳-۱-۲- مالکیت در اصطلاح
 

همان‌گونه که برخی از لغویون «ملک» و «مالکیت» را به آثار آن معنا کرده‌اند (ابن منظور، ۱۴۰۸)، گروهی از فقها نیز در تعریف مالکیت، از آثار آن نام می‌برند و به عبارت دقیق‌تر «تعریف به اثر» کرده‌اند. شیخ انصاری ملکیت را نسبتی میان مالک و مملوک (انصاری، ۱۳۶۶: ص ۷۹) قرار داده است که از یک حکم تکلیفی انتزاع می‌شود. اما وی در جای دیگری از ملکیت به سلطنت فعلیه (همان، ص ۳۶۸) یاد کرده است. سید یزدی آن را عبارت از سلطنت دانسته (طباطبایی یزدی، ۱۹۵۸: صص ۵۸-۵۷)، علامه نائینی مرتبه‌ای از مقوله جده (آملی، ۱۴۱۳: ص ۸۴) و آخوند خراسانی آن را نوعی اضافه (خراسانی، ۱۳۲۱: ص ۳۰۷) خوانده‌اند. در عبارات محقق اصفهانی، ملکیت به معنای واجد بودن، داشتن و دارا بودن دیده می‌شود (جزایری، ۱۴۱۶: ص ۱۱۵) در مصباح الفقاهه، برخی از فقها مالکیت را به احاطه و سلطنت تعریف نموده‌اند (توحیدی، ۱۳۷۱: ص ۴۴). برخی فقهای اهل سنت نیز از ملکیت به اختصاص یاد کرده‌اند (زحیلی، ۱۹۸۴: ص ۵۶).
حقوقدانان نیز در خصوص تعریف اتفاق نظر ندارند. گروهی آن را رابطه‌ای میان شخص و چیز مادی می‌دانند که قانون آن را معتبر شناخته است (امامی، ۱۳۷۶: ص ۷۳). برخی می‌گویند، این رابطه به شخص مالک حق همه گونه تصرف و انتفاع را می‌دهد (صفایی،۱۳۸۰: ص ۲۳۰). برخی نیز به جهت دشواری تعریف، فقط به شمارش عناصر آن اکتفا نموده‌اند (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸: صص ۹۱-۸۸). در بعضی از نوشته‌های حقوقی آمده است: «مالکیت حقی است دایمی که به موجب آن شخص می‌تواند در حدود قوانین تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و به هر طریق که مایل است از تمام منافع آن استفاده کند» (کاتوزیان، ۱۳۸۸: ص ۱۶۳).
قانون مدنی ایران، تعریفی از ملکیت ارائه نکرده است (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸: ص ۶۰). در ماده ۳۵ «تصرف به عنوان مالکیت» را دلیل مالکیت دانسته است، امّا روشن است که قانونگذار در مقام بیان «اماره قانونی» است و به هیچ وجه نمی‌توان تعریف ملکیت را از این ماده به دست آورد.
با توجه به مطالب فوق می‌توان چنین استنباط نمود:
اولاً، برخی از آثار ملکیت نام برده‌اند نه معنای آن، ولی برخی دیگر با تفکیک ملکیت از آثارش، آن را به «واجدیت»، «داشتن» و «دارا بودن» معنا کرده‌اند. همین معنا را از استعمالات فصیح می‌توان به دست آورد. در آیه کریمۀ «فمن لم یجد فصیام ثلاثه ایام فی الحج» (بقره/ ۱۹۶) در مورد کسی که نسبت به داشتن قربانی استطاعت ندارد و نیز در آیه کریمۀ «فمن لم یجد فصیام شهرین متتابعین» (نسا/ ۹۲) نسبت به کسی که اولین عدل کفاره را دارا نیست، «عدم الوجدان» به کار رفته است. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم آمده است : «لی الواجد بالدین یحل عرضه و عقوبته» (حرعاملی، ۱۴۱۴: ص ۹۰)  که مقصود از آن، مماطله نسبت به ادای دین با وجود «دارایی» می‌باشد- عبارت «وجدان» که معادل فارسی آن «داشتن» یا «دارایی» است، به کار رفته است.
چنانچه معنای ملکیت را «واجدیت» که معادل فارسی آن «داشتن» یا «دارا بودن» است، بدانیم، بر تمامی انواع ملکیت قابل صدق است، بدون آن که نیازی به قرینه باشد. گفتنی است رابطه‌ای که میان «دارا بودن» و آثار ملکیت از قبیل سلطنت است، به گونه‌ای می‌باشد که اگر کسی «دارا» باشد، می‌توان گفت، بر متعلق «دارایی» سلطه دارد، ولی عکس آن صادق نیست؛ زیرا لزوماً این گونه نیست که اگر شخصی بر چیزی سلطه داشت، واجد آن شیء نیز باشد.
ثانیا، ملکیت به معنای «واجدیت»، «داشتن» و «دارا شدن» بهتر است. البته تحقق این مفهوم به طرف نیاز دارد؛ زیرا «ملکیت» یا «داشتن» از مفاهیم ذات اضافه است (نراقی، ۱۳۸۴: ص ۱۱۳)، لذا هر گاه سخن از «داشتن» به میان می‌آید، بلافاصله این پرسش را نیز به دنبال دارد که «داشتن چه چیز؟» یا «ملکیت نسبت به چه چیز؟». پس از آن که طرف ملکیت معلوم شد، آثاری متناسب با طرف ملکیت، بر چنین «دارا شدنی» بار می‌شود. دیگر تعریف‌های ارائه شده غالباً یا تعریف به اثر است، یا مشکل دیگری دارد.

 

۱-۳-۲- مراتب مالکیت
 

برای مالکیت چهار مرتبه قابل تصور است:

 

 

مالکیت حقیقی که عبارت از سلطنت تام است، به صورتی که زمام مملوک حدوثاً و بقا در دست مالک است، این مالکیت مخصوص خداوند است؛
 

مالکیت ذاتی که حاصل می‌شود بین شخص و خودش و عملش و ذمه‌اش و اعمال و نتایج اعمالش. این مرتبه از مالکیت پایین‌تر از واجدیت حقیقی است که به خداوند اختصاص دارد. سخن حضرت موسی (ع) که فرمود: «همانا من جز مالک خودم نیستم» (مائده/ ۲۵) به این نوع مالکیت اشاره دارد؛
 

مالکیت مقولیه که عبارت است از هیات حاصل از تعمم و تقمص و مشابه آنها، این نوع مالکیت «جده» یا «له» نامیده می‌شود؛
 

مالکیت اعتباری که شارع یا عقل آن را برای شخص خاص به دلیل مصلحتی که دارد، اعتبار می‌کنند (خویی، ۱۳۷۱: ص ۲۰).
 

۱-۳-۳- اوصاف مالکیت
 

مالکیت دارای ویژگی‌هایی است که در ادامه به آنها اشاره می‌گردد:
الف) مطلق بودن:
مطلق بودن مالکیت به این معناست که براساس قاعده تسلیط و اصل ۴۷ قانون اساسی که مالکیت شخصی تحصیل شده از راه مشروع را محترم شناخته و نیز ماده ۳۰ قانون مدنی که امکان هرگونه تصرف و انتفاع از ملک را به مالک می‌دهد، اختیار انواع تصرفات قانونی را نسبت به مایملک خود دارد. تصرفات قانونی که هر شخص می‌تواند نسبت به اموال خود داشته باشد، به ۴ دسته تقسیم می‌شوند:

 

 

تصرفات استیفایی که به تصرفاتی گفته می‌شود که به موجب آن، مالک اختیار بکارگیری و استیفاء از ملک خود را با هر شیوه‌ای که مایل است، می‌تواند داشته باشد. مثلا سکونت در منزل خود، استفاده از اتومبیل خود و یا زراعت و کشت در زمین خویش.
 

تصرفات استعماری که به موجب آن، مالک حق بهره‌برداری از ثمرات اموال خود مانند میوه درختان و محصولات کشاورزی را دارد.
 

تصرفات ناقله که به آن حق اخراج از ملکیت نیز گفته شده است که براساس آن مالک می‌تواند عین و منافع مال خود را از بین برده و یا به دیگری انتقال نموده و یا از آن اعراض نماید.
 

تصرفات اصلاحی که جهت تعمیر بنا و رفع معایب و نواقص مال از آن استفاده می‌شود. ماده ۴۸۵ قانون مدنی در باب اجاره، حق تعمیر بنا ولو اینکه مستاجر نتواند در زمان تعمیر از مورد اجاره استفاده کند را به مالک می‌دهد تا بتواند تعمیرات لازم را انجام و نواقص مزبوره را برطرف نماید. در این صورت برای مستاجر حق فسخ اجاره را مقرر نموده است. هم‌چنین ماده ۷۹۴ راهن را مجاز در انجام تعمیرات و تصرفاتی که برای رهن نافع باشد، منافی حقوق مرتهن هم نباشد، دانسته و مرتهن را از ایجاد مزاحمت برای راهن منع نموده است (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸: ص ۵۴).
 

