آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه استنباط در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه شناسایی مفروضات در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تآثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه استنتاج در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق برافزایش مؤلفه تعبیر و تفسیر در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه ارزشیابی در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر پیشرفت درس علوم اجتماعی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
پیشدرآمد فصل پنجم: در این فصل به بحث و نتیجهگیری در مورد یافتههای تحقیق پرداخته میشود. به این منظور در ابتدا فرضیههای پژوهش و نتایج مربوط به هر یک ارائه میگردد و در نهایت نتایج بدست آمده با پژوهشهای قبلی مقایسه میشود. در پایان فصل نیز پیشنهادهایی برخاسته از تحقیق و پیشنهادهایی جهت پژوهشهای بعدی بیان میشود.
۵-۱- خلاصه پژوهش:
روش مورد استفاده در این پژوهش، روش شبه تجربی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده و به منظور بررسی تاثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه سوم ابتدایی به کار رفته است. مراحل اجرای این طرح عبارتند از: ۱) جایگزین کردن آزمودنیها به صورت تصادفی در دو گروه ۲) اجرای پیشآزمون و جمع آوری دادههای ناشی از اجرای این آزمون ۳) اجرای متغیر مستقل برای آزمودنیها که به صورت تصادفی در گروههای مختلف قرار گرفتهاند ۴) اجرای پسآزمون و جمع آوری اطلاعات و دادهها ناشی از اجرای این آزمون.
برای بررسی و کاوش در فرضیه های پژوهش و مشخص کردن میزان تأثیر روش آموزش درس تعلیمات اجتماعی به صورت نمایش خلاق در ارتقاء پیشرفت درسی و سطح مهارتها و تواناییهای تفکر انتقادی کودکان ، نخست یک طرح پژوهشی مناسب انتخاب شد. شرکت پیوسته آزمودنیها در پیشآزمون و پسآزمون با «طرح تحلیل واریانس گروههای همبسته» یا «طرح اندازهگیریهای پی در پی» تناسب دارد. نمونهگیری بر اساس روش نمونهگیری در دسترس انجام گرفته شد.
در مرحله بعد، نمونه ی انتخاب شده به ۲ گروه ۲۰ نفری زیر عنوان گروههای آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش، گروهی است که در پیش آزمون شرکت میکند و تحت تأثیر آموزش درس مهارتهای اجتماعی از طریق نمایش خلاق قرار گرفتند و بعد از ۵ هفته در پس آزمون شرکت می کند. گروه گواه، گروهی که همراه گروه آزمایش در پیشآزمون شرکت می کند ولی تحت تأثیر آموزش قرار نمیگیرد و به صورت رایج درس تعلیمات اجتماعی را آموزش میبیند. پس از اجرای آموزش از گروه پسآزمون به عمل میآید.
برای آموزش به گروه آزمایش به این صورت عمل گردید که درس تعلیمات اجتماعی پایه سوم از طریق نمایش خلاق به دانشآموزان ارائه گردید به این صورت که پس از خواندن درس مطالب کتاب به صورت نمایش خلاق هم اجرا گردید با بررسی دقیق مبانی نظری و پیشینه پژوهش پژوهشگر اقدام به ساخت گام به گام و مراحل تدریس از طریق نمایش خلاق کرده است.
پرسشنامه واتسون و گلیزر که در این پژوهش به عنوان پیشآزمون و پسآزمون مورد استفاده قرار گرفته است. آزمون تفکر انتقادی واتسون – گلیزر توانایی تفکر انتقادی را از طریق ۸۰ پرسش در پنج مؤلفه مهارت استنباط، شناسایی مفروضات، استنتاج، تعبیر و تفسیر و ارزشیابی اندازهگیری میکند. همچنین در این پژوهش برای سنجش میزان یادگیری دانشآموزان در درس تعلیمات اجتماعی از آزمون معلم ساخته استفاده میگردد که توسط چند کارشناس و معلم پایه سوم طراحی شده است.
برای اجرای این طرح، نخست جامعه آماری پژوهش که در برگیرنده همهی دانشآموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهرستان کرمانشاه میباشد، مشخص شد و با بهره گرفتن از روش نمونهگیری در دسترس و بر اساس آمادگی معلمان برای همکاری ۴۰ نفر انتخاب و پس از این به دو کلاس بطور تصادفی و با رعایت اصل انتساب تصادفی در هر کدام از گروهها جای گرفتند. در پایان به منظور توصیف دادهها از فراوانی و درصد فراوانی و نمودار توزیع فراوانی دادهها استفاده و همچنین به منظور تحلیل دادهها از روش آمار استنباطی – آزمون نرمال بودن کلموگروف و آزمون ناپارامتری من ویتنی– استفاده شده است و نیز پردازشهای آماری لازم بر روی نمرهها با بهره گرفتن از برنامه نرم افزاری spss (نسخه ۱۸ ) انجام گردید و نتایج زیر به دست آمد:
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه استنباط در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه شناسایی مفروضات در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تآثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه استنتاج در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق برافزایش مؤلفه تعبیر و تفسیر در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر مؤلفه ارزشیابی در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
آموزش به شیوهی نمایش خلاق بر پیشرفت درس علوم اجتماعی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
۵-۲- بحث و تفسیر نتایج:
فرضیه اول پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر مؤلفه استنباط در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن دادههای پسآزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۴ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیر استنباط در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه استنباط در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره استنباط در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره استنباط در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نشان میدهد که سطح معنی داری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰۵/۰ کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین استنباط گروه آزمایش و گروه گواه در پس آزمون استنباط بطور یکسان نیست.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش بختیاری بروجنی (۱۳۸۰) با عنوان تأثیر نمایش خلاق در رشد خلاقیت کودکان ۹-۸ سال، همخوانی دارد. در این پژوهش ، نمایش خلاق به منزله وسیلهای برای شناخت کودکان و یک وسیله مهم آموزشی معرفی شده است که در ضمن مورد پذیرش کودکان بوده و نیاز او را ارضاء میکند، زیرا کودک از وانمود به بازی ذاتاً لذَت میبرد . مؤید این نظر انواعی از بازیهای کودکان ذکر میشود که در آن دختران و پسران شخصیتهای محبوب خود را با عــلاقه به نمایش میگذارند. بازیهایی که کودکان نقش بزرگترها را در آن ایفا میکنند در حقیقت نوعی آموزش مقدماتی برای زندگی کردن مانند بزرگسالان است که کودک با واقعیتهای زندگی و وظایف بزرگترها آشنا میشود . نمایش خلاق نیز شکلی از وانمود بازی است . یک تجربه سازمان یافته که با دقت طراحی میشود و به اجرا در میآید و بیشترین تأکید آن بر مراحل انجام دادن کار است تا بر حاصل کار . کودکان به وسیله نمایش خلاق ، صحنه ، رویداد ، مشکل یا واقعه برخاسته از ادبیات و داستانهای کودکـــان را با هدایت مربی (آموزگار ) خلق یا بازآفرینی میکنند . این فعالیت نمایشی به وسیله خود آن ها طراحی و ارزشیابی میشود . نگارنده نتیجه میگیرد که آمیزش هنر و آموزش برای کودکان مفید است ، زیرا کـودکان تصویری میبینند (خصوصاً دوران دبستان) و به کارگیری این دو گامی مؤثر در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان است .
در تبیین این نتیجه میتوان به این نکته اشاره نمود که نمایش میتواند نوعی سرگرمی و محملی برای لذَتآفرینی باشد. بسیاری از اشکال نمایشی صرفاً برای انجام این وظیفه به وجود آمدند . ایجاد سرگرمی، لذَتآفرینی و گریز از زندگی کسالتبار روزانه، چه در گذشته و چه امروزه اولین سطح کارکردی هنر نمایش است و همان طور که اشاره شد ارسطو پس از غریزه تقلید از آن به عنوان حقیقت دوم نام برده است.
فرضیه دوم پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر مؤلفه شناسایی مفروضات در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن دادههای متغیر شناسایی مفروضات در پسآزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۲ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیر شناسایی مفروضات در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه شناسایی مفروضات در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره شناسایی مفروضات در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره شناسایی مفروضات در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰٫۰۵ کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین شناسایی مفروضات گروه آزمایش و گروه گواه در پس آزمون یکسان نیست.
نتایج این پژوهش با نتایج لاوارنس[۸۰] (۲۰۱۱)، با عنوان بازیهای نمایشی و رشد مهارتهای اجتماعی / عاطفی که نتایج این پژوهش نشان داد که بازی نمایشی به علت داشتن هیجان و انرژی فراوان برای کمک به کودکان پیش از دبستان میتواند مفید باشد، همخوانی دارد. بازی نمایش نوعی از بازی وانمودی است از کودک از طریق پذیرفتن نقشها و تعاملاتی که در آن وجود دارد موجب ارتباط برقرار کردن با همسالان و یادگیری در محیط میشود و از این طریق کودکان یاد میگیرند که چگونه به موفقیت دست پیدا کنند. نتایج اثر بازی نمایشی در رشد مهارتهای اجتماعی / عاطفی کودکان را نشان داد.
در تبیین این نتیجه میتوان به این نکته اشاره کرد که نمایش به سبب بهرهگیری از زبانی خاص این امکان را به انسان میدهد تا تجارب، احساسات و اندیشههایی را که در قالب کلمات یا دیگر اشکال هنری بیان شدنی نیستند، منتقل نماید.
فرضیه سوم پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر مؤلفه استنتاج در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن داده های متغیراستنتاج در پس آزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۷ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیراستنتاج در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه استنتاج در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره استنتاج در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره استنتاج در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰٫۰۵ کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین استنتاج گروه آزمایش و گروه گواه در پسآزمون یکسان نیست.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش اُستروسکی[۸۱] (۲۰۱۰)، با عنوان بازی و یادگیری باهم که نشان داد بازیهای نمایشی موجب یادگیری مهارتهای اجتماعی در کودکان پیشدبستانی میگردد همخوانی دارد. همچنین با پژوهش لوکهرت[۸۲] (۲۰۱۰) با عنوان بازی: ابزاری مهم برای توسعه شناختی که اغلب کودکان از طریق بازی میآموزند. و بازی مانند اهمیت کار برای بزرگسالان است و بازی باعث توسعه عملکردهای شناختی مانند حافظهکاری، خودتنظیمی ( مانند آگاه بودن از اعمال و کنترل احساسات) میشود. همچنین، موجب توانایی برای سازماندهی، تمرکز، برنامهریزی و استراتژی است. ولی متأسفانه در مدارس زمان بازی یا محدود و یا حذف شده است و نویسنده معتقد است باید برای قرار دادن بازی در برنامههای مدرسه برنامهریزی دقیق شود همسو میباشد.
در تبیین این نتیجه میتوان به این نکته اشاره نمود که نمایش در دوران حیات خود این امکان را به انسان داده است تا تجارب و ذهنیات خود را به شیوهای مؤثر و ملموس به سایر همنوعان عرضه کند. نمایش به انسان کمک میکند بازخوانی کاملتری از جهان و محیط پیرامون خود داشته باشد تا از این طریق به زندگی خود معنایی عمیقتر بخشد . نمایش میتواند مسائل جهانی و مفهوم واقعی زندگی را بیآنکه درگیر مباحث نظری و تجریدی شود به شیوهای ملموس به روی صحنه آورده و در برابر دیدگان به تصویر کشد.
فرضیه چهارم پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر مؤلفه تعبیر و تفسیر در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن دادههای متغیر تعبیر و تفسیر در پسآزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۱ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیر تعبیر و تفسیر در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه تعبیر و تفسیر در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره تعبیر و تفسیر در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره تعبیر و تفسیر در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰٫۰۵ کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین تعبیر و تفسیر گروه آزمایش و گروه گواه در پسآزمون یکسان نیست.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش گوپتا[۸۳] (۲۰۰۸) با عنوان دیدگاه ویگوتسکی در مورد استفاده از بازیهای نمایشی به منظور افزایش تفکر و خلاقیت در اوایل دوران کودکی که با بررسی دیدگاه ویگوتسکی نشان داد بین بازی و رشد شناختی رابطهی قوی وجود دارد و این مطالعه نشان داد که بازی میتواند باعث بهبود توجه، مهارتهای برنامهریزی و طرز تلقی، خلاقیت و تفکرواگرا، عاطفه و رشد زبان شود همخوانی دارد.
در تبیین این نتیجه میتوان اشاره نمود که نمایش به تماشاگرانش این اجازه را میدهد که هیجانات روحی و عاطفی را که در موقعیتهای سخت و دشوار زندگی واقعی بروز مییابند در چارچوب نمایش و بدون خطر یا نتایجی زیانبار آن به شدت تجربه نمایند. بدین ترتیب نمایش این هیجانات را در مسیر ایمن و مشخصی قرار میدهد و به تعادل روانی افراد و آرامش در جامعه کمک می کند.
فرضیه پنجم پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر مؤلفه ارزشیابی استدلالهای منطقی در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن دادههای متغیر ارزشیابی استدلالهای منطقی در پسآزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۶ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیر ارزشیابی استدلالهای منطقی در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه ارزشیابی استدلالهای منطقی در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره ارزشیابی استدلالهای منطقی در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره ارزشیابی استدلالهای منطقی در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰٫۰۵ کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین ارزشیابی استدلالهای منطقی گروه آزمایش و گروه گواه در پسآزمون یکسان نیست.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش برگن[۸۴] (۲۰۰۸) با عنوان نقش بازی وانمودی در رشد شناختی دانشآموزان همخوانی دارد در این پژوهش، پژوهشگر معتقد است شواهد بسیاری از رابطه بین مهارتهای شناختی و بازیهای وانمودی وجود دارد و بازی وانمودی موجب تسهیل دیدگاه و کسب تفکر انتزاعی کودکان، و همچنین موجب تسهیل شناختی کودکان میشود و در بیشتر موارد موجب کسب مهارتهای اجتماعی و زبانی میشود. همچنین با نتایج پژوهش فلوری[۸۵] (۲۰۰۳)، با عنوان استفاده از تئاتر به عنوان عامل تغییر در مهارتهای اجتماعی که نشان داد استفاده از تئاتر میتواند در ایجاد مهارتهای اجتماعی در کودکان سودمند باشد همخوانی دارد.
فرضیه ششم پژوهش: آموزش به شیوه نمایش خلاق بر پیشرفت درسی درس علوم اجتماعی در دانشآموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد.
ابتدا فرض نرمال بودن دادههای متغیر پیشرفت درسی در پسآزمون را آزمون میکنیم.
نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون کلموگروف اسمیرنوف برابر با ۰٫۰۰۱ میباشد که چون این مقدار از خطای آزمون (۰٫۰۵) کوچکتر است میتوان نتیجه گرفت که فرض نرمال بودن دادههای متغیر پیشرفت درسی در پسآزمون رد میشود بعبارت دیگر دادهها نرمال نیستند در نتیجه برای مقایسه پیشرفت درسی در پسآزمون در دو گروه آزمایش و گواه باید از آزمون ناپارامتری من ویتنی استفاده کنیم.
فرض صفر: میانگین نمره پیشرفت درسی در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان است.
فرض مقابل: میانگین نمره پیشرفت درسی در پسآزمون دو گروه آزمایش و گواه یکسان نیست.
همچنین نتایج نشان میدهد که سطح معنیداری آزمون برابر با صفر میباشد که از مقدار خطای آزمون ۰٫۰۵کوچکتر است بنابراین فرض صفر رد میشود. به عبارت دیگر بین میانگینهای مورد مقایسه تفاوت معنیداری وجود دارد. بطوری که میانگین پیشرفت درسی گروه آزمایش و گروه گواه در پسآزمون یکسان نیست.
نمایش را میتوان ابزاری برای یادگیری و وسعت بخشیدن به تجربهها دانست . زیرا انسان به طور غریزی این آمادگی را دارد که در مواجهه با پدیده نمایش، همه دانستهها و پیش داوریهای خود را کنار گذاشته و اجازه دهد تا نمایش تخیل و ذهن او را به دست گرفته تا در آن لحظه، عمل نمایشی را باور نماید. این تعلیق آگاهانه ناباوری زمینه آموزش و یادگیری از طریق نمایش را فراهم میسازد.
۵-۳- نتیجهگیری:
در این پژوهش، سعی بر این بود تا نحوۀ تعامل برنامۀ آموزش به شیوه نمایش خلاق به کودکان در درس تعلیمات اجتماعی در تفکر انتقادی و پیشرفت درسی، یعنی کودکی و تعلیم و تربیت با « هنر»، بررسی و چگونگی وساطت نمایش خلاق یعنی هنر بیان شود.
برای