مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
ارزیابی عوامل موثر بر رضایت مشتری شرکت¬های بیمه با استفاده از تئوری خاکستری و کانو فازی (مورد شرکت¬های بیمه شهرستان بروجن)- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در این تحقیق، منظور از اندازه گیری رضایت مشتریان، درک فاصله بین انتظارات مشتری و عملکردی است که مشتری درک می­ کند.(بندریان، ۱۳۹۰)

 

 

صنعت بیمه[۵]: سازمان های بیمه از تأثیرگذارترین سازمان­ها در جامعه می­باشند که می­توانند از طریق قطع ارتباط مالی بین ارایه­دهنده و گیرنده­ی خدمت به ارتقای ­اثربخشی، بهره­وری و رضایت­مندی منجر شود. (رئیسی و همکاران، ۱۳۹۲) با توجه به نقش انکارناپذیر صنعت بیمه در جبران خسارت و جایگاه آن به عنوان یک نهاد سرمایه­گذار و رویکرد واسطه­گری مالی، بیمه می ­تواند با ایجاد ارزش افزوده، به تشکیل درآمد ملی کمک شایان توجهی نماید. (رحیمی کلور، ۲۰۱۲)
 

تئوری خاکستری[۶]: به طور کلی در تئوری سیستم­های خاکستری، تمام سیستم­ها به سه دسته سفید، سیاه و خاکستری تقسیم ­بندی می­شوند که قسمت ­های سفید نشان دهنده پیام­های واضح در یک سیستم می­باشند و قسمت ­های سیاه شامل پیام­های کاملا ناشناخته هستند. ناکامل بودن اطلاعات و یا عدم اطمینان درمورد اطلاعات بیانگر رنگ خاکستری برای سیستم می­باشد. به­عبارت دیگر عدم اطمینان خاکستری، هم پیام­های شناخته شده و هم پیام­های شناخته نشده را در بر می­گیرد. (دنگ[۷]، ۱۹۹۸)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
 

منطق فازی[۸]: منطق فازی شامل طیف وسیعی از تئوری­ها و تکنیک­ها می­ شود که بر اساس ۴ مفهوم بیان شده است که این ۴ مفهوم شامل: مجموعه­های فازی، متغیرهای کلامی، توزیع احتمال و قوانین اگر آنگاه فازی (ین و لانگاری[۹]، ۱۹۹۹) می­باشد.
 

کانو[۱۰]: تحلیل کانو یکی از ابزارهای اندازه ­گیری کیفیت برای اولویت­ بندی خواسته­ های مشتریان براساس تاثیر آن­ها در رضایت و خوشنودی مشتری می­باشد. (کانو و همکاران، ۱۹۸۴)
 

کانو فازی[۱۱]: لی[۱۲] در پژوهش خود نشان داد که مصاحبه شوندگان در پاسخ­گویی به پرسش­نامه­ کانو، احساسات چندگانه دارند که درمقابل مجبورند تنها به یک گزینه جواب دهند که این امر، احساسات جزئی پاسخ ­دهندگان را به گزینه­ های دیگر نادیده می­گیرد. بنابراین رویکرد فازی پرسش­نامه­ مدل کانو، در راستای مقابله با مسئله­ عدم اطمینان مشتریان در پاسخگویی به سؤال­های پرسش­نامه ارائه شد. پرسش­نامه­ فازی کانو، افزون براینکه قادر است خواسته­ های پاسخ ­دهندگان را کامل دریافت کند با مدل­های تفکر انسانی هم سازگاری بیشتری دارد. (صادقی مقدم و همکاران، ۱۳۹۱)
 

۱-۸- دامنه زمانی
 

انجام این تحقیق از ابتدای بهمن ۱۳۹۳ آغاز و تا اردیبهشت ۱۳۹۴ به­ طول انجامیده است.

 

۱-۹- جامعه تحقیق
 

مشتریان بیمه در شهرستان بروجن، جامعه آماری تحقیق را تشکیل می­دهند.

 

۱-۱۰- مراحل انجام پژوهش
 

این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی عوامل مؤثر بر رضایت مشتری در صنعت بیمه انجام گرفته است. بدین منظور گام­های زیر برای رسیدن به این هدف برداشته شده است:
گام اول:
ابتدا با بهره گرفتن از تحقیقات کتابخانه­ای یک لیست از عوامل مؤثر بر رضایت مشتری در صنعت بیمه فراهم شده است.
گام دوم:
با بهره گرفتن از نظرات خبرگان این لیست تعدیل و برای تهیه پرسشنامه و اقدامات بعدی آماده شد.
گام سوم:
طراحی پرسشنامه تئوری خاکستری و توزیع آن بین جامعه آماری که مشتریان شرکت بیمه می­باشند.
گام چهارم:
جمع­آوری و تحلیل داده ­های بدست آمده. که در این قسمت با بهره گرفتن از تکنیک تئوری خاکستری مؤلفه­ ها از ۲۶ عدد به ۱۰ عدد تعدیل داده شدند.
گام پنجم:
طراحی پرسشنامه کانو فازی و توزیع آن بین جامعه آماری
گام ششم:
جمع­آوری و تحلیل داده ­های بدست آمده و قرارگیری هریک از مؤلفه­ ها در یکی از طبقه ­های کانو
گام هفتم:
ارائه نتایج به رئیسان شعب بیمه به منظور اجرایی کردن آن­ها
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق

 

مقدمه فصل
 

بررسی تاریخچه، مفاهیم، تعاریف و به­ طور کلی مبانی نظری یک مفهوم، پیش­نیاز شناخت و پیاده­سازی آن مفهوم است. بر این اساس، فصل حاضر با هدف شناسایی مفاهیم مورد استفاده در این پژوهش در چهار قسمت ارائه می­گردد.

 

قسمت اول: رضایت مشتری
 

 

۲-۱-۱- مقدمه
 

در محیط کسب و کار امروز که پیچیدگی و رقابتی شدن آن روز­افزون است، رضایت مشتری در حال تبدیل شدن به هدف اصلی سازمان­ها است. رضایتمندی مشتری، احساس یا نگرش مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت بعد از استفاده از آن است. بعبارتی لذت بردن یا مشمئز شدن خریدار نسبت به عملکرد محصول و خدمات پس از مقایسه عملکرد (یا نتیجه حاصل از کارکرد) محصول یا خدمات خریداری شده در مقایسه با آنچه انتظار وی بوده است. (فروزنده، ۲۰۰۳) رضایت مشتری از طریق تکرار خرید، خرید کالای جدید و خرید کالا توسط مشتریان جدیدی که از طریق مشتریان راضی به کالا تمایل پیدا کرده ­اند، به افزایش درآمد و سود منجر می­ شود. در واقع مشتریانی که از سازمان رضایت زیادی دارند، تجربیات مثبت خود را به دیگران منتقل می­ کنند و به این ترتیب وسیله تبلیغ برای سازمان شده و در نتیجه هزینه جذب مشتریان را کاهش می­دهند. (کاووسی و سقایی، ۲۰۰۵) سود در تجارت، مستلزم مراجعه دوباره مشتریانی است که به داشتن کالاها یا خدمات شرکت مباهات کرده و دوستانشان را هم به مصرف کالاها یا خدمات شرکت تشویق می­ کنند. لذا می­توان ادعا کرد که رضایت مشتری موجب وفاداری مشتریان می­گردد و درنتیجه افزایش سودآوری آتی شرکت را به دنبال می­آورد. تامین رضایت مشتری زمانی حاصل می­ شود که خواست واقعی مشتری تامین شده و نیاز او در زمان معین و به روشی که او می­خواهد برآورده شود. بنابراین اولین اصل در دنیای کسب و کار امروزی، ایجاد ارزش­های مشتری­پسند می­باشد. (کاوندی و شاکری، ۱۳۸۹)

 

۲-۱-۲- تعریف مشتری
 

مشتری بزرگترین سرمایه هر مؤسسه­ای است. مشتری همه حقوق، مزایا و دستمزد ما را می ­پردازد. (تقی زاده و کرمانی،۱۳۹۰) مشتری همان کسی است که نیازش را خود تعریف می­ کند، کالاها و خدمات تولیدی ما را مصرف می­ کند و حاضر است به­خاطر آن هزینه مناسبی را بپردازد. ولی زمانی این هزینه را متقبل می­ شود که در کالاها یا خدمات تحویلی، ارزشی را ببیند که پرداخت آن هزینه را توجیه نماید. (خبیری، ۱۳۹۰)

 

۲-۱-۳- ارزش مشتری
 

ارزش، تفاوت بین مزایای دریافتی و هزینه پرداختی توسط مشتری برای رسیدن به آن مزیت است. مزایای حاصل، شامل درک مشتری از بهره بدست آمده از مشخصات محصول و خدمت و راهی است که تقاضا و نیاز مشتری به محصول یا خدمت را برآورده می­سازد. (گودرزی و نامقی، ۱۳۸۹) امروزه جمله “مشتری تاج سر ماست”، دیگر یک شعار نیست ؛ بلکه مشتری، محور فعالیت­های سازمان­ها قرار گرفته است؛ به­ طوری که بیانیه مأموریت سازمان­های مدرن بر محور مشتری تعریف می شود.
محصولات و خدمات شاخص ­هایی از ارزش مشتری هستند که از طریق محصولات کیفی، خدمات برتر برای مشتری، قیمت­ گذاری عادلانه و غیره ارزیابی می­شوند. ارزش مشتری را با قیمتی که مشتریان تمایل به پرداخت آن دارند و رضایت خاطر آنان از محصولات و خدمات اندازه ­گیری می­ کنند. (الکلتی[۱۳]، ۲۰۰۶)

 

۲-۱-۴- تعریف رضایت مشتری
 

رضایتمندی مشتری، احساس یا نگرش یک مشتری نسبت به یک محصول یا خدمت، پس از استفاده از آن می­باشد. رضایتمندی مشتری نتیجه اصلی فعالیت بازاریاب است که به عنوان یک عامل ارتباطی میان مراحل مختلف رفتار خرید مصرف ­کننده عمل می­نماید. ( استیری و همکاران، ۱۳۹۱)

 

۲-۱-۵- سطوح رضایت مشتریان
 

 

 

مشتریان ناراضی، کسانی هستند که برای برآوردن نیاز خود به محل دیگری به جز شما مراجعه می­ کنند. دربرابر هر مشتری ناراضی که به شما شکایت می­ کند، ۲۵ مشتری ناراضی وجود دارد که به شما شکایت نمی­ کنند. هر مشتری ناراضی، نارضایتی خود را به ۸ تا ۱۶ نفر دیگر منتقل می­ کند. بیش از ۹۰ % مشتریان ناراضی دیگر از شما خرید نمی­ کنند. (استیری و همکاران، ۱۳۹۱)
 

مشتریان راضی، از فرصت­های بهتر از شما نیز استقبال می­ کنند.
 

مشتریان وفادار، با وجود پیشنهاداتی که از طرف رقبا به آن­ها می­رسد، باز هم به شما مراجعه می­ کنند.
 

