۴-۶-۲-۲- رابطه فرزندخوانده با قبولکننده (پدرخوانده یا مادرخوانده)
همانطور که ذکر شد فرزندخواندگی ساده بین قبولکننده و فرزندخوانده یک رابطه خویشاوندی و قرابت ایجاد میکند و این رابطه حتی به اطفال مشروع فرزندخوانده نیز تسری مییابد. رابطه ایجاد شده دارای آثار و نتایج زیر میباشد:
۱-) نام خانوادگی: فرزندخواندگی ساده نام خانوادگی قبولکننده را به فرزندخوانده اعطا میکند. برخلاف فرزندخواندگی کامل، به محض این که رأی قاضی به نفع فرزندخواندگی ساده اعلام میشود، فرزندخوانده دارای نام دوگانه میشود. بنابراین به زودی به نام اصلی او، نام خانوادگی کسی که او را قبول کرده است افزوده میشود. با رضایت پذیرندگان (اگر فرزندخوانده بیش از ۱۳ سال دارد) او میتواند فقط نام خانوادگی پذیرندگان را داشته باشد و دادگاه میتواند بر این امر دستور دهد لیکن دادگاه نمیتواند نام کوچک فرزندخوانده را تغییر دهد.[۶۰]
۲-) حق ولایت: حق ولایت طفل (فرزندخوانده) به قبولکننده انتقال مییابد و او تنها کسی است که نسبت به طفل ولایت داشته کلیه حقوق ناشی از آن را منحصراً اجرا می کند. حتی در مورد حق رضایت نسبت به ازدواج فرزندخوانده تفاوتی بین فرزندخوانده و فرزند مشروع وجود ندارد. و نیز اداره قانونی اموال و قیمومیت اطفال مشروع (ماده ۳۶۵ق م).
۳-) حق انفاق: حق نفقه متقابل بین فرزندخوانده و قبولکننده وجود دارد (ماده ۳۶۷ ق م).
۴-) حرمت نکاح: بعلل اخلاقی، ازدواج بین فرزندخوانده و قبولکنندگان و اخلاف و اسلاف آنان ممنوع است. چنانکه ماده ۳۶۶ ق.م ازدواج بین افراد زیر را ممنوع اعلام نموده است:
اول: بین قبولکننده و فرزندخوانده و اولاد و اعقاب او.
دوم: بین فرزندخوانده و همسر قبولکننده و همچنین بین قبولکننده و همسر فرزندخوانده.
سوم: بین فرزندخواندگان یک شخص.
چهارم: بین فرزندخوانده و اطفال قبولکننده.
معذلک ممکن است در صورتیکه علل مهمی وجود داشته باشد، ممنوعیتهای ردیف ۳ و۴ با اعطاءمعافیت از طرف رئیسجمهور برداشته شود(امامی،۱۳۴۹،ص ۴۳۲).
۵-) ارث: حقوق ارثی متقابل و توارث بین قبولکننده از یک طرف و فرزندخوانده و اولاد مشروع وی از طرف دیگر وجود دارد. در زمینه توارث، فرزندخوانده و اولاد مشروع او دارای همان حقوقی میباشند که طفل مشروع دارد (در واقع فرزندخوانده وارث قانونی در دو خانواده است، خانواده اصلی و خانواده پذیرنده).
۴-۶-۲-۳- رابطه فرزندخوانده با خانواده قبولکننده
اصولاً فرزندخواندگی ساده، رابطه خویشاوندی و قرابت، بین فرزندخوانده و خانوادهای که طفلی را به فرزندی پذیرفته است ایجاد نمیکند.
بنابراین اولاً هیچگونه آثار حقوقی به غیر از حقوق ارثیه بین فرزندخوانده با اولاد و اعقاب مشروع وی با خانواده قبولکننده حتی با همسر وی به وجود نمیآید ولی فرزندخوانده و اعقاب مشروع او در زمینه ارثیه دارای همان حقوقی هستند که طفل مشروع دارا میباشد.
ثانیاً هیچگونه حق نفقه و ولایت و حضانت بین فرزندخوانده و ابوین و اقارب قبولکننده وجود ندارد. یعنی در حقیقت در اثر فرزندخواندگی، خانواده جدید مرکب از قبولکننده و فرزندخوانده و اعقاب مشروع وی به وجودآمده است.
ثالثاً با وجود عدم قرابت بین فرزندخوانده و اعضاء خانواده قبولکننده،قانونگذار با توجه به علل اخلاقی و تحت تأثیر قوانین گذشته، ازدواج بین فرزندخوانده و بعضی از اعضاء خانواده قبولکننده را ممنوع ساخته است(ماده ۳۶۶ ق م).
۴-۶-۳- قطع رابطه فرزندخواندگی ساده
ممکن است فرزندخواندگی ساده بدنبال درخواست فسخ یا تبدیل فرزندخواندگی ساده به فرزندخواندگی کامل پایان پذیرد و رابطه فرزندخواندگی ساده قطع گردد.
۴-۶-۳-۱- فسخ فرزندخواندگی ساده
در قانون مدنی فرانسه مصوب سال ۱۸۰۴ فرزندخواندگی غیرقابل فسخ بود ولی بعد از تصویب قانون ۱۹ ژوئن ۱۹۲۳ قابل فسخ گردید و به تدریج تغییراتی در شرایط فسخ به وجودآمد. مثلاً در سال ۱۹۲۳ قبولکننده وقتی میتوانست درخواست فسخ فرزندخواندگی تقدیم دادگاه نماید که فرزندخوانده بیش از ۱۳ سال سن داشته باشد. ولی امروزه درخواست فسخ وقتی پذیرفته میشود که فرزندخوانده بیش از ۱۵ سال سن داشته باشد(بند ۲ ماده ۳۷۰ ق م مصوب ۱۹۶۶).
در فسخ فرزندخواندگی چهار موضوع زیر قابل بحث است:
۱-) علل فسخ
۲-) کسانی که حق درخواست فسخ دارند
۳-) طرز رسیدگی به درخواست فسخ
۴-) آثار فسخ
۱-) علل فسخ: فرزندخواندگی قابل فسخ نیست مگراینکه دلائل قوی و مهمی برای فسخ وجود داشته باشد (ماده ۳۷۰ ق م) (قانون شماره ۶۰۴-۹۶ مصوب ۵جولای ۱۹۶۶). قانونگذار ذکری از نوع علل و دلائل نکرده است ولی به نظر حقوقدانان گرایش به مشروبات الکلی به صورت مزمن، اخاذی، بدرفتاری، ناسپاسی و عدم قدردانی فرزندخوانده یا عدم صلاحیت و شایستگی قبولکننده میتواند از علل قانونی قبول درخواست فسخ باشد.[۶۱] النهایه تشخیص و ارزیابی اینگونه علل به نظر دادگاه واگذار شده است و قضات در اظهار نظر در این زمینه اختیار تام دارند.
۲-) کسانیکه حق درخواست فسخ دارند: درخواست فسخ فرزندخواندگی ممکن است از طرف قبولکننده یا فرزندخوانده بعمل آید. این اقدام به آنان اختصاص داشته و کاملاً جنبه شخصی دارد، یعنی قابل انتقال به وراث نیست. در ماده ۳۷۰ ق م مقرر
فرزند خواندگی « مطالعه تطبیقی در فقه امامیه، حقوق ایران ...