(۳/۱۹۵-۱۹۷)
۵-۱۴ . تسکین غم و از یاد بردن مصیبت
وقتی غمی بر ما وارد می شود و یا کسی از نزدیکان و عزیزان را از دست می دهیم، اگرچه آن مصیبت برای ما بسیار سخت و سنگین است اما بعد از چند وقت آن را از یاد می بریم و دوباره زندگی عادی خود را با امید ادامه می دهیم. این عمل در مغز انسان صورت می گیرد و خداوند حکیم توانا، این موهبت را به انسان ارزانی داشته است. این موضوع را مولوی در قالب گفتگوئی بین پیامبر (ص) و همسرش، عایشه، بیان می کند: روزی پیامبر از مراسم تشییع شخصی به خانه آمد. عایشه که عبای پیامبر (ص) را بر روی سر انداخته بود، دید که از آسمان، باران می بارد در حالی که بارانی نمی بارید و پیامبر برایش توضیح داد که این باران، معنوی است نه مادّی. عایشه پرسید که حکمت این باران چیست؟ و پیامبر فرمود که این باران برای تسکین غم است یعنی خداوند با لطف و رحمت واسعۀ خود، غم را از دل انسان می برد:
گفت این از بهر تسکین غمست
کز مصیبت بر نژاد آدمست
گر بر آن آتش بماندی آدمی
بس خرابی درفتادی و کمی
این جهان ویران شدی اندر زمان
حرص ها بیرون شدی از مردمان
(۱/۲۰۶۳-۲۰۶۵)
همچنین حالت انبساط نیز ناشی از عنایت ایزدی است. پیامبر (ص) فرموده است که : إنَّ قُلُوبَ بَنِی آدَمَ کُلَّها بَینَ إصبَعَینِ مِن اَصابِعِ الرَّحمنِ کَقَلبِ واحِدٍ یُصَرِّفُهُ حَیثُ یَشاءُ ۱۰۷ (همانا همه دل های فرزندان آدم میان دو انگشت از انگشتان خداوند همچون یک دل است که می گرداند آن را هرگونه که بخواهد).
اصبع لطفست و قهر و در میان
کلک دل با قبض و بسطی زین بنان
(۳/۲۷۷۸)
۵-۱۵ . قبولی طاعات
قبولی طاعات ما در درگاه الهی هم ناشی از لطف اوست وگرنه طاعات و عبادات ما شایستگی و استحقاق لطف و رحمت را ندارند، چرا که حتی توان انجام آن ها را هم خداوند عطا کرده است:
این قبول ذکر تو از رحمتست
چون نماز مُستحاضه رخصتست
(۲/۱۷۹۷)
«لطف حق تعالی به بنده، تأیید اوست در پایداری به بندگی، و آن بر دو گونه است: آشکارا و نهان یا خفی و جلی. آنچه جزای طاعت باشد لطف جلی است و آنچه حق تعالی بی هیچ سبب به بنده افاضت کند لطف خفی است. مولانا می گوید همه لطف های حق بی سبب و از مقولۀ لطف خفی است زیرا طاعتی هم که بنده کند به لطف حق است». ۱۰۸
۵-۱۶ . بهشت
دست لطف الهی انسان را از پس پردۀ عدم به عالم وجود آورد و ملکوتیان را نگهبان او قرار داد و از آنجا که این دنیا ظرفیت بیشتری برای دریافت این فیض را ندارد، انسان را به عالم دیگری می برد و هرکس که در این دنیا از نعمت های الهی حداکثر استفاده را برده است، باز هم به بهشت الهی وارد شده، غرق در دریای لطف و رحمت می شود و کسانی که به درستی از نعمت های این دنیا استفاده نکرده اند، دچار عذاب می شوند.
حضرت موسی علّت خلق جهان و نابودی آن را، از خداوند سؤال کرد ۱۰۹ و این جواب را شنید: