تعداد
قاعده کاهی نحوی
تعداد
قاعده کاهی سبکی
تعداد
قاعده کاهی گویشی
تعداد
قاعده کاهی زمانی
تعداد
قاعده کاهی واژگانی شازده احتجاب
8
42
195
45
1
31
0 نام ها و سایه ها
53
24
685
23
8
70
0 سوشوون
26
26
420
0
64
12
0 چراغها را من خاموش می کنم
34
0
1083
22
33
0
0
تحلیل و طبقه بندی داه ها
فصل ششم :تحلیل و طبقه بندی داده ها
1-6-پاسخ به سوالات پژوهش:
در این قسمت سعی دارم که با توجه های داده های گرد آوری شده در پژوهش به سوالات تحقیق پاسخ بدهم و سپس از مجموعه این پاسخ ها نتیجه گیری کلی تحقیق را ارائه دهم.
پاسخ به پرسشهای پژوهش:
1-آیا بین نثر داستانی ،داستان نویسان زن ومرد ، از نظر به کارگیری دشواژه ها[75] تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است؟
در بین 4 اثر مورد بررسی ، اثر شازده احتجاب از نظر به کارگیری دشواژه بیشترین تعداد را دارا ست ،در حالی که در همان نسل ؛سووشون با تعداد کمتری کاربرد دشواژه قرار دارد. در نسل بعدی در نام ها و سایه ها ما با تعداد دشواژه هایی بسیار کمتراز شازده احتجاب ولی تقریبا برابر سووشون مواجه می شویم. در حالی که در همین نسل ، درچراغها را من خاموش می کنم ،واژه تابویی به کار نرفته است . از این مقایسه می توان چنین نتیجه گیری کرد که زنان در مجموع کمتر از مردان از واژه ها تابویی استفاده می کنند و لی تفاوت اصلی نه در تعداد واژگان تابویی که در موضوع این واژگان است. در حالی که در آثار مردان بیشتر واژگان تابویی مربوط به تن زن ،اندامهای زنانه ،آمیزش زن و مرد است .واژگان تابویی اثر دیگر (سووشون) متنوع تر بوده وتاکیدی بر یک واژه خاص (مثلا اندام زنانه )نیست .به نظر می رسد. مردان برای کاربرد تابوهایی با موضوعات زنان ، چندان احساس ناراحتی نمی کنند.از نظر نسلی می توان نتیجه گرفت که نسل دوم(هر دوجنس )نسبت به نسل قبلی خود ، دشواژه های کمتری را به کار برده،در این نتیجه گیری باید این نکته را افزود که آثار مربوط به نسل دوم ،قبل از انقلاب و آثار نسل سوم بعد از انقلاب چاپ شده اند و هر دو نسل با قواعد سانسوری خاص خود مواجه بوده است ،به نظر می رسد که دستگاه سانسور نسل دوم در برخورد با تابوهای زبانی تسامح بیتشری به خرج داده می شد که این امر تاثیر خود را در نثر نویسندگان نسل سوم نشان می دهد.
2) آیا بین نثر داستانی ،داستان نویسان زن ومرد از به کارگیری ضرب المثلها تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است؟
ضرب المثلها بخشی از فرهنگ مشترک یک جامعه هستند که دانش ،جهان بینی ،و نگرش عامی را دربین اعضای یک جامعه نشان می دهند. به کارگیری ضرب المثلها در نثر نویسندگان از چند جهت قابل توجه است، اول از این جهت که نفس استفاده از ضرب المثلها و اصطلاحات رایج نشان دهنده تاکید و تکیه بر فرهنگ مشترک وعام اجتماع است . نویسنده برای نشان دادن حقانیت سخنان خود ویا برای تاکید بر ادعای خود ، ضرب المثلهایی به فراخور موقعیت ،می آورد . این رسم در سبک نوشته های قدیمی بسیار رواج داشته و متون قدیمی سرشار از اصطلاحات ،ضرب المثلها وحکایات پند آموز هستند ،گویی نویسنده به سخنان خود را کافی نمی داند و برای تاکید تاثیر سخنان خود آنها را با نمونه هایی از دانش مشترک و پذیرفته شده همگانی(مثل ضرب المثلها) همراه می کند . به هرجهت استفاده از ضرب المثلها می تواند نشان دهنده تمایل به نزدیک شدن به لایه های مرکزی فرهنگ عام و رایج باشند .
در بین نمونه های مورد بررسی داستان شازده احتجاب کمترین تعداد و کتاب نامها و سایه ها بیشترین نمونه به کارگیر ضرب المثل را نشان می دهد. نویسندگان زن در هر دو نسل تمایلی متعادل در استفاده ضرب المثل دارند. (نه تمایلی افراطی (مثل نامها و سایه ها )و یا تفریطی (مثل شازده احتجاب) ) می توان در پاسخ به این سوال تحقیق گفت که عموما زنان بیشتر از مردان به استفاده از ضرب المثلها تمایل نشان می دهند .ولی تفاوت محتوایی که در استفاده زنان و مردان از ضرب المثل وجود دارد ،از این حیث قابل توجه است که مردان اغلب ضر ب المثلهایی با محتوای آموزشی و پند آموز استفاده می کنند. (این مساله در رمان نامها و سایه ها حتی در شخصیت های داستان به خوبی قابل توجه است .) در حالی که زنان از ضرب المثلها استفاده می کنند تا یک مساله عام را تاکید کنند .
فراوانی ها
3-آیا بین نثر داستانی ،داستان نویسان زن ومرد از نظر خلق و ایجاد واژگان جدید(قاعده کاهی واژگانی) تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است ؟
خلق و ایجاد واژگان جدید از آن روگویه ای جالب توجه برای این مطالعه بود که در مطالعات زبان شناسی اجتماعی کلیشه ای وجود دارد که واژگان جدید در یک زبان اغلب از سوی مردان در جامعه تولید می شود و اصولا زبان زنان ،زبانی محافظه است و تمایلی به استفاده از واژگان جدید ندارد. در بین چهار نویسنده مورد بررسی(زنان و مردان) هیچ کد
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
ام دست به خلق واژگانی جدید نزده اند.
4-آیا بین نثر داستانی ،داستان نویسان زن ومرد ا ز نظر نقض قواعد نحوی زبان تفاوتی مشاهده می شود و اگر آری این تفاوت با توجه به جنسیت نویسندگان چگونه است ؟
در متون مورد بررسی مردان در طول دو نسل با نسبتی تقریبا مساوی دست به نقض قواعد دستوری زبان می زنند ،اما زنان در نسل سوم بیشتر از نسل دوم دست به نقض این قواعد و سرپیچی از شیوه درست دستوری می کنند. یعنی گریز از قواعد نحوی زبان در متون نویسندگان زن مورد بررسی در طول زمان افزایش پیدا کرده است . اما نکته قابل توجه در این مورد نه تعداد موارد گریز از قواعد نحوی حامم بر زبان که شیوه متفاوتی است که زنان و مردان به کار می گیرند. در رمانهای مردان البته بیشتر شازده احتجاب سرپیچی از قواعد نحوی حاکم بر زبان به صورتی به نوعی در جهت دشوارسازی متن انجام می شود ، ردیفی از کلمات طولانی بدون فعل ،یا فعلی برای چند جمله ،حذف فعل بدون هیچ قرینه به صورتی که خواننده باید خود معنای جمله را حدس بزندو… این مساله به شکلی متعادل تر در کتاب نامها و سایه ها نیز دیده می شود. نویسنده بدون توجه به قواعد سجاوندی زبان فارسی به جای نقطه ویرگول می گذراد جایی که جمله تمام نشده ،جمله را قطع می کند و بسیاری جابه جایی های دیگر . از نظر مقایسه بین دونسل می توان گفت که نسل سوم نسبت به نسل دوم نقض قواعد هنجاری را به شیوه متعادل تری پی می گیرد تا کمتر در جهت دشوار سازی زبانی باشد .
در مقایسه گریز از قواعد نحوی زبان بین نویسندگان زن ومرد ،زنان به شیوه مرسوم تر و پذیرفته شده تری قواعد نحوی زبان را نقض می کنند. در نوشته های زنان از جملات بدون فعل ،حذف افعال بدون قرینه و مواردی شیبه این خبری نیست . در نسل دوم (سووشون)داستان آینه ای است از درست نویسی و راهنمای قواعد املایی و انشایی. در نسل سوم گرچه تعدادموارد گریز از قواع نحوی بیشتر شده است اما هنوز نثر یکدستی و روانی خود را حفظ کرده است . می توان در یک مقایسه کلی گفت که درهر دو نسل زنان روان تر از می نویسند و کمتر قواعد نحوی را به نفع دشوار نویسی نقض می کنند. در نسل دوم نویسنده زن بیشتر از و نویسنده مرد کمتر از هم جنس خود در نسل قبل دست به نقض قواعد نحوی زبان می زنند ،به عبارتی نوشته های نویسنده زن و مرد هر دو در جهت نزدیک شدن به یکدیگر حرکت کرده اند. یعنی نثرمن چراغها را خاموش می کنم ،بیشتر از سووشون و نثر نامها و سایه ها کمتر از شازده احتجاب ،قواعد نحوی زبان را نقض می کنند.