پرفسور کانو معتقد است که همه مشتریان با هم برابر نیستند؛ به همین جهت شناخت و انتخاب مشتری دائمی و وفادار تنها شرط بقای دائمی هر شرکت است. تحلیل قانون پارتو در نظام مشتری محور بیان می­ کند که ۲۰ ٪ مشتریان، ۸۰ ٪ درآمد ما را تأمین می­ کنند و مابقی یعنی ٪۸۰ مشتریان فقط ۲۰ ٪ کالا و خدمات ما را می­خرند؛ لذا شناخت و سنجش میزان وفاداری مشتریان برای ما بسیار ضروری است. (فیروزیان و همکاران، ۱۳۸۵) ۶۵ تا ۸۵ درصد مشتریانی که به عرضه­کننده دیگری مراجعه کرده ­اند از عرضه­کننده قبلی خود راضی بوده ­اند. مشتریان بسیار راضی، ۶ برابر بیشتراز مشتریان راضی برای خرید دوباره مراجعه می­ کنند و به طور میانگین هر شرکت بعد از پنج سال نیمی از مشتریانش را از دست می­دهد و جالبتر از همه اینکه هزینه جلب مشتری جدید ۴ تا ۱۰ برابر بیش از نگهداری مشتری قدیمی است. (ونوس و صالح­پور، ۱۳۸۵)

 

۲-۱-۶- سنجش رضایت مشتری
 

مدل­های سنجش رضایت مشتری برای شرکت­های خدماتی براساس نوعی تقسیم ­بندی، مورد توافق توفر[۱۴] و سباستین پافرا[۱۵] است، این تقسیم ­بندی شامل دو نوع عینی و ذهنی می­باشد. مدل­های عینی رضایت­مندی مشتری از طریق شاخص ­هایی که به شدت با رضایت­مندی مشتری همبستگی دارند، قابل سنجش است و این شاخص ­ها عقاید شخصی مشتریان نیستند. رضایت­مندی مشتری منجر به وفاداری مشتری می­ شود و نارضایتی مشتری منجر به از دست دادن مشتری می­گردد. باتوجه به این توجیه، مدل­های عینی شاخص ­هایی مانند سهم بازار، تعداد شکایات، سود سالانه و … را مدنظر قرار می­دهند.
مدل­های ذهنی براساس شاخص ­های انتزاعی نمی ­باشد بلکه ادراک خود اشخاص از رضایت­مندیشان می­باشد. مدل­های ذهنی به دو دسته روش­های رویدادگرا (حادثه­مدار[۱۶]) و خصیصه­گرا (ویژگی­مدار) تقسیم می­شوند. روش­های رویدادگرا یا غیرقابل رایانه­ای شدن فقط توسط انسان پردازش می­شوند و این روش­ها، روش­های کیفی هستند که براساس کشف رضایت­مندی مشتریان از طریق تجارب مشتریان در رابطه با کالاها یا خدمات شرکت می­باشند. این تجارب مشتری به “زمان رویارویی با واقعیت” مشهورند. روش­های خصیصه­گرا در دسته روش­های قابل رایانه­ای شدن طبقه ­بندی می­شوند زیرا می­توان برای کاربرد آن­ها یک الگوریتم قابل یرنامه­ریزی ایجاد کرد. این مدل­ها احتیاج به حضور انسان برای مشاهده و تجزیه و تحلیل شکایات و رفتار مشتریان ندارند.
روش­های خصیصه­گرا به دو دسته سنجش صریح و سنجش ضمنی تقسیم ­بندی می­شوند. روش­های سنجش ضمنی یا تلویحی از معیار­های غیرمستقیم رضایت­مندی استفاده می­ کند که می­توان از آن­ها رضایت­مندی را استنتاج نمود. این روش­ها برای سنجش رضایت­مندی مشتری از روایی بالایی برخوردار نیستند زیرا استنتاج­هایی که از معانی بعضی از شاخص ­ها صورت می­گیرد نمی ­تواند دقیق باشند یا حتی غلط هستند. روش­های صریح یا روشن، روش بهتری برای سنجش رضایت­مندی مشتری ارائه می­ دهند زیرا آن­ها براساس ایجاد مقیاس رضایت­مندی که می ­تواند تک­بعدی یا چندبعدی باشند هستند. (میتاس و همکاران، ۲۰۰۵)
سنجش رضایت مشتری
مدل­های عینی
مدل­های ذهنی یا مفهومی
روش رویدادگرا
روش خصیصه گرا

 

شکل ۲-۱) تقسیم ­بندی مدل­های سنجش رضایت­مندی مشتری (اقتباس از: توفر، ۱۹۹۹، ص۳۰۱)
 

 

۲-۱-۷- مدل شکل­ گیری رضایت مشتری
 

فرایندهای مختلف شکل­ گیری رضایت­مندی مشتری را می­توان در مدل­های مختلفی طبقه ­بندی نمود که این مدل­ها ارتباط میان رضایت­مندی مشتری و محرک­های آن را ترسیم می­ کنند. معتبرترین مدل شکل­ گیری رضایتمندی مشتری، بر اساس نظریه عدم تأیید انتظارات بنا شده است. بر اساس این نظریه بطور کلی رضایت مشتری از محصولات و خدمات یک سازمان را می­توان در نتیجه دو متغیر شناختی دانست: انتظارات پیش از خرید و ناسازگاری­های ادراکی پس از خرید. انتظارات پیش از خرید، باورهای مشتری در خصوص پیش ­بینی محصول و ناسازگاری ادراکی از محصول هم تمایزات میان انتظارات پیش از خرید و ادارکات پس از خرید محصول را نشان می­دهد. (جمال و ناصر[۱۷]، ۲۰۰۲ ) بر این اساس در صورتی­که مشتری انتظارات پیش از دریافت محصول را منطبق با ادراکات محصول دریافت شده ببیند، احساس رضایت نموده و از طرف دیگر اگر عملکرد ادراک شده از انتظارات مشتری کمتر باشد، مشتری عدم رضایت را تجربه خواهد نمود.
کیفیت ادراک شده
رضایت مشتری
انتظارات

 

شکل (۲-۲): مدل شکل­ گیری رضایت مشتری (اقتباس از جمال و ناصر، ۲۰۰۲، ص۱۵۵ )
 

در این قسمت برخی از انتظارات مشتریان که از مطالعه ادبیات پیشین در خصوص رضایت مشتری بدست آمده است را ذکر می­کنیم:

 

 

قابلیت درک و وضوح اطلاعات عرضه­شده
 

هماهنگی یکپارچه بین تمام وظایف در ارتباط با مشتری
 

تمرکز بر رضایت مشتری از خدمات جهت حفظ مشتری
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
نمادشناسی در شعر سید علی صالحی شاعر معاصر-۱۱۷- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مجالی نیست!
درگفتگوی ابر و باد
یکدستی باران
کر نمی کند
باید نشست به گرده ی اسبی و
شبانه گریخت،
یا
تا فتح آن سرود سرخ
ایستاد و مزامیر زندگی را
بلند بلند خواند مرد.
ابرو باد هر دو نمادهایی هستند که در همان ابتدا با حضور این دو تکلیف فضای شعر کاملاً در هن خواننده روشن است.ابر از نظر نمادین وجوهمختلفی را در بر می گیرد،که اصل ترین آنها در ارتباط با طبیعت مخلوط و غیر مشخص آن است.ابر را وسیله ی به جامه در آمدن خداوند و مظهرت نیز دانسته اند و اما نقش ابرهای باران ساز،مشخصاً در ارتباط با بروز فعالیت آسمانی است و نماد گرای آن به تمامی سرچشمه های باروری ،از جمله باران مادی،وحی پیامبرانه و مظهریت وابسته است.(فرهنگ نمادها،جلد اول ص ۳۰)
و از آنجا که نمادگرایی باد چند وجه دارد به دلیل انقلاب درونی اش ،نماد بی ثباتی،ناپایداری و بی استحکامی است.باد نیرویی اولیه است که متعلق به تیتانها است،و خشونت و کوری آنان از همین جا است.(جلد دوم ص۶) فضای شعر برخلاف ظاهر آرام و روان و بی پیرایه بسیار آشفته و طوفانی است و به دلیل به کارگیری این دو نماد اگر به ماهیت این دو نماد پی برد و از راز ها پرده گشایی کرد جنجال و بی قراری ها نهفته در این شعر رونمایی می کند.که هر کدام از این نماد ها میتواند نماینده فرد یا گروهی در جامعه و اعتراض ها باشد.
سرزمین من
لبریز از بوی بوسه و کودک است(ص ۴۴دفتریکم،از آوازهای کولیان اهوازی)
کودک نماد معصومیت است: این مرحله ،مرحله ی قبلی از خطای آدم و حوا و بنابراین مرحله ی عدنی است که در سنت های مختلف به بازگشت به مرحله ی جنینی تعبیر شده است و کودک نزدیک به مرحل جنینی است. کودکی نماد سادگی طبیعی و نماد خود جوشی و خود به خودی است.(ص ۶۲۴،جلد چهارم)
و وبسه هم که نماد وصلت و پیوند دو سر است. دو نماد بوسه در کنار هم نیز در خط ابتدایی این شعر تکلیف مخاطب را به شرط رمز گشایی مشخص می کند.سرزمینی که لبریز از بوی بوسه و کودک است .برخلاف فضاهای اعتراضی در مابقی اشعار سید علی صالحی حال در این باد وطنی کاملن متفاوت مواجهیم،دنیای تصاویر در این شعر بسیار لطیف ،آرام و لبریز از مهر است.در ظاهر بوسه و کودک شاید در دو جهت متفاوت باشد،اما شاعر با خلاقیت و ابتکار از این دو نماد در راستای القای مفهوم مورد نظرش بهره گرفته است و در نگاه اول کاملاً ذهن مخاطب را به تفکر و تأمل وا می دارد. ولی با تأمل و روسخ به پستوی شعر و افکار شاعر م یتوان به قصد و خواست اصلی شعر پی برد.
خواب گل و خاطرات گهواره:
گاهی اوقات
هیچ میلی به دیدن یک عده آدمی ندارم
اما باز با دست باز و دل بسته می آیند،
می آیند مسافران دور دریا را
بی خود از خواب یک پیاله ی آب می گیرند،
و بعد جوری عجیب آهسته می پرسند
آیا تو مایلی بار با ماه خسته
از خانه ی ب یچراغ سخن بگویی؟
می گویم بروید،راحتم بگذارید
راه دریا دور است
مسافران غمگین ما خوابند
و من… اصلاً اشتباه کردم
که از خواب گل و خاطرات گهواره سخن گفتم(ص ۴۹۱،ساده بودم تو نبودی باران بود)
گل،به اقل در وجه ثانوی اش،نماد خاص خود را دارد اما در وجه کلی اش نماد یک اصل انفعالی است.گلدان گل،مانند جام ،گیرنده ی فعل و انفعالات ملکوتی است،که از جمله نمادهای این فعل و انفعالات می باید از باران و شبنم نام برد.به علاوه رشد گل از خاک و آب(لوتوس را ببینید) نماد ظهور است. ظهری که از این دو ماده ی منفعل آغاز شده است.(فرهنگ نمادها ص ۷۳۷،جلد چهارم)
یوحنای صلیبی از گل به عنوان تصویر فضایل روح نام برد و دسته ی گل را که تمامی فضایل روح را یک جا جمع کرده،نماد کمال معنوی می داند.
و از آنجا که گهواره نماد سینه ی مادری است و هم چنین عامل حمایت ضروری و نشانه ی گرما و نرمی است.
حال شاعر در این شعر با همراه کردن این دو نماد به نوعی در مورد مقدسات و ارزش های زندگی اش سخن گفته است و البته با استفاده ز شگرد آشنایی زدایی در بکارگیری این دو نماد به نوعی درد دل کرده است.از گلی که به خواب رفته است.که همان اعتراض به غفلت و بی خبری گل است که در ماهیت نمادین خود یک اصل انفعالی است اما در این شعر غم شاعر از خواب گل است و خاطرات گهواره در این شعر می تواند همان سینه ی مادر و به طور کلی تر زندگی شخص شاعر و اتفاق ها و جریان های خصوصی زندگی اش استو حال ناراحت و غمگین است که چرا با یکعده راجع به آن ها سخن گفته و یا درد و دل کرده است.آن جماعت را لایق هویدا کرد.اسرار زندگی اش و غم های درونی اش نمی داند. خواب گل و خاطرات گهواره ظاهراً هیچ رابطه ی معنایی بین آن ها نیست،ول یعلاوه بر همسو کردن ها به لحاظ معنایی که بعد از فاش شدن راز لایه های زیرین شعر قابل درک و دریافت است با بهره گرفتن از آشنایی زدایی هم چنان شاعر مفهومی تازه و تصویری نو قابل تأمل آفریده است.
همان طور که رفت در این قسمت از رساله به بررسی نماد مکمل پرداخت شد. جهت رسیدن به معانی و هزار توی شعر سید علی صالحی که بسیار هشمندانه و خلاق سکان شعر را بدست گرفته و با بکارگیری سمبل هایی با محتوا و ظاهری کاملن متفاوت خلاف سادگی ظاهری در شعر به خلق ابهام و ایجاد رویا برای رسیدن به مفهوم و خواست خودش پرداخته است.از این پس به بررسی شگرد دیگری از این شاعر در بکارگیری نماد و خلق تصویر ها و معانی کاملن بدیع و نو می پردازیم.شاعر در بعضی از اشعارش دو یا چند نماد مکمل که به لحاظ مفهومی در تضاد با م هستند.آنها را در جایگاه تقابل با هم قرر داده است و این گونه دو دنیای متفاوت را تنها با بکارگیری دو واژه پدید آورده است.
یا گاهی دو واژه با هم همسو هستند اما شاعر با ابتکار و با بکارگیری شگرد آشنایی زدایی و زدودن کهنگی و آرایش ظاهری نو آنان را با واژگانی کمکی همراه کرده است. تا شاعر علاوه بر خلق سمبلی با چهره ای تازه ،تصویری نو ودر نهایت سبکی نو از بکارگیری سمبل ها از خود برجای بگذارد و با چالش کشیدن ذهن مخاطب برای زدودن ابهام ها و لایه برداری از آرایش ظاهری سمبل ها بتاند به لایه های زیرین معنایی برسد و این چنین تازه گی سبک و معنا را برای صنعت شعر به ارمغان آورده است.
من راوی حروفی ساده از معابر بارانم
از من سوال بی جاچه می کنند!؟
جرم هر اشاره ،ولو به خواب تبسم،
حتماً که اثبات واژه در ماضی مطلق نیست،
ما همه از بعید بوسه به رویای دریا رسیده ایم.(ص ۲۴۱ دفتر یکم)
با توجه به فضای اعتراضی شعر ا همان ابتدا تکلیف خواننده جهت رسیدن به معنا کاملاً مشخص است.اما شاعر در بعضی از خط ها گره ای انداخته تا خواننده را به تأمل وا دارد و این چنین شعرش را از قبح سهل الوصول بودن بزداید.با صرف نظر اینکه در هر بند به نوعی شاعر ابهام آفرینی کوچکی انجام داد با واژه گان اما در خط آخر شعر از دو نماد در کنار یکدیگر بهره جسته که با گذر از ظاهر آنها و پی بردن به ذات سمبلیک این دو کلمه می توان پی برد کاملاً در تضاد با هم در شعر نشسته اند.
بعید بوسه: بوسه نماد عشق ،تمایل و خواستن است اما اینجا دستخوش آشنایی زدایی قرار گرفته و فضایی متفاوت خلق کرده است. یعنی همان بی عشق و بی میلی(بعید بوسه) حال با وجو تمام بی مهری ها و سختی ها که تنها در بعید بوسه چهره نمایی کردهاند شاعر توانسته به رویای ریا برسد.تمام سختی ها را باز هم طی کرده است و به دریا که نماد پویایی زندگی و حرکت است رسیده است. با کمی تأمل می توان ابهام ظاهری که با نگاه اول ذهن خواننده ا درگیر می کند و با این سمبل تقابل و جنگی در افمار مخاطب ایجاد می شود. را زدود و به مفهوم مورد علاقه شاعر یا مورد پسند خویش رسید.
بگذریم،باید به تو بیندیشم
وقت ملایم یادها
شبیه آرامش آینه در غیبت دیوار است.(ص ۲۴۲، دفتر یکم)
آرامش آینه و غیبت دیوار هر نمادهایی هستند که در کنار هم تصویری نو خلق کردند. حتی با در نظر گرفتن ذات سمبلیک واژگان و در همان نگاه اول کاملاً مشخص و هویدا است که هر دو نماد در تضاد با هم در شعر نشسته اند.شبیه آرامش آینه د غیبت دیوار حضور دیوار فعلی است بر علیه آرامش و امنیت آینه ،باید دیوا را درهم شکست. البته فضای تقابل و تضاد در این شعر با بکارگیری شگرد آشنایی زدایی کاملاً تقویت شده است و معنا را برخلاف ظاهر مبهم و پیچیده است راحتر به واسطه ی زدون این کهنگی به ذهن خواننده متبادر می کند.آینه که نماد صداقت ،شناخت و آگاهی است نیاز به آرامش دارد،آرامش که به دلیل حضور دیوار در هم ریخته است.و دیوار که نماد جدایی باید غایب شود و از بین برود.شاعر زبان شعرش را از صراحت و گشادگی به سوی ابهام و پوشیدگی می راند و جدایی بین عاشق و معشوق را این چنین در این بند به تصویر می کشد.شاعر هنگامی که عواطف و احاسات ظرف زبان هنجار را برای ظهور تنگ می یابد به ناچار از زبان سمبلیک استفاده می کنند تا لایه های معنایی متعددی که به واسطه ذات سمبلیک این دو واژه به ذهن مخاطب قابل القاء را عرضه کند و با بهره گیری از این ظرفیت علاوه بر قدرت شاعرانگی غنای معنی را در شعرش به رخ بکشد.
صحبت گل سرخ از باران و
صحبت باران از گل سرخ است
اما هی باد می آید
آمدن ،وزیدن و افعال ساده ی دیگر
با این همه،وقتی که وزیدن باد… هی بی جهت است
یعنی چه!؟
هی علامت حیرت! هی علامت پرسش؟
گل سرخ از باران نیازش به باران سخن می گوید و در متقابل باران نیز،اما هی باد می وزد و مراوده ی عاشقانه ی این دو را به هم می ریزد.
گل سرخ را به خاطر زیبایی شکل و خوشی عطرش نام آورست،بیشترین وجه نمادین را در غرب دارد.و نماد جام زندگی،روح،قلب و عشق است.(فرهنگ نمادها،ص جلد چهارم) و باران که نماد باروری و خیر و برکت است . هردو سمبل در کنار یکدیگر خوش نشسته اند. اما هی باد از راه می رسد و گفتگوی عاشقانه اشان را درهم می ریزد.باد که نماد هرج و مرج وویرانی است در این شعر .برخلاف ظاهر ساده و قبل فهم شعر در نگاه اول باید تأمل کردبه ماهیت نمادین این سه واژه پی برد.سپس به لایه های زیرین معنا و عمق شعر رسید.زیرا هر کدام از این سمبل نماینده ی قشرخاصی در جامعه هستند. گل سرخ و باران قشر که آسیب دیده اند ا زگروه بادها. همان طور که در بند بعد شاعر می گوید:گل سخ پیاده ای مغموم است.ظاهراً معنا سهل الوصول است. اما برخلاف ظاهر شعر ا زعمق و غنای لازم جهت معنا پردازی برخوردار است.
بگذریم،فقط همین پرسش ساده ،آخرین سوال من است:
شما که از بیم باد و باور باران سخن م یگفتید،
حالا یک پیاله ی شیر و پاره ای نانتان کجاست؟
بیم باد و باور باران هر دو سمبل های این شعر هستند که کاملاً از فاضی شعر پیداست در تضاد با هم مورد استفاده ی شاعر قار گرفته اند.آن طور که رفت باد در شعر صالحی نماد ویرانگی و هرج و مرج اس و برخلاف آن باران در اشعار وی کاملاً ظاهری موجه دارد و نماد خیر و خوبی ها است.
کاملاً ساده و روان شاعر فضای شعرش را به تصویر کشیده است و تنها در بند دوم با گرهی از جنس تقابل بین باد و اران در شعر می اندازد. تا رویای خواننده را درگیر فضای ند و با کمی تأمل به عمق معنایی شعر دست یابد.زیرا بیم از وزیدن های باد و باور باران که میتواند با وزش باد به هم بریزد.می تواند هر کدام سمبلی از گروهی از جامعه باشند و فضای اعتراضی شعر به گروهی دیگر که به وعده هایشان هیچ گاه عمل نخواهند کرد.(حالا یک پیاله ی شیر وپاره ای نانتان کجاست؟) پیاله ی شیر و پاره ای نان هم م یتواند سمبل خواست و تقاضای قشر دیگری از این اجتماع متزلزل به واسطه ی باد باشد که هیچ گاه به آن نخواهند رسید. خواست یک پیاله ی شیر و پاره ای نان قطعاً نشانگر توقع ناچیز این قشر است که حتی به نمی رسند.
می گویند من آدم خوبی نبوده ام
راست می گویند
من بارها به بعضی آدم ها،سگ ها و سلیطه ها سلام کرده ام
حتی گاهی بدون یک سلام خالی
از خواب انار خسته چیزی نچیده ام

 
 
 

نظر دهید »
تبیین مبانی انسان¬شناختی مفهوم مسئولیت پذیری در مکتب اگزیستانسیالیسم و نقد دلالت¬های آن در تعلیم و تربیت- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۱-۱۴ ناامیدی………………………………………………………………………………………………………………..۴۰
۲-۲ بخش دوم: مبانی انسان شناختی……………………………………………………………..۴۳ ۲-۲-۱ مقدمه………………………………………………………………………………………………………………….۴۴
۲-۲-۲ ضرورت شناخت انسان…………………………………………………………………………………………۴۵
۲-۲-۳ هستی و وجود……………………………………………………………………………………………………..۴۷
۲-۲-۴ انسان شناسی سنتی……………………………………………………………………………………………….۴۹
۲-۲-۵ تقدم وجود بر ماهیت…………………………………………………………………………………………….۵۰
۲-۲-۶ خدای اگزیستانسیال………………………………………………………………………………………………۵۳
۲-۲-۷ دو مکتب اگزیستانسیالیستی……………………………………………………………………………………۵۴
۲-۲-۸ اراده……………………………………………………………………………………………………………………۵۶
۲-۲-۹ ارادۀ آزاد……………………………………………………………………………………………………………..۵۷
۲-۲-۱۰ آزادی………………………………………………………………………………………………………………….۶۰
۲-۲-۱۱ آزادی دیگران……………………………………………………………………………………………………….۶۲
۲-۲-۱۲ ارزش و آزادی……………………………………………………………………………………………………..۶۲
۲-۲-۱۳ آزادی و موفقیت…………………………………………………………………………………………………..۶۴
عنوان صفحه
۲-۲-۱۴ آگاهی………………………………………………………………………………………………………………….۶۶
۲-۲-۱۵ هستی فی نفسه…………………………………………………………………………………………………….۶۹
۲-۲-۱۶ هستی لنفسه…………………………………………………………………………………………………………۷۲
۲-۲-۱۷ آگاهی از دیگران…………………………………………………………………………………………………..۷۵
۲-۲-۱۸ انتخاب………………………………………………………………………………………………………………..۷۷
۲-۲-۱۹ انتخاب و اخلاق…………………………………………………………………………………………………..۸۱
۲-۲-۲۰ انتخاب دیگران……………………………………………………………………………………………………..۸۲
۲-۲-۲۱ مسئولیت……………………………………………………………………………………………………………..۸۳
۲-۲-۲۲ اراده و مسئولیت…………………………………………………………………………………………………..۸۴
۲-۲-۲۳ آزادی و مسئولیت…………………………………………………………………………………………………۸۶
۲-۲-۲۴ آگاهی و مسئولیت…………………………………………………………………………………………………۸۹
۲-۲-۲۵ انتخاب و مسئولیت……………………………………………………………………………………………….۹۲
۲-۲-۲۶ ارزشها و مسئولیت………………………………………………………………………………………………۹۵
۲-۲-۲۷ فردی بودن مسئولیت…………………………………………………………………………………………….۹۸
۲-۲-۲۸ اجتماعی بودن مسئولیت………………………………………………………………………………………۱۰۳

۲-۲-۲۹ هستی، نیستی و مسئولیت…………………………………………………………………………………….۱۰۹
۲-۳ بخش سوم: دلالتهای تربیتی……………………………………………………………………۱۱۱
۲-۳-۱ مقدمه………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۲
۲-۳-۲ هستی و دانش……………………………………………………………………………………………………۱۱۳
۲-۳-۳ فلسفه تعلیم و تربیت از دیدگاه وجودگرایان…………………………………………………………..۱۱۳
۲-۳-۴ آراء تربیتی و فلاسفه اگزیستانسیال………………………………………………………………………..۱۱۴
۲-۳-۵ تقدم وجود بر ماهیت در تعلیم و تربیت………………………………………………………………..۱۱۵
عنوان صفحه
۲-۳-۶ اراده و تعلیم و تربیت………………………………………………………………………………………….۱۱۶
۲-۳-۷ اراده و مسئولیت در تعلیم و تربیت……………………………………………………………………….۱۱۷
۲-۳-۸ آزادی و تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………………….۱۱۸
۲-۳-۹ آزادی بعنوان هدف تعلیم و تربیت………………………………………………………………………..۱۱۹
۲-۳-۱۰ آزادی و مسئولیت در تعلیم و تربیت……………………………………………………………………..۱۲۰
۲-۳-۱۱ آگاهی و تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………………….۱۲۱
۲-۳-۱۲ آگاهی بعنوان هدف تعلیم و تربیت………………………………………………………………………..۱۲۲
۲-۳-۱۳ آگاهی و مواد برنامه درسی…………………………………………………………………………………..۱۲۳
۲-۳-۱۴ آگاهی و مسئولیت در تعلیم و تربیت……………………………………………………………………..۱۲۴
۲-۳-۱۵ انتخاب و تعلیم و تربیت………………………………………………………………………………………۱۲۶
۲-۳-۱۶ انتخاب و روش تدریس………………………………………………………………………………………۱۲۶
۲-۳-۱۷ کلاس درس باز………………………………………………………………………………………………….۱۲۷
۲-۳-۱۸ انتخاب و مواد برنامه درسی………………………………………………………………………………….۱۲۸
۲-۳-۱۹ مسئولیت و تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………………۱۲۹
۲-۳-۲۰ واقع گرایی تعلیم و تربیت……………………………………………………………………………………۱۳۰
۲-۳-۲۱ مسئولیت بعنوان فرض معرفت شناسی تعلیم و تربیت……………………………………………..۱۳۱
۲-۳-۲۲ مسئولیت و روش تدریس و یادگیری…………………………………………………………………….۱۳۲
۲-۳-۲۳ مسئولیت مربی در تعلیم و تربیت………………………………………………………………………….۱۳۲
۲-۳-۲۴ مسئولیت و فردگرایی در تعلیم و تربیت…………………………………………………………………۱۳۵
۲-۳-۲۵ فردی بودن روش تدریس و یادگیری…………………………………………………………………….۱۳۷
۲-۳-۲۶ مسئولیت جمعی در تعلیم و تربیت………………………………………………………………………..۱۳۷
۲-۳-۲۷ مسئولیت و انضباط اجتماعی در تعلیم و تربیت………………………………………………………۱۳۹
عنوان صفحه
۲-۳-۲۸ اگزیستانسیالیسم و مسئولیت آموزش و پرورش معاصر…………………………………………….۱۴۰
۲-۴ بخش چهارم: نقد دلالتهای تربیتی…………………………………………………………..۱۴۲
۲-۴-۱ مقدمه………………………………………………………………………………………………………………..۱۴۳
۲-۴-۲ نقد اگزیستانسیالیستهای خدا باور………………………………………………………………………۱۴۴
۲-۴-۳ نقد وجود گرایان سکولار…………………………………………………………………………………….۱۴۴
۲-۴-۴ نقد در ماهیت…………………………………………………………………………………………………….۱۴۵
۲-۴-۵ نقد در انتخاب و مسئولیت…………………………………………………………………………………..۱۴۷
۲-۴-۶ نقد در انتخاب ارزشها…………………………………………………………………………………………۱۴۸
۲-۴-۷ نقد در مسئولیت آموزه های اخلاقی……………………………………………………………………….۱۴۹
۲-۴-۸ نقد در مسئولیت…………………………………………………………………………………………………۱۵۳
 
 

نظر دهید »
پیش بینی بهزیستی روانشناختی افراد براساس کیفیت زندگی و مهارتهای مقابله ای در دانشجویان دانشگاه آزاد- قسمت ۸
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

قلمرو فیزیکی شامل: سلامت بدن و فشار ناشی از بیماری های خاص
 

قلمرو روانی و عاطفی شامل:احساس رضایت از زندگی و احساس خوب بودن.
 

قلمرو اجتماعی شامل:تماس اجتماعی و ارتباط مناسب با دیگران به طور عموم و با خانواده و همسر به طور ویژه.

 

قلمرو رفتاری فعالیتی شامل:ظرفیت و پذیرش مراقبت از خودو انجام کار و فعالیت و حرکت
 

قلمرو مادی شامل:وضعیت اقتصادی و مالی فرد

 

ید الیور و همکاران(۱۹۹۷) عوامل تعیین کننده کیفیت زندگی در سه طبقه قرار می گیرند:

 

 

مشخصات فردی شامل متغییرهای دموگرافیک
 

شاخص های عینی کیفیت زندگی که شرایط محیطی هستند و بر متغییر های مربوط به رفاه، بهداشت محیط اجتماعی،تحرک، فرهنگ و مذهب ، محیط طبیعی و سیاست ها شاخص های ذهنی کیفیت زندگی که مفاهیمی همچون احساس رضایتمندی از زندگی، رفاه و آسایش جسمی و روانی و شادکامی توصیف می شود.(الیور،۱۹۹۷).
 

ریف برای کیفیت زندگی ۶ عامل در نظر می گیرد:
پذیرش خود
هدف داشتن در زندگی
رشد شخصی
تسلط بر محیط
خود مختاری
روابط مثبت با دیگران
پیشینه‌پژوهشی

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

پیشینه داخلی
 

ملکی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری، استرس و بهزیستی روانشناختی ورزشکاران نخبه نشان دادند که آموزش هوش هیجانی بر هر سه متغیر روانشناختی مورد بررسی تأثیر معنی‌دار دارد. یعنی این دوره سبب کاهش پرخاشگری (p<0/01) و استرس (p<0/01) و افزایش بهزیست روانشناختی (p<0/01) آزمودنی‌های گروه آزمایشی شده است.

بهادری و همکاران (۱۳۹۱) با بررسی رابطه بین اضطراب اجتماع، خوش‌بینی و خودکارآمدی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه تبریز دریافتند که بین اضطراب اجتماعی و بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنی‌داری وجود دارد ولی بین خوش‌بینی و بهزیستی روانشناختی و همچنین خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت معنی‌دار وجود دارد.
منیجه شهنی ییلاق و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان رابطه‌ی هوش هیجانی و مهارت‌های اجتماعی با بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز نشان دادند که مؤلفه‌های هوش هیجانی و مهارت‌های اجتماعی پیش‌بین‌های مثبت بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر هستند بدین معنی که دو چیز میزان هوش هیجانی و مهارت اجتماعی دانشجویان بیشتر باشد میزان بهزیستی روانشناختی آنها نیز بیشتر است.
دستجردی و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان نقش پنج عامل شخصیت در پیش‌بینی بهزیستی روانشناختی دانش‌آموزان شهر بیرجند دریافتند که صفت سازگاری، مؤلفه‌ی روابط مثبت با دیگران و پذیرش خود را پیش‌بینی نمود، صفت وظیفه‌شناسی، مؤلفه‌ی استقلال را صفت روان رنجورخویی مؤلفه‌های استقلال، روابط مثبت با دیگران، رشد فردی و هدفمندی در زندگی را پیش‌بینی نمود. صفت پذیرش مؤلفه‌های تسلط بر محیط، استقلال و رشد فردی، هدفمندی در زندگی و پذیرش خود را پیش بینی نمود. ضرایب بتا نشان‌دهنده‌ی قدرت پیش‌بینی هر شش مؤلفه‌ی بهزیستی توسط برونگرایی بود.
میکائیلی منیع(۱۳۸۹) در بررسی وضعیت بهزیستی روانشناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه ارومیه نشان داد بین مولفه های بهزیستی روانشناختی در دو جنس تفاوت معنی داری وجود داردکه غیر از مؤلفه ی هدفمندی در زندگی در سایر مؤلفه ها دختران دانشجو وضعیت بهتری نسبت به پسران داشتند.
یایاری و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی با عنوان رابطه هوش هیجانی با منبع کنترل و سلامت روانشناختی در بین دانشجویان دانشگاه مازندران دریافتند که افراد با سطح هوش هیجانی بالا و منبع کنترل درونی از سلامت روانشناختی بهتری برخوردارند. نتایج تحلیل رگرسیون این تحقیق نشان داد که ۹/۵۸ از کل واریانس سلامت روانشناختی توسط هوش هیجانی فرد پیش‌بینی می شود.

بیانی و همکاران (۱۳۸۷) در بررسی رابطه بین ابعاد بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد آزادشهر نشان دادند که بین ابعاد بهزیستی روانشناختی (پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی و تسلط بر محیط) و سلامت عمومی رابطه منفی معناداری وجود دارد.
جعفرنژاد و همکاران (۱۳۸۴) در پژوهشی تحت عنوان رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت، مهارتهای مقابله‌ای و سلامت روانی دانشجویان دریافتند که میان عامل‌های روان رنجورخویی، پذیرش و برونگرایی با سلامت روان رابطه‌ی معنی‌داری وجود دارد.
در تحقیقی که توسط طاهری،یار یاری،صرامی و ادیب منش (۱۳۹۲)،در پژوهش تحت عنوان رابطه بین سبک های هویت و شادکامی و بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه ،تعداد ۵۴۵ نفر از دانشجویان را مورد بررسی قرار دادند.نتایج نشان داد که بین سبک هویت هنجاری ،اطلاعاتی،تعهد،هویت و شادکامی رابطه مثبت و معنا دار و بین سبک هویت پراکنده اجتنابی و شادکامی رابطه منفی و معنا دار ی وجود دارد.همچنین بین سبک هویت اطلاعاتی و تعهد هویت با بهزیستی روان شناختی رابطه مثبت و معنا داری وجود داشت.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک اطلاعاتی و تعهد هویت ،پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی هستند.
در تحقیقی که توسط شکری،مرادی،فرزاد،سنگری،غنایی و رضایی (۱۳۸۱).تحت عنوان نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله ای در سلامت روانی دانشجویان صورت گرفت نشان دادند وظیفه شناسی و پذیرش ،بر سبک مسأله مداری اثر مثبت و معنا داری دارد و جنس اثر منفی و معنی دار،در حالی که پذیرش و وظیفه شناسی بر سلات روان اثر منفی و معنی دار و روان رنجور خویی و هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت.اثر مستقیم جنس بر سلامت روان ،از طریق مسأله مداری ، مثبت و معنی دار و اثر برون گرایی و پذیرش بر سلامت روان به وسیله هیجان مداری منفی و معنی دار به دست آمد و جنس از طریق هیجان مداری اثر مثبت و معنی دار داشت.به طور کلی نتایج این پژوهش مؤید آن است که توجه به نقش صفات شخصیت و سبک های مقابله ای در مطالعه ی افراد بسیار سلامت روانی مهم است.
نتایج تحقیق خدایاری فرد،شکوهی یکتا،غباری بناب،(۱۳۸۷) با عنوان رابطه بین عوامل تنش زا و نشانگان تنیدگی با راه ‌های مقابله در دانشجویان ،نشان داد که فراوان ترین عامل و رویداد تنش زا در بین پسر مربوط به عوامل تحصیلی بوده و عوامل تنش زای فردی و اجتماعی بعد از عوامل تحصیلی قرار دارند.الگوی منابع تنش زا در دانشجویا دختر و پسر تفاوت چندانی نشان نداد ،اما میزان تأثیرگزاری منابع تنش زا در بین دختر و پسر کاملاَ متفاوت بوده و دانشجویان پسر درباره‌‌ی مسأله ناکامی در ازدواج با همسر دلخواه و دانشجویان دختر بیشتر تحت تأثیر مسائل و مشکلات خانوادگی قرار دارند،همچنین یافته ها نشان دادند که دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر بیشتر از مهارت های مقابله ای جستجوی حمایت اجتماعی و انجام کار سخت بهره می جویند.همچنین نشان دادند که اولاَ بین عوامل تنش زا و نشانگان تنیدگی رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد،ثانیاَ شیوه های مقابله با تنیدگی و نشانه های آن رابطه داد،به گونه‌ای که استفاده از مهارت‌های مقابله ای،نگرانی عمومی،آرزو پروری،جستجوی تعلق،عدم مقابله،سرزنش خود و درون ریزی موجب افزایش نشانه های تنیدگی می شود.در تحقیقی که توسط خلعتبری و همکاران(۱۳۹۰) تحت عنوان رابطه کمال گرایی و احساس تنهایی با کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی استان گیلان صورت گرفت نشان داد که با افزایش کیفیت زندگی، احساس تنهایی و کمال گرایی کاهش پیدا می کند.
تحقیق مکوندی و زمانی(۱۳۹۰) که تحت عنوان بررسی کیفیت زندگی و ابعاد مختلف آن در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال صورت گرفت نشان داد که در متغیرهای سن و جنس اختلاف معناداری در نمونه های مطالعه وجود نداشت. امتیاز کلی کیفیت زندگی ۵٫۳ ± ۱۳٫۴ بود. در بین ابعاد چهارگانه کیفیت زندگی، بیشترین امتیاز، مربوط به بعد سلامت جسمانی و کمترین امتیاز، مربوط به بعد سلامت محیط بود. در بعد سلامت محیط با دانشجویان دختر امتیاز بیشتری کسب کرده بودند. در ابعاد دیگر تفاوت معناداری بین دو جنس دیده نشد. سلامت اجتماعی در دانشجویان متاهل بیشتر از دانشجویان مجرد بود ؛ در سایر ابعاد، تفاوتی بین دانشجویان مجرد و متاهل وجود نداشت. همچنین سلامت محیط در دانشجویان خوابگاهی کمتر از سایرین بود .
در تحقیق سلطانی و همکاران(۱۳۸۹)که تحت عنوان بررسی کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه ایلام صورت گرفت نتایج نشان داد که کیفیت زندگی ۴ درصد دانشجویان بسیار مطلوب، ۳۴ درصد مطلوب، ۵۱ درصد متوسط و کیفیت زندگی ۱۱ درصد دانشجویان نیز نامطلوب بوده است. همچنین در ابعاد درد جسمانی، روابط محیطی، تأمین مالی، مراقبت‌های اجتماعی و عواطف منفی در بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت‌های معنی‌داری مشاهده گردید که در همه این ابعاد دانشجویان دختر وضعیت ناخوشایندتری گزارش کردند. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج پژوهش ما، انجام ارزیابی‌های روانشناختی دانشجویان و ارائه خدمات روانشناختی در زمینه‌های مختلف برای ارتقای سطح سلامت و کیفیت زندگی آنها توصیه می‌شود.
منصوریان و همکاران(۱۳۸۴) در تحقیق خود تحت عنوان بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایلام در سال ۱۳۸۴ صورت گرفت نشان دادند که بین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و متغیر های جنس، سال ورود به دانشگاه ، میزان علاقه به رشته تحصیلی، هزینه مصرفی ماهانه نگرانی درباره آینده شغلی و درآمد خانواده ، ارتباط معنی داری وجود داشت.همچنین دانشجویان دختر کیفیت زندگی بالاتری داشتند دانشجویان سال بالاتر و دانشجویان متاهل کیفیت زندگی بالاتری نسبت به ورودی های جدید و دانشجویان مجرد داشتند .
در تحقیق جعفری(۱۳۹۰) تحت عنوان بررسی کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه های سطح شهراردبیل سال ۸۷ صورت گرفت نشان داد که ، اکثر دانشجویان کیفیت زندگی خود را در حد متوسط گزارش نموده اند و کیفیت زندگی آنها کمتر از عامه جامعه بود.تحصیل در دانشگاه با چالش ها و استرس های بخصوص همراه است که میتواند روی کیفیت زندگی تاثیر گذار باشد.
در تحقیق جمالی در سال (۱۳۸۷) تحت عنوان ارزیابی کیفیت زندگی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، آجا و بقیه ا…و دانشجویان مهندسی صورت گرفت نشان داد که تمامی جنبه‌های کیفیت زندگی دانشجویان پزشکی به خصوص در دوران کارورزی پایین است. مطالعات آتی باید کارایی روش‌هایی نظیر برنامه‌های افزایش خود-آگاهی، تشویق کردن دانشجویان به بیشتر فعال بودن از نظر اجتماعی و جسمانی را در بهبود سلامت دانشجویان بررسی کنند.

 

پیشینه خارجی
 

یافته های لیوراس و بوسما(۲۰۰۵) در برسی سبک های هویت و بهزیستی روانی دانشجویان،نشان دادند که ضریب همبستگی بین سبک هویت اطلاعاتی و همه خرده مقیاس های بهزیستی روانی مثبت و معنا دار است به استثنای خویشتن پذیری که رابطه اش بیا سبک هویت اطلاعاتی مثبت بوده ولی معنا دار نیست.سبک هویت هنجاری با خرده مقیاس های خویشتن پذیری ،تسلط محیطی،روابط مثبت با دیگران و هدف داشتن در زندگی همبستگی مثبت داشت،سبک هویت سردرگم(اجتنابی) با تمام خرده مقیاس های بهزیستی روانی همبستگی منفی معنا دار داشت. عامل تعهد هویت نیز با تمام این خرده مقیاس ها همبستگی مثبت معنا دار برقرار کرده بود.
مطالعات ولز(۲۰۰۰)،نشان میدهد که اختلالات روان شناختی هنگامی که راهبردهای مقابله ای ناسازگار مثل تفکر،درجاماندگی،اجتناب و سرکوبی فکر اصلاح خود باورهای ناکارآمد را با شکست مواجهه می سازد تدام می یابند و باعث می شوند که اطلاعات منفی در مورد خود افزایش یابند.
گریفیت و دابو(۱۹۹۳؛به نقل از قنائت،۱۹۹۶)در هدفی با بررسی راه های مقابله نوجوانان و جوانان در برخورد با عوامل تنش زای موجود در خانواده،مدرسه،و همسالان،دانش آموزانی را از مدارس راهنمایی و دبیرستان انتخاب و آنها را به سه گروه سنی تقسیم کردند.سپس پرسشنامه راهبردهای مقابله ای به آنها داده شد.نتایج نشان داد ۱-جوانان بیشتر در مواجهه با عوامل تنش زای مربوط با همسالان از مقابله گرایش سود می جویند،۲-دختران در مقایسه با پسران،بیشتر از هر نوع مقابله گرایش و مقابله اجتنابی به صورت ترکیبی بهره می گیرند،۳-با وجود نوع عامل تنش زا،راهبردهای مقابله ای گرایش،بیشتر پیامدها و نتایج مطلوب و مورد علاقه را پیش بینی می کنند،در حالی که راهبردهای مقابله ای اجتنابی بیشتر نتایج و پیامدهای ناخواسته را پیش بینی می کنند.
تحقیق اندلر و پارکر(۱۹۹۴).در جامعه ی کانادا نشان داد که زنان در مقایسه با مردان به کاربرد راهبردهای مقابله هیجانی و اجتنابی گرایش بیشتری دارند.
پتاسک و همکاران(۱۹۹۲،به نقل از تروپ،۱۹۹۴)رویدادهای زندگی و چگونگی مقابله با آن را در دانشجویان مطالعه کردند.نتایج نشان داد که دانشجویان پسر بیشتر از رویارویی مبتنی بر مسأله و دانشجویان دختر از رویارویی مبتنی بر هیجان استفاده می کنند.در زمینه استرس هم مشخص شد استرس خانوادگی و بیماری در دختران بیشتر از پسران است،در صورتی که در پسران استرس اقتصادی بیشتر از دختران گزارش شده است.
در زمینه ارجحیت شیوه رفتاری یا شناختی مقابله نیز،شیفمن(۱۹۸۹،به نقل از موس و اسکافر،۱۹۹۳؛به نقل از خدایاری فرد و پرند،۱۳۸۵)به این نتیجه رسید که هر دو شکل پاسخ مقابله ای((رفتاری و شناختی)موثرند،ضمن آنکه ترکیب هر دو نوع نیز بر انتخاب جداگانه هر کدام برتری دارد.
پتروسکی و بیر کی مر،(۱۹۹۱) مشاهده کردند که مقابله مستقیم قوی ترین عامل پیش بینی کننده نشانه‌های روان‌شناختی است.علاوع بر آن،۲۵ تا ۳۵ درصد افرادی که نشانه های بیماریرا گزارش می کردند،به میزان کمی از راهبردهای مقابله موثر استفاده کرده و رویدادهای تنش زای اخیر زندگی خود را با شدت بیشتری ادراک می کرد.
لایو (۱۹۹۸)، فرانک استومبرگ (۱۹۹۰)، کلارک والستون (۱۹۹۲)، برانون و فیست (۲۰۰۰) نشان دادند که آزمودنی‌های با ادراک کنترل در مقایسه با گروه گواه از سلامت بهزیستی و کیفیت زندگی بهتری برخوردارند.
ماورولی، پترایدز، ریف و باکر[۷۱] (۲۰۰۷) در نمونه‌ای از ۲۸۲ نفر نوجوان، رابطه بین صفت هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی را مورد بررسی قرار دارند. نتیجه‌ها حاکی از ارتباط مثبت بین این دو متغیر است و نشان داده شد که افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند نسبت به آنهایی که هوش هیجانی کمتری دارند، در ابتلا به اختلال‌های روانشناختی، آسیب‌پذیری کمتری را گزارش می کنند.
چاو(۲۰۰۷)در مطالعه ی خود نشان داد زنان دانشجو دارای سطح بالاتری از بهزیستی روانشناختی در مقایسه با مردان دانشجو هستند.همچنین زنان در مقایسه با مردان دارای خود پنداره مثبت تر،ارتباط مثبت با دیگران و پیشرفت تحصیلی بیشتری بودند.
کی یس و همکاران(۲۰۰۲) در مطالعه ی خود نشان دادند افرادی با تحصیلات دانشگاهی و سطوح بالا از نظر نیمرخ بهزیستی روانشناختی در سطح مطلوبتری نسبت به افرادی با تسهیلات پایین ترقرار دارند.علاوه بر این با افزایش تسهیلات بهزیستی روانشناختی هم افزایش می یابد.
هایس و جوزف(۲۰۰۳) در مطالعات خود نشان دادند از بین پنج عامل بزرگ شخصیت برونگرایی و روان رنجور خویی قوی ترین پیش بینی کننده های وضعیت بهزیستی افراد می باشد.
تسائوسیس و نیکولا (۲۰۰۵) رابطه بین هوش هیجانی و سلامت روانشناختی ونیزسلامت جسمی را مورد بررسی قرارداده ورابطه معنی داری بدست آوردند.

 

فصل سوم
 

 

روش پژوهش
 

 

روش تحقیق
 

این پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر حسب گرداوری داده ها طرح آن همبستگی است.

 

متغیرها
 

متغییر ملاک :بهزیستی روانشناختی
متغییر پیش بین:مهارت های مقابله ای و کیفیت زندگی
متغییر کنترل:سن
متغییر تعدیل گر:جنسیت

 

جامعه آماری
 

جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی مرکز کرمانشاه است که در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ در این دانشگاه تحصیل می کردند.

 

حجم نمونه و روش نمونه گیری
 

جامعه­ آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی مرکز کرمانشاه است که در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ در این دانشگاه تحصیل میکنند. لذا آزمودنی های پژوهش حاضر را ۲۵۰ نفر(۱۲۵پسر و ۱۲۵ دختر)دانشگاه آزاداسلامی مرکز کرمانشاه که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب می شوند ،تشکیل می دهند.

 

ابزارهای پژوهش
 

پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف
این پرسشنامه توسط ریف در سال (۱۹۸۹) به منظور اندازه‌گیری مقیاس‌های بهزیستی روانشناختی ساخته شد. ریف و کینر (۱۹۸۹) این الگو را پیشنهاد کردند که توسط پژوهشگران بسیاری بررسی شده است آنها برای اندازه‌گیری مؤلفه‌های بهزیستی روانشناختی نسخه‌ی اصلی مقیاس‌های بهزیستی روانشناختی را که دارای ۸۴ گزاره توصیفی بود ساختند. سپس نسخه‌های ۵۴ عبارتی و بعد فرم کوتاه آن که ۱۸ عبارتی بود را طراحی کردند. پرسشنامه دارای ۶ زیرمقیاس است که عبارتند از: ۱- پذیرش خود ۲- روابط مثبت با دیگران ۳- خودمختاری ۴- تسلط بر محیط ۵- زندگی هدفمند و ۶- رشد شخصی. در این پرسشنامه که برای بزرگسالان تهیه شده است آزمودنی در یک طیف لیکرت ۶ درجه‌ای شامل کاملاً مخالف تا کاملاً موافق مشخص می‌سازد که تا چه حد با هر یک از عبارات موافق یا مخالف است. سؤال (۳-۴-۵-…..- ۹-۱۰-۱۳-۱۶-۱۷) به صورت معکوس نمره‌گذاری می‌شوند (ریف، ۲۰۰۹؛به نقل از حسینی،۱۳۹۲). همچنین از جمع کل نمرات بهزیستی روانشناختی کل بدست می‌آید.
 
 

نظر دهید »
اداره اموال مشاع در حقوق ایران- قسمت 7
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اما سوالی در اینجا پیش می آید که آیا وقتی بعضی از شرکا به ضرر شرکاء خود و یا با قصد اضرار از این حق خود بهره برداری می کنند و مانع تصرف شرکاء دیگر در مال مشاع می شوند و بدین ترتیب شرکاء را از بهره برداری از مال خود محروم می کنند ویا بدتر از آن مال مشاع را در وضعیت تخریب و یا نابودی قرار می دهند آیا نباید جلوی این اقدام فرد گرفته شود؟ آیا باید به بهانه اعمال حق فرد زمینه اضرار شرکاء را فراهم کرد؟
در فقه امامیه و حقوق ایران به تبع آن تعبیری متفاوت از حق نسبت به دیگر کشورها وجود دارد، بدین معنا که در فقه امامیه حق دارای اطلاق نیست[100] یعنی اینگونه نیست که فرد در مقام اعمال حقش کاملاً آزاد و مصون باشد و هیچ کس هم نتواند متعرض فرد باشد بلکه اعمال حق همراه با این شرط ضمنی است که باید همراه با عدم اضرار به دیگر افراد باشد ماده 132 ق.م نیز که تصرف ضررآور مالک در ملک خودرا مشروط به تصرف متعارف و آن هم برای رفع حاجت یا دفع ضررمیداند خود بیانگر همین مضمون وقاعده است بر همین مبنا است که بحث سوء استفاده از حق در فقه امامیه مطرح شده و بصورت گسترده ای مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. می توان گفت مهمترین دلیلی نیز که بر ممنوعیت سوء استفاده از حق بیان شده است قاعده لاضرر است که نه تنها در زمینه اعمال حق بلکه در بسیاری از ابواب حقوق مورد استفاده قرار گرفته است. سوء استفاده از حق نیز از آن جایی که خود بنوعی اضرار به غیر است طبیعتاً مشمول این قاعده می گردد هر چند که اصولاً سوء استفاده از حق متضمن اضرار عمدی است در حالیکه قاعده لا ضرر بر نفی هر گونه ضرر دلالت دارد.[101] همچنین از آنجاییکه به نظر مشهور فقها و حقوقدانان قاعده لا ضرر علاوه بر نفی حکم (نفی ضرر) اثبات حکم نیز می کند[102]،پس باید گفت شخصی که اقدام به سوء استفاده از حق خود نموده است باید برای جبران ضرر به بار آمده از عملش نیز الزام شود. با بهره گرفتن از همین مبانی فقهی و حقوقی و جاری کردن آن درباب اداره اموال مشاع می توان اینگونه نتیجه گرفت که اگر یکی از شرکاء بخواهد از این حقی که قانون گذار به وی جهت جلوگیری از تصرف در مال مربوطه و به تبع آن سهمش داده است سوء استفاده کند باید از طریق مقامات عمومی و دادگاه جلوی فرد گرفته شده تا مانع اضرار به بقیه شود اما اینکه چگونه این کار باید صورت گیرد بنظر از راهکار مشهوری که در فقه از آن به عنوان قلع ماده ضرری یاد می کنند می توان استفاده کرد بدین معنا که دادگاه با استناد بدانکه فرد در حال سوء استفاده از حقش است حق فرد را نادیده گرفته و اجازه انجام اقدامات لازم را می دهد. از باب وحدت ملاک می توان گفت فلسفه تشریع ماده 594 ق.م نیز همین بحث سوء استفاده از حق است.
البته باید دانست مواردی که دخالت دادگاه ها به نظر اجتناب ناپذیر می آید صرفاً محدود در مورد سوء استفاده از حق نیست برای مثال موردی که بین شرکاء شخص محجوری قرار دارد و فاقد ولی یا قیم است و یا ولی و قیم وی رعایت مصلحت او را نمی کنند، در این موارد نیز عاقلانه است دادگاه و دادستانی بتوانند با دخالت خود مانع تضییع حقوق محجور شوند و یا اقدام قانونی را در برابر ولی و قیم فرد به انجام برسانند از این رو پیشنهاد می گردد که قانون گذار در این موارد مقررات و قوانین خاصی را وضع کند.
یکی دیگر از مواردی که دخالت دادگاه ها و یا دیگر مقامات عمومی را می طلبد در بحث تقسیم اموال مشاع است تقسیم راهکاری برای پایان دادن به اشاعه و افراز و جدا کردن سهم هر مالک و دادن سهمش به وی است اما سوالی که پیش می آید آنست که با توجه به آنکه پروسه تقسیم ممکن است طولانی شود و در این مدت هم امکان خرابی مال مشاع وجود دارد در صورت عدم توافق مالکان جهت تعیین مدیر آیا باید مال مشاع را به حال خود رها کرد یا باید پذیرفت دادگاه یا مقامات عمومی بتواند اقدامات لازم را انجام داده تا جلوی تخریب مال مشاع گرفته شود، در این مورد نیز به نظر می رسد همانگونه که در شرکت های تجاری در جریان تعیین تصفیه و پس از انحلال ممکن است دادگاه ها دخالت کرده و حتی تعیین مدیر تصفیه کنند در اینجا نیز باید این اجازه را به دادگاه و مقامات عمومی داد البته این امر نیازمند اصلاح قوانین و مقررات و پیش بینی چنین اموری توسط قانون گذار است.
فصل دوم
اداره اموال مشاع درسایر قوانین
طرح مسأله
در فصل نخست اداره اموال مشاع در قانون مدنی را مورد بحث و بررسی قرار دادیم و تلاش کردیم درک درستی از چالش ها و نواقص موجود داشته باشیم. در این فصل در مقام تکمیل بحث به بررسی موضوع اداره اموال مشاع در قوانین دیگر بغیر از قانون مدنی می پردازیم و از همین رو دو قانون خاص را انتخاب کرده ایم قانون تملک آپارتمانها و قانون امور حسبی.
قانون تملک آپارتمانها مصوب 1344 و آیین نامه آن همزمان با رشد پدیده ی نوظهوری با نام آپارتمان نشینی که خود مسایل و نیازهای خاصی را بهمراه آورده بود تدوین شد. در واقع قانون گذار با درک این مطلب که مقررات موجود درآن زمان بویژه در زمینه اداره اموال مشاع برای اداره آپارتمانها و تسهیل زندگی آپارتمان نشینی ناکارآمد است اقدام به وضع قانون تملک آپارتمانها نمود که بطور خاص متضمن مقرراتی در زمینه اداره قمست های مشترک آپارتمانها است که با قواعد کلی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
مندرج درقانون مدنی متفاوت است.و در بخش دوم این فصل نیز به بررسی اداره ترکه (بعنوان مال مشاع) با توجه به قانون امور حسبی خواهیم پرداخت. ماده 574 قانون مدنی یکی از اسباب شرکت (غیر عقدی) را ارث بیان کرده است ولیکن باید توجه داشت اشاعه ای که از ارث ناشی می شود تفاوت ظریفی با دیگر مصادیق دارد و آن هم توجه به این نکته است که در اشاعه ناشی از ارث ما با یک اشاعه دو مرحله ای مواجه هستیم مرحله اول از زمان فوت متوفی و انتقال قهری اموال وی و ایجاد اشاعه شروع می شود و تا پایان تصفیه ترکه ادامه می یابد در این مرحله هر چند وراث مالک مشاع ترکه اند ولیکن مالکیت آنان قطعی نیست و پا به اصطلاح غیر مستقر است (ماده 868 ق.م) استقرار و قطعیت مالکیت وراث منوط به تصفیه ترکه و پرداخت حقوق و دیون متعلق به ترکه است، در صورتیکه پس از پایان تصفیه چیزی از اموال و دارایی متوفی باقی بماند در این صورت مرحله دوم اشاعه ناشی از ارث آغاز می گردد که درآن مالکیت وراث قطعیت پیدا می کند. ما در این تحقیق بیش تر بر مرحله اول این اشاعه تمرکز کرده ایم چرا که اصولاً مرحله دوم را می توان بیشتر تابع همان قواعد کلی حاکم بر اشاعه که درمبحث شرکت در قانون مدنی بیان شده و در فصل اول این تحقیق نیز آمده است دانست حال آنکه در مرحله اول بدلیل عدم قطعیت و استقرار مالکیت وراث مسایل خاصی وجود دارد که ما نیز در دو قسمت مجزا (ترکیب ترکه و تصفیه ترکه) بدان خواهیم پرداخت.
مبحث اول: اداره اموال مشاع در قانون تملک آپارتمان ها
گفتار اول: تعریف و تعیین قسمتهای مشترک
ساختمان ها بطور کلی بر دو نوع تقسیم می شوند. ساختمان های ویلایی و آپارتمان ها. نوع اول ساختمان های ویلایی است که اصطلاحاً خانه نامیده میشوند[103]در این نوع ساختمان ها که از شمول قانون تملک آپارتمان ها خارج هستند. یا آنکه تمام ساختمان متعلق به یک نفر است یا اگر هم متعلق به چند نفر است حالت آپارتمانی ندارد یعنی بر خلاف آنچه که در عرف به آن آپارتمان گویند و متشکل از چند واحد مسکونی است که در یک ساختمان قرار دارد در این نوع ساختمان ها نه در حالت عمودی و نه به حالت افقی (امتداد یافته در روی سطح زمین) ما با چند واحد مسکونی که در مالکیت افراد متعدد قرار دارد روبرو نیستیم تا بتواند مشمول قانون تملک آپارتمان ها قرار گیرد درباره ساختمان ها و خانه های آپارتمانی هم به شرطی مشمول این قانون هستند که واحدها مسکونی مزبور صرفاً در مالکیت یک نفر نباشد و واحدهای مسکونی مزبور مالکین متعدد داشته باشد چراکه در این صورت است که قسمتهای مشترک و اختصاصی معنی پیدا میکند.
ماده 2ق.ت آ. در تعریف قسمتهای مشترک می گوید:«…. قسمتهایی از ساختمان است که حق استفاده از آن منحصر به یک یا چند آپارتمان یا محل پیشه مخصوص نبوده و به کلیه مالکین به نسبت قسمت اختصاصی آنها تعلق می گیرد. به طور کلی قسمتهایی که برای استفاده اختصاص تشخیص داده نشده است یا در اسناد مالکیت،ملک اختصاصی یک یا چند نفر از مالکین تلقی نشده از قسمت های مشترک محسوب می شود مگر آنکه تعلق آن به قسمت معینی بر طبق عرف وعادت محل مورد تردید نباشد.
در ماده 3 آیین نامه قانون تملک آپارتمان ها نسبت به معیار و ملاک استفاده تمام شرکاء از قسمت های مشترک استناد شده است. همچنین به موجب این ماده قسمت های مشترک، در ملکیت مشاع تمام شرکاء ملک است، هر چند که در قسمت های اختصاصی واقع شده باشد و یا از آن قسمت ها عبور کند.
ماده 4 آ. ق. ت. آ. نیز به بیان قسمت های مشترک می پردازد که از آن جمله می توان به زمین زیر بنا، تاسیسات قسمت های مشترک مانند چاه آب و پمپ،منبع آب، اسکلت ساختمان، درها و پنجره ها، راهروها و ….. اشاره کرد.
نکته ای که در این میان توجه به آن الزامی است تفاوت میان زمین ساختمان با دیگر قسمت های مشترک است چرا که بقیه قسمتهای مشترک بر خلاف زمین غیر منقول ذاتی نیستند و ممکن است در اثر حوادث طبیعی و قهری از بین بروند از همین رو شاید بهتر باشد که از واژه اشاعه و مال مشاع درباره زمین ملک استفاده شود و بقیه قسمتها را قسمتهای مشترک خواند البته این تفکیک بیشتر جنبه نظری دارد و از لحاظ عملی با توجه به ماده 3 آیین نامه قسمت های مشترک در ملکیت مشاع تمام شرکاء ملک است[104].
در مقابل قسمتهای مشترک، قسمتهای اختصاصی قرار دارند که برای استفاده انحصاری یکی از شرکاء در نظر گرفته شده است (ماده 2 ق.ت.آ. و ماده 3 آ.ق.ت.آ)
گفتار دوم: اداره قسمتهای مشترک
پس از تعریف قسمتهای مشترک ساختمان و نیز تعیین آنها باید به چگونگی اداره این قسمت ها بپردازیم. در این زمینه دو سوال کلی مطرح می شود اولاً چرایی پرداختن به اداره این قسمت ها و ثانیاً پاسخ به این پرسش که با وجود قانون مدنی که بالواقع قانون مادر و عام محسوب می شود چرا باید برای اداره قسمتهای مشترک ساختمانهای و آپارتمان ها قانون و مقررات خاصی وضع شود، مگر ضوابط قانون مدنی در این باره کافی نیست؟
در پاسخ باید گفت چرایی پرداختن به این قسمت ها را در ماهیت آن باید جستجو کرد قسمتهای مشترک در مالکیت مشاع مالکین آپارتمان ها قرار دارد (ماده 3 آ.ق..ت.آ) بنابراین تمام مالکین به اعتبار واحدی که در اختیار دارند مالک سهم مشاعی از این قسمت ها هستند و از سو دیگر با توجه به ماده 30ق.م و قاعده تسلیط، هر مالکی حق استفاده و بهره برداری از مال خود را دار
د. بنابراین مالکین آپارتمان ها نیز باید بتوانند از سهم خود در این قسمت ها استفاده کنند بویژه اینکه استفاده هر مالک از قسمت های مشترک لازمه سکونت در آپارتمان ها است و عملاً بدون استفاده از این قسمتها استفاده از خود آپارتمان ها غیر ممکن می شود اما از سوی دیگر تمام مالکین در کنار هم در این قسمتها سهم دارند از همین رو لازم است به بحث اداره این قسمتها پرداخته شود تا مالکین بتوانند در عین استفاده از این قسمتها مزاحمتی نیز برای یکدیگر ایجاد نکنند و بتوان با بهره برداری و اداره از آنها ضمن فراهم آوردن آسایش و آرامش برای ساکنان مانع از انهدام و نابودی ساختمان و قسمتهای مشترک آن شد.
اما در پاسخ به سوال دوم باید گفت که هر چند در قانون مدنی در تحت عنوان شرکت مقررات مربوط به اشاعه و مال مشاع آورده شده است ولی همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم قانون مدنی بطور ساده و گذرا بحث اداره مال مشاع را برگزار کرده است و تنها در ماده 576 ق.م اداره این اموال را به شرایط و توافقات بین خود شرکاء سپرده است و در موارد بعدی نیز صرفاً به بیان مقرراتی در ارتباط با تعیین مدیر و ضوابط حاکم بر آن بسنده کرده است بطور کلی قانون مدنی،ملاک را رضایت شرکاء و تایید آنان قرار داده است با این وجود استفاده از ملاک و معیار قانون مدنی در آپارتمان ها عملاً امکان پذیر نیست[105] و برای افراد ساکن در این آپارتمان ها ایجاد مشکل می کند چرا که در غالب موارد توافقی که مورد قبول تمام مالکین باشد بوجود نمی آید، این مساله زمانی حادتر می شود که ما می بینیم زندگی آپارتمان نشینی روز بروز در حال گسترش است و کم کم سبک زندگی گذشته و استفاده از خانه های ویلایی جای خود را به آپارتمان های بلند و طبیعتاً سبک زندگی آپارتمان نشینی می دهد و نبود مقررات جامعی در اداره اینگونه ساختمان ها مشکلات عدیده ای را پیش می آورد از همین رو است که می بینیم قانون گذار با تصویب قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن ضوابط خاصی را در نظر گرفته تا این مشکلات، هر چه بیشتر کمتر و کمتر شود.
شیوه عمومی که برای اداره قسمتهای مشترک در آپارتمان ها مورد استفاده قرار می گیرد استناد به مقررات قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن است. در قانون مزبور از ماده 6 به بعد به بیان مقررات و قواعد کلی که در این زمینه تصویب شده است می پردازد. در آیین نامه قانون مزبور نیز به تفصیل به بیان جزئیات بویژه درباره تشکیل مجامع و اتخاذ تصمیم درباره اداره ساختمان پرداخته شده است.
ماده 6 ق.ت.آ درباره اداره قسمتهای مشترک ابتدائاً قرارداد خصوصی میان مالکین رامعتبر و لازم الوفاء می داند. بر همین اساس چنانچه قراردادی میان طرفین وجود داشته باشد باید به همان قرارداد عمل کرد و در صورتیکه که قرار دادی بین طرفین نباشد از مقررات بعدی استفاده خواهد شد.
ماده 576 ق.م نیز حاکمیت اراده افراد را در باب اداره اموال مشاع برسمیت شناخته که قسمت ابتدایی ماده 6 نیز این قاعده کلی را پذیرفته است. البته ذکر این نکته نیز لازم است که استناد به قرارداد خصوصی از مفهوم مخالف قسمت ابتدایی ماده 6 ق.ت.آ بر می آید و ماده مزبور در ادامه، روش کار در صورتیکه قرارداد خصوصی میان مالکین وجود نداشته باشد را بیان می کند. بر همین اساس در صورت عدم وجود قرارداد خصوصی برای اداره قسمتهای مشترک،تصمیمات لازم در این زمینه به اکثریت آراء مالکینی است که بیش از نصف مساحت تمام قسمتهای اختصاصی رامالک باشند.
دلیل این امر که برای تصمیم گیری درباره قسمتهای مشترک،ملاک، آرای اکثریت مالکین دارای بیش از نصف مساحت تمام قسمتهای اختصاصی است را باید در پیوستگی قسمتهای مشترک و اختصاصی دانست که در مواد 3و4 ق.ت.آ جستجو کرد، که بر اساس آن با انتقال حصه اختصاصی فرد، قسمت مشترک هم منتقل می شود و سهم فرد در هزینه قسمتهای مشترک بر اساس حصه اختصاصی او تعیین می شود.
با این وجود مقرره مزبور تنها قاعده در ارتباط با اداره قسمتهای مشترک نیست. بر همین اساس در ماده 8 ق.ت.آ مجمع عمومی مالکین موظف به تعیین مدیر یا مدیرانی طبق شرایطی شده است و وظایف و مسئولیتها مدیران را به تصویب آیین نامه این قانون محول کرده است که ما نیز به طور مختصر به بررسی وظایف مجمع عمومی مالکین و مدیران بر اساس قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن خواهیم پرداخت.
ماده 8 ق.ت.آ می گوید« در هر ساختمان مشمول مقررات این قانون در صورتیکه عده مالکین بیش از سه نفر باشند مجمع عمومی مالکین مکلفند مدیر یا مدیرانی از بین خود یا از خارج انتخاب نمایند. طرز انتخاب مدیر از طرف مالکین و وظایف و تعهدات مدیر و امور مربوط به مدت مدیریت و سایر موضوعات مربوط در آیین نامه این قانون تعیین خواهد شد».
بر اساس این ماده ساختمان ها به دو دسته تقسیم می شوند ساختمان هایی که تعداد مالکین بیش از سه نفر نیست در این دسته تشکیل مجمع عمومی هم لازم نیست و دسته دوم ساختمان هایی است که تعداد مالکین بیش از سه نفر است که در این دسته تشکیل مجمع عمومی لازم است.
مورد دیگری که باید بدان اشاره کرد واژه نفر است که در این ماده ذکر شده است (سه نفر). منظور از واژه نفر معنای لغوی آن یعنی شخص و فرد نیست[106]،مثلاً یک واحد مسکونی که متعلق به فردی بوده و پس از فوت او به چهار نفر از ورثه اش به ارث می رسد قطعاً مشمول این مقرره تشکیل مجمع عمومی (میان این چهار نفر
از ورثه) نیست بنابراین منظور از نفر واحد مسکونی است که هر کدام می تواند در مالکیت یک نفر یا چند نفر به طور مشاع باشد (ماده 7ق.ت.آ). البته تعداد واحدهای مسکونی بطور مطلق نیز ملاک نیست بلکه منظور آن است که مجمع عمومی زمانی تشکیل می شود که علاوه بر بیشتر از سه واحد مسکونی بودن هر یک از واحدهای مزبور نیز دارای یک یا چند مالک (غیر از مالکین سایر واحدها) باشد. ماده 10 آ.ق.ت.آ نیز موید این استنباط است[107].
ماده 5 آ.ق.ت.آ نیز بر تشکیل مجمع عمومی تاکید دارد و ماده 6 آن نیز بر تشکیل مجمع عادی و فوق العاده دلالت می کند. درباره تفاوت مجمع عمومی عادی و فوق العاده می توان گفت که با توجه به روح قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن مجمع عمومی عادی و فوق العاده مانند دادگاه عمومی واختصاصی در آیین دادرسی مدنی می باشد یعنی مجمع عمومی عادی اصولاً صلاحیت تصمیم گیری درباره تمام امور را دارد مگر آنچه که در صلاحیت مجمع عمومی فوق العاده است.البته تفاوت این دو مجمع بیشتر یک تفاوت شکلی و ظاهری و تحت یک عنوان خاص (عمومی یا فوق العاده) است.
ماده 8 ق.ت.آ وظیفه اصلی مجمع عمومی را تعیین مدیر یا مدیرانی می داند تا به اداره امور ساختمان و قسمت های مشترک آن بپردازند. نکته ای که ذکر آن در اینجا مفید به نظر می رسد آن است که مجمع عمومی یعنی مجموعه مالکین آپارتمان ها و منظور از مجمع اسم مکان یعنی جایی که مالکین حاضر می شوند نیست بنابراین وقتی گفته می شود مجمع عمومی تشکیل می شود یا فلان کار را میکند منظور آن است که مجموعه مالکین در کنار هم جمع می شوند و تصمیم گیری می کنند.
بطور کلی می توان گفت که نقش مجامع عمومی چه عادی و چه فوق العاده اتخاذ تصمیمات و سیاست های کلی در جهت اداره ساختمان می باشد که از آن جمله می توان به انتخاب مدیر یا مدیران، اتخاذ تصمیمات در موارد خاص و جزئی، تصویب گزارش درآمدها و هزینه ها و… اشاره کرد که در مواد 11 و 16 آ.ق.ت.آ به آنها اشاره شده است اما وظیفه مدیر و یا مدیران تعیین شده توسط مجمع عمومی اداره عملی ساختمان و اجرای تصمیمات مجمع عمومی است که درماده 14 آ.ق.ت.آ به آن اشاره شده است. ماده 8 آ.ق.ت.آ حد نصاب لازم جهت رسمیت جلسات مجمع عمومی را حضور مالکین بیش از نصف مساحت تمام قسمت های اختصاصی یا نماینده آنان میداند و درتبصره این ماده نیز بر تجدید جلسه برای پانزده روز بعد تاکید شده است و در صورت عدم حصول اکثریت جلسه بعد برای پانزده روز بعد تشکیل شده و هر عده از مالکین که حاضر شود، با اکثریت می توانند اتخاذ تصمیم کنند.[108]
با توجه به ملاک ماده 7 ق.ت.آ می توان گفت تصمیمات مجمع عمومی برای همه مالکین لازم الرعایه است. ماده 13 آ.ق.ت.آ نیز موید همین نظر است. باید گفت: تصمیم گیری در مجمع عمومی مالکین بر خلاف شرکت مدنی نیاز به موافقت تمام شرکاء ندارد و در درجه اول تابع قرارداد میان خود مالکین و در درجه دوم اگر چنین قراردادی نباشد که در اکثریت قریب به اتفاق موارد نیز به همین گونه است بر اساس ملاکی که قسمت اخیرماده 6 ق.ت.آ بیان کرده است یعنی موافقت اکثریت آراء مالکین که بیش از نصف مساحت تمام قسمت های اختصاصی را دارا هستند عمل می شود.
درباره وظایف و تکالیف و همین طور اختیارات مدیران علاوه بر متن خود قانون تملک آپارتمان ها در آیین نامه قانون مزبور نیز مقرراتی وضع شده است و در فصل دوم آیین نامه بطور خاص به این موضوع پرداخته شده است. ماده 14 آ.ق.ت.آ وظیفه مدیر یا مدیران را حفظ واداره ساختمان و اجرای تصمیمات مجمع عمومی اعلام می کند بر همین اساس می توان گفت مدیر یا مدیران در درجه اول اداره عملی امور ساختمان است و در واقع براساس همین وظیفه است که به آنها مدیر یعنی اداره کننده گفته می شود اما چرایی اداره عملی امور ساختمان از سوی مدیران و نه مجمع عمومی را میتوان درماهیت عمل آنها جستجو کرد بالواقع مجمع عمومی مجموعه ای از مالکین آپارتمانها است وعملاً امکان پذیر نیست که همه آنها با هم به اداره امور آپارتمان بپردازند و به جهت همین مصلحت است که مدیر یا مدیرانی تعیین شده تا به اداره عملی امور ساختمان بپردازند.
در واقع مدیر و یا مدیران بنوعی امین و وکیل مالکان بوده و به نیابت از آنها به انجام وظیفه می پردازند ماده 19 آ.ق.ت.آ به بیان همین نکته می پردازد و مدیر یا مدیران را بعنوان امین شرکاء معرفی می کند از این جهت مدیر و یا مدیران در قانون تملک آپارتمان ها و آیین نامه آن همانند مدیر در شرکت مدنی ومال مشاع می باشد ولیکن تفاوت عمده ای که بنظر می رسد بین این دو وجود دارد آنست که اختیارات مدیر در شرکت مدنی اصولاً توسط شرکاء تعیین میشود ولی در بحث اداره آپارتمان ها نقش قانون برای تعیین حدود اختیارت مدیران و وظایفی که بر عهده دارند نسبت به شرکت مدنی پر رنگ تر است.
وظیفه دیگری که بر عهده مدیر یامدیران گذاشته شده است اجرای تصمیمات مجمع عمومی است. مجمع عمومی مالکین بعنوان نهادی که مالکین تمام واحدها و یا نماینده آنها در آن حضور دارند مرجع اصلی تصمیم گیری درباره امور ساختمان واداره آن است که بر طبق قانون و اکثریت مندرج در آن به تصمیم گیری درباره مسایل مرتبط با ساختمان می پردازد ولی برای اجرای این تصمیمات این مدیر و مدیران هستندکه به انجام وظیفه می پردازند چرا که اجرای تصمیمات توسط خود مجمع عمومی عملاً مشکل و حتی می توان گفت محال است و هزینه بر و وقت بر
خواهد بود.
در ماده 11 آ.ق.ت.آ وظایف مجمع عمومی(عادی) تعیین شده است(تعیین رئیس مجمع عمومی،انتخاب مدیر ومدیران،اتخاذ تصمیم نسبت به اداره امور ساختمان و….) و در ماده 16 آ.ق.ت.آ و تبصره آن نیز وظایف مجمع عمومی (فوق العاده) را که منحصر در باب مدیریت و تعیین مدیر پیش از موعد است بیان می کند. در کنار این موارد مدیران وظایف فرعی نیز دارند که البته در قالب همان اداره عملی ساختمان قرار می گیرد با این وجود قانون گذار بطور خاص به بیان آنها پرداخته است از جمله بیمه آتش سوزی ساختمان (ماده 25 آ.ق.ت.آ) استخدام دربان برای مجموعه ها و ساختمان های دارای بیش از 10 واحد (ماده 22 آ. ق.ت.آ) اعلام میزان هزینه های مستمر و مشترک و مخارج متعلق به هر شریک به وی و دریافت آن از شرکاء (مواد 25، 24، 23، 21 آ.ق.ت.آ) شاید بتوان گفت رایج ترین وظیفه که در عرف برای مدیر یا مدیران شناخته شده است همان دریافت هزینه هایی است که بین مالکین واحدهای آپارتمانی مشترک است و اصطلاحاً از آن به حق شارژ یاد می شود.
فصل سوم آیین نامه قانون تملک آپارتمان ها نحوه محاسبه این هزینه ها را بیان کرده است بر همین اساس مدیران موظف هستند هزینه هایی که هر واحد باید بپردازد را بر اساس مساحت و متراژ هر واحد محاسبه و به مالکین اعلام کنند[109] و در صورت عدم پرداخت هزینه ها از سو بعضی مالکین، اقدامات متناسب را طبق مواد 10 مکرر تا 15 ق.ت.آ به انجام رسانند یعنی از طریق ارسال اظهارنامه،قطع خدمات مشترک برای مالک خاطی، مراجعه به ثبت محل و تقاضای اجرائیه و نهایتاً مراجعه به دادگاه جهت دریافت این هزینه ها اقدام کنند.
در مقام پیشنهاد جهت اداره آپارتمان ها توصیه می شود که قانون گذار همانند برخی کشورهای دیگر تدبیری اتخاذ کند تا شرکتهای خاص جهت اداره آپارتمان ها تاسیس شوند و منحصراً به امر اداره آنها بپردازند تا از بروز مشکلات و احیاناً درگیری میان مالکان جلوگیری شود و امر اداره بهتر به سامان برسد.
مبحث دوم:اداره ترکه متوفی در قانون امور حسبی
اسباب انتقال اموال و حقوق مالی به طور کلی بر دو دسته تقسیم می شود: اسباب اختیاری و قهری. مصداق بارز اسباب اختیاری عقود و قرادادها است مثلاً فردی خانه یا اتومبیل خود را به دیگری می فروشد یا هبه می کند در مقابل اسباب قهری انتقال قرارداد که مصداق بارز آن را میتوان درتوارث یافت. در واقع با فوت شخص اموال وی به وراث او که از خویشان نسبی وی می باشند (زوج و زوجه تنها خویش سببی است که ارث بر است) می رسد و البته در این انتقال قاعدتاً اراده فرد نقشی ندارد هر چند که ممکن است بتواند در آن تاثیر گذار باشد مثلاًمالی را وصیت کند تا بعد از مرگش به دیگری برسد که البته این حق فرد هم حدود و صغوری دارد.
با مرگ شخص دارایی فرد که در زمان قبل از مرگش متعلق به وی بود و در تملک فرد قرار داشت از مالکیت فرد خارج میشود و دلیل این امر را نیز در پایان شخصیت حقوقی فرد باید جستجو کرد. در ماده 956 ق.م نیز به بیان این نکته می پردازد که اهلیت فرد با مرگش پایان می یابد. حقوق ایران و فقه امامیه از این جهت با حقوق روم متفاوت است چرا که درحقوق روم، وراث ادامه دهنده شخصیت حقوقی مورث خود هستند و به طور کامل جانشین وی می شوند یعنی همانطور که بخش مثبت دارایی یعنی اموال متوفی و مطالبات او به وراث منتقل می شود، در سمت مقابل بخش منفی دارایی فرد یعنی تعهدات متوفی(که قائم به شخص نیست) و دیون وی نیز به آنها منتقل می شود و وراث با قبول به نسبت سهم خود از دیون نیز سهم دارند[110] ولی در حقوق ایران اصولاً از بخش مثبت دارایی ابتدائاً دیون متوفی به دیگران پرداخت شده، پس از آن وصیت متوفی که مرتبط با اموال اوست در حدود مقررات اجرا شده و در نهایت اگر چیزی ماند به وراث می رسد،البته باید توجه داشت که این امر به معنای آن نیست که انتقال به وراث پس از تصفیه و پرداخت دیون و مطالبات است بلکه این امر با وقوع مرگ حادث می شود (ماده 867 ق.م)
با وجود این می بینیم که ماده 868 ق.م مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی را مستقر نمی داند مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه تعلق گرفته است و ماده 869 ق.م هم این حقوق و دیون را ذکر کرده است در باره ماده 868 ق.م و غیر مستقر بودن مالکیت ورثه نسبت به ترکه علیرغم تاکید ماده 867 بر وقوع توارث و انتقال دارایی به ورثه با مرگ فرد نظرات مختلفی ارائه شده است که دراین زمان مختصر، فرصت پرداختی به آن نیست و علاقه مندان را به تالیفات و نظراتی که در اینباره ارائه شده است ارجاع میدهیم.[111]
بحثی که در قضیه توارث مطرح شده و بیشترین ارتباط را با موضوع این تحقیق دارد اداره ترکه به عنوان یک مال مشاع است. بر همین اساس ابتدائاً باید اجزای ترکه را بشناسیم و سپس چگونگی تصفیه و خارج کردن دیون و تعهدات را مورد بحث قرار دهیم.
گفتار اول: ترکیب ترکه
ترکه در تالیفات حقوقی در دو معنای عام وخاص به کار می رود منظور از معنای عام ترکه همان چیزی است که قبل از مرگ فرد به آن دارایی گفته می شود که از دو قسمت تشکیل شده است قسمت مثبت و قسمت منفی منظور از قسمت مثبت همان اموال فرد است و منظور از قسمت منفی دیون و مطالبات او به دیگر اشخاص است.
معنای خاص ترکه اشاره به قسمت مثبت دارایی فرد بعد از مرگ او دارد بر همین اساس وقتی گفته می شود ترکه متوفی وثیقه
دیون اوست اشاره به همین معنا دارد و در واقع در جریان تصفیه بخش منفی دارایی متوفی قبل از مرگش، از بخش مثبت آن کسر می شود و اگر چیزی بماند به وراث می رسد.
وقتی سخن از ترکیب ترکه گفته می شود معنای عام آن مد نظر است به این معنا که اجزای مختلفی که این ترکه را تشکیل میدهند شناخته و اقدام به ارزیابی آن بشود تا معلوم شود چه چیزهای مثبتی در ترکه و چه چیزهای منفی در آن وجود دارد بر همین اساس در بحث ترکیب ترکه ما با تحریر ترکه یا ارزیابی آن نیز مواجه هستیم که در ادامه به تفصیل از آن صحبت خواهیم کرد لیکن باید در ابتدا آنچه که غالباً و در اکثر موارد اجزاء یک ترکه را تشکیل می دهد و مواردی را که درباره آن تردید وجود دارد مورد کاوش و بررسی قرار دهیم.
بند اول: اجزای ترکه
اموال و حقوق مالی
مهمترین و اصلی ترین بخش هر ترکه اموال و حقوق مالی به جا مانده از متوفی است مثلاً خانه ای که از فرد بجا مانده یا اتومبیلی که فرد دارد و امثالهم. همچنین ممکن است فرد در زمان حیاتش از حقوق مالی برخوردار باشد که این حقوق نیز قاعدتاً پس از فوت شخص به وراثش منتقل می شود برای مثال حق شفعه ای که برای فرد به وجود آمده و بعد از مرگش وراثش می توانند به اعمال آن بپردازند البته طبق ضوابط و مقررات خاص و ویژه ای که بحث حق شفعه دارد و یا برای مثال حق خیاری که فرد قبل از فوتش کسب کرده که در این صورت وراث همگی با هم می توانند اقدام به اعمال آن کنند(ماده 446ق.م)
همچنین ممکن است انواع خاصی از حقوق مالی را دارا باشد برای مثال سهام شرکت تجاری که این موارد نیز با فوت شخص به وراثش منتقل می شود.[112]

 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 148
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • ...
  • 152
  • ...
  • 153
  • 154
  • 155
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۹- قسمت 2
  • پژوهش های انجام شده با موضوع نقد و بررسی آثار صوفیه
  • بررسی نقش مربی در تربیت از نظر اسلام- قسمت ۱۳
  • شناسایی کشور فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل- فایل ۹
  • بررسی تبیین اثر سرمایه های فکری بر مهندسی و مدیریت نوآوری در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی مرکز منطقه فارس- قسمت 2
  • بررسی رابطه اندازه موسسه حسابرسی و کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۶
  • بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی (مطالعه موردی شعب بانک پاسارگاد استان البرز)- قسمت ۱۴
  • حقوق مخاطبین عمومی رسانه93- قسمت 18
  • فراز و فرودهای جایگاه عاشق و معشوق در هر دوره تغییر- قسمت ۱۱
  • رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۲۱
  • بررسی تبیین اثر سرمایه های فکری بر مهندسی و مدیریت نوآوری در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی مرکز منطقه فارس- قسمت ۵
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ارتقاء احساس امنیت شهروندان کرمانشاه- قسمت ۱۰
  • ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۷
  • تحولات مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی در حقوق ایران- قسمت 9
  • مطالب پژوهشی درباره : یک چارچوب تحمل خطا برای محاسبات پوشیدنی در حوزه محاسبات فراگیر ...
  • تاثیر فناوری اطلاعات بر ارائه خدمات در شهرداری کاشان- قسمت ۳
  • تاریخ‌ نگاری دوران افشاریه- قسمت ۹
  • مشخص نمودن برخی از زوایای بسیار مهم پدیده عملکرد اقتصادی که از جایگاه ویژه ای برخوردار است- قسمت ۱۴
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی والدین با پرخاشگری و رشد اجتماعی کودکان ۷تا ۱۱ سال (مقطع ابتدایی ) شهرستان بهشهر در سال تحصیلی ۱۳۹۳- قسمت ۴
  • مسئولیت مدنی و انتظامی باشگاه ها و مؤسسات ورزشی در حقوق ایران و کشورهای اروپایی- قسمت ۴
  • مقایسه عملکرد عصب روانشناختی قطعه پیشانی در بیماران اسکیزوافکتیو با مبتلایان به اسکیزوفرنیا با علائم منفی، دو قطبی نوع یک و گروه بهنجار- قسمت ۳
  • بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۲۲
  • مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی- قسمت ۵
  • امکان سنجی بکارگیری مربی گری (Coaching) در فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی مدیران مدارس آموزش و پرورش شهرستان رباط کریم- قسمت ۱۵
  • مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۱۵
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع پذیرش و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) براساس مدلUTAUT در ...
  • بررسی وضعیت اورژانس پیش بیمارستانی و عوامل مرتبط با آن در بیماران ترومایی انتقال داده شده به مرکز آموزشی درمانی پورسینای شهر رشت در سال ۹۲-۱۳۹۱- قسمت ۴
  • اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۷
  • چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 14
  • اثربخشی دوره آموزش ضمن خدمت فاوا برای معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر بر اساس مدل کرک پاتریک- قسمت ۱۲

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان