مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر رعایت اخلاق در موفقیت دنیوی- قسمت 12
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تلاش ما در زندگی برای کسب ارزش و بهاست و کسی که احساس کند در زندگی دنیایی نیز بها و ارزش ندارد احساس موفقیت در زندگی نمی کند.

دروغ گفتن گاه سبب می شود که برکات الهی از انسان قطع شود چنانچه امام رضا علیه السلام فرمودند:« إِذَا كَذَبَ الْوُلَاةُ حُبِسَ الْمَطَر »[324] «هنگامیکه زمامداران دروغ بگویند باران قطع می شود.»
متأسفانه مشاهده می کنیم که در اثر تعلیمات فرهنگ غرب و تأثیر پذیری از سکولاریسم اکثراً علل و عوامل پدیده ها را در حد علت های مادی آن می بینیم اما این کلام گهربار از امام رضا علیه السلام ما را متوجه این حقیقت می کند که عوامل معنوی و گناهان و صفات بد اخلاقی (وبطور خاص دروغ ) نیز در زندگی مادی و دنیایی ما مؤثر است.

دروغ از روزی انسان می کاهد و سبب فقر و تنگدستی می شود. حضرت علی علیه السلام فرمودند: « اعْتِیَادُ الْكَذِبِ یُورِثُ الْفَقْر »[325] «عادت کردن به دروغ سبب فقر و تنگدستی می شود.»
همانطور که در توضیح حدیث گذشته نیز اشاره شد این سخن گرانبهای امام علی علیه السلام نیز بیان می کند که عوامل معنوی و از جمله گناه دروغ در عدم موفقیت دنیوی مؤثر است. انسانی که اخلاق اسلامی را زیر پا گذاشته و به دورغگویی عادت کرده است علاوه بر عذاب ها و محرومیت های اخروی، در همین زندگی دنیوی نیز شکست ها و محرومیت ها را در پی دارد.

دروغگو اعتماد مردم را ازدست می دهد چنانچه در یکی از کلمات حضرت علی علیه السلام هست که فرمودند:« مَنْ عُرِفَ بِالْكَذِبِ قَلَّتِ الثِّقَةُ بِه‏ »[326] « کسی که به دروغگویی شناخته شود اعتماد مردم به او کم می شود .»
انسان برای اینکه بخواهد در دنیا به نحو مطلوب زندگی کند ناچار است که با هم نوعان خود رابطه برقرار کند و در این روابط اجتماعی موفق باشد لذا وی بسیار نیاز دارد به این که اعتماد انسان ها را به خود جلب کند چرا که این روابط اگر بخواهد بصورت نیکو و پسندیده شکل بگیرد بر پایه ی همین اعتماد است. اما این حدیث شریف بیان می کند، انسانی که به دروغ شناخته شود اعتماد مردم به خود را از دست می دهد و در نتیجه در روابط اجتماعی خود شکست خواهد خورد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

خواری و ذلت در دنیا و آخرت از مفاسد کذب است. امام علی علیه السلام این ثمره را بیان فرمودند: « ثَمَرَةُ الْكَذِبِ الْمَهَانَةُ فِی الدُّنْیَا وَ الْعَذَابُ فِی الْآخِرَة »[327] «نتیجه ی دروغ گفتن خواری در دنیا و عذاب در آخرت است .»
یکی از معیارهایی که انسان در سعادت خود لحاظ می کند احساس عزت است وهمیشه از خواری و خوار شدن فراری است. این حدیث شریف هم که ثمره دروغ گفتن را خواری در دنیا معرفی می کند، لذا دروغ بطور مستقیم با عدم سعادت در دنیا ارتباط دارد.
علمای اخلاق نیز با توجه به روایات، مفاسد دورغ را بیان کرده اند از جمله مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعادة در مورد مضرات دروغ فرموده اند:«[دروغ] از جمله گناهان کبیره بلکه قبیح ترین گناهان و خبیث ترین آنهاست. صفتی است که آدمی را در دیده ها خوار و در نظرها بی وقع و بی اعتبار می سازد و سرمایه ی خجالت و انفعال، و باعث دل شکستگی و ملال، سبب واساس ریختن آبرو در نزد خلق خدا، و باعث سیاه رویی دنیا و عقبی است.»[328]

4-2. مفاسد غیبت
غیبت علاوه بر آثار سوئی که از نظر روحانی و معنوی دارد از جهت دنیایی نیز آثار مخرب زیادی در زندگی انسان دارد از جمله:

غیبت سبب اشاعه فحشا می شود زیرا وقتی گناهان مخفی افراد از طریق غیبت آشکار می شود دیگران نیز تشویق می شوند و ابهت گناه از بین می رود. امام صادق (علیه السلام) فرمودند مَنْ قَالَ فِی مُؤْمِنٍ مَا رَأَتْهُ عَیْنَاهُ وَ سَمِعَتْهُ أُذُنَاهُ فَهُوَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ- إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیم »[329] «کسی که درباره ی مؤمنی آنچه را چشمش (از بدی ها) می بیند و گوشش می شنود، بگوید او از کسانی است که خداوند متعال درباره ی آنان فرموده کسانی که دوست دارند کسانی که دوست دارند کارهای زشت در میان مؤمنان شایع شود برایشان عذاب دردناکی است.»
غیبت، غیبت کننده را از چشم مردم می اندازد و باعث هتک شخصیت و احترام او می شود. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: « مَنْ نَقَلَ إِلَیْكَ نَقَلَ عَنْك‏‏ »[330] «هرکس به سوی تو (عیوب مردم) را نقل کند، (عیوب تو را) برای دیگران نقل خواهد کرد.»
غیبت سبب خواری می شود چون همانطور که در دنیا با غیبت از او سبب خواری غیبت شونده شده است،در روز قیامت نیز خداوند او را به حال خود وا می گذارد و او را ذلیل می کند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:« مَن اُغیبُ عندَهُ اَخوهُ المُسلمُ فاستطاعَ نَصرَهُ فَلَم نَصرَهُ فَلَم یَنصُرهُ خَذَلَهُ الله فی الدنیا و الآخرۀ» برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.note-330″>[331] «کسی که غیبت برادر مسلمانش نزد او بشود و توانایی بر یاری او داشته باشد و یاریش نکند خداوند او را در دنیا و آخرت مخذول می کند.»

غیبت سبب رسوایی انسان می شود. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند:« یا مَعشَرَ مَن آمَنَ بِلسانِهِ و لَم یُؤمِن بقلبهِ لاتغتابوا المسلِمین ولاتتبعوا عوراتهم فَإنَّهُ من تَتَبَّعَ عَورَۀَ أخیهِ تَتَبَّعَ اللهُ عَورَتَهُ و مَن تَتَبَّعَ اللهُ عَورتَهُ یَفضَحُهُ فی جوفِ بیتِهِ »[332] «ای گروهی که با زبان ایمان آورده اید ولی با قلبتان ایمان نیاورده اید غیبت مسلمانان را نکنید و درصدد کشف عیوب آنها نباشید چرا که هرکس درصدد کشف عیوب برادر مسلمانش باشد خداوند عیوب او را کشف می کند و هرکس خدا عیوبش را کشف کند حتی در درون خانه اش رسوا می شود.»
غیبت دین انسان را از بین می برد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) این مطلب را با تشبیه غیبت به بیماری خوره بیان کردند که چطور بیماری خوره در جسم انسان اثر می کند و بدن را از بین می برد به همان سرعت غیبت دین را از انسان می گیرد و دین را از بین می برد. ایشان فرمودند:« الْغِیبَةُ أَسْرَعُ فِی دِینِ الرَّجُلِ الْمُسْلِمِ مِنَ الْأَكِلَةِ فِی جَوْفِه‏ »[333] «غیبت زودتر در دین مرد کارگر می شود از بیماری خوره در بدن او.»
آیت الله مکارم شیرازی از علمای معاصر از مفاسد غیبت را از بین رفتن اعتماد بین مردم می داند:«غیبت سرمایۀ اعتماد را از بین می برد زیرا غالب افراد دارای نقاط ضعفی هستند که سعی در کتمان آن دارند. اگر آنها پوشیده بمانند اعتماد مردم نسبت به یکدیگر باقی و برقرار خواهد بود. ولی کشف آنها بی اعتمادی عجیبی ایجاد می کند. می دانیم اساس تعاون و همکاری اجتماعی، اعتماد متقابل افراد جامعه نسبت به یکدیگر است. و بدون آن جامعه بشری به جهنم سوزان تبدیل می شود که مشکلات زندگی اجتماعی را دارد ولی منافع آن از بین خواهد رفت.»[334]
4-3. مفاسد غضب

غضب عقل انسان را از بین می برد، سبکی و کم خردی در پی دارد و نور عقل را خاموش می کند وموجب می گردد انسان حرکاتی انجام دهد که نه تنها اطرافیانش تعجب می کنند بلکه خودش نیز بعد از آنکه غضبش فروکش کرد از کارهایی که در آن حال انجام داده تعجب می کند. امام علی علیه السلام می فرمایند:«الْغَضَبُ مَرْكَبُ الطَّیْش‏»[335] «خشم مرکبِ سواری سبکی و سبکسری است.» این امام عزیز همچنین در بیانی دیگر چنین می فرمایند: «الغضب یفسدالالباب و یبعد من الصواب»[336] «غضب عقل آدمی را فاسد می کند و انسان را از کار های صحیح دور می سازد»
می دانیم که انسانی در زندگی موفق است که از عقل کامل برخودار باشد و همچنین بتواند عقل خود را بر وهم و خیال خود غلبه دهد. لذا بنابر این روایات شریف از امیرالمؤمنین علیه السلام ، انسانی که غضب وی بیش از حد است و نمی تواند آن را کنترل کند نباید انتظار موفقیت و سعادت را حتی در زندگی دنیویی داشته باشد .

غضب منجر به مجروح نمودن و قتل دیگران می شود.امام صادق علیه السلام می فرماید:« أَیُّ شَیْ‏ءٍ أَشَرُّ مِنَ الْغَضَبِ إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا غَضِبَ یَقْتُلُ النَّفْسَ وَ یَقْذِفُ الْمُحْصَنَة »[337]
«چه چیزی بد تر از غضب است! هنگامی که انسان خشمگین می شود، آدم می کشدو افراد پاک را دشنام می دهدو متهم می سازد.»
واضح است کسی که سرانجامش بدین جا برسد که اقدام به قتل کسی بکند بعید است روی سعادت را ببیند و مواردی مانند عذاب وجدان و کُشت و کشتاری که بعد ازآن ممکن است در پی داشته باشد آرامش و آسایش را از وی سلب می کند.

غضب باعث پشیمانی می شود. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: « إِیَّاكَ وَ الْغَضَبَ فَأَوَّلُهُ جُنُونٌ وَ آخِرُهُ نَدَم‏ »[338] «از غضب بپرهیز که آغاز آن دیوانگی و آخرش پشیمانی است»
این پشیمانی گاهی به قدری زیاد می شود که زندگی را به کام فرد تلخ می کند و احساس شکست تمام وجود وی را فرا می گیرد.

غضب موجب از بین رفتن ایمان می شود و افراد عصبانی مرتکب گناهانی می شوند که با ایمان سازگار نیست و گاهی به ساحت مقدس خداوند نعوذ به الله جسارت می کنند.
از امام صادق نقل است که پیامبر (صل الله علیه و آله) فرمودند: « الْغَضَبُ یُفْسِدُ الْإِیمَانَ كَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ »[339] «غضب ایمان را فاسد می کند همانگونه که سرکه عسل را فاسد می کند.»

یکی دیگر از مفاسد غضب این است که منطق انسان را خراب می کند و انسان را به یاوه گویی و باطل گویی وا می دارد.
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند : شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مَادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ.[340]
«شدت غضب منطق انسان را دگرگون می سازد و ریش
ه دلیل را قطع می کند و فهم و شعور را پراکنده می سازد.»

خشم موجب می شود که عیوب پنهانی انسان آشکار شود چون هنگام غضب کنترل عقل از دست می رود[341] و در نتیجه عیوب و نقطه ضعف های انسان مشخص می شود.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «بئس القرین الغضب یبدئ المعایب و یدنی الشرو یباعد الخیر»[342] «غضب هم نشین بدی است، عیوب پنهانی را آشکار می کند، شر وبدی را نزدیک و خیر و نیکی را دور می کند.» در حدیثی دیگر از امام علی علیه السلام نیز داریم: «كَثْرَةُ الْغَضَبِ تُزْرِی بِصَاحِبِهِ وَ تُبْدِی مَعَایِبَه‏‏‏»[343] «خشم بسیار صاحب خود را عیب دار کند و معایبش را ظاهر سازد.»

خشم ادب شخص را از بین می برد. امام علی علیه السلام می فرمایند : «لَا أَدَبَ مَعَ غَضَب‏»[344]
ادب با خشم به جایی نماند.

از مضرات دنیوی خشم ، کوتاه شدن عمر است. و از آن جا که حس جاودانگی از امیال غریزی انسان است،کوتاه شدن عمر ، برای وی ناگور می آید. حضرت علی علیه السلام می فرمایند : «مَنْ أَطْلَقَ غَضَبَهُ تَعَجَّلَ حَتْفُه‏»[345] «کسی که عنان خشم خود را رها کند مرگ او شتاب کند. (زود مرگش فرا رسد)»
غضب دلتنگی و افسردگی در پی دارد. امام علی علیه السلام می فرمایند :«مَنْ كَثُرَ تَغَضُّبُهُ [تَعَصُّبُهُ‏] مُل»[346] کسی که به خشم آمدنش بسیار باشد ملول و دلتنگ باشد.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

مرحوم ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعادة مفاسد غضب را چنین بر می شمرد: «مخفی نماند که علاوه بر اینکه خود غضب از مهلکات عظیمه و از صفات خبیثه است لوازم و آثاری چند نیز بر آن مترتب می شود که همه آن ها مهلک و قبیح است مانند فحش و دشنام و اظهار بدی مسلمین وشماتت ایشان و سر ایشان را فاش کردن و پرده ایشان را دریدن و سخریه و استهزاء به ایشان کردن و غیر این ها از اموری که از عقلا صادر نمی گردد. و از جمله لوازم غضب آن است که البته بعد از تسکین نایره آن آدمی پشیمان و افسرده خاطر می گردد و غمناک و شکسته دل می شود و باعث دشمنی دوستان و شماتت دشمنان وشادی ایشان و سخریه و استهزاء اراذل اوباش و تألم دل و تغیر مزاج و بیماری تن می گردد .»[347] همانطور که از کلام جناب ملا احمد نراقی بر می آید مفاسد و مضرات دنیوی غضب بسیار است و عدم کنترل این قوه عدم موفقیت در زندگی دنیوی را در پی دارد و به قدری در زندگی دنیوی انسان مؤثر است که حتی سلامت جسم انسان را هم تهدید می کند.

4-4. مفاسد حسد
حسد آثار زیانباری از نظر فردی، اجتماعی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

حسود دائماً ناراحت است و همین امر سبب بیماری جسمی و روانی او می شود. هر اندازه دیگران صاحب موفقیت و نعمت بیشتری شوند او به همان اندازه ناراحت می شود؛ تا آنجا که خواب و آرامش و استراحت را به کلی از دست می دهد و بیمار و ضعیف می شود.
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: «الْعَجَبُ‏ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ‏ سَلَامَةِ الْأَجْسَاد»[348] «تعجب می کنم چگونه حسودان برای سلامتی جسم خود ارزش قائل نیستند و از آن غافلند.»

 

نظر دهید »
حمایت حقوقی و قضائی از معلولان در نظام حقوقی ایران و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت- قسمت ۱۰
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سازمان بهزیستی کشور موظف است برای دفاع از حقوق افراد معلول، در حاکم قضایی وکیل تعیین کند و به دادگاه مربوطه معرفی کند این سازمان باید نسبت به ارائه مشاوره حقوقی به همه معلولان کشور و تعیین وکیل برای دفاع از حقوق افراد معلول در محاکم قضایی اقدام و به دادگاه مربوط معرفی کند. سازمان بهزیستی علاوه بر استفاده از وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران[۱۶۳] برای طرح هرگونه دعوا یا دفاع و تعقیب دعاوی مربوط به معلولان می‌تواند از کارشناسان اداره حقوقی با کارمندان رسمی خود با رعایت شرایط مقرر در ماده ۲۲ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی به عنوان نماینده حقوقی استفاده کند[۱۶۴].
عکس مرتبط با اقتصاد
سازمان بهزیستی کشور مجاز است در موارد ضروری برای جلوگیری از تضییع حقوق معلولان بی‌سرپرست به نمایندگی از آنها در دادگاه‌ها طرح دعوا و دادخواهی کند. این سازمان مکلف است در صورتی که معلولان به واسطه کافی نبودن دارایی قادر به تادیه هزینه دادرسی نباشند، دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به دادگاه تقدیم کند و دادگاه در صدور حکم نظرات سازمان را تا حد امکان مورد توجه قرار خواهد داد.
کانون‌های وکلای دادگستری در سراسر کشور و نیز مرکز امور مشاوران حقوقی، وکلا و کارشناسان قوه قضاییه موطفند بر اساس درخواست سازمان بهزیستی کشور و ادارات تابعه آن در سراسر کشور نسبت به تعیین وکیل معاضدتی مورد نیاز افراد معلول اقدام کنند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

بند سوم- نمایندگی معلولان بی‌سرپرست در دادگاه

سازمان بهزیستی کشور مجاز است در موارد ضروری برای جلوگیری از تضییع حقوق معلولان بی‌سرپرست به نمایندگی از آنها در دادگاه‌ها طرح دعوا و دادخواهی کند. این سازمان مکلف است در صورتی که معلولان به واسطه کافی نبودن دارایی قادر به تادیه هزینه دادرسی نباشند، دادخواست اعسار از پرداخت هزینه دادرسی به دادگاه تقدیم کند و دادگاه در صدور حکم نظرات سازمان را تا حد امکان مورد توجه قرار خواهد داد.

 

بند چهارم- رسیدگی به درخواست حمایت معلولان

قیم یا معلول که متقاضی حمایت قضایی هستند باید درخواست کتبی خود را با ذکر دلایل به سازمان بهزیستی کشور تسلیم کنند. مرجع تشخیص ضرورت حمایت قضایی و حقوقی از معلولان، بالاترین مقام سازمان، مدیران کل ادارات بهزیستی استان‌ها و روسای ادارات بهزیستی استان‌ها و روسای ادارات بهزیستی شهرستان‌های سراسر کشور خواهند بود. اما نکته‌ای که در مورد حمایت‌های حقوقی از معلولان جلب توجه می‌کند این است که در تبصره ماده ۱۳ از قانون جامع حمایت از معلولان، سازمان بهزیستی موظف شده است. در دفاع از حقوق معلولان در محاکم (به صورت عام) وکیل تعیین کند ولی در تبصره ماده ۹ آیین‌نامه اجرایی قانون جامع حمایت از معلولان موکول و به قید «تشخیص و ضرورت حمایت قضایی از سوی بالاترین مقام سازمان، مدیران کل ادارات بهزیستی استان‌ها و روسای ادارات بهزیستی شهرستان‌ها» مقید شده است که این مقید و موکول شدن مغایر با متن قانون به نظر می‌رسد. این موضوع طی شکایتی، در دیوان عدالت اداری مطرح شده است اما نظر دیوان عدالت اداری چیز دیگری است. در رایی که این دیوان صادر کرده مقرر شده است:
به موجب ماده ۷ «آیین‌نامه اجرایی ماده ۱۳ قانون جامع حمایت از حقوق معلولان» سازمان بهزیستی کشور موظف شده است که نسبت به ارائه مشاوره حقوقی به همه معلولان کشور و تعیین وکیل برای دفاع از حقوق افراد معلول محاکم قضایی اقدام کند و چون حکم مقرر در تبصره ۲ ماده ۱۲قانون متضمن جواز طرح دعوی در دادگاه‌ها به منظور جلوگیری از تضییع حقوق معلولان بی‌سرپرست در موارد ضروری است و تشخیص موارد ضروری در این خصوص به عهده سازمان بهزیستی کشور است. بنابراین، تبصره ماده ۹ آیین‌نامه اجرایی ماده ۱۲ قانون جامع حمایت معلولان از این حیث مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات مربوط نیز نیست. بدین ترتیب دست سازمان بهزیستی در پذیرش با رد درخواست حمایت قضایی باز گذاشته شده است که در جهت حمایت از حقوق معلولان قابل انتقاد به نظر می‌رسد.
مبحث فوق تنها توضیحی توصیفی از حقوق و حمایت‌هایی است که تمامی معلولان مشمول آن هستند، به عبارتی تمامی گروه های معلولان (اعم از جسمی، روانی، اکتسابی و…)از طریق این قانون مشمول حمایت‌های یکسانی می‌گردند. با این وجود در قوانین داخلی و بین‌المللی همواره معلولان با مفاهیم و عناوین مختلف مورد حمایت قرار گرفته‌اند که می‌توان از آن جمله به محجورین، مجنونین، بیماران و.. اشاره کرد که در بخش‌ دوم تمامی مواد قانونی داخلی و بین‌المللی که به شکل بخشی و یا کلی، معلولان را مد‌نظر قرار داده‌اند، از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته‌اند.
بخش‌دوم:حمایت‌های حقوقی و قضائی ازمعلولان
در تعریف حمایت حقوقی و قضائی آورده شد که حمایت حقوقی، عبارت است از حمایت از افراد معلول از طریق وضع قوانین حمایتی، منطبق با اهلیت و مسئولیت آنها و حفاظت مناسب از آنها در مقابل سوءاستفاده، خشونت و انواع مختلف جرائم علیه این قشر و حمایت قضائی شامل حمایت‌هایی در جهت برابر‌سازی فرصت‌های حضور و دفاع در محاکم قضائی، از طریق توانمند‌سازی و تسهیل امکانات ارتباطی مناسب و نیز تعیین وظایف و ساختارهای مناسب در نظام قضائی و همچنین سازمان‌های مرتبط برای حفظ عدالت با توجه به نوع معلولیت افراد معلول می‌باشد، بنابراین، می‌توان گفت که حمایت‌های حقوقی و قضائی دارای جنبه‌های مختلف می‌باشد که جنبه‌های قانونگذاری، اجرائی و نیز فراهم کردن امکانات برای تسهیل کار‌های معلولان از آن جمله‌اند. جنبه‌های قانونگذاری تاکید بر قانونی کردن و مشخص کردن حقوق معلولان در چارچوب حقوق بشر دارند و جنبه‌های اجرائی و ارائه امکانات تسهیلی بر عملیاتی کردن قوانین در جهت تسهیل دستیابی معلولان به عدالت متمرکز هستند. همان‌گونه که در قوانین و آیین‌نامه‌ها، به نهاد‌ها و سازمان‌ها تکلیف داده می‌شود که فرایند را بگونه‌ای پیاده‌سازی کنند که معلولان نیز بتوانند در شرایط مساوی با افراد غیر‌معلول در نظام قضائی حضور داشته باشند، در بعد اجرائی این سازمان‌ها و نظام قضائی هستند که به عنوان مجری قوانین حمایتی قضائی و با توجه به آیین‌نامه‌های داخلی، حمایت‌های قضائی خود را از معلولان انجام می‌دهند. به عبارتی، قانونگذار هرگز نمی‌تواند مطابق با ساختار سازمان‌ها و نظام قضائی به جزئیات عملیات بپردازد، ارائه امکانات تخصصی و نیز درک شرایط فیزیکی معلولان و مطابق با آن تسهیل ‌حضور مستقیم معلولان در نظام قضائی، به عنوان روش حمایتی قضائی می‌تواند نقش بسزایی در تشکیل و ادامه‌ روند رسیدگی به پرونده‌های افراد معلول باشد که از طریق تقابل صحیح قوانین و مجریان آن فراهم گردد.
قوانین باید تضمین‌کننده این مسئله باشد که هر فرد معلول، تحت سرپرست، قدرت و فرصت ارائه درخواست مستقیم به دادگاه، توسط خودش و یا نماینده‌ای به انتخاب خودش، را داشته باشد تا به این شکل اهلیت آنها حفظ شود[۱۶۵]. با این همه، هنوز با وجود کم و کاست‌هایی که در قوانین داخلی وجود دارد و با توجه به اینکه در کشور ایران سیاست پدرسالارانه[۱۶۶] هم از جنبه حقوقی و هم از جنبه قضائی حاکم می‌باشد و نیز با توجه به اینکه کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت و نیز اعلامیه حقوق بشر نسبت به قوانین داخلی دارای دامنه گسترده‌ای هستند، به تعبیری دیگر، مواردی از حقوق بشر که کنواسیون‌ سازمان ملل راجع به حقوق افراد دارای معلولیت و اعلامیه حقوق بشر به آن پرداخته‌اند، نسبت به قوانین حمایت داخلی دارای جامعیت بیش‌تر هستند. بنظر می‌رسد که این مسئله به‌مثابه آن می‌باشد که قوانین داخلی در حال حاضر با کنواسیون‌ حقوق افراد دارای معلولیت و اعلامیه حقوق بشر، مطابقت زیادی ندارند و این مسئله باعث شده است که بعد اجرائی(حمایت قضائی در مفهوم محدود) و حمایت حقوقی از معلولان در سطح قابل قبولی رشد نکند. در کل باید گفت که سیاست‌های کنوانسیون در جهت افزایش ظرفیت‌های حقوقی و قضائی افراد معلول حرکت می‌کند و سیاست داخلی در جهت حمایت به شکل نیابتی از افراد معلول توسط سازمان‌های واسط. با توجه به اینکه حمایت حقوقی، مفهومی نیابتی از کیفیت قوانین تصویبی داخلی و خارجی می‌باشد، بنابراین، برای درک بیش‌تر نیاز به بررسی جزئیات قوانین داخلی و بین‌المللی می‌باشد که شامل بررسی ابعاد حمایت حقوقی، کیفیت حمایت و در نهایت میزان الزام‌آور بودن این قوانین و موثر بودن آن مورد می‌باشد و در کنار آن وجود شکاف‌ها بین قوانین داخلی و بین‌المللی و ماهیت نگرشی این قوانین نیازمند تحلیل می‌باشد که در فصل اول همین بخش مد‌نظر قرار گرفته است. در بعدی دیگر جنبه قضائی حمایت از افراد معلول قرار دارد که خود این جنبه بیش‌تر در کنوانسیون حقوق حمایت از افراد دارای معلولیت، منعکس شده است و تصویر کلی از نوع حمایت‌های ممکن از افراد معلول با توجه به وضعیت جسمانی و روانی این افراد، ارائه شده است که بیش‌تر نقطه هدف که همان سازمان قضائی و دادگستری می‌باشد، مورد تاکید قرار گرفته است. به عبارتی، اهم قوانین و توصیه‌های این کنوانسیون، توصیه بر توانمند‌سازی معلولان و تسهیل ارتباط از طریق فراهم‌سازی امکانات در خود سازمان قضائی کشورها می‌باشد، این در حالی است که اهم تاکید قوانین داخلی در حمایت قضائی از افراد معلول در نهاد‌های واسط می‌باشد و این مسئله باعث شده است‌ که عملا در خود سازمان دادگستری کشور مسئولیت و وظایف و امکانات خاصی در جهت حمایت قضائی از افراد معلول تعریف نشود که این تفاوت در نگرش، در مباحث مختلف فصل دوم، مورد بررسی قرار گرفته است که شامل مباحث رویه ای، خلاء‌ها و دلایل عدم تاثیر‌گذاری کنوانسیون مربوطه و غیره می‌باشد.

 

فصل اول- حمایت حقوقی از افراد معلول

حمایت حقوقی از افراد معلول دارای جنبه‌های مختلفی می‌تواند باشد که در این پژوهش هدف، بحث در حوزه حمایت از افراد معلول در محاکم قضائی، از باب مسئولیت، اهلیت و نیز حفاظت از آنها در مقابل انواع مختلف جرائم به شکل کارا می‌باشد.
معلولان در اصل، مشمول تمامی حمایت‌های حقوقی که افراد غیرمعلول را در بر می‌گیرد، هستند، به عبارتی این قشر از نظر حقوق ذاتی باید مشمول تمامی جنبه‌های حقوق افراد غیرمعلول باشند، از طرف دیگر، این قشر، اگر در قانون، صراحتا مورد شناسایی قرار نگیرند، به معنی نادیده گرفته شدن ظرفیت‌های حقوقی آنها خواهد بود، چرا که این قشر قطعا فاقد ابزارهای کافی برای دفاع از حقوق خود هستند، بنابراین بی‌توجهی قانونگذار در شناسایی آنها به عنوان یک موجودیت با نقاط ضعف‌های خاص خودشان، باعث می‌گردد که شکست دادن آنها در محاکم قضائی حتی با وجود حمایت آنها از سوی سازمان‌های مدافع و وکلای خبره کار سختی نباشد، به عنوان مثال عدم پرداختن به ظرفیت‌های حقوقی آنها در قانون و تشخیص اینکه این قشر،آیا می‌توانند نماینده خودشان باشند یا نه می‌تواند، پرونده این قشر را به نوعی در مسیر غیرحقوقی قرار دهد، زیرا اگر یک قاضی یک فرد معلول را فقط با تکیه بر اسناد ارائه شده از طرف یک سازمان غیر‌حقوقی مثلا پزشکی قانونی و یا بهزیستی و یا از طرف یک شخص حقیقی، فاقد ظرفیت‌های حقوقی بداند و او را از استماع و دیده شدن محروم کند، در اصل نقض حقوق فرد معلول را رقم زده است، حتی در حقوق مدرن شنیدن و توضیحات یک فرد با وجود داشتن سرپرست و یا نماینده قانونی اهمیت زیادی دارد، زیرا ناتوانی یک شخص در اداره زندگی خود به معنی این نیست که او نمی‌تواند موقعیت و دیدگاه خود را شرح دهد و یا از خود حمایت کند، در اصل این نکته باید توسط قانونگذار مد‌نظر قرار گیرد که تمامی امکانات حقوقی را در اختیار یک فرد معلول قرار دهد، نه اینکه، حقوق او را به شکل نیابتی تعیین کند[۱۶۷].
به تعبیری دیگر پرونده‌سازی علیه این قشر به دلیل اینکه همواره در قانون وظایف و ساختارهایی برای رصد وضعیت زندگی، دارائی‌ها و حقوق و حفاظت ویژه آنها نشده است، می‌تواند قبل از رسیدن پای این قشر به محاکم قضائی، صورت پذیرد و همچنین علارغم اینکه این قشر دارای آسیب‌پذیری زیادی از جنبه‌های فوق دارند، اما شدت مجازات، در مورد مجرمان علیه افراد معلول نه تنها متفاوت از افراد عادی نیست که بلکه در مواردی ایراد جرم علیه این قشر، با تخفیف نیز روبه‌رو می‌گردد که از جمله آنها می‌توان به مواد ۳۰۱ تا ۳۰۵ قانون مجازات اسلامی اشاره کرده که در آن افراد مجنون که جزء افراد معلول به حساب می‌آیند، از حقوق یک انسان کامل برخوردار نمی‌گردند که فلسفه این تصمیم جای بحث دارد.
در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت مقوله حفاظت در برخی مواد به صراحت به چشم می‌خورد در حالی که در حقوق داخلی، قانونی در حفاظت ویژه و نیز رصد وضعیت حقوقی آنها در جامعه، پیش‌بینی نشده است، با وجود آنکه کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت دارای ویژگی‌هایی از جنبه حمایت و حفاظت حقوقی دارد[۱۶۸] و در مواردی نیز قوانین داخلی از جنبه‌هایی تحت تاثیر کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت قرار گرفته، اما در کل هر دوی این قوانین دارای خلاء‌هایی هستند که عملا افراد معلول را در جامعه تنها رها کرده‌اند، بگونه‌ای که تنها تمرکز قانونگذاران، به حمایت از افراد معلول در زمان دادرسی ختم می‌گردد.
بنابراین، برای درک موارد فوق، نیاز بر بررسی قوانین داخلی و بین‌المللی از جنبه حمایت حقوقی وجود دارد که در مبحث اول مورد بررسی قرار می‌گیرد، از سویی دیگر برای رصد نوع اثر‌گذاری کنوانسیون فوق بر قوانین داخلی در حمایت حقوقی از افراد معلول مبحث دوم برای بررسی این هدف در نظر گرفته شده است و در نهایت برای تحلیل جامعیت قوانین و مشخص کردن خلاء‌های حقوقی در آنها مبحث سوم به بررسی آن اختصاص داده شده است.

 

مبحث اول- بررسی گرایش سیاست‌های حمایتی حقوقی

کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت عموما جنبه‌ای توصیه‌ای داشته و مرزبندی مشخصی در نوع حمایت از افراد معلول در مواد آن مشخص نیست، به عبارتی، تدوین این کنوانسیون به صورتی بوده است که همواره استقلال قانون‌گذاری به کشور‌ها از دست نرود تا بدین طریق قابلیت اثرگذاری خود را بر حقوقی داخلی کشور‌ها حفظ کند. قوانین این کنوانسیون می‌تواند حقوق داخلی را از جنبه‌های خاصی تحت تاثیر قرار دهد، جنبه‌هایی که عموما در حقوق داخلی از قلم افتاده باشند و همین ویژگی این قوانین باعث شده است که هیچ‌گونه الزامی در کالبد آن وجود نداشته باشد و تا حدودی شباهت بر قانون اساسی کشور‌ها دارد که چهار چوب‌ها را مشخص می‌کند.
در مقابل قوانین داخلی در حمایت حقوقی از افراد معلول، همواره مشخص، دارای قابلیت اجرا و الزام‌آور هستند، در کشور ایران قوانین حمایتی حقوقی ویژه‌ای از افراد، به غیراز قانون جامع حمایت از افراد معلول (که پیشتر بر جنبه رفاهی بودن آن اشاره شده است)، وجود ندارد و حمایت‌های حقوقی ویژه صورت گرفته در قانون مجازات اسلامی و قانون مدنی نیز به شکل تبصره‌هایی مبتنی بر مسئولیت و تا حدی اهلیت آنها می‌باشد و همواره قوانینی که بتواند حفاظتی ویژه از این قشر به لحاظ شرایط روحی و جسمی در محاکم داشته باشد، وجود ندارد.
در کنوانسیون حمایت از افراد معلول، در مواد ۱۶ و ۲۲ به شکل واضح بر حفاظت حقوقی و پیشگیرانه اشاره شده است و در مواد دیگر مرتبط با حمایت حقوقی، این حمایت، به شکل ضمنی مورد تاکید قرار گرفته است، در حالی که در قوانین داخلی عملا حفاظت از حقوق افراد معلول مورد توجه قرار نگرفته است، از سویی دیگر کنوانسیون حمایت از افراد معلول در مقوله حمایت و حفاظت حقوقی، جامعیت و گستردگی قابل قبولی دارد که در مقایسه با قوانین داخلی برتری دارد. بنابراین، مطابق با تفاوت‌ها و شباهت‌های مورد اشاره، قوانین داخلی و کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، نیازمند بررسی به شکل جداگانه می‌باشند، در دستیابی به هدف فوق دو گفتار در این مبحث گنجانده شده است که گفتار اول به بررسی ویژگی‌های سیاست‌های حمایتی حقوقی در ایران و گفتار دوم به بررسی سیاست‌های حمایتی حقوقی در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت می‌پردازد.

 

گفتار اول – بررسی گرایش سیاست‌های حمایتی حقوقی کنوانسیون سی.آر.پی.دی

اصلی‌ترین تمرکز اعلامیه حقوق بشر و نیز کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت بر این نکته می‌باشد که افراد بشری در سطحی مساوی بر امکانات، خدمات و عدالت در جامعه دسترسی داشته باشند، در کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت بر اصلی‌ترین فاکتور که بر معلولان مشکل ساز شده، یعنی تبعیض تاکید شده است.
ماده یک کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت بیان می‌کند که هدف کنوانسیون حاضر، ارتقاء، حمایت و تضمین بهره‌مندی برابر و کامل افراد دارای معلولیت از کلیه حقوق بشر و آزادی‌های بنیادین و ارتقاء احترام نسبت به منزلت ذاتی آنها می‌باشد، آن‌گونه که مشخص می‌باشد در این ماده هیچ مرزبندی مشخص نشده است و افراد معلول در تمامی شرایط در وضعیت مساوی با افراد غیر‌معلول قرار می‌گیرند و نیز حتی شدت معلولیت برای جلوگیری از برداشت‌های سلیقه‌ای، در زمانی که حقوق این افراد مد‌نظر بوده است، بکار گرفته نشده است و اصلی‌ترین دستاویز و استناد خود را حقوق ذاتی مساوی و تعلق مساوی حیات تاکید کرده است، بدین مفهوم که افراد معلول در زمان حضور در دادگاه ها عملا، نباید از نظر حقوقی نسبت به افراد غیرمعلول در وضعیت پایینی قرار گرفته باشند و اگر قوانین به نفع این قشر نباشد، نباید علیه آنها باشد، عموما یک دیدگاه که از نظر پژوهشگر می‌تواند از این قشر حمایت کند، افزایش مجازات جرائم صورت گرفته بر علیه این افراد[۱۶۹] در قانون مجازت اسلامی می‌باشد، این در حالی است در حالت عکس که در قوانین کشور ایران نیز به وضوح به چشم می‌خورد، این قشر عملا در حین صدور رای با مبنای حقوقی یکسانی مورد توجه قرار نمی‌گیرند[۱۷۰].
مقررات کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت، در جهت حمایت حقوقی از افراد داری معلولیت، سیاست ویژه‌ای را دنبال کرده است، البته، سیاست کلی کنوانسیون، حمایت همه جانبه از قشر معلول بوده است که در نهایت می‌تواند، تمامی مقاصد مرتبط با حمایت حقوقی را برآورده کند، اما برخی از مفاد آن، به شکل ویژه، اختصاص به حفاظت حقوقی از این قشر دارد که به مفهوم حمایت از این قشر، قبل از حضور در محاکم قضائی و در حین صدور حکم می‌باشد که در ادامه این مواد، به شکل تحلیلی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
ماده۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر که در زیر آورده شده است، به وضوح بر شناسایی برابر در پیشگاه قانون، اشاره کرده است.
«بند ۱-دولت‌های عضو مجددا تایید می‌نمایند که افراد دارای معلولیت از حق شناسایی در هر کجا، بعنوان افراد در پیشگاه قانون، برخوردار می‌باشند.
بند ۲-دولتهای عضو بر این اعتقادند که افراد دارای معلولیت از اهلیت قانونی بر مبنای برابر با سایرین در تمامی جنبه‌های زندگی برخوردار می‌باشند.

 

نظر دهید »
اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۷
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ب: کنترل۲[۳۱] شناختی: توانایی تعبیر ارزیابی و یکسان‌سازی انواع مختلف حوادث استرس‌زا در جریان زندگی که موجب عدم آسیب پذیری فرد می‌گردد.
ج: مهارت‌های کنار آمدن: پاسخ‌های مناسب به استرس که موجب افزایش انگیزه‌های شخصیتی جهت کنترل موقعیت استرس‌زا می‌گردد را دارند (نمازی،۱۳۹۱، ۱۷).

 

تعهد

افراد متعهد نسبت به محیط اطرافشان احساس تعهد می‌کنند و خودشان را با فعالیت‌ها و کارهایشان کاملا درآمیخته و درگیر کرده و رویدادهای زندگی را به عنوان تجارب معناداری تعبیر می‌نمایند. این اشخاص اهمیت و ارزش فعالیت‌های خودشان را باور دارند و قادرند برای آنچه که انجام می‌دهند معنایی بیابند. هم چنین آنان به توانایی خود برای تغییر تجارب زندگی در جهتی جالب و معنی‌دار اطمینان دارند. در نتیجه به عوض گریز از مشکلات زندگی با بسیاری از جنبه‌های آن مانند شغل، خانواده و روابط بین فردی کاملا درآمیخته می‌شوند. افراد متعهد به وسیله سیستم تفکری و اعتقادی خود بر ترس‌های استرس‌زا فائق آمده و موجب کاهش استرس می‌گردند. متعهدین، در زمان نیاز برای انطباق، به خود و توانایی درخواست کمک از دیگران آگاهی دارند. شاید اگر چه تعهد به همه زمینه‌های زندگی مانند شغل، موسسات اجتماعی، روابط بین فردی، خانواده و خود موجب ایجاد استرس در زندگی افراد و بروز بیماری شود، لیکن تعهدات در زندگی، مبنایی با اهمیت برای حفظ سلامت در جنبه‌های زندگی می‌باشد. حفظ سلامتی تحت استرس، بستگی به قدرت تعهد در افراد دارد.توانایی تشخیص برای تفکیک ارزش‌ها، اهداف و همین طور قدردانی برای تصمیم‌گیری صحیح در موقعیت‌های پر استرس، موجب ایجاد تعادل در زندگی افراد متعهد می‌گردد (نمازی،۱۳۹۱، ۱۸).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

چالش

این مولفه اشاره بر این باور دارد که تغییر در زندگی امری طبیعی است افرادی که زندگی را به عنوان مبارزه در نظر می‌گیرند تغییرات گوناگون زندگی و نیاز به سازگاری مجدد را فرصتی برای یادگیری و رشد بیشتر می‌دانند تا تهدیدی برای امنیت و آ
آسایش در زندگی خود، این اشخاص معتقدند که رضایت خاطر در سایه رشد مداوم به دست می‌آید و نه در راحتی، آسایش، امنیت و زندگی روزمره. چنین باوری انعطاف پذیری شناختی و قدرت تحمل رویدادها و موقعیت‌های استرس‌زای زندگی را به همراه دارد. زیرا آنان وقایع غیرعادی و به دور از انتظار را به صورت تجربه‌های جالب و با ارزش می‌دانند. افرادی که در زندگی مبارزه جو هستند به دنبال تغییرات در زندگی خود می‌باشند (نمازی،۱۳۹۱، ۱۸).
۲-۴- بهزیستی اجتماعی
۲-۴-۱- تعریف:
انسان عصر ما انسان مضطرب نامیده شده و پیوسته دست به گریبان با پدیده‌هایی مثل تردید، ناکامی، اضطراب، تشویش، ترس، انزوا و ناسازگاری است. با توجه به حذف مرزها و گسترش روابط انسانی در محیط‌های مختلف، همانطور که فرصت‌های خوبی در برابر انسان برای پیشرفت قرار گرفته است، همان‌قدر نیز انسان با آسیب‌های گوناگونی روبه‌روست که سرمایه اجتماعی یک جامعه را می‌تواند با خطر روبه‌رو سازد. انسان به عنوان مهمترین عنصر سرمایه اجتماعی وقتی در معرض آسیب قرار می‌گیرد، روند توسعه در آن جامعه با مخاطراتی روبه‌رو خواهد شد، بنابراین تبیین انحرافات اجتماعی، با هدف کنترل و ایجاد نظم اجتماعی در مسیر توسعه ضروری به نظر می‌رسد.
انسان عصر ما انسان مضطرب نامیده شده و پیوسته دست به گریبان با پدیده‌هایی مثل تردید، ناکامی، اضطراب، تشویش، ترس، انزوا و ناسازگاری است. از این‌رو تطابق با سازگاری اجتماعی از مهمترین اصول و محورها در بررسی و تحلیل رفتار اجتماعی انسان است. در فرایند تطابق انسان به عنوان عامل موضوع با توجه به قواعد، اصول یا هنجارهای اجتماعی، جریان همانند شدن با دیگران را طی می کند. هنجارها در ابعاد مختلف زمان و مکان، تفاوتی چشمگیر دارند اما در مواردی نیز غیر قابل اختلاف می‌باشند و الگوهای اصلی آنها محتویات فرهنگ جامعه را به مفهوم اعم تشکیل می‌دهند.
رفتار اجتماعی، در اغلب موقعیت‌ها، به طور قابل ملاحظه‌ای دارای نظم و قابل پیش‌بینی است. با این وجود تصویر فوق هنوز کامل نیست، فقط کافی است نگاهی به اطراف خویش بیندازیم تا ببینیم که هنجارهای اجتماعی غالباً به همان اندازه که پیروی می‌شود، نقض نیز می‌شود. بنابراین تصویر تکمیلی با تمام سیر تدریجی خویش، ترکیبی از همنوایی با هنجار و انحراف از آن می‌باشد که با طرح مقوله انحراف به شناخت بیشتر از آن می‌پردازیم (کارچی، ۱۳۹۴، ۱).
انحراف چیست؟
این مفهوم شامل هر گونه رفتاری می‌شود که با هنجارهای اجتماعی، همنوایی، همصدایی و همسانی ندارد. انحراف[۳۲] عبارت است از رفتاری که هنجارهای اجتماعی مهمی را نقض کرده و در نتیجه از نظر تعداد زیادی از مردم قابل نکوهش است. ذهن پرسشگر هر انسان حساس به این پرسش هدایت می‌شود که: اصولاً چرا انحراف بروز می‌کند، چرا از الگوهای معین پیروی می‌کند و چرا بعضی اعمال، انحرافی نامیده می‌شود. اگرچه «یان رابرتسون» در کتاب خود به نام «درآمدی بر جامعه» انحراف را نتیجه چهار اصل اساسی – فشارهای اجتماع، ارتباط متقابل مردم با مردم، نارسایی اجتماعی و برچسب – می‌داند اما این تمام داستان نیست و یقیناً موضوعات بسیار زیادی در پهنه انحرافات اجتماعی دخیل و سهیم هستند.
در حقیقت پرداختن به بخش‌های تاریک یک جامعه و کالبد شکافی لایه‌های آسیب دیده بدنه اجتماع، گاه به تحلیل وضعیت و موقعیت عضو آسیب دیده منجر می‌شود و گاه، ما را به سوی شناخت بستر و زمینه‌های جامعه‌شناختی آن مقوله می‌کشاند. در این بررسی با دو نوع نگرش روبه‌رو خواهیم شد:

 

 

لزوم بررسی آسیب

تکدر خاطر از نتیجه بررسی که این دو رویکرد ما را به مثبت اندیشی در حالت اول و بروز آثار تخریبی در ذهن در حالت دوم رهنمون می‌کند. در این بررسی‌ها طبقه‌بندی جرم و میزان تخریب (عمق تخریب، گستره تخریب و دوام تخریب) ضروری به نظر می‌رسد.

انحرافات اجتماعی فرایندی است پیچیده که از مسئله، آسیب و بحران آغاز می‌شود و تا فاجعه مسیری تدریجی و رو به فرسایش را طی می کند.
انسان اجتماعی در شرایطی می‌تواند به ایفای نقش خویش بپردازد که نظمی در تعامل خود با دیگران شاهد باشد. تحقق نظم در تبعیت همگانی از هنجارهای اجتماعی میسر می‌شود. اگر نقض هنجارها گسترده رخ دهد. انحراف اجتماعی پدیدار می‌شود که بایستی در مهار و کاستن از گسترش دامنه آن اقدامات جدی صورت پذیرد.
بنابر نگرش اسلام انسان با قبول تکالیف دینی و اجتماعی و پذیرش محدودیت‌هایی، در واقع خود را از انواع قیود رها می‌سازد و انتظام اجتماعی را به صورت ریشه‌ای محقق می‌کند، انحرافات اجتماعی در چنین نگرشی، علاوه بر به کارگیری شیوه‌های مرسوم کنترلی، با عطف توجه به نظارت الهی، مهار شدنی‌تر از هر شیوه‌ای به نظر می‌آید.
به دیگر سخن بررسی و تحلیل انحرافات اجتماعی در بستر توسعه اخلاقی انسان نیازمند یگانگی اجتماعی به عنوان پیش نیاز بقای جامعه می‌باشد و تا زمانی که جامعه از این وضعیت برخوردار است، می‌تواند به بقای خود ادامه دهد، بنابراین هر جامعه‌ای می‌کوشد که همواره اعضای خود را با موازین مقبول اجتماعی و انسانی خود که هنجارهای اجتماعی خوانده می‌شود، همراه سازد و در همین راستا با بهره‌گیری و بهره‌وری از اهرم‌ها و مکانیسم‌هایی، نظم اجتماعی را ایجاد و بر عمل افراد جامعه، طبق قوانین اجتماعی نظارت کند. اگرچه حفظ این نظم، راهکارهای عملی در قالب چارچوب‌های علمی را نیاز دارد اما برخورد صحیح و به دور از هر گونه برداشت‌های غیر علمی نیز از شروط نظارت بر این نظم می‌باشد.
برای رسیدن به رهیافت روشنتری از نحوه و چگونگی برخورد با انحرافات اجتماعی، پردازش اصول و مبانی توسعه با رویکرد توسعه انسانی همراه با زمینه‌های اخلاقی، بر گشایش هرچه بیشتر مسئله می‌افزاید، چرا که توسعه، در بعد فردی یعنی شکوفایی و بارور شدن استعدادهای خدادادی انسان که این معنا در مفهوم «کمال» در فرهنگ اسلامی – ایرانی مستتر است. این همان توجه به اصل آغاز نگرش‌های فردی مثبت در جهت حذف انحرافات شخصیتی و اجتماعی است. از چنین منظری توسعه در بعد اجتماعی یعنی تحقق ظرفیت‌های تولیدی جامعه و بهره‌گیری هرچه بیشتر و بهتر از منابع و امکانات و سازماندهی کار و تولید درجهت افزایش ثروت و رفاه، امنیت و آزادی، کمال و سعادت و خوشبختی عموم افراد جامعه در روابط و مناسباتی عادلانه، انسانی و کارآمد، که محصول نهایی آن «تولید سرمایه اجتماعی» برای حرکت به سوی جامعه‌ای توسعه یافته است.
توسعه باید جامع، یکپارچه و چند بعدی باشد به طوری که در بعد فرهنگی حقیقت، در بعد سیاسی آزادی، در بعد اقتصادی عدالت، و در بعد اجتماعی وحدت و یکپارچگی محورهای اصلی توسعه را تشکیل دهند.
عکس مرتبط با اقتصاد
دستیابی به جامعه سالم، بهزیستی انسانی و شهر عاری از انحرافات اجتماعی از مسیر توسعه اخلاق انسانی و تولید سرمایه اجتماعی می‌گذرد (کارچی، ۱۳۹۴، ۲).
۲-۴-۲- نظریه:
کییز سلامت اجتماعی را ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه های اجتماعی که وی به عنوان عضوی از آنهاست، تعریف می کند. وی بر این اساس مدل پنج عاملی[۳۳] خویش را مطرح می کند که در آن پنج عامل انسجام، پذیرش، شکوفایی، مشارکت و انطباق اجتماعی شاخص های سلامت را تشکیل می دهند.
کییز بعد سلامت روانی و اجتماعی را نشانه کارکرد مثبت می خواند و می گوید اگر فرد شرایط دو بعد سلامت احساسی (احساس خوب و رضایت از زندگی) و بعد کارکرد مثبت را داشته باشد، از سلامت روانی برخوردار است. وی این وضعیت را بالندگی می نامد. افراد بالنده احساس خوبی به زندگی دارند و در رابطه با دیگران و در جامعه، فعال و سازنده­اند. کییز نبود سلامت روانی را پژمردگی می خواند. افراد پژمرده، احساس خوبی به زندگی ندارند و کارکرد روانی و اجتماعی شان مشکل دارد. این افراد دچار یاس و نومیدی بوده و زندگی خود را پوچ و خالی می بینند. این وضعیت با افسردگی تفاوت دارد. کییز در یک تحلیل عامل گسترده نشان داد که بهداشت روانی دارای ابعاد هیجانی، روانی و اجتماعی است و با توجه به مفهوم پردازیهای نظری از سلامت اجتماعی یک مدل پنج بعدی قابل سنجش ارائه داد. طبق این ابعاد فرد سالم از نظر اجتماعی زمانی عملکرد خوبی دارد که اجتماعی را بصورت یک مجموعه معنادار، قابل فهم و دارای بالقوه هایی برای رشد و شکوفایی بداند. احساس کند که متعلق به گروه های اجتماعی[۳۴] متعلق به خود است و خود را در اجتماع و پیشرفت ان شریک بداند. محتوای مقیاس سلامت اجتماعی وی طیف مثبتی از ارزیابی فرد از تجاربش در جامعه است. این مقیاس جدید با مقیاسهای سلامت اجتماعی در سطح بین فردی (مثل پرخاشگری[۳۵]) و سطح اجتماعی[۳۶] (مثل فقر[۳۷] و جایگاه اجتماعی) تفاوت دارد. (کییز، ۲۰۰۶، ۳۹۵)
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطوح تحلیل
پیوستار فردی بین فردی اجتماعی
منفی بیگانگی و ناهنجاری اجتماعی پرخاشگری و ناآشنایی با قوانین مدنی فقر ، خودکشی و جرم
مثبت ابعاد سلامت اجتماعی مبادله انواع اعتماد و حمایت اجتماعی سرمایه اجتماعی و کارآمدی اجتماعی

شاخص های سلامت اجتماعی با توجه به سطوح تحلیل و پیوستار انداره گیری (کیز[۳۸]، ۲۰۰۴)
طبق نظر کییز حلقه مفقوده در تاریخچه مطالعات مربوط به سلامت پاسخ دادن به این سئوال است:
“آیا ممکن است کیفیت زندگی و عملکرد شخصی افراد را بدون توجه به معیار اجتماعی ارزیابی کرد؟”
به نظر کییز مطالعه مربوط به سلامت با بهره گرفتن از مدلهای زیستی بیشتر بر وجه خصوصی از سلامت تاکید دارند، ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات قرار دارند وکیفیت زندگی و عملکرد خوب در زندگی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالشهای اجتماعی[۳۹] نیز تعیین کننده هستند.
کییز سلامت اجتماعی را در ۱۹۹۸ با ارائه مقیاسی به صورت جامع تر و با شمول ابعاد اجتماعی و محیطی زندگی فرد مفهوم سازی نمود. کییز در آن مقیاس و تحقیقاتی که پس از آن صورت داد، فرض را بر این می گذارد که افراد کیفیت زندگی و عملکرد شخصی شان را با معیارهای اجتماعی شان ارزشیابی نمایند به این ترتیب سلامت اجتماعی دربرگیرنده اجزاء و مؤلفه هایی است که روی هم رفته روشن می سازد که آیا فرد از کیفیت زندگی مناسبی برخوردار هست یا خیر؟ و به چه میزانی؟ (کییز، ۲۰۰۶، ۳۹۶)
۲-۴-۳- شاخص های سلامت اجتماعی
– انسجام اجتماعی
– پذیرش اجتماعی
– مشارکت اجتماعی
– شکوفایی اجتماعی
– انطباق اجتماعی
شکوفایی اجتماعی[۴۰]:
– دانستن و اعتقاد داشتن به اینکه جامعه به شکل مثبتی در حال رشد است. فکر کردن به اینکه جامعه پتانسیل رشد به شکل مثبت را دارد. این تفکر که جامعه پتانسیل خود را به شکل واقعی درمی‌آورد و بالفعل می‌کند.
– کوفایی اجتماعی یعنی باور به این که اجتماع سرنوشت خویش را در دست دارد و به مدد توان بالقوه اش مسیر تکاملی خود را کنترل میکند.
همبستگی اجتماعی[۴۱]:
– اعتقاد به اینکه اجتماع قابل فهم، منطقی و قابل پیش‌بینی است. دانستن و علاقه‌مند بودن به جامعه و مفاهیم مربوط به آن. افراد سالم و اجتماعی در مقابل دسیسه های اجتماع مراقب هستند و احساس می کنند که می توانند آنچه که در اطرافشان رخ می دهد را بفهمند.
– همبستگی یا انطباق اجتماعی در مقابل بی معنایی در زندگی قابل مقایسه است. و شامل ارزیابی فرد از اجتماع به صورتی قابل فهم ، قابل پیش بینی و محسوس است و در حقیقت درکی است که فرد نسبت به کیفیت، سازمان دهی و ادارۀ دنیای اجتماعی اطراف خود دارد.

 

نظر دهید »
پیوند اسطوره و نجوم در ایران باستان- قسمت ۵
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳-انگیزه اصلی را بایستی در مذهب ستاره پرستی جست. اگر بابلیان برای پدیده های زهره قائل به اهمیت بودند، بدان سبب بود که سیاره ی زهره را نمایشگر شکوه و جلال ایزدبانوی بزرگ ایشتار می‌دانستند. همانگونه که ایزدان نیرومند سین ( ماه ) و شمش ( خورشید ) رب و مسئول جریان منظم روز و ماه و سال بودند و از این راه بر همه ی زندگی تاثیر می گذاردند چنان می انگاشتند که ایزدبانوی ایشتار هم به وسیله پدیداری و ناپدیدی زهره آدمی را از مشیت و خواسته خویش آگاه می سازد. پس واجب می آمد مراحل زهره با دقت رصد و ضبط شده و با رویدادهای زندگی روزمره پیوند داده شود.
این سه امکان یکدیگر را نفی نمی کنند بلکه یکدیگر را یاری داده، تایید می نمایند. نخستین امکان پرسشی را مطرح می سازد که دومین امکان پاسخ قانع کننده بدان است. این پاسخ به نوبه خویش پرسشی را پیش می آورد که پاسخ بدان توجه به مذهب ستاره پرستی را ناگزیر می سازد. تنها ماه و خورشید و زهره به عنوان ایزد، رب، خدا مورد احترام و پرستش نبودند، بلکه دیگر ستارگان هم مقدس شمرده می‌شدند. (واندروردن، ۱۳۷۲، ص۷۹)
د)ظهور و غروب مشتری
در بین سیارات دورتر یا بیرونی(زمین در مابین آنها با خورشید)، مشتری درخشان ترین آنهاست و پس از آن مریخ روشنتر از بقیه است. زحل با وجود کمترین درخشش، نسبت به عطارد نورانی تر است. گاه ممکن است یکی از سیارات بیرونی در قسمتی از مدارشان که از خورشید دورتر است، با خورشید در یک خط قرار بگیرند. مشتری همچون ناهید در تلفیق طولانی مدتش با خورشید تقریبا نامریی است و در سپیدهدم درآسمان ظاهر میشود اما به جای حرکت در مسیری که به خورشید میرسد، در مدارش تا جایی پیش میرود که در جهت مخالف خورشید قرار میگیرد، در این زمان وقتی خورشید پایین می‌رود، طلوع میکند و وقتی خورشید بالا میآید، غروب میکند و در تمام طول شب در آسمان است. این فرایند را در سیارات درونی نمیبینیم. مشتری(یا زحل، یا مریخ) پس از عبور از میان ستارگان سرانجام در شرق به‌خورشید میرسند. حالا مشتری، ستاره شامگاهی است که با پهلو گرفتن کنار خورشید، دگرباره ناپدید می‌شود.
ه)حرکت معکوس سیارات
سیارات بیرونی نیز در رفتاری متمایز مشترک هستند: گاه به نظر میرسد آنها به عقب باز میگردند. اختر شناسان این فرایند را«حرکت معکوس» مینامند. وقتی سیاره ما به دور خورشید میگردد، حرکت آن از مریخ، مشتری وزحل سریعتر است. گاه زمین از آنها پیشی میگیرد و برای مدتی به نظر میرسد که آنها هر شب بر خلاف جهت حرکت طبیعیشان که از شرق به غرب است، از غرب به شرق حرکت میکنند. با وجودی که مدار گردش سیارات همانند خورشید مستقیم نیست و گهگاه گره هایی که از حرکت معکوس سیارات در آنها وجود دارد، اما مدار آنها نیز از منطقهالبروج میگذرد.دوره کامل مشتری که از درون این ستارگان میگذرد ١٢ سال و دوره زحل۵/۲۹ سال طول میکشد. مریخ پس از ۶٨٧ روز یا تقریبا ٢ سال به نقطه آغازین خود در منطقهالبروج باز میگردد.
٢-٢-٣.سپهر ستارگان، قطبها، استوا
برای ناظری که روی زمین ایستاده است و به آسمان می نگرد، زمین ساکن است و خورشید وماه و ستارگان در حرکتند. این مطلب چنان در ذهن ما نقش بسته که به هنگام سخن گفتن، صحبت از طلوع و غروب خورشید میکنیم.
یونانیان چنان می پنداشتند که ستارگان ثابت بر سطحی کروی که آنرا فلک ثوابت مینامیدند قرار دارند و خورشید و ماه و سیارگان را چشم ما بر این کره سماوی میافکند و میبیند.
برای ناظری که رو به جنوب ایستاده است، گوی ستارگان ثابت به صورت یکنواخت به سمت راست یعنی از مشرق به مغرب، در دوران است، همچون حرکت روزانه خورشید بر آسمان. در این دوران دو نقطه ثابت می‌ماند. یکی قطب جنوب و دیگری قطب شمال. ناظری که در نیمکره‌ی شمالی قرار دارد تنها قطب شمال را میتواند ببیند. دایره‌ی بزرگی که همه نقاط آن از قطب شمال و جنوب یک فاصله دارد را دایره‌ی استوا مینامند. فاصله‌ی زاویه ای هر ستاره با دایره‌ی استوا، میل آن ستاره است. میلهای جنوبی با علامت منها مشخص میشوند. قطب شمال در روزگار باستان یازده یا دوازده درجه از محل امروزی آن دورتر بوده است.(واندوردن،١٣٧٢.ص۶)
٢-٢-۴.دورهی نجومی
حرکت سیارگان بر روی منطقه البروج معمولاً مستقیم است. اما گاهی به نظر حالت قهقرائی یا معکوس دارد، یعنی به نظر میآید سیاره به طرف راست، حرکت میکند. نقاطی که حرکت قهقرائی در آن شروع یا ختم می‌شود را نقاط «توقف» یا«مکث» مینامند که در نجوم بابلی اهمیت بسیار دارد. مدت زمان لازم، تا آنکه، سیارهای تمام منطقهالبروج را بپیماید دورۀ نجومی آن سیاره میگویند. دوره نجومی کیوان (زحل) بیست و نه سال و نیم است. و از آن زاوش(مشتری) تقریباً دوازده سال و از آن بهرام (مریخ) تقریباً دو سال است. دو سیاره ناهید(زهره) و تیر(عطارد) هیچگاه از خورشید زیاد فاصله نمیگیرند و بنابراین دوره نجومی آنها از دیدگاه زمین مرکزی یک سال کامل است.
٢-٢-۵. طالع بینی و ستاره شناسی
به ضرس قاطع باید گفت، طالع بینی به مشاهدهی حرکات اجسام نجومی با دیدگاه پیشبینی آینده اشاره میکند و در نتیجه عکس ستاره شناسی(مشاهدهی علمی بیطرف) میباشد. بابلیها معتقد بودند که از حرکت ماه، ستارگان و سیارات، امکان پیشگویی وقایع آینده در جهان، بویژه در زمینه های نظامی و سیاسی، وجود دارد. «نشانه های آسمان درست مانند زمین برای ما حامل پیامهایی هستند». نظریه های بابلی این بود که فالهای بد دال بر_نشانه های_ قصد و غرض خدایان بودهاند. در عوض طالع بینی یونانی، خود سیارات را به عنوان عامل تأثیر گذار بر سرنوشت بشر در نظر میگرفت. صرفاً از قرن پنجم پیش از میلاد بود که طالع بینان بابلی شروع به رمالی برای پیشگویی بخت و اقبال افراد عادی کردند. شواهدی وجود دارند مبنی بر اینکه، امید به تسلط بر تقویم، دلیل عمدهی پیشرفت ستارهشناسی بوده، نه تفسیر طالع بینانهی وقایع آسمانی.(بلِک،گرین، ١٩٩٢/١٣٨۵،۶۶)
٢-۴.نشانه گذاری زمان از طریق مهتاب
ماه گونه ای دیگر از سیارات سماوی است. چرخه های ماه نیز مانند سیارات پیچیده است اما شگفت اینکه به عنوان عقربه تنظیم کننده زمان عمل میکند. ضرباهنگ پایای سیمای ماه یعنی از هلال به بدر رسیدن و از بدر تا به هیچ، به سادگی ٣۶۵ روز سال را به ١٢ بخش بسیار مفید یعنی ماه ها، تقسیم می‌کند. واژه ماه (ماه‌زمانی) خود از نام این سیاره گرفته شده و هر دو ریشه در کلمهای دارند که معنای آن «اندازه گرفتن» است. احتمالا ماه نخستین وسیله اندازه گیری روزها بوده است. ماه سیاره ایست برجسته، عظیم و درخشان که سریع حرکت می‌کند و به سرعت متحول میشود. تمام سالنامههای ما ریشه در اهله منظم و دورهای ماه دارند.
بدون تردید روشنایی ماه از هیچ منبع درونی نیست بلکه انعکاسی از نور خورشید است. به این دلیل وقتی به دورزمین میگردد، شکل آن تغییر میکند.زمانی که ماه با خورشید در یک جهت قرار دارد، سمت تاریک آن رو به زمین است و ما اصلا آن را نمیبینیم؛ در این موقع «ماه نو» نامیده میشود. حدودا یک روز بعد، پس ازآنکه ماه در جهت شرق خورشید حرکت میکند، پس از غروب، هلال باریکی از آن در غرب نمایان میشود. هلالی که دیده میشود، لبه سمت راست ماه است که نور خورشید را منعکس میکند. ماه هر روز مسافتی طولانی را از میان ستارگان زمینه آسمان طی میکند و هنگام عبور این مسافت را پر میکند. حدود یک هفته پس از ماه نو، نیمی از ماه روشن میشود که آنرا«تربیع اول» می‌نامیم، زیرا یک چهارم کره ماه روشن میشود. حالا ماه تقریبا در نیمه روز بالا میآید و نیمه شب غروب میکند. پس از گذشت یک هفته دیگر، ماه در مقابل جهت خورشید قرار میگیرد و کاملا روشن میشود. با غروب خورشید، طلوع میکند و هنگام طلوع خورشید غروب میکند و در تمام طول شب در آسمان میدرخشد.
پس از این مرحله، ماه به تدریج رو به محاق میرود. بک هفته بعد از بدر(قرص کامل) دوباره به نیمه میرسد (تربیع دوم)و آنچه که ما از روی زمین میبینیم، نیمه چپ ماه است. در این زمان حدود نیمه شب طلوع میکند و حدود نیمه روز غروب میکند. یک هفته دیگر هلال باریک ماه در آسمان صبحگاهی دیده میشود. آخرین روزی که دیده میشود پیش از خورشید طلوع میکند و روز بعد ناپدید میگردد. حالا ماه نو پس از۵/۲۹ روز باز گشته است.الگوی ماه برای محاسبه بخشهای کوچکتر زمانی قابل اعتماد است اما سالنامه نویسی در دوره های طولانیتررا دشوار میکند.
گاهشماری به شکل مطلوب آن در دوره های خورشیدی و یا فصول، صورت میگیرد. یک سال ۲۵/۳۶۵ روزدارد، دقیقا با چند ماه یکسان که همان دوره های یکنواخت ماه هستند، برابر نیست.تلاش برای هماهنگ کردن زمان قمری با زمان شمسی اشتغال به کارتقویم نگاران چندین تمدن باستانی را تضمین کرده است.
طلوع ماه طی یک ماه همانند طلوع خورشید طی سال، بین دو حد در افق شرقی نوسان میکند. حدود طلوع ماه ممکن است درون حدود انقلابی و در همان جهت انقلاب ها و یا در بیرون آنها واقع شوند. عملکرد طبیعی این سیاره در هر ماه بخصوص بستگی به دورهای دارد که باعث تنوع آنها میشود. دوره کامل ماه ۶/۱۸ سال طول میکشد و با وجودی که بیشتر ما از این تغییر در حدود نهایی طلوع ماه بی‌خبر هستیم، صرفا مشاهده پیگیر ماه میتوتند از همه ما متخصص بسازد.
٢-۴-١.ماه قرانی و ماه اژدهایی
دوره یا فاصلهی میان این هلال ماه نو تا هلال ماه نوی بعدی را « ماه قرانی» میخوانند. مدت زمان لازم برای اینکه ماه از یک عقده گذشته و دوباره به همان عقده برسد را ماه اژدهایی مینامند، زیرا چنان تصور میکردند که عقدتین، منزلگاه اژدهائی است که به هنگام ماه گرفتگی یا خورشید گرفتگی آنها را میبلعد.(واندروردن، ۱۳۷۲، ص۸)
٢-۴-٢.بدون آسمان وضع ما چه خواهد شد؟
احتمالا اگر ما نظم و ترتیب و دوره های زمانی را در پدیده های دیگر همچون بلورهای سنگی و گلهای خاص جستجو می کردیم شاید قمری نامرئی را می یافتیم که مانند موجها (جزر و مد) محرک آنها باشد. به هر حال ما باید برای کشف گنجینه های دیگر نظم کیهانی، سخت کار کنیم. آسمان در مقابل پدیده‌های دیگر، آشکار و هویداست. سودمندی آسمان برای تعقل انسان را میتوان از قدمت ستاره شناسی و رسوخ عملی اساطیر آسمانی در تمام شئون زندگی مردم باستان، دریافت. برای مثال اوزیریس خدای عالم اموات، برای مصریان باستان معانی مختلفی داشت. تار و پود آیین ها و اسطوره های او، ریسمانهای متفاوت برگرفته از آسمان هستند. این ریسمانهای آسمانی جنبه های مختلف اوزیریس را به یکدیگر پیوند می دهد. با شناخت نماد پردازی سماویِ اوزیریس به درک بهتری از او می رسیم.
٢-۴-٣.اوزیریس و ماه
نخست و مهمتر این که اوزیریس فرمانروای عالم مردگان بود.این اسطوره مرگ و رستاخیز خود او را نیز در بر دارد که درونمایه آن در دوره روزانه مرگ خورشید هنگام غروب و تولد دوباره آن در سپیده دم است. اوزیریس «نخستین غربی» در جایگاه فرمانروای مردگان بود. بر دیوارهای محلی به نام دندرا (Dendra) که در ۶٧٠ کیلومتری قاهره به طرف بالای رود نیل قرار دارد، یک جشن حاصلخیزی ثبت شده که در برگیرنده اوزیریس همراه با ٣۶۵ چراغ روشن است. بی شک این گوی های روشن اشاده به دوره سالیانه ۳۶۵/۲۵ روزه دارد و اوزیریس را با سال خورشیدی مرتبط می نماید. گفته می شود، به منظور بزرگداشت اوزیریس ٣۶۵ درخت در نیایشگاه های او در دورتادور آنها کاشته می شده است.
اوزیریس با ماه ارتباط نزدیکی دارد، اما برای فهمیدن آن باید اسطوره اش را بشناسیم. پلوتارک (Plutarch) مورخ و شرح حال نویس یونانی، اطلاعاتی از منابع مصری در قرن اول پس از میلاد جمع‌ آوری کرده است و داستان اوزیریس را در رساله اش با نام «آیسیس و اوزیریس» بازنویسی کرده است. در مصر، قوانین، آیین و زندگی شهری موهبتهای اوزیریس بودند.گب(زمین) اوزیریس را خلق کرد و او از نوت(آسمان) متولد شد و او فرمانروای مصر گشت. او برای سرزمین و مردمش تمدن آورد در بین خدایان مصری اما، سِت نمونه ای مصیبت آفرین بود. او با ستارگان شمالی صورت فلکی دب‌اکبر مربوط بود. مصری ها این صورت فلکی را (Meskhetiu) یعنی «پا و ران گاو نر» مینامیدند. در چرخه اوزیریس، سِت تجسم بی نظمی است. در ضیافتی، ست و همدستانش با حیله و نیرنگ، اوزیریس را درون جعبه ای محبوس و آنرا در رود نیل انداختند. اوزیریس در هفدهمین روز از ماه Athyr در اثر خفگی کشته شد همزمان با بیست و هشتمین سال سلطنتش و زمانی که خورشید در صورت فلکی عقرب قرار داشت.
این اعداد معنا دار هستند. دوره تغییر حالات ماه در ٢٩/۵ روز کامل میشود. اما عدد ٢٨ به طور نمادین برای این فاصله به کار میرود. ماه و نیل از طریق عدد ٢٨ و با منطقی پیچیده و ظریف با هم پیوند می‌خورند. در محدوده سنتی مصر و در شهر آسوان (Aswan) اندازه گیری رود نیل نشان داده است که این رود در بالاترین حد ۲۸ کوبیت/اَرَش عمق دارد که در ماه Athyr پیش از آنکه آب آن تحلیل برود، داراست. اوزیریس در هفدهمین روز کشته شد. ماه کامل در پانزدهمین روز هر ماه اتفاق می افتد، اما در روز قبل و بعد از آن نیز کامل به نظر می رسد. روشن است که در روز هفدهم ماه رو به افول می رود. بنابراین مرگ اوزیریس با فروکش نیل از طغیان سالانه اش و افول ماه مقارن می گردد. اوزیریس، خدای نیل و حیات مصر، ایزد ماه نیز بوده است، به همین دلیل به همین علت، رود، سرزمین و ماه دوره به دوره افول و نزول می کند.
٢-۴-۴.ماه در بندهش
در بندهش اینگونه است که ماه را فره بخش جهان میداند که پانزده روز افزاید و پانزده روز باریک شود و به افزار گشنان همانند است که چون برافرازد، تخم به مادگان دهد. ماه نیز به همان گونه پانزده روز بیفزاید و نیکی به جهان بخشد، پانزده روز باریک شود که کار و کرفه از جهانیان پذیرد و به گنج ایزدان بسپارد. چنین گویند که « اندرماه، پُرماه و ویشَفتَس»؛ زیرا که آغاز تا پنجم را، که افزاید، اندر ماه خوانند؛ از دهم تا پانزدهم افزاید و پر ماه خوانده شود؛ از بیستم تا بیست و پنجم کاهد که ویشَفتَس خوانده شود. بدان سه پنجه فره بخشد، بدان سه پنجۀ دیگر کرفه پذیرد. از آنجا که آب به ماه پیوند دارد، بدان سه پنجه همهی آبها برافزایند، همانگونه که آشکارا پیداست. در ختان نیز بدان هنگام بهتر بررویند و میوه ها بیشتر رسند. (بهار،١٣٧۴.ص)
در ایران باستان ماه ایزدی است که با ماه و روان گاو و چهار پایان ارتباط دارد. بخشی از نطفهی گاو نخستین را نگه میدارد. در این اسطوره اینگونه میگویند که « ماه ایزد فره بخشندۀ اَبراومند( اَبردار)» زیرا ابر از او است که بیش آید. گرما بخش او است، زیرا در جهان از اوست که درختان گرمتر بُوند. رویشمند است، زیرا رمه گوسفندان را بیفزاید. سودمند است، زیرا هر چیز را تازه دارد. نیکویِ آبادیاومند است، زیرا همۀ آبادیها را او بهتر سازد. آیفت بخشنده( بخشنده حاجات) است، زیرا در زمان، آیفتی را که بحق بخواهند، بدهد.(آموزگار،١٣٨٧.ص٣۶)
در اسطوره اوزیریس میگویند وقتی او کشته شد آیسیس، همسرش، جسد او را در سوریه یافت و به مصر آورد اما ست که خدای مصیبت آفرین بود ، جسدش را ١۴ قطعه کرد و در سرتاسر نیل پراکنده ساخت. این ١۴ قطعه همانند ١۴ روز محاق ماه به نظر میآید. این اسطوره با مشخصه سماوی دیگری که صورت فلکی شکارچی استف گره میخورد. همان گونه که پیکر بیجان اوزیریس به بیرون از مصر سرازیر گشت و آیسی به دنبال او رفت، شکارچی آسمان شب را ترک میکند و کمی بعد شباهنگ در پی او روان میشود.(بلک، گرین، ۱۳۸۵، ص۳۵))
٢-۵.اسطورههای ستارگان و سیارات
الف)شباهنگ
شباهنگ(تیر/تیشتر/شعرای یمانی) مدرج کلیدی سالنامه مصری است.حرکت دورانی زمین بالاخره باعث میشود که خورشید در همان راستایی قرار بگیرد که شباهنگ واقع میشود و این درخشانترین ستاره شب نیز در نور شدید روز محو میشود. با این وجود پس از ناپدید شدن شباهنگ، سرانجام در سپیدهدم و پیش از طلوع خورشید دوباره ظاهر میگردد. اولین باری که هر سال این اتفاق میافتد، تشریق نام دارد که شباهنگ فقط مدتی کوتاه، پیش از اینکه آسمان کاملا روشن شود، قابل رویت است. در مصر باستان، بازگشت سالانه شباهنگ، نزدیک به انقلاب تابستانی روی میداد و با طغیان نیل همزمان میشد. آیسیس بانوی پیامآور سال نو در جایگاه شباهنگ بود. برای مصریان این رویداد آغاز سال نو بود.
در مصر، صورت فلکی شکارچی همانند شباهنگ به مدت ٧٠ روز در آسمان دیده نمیشود این دوره برابر است با زمانی که اوزیریس در عالم ارواح انتقالی ارواح گذراند و برابر با زمانی که فرایند مومیایی شدن او انجام شد.
بنظر میرسد در زمان های بسیار دور یونانیان ورومیها سیارات را از یکدیگر متمایز نمیکردند. در قرن چهارم پیش از میلاد افلاطون فیلسوف یونانی در نوشته هایش پنج سیاره اولیه را با خصوصیات خدایان توصیف میکند و ذکر مینماید که این عادت ارتباط دادن سیارات با خدایان خاص کوه الیمپوس را خارجیان در یونان معمول کردهاند. احتمالاً این بیگانگان از مصر یا بینالنهرین آمده بودند.احتمال اینکه از بینالنهرین بودهاند، بیشتر است زیرا نمادها و خصوصیات خدایان سیارهای بابلیان با خدایان یونانی مطابقت دارند در حالی که مظاهرسیارات مصر باستان متفاوت هستند.
ب)مشتری
در بابل باستان، مردوک در جایگاه شاه خدایان مورد تکریم بوده و به شکلی خاص باسیاره مشتری پیوند داشت. در یونان زئوس در راًس دوازده خدای کوه الیمپوس بود که بر سیاره مشتری تسلط داشت. بدین ترتیب میتوان گفت رقیب مردوک بود. بر خلاف آنان، مصریان، مشتری و همینطور مریخ و زحل را به همراه هوروس، که سر قوش مانندی داشت، به تصویر میکشیدند. در بین عناوین مصری مشتری این عبارات«هوروس روشنگر دو عالم» و«ستاره جنوبی» به چشم میخورند.
نقش مشتری- مردوک در بابل بسیار برجسته بود، زیرا او را با آفرینش جهان مربوط میدانستند که بی‌نظمی آنرا سانان میبخشید. متون مربوط به اسطوره آفرینش بابلیان در لوحههای خط میخی محفوظ ماندهاند که برخی از آنها متعلق به کتابخانه آشور بانیپال پادشاه آشور در قرن هفتم پیش از میلاد است؛ اما خود داستان اسطوره بسیار قدیمیتر است که ظاهراً از امپراتوری کهن بابلی در حدود سال ١٨٠٠ پیش از میلاد سرچشمه میگیرد.
در این اسطوره مردوک با کشتن تیامت اژدهای بینظمی ازلی، نظم را برقرار میکند. مردوک از بدن این اژدها آسمان و دریا را بیرون کشید و به آنها شکل داد. سپس آماده بهره برداری از پیروزیاش شد.حق آفرینش کیهان منظم،بهای خدمت او بود.او ابتدا آسمان را سازماندهی کرد و بین خدایانی تقسیم کرد که در صورت های فلکی تجسم می یافتند.تصمیم بعدی او تعیین طول سال و تقسیم کردن آن به ماه های سال بود.گذر ماه ها با ستارگان انتخابی او تنظیم می شد. مراجع دیگر سماوی که مردوک معین کرد،به جهان نظم می بخشید.او همچنین افق،سمت الرأس و نقاط بیرون آمدن و فرورفتن خورشید را مشخص کرد، ماه را در بالای آسمان قرار داد و تکلیف کرد که شب ها بدرخشد و نیز روزهای ماه را محاسبه کرد. بدون تردید مردوک فرمانروای آسمان بود.
مسیری که مردوک برای عبور مشتری در آسمان در نظر گرفت، ستارگان و سیارات را هدایت میکرد، ممکن است این انتخاب عجیب به نظر برسد. شاید خورشید ثابت برای این انتخاب بهتر بود. اما مسیر مشتری در آسمان نزدیکتر ازدیگر سیارات شناخته در عهد باستان به دایرهالبروج یا مسیر سالیانه خورشید است. همچنین آرایش مشتری در میان هر گروه از ستارگان با دقت تقریبی هر ١٢ سال یکبار تکرار میشود. برای مثال تنها در فاصله زمانی ١٢ سال و ۵ روز، مشتری ۵ بار در تقابل(جهت مخالف خورشید در آسمان) قرار میگیرد و در آخرین تقابل در میان همان ستارگان ابتدایی این دوره قرار می‌گیرد.
احتمالاً این ابعاد حرکتی مشتری همراه با تعادل ۀن در بین ستارگان آسمان شب، اخترشناسان اولیه را تحت تاًثیر قرار داده که از این سیاره به عنوان مرجع استفاده کنند.
ج)زهره
سیارات دیگر نیز نقشهای مهم و اغلب مشابهی در مورد همه خدایان فرهنگهای باستانی ایفا میکنند. از جمله بابلیان، ایشتار الهه عشق و حاصلخیزی خود را با سیاره ناهید ارتباط میدادند، این همتایی دیگر و احتمالاً مرجع مستقیم برای سنت یونانیان و نهایتاً رومیان بوده است.
جدا از نورانی بودن این سیاره، برجستهترین خصوصیت ناهید چرخه آن به عنوان ستاره بامدادی و شامگاهی است. به همین دلیل مصریها زمانی آن را «دو سویه» مینامیدند که بعدها آن را با قوش دو‌سر نشان دادهاند. بیشتر اوقات ناهید را همچون بِنو پرندهای شبیه به حواصیل تجسم کردهاند که معمولاً با ققنوس یکسان تلقی میگردد. بنو متعلق به اوزیریس بود، احتمالا به این دلیل که مصریان مرگ و رستاخیز را با ظهور این سیاره شامگاهی و بامدادی یا احتمالا با مقارنه آن در پشت خورشید و دوره‌های مرئی شدن مرتبط میدانستند. ممکن است در ورای اسطوره بین النهرین یعنی نزول ایشتار در عالم ارواح نیز موردی مشابه باشد.
د)عطارد
نام های مصری عطارد به سِت، دشمن اوزیریس باز می گردد. معمولا این سیاره با سر توتم حیوانی نامشخص و مرموز از سِت دیده می شود. در بین بابلیان، عطارد نِبو (Nebo) نام داشت که ثبت کننده و پیام آور خدایان بود. مقام او به عنوان پیام آور از سرعت این سیاره در مدارش از غرب خورشید به شرق خورشید و بازگشت دوباره به غرب، سرچشمه می گیرد. حرکت سریع عطارد موجب شد که در یونان و روم نیز پیام آور خدایان و همینطور محافظ ارواح تا قلمرو مردگان باشد.
در مقایسه با سیارات دیگر، عطارد اغلب دیده نمی شود و شاید به همین دلیل به سِتِ شَر انگیز منسوب است. در طول مسیر چرخهی ١١۶ روزه خود، عطارد در هر روزی که می توان آن را دید، یک روز نامرئی است. مقارنه های آن با خورشید به ترتیب ۵ تا ۳۵ روز و ظهر شامگاهی و بامدادی این سیاره هر یک ۳۸ روز به طول می انجامد. البته اینها نظری هستند. به دلیل نزدیک بودن عطارد به خورشید بطور کلی دید آن دشوار است و برخی از ظهورهای عطارد مطلوب تر از دیگر ظهورهای آن هستند. به دلیل نزدیک بودن عطارد به خورشید بطور کلی دیدن آن دشوار است و برخی از ظهورهای عطارد مطلوب تر از دیگر ظهورهای آن هستند (رفتار عطاردی یا دَمدَمی).
ه)مریخ
رؤیت مریخ در آسمان شب آسان است. رنگ قرمز مریخ، آنرا از سیارات دیگر و بیشتر ستارگان متمایز می کند. رنگ آن که همچون رنگ خون است، دلیل ارتباط آن با خدایان جنگ است: نرگال(nergal) خدای جنگ در بابل، آرس در یونان و البته مارس رومیان.
مسیر سماوی مریخ شبیه به مسیر مشتری و زحل است، اما چون خیلی به زمین نزدیک است چنین به نظر می‌رسد که سریعتر حرکت میکند. این تاثیر مخصوصا زمانی برجستهتر میشود که در حالیکه زمین در مدارش از مریخ پیشی میگیرد، این سیاره در مدتی کم بیش از دو ماه به نظر میسد که به عقب برمیگردد. حرکت معکوسی که از حرکات معکوس سایر سیارات بیرونی بسیار چشمگیرتر است.
متون مصری مریخ را همچون«هوروس سرخ رنگ» و«هوروس نورانی، ستاره شرقی که در مسیر آسمانیاش به عقب بازمیگردد» توصیف میکنند. به غیر از کلمه شرقی، این اسامی به آسانی قابل درک هستند. زیرا در کتیبه‌های متعددی هم مریخ و هم زحل ستاره شرقی و ستاره غربی نامیده شدهاند.
و)زحل
سرانجام آخرین «ستاره سرگردان» باستانی، زحل بود که در بابل با نام نینیب شناخته میشد. مقام ابتدایی او خدای خورشید و محافظ شهر باستانی نیپور بود که بعدها با فصل بهار و کاشتن مرتبط گشت. نزدیکترین همتای آن در یونان و روم کرونوس یا ساتورن، جوانترین غول، پدر خدایان المپیا و همچنین خدای کشاورزی بود. زحل مصری هورس، گاو نر آسمان بود که اغلب با شاخهای گاو بر سر قوش مانند آن نشان داده می‌شد.(بلک)
در متنهای پهلوی میانه زحل تنها ستارهایست که نامی مقدس ندارد. این سیاره را در ایران کیوان مینامند که مشتق از اسم علمی بابلی آن کیمانو است. سرنخی در متنهای ارمنی پیدا میشود که در آنها زحل، زروآن (zuruan) نامیده شده است و مفهومش زروان است، که شاید اسم مقدس سیاره، زروان بوده است. میدانیم که زروان را «تیشه» یا «بخت»(در پهلوی میانه) به مفهوم سرنوشت نیز میخواندهاند. مصریان هم سیارهی زحل را ستارهی نمسیس(Nemesis) نامگذاری کرده بودند.
نمسیس به معنی «انتقام آسمانی»و گونهای از بخت است. اگر معادهلهی زروان=زحل را به یونانی ترجمه کنیم خواهیم داشت: کرونوسKronos=جرونوسChronos
برخی از دانشمندان یونانی میگویند که کرونوس همان جرونوس به معنی زمان است. در سنگ نبشتهای که از ایلات(Elatia) بندر کناردریای سرخ به دست آمده است و از قرن پنجم یا چهارم ق.م به جا مانده است، پوزیدونPoseidon فرزند جرونوس خوانده شده است. این بدان معنی است که در آنجا کرونوس پدر پوزیدون را جرونوس میخواندهاند. پلوتارک نیز (در ایزیس و اوزیریس ٣٢) به صورت کاملتر آن را بیان می‌دارد.
فریکودس اهل سوروس (دیلز قطعات پیش سقراطی، فریکدوسA٩) معتقد بود جرونوس والاترین ایزدان و خالق همه است که این دیدگاه او متأثر از زروانیگری بود. بنابراین میتوان حدس زد که یکی شمردن کرونوس با جرونوس میبایستی از اعتقادات زروانیان بوده باشد.(واندروردن، ١٩٧۴/١٣٧۴. ص٢٧٢) علت این که در ایران باستان واژهی زروان از فهرست اسامی ایرانی سارات حذف شده است، دشمنی سرسخت داریوش با زروانیگری بود. حتی هرودوت نیز هنگام توصیف دین ایرانیان از ایزد زمان نام نمیبرد. که به این نکته می‌رسیم که درعصر هخامنشیان زروانیگری فرقهای پنهانی بود.(همان.ص٢٧٣)
٢-۵-١.اختران و اباختران در بندهش
در ایران یاستان و به خصوص در فصلهای نجومی بندهش در موره نحوه آفرینش آسمان و قرار دادن ستارگان و سیارات و خورشید و ماه اینطور گفته شده که او(هرمزد) ابتدا میان آسمان و زمین روشنان را آفرید ابتدا ستارگان اختری و سپس نااختران را آفرید. در ادبیات زردشتی به دو دسته ستارگان هرمزدی و اهریمنی برمی‌خوریم: ستارگان ثابت«اختران» هرمزدیاند و سیارات«اباختران» اهریمنیاند.(هفت سیاره را در ادبیات فارسی هفت اژدها میخوانند که با این دیدگاه اسطورهای مربوط است) ولی تن اباختران را نیز هرمزد آفریده است تا این موجودات اهریمنی از نظر پنهان نمانند و بتوان بر آنها و کردارشان نظارت داشت. این عقیده که سیارات را دیوی و اهریمنی میانگارد، از حرکت نامنظم آنها در فضا (البته به چشم بیننده در زمین) برمیخیزد و متکی بر تقدسی است که نظم و قاعده در اندیشه متفکران ایرانی داشته است و بدین روی است که سیارات را هرزه می‌خوانند.(بهار،١٣٧٨.ص۵٧)
اورمزد سپس ماه و بعد خورشید را در آسمان بایستانید. چون او ابتدا سپهر را آفریده بود ستارگان اختری را بر آن گمارد، که به ترتیب اینها هستند: بره، گاو، دوپیکر، خرچنگ، شیر، خوشه، ترازو، کژدم، نیمسب، بز، دلو و ماهی است. که اینها را در اخترشماری تقسیم به بیست و هفت خرده یا منزل قمر میشود که نامشان این است:
پدیسپر، پیشپرویز، پرویز، پها، بزیسر، بشن، رخوت، تریشگ، ازرگ، نخو، میان، اودم، ماشاهه، اسپور، هوسرو، سروی، ور، دل، درفشه، ورنت، گا، یوغ، موری، بنزه، کهت سر، کهت میان و کهت. که در مورد همه آنها در فصل مربوط به منازل قمر توضیح داده خواهد شد.(همان.ص۵۴)
او برای همه آفرینش آغازین جهان جایگاه ساخت که وقتی اهریمن برسد با او«اهریمن» به مقابله برخیزند و آفریدگان را از آن پتیاره نجات دهند. مانند سپاهی که در [میدان] کارزار پخش میشوند. برای هر اختری از آن دوازده اختر ششهزار هزار و چهارصد و هشتاد هزار ستاره خرد به یاری آفریده شدند. [این] آن است که اکنون اختر شمارند، جز آن بی شمار [ستارگانی] که به یاری این [ستارگانی] ایستند.
طول کمر قاچ هر یک از اخترهای دوازده گانه ٣٠ درجه است و اگر آنرا در ۶٠ دقیقه، که برابر یک درجه است، ضرب کنیم و آنرا دوباره در ۶٠ ثانیه، که برابر هر دقیقه است، ضرب کنیم و باز آنرا در ۶٠ جزو یک ثانیه ضرب کنیم، یعنی۶٠×۶٠×۶٠×٣٠، رقمی برابر با ۶۴٨٠٠٠٠ بدست میآید که آنرا تعداد مفروض ستارگان متعلق به محدوده هر اختر دانستهاند. بدین گونه، بنابر اعتقاد متقدمان نجوم، مجموع ثوابت در تمام سطح کره آسمان برابر میشد با ٧٧٧۶٠٠٠٠ ستاره که دوازده برابر تعداد ستارگان محدوده هر یک از اختران بود.‍
الف)سپاهبدان آسمان
برای آن اختران چهار سپاهبد به چهار سوی آسمان گمارده شد. سپاهبدی بر آن سپاهبدان گمارده شد. سپس بی شمار ستارۀ نامبردار برای همزوری و نیرودهندگی [به] آن اختران، به سوی سوی و جای جای گمارده شد. چنین گوید که تیشتر«تیشتریا»(شباهنگ) سپاهبد شرق، سدویس(قلب العقرب) سپاهبد نیمروز، وَنَند(نسر طائر) سپاهبد غرب، هفت اورنگ (دب اکبر)سپاهبد شمال، میخگاه(ستاره قطبی) که میخ میان آسمانش خوانند، سپاهبدان سپاهبد، پارند و مَزدَه داد و دیگر از این شمار سرداران، پاسدار نواحی اند. اخترشماران این ستارگان را اکنون ستارگان نابیابانی میخوانند و بزرگ و کوچک و میانۀ [ایشان] را بزرگی نخستین، بزرگی [دیگر و بزرگی] سدیگر خوانند.(همان.ص۵٩)
بزرگی نخستین، بزرگی دیگر و بزرگی سدیگر همان است که در فارسی(ستارگان)قدر اول، قدر دوم و قدر سوم نامیده میشود. از این میان، بیست ستاره قدر اول در همه آسمان وجود دارد که شش تای آنها درخشانتر از بقیهاند که عبارتند از شعرای یمانی(تیشتر)، سهیل(سدویس)، سماک رامح(هفت اورنگ)، نسر واقع(ونند)، الدبران(سدویس)، عیوق(پارند) و نسر طائر(مزده-داد).

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

نظر دهید »
تبیین رابطه بین کیفیت سود در شرکتهای ورشکسته در مقایسه با شرکتهای غیر ورشکسته- قسمت ۶
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ثقفی و کردستانی (۱۳۸۳) با بررسی ۵۰ شرکت در بین سالهای ۸۱ -۷۰ ، از سه تعریف برای اندازه گیری کیفیت سود شرکت ها استفاده کردند : رابطه جریان نقدی عملیاتی و سود، قابلیت پیش بینی سود، و پایداری سودهای گزارش شده. بر مبنای تعریف اول، آنها نشان دادند که واکنش بازار به افزایش سود نقدی شرکت ها بر خلاف پیش بینی مثبت است . بر مبنای تعریف دوم از کیفیت سود ، واکنش بازار به کاهش سود نقدی شرکت ها مطابق با پیش بینی مثبت و بر مبنای تعریف سوم ، بازده غیرعادی (انباشته ) سهام با افزایش(کاهش) سود نقدی و سود غیر منتظره افزایش(کاهش) می یابد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
بدری (۱۳۸۱) وجود هموارسازی و عوامل موثر بر آن را بررسی نمود. نتایج تحقیق او نشان داد که مالکیت، انداره، نوع قیمت گذاری وصنعت عوامل موثری در هموارسازی سود نیستند، اما نسبت سودآوری عامل مؤثری بر هموارسازی سود است و رابطه منفی بین سودآوری و هموارسازی وجود دارد؛ یعنی با کاهش میزان سودآوری نسبی شرکت، احتمال هموار سازی افزایش می یابد.
مشایخی و دیگران (۱۳۸۴) نقش اقلام اختیاری در مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج آنها نشان دادکه در شرکت های مورد مطالعه، مدیریت سود اعمال شده است و مدیران شرکت ها به هنگام کاهش وجه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است، به منظور جبران این موضوع، اقدام به افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده اند.
ظریف فرد ( ۱۳۸۳ ) عوامل مرتبط با ارزیابی کیفیت سود را مورد مطالعه قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل منعکس کننده میزان ریسک، ماهیت روش های حسابداری مورد استفاده، ملاحظات سیاسی و اقتصادی، ویژگی های مالی و ساختاری از عوامل مرتبط با کیفیت سود هستند. بین دیدگاه های استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری در رابطه با گزارشگری عوامل مرتبط با کیفیت سود تفاوت معنی داری وجود ندارد و استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری در مورد عوامل مرتبط با کیفیت سود نظر یکسانی دارند.
حسابداری
خلاصه :
با نگاهی گذرا به پژوهش های انجام شده در خصوص احتمال دستکاری سود در شرکتهای در مانده مالی، در می یابیم که پژوهشگران در پژوهش های انجام گرفته در این زمینه به نتایج متناقضی دست یافته اند. بنابراین از آنجاییکه هیچ پژوهش قابل توجهی در خصوص احتمال دستکاری سود توسط مدیران شرکتهای در مانده شده مالی در ایران به انجام نرسیده است، لذا به نظر رسید که بررسی ارتباط بین هموار سازی سود و درماندگی مالی، گامی مفید در جهت تکمیل ادبیات مربوط به این دو موضوع در محیط اقتصادی مربوط به بازار سرمایه ایران خواهد بود.
عکس مرتبط با اقتصاد
فصل سوم
(روش اجرای تحقیق/ مواد و روشها)
مقدمه
کاربرد روش هایی که جهت جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای رسیدن به یک هدف معین مورد استفاده قرار می گیرد را روش علمی می گویند. هدف از بکاربردن این روشها، کشف حقایق مسائل و مشکلات می باشد تا در این صورت نتایج پژوهش از قابلیت اتکا و اطمینان بالایی برخوردار باشند و تناقض و تضادی با اصول و روش علمی تحقیق نداشته باشد. از آنجایی که هر تحقیق تابع یک سری روشها و مراحل اساسی است در این تحقیق نیز سعی گردیده است تا این اصول رعایت گردد. استفاده از روش تحقیق و دقت در پیگیری مراحل تحقیق موجبات بهره برداری درست از امکانات و داده ها را فراهم و دستیابی به نتیجه مطلوب را عملی می سازد. از جمله ویژگی های یک مطالعه علمی که هدفش حقیقت یابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب است. انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف ها، ماهیت، موضوع تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد. منظور از هدف تحقیق، دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش های تحقیق می باشد.
۱-۳- روش تحقیق
این تحقیق از حیث هدف از جمله تحقیقات کاربردی است. هنگامی که با هدف رسیدن به نتایج برای حل مسائل موجود در جامعه (حال چه در زمینهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و …) اقدام به انجام تحقیق می پردازیم، آن یک تحقیق کاربردی است. با توجه به اینکه این تحقیق از حیث هدف از نوع کاربردی بوده، از جنبه روش گردآوری داده ها از نوع همبستگی است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۳- متغیر های تحقیق
در یک تحقیق برای پاسخ دادن به سوال‌های تحقیق و یا آزمون فرضیه‌ها، تشخیص متغیرها امر ضروری است. در این تحقیق سه نوع متغیر در نظر گرفته شده است.
متغیر مستقل، متغیر وابسته، متغیرهای کنترلی
۱-۲-۳- متغیر مستقل
اصولاً مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیریت در تلاش است تا تصویر مناسب تری از شرکت برای ذینفعان ارائه دهد؛ زیرا این تصویر بر منافع مدیران تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. (استربل[۸۳]، ۲۰۰۹) بنابراین همواره این نگرانی وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های عملکرد مالی شرکت ها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی هستند، با اهداف خاصی مدیریت شده باشد. اگرچه دلایل متفاوتی برای انگیزه های مدیریت سود توسط مدیران در کشورهای دیگر ارائه شده است (تأمین مالی، هزینه نمایندگی، جذب سهامدارجدید، فرایندهای سیاسی و … (بوکیت و اسکندر[۸۴]، ۲۰۰۹). اما طرح پاداش مبتنی بر سود از جمله دلایل دستکاری سود در شرکتهای ایرانی است. به طورکلی سود دوره جاری را می توان به دو روش مدیریت کرد. در روش اول می توان سود را از طریق اقلام تعهدی اختیاری در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری مدیریت کرد. در روش دوم، مدیران از طریق دستکاری فعالیت های واقعی اقدام به مدیریت سود می کنند. به ویژه آنها می توانند زمان و میزان فعالیتهای واقعی مثل تولید، فروش، سرمایه گذاری و فعالیت های تأمین مالی را تغییر دهند تا به هدف سود موردنظر دست یابند. برای مثال، سود گزارش شده می تواند به طور موقت از طریق تولید اضافی، حذف هزینه های اختیاری و یا به تأخیر انداختن آنها و نیز کاهش قیمتها در پایان سال برای انتقال فروش سال مالی آتی به سال جاری افزایش یابد. این دستکاری فعالیت های واقعی اشاره به مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی دارد. (کیم و سوهان[۸۵]، ۲۰۰۸). در دستکاری فروش، شرکت ها می توانند با ارائه تخفیف قیمت یا در نظرگرفتن دوره اعتبار طولانی تر برای فروش محصولات خود، شاهد افزایش موقت فروش و به دنبال آن افزایش سود شرکت باشند. در واقع مدیران با این روش، فروش و در نتیجه سود سال بعد را به دوره جاری منتقل می کنند. ازسوی دیگر، با افزایش سطح تولید، هزینه سربار تولید به تعداد محصول بیشتری سرشکن شده، هزینه ثابت هر واحد کالا کاهش می یابد. اگر کاهش هزینه ثابت هر واحد تولیدشده با افزایش هزینه نهایی در تولید آن تهاتر نشود، هزینه کل هر واحد محصول کم می شود. در نتیجه، بهای تمام شده کالای فروش رفته پایین تر و حاشیه سود عملیاتی شرکت بهتر نشان داده می شود. در روش سوم که دستکاری هزینه های اختیاری است، مدیران هزینه های گزارش شده را با کاهش مخارج اختیاری، کاهش داده، به این ترتیب سود را افزایش می دهند. به ویژه این کار زمانی رخ می دهد که چنین مخارجی موجب کسب درآمد و سود فوری نشود. (ژانگ[۸۶]، ۲۰۰۸). در این تحقیق برای محاسبه ی کیفیت سود از سه مدل به ترتیب زیر استفاده می گردد:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

مدل اول با بهره گرفتن از اقلام تعهدی

اقلام تعهدی اختیاری (DAC) استفاده مدیریت از اقلام تعهدی (کمتر یا بیشتر از حد معمول) در گزارشگری سود را اندازه گیری می کند؛ یعنی، سودی مدیریت شده است که اقلام تعهدی اختیاری بیشتری
دارد
مدل ۱-۱:
TACi ,t­­ /Ai ,t -1=α۰(۱/Ai,t-1)+α۱[ ΔREV i,t- ΔARi,t /Ai,t-1]
+ α۲(PPEi,t/ Ai,t-1+ α۳ROA+ €i,t
TAC کل تعهدی ها،
A، کل داراییهای شرکت در ابتدای سال
ΔREN، تغیر در درآمد فروش
ΔAR، تغییر در حسابهای دریافتنی
PPE، داراییهای ثابت مشهود
ROA بازده دارایی ها
در این مدل فرض می شود در هر صنعت میزان مشخصی اقلام تعهدی وجود دارد که این مقدار طبیعی محسوب می شود. همچنین، میانگین تعهدی های اختیاری در هر سال- صنعت صفر است. بنابراین، مقایسه میزان واقعی اقلام تعهدی یک شرکت خاص با میزان برآوردی حاصل از رگرسیون فوق، بیانگر تعهدی های اختیاری آن شرکت است.
مدل ۲-۱

مدل رگرسیونی در سطح سال- صنعت برآورد می شود. مقادیر باقیمانده ( i,t) نشان دهنده میزان اقلام تعهدی غیر عادی است که به صورت زیر اندازه گیری می شود:
مدل ۳-۱
که شامل:
DAC اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی واقعی، TAC اقلام تعهدی برآوردی با بهره گرفتن از مدل فوق می باشد.
تاثیر نهایی مدیریت سود بر کیفیت سود با بهره گرفتن از مدل زیر آزمون خواهد شد:
مدل ۴-۱

 

مدل دوم با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره

برای اندازه گیری کیفیت سود براساس مدل پایداری سود از رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد شد که طبق ان مورد انتظار است که ضریب سود سال جاری برای شرکتهایی که دارای روابط قوی تری بین سرمایه گذاری و سود خالص هستند بزرگتر باشد سود این شرکتها پایدارتر است طبق مدل ۵-۱ داریم:
(Eit+1/TAt−۱) = α۰ + α۱(Eit/TAt−۱) + α۲EQit + α۳ R + α۴ ACCRUALS+ α۵ DIV +α۶ EQit (Eit/TAt−۱) +α۷ R (Eit/TAt−۱) + α۸ACCRUALS (Eit/TAt−۱) + α۹DIV(Eit/TAt−۱) + εit
ACCRUALS عبارت است از مقدار اقلام تعهدی که از تفاوت بین سود حسابداری و جزء نقدی ان حاصل می شود.
R بازده سهام
DIV سود سهام پرداختی که عدد(۱) میگیرد، اگر پرداخت شده باشد وعدد(۰) اگر پرداخت نشده باشد

 

 

مدل سوم با بهره گرفتن از مدل اهلسون

مدل دیگری که برای پایداری سود در این تحقیق استفاده می شود، مدل اهلسون می باشد.
مدل ۶-۱
Z=β۰+β۱A+β۲B+β۳C+β۴D+β۵E+β۶F+β۷G+β۸H+β۹I
A : لگاریتم (کل داراییها به شاخص تولید ناخالص ملی(GNP) بر مبنای ده؛
B نسبت کل بدهیها به کل داراییها؛
C: نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها؛
D: نسبت بدهی جاری به دارایی جاری؛
E: عدد یک اگر بدهی کل بیشتر از دارایی کل شودوگرنه عدد صفر؛
F: نسبت سود خالص به کل داراییها؛
G: نسبت وجوه نقد حاصل از عملیات به کل بدهیها؛
H: عدد یک اگر سود خالص برای دوسال گذشته منفی باشدوگرنه عدد صفر؛
I: نسبت میزان تغییر در سود خالص به مجموع قدر مطلق سود هردو سال
۲-۲-۳- متغیر وابسته
درماندگی مالی و ورشکستگی شرکت ها به هدر رفتن منابع و عدم بهره گیری از فرصت های سرمایه گذاری منجر می شود. پیش بینی درماندگی مالی با طراحی شاخصها و الگوهای مناسب می تواند شرکت ها را نسبت به وقوع درماندگی مالی و ورشکستگی آگاه سازد تا باتوجه به این هشدارها سیاست مناسبی را اتخاذ نمایند. گردون[۸۷] ( ۱۹۷۱ ) در یکی از نخستین مطالعات علمی بر تئوری درماندگی مالی آن را به عنوان کاهش قدرت سودآوری شرکت معرفی می کند که احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی را افزایش می دهد. ویتاکر[۸۸] ( ۱۹۹۹ ) درماندگی مالی را وضعیتی در نظر می گیرد که در آن جریان های نقدی شرکت از مجموع هزینه های بهره مربوط به بدهی بلندمدت کمتر است. از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی مالی را می توان به زیان ده بودن شرکت تعبیر نمود که در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع، در این حالت نرخ بازدهی شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه می باشد. حالت دیگری از درماندگی مالی زمانی رخ می دهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتری از بندهای مربوط به قرارداد بدهی مانند نگاه داشتن نسبت جاری یا نسبت ارزش ویژه به کل دارایی ها طبق قرارداد نمی شود که به این حالت نکول تکنیکی گفته می شود. حالات دیگری از درماندگی مالی عبارتند از زمانی که جریانات نقدی شرکت برای بازپرداخت اصل و فرع بدهی کافی نباشد و نیز زمانی که ارزش ویژه شرکت عددی منفی شود (وستون و همکاران[۸۹] ، ۱۹۹۲).
به شرکتهایی که از نظر بورس اوراق بهادار تهران مشمول ماده۱۴۱قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷هستند یعنی شرکتهایی که به علت حجم زیانهای انباشته ورشکسته تلقی می گردند ولی این وضعیت انان به اعلام انحلال و فروش داراییها وتقسیم وجوه نقد منجر نشده است.
طبق ماده۱۴۱قانون تجارت اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه ازبین برود هیات مدیره مکلف است بلا فاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را را دعوت نماید تا در موضوع انحلال یا بقای شرکت مورد شور واقع شود ما در این تحقیق برای شناسایی شرکتها به ورشکسته و غیر ورشکسته از مدل تعدیل شده آلتمن استفاده می کنیم که مبتنی بر ارقام دفاتر و صورتهای مالی است :
مدل آلتمن : مدل مورد استفاده،مدل (Z’-SCORE) آلتمن است.این مدل که از پنج نسبت مالی‌: سرمایه در گردش به کل دارایی (X1) ،سود انباشته به کل دارایی (X2) ،درآمد قبل از بهره و مالیات به کل دارایی (X3) ،ارزش دفتری حقوق‌ صاحبان سهام به ارزش دفتری بدهی (X4) ،فروش به کل دارایی (X5) تشکیل شده به‌ صورت زیر است:
(Z= 0/717 X1+0/847 X 2+3/107 X 3+0/420 X 4 +0/998 X 5′

 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 248
  • 249
  • 250
  • ...
  • 251
  • ...
  • 252
  • 253
  • 254
  • ...
  • 255
  • ...
  • 256
  • 257
  • 258
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۲
  • مطالعه ارتباط اخلاق حرفه ای در میزان رضایت شغلی مدیران نواحی چهارگانه شهرداری ...
  • بررسی اثربخشی راهبردهای مقابله ای برفشار روانی در مراقبین بیماران ...
  • تقیّه و جایگاه آن در فقه سیاسی- قسمت ۱۳
  • منابع پایان نامه با موضوع بررسی تاثیر تحولات اقتصادی اجتماعی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ...
  • " دانلود پایان نامه های آماده – ۲-۱۰ برخورداری از حمایت