مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
روش¬کوادراتور و بلوکی برای حل معادلات انتگرال خطی ولترای نوع دوم- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

درروش های کوادراتور با گام ثابت بازه ی مورد نظر به N زیر بازه مساوی و یکسان با طول گام h=تقسیم شده و برای حل معادلات انتگرال ، در مجموعه نقاط مجزای پیش خواهیم رفت.
بنابراین برای دستیابی به نوعی تقریب دقیق تر یعنی
نیاز داریم که مساله به صورت متوالی با طول گام های کوچکتر، تا زمانی که دو مجموعه تقریب های متوالی به دقت لازم برسند، حل شود. در قیاس با جواب عددی معادلات دیفرانسیل معمولی، روش های با طول گام متغیر برای تعیین جواب معادلات انتگرال ولترای نوع دوم در هر مرحله از محاسبات ، سعی درانتخاب طول گام بهینه که محک خطای فوق را برآورده کند، دارند [۴و۵] . خوشبختانه، این گونه تخمین اجرایی نیاز به بررسی دوباره محاسبات را رفع می کند و هم چنین انتخاب یک “طول گام بهینه” در هر مرحله نسبت به حالت طول گام ثابت به شرطی که انتخاب سرجمع پارامترها خیلی بزرگ نباشند، به صرفه تر خواهد بود.
یک روش با طول گام متغیر، در هر گام از جواب معادلات تقریبی نیاز به برآوردی از خطای محلی، یعنی خطای جمله صرف نظر شده و در قاعده کوادراتور که جمله انتگرال را در معادله ی

جایگزین می کند، دارد.
یاد آور می شویم که در حالت کلی فرم معادله انتگرال غیر خطی ولترای نوع دوم به صورت فوق است . فرض کنیم بازده [a,b] به N زیر بازه ی (لزوما غیر یکسان ) که در آن
با
افراز شده باشد . روش های با گام متغیر با تقریب جمله انتگرال ۳ .۱ برای
با یک قاعده کوادراتور به صورت

که در آن
پیش خواهد رفت. قاعده ی کوادراتور فوق منجر به مجموعه معادلات زیر خواهد شد:

که به نوبت معادلات تقریبی زیر را پدید خواهد آورد.
حال دو مساله مطرح خواهد شد.
-انتخاب مقادیر منجر به قواعد تقریب مراتب بالاتر، به دلیل غیر یکسان بود ن گام های بسیار مشکل تر است.
-ما به تخمین خطای محلی که انتخاب “بهترین” طول گام را برآورده می سازد، نیاز خواهیم داشت.
مشکل اول را با محدود کردن تعداد تغییرات طول گام (یعنی ، با قرار دادن یک طول گام ثابت برای یک گروه از گام ها) به آسانی رفع نمود. ما دراین پژوهش برای راحتی کار تنها به روشی توسط فیلیپس[۲۴] که در سال ۱۹۷۷ بر پایه ی قاعده ذوزنقه ای ارائه شده است ، اکتفا می کنیم و هم چنین روش را تنها برای معادلات خطی در نظر می گیریم.
ایده ی این روش بدین صورت است که جمله انتگرال واقع در ۳٫ ۱ را برای با یک قاعده ی کوادراتور به فرم ۳٫ ۲ ، که در آن
می باشند، جایگزین می کند [۴ و ۵] . با این کار تخمینی از به صورت به شکل زیر داده می شود
که در آن به منظور دستیابی به یک خطای تخمینی ، تخمین دوم از به صورت ، با انتگرال گیری نخست روی بازه ی و سپس ری بازه ی با طول گام ؛ در هر دو حالت با بهره گرفتن از قاعده ذوزنقه ای بدست خواهد آمد. بنابراین به تقریبی از نیاز داریم که به صورت زیر داده می شود.
سپس به صورت زیر داده خواهد شد
حال با بهره گرفتن از تعدادی فرضیات موضعی کننده [فیلیپس ۱۹۷۷]، معادلات زیر نتیجه خواهند شد [۴و ۵]:
که درآن ، متناظر باضرایب جملات خطای قاعده ذوزنقه ای با گام های معتبر بوده و به صورت زیر داده می شوند.
که در آن قاعده ذوزنقه ای با گام های متغیر به کار برده شده روی بازه ی
ممکن است به عنوان قاعده ای تکراری روی قاب های با عرض و یا قاعده ای دو نقطه ای روی تک قاب با عرض در نظر گرفته شود. فیلیپس الگوریتمی برای تعیین مقادیر را به صورت ترکیبی خطی از دو تقریب کوادراتور ارائه دادکه در واقع جمله ی خطای معادلات فوق را تعیین خواهد نمود و از آن مقداری «بهینه» برای بدست خواهد آمد که خطای ها را برای ما قبول می سازد فرض کنیم برای هریک به گونه ای انتخاب شود که شرایط زیر برقرار باشند:
سپس نتیجه می گیریم که
و جمله خطا در معادلات اخیر به صورت زیر کران دار خواهد شد.
بنابراین طول گام جدید بایستی به گونه ای انتخاب شود که در رابطه زیر صدق کند
فصل چهارم
روش بلوکی
این گونه فرم کلاس روش های خود-آغاز کننده، بلوکی از مقادیر را تولید نموده و در آن حل مسائل با پیشروی یک گام در زمانی مد نظر نکرده بلکه هدف ایجاد قاعده ای روی حوزه ای کوچک که از نقاط روی ناحیه بزرگتر استفاده کرده، می باشد[۴و۵]. حال جواب ۳٫ ۱ را روی دامنه با b-a=Nph در نظر می گیریم. یعنی بازه ی با طول [a,b] را به Nبازه ی مساوی تقسیم نموده و سپس هر کدام از این بازه ها را به p زیر بازه­ی با طول h افراز نموده ایم فرض کنیم مقادیر جواب تقریبی برای (r-1) بلوک نخست محاسبه شده باشند، سپس روش بلوکی [۲۵] معمولی در r امین مرحله مجموعه تقریب های زیر را تولید خواهد نمود.
برای ، معادله ی ۳٫ ۱ را به صورت زیربازنویسی می کنیم
(۴ .۱)
حال اگر از قواعد کوادراتور زیر برای تقریب جمله انتگرال در ۳ .۱استفاده کنیم.
(b4)
(b4)
به مجموعه معادلات تقریبی زیر می رسیم
توجه داریم که اگر ، علاوه بر این ، وزن های به گونه ای فرض شده اند که قاعده کوادراتور نخست فوق خطای مرتبه ی p ام را داشته باشد و دقت محاسبات با انتخاب مناسب وزن های حفظ شود.
مثال ۴٫ ۱ : فرض کنیم p=2 و در این صورت معادلات اخیر فوق به فرم زیر در خواهد آمد [۴و۵]
(۴٫ ۲)
که در آن را تعیین شده فرض می کنیم . نیز فرض کنیم وزن های ، وزن های قاعده ی تکراری سیمپسون باشند. در این صورت قاعده ی کوادراتور ذکر شده (a4) خطای از مرتبه ی را خواهد داشت. واضح است که در صورتی که ، قاعده ی سیمپسون برای دستیابی به تقریب انتگرال های موجود در ۴٫ ۱ به کار می رود بنابراین یک تقریب مرتبه ی سوم را برای x(a+(2n+2)h) به دست می دهد که فرم ۴٫ ۲ با i=2n+2 را خواهد داشت. برای i=2n+1 به منظور اطمینان از دقت محاسبات، بایستی از یک قاعده ی کوادراتور سه نقطه ای به فرم (b4) با خطای ی مرتبه ی استفاده کنیم. این قاعده با انتخاب وزن های زیر تحقق می یابد[۴و۵]
(۴٫ ۳)

(انتخاب های فوق به گونه ای اختیار شده اند که قاعده ی کوادراتور(b4) برای مرتبه دوم دقیق باشد.)
معادلات (a4) با i=2n+1,2n+2 فرم زیر را خواهند داشت:
که در آن
و
بنابراین درهر مرحله یک جفت معادلات غیرخطی را خواهیم داشت که بایستی با بهره گرفتن از یک روش تکراری حل شوند.
مثال ۴ .۲ : فرض کنیم معادله ی (b5) فرم تقریبی زیر را دارد:
که در آن وزن های با معادلات ۴٫ ۳ داده می شوند حال اگر تقریب فوق را به صورت زیر در نظر بگیریم
به طوری که هسته فقط در نقاط دامنه تعریف محاسبه می شود تنها به یک تقریب مرتبه ی دوم برای جواب در نیاز خواهیم داشت که با رابطه ی زیر بدست می آید.
که متناظر با مقدار چند جمله ای درونیاب درجه ی ۲ در که x(s) را در نقاط درونیابی می کند، می باشد.
فصل ۵
حل معادلات انتگرال ولترای خطی به روش بلوکی
۵٫ ۱ روش حل
یکی از روش های عددی حل معادلات انتگرال ولترا به روش های کوادراتور موسوم هستند. با بهره گرفتن از آن چه در فصول قبل گفته شد، این گونه روش ها در جهت حل معادلات انتگرال خطی نوع دوم به شکل
(۵ . ۱)

فرم کلی دستگاه معادلات خطی مثلثی به صورت زیر را پدید می آورند.
(۵ .۲)
سپس با حل دستگاه فوق ، جواب های عددی معادله ۵ .۱ به دست خواهند آمد مراجع [۹-۱] را ببینید.
در روش های بلوکی دستگاه منتج شده از گسسته سازی معادله انتگرال ولترا در تعیین جواب عددی آن، یک دستگاه بلوکی بوده و مثلثی نخواهد شد که در هر صورت شبیه به دستگاه های مثلثی خواهد بود یکی از روش های بلوکی،به روش بلوکی لینز[۲۶] موسوم است که در مراجع [۴و۵] توضیح داده شده است.
با بهره گرفتن از این روش دستگاه حاصل به صورت زیر داده خواهد شد.
دراین پایان نامه قصد داریم که یک روش کلی تعمیم یافته جهت احراز این گونه دستگاه ها ارائه دهیم.
در بررسی نظریه این روش قصد داریم از (۱+m) نقطه درونیابی برای ، به منظور حل معادلات انتگرال خطی ولترای ۵٫ ۱ و تقریب انتگرال سمت راست آن استفاده کرده و به صورت زیر عمل نماییم.
از این که دستگاه منتج شده (۱+mn) معادله خواهد داشت، فرض کنیم معادلات دستگاه به دست آمده به ترتیب معادله صفرم، یکم، دوم و… تا معادله ی mnام نامگذاری شوند.
درمرحله ی نخست، در معادلات pm ام برای به منظور تقریب از (m+1) نقطه ی درونیاب برای p مرتبه استفاده می کنیم . وزن های (۱+ m) نقطه ی درونیابی، با بهره گرفتن از چند جمله ای های لاگرانژ به صورت زیر محاسبه خواهند شد [۳].
(۵٫ ۴)
به عنوان یک نتیجه درمعادلات pm ام، بردار وزن ها به صورت زیر در خواهد آمد
(۵٫۵)
=

در مرحله دوم در معادلات (pm+i) ام برای i=1,2,…,(m-1) , p=0,1,…,(n-1) به صورت مشابه قبل با بهره گرفتن از (m+1) نقطه ی درونیابی برای p مرتبه به علاوه (m+1) نقطه ی درونیابی در نقاط که طرف راست جمله ی اانتگرال از معادله ی ۵٫۱ روی بازده را تقریب می زنند. وزن ها به صورت زیر دست خواهند امد.

 

برای
 
 

نظر دهید »
روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه-سوتا-۲ (MMPI-2RF) در گروه اختلالات خُلقی- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

کاربرد پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا در زمینه رفتار و قضاوت­های جنایی به­عنوان اقدامی مؤثر شناخته می­ شود. این ابزار در سنجش گرایش­های پرخاشگری، اختلالات شخصیت و گرایش به سوء استفاده از مواد کاربردهای فراوانی را به نمایش گذاشته است و هر چند که برای اولین مرتبه در غربالگری نیروهای پلیس به کار برده می­شد ولی امروزه به­عنوان ابزاری معتبر در توصیف و تبیین رفتارهای جنایی به کار برده می­ شود (وارلا، بوکاسینی، اسکوگین، استومپ و کاپاتو[۱۲]، ۲۰۰۴) و حتی مقیاس دروغ­سنجی در ابزار فوق از مهمترین ملاک­های گزینش نیروهای پلیس محسوب می­ شود (ویس، داویس، روستو، کیسمن[۱۳]، ۲۰۰۳).
اولین کاربرد رسمی ابزارهای سنجش شخصیت به استخدام نیروهای نظامی در ارتش ایالات متحده آمریکا معطوف است. رابرت ثراندیک در سال ۱۹۱۷ برای اولین مرتبه از پرسشنامه ­های شخصیتی در تشخیص آسیب­شناسی روانی نیروهای نظامی استفاده نمود. سیاهه اطلاعات شخصی وودورث که با بیش از ۱۲۰ سؤال به اندازه ­گیری ۵ عامل شخصیت معطوف بود، به­عنوان اولین ابزار سنجش شخصیت در حیطه­های آسیب­شناسی روانی شناخته می­ شود. روان­نژندی به­عنوان یکی از ۵ عامل یا صفت­های شخصیتی محسوب می­گردید که روایی پیش­بین مطلوبی را با روان­نژندی جنگ نشان می­داد (پاشاشریفی، ۱۳۸۱).
سیاهه اطلاعات شخصی وودورث در بیمارستان مینه­سوتا توسط مک­کین­لی و هته­وی مورد بازنگری قرار گرفته و توانستند تا نسخه اصلی پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا را تدوین کنند. در سال ۱۹۸۹ نسخه دوم این ابزار با کاربردهای مشاوره­ای در زمینه گرایش به مواد منتشر شد و در سال ۲۰۰۳ مقیاس­های بالینی آن مورد بازسازی قرار گرفت. فُرم بازسازی شده مجدد پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده است، در زمینه تشخیص آسیب­شناسی روانی و گرایش به مواد مخدر از روایی تشخیصی برخوردار است (کامکاری و شُکرزاده، ۱۳۹۲).
مارتین سلیگمن[۱۴]، به­عنوان یکی از پیشروندگان نهضت روانشناسی مثبت نگر، اعتقاد دارد که سنجش روانشناختی در فرایند مشاوره و روان­درمانی، تنها با کاهش و خدمات عوارض روانشناختی[۱۵] همراه نیست، بلکه در مواقع خاص، می­توان با شناسایی نقاط قوت و ضعف شخصیت انسان، رهنمودهای کاربردی را در مسیر رشد برای کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت شخصیت ارائه کند. در این مواقع، هدف مشاوره[۱۶] و روان­درمانی[۱۷]، کاهش اختلالات روان­شناختی نیست بلکه رشد شخصیت و کمال انسان مدنظر قرار دارد (شاکرمی، ۱۳۸۶).
ابهامات گوناگونی در زمینه سنجش روان­شناسی و به خصوص شخصیت وجود دارد که به‌راحتی نمی‌توان به بررسی دقیق شخصیت پرداخت. این‌گونه ابهامات باعث شده است تا تشخیص اختلالات خُلقی و ارتباط آن با شخصیت و استفاده از ابزارهای مختلف برای تشخیص، پژوهش‌های گوناگونی را به خود اختصاص دهد. از این­رو، عنوان می­ شود که به‌راحتی نمی‌توان به استفاده از ابزارهای گوناگون در زمینه تشخیص اختلالات خُلقی پرداخت. لازم به ذکر است تا وقتی که نتوان ارتباط بین شخصیت و اختلالات خُلقی را به درستی تشخیص داد، نمی­توان از شیوه ­های درمانی مناسبی نیز در این زمینه استفاده نمود. این‌گونه پیچیدگی‌ها باعث شده است تا در شناسایی و تشخیص شخصیت از ابزارهای خاصی استفاده شود.
فرایند سنجش روانشناختی، اقدام پیچیده، ظریف و تخصصی است؛ زیرا به وسیله جمع­آوری اطلاعات جامع از ابزارهای اندازه ­گیری متنوع، به مستندسازی نیازهای مراجعین برای خدمات روانشناختی می­پردازند. همچنین، از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته و انسانهای زیرک، خردمند، با تجربه و متخصص می­توانند با تأکید بر ضرورت ارائه خدمات روانشناختی و رویکرد درمانی – آموزشی به روند رشد شخصیت بپردازند. با توجه به فرایند سنجش روان­شناختی باید بتوان اطلاعات مکفی و دقیقی را در زمینه ویژگی­های روان­سنجی ابزارهای سنجش شخصیت به دست آورده و توان پیشگیری از بروز اختلالات خُلقی را فراهم ساخت. ضعف در ویژگی­های روان­سنجی ابزارهای سنجش اختلالات خُلقی از یک سو و فقدان اطلاعات روان­سنجی در زمینه روایی تشخیصی ابزارهای مزبور به­عنوان ابعاد چندجانبه مسأله پژوهش مطرح می­گردید.
پژوهش حاضر به روایی تشخیصی ابزار اندازه ­گیری روانشناختی MMPI-2RF پرداخته است که می ­تواند اختلالات خُلقی را با تأکید بر سازه[۱۸] هدف و شناسایی نیمرخ شخصیتی[۱۹] و سبک­های زندگی مرتبط در بروز اختلالات خُلقی شناسایی و آشکار سازد. این پرسشنامه صفت مکنون[۲۰] را به نحوی پایا و روا می­سنجد و پرسشنامه قابل فهم و قابل اجرا است. روایی تشخیصی این ابزار اندازه ­گیری توانایی شناسایی و تشخیص یک عارضه، اختلال یا ناتوانی و …. را دارد و لذا معرف میزان قدرت آزمون جهت ایجاد تمایز و تفکیک بین افراد دارای اختلالات خُلقی و افراد عادی می­باشد. روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا در زمینه ­های بالینی مانند روانپزشکی و ارزیابی تست­های تشخیصی و یا آزمون­های غربالگری[۲۱] مورد استفاده قرار می­گیرد (در روانپزشکی به منظور ارزیابی موضوع خاص و طبقه ­بندی­های تشخیصی استفاده می­ شود). آنچه در تست و تشخیص بالینی مهم است، حساسیت و ویژگی آزمون می­باشد. آزمون باید از حساسیت کافی برای تشخیص بیماری (‌اگر وجود دارد)‌، برخوردار باشد.
سازندگان این آزمون بر این باورند از طریق آزمون MMPI-2RF می­توان اختلال را تشخیص داد و نگرانی­های عمده روان­پزشکان، روان‌شناسان و دیگر متخصصان سلامت روان رابا اجرای این آزمون برطرف کرد. از این­رو، با توجه به فقدان یافته­ های تجربی پیرامون پیشینه ویژگی­های روان­سنجی نسخه مزبور، می­توان ابهام در شناسایی روایی تشخیصی ابزار مزبور را به­عنوان منبع مسئله در نظر گرفت.در این زمینه منبع مسأله به­عنوان فقدان اطلاعات روان­سنجی در ابزارهای سنجش آسیب­شناسی روانی با تأکید بر اختلالات خُلقی عنوان می­ شود.لذا سؤال اصلی و سؤالات فرعی تحقیق بدین ترتیب مطرح می­ شود: آیا فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد با اختلالات خُلقی دارای روایی تشخیصی است؟
– ضریب حساسیت فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی به چه میزان است؟
– ضریب وضوح­گرایی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی به چه میزان است؟
– ضریب صحت فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیت چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی به چه میزان است؟
۳-۱ اهمیت و ضرورت تحقیق
پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا به­عنوان قدیمی­ترین ابزار روان­شناختی در زمینه آسیب‌شناسی روانی، مشاوره و روان­درمانی شناخته می­ شود و قدمتی نزدیک به ۷۰ سال دارد. نسخه اول پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا که به­عنوان نسخه اصلی شناخته می­ شود در سال ۱۹۴۲ به وسیله هته­وی و مک­کین­لی به جهانیان عرضه شد. پس از آن، نسخه دومMMPI در سال ۱۹۸۹ با نظارت بوچر و تیم تخصصی(MMPI-2) در انتشارات دانشگاه مینه­سوتا به چاپ رسید. پس از مدتی در سال ۱۹۹۲ پرسشنامه مزبور با تأکید بر دوره نوجوانی و دامنه سنی ۱۳ تا ۱۸ سال به­عنوان پرسشنامه چندوجهی مینه‌سوتا نوجوانان(MMPI-A) در زمینه‌های درمانی- پژوهشی منتشر گردید. سپس در سال ۲۰۰۳ تلگن توانست مقیاس­های بالینی را بازسازی و نسخه دوم پرسشنامه چندوجهی مینه­سوتا را با مقیاس­های بالینی بازسازی شده (MMPI-2RC) معرفی نماید. در نهایت، تلگن و بن­پورات در سال ۲۰۰۸ نسخه دوم پرسشنامه چندوجهی مینه­سوتا را که در تمامی مقیاسهای بهداشت روانی مورد بازسازی قرار گرفته بود تحت عنوان فُرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) به­عنوان نسخه طلایی به جهانیان عرضه نمودند (تلگن[۲۲] و بن­پورات[۲۳]، ۲۰۰۹).
چنانچه روان‌شناسی دانش پایه بیشتری در مورد اختلال داشته باشد به همان اندازه بهتر خواهد توانست در مقایسه با دیگران، درمانجویان ویژه را ارزیابی[۲۴] کرده و جزئیات مهمی را که ممکن است نتیجه درمان را متأثر سازد بهتر درک نموده و با کفایت خواهد توانست به سؤالات درمان‌جو در مورد نشانه‌ها[۲۵] و پیش‌آگهی[۲۶] پاسخ دهد (بخشی‌پور رودسری و علیلو، ۱۳۸۴).
بنابراین، در دهه گذشته شناخت ابعاد بالینی اختلالات خُلقی رشد گسترده‌ای داشته است (راسموسن[۲۷] و آیزن[۲۸]، ۱۹۹۲). علیرغم تغییراتی که در تعریف و ملاک‌های تشخیصی اختلالات خُلقیبوجود آمده است، به لحاظ پدیدارشناسی پژوهش‌های گذشته و جدید جنبه‌های همخوانی را ذکر نموده‌اند، چنانچه توصیف بالینی فروید[۲۹]، بلوئر[۳۰]، ژانه[۳۱] و کرپلین[۳۲] به تابلو بالینی کنونی نزدیک است. از نقطه نظر پدیدارشناسی موضوع‌هایی چون علائم اولیه و علائم ثانویه گزارش شده ­اند که علائم اولیه در بر گیرنده نشانه­ هایی همچون عواطف نامناسب، گرایش­های اُتیستیک و … می­باشند (اشنایدر، ۱۹۹۲). از آنجایی که نشانه‌های اسکیزوفرنیکبه علایم فرهنگ وابسته‌اند، شناسایی انواع نشانه‌های موجود در افراد اسکیزوفرنیکاز اهمیت بالینی ویژه‌ای برخوردار است. شناخت بهتر اختلالات خُلقیدر بیماران ایرانی تشخیص سریع‌تر را در پی خواهد داشت و برای تشخیص افتراق و مداخله‌های درمانی، استفاده از ابزارهای مناسب در این راستا بسیار مهم و سودمند خواهد بود (نیکخو، آوادیس، نقشبندی، میرهاشمی و غفرانی، ۱۳۸۹).
از این­رو، با توجه به تنوع‌گرایی علوم روان‌شناختی، باید بازنگری عمیق‌تری را در زمینه فرایند سنجش روان‌شناختی صورت داد و با نگاهی نقادانه، دریافت که چرا در انجمن روان‌شناختی امریکا، پس از رشته‌های روان‌شناسی عمومی و روان­شناسی آزمایشگاهی، سنجش روان‌شناختی رتبه سوم را در رشته‌های تخصصی روان‌شناسی کاربردی کسب کرده است. بنابراین، به صراحت می­توان مطرح نمود که سنجش روان‌شناختی از جامعیت فراگیری برخوردار بوده و در بیشتر زمینه‌های روان‌شناختی، به‌ خصوص روان‌شناسی بالینی و مشاوره، اهمیت فزاینده‌ای را به خود اختصاص داده است. با بهره گرفتن از فرایند سنجش روان‌شناختی، می‌توان برخی عوارض روان‌شناختی از قبیل اضطراب، افسردگی و به خصوص اسکیزوفرنیکرا تشخیص داد، و با قرار دادن اطلاعات کاربردی در راستای شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و شناختی آزمودنی، مراجع، تصمیم‌گیری‌های منطقی، تجربی و سودمندی را برای درمان به کار گرفت (کامکاری و شُکرزاده، ۱۳۹۰).

بنابراین، هر پژوهشی که بتواند در کاهش آلام و درمان دردهای انسانها مؤثر واقع شود، خالی از اهمیت نخواهد بود (پلاک، ۱۹۹۹). از سویی دیگر، در حال حاضر حدود ۲% مردم به اختلال اسکیزوفرنیکمبتلا هستند (ترنر و بیدل، ۲۰۰۱) و به نظر می‌رسد که با پیدایش روش های مداخله‌ای بهتر تعداد بیماران که برای درمان مراجعه می‌کنند نیز افزایش یابد. بدیهی است کهرفتار افراد اسکزوفرنیک با توجه به نشانگانشان، روابط خانوادگی، اجتماعی و کارآمدهای حرفه‌ای بیمار را مختل می‌کند و به طور کلی در سازگاری اجتماعی او اثر می‌گذارد.

نکته مهم دیگری که حائز اهمیت است این است،اختلالات خُلقیدر صورت عدم رسیدگی بموقع تبدیل به یک بیماری مزمن مادام العمر می‌شود که تمام جنبه‌های زندگی بیمار را تحت تأثیر قرار می‌دهد و پیش‌اگهی خوبی ندارد. بنابراین با توجه به شیوع نسبتاً بالای آن و با توجه به نکات مذکور، شناسایی و تشخیص دقیق و اصولی اختلالات خُلقیو نوع آن و در نهایت، مقابله جدی با این اختلال ضروری به نظر می‌رسد. بکارگیری ابزارهای دقیق روا و پایا در حیطه تشخیص این اختلال، می‌تواند تحت نتایج سودمندی، اثربخشی این شیوه نوین را در جمعیت ایران منعکس نماید. شایان ذکر است نظریه شیوع مشکلات روان­شناختی بالینی که درصد بالایی از مراجعین به کلینیک‌ها و درمانگاه ها و مطب پزشکان و روانپزشکان را به خود اختصاص می‌دهد، بدون تردید می‌تواند اهمیت تدوین اینگونه پژوهشها را توجیه نماید و از سوی دیگر بکارگیری ابزارهای دقیق روان‌سنجی در کنار درمان از سوی درمانگران علاقمند می‌تواند آنها را یاری نمایند، تا پس از تشخیص درست و شناسایی اختلالات خُلقی، بتوانند از شیوه ­های درمانی مناسب استفاده نمایند تا افراد مبتلا، بتوانند بهبود یابند (شُکرزاده و میرقائمی، ۱۳۸۸).
اینک بسیاری از دانشگاه ها و مراکز ‌علمی معتبر جهان، تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه به انجام رسانیده‌اند اما متأسفانه در سرزمین ما انجام چنین تحقیقاتی بسیار اندک و پژوهشگران ما نیز تاکنون اثری تحقیقی ـ کاربردی در خصوص روایی تشخیصی ابزارهای روان­شناختی برای تشخیص اختلالات بالینی و به ویژه اختلالات خُلقیعرضه نکرده‌اند. بنابراین، با توجه به اینکه امروزه روان­سنجی با رویکردهای مختلف و روان­شناسی سروکار دارد و روان­سنجی با رویکرد بالینی ارتباط تنگاتنگی دارد. سنجش روان­شناختی بالینی مورد توجه قرار گرفته است و متخصصین روان­سنجی در زمینه ­های بالینی به بررسی اختلالات پرداخته­اند. بنابراین، تحقیق حاضر به «روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در گروه اختلالات خُلقی» پرداخته شده است
۱-۴ اهداف تحقیق
با توجه به موضوع تحقیق حاضر، یک هدف اصلی و سه هدف فرعی به شرح زیر مطرح می­شوند:
۱-۴-۱ هدف اصلی
– بررسی روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در اختلالات خُلقی
۲-۴-۱ اهداف فرعی
– بررسی میزان حساسیت فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد دارای اختلالات خُلقی
– بررسی میزان وضوح­گرایی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد دارای اختلالات خُلقی
– بررسی میزان صحت فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد دارای اختلالات خُلقی
۱-۵ فرضیه ­های تحقیق
با توجه به سؤال­های تحقیق، یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی به شرح زیر مطرح می­شوند:
۱-۱-۵ فرضیه اصلی
فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در افراد با اختلالات خُلقی دارای روایی تشخیصی است.
۲-۱-۵ فرضیه ­های فرعی
– فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی، دارای ضریب حساسیت است.
– فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی، دارای ضریب وضوح­گرایی است.
– فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF) در راستای تشخیص اختلالات خُلقی، دارای ضریب صحت است.
۶-۱ متغیرهای تحقیق
با توجه به اینکه روش تحقیق حاضر روان­سنجی بوده و در حیطه تحقیقات روش­شناختی جای می­گیرد و هدف تحقیق حاضر نیز به روایی تشخیصی معطوف می­باشد، از این­رو، متغیرهای مورد بررسی در تحقیق حاضر با تأکید بر نوع متغیرهای روان­سنجی، روایی تشخیصی و شاخص ­های ضریب حساسیت، ضریب وضوح­گرایی و ضریب دقت می­باشد که به ذکر تعریف نظری و عملیاتی آن­ها پرداخته می­ شود:­
روایی تشخیصی
تعریف نظری:روایی تشخیصی معرف میزان قدرت آزمون جهت ایجاد تمایز و تفکیک بین افراد سالم و افراد بیمار می‌باشد. روایی تشخیصی در زمینه‌های بالینی مانند روانپزشکی و ارزیابی تست‌های تشخیصی و یا آزمون‌های غربالگری مورد استفاده قرار می‌گیرد (در روانپزشکی به منظور ارزیابی موضوع خاص و طبقه‌‌بندی‌های تشخیصی استفاده می‌شود). آنچه در تست و تشخیص بالینی مهم است (حساسیت و ویژگی آزمون می‌باشد) آزمون باید از حساسیت کافی برای تشخیص بیماری (اگر وجود دارد) برخودار باشد همانطور که کندلر (۲۰۰۶) تاکید می‌کند که ملاک روایی به اندازه کافی باید حساس باشد. برای محاسبه این نوع روایی، خطای معیار هر کدام از مقیاس­ها محاسبه میشود و با مقایسه تفاوت بین هرکدام از مقیاس­ها با نمره تراز تعیین می­گردد که تفاوت بدست آمده از لحاظ آماری بالینی معنی­دار میباشد یا خیر؟ روش بررسی تفاوت معنی­دار آماری بالینی برای مقیاس­ها پس از محاسبه خطای معیار اندازه ­گیری هر مقیاس و خطای معیار اندازه گیری نمرات تراز نیز بدست آمده و پس از آن ریشه دوم مجموع دو خطای معیار محاسبه گردیده و رقم مزبور با تاکید بر سطح آلفای ۰۵/۰ در رقم ۹۶/۱ ضرب گردیده و نقطه بحرانی تفاوت بدست می­آید.
همچنین، با توجه به بررسی مقیاس­های فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه­سوتا-۲ (MMPI-2RF)، با تاکید بر روش فاصله اطمینان و نقطه برش، یک انحراف معیار کمتر از میانگین در نظر گرفته میشود تا از این طریق بتوان روایی تشخیصی را تعیین نمود.
تعریف عملیاتی: روایی تشخیصی در این تحقیق از طریق منحنی ROC به منظور ایجاد یک گزارش کامل از حساسیت و ویژگی و صحت و دقت آزمون بین دو گروه افراد سالم و افراد دارای اختلال وسواس توسط نرم­افزار SPSS دست می­آیدو نمره ایی،نمری مناسب است که ضمن بالا نگه داشتن حساسیت و ویژگی در بیشترین مقدار خود،مقدار ارزش اخباری منفی را در کمترین حد خود نگه دارد.
صحت: یک شاخص عمومی در مقیاس عملکرد تشخیصی آزمون می‌باشد که یک آزمون ، آزمودنی‌ها را به درستی طبقه بندی کرده است( به این معنا که افراد بیمار را به­عنوان بیمار و افراد سالم را به عنوان افراد سالم دسته بندی کرده) و بر مبنای طیف گسترده دوارزشی معطوف است.با توجه به فرایند روایی تشخیصی،‌صحت نشان دهنده‌ی نزدیکی نتایج ابزار اندازه‌گیری به ارزش واقعی و تشخیص درست معطوف است و از طریق تقسیم تعداد موارد مثبت درست و منفی درست در تعداد کل آزمودنی ها محاسبه می‌شود، که فرمول آن به شرح زیر می‌باشد:
حساسیت: یکی دیگر از ویژگی‌های سیستم اندازه‌گیری می‌باشد که نشان می‌دهد ،‌ یک آزمون به وجود یک اختلال چقدر حساس است و مربوط می ‌شود به توانایی تست برای شناسایی نتایج مثبت ، افرادی که در واقعیت بیمار هستند توسط ابزار هم به درستی به عنوان بیمار شناسایی شده. و از طریق تقسیم تعداد مثبت درست به تعداد کل موارد دارای اختلال محاسبه می‌شود و فرمول آن به شرح زیر می‌باشد:
ویژگی (وضوح­گرایی): به عنوان یکی از ویژگی‌های سیستم اندازه‌گیری محسوب می‌شود و مربوط به توانایی تست برای شناسایی نتایج منفی ( افرادی که در واقعیت سالم هستند توسط ابزار هم به درستی سالم شناسایی شده) و از طریق تقسیم تعداد منفی‌های درست به تعداد کل آزمودنی‌های بدون اختلال محاسبه می‌شود و فرمول آن به شرح زیر می‌باشد:
فصل دوم
(ادبیات تحقیق)
۱-۲ درآمدی بر اختلالات شخصیت
همه انسان­ها شخصیت دارند. می­توان شخصیت را اینگونه توصیف کرد: ویژگی­های دایمی که تعیین می­ کنند فرد به رویدادها و تجربه­های زندگی چگونه واکنش نشان می­دهد. شخصیت ابزاری است برای دیگران که فرد را با آن شناسایی کنند و طبق آن واکنش نشان دهند.بنابراین، شخصیت عبارت است از یک اصطلاح کلی که می­گویند فرد چگونه با انواع رویدادهای زندگی مقابله می­ کند، شکست­ها، فرصت­ها، موفقیت­ها و سرخوردگی­ها. شخصیت چیزی است که آن را در درون تجربه می­کنیم و از بیرون به دیگران نشان می­دهیم. ویژگی­های اصلی شخصیت نسبتاً دایمی و ثابت هستند، اما اکثر مردم بر اساس تجربه­های خود متحول می­شوند، برای واکنش نشان دادن در مقابل رویدادهای زندگی رفتارهای جدید و مؤثرتری یاد می­گیرند و این یادگیری­ها به آن­ها اجازه می­دهد که با موفقیت بیشتری با الزام­های زندگی سازگار شوند. در مقابل، بعضی مردم، برای مقابله با چالش­های زندگی، روشی انعطاف­ناپذیر و سخت­گیرانه پیش می­گیرند. آن­ها به ندرت رفتار خود در واکنش به رویدادها را تغییر می­ دهند یا رفتارهای جدیدی یاد می­گیرند. روش آن­ها برای مقابله با رویدادهای زندگی ثابت و نامتغیر است و این موضع برای آن­ها پیامدهای دردسرساز به همراه می­آورد. افراد انعطاف­ناپذیر در زندگی دیگران مشکل به وجود می­آورند و به طور دایم خود و اطرافیانشان را از لحاظ روحی و روانی زجر می­دهند. این ویژگی­ها معمولاً در کسانی دیده می­ شود که به اختلالات شخصیت[۳۳] مبتلا هستند. اختلالات شخصیت مجموعه ­ای از انواع فرعی مشکلات شخصیتی هستند که در آن­ها ویژگی­های مشترک زیر مشاهده می­ شود:
۱- یک روند رفتاری ثابت و دایم که از انتظارات جامعه فاصله زیادی دارد.
۲- روش­های غیرعادی در تفسیر رویدادها، نوسانات روحی غیرقابل پیش ­بینی یا رفتارهای بی­پروا، ناگهانی و بدون تفکر قبلی (رفتارهای ایمپالسیو)
۳- نقص در عملکرد اجتماعی و شغلی
۴- روندهای رفتاری ثابت که ریشه آن­ها به نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بر می­گردد.
DSM-5اختلال شخصیت را اینگونه تعریف می­ کند: مجموعه ­ای بادوام از تجربه­های درونی و رفتارها که با آنچه از فرهنگ و جامعه فرد انتظار می­رود بسیار تفاوت دارد، فراگیر و انعطاف­ناپذیر است، در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع شده است، در طول زمان ثبات دارد و به رنج یا نابسامانی منجر می­ شود (گنجی، ۱۳۹۲).
دو مورد از شناخته شده­ترین انواع اختلالات، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت ضداجتماعی هستند. ویژگی­های اصلی اختلال شخصیت مرزی عبارتند از تغییرات خُلقی شدید و مرتب، اعمال بی­فکرانه و بی­پروا، انفجارهای عصبی و عقاید متغیر درباره خود. خصوصیات اصلی اختلال شخصیت ضداجتماعی عبارتند از بی ­تفاوتی دایمی در مقابل احساسات و حقوق دیگران، عدم پشیمانی، اعمال بی­فکرانه و بی­پروا، تلاش برای رسیدن به اهداف خود به هر قیمتی که هست. مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی، گاهی سوسیوپات[۳۴] یا سایکوپات[۳۵] نامیده می­شوند (کارسون[۳۶]، ۲۰۰۹).
افراد مبتلا به اختلالات شخصیت همیشه انکار می­ کنند که مشکل روانی دارند، متوجه نیستند که رفتارشان خلاف هنجارهای اجتماعی و فرهنگی است و مشکلات روانی را به روش­های فکری و رفتاری انعطاف­ناپذیر خود مربوط نمی­دانند. در نتیجه، درمان این اختلالات بسیار دشوار است؛ زیرا در آن­ها روش­های فکری و رفتاری بسیار ثابت و انعطاف­پذیر وجود دارد.
بسیاری از اختلالات شخصیت با اعتماد به نفس ضعیف یا ناپایدار ارتباط دارند و با بعضی اختلالات روانی، به ویژه افسردگی و اختلالات اضطرابی، کاموربیدیتی زیادی نشان می­دهند. علاوه بر آن، کاموربیدیتی بعضی اختلالات روانی یا اختلالات شخصیت باعث می­ شود که درمان آن­ها بسیار دشوارتر شود.
برخلاف بسیاری از اختلالات روانی که افراد ابتدا سالم هستند ولی بعداً به بیماری روانی مبتلا می­شوند و می­توان آن­ها را به طور موفقیت­آمیز درمان کرد (یا حداقل تحت کنترل درآورد)، اختلالات شخصیت معمولاً از کودکی آغاز می­شوند و در مقابل روان­درمانی مقاومت می­ کنند. این موضوع باعث شده است که بعضی نظریه­پردازان اعتقاد داشته باشند که اختلالات شخصیت اختلالاتی گسسته و جداگانه نیستند، بلکه ابعاد افراطی شخصیت عادی، یعنی افراطی­ترین حالت شخصیت عادی، را نشان می­دهند. افراطی­ترین حالات شخصیت گاهی در اطرافیان خود ما نیز دیده می­ شود، افرادی که در بعضی شرایط صفاتی نشان می­ دهند که می­توان آن­ها را به اختلالات شخصیت ربط داد (مثل نوسانات خُلقی، رفتارهای بی­فکر و بی­پروا (ایمپالسیو)، رفتارهای پارانوئیدی، فقدان شغور اجتماعی). این پدیده نشان می­دهد که اختلالات شخصیت ممکن است اختلال نباشند، بلکه صرفاً نشان­دهنده ابعاد افراطی خصوصیات شخصیتی عادی باشند. مشکل دیگر این است که در اکثر اختلالات شخصیت خصوصیات مشترکی وجود دارد که تا حدی همپوشانی نشان می­ دهند (مثل رفتارهای ایمپالسیو، اعتماد به نفس ضعیف) و توصیه می­ شود که روان­شناسان بالینی در هر درمانجو فقط یک اختلال شخصیت دیاگنوز کنند (او را مبتلا به بیش از یک اختلال شخصیت اعلام نکنند) (گنجی، ۱۳۹۲).
۲-۲ شیوع اختلالات شخصیت
نوع شیوع اختلالات شخصیت در جامعه حدود ۱۳ تا ۱۴ درصد است. بنابراین، اختلالات شخصیت یکی از رایج­ترین اختلالات روانی به حساب می­آید. اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رایج­ترین اختلال شخصیت است. در نرخ­های شیوع تفاوت­های جنسیتی دیده می­ شود. ۷۵ درصد مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی زنان هستند و خطر ابتلا به اختلال شخصیت اجتنابی نیز در زنان بسیار بیشتر از مردان است.
در مورد اختلالات شخصیت، چند عامل خطر وجود دارد: ۱- طبقه اجتماعی- اقتصادی پایین، ۲- زندگی در محله­های فقیر، ۳- جوان بودن و ۴- طلاق گرفتن، جدا شدن، بیوه یا مجرد بودن (در کل متأهل نبودن). بدرفتاری فیزیکی و کلامی و سوء استفاده جنسی در کودکی نیز عامل خطر است و می ­تواند علت اختلالات شخصیت باشد ولی در مورد سایر عوامل خطر ، هنوز معلوم نیست که این عوامل علت به وجود آمدن اختلالات شخصیت هستند یا صرفاً «معلول» ابتلا به آن­ها.

مطالعه افراد مبتلا به بیماری­های روانی نشان می­دهد که یکی از گروه­هایی که بیشتر از بقیه به متخصصان بهداشت روانی مراجعه می­ کنند، مبتلا به اختلالات شخصیت هستند. حدود یک سوم این افراد، حداقل یک اختلال روانی دیگر نیز دارند. این مشاهده در موازات این واقعیت است که اختلالات شخصیت با سایر بیماری­های روانی، به ویژه با اختلالات خُلقی و اضطرابی، بسیار کاموربید هستند. بنابراین، می­توان گفت که افراد مبتلا به اختلالات شخصیت، رفتار خود را بسیار عادی می­دانند اما آنچه آن­ها را به روان­درمانی می­کشاند عواقب مشخص و رنج­آور رفتار آن­هاست مثل روابط میان­فردی نااستوار و پر از کشمکش، اختلالات جنسی، سوء مصرف مواد، اختلالات خورد و خوراک، اختلالات اضطرابی، اختلالات خُلقی، خودآسیب­رسانی عمدی و اقدام به خودکشی.
همچنین، باید به فرهنگ و جامعه­ای که فرد در آن زندگی می­ کند نیز توجه کنیم. در بعضی کشورها هنجار این است که مردان، پرخاشگر، مرکز توجه و زورگو باشند و زنان رفتار منفعل و وابسته داسته باشند. بنابراین، ممکن است انتظار داشته باشیم که در این کشورها رفتارهای مربوط به اختلالات شخصیت ضداجتماعی یا خودشیفته در مردان کمتر دیده شود و در زنان نیز اختلالات شخصیت اجتنابی کمتر مشاهده شود؛ زیرا این رفتارها نسبتاً قابل قبول­تر هستند. با این حال، هنوز شواهد کافی وجود ندارد که بر اساس آن­ها بتوان نرخ شیوع اختلالات شخصیت را به تفاوت­های فرهنگی نیست داد. بنابراین به مطالعات فرهنگی بیشتری نیاز است. همچنین، در بعضی فرهنگ­ها و جوامع، رفتارهایی عجیب و غریب در بین بسیاری از مردم رواج دارد حتی با این که مورد تأیید دین و مذهب رایج در آن کشورها نیست و جزو خرافات محسوب می­ شود.
بعضی مطالعات نشان می­ دهند که قومیت در شیوع اختلالات شخصیت تأثیر دارد. برای مثال، در آمریکایی­های لاتینی­تبار در مقایسه با سفیدپوستان و سیاهپوستان آمریکا، اختلال شخصیت مرزی بیشتری دیده می­ شود و در سیاهپوستان آمریکا، نسبت به سفیدپوستان، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال بیشتر مشاهده می­ شود. در این مورد نیز تحقیقات کافی وجود ندارد و اینکه چگونه قومیت در اختلالات شخصیت تأثیر می­گذارد، هنوز معلوم نیست (گنجی، ۱۳۹۲).
۳-۲ معیارهای کلی DSM-5برای اختلال شخصیت
– الگو (مجموعه­ای) پایدار از تجربه­های درونی و رفتارها که با آنچه از فرهنگ فرد انتظار می­رود بسیار متفاوت است. این مجموعه یا الگوی تجربه­ها و رفتارها در دو حوزه (یا بیشتر) از موارد زیر مشاهده می­ شود:
۱- شناخت[۳۷] (روش­های ادراک خود، دیگران و رویدادها)
۲- عاطفی[۳۸] (دامنه، شدت، تغییر و به جا بودن واکنش هیجانی)
۳- عملکرد میان­فردی[۳۹]
۴- کنترل امیال[۴۰]
– این الگوی پایدار غیرقابل انعطاف است و دامنه وسیعی از موقعیت­های شخصی و اجتماعی را در بر می­گیرد.
– این الگو پایدار به رنج شخصی یا نابسامانی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه ­های مهم زندگی منجر می­ شود.
– این الگو ثبات دارد، به مدت طولانی ادامه می­یابد و شروع آن در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی بوده است.
– این الگو پایدار را نمی­توان به صورت تجلی (تظاهر) یا پیامد یک اختلال روانی دیگر بهتر توضیح داد.
– این الگوی پایدار را نمی­توان به آثار فیزیولوژیک یک ماده (مثلاً مواد سوء مصرفی یا داروهای تجویزی) یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد (گنجی، ۱۳۹۲).
۴-۲ انواع اختلالات شخصیت
DSM-5، بر اساس شباهت­های توصیفی اختلالات شخصیت آن­ها را به سه گروه تقسیم می­ کند. افراد مبتلا به اختلالات گروه A (اختلالات شخصیت پارانوئید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال) معمولاً عجیب و غریب به نظر می­رسند. افراد مبتلا به اختلالات گروه B (اختلالات شخصیت آنتی­سوشال (ضداجتماعی)، بوردرلاین (مرزی)، هیستریونیک (هنرپیشه) و نارسیستیک (خودشیفته)) معمولاً دراماتیک، هیجانی یا غیرقابل پیش ­بینی به نظر می­رسند. گروه C شامل اختلالات شخصیت اجتناب­گر، وابسته و وسواسی- اجباری است. وجه اشتراک این اختلالات ترس و اضطراب است.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
آموزش هندسه به دو شیوه اوریگامی و انیمیشن و مقایسه تأثیر آن‌ها بر یادگیری مفاهیم هندسی و هوش منطقی-ریاضی دانش آموزان- قسمت ۱۱
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در سال ۱۹۸۳، یکی از روان‌شناسان دانشگاه هاروارد به نام هوارد گاردنر به مخالفت با نظریه سنجش هوش برخاست. وی که با نگاه سنتی به هوش مخالف بود با به چالش کشیدن نظریه‌ی کوته بینانه تر در مورد خرد که اساساً مبتنی بر توانایی استدلالی و کلامی است، اظهار کرد که هوش شکل‌های متعددی دارد و هر فرد به میزان معین از اشکال مختلف هوش برخوردار است. او با بیان این مطلب که در فرهنگ ما، هوش به درستی تعریف نشده است، در کتاب خود با عنوان چارچوب‌های ذهن (۱۹۸۳)، به وجود حداقل هفت نوع هوش اصلی اشاره کرد، وی بعدها هوش هشتم و نهم را نیز به این مجموعه افزود (آذرفر، ۱۳۸۲، ص ۲۸).
گاردنر در مورد اینکه چگونه مهارت‌های پردازش اطلاعات زیر بنای رفتار هوشمندان را تشکیل می‌دهد، دیدگاه دیگری را در اختیار می‌گذارد؛ اما این نظریه برخلاف رویکرد اجزایی، با آزمون‌های موجود هوش شروع نمی‌کند و سعی دارد عناصر پردازش اطلاعات را که برای موفق شدن در آن‌ ها ضروری هستند، به طور جداگانه بررسی کند. در عوض، معتقد است که هوش را باید بر حسب مجموعه عملیات پردازش مجزایی تعریف کرد که به فرد امکان می‌دهند تا فعالیت‌هایی را انجام دهد که ارزشمند هستند (برک، ۱۳۸۶، ص ۴۲۳). گاردنر (۱۹۸۳) با این اعتقاد که استدلال، هوش، منطق و دانش معنای یکسانی ندارند، دیدگاهی نو از هوش ارائه کرد که به سرعت مورد پذیرش بسیاری از برنامه‏ریزان آموزشی قرار گرفت. او مفهوم هوش را گذشته از توانایی کلامی و ریاضی به استعداد موسیقی، روابط فضایی، دانش درون فردی و … گسترش داد. به نظر وی عملیات ذهن در نظام نمادی مانند زبان با عملیات نمادی در موسیقی، حرکات بیانی، ریاضی و تصاویر تفاوت دارد. او پس از انجام دادن پژوهش‌های گسترده‏ای درباره مسائل بیولوژیکی و فرهنگی مرتبط با فرایندهای ذهنی، هفت نوع هوش را پیشنهاد کرد که با دیدگاه سنتی هوش که بیشتر بر توانایی‌های زبانی و ریاضی استوار است، تفاوت دارد (شریفی، ۱۳۸۴، ص ۵، نقل از مارنات[۴۴]، ۲۰۰۳).

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول شماره ۱-۲: هوش‌های هشت گانه ی گاردنر (آرمسترانگ،۱۳۸۳).
نوع هوش
توصیف
هوش زبانی
توانایی استفاده از زبان خودتان و دیگر زبان‌ها برای فهماندن مقاصد خود به دیگران و درک مقاصد آنان.
هوش منطقی-ریاضی
توانایی درک اصول علت و معلولی شبیه به درک دانشمندان یا منطق دانان، یا استفاده از استدلال کمی و ریاضی به گونه ای شبیه به استفاده‌ی ریاضی‌دانان.
هوش فضایی
توانایی بازنمایی جنبه های فضایی دنیا در ذهن خود، مانند خلبانان، بازیکنان شطرنج، نقاشان، مجسمه سازان، یا آرشیتکت ها.
هوش بدنی- جنبشی
توانایی استفاده از قسمتی یا تمامی بدن خود برای حل یک مسأله یا تولید یک فرآورده، یا عمل کردن شبیه به ورزشکاران یا بازیگران.
هوش میان فردی
توانایی درک افراد دیگر و برقرار کردن رابطه‌ی معنی دار با آنان. این کار از راه درک اشخاص دیگر امکان پذیر است؛ یعنی چه کاری می‌توانند انجام دهند. چگونه با دنیا و دیگران رابطه برقرار می‌کنند واکنش احتمالی آنان چیست. چه چیزی را دوست دارند، از چه چیزی اجتناب می‌کنند و چه احساسی دارند.
هوش درون فردی
توانایی درک خودتان، دانستن این که چه کسی هستید، توانایی‌ها و ناتوانایی های شما در چیست، آرزوها و هدف‌هایتان کدام اند، چه احساسی دارید. از چه چیزی اجتناب می‌کنید؛ و در شرایط مختلف چگونه واکنش نشان می‌دهید.
هوش طبیعت گرایانه
توانایی درک طبیعت و دنیای مدرن، تفاوت قائل شدن بین موجودات طبیعی زنده و غیر زنده و اشیاء ساخته شده‌ی دست انسان و دسته بندی کردن آن‌ ها.
 

هوش منطق/ریاضی:
هوش منطقی/ ریاضی یعنی توانایی استفاده از استدلال، منطق و اعداد. این یادگیرنده‌ها به صورت مفهومی با بهره گرفتن از الگوهای عددی و منطقی فکر می‌کنند و از این طریق بین اطلاعات مختلف رابطه برقرار می‌کنند. آن‌ ها همواره در مورد دنیای اطرافشان کنجکاوند، سؤال‌های زیادی می‌پرسند و دوست دارند آزمایش کنند. این هوش مبتنی بر توانایی دست ورزی اعداد با درک نظام‌های منطقی است. توانایی استفاده مؤثر از اعداد و توانایی استدلال بالا از نشانه های هوش منطقی/ریاضی است. افراد با هوش ریاضی بالا در طبقه بندی، استنباط، تعمیم و محاسبه قوی‌اند (پیشقدم و معافیان، ۱۳۸۶، ص ۷). ویژگی‌های افرادی که از این هوش در سطحی بالا برخوردارند عبارت است از: علاقه وافر به حل مسأله، استفاده از الگوها، استدلال و نشانه های انتزاعی، مستعد در تحلیل منطقی مسائل، انجام عملیات ریاضی و تفسیر مقالات. ریاضی‌دانان، منطق دان ها و دانشمندان از این هوش بهره برداری می‌کنند. می‌توانیم در کلاس ریاضی از ریاضیات کاربردی که با زندگی روزمره سر و کار دارد، فرصت‌هایی فراهم آوریم تا دانش آموزان با تمرین و انجام پروژه های متنوعی که توانایی ریاضیاتی افراد را بهبود می‌بخشد به تقویت هوش منطقی ریاضی خود بپردازند (حاجی حسین نژاد و بالغی زاده، ۱۳۸۲، ص ۱۸۸).
افراد سرآمد در هوش منطقی-ریاضی می‏توانند با اعداد و مقادیر به شیوه‏ی ریاضی‌دانان عمل کنند یا همانند دانشمندان و منطقیون، اصول اساسی نظام‏های علّی را دریابند. آن‌ ها به خوبی از عهده‏ی مناظره‏های تحلیلی، ارائه استدلال‌های قانع کننده و حل مسائل ریاضی بر می‏آیند و نظم و منطق برایشان مهم است. این افراد مفهومی و تجریدی می‏اندیشند و می‏توانند به اکتشاف الگوها و رابطه‏ها بپردازند (امیر تیموری، ۱۳۸۲، ص ۴۷). شال (۲۰۰۸) معتقد است که این هوش در ارتباط با جهان اشیاء رشد می‌کند. این هوش توانایی استفاده درست از اعداد و ارقام و بیان استدلالات منطقی و درست است (قورچیان و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۴۱).
هوش فضایی/دیداری:
این توانایی به فرد امکان خلق ماهرانه‌ی تصاویر ذهنی به منظور حل مشکلات را می‌دهد (آذرفر، ۱۳۸۲، ص ۲۸). این توانایی، بیانگر قدرت بازنمایی فضای بیرون از ذهن در درون ذهن و توانایی تفکر در قالب شکل‌ها و الگوهاست. خلبانی که هواپیمای خود را در فضای فاقد هر گونه نشانه و علامت، صرفاً با بهره گرفتن از نقشه و تجسم ذهنی هدایت می‌کند، یا ناخدایی که کشتی خود را به همین ترتیب در دریا به سوی مقصد پیش می‌راند، عمدتاً از هوش فضایی خود بهره می‌گیرند. هوش فضایی را می‌توان در هنرها یا علوم به کار گرفت. افراد برخوردار از هوش دیداری-فضایی به محیط خود بسیار حساس و از آن آگاه اند (امیر تیموری، ۱۳۸۲، ص ۴۷).
افرادی که از این هوش در سطحی بالا بهره‌مندند، به راحتی و به دقت دنیای فیزیکی را درک می‌کنند. این افراد توانایی تشخیص و کنترل الگوهای فضایی گسترده مانند «دریانوردان و خلبانان» و الگوهای نواحی محدودتر مثل «پیکر تراشان، جراحان، هنرمندان گرافیک» را دارند. این هوش برای انسان‌های اولیه که مجبور بودند برای به دست آوردن شکار مسیرهای پر پیچ و خم را طی کنند بسیار ضروری بود؛ زیرا در غیر این صورت نمی‌توانستند مسیر بازگشت به خانه را بیابند و از بین می‌رفتند. تحقیقات نشان داده است، دانش آموزانی که از این هوش در سطحی بالا برخوردارند از ریاضیات کمتر واهمه دارند و عملکرد بهتری در ریاضیات دارند (حاجی حسین نژاد و بالغی زاده، ۱۳۸۲، ص ۱۸۹). این نوع هوش توانایی درک پدیده‏های بصری است. این هوش افراد را نسبت به شکل، فضا، رنگ و خط حساس می‏کند؛ و تجسم تصاویر برای این گونه افراد آسان است (پیشقدم و معافیان، ۱۳۸۶، ص ۷).
رابطه هوش فضایی و هندسه:

هندسه در انواع زمینه ها از قبیل گرافیک رایانه ای، مهندسی، معماری، نقشه برداری و طراحی، قابلیت های بالقوه مهمی را با بهره گیری از هوش فضایی دارد. هوش فضایی یا هوش تجسمی یا هوش دیداری فضایی یعنی توانایی درک درست جهان به صورت مکانی-بصری و ایجاد تغییر در این ادراک. این هوش مستلزم شناسایی رنگ، خط، شکل، فرم، فضا و رابطه ای است که میان این عوامل وجود دارد و توانایی تجسم و بازنمایی گرافیکی افکار مکانی-بصری را شامل می شود (رستگارپور و یداللهی، ۱۳۸۹، ص ۶۶).
مبانی تجربی پژوهش:
پیشینه پژوهش در داخل کشور:

 

 

گلزاری (۱۳۸۳) در مطالعه ای به بررسی و مقایسه ی نتایج یادگیری بر اساس سه تدریس سنتی، تدریس سنتی به همراه نرم افزار و روش تدریس سنتی به همراه دست سازه در درس ریاضیات دوره راهنمایی در منطقه شش آموزش و پرورش شهر تهران پرداخته است. نتایج پژوهش او نشان داد که استفاده از نرم افزار کمک آموزشی در افزایش یادگیری دانش آموزان در مقایسه با روش تدریس سنتی به تنهایی، مؤثرتر است. استفاده از دست سازه ها نیز در افزایش یادگیری دانش آموزان در مقایسه با روش تدریس سنتی به تنهایی، از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. در مقایسه ی دو شیوه ی آموزش سنتی با کمک نرم افزار و آموزش سنتی با دست سازه ها، تفاوتی دیده نشد.
 

ریحانی و همکاران (۱۳۸۸) در پژوهشی به بررسی آموزش نقش نرم افزارهای هندسه ی پویا در حل مسأله هندسه با تمرکز بر حدسیه سازی در حل مسائل هندسه در دانش آموزان سال اول و دوم دبیرستان و معلمان ریاضی پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که نرم افزارهای هندسه ی پویا با فعال سازی طرحواره های مرتبط و مناسب تر، تشویق فرد به استفاده از راهبردهای حل مسأله، تأثیر مثبت در نحوه ی کنترل فرایند حل و باورهای فرد، توانایی های حل مسأله به ویژه ساخت حدس های منطقی و خلاقانه را افزایش و توسعه می دهد.
 

دهقان پور (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان «آموزش هندسه با بهره گرفتن از دست سازهای آموزشی و مقایسه ی آن با روش تدریس سنتی در مدارس راهنمایی تحصیلی دخترانه ناحیه یک در کرمان» با انجام پژوهش به شیوه ی شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل، نتایج زیر را از اجرای پژوهش خود گزارش نموده است:
 

 

به کارگیری دست سازه ها در آموزش ریاضی در مقایسه با روش تدریس سنتی بر افزایش یادگیری، بهبود نگرش مثبت دانش آموزان نسبت به این درس، لذت بیشتر بردن از ریاضی، کاستن ترس و اضطراب از این درس، افزایش انگیزه، افزایش مهم و سودمند دانستن ریاضیات، افزایش توانایی حل مسأله و افزایش میزان فراشناخت در دانش آموزان مؤثر است.
 

اکثریت معلمان (۸۰/۰) دیدگان مناسبی درباره ی استفاده از دست سازه های آموزشی دارند.
 

بین مدرک تحصیلی معلمان و دیدگاهشان درباره استفاده از دست سازه های آموزشی رابطه ی معناداری وجود ندارد.
 

بین سابقه تدریس معلمان در ریاضی دوره راهنمایی و دیدگاهشان درباره دست سازه های آموزشی رابطه معناداری وجود ندارد.
 

 

لیاقتدار و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی تأثیر روش آموزش هندسه بر مبنای نظریه فن هیلی بر پیشرفت دانش آموزان دبیرستان های دخترانه تیران و کرون پرداختند. نتایج پژوهش آنان نشان داد که تدریس بر مبنای فن هیلی در مقایسه با روش سنتی از تأثیر گذاری بیشتری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران برخوردار است.
 

پیشینه پژوهش در خارج کشور:
 
 

نظر دهید »
چگونه رسانه‌ها در موقعیت پسامدرن زمینه آسیب‌پذیری هویت را فراهم می‌کنند- قسمت 14
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

متوسط

 

بالا

 

متوسط

 

پایین

 

متوسط

ما در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها متحول شده‌اند و نمی توان انتظار داشت که با این تحول، هیچ تغییری در افراد جامعه پدید نیاید. انقلاب در رسانه‌ها به معنی انقلاب در درون آدم‌هاست. نیک می‌دانیم که فن‌آوری به خودی خود روی انسان ها تأثیر نمی‌گذارد، بلکه این محتواست که انسان‌ها را تحت نفوذ در می‌آورد. در قسمت بعدی به تاثیر انواع تکنولوژی های جدید در شکنندگی هویت می پردازیم.
4- 7 – تاثیر انواع تکنولوژی های جدید و افزایش اطلاعات در شکنندگی هویت
در حوزه ارتباطات درخصوص نحوه تاثیر رسانه ها بر مخاطب نظریات جالبی ارائه شده است. کانون توجه این نظریات رابطه میان رسانه و جامعه و تاثیر محتوای ارتباطی بر نگرش ها و رفتارهای مخاطبان است. مهمترین نظریه در این خصوص، نظریه تاثیر پیام های ارتباطی است. بر مبنای این نظریه سیر تحول تاثیرات رسانه ها در چهار دوره قابل بررسی است: تاثیر مطلق[45]، تاثیر محدود، تاثیر قدرتمند و تاثیر حاصل از مذاکره[46] و توافقی. در دوره اول که در سال های میانه دو جنگ جهانی برتری داشت، فرض بر این بود که عوامل محرک به عنوان محتوای رسانه، نقش اصلی را در فرایند تاثیر بازی می کنند. مردمی که محتوای رسانه ها به آنها عرضه می شود، به شکل یکسانی واکنش نشان می دهند. همچنین تاثیر فوراً و مستقیماً روی می دهد.
اما در دوره دوم، با شک در تاثیر مطلق پیام های ارتباطی، مفهوم تاثیر محدود شکل گرفت که تا آغاز دهه هفتاد تداوم داشت. فرض اصلی این بود که محتوای رسانه معمولاً علت لازم و کافی تاثیر بر مخاطب نیست بلکه به منزله بخشی از مجموعه عوامل میانجی عمل می کند. در مرحله سوم، شاهد بازگشت به مفهوم رسانه های جمعی قدرتمند بوده است. پژوهشگران با مشاهده استفاده گسترده از تلویزیون و آثار فرهنگی و اجتماعی آن و نیز تحت تاثیر اندیشه های مارکسیستی مبنی بر کارکرد مشروعیت بخش رسانه ها در جوامع سرمایه داری، از مفهوم تاثیر محدود گذر کردند و به تاثیر قدرتند رسانه ها معتقد شدند. (ویندال، 1376: 326-330)

اما در مرحله چهارم، این باور شکل گرفت که مهمترین تاثیر رسانه ها بر ساخت معناست. به این معنی که تصور و درک مخاطب از دنیای پیرامون، حاصل ترکیب ساخت اجتماعی معنا با معنای حاصل از تجربه شخصی یا به عبارتی، مذاکره و توافق علت و عاملیت تحت عنوان برساخت گرایی اجتماعی است. (مهدی زاده، 1389: 50)
به این صورت که مخاطب پس از دریافت ساخت رسانه ای معنا، آن را با ساختار شخصی معنا ترکیب و یکپارچه می سازد. نظریه مطرح دیگر در حوزه تاثیر رسانه، نظریه تزریقی[47] است که وسایل ارتباط جمعی را دارای تاثیر مطلق، مستقیم و فوری بر مخاطب می داند. دو ایده ی اصلی این نظریه چنین است:
1- تصویری از جامعه مدرن عرضه می شود که مرکب از نوعی یکپارچگی افراد نسبتا اتمیزه شده است که طبق علایق و منافع شخصی عمل می کنند و قید و بندهای اجتماعی فقط اندکی آنها را محدود می کند.

دیدگاه غالب نسبت به رسانه های جمعی این است که آنها فعالیت های خود را در جهت خواسته های نهادهای صاحب قدرت بسیج و هدایت می کنند. (مک کوایل، 1388: 72)
توجه اصلی این نظریه در فرایند ارتباط به عنصر پیام است و به گیرنده آن اهمیتی نمی دهد. مخاطب در این نظریه منفعل و به صورت مجموعه ای از اتم های مجزا فرض می شود. با بهره گرفتن از نظریات فوق و فرض توان اثربخشی رسانه ها و اثرپذیری مخاطبین به بررسی چگونگی تاثیر رسانه ها -که امروزه با انقلاب تکنولوژیکی شمول گسترده ای یافتند- بر هویت می پردازیم.
در جامعه شبكه ای امروز كه ویژگی آن سلطه رسانه ای بر اجتماع است، تكنولوژی اطلاعات قدرت، ثروت و تجربه را به عنوان معنا و هویت تولید می كند. امروزه دیگر منش های سنتی نیستند كه هویت یک فرد را می سازند، بلكه انسان ها خیلی ساده، تحت تاثیر جریانات روزمره قرار می گیرد و «با هر موجی به این سو و آن سو» متمایل می شوند. امروزه با ظهور و گسترش روزافزون انقلاب اطلاعاتی- ارتباطی، طبیعت سیاست ها و الگوهای اعمال قدرت، متحول شده و توسعه شیوه های الكترونیكی و رایانه ای ضرورت بیشتری یافته است. تحولات در زمینه فناوری های ارتباطی- اطلاعاتی، نظیر انفجار اطلاعات و انقلاب اطلاعات و تاثیرات عمیق رسانه‌ها در شكل‌گیری افكار عمومی موجب شده است تا توسعه فناوری های عظیم ارتباطی، شبكه های رایانه ای، ماهواره ها، بسیاری از اصول پیشین قدرت را به چالش بطلبد (هییلزگری، 1381: 280)
«چنان جغرافیای جدیدی از مناسبات قدرت را در سطح جهان پدید آورد كه تا چندین سال قبل، حتی تصور آن هم غیرممكن بود. جغرافیای جدید، جغرافیای مجازی است و مقاومت های سیاسی و فرهنگی، ناگزیر باید در همین فضای الكترونیكی عرض اندام كند» (سوری، 1385: 75)
چنان که در بخش مربوط به هویت بیان شد، احساس‌ هویت‌ ترکیبی‌ ‌از همسانی‌ها و تمایزها است. این‌ ادعا که‌ چیزی‌ یا فردی‌ هویتی‌ ویژه‌ دارد، بدین‌ معناست‌ که‌ این‌ چیز یا فرد مانند دیگر وجودها، دارای‌ آن‌ هویت‌ است‌ و در عین‌ حال‌ چونان‌ چیز یا فردی متمایز، هویت‌ و خاصیتی‌ دارد. ناگفته پیداست که هویت‌ عبارت‌ از نیازهای‌ روانی‌ انسان‌ و پیش‌نیاز هر گونه‌ زندگی‌ اجتماعی‌ است‌. اگرمحور و مبنای‌ زندگی‌ اجتماعی‌ را برقراری‌ ارتباط پایدار و معنادار با دیگران‌ بدانیم‌، هویت ‌اجتماعی چنین‌ امکانی‌ را فراهم‌ می‌سازد. معناساز بودن‌ هویت‌ بر ساختگی‌ بودن‌ آن‌ دلالت‌ می‌کند. معنا خاصیت‌ ذاتی‌ واژه‌ها واشیاء نیست‌، بلکه‌ همیشه‌ نتیجه‌ توافق‌ یا عدم‌ توافق‌ است‌. بنابراین‌، معنا می‌تواند موضوع‌ قرارداد باشد و می‌توان بر سر آن‌ به‌ مذاکره‌ و گفت‌وگو نشست‌. انسان‌ها باید همواره‌ چیزها یا اشخاص‌ راطبقه‌بندی‌ کنند و خود را داخل‌ آن‌ طبقه‌ قرار دهند. بی‌گمان‌ فرهنگ‌ را باید مهم‌ترین‌ و غنی‌ترین‌ منبع‌ هویت‌ دانست‌. افراد و گروه‌ها همواره‌ با توسل‌ به‌ اجزاء و عناصر فرهنگی‌ گوناگون‌، هویت‌ می‌یابند، زیرا این‌ اجزا و عناصر توانایی ‌چشمگیری‌ در تأمین‌ نیاز انسان‌ها به‌ متمایز بودن‌ و ادغام‌ شدن‌ در جمع‌ را دارا هستند. فرهنگ‌ در جوامع‌ سنتی‌ به‌ خوبی‌ از عهده‌ انجام‌ کار ویژه‌ هویت‌سازی‌ برمی‌آمد، چرا که ‌توانایی‌ و قابلیت‌ تفاوت‌ آفرینی‌ و معنابخشی‌ بسیار بالایی‌ داشت‌. در چنین‌ جوامعی‌ فرهنگ‌ نه ‌تنها مرزهای‌ شفاف‌ و پایداری‌ را ایجاد می‌کرد، بلکه‌ در عرضه‌ کردن‌ نظام‌های‌ معنایی‌ منسجم ‌و آرامش‌ بخش‌ هم‌ توانا بود. بنابراین‌، انسان‌هایی‌ که‌ در دنیای‌ شکل‌ یافته‌ با فرهنگی‌ معین‌ قرارمی‌گرفتند، خود به‌ خود و منفعلانه‌ وارث‌ هویت‌ و نظام‌ معنایی‌ آماده‌ و از پیش‌ موجود می‌شدند و هرگونه‌ زمینه‌ی‌ بحران‌ هویت‌ و معنا تقریباً از بین‌ می‌رفت‌. این‌ توانایی‌ چشمگیر فرهنگ‌ در عرصه‌ هویت‌سازی‌ و معنابخشی‌، در درجه‌ نخست‌ از پیوند تنگاتنگ‌ فرهنگ‌ با مکان‌ و سرزمین‌ ناشی‌ می‌شد.
اما نفوذپذیری‌ و فروریزی‌ فزاینده‌ مرزها به واسطه‌ انقلاب‌ اطلاعات‌ و ارتباطات‌ و ظهور جامعه‌ شبکه‌ای‌ و اطلاعاتی‌ در بستر پست مدرنیسم، فضای‌ امن‌ و خلوت‌ فرهنگ‌ها را نیز از بین‌ می‌برد و در فضای ‌بسیار فراخ‌ زندگی‌ اجتماعی‌ فرهنگ‌های‌ مختلف‌ به‌ آسانی‌ گسترش‌ و جریان‌ می‌یابند. تمام‌حوزه‌های‌ استحفاظی‌ درهم‌ می‌ریزند و هر فرهنگی‌ نیز به‌ ناچار در فضایی‌ قرار می‌گیرد که‌عرصه‌ حضور و ابراز وجود فرهنگ‌های‌ دیگر هم‌ هست‌. در چنین‌ دنیای‌ بدون‌ مرزی، اجزاء و عناصر مختلف‌ فرهنگی‌ به‌ صورتی‌ گریزناپذیر با هم‌ برخورد می‌کنند و در کنار یکدیگر قرارمی‌گیرند، ثبات‌ و «خلوص» فرهنگی‌ کم‌وبیش‌ از بین‌ می‌رود و نوسان‌، سیالیت‌ و اختلاط جایگزین‌ آن‌ می‌شود. جامعه‌ی‌ اطلاعاتی،‌ اجتماعات‌ و هویت‌های‌ جدیدی‌ خلق‌ می‌کند. در جامعه‌ای‌ که‌ به‌ ارتباطات‌ مبتنی‌ برصنعت‌ چاپ‌، تلویزیون‌ و تلفن‌ متکی‌ است‌، شیوه‌ تولید به‌ گونه‌ای‌ است‌ که‌ هویت‌ها را به‌ صورت‌ عاقل‌ سودمند و خودبسنده‌ در می‌آورد اما در جامعه‌ اطلاعاتی‌، جامعه‌ای‌ که‌ ارتباطات‌ الکترونیکی‌ سیطره‌ دارد ذهنیت‌ها و هویت‌های‌ ناپایدار، چند لایه‌ و پراکنده‌ ظهور می‌کند. ‌ پاستر در عصر دوم‌ رسانه‌ها تأکید می‌کند در دوره‌ جدید که‌ اینترنت‌ و ارتباطات‌ الکترونیکی‌ در جامعه‌ سیطره‌ دارد، این‌ داده‌ها و اطلاعات‌ و یا به‌ عبارت‌دقیق‌ کلمه‌ این‌ اجتماعات‌ مجازی‌ هستند که‌ هویت‌ افراد را می‌سازند. (پاستر،1377: 68-69)
در واقع‌ در اجتماعات‌ مجازی‌ معمولاً افراد حداقل‌ در یک‌ چیز اشتراک‌ دارند و آن ‌علایق‌ و منافعی‌ است‌ که‌ آنها را دور هم‌ جمع‌ می‌کند. این‌ منافع‌ که‌ همان‌ دسترسی‌ به‌ اطلاعات‌ است، هویت‌آنها را می‌سازد، هویتی‌ که‌ مدام‌ در حال‌ تغییر و ناپایدار است‌. در جوامع‌ مبتنی‌ بر صنعت‌ چاپ‌، تلویزیون‌ و تلفن ‌که‌ جوامع‌ ارگانیک‌ نیز نامیده‌ می‌شوند، مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ و شاخص‌های هویتی‌ افراد را می‌سازند، از این‌رو هویت‌ آنها با آن‌ مجموعه‌ کاملاً هم بسته‌ و در هم‌ تنیده‌ است‌ و در مقابل‌ هرگونه‌ بی‌ثباتی‌ و تغییر پذیری ‌می‌ستیزد. هویت‌ افراد در اجتماعات‌ مجازی‌ هویتی‌ دیجیتال است‌. دیگر، سرزمین‌، زبان‌ بومی‌ و محلی‌،کشور، فرهنگ‌ ملی‌ و نژاد، هویت‌ افراد را در اجتماعات‌ مجازی‌ تعیین‌ نمی‌کنند، بلکه‌ ‌ منافعی‌ که‌ آنها را نزد هم‌ جمع‌ می‌کند، هویت‌ آنها را می‌سازد. اطلاعات‌ هویت‌ افراد را در جامعه‌ی‌ جدید شکل‌ می‌دهد.
هویت‌ دیجیتالی‌ که‌ محصول‌ جامعه‌ی ‌اطلاعاتی‌ و اجتماعات‌ مجازی‌ است‌، مخاطبان‌ و کاربران‌ وسایل‌ نوین‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ را هدف‌ قرار می‌دهد و هویت‌ ملی‌ و محلی‌ آنها به‌ سمت‌ هویت‌ فراملیتی‌ تغییر می‌کند. وسایل‌ نوین‌ ارتباطی‌ و اطلاعاتی‌ مخاطبانی‌ تغییرپذیر، منفعل‌ و جهانی‌ تربیت‌ می‌کند، از این‌رو مخاطبان‌ و کاربران‌ این‌ وسایل‌ در ایران‌ هویت ‌جهانی‌ پیدا می‌کنند. هویتی‌ که‌ این‌ وسایل می‌آفرینند در نهایت‌ هویتی‌ بسیار منعطف‌، سیال‌ و تغییرپذیر است که‌ به‌نوعی‌ همخوان‌ و سازگار با اندیشه‌ پست‌ مدرن‌ در مورد هویت‌ انسان‌ است‌. به ‌‌واسطه‌ی‌ این ‌تحولات‌ ساختاری‌ و معرفتی‌ و شکل‌گیری‌ ذهنیت‌ و هویت‌ سیال‌ و ناپایدار در جهان‌ جدید، برداشت‌های‌ از مفاهیم‌ هویت‌ ملی‌، فرهنگی‌ و مذهبی‌ نیز دگرگون‌ می‌‌شود. چاره‌ کار آن‌ است‌ که‌ دست ‌به ‌بازفهمی‌ و بازسازی‌ هویت‌ بزنیم. بازسازی‌ هویت‌ به‌ دو نوع‌ کلی‌ قابل‌ تقسیم‌ است‌:

بازسازی‌ خاص‌ گرایانه
بازسازی ‌عام گرایانه‌
بازسازی‌ نوع‌ اول‌ در خاص‌ گرایی‌های‌ فرهنگی‌ و بازسازی‌ نوع‌ دوم‌ درعام‌گرایی‌های‌ فرهنگی‌ نمود می‌یابد. مانوئل‌ کاستلز با اذعان‌ به‌ این‌که‌ تحولات‌ جهان‌ معاصر و شکل‌گیری‌ جامعه‌ی‌ شبکه‌ای ‌فرایند سنتی‌ و رایج‌ هویت‌سازی‌ را زیرسؤال‌ می‌برند و نوعی‌ بحران‌ هویت‌ را پدید می‌آورند؛ وجه‌ غالب‌ بازسازی‌ هویت‌ را خاص‌گرایانه‌ می‌داند. «کاستلز» مدعی‌ است‌ برنامه‌ریزی‌ انعکاسی‌ زندگی‌، جز برای‌ نخبگان‌ واقع‌ در فضای‌ بی‌زمان‌ جریان‌های‌ جهانی‌، ناممکن‌ می‌شود. در جامعه‌ی‌ شبکه‌ای‌ با اتکا به رسانه ها بازسازی‌ هویت‌ بر پایه‌‌ی اصول‌ جمعی‌ صورت‌ می‌گیرد که ‌بنیادگرایی‌ دینی‌، ملی‌گرایی‌ و قومیت‌ نمودهای‌ برجسته‌ آن‌ هستند. وی‌ می‌افزاید: برای‌ آن‌دسته‌ از کنشگران‌ اجتماعی‌ که‌ از زندگی‌ در شبکه‌های‌ جهانی‌ قدرت‌ و ثروت‌ طرد شده‌اند و یا در برابر آن‌ مقاومت‌ می‌کنند، اصلی‌ترین‌ جایگزین‌ بر ساختن‌ معنا، جماعت‌های‌ فرهنگی ‌استوار بر بنیادهای‌ دینی‌، ملی‌ یا منطقه‌ای‌ هستند. آن‌ ها هویت‌هایی‌ تدافعی‌ هستند که ‌کارکردشان‌ ایجاد انسجام‌ و تأمین‌ پناهگاه‌ و حمایت‌ در برابر دنیای‌ خصمانه‌ بیرونی‌ است‌؛ زیرا وقتی‌ جهان‌ بزرگ‌تر از آن‌ می‌شود که‌ بتوان‌ آن‌ را کنترل‌ کرد، کنشگران‌ اجتماعی‌ در صدد برمی‌آیند تا دوباره‌ جهان‌ را به‌ حد و اندازه‌‌ی قابل‌ دسترس‌ خود تکه‌تکه‌ کنند. وقتی‌ شبکه‌ها، زمان‌ و مکان‌ را محو می‌سازند، مردم‌ خود را به‌ جاهایی‌ متصل‌ می‌کنند و حافظه‌ تاریخی‌ خود را به‌ یاری‌ می‌خوانند. (کاستلز،1380: 88)
در اندیشه‌های‌ منادی‌ و مروج‌ بازسازی‌ غیر خاص‌گرایانه‌ هویت‌ بر دو وجهی‌ بودن‌ تأثیر فرایند جهانی‌شدن‌ و جامعه‌ی‌ شبکه‌ای‌ در عرصه‌‌ی هویت‌ تأکید می‌‌شود تا روشن‌شود که‌ این‌ فرایند در عین‌ حال‌ که‌ هویت‌ سازی‌‌ سنتی‌ را مخدوش‌ و مختل‌ می‌سازد، امکانات‌ و بسترهای‌جدیدی‌ را برای‌ بازسازی‌ هویت‌ فراهم‌ می‌کند. به‌ همین‌ علت‌، برخی‌ نظریه‌ پردازان‌ در بحث ‌از پیامدهای‌ رسانه ای شدن گسترده جهان، آن‌ را موجد «آزادی‌ و اضطراب» و «فرصت‌ و خطر» می‌دانند و از دیالکتیک‌ جهانی شدن‌ سخن‌ می‌گویند.
(Giddens,1994:224)
در عرصه‌ی‌ هویت،‌ رسانه از آن‌ رو موجد امکان‌ و فرصت‌ است‌ که‌ منابع‌ و ابزارهای ‌لازم‌ برای‌ ساخت‌ هویت‌ را بسیار افزون‌ می‌سازد و از آن‌جا که‌ جامعه‌‌ی شبکه‌ای‌ سبب‌ پویایی‌، پیچیدگی‌ و سیالیت‌ روابط و زندگی‌ اجتماعی‌ می‌شود، هویت‌های‌ ساخته‌ شده‌ نیز معمولاً سیال‌، متغیر و نسبتاً موقتی‌ هستند. افراد در جامعه‌ی‌ شبکه‌ای‌ با دگرگون‌ ساختن‌ ترکیب‌ عناصر هویت‌بخش‌ و تغییر دادن‌ تقدم‌ و تأخر و اولویت‌بندی‌ آن‌ ها، به‌ بازسازی‌ هویت‌ خود می‌پردازند. بنابراین‌، احتمال‌ متصلب‌ شدن‌ هویت‌ها نیز بسیار کاهش‌ می‌یابد. داریوش‌ شایگان‌ با اتخاذ دیدگاه‌ غیرخاص‌گرایانه‌ در بازسازی‌ هویت‌، می‌نویسد: فضاهای‌ سازنده‌‌ی ما، فضاهایی‌ متنوع‌ و ناهمگونند. ما دیگر ریشه‌ای‌ واحد نداریم‌ که ‌تک ‌و تنها در سرزمینی‌ خاص‌ فرو رفته‌ باشد. ما ریزوم‌هایی‌ هستیم‌ در ارتباط با دیگران‌، با فرهنگ‌، جهان‌ها و آگاهی‌های‌ گوناگون‌. این‌ وضعیت‌ از ما افرادی‌ خانه‌ به‌ دوش‌ می‌سازد، به‌این‌ معنا که‌ در فضاهای‌ باز رشد می‌کنیم‌ و شیوه‌ زندگی‌ ما تعیین‌کننده‌ی‌ کیفیت‌ بینش‌های‌ ماست‌. ما برحسب‌ ارتباط هایی‌ که‌ با حیطه‌های‌ فرهنگی‌ مختلف‌ برقرار می‌کنیم‌ می‌توانیم‌ به‌شیوه‌های‌ گوناگون‌ در مکان‌ جای‌ گیریم‌. در روزگار ما هیچ‌کس‌ از این‌ تماس‌ها، از این حوزه‌های‌ آمیزشی‌، از این‌ اختلاطی‌ که‌ می‌توان‌ گفت‌ اکنون‌ شیوه‌ی‌ بودن‌ ما در جهان‌ شده‌، مصون‌ نیست‌. او‌ می‌افزاید: بعضی‌ها خود را در تنگنای‌ مقوله‌های‌ بسته‌ محبوس‌ می‌کنند، مقوله‌هایی‌ همچون‌ ملت‌، قبیله‌، دارودسته‌ یا تعلق‌ به‌ قومی‌ واحد. این‌ ترفندها گریزگاه‌هایی‌اند که‌ امکان‌ مقاومت‌ در برابر پراکندگی‌ هویت‌ متکثر انسان‌ را فراهم‌ می‌آورند، اما این‌ گریز به ‌هیچ‌وجه‌ مشکل‌ را حل‌ نمی‌کند. چنین‌ واکنش‌ زیانباری‌ غالباً به‌ در خود فرو رفتن‌ یا تحجر هویت‌ منجر می‌شود. (شایگان،1380: 118)
5-7 -اینترنت : انقلاب در تکنولوژی
اینترنت پدیده شگفت قرن، انقلاب مهمی در ارتباطات پدید آورده است. ویژگی عمده‌ای که در اینترنت وجود دارد، تعامل است. اینترنت مانند صنعت چاپ امکان ایجاد و رویت اطلاعات را برای عموم فراهم می‌کند، مانند تلفن تبادل اطلاعات را امکان‌پذیر می‌سازد، مانند کتاب‌ها و نشریات، امکان یادگیری و خودآموزی را به‌وجود می‌آورد، مانند سینما و تلویزیون امکان سرگرمی را فراهم می‌آورد و کلیه این کارها را به‌طور همزمان نیز انجام می‌دهد. اما ویژگی عمده آن در داشتن بازخور و قابلیت تعامل است که سبب شخصی کردن ارتباطات می‌‌شود. اینترنت در حال حاضر به عنوان یک رسانه‌ی پست مدرن تداعی‌گر مرگ فاصله‌ها در جغرافیای ذهنی برخاسته از راه‌آهن است. با احداث راه‌آهن، انسان بر فاصله و مسافت غلبه کرد. تکوین زیرساخت اینترنت نیز بیانگر همان اتفاق است. انسان امروز بر مکان و زمان غلبه یافته است. به عبارت بهتر، صداهایی که شنیده نمی‌شدند حالا شنیده می‌شوند. می‌توان گفت که آن تمرکزگرایی شدید در رسانه‌های حاکم سنتی با تمرکززدایی شدیدتری در رسانه‌های دیجیتالی و پست مدرن به چالش کشیده شده است.
اینترنت می‌تواند بهترین نماد رسانه­ای/مجازی­شدنِ زندگی اجتماعی و سیاسی امروزی و، با دیدی مثبت، همچون بستری برای کنش صداهای متکثر و هم­ارز محسوب شود. این رسانه در حقیقت «همان پیام» به­نظر می­رسد، زیرا: ساختار آن ارزش‌هایی چون کثرت دیدگاه ­ها و تمرکززدایی از افکار را تقویت نموده، و به­مثابه «رسانه­ای خودگزین»[48] به افراد امکان می‌دهد هرآنچه را که مایلند، هر زمان که می‌خواهد ببینند؛ سیستمی چند-­رسانه­ای (موسیقی، مکتوبات و…) که برخلاف برنامه­­سازی گزینشی و بسته‌ی رسانه‌های سنتی، ساختار باز و تعاملی­ای دارد که در آن، طرفین ارتباط توامان گوینده و شونده­اند (Hoogeveen,2004: 158-165‏).
مجازی سازی اینترنتی فرصت بی سابقه ای را در اختیار فرد یا گروه های اجتماعی برای ساختن و به نمایش گذاشتن هویت خویش قرار داده است و عرضه ی منابع هویتی گوناگون توسط اینترنت موجب تکثیر هویت فرد می شود. نمونه‌ی این امر گسترش «وبلاگ­نویسی» است که به­مثابه عرصه تجلی دیدگاه‌های عمومی، هژمونی رسانه‌های سنتی را به چالش طبیده و فعالان آن (درمقام شهروندان مجازی یا شبکه‌وندها[49] با کار جمعی، انتقال مطالب و گفتگو نشان می‌دهند که در فضای مجازی نیز می‌توان همچون یک شهروند آگاه و فعال به کنش­گری سیاسی پرداخت. از اینروست که گنز با این باور که در شرایط امروزی گفتگوهای اینترنتی و وبلاگ­ها به افراد مجال اظهارنظرهایی به­مراتب بیش از رسانه‌های خبری (صرفاً متمرکز بر عقاید دارای ارزش خبری) می‌دهند، گسترش این شبکه­ ها را تحولی امیدبخش می‌داند که با توجه به ادغام ویژگی‌های رسانه‌های چاپی و الکترونیک، تا حدی به­پایان­رسیدن عصر طلایی ژورنالیسم (میانه‌ی قرن بیستم) را جبران می­ کند. (گنز،1385: 95).
البته مساله فقط این نیست که هویت های موجود در یک جامعه متکثر می شوند و جامعه به سوی کثرت گرایی فرهنگی حرکت می کند، بلکه مساله آن است که فرد در درون خویش چندگانه و دچار تکثر هویتی می شود. این امر در هر دو دسته کشورهای صنعتی و غیرصنعتی دیده می شود. با این تفاوت که افزایش کاربری اینترنت و تشدید این وضع فوق مدرن در جهان سوم می تواند به بروز بحران های هویتی شدیدی منجر شود که تبعات فرهنگی زیادی را نیز به بار خواهد آورد. (معینی، 1384: 108)
گیدنز، جامعه شناس انگلیسی در ایضاح هویت بیان می دارد که «هویت چیزی نیست که در نتیجه ی تداوم کنش های اجتماعی فرد به او تفویض شده باشد، بلکه فرد باید آن را به طور مداوم و روزمره ایجاد کند و در فعالیت های بازتابی خویش مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهد.» (گیدنز،1378: 81)
اینترنت این امکان را از طریق کاهش محدودیتها برای فرد فراهم می سازد. در وجه نخست به لحاظ هستی شناختی، تجربه ی جدیدی از هویت و بودن در جهان را در اختیار کاربرانش قرار می دهد که برساخته سپهر مجازی است. در دنیای مجازی جسمانیت رنگ می بازد و هویت حالت ابهام آمیزی پیدا می کند. زیرا بسیاری از عناصر شخصیتی که فرد در دنیای جسمانی به آنها عادت دارد در سپهر مجازی اهمیت خود را از دست می دهد. از سوی دیگر امکان مواجهه آسان و غیرحضوری افراد در جامعه شبکه ای فراهم می شود. در این مقام افراد هم می توانند تولید کننده و هم مصرف کننده باشند و این ویژگی اینترنت را از حالت یک رسانه متعارف خارج می کند.(معینی، 1384: 113)
همچنین اینترنت دارای این قابلیت است که به واسطه آن افراد می توانند خودهای جدیدی را در دنیایی جدید بسازند. به هر حال، اینترنت محصول عصر درهم شکستگی هستی شناختی و پیچیده تر شدن فزاینده ی تفاوت های فردی است و با آن سنخیت تام دارد. امروزه حتی اعضای خانواده ها و همسایگان نیز به ندرت معنای واحدی از هویت در ذهن دارند. این امر، تشخیص اصالت ها را نیز روزبروز دشوارتر می سازد. آلن تورن به خوبی این شرایط به ظاهر تناقض آمیز انسانی را توصیف کرده است: «ما در سکوت زندگی می کنیم، در شلوغی به سر می بریم، منزوی هستیم، در دریای خلق گمشده ایم.» (تورن، 1385: 160)
از این حیث هویت اینترنتی را می توان با فرایند اساساً مدرن تشکیل هویت به وسیله خویشتن و رسیدن به فهمی از خود و هویت یابی مربوط دانست. برای روشن شدن بحث، نگاهی به آمار و ارقام استفاده از برخی رسانه ها می کنیم:
بر اساس برخی آمارهای موجود، ایران با حدود هفتاد میلیون نفر جمعیت، سی و دومیلیون و پانصدو نود هزار نفر کاربر اینترنت دارد که بالغ بر ۴۷ درصد کل جمعیت است. سهم ایران از تعداد کاربران اینترنت در خاورمیانه بیش از ۵۰ درصد است و میزان رشد اینترنت در آن نه درصد است که بالاترین سهم و میزان رشد را در خاورمیانه دارد زیرا تنها در فاصله هفت سال از دسامبر ۲۰۰۰ که میزان کاربران اینترنت ۲۵۰ هزار نفر بود تا ۲۰۰۸ رشدی چشمگیر داشته‌است. رتبه ایران به لحاظ سرعت اینترنت خانگی، در بین ۱۵۲ کشور در جایگاه ۱۴۴ قرار گرفته‌است. بر اساس آماری دیگر به نقل از گاردین، ایران زمانی با داشتن نزدیک به هفت میلیون و ۵۰۰ هزار مصرف کننده اینترنت بعد از اسرائیل بالاترین میزان استفاده از اینترنت را در خاورمیانه داشته‌است. از میان ۱۷۰ کشور جهان در سال ۲۰۱۲، کشور ایران در رتبه ۱۶۴ میانگین سرعت اینترنت قرار گرفته‌است که برخی از کشورهایی که از ایران جلوتر هستند شامل: افغانستان هشت رتبه بالاتر از ایران، عراق ۱۰ رتبه بالاتر از ایران، مغولستان ۱۲۰ رتبه بالاتر از ایران و قرقیزستان ۱۱۵ رتبه بالاتر از ایران هستند. (دانشنامه آزاد ویکی پدیا) این در حالی است که کمتر از یک درصد ایرانی ها از اینترنت استاندارد برخوردار می باشند. اتحادیه جهانی ارتباطات دسترسی کمتر از یک و نیم مگابیت در ثانیه اینترنت را پرسرعت نمی داند بنابراین کمتر از یک درصد از مردم ایران به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. (www.irna.com)
آمارهای جدید نشان‌دهنده فاصله بسیار زیاد بین دسترسی به اینترنت در نقاط شهری و نقاط روستایی است. براساس آمار مرکز آمار ایران تعداد خانوارهای دارای دسترسی به اینترنت در شهرها ۲۷.۳درصد و در خانوارهای روستایی ۴.۹ درصد است. به طور کلی از مجموع ۲۰ میلیون خانوار در کشور ۴.۳ میلیون خانوار (۲۱.۴درصد) در محل سکونت به اینترنت دسترسی داشته‌اند. همچنین این شکاف دیجیتالی بین استان‌های توسعه‌یافته و محروم هم به وضوح دیده می‌شود. این آمارگیری نشان می‌دهد که بیشترین ضریب نفوذ اینترنت در نقاط شهری به ترتیب مربوط به استان تهران با ۲۳.۱درصد، استان مازندران با ۲۲.۷درصد و استان اصفهان با ۲۲درصد بوده است. استان سیستان و بلوچستان با ۱۰.۵درصد کمترین ضریب نفوذ اینترنت در نقاط شهری را داشته است.
از سوی دیگر آمارهای مرکز آمار نشان می‌دهد بخش عمده کاربران اینترنت عمدتا از منزل به اینترنت متصل می‌شوند. از سوی دیگر این آمار نشان می‌دهد که بخش کمی از کاربران اینترنت ایرانی در محل کار به اینترنت متصل می‌شوند. بر این اساس ۷۵.۲ درصد از محل سکونت، ۲۲.۴درصد از کافی نت، ۱۴.۴درصد در محل کار، ۱۳.۴درصد محل تحصیل و ۴.۳ درصد با موبایل به اینترنت متصل می‌شوند. مرکز آمار ایران آمارگیری از کاربران اینترنت را بر اساس طرح آمارگیری از کاربران اینترنت برای اولین‌بار در دی ماه سال ۱۳۸۷ و سپس در سال ۱۳۸۹ انجام داد. هدف اصلی این طرح برآورد ضریب نفوذ اینترنت در کشور بود که یکی از شاخص‌های مهم در حوزه فناوری اطلاعات کشورها و در زمره شاخص‌های اهداف توسعه هزاره است. مرکز آمار ضریب نفوذ اینترنت را نسبت جمعیت استفاده‌کننده از اینترنت در کشور به کل جمعیت کشور ضرب درصد در نظر گرفته است. آمارهای جدید نشان‌دهنده وضعیت پرمخاطره‌ای است که در مسیر توسعه اینترنت در کشور وجود دارد. در حالی که مسوولان وزارت ارتباطات هفته‌ای نیست از توسعه پهنای باند سخن می‌گویند آمارهای مرکز آمار نشان می‌دهد که ۸۶درصد مردم ایران حتی سالی یک بار هم به اینترنت وصل نمی‌شوند. این وضعیت در مقایسه با ضریب نفوذ کشورهای همسایه که گاه به بالای ۷۰درصد می‌رسد نشان‌دهنده عقب‌ماندگی شدید ایران در حوزه اینترنت است.weblognews.ir))

 برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 
 
 

نظر دهید »
بررسی تاثیر سیاست های پولی بر رشد اقتصادی ایران طی سال های ۱۳۹۰-۱۳۵۲- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

داده های مورد بررسی برای نرخ سود موجود در ایران طی دوره ۱۳۹۰- ۱۳۵۲ می­باشد که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار قابل برداشت می باشد.
۱-۸- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها
برای این منظور، با بهره­ گیری از روش تخمین خودرگرسیونی با توزیع وقفه های زمانی (مدل ARDL) و ابزارهای مورد نظر و تاثیر سیاستها روی آن می توان تجزیه و تحلیل کرد.
۱-۹- جمع بندی
در این فصل که به عنوان کلیات تحقیق بود به بررسی مسایل و ضرورت اهمیت تحقیق پرداخته و گفته شد که سیاست پولی از جمله تغییرات نرخ بهره از عوامل موثر می باشد در فصل دوم به مبانی نظری و تعریف واژه ها و عبارات مبهم پرداخته می شود و درآخر فصل نیز به تحقیقات انجام گرفته در داخل و خارج می پردازیم. در فصل سوم نیز به بررسی سیاستهای پولی و تفاوت آن با سیاست مالی در اقتصاد پرداخته می شود سپس در مورد جامعه آماری و روش استفاده شده در این تحقیق توضیحاتی آورده می شود و در فصل چهار به بررسی دو آمار توصیفی و استنتاجی می پردازیم تا نتایج را از آن به دست آوریم و در فصل آخر نیز نتیجه گیری کرده و پیشنهاداتی می دهیم.

فصل دوم
مبانی نظری

۲-۱-مقدمه
هرکشور و نظام اقتصادی دارای هدف معین اقتصادی است که برای رسیدن به آن ها تلاش می کند . به عنوان مثال نظام های اقتصادی کشورهای رو به توسعه و از جمله کشور ما در صدد دستیابی به هدفهای رشد و توسعه اقتصادی و افزایش اشتغال و رفاه جامعه می باشند .در کشورهای صنعتی پیشرفته نیز هدف اغلب دولت ها در تامین اشتغال کامل و مبارزه با تورم است تا همراه با حفظ ثبات قیمت ها و اعتبار پول ملی، در کشور خود با اعتراض بیکاران و گروه های کم در آمد مواجه نشوند. سیاست های پولی یکی از مهمترین دخالت دولت در مسیر اقتصاد کلان به شمار می روند . زمانی که دولت وضعیت موجود اقتصاد را مطلوب نداند و برای رسیدن به وضعیت مطلوب، بهبود وضعیت موجود و یا هدف تعیین شده، راه معین را در پیش می گیرد.
۲-۲-کلیاتی در مورد سیاستهای پولی
سیاست پولی فرایندی است که به وسیله آن مقامات پولی یک کشور عرضه پول را اغلب با هدف تنظیم نرخ بهره به منظور رشد اقتصادی، پایداری و ثبات نسبی قیمت‌ها و کاهش بیکاری کنترل و مهار می‌کنند. به طور معمول دو سیاست پولی انقباضی و انبساطی وجود دارد که براساس آن‌ ها عرضه پول به منظور رسیدن به اهداف ویژه در شرایط متفاوت اتخاذ می‌شوند. در سیاست انبساطی فراوری پول بیش از حد معمول می‌شود و هدف مقابله با بیکاری در یک وضعیت رکود اقتصادی از طریق کاهش نرخ بهره به امید جلب اعتماد بازرگانان در گسترش فعالیت‌های اقتصادی است. در سیاست انقباضی قصد کاهش تورم به امید جلوگیری از زوال و کجروی ارزش‌های دارایی است. سیاست پولی با سیاست مالی که به امور مالیات، هزینه‌های دولتی و استقراض و بدهی و امور اعتباری دولتی در اقتصاد مربوط است، تفاوت دارد.
سیاست پولی بر مبنای رابطه بین نرخ بهره در اقتصاد کشور – یعنی قیمتی که بر اساس آن می‌توان پول قرض گرفت – و کل عرضه پول تعریف می‌شود. سیاست پولی از ابزارهای متنوعی جهت کنترل یک یا هر دو این موارد بهره می‌جوید تا بر مواردی مانند رشد اقتصادی، تورم، نرخ ارز و بیکاری تاثیر بگذارد.
در شرایطی که در یک کشور انحصار نشر پول وجود دارد و یا اینکه بانکهای ناشر پول به طور نظام مند و متصل به بانک مرکزی فعالیت می‌کنند، مقامات پولی توانایی تغییر در عرضه پول و بنابراین نرخ بهره را به منظور دستیابی به اهداف سیاست پولی دارند.
اعتماد به سیاست پولی اعلام شده از سوی سیاستگذاران از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه فعالان بخش خصوصی (مصرف‌کنندگان و بنگاه های اقتصادی) باور داشته باشند که سیاستگذاران مصمم به کاهش تورم هستند، پیش بینی خواهند کرد که قیمت‌ها در آینده کاهش می‌یابد (این که انتظارات آنها چگونه شکل می‌گیرند، موضوع دیگری است. برای مثال انتظارات عقلایی را با انتظارات تطبیقی مقایسه نمائید). اگر کارمند یا کارگری انتظار داشته باشد که قیمت‌ها در آینده بالا بروند، برای تطبیق این قیمت‌ها، قراردادی را با دستمزد بالا امضا خواهد کرد. بنابراین، انتظار دستمزد در تنظیم [قرارداد] دستمزد، بین کارگر و کارفرما اثر دارد. لذا برای دستیابی به سطح پایین تورم، فعالان بخش خصوصی باید اعتقاد داشته باشند که آنچه [از طرف مقامات پولی] اعلام می‌شود واقعاً در سیاستهای آینده منعکس خواهد شد. چنانچه این باور در کارگزاران بخش خصوصی به وجود نیاید، به هنگام تنظیم دستمزد، تورم سطح بالایی پیش بینی شده، دستمزدها بالاتر خواهند رفت. افزایش دستمزدها به معنای افزایش تقاضای مصرف کننده (تورم ناشی از فشار تقاضا) و ازدیاد هزینه بنگاه های اقتصادی (تورم ناشی از فشار هزینه) خواهد بود. بنابر این، تورم افزایش می‌یابد. لذا چنانچه اعلان سیاستها از سوی سیاست گذاران، قابل پذیرش نباشد، سیاست نتیجه و تاثیر مطلوب خود را نخواهد داشت.
اگر سیاست گذاران بر این باور باشند که کارگزاران بخش خصوصی سطح پایینی از تورم را پیش‌بینی کرده‌اند، انگیزه برای اتخاذ سیاست پولی انبساطی وجود خواهد داشت (در شرایطی که فایده نهایی افزایش تولید کل بیش از هزینه نهایی ایجاد تورم باشد)؛ اگر چه با فرض آنکه کارگزاران بخش خصوصی دارای انتظارات عقلایی هستند آنان از این انگیزه سیاستگذاران مطلع هستند. بنابراین کارگزاران بخش خصوصی می‌دانند که اگر تورم پایینی را پیش بینی کنند، سیاست انبساطی اتخاذ خواهد شد که نتیجه آن افزایش تورم خواهد بود. نتیجتاً آنان انتظار تورم بالا را خواهند داشت (مگر این که سیاستگذاران بتوانند اثربخشی سیاست خود را در مورد تورم پایین بقبولانند). این پیش بینی از طریق انتظارات تطبیقی (رفتار تنظیم دستمزد) انجام می‌شود؛ بنابر این، تورم بالاتری وجود دارد (بدون وجود فایده افزایش بازده). درنتیجه، در صورتی که [بخش خصوصی] به سیاستها اعتماد نداشته باشد، سیاست پولی انبساطی شکست خواهد خورد(تواناییان فرد، ۱۳۸۸: ۱۲۱).
اعتباربخشی به سیاستهای اتخاذی از راه های مختلفی صورت می‌پذیرد. یکی از این روش‌ها، تاسیس بانک مرکزی مستقل با هدف نگه داشتن تورم در سطح پایین (و بدون توجه به سطح تولید) است. بنابراین، کارگزاران بخش خصوصی می‌دانند که تورم پایین خواهد بود به دلیل این که [این سیاست] توسط یک هیات مستقل دنبال می‌شود. بانک‌های مرکزی می‌توانند محرک‌هایی را برای رسیدن به اهداف ایجاد می‌نمایند. (برای مثال، بودجه‌های بیشتر، یا پاداش دستمزد برای رئیس بانک) تا شهرت (یا اعتبار) خود را افزایش دهند و تعهد محکمی را به نسبت هدف سیاست، نشان دهند. شهرت، در اجرای سیاست پولی، عامل مهمی است. اما ایده شهرت نباید با تعهد اشتباه گرفته شود. در حالی که یک بانک مرکزی ممکن است شهرت مطلوبی را به دلیل عملکرد خوب خود در اجرای سیاست پولی داشته باشد، همان بانک مرکزی ممکن است هیچ شکل خاصی از تعهد را انتخاب نکند (مانند مشخص کردن محدوده خاصی برای تورم). شهرت نقش مهمی را در تعیین این موضوع ایفا می‌کند که تا چه اندازه بازارها به اعلان یک سیاست خاص برای دستیابی به یک هدف، اعتقاد دارند اما این مفهوم‌ها نباید یکسان فرض شوند. همچنین توجه داشته باشید که تحت انتظارات عقلانی، لازم نیست سیاست گذار، شهرت خود را از طریق اقدامات و سیاستهای قبلی اثبات نماید. به عنوان مثال، اعتبار رئیس بانک مرکزی ممکن است کاملاً از ایدئولوژی او، زمینه شغلی و موقعیت‌های عمومی او و غیره… باشد.
در حقیقت بیان شده ‌است که برای از بین بردن بعضی از آسیبهای مربوط به بی‌ثباتی زمان اجرای سیاست پولی (در تورم بالا)، به طور متوسط، رئیس بانک مرکزی باید نسبت به بقیه اعضای اقتصادی، فاصله بیشتری از تورم داشته باشد. بنابراین، شهرت یک بانک مرکزی خاص الزاماً به عملکرد گذشته آن مربوط نمی‌شود، بلکه به تنظیمات سازمانی خاصی مربوط است که بازارها می‌توانند از آن استفاده کنند تا انتظارات تورم را شکل دهند.
علی رغم بحث فراوان در مورد قابلیت اعتباری که به سیاست پولی مربوط می‌شود، معنای دقیق قابلیت اعتبار[۲] به ندرت تعریف شده‌ است. این عدم وضوح می‌تواند باعث شود سیاست پولی از اعتقاد به سودمندی دور شود. برای مثال، توانایی خدمت به منفعت عمومی یک جنبه از اعتبار داشتن سیاستهای پولی است که اغلب با بانک‌های مرکزی در ارتباط است. اعتماد به آن چه که یک بانک مرکزی با آن پیمان می‌بندد نیز یک جنبه دیگر است. در حالی که تقریباً همه موافق هستند یک بانک مرکزی نباید به عموم دروغ بگوید، عدم توافق گسترده‌ای دراین مورد وجود دارد که چگونه یک بانک مرکزی می‌تواند در جهت منفعت عمومی کار کند. بنابر این، عدم وجود تعریف [توافق شده] می‌تواند باعث شود مردم اعتقاد پیدا کنند که در حالی که مقامات بانک مرکزی می‌خواهند به سیاستهایشان اعتمادشود درواقع از سیاست دیگری حمایت می‌نمایند. (تواناییان­فرد، ۱۳۸۸: ۱۳۶).
۲-۳-تعریف سیاست های پولی
سیاست هایی که توسط بانک مرکزی در جهت کنترل نقدینگی اعمال می شود سیاست های پولی گویند . در واقع متولی این سیاست بانک مرکزی است. بعضی سیاست پولی را تنظیم اوضاع و احوال اقتصادی از طریق نرخ بهره می دانند و عده ای آن را سیاستی تلقی می کنند که مقدار پول در جریان را، کم و زیاد کند. اما مانتریستها معتقدند که سیاست پولی کلیه اقداماتی می باشد که بانک مرکزی جهت تغییر در عرضه پول انجام می دهد. (قدیری، ۱۳۸۸: ۲۱۹ ).
۲-۴-انواع سیاست پولی
سیاست‌های پولی عموماً بادر نظرداشت نوسانات اقتصادی دو نوع تدبیر را پیش بینی کرده است که به سیاست پولی انبساطی و سیاست پولی انقباضی شهرت یافته‌اند.
۲-۴-۱- سیاست پولی انبساطی
سیاست پولی انبساطی به سیاست هائی اطلاق می‌گردد که از طریق افزایش در عرضه پول خود را به هدف عمومی سیاست پولی می‌رساند و یا به عبارت دیگر هر سیاستی یا تدبیری افزایش دهنده عرضه پول را سیاست انبساطی پولی گویند. این سیاست بیشتر در حالاتی قابل تطبیق و مثمر است که اقتصاد در حالت رکود باشد که در این حالت بانک مرکزی جهت برقراری تعادل در اقتصاد کشور و رفع اثرات نا مطلوب این پدیده بر مقدار عرضه پول می‌افزاید تا اینکه از این طریق رکود را مهار کند.
۲-۴-۲- سیاست پولی انقباضی
سیاست‌های پولی انقباضی به تدابیری اطلاق می‌گردد که از طریق کاهش در عرضه پول، اهداف عمومی سیاست‌های پولی را بر آورده می‌سازد و یا به عبارت دیگر هر نوع تدابیری کاهنده عرضه پول را سیاست پولی انقباضی گویند . (قدیری، ۱۳۸۸: ۲۱۹).
۲-۵-لزوم سیاست گذاری پولی
سیاست گذاری پولی از نظر تاریخی، ملازم و هم زمان با شناخت و اهمیت پول در اقتصاد بوده است .مادام که پول عمدتاً در نقش وسیلۀ مبادله ظاهر می شد و پول فلزی رایج، فلزی گران قیمت (طلا و نقره (بود، سیاست گذاری پولی به حد و حصر قابل کنترل و برنامه ریزی استخراج این فلزات منحصر می شد . لیکن بعد از ظهور فن بانکداری، و قدرت عظیمی که بانک ها در ایجاد پول تحریری از خودشان دادند، لزوم برنامه ریزی پولی یا سیاست گذاری در زمینه پول، بطور روز افزون احساس می گردید .زیرا استخراج چند تن طلا برای افزودن بر نقدینگی جامعه مستلزم رنج و شکیبایی فراوان بود، در حالی که چاپ اسکناس و اعطای اعتبارات بانکی آسانتر از آن بود که مقاومت پذیر باشد .بنابر این لازم بود که از یک سو تقاضای پول و از سوی دیگر عرضۀ آن، تحت ضابطه و کنترل در آید.
اگر به نظریه های مر بوط به تقاضای پول مثل نظریۀ کلاسیک مقداری پول بنگریم، می بینیم که اقتصاد را همواره در شرایط اشتغال کامل می بیند و هرگونه تغییر در عرضۀ پول را مستقیماً در سطح عمومی قیمت ها مؤثر می داند لذا نقش سیاست پولی در نظریۀ مقداری پول منحصر به تثبیت سطح قیمت ها می گردد. بنابر این سیاست پولی در سطح فعالیتهای اقتصادی و تنظیم جریان درآمد نقش فعالی پیدا می کند.(اخترحسین، ۱۳۸۸: ۲۶۹).
۲-۶-اهداف سیاست پولی
سیاست پولی جزئی از سیاست اقتصادی کشور است . به عبارت دیگر سیاست پولی جزئی از سیاست گذاری های کلی است .همچنین بدیهی است که اهداف سیاست پولی کشور باید چنان تعیین و تبیین شود که هماهنگ و همساز با سیاست های دیگر را در نیل با اهداف خود یاری دهد.
عمده ترین اهداف سیاست پولی در اقتصاد را می توان :
۱- تسریع رشد اقتصادی
۲- ایجاد اشتغال کامل
۳- تثبیت سطح عمومی قیمت ها
۴- ایجاد تعادل در موازنۀ پرداخت های خارجی به شمار آورد.
۲-۷-ابزارهای سیاست گذاری پولی
دست یافتن به اهداف سیاست های پولی مستلزم در اختیار داشتن ابزارها و وسایلی است .این ابزار ها عبارتند از :
۱- نرخ بهره : پولی که در ازای سپرده گذاری افراد به آن ها تعلق می گیرد و به آن سود بانکی می گویند.
۲- نرخ سپردۀ قانونی :منظور از این نرخ این است که بانک مرکزی یا هردستگاه کنترل کنندهاعتبارات، بانک ها را مجبور کند که نسبت معینی از سپرده های مشتریان خود را نزد بانک مرکزی نگهداری کنند.
۳- نرخ تنزیل مجدد: نرخ بهره ای است که بانک مرکزی اسناد مدت دار (سفته و برات) بانک های تجاری را تنزیل می کند و بر اساس آن به بانکها وام می دهد .
۴- کنترل کمی و کیفی اعتبارات منظور تعیین و تنظیم اعتبارات در مجرای صحیح تولیدی و در جهت اعمال سیاست ارشادی دولت است
۵- شرکت در عملیات بازار باز: بانک مرکزی با اتخاذ این سیاست می تواند از طریق خرید یا فروش اوراق بهادار بازار آزاد که به مقدار و عرضۀ پول و در نتیجه بر فعالیت اقتصادی اثر بگذارد (ماجدی، ۱۳۷۵: ۲۳۹).
۲-۸-ابزارهای سیاست پولی در ایران
در اجرای سیاست پولی، بانک مرکزی می‌تواند مستقیماً از قدرت تنظیم‌کنندگی خود استفاده نموده و یا به طور غیرمستقیم از اثرگذاری بر روی شرایط بازار پول به عنوان انتشار دهنده پول پرقدرت (اسکناس و مسکوک در جریان و سپرده‌های نزد بانک مرکزی) استفاده نماید. بر همین اساس دو نوع ابزار سیاست پولی قابل تفکیک می‌باشد که ابزارهای مستقیم (عدم اتکا برشرایط بازار) و غیرمستقیم (مبتنی برشرایط بازار) سیاست پولی نامیده می‌شوند. ابزارهای سیاست پولی در ایران بر مبنای تفکیک مذکور به شرح ذیل می‌باشد.
۲-۸-۱- ابزارهای مستقیم
کنترل نرخ‌های سود بانکی: در کشور ما با اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا و معرفی عقود با بازدهی ثابت و مشارکتی، ضوابط تعیین سود و یا نرخ بازده مورد انتظار ناشی از تسهیلات اعطایی بانکها و حداقل و حداکثر سود و یا بازده مورد انتظار بر طبق ماده (۲) آیین‌نامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدون ربا بر عهده شورای پول و اعتبار می‌باشد. همچنین بر طبق ماده (۳) آیین‌نامه فصل چهارم قانون مذکور بانک مرکزی می‌تواند در تعیین حداقل نرخ سود (بازده) احتمالی برای انتخاب طرحهای سرمایه‌گذاری و یا مشارکت و نیز تعیین حداقل و یا عنداللزوم حداکثر نرخ سود مورد انتظار و یا نرخ بازده احتمالی برای سایر انواع تسهیلات اعطایی بانکی دخالت نماید.
سقف اعتباری: این نوع ابزارهای پولی با ایجاد محدودیتهای اعتباری و اعطای اعتبارات مستقیم به همراه منظور کردن اولویت در امر اعطای اعتبارات بانکی در مورد بخش‌های خاص اقتصادی عملاً اقدام به جهت‌دهی اعتبارات به سمت بخش‌های مورد نظر می کند. براساس ماده ۱۴ قانون پولی و بانکی کشور، بانک مرکزی می‌تواند در امور پولی و بانکی دخالت و نظارتهایی داشته باشد که از جمله مفاد آن محدود کردن بانکها، تعیین نحوه مصرف وجوه سپرده‌ها و تعیین حداکثر مجموع وامها و اعتبارات در رشته‌های مختلف است (سایت بانک مرکزی ایران، ۱۳۹۳ ).
۲-۸-۲- ابزارهای غیرمستقیم
نسبت سپرده قانونی: نسبت سپرده قانونی از جمله ابزارهای سیاست پولی بانک مرکزی می‌باشد. بانکها موظفند همواره نسبتی از بدهیهای ایجاد شده و بطور اخص سپرده‌های اشخاص نزد خود را در بانک مرکزی نگهداری کنند. بانک مرکزی از طریق افزایش نسبت سپرده قانونی حجم تسهیلات اعطایی بانکها را منقبض و از طریق کاهش آن، اعتبارات بانکها را منبسط می کند. بر طبق ماده (۱۴) قانون پولی و بانکی نسبت سپرده قانونی از ۱۰ درصد کمتر و از ۳۰ درصد بیشتر نخواهد بود و بانک مرکزی ممکن است برحسب ترکیب و نوع فعالیت بانکها نسبتهای متفاوتی برای آن تعیین نماید.
اوراق مشارکت بانک مرکزی: اجرای بهینه سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی، توسط ابزار اصلی و محوری عملیات بازار باز صورت می‌گیرد که به بانکها انعطاف لازم را در مدیریت نقدینگی و مداخله در بازار پولی اعطاء می‌نمایند. به منظور توسعه و بسط عملیات بازار باز و اجرای سیاستهای پولی از حیث مدیریت نقدینگی و تاثیر بر بازار پول و سرمایه، یافتن بدیلهای مناسب در قالب موازین شرع مقدس اسلام بعد از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا از جایگاه ویژه‌ای برخوردار گردید. اوراق قرضه به جهت مبتنی بودن بر بهره، اصولاً در اسلام پذیرفته شده نیست. لیکن اوراق مشارکت و سهیم نمودن سرمایه‌گذاران در فعالیتهای اقتصادی و پرداخت سودهای واقعی نه‌تنها با مانع مواجه نیست بلکه مورد تشویق نیز می‌باشد. برای اولین بار، براساس ماده ۹۱ قانون برنامه سوم به بانک مرکزی اجازه داده شد که با تصویب شورای پول و اعتبار، از اوراق مشارکت بانک مرکزی استفاده نماید. شایان ذکر است که براساس برنامه چهارم توسعه، انتشار اوراق مشارکت بانک مرکزی با تصویب مجلس شورای اسلامی مجاز خواهد بود. انتشار و عرضه اوراق مشارکت بانک مرکزی از جمله ابزارهای سیاست انقباضی و اجرای عملیات بازار باز می‌باشد؛ بطوری که با عرضه این اوراق از حجم نقدینگی کاسته‌شده و وجوه این اوراق نزد بانک مرکزی مسدود می‌گردد. در بخش پایه پولی نیز انتشار این اوراق موجب افزایش جزء بدهیهای بانک مرکزی و کاهش پایه پولی خواهد شد. لذا در مجموع انتشار اوراق موجبات کاهش رشد نقدینگی را فراهم می‌سازد. در واقع سیاستگذار پولی را قادر می کند تا در مواقع لزوم از طریق کنترل نقدینگی، دستیابی به نرخ تورم پایین را میسر سازد.
سپرده ویژه بانکها نزد بانک مرکزی: یکی از مهمترین اقداماتی که در جهت استفاده مطلوب از ابزارهای غیرمستقیم پولی در چارچوب قانون عملیات بانکی بدون ربا صورت گرفت، اجازه افتتاح حساب سپرده ویژه بانکها نزد بانک مرکزی است که در اواخر سال ۱۳۷۷ به تصویب شورای پول و اعتبار رسید. هدف اصلی از اجرای این طرح، اعمال سیاستهای پولی مناسب جهت کنترل و مهار نقدینگی از طریق جذب منابع مازاد بانکها بوده است. لازم به ذکر است که بانک مرکزی به سپرده ویژه بانکها نزد خود براساس ضوابط خاصی سود پرداخت می‌کند(سایت بانک مرکزی ایران، ۱۳۹۳ ).

۲-۹-تاریخ سیاست پولی
سیاست پولی با نرخهای بهره و فراهم بودن اعتبار در ارتباط است. ابزار سیاست پولی شامل نرخهای بهره کوتاه مدت و ذخایر بانکی از طریق پایه پولی بوده است. برای قرنهای متمادی فقط دو شکل سیاست پولی وجود داشت، (۱) تصمیمات در مورد ضرب سکه، (۲) تصمیم برای چاپ پول کاغذی برای خلق اعتبار. درحالی که نرخهای بهره هم اکنون به عنوان بخشی از قدرت پولی در نظر گرفته می‌شود، در گذشته به طور کلی هماهنگ با دیگر اشکال سیاست یا خط مشی پولی نبودند. سیاست پولی به عنوان یک تصمیم اجرایی دیده می‌شد، و به طور کلی در اختیار صاحبان قدرت با حق ضرب سکه بود. با پیدایش و پدید آمدن شبکه‌های بزرگتر تجارت رابطه بین نقره و طلا، و بین پول رایج محلی و پولهای رایج خارجی قیمتی برقرار گردید، این نرخ رسمی می‌توانست به وسیله قانون ضمانت شود، حتی اگر با قیمت بازار تفاوت می‌داشت.
Jiaozi، پول کاغذی موجود در قرن هفتم در چین بود جایگزین پول‌های رایج نشد و همراه با سکه‌های مسی مورد استفاده قرار گرفته بودند. سلسله یوان[۳] اولین دولتی بود که اسکناس را به عنوان پول غالب مورد استفاده قرار داد. در دوره های آخر دودمان یوان با توجه به کمبود انبوه مسکوک (سکه) برای تامین هزینه جنگ آنها شروع به چاپ بدون حد اسکناس کردند که منتج به تورم نجومی[۴] گردید.
با پیدایش بانک انگلستان در سال ۱۶۹۴ که مسئولیت چاپ اسکناس و تامین پشتوانه طلا را بدست آورد ایده سیاست پولی به عنوان یک [نهاد] مستقل مطرح گردید. هدف سیاست پولی حفظ ارزش ضرب سکه، چاپ اسکناس با ارزش برابر با و جلوگیری از از جریان افتادن سکه بود. تاسیس بانکهای مرکزی به وسیله ملل صنعتی، با هدف حفظ ارزش پول با استاندارد طلا و تجارت محدود با سایر کشورهایی که از استاندارد طلا استفاده می‌کردند بود. به منظور برآوردن این هدف، بانکهای مرکزی به عنوان بخشی از استاندارد طلا اقدام به تعیین نرخهای بهره‌ای که بر اساس آنها قرض کنندگانشان و دیگر بانکها را شارژ می‌کردند نمودند. استاندارد طلا تقریباً نیازمند تعدیل و تسویه نرخهای بهره بطور ماهیانه می‌باشد(مجد، ۱۳۸۷: ۶۴).
۲-۱۰- سیاست های مالی و پولی از منظر اسلام
از منظر اقتصاد اسلامی، افراد بخشی از اقتصاد می باشند و عکس آن نمی تواند صادق باشد. در اقتصاد نئوکلاسیک، به جامعه بعنوان جمع افراد نگریسته می شود و افراد در آن مهمترین جایگاه را دارند. مفاهیم فردگرایی و آزادی فردی نیز مورد تأکید قرار می گیرد. اما در اقتصاد اسلامی افراد بخشی از اقتصاد می باشند و بخشی از جامعه. قطعاً چنین دیدگاهی، کارکردهایی نیز دارد. بطور مثال اگر نفع فرد و نفع اجتماع در مقابل با هم باشد،‌ آنگاه این نفع اجتماع است که ارجحیت دارد. همچنین به این نکته نیز توجه خواهیم کرد که اقتصاد اسلامی، اقتصاد بازار است. خداوند به انسان ها، منابع مختلفی داده و آنها را در مقام مبادله با هم قرار داده است و تنها از طریق بازار است که چنین تبادلی تحقق می یابد. از طرفی هسته های اقتصاد اسلامی، خانواده ها هستند که با فرهم آوری سرمایه انسانی که تحت تعالیم اسلام رشد یافته است به این مهم یاری می رسانند. نقش حکومت نیز در اقتصاد اسلامی نقشی کاملاً راهبردی و تعیین کننده می باشد. برای تحقق یک اقتصاد اسلامی ناگزیر از باز تعریف کارکرد نهادهای مالی نیز می باشیم. همچنین بخش های واقعی اقتصاد و بخش های مالی نیز باید در رابطه نزدیک و تنگاتنگی با هم باشند.از منظر مالی نیز بانک های اسلامی مطرح می گردند. اوراق قرضه دولتی و بازار آن، تأمین مالی از نوع مرابحه، عقود سلم، اجاره و حواله جات، اوراق مشارکت قابل ابتیاع، بازار سرمایه (بازار سهام اسلامی) و بیمه اسلامی همگی از منظر مالی مورد توجه قرار می گیرند. برای اهداف سیاستی در یک اقتصاد اسلامی می توان مواردی را برشمرد اگرچه این موارد قابل بحث و مناقشه می باشند.

۱-توسعه و حراست از چارچوب نهادی به جهت حمایت از فعالیت های اقتصادی ومرتبط با توزیع منابع
۲- آموزش شامل آن بخشی که در برگیرنده فن آوری و علوم تجربی است.
۳- تأمین حقوق بنیادین اقتصادی شهروندان
۴- فقرزدایی
۵- کاهش شکاف اقتصادی بین منطقه ای
۶- مساعدت های موقت به جوامع محلی به منظور فائق آمدن بر محدودیت های اقتصادی زودگذر (برای کالاهای عمومی محلی)
۸- توسعه اقتصادی
اقتصاد اسلامی از سیاست های مالی و پولی، اهدافی را بطورجداگانه دنبال می کند. در سیاست های پولی مثلاً دکتر چپرا معتقد است که اشتغال کامل، رفاه، رشد بهینه اقتصادی؛ عدالت اجتماعی و اقتصادی و توزیع عادلانه از درآمد و ثروت از اهداف اصلی دست و نظیر چنین اهدافی برای سیاست های مالی نیز مطرح می گردد. در راستای این سیاست ها، اسلامیزه کردن اقتصاد ضرورت می یابد. حکومت موظف به تمرکز تأمین حداقل نیاز شهروندان و فراهم آوری[۵] می باشد. در این راستا و به منظور اهداف ضد فقر که توسط بخش خصوصی صورت می پذیرد دولت نقش تسهیل کننده را دارد. حکومت همچنین موظف به توجه و نظارت بر آثار توزیعی هزینه های خود در راستای تحقق اهداف می باشد. بطور مثال عدم پرداخت یارانه های مصرفی و هزینه هایی که منجر به فقر و نابرابری می گردد. همچنین حکومت موظف است بطور گسترده ای از مشارکت تقسیم در فعالیت های اقتصادی مخصوصاً حضور در تعهدات بلند مدت اقتصادی اجتناب ورزد از طرفی به جهت تحقق اهداف سیاست های مالی، حکومت ناگزیر از لحاظ و تلفیق سیاست های پولی است و در راستای توسعه اقتصادی نقش جلوداری و هدایتی بخش خصوصی را برعهده بگیرد.از منظر سیاست های پولی باید به چند نکته مهم توجه داشت. وجود تعادل در بازارهای مالی و اتخاذ سیاست های مؤثر پولی محتوم النتیجه (به جهت احتمال وقوع تورم وابستگی این سیاست ها به جریان های مالی درون کشور) و نقش مهم بانک مرکزی در توانایی پرداخت دیون سیستم مالی از طریق وضع قوانین محتاطانه، ذخیره های قانونی و فعالیت های تنزیلی، تأثیر بر جریان مالی ورودی بر بخش های اولویت دار از طریق سقف های مالی سالیانه، قانونمند سازی سرمایه های حساب های سپرده که به هدف های متفاوتی جابجا می گردند و تزریق پول جدید به سیستم از طریق کسری های مالی مجاز شده از جانب شریعت و یا از طریق تزریق نقدینگی به سیستم بر مبنای مشارکت در تأمین مالی بخش های اولویت دار همگی از اهم این موارد می باشند(آخور، ۱۳۸۸: ۴۹).

 
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 188
  • 189
  • 190
  • ...
  • 191
  • ...
  • 192
  • 193
  • 194
  • ...
  • 195
  • ...
  • 196
  • 197
  • 198
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی و مقایسه اسکندر نامه نظامی گنجوی و آیین اسکندری عبدی ب- قسمت ۲۲
  • دانلود فایل ها در رابطه با ارزیابی رابطه بین عملکرد شرکت،مدیریت سرمایه در گردش و محدودیت ...
  • سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران مطالعه سواد رسانه ای معلمان دوره متوسطه شهر تهران در سال ۱۳۹۲- قسمت ۲۴
  • دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با تأثیر آموزش مهارت های یادداشت برداری بر انگیزه پیشرفت در ...
  • پژوهش های انجام شده در رابطه با پیش بینی شکست مالی با استفاده از معیارهای مبتنی بر صورت جریان وجوه ...
  • مسئولیت کیفری و عوامل رافع مسئولیت کیفری- قسمت ۱۴
  • بررسی مفهوم تهدید به کارگیری زور و کاربرد زور در دوره های مختلف ...
  • ارزیابی تجربه آموزش رشته برنامه¬ریزی رفاه اجتماعی در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه¬های ایران- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • طنز درآثار ادبی قرن هشتم هجری با محوریت عبید زاکانی و حافظ شیرازی- قسمت ۲۵
  • بررسی رهن و توثیق بیمه نامه در حقوق ایران۹۱- قسمت ۶
  • تاثیر مولفه های برند سازی درایجاد اعتماد به برند- قسمت ۳
  • شیوه-های-جبران-خسارت-وارده-بر-زبان-از-دیدگاه-پزشکی-قانونی-،-فقه-و-حقوق- قسمت ۲
  • بررسی جایگاه صبر و سکوت درآثار سعدی- قسمت ۹
  • نگارش پایان نامه در مورد فردوسی در شاهنامه- فایل ۴۶
  • بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۶
  • بررسی رابطه ی ساختار سازمانی با خلاقیت مدیران بیمه ایران تهران- قسمت ۷
  • تاثیر شوک های نفتی بر رشد اقتصادی در کشور های نفت خیز منا۹۳- قسمت ۱۷- قسمت 2
  • اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۵
  • تحولات تقنینی مربوط به فرزند خواندگی- قسمت ۲
  • طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا- قسمت ۱۳
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : بررسی عوامل مرتبط با فرآیند تصمیم گیری خریداران کالاهای لوکس در شهر مشهد- ...
  • بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاه- قسمت ۱۹
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با انحرافات آخرالزمان، علل و راهکارهای پیشگیری۹۱- فایل ۹
  • تحقیقات انجام شده با موضوع بایسته ها و رویه های اجرای اسناد تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی- فایل ...
  • مسئولیت مدنی ناشی از خطای داور- قسمت ۹
  • منابع پایان نامه در مورد تحلیل تلفات توان و افزایش راندمان سیستم‌های تولید- فایل ۲۰
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره : بررسی تاثیر میزان مهریه بر احساس قدرت زنان و تغییرات آن طی دوره ...
  • مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم ۹۳- قسمت ۶
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره مقایسه تطبیقی عوامل تاثیرگذار بر خرید ناگهانی و برنامه ریزی ...
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-اضطراب واسترس : – 7

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان