استانداردهای عینی: مبتنی بر نتایج قابلسنجش هستند:
۱-۱- استانداردهای مهندسیشده: نتایجی را بیان میکنند که باید به آن رسید تا به اهداف کلی دستیافت.
۱-۲- استانداردهای تاریخی: مبتنی بر نتایج پیشین هستند تا با مقایسه نتایج فعلی با آن امر برنامهریزی تسهیل شود.
۱-۳- استانداردهای مقایسهای: مبتنی بر نتایج بهدستآمده بهوسیله دیگران در کسبوکار مشابه است.
استانداردهای ذهنی: استاندارهایی که مبتنی بر ترجیح شخصی است و هیچ نتیجه خاص قابلاندازهگیری ندارند. این استانداردها ممکن است دربرگیرنده ترجیح شخص، پیشداوری، سوگیری و انتقادهای غیرملموس باشند.
جابری مقدم و خنیفر (۱۳۸۶) انواع استاندارد را ازنظر سطوح اجرا به ۵ دسته زیر تقسیم کردهاند:
استانداردهای کارخانهای
استانداردهای شرکتی
استانداردهای ملی
استانداردهای منطقهای
استانداردهای بینالمللی
روشهای استانداردسازی
بررسیهای مربوط به ارزشیابی عملکرد منابع انسانی نشان میدهد که برای رسیدن به استانداردهای عملکرد، که عوامل متنوع درونسازمانی و برونسازمانی در شکلگیری آن نقش اساسی دارند، به چهار روش میتوان عمل کرد:
۱٫ تحقیقات کتابخانهای و الگوبرداری از نمونههای موفق،
۲٫ مشاهده عملکرد افراد موفق و اثربخشی فعالیتی که نیاز به استاندارد شدن دارد،
۳٫ از طریق روش معیارهای سنجش به معنی الهام گرفتن از موقعیتهای بسیار شبیه در محیطی مـتفاوت.
۴٫ از طـریق نظرسنجی ۳۶۰ درجهای (بازخورد ۳۶۰ درجهای نظرسنجی همهجانبه با شرکت نمونههایی از کل طیفهای مخاطب) در زمینه شایستگیهای فردی و سپس استخراج استانداردها از طـریق تـحلیل نـتایج.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
مبانی نظری مدل استانداردسازی
بر اساس بررسیهای کتابخانهای در حکم پشتوانه نظری، باهدف ارتقای روایی محتوا و غنای علمی و پژوهشی مجموعهای از نظریهها استخراج گردید (قورچیان، و محمودی، ۱۳۸۶):
۱٫ نظریه مهارتهای مدیریتی
بر اساس نظریه کاتز و گریفین[۲۷]، مدیران برای انجام دادن وظایف مدیریتی باید دارای مهارتهای خاصی باشند که عبارتاند از:
۱٫ مهارت ادراکی، ۲٫ مهارت انسانی، ۳٫ مهارت فنی، ۴٫ مهارت ارتباطی، ۵٫ مهارت تشخیصی، ۶٫ مهارت تصمیمگیری، و ۷٫ مهارت در مدیریت زمان.
۲٫ الگوی شایستگی مدیران
بر اساس الگوی بویاتزیس[۲۸]، شایستگی مدیران شامل موارد زیر است:
۱٫ دانش، ۲٫ مهارتها، ۳٫ ویژگیهای شخصیتی، ۴٫ نگرش و بینش، ۵٫ اعتبار عمومی، ۶٫ اعتبار حرفهای.
۳٫ نظریه مدیریت کیفیت جامع
بر اساس نظریه دمینگ[۲۹]، اصول مدیریت کیفیت جامع عبارت است از:
۱٫ توجه به خواستههای مشتری، ۲٫ تأکید بر کیفیت، ۳٫ پیشگیری و بازرسی، ۴٫ تصمیمگیری بر پایه اطلاعات، ۵٫ بسیج امکانات و تخصصها، ۶٫ بازخورد.
۴٫ نظریه استانداردهای عملکرد منابع انسانی
بر اساس نظریه کیث[۳۰]، مؤلفههای استاندارد عملکرد منابع انسانی عبارتاند از:
۱٫ عبارتی که رفتار را مشخص کند، ۲٫ فهرستی از معرفهایی که چگونگی شناسایی رفتار را بیان کند، ۳٫ قضاوت درباره میزان شایستگی در عمل.
۵٫ نظریه نقشهای مدیریتی
بر اساس الگوی رفتاری مینتزبرگ، ده نقش مدیریتی ارائهشده برای مدیران عبارت است از:
۱٫ رئیس تشریفاتی، ۲٫ رهبر، ۳٫ رابط، ۴٫ ناظر، ۵٫ توزیعکننده، ۶٫ سخنگو، ۷٫ کارآفرین، ۸٫ حلال مشکلات، ۹٫ تخصیص دهنده منابع، و ۱۰٫ مذاکرهگر.
فصل سوم: روششناسی
این پژوهش با روش دادهبنیاد انجام شده است. در ادامه مراحل طی شده، توضیح داده میشود.
مرحله اول: سؤالات و فرضیات
ازنظر کوربین و استراوس (۲۰۰۸) منابعی که در روش نظریه دادهبنیاد، مسئله پژوهش از آن ها نشأت میگیرد، عبارتاند از:
۱٫ فردی آگاه به موضوع و دارای تخصص در زمینه پژوهش میتواند مسئله پژوهش را بیان کند.
۲٫ مسئله پژوهش بعد از بررسی پیشینه مطرح میشود.
۳٫ مسئله پژوهش ممکن است از تجربه شخصی و حرفهای پژوهشگر ناشی شود.
۴٫ مسئله پژوهش ممکن است از خود پژوهش نشأت بگیرد.
در نظریه دادهبنیاد، سؤالات باید چنان دقیق تعریف شوند که پژوهش را در مسیر مناسب هدایت کنند و از طرفی باید آنقدر منعطف باشند که انعطافپذیری در پژوهش را فراهم نمایند. وقتی سؤالات بنیادی پژوهش تدوین شدند و پژوهش در مسیر خاص خود قرار گرفت میتوان به مرحله مصاحبه رفت (داناییفرد، الوانی، و آذر، ۱۳۸۶).
در ابتدا بر اساس ماهیت مدیریت مدارس متوسطه، و پژوهشهای موجود درباره استانداردها و شایستگیهای مدیریت مدارس، «راهنمای مصاحبه» تدوین گردید که در آن تعدادی سؤال اولیه به شرح زیر در نظر گرفته شد:
چه ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی موردنیاز مدیریت مدرسه است؟
مدیر به چه علوم و دانشی نیازمند است؟
آیا مدرسه نیازی به ارتباط با دانشگاه دارد؟
تصمیمگیریها در مدرسه چگونه انجام میشود؟
برنامهریزی درسی و آموزشی چگونه باید انجام شود؟
نحوه و میزان جذب منابع مالی و مادی چگونه است؟
برای حفظ و ارتقای منابع انسانی چه کاری میتوان انجام داد؟
نحوه تعامل با معلمان باید چگونه باشد؟
نحوه تعامل با دانشآموزان باید چگونه باشد؟
نحوه تعامل با کادر باید چگونه باشد؟
نحوه تعامل با والدین باید چگونه باشد؟
نحوه تعامل با اداره آموزشوپرورش باید چگونه باشد؟