ازطرف دیگر آموزش و پرورش عامل مهمی در کاهش نا برابری های است که در توزیع درآمد بین اشخاص وجود دارد . با اشاعه آموزش وپرورش وتشویق مردم به دریافت تحصیلات و کسب مهارتهای بیشتر درآمد آنان افزایش یافته ، رفاه اقتصادی افزون گشته واختلاف سطح درآمدها کاهش و به حد اقل قابل قبولی می رسد.
تحصیلات اضافی و کسب دانش و مهارت بیشتر موجب در یافت حقوق و دستمزد بیشتر می شود و هر قدر نسبت افرادی که تحصیلات اضافی دریافت می کنند بیشتر شود،عده بیشتری با افزایش حقوق و درآمد مواجه شده و در نتیجه سطح رفاه آنها بهتر شده و نابرابری در توزیع درآمدها کاهش پیدا می کند .(عماد زاده ،۱۳۷۶).
به عقیده ساخاروپولس و وودهال سرمایه گذاری در آموزش از راه های متعددی بر توزیع درآمد تاثیر می گذارد از جمله این راه ها افزایش سطح کلی درآمد و کاهش سطح مطلق فقر ، تغییر پراکندگی درآمد ، ایجاد فرصت های جدید برای فرزندان اقشار محروم و چرخه ای برای تحرک اجتماعی می باشد .
بطور کلی در صورت دستیابی همه اقشار جامعه به آموزش وپرورش، دانش ومهارت افراد افزایش یافته وبه تبع آن درآمد حاصل از کار آنها افزایش پیدا می کند. دراین میان احتمال موفقیت فرزندان مستعد طبقهء پایین جامعه که امکانات کافی در دست رس ندارند ، بیشتر است وآنها با برخورداری از آموزش ، دانش وتخصص لازم را اخذ وبه کار مفید و کسب درآمد بیشتر اشتغال پیدا می کنند ودر نتیجه نا برابری کاهش پیدا می کند . در اینجا ذکر این نکته ضروری است که سرمایه گذاری های آموزشی نباید منحصر به قشر خاصی شود بلکه باید همگان وبخصوص طبقهء متوسط و رو به پائین جامعه به آموزش دسترسی پیدا کنند .
همچنین به حرکت درآوردن چرخ ماشین ها ودستگاه های پیشرفته صنعتی وابسته به نیروی فکر و خلاقیت بشر می باشد .عصری که اکثر کار ها با حداقل رنج و دشواری وفقط به لطف قوه فکر وذهن انسان انجام می گیرد نیازمند انسانهای است که دانش ، مهارت وتخصص لازم را کسب کرده باشد. آموزش وپرورش به عنوان مکان تحصیل علم ودانش یکی از مهمترین مراکز تشکیل سرمایه انسانی برای افزایش بهره وری و اثر بخشی انسان می باشد .
سرمایه گذاری در آموزش وپرورش امروزه منبع مهم تشکیل سرمایه انسانی می باشد که این سرمایه انسانی عامل مهمی در رشد وتوسعه کشور ها بشمار می آید . دلیل تاکید بیش از حد بر سرمایه انسانی این است که از طریق سرمایه گذاری های آموزشی ، نیروی فنی وحرفه ای وتخصص لازم را کسب می کند وافزایش در آمد وتولید ناشی از چنین سرمایه گذاری های باعث رشد و توسعه کشور ها می شود . همچنین سرمایه انسانی بدلیل استهلاک اندک و عمر طولانی که نسبت به سرمایه های فیزیکی دارد از رشد فزاینده ای برخوردار است (عماد زاده ،۱۳۷۶ ) .
توسعه پایدار نیازمند ایجاد محل ها و بستر های مناسب برای جاری شدن در عمق فرهنگ جامعه می باشد . آموزش و پرورش به عنوان مناسب ترین بستر برای تحقق هدف های توسعه پایدار دارای رسالتها و ماموریت های عظیم وبزرگی است همانطور که تافلر[۲۰] این رسالت ونقش را با ایجاز خاصی بیان می کند که آینده توسعه جهان وپایگاه هر کشور در دنیای آینده بستگی به توانای نسل گذشته در کسب ، نگهدار ی و اعتلای سطح دانش می باشد که این توانای تا حدود زیادی وابسته به آن فرد،گرو ازافرادی ازجامعه ای است که مهارتهای خواندن ونوشتن،ارتباط وحل مساله را درک نموده باشند(لاکهیدوورسپور[۲۱]،۱۹۹۶).بنابراین برای همه کشورهای درحال توسعه بالا بردن سطح آموزش و تربیت نیروی کار محوراساسی بحث توسعه پایدار قرار گرفته است.
)۵-۲( سیستم آموزشی در جوامع مختلف
سیستم آموزش وپرورش ،دارای مراحل گونا گونی است.این مراحل باتوجه به خصوصیات سنی دانش آموزان تقسیم بندی خاص خود را می طلبد.این مراحل ممکن است در همه جوامع یکسانی خا ص را به خود اختصاص دهد و مدت یک دوره کوتاه تریا بلند تر از دوره های دیگر باشد . و درکل می توان مراحل آموزش یا سیستم آموزشی اکثر جوامع را در مراحل قبل از دبستان،ابتدای ،راهنمایی،متوسطه،ودانشگاه خلاصه کرد . حال چند نمونه ازآن رامورد بررسی قرار می دهیم.
نظام آموزشی جامع در سوئد در سال ۱۹۷۵ در سنین مختلف به این صورت بوده است ، مرحله قبل از دبستان (۳-۶) سالگی ،آموزش اساسی جامع (۷-۱۵)،سطح دوم آموزش متوسطه تلفیقی عمومی وحرفه ای (۱۶-۱۸) سالگی ودانشگاه ها وکالج های تخصوصی (۱۹-۲۱) سالگی بوده است(صفری ،۱۳۶۸) .
سیستم آموزشی در فرانسه در سال ۱۹۷۵ به این صورت که از سن(۲- ۵) سالگی مرحله قبل از دبستان (۶-۱۰)سالگی مرحله ابتدای ،(۱۱-۱۷) مرحله متوسطه به دو دور،کالج ها ومدارس لیسه های تخصوصی تقسیم می شود و(۱۸-۲۱) سالگی مرحله عالی،دانشگاه ها،مدارس عالی وموسسات فنی دانشگاهی بوده است سازمان نظام آموزشی ایالات متحده آریکا در سال ۱۹۸۱به این صورت که از سن (۳-۵)مرحله مهد کوک وکودکستان،(۶-۱۱)آموزش ابتدای ،(۱۲-۱۷)سالگی مرحله آموزش متوسطه (نظری –حرفه ای-فنی)اختصاص دارد که خود به دوره اول متوسطه و دوم تقسیم می شود (صفری ،۱۳۶۸).
در ژاپن در سال ۱۹۷۸ نظام آموزشی دارای ۱۸سال تحصیلی بوده است که اولین سال از سن ۶سالگی شروع می شود وآخرین سال تحصیلی در سن ۲۳ سالگی کامل پایان می پذیرد. البته این سالهای تحصیلی به دوره های گوناگونی تقسیم می شوند به این صورت که از سن ۳-۵سالگی مرحله کودکستان ،۶-۱۱مدارس ابتدای ،۱۲-۱۴سالگی مدارس متوسطه دوره اول ، ۱۵-۱۷سالگی مدارس نتوسطه دور دوم از۱۸سالگی تا تحصیلات عالی و دانشگاه ها ادامه دارد (صفری ،۱۳۶۸).
در کشور ایران سیستم آموزشی به این صورت است که ازسن ۴سالگی دوره مهد کودک ، ۵سالگی کامل تا۶سالگی مرحله آمادگی و از۶سالگی کامل تا ۱۱سالگی مرحله ابتدایی،و از۱۲تا۱۴سالگی مرحله راهنمایی ،واز۱۵تا۱۷سالگی مرحله متوسطه( نظری،فنی و حرفه ای ،کاردانش) ۱۸سالگی مرحله پیش دانشگاهی واز۱۹سالگی مرحله دانشگاه شروع می شودکه برحسب مقطع و رشته تحصیلی زمان آن۲-۸سال می باشد (دفتر تالیف ،۱۳۸۶)
(۶-۲( اهمیت آموزش های فنی وحرفه ای از دید گاه صاحب نظران
بحث علم برای علم یا علم برای عمل ، حرف تازه ای نیست ،آموزش فنی و حرفه ای را می توان مصداقی برای تسلط اندیشه علم برای عمل دانست.این تفکربه شیوه های گوناگون دربستر جوامع داشته است .
در یونان قدیم در۵ قرن قبل از میلاد تئوری وعمل به طور منظم رشد پیدا کرد ،از کندوکاو در اندیشه های مبدیان وفلاسفه تعلیم وتربیت میتوان به قدمت این اندیشه پی برد . هرچند این تلاشها تا قرن ۱۹ چندان تاثیری در وضعیت آموزش وبالتبع اجتماع وصنعت واقتصاد نداشت( گودرزی ،۱۳۷۰) .
از جمله اندیشمندان میتوان به نظرات کمینوس[۲۲] اشاره کرد
آدمی تنها آفریده ای است که محتاج تعلیم وتربیت است.ازتعلیم وتربیت درواقع پرورش (سرپرستی وتغذیه طفل)تادیب وتعلیم توام با فرهنگ اراده می شود.ازاین قرارآدمی متوالیا طفل (نیازمند سرپرستی)،کودک(نیازمند تادیب)ودانش آموز(نیازمندآموزش)می باشد” (کانت،۱۳۷۲، ص ۵۸) .
(( کمینوس همه مواردی که مطالعه آنها از نظر علمی سودمند است را توصیه می کند و یک ساعت از چهار ساعت درس روزانه را به کار دستی اختصاص می دهد )) ( شاتو[۲۳] ، ۱۹۹۲ ).
روسو[۲۴] کتابی دارد به نام امیل[۲۵] درآن به پرورش توانایی های ذهنی کودکان با بهره گرفتن از کار دستی وآموزش کاردستی به جوانا ن اشاره می کند.با این وجود، تا قبل از انقلاب صنعتی بین کار وآموزش هیچگونه ارتباطی نبود وآموزش حرفه ای هیچگونه جایگاهی در برنامه درس مدارس نداشت . پس از انقلاب صنعتی دیگر شیوه استاد –شاگردی جوابگوی نیازهای پیچیده فرایند تولید نبود ،شرایط ناشی از انقلاب صنعتی تحول آموزش را در جامعه آن روز ایجاب کرد وتربیت حرفه ای جزء هدفهای رسمی مدرسه درآمد . تاسیس مرکز حرفه ای خود گردان اقتصادی ومدرسه کشاورزی توسط فیلنبرگ[۲۶] مربی سوئیس از اولین تجربه های در این فرضیه است (صدیق،۱۳۷۵) .
فروبل[۲۷] برای یادگیری از راه عمل ارزش ویژه ای قائل بود . وی فرا گرفتن چیزی در زندگی از راه عمل را به مراتب بیشتر موجب رشد و پررش و نیرومندی می داند تا از راه شنیدن الفاظ ،واین نکته ها را در کتاب (باغچه کودکان ) و (پرورش آدمی) تاکید می کند .خصوصا هنگامی که کار را به مثابه یک فعالیت که شکل کمال یافته است معرفی می نماید واین نکته نیز می تواند دلالت بر ارزش ذاتی کار داشته با شد( صدیق،۱۳۷۵).
جان دیویی[۲۸] (۱۸۵۹-۱۹۵۲)عقیده داشت :کار باید محور اصلی در برنامه ریزی درسی باشد. تحصیلات آکادمیک باید با کار توام باشد(شاتو،۱۹۹۲).
دیویی بزرگترین عیب روش های معمول(قرن نوزدهم) را جدایی بین دانش وبکار بستن آن می دانست . برنامه معتبر از نظر دیویی،آن است که به تجربه روزمره کودک در خانواده و اجتماع مربوط باشد.می توان انتظار داشت که او برای کارهای خانواده وجامعه اهمیت خاص قائل باشد .این امر بخصوص در مورد کار دستی صادق است .البته لازم بذکر است که دیویی از این برنامه هدف شغلی محدود نداشت .دهه۱۹۶۰شامل حرکتی بوده که با شروع دهه ۱۹۷۰این حرکت به بار نشست مدارس متوسطه در این دوره خد را مسئول پاسخگوی به نیازهای اجتماعی دیدند وهدف ، مفهوم خود را در برنامه در سی باز یافت (صفوی ،۱۳۶۹).
درپژهشی دیگر از دید گاه لیتارت[۲۹] ،مدرسه وزندگی ،همچون خورشید وآسمان،جدایی ناپذیرند.وی مصرانه عقیده داشت که جهان را باید به درون کلاس آورد.درحقیقت تمام کارهای که بشر انجام می دهد با در نظر گرفتن توانایی های کودکان –موضوع مناسبی برای مدرسه محسوب می شد.این مدرسه به معنی واقعی مدرسه عمل بود(دریکوند،۱۳۸۰).
(۷-۲) اهمیت آموزش فنی و حرفه ای در کشورهای صنعتی جهان
اواخر قرن نوزدهم در بسیاری از کشورها آموزش یدی به عنوان بخشی از برنامه مدارس ابتدایی ومتوسطه پذیرفته شده بود.این آموزش بعنوان آموزش عمومی ویا آموزشی که نوعی آمادگی حرفه ای کلی ایجاد کند ،مفید تشخیص داده شده بود.با آغاز قرن بیستم ،ازطریق مدارس علاقه فزاینده ای نسبت به آموزش حرفه ای ویژه درشرف تکوین بود.
تاسال ۱۹۰۰در کشورهای صنعتی اروپا و آمریکای شمالی،سه سطح حرفه با آموزش های خاص هر سطح پدید آمده بود.سطوح عالی مدیریت و پژوهش های علمی وفنی ،اشکال سازمان یافته دنیای صنعتی را تشکیل می داد و تصدی آنها باآموزش های عالی و پیشرفته نیاز داشت .این آموزش ها ،معمولا در دانشگاه ها وموسسات وابسته ارائه می شد . در کشور آلمان ۹ دانشکده فنی وجود داشت.این دانشکده ها از پایگاه دانشگاهی کاملی برخوردار بودند و همگام با پیشرفت صنعت ،نیازهای پژوهشی و آموزشی را تامین می کردند . رقم شرکت کنندگان در این مدارس ،بالغ بر کل دانشجویا دانشگاه های آلمان بود کارکنان فنی ،دوره های آموزشی لازم را در مدارس فنی، تخصصی در سطح دبیرستان که به تعداد فراوانی وجود داشت ، می گذراندند. این مدارس تقریبا برای هریک ازرشته های تجاری، کمک مهندسی ،بازرس فنی، سرپرست،سرکارگر وغیره تربیت می کردند.مدارس نیمه وقت که آموزش های عملی ضمن کار ونیز آموزش ابتدایی را به عهده داشتند درآلمان به خوبی سازمان یافته بود وبه عنوان جنبه مهمی از آموزش پایه ، در بسیاری از شهرها کسترش پیدا کردند . این آموزش، دربسیاری ازمکانها اجباری بود . مدارس حرفه ای ومدارس متوسطه فنی نیز با آموزش های بازرگانی وصنعتی همت می گماشتند .
در فرانسه ،دانشگاه پاریس وچند دانشگاه دیگر تا سال ۱۹۰۰حدود ده موسسه دایر نمودند،که به مطالعات وآموزشهای تخصصی درزمینه علوم کاربردی مختلف نظیرصنعت چرم ،شیمی کاربردی، رادیولوژی ،اپتیک(فیزیک نور) وغیره اختصاص داشت.افزون برآن تعدادی مدرسه عالی که مستقل از دانشگاه بود ،وجود داشت.این مدارس،آموزش های تخصصی سطح بالا وتربیت افرادی نظیر مدیران ومهندسین راه ساختمان و مهندسین معادن را برای موسسات مختلف دولتی بعهده داشتند.آموزش های فنی سطح متوسطه ،در فرانسه بسیار متنوع بود . چهار مدرسه ناحیه ای برای تربیت کمک مهندسین دایر شده بود. آموزش سرکارگرها وکارگرانی که مسولیت های متوسط بعهده داشتند، توسط دومدرسه فوق ابتدایی انجام می شد.در سال ۱۸۹۲آموزش های فنی وحرفه ای درجه سه ، در نظام آموزشی عمومی فرانسه گنجانده شد . این قبیل آموزش ها توسط مدارس حرفه ای ابتدایی ،که بوسیله وزارت بازرگانی و صنعت اداره می شد ،صورت گرفت.
انگلستان در سال ۱۹۰۰تعدادی بالغ بر دوازده مدرسه مهندسی و علوم کاربردی داشت که برخی از آنها وابسته به دانشگاه ها وپاره ای در حاشیه دانشگاها بودند ، علاوه برآن ۳دانشکده علوم ومعدن شناسی ومهندسی در لندن تاسیس شد ،که آموزش های فنی سطح عالی وبرخی از جنبه های تحقیقی رابه عهده داشتند . تعدادفزاینده ای پلی تکنیک ودانشکده های فنی توسط مسولان محلی ایجاد شد ،تا کار تربیت انواع مختلف تکنیسین ها را انجام دهد . مسولیت های آموزش های درجه سوم بعهده مدارس رسمی شبانه محول شده بود .
در ایالت متحده آمریکا،آموزش فنی عالی درقرن نوزدهم بخوبی سازمان یافته بود. نخستین مدرسه پلی تکنیک درسال ۱۸۲۴،دومین آن درسال ۱۸۶۵دایر شد . این موسسه، مطالعات فنی سطوح پایین که به شیوه سنتی در حین کار صورت می گرفت ،رو به کاهش نهاد وکارایی آن برای صنایعی که می رفتند تا تولید انبوه داشته باشند ،مورد سوال واقع شد.
(۸-۲)آموزش فنی وحرفه ای در اروپای شرقی
پس ازجنگ جهانی دوم همه کشورهای اروپای مرکزی وشرقی از الگو نظام آموزشی اتحاد شوروی تبعیت می کردند(ارچر[۳۰]،۱۹۷۹).ودر نتیجه نظام های آموزشی این کشورها خیلی شبیه به هم بنظر می رسد بویژه ازنظر کارکرد ساختارو بازدهی کمی .با این حال پس از جنگ بر نظام های که سنت های دراز مدت و دیرین ویژه خود را داشتند،دگرگونی های تحمیل شد(گرونر،۱۹۷۵). که می توان به کشورهای لهستان ،مجارستان چک و اسلواکی نام برد وتا پایان دهه ۱۹۸۰ بین ۸۰تا۸۵درصد از فارغ التحصیلان مدارس ابتدای وارد مدارس حرفه ای می شدند.
نظام آموزشی در این کشورها مشتمل بر دوره ابتدای که تا کلاس هشتم دایراست می باشد. دانش آموزان از سنین ۶تا۱۴ در این مدارس به تحصیل مشغول می شوند وفارغ التحصیلان این مدارس می توانند از میان ۳نوع مدرسه متوسطه عمومی –مدارس حرفه ای مقدماتی – مدارس حرفه ای متوسطه یکی را انتخاب کنند.
ازعمده ویژگی های نظام آموزشی فنی و حرفه ای ،تخصصی کردن زیاد از حد این نظام بود. مدارس حرفه ای مقدماتی دانش آموزان را برای ۲۵۰شغل ومدارس متوسطه تقریبا برای ۳۰۰شغل تربیت می کنند(کروتینگر[۳۱]،۱۹۹۱) .
(۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در اروپا
سوئد آلمان و انگلستان همگی به خاطر فن آوری پیشرفته د رمحصولات صنعتی و صادراتی باکیفیت عالی خود شهره اند ،محصولاتی که در طول زمان بر نیروی کار بسیار کارآزموده ای اتکاه داشته اند.در سوئد ازسال۱۹۳۰که دوران رکود اقتصادی بود حکومت های محلی به منظور کمک به جوانان ،مدارس آموزش فنی و حرفه ای بسیاری ایجاد کردندکلیت دروس آموزش فنی و حرفه ای جدید وبیش تر با مشاغل بخش خدمات دولت ،رفاه اجتماعی متناسب بود.
در دهه۱۹۷۰لغایت۱۹۸۰شاهد گسترش سنگین مسیرهای حرفه آموزی بود.در سال ۸۴-۸۵حدود سه چهارم دانش آموزان وارد مسیرهای آموزش فنی وحرفه ای شدند رقابت برای ورود در پاره ای از مسیر ها بیش از مسیرهای آموزش عمومی بود.هزینه سرانه آموزش فنی و حرفه ای مدرسه محور بسیار زیاد می باشد احتمالا بالاترین هزینه را در جهان درمقایسه با تولید ناخالص ملی ونیزمقایسه با قدر مطلق هزینه سرانه،داراهستند.هزینه های سرانه یژه در مسیرهای آموزش فنی و حرفه ای در دوره متوسطه بسیار بالاترند(سو[۳۲]،۱۹۸۶).
(۱-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای درآلمان:
آموزش فنی و حرفه ای نوین درآلمان بشکل نظام دوگانه (استاد شاگردی) می باشد که از شهرت گسترده ای برخوردار است این حرفه ها حدود ۴۲۰عنوان مختلف می باشد . اما بیش از نیمی از کارآموزان در ۲۵حرفه متمرکز هستند طول دوره حرفه آموزی به سابقه آموزشی بستگی دارد و حرفه ها فرق می کند.به طور معمول دوره ها سه سال است.در سال ۱۹۸۶حدود۶۰در صد از داوطلبان کارآموزی آموزش فنی وحرفه ای که با حضور پاره وقت در مدرسه همراه اس دارای گواهینامه دوره اول متوسطه بودند. وزمان کارآموزی در هفته نزدیک به ۳۰ساعت می باشد .
آرمان بلند نظام آموزش دوگانه بسیارمدیون ردلف کرشن استاینر است که بر نقش محوری کاردر پرورش خصلت ها و نیز تکوین زندگی اجتماعی معنادار تاکید داشت (شوئن فلت[۳۳]،۱۹۸۶).
در پژوهشی که در سال ۱۹۸۹فونژیلاردی وشولتز بهبررسیبزرگی اشاره می کنندکه درآن نشان داده شده است که۵۰درصد کسانی که آموزش فنی وحرفه ای راگذرانده اند به قرارداداستخدام در شغلی دست یافته اند که باآموزش آنها تناسب دارد.
(۲-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای درانگلستان:
آموزش فنی و حرفه ای بطور رسمی درانگلستان طی چهار دهه بین ۱۹۵۰تا ۱۹۹۰اقتصاد انگلستان رشد تقریبا سریع پیدا نمود(پرری[۳۴]،۱۹۷۶).
در دهه ۱۹۸۰تحول نسبتا عمده ای به آموزش وتربیت فنی وحرفه ای پدید آمد که برمبنای باورهای دو گانه ای استوار بوده،به این ترتیب که از یک سو آموزش وتربیت فنی وحرفه ای سطح بالا بایدبه نیروهای بازار واگذارشودودولت از در گیر شدن درآن اجتناب کند،واز سوی دیگر آموزش وپرورش بطور کلی باید با نیازهای صنعت وتجارت ارتباط بیش تری داشته باشد (فیرلی[۳۵]،۱۹۹۱).
(۳-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در ژاپن :
آموزش فنی وحرفه ای در سالهای پیشتردر مدارس ژاپن حضور داشت اما در طی دهه۱۹۵۰تا۱۹۶۰که همراه بارشد سریع صنعتی بود بسیار از شرکتهای بزرگ ژاپنی بادقت زیاد از میان دانش آموزانی که۹سال آموزش اجباری را گذراندن وبه ۱۵سالگی رسیدن درداخل محوطه خود مدارس حرفه ای برای آنها آماده وکارگران خود راپیدا کنندگان عمده آموزش فنی وحرفه ای مدرسه محور،بعد از دوره متوسطه ،مدارس خصوصی هستند که از یارانه دولت استفاده می کنند. اما چندان درگیرمقررات ونظارت دولت نیستند۷۵درصد در رشته عمومی وبیشتر از ۲۴درصد در هنرستانهای فنی وحرفه ای مشغول بتحصیل هستند(ساکو[۳۶]،۱۹۹۱).
(۴-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در چین :
آموزش فنی وحرفه ای در چین از زمان تاسیس جمهوری خالق چین در۱۹۴۹ تا کنون تغییرات بسیار مهمی را درجریان توسعه به خود تجربه کرده است.دولت چین به سیطره آموزش عمومی بر دور دوم متوسطه به مثابه بزرگترین نقطه ضعف ساختار آموزشی نگاه می کرده است و بهترین راه حل این مشکل را توسعه آموزش فنی وحرفه ای در این دوره می دانست. علاو بر آن ، توسعه آموزش فنی وحرفه ای فرا متوسطه در موسسات و آموزشکده ها مورد تشویق قرار گرفت . با افزایش ظرفیت اجرای دوره های کوتاه مدت آموزش فنی وحرفه ای مورد توجه واقع شد.در دهه ۱۹۸۰ دولت چین از سیستم بسیار متنوعی برخوردار بوده که ویژگی آن نا برابری در توسعه وروش های اجرا در مناطق مختلف است . سمت گیری به سوی حرفه ای کردن آموزش و پرورش نتیجه تغییرات عمده اقتصادی ،اجتماعی وسیاسی بوده که در کشور اتفاق افتاد(تسانگ[۳۷]،۱۹۹۱).
با اجباری شدن آموزش پایه به ۹سال فارق التحصیلان به آموزش متوسطه عمومی ومدارس حرفه ای ادامه تحصیل دهند در سال ۱۹۹۰تعداد۴۸در صد دانش آموزان چین در مدارس شاخه فن یو حرفه ای تحصیل می کنند(همان منبع).
(۵-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در امر یکا ی لاتین:
آموزش رسمی فنی و حرفه ای در اواخر قرن نوزدهم در آرژانتین ۱۸۹۹در کلمبیا ۱۹۰۳در مکزیک ۱۹۲۱با ایجاد اولین مدرسه فنی دولتی دایر گردید و در اکثر این کشورها مدارس فنی ودولتی تحت نظارت ادارات کل دولتی و موسسات ملی آموزش فنی ومهارت آموزی هدایت می شدند .
در مکزیک برای سال تحصیلی ۱۹۹۰-۱۹۸۹ثبت نانم کنندگان دوره دوم متوسطه فنی و حرفه ای ۳۹/۳درصد از کل دانش آموزان دوم متوسطه را تشکیل می دهند(دی ایبارولا[۳۸]،۱۹۹۱).
آموزش در هر دو کشور کلمبیا و برزیل از اهمیت خاصی برخوردار است بیش ترین رشته هاو بیش ترین تعداد کارآموز را در آمریکا ی لا تین دارند. که این شاخه درآغاز دهه ۱۹۷۰ حدود نسبی از ثبت ام کنندگان متوسطه را به خود اختصاص می داد (گالارت،۱۹۸۸).اکثر مدارس فنی و حرفه ای در آمریکاه لاتین دانش آموزان خود را طوری آماده می کردند که هم بعنوان تکنسین مشغول کار شوند و هم به تحصیلا خود ردسطوح عالی ادامه دهند(دی ایبارولا[۳۹]،۱۹۹۱).
سا لهاست که د رسایر کشورها از توسعه آموزش فنی و حرفه ای بر اساس چند فرضیه حمایت می شود فارغ التحصیلان آموزش فنی و حرفه ای بسیار مولدتر از فارغ اتحصیلان آموزش عمومی هستند آموزش فنی و حرفه ای راهکارمناسبی برای جوانان بیکاری است که به دانشگاه راه نمی یابند ؟آموزش فنی و حرفه ای نسبت به آموزش عمومی سرمایه گذاری کارآتری است؟آموزش فنی و حرفه ای انتقال از مدرسه به محیط کار را آسان می سازد و تقاضا برای رفتن به آموزش عالی را کاهش می دهد(نفیسی،۱۳۸۲).
(۶-۹-۲)آموزش فنی وحرفه ای در ایران :
آموزش و پرورش فنی و حرفه ای تاریخی به قدمت تاریخ تمدن و فرهنگ جوامع دارد، چرا که تمدنها به مدد اندیشه و یاری فنون و حرف در ادوار تاریخی به وجود آمده اند. اولین هنرستان آموزش فنی وحرفه ای را کوروش تاسیس کردکه کارآموزش طراحان و موبدان را برعهده داشت(سایت آفتاب[۴۰]).
نخستین مدرسه آموزش فنی و حرفه ای به صورت کلاسیک به همت میرزا تقی خان امیر کبیر به نام دارالفنون (۱۲۰۸ )تاسیس گردید که درآن دروس علمی- فنی- نظامی و پزشکی تدریس می شد واولین هنرستانها فنی که با مشارکت کشور آلمان به نام هنرستان صنعتی تهران(هنرستان فنی شهید بهشتی فعلی در منطقه ۱۲ تهران) در سال ۱۲۸۶ هـ.ش با رشته های فلزکاری، درودگری، برق و … تاسیس گردید که دوره تحصیل این مدارس ۶ سال بود. دارندگان گواهینامه ششم ابتدایی در این قبیل مدارس پذیرفته می شدند.
از اوایل سال ۱۳۰۱ این مدارس صنعتی در شهرهای بزرگ تبریز، اصفهان، مشهد مورد توجه قرار گرفت. در سال ۱۳۴۴ در اهواز و قزوین، در سال ۱۳۳۵ در زاهدان و یزد ، در سال ۱۳۳۶ در کرمان و ارومیه در سال ۱۳۳۸ در رشت و ساری، در سال ۱۳۳۹ در کرمانشاه و در سال ۱۳۴۰ در اراک و کاشان وسپس در سایر استان های سراسر کشورهنرستان های فنی دایر گردید.
آموزش فنی وحرفه ای وکشاورزی درسال ۱۳۵۳در سه زمینه صنعت ،خدمات وکشاورزی بشکلی گسترده ونو در وزارت آموزش وپرورش وبا سه مدیرکل جداگانه ودراستانها زیر نظر معاون فنی وحرفه ای و کشاورزی طراحی وتوسعه یافت.این روند با استقبال زیادی از طرف خانواده ها روبرو شد،اما در سالهای ۱۳۶۱لغایت۱۳۶۴این آموزش در وزارت آموزش و پرورش به یک مدیرکل باعنوان مدیرکل دفترآموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی ودراستانها به گروه آموزش های فنی و حرفه ای تقلیل یافت. در سال ۱۳۷ شاخه کاردانش کنار هنرستانهای فنی وحرفه ای با هدف تربیت نیروی کارگر ماهر برای ایجاد اشتغال طراحی گردید.
(۷-۹-۲)آموزش فنی و حرفه ای در استان سمنان:
تاریخ آموزش فنی و حرفه ای وکشاورزی در استان سمنان بسال ۱۳۴۶ برمی گردد که در رشته های برق ۱۸ نفر، صنایع فلزی ۱۵ نفر و اتومکانیک ۱۵ نفر با مدیریت هنرستان مهندس حسین صادقی به صورت مختلط (دختر و پسر) در دو شیفت ۱۵/۷ تا ۵/۲ و ۳ تا ۸ شب هنرجو پذیرش نمود و آموزش دروس تخصصی هر رشته ۳۴ ساعت در هفته که احتساب ۳۰ هفته آموزش در سال ۶۱۲۰ ساعت آموزش در مدت ۶ سال ۶۱۲۰=۶×۳۰×۳۴ شامل می گردیدشروع شد.
درحال حاضر بر هنرستانها ی فنی و حرفه ای استان در سه زمینه صنعت ،خدمات وکشاورزی ۱۷واحد آموزشی دولتی ۴هنرستانها غیر انتفاعی و۲هنرستان وابسته جمعا۲۳هنرستان در۱۹رشته فعال می باشد. فرآوانی هنرستانهای استان بشرح جدول (۱-۲)ذیل می باشد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو