“
برای نخستین بار در سال ۱۹۵۹ هری رابرتز بیان نمود که یک رشته اعداد را به طور تصادفی استخراج نموده و نمودار آن را ترسیم کردهاست که شبیه نمودار یک رشته از قیمتها ی سهام میباشد.وی اشاره کرد که اگر تغییرات قیمت سهام را هم محاسبه و این تغییرات بر روی نموداری رسم کنیم ، دو نمودار بسیار شبیه به هم خواهد بود. وی درخواست نمود تحقیقات بیشتری صورت پذیرد تا نتیجه گیری او در مورد تصادفی بودن تغییر قیمت سهام مورد بازبینی قرار گیرد .در سال ۱۹۵۹ فیزیکدانی به نام از بورن که در این سال به بازار سهام علاقه مند شده بود تحقیق دیگری را انجام داد .وی اعدادی از قیمت های سهام را مورد بررسی قرار داد و دریافت که تغییرات قیمتها از یکدیگر مستقل میباشند. هر چند دیدگاه ازبورن با رابرتز فرق می کرد اما نتایج شان مشابه بود.
در پی آزمون های رابرت و ازبورن ،آزمون های مور[۵۹]۱(۱۹۶۲)، فاما[۶۰]۲ (۱۹۶۵) و گرانجر و مورگن اشتر[۶۱]۳ (۱۹۶۳) بر نتایج اولیه آن دو صحه گذاشتند .مور به دنبال همبستگی زمانی تغییرات پی در پی قیمت تک تک سهام بر آمد .وی قیمت های هفتگی سالهای ۱۹۵۱ تا ۹۵۸ را با قیمت ۲۹ سهمی که به صورت تصادفی انتخاب کرده بود بررسی نمود و ضریب همبستگی ۶% را به دست آورد .این رقم بسیار پایین گویای این مطلب بود که مطالعه تغییرات هفتگی قیمت برای پیشبینی قیمتهای آینده بی ارزش میباشد.
فاما رقم های روزانه تغییرات قیمت سهام را برای ۵ سال (۱۹۵۸تا۱۹۶۲) مورد بررسی قرار داد و به ضریب همبستگی ۳%+ دست یافت.در واقع ،حتی تغییرات قیمت با تأخیر[۶۲]۴ هم چندان همبستگی نشان نداد .به طور خلاصه همه شواهد حاصل از آزمون ها ی تجربی دال بر حمایت از فرضیه گام تصادفی بود که نشان میداد تغییرات قیمت سهام تا اندازه زیادی مستقل از یکدیگر میباشند.
بال و براون نیز نوعی دیگر از بررسی ها را انجام دادند آنان برای دوره زمانی ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۰ نتایج نرخ های بازده عادی ۲۶۱ شرکت را مورد بررسی قرار دادند تا اثر اعلان سود سالیانه مشخص شود.
آنان شرکتها را به دو گروه تقسیم کردند گروه اول ،شرکتهایی که بهتر از نرخ عادی بازار سود داشتند و دوم ،شرکتهایی که کمتر از نرخ بازار سود آور بودند .نتایج تحقیق آنان نشان داد که متوسط نرخ های بازده شرکتهای با سود بیشتر افزایش داشته و برای سهام با سود کمتر عکس آن را مشاهده نمودند.به بیان دیگر محتوای اطلاعاتی مربوط به سود را ،بازار پیشبینی کرده بود.(جهان خانی و عبده تبریزی ،۱۳۷۲)۵.
در زمینه بررسی سرعت تعدیل قیمتهای سهام پس از اعلان سود نیز مطالعات متعددی صورت گرفته است .
برای مثال افرادی از قبیل پاتل وولفسون[۶۳]۱ (۱۹۸۴)،تالر[۶۴]۲(۱۹۸۵)، باندت[۶۵]۳(۱۹۸۷)، فرانسیس[۶۶]۴ (۱۹۹۲) و بروکس[۶۷]۵ (۲۰۰۳) در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که تعدیل قیمتها در ارتباط با اعلان سود ،آنی و فوری نمی باشد.
اما گرین و واتس[۶۸]۶ (۱۹۹۶)،کا او[۶۹]۷(۲۰۰۲)،بیاس[۷۰]۸ (۱۹۹۹) به نتیجه ای کاملاً متفاوت دست یافتند .در ادامه مطالعات صورت گرفته لوئیچی ویل[۷۱]۹ (۲۰۰۴) واکنش قیمت سهام نسبت به اعلان سود را سریع و فوری ارزیابی نمود.
۵-۲- اعلان سودحسابداری و محتوای اطلاعاتی آن
۱-۵-۲-تحقیقات بال و بران
نخستین تحقیقی که در زمینه اعلان سود و پیامد های ناشی از آن در حرفه حسابداری به صورت تجربی انجام شده است مربوط به پژوهشی میباشد که آقایان بال و براون در دهه ۱۹۶۰ میلادی انجام دادند .در آن زمان باور حسابداری عموماً بر این بود که مدیران قادرند با بهره گرفتن از سود حسابداری[۷۲]۱۰ بازار را تحت تاثیر قرار دهند و به عبارت دیگر آن را گمراه نمایند. اما پس از چندی با ظهور فرضیه بازار کارا[۷۳]۱۱ که معتقد به تاثیرگذاری سود بر قیمت سهام بود این دو دیدگاه در تقابل با یکدیگر قرار گرفتند.
بال و براون با در نظر گرفتن فرضیه بازار های کارا بر ان شدند تا از نظر تجربی به بررسی ارتباط بین قیمت سهام و سود بپردازند واز سوی دیگر پاسخی نیز برای این سوال مهم بیابند که آیا اعلان سود حسابداری حاوی اطلاعات تازه و بیشتری هست یا خیر ؟و در صورت تأیید این سوال توانایی آن را در جهت انتقال اطلاعات به بازار،مورد بررسی قرار دهند .بال و براون برای بررسی این امر در صدد بر آمدند تا پارانتر هایی از قبیل :
میانگین نرخ بازده غیر عادی[۷۴]۱ ،بازده غیر عادی[۷۵]۲ و سود غیر منتظره[۷۶]۳ را مرود محاسبه قرار دهند.
بال و براون در بررسی های خود به این نتیجه رسیدند که سود و بازده غیر عادی با یکدیگر در ارتباط میباشند و همچنین اعلان های سود منجر به ورود اطلاعات بیشتر به بازار میشوند. بال و براون اصطلاح محتوای اطلاعاتی را برای نشان دادن ارتباط بین سود سالیانه و نرخ بازده غیر عادی سالیانه ارائه کردند و این سوال را مطرح نمودند که آیا تغییرات قیمت سهام در تاریخ اعلان سود ، یک موضوع قابل توجه است یا خیر ؟البته مفهوم محتوای اطلاعاتی بدین معنی است که یک حادثه مانند اعلان سود بر قیمت سهام تاثیر گذار میباشد و این تاثیر دقیقاً در همان زمانی رخ میدهد که آن حادثه (مانند اعلان سود) اتفاق افتاده باشد .چرا که از نظر آنان مقصود از اطلاعات آن چیزی ست که از قبل شناخته شده نباشد .زیرا در غیر این صورت عوامل مؤثر بر قیمت سهام مربوط به رویدادهایی
میباشند که از قبل شناخته شده بودند.آن ها دریافتند که در صورت مشاهده ارتباط بین تغییرات سود و نرخ بازده غیر عادی می توان نتیجه گرفت که سود عامل مؤثری بر قیمت سهام میباشد . البته این بدان معنی نیست که سود ،واقعاً اطلاعاتی را به بازار منتقل میکنند. در این خصوص بال و براون در اولین تحقیقات انجام شده در سال ۱۹۶۸ دلایل و شواهدی را نسبت به وسعت اطلاعاتی که سوی منابع مختلف از قبیل مشاوران ،تحلیل گران مالی و . . . ارائه می شود مطرح کردهاند.
بال و براون[۷۷]۴ (۱۹۶۸) ارتباط بین جهت حرکت سود غیر منتظره و میانگین بازده غیر عادی را مورد محاسبه قرار دادند و پیشبینی کردند که افرایش در سود غیر منتظره معمولا ً همواره با نرخ مثبت بازده غیر عادی و کاهش در آن نیز با نرخ بازده غیر عادی منفی توام میباشد .فرض بال و براون بر این بود که اعلان سود ،اطلاعات را به بازار منتقل میکند. آن ها این مسئله را با بررسی میانگین بازده غیر عادی در ماه های اعلان سود مورد مطالعه قرار دادند .اگر سود دارای جهت غیر عادی مثبت و برای نمونه های با سود غیر منتظره منفی باید میانگین نرخ بازده غیر عادی منفی وجود داشته باشد .به هر حال زمانی که آن ها تحقیق میکردند کوتاه ترین دوره در دسترس برای محاسبه بازده ،دوره های ماهانه بود و این یکی از محدودیت های آن دوره به شمار میآمد چرا که ،میانگین نرخ بازده غیر عادی در ما اعلان سود صفر نخواهد بود.بال و براون اندازه گیری سود ها ی غیر منتظره را از دو راه پیشبینی کردند .اولین راه استفاده از تغییر سود آوری بود .
“