ج ) مردمی که بیشترین تاثیرات را از تصمیمات می پذیرند، سهم بیشتری برای مشارکت در تصمیم گیری دارند
دریسکل (۲۰۰۲)دراثرخودباعنوان “شهرهایی بهترهمراه باکودکان ونوجوانان:راهنمایی برای مشارکت"که توسط یونسکوبه چاپ رسیده است ؛مباحثی دررابطه بامشارکت وانواع آنطرح می کند.ازنظردریسکل اشکال مختلفی از مشارکت وجود دارد که در دو دسته کلی تر “مشارکت” و “عدم مشارکت” جای می گیرد.
-اشکال عدم مشارکت که شامل:
۱- دستکاری و تقلب
وقتی اتفاق می افتد که از نیروی کار و منابع مردم محلی ، برای رسیدن به اهداف طرح استفاده می شود ، بدون این که قدرت تصمیم گیری موثر به آنان اعطا شود.
۲- تزئین
وقتی است که از افراد خواسته می شودکاری را انجام دهند ، بدون آنکه هدف آن را بدانند.
۳- مساوات طلبی نمایشی
وقتی است افراد ، ظاهراً در کارها مشارکت داده شده اند ولی در واقع ، اختیاری درباره موضوع و روند کارهاندارند.
-اشکال مشارکت که شامل:
۱- مشاوره
وقتی است که مسئولین یا برنامه ریزان ، نظرات مردم را جویا می شوند و به نظرات آنها به طور جدی در تصمیم گیری ها توجه می شود.
۲- بسیج اجتماعی
وقتی است که از مردم خواسته شود ، در برنامه ای از قبل تدارک دیده شده شرکت کنند.
دو مرحله قبلی می توانند به تناسب در حوزه مشارکت و یا عدم مشارکت قرار بگیرد.
۳- مسئولیت پذیری مردم
وقتی است که شهروندان فعالیتی را آغاز می کنند ، و خود تصمیمات را اتخاذ کرده و نهایتاً محصول نهایی کار را تعیین می کنند.
۴- سهیم شدن در تصمیمات
وقتی است که همه اعضای جامعه ، بدون در نظر گرفتن سن و سوابقشان فرصت می یابند تا در روند امور شرکت کنند و سهم برابری برای تاثیرگذاری بر تصمیمات داشته باشند. مهم این نیست که طرح توسط دولت و یا مردم آغاز شده، بلکه مهم این است متصدیان طرح، اهمیت جلب و مشارکت مردم را درک کنند.
۲-۲۰-۵- نظریه مشارکتی شری ارنشتاین :
در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی ، نقش مشارکت شهروندان در جوامع بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. ارنشتاین مشارکت شهروندی را با تعبیر قدرت شهروندی به کار گرفت و در توضیح آن از نردبان مشارکت استفاده کرد.نردبان مشارکت ارنشتاین دارای پله های زیر است:
نمودار ۳-۲ نردبان مشارکت شهروندی ارنشتاین منبع(اسماعیل زاده، ۱۳۸۷).
ارنشتاین مشارکت را فرایند سهیم شدن مردم در قدرت جهت تأثیر گذاری بر رفتار دولت می داندو از نظر وی مشارکت، توزیع مجدد قدرت است که در سطوح مختلف اتفاق می افتد. ارنشتاین هشت سطح مشارکت شهروندان را بر روی نردبان موسوم به نردبان مشارکت ارنشتاین از یکدیگر تفکیک می کندو به نمایش می گذارد. پله های نردبان ارنشتاین عبارتند از :
۱-کنترل شهروندی
۲- قدرت تفویض شده
۳- شراکت
۴- تسکین بخشیدن
۵- مشاوره
۶- اطلاع رسانی
۷- درمان
۸- دستکاری و ظاهر فریبی
در پایین ترین سطح نردبان ارنشتاین هیچ قدرتی را برای شهروندان متصور نیست و به عبارت دیگر،عدم مشارکت در دوره خود را نشان می دهد که وی آنها را ظاهر فریبی و درمان می نامد. در پلکان بعدی، نزدیک نزدیک به پایین نردبان شکل دیگر از عدم مشارکت معرفی می شود که به عنوان درمان نام گرفته است. این نوع عدم مشارکت هم غیر صادقانه و هم خودخواهانه است. پله های دیگر این نردبان که به عنوان یک قدم اولیه مفید توجیه شدنی است، اطلاع رسانی و مشاوره است. آگاه کردن شهروندان از حقایق موجود درباره برنامه های حکومت و حقوق و مسئولیت های آنان و راهکارهای موجود، به خصوص اگر طوری طراحی شده باشد که جریان اطلاعات یک سویه نباشد گامی مثبت در جهت حرکت به سوی مشارکت شهروندان به شمار می آید. تسکین بخشیدن و فرو نشادن خشم شهروندان ((placation پله های از نردبان مشارکت است که بر اساس آن، مدلی از مشارکت ارائه می شود که نتیجه اش بهره مند شدن شهروندان ضعیف از سهمی است که از آن طریق، خشم شان فرو می نشیند و به طور موقت تسکین می یابند. این مدل رضایت بخش برای مشارکت واقعی به نظر نمی رسد. ارنشتاین این سه پله از نردبان مشارکت را زیر عنوان مساوات طلبی نمایشی قرار می دهد. به عبارت دیگر، هنوز اقتدار یافتن شهروندان در مفهوم کنترل آنان بر برنامه ها و اجرای آن تحقق نمی یابد و حق تصمیم گیری نهایی برای صاحبان قدرت باقی می ماند.در بالاترین پله های این نردبان، شراکت، قدرت تفویض شده ((delegated power و کنترل شهروندی به عنوان شکل های واقعی تری از مشارکت شهروندی شناسایی و مطرح می شود. ارنشتاین، مشارکت واقعی را در نردبان هشت پله ای خود، در بالاترین جایگاه می بیند. زیرا آن را نشان دهنده توزیع قدرتی می داند که از طریق مذاکره بدست می آید. (اسماعیل زاده، ۱۳۸۵، ۶)
۲-۲۰-۶–نظریه آلموندوپاول(باتاکیدبرتحصیلات،درامدورتبه شغلی افراددرتعیین پایگاه اقتصادی واجتماعی):
آلموندوپاول ضمن تاکیدبرتحصیلات، درآمدورتبه شغلی افراد، در تعیین پایگاه اقتصادی و اجتماعی آنان درخصوص اثرات پایگاه اقتصادی-اجتماعی برمشارکت سیاسی واجتماعی افرادبیان می دارند بیشتر پژوهشهای صورت گرفته نشان می دهند که شهروندان تحصیل کرده ثروتمند وبهره مند ازمهارتهایی که این افراد درزندگی خصوصی خودبدست می آورند درمواردی که وظیفه یاضرورت حکم کند می تواند آنهارابه سهولت به مشارکت سیاسی بکشاند.درنتیجه این بررسی ها شهروندان مرفه تر درجامعه معمولا درمقایسه باشهروندان کمترمرفه ،درسیاست فعالترند. (http:fa.wikipedia.org)
۲-۲۰-۷- نظریه ژولیوس نیرره:
ژولیوس نیرره رئیس جمهور سابق تانزانیا درسال۱۹۶۴این کشوررابه استقلال رساندوالگوی خاصی راجهت توسعه این کشور پیاده کرد.اوتوسعه برمحورمشارکت راتنها راه حل مشکلات جهان سوم می دانددرنظر وی درجهان مدرن امروزی فقروثروت دوروی یک سکه اند الگوی عمران شهری ازدیدگاه نیرره باید دارای شرایط زیر باشد:
۱-جنبه داخلی که درخود کشورهای جهان سوم وجود دارد وجنبه خارجی که نسبت به وضع هرکشور به کل جهان متفاوت است.
۲-عمران برای مردم وتوسط خود انها صورت پذیرد،دولتها به تنهایی نمی توانند برنامه های عمران شهری راپیاده کنند دولت فقط می تواند عمران شهری راتسهیل کند وانجام یافتن آنرا امکان پذیر سازد.دولتهامیتوانندساماندهی،کمک وراهنمایی کنند ولی نمی توانند آن راانجام دهند.چون عمران شهری یعنی توسعه وترقی خود مردم وزندگی ومحیط آنها ومردم اگر قدرتی نداشته باشند قادر به انجام چنین کاری نیستند.
۲-۲۱- مدیریت شهروندی :
افزایش جمعیت شهرنشینی و بدنبال رشد و توسعه روز افزون آن و گستردگی و پیچیدگی مسائل و مشکلات شهری به عنوان پدیده ای فراگیر در چند سال اخیر بسیاری از شهرها را در بر گرفته است. بطوری که مدیریت امور شهرها را به وظایف دشوار و سختی تبدیل نموده است. روند سریع رشد جمعیت شهرها در برخی از شهرها با ایجاد منابع و امکانات کافی شهری مانند مسکن و آب و برق همراه نبوده است. کمبود هایی را موجب شده است. از طرف دیگر افزایش جمعیت گسترش فیزیکی شهرها را در پی داشته است که ارائه خدمات شهری را مشکل کرده است. بنابراین مشکلاتی مثل کمبود مسکن، کمبود فضای سبز، آلودگی هوا، حاشیه نشینی و بیکاری از جمله عوامل نارضایتی شهری است.
اگرماشهررا مانند یک سازمان درنظربگیریم که درراس این سازمان عنصری برای برنامه ریزی آینده واداره امورفعلی قرارگیرد؛این عنصر را می توان مدیریت شهر نامید.
امروزه شهروندی در جوامع یک موقعیت عضویت است که شامل مجموعه ای از حقوق و وظایف و تعهدات است که بر برابری عدالت و استقلال دلالت دارد: تحول و ماهیت شهروندی را در هر زمان مفروض می توان از طریق بررسی ابعاد به هم مرتبط بستر، گستره، محتوی و عمق آن درک نمود. یک احساس وافر شهروندی هنگامی حاصل می شود که موانع فراروی اعمال آن شناسایی و رفع شوند. بعبارتی شهروندی عضویت غیر فعال فرد در دولت با حقوق جهانی معین و برابر در تعهدات در سطح مشخص شده است. (بینایی، ۱۳۹۰، صفحه ۵۵).
ارتباط مستقیم مدیریت شهری با شهروندان و خواسته های آنان و نیز مشارکت آنان در مدیریت شهری ایجاب می کند که عناصر تصمیم گیری و سیاست گذاری آن بوسیله شهروندان انتخاب و تعیین شوند. و از این طریق همسوی و هماهنگی مدیریت شهری با خواسته های شهروندان به عنوان موکلین مستقیم تضمین شود. دکتر هلن مارتز این نوع مشارکت را شهروندی بالغ می نامد و خاطر نشان کرد که چنین مشارکتی می تواند مؤثرترین نقش را در مدیریت شهری داشته باشد.
عناصر مدیریت شهری :
نمودار (۴-۲) نقش عناصر مدیریت شهری (سعید نیا، ۱۳۸۱، صفحات ۲۶- ۲۷)
۲-۲۲- مشارکت شهروندان در مدیریت شهر
هر نظامی به خودی خود یک کل است و در پیکره خویش اجزایی دارد که این اجزا در خدمت کل و مجموعاً در خدمت تحقق هدف خلقت خویشند. مدیریت شرهری ، کلی است که در آن اجزای مهمی متشکل از شهر، شهروند، دولت، فرهنگ، اعتقادات و … وجود دارد. شهر مملو از ساختارها، فعالیت ها، ارتباطات اجتماعی و … است که شهروندان آنها را ساخته و در آن بازیگری می کنند. سیستم شهری با تغییرات دائمی، در حل تکوین و تکامل است و هر روز آن با دیروز تفاوت های فاحش و اساسی دارد. مشارکت، یکی از زیرسیستم های نظام های اجتماعی است و شهروندان دانسته و ندانسته در شکل های مختلف آن ایفای نقش می کنند. مدیریت های کلان، در سطح ملی و مدیریت های خرد در سطح بنگاه و نهاد، از دستاوردهای قرن جدید به فراخور توانمندی خود در سازماندهی و بهره گیری از آن ، بهره مند شده اند. فرهنگ بسان گیرنده و فرستنده نامرئی در تسهیل و مانع تراشی برای تغییرات مثبت و منفی، نقش قابل ملاحظه ای دارد. در نگاه مدیریت جدید شهری، شهر تبلور فضایی از عملکردهای انسان در راستای برطرف کردن نیازهای اوست و در هر برهه ای از زمان با توجه به دانش و توقعات شهروندان و همچنین شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، توسعه می یابد. تغییراتی که در روند شهرنشینی رخ می دهد تابعی است از تغییراتی که در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی صورت می پذیرد.
۲-۲۳- بررسی جایگاه مشارکت در جامعه شهروندی ایران
مشارکت اجتماعی به دلایل گوناگون تاریخی و فرهنگی در ایران، دارای تناقض ریشه دار است. این تناقض
نقش مشارکت شهروندان در مدیریت مطلوب شهری نمونه ی مورد مطالعه شهر پل ...