-سامانی، س.(1386). بررسی پایایی و روایی پرسش نامه پرخاشگری باس و پری. اندیشه و رفتار، 4(13): 359-365.
-کاپلان و سادوک.(1378). خلاصه روانپزشکی (علوم رفتاری / روانپزشکی بالینی ). ترجمه حسن رفیعی، فرزین رضایی، تهران: ارجمند.
-کاپلان هـ ، سادوک ب.(1385). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری و روانپزشکی بالینی. ترجمه پور افکار،. جلد دوم، تهران: شهر آب .
-کاپلان هـ ، سادوک ب.(1387). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری و روانپزشکی. ترجمه پور افکاری، ، جلد دوم، تهران: شهر آب، ص 72.
-کاپلان هـ ، سادوک ب.(1389). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری و روانپزشکی. ترجمه رضاعی فرزین، جلد سوم، تهران: ارجمند، ص 37– 47.
-کارلسون ک ، ایزنستات ا.(1379). بهداشت روانی زنان. ترجمه ابوالمعالی خدیجه، صابری هائیده، لطیفی ژینوس، محی الدین بناب مهدی. تهران: نشر ساوالان، ص 184- 189.
-کری ج.(2005). نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی. ترجمه یحیی سیّد محمدی،(1388). چاپ سوم. تهران: ارسباران.
– كالات ج. روان شناسی عمومی. ترجمه یحیی سید محمدی.(1386). تهران: روان.
– کیستنر رایان کنت جی، راس اس برکوویتز، رابرت ال باربیری.( 1379). اصول بیماریها و بهداشت زنان کیستنر ترجمه قاضی جهانی بهرام، قطبی روشنک . چاپ اول. تهران: اندیشه روش، جلد دوم.
– فتی،ل؛بیرشک،ب؛عاطف وحید؛م؛دابسون،ک.(1384).ساختارهای معناگذاری طرحواره،حالت های هیجانی و پردازش شناختی اطلاعات هیجانی:مقایسه دو چارچوب مفهومی.مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی،11(3)،326-312.
-کاویانی، ح.،حاتمی، ن.،و شفیع آبادی ،ع .”اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر کیفیت زندگی افراد افسرده(غیر بالینی)” مجلهی تازههای علوم شناختی، شمارهی 4 ،سال دهم ،1387 ،صفحات 39-48
-کاویانی، ح.، جواهری، ف.، و بحیرایی، ه ” اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افکار خودآیند منفی ،نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پی گیری 60روزه” مجلهی تازههای علوم شناختی ،شمارهی 1،سال 7،1384.
– کاویانی،ح.،و قاسم زاده،ح.ا.(1382).بررسی همایندی مرضی و همپوشانی علائم اختلال های افسردگی و اضطراب در جامعه ایران.مجله دانشکده پزشکی،3، 177 – 171.
– کاویانی،ح،احمدی ابهری،س،ع.،دهقان،م.،منصورنیا،م.ع.،خرمشاهی،م.،قدیزاده،م.ر.،دادپی،ع.،و چهاردهی،ا.(1381).شیوع اختلال های اضطرابی در جمعیت ساکن شهر تهران.فصلنامه اندیشه و رفتار،3،11 -4.
– کاویانی،ح،احمدی ابهری،س،ع.،نظری،ه.ا.، و هرمزی،ک.(1381).شیوع اختلال های افسردگی در جمعیت شهر تهران،1379.مجله دانشکده پزشکی،5، 399 – 393.
– گزارش سازمان بهداشت جهانی.(2010). دور نمای افسردگی در جهان. انتشارات روابط عمومی وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی تهران.
– گنجی، ا.(1380). روان شناسی عمومی. تهران: ساوالان.
– گیبزا هانی ک. بیماریهای زنان و مامائی دنفورث. ترجمه سبحانیان خسرو، ستوده نیا حسین، تدین فرناز، فریان عراق، ملک علائی محسن، انتشارات فرهنگ، چاپ اول. 1384، 243-222.
– منعمی م، شیوا؛ شعاع کاظمی، م (1391). اثربخشی روان درمانی 4 عاملی )ذهن آگاهی، امید.،رابطه درمانی و نظم دهی رفتار( بر ارتقاء کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)، فصلنامه بیماریهای PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) ایران، سال پنجم، شماره دوم و سوم.
– منصوری،ا؛فرنام،ع ؛بخشی پور رودسری،ع؛محمود علیلو،م.(1389).مقایسه نشخوار فکری در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده،اختلال وسواسی-جبری،اختلال اضطراب فراگیر و افراد بهنجار.مجله دانشگاه علوم پرشکی و خدمات بهداشتی درمانی سبزوار،دوره17،شماره3، 189- 195
منابع لاتین:
-Achenbaum, W. A. (2012). This chronic patient becomes a humanistic patient who helps clinicians. Journal of Pain and Symptom Management, 44 (5):784 – 78.
-Ayshybashy et al (2010) in their study to examine how to improve resiliency in children and adolescents with cancer began in Japan.
– Alavee A. Management and organization psychology. Tehran: Pisheen Publication; 1995.
– Barnhofer T, Crane C, Hargus E, Amarasinghe M, Winder R, & Williams JMG. Mindfulness-based cognitive therapy as a treatment for chronic depression: A preliminary study. Behaviour Research and Therapy ,2009 .
– Brodrick, D. A., & Sawyer, S. M. (2003). Adolescent resilience: a conceptual analysis. Journal of Adolescent, 26, 1-11.
– Benard.B.(1991).Fostering resiliency in kids:Protective factors in the family school and community.San Francisco:far west laboratory for Educational Research and Development.
– Benard, B (2002). From Risk To Resiliency: What Schools Can Do. Resiliency association. P. 19-29.
– Benard.B.(1991).Fostering resiliency in kids:Protective factors in the family school and community.San Francisco:far west laboratory for Educational Research and Development.
– Benard, B (2002). From Risk To Resiliency: What Schools Can Do. Resiliency association. P. 19-29.
– chiesa A, Serretti A. Mindfulness based cognitive therapy for psychiatric disorders: A systematic review and meta-analysis. Psychiatry Research (2010), doi:10.1016/j.psychres.2010.08.011
-Charney.D.(2004).Psychology mechanisms of resilience and Vulnerabitily:Implications for successful adaption to extreme stress.American journal of psychology.161.
-Connor, Assessment of resilience in the aftermath of trauma. Journal of Clinical. Psychiatry, 2006: 67 (2), 46-9.
– Conner, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: The Conner-Davidson Resilience Scale (CD-RISC). Depression and Anxiety, 18, 76-82.
– Crane R. Mindfulness-Based Cognitive Therapy. First pub.2009
– Chiesa A, & Serretti A.A systematic review of neurobiological and clinical features of mindfulness meditations .Cambridge University Press. 2009,
– Carighead, W. E., (2003) Behavioral & cognitive Behavioral psychotherapy. In G. Stricker & T. A. Widiger (vol. Eds.) & I. B. Weiner (Editor in chief)
Handbook of psychology vol. 8, Clinical Psychology. NJ: Jone Wiley, & Sons.
-Cheavens, J.S.؛ Feldman, D.B.؛ Gum, A.؛ Michael, S.T. & Snyder, C.R. (2005). Hope therapy in a community sample: A pilot investigation. Social Indicators Research, 77.
-Charney.D.(2004).Psychology mechanisms of resilience and Vulnerabitily:Implications for successful adaption to extreme stress.American journal of psychology.161.
-Connor, Assessment of resilience in the aftermath of trauma. Journal of Clin
ical. Psychiatry, 2006: 67 (2), 46-9.
– Conner, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: The Conner-Davidson Resilience Scale (CD-RISC). Depression and Anxiety, 18, 76-82.
– Conner, K. M., & Davidson, J. R. T. (2003). Development of a new resilience scale: The Conner-Davidson Resilience Scale (CD-RISC). Depression and Anxiety, 18, 76-82.
-Dezutter, J., Casalin, S., Wachholtz, A., Luyckx, K., Hekking, J., & Vandewiele, W. (2013). Meaning life: An important factor for the psychological well being of chronically ill patients? Journal of Rehabilitation Psychology, 58.341 – 334 (4).
– Doyle E. Christine’s work and organizational psychology:
An introduction with attitude. New York: Taylor and Francis Group; 2009.
– Ferguson P. Relationships of age and gender to hope and spiritual well-being among and adolesents with cancer journal of pediatric 2006; 77: 123-34.
-Feldman, D. B., & Snyder, C. R. (2005). Hope and the meaningful life: Theoretical and empirical associations between goal-directed thinking and life meaning. Journal of Social & Clinical Psychology, 24 (3): 401– 421.
-Jakson.D.Fritko.A.&Edenborough.M.(2007). Personal resilience as a strategy for surviving and thriving in the face of workplace adversity:A literure review. journal of Advanced Nursing.
-Godfrin K.A, Heeringen C.V. The effects of mindfulness-based cognitive therapy on recurrence of depressive episodes, mental health and quality of life: A randomized controlled study. Behaviour Research and Therapy. 2010 ;48. 738-746
– Garmezy, N., & Masten, A. (1991). The protective role of competence indicators in children at risk. In E. M. Cummings, A. L. Green, & K. H. Karraki (Eds.), Life span developmental psychology: Perspectives on stress and coping (pp. 151-174). Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
– Garmezy, N., & Masten, A. (1991). The protective role of competence indicators in children at risk. In E. M. Cummings, A. L. Green, & K. H. Karraki (Eds.), Life span developmental psychology: Perspectives on stress and coping (pp. 151-174). Hillsdale, NJ: Lawrence Erlbaum Associates.
۴-۱-۳- توزیع آماری نمونه بر حسب سنوات خدمت ۵۲
۴-۱-۴- توزیع آماری نمونه بر حسب سن ۵۳
۴-۲- بررسی توصیفی مؤلفه های پرسشنامه مدیریت استعداد ۵۴
۴-۳- آمار استنباطی: تجزیه و تحلیل سؤالات پژوهش ۵۷
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه ۶۴
۵-۲- جمع بندی ۶۴
۵-۳- بحث و تفسیر یافته های پژوهش ۶۴
۵-۴- پیشنهادات ۷۲
۵-۴-۱- پیشنهادات کاربردی ۷۲
۵-۴-۲- پیشنهادات پژوهشی ۷۵
فهرست منابع
منابع فارسی: ۷۸
منابع لاتین: ۸۲
فهرست جداول و نمودار صفحه
شکل شماره (۲-۱): مدل مفهومی پژوهش (منبع: مدیریت استعداد (فیلیپس و راپر، ۲۰۰۹) عملکرد کارکنان اچیو (هرسی و گلداسمیت، ۲۰۰۳) .
جدول (۳-۱): تطبیق سوالات پرسشنامه مدیریت استعداد با مؤلفه های آن ۴۶
جدول (۳-۲): تطبیق سوالات پرسشنامه عملکرد کارکنان با مؤلفه های آن ۴۶
جدول شماره (۳-۳): پایایی خرده مقیاس مدیریت استعداد ۴۷
جدول شماره (۳-۴): پایایی خرده مقیاس مدیریت استعداد ۴۸
جدول (۴- ۱). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت ۵۰
نمودار (۴- ۱). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب جنسیت ۵۱
جدول (۴-۲). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات ۵۱
نمودار (۴-۲). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب تحصیلات ۵۲
جدول (۴-۳). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سنوات خدمت ۵۲
نمودار (۴-۳). توزیع فراوانی پاسخ دهندگان بر حسب سنوات خدمت ۵۳
جدول (۴-۴) : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه برحسب سن ۵۳
نمودار (۴-۴) : توزیع فراوانی و درصد گروه نمونه برحسب سن ۵۴
جدول (۴-۵): مقایسه میانگین و انحراف عوامل مدیریت استعداد بانک رفاه شهر تهران ۵۵
نمودار (۴-۵): مقایسه میانگین مدیریت استعداد بانک رفاه شهر تهران ۵۵
جدول (۴-۶): مقایسه میانگین و انحراف عوامل عملکرد کارکنان بانک رفاه شهر تهران ۵۶
نمودار (۴-۶): مقایسه میانگین عملکرد کارکنان بانک رفاه شهر تهران ۵۶
جدول شماره (۴-۷) آزمون کالموگراف- اسمیرنف مبنی بر نرمال بودن داده ها ۵۷
جدول(۴-۸): رگرسیون تک متغیره تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران ۵۸
جدول (۴-۹): مقایسه میانگین وضعیت موجود مدیریت استعداد شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران با میانگین فرضی ۳ ۵۸
جدول (۴-۱۰): مقایسه میانگین وضعیت موجود عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران با میانگین فرضی ۳ ۵۹
جدول (۴-۱۱): رتبه بندی هر یک از ابعاد مدیریت استعداد در بانک رفاه ۵۹
جدول(۴-۱۲): رگرسیون تک متغیره تأثیر جذب استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران ۶۰
جدول(۴-۱۳): رگرسیون تک متغیره تأثیر کشف استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران ۶۱
جدول(۴-۱۴): رگرسیون تک متغیره تأثیر توسعه و بهسازی استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران ۶۱
جدول(۴-۱۵): رگرسیون تک متغیره تأثیر حفظ و نگهداشت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران ۶۲
فصل اول:
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه:
توجه به کارکنان به عنوان بزرگترین و مهم ترین سرمایه و دارایی سازمان، طی دو دهه اخیر رشد زیادی داشته است. بسیاری از تحولات در سالهای اخیر که در قالب عدم تمرکز نظام مدیریت، کاهش لایه های سازمانی، مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری و امور مشابه پدید آمده اند، به دلیل دگرگونی نگرش سازمانها نسبت به نیروی کار و رهایی کارکنان سازمان از تعریف کهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی می باشد(دولان و شولر، ۱۳۸۴).
عملکرد، یکی از موضوعاتی است که سالها مورد توجه بسیاری از محققین حوزه های مدیریت منابع انسانی، روانشناختی سازمانی صنعتی و رفتار سازمانی قرار گرفته است. ارزیابی عملکرد بخش مهمی از زندگی سازمانی است چرا که می تواند راهکارهایی را برای حل مشکلات عملکردی منابع انسانی، دستیابی به اهداف سازمانی، مدیریت پاداش و جبران خدمت، برقراری نظم و انضباط و همچنین از کار برکنار کردن افراد کم کار را فراهم نماید(کاظمی، ۱۳۸۴).
توجه به کارکنان و در راس آن عملکرد کارکنان به عنوان بزرگترین و مهم ترین سرمایه سازمان، پدیدهای است که در طول چند دهه اخیر رشد فراوانی داشته است. بسیاری از تحولات سال های کنونی که در قالب نامتمرکز کردن نظام مدیریت و کارگردانی، کاهش لایه های سازمانی، مشارکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری و اموری از این دست پدید آمده اند، جملگی دلیل این است که نگرش سازمانها نسبت به نیروی کار دگرگون شده و کارکنان سازمان از تعریف کهنه و نارسای دوره پس از انقلاب صنعتی رها شده و با تعریف تازه منابع پرارزش شناخته می شوند(اژه ای و همکاران، ۱۳۸۸).
از طرف دیگر سازمان های هزارهی سوم، از مفهومی به نام سرمایهی انسانی یاد می کنند. توسعهی منابع انسانی به عنوان راز ماندگاری بنگاه ها تلقی می شود و مهم ترین چالش در عرصه ی کسب و کار، دیگر تنها موضوع فناوری نیست؛ بلکه بهره مندی از نیروی انسانی هوشمند و سرمایهی انسانی مستعد، راز اصلی رویارویی با چالش هاست. در دنیای امروز کسب وکار، مدیریت توسعه ی منابع انسانی دیگر تنها مرکز هزینه کردن نیست؛ بلکه هم راستا با محیط رقابتی، سازمان ها، برای سود بیشتر و کاهش هزینه ها با بهره مندی از رویکرد مدیریت استعدادها ، تنوع کارکنان و تنوع آموزش ها، سعی در ایجاد ارزش افزوده برای سرمایه ی خود دارند. امروزه، مهم ترین دغدغهی مدیران توسعهی منابع انسانی، حفظ و توسعه استعداد های سازمانی است و مدیریت استعدادها در خوشنام کردن سازمان ها تأثیری حیرت انگیز داشته اند. بنابراین ، نیروی انسانی را باید به عنوان مهم ترین سرمایهی یک سازمان دانست که نقش کلیدی و مهمی در دستیابی سازمان به اهدافش دارد (نوع پسند اصیل و همکاران، ۱۳۹۳).
پژوهشهای زیادی تا بحال در مورد عملکرد کارکنان صورت گرفته است و هر کدام از زاویه ای به این متغیر پرداخته اند اما پژوهش های محدودی در مورد مدیریت استعداد و تأثیر آن بر عملکرد کارکنان صورت گرفته است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران می پردازد.
در فصل حاضر به کلیات پژوهش پرداخته شده است. در این راستا به ترتیب به بیان مسأله، اهمیّت و ضروت پژوهش، اهداف وسؤالات پژوهش و در پایان به بیان تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد استفاده در پژوهش پرداخته ایم.
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
۱-۲- بیان مسئله:
بانکها به عنوان بخشی از نظام اقتصادی که نقش فعالی در برنامه های توسعه کشور دارند، در طی سالهای گذشته با چالشهای فراوانی روبرو بوده اند که مهمترین آنها گسترش دامنه رقابت بین بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری و افزایش سطح دانش و آگاهی مشتریان و به تبع آن تغییر در انتظارات و نیازهای مشتریان بوده است. بنابراین بانکها باید با شناسایی دقیق عوامل موثر بر جلب رضایت مشتری، سیستمهایی را در جهت جلب مشتریان و در نهایت ایجاد وفاداری هدایت و اجرا نمایند (ونوس و صفائیان، ۱۳۸۴، ص ۲۲).
بانکها همچون سایر مؤسسات در معرض تغییر دگرگونیهای زیادی قرار دارند و بنا به شرایط موجود برای بقاء وسودآوری، باید تلاش خود را در جهت حذف موانع و کاستی ها و پیروی از شیوه های نوین بازاریابی و اتخاذ روش های نو و سازنده به کار گیرد(تیلور، ۲۰۰۴، به نقل از صادقی و همکاران، ۱۳۹۱). علاوه بر این طی دهه گذشته، بخش خدمات مالی دستخوش تغییرات شدیدی شده است که در نتیجه محیطی با رقابت شدید و رشدی اندک در میزان تقاضای اولیه به وجود آمده است. در چنین محیطی، رویدادهای مربوط به ارتباطات تعهدآور و موروثی بین مشتری و بانک مورد معامله، به گونه ای فزاینده در حال کاهش است و بانکها در حال طراحی استراتژی هایی برای جذب وحفظ مشتریان هستند (پریتچارد، ۲۰۰۳، به نقل از همان). زمانی بانک ها می تواند به این مهم دست یابند که به عملکرد کارکنان و توسعه منابع انسانی خود توجه کنند.
عملکرد کارکنان همواره اثر قابل ملاحظه ای بر فعالیت های سازمان می گذارد (آذر و دانشور، ۱۳۸۶). وقتی صحبت از عملکرد می شود نتیجه ی کار به دست آمده به ذهن مبتادر می گردد. در زمینه ی عملکرد، عده ای عملکرد را برای نتیجهی کار به کار می برند (سلطانی، ۱۳۸۷). عملکرد عبارت است از معیار پیش بینی یا معیار وابسته کلیدی در چهارچوبی که ارائه می دهیم، این چهارچوب به عنوان وسیله ای برای قضاوت در مورد افراد، گروه ها و سازمانها عمل می کند(آندرو،۱۹۹۸، به نقل از صالحی کردآبادی، ۱۳۸۹). فرهنگ انگلیسی آکسفورد عملکرد را به عنوان« اجرا، به کار بستن، انجام دادن هرچیز منظم یا تعهد شده تعریف می کند. این تعریف علاوه بر اینکه در ارتباط با ستاده ها و بروندادها است، بلکه نشان می دهد که عملکرد مرتبط با انجام کار و هم چنین نتاج حاصله می باشد. بنابراین عملکرد را می توان به عنوان رفتار تلقی کرد(حقیقی و همکاران، ۱۳۸۸). محققان می خواهند بدانند چه عواملی موجب افزایش اثر بخشی و عملکرد فرد، گروه و یا سازمان می شود(افجهای،۱۳۸۰). یکی از عواملی که بر عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد، بکارگیری مدیریت استعداد در سازمان می باشد.
بررسی های اخیر نشان می دهند که شمار زیادی از سازمان های بزرگ، با مشکل کمبود شدید افراد مستعد روبهرو می باشند. اسپارو و هیل تراپ (۱۹۹۹) با بررسی مشکلات در حال رشد مربوط به کمبود استعدادها در بیشتر کشورهای اروپایی، نتیجه گرفته اند که در قرن بیست ویکم نیاز به افرادی که دامنه ی گسترده ای از مهارت ها و توانایی های مورد نیاز برای مقابله با نیازهای پیش بینی نشده ی شرکت ها را داشته باشند، رو به گسترش است. شرکت های سراسر جهان برای دست یابی به استعدادها، خود را درگیر رقابت با دیگران می نمایند .از این رو، کسب وکارها باید توانایی شناخت افراد با استعداد، ارائه آموزش لازم به آنها و حفظ و نگهداری کارکنان با ارزش را برای بلندمدت داشته باشند و برای این امر راهبرد هایی را در نظر بگیرند (به نقل از مک کالی و ویکفیلد[۱]، ۲۰۰۶).
مدیریت استعداد به عنوان فرایندی پویا و سیستماتیک برای شناسایی، توسعه و حفظ استعداد تعریف می شود. در تعریفی دیگر مدیریت استعداد جذب، شناسایی، توسعه، درگیری، نگهداری و به کارکیری سیستمیک افراد با پتانسیل های بالا یعنی کسانی که دارای ارزش خاصی برای سازمان هستند، در نظر گرفته می شود(دیویس و دیویس[۲]،۲۰۱۰).
اگرچه مروری بر تحقیقات انجام شده در این حوزه نشان می دهد که مدیریت استعداد یک شاخه علمی در حال رشد است، اما اثربخشی مدیریت استعداد و ارزش آفرینی آن هنوز به درستی بیان نشده است. علاوه بر این، تعداد مطالعات در رابطه با راهبرد های مدیریت استعداد و عملکرد کارکنان بسیار اندک است و به همین دلیل هنوز برای این پرسش که راهبرد مناسب برای تأثیر موفق بر عملکرد سازمانی کدام است؟ پاسخ مشخصی به دست نیامده است (لاولر[۳]، ۲۰۰۸).
با توجه به موارد گفته شده، پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران خواهد بود. نتایج این پژوهش اطلاعات و دانش لازم را در زمینه مدیریت استعداد به عنوان عاملی جهت کنترل عملکرد کارکنان در اختیار مدیران و کارشناسان قرار می دهد.
۱-۳- اهداف تحقیق:
الف) هدف اصلی
تعیین تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
اهداف فرعی
۱- تعیین وضعیت مدیریت استعداد شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۲- تعیین وضعیت عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۳- اولویت بندی هر یک از ابعاد مدیریت استعداد در بانک رفاه
۴- تعیین تأثیر جذب استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۵- تعیین تأثیر کشف استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۶- تعیین تأثیر توسعه و بهسازی استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۷- تعیین تأثیر حفظ و نگهداشت استعدادها بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران
۱-۴- اهمیت و ضرورت تحقیق:
طی سال های اخیر تغییر و تحولات زیادی در عرصه سیستم بانکی کشور رخ داده است. رقابت میان بانک ها روز به روز تنگ تر می شود و بانک های دولتی و تعداد زیادی بانک خصوصی و موسسات اعتباری هر یک تلاش می کنند تا سهم بیشتری از بازار را بدست آورند. پس به دنبال اتخاذ روش ها وشیوه های بهتر برای ارائه خدمات متنوع تر هستند تا مشتریان بیشتری را جذب نموده و سود آوری خود را افزایش دهند. اما اکثر آنها از عنصری که می تواند به عنوان مزیت برتر در میان رقبا، موجب موفقیت آنها شود غافل مانده اند. نیروی انسانی و رضایت شغلی همان حلقه گمشده ای است که برای تحقق اهداف و پیشرفت بانک لازم و ضروری است. در واقع کارکنان یکدل و با انگیزه هستند که موجب کامیابی بانک و یا سرازیر شدن بانک به سوی شکست می شوند. پس توجه شایسته و مناسب به کارکنان برای پرورش نیروی توانمند، علاقمند به کار، پویا و خلاق می تواند موفقیت هر بانک را رقم بزند.
پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد
یکی از دغدغه های اصلی مدیران سازمان های کوچک و بزرگ، عملکرد کارکنان است. سازمانها سالانه مبالغ عظیمی برروی منابع انسانی خود سرمایه گذاری می کنند تا از این راه بتوانند کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت، افزایش انعطاف پذیری، افزایش رضایت مشتری و بهبود کلی عملیات را بدست آورند. اما همواره نگرانی مجریان برنامه های توسعه در بخش خصوصی این است که آیا این سرمایه گذاری ها در عمکرد شرکت موثر است. در واقع می توان گفت که بقا و تداوم فعالیت سازمان ها و مؤسسات به چگونگی کارایی و اثربخشی عملکرد کارکنان بستگی دارد. تحولات بنیادین در عرصه سازمان ها در دهه های اخیر چنان پرشتاب بوده است که مدیریت سازمان ها را پیچیده تر از قبل کرده است. نیروی انسانی در هر کشوری بزرگترین سرمایه و منبع موجود سازمانهاست. نیروی انسانی در هر کشوری توان تغییر در ساختار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … را دارد (ناظم و حمودی، ۱۳۸۵). عوامل زیادی بر عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد، که یکی از آنها، مدیریت استعداد است.
می توان گفت که در حال حاضر کشف، جذب و نگهداری کارکنان اصلی ترین عامل رقابت بین شرکت ها و سازمان ها محسوب می شود و در حقیقت استعدادها و مهارت ها کارکنان است که مورد توجه جدی آنها قرار دارد، چرا که تنها در این صورت سازمان ها می توانند از متوسط سهم بازاری فراتر رفته و به سودهای کلان دست یابند. این سرمایه های دانشی، همانند دارایی ها و سرمایه های ملموس دوران صنعتی از قبیل تجهیزات، موجودی کالاها و …. نمی باشند، بلکه سرمایه های دانشی و فکری، دانش و تجربه هریک از کارکنان سازمان را شامل می شود،که باید به طور خاصی اداره و هدایت شوند. در این راستا مطرح شدن مفهوم مدیریت استعداد نیز که در سال های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و دانشمندان رشته های مختلف به خصوص صاحبنظران مدیریت قرار گرفته، استفاده موثر و اثربخش از سرمایه های دانشی، استعداد ها و مهارت های اعضای سازمان می باشد. به بیان دیگر به کارگیری فرایندهای مدیریت استعداد در سازمان، از تلف شدن و به هدر رفتن ظرفیت های دانشی، استعدادها و مهارت های کارکنان جلوگیری کرده و آنها را در راستای اهداف و رسالت سازمان هدایت می کند. علاوه بر این مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی و نگهداشت، پرورش و توسعه استعدادها و مهارت های کارکنان دارای پیامدها و اثرات فراوانی از جمله عملکرد کارکنان می باشد. بنابراین در صورتی که هریک از فرایندهای مدیریت استعداد – جذب، نگهداشت و توسعه استعداد- در سازمان به طور مناسبی عملی شود، عملکرد کارکنان افزایش خواهد یافت (زارع خلیلی و چوپانی، ۱۳۸۹).
تحقیقات زیادی موجود است که به ارتباط بین استعداد و عملکرد کسب وکار شرکت اشاره می کند و معتقد است که این کار باعث افزایش سرمایه گذاری در جذب استعداد شده است. چرا که مدیریت استعداد به دنبال شناسایی و تمایز استعدادهای سازمانی برای تحقق و تعالی عملکرد سازمانی است. شویر(۲۰۰۴) تأکید دارد که در اقتصاد امروز استعداد مهم ترین جزء موفقیت است. اما هیچ فرمول دقیقی در این خصوص وجود ندارد که بتوان آن را ارزیابی نمود و تأثیر آن را به طور صریح نشان داد. اما با این حال شناسایی و تمایز کارکنان مستعد، ارزیابی عملکرد و قابلیت های کارکنان درون یک سازمان و استفاده از این دانش به منظور تخصیص، ارتقای مناسب حقوق و دستمزد و توسعۀ افراد، ضروری است. این تحقیق از این نظر حائز اهمیت است که ما قصد داریم دو مفهوم مدیریت استعداد و عملکرد کارکنان را در ارتباط با هم مورد بررسی قرار دهیم و با مشخص کردن رابطه ای که بین آنها وجود دارد بتوانیم نتیجه گیری کنیم که با فراهم کردن محیط مناسبی برای یک متغیر همزمان محیط مناسبی برای رشد متغیر دیگر ایجاد می شود. بر این اساس موضوع مدیریت استعداد از نظر اهمیت در رده موضوعات مهم بانک رفاه کارگران تلقی شده و در این پژوهش بررسی مولفه های مدیریت استعداد مورد سنجش قرار می گیرد و با عنایت به نقش عملکرد کارکنان در تحقق عملکرد سازمانی مطلوب، عملکرد کارکنان نیز مورد بررسی قرار می گیرد.
امید می رود با روشن شدن و شناسایی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان به گسترش آگاهی و درک در این زمینه کمک شود. همچنین انجام این پژوهش به دست اندرکاران و ذی نفعان این حوزه کمک می کند که با مدنظر قرار دادن این فاکتورها و عوامل و کنترل مداوم شاخص های آن در سازمان مربوطه بتوانند عوامل کلیدی و موثر در بهبود مدیریت استعداد را تشخیص داده و با بهره گرفتن از آن عوامل، موجبات بهبود عملکرد کارکنان را فراهم آورند و از این راه، هر چه بیشتر از توانمندی های بالقوه کارکنان در ارائه خدمات به افراد جامعه استفاده کنند و باعث افزایش عملکرد کارکنان گردند.
۱-۵- فرضیات تحقیق:
پیشینهی تحقیق
تا کنون علما و دانشمندان بسیاری به بررسی فرق مختلف اسلام عموماً و به فرقهی ضالهی وهابیت خصوصاً همت گماشتند و وجوه اشتراک و اختلاف آنان را با سایر مذاهب یادآور شدند لیکن بررسی چگونگی تأثیرپذیری وهابیت از اسرائیلیات کار جدید و تازهای است که این حقیر درصدد ارائه و تبیین آن می باشم.
جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق
در منابع اسلامی همیشه ذکری از اسرائیلیات بوده است لیکن بسیاری از افراد وجه تسمیه این اصطلاح و نیز محتوای اسرائیلیات را نمیدانند و از خطرها و پیامدهای سوء این روایات جعلی و کاذب بیخبر میباشند. از این رو برآنیم به معرفی اسرائیلیات و تأثیرگذاری آنها در اعتقادات وهابیان بپردازیم.
ضرورت تحقیق
نقل و نگارش أحادیث و روایات پیامبر(ص) از آن جا که تأثیرگذاری فوقالعادهای بر رفتار و کردار مسلمانان دارد، حائز اهمیت فراوان است بنابراین صحت و سقم این روایات و دانستن میزان اعتبار آن بسیار ضروری به نظر می آید لذا معرفی أهل کتاب و مسلمان نماها نقش بسزایی در شیوه برخورد مسلمانان با احادیث ذکر شده از سوی اهل کتاب و مسلمان نماها ایفا مینماید.
اهداف تحقیق
راه های تأثیرپذیری وهابیت از اسرائیلیات.
تعریف اسرائیلیات و ماهیت اسرائیلیات.
معرفی مروّجان فرهنگ اسرائیلیات (اهل کتاب و مسلمان نماها)
سوال اصلی تحقیق
۱-اسرائیلیات چگونه و از چه راه هایی وارد منابع اسلامی (تفاسیر) شدند و بر وهابیت تأثیر گذاشتند؟
سوالات فرعی تحقیق
وهابیت در مبانی اعتقادی خویش پیرو چه کسانی میباشند؟
پیامدهای اسرائیلیات کدامند؟
عوامل عمده نفوذ اسرائیلیات در منابع اسلامی کدامند؟
فرضیه های تحقیق
اسرائیلیات از طریق اهل کتاب و مسلمان نماها و نیز کتابهایی همچون السنـﺔ و التوحید وارد منابع اسلامی شدند و بر وهابیت تأثیر گذاشتند.
وهابیت در مبانی اعتقادی خویش پیرو آن دسته از یهودیانی که به نظریهی تجسیم در برخورد با صفات خبری خداوند معتقد هستند، میباشند، خدشهدار کردن سیمای اسلام و مسلمانان و انحراف مسلمانان در عقاید خویش از آثار و پیامدهای اسرائیلیات هستند، تشویق خلفا در عصر بنی امیه مخصوصاً در زمان خلافت خلیفه دوم و ممنوعیت از نقل و نگارش حدیث از عوامل عمده نفوذ اسرائیلیات در منابع اسلامی به شمار میروند.
کاربرد تحقیق
سندی برای نشان دادن میزان اعتبار أحادیث و روایات از سوی اشخاص مختلف خواهد بود و از خطرهای احتمالی اسرائیلیات در هنگام استفاده از احادیث و روایات جعلی اهل کتاب در تفاسیر پرده بر میدارد.
روش تحقیق
جمع آوری و تدوین اطلاعات به صورت کتابخانهای و نیز استفاده از سایتها و وبلاگهای اینترنتی نیز در دستور کار نگارنده بوده است.
فصل اول:کلیات و مفاهیم اسرائیلیات
واژه اسرائیلیات در لغت
اسرائیلیات جمع اسرائیلیه است و در اینکه ریشه آن عربی یا از واژگان وارداتی زبان عربی است، اختلاف نظر است؟ بعضی آن را واژهای عبری دانسته اند که به معنای «پیروزی بر خدا» است.
این کلمه مرکب از دو جزء است؛ واژه «اسرأ» به معنای پیروزی و چیره شدن و واژه «ئیل» به معنای قدرت تام و تمام بنابراین، «اسرائیل» یعنی چیره شده و پیروز آمده بر قدرت کامل یعنی خداوند تعالی. بنا بر عقیده یهودیان، پس از پیروزی حضرت یعقوب در پیکار با خداوند به وی لقب «اسرائیل» داده شد[۱]. نظر دیگر این است که: «اسرائیل» از نظر لغوی به معنای بنده و برگزیده خدا[۲] و هم معنای عبدالله است[۳]. بعضی هم احتمال دادهاند کلمه اسرائیل عبری نبوده بلکه عربی و برگرفته از عبارت «سبحان الذی اسری بعده» باشد[۴].
واژه اسرائیلیات در اصطلاح
اسرائیلیات در اصطلاح به روایتهای برگرفته شده از یهود و نصاری گفته می شود که در میان امتهای گذشته جاری بوده است[۵] به جهت غلبه جانب یهودی این روایات بر جانب نصرانی آنها، اسم اسرائیلیات بر آن نهادهاند. غالب این داستانها خرافی و بیاساساند[۶].
تعاریف مختلف از اسرائیلیات:
«فان فلوتن» در تعریف اسرائیلیات میگوید:
علمای اسلام واژه اسرائیلیات را بر تمامی عقاید غیر اسلامی خصوصاً آن دسته از عقاید و افسانهها و خرافاتی که یهود و نصاری از قرن اول هجری در دین اسلام وارد کرده اند، اطلاق مینمایند.[۷]
دکتر آل جعفر نیز میگوید:
در اصطلاح مفسران و محدثان، اسرائیلیات، شامل داستانهای خرافی و اساطیری می شود که وارد احادیث و تفاسیر اسلام گردیدهاند، گرچه منشا آنها یهودی یا مسیحی نباشد.[۸]
یکی دیگر از محققان مینویسد:
اسرائیلیات، اصطلاحی است که اندیشمندان مسلمان آن را بر مجموعه اخبار و قصههای یهودی و نصرانی اطلاق مینمایند که بعد از ورود جمعی از یهودیان و مسیحیان به دین اسلام و یا تظاهر آنها به مسلمانی وارد جامعه اسلامی گردیده است.[۹]
دکتر محمد حسین ذهبی در معنای اسرائیلیات تعریف جامعی ارائه کرده و میگوید:
واژه اسرائیلیات گرچه ظاهراً نشانگر نفوذ یهود در تفاسیر میباشد لیکن مقصود ما از اسرائیلیات مفهومی گستردهتر و فراگیرتر از این است و آن عبارتست از تأثیرپذیری تفاسیر از فرهنگ یهودی و مسیحی و غلبه رنگ این دو فرهنگ و مانند آنها بر تفاسیر اما از آنجا که از صدر اسلام تا زمان عالمگیر شدن آن همواره یهودیان بیش از سایران با مسلمانان معاشرت داشته و از نظر تعداد هم بیش از همقطاران خود بودند، بدین جهت در مقایسه با مسیحیت و سایر فرقه ها بیشترین تأثیر را در تفاسیر (و سایر منابع اسلامی) برجای میگذارند.[۱۰]
اقسام اسرائیلیات
اسرائیلیات به لحاظ محتوا، درستی و کیفیت نقل به انواع متعددی تقسیم شده است که هر یک حکمی خاص دارد. ابن تیمیه، این روایات را بر اساس صدق و کذب به سه دسته تقسیم می کند:
روایاتی که درستی آنها معلوم است و شاهدی بر صدق آنها وجود دارد.
روایاتی که نادرستی آنها معلوم است و شاهدی بر کذب آنها وجود دارد.
روایاتی که بر درستی و نادرستی آنها دلیل وجود ندارد و اسلام درباره آنها سکوت کرده است.وی قسم اول میپذیرد و قسم دوم را مردود شمرده، درباره قسم سوم میگوید: این روایات را نه میپذیرم و نه رد می کنم؛ ولی نقل آنها برای استشهاد جایز است.[۱۱]
ذهبی در تقسیمی این روایات را به صحیح، ضعیف و موضوع تقسیم می کند و در تقسیمی دیگر میگوید: اسرائیلیات موافق با اسلام یا مخالف با آن است، یا اسلام درباره آن سکوت کرده است. وی در تقسیم سوم آورده است: این روایات یا به عقاید یا به احکام مربوط می شود یا از قبیل موعظه و حوادث تاریخی است.[۱۲]
سپس درباره این اقسام مینویسد: آنچه با شریعت اسلام موافقت دارد، پذیرفتنی و نقل آن جایز است و آنچه با شریعت اسلام مخالفت دارد، مردود و نقل آن حرام است و آنچه اسلام درباره آن سکوت کرده، نه قابل تصدیق و نه شایسته تکذیب است اما نقل آن اشکالی ندارد زیرا غالب روایات این قسم به قصص و اخبار تاریخی مربوط می شود و با عقاید و احکام ارتباطی ندارد تا نقل آن جایز نباشد.[۱۳]
تقسیم بهتری که میتوان در این باره مورد توجه قرار داد این است که روایات اسرائیلی، یا به طور شفاهی نقل شده چنان که بیشتر منقولات کعب الأحبار، ابن منبه، ابن سلام و امثال آنان چنین است یا شفاهی نبوده بلکه در کتابهای عهدین وجود دارد چنان که بیشتر آنچه از اهل بیت (ع) در مقام احتجاج اهل کتاب به آن استناد شده، از این قبیل است.
بیشتر منقولات شفاهی- اگر نگوییم همه آنها- مطالبی ساختگی است که هیچ اصل و اساسی ندارد و منشاء آن، شایعات عوام و ساختگی است. بدین جهت نمیتوان آنها را پذیرفت؛ اما قسم دوم به سه دسته تقسیم می شود: یا در اصول و فروع با شریعت اسلام موافق است که این قسم را میپذیرم؛ مانند آنچه در مزامیر آمده است: متوکلان و امیدواران به پروردگار، وارث زمین خواهند شد[۱۴] و قرآن این مطلب را تصدیق کرده است: « وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ ».[۱۵] یا با شریعت اسلام مخالف است که آن را ترک میکنیم؛ مانند آنچه در سفر خروج آمده که میگوید: هارون، خود گوسالهای را برای پرستش بنی اسرائیل ساخت نه سامری.[۱۶]
این مطلب با هدف خداوند از ارسال رسولان و آیات قرآن در تضاد است[۱۷] که میگوید: «فَکَذالِکَ اَلقَی السَامِریَ فَاَخرَج لَهُم عِجلاً جَسَدًا لَهُ خوارّ فَقالوا هذا الهُکُم و اِلهَ موسی…»[۱۸] اما آنچه را اسلام درباهاش سکوت کرده، نه میپذیریم و نه رد میکنیم و شاید سخن پیامبر که فرمود: اهل کتاب را نه تصدیق کنید و نه تکذیب[۱۹] به همین قسم ناظر باشد زیرا آنان حق و باطل را به هم آمیختهاند که اگر آنان را در این امور تصدیق کنیم، ممکن است باطل باشد و اگر تکذیب کنیم ممکن است حق باشد بنابراین در این گونه موارد احتیاط و طبق قواعد نقل حدیث عمل میکنیم.[۲۰]
پیدایش اسرائیلیات
در علت این که چرا روایات یهودی بیشتر از ادیان دیگر وارد اسلام شده بحث مجزایی بوده که در این مختصر، مجالی برای آن نیست؛ اما به صورت مختصر میتوان گفت مسیحیان جز برخی مفاهیم اساسی دینی، تنها در موضوعاتی چون داستان حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع) و نیز داستان اصحاب کهف، مطالبی جذاب برای مسلمانان داشته اند و طبیعی است که محافل و تعالیم آنان در بسیاری از مسائل، برای پرسشگران مسلمان کششی نداشته است. از آنجا که یهودیان بر پایه کتب عهد عتیق و دیگر منابع دینی خود، درباره بسیاری از قصههای مطرح شده در قرآن کریم و حدیث نبوی، سابقه ذهنی و آشنایی تفصیلی داشته اند و افزون بر آن، ارتباط جمعیتهای یهودی ساکن در شبه جزیره با اعراب مسلمان شده، ارتباطی نزدیک بوده است، این تأثیرپذیری، درباره یهود بیشتر مصداق داشته است. ادیان وگروههای دیگر نیز قدرت ومجال چندانی در ورود به بحثهای تفسیری و روایی نداشتند و تنها در عواملی؛ چون فلسفه، طب و… میان مسلمانان جایی پیدا کرده اند که ارتباطی بین آنها و بحث ما وجود ندارد.
آغاز روایات اسرائیلی را میتوان از همان سالهای نخستین دانست البته گسترش آن در دوران تابعان بوده است. در این دوران بسیاری از اسرائیلیات وارد تفسیر شده؛ زیرا در آن زمان تعداد زیادی از اهل کتاب اسلام آوردهاند، ولی ذهن آنان همچنان از داستانها و افسانه های پیشینیان درباره پیدایش خلقت، اسرار آفرینش، آغاز حیات موجودات، أخبار امتهای گذشته، سرگذشت پیامبران و قصهها و افسانه های بسیاری که در تورات و دیگر کتابها آمده است، انباشته بود. عامه مردم اشتیاق داشتند تا جزئیات آنچه رادر قرآن به گونه سربسته مطرح شده است بشنوند؛ خصوصاً اموری که به سرگذشت یهود و نصاری مربوط میشد و در کتب عهدین از آن یاد شده بود؛ از این رو، مسلمانان به داستانهای اینان گوش فرا میدادند؛ در نتیجه تعداد زیادی از این اسرائیلیات را بدون پروا و بی هیچ بررسی، تفاسیر گنجاندند.[۲۱]
کتابهای تفسیری و اسرائیلیات
متأسفانه کتابهای تفسیری آکنده از این نوع روایات است و بسیاری از مفسران در مقام تفسیر برخی از آیات مربوط به چگونگی آفرینش یا تاریخ گذشتگان و یا پدیدههای غیبی که از نظرها پنهان است، این روایات را نقل کرده اند و آن را به عنوان تفصیلی بر اجمال قران یا حتی به عنوان اطلاع رسانی آوردهاند. این آفت، هم دامنگیر مفسران اهل سنت شده هم مفسران شیعه، البته مفسران اهل سنت سهم بسیار زیادی در آن دارند و در تفاسیر معتبر شیعه به ندرت دیده می شود.[۲۲]
علاوه بر تفاسیر منسوب به برخی صحابه و تابعین، مانند ابن عباس، مجاهد، مقاتل بن سلیمان، ضحاک، سُدّی و دیگران که منبع اسرائیلیات هستند، برخی از تفاسیری که در قرنهای بعدی نوشته شده و از نظم و ترتیب بهتری برخوردارند، نیز آکنده از روایتهای اسرائیلی است و میتوان از تفسیر جامع البیان طبری و الدرالمنثور سیوطی به عنوان نمونه یاد کرد که به طور گسترده به نقل این روایات پرداختهاند. جایشگفت است که این مفسران چگونه چنین روایاتی را به عنوان تفسیر آیات قرآنی ارائه کرده اند که مشتمل بر خرافات و مطالب غیرمنطقی و گاهی مخالف با خود قرآن ضرورتهای اسلامی است؟
یکی از مواردی که روایات اسرائیلی در آن حضوری گسترده دارند، موضوع آفرینش انسان و جهان است و مفسران در تفسیر آیات مربوط به آن حجم بالایی از این روایات را که برگرفته از تورات و متون دیگر اهل کتاب است، نقل کرده اند. این مفسران در توضیح و تفسیر آیات نورانی قرآن، به خود اجازه دادهاند که مطالب بسیار سخیف و خلاف عقل و منطق را نقل کنند که به راستی وهن بر قرآن و حتی گاهی مخالف صریح آیات قرآنی است.
یک نمونه آن، روایتی از ابوهریره است که دلالت دارد که خداوند، جهان را در هفت روز آفریده و این بر خلاف نص صریح قرآن است که جهان در شش روز آفریده شده است. جالب است که راویان آن، آن را به شخص پیامبر خدا (ص) نسبت میدهند! متن این روایت طبق نقل طبری چنین است: ابوهریره میگوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست مرا گرفت و گفت: خداوند خاک را روز شنبه و کوهها را روز یکشنبه و درختان را روز دوشنبه و بدی را روز سهشنبه و نور را روز چهارشنبه و حیوانات را روز پنجشنبه و آدم را در ساعت آخر روز جمعه آفرید.[۲۳]
این روایت علاوه بر این که مخالف قرآن است مشتمل بر مطالب سستی است که نیازی به گفتن ندارد و لذا برخی از محدثان اهل سنت گفتهاند که ابوهریره آن را از کعب الأحبار شنیده و اشتباهاً به پیامبر خدا (ص) نسبت داده است.[۲۴] و این در حالی است که در آغاز روایت، ابوهریره گفته است که پیامبر(ص) دست مرا گرفت و چنین گفت. به هر حال، از این نوع روایات در تفسیر آیات مربوط به خلقت، فراوان است.
مورد دیگری که شاهد نقل انبوه روایات اسرائیلی در آن هستیم، تاریخ پیامبران و امتهای گذشته است. برخی مفسران قصههای بسیار سخیف و دور از منطق و پر از خرافات را به عنوان شرح و توضیح آیات قرآنی نقل کرده اند و بهانه آنها این است که قرآن کریم مطلب را به اجمال بیان کرده و این روایات، آن را به تفصیل بیان می کنند.
میدانیم که قرآن کریم کتاب تاریخی نیست، بلکه گاهی به سبب هدفهای تربیتی که دارد، بخشهایی از تاریخ پیامبران و امتهای پیشین را بیان کرده است. روشن است که تاریخ در قرآن جنبه ابزاری دارد و هدف نیست. اما متأسفانه برخی مفسران ذیل آیات مربوط به سرگذشت پیامبران هر چه توانسته اند قصههای خرافی و سخیف و دروغین را نقل کرده اند که توسط گروهی از یهودیان و مسیحیان که اظهار اسلام میکردند، وارد فرهنگ اسلامی شده است. حقیقت این است که آنان با این پیرایهها، شأن و منزلت قرآن را پایین آورده و قداست آن را خدشه دار کرده اند.
برخی از قصه داود و سلیمان و قصه بنی اسرائیل و قصه یأجوج و مأجوج که به اختصار در قرآن بیان شده، دست مایهای برای ذکر افسانهها و خرافات بسیاری شده که متأسفانه به سبب اشتمال آنها بر مطالب ضد و نقیض و خلاف عقل و وجدان و به سبب پریشانگویی بیش از حد، باعث طعن و ریش خند مخالفان اسلام شده است.
کتابهای تاریخی و اسرائیلیات
به موازات کتابهای تفسیری، بسیاری از کتبهای تاریخی نیز در کمند روایات اسرائیلی افتادهاند. در این کتابها نیز در بیان آغاز خلقت و شرح حال پیامبران و امتهای گذشته، روایات اسرائیلی به صورت انبوهی وارد شده است.
نوع کتابهای تاریخی که امروز به عنوان منابع اصیل و معتبر شناخته می شود روایاتی را که ریشه اسرائیلی دارد و شامل خرافات بسیاری است، در خود جای داده است و وجود این مطالب سست و پریشان در این کتابها، اصالت و اعتبار روایتهای دیگر آنها را هم مورد تردید قرار میدهد و نشان میدهد که نویسندگان این کتابها، نه مورخ که نوعی نقّال هستند که درست و نادرست و غثّ و ثمین را در هم آمیختهاند.
محمد بن اسحاق بن یسار (متوفای سال ۱۵۰ یا ۱۵۱ ق) که پدر سیره نویسی است و سیره ابن هشام برگرفته از سیره اوست، خود یکی از رواج دهندگان روایات اسرائیلی است. ذهبی میگوید: محمدبن اسحاق از اهل کتاب نقل می کند.[۲۵] طیالسی نقل می کند که ابن اسحاق میگفت: شخص موثقی به من خبر داد. به او گفته میشد که او کیست؟ میگفت: یعقوب یهودی و روایت شده که او گفتههای مردی از اهل کتاب را مینوشت.[۲۶] البته بعضی از علمای رجال اهل سنت، محمد بن اسحاق را توثیق کرده و بعضی هم او را ضعیف دانسته اند[۲۷] و علمای رجال شیعه هم با این که او را از اصحاب امام صادق (ع) معرفی کرده اند، گفتهاند که او از عامه بود، هر چند که محبت و میل شدید به اهل بیت (ع) داشت.[۲۸]
به طور مسلم ابن اسحاق از ناقلان روایات اسرائیلی است و به گفته محققان سیره ابن هشام، ابن اسحاق در بخش تاریخ مکه، کتاب خود را از اساطیر و اسرائیلیات سیراب کرده است. هم چنین روایات متعددی از محمد بن اسحاق در تاریخ طبری نقل شده که او از بعضی از اهل علم اهل کتاب روایت کرده است.[۲۹]
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
جدول ۴-۱) تحلیل توصیفی متغیرهای تحقیق در سطح کل داده ها ۸۹
جدول ۴-۲) تحلیل توصیفی متغیر های تحقیق به تفکیک صنایع ۹۰
جدول ۴-۳) ماتریس همبستگی متغیرهای تحقیق ۹۱
جدول ۴-۴) آزمون نرمال بودن متغیرهای وابسته ۹۳
جدول ۴-۵) نتایج تحلیل آماری برای الگوهای رگرسیون آزمون فرضیه اول ۹۴
جدول ۴-۶) نتایج تحلیل آماری برای ضرایب الگوی آزمون فرضیه اول ۹۵
جدول ۴-۷) نتایج تحلیل آماری الگوهای رگرسیونی آزمون فرضیه دوم ۹۶
جدول ۴-۸) نتایج تحلیل آماری برای ضرایب الگوی آزمون فرضیه دوم ۹۷
جدول ۴-۹) نتایج تحلیل آماری برای الگوی رگرسیونی آزمون فرضیه سوم ۹۸
جدول ۴-۱۰) نتایج تحلیل آماری برای ضرایب الگوی آزمون فرضیه سوم ۹۹
جدول ۴-۱۱) نتایج تحلیل آماری برای الگوی رگرسیونی آزمون فرضیه چهارم ۱۰۰
جدول ۴-۱۲) نتایج تحلیل آماری برای ضرایب الگوی آزمون فرضیه چهارم ۱۰۱
جدول ۴-۱۳) خلاصه نتایج حاصل از آزمون فرضیات ۱۰۲
جدول ۵-۱) نتایج آزمون فرضیات ………………………………………………………………………………. ۱۰۵
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۲-۱) طرح ارزش اسکاندیا (طبقه بندی ادوینسون و مالونه) ۲۲
نمودار ۲-۲) طبقه بندی سویبی از طریق چارچوب ناظر دارایی نامشهود ۲۵
نمودار ۲-۳) طبقه بندی اولیه توسط هانتاس و لوونداهل ۲۹
نمودار ۲-۴) طبقه بندی لوونداهل ۳۰
نمودار ۲-۵) طبقه بندی لیم و دالیمور ۳۱
نمودار ۲-۶) طبقه بندی تجاری دانمارک ۳۲
نمودار ۲-۷) شبکه منابع و فعالیتهای ناملموس ۳۸
چکیده:
در حقیقت حسابداری مالی سنتی قادر به محاسبه ارزش واقعی شرکتها نمیباشد و تنها به اندازه گیری ترازنامه مالی و دارایی ملموس اکتفا میکند. سرمایه فکری یک مدل جدید کاملی را برای مشاهده ارزش واقعی سازمانها فراهم میآورد و با بهره گرفتن از آن میتوان ارزش آتی شرکتها را نیز محاسبه کرد.
هدف اصلی در این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه فکری و سرمایه نوآوری بر کارآیی مالی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، روش آماری استفاده شده به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی میباشد. نمونه آماری این تحقیق شامل شرکتهای موجود در صنایع داروسازی و سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و دوره زمانی آن از ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸ میباشد. نتایج نشان داد که بین سرمایه فکری و سرمایه نوآوری با ارزش شرکتهای نمونه آماری رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد. این در حالی است که رابطه بین کارآیی مالی با سرمایه فکری مستقیم و معناداری و رابطه بین کارآیی مالی با سرمایه نوآوری معکوس و معنادار است.
کلمات کلیدی: سرمایه فکری، سرمایه نوآوری، کارآیی مالی، ارزش شرکت، نرخ بازده داراییها، تحقیق و توسعه
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱٫ مقدمه
با ورود به اقتصاد دانشی، دانش در مقایسه با سایر عوامل تولید مانند زمین، سرمایه، ماشینآلات و … از ارجحیت بیشتری برخوردار شده است. بطوریکه در اقتصاد، دانش به عنوان مهمترین عامل تولید محسوب میشود و از آن به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها یاد میشود.
همچنین با پیشرفت سریع تکنولوژی برتر، بویژه در زمینه ارتباطات، کامپیوتر و مهندسی بیولوژی از دهه ٧٠ الگوی رشد اقتصادی جهان بطور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن، دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه های پولی و فیزیکی شد.(چن و همکاران[۱] ، ٢٠٠۵)
یکی از ویژگیهای دانش این است که نامشهود است یعنی غیرقابل لمس و غیر محسوس است و ارزشگذاری و اندازه گیری آن سخت است در صورتی که در گذشته سازمانها با بهره گرفتن از روش های حسابداری قادر بودن تا ارزش و اندازه تولید خود را به طور کامل محاسبه کنند. ولی امروزه این روش های حسابداری دارای کارآیی لازم نیستند. دانش به عنوان یکی از مهمترین اجزای داراییهای نامشهود محسوب میشود اگر در گذشته بیشتر داراییهای سازمانها مشهود بودند ولی امروزه قسمت اعظم داراییهای سازمانها نامشهود هستند. (سالیوان و همکاران[۲]، ٢٠٠٢)
موضوع تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین سرمایه فکری[۳] و سرمایه نوآوری[۴] با کارآیی مالی[۵] و ارزش شرکت[۶] در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. در این فصل، با عنوان کلیات تحقیق، نگاهی کلی و سطح بالا به پژوهش میشود. بنابراین ابتدا مسأله تحقیق بیان میشود. هدف از ارائه این بخش آشنایی با موضوع تحقیق بصورت کلی و درک جوانب آن بلحاظ علمی میباشد. سپس در خصوص ضرورت انجام چنین تحقیقی در شرایط موجود بحث خواهد شد. در ادامه فرضیات تحقیق تدوین و مدلهای آماری لازم جهت آزمون آنها ارائه خواهد شد. در پایان کلمات کلیدی تحقیق به لحاظ عملیاتی تعریف خواهند شد.
۱-۲٫ بیان مسئله
دنیای امروز، اقتصاد صنعتی را پشت سر گذاشته و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است. اقتصاد مبتنی بر دانش، اقتصادی است که در آن تولید و بهره برداری از دانش، نقش اصلی را در فرایند ایجاد ثروت ایفا مینماید. یکی از ویژگیهای متمایز اقتصاد مبتنی بر دانش، جریان هنگفت سرمایهگذاری در سرمایه انسانی و تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است. اقتصاد دانش جدید به گونه بالقوه منابع نامحدودی ارائه میکند؛ زیرا ظرفیت انسانی برای ایجاد دانش نامحدود است. داراییهای نامشهود و سرمایه فکری[۷] سریعاً مکمل داراییهای فیزیکی میشوند. سرمایه فکری یعنی کل موجودی سرمایه یا حق مالکانه مبتنی بر دانش که شرکت مالک آن است. به بیان دیگر، منظور از سرمایه فکری، توسعه و بکارگیری منابع دانش در شرکتها است. (هانسن و ورنرفلت[۸]،۱۹۸۹)
از این رو، در هزاره سوم میلادی که در آن سرمایه فکری نه مالی، زیربنای اصلی برای پویایی و موقعیت آتی شرکت در اقتصاد دانش است لازم است منابع کلیدی و محرکهای عملکرد و ارزش در سازمانها توسط مدیران تعیین گردد؛ زیرا افزایش شناخت و بکارگیری سرمایه فکری به شرکتها کمک میکند تا کاراتر، اثر بخشتر، پربازدهتر و نوآورتر باشند افزون بر این، موفقیت رقابتی شرکتها به میزان کمتری به تخصیص استراتژیک منابع فیزیکی و مالی و به میزان بیشتری به مدیریت استراتژیک سرمایه فکری بستگی دارد. (زینکوسکی،۲۰۰۰)
یکی از راه های موفقیت در بازار رقابتی محصول، راهبرد نوآوری در محصول است. این امر برای کسب مزیت رقابتی و تداوم آن مهم و ضروری است. در واقع شرکتها برای بقا و تداوم فعالیت نیازمند گونهای از مزیتهای رقابتی هستند که متمایز بودن محصول میتواند یکی از آنها باشد. رسیدن به این مزیت رقابتی به سطح دانش موجود در شرکت بستگی دارد. چنانچه شرکت بتواند در مسیر سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه پیشگام باشد؛ امکان کسب و حفظ مزیت رقابتی متمایز بودن بیشتر خواهد بود.
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه فکری و سرمایه نوآوری بر کارآیی مالی و ارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این بررسی نه تنها در سطح کل شرکتها، بلکه در سطح صنایع مختلف نیز صورت میگیرد.
براساس مباحث فوق، سوال اصلی تحقیق حاضر بشرح ذیل مطرح میشود:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
آیا بین سرمایه فکری و سرمایه نوآوری با کارآیی مالی و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود دارد؟
۱-۳٫ اهمیت و ضرورت تحقیق
تغییر جهت اقتصاد در سطح جهانی از بخش تولید به بخش خدمات و اقتصاد مبتنی بر منابع نامشهود، سبب افزایش چشمگیر توجه به دانش و سرمایه فکری و ناتوانی آن در عملکرد شرکتها شده و ارتباط بین بازده مالی و عملکرد شرکتها در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد شرکتها به طور تجربی در کشورهای زیادی از جمله آمریکا، کانادا، چین، مالزی، آلمان و … مورد بررسی قرار گرفته است. واژه های نامشهودها، دارایی دانش و سرمایه فکری به طور وسیعی در ادبیات حسابداری، اقتصاد و مدیریت مورد استفاده میباشد ولی ارزش بالقوه و منافع آتی آنان به طور قابل اتکاء قابل اندازه گیری و سنجش نمیباشد. به طور کلی، بهره وری در شرکتها وابسته به سرمایه فکری و قابلیتهای سازمان در بکارگیری آن به عنوان یک دارایی است. استوارت اشاره مینماید که در عصر اطلاعات و اقتصاد دانش محور یک انقلاب اساسی رخ داده است، به طوری که اطلاعات جایگزین سرمایه در گردش و داراییهای فکری جایگزین داراییهای فیزیکی گردیده است. در واقع، منافع فیزیکی و مادی تا حد زیادی توسط دانش و ارتباطات به عنوان منابع اصلی ارزش و ثروت جایگزین شدهاند و در سبز فایل اقتصادنوین در قالب اقتصاد نامشهور ظهور یافته است. انقلاب دیجیتال، در اقتصاد باعث پیدایش مفاهیم نوین از جمله اقتصاد فرا ـ ماده و اقتصاد بیوزن و اقتصاد نرمافزاری شده و این مفاهیم به نوعی حکایت از آن دارد که عامل محرک اقتصاد دیگر ماده نیست، بلکه چیزی است بیوزن و غیرمادی مانند اطلاعات و دانایی.
در ادبیات مدیریت استراتژیک، تحقیقات بسیاری در خصوص منابع شرکت و مزیت رقابتی پایدار صورت گرفته است. سرمایه فکری شامل منابع فیزیکی، ارزشهای مرتبط با قابلیتهای نیروی انسانی، منابع سازمانی، فرایند عملیات و ارتباطات با ذینفعان است. در شرایط سازمانی امروز، توجه به دانش و مهارت نیروی انسانی، ارتباط و فرهنگ سازمانی از جمله مهمترین عوامل برای مزیت رقابتی و عملکرد شرکتهاست.
مدیریت کارا و اثر بخش شرکتها همواره مستلزم ابزارها و تکنیکهای مناسب برای درک مسائل مدیریتی معاصر میباشد. امروزه، جریان اقتصاد و معیارهای ایجاد ارزش تغییر یافته است و منابع نامشهود و سرمایه فکری اهرمهای جدید برای مواجهه با این تغییرات محیطی و ساختاری است. عملکرد تجاری به طور فزایندهای نیازمند مدیریت فعال در حوزه سرمایه فکری و منابع نامشهود برای دستیابی به بازدارنده پایدار سهامداران است.
اگر چه، از ویژگیهای اقتصاد دانش محور سرمایهگذاری قابل توجه در زمینه های سرمایه انسانی و تکنولوژی اطلاعات است.
اما، در سیستم گزارشگری جاری سرمایهگذاران درک و تصویر درستی از ارزش واقعی شرکت و آینده آن ندارند.
زیانهای وارد به بازار سرمایه در صورت افشا نشدن اطلاعات این نوع سرمایه، گویای اهمیت سرمایه فکری است. نمونهای از این زیانها عبارت است از:
سهامداران خرد ممکن است از دسترسی به اطلاعات مربوط به داراییهای نامشهود که در جلسههای خصوصی با سهامداران کلان تشکیل میشود، محروم بمانند.
اگر مدیران از اطلاعات به دست آمده از تصمیمهای داخلی در رابطه با داراییهای نامشهود بدون اطلاع سایر سرمایهگذاران استفاده کنند، احتمال وقوع معامله براساس اطلاعات محرمانه افزایش مییابد.
خطر ارزشیابی نادرست شرکتها افزایش مییابد و این امر باعث میشود بانکداران و سرمایهگذاران سطح ریسک بیشتری را برای سازمان در نظر بگیرند.
هزینه سرمایه افزایش مییابد. افشای چنین اطلاعاتی، به دلیل کاهش عدم قطعیت در رابطه با دورنمای آینده سازمان، ارزشیابی دقیقتری از شرکت به عمل میآید و هزینه سرمایه کاهش پیدا میکند.
از آنجا که سرمایه فکری و سرمایه نوآوری مورد علاقه گروه های متعددی همچون سهامداران، مدیران، پژوهشگران و سیاستمداران است، لذا اهمیت این پژوهش، برجستهکردن نقش سرمایه فکری و نوآوری در ارزیابی عملکرد مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس است تا بدین وسیله بتوانند از این سرمایه ها بیشترین بهره برداری را داشته باشند. همچنین، یافته های این پژوهش به مدیریت بهتر سرمایه فکری و نوآوری نیز کمک مینماید.
۱-۴٫ اهداف و سئوالات تحقیق
هدف آرمانی تحقیق حاضر، کمک به مدیران واحدهای انتفاعی برای بهره وری بیشتر از سرمایه انسانی در جهت بالابردن سطح دانش در واحدها و توجه به اهمیت و نقش سرمایه فکری و نوآوری در موفقیت واحد تحت مدیریتشان میباشد. در این تحقیق اهداف ویژه ذیل تعریف و پیگیری میشوند:
سنجش سرمایه فکری و سرمایه نوآوری در شرکتهای نمونه آماری
سنجش کارآیی مالی و ارزش شرکتهای نمونه آماری
بررسی ارتباط بین سرمایه فکری با کارآیی مالی و ارزش شرکتهای نمونه آماری
بررسی ارتباط بین سرمایه نوآوری با کارآیی مالی و ارزش شرکتهای نمونه آماری
با توجه به مسئله و اهداف تحقیق، سئوالاتی بشرح ذیل مطرح شده است:
آیا بین سرمایه فکری و ارزش شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد؟
آیا بین سرمایه فکری و کارآیی مالی شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد؟
آیا بین سرمایه نوآوری و ارزش شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد؟
آیا بین سرمایه نوآوری و کارآیی مالی شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد؟
۱-۵٫ فرضیه های تحقیق
بین سرمایه فکری و ارزش شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد.
بین سرمایه فکری و کارآیی مالی شرکتهای نمونه آماری ارتباط معنیداری وجود دارد.
تبصره – در شهر تهران در خیابان هایی که به وسایل ایمنی مجهز شده باشند و مقررات زیر به وسیله شهرداری برای اطلاع عموم آگهی شود ، عابر پیاده مکلف است فقط در محل های مخصوص عابر پیاده عبور کند و در غیر این صورت ، اگر تصادفی بین وسیله نقلیه و عابر پیاده در سواره رو واقع شود مشروط بر آنکه راننده مست نبوده و گواهینامه مجاز رانندگی داشته باشد و با سرعت مجاز حرکت کرده و وسیله نقلیه او نقص فنی مؤثر در حادثه نداشته باشد و سه نفر افسر ارشد کارشناس تصادفات راهنمایی و رانندگی از این جهات عدم مسئولیت راننده را گواهی نمایند ، مسئولیت جزایی متوجه راننده نخواهد بود و راننده آزاد خواهد شد و پرونده به مراجع قضایی جهت اقدام مقتضی ارسال می شود . عدم مسئولیت جزایی راننده ، مانع استفاده شخص متضرر از حادثه از مقررات بیمه شخص ثالث نخواهد بود .
ماده مذکور تا قبل از تصویب قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۹ ، هرچند در قانونی آمده بود که قانون مذکور مجری بوده است ولی این ماده به علت تعارض با ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی به دلیل اینکه دایره شمول هر دو ماده عام بوده ،به عبارت دیگر ،حکم مندرج در این دو ماده مربوط به برخورد وسیله نقلیه در حال حرکت با عابر پیاده در هر مکان و محلی بوده ، و به دلیل حکم عام ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی که بعد از ماده ۸ وضع شده و مؤخر برآن است ، ناسخ آن بوده است، اما تبصره این ماده که متضمن حکمی خاص بود ، چون فقط اختصاص به شهر تهران داشت ، با حکم عام لاحق بر آن توسط ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی نسخ نگردید، لکن تبصره ماده مذکور نیز با تصویب قانون اخیر التصویب به صراحت نسخ گردید. در اینجا به منظور آشنایی و یادآوری علاقمندان به این بحث، به بررسی شرایط ماده مذکور و تبصره آن می پردازیم :
۳-۴-۳-۱-بررسی شرایط عدم مسئولیت راننده مطابق ماده ۸ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و اخذ جرائم :
الف – عبور عابر از محل غیر مجاز ؛
ب – رعایت کلیه مقررات راهنمایی و رانندگی توسط راننده ؛
ج – لزوم غیر قابل کنترل بودن وسیله نقلیه توسط راننده مطابق با ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی و عدم لزوم آن براساس ماده ۸ ؛ هرگاه راننده کلیه مقررات را رعایت کرده ، هرچند وسیله نقلیه او در برخورد با عابر قابل کنترل بوده و راننده قادر به اجتناب از برخورد بوده باشد ولی اجتناب نمیکرد باز هم مسئولیتی نداشت .
د – امکان مراجعه عابر به بیمه گر وسیله نقلیه هر چند راننده مسئولیتی نداشته باشد . براساس این ماده ،قانونگذار در نظر داشت که کلیه زیان های جانی عابران پیاده هرچند خود مقصر بوده و راننده مسئولیتی نداشته بوده، توسط بیمه تحت پوشش قرار گیرد و این حکم استثنایی بوده ، مبین تغییر دیدگاه قانونگذار در قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایط نقلیه موتوری زمینی در مقابل اشخاص ثالث بوده است که براساس آن ، مسئولیت بیمه در مقابل اشخاص ثالث را مشروط به مسئولیت دارندگان وسایط نقلیه می دانست .
۳-۴-۳-۲- بررسی شرایط عدم مسئولیت راننده مطابق تبصره ماده ۸ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و اخذ جرائم :
الف – اختصاص حکم تبصره مذکور به شهر تهران . بنابراین ،حکم این تبصره فقط در شهر تهران قابل اجرا بوده است و به عنوان قاعده در سایر شهرها قابل اجرا نبوده است .
ب – مجهز بودن خیابان به وسایل ایمنی عبور عابر پیاده .مقصود از وسایل ایمنی عبور عابر با توجه به قید ایمنی صرفاً شامل مجازاتی می گردید که در صورت استفاده عابر از آن برای او ایمنی حاصل می شد .در اینصورت ، پل های روگذر و زیر گذر عابر پیاده به عنوان تجهیزات ایمنی تلقی و شامل خط کشی عبور عابران یا چراغ راهنمایی عبور عابران نمی گردید .
ج – عبور عابر از محل غیر مجاز .
د – حرکت وسیله نقلیه با سرعت مجاز . بنابراین ، مطابق حکم مقرر در این تبصره راننده میبایست با سرعت مجاز رانندگی میکرد و سرعت مطمئنه لازم نبود است .
ه – نداشتن نقص فنی مؤثر . قید مؤثر از باب تأکید بوده است و اگر آورده نمی شد نیز مؤثر بودن عیب و نقص ، بدیهی بود و عیب و نقص در اینجا شامل عیب و نقص مستمر و حادث بوده است .
و – گواهی سه نفر افسر ارشد کارشناس تصادفات راهنمایی و رانندگی مبنی بر وجود شرایط مندرج در تبصره مذکور و عدم مسئولیت راننده .
ز – قانونگذار در این تبصره از یک طرف صرفاً عدم مسئولیت جزایی راننده را مطرح کرده بود و اشاره ای به عدم مسئولیت مدنی نامبرده نکرده و از طرف دیگر مقرر کرده بود که عدم مسئولیت جزایی راننده مانع استفاده شخص متضرر از حادثه از مقررات بیمه شخص ثالث نمی باشد .ملاحظه می شود که قید اخیر ماده ،لغو و بی حاصل بوده است ؛ زیرا مسئولیت جزایی راننده تحت پوشش بیمه قرار نمی گیرد تا لازم باشد قانونگذار مقرر کند علیرغم عدم مسئولیت جزایی راننده ، شخص متضرر قادر به استفاده از بیمه شخص ثالث است .
البته با توجه به اینکه ما به ازای خسارت جانی در قانون مجازات اسلامی تحت عنوان دیه مطرح و دیه خواه ناشی از خطای محض و خواه ناشی از شبه عمد باشد یکی از مصادیق مسئولیت جزایی و کیفری بوده و مطالبه آن نیز براساس تشریفات حاکم بر آیین دادرسی کیفری به عمل می آید.(کاتوزیان ،۱۳۷۱ و ۱۳۷۲ ،ص ۲۲۸ )بنابراین می توان قائل شد که عدم مسئولیت جزایی راننده موجب عدم مسئولیت مدنی راننده نیز می شود . ولی اگر برای دیه صرفاً ماهیت خسارت و مسئولیت مدنی قائل شویم و با توجه به اینکه تاریخ تصویب قانون مذکور قبل از انقلاب بوده است و در آن زمان خسارت جانی در قالب دیه مطرح نبود . بنابراین ،عدم مسئولیت جزایی راننده شامل مسئولیت مدنی نمی شود و در مسئولیت مدنی باید با توجه به شرایط مندرج در ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی ،موضوع بررسی میشد .
۳-۴-۴- ماده ۲۶ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۹:
مطابق این ماده((در راه هایی که برای عبور عابران پیاده علایم ، تجهیزات و مسیر های ویژه اختصاص داده شده است عابران مکلفند هنگام عبور از عرض یا طول سواره رو با توجه به علایم راهنمایی ورانندگی منصوبه در محل از نقاط خط کشی شده ، گذرگاه های غیر همسطح و مسیر های ویژه استفاده نمایند هر گاه عابران به تکلیف مذکور عمل ننمایند ، در صورت تصادف با وسیله نقلیه ، راننده مشروط به این که کلیه مقررات را رعایت نموده باشد و قادر به کنترل وسیله نقلیه و جلوگیری از تصادف یا ایجاد خسارت مادی وبدنی نباشد مسئولیتی نخواهد داشت . عدم مسئولیت راننده مانع استفاده مصدوم یا وراث متوفی از مزایای بیمه نخواهد شد و شرکت بیمه با ارائه قرار منع تعقیب یا حکم برائت راننده ملزم به اجرا تعهدات موضوع بیمه نامه به مصدوم یا وراث متوفی خواهد بود.چنانچه وسیله نقلیه بیمه نباشد ، دیه عابر از صندوق موضوع قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۲۳/۱۰/۱۳۴۷ پرداخت می شود .))
البته بایستی یادآور شد که قانون بیمه مزبور (مصوب ۱۳۴۷ ) به موجب ماده ۳۰ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۱۳۸۷ صریحأ نسخ گردیده است.در حال حاضر صندوق مستقل تأمین خسارت های بدنی به موجب مواد ۱۰ به بعد قانون مصوب ۱۳۸۷ عهده دار انجام تعهدات مربوط می باشد.
در اینجا به بررسی شرایط ماده مذکور می پردازیم:
۳-۴-۴-۱-بررسی شرایط ماده ۲۶ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۹:
الف– مجهز بودن راه به علایم ، تجهیزات و مسیر های ویژه عبور عابرین پیاده.
ب– عبور عابر از محل غیر مجاز.
ج– لزوم قابل کنترل بودن وسیله نقلیه توسط راننده.
د– رعایت کلیه مقررات راهنمایی ورانندگی توسط راننده ( سرعت مجاز و مطمئنه و…)
ه– امکان مراجعه عابر به بیمه گر هرچند راننده هیچ گونه مسئولیتی نداشته باشد.
برخی از حقوقدانان بنا به قاعده و قیاس اولویت، حکم این ماده را ((امکان مراجعه زیاندیده ( مصدوم یا ورّاث متوفی) به بیمه گر و استفاده از مزایای بیمه را علی رغم عدم مسئولیت راننده)) به کلیه تصادفات با عابر تعمیم میدهند.
مقصود از قیاس اولویت ، قیاسی است که علت حکم در فرع قوی تر از اصل باشد به عبارت دیگر علت حکم در مفهوم ماده قوی تر و شدیدتر از علت حکم در منطوق است.(محمدی، ۱۳۸۶ ، ص ۱۹۶)
مانند اینکه در قرآن (( اُفّ)) گفتن به پدر ومادر تحریم شده و آیه به دلالت التزامی دلالت میکند بر اینکه علت حرمت آن ، اذیت وآزار میباشد. این علت در اهانت به آنها ، به صورت قوی تر و بیشتر وجود دارد ، پس اهانت به آنها هم به طریق اولی حرام خواهد بود.
مثال دیگر : عدم اعتبار لفظ در عقود برای شخص لال به استناد حدیث مربوط به او در مورد رجوع در طلاق که فرموده است : ((یَلُفُّ قِناعَها عَلی رأسِها و یَجذِبُهُ)) . یعنی : روسری او را بیندازد روی سرش و آن (روسری ) را بکشد.
برای