با توجه به اینکه حقوق مالکیت فکری جزء شاخه های نوین حقوقی بوده و روز به روز نیز بر گستره این شاخه افزوده می شود و شاهد تحولات جدیدی در این شاخه هستیم ، قوانینی نیز که در راستای حمایت از این شاخه حقوقی به تصویب می رسند نیز متناسب با این گونه تحولات دستخوش تغییر می شوند. لذا یکی از موانع عمده بر سرراه تحقیق حاضر عدم وجود منبعی خاص که به طور تشریحی به بیان انواع شرایط حمایت از حقوق پدیدآورندگان ، بیان راهکارهای موجود در هر یک از قوانین در راستای حمایت از مالکیت فکری بپردازد، می باشد . علاوه بر این از آنجا که قانون واحدی در جهت حمایت از مالکیت فکری اعم از مالکیت ادبی – هنری و مالکیت صنعتی در سطح کشور وجود ندارد، لذا یکی دیگر از مشکلاتی که در سر راه تحقیق با آن روبرو هستیم، این است که با توجه به عدم وجود قانون واحد که در بردانده همه حمایت ها و جرم انگاری های لازم در زمینه حقوق مالکیت فکری باشد، مجبوریم برای یافتن همه حمایت هایی که در سطح کشور از حقوق مالکیت فکری صورت می پذیرد، به قوانین دیگر از جمله قانون مجازات اسلامی ، قانون تجارت الکترونیکی، قانون حمایت از نشانه های جغرافیایی و سایر قوانین مرتبط رجوع کنیم که این امر با توجه به اینکه اکثر قوانین اخیر الذکر مستقیماٌ به بیان حمایت از مالکیت فکری نمی پردازند و باید در مورد هر جرم به طور خاص به تطبیق آن جرم با شاخه های گوناگون مالکیت فکری پرداخته شود،لذا کار تحقیق را با مشکل مواجه ساخته و روند انجام تحقیق بنا به دلایل مذکور به کندی صورت پذیرفت. ضمن این که با توجه به اینکه جهت غنای تحقیق برای اشاره به تاریخچه پیدایش مالکیت های فکری ناگزیر از رجوع به منابع خارجی بودیم،کار ترجمه منابع خارجی به کندی صورت گرفت و روند انجام تحقیق را به تأخیر انداخت.
۱-۸ . ساماندهی تحقیق
دراین تحقیق درابتدا به بررسی تعاریف گوناگونی که از حقوق مالکیت فکری ارائه شده است،اشاره می شود.سپس به بیان تعاریف انواع گوناگون زیرمجموعه های حقوق مالکیت فکری اعم از مالکیت ادبی و هنری و مالکیت صنعتی و همچنین مفاهیمی که در هریک از این زیرمجموعه ها جای می گیرند اشاره می شود.در ادامه با اشاره به مهم ترین مبانی حقوق مالکیت فکری که مشروعیت حمایت از این نوع حقوق متلق به مردم را موجّه می سازد، به بیان تاریخچه پیدایش حقوق مالکیت فکری و پیشینه ی مالکیت فکری در جوامع اسلامی خواهیم پرداخت.تاریخچه ضمانت اجراهای کیفری ناشی از نقض حقوق مؤلفان ،هنرمندان ،مخترعین و …. بحث دیگری است که در فصل اول تحقیق بدان اشاره می شود.در فصل دوم در راستای پاسخ به این پرسش که درحقوق کیفری ایران چه ضمانت اجراهایی برای حمایت ازحقوق مالکیت فکری افراد پیش بینی شده است؟به بیان انواع جرائمی که در باب حقوق مالکیتهای فکری مورد شناسایی قرار گرفته اند و همچنن ضمانت اجراهای کیفری خاص هر مورد اشاره ای خواهیم داشت. البته در این مورد تنها به قوانین خاصی که در مورد حقوق مالکیت ادبی – هنری و مالکیت صنعتی به تصویب رسیده اند اکتفا نخواهیم کرد و به بیان جرائمی که در قوانین مختلف در جهت حمایت از این شاخه حقوقی کاربرد دارند نیز خواهیم پرداخت. پس از اشاره به جرائم و ضمانت اجراهای کیفری مقرر در باب حقوق مالکیت فکری این پرسش مطرح می شود کهضمانت اجراهای اتخاذ شده در ایران تا چه اندازه برای حمایت از حقوق مالکیت فکری مناسب به نظر میرسد. جهت پاسخ به این سؤال به بررسی تک تک انواع جرائم خاص حقوق مالکیت فکری و ضمانت اجرای کیفری آن موردخواهیم پرداخت و درمورد تناسب میزان مجازات آن مورد با شدت جرم بحث خواهیم کرد.جهت شاخت بیشتر تناسب میزان مجازات با شدت جرائم ارتکابی به بیان حمایتهای بین المللی از حقوق مالکیت فکری که در قالب موافقتنامه ها و قرارداهای بین المللی ظاهر شده اند،خواهیم پرداخت. همچنین به تناسب بحث،ضمانت اجراهای کیفری مقرر درحقوق آمریکا درجهت حمایت از مالکیت فکری آورده خواهد شد.دربخش پایانی به بیان اشکالاتی که در قوانین ایران در جهت حمایت از حقوق مالکیت فکری وجود دارند،از جمله نبود قانونی کامل و جامع درجهت حمایت از اسرار تجاری و همچنین عدم حمایت بین المللی از آثار ادبی وهنری مؤلفان و هنرمندان با توجه به عدم الحاق ایران به موافقت نامه های بین المللی موجود در سطح جهان اشاره ای خواهیم داشت و پیشنهاداتی نیز به تناسب هر مورد و با توجه به اهمیت موضوع ارائه خواهد شد.
پایان نامه رشته حقوق
البته اشاره به قوانین جزایی آمریکا و قراردادهای بین المللی به دلیل اهمیت این شاخه حقوقی و گستردگی روزمره آن می باشد که با آشنایی با قوانین کشورهای دیگر و بهره گیری از موافقت نامه های بین المللی که حاصل خرد جمعی اکثر کشورهای جهان می باشد، می توان خلاء های قوانینی داخلی را برطرف نمود. البته در این زمینه باید تفاوتهای فرهنگی ، آداب و رسوم ،توجه به عواطف و احساسات ملی ،اخلاق و تفاوتهای مذهبی در نظر گرفته شود ؛ چرا که امر قانونگذاری بدون توجه به این عوامل امری مردود و ناموفق خواهد بود.
فصل اول
کلیات
۱- مفاهیم مالیکت فکری
همانطور که می دانیم هدف حقوق مالکیت فکری حمایت از پدید آورندگان کالاهای فکری از طریق اعطای حقوقی مخصوص و مقیّد به زمان آنان است. این حقوق نه بر محمل اثر یعنی شئ فیزیکی که آفرینش فکری در آن ملحوظ است ،بلکه بر خود اثر فکری اعمال می شود.منظور از اثر فکری نیز نه ایده و اندیشه صرف ، بلکه بیان و نمود عینی است.
ظاهراٌ نخستین چیزی که موضوع مالکیت فکری قرار گرفت، اثر مکتوب بود. از آن زمان به بعد با تحولات گوناگونی که هم در عرصه ی علم و تکنولوژی و هم در حوزه مباحث حقوقی پدید آمده ،گستره ی مالکیت فکری بسیار وسیع تر گردیده است.در واقع روند گسترش دائمی حوزه ی موضوعات مالکیت فکری را باید یکی از ویژگیهای برجسته آن دانست. قرن بیستم شاهد افزوده شدن پی در پی موضوعات جدید به حوزه ی مالکیت فکری بوده است.چنان که حمایت از نرم افزارهای کامپیوتری به عنوان آثار ادبی (کپی رایت ) یا قبلیت ثبت میکرو ارگانیزم ها به عنوان اختراع را می توان از جمله نمونه هایی از گسترش حوزه ی مالکیت فکری نام برد.این روند گسترش آن چنان پیوسته و بی وقفه ادامه دارد که برخی از حقوق دانان آن را صفت طبیعی مالکیت فکری می دانند که هیچ نشانه ای از توقف نیز در آن دیده نمی شود.
بدین ترتیب این حوزه همچنان روبه گسترش است ومرزهای کنونی آن الزاماٌ پایدار نخواهد ماند.با این حال برای شناخت مالکیت فکری چاره ای جز اکتفا به حدودی که امروزه به طورعام مورد پذیرش قرارگرفته نداریم.ازآنجاکه مالکیت فکری به طورسنتی به دوشاخه مالکیت صنعتی ومالکیت ادبی –هنری تقسیم می شود ، ما نیز در این بحث از این تقسیم بندی سنتی پیروی کرده و در قالب دو عنوان مجزا به تعریف مالکیت فکری در قالب مالکیت ادبی و هنری و مالکیت صنعتی و نیز مصادیق هر یک از این دو شاخه گسترده می پردازیم.
قبل از پرداختن به بحث اصلی لازم است اشاره ای به مصادیق مالکیت فکری در کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت فکری[۱] (وایپو) بکنیم و با ذکر مقدمه ای مختصر به بحث اصلی وارد شویم.
بندهشتم ازماده ۲کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت فکری[۲] ،مالکیت فکری را شامل موارد زیرمیداند :
– آثار ادبی و هنری و علمی
– اجرای نمایش توسط هنرمندان بازیگر و پخش های رادیویی و تلویزیونی
– اختراعات در تمام حوزه های کوشش بشری
– اکتشافات علمی
– طرح های صنعتی
– علائم تجاری ،علائم خدماتی ،نام ها و عنوان های تجاری
– حمایت علیه رقابت غیر منصفانه
– تمامی حقوق دیگری که از فعالیت های فکری در حوزه های صنعتی، علمی ،ادبی یا هنری ناشی می شوند.
درمقایسه مصادیق ذکر شده در کنوانسیون تاسیس سازمان جهانی مالکیت فکری با دسته بندی سنتی مالکیت فکری به دوشاخه بزرگ مالکیت ادبی و هنری و مالکیت صنعتی ،آثار ادبی و هنری در شاخه کپی رایت قرار دارند .همچنین اجرای نمایش توسط هنرمندان یا پخش های رادیویی و تلویزیونی نیز ذیل عنوان حقوق جانبی یا حقوق مرتبط با کپی رایت قرار گرفته و بنابراین داخل در دسته مالکیت ادبی و هنری میشوند.همچنین اختراعات و اکتشافات علمی ،علائم تجاری و خدماتی،نام های تجاری و همچنین گونه های جدید گیاهی و جغرافیایی شاخه ی مالکیت صنعتی را تشکیل می دهند.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که مالکیت فکری امروزه دایره ی وسیعی از شاخه های گوناگون را در بر می گیرد.اما باید توجه نمود که مواردی مانند گونه های جدید گیاهی یا حمایت در برابر رقابت غیر منصفانه ،اگرچه به لحاظ برخی شباهت ها با شاخه های مالکیت فکری ،از جمله جنبه حمایتی آن ها،در برخی اسناد بین المللی مربوط به مالکیت فکری در شمار شاخه های مالکیت فکری تلقی شده اند،اما بنا به دلایلی که در ادامه بدان اشاره خواهد شد از دایره بحث مادر این تحقیق و مفهومی که در این تحقیق از مالکیت فکری انتظار می رود، خارج هستند.بنابراین در این تحقیق به این موضوعات پرداخته نخواهد شد :
۱ – در این موارد عموماٌ اثری مستقل ومتعین که حاصل کار فکری یا خلاقیت باشد در میان نیست ،در حالی که موضوع بحث اصلی ما در این تحقیق مصادیقی از مالیکت است که بتوان آن اثر را مستقلاٌ به شخص نسبت داد ولی در اینجا چنین اثر مستقلی قابل تصور نیست.