ب) انحصاری بودن:
انحصاری بودن حق مالکیت به این معنی است که حق بهره‌مند شدن از تمامی منافع مال، انحصاراً از آن مالک بوده و او می‌تواند مانع ورود افراد در املاکش گردد و همه مردم مکلف به محترم شمردن حقوق مالک می‌باشند.
ماده ۳۱ قانون مدنی در همین زمینه می‌گوید: «هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمی‌توان بیرون کرد، مگر به حکم قانون» و علاوه بر این در قوانین کیفری برای تجاوز به ملک دیگران، مسئولیت جزایی نیز پیش ­بینی شده است. انحصاری بودن مالکیت نتیجه­ای است که به طور طبیعی از اطلاق مالکیت ناشی می‌گردد و در برگیرنده دو جنبه است. نخست اختیار استفاده مشروع و عقلایی و متعارف برای مالک که می‌تواند این اختیار را به طور مجانی و با گرفتن عوض به شخص یا اشخاص دیگر واگذار نماید که این جنبه، جنبه اثباتی حق مالکیت است. جنبه دیگر آن است که می‌تواند مانع از تصرف و انتفاع دیگران گردد که به آن جنبه سلبی گویند. بر این وصف مالکیت نیز همانند سایر اوصاف مالکیت محدودیت‌های فراوانی وارد گردیده و از سوی قانون‌گذار در جهت مصالح عمومی، حقوق ارتفاقی بسیاری بر مالکان تحمیل شده است که عبور سیم‌های برق و تلفن و لوله گاز و لزوم رعایت حریم برای فرودگاه‌ها و تملیک زمین‌های اشخاص توسط دولت و شهرداری‌ها و تحمیل ادامه روابط موجر و مستاجر مصوب ۱۳۵۶ بر مالک و موارد مشابه آن از این قبیل محدودیت‌ها می باشد (کاتوزیان، ۱۳۸۸: ص ۱۰۳).

 

ج) دائمی بودن:
معنای دائمی بودن مالکیت این است که اعمال حق مالکیت توسط مالک محدود و مقید به زمان خاصی نیست و تا هنگامی که عین مال وجود دارد، حق مالکیت نیز استمرار داشته و باقی می‌ماند و در انتقال مال به دیگری مالکیت هم‌چنان باقی است و تنها صاحب حق مالکیت تغییر پیدا کرده و مالکیت انتقال گیرنده ادامه مالکیت قبلی است و در اثر فوت نیز زایل نگردیده و به وراث منتقل می‌گردد. حق مالکیت بر خلاف اجاره که لزوماً باید موقتی و محدود به زمان خاصی باشد، دائمی است و موقتی بودن آن با طبیعت حق مالکیت منافات دارد.
از دائمی بودن حق مالکیت دو نتیجه گرفته می‌شود: نخست آنکه این حق چون کامل‌ترین حق عینی است و بر تمامی چهره‌های گوناگون حق نسبت به موضوع آن احاطه دارد، لذا ماهیتی یکسان با موضوع خود پیدا نموده به نحوی که برخلاف سایر حقوق فرعی مانند حق انتفاع و ارتفاق و … قابل جداکردن از عین نیست و لذا تا زمانی که موضوع این حق باقی است، ادامه داشته و با انتقال مال از طریق معاملات و ارث نیز به مالکان بعدی منتقل می‌گردد. البته در مواردی چون وقف و اعراض مالک، از مال خود که نمونه‌های بارز فک ملک می‌باشند، رابطه مالکیت بین مالک و ملک قطع می‌گردد و ملک در آن صورت دارای مالک خاصی نیست. در این خصوص نظرات مخالفی نیز که معتقد به ایجاد مالکیت در وقف خاص هستند، برای موقوف علیهم وجود دارد (کاتوزیان، ۱۳۹۰: ص ۷۴).
دوم آنکه حق مالکیت در اثر مرور زمان و معطل ماندن از بین نمی‌رود و مالکیتی که از طریق قانونی و مشروع مانند قرارداد یا اخذ به شفعه و یا ارث به دست آمده است، قطعی و پایدار است و مرور زمان صرفا مانع شنیدن دعوی و رسیدگی به آن از سوی مراجع قضایی می‌گردد و هیچ گاه موجب اسقاط حق مالکیت نمی‌باشد. در این خصوص گفته شده که چنانچه مدیون دینی را که مشمول مرور زمان شده است، با اختیار خود ایفا کند، پس از آن نمی‌تواند باستناد مرور زمان آن را مطالبه کند. پس مالکیت ایجاد شده تا زمانی که از سوی مالک قصد اعراض و اسقاط حق مالکیت نسبت به آن روشن نگردد، باقی است و با ترک موقت آن از بین نمی‌رود. البته در خصوص مالکیتی که مبنای ایجاد آن حیازت می‌باشد، از سوی برخی فقیهان نظر مخالفی نیز ارائه و معطل ماندن و بائر شدن زمین را موجب زوال مالکیت شخص دانسته و آن را جزء اموال عمومی تلقی نموده‌اند. این نظر از سوی عده قلیلی از فقهاء مطرح و محجور باقی مانده و مشهور فقهای امامیه مالکیت ناشی از احیاء را مانند مالکیتی که ناشی از خرید و مانند آن است، پایدار می‌دانند و معطل ماندن و بائر شدن زمین را موجب خروج از ملکیت مالک سابق آن ندانسته و آن را قابل تملک از طریق احیاء به وسیله دیگری نمی‌دانند (کاتوزیان، ۱۳۸۸: ص ۱۰۵).
د) قابل تعقیب بودن:
همان گونه که از عبارت قابل تعقیب بودن پیداست، صاحب حق مالکیت براساس قاعده تسلیط و اصل ۴۷ و ۴۸ قانون اساسی و مواد ۳۰، ۳۱، ۳۱۱ و ۳۱۷ قانون مدنی می‌تواند مال خود را در دست هر کس بیابد، مطالبه کند و حتی اگر آن مال از مالکیت بیفتد و دیگر مطابق قانون قابل دادوستد نباشد، دارنده مکلف به استرداد آن به مالک می‌باشد و در صورت امتناع، مالک عین یا ولی یا قیم مالک صغیر یا مجنون حق مراجعه به او و مطالبه عین مال خود را دارد. قابل تعقیب بودن مالکیت از مفاد قاعده ضمان ید (عَلَی‌الیَد مااَخَذت حَتّی تُودی) نیز استنباط و به وسیله این قاعده مورد حمایت قرار گرفته است (همان، ص ۱۰۶).
به طور کلی پنج تئوری درباره مبنای مشروع مالکیت وجود دارد که عبارتند از:
۱- تئوری حقوق طبیعی: طبق این نظریه افراد بشر نه ساکنین این طبیعت‌اند و طبیعت هم برای آنها خلق شده حق طبیعی مسلمی بر این خاک دارند. هرکس بنابر قانون طبیعی که آن ادامه حیات و حفظ وجود است، حق دارد قطعه زمینی برای تحصیل معاش و استراحت خود دارا باشد. این حق طبیعی اوست و محرومیت او از این امر خلاف ناموس طبیعت است که به عدم عدالت تعبیر می‌شود. باری هر فرد موجود در این طبیعت سهم مشاعی از سهم کل که به تعداد جمعیت عالم است، از این عالم مادی دارد. چون این تئوری از جانب مذهبیون اروپائی صادر شده بود و امروز هم با پیدایش حقوق موضوعه دستورات حقوقی مذهبی ضمانت اجرائی ندارند، این است که نظریه حقوق طبیعی از بین رفته و دیگر طرفدارانی به آن شکل ندارد.
۲- تئوری قانون: طرفداران این نظریه عقیده دارند که فقط قانون است که اعطاء مالکیت می‌کند. البته این نظریه هم از این لحاظ مورد ایراد است که چگونه قانون حاضر شده است‏ که این مالکیت‌های بزرگ حاصل شود و عده دیگر از آن به کلی محروم باشند. به علاوه بشر از ابتدای امر یعنی از همان دوره زندگی جنگل و انفرادی متصرف قطعه زمینی برای آسایش خود بوده، در صورتی که در آن وقت قانون وجود نداشته است. در ضمن اضافه می‌کنند که اگر قانون منشأ شرعی‏ و قانونی مالکیت باشد، همان قانون هم می‌تواند سلب مالکیت کند.
۳- تئوری قرارداد: همان طور که از عنوان این تئوری مفهوم می‌شود، مالکیت در اثر قرارداد بین افراد بشری حاصل شده است، البته این قرارداد ابتدا به طور ضمنی بوده است. این‏ نظریه هم امروز اعتبار ندارد.
۴- تئوری اشغال: این نظریه مبتنی بر این امر است که بشر از راه تصرف و اشغال زمین‏ را تملک کرده است. این تئوری سخت مورد اعتراض واقع شده و اینک محکوم گردیده است، زیرا قبول این امر مستلزم تن دادن به زیر بار زور است و حتی مدعی‏اند که مالکیت‏های امروز هم دنبال‏ همان فشار سرکردگان طوایف و قبیله‏ها و جنگ و خونریزی رؤسای دیروز و بالاخره غلبه قوی‏ بر ضعیف است. از این جهت معتقدند ماشین مالکیت و سایر سازمان‌های حقوقی امروز که غالبا براساس‏ ظلم و زور دیروز استوار شده، اعتبار اخلاقی و قانونی ندارند.
۵- تئوری کار: این نظریه امروز بیشتر مورد قبول واقع شده و عقیده دارند کسی باید مالک باشد که در زمین کار می‌کند و مالکیتی که براساس کار است، مشروع و قابل پذیرش است. البته‏ مالکیت هم تا آنجایی قانونی و مشروع است که بیل و گاو آهن اثر داشته‏اند. بنابراین طبقات زیرین‏ خاک مزروعی که دور از تأثیر کارند، متعلق به مالک قشر سطحی خاک نیست. خلاصه هر قدر هوای‏ سوسیالیسم فضای حقوقی را بیشتر پر کند، بر قدرت تئوری کار افزوده می‌شود (www.vekalatonline.ir).

 

۱-۳-۴- آثار مالکیت
 

 

۱-۳-۴-۱- حق استعمال
 

منظور از حق استعمال آن است که مالک مى‏تواند از منافع ملک خود، شخصا استفاده نماید؛ بدین معنا که اگر صاحب خانه‏اى است، از سکونت آن و اگر مالک ماشینى است از منفعت سوار شدن آن بهره گیرد.
این موضوع را می‌توان از قاعده سلطنت و ماده ۳۰ قانون مدنی استفاده نمود؛ زیرا مالک مى‏تواند هر گونه که بخواهد از ملک خویش بهره گیرد و از ثمرات آن استفاده نماید. البته این حق همانند دیگر حقوق در محدوده شرع و قانون قابل اعمال است. لذا کسى نمى‏تواند از منزل مسکونى خویش براى ایجاد مراکز فساد این حق را اعمال کند و خود از منافع ملکش در چنین راه‏هایى استفاده نماید. بر همین اساس است که این حق در فقه به حدیث لاضرر و در قانون مدنى به ماده ۱۳۲ محدود مى‏گردد.
در این ماده عبارت «تصرف‏» آمده است و ممکن است با عنصر سوم که حق تصرف است، اشتباه شود، اما باید گفت منظور از حق تصرف به عنوان عنصر، حق اخراج از ملکیت است، چنانچه برخى نیز همین تعبیر را از حقوق رم به دست داده ‏اند (امامی، ۱۳۷۶: ص ۱۲۰). بنابراین به نظر مى‏رسد منظور از حق تصرف در ماده ۱۳۲ قانون مدنی، حق استعمال و حق استثمار (استغلال) باشد. با این وجود از برخى نوشته‏هاى حقوقى برداشت مى‏شود که منظور از حق تصرف در این ماده، تنها حق استعمال باشد، زیرا تمامى مثال‌ها به استفاده شخص از منافع ملک توسط مالک مربوط مى‏شود (همان، ص ۲۶).
 

۱-۳-۴-۲- حق استثمار (استغلال)
 

حقوقدانان عرب از این عنصر با عنوان «استغلال‏» یاد کرده‏اند (سنهوری، بی‌تا: ص ۴۹۶)، ولى در نوشته‏هاى حقوقى فارسى از آن به «استثمار» یاد مى‏کنند (امامی، ۱۳۷۶: ص ۲۶). منظور از این حق آن است که شخص بتواند منافع و ثمرات مال خود را به دیگرى واگذارد. این عنصر همانند حق استعمال از حدیث نبوى «الناس مسلطون على اموالهم‏»، قاعده سلطنت و ماده ۳۰ قانون مدنی استفاده مى‏شود، زیرا از جمله تصرفات در مال، تصرفات ناقله نسبت به منافع مى‏باشد. با توجه به شرحى که در تحدید حق استعمال گفته شد، این حق نیز با توجه به حدیث لاضرر و ماده ۱۳۲ قانون مدنی محدود مى‏شود.

 

۱-۳-۴-۳- حق تصرف (اخراج از ملکیت)
 

در رابطه با این عنصر نیز باید گفت، برخى از آن با عنوان «تصرف‏» (سنهوری، بی‌تا: ص ۵۰۱) و گروهى دیگر از آن با عنوان «اخراج از ملکیت‏» (امامی، ۱۳۷۶: ص ۲۶) یاد مى‏کنند. به هر روى منظور آن است که مالک مى‏تواند هر گونه تصرف مادى یا اعتبارى در ملک خود انجام دهد. تصرفات مادى هم‌چون تلف و از بین بردن آن و تصرفات اعتبارى نظیر انتقال آن به شخص دیگر.
 
 

نظر دهید »
اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تعریف نظری: برخی افراد راهکار‌های خاصی برای مقابله با مشکلات دارند، مرگ عزیزان، شکست‌های مالی و بیماری‌های مختلف سرنوشت مشترک همه انسان‌هاست ولی واکنش‌های افراد به این مسائل به هیچ عنوان شبیه به هم نیستند. در روان‌شناسی از این افراد تحت عنوان سخت جان یاد می‌شود. مطلب حاضر با تکیه بر نگاه روان‌شناسانه بیشتر به ویژگی‌های شخصیتی افراد سخت‌جان می‌پردازد. به اعتقاد روان‌شناسان شخصیت سر سخت از ۳ مؤلفه اصلی تعهد، کنترل و مبارزه‌جویی تشکیل شده است (نمازی، ۱۳۹۱، ۱۳).
تعریف کاربردی: در این پژوهش سرسختی روان شناختی نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه سنجش سرسختی روان شناختی کیامرثی (۱۳۷۷) به دست می آورد.
۱-۸-۳- بهزیستی اجتماعی:

تعریف نظری: سلامت اجتماعی عبارت است از آن بخش از سلامت افراد که نه جسمانی است و نه به سلامت روان آنها مربوط است (منظری، ۱۳۹۱، ۱).
تعریف کاربردی: در این پژوهش بهزیستی اجتماعی نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه سنجش بهزیستی اجتماعی PWI-A به دست می آورد.
فصل دوم
ادبیات پژوهش
۲-۱- مقدمه:
مازلو، روانشناس انسان گرا معتقد است از جمله ویژگی های یک انسان خودشکوفا (متعالی) پذیرش خود، دیگران و طبیعت بطور کلی و احساس درک تازه و مداوم از جهان اطراف خود می باشد. از این منظر طبیعت و عناصر موجود در آن می تواند در سلامت روانی افراد تأثیر گذار باشد. لذا از جمله توصیه های روان شناسان جهت ارتقا و سلامت روانی انسان ها استفاده مناسب و کار آمد از مواهب موجود در طبیعت است. سلامت روان، نیازی اساسی و برای بهبود کیفیت زندگی انسان، امری حیاتی است. سلامت روان با ویژگی های توانمند ساز درونی یا منابع درون قدرت ارتباط دارد، برخوداری از این منابع درونی توانایی فرد را، با وجود شرایط ناگوار، پیشامدهای منفی، برای رشد سازگاری خود افرایش می­دهد تا سلامت روان خود را حفظ نماید. پژوهش­ها نشان می­ دهند که بلایای طبیعی، تنیدگی های روانشناختی را به دنبال دارند که با بیماری­های جسمی و روانی مرتبط هستند. سرسختی روانشناختی و تاب آوری از جمله متغیرهایی هستند که می­توانند تنیدگی­ها و آثار نامطلوب آن ها را تعدیل نمایند. کوباسا، مدی، زولا (۱۹۸۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲) سرسختی را ترکیبی از باورها  درباره خویشتن و جهان تعریف می­ کنند که از۳ مؤلفه تعهد ـ کنترل و مبارزه جویی تشکیل شده است. باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و این نگرش که در رویدادی به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان نیست، انعطاف پذیری شناختی و بردباری در برابر رویدادهای سخت استرس­زا و موقعیت­های مبهم را به دنبال دارد. کوباسا و پوکتی (۱۹۸۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). باور دارند که ویژگی­های روانشناختی سرسختی از جمله حس کنجکاوی قابل توجه، گرایش به داشتن تجارب جالب و معنی دار، ابراز وجود، پرانرژی بودن و اینکه تغییر در زندگی، امری طبیعی است، می تواند در سازش فرد با رویدادهای تنیدگی زای زندگی سودمند باشد. بررسی ها گویای آن هستند که سرسختی با سلامت بدنی و روانی رابطه مثبت دارد و به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تأثیرات منفی استرس را کاهش می دهد و از بروز اختلاف های بدنی و روانی پیشگیــری می کند (کوباسا، ۱۹۷۹؛ فلورین، میکولینر و یالبن، ۱۹۹۵؛ بروکز، ۲۰۰۳؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲).

برخی از پژوهش ها نیز بین تاب آوری و سرسختی با اضطراب و افسردگی رابطه معنی داری نشان داده اند و گویای  آن هستند که افراد تاب آور می توانند بر انواع اثرات ناگوار چیره شوند (انزلیچت، ارنسون، گود و مک کی، ۲۰۰۶؛ به نقل از سامانی، جوکار و صحراگرد، ۱۳۸۶، ۲۹۰).

ویسی، عاطف و مید و رضایی (۱۳۷۹) بین تاب آوری و رضایتمندی از زندگی ارتباط مستقیم و معنی دار گزارش نمودند و نشان دادند که در شرایط پر استرس کسانی که از سرسختی بالاتری برخوردارند ، سلامت روان بیشتری دارند تا کسانی که از سرسختی پایین تری برخوردارند.
تاب آوری به عنوان یکی از  سازه های اصلی شخصیت برای فهم انگیزش، هیجان و رفتار مفهوم سازی شده است (بلاک، ۲۰۰۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲).
ورنر و اسمیت (۱۹۹۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). تاب آوری را « ساز و کار ذاتی خود اصلاح گری انسان»  می دانند .  افزون بر آن بر باور ورنر (۱۹۹۷؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). خود تاب آوری، صرف نظر از خطرات تهدید کننده ، عاملی بالقوه  در همه افراد برای تغییر است . بلاک (۲۰۰۲؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). بر این باور است که خود تاب آوری توانایی سازگاری سطح کنترل بر حسب شرایط محیطی می باشد (لتزرینگ، بلاک و فوندر، ۲۰۰۵؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). افراد خودتاب آور دارای رفتارهای خودشکنانه نیستند؛ از نظـر عاطفی آرام هستند و توانایی تبدیل شرایط استرس زا را دارند. هسته مرکزی سازه خودتاب آوری را این پیش فرض تشکیل می دهد که «فطرتی زیست شناختی» برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد (برای نمونه طبیعت خود ـ اصلاح گری ارگانیسم انسانی) که بطور طبیعی و در شرایط معین محیطی می تواند آشکار شود (ورنر، ۱۹۹۷؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). به باور ماستن (۲۰۰۱؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲). هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تأمین گردد، آنگاه تاب آوری به ظهور می رسد.
در نتیجۀ فرایند تاب آوری، اثرات ناگوار، اصلاح یا تعدیل می شوند و یا حتی ناپدید می گردند. (توگاد، فرد ریکسون، ۲۰۰۴، انزلیچت و همکاران، ۲۰۰۶؛ فریبرگ و همکاران، ۲۰۰۶؛ به نقل از حیدرنیا، ۱۳۹۲، ۲).
سلامت روان افراد آسیب دیده، تحت تأثیر پیامدهای منفی پیشامدهای ناگوار قرار می گیرد. سر سختی و تاب آوری از منابع درون فردی هستند که می توانند سطوح استرس و ناتوانی را در شرایط ناگوار تعدیل نمایند و اثرات منفی استرس را کم رنگ تر جلوه دهند (ویسی و همکاران، ۱۳۷۹، ۷۱).
۲-۲- آموزش مهارت های زندگی
۲-۲-۱- تعریف:
مهارتهای زندگی شامل مجموعه ای از توانایی‌ها هستند که قدرت سازگاری و رفتار مثبت و کارآمد را افزایش می‌دهند. در نتیجه شخص قادر می‌شود بدون این که به خود یا دیگران صدمه بزند، مسئولیت‌های مربوط به نقش اجتماعی خود را بپذیرد و با چالش‌ها و مشکلات روزانه زندگی به شکل مؤثر روبه‌رو شود. محققان تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد، استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های هوشی و شناختی، پیشگیری از رفتارهای خشونت‌آمیز، افزایش خود اتکایی و اعتماد بنفس و … مورد تأیید قرار داده‌اند. به ویژه در کاهش سوء مصرف مواد بر نقش کلیدی مهارتهای زندگی تأکید می شود. هم چنین آموزش این مهارتها به عنوان یک روش عام پیشگیری از آسیب های فردی و اجتماعی مورد تأکید بوده‌است. در مطالعه اسمیت (۲۰۰۴) نشان داده شد که آموزش مهارتهای زندگی به‌طور قابل توجهی منجر به کاهش مصرف الکل و مواد مخدر در جوانان می‌گردد. اسمیت و گری (۲۰۰۵) نیز نشان دادند آموزش مهارتهای زندگی اثر معنی‌داری بر توانائیهای رهبری و مدیریت در جوانان دارد. فرایند نقش مهارت‌های زندگی در ارتقای بهداشت روان را به شکل زیر می‌توان نشان داد:
یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی، احساس یادگیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد و علاوه بر این کسب این مهارتها نگرش دیگران را نیز در مورد فرد تغییر می دهد. به همین خاطر کسب مهارت های زندگی هم شخص را تغییر می دهد و هم محیط را، و این اصل دو سویه، ارتقای بهداشت روان را شتابی دوچندان می بخشد.
۲-۲-۲- موارد کاربرد مهارت های زندگی:
الف) افزایش سلامت روانی و جسمانی

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

 

تقویت اعتماد به خویشتن و احترام به خود
 

تجهیز اشخاص به ابزار و روش‌های مقابله با فشارهای محیطی و روانی
 

کمک به تقویت و توسعه ارتباطات دوستانه، مفید و سالم
 

ارتقای سطح رفتارهای سالم و مفید اجتماعی
 

ب) پیشگیری از مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی شامل پیشگیری از:
۱٫ مصرف سیگار و سوء مصرف مواد مخدر

۲- بروز اختلالات روانی و مشکلات روانی – اجتماعی
۳- خودکشی در نوجوانان و جوانان
۴-رفتارهای خشونت‌آمیز
۵-شیوع ایدز
۶-بی‌بند و باری جنسی
۷-افت و کاهش عملکرد تحصیلی (اسمیت و گری، ۲۰۰۵)
۲-۲-۳- تاریخچه:
آموزش مهارت های زندگی در سال ۱۹۷۹ و با اقدامات آقای دکتر گیلبرت بوتوین[۳] آغاز شد. وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارت های زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین نمود که با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید. این برنامه ی آموزشی به نوجوانان یاد می داد که چگونه با بهره گرفتن از مهارت های رفتار جرات مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک برنامه ی واحد پیشگیری اولیه بود . مطالعات بعدی نشان داده آموزش مهارت های زندگی در صورتی به نتایج مورد نظر ختم می شود که همه ی مهارت ها به فرد آموخته شود (شولمن، ۱۳۸۶، ۱۴۶).
کودکان و نوجوانان به سبب بی­تجربگی و ناآگاهی از مهارت­ های بازدارنده، تسهیل کننده و اصلاحی، بیشتر در معرض آسیب­های جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارت­ های مقابله با موقعیت­های تنش­زا را ندارند، به نوعی مقهور آن­ها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف موادمخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می‌شوند (جینتر[۴]، ۲۰۰۸، ۶۱).
آموزش مهارت های زندگی، نوعی کوشش است که در سایه ی آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خودجوش راه های موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود یابند (کلینگمن[۵]، ۲۰۰۹، ۱۰۷).
به نظر می رسد آموزش مهارت‌های زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندی های دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفاده ی درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارت های لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند (شعاری نژاد،۱۳۸۱، ۷۹).
آموزش مهارت های زندگی می تواند به دو صورت اجرا شود:
۱ـ آموزش مهارت های عام که با هدف ارتقای سطح سلامت و بهداشت روان و ایجاد رفتارها و تعامل های سالم صورت می گیرد
۲ـ آموزش مهارت های اختصاصی به منظور پیشگیری از یک آسیب و مشکل مشخص مثل مهارت قاطع بودن در مقابل فشار گروه (طارمیان،۱۳۸۶، ۷۴).
۲-۲-۴- نظریه:
برنامه ی مهارت های زندگی یک مدل آموزشی است که در کارها و فعالیت های گروهی سازمان یافته به منظور رشد مهارت های عملی که برای زندگی روزمره ضروری هستند، کاربرد دارد. به همین جهت شرکت فعال اعضای گروه برای یادگیری مهارت های زندگی امری ضروری می باشد، چرا که روش مهارت های زندگی مبتنی بر یادگیری تجربی است و یادگیری مؤثر را با فعالیت، مشاهده ی شرکت کنندگان دیگر و دریافت بازخورد در نظر می گیرد. در نتیجه محتوای مهارت های زندگی، به جای یادگیری آموزش معلم مدار، یادگیری تجربی و عملی است که مکانیزم اساسی آن تغییر رفتار افراد است بنحوی که این یادگیری ها می تواند به موقعیت خارج از گروه انتقال یابد (شفیع آبادی،۱۳۸۶، ۳۷).
در اصل، اثربخشی روش مهارت های زندگی به دلیل تأکید آن بر جنبه های عینی شامل درگیری و شرکت فعال افراد، رفتارهای قابل مشاهده و نمایش عینی عقاید می باشد. از آن جائی که مدارس نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی ـ اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان دارند، به همین جهت در سال های اخیر، برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه گسترش یافته اند. شواهد نشان می دهند که این گونه برنامه ها نتایج و پیامدهای مطلوبی را در افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای خطرآفرین بین دانش آموزان به دنبال دارند. بدین ترتیب نقش و اهمیت برنامه ی مهارت های زندگی با توجه به اهداف سازنده ی آن ها در ابعاد گوناگون زندگی نسل نوجوان و جوان انکارناپذیر می باشد.
برای دست یابی به رفتارهای سالم بهداشتی و پیشگیری، در درجه ی اول باید بر سلامت روانی و آمادگی رفتاری فرد اثر گذاشت مفهوم آمادگی رفتاری به سه عامل بستگی دارد:
۱ـ توانائی های روانی ـ اجتماعی فرد که با یادگیری و تمرین مهارت های زندگی ایجاد می شود.
۲ـ احساس کفایت و کارآمدی فرد در زمینه ی مهارت های زندگی
۳ـ قصد و تمایل فرد به اجرای مهارت ها (سجادی،۱۳۸۵، ۴۸).
به این منظور برنامه ی آموزش مهارت های زندگی باید به صورت مداخله ی دراز مدت انجام شود. مداخله های کوتاه مدت مثلاً مداخله های چند هفته ای، آثار کوتاه مدت بر بهداشت روانی دارند. مداخله های کمی طولانی تر، مثلاً مداخله های چندماهه، بر سلامت روان، مهارت ها و تمایلات رفتاری، احساس خودکارآمدی و کفایت، اثر می گذارند. تنها از مداخله های طولانی مدت یعنی مداخله هایی که چند سال بطول می انجامد، انتظار می رود که سلامت روان را بهبود بخشند و بر آمادگی رفتاری اثر گذارند و در نتیجه تغییراتی در رفتارهای سالم و رفتارهای اجتماعی ایجاد نمایند. برنامه ی آموزش مهارت های زندگی در یک برنامه ی مداخله ای کوتاه مدت منجر به بروز تغییراتی در دانش و نگرش و بهبود سطح بهداشت روان خواهد شد. برنامه های یک ساله در عملکرد تحصیلی و آمادگی های رفتاری، تغییراتی ایجاد می کند، درحالی که اجرای طولانی مدت این گونه برنامه ها، منجر به بروز تغییرات معنی دار در رفتار سلامت و رفتارهای اجتماعی خواهد گردید. مهارت های زندگی شخص را قادر می سازد تا دانش، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانائی های واقعی و عینی تبدیل کند تا بتواند از این توانائی ها در استفاده ی صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد. شخصی که از مهارت های زندگی در مراوده و ارتباط با دیگران کمک می گیرد، به احراز موفقیت های ذیل نائل خواهد شد:
الف ـ قدرت تحمل نسبت به نظرات مختلف و احساس امنیت نسبت به گفتار دیگران
ب ـ انجام به موقع کار با توجه به شرایط زمان و مکان
ج ـ برنامه ریزی و کوشش در امور مفید و دوری از هر کار بی فایده
د ـ رازداری و کنترل گفتار
هـ ـ برداشت واقع بینانه از جهان و عبرت آموزی از وقایع تاریخ گذشته
و ـ تقویت خودپنداره و اتکاء به نفس
ز ـ استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش
رشد انسان در زمینه های روانی، اجتماعی، جسمانی، جنسی، شغلی، شناختی، الگو (خود) اخلاقی و عاطفی صورت می گیرد هر یک از زمینه ها نیازمند مهارت و توانایی می باشد. در واقع می توان گفت که تکامل مراحل رشدی وابسته به مهارتهای زندگی است. زمانی که افراد مهارت های زندگی اساسی را کسب نمایند در عملکرد بهینه خود پیشرفت می کنند . آموزش مهارتهای زندگی نقش اساسی را در بهداشت روانی ایفا می کند و البته زمانی که در یک مقطع رشدی مناسب ارائه شود نقش برجسته تری خواهد داشت بی‌ شک انتخاب روش‌های ناکارآمد روابط اجتماعی ناموثر، عدم توانایی در بیان احساس، ناتوانی در کنترل خشم، بی‌تفاوتی نسبت به درد و رنج دیگری، ضعف در برقراری رابطه‌ای موثر از طریق گوش دادن فعال، برنامه‌ریزی برای اولویت‌بندی امور مهم زندگی، تصمیم‌گیری و حل مساله و داشتن تفکر خلاق و انتقادی نسبت به شنیده‌ها و دیده‌های‌مان، همگی نیازمند اتخاذ دو مرحله ی مهم زیر است:
الف: شناخت روش‌های مقابله­ی کارآمد با بحران‌های زندگی
ب: تغییر رفتارهای آموخته شده گذشته (نجات،۱۳۸۷، ۴۹).
دوره ی آموزشی مهارت‌های زندگی در کشورهای توسعه یافته چیزی در حدود سی چهل سال است که به طور جدی تدریس و مورد توجه قرار گرفته و خوشبختانه در کشور ما حدود ۱۰تا ۱۵سال است که مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو به نظر می‌رسد برای داشتن توانمندی لازم در قرنی که به نام «عصر اطلاعات» از آن نام برده می‌شود، توجه جدی به آموزش همه جانبه لازم باشد (اون هارجی،۱۳۸۷، ۳۴۹).
نهاد آموزش و پرورش به عنوان یکی از نهادهای زیربنایی جامعه می تواند در این خصوص نقش مهم و ارزنده ای را ایفا نماید. کشورهای توسعه یافته مدت ها است در این ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقیقات گسترده ی آموزش مهارت‌های زندگی به صورت رسمی و مدون در برنامه ریزی آموزشی آنان گنجانیده شده است. در کشور ایران نیز در سال های اخیر آموزش مهارت های زندگی در برخی مدارس به صورت مقدماتی (ضعیف از نظر محتوی) به اجرا درآمده است.محیطی که در آن دانش آموزان به کسب علم و آموزش مشغولند همچون تمام محیط های دیگر که بر رفتار فرد موثر است ، رفتار و سلامت روان آن ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد (طارمیان،۱۳۸۸، ۹۳).
محیط فیزیکی مدرسه از جمله شرایط ساختمانی، نور، رنگ، بهداشت محیط در سلامت روان دانش آموزان تاثیر گذار است. از اینرو ضروری است که در جهت ارتقاء بهداشت روانی دانش آموزان تامین شرایط فیزیکی مناسب مورد توجه قرار گیرد و از آن جایی که قسمت عمده­ی ساعات روزانه­ی دانش آموزان در محیط مدرسه می‌گذرد شرایط نامناسب فیزیکی مثل ناکافی بودن نور، سیستم گرمایش و سرمایش نامناسب، امنیت ساختمان و … بسیار حائز اهمیت است(کرنین[۶]، ۲۰۰۶، ۹۱). پرداختن به آموزش صحیح و سازنده مهارتهای زندگی و حصول بهداشت روانی برای دانش آموزان در بستر یک مدرسه سالم اتفاق می افتد.
«تالکوت پارسونز»، برای مفهوم سازی سلامت سازمانی یک مدرسه طرح یگانه ای ارائه می کند. به طور اخص، مدرسه سالم مدرسه ای است که در آن سطوح فنی، اداری و نهادی در هماهنگی هستند.

 

 

سطح نهادی: مدرسه را با محیط پیوند می دهد
 

سطح اداری: میانجی تلاشهای داخلی سیستم بوده، آنها را کنترل می کند.
 

سطح تکنیکی (فنی): محصول سازمان را تولید می کند.
 

ابعاد سلامت سازمانی «تالکوت پارسونز» در مدارس:
 
 

نظر دهید »
نقش دادستان در پیشگیری از جرایم علیه اطفال- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

این نظریه، رفتارهای انحرافی را نتیجه فشارهای اجتماع می داند. تعبیر ساده آن در این ضرب المثل آمده است که «فقر باعث جرم می شود» وجود فراوان فقر در یک ساختار اجتماعی فشارهایی را برای بروز انواع خاصی از کژرفتاری ها فراهم می سازد. جامعه شناسان ساختاری، تمام مشکلات و کجروی ها را از ساخت جامعه می دانند. مرتون معتقد است که ساخت اجتماعی در مرحله های خاصی شرایطی را فراهم می کند که شکستن قواعد حقوقی، پاسخی نرمال محسوب می شود. او چنین وضعیتی را «بی هنجاری» می خواند و می گوید: «انحراف برای آن پیش می آید که جامعه دستیابی به برخی هدف ها را تشویق می کند؛ ولی وسائل ضروری برای رسیدن به این هدف ها را در اختیار همه اعضای جامعه قرار نمی دهد. در نتیجه برخی افراد یا باید هدف های خاصی را برای خود برگزینند و یا برای رسیدن به هدف هایی که فرهنگ جامعه شان تجویز کرده، وسایل نامشروعی را به کار ببرند. مرتون[۴] چهار نوع رفتار انحرافی را که ممکن است در این فرایند پدید آید، چنین برمی شمارد:

۱- نوآوری:
یعنی کوشش برای رسیدن به هدف های مشروع از طریق وسایل غیرمشروع. این حالت از متداول ترین انواع هنجارشکنی هاست. برای مثال: کسی که برای رسیدن به فراه اقتصادی به جای تلاش شرافتمندانه به سرقت، رشوه خواری و … دست می زند. این نوع انحراف میان طبقات پایین جامعه یعنی کسانی که هدف های مورد انتظارشان به وسیله ساخت های اجتماعی محدود شده، شایع تر است.

۲-مراسم گرایی:
هنگامی مطرح می شود که هدف های پذیرفته شده مجال چندانی برای فعالیت پیدا نمی کنند؛ اما وسایل مشروع رسیدن به این هدف ها صمیمانه دنبال می شوند. برخی از کارمندان که بدون توجه به هدف ها، کورکورانه و خشک فقط مقررات سازمانی را به عنوان هدف ها و مقررات خود می پذیرند و تابعیت بی چون و چرای سازمان از مشخصات آنان است. طبقه متوسط به طور گسترده ای منتسب به مراسم گرایی هستند.
۳-کناره گیری:
این نوع واکنش حالت انفرادی است که نه «هدف های مقبول» و نه «وسایل مقبول» هیچ کدام را نمی پذیرند. مانند کسانی که از اجتماع دوری می کنند و در لاک خود فرو می روند و معتادانی که آوارگی و خیابان خوابی را پیشه خود می سازند و یا در نهایت، کسانی که خودکشی می کنند و به زندگی خود خاتمه می دهند.
۴-سرکشی:
این رفتار انحرافی وقتی رخ می دهد که شخص به این نتیجه برسد که جامعه موانعی را بر وی تحمیل می کند که مانع رسیدن او به هدف هایش می شود؛ از این رو، شخص مزبور علیه جامعه طغیان و سرکشی می کند و دگرگونی هدف های خود برمی آید و می کوشد تا وسایل موجود برای رسیدن به آنها را نیز تغییر دهد.
ب) نظریه انتقال فرهنگی:
این نظریه بر این نکته تأکید دارد که رفتار انحرافی از طریق کنش متقابل با دیگران و معاشرت با «دوستان ناباب» آموخته می شود. ساترلند بر این باور است که رفتار انحرافی از طریق «معاشرت با اغیار» یا «پیوند افتراقی» یعنی داشتن روابط اجتماعی با انواع خاصی از مردم مانند جنایتکاران آموخته می شود. او می گوید: «برای آنکه شخصی جنایتکار شود، باید نخست بیاموزد که چگونه می توان جنایت کرد».
ج) نظریه کنترل اجتماعی:
نظریه کنترل اجتماعی بر این پیش فرض استوار است که اگر بخواهیم از تمایلات جرم و بزهکاری جلوگیری شود، همه افراد جامعه چه جوان و چه بزرگسال باید کنترل شوند. «کنترل اجتماعی، ساز و کاری است که جامعه برای واداشتن اعضایش به سازگاری و جلوگیری از ناسازگاری به کار می برد». «طرفداران این نظریه می گویند که زندگی روی هم رفته پر از وسوسه و فریب است. مردم فقط به این دلیل با هنجارهای اجتماعی سازگاری نشان می دهند که جامعه قادر است، رفتار آنان را کنترل کند و اگر چنین کنترلی نباشد، ممکن است «سازگاری» و همنوایی کمی وجود داشته باشد.
دورکیم بر این باور بود که اگر در جامعه ای همبستگی اجتماعی (نیروی کششی که افراد یک جامعه را بهم هم پیوند می دهد) قوی باشد، اعضای آن احتمالاً با ارزش ها و هنجارها همنوا می شوند؛ ولی اگر این همبستگی ضعیف باشد، ممکن است مردم به سوی «رفتار مجرمانه» کشیده شوند. هیرشی که از پایه گذاران این نظریه است در پاسخ به این سوال که چرا همه مردم هنجارشکنی نمی کنند، می گوید: «چون جرأت آن را ندارند» او بر این باور است که کژرفتاری زمانی واقع می شود که پیوند میان فرد و جامعه ضعیف یا گسسته گردد. هیرشی بیان می کند که چهار عنصر اصلی دلبستگی (علاقه مردم به یکدیگر)، سرسپردگی (تعهد نسبت به هم)، درگیری (گرفتاری کار و خانواده بودن) و ایمان (وفاداری به ارزش ها و هنجارها) باعث پیوند فرد و جامعه می شوند.
یکی از ساز و کارهای مهم کنترل اجتماعی در اسلام «امر به معروف و نهی از منکر» است. این پدیده که یکی از «اصول عملی» اسلام است همانند نماز و روزه و حج بر مسلمانان واجب است. امر به معروف و نهی از منکر به صورت حکم شرعی از کارایی موثری برخوردار است؛ زیرا سملمانان احساس تکلیف شرعی می کنند تا به مقابله با آسیب های اجتماعی و هنجارشکنی ها برخیزند و در پاسداری از هنجارهای دینی جامعه اسلامی به وظیفه شرعی خود عمل کنند و مانع گسترش کجروی های اجتماعی گردند. به بیان دیگر، مردم موظفند از فضیلت ها و نیکی ها پاسداری کنند و از اشاعه مفاسد اجتماعی جلوگیری کنند)
د. نظریه برچسب زدن:
این نظریه، انحراف را به عنوان فرایند تبیین می کند که توسط آن برخی مردم موفق می شوند بعضی دیگر را منحرف بنامند. این نظریه بر نسبی بودن انحراف تأکید دارد و ادعا می کند که یک شخص یا یک عمل تنها زمانی «انحراف» تلقی می شود که «برچسب» انحراف توسط دیگران به آن زده شود. طرفداران این نظریه می گویند: «مجرم کسی است که برچسب خورده و رفتارها به خودی خود به عنوان کژرفتاری یا جرم محسوب نمی شوند بلکه این افراد و گروه ها هستند که به این رفتارها به عنوان جرم «برچسب» می زنند(ستوده، ۱۳۸۲،ص۲۶۴).

 

 

۲-۴-جرم و سرمایه اجتماعی
 

 

نظریه سرمایه اجتماعی از جمله نظریات جدیدی است که جرم شناسان به آن توجه کرده اند. سرمایه اجتماعی توجه خود را بر تأثیر بالقوه روابط اجتماعی، هنجارهای مورد توافق گروه ها و نهادهای غیررسمی رفتارهای خشونت آمیز متمرکز می کند، اگرچه همزمان به سیاست گذاران برای تلاش جهت کاهش جرم نیز توصیه می کند ولی آنچه که واضح و غیر قابل انکار به نظر می رسد، این است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و جرم و جنایت قطعی است و آن هم بیشتر به کنترل اجتماعی غیررسمی که در روابط موجود است برمی گردد. چراکه گفته می شود، این نظارت اجتماعی غیررسمی و درونی کردن بعضی هنجارهاست که اکثر مردم را از ارتکاب عمل مجرمانه بازمی دارد نه ترس از قوانین و مجازات های رسمی. اگر پیوندهای اجتماعی قوی تأسیس نشود مخصوصاً جوانان، در معرض خطر ارتکاب به جرایم قرار خواهند گرفت. فرضیه نظارت اجتماعی و یا سرمایه اجتماعی توسط مدارک تجربی و تحقیقات میدانی زیادی در کشورهای مختلف مورد تأیید قرار گرفته است. در تحقیقی چنین استنباط می شود که سرمایه اجتماعی فرد، در انتخاب ها و درآمد او تأثیر گذاشته و در پیوند او به جامعه، هزینه های رفتار نابهنجار و خشونت بار او را افزایش داده و او را از ارتکاب به جرم بازمی دارد.
یکی از آثار و تبعات منفی سرمایه اجتماعی که در مطالعات جرم شناسی مورد دقت و بررسی قرار گرفته را «سرمایه مجرمانه» است. در بررسی رفتارهای جرم زای جوانان فقط بریدن از جریان اصلی شبکه اجتماعی را علت اساسی آن نمی دانند، بلکه پیوستن او به شبکه اجتماعی رقیب که همان شبکه انحرافات است را نیز از عوامل موثر می دانند. شبکه جوانان خیابانی از جمله این گروه های جرم خیز است. جرایم تشکیلاتی و گروه های مافیایی و این روزها تروریسم جهانی مثال های دیگری از بعد منفی سرمایه اجتماعی در ایجاد تشکیلات شبکه ای مجرمان است.

 

 

۲-۵-عوامل اجتماعی موثر بر وقوع جرم
 

 

انسان موجودی اجتماعی است و نیاز او به ارتباط با هم نوع مانع از زندگی انفرادی او است . در چنین شرایطی جامعه نیازمند قوانینی برای تنظیم روابط میان افراد درون خویش است . « روابطی که ناشی از پیوندهای اجتماعی است و توجه به ظرافت این پیوندها و استقرار آنها وجود نظم اجتماعی را آشکار می سازد » درهمین رابطه جرم را کنش های مخالف نظم اجتماعی تعریف می کنند که به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی درنظرگرفته شده است.
برخی دیگر آن را یک واقعیت انسانی و اجتماعی می دانند .نقش دو عنصر فرد و اجتماع در تعاریف فوق حائز اهمیت است و در بررسی علل وقوع جرم هر دو مورد را باید مدنظر قرار داد . نقش جامعه به عنوان بستری برای مشاهده جرم و نقش افراد در ارتکاب جرم ، به عبارت دیگر « پدیده مجرمانه را هنگامی می توان مشاهده کرد که جامعه ای وجود داشته باشد و اصولاً وجود آن به اعتبار وجود جامعه است . در واقع این پدیده ذاتی جامعه است لیکن منشاء پیدایی این واقعه جامعه نیست . منشاء این واقعه رفتار فرد به عنوان یک موجود انسانی و اجتماعی است که در برابر جامعه به سرکشی برخاسته است.»(اردبیلی، ۱۳۸۳،ص۱۶۳) فری معتقد بود شرایط اجتماعی در هر دسته از جرایم وجود دارد و نفوذ آن بسته به نوع جرایم متفاوت است. برای مثال برخی قتل ها ناشی از ( قمار، مشروبات ) و یا ناشی از خشونت و بی عاطفگی اخلاقی، ضرب و جرح های خارج از نزاکت و زنای با محارم تا حد زیادی نتیجه محیط اجتماعی است که افراد در آن مجبور به زندگی در شرایط سخت و همراه با بی قیدی در امور اخلاقی و رابطه جنسی میان والدین و فرزندان هستند . با این وجود فری به طور مطلق به عوامل اجتماعی نمی پردازد بلکه به عوامل زیستی و روانی نیز توجه دارد. در بررسی علل اجتماعی جرم باید برخلاف تبیین روانی – زیستی به تبیین جامعه شناختی از جرم و در مفهوم عام آن انحراف پرداخت . « تبیین های جامعه شناختی بر نقش مهم و اساسی محیط اجتماعی تاکید دارند و پیدایش کجروی را عمدتاً به متغیرهای همچون ساخت اجتماعی و همه جانبه ای که افراد جامعه را احاطه کرده ، شرایط و موقعیت های اجتماعی که فرد درآن قرار می گیرد و گروه هایی که فرد به آنها تعلق دارد نسبت می دهند .»
فری در کتاب جامعه شناسی کیفری خود دربیان عوامل اجتماعی در وقوع جرم به مواردی چون تراکم جمعیت ، افکار عمومی ، منش و مذهب ، شرایط خانواده ، نظام آموزش و پرورش ، حرفه های صنعتی ، اعتیاد به الکل ، شرایط اقتصادی و سیاسی، اداره عمومی ، عدالت و پلیس و بطور کلی قانون گذاری کیفری و مدنی اشاره دارد.

 

 

 

۲-۵-۱- فرهنگ و تمدن
 

 

وجود فرهنگ و تمدن غنی در هر جامعه می تواند در رشد و شکوفایی اخلاقی موثر باشد و از طرف دیگر پایبندی به اصول اخلاقی نقش تعیین کننده ای در کاهش جرایم دارد . گارو حقوقدان مشهور ایتالیایی بیان می کند، نمی توان انکار کرد که در کشورهای دارای تمدن جرم کاهش می یابد ویا حداقل دستخوش دگرگونی می گردد ( مثل کم شدن خشونت در جرم و کاربرد حیله و تقلب در آن ).
وی منظورش از تمدن را چیزی جز حالت پیشرفت های اخلاقی نمی دانست و آن را از تمدن مادی جدا می کرد. تمدن در نگاه گارو به معنای اخلاق ، آموزش و صمیمیت بود . ومعتقد بود برای گسترش اصول اخلاقی نیازمند ضمانت اجراهای کیفری هستیم.

 

 

۲-۵-۲-آموزش و پرورش
 

 

یکی از نکات مهم در بررسی علل جرم توجه به نقش آموزش افراد و سطح تحصیلات آنان است . به عبارت دیگر آیا می توان گفت سطح سواد در کاهش یا افزایش جرم موثر است یا خیر؟ آیا می شود جهل افراد را عامل ارتکاب جرم دانست ؟ گارو در این باره می گوید اگر جهل را یکی از عوامل اصلی جنایت بدانیم پس با کاهش بی سوادی افراد باید منتظر کاهش جرم هم باشیم این در حالی است که بسیاری از جرایم از جمله جعل ، کلاهبرداری و ورشکستگی کیفری توسط افراد باسواد انجام می شود. بنابراین کثرت جرایم در افراد با سواد به نسبت بی سواد کم نیست.
باید گفت تاثیر دانش در وقوع جرم نسبی است. از یک طرف دانش و تحصیلات می تواند در خدمت بشر باشد و از طرف دیگر می تواند بر نوع خاصی از جرایم موثر باشد. برای مثال افزایش سطح تحصیلات در مردان در ایران باعث کاهش خشونت های خانگی علیه زنان شده است. واین امر کاهش نزاع های خانوادگی منجر به جرم را به همراه دارد . جدا از میزان تحصیلات افراد باید به محیط آموزشی که فرد درآن رشد می کند توجه داشت . مدرسه بعد از محیط خانواده نقش اصلی را در جامعه پذیری افراد دارد جایی که درآن هم سالان با طبقات فرهنگی مختلف و معلمان با بینش‌های متفاوت بر فرد اثرگذار هستند .

 

 

۲-۵-۳-اعتقادات مذهبی
 

 

دردرون هر انسانی بطور فطری گرایش به سوی معنویت وجود دارد با این تفاوت که این معنویت در برخی افراد سرکوب و در برخی دیگر شکوفا می شود. در این میان پایبندی به عقاید مذهبی و ضمانت اجراهای اخروی می تواند نقش مهمی در کاهش جرم داشته باشد. به عقیده گارو احساسات مذهبی برانگیخته شده در دوران کودکی نقش قطعی بر اخلاقیات دارد. در همین رابطه می توان به تاثیر مناسبت های مذهبی کشورمان در نحوه برخورد های اجتماعی افراد اشاره کرد. بگونه ای که افراد دراین ایام رفتارهای متعادل تری را از خود نشان می دهند و حتی آسیب های اجتماعی و جرائمی اعم از شرب خمر، سرقت و نزاع های گروهی با کاهش روبرو بوده است.

 

 

۲-۵-۴-نقش خانواده
 

 

خانواده به تعبیر پی یر بوردیو نهادی است که درآن علاوه بر باز تولید زیست شناختی و تولید مثل به باز تولید اجتماعی افراد می پردازد. جایی که روند اصلی جامعه پذیری افراد از آنجا شروع می شود . در چنین فضایی روابط افراد در محیط خانواده موثر در کاهش یا افزایش جرایم است . اگرچه باید گفت خانواده هایی که در شهرهای کوچکتر هستند به نسبت خانواده هایی که در شهرهای بزرگ و صنعتی زندگی می کنند از نظر آسیب های  اجتماعی کمتر آسیب پذیر هستند .  اما عواملی که می تواند در محیط خانواده زمینه های انحراف و وقوع جرم را در فرد فراهم کند شامل موارد مختلفی همچون :
(تنش و نزاع در خانواده به دلیل شکاف نسلی و شرایط تحصیلی و اقتصادی ، روابط نامناسب جنسی در میان والدین ، کاهش نظارت و کنترل ، سست شدن ضوابط و پایبندی به ازدواج و… )

 

 

۲-۵-۵-شرایط اقتصادی
 

 

تاثیر این مورد را باید به نسبت سایر عوامل بیشتر دانست بویژ در جهان امروز که با چالش های زیادی در زمینه اقتصادی روبرو است. تاثیر این عامل به قدری زیاد است که می تواند سایر مشکلات را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد. بی شک وقتی افراد به لحاظ عوامل اقتصادی همچون سرمایه، اشتغال و توزیع برابر بامشکل مواجه هستند از نظر فرهنگی نیز شرایط مناسبی ندارند. چرا که در چنین جامعه ای فرد فرصت لازم برای جامعه پذیری پیدا نمی کند و هدف تنها کسب نیازهای اولیه برای زندگی و زنده ماندن است . اما چه ارتباطی میان جرم و شرایط نامساعد اقتصادی وجود دارد ؟ انگلیس مدعی است جامعه سرمایه داری ، کارگران را از اخلاق دور می سازد و آنان را در فرایندی گرفتار می آورد که نتیجه اش رهنمون شدن به جرم و خشونت است . به عبارت دیگر فشار نابرابر اقتصادی ، فقر ، عدم اشتغال و توزیع نابرابر همگی می تواند عاملی بیرونی در وقوع جرم باشد.  اولین اقتصاددانی که به تحلیل اقتصادی جرم پرداخت فلیشر بود وی رابطه جرم و شرایط بازارکار و درآمد افراد را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که اگر درآمد بالقوه ارتکاب جرم بیشتر باشد گرایش به سوی جرم بویژ جرایم اموال بیشتر است. در این همین زمینه نظربکر نیز به عنوان یکی از پایه گذاران تحلیل های اقتصادی جرم جالب است، وی بیان می کند جرم یک صنعت و فعالیت اقتصادی مهم است و افراد با یک تحلیل عقلانی هزینه و فایده مبنی براینکه عواید مادی و غیرمادی جرم نسبت به کارهای قانونی با در نظرگرفتن احتمال دستگیری و مجازات بیشتر است مرتکب جرم می شوند. شرایط بد اقتصادی نه تنها به عنوان عاملی موثر در وقوع جرم است بلکه حس افراد را در زمینه ارتکاب جرم تغییر می دهد برای مثال « دزدان حرفه ای که سرقت را شرافت مندانه تر از کلاهبرداری و تقلب می دانند و مدعی هستند که از دزدان می‌دزدند.»(شیخاوندی،۱۳۷۹:ص ۶۰). مونی در کتابش تحت عنوان « فهم مسائل اجتماعی» فقر را مادر جرم می داند. ولی آیا ظلم اقتصادی علت اصلی جرم است؟ بی تردید فقر وشرایط بد اقتصادی یکی از عوامل وقوع جرم است . در بسیاری از موارد افراد طبقات بالا نیز مرتکب جرایم مالی می شوند و این نه به دلیل فقر بلکه به علت حس طمع و زیاده طلبی افراد است . گارو در این باره می گوید احساس طمع در تمام انسان ها بصورت کم یا زیاد وجود دارد و این احساس که سبب جرم هم می شود ناشی از وضعیت اقتصادی نیست بلکه ناشی از شرایط روانی فرد است. شرایطی که با فقدان پاکدامنی و درستی و به اعتبار شهرت است .مرتن نیز دراین باره بیان می کند « رفتار گروه های جرم و جنایت حاصل روش‌های رایج فرهنگی و عدم دسترسی گروه ها به راه های نهادی شده برای رسیدن به هدف ها است . فقر به تنهایی عامل جرم نیست بلکه اگر افراد فقیر، شیفته رسیدن به ارزش های مورد تایید اعضای جامعه باشند و برای رسیدن به آن با کسانی وارد رقابت شوند که فرصت های مشروع را به میزان بیشتری در اختیار دارند به انجام رفتارهای ضد اجتماعی دست می زنند واین یک امر طبیعی است.» (شیخاوندی،۱۳۷۹:ص ۶۰).

 

 

۲-۵-۶-سایر عوامل
 

 

مسائل دیگری چون تراکم جمعیت و رسانه را می توان در بررسی علل جامعه محور جرم مورد توجه قرار داد . در مناطق  با تراکم جمعیتی بالا  مشکلات زیادی را می توان در زمینه اشتغال ، فقر، محیط نامناسب زندگی و فرصت های نابرابر مشاهده کرد که زمینه های انحراف را در این مناطق بیشتر از نقاط دیگر در پی دارد . رسانه نیز می تواند با القاء آموزه های بد و ترویج مفاهیم ضد ارزشی نقش بسزایی را در انحرافات اجتماعی بویژ جرم داشته باشد . (شیخاوندی،۱۳۷۹:ص ۶۰).

 

 

۲-۶-خصیصه های سیاست گذاری مقابله با جرم
 

 

هرگاه از عبارت « سیاست گذاری مقابله با جرم» سخن به میان می آوریم بایستی ویژگی ها و خصیصه های منحصر به فرد این رشته از علوم را در نظر داشته باشیم. این ویژگی های منحصر به فرد است که ابعاد اهمیت و تمایز سیاست جنایی را نمایان تر می سازد. هرچند خصیصه های زیادی را می توان برشمرد. ولی شاخص ترین این ویژگی ها موارد ذیل را شامل می شوند (میرمحمد صادقی، ۱۳۸۲،ص۷۸):
۱-آگاهانه بودن
۲-انسجام و یکپارچگی داخلی
۳-هماهنگی با سیاست های کلی اجتماع (همنوایی بیرونی)
۴-تحول و پویایی
۵-علمی بودن
۶-راهبردی بودن
۷-ناهمزمانی و نامتقارن بودن
۸-چند مبنایی بودن
۹-اختصاصی بودن

 

 

۲-۷-انواع سیاست گذاری های مقابله با جرم
 

 

در مقابله با جرم سیاست های مختلفی اتخاذ میشود که در ذیل به برخی از آنان اشاره میشود.

 

 

۲-۷-۱-سیاست دولتی (رسمی)
 

 

واکنش ها و پاسخ های شاخه دولتی سیاست به کلیه پاسخ هایی اطلاق می شود که کلیت یک نظام رسمی سیاسی و قوای موجود در آن (جامعه رسمی) علیه پدیده مجرمانه (جرم و انحراف) اعمال می کنند. با عنایت به این که نظام سیاسی و رسمی کشور متشکل از قوای تقنینی، قضایی و اجرایی است ناگزیر باید پاسخ های رسمی (سیاست دولتی) را نیز در قلمرو تقنینی، قضایی و اجرایی بررسی کنیم.

 

 

۲-۷-۲-سیاست تقنینی
 

 

هنگامی که از سیاست تقنینی صحبت به میان می آید منظور سیاست گذاری ها و تدابیر مراجع رسمی و قانونگذاری و یا انتخاب های رسمی قانونگذار در خصوص کنترل پدیده مجرمانه، جرایم مجازات ها و انحرافات و تخلفات است. که در فرض علمی بودن سیاست قانونگذار این تدابیر را تحت تأثیر دیدگاه های جرم شناختی، جامعه شناختی، فلسفی، ایدئولوژیک و غیره برای یک دوره مشخص زمانی پیش بینی می کند. در مطالعات سیاست جنایی به ویژه در شاخه تقنینی آن، محور اساسی مباحث و مطالعات «بررسی و نقد مهم ترین مرحله از سیکل چرخه جنایی یعنی مرحله ارزش گذاری تقنینی، مشتمل بر وضع تدوین مقررات قانونی در خصوص تعیین جرایم و تخلفات و پاسخ های موجود و حدود اختیارات نهادهای کیفری و اجرایی است. این سیاست جنایی در واقع بیانگر دیدگاه ها و روش های متخده قانونگذار در کنترل تخلفات» بوده و به عنوان یکی از شاخه‌های اصلی سیاست تلقی می گردد و موضوع آن هم مطالعه چاره اندیشی های قانونگذار در مورد جرایم و چگونگی واکنش یا پاسخ به آن است که این ارزش گذاری های تقنینی با توجه به وابستگی به ساختار نظام سیاسی هر کشوری حالت های گوناگونی به خود خواهد گرفت.

 

 

۲-۷-۳-سیاست قضایی
 

 

بدون تردید در کنار مطالعه و شناخت نقش قانونگذار در تنظیم و ترسیم خطوط اساسی جرم انگاری و تعیین پاسخ ها مطالعه نقش دستگاه قضایی و رویه قضایی در مفهوم کلی آن (یعنی عملکرد و رهیافت های مقامات و مراجع قضایی به قوانین کیفری و نحوه کاربست خطوط ترسیمی قانونگذار) نیز از اهمیت اساسی برخوردار است. بدین ترتیب مطالعه سیاست قضایی در یک کشور شامل مطالعه نحوه نظارت عملی تضمین اجرای قوانین و نیز مستلزم ملاحظه عملکرد، رویه، تصمیمات و احکام صادره نهادهای قضایی (دادگاه ها، دادسراها، نهادهای ستادی و صنفی نظام قضایی) می باشد چراکه تردیدی نیست که قوه قضائیه و ارکان آن این قابلیت را دارند که به انحای مختلف ایفاگر نقشی اساسی باشند و حتی در مواردی سوای نقش اولیه خود، با ارائه طرح ها و لوایح قضایی مناسب (بند ۲ اصل ۱۵۸ قانون اساسی) سیاست تقنینی را نیز حتی متأثر ساخته و تغذیه نماید.

 

 

۲-۷-۴- سیاست اجرایی
 

 

بدون تردید تحلیل راهبردهای اجرایی و عملی و مطالعه تصمیمات نهادهای مختلف قوای اجرایی در قبال پدیده مجرمانه دوشادوش سیاست تقنینی و قضایی ضرورتی اساسی است. قوه مجریه گرچه به ظاهر از لحاظ کیفری ابزارمند نیست، ولی بی تردید دارای نهادهای نظارتی خاص، با ضمانت اجراهای اداری و صنفی بوده و همچنین با در اختیار داشتن امکان ارائه لوایح خاص مربوط به نظام کیفری به مراجع قانونگذاری می تواند ایفاگر نقش مهمی باشد نهادهای مرتبط به قوه مجریه که جنبه اجرایی و اداری دارند مانند وزارت دادگستری، پلیس، سازمان زندان ها، اداره گمرکات، اداره کار، سازمان بهزیستی، اداره مالیات و … نیز همگی می توانند ایفاگر نقش ارزنده ای باشند و یا غنای این مراجع و ابزارها و تنوع و گستردگی آنها یک نظام ابزارمندی را سامان دهد.
در میان نهادهای اجرایی اهمیت و نقش پررنگ نهاد اجرایی همچون پلیس در اعمال سیاست اجرایی انکار ناپذیر است. به گونه ای که پلیس به عنوان یک نهاد وابسته به قوه مجریه علاوه بر نقش سنتی خویش در مورد ضابطین قضایی، امروزه در نقش متحول خویش با پیوند با جامعه، نقش پیشگیری، نقش حمایتی و هدایتی و ارشادی را برای اعضای جامعه در سرلوحه کارهای خود قرار می دهد. اقدامات پلیس حتی به قلمرو اقدامات قضا زدایی و میانجیگری رسمی و غیررسمی نیز وارد شده و حجم بسیار عظیمی از پرونده ها را پلیس در همان ابتدای شروع چرخه قضایی، قضازدایی می کند.

 

 

۲-۷-۵-سیاست غیردولتی (سیاست مشارکتی)
 

 

امروزه حرکت به سوی یک سیاست مشارکتی امری ایده آل و مطلوب تلقی می شود و مشخصه بارزی از یک سیاست ابزارمند و ریشه دار است و اصولاً سیاست توأم با مشارکت وسیع جامعه و ایجاد اهرم های تقویتی جامعه دیگر به غیر از قوه مقننه و قوه قضائیه به منظور اعتبار بخشیدن بیشتر به طرح جامعه است که به وسیله قوه مجریه و مقننه تهیه و تدوین می گردد. چراکه در واقعیت های کنونی جوامع تردیدی باقی نمانده است ک چراکه این جامعه است که موضوع راهبردها و ابزارهای خاص قرار می گیرد و عدم همنوایی و همسویی بدنه اصلی اجتماع همه مسائل رسمی را عقیم خواهد گذاشت و اتفاق و بی علاقگی و عدم پیوستگی مردم با نظارت سیاست رسمی و مقامات و نهادهای اعمال کننده آن را افزایش خواهد داد. زمینه ها و استعدادهای بالقوه و بالفعل مشارکت مدنی قراوان است این گونه مشارکت ها می تواند در قالب مشارکت با بخش سیاست جنایی تقنینی در قالبم مشارکت مستقیم در انتخاب قانونگذار و یا در قالب قانونگذاری مستقیم (رفراندم) و یا در قالب شوراهای محلی شهر و استان و غیره باشد.( شاکری،۱۳۸۲،۳۵)
فصل سوم: پیشگیری از جرم و انواع آن
در این فصل از تحقق، سعی برآن داریم که ابتدا به تعریف پیشگیری پرداخته سپس در ادامه به بیان انواع آن و جایگاه آن در حقوق ایران پرداخته و همچنین عوامل و نهادهای موثر در پیشگیری از جرایم را ذکر نموده.

 

 

۳-۱-واژه‌شناسی پیشگیری
 

 

پیشگیری به معنای به کاربردن روش‌های احتیاطی برای جلوگیری از بیماری‌های جسمی و روانی یا به عبارت دیگر، انجام اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از اتفاقات ناخواسته می‌باشد(اشراقی،۱۳۸۱، ص ۸ ).
«لغت پیشگیری در منابع فارسی به معنای رفع، جلوگیری، مانع‌شدن و از پیش مانع چیزی شدن، تعریف شده است(فرهنگ دهخدا). این واژه همچنین در فرهنگ لغوی لاتین نیز به معنای مانع شدن از اینکه چیزی رخ دهد، تعریف شده است(رجبی‌پور ۱۳۸۲،ص ۱۵).
واژه پیشگیری در منابع دیگر نیز چنین معنا شده است:
ـ «جلوگیری، دفع، صیانت، مانع شدن، جلوبستن»(فرهنگ معین،۱۳۶۰).
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 136
  • 137
  • 138
  • ...
  • 139
  • ...
  • 140
  • 141
  • 142
  • ...
  • 143
  • ...
  • 144
  • 145
  • 146
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • تاثیر فوت در فرآیند اجرای احکام و اسناد- قسمت ۳
  • تبیین اثر بخشی تیمی بوسیله هوش هیجانی و رهبری تحول گرا در شعب بانک های استان گیلان- قسمت ۶
  • بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی بین کارکنان مدارس متوسطه شهر تهران- قسمت ۵
  • بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی (مطالعه موردی شعب بانک پاسارگاد استان البرز)- قسمت ۱۴
  • بررسی اثربخشی روایت درمانی بر کیفیت زندگی زناشویی زنان شهر اصفهان- قسمت ۱۳
  • بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۶
  • تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم۹۲- قسمت ۷
  • بررسی رابطه نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و چولگی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۵
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره بررسی رابطه ی میان قابلیت های کارآفرینی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در ...
  • آینده پژوهی بازتاب جابجایی قدرت در سوریه بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران۹۱- قسمت ۳
  • تاثیر مولفه های برند سازی درایجاد اعتماد به برند- قسمت ۳
  • تاثیر مهارت های مدیریتی بر سطح تفکر استراتژیک مدیران شهرداری کاشان- قسمت ۶
  • بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۶
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره بررسی انتقال جرم و حرارت در جریان جابه‌جائی طبیعی نانوسیال ...
  • بررسی واژه عشق و وابسته های آن در دیوان صائب تبریزی۹۱- قسمت ۷
  • اثربخشی آموزش غنی سازی ازدواج به سبک اولسون بر صمیمیت و تعارضات زناشویی- قسمت ۷
  • ارائه مدلی با استفاده از منطق فازی برای ارزیابی آمادگی سازمان ...
  • مسئولیت کیفری و عوامل رافع مسئولیت کیفری- قسمت ۱۲
  • کاربرد داده کاوی در کشف دانش پنهان میان داده های سامانه ۱۳۷ شهرداری ...
  • بررسی دادرسی کیفری اطفال بزهکار در حقوق ایران و انگلیس- قسمت ۶
  • رابطه¬ی مولفههای هوشهیجانی و مولفههای یادگیری خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی۶ و۱۱با اهمالکاری تحصیلی۹۳- قسمت ۳
  • نگارش پایان نامه با موضوع : قابلیت ارتباطات بازاریابی یکپارچه و عملکرد نام تجاری- فایل ۱۳
  • بررسی ابعاد حقوقی استخراج گاز از میادین مشترک با تاکید بر میادین مشترک ایران- قسمت ۹
  • حق انسان در محیط زیست- قسمت ۸
  • بررسی مبنای فقهی و حقوقی حریم خطوط برق ایران- قسمت ۷
  • تعیین موانع مشارکت زنان سالمند شهر یزد در فعالیتهای ورزشی- قسمت 13
  • تأثير هشت هفته تمرين هوازي و رژيم غذايي كاهش وزن بر نیمرخ لیپیدی خون و آدیپونکتین زنان غيرفعال ميانسال- قسمت 22
  • تاثیر ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۸
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره :بررسی تطبیقی جایگاه حبس ابد در تقسیم بندی مجازات ها در حقوق ایران ...
  • بررسی اثربخشی راهبردهای مقابله ای برفشار روانی در مراقبین بیماران ...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان