0/490927
0/053250
9/219373
0/0000
-0/420696
0/035221
-11/94435
0/0000
0/001701
0/001034
1/645912
0/1003 ضریب تعیین
0/318 ضریب تعین تعدیل شده
0/273 دوربین-واتسون
2/019 آماره F
2/1916 احتمال (آماره F)
0/0000
فرضیه دوم: بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
به منظور آزمون این فرضیه از نتایج تخمین مدل ارائه شده در جدول (4-5) بهره گرفته شده است. مقدار احتمال(یا سطح معناداری) F برابر 0000/0 بوده و چون این مقدار کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد می شود، یعنی مدل معنی دار است. مقدار آماره دوربین واتسون 019/2 می باشد که این مقدار، عدم وجود خود همبستگی را نشان می دهد. نتایج مربوط به ضریب تعیین نشان می دهد، تقریبا 27% تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل و کنترلی مدل، توضیح داده می شوند.
در حالت کلی نتایج نشان می دهد که ضریب متغیر ، -0/004901بوده که نشان دهنده تأثیر منفی کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود می باشد که با توجه به آماره t ضریب متغیر معنی دار می باشد، با توجه به موارد فوق می توان فرضیه دوم پژوهش را تأیید شده تلقی نمود. این امر به این معنی است که بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد.، به عبارت دیگر، با افزایش کیفیت حسابرسی، مدیریت سود کاهش می یابد.
فرضیه سوم: کیفیت حسابرسی رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود را تحت تأثیر قرار می دهد.
به منظور آزمون این فرضیه از نتایج تخمین مدل ارائه شده در جدول (4-5) بهره گرفته شده است. مقدار احتمال(یا سطح معناداری) F برابر 0000/0 بوده و چون این مقدار کمتر از 05/0 است، فرض صفر در سطح اطمینان 95 درصد رد می شود، یعنی مدل معنی دار است. مقدار آماره دوربین واتسون 019/2 می باشد که این مقدار، عدم وجود خود همبستگی را نشان می دهد. نتایج مربوط به ضریب تعیین نشان می دهد، تقریبا 27% تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل و کنترلی مدل، توضیح داده می شوند.
در حالت کلی نتایج نشان می دهد که ضریب متغیر ، -0/010765بوده که نشان دهنده تأثیر منفی کیفیت حسابرسی بر رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود می باشد که با توجه به آماره t ضریب متغیر معنی دار می باشد، با توجه به موارد فوق می توان فرضیه سوم پژوهش را تأیید شده تلقی نمود. این امر به این معنی است که کیفیت حسابرسی بر رابطه مثبت بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود تأثیر منفی دارد.، به عبارت دیگر، با افزایش کیفیت حسابرسی، رابطه مثبت بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود ضعیف تر می شود.
4-7 خلاصه فصل
پژوهش حاضر درصدد بررسی این موضوع است که، مازاد جریان وجوه نقد آزاد و کیفیت حسابرسی چه تأثیری بر مدیریت سود دارد؟ همچنین این موضوع که، آیا کیفیت حسابرسی رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود را تحت تأثیر قرار می دهد یا خیر؟ در این راستا سه فرضیه تدوین گردید که با بهره گرفتن از مدل ها و روش های آماری تشریح شده در فصل سوم آزمون شدند. در این فصل ابتدا به آمار توصیفی و ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش پرداخته شد و سپس مانایی آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور تعیین روش تخمین داده ها، از آزمون F لیمر و هاسمن استفاده گردید. در نهایت به کمک تخمین مدل پژوهش، فرضیه ها ی پژوهش مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، که در پی آن نتایج حاصل از فرضیه اول نشان می دهند که در سطح اطمینان 95% بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در حالی که، یافته های فرضیه دوم نشان می دهد که بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود رابطه منفی و معناداری وجود دارد در نهایت، یافته های فرضیه سوم نشان می دهد که کیفیت حسابرسی بر رابطه مثبت بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود تأثیر منفی دارد. لذا این فرضیه نیز در سطح اطمینان 95% تأیید گردید.
فصل پنجم
نتیجه گیری
5-1 مقدمه
بخش مهم تحقیق، نتیجه گیری از فرضیه ها و تهیه طرح و تعمیم آن می باشد. این نتیجه گیری آخرین تاثیر را هم از حیث سبک نگارش و هم از جهت محتوا باید به خواننده القاء نماید. نتیجه گیری باوری مبتنی بر استدلال و بر مبنای شواهد حاصل از پژوهش است که در اختیار خوانندگان پژوهش، علاقه مندان به اجرای پژوهش های آتی مبتنی بر پژوهش کنونی و در نهایت استفاده کنندگان کاربردی، قرار می گیرد (ایمانی برندق، 1385).
این فصل با ارائه خلاصه ی کوتاهی از مطالب فصل های قبل شروع شده است.این جمع بندی به دو بخش، خلاصه نتایج حاصل از تحقیق در حوزه ادبیات تحقیق و خلاصه نتایج تحقیق در نمونه آماری، تقسیم شده است. در ادامه، نتایج پژوهش، ارائه، ارزیابی و تشریح شده است، سپس محدودیت های تحقیق، پیشنهاد های عملی برای کاربرد یافته ها و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه شده است.
5-2 خلاصه نتایج حاصل از پژوهش
5-2-1 خلاصه نتایج حاصل از مطالعات نظری
توسعه سرمایه گذاری از یک سو موجب جذب سرمایه های مردم و هدایت آن ها به بخش های مولد اقتصادی شده و از سوی دیگر، با توجه به جهت گیری سرمای
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
ه گذاران (مبتنی بر ریسک و بازده)، سرمایه گذاری ها به سمت صنایعی هدایت خواهد شد که از سود بیش تر یا ریسک کمتری برخوردار است و این امر در نهایت سبب تخصیص بهینه منابع خواهد شد. با توجه به تحولاتی که در جهان امروز رخ داده، کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه که با تهدیدات عدیده ای روبرو هستند، جهت حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند یافتن راه کارهای مناسبی برای استفاده بهتر از امکانات و ثروت های در دسترس خود هستند. در این راستا یکی از راه کارهای مهم بسط و توسعه سرمایه گذاری است.
صورت سود و زیان به سبب اطلاعات مفیدی که درباره میزان سود آوری واحدهای کسب و کار ارائه می دهد برای استفاده کنندگان از اطلاعات مالی حائز اهمیت است. به عبارت دیگر، این صورت مالی دارای محتوای اطلاعاتی بوده و موجب سهولت تجزیه و تحلیل های لازم برای اخذ تصمیمات سرمایه گذاری خواهد شد(بختکی،1386).
از دیدگاه اقتصادی با فرض منطقی بودن رفتار افراد، فرض بر این است که همه در وهله اول به دنبال حداکثر کردن منافع خویش هستند. مدیران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشند. با در نظر گرفتن نظریه تضاد منافع میان مدیران و مالکان ، مدیران واحد های تجاری از انگیزه لازم برای دستکاری سود به منظور حداکثر کردن منافع خود برخوردار می باشند. عمل دستکاری در سود، روش عادی و معمولی در بین شرکت ها است که از مشکلات نمایندگی نشات می گیرد به خصوص زمانی که جریان های نقدی آزاد بالا و فرصت های سرمایه گذاری پایین باشد. فرضیه ی جریان نقدآزاد جزو تفسیرهای اصلی در مورد علت پرداخت سودنقدی توسط شرکتها می باشد(جنسن، 1976)، که طبق آن سود تقسیمی ابزاری برای کاهش هزینه های نمایندگی مربوط به جریانات نقدی آزاد در نظر گرفته می شود. فرضیه ی جریان نقدی آزاد اصولاً بر مبنای این استدلال است که تضاد منافعی میان مدیران و سهامداران وجود دارد، به این معنا که مدیریت به جای فعالیت جهت حداکثر کردن سود سهامداران ، می تواند منابع شرکت را برای منافع خود تخصیص دهد. رفتار خویشتن گرایانه ی مدیران می تواند پرداختهای افراطی برای دفاتر کاری مجلل و تحصیلها و ادغامهای غیر موجه را در بر گیرد. از این رو مازاد وجه نقد می تواند مشکلات سرمایه گذاری بیش از اندازه را ایجاد نماید زیرا ممکن است این وجوه برای سرمایه گذاری در پروژه هایی با NPV منفی به کار گرفته شوند. استروبروک(1984) و جنسن(1986) خاطر نشان می کنند که جهت تقلیل مشکل سرمایه گذاری اضافی شرکتها، وجه نقد اضافی را از طریق پرداخت سودنقدی یا بازخرید سهام به سهامداران باز می گردانند(اسدی و نیک روش، 1391).
در فرایند گزارشگری اطلاعات حسابداری ، هدف حسابرس زدودن تحریفات و اشتباهات احتمالی موجود دراطلاعات حسابداری است. گر چه حسابرسی عموماً منجر به تولید اطلاعات جدید اقتصادی نمی شود ، اما می تواند ارزش اطلاعات اقتصادی تهیه شده بوسیله فرایند حسابداری را افزایش دهد. لذ ا، ارزش نهایی فعالیت حسابرسی اعتبار بخشی به صورتهای مالی می باشد. موفقیت خدمات حرفه ای در ایفای رسالت خویش در گرو کیفیت مطلوب خدمات ارائه شده است و احراز کیفیت مطلوب بر مبنای رعایت اصول و ضوابط پذیرفته شده حاکم بر حسابرسی میسر خواهد بود. به عبارتی دیگر ، موفقیت حسابرسی در رابطه با دستیابی به اهداف خود ، منوط به رعایت استانداردهای حسابرسی می باشد(یعقوب نژاد و امیری، 1389).
پالمروس[87](1988) كیفیت حسابرسی را حسب میزان اعتباردهی حسابرسی تعریف می كند. از آنجا كه هدف از حسابرسی ایجاد اطمینان نسبت به صورت های مالی است، كیفیت حسابرسی به این عنوان تعریف می شود كه صورت های مالی حسابرسی شده عاری از تحریفات با اهمیت باشد. در واقع این تعریف، بر نتایج حسابرسی تأكید می نماید. یعنی قابلیت اطمینان به صورت های مالی حسابرسی شده، كیفیت حسابرسی را منعكس می كند.
تیتمان وترومن[88](1986) كیفیت حسابرس را میزان صحت و درستی اطلاعاتی تعریف كرده اند كه پس از حسابرسی در اختیار سرمایه گذاران قرار می گیرد.
دیوید سون و نیو[89](1993) تعریف كیفیت حسابرسی را توانایی حسابرس دركشف و حذف تحریفات با اهمیت و نیز كشف دستكاری انجام شده در سود خالص می دانند.
لام و چانگ(1994) ، کیفیت حسابرسی باید برای هر کار حسابرسی بطور جداگانه(به تفکیک خدمات انجام شده ) تعریف شود زیرا موسسه حسابرسی ممکن است تمام حسابرسی های خود را در یک سطح کیفی مشابه اجرا و اعمال نکند(حساس یگانه و جعفری، 1389).
5-2-2 خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیات
فرضیه اول: بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول (جدول4-5) نشان داد که سطح معنی داری آزمون كمتر از پنج درصد می باشد و این بدین معنی است که بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد و این بدین معنی است كه فرضیه اول پژوهش تایید می شود.
جریان نقدآزاد مقدار وجهی است که شرکت در اختیار دارد و میتواند از آن در پروژه های با بازدهی مثبت بکار بگیرد. جریان نقدی آزاد اصولاً بر مبنای این استدلال است که تضاد منافعی میان مدیران و سهامداران وجود دارد، به این معنا که مدیریت به جای فعالیت جهت حداکثر کردن سود سهامداران ، می تواند منابع شرکت را برای منافع
خود تخصیص دهد. رفتار خویشتن گرایانه ی مدیران می تواند پرداختهای افراطی برای دفاتر کاری مجلل و تحصیلها و ادغامهای غیر موجه را در بر گیرد. از این رو مازاد وجه نقد می تواند مشکلات سرمایه گذاری بیش از اندازه را ایجاد نماید زیرا ممکن است این وجوه برای سرمایه گذاری در پروژه هایی با NPV منفی به کار گرفته شوند. زمانی كه جریان نقد آزاد زیاد باشد مدیران وسوسه شده و برای اینكه از این نقد اضافی به نفع خود استفاده كنند سود را مدیریت می كنند. نتیجه آزمون این فرضیه با نتیجه تحقیق راسمین و همكارانش(2014) و تحقیق بوكیت و اسكندر(2009) و همچنین با نتیجه تحقیق هاشمی و كمالی(1389)، مطابقت دارد.
فرضیه دوم: بین کیفیت حسابرسی و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول (جدول4-5) نشان داد که سطح معنی داری آزمون كمتر از پنج درصد می باشد و این بدین معنی است که بین كیفیت سود و مدیریت سود رابطه معناداری وجود دارد و بنابراین فرضیه دوم تحقیق نیز پذیرفته می شود. از آنجایی كه این رابطه منفی هست می توان گفت كه وقتی حسابرسی با كیفیت بالاتری صورت می گیرد مدیران كمتر به طرف دستكاری و مدیریت سود میل پیدا می كنند و این كیفیت به نفع ذینفعان است.
حسابرسی با کیفیت بالا می تواند از رفتارهای فرصت طلبانه مدیر در دستکاری سود بکاهد و باعث افزایش کیفیت سود گردد و تصمیم گیرندگان را در اتخاذ تصمیم های مربوط و قابل اتکاء یاری کند. در حالت کلی، از آنجا که محاسبه سود خالص یک واحد انتفاعی متأثر از روش ها و برآوردهای حسابداری است که امکان دستکاری سود توسط مدیریت را فراهم می کند. نقش حسابرسی مستقل در فرایند گزارشگری افزایش قابلیت اتکاء و کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیر در این فرایند است. لذا حسابرسی با کیفیت بالا می تواند باعث افزایش کیفیت گزارشگری مالی به ویژه کیفت سود گردد. از سوی دیگر، از آنجا که سرمایه گذاران به دنبال کسب بیشترین بازده از سرمایه گذاری های خودشان هستند ضروی است که با در نظر گرفتن نارسائی های موجود در فرایند اندازه گیری سود شرکت ها، علاوه بر توجه به عامل کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت سود آن ها، به نقش کیفیت حسابرسی در افزایش کیفیت سود و کاهش رفتارهای فرصت طلبانه مدیریت سود نیز توجه داشته باشند تا بدین طریق بتوانند بازده معقولی را از سرمایه گذاری خود کسب نمایند.
نتیجه آزمون این فرضیه با نتیجه تحقیق مینگ(2007) و همچنین نتیجه تحقیق راسمین و همكارانش(2014) مطابقت دارد.
فرضیه سوم: کیفیت حسابرسی رابطه بین مازاد جریان وجوه نقد آزاد و مدیریت سود را تحت تأثیر قرار می دهد.