۲- در این موارد شخص معینی که اثر قابل انتساب به شخص باشد وجود ندارد.اما مالکیت فکری موضوع بحث ما آن دسته از مواردی که دارای صاحب یا به عبارتی دیگر مالک مشخص بوده و بتوان از صاحب این فکر و اندیشه حمایت نمود.
اکنون با ذکر این مقدمه در ادامه به بیان تعریف مالکیت فکری پرداخته و سپس در دو مبحث مستقل به بیان شاخه های مالکیت فکری در دو قالب کلی مالکیت ادبی و هنری و مالکیت صنعتی می پردازیم.
در مورد تعریف حقوق مالکیت فکری نیز بین اندیشمندان و نظریه پردازان این شاخه اتفاق نظر وجود ندارد.در کتاب راهنمای وایپو مالکیت فکری چنین تعریف شده است:
« مالکیت فکری در معنای وسیع آن عبارت است از حقوق قانونی ناشی از فعالیتهای فکری در حوزه های صنعتی ،علمی ،ادبی و هنری»[۳]
این تعریف چیز زیادی را روشن نمی کند و درعین حال فاقد جامعیت و مانعیت است. از فعالیت های فکری ،حقوق قانونی گوناگونی حاصل می شود که الزاماٌ در دایره ی مالکیت فکری قرار ندارند.به عنوان مثال کسی که در چهارچوب رابطه ی استخدامی برای یک کارفرما کار می کند، از نظر مادی تنها استحقاق دستمزد مقرر را دارد و حقوق مالکیت فکری به او تعلق ندارد. در حالی که واضح است که حق دریافت دستمزد را نمی توان مالکیت فکری دانست[۴]. از طرف دیگر این تعریف حقوق کارفرمای مورد نظر در مثال بالا را هم که در واقع مالک اثر فکری است شامل نمی شود و بدین ترتیب از جامعیت هم برخوردار نیست.اشکال دیگر وارد بر این تعریف آن است که برخلاف آنچه از مفاد تعریف مزبور بر می آید،همه ی اموال فکری حاصل فعالیت های فکری نیستند. به عنوان مثالی بارز می توان از علائم تجاری نام برد که در واقع ارزش خود را از فعالیت های تجاری دارنده ی علامت کسب می کنند و نه از فعالیت های الزاماٌ فکری او یا از فعالیت فکری طراح علامت.بنا براین ، تعریف یاد شده از این جهت هم فاقد جامعیت است.
بعضی از حقوق دانان در تعریف مالکیت فکری گفته اند :
« مالکیت های فکری یا معنوی حقوقی است که دارای ارزش اقتصادی و داد و ستد است ولی موضوع آن شیء معین مادی نیست.»[۵]
عکس مرتبط با اقتصاد
این تعریف بیشتر توصیف مالکیت فکری و بیان صفت با ارزش بودن ان و غیر مادی بودن موضوع آن است و از ویژگیهای لازم برای تعریف یک مفهوم برخوردار نیست.از آن گذشته فاقد مانعیت است.به عنوان مثال دین را هم می توان مشمول این تعریف دانست ،در حالی که هیچکس دین را در شمار حقوق مالکیت فکری قرار نمی دهد.دین حقی است مالی اما موضوع آن شی ء معین نیست ،بلکه مال کلی یا عملی است که بر عهده ی مدیون است و در عین معلوم بودن ، تا زمانی که دین ایفا نشده معین نمی شود.
در تعریف دیگری از مالکیت فکری گفته شده :
« حقوقی است که به صاحب آن اختیار انتفاع انحصاری از فعالیت و فکر و ابتکار انسان را می دهد.»[۶]
این تعریف هم علاوه بر آنکه منشأ مالکیت فکری را بیان نمی کند ، دارای دقت لازم در بیان موضوع مالکیت فکری نیست.موضوع مالکیت فکری محصول فعالیت و فکر و ابتکار انسان یعنی اثر فکری است ، نه خود فعالیت یا فکر و ابتکار .
یکی دیگر از تعاریفی که در مورد مالکیت فکری می توان بدان اشاره کرد تعریفی است که به موجب آن مالکیت فکری عبارت است از «رابطه ی خاص حقوقی پدیدآورنده ی اثر فکری با اثر خود که به موجب آن وی می تواند از آن بهره های اقتصادی یا معنوی ببرد.»[۷]
در تعریف ارائه شده دیگری آمده است :
«حق مالکیت فکری عبارت است از رابطه ی حقوقی موجود بین اثر فکری یا آفرینه ی ذهنی و پدید آورنده ی آن که به موجب قانون ،صاحب اثر حق بهره برداری مالی و معنوی از آن را پیدا می کند.»[۸]
در این تعریف از رابطه ی حقوقی میان اثر فکری با پدید آورنده سخن به میان آمده است .اما چگونه می توان میان انسان با شیء رابطه ی حقوقی را تصور نمود ؟رابطه ی حقوقی میان انسان هاست که برقرار می گردد ، اما موضوع رابطه ممکن است شیء مادی یا فکری باشد. اشکال دیگر این تعریف آن است که مالکیت فکری را به پدید آورنده منحصر کرده است. در حالی که می دانیم چنین نیست و هرچند بسیاری اوقات نخستین مالک اثر پدید آورنده ی آن است ، اما در مواردی که اثر فکری در نتیجه ی استخدام یا قرار داد خلق می شود ،چنین نیست.ضمن اینکه در جایی هم که پدید آورنده مستقلاٌ به خلق اثر می پردازد ، ممکن است مالکیت او بر اثر ، به طور قراردادی یا قهری به دیگری منتقل شود.
از دیگر تعاریفی که در خصوص حقوق مالکیت فکری بدست داده شده ، می توان به این دیدگاه اشاره داشت که این حقوق را به عنوان آن دسته از مخلوقات ذهنی انسان تعریف می کند که یک کشور برای حمایت از آنها ، یک سری حقوق انحصاری در مدت زمان معین به منظور احتراز دیگران از بهره برداری غیرمجاز از این حقوق به افراد اعطا می کند.در اینجا نه با مالکیت عینی و محسوس مانند مالکیت نسبت به یک اتومبیل روبرو هستیم و نه با مالکیت غیرعینی (غیرمادی) و نامحسوس مانند مالکیت نسبت به یک قطعه موسیقی[۹].به عبارت دیگر حقوق مالکیت فکری نوعی سلیقه قانونی است که به موجب آن ،صاحب حق می تواند از منافع و شکل خاصی از فعالیت یا اندیشه ابراز شده خود،به طور انحصاری استفاده نماید.[۱۰]
بنابراین و با توجه به آنچه در نقد تعریف های گوناگون بیان شد، و نیز با توجه به این نکته ی مهم که تعریف مالکیت فکری باید متضمن دو عنصر اصلی یعنی عنصر حق و عنصر شی ء موضوع حق باشد ، در تعریف ان می توان گفت :
«مالکیت فکری عبارت است از حق ناشی از پدید آوردن یک آفریده ی فکری یا یک شیء غیرمادی مستقل دیگر،که به موجب آن شخصی که خودش یا از طریق به کار گیری دیگری موجب خلق آن شده یا شخصی که این حق به او منتقل شده ، می توانند به طور انحصاری از بالاترین حقوق و اختیارات قانونی ممکن نسبت به آن بهرمند شوند.»[۱۱]
این تعریف در عین جامعیت و مانعیت از اشکالاتی که در تعریف های دیگر وجود داشت و به آنها اشاره شد تا حدود زیادی به دور است .ویژگیهای تعریف مزبور را می توان چنین خلاصه نمود:
۱ – در این تعریف با اشاره به حق ناشی ازپدید آوردن ، در واقع منشأ حق مورد توجه قرار گرفته است.
۲- اشاره به «شیء غیرمادی » در کنار «اثر فکری » ، مواردی مانند علائم تجاری را نیز که الزاماٌ ماحصل کار فکری نیستند و اثر فکری به معنای دقیق کلمه به شمار نمی روند،داخل در تعریف می کند.
۳ – وصف «مستقل» برای شیء غیرمادی ،مواردی را که خود غیر مادی هستند ، اما فاقد استقلال بوده و از حیث وجود و بقاء وابسته به شیء مادی می باشند ، مانند سرقفلی و حق کسب و پیشه ، یا مواردی که از حیث ارزش مالی وابسته به اموال مادی هستند مانند طلب ، اسناد تجاری و سهام شرکتها، از دایره مالکیت فکری خارج می سازد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
۴ – تعریف مزبور همه ی صاحبان اثر فکری اعم از پدید آورنده ی مستقیم اثر ، شخصی که از طریق دیگران ( بوسیله استخدام یا قرارداد ) اثری را پدید آورده و نیز شخصی که اثر فکری قهراٌ یا به صورت قرار دادی به او منتقل شده را در بر می گیرد.
۵ – عبارت« بالاترین حقوق و اختیارات قانونی ممکن» بیانگر تمام حقوق و اختیارات قانونی نسبت به اثر فکری با لحاظ قیود و محدودیت های قانونی است.
۶ – اشاره به« انحصاری بودن» حقوق شخص بر اثر نیز بیان کننده ی خصیصه ای مهم در مالکیت فکری است که بدون و جود آن نمی توان از مالکیت سخن به میان آورد.
۷ – بالاخره اینکه تعریف مزبور شاخه هایی مانند علائم جغرافیایی را که مالکیت فکری در معنای اخص آن نیستند، از دایره ی بحث خارج می کند وآن را کاملاٌ از حقوق مالکیت فکری مورد نظر در این تحقیق متمایز می گرداند.[۱۲]
برای تبیین مفهوم مالکیت فکری و بیان حمایت های قانونی موجود در این زمینه، نیازمند بیان موضوعات این شاخه حقوقی هستیم تا به طور واضح مشخص شود چه موضوعاتی داخل در قلمروی حقوق مالکیت فکری می باشد و برای حمایت از این موضوعات چه ضمانت اجراهایی در قوانین داخلی وجود دارد.لذا در ادامه بحث به بیان اهم موضوعات حقوق مالکیت فکری می پردازیم تا مشخص شود موضوعات حقوق مالکیت فکری از چه ویژگیهایی برخوردارند و مشمول حمایت قرار می گیرند.
۱-۱ . مالکیت ادبی و هنری
مالکیت ادبی و هنری یکی از بخش های تشکیل دهنده مالکیت فکری است که در آن از گونه های آثار ادبی و هنری مثل کتاب،مقاله،رساله،نمایشنامه ،شعر،ترانه،سرود،موسیقی،آثار سینمایی و … و حمایت از پدیدآورندگان آنها بحث می شود.حق مؤلف نیز که به حقوق ناشی از مالکیت ادبی و هنری اشاره دارد که از ان تعاریف گوناگونی توسط حقوقدانان ارائه شده است:
– «مجموعه حقوقی است که قانون برای آفریننده(خالق اثر) نسبت به مخلوق اندیشه و هوش او می شناسد.این حقوق عبارت است از حق انحصاری بهره برداری ازآفرینه(اثر) برای مدت محدود به سود آفریننده آن و پس از مرگ برای ورثه او».[۱۳]
– «حق مؤلف عبارت است از سلطه و اختیارات مؤلف بر اثرش که آن را خلق کرده یا به وجود آورده است.»[۱۴]
آثار ادبی و هنری و علمی به شاخه ی کپی رایت مالکیت ادبی و هنری تعلق دارد و اجرای نمایش توسط هنرمندان و بازیگران و پخش های رادیویی و تلویزیونی تحت عنوان حقوق جانبی مورد مطالعه قرار می گیرد.در نظام کامن لو میان حق مؤلف و حقوق جانبی تفکیک قائل نمی شوند و هردو را تحت عنوان کلی کپی رایت مطالعه می کنند و از همین رو این نظام به نظام کپی رایت شهرت دارد، درحالی که در نظام های حقوق نوشته که به نظام حق مؤلف معروف هستند بین این دو تفکیک قائل می شوند و حق مؤلف را ازحقوق اجرا کنندگان و تولید کنندگان آثارهنری به طور جداگانه مورد توجه قرار می دهند[۱۵]، اما در واقع نمی توان مرز مشخصی بین این دو عنوان قرار داد و بهتر است هر دو تحت عنوان حقوق کپی رایت مورد مطالعه و بحث قرار گیرند.
حقوق کپی رایت از حق برآثار هنری و ادبی در برابر کسانی حمایت می کند که این آثار را به طور غیرمجاز تکثیر می کنند.در پرتو این حق است که به صاحب حق اجازه داده می شود که در مورد چاپ یا عدم چاپ اثر ادبی، خودش یگانه مرجع تصمیم گیرنده باشد و تعرض هر شخص اعم از حقیقی و حقوقی منع گردد.ضمن اینکه این نوع حقوق مشتمل بر قواعدی مبنی بر شناسایی و حمایت از حقوق پدیدآورنده و رابطه آن با مصرف کننده نسبت به محصول پدیدآمده می باشد.[۱۶]در کتاب راهنمای مالکیت فکری وایپوحمایت از کپی رایت وسیله ی ارتقاء ،غنی سازی و ترویج میراث فرهنگی ملی دانسته شده است.توسعه ی یک کشور تا حد زیادی به خلاقیت مردمان آن وابسته است و تشویق و ترویج خلاقیت فردی شرط لازم برای پیشرفت است.در واقع تشویق خلق آثار فکری یکی از پیش نیازهای اصلی توسعه ی اجتماعی ،اقتصادی و فرهنگی است و بی تردید مؤثرترین وسیله برای این منظور ، حمایت از این آثار است.برای اینکه اثری از حمایت کپی رایت منتفع شود ، باید اثر خلاقانه اصیلی باشد و نیازی نیست که ایده مندرج در اثر مورد حمایت ،جدید باشد. در یک کلام آنچه در حمایت از کپی رایتمورد توجه قرار می گیرد ،قالب ابزار مطالب ادبی،علمی و هنری است که می بایست کار اصیل مؤلف باشد[۱۷].بدین ترتیب کپی رایت عنصری ضروری در فرایند توسعه است.غنای میراث فرهنگی ملی مستقیماٌ به میزان حمایتی که از آثار ادبی و هنری می شود ، بستگی دارد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در دنیای کنونی چالش فرا روی قانون گذاران در حوزه ی مالکیت فکری حفظ تعادل میان تمهید مشوّق های مناسب برای پدید آورندگان آثار از یک طرف و اطمینان ازاین امر است که این مشوّق ها در هماهنگی با منافع عمومی و نیازهای جوامع مدرن است.به عبارت دیگر حفظ هم زمان و متقارن حقوق فردی و حقوق اجتماعی که همواره چالش های فکری نظریه پردازان اجتماعی را دامن زده است ، در اینجا نیز فرا روی اندیشمندان و سیاست گذاران است.
حقوق مالکیت ادبی و هنری به تبیین حقوق خالق اثر فکری نسبت به اثرش می پردازد. بیشتر آثار از جمله کتابها ، نقاشی ها یا طراحی ها فقط به صورت متجسم شده در اشیاء فیزیکی قابل تصورند.اما برخی از آنها بدون تجسم فیزیکی نیز قابل تصور هستندکه دراین خصوص می توان به شعر وموسیقی اشاره کرد که حتی بدون آنکه با بهره گرفتن از کلمات یا نت های موسیقی نوشته شوند ، اثر محسوب می شوند.با این اوصاف کپی رایت فقط بیان و ابراز ایده ها و مفاهیم را مورد حمایت قرار می دهد ، نه خود آن ها را،چه ابراز آنها متجسم و تثبیت شده در اشیای فیزیکی باشد یا بصورت دیگری بیان شده باشند.البته خود ایده ها قابل حمایت نیستند.مثلاٌ اگرچه رمان تخیلی درباره ی عشق میان یک موجود زمینی با یک موجود فضایی به عنوان اثر ادبی مورد حمایت قرار می گیرد ، اما نویسنده ی این رمان نمی تواند دیگران را از استفاده از ایده ی عشق میان موجودات زمینی و فضایی باز دارد.[۱۸] به عبارت دیگر اثری قابل حمایت است که ابتکاری و اصیل باشد.بدین معنی که مظهر شخصیت و منویّات پدیدآورنده و انعکاسی از افکار او باشد،اما نو بودن اثر شرط نمی باشد.[۱۹] به عنوان نمونه اگر دو نقاش از یک منظره تابلوهای مشابهی بکشند ،بدون اینکه از هم تقلیدکنند،اثرهر یک با توجه به این که نمایانگر شخصیت پدیدآورنده آن است،اصیل محسوب شده و قابل حمایت است.
عنصر اندیشیدن که همان فکر است نیز مورد حمایت کپی رایت نیست.قائل شدن به حق حمایت از افکار مانع گردش آزاد افکار خواهدشد.درصورتی که افکار هم مورد حمایت قانونی قرار گیرند ،هر نویسنده ای برای بیان اندیشه ها و دستاوردهای علمی متفکران و دانشمندان نیازمندکسب اجازه آن ها خواهد بود که عملاٌ امری است ناممکن که انسداد ترویج علم و اندیشه را در پی خواهد داشت.
بنابراین آن چه مورد حمایت قرارمی گیرد آفرینندگی و خلاقیّتی است که در قالب حروف،نت های موسیقی ،رنگها ،اشکال و مانند آن ها ارائه شده باشد.کشورهای وابسته به نظام کامن لو از این هم فراتر رفته اند وتثبیت اثر را نیز برای امکان شمول حمایت،واجد اهمیت اساسی می دانند، بدین معنا که اثر باید در قالب شکلی ملموس از قبیل لوح فشرده ،نوارهای صوتی و تصویری،کاغذ،سفال یا بوم نقاشی تثبیت شده باشد.
به طور معمول قوانین ملی کپی رایت آثار ذیل را مورد حمایت قرار می دهند:
– آثار ادبی : رمان ها ، داستان های کوتاه ، اشعار، آثار نمایشی و هر نوشته ی دیگر صرف نظر از محتوا (افسانه باشد یا واقعیت ) ،کوتاه یا بلند بودن آن ها ، هدف (سرگرمی ،آموزشی،اطلاع رسانی،تبلیغات و …) و شکل (دست نویس،ماشین نویس،چاپ شده،کتاب،بروشور،روزنامه و مجله و..) اعم از اینکه منتشر شده باشد یا نه.در بیشتر کشورها آثار شفاهی که مکتوب نشده اند نیز تحت حمایت کپی رایت قرار دارند؛
– آثار موسیقایی : اعم از موسیقی کلاسیک یا موسیقی سبک ، آوازها ،هم سرایی ها و نمایش های موزیکال؛
– آثار هنری : اعم از کارهای دوبعدی مانند نقاشی و طراحی یا کارهای سه بعدی مانند مجسمه سازی یا کارهای معماری ، صرفنظر از محتوا و منظور آنها؛
– نقشه ها و طراحی های فنی؛
– آثار عکاسی صرفنظر از موضوع و هدف تهیه ی آنها؛
– تصاویر متحرک (آثار سینمایی ) : اعم از صامت یا ناطق ، و صرفنظر از هدف آن ها،مدت زمان آنها ، شیوه بکار رفته در تهبه ی ان ها یا فرایند فنی بکار رفته در آنها ؛
– برنامه های کامپیوتری (چه به عنوان اثری ادبی یا به صورت مستقل )
ماده ی ۲ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان (مصوب ۱۳۴۸) ، آثار مورد حمایت این قانون را به قرار ذیل مورد تصریح قرار داده است:
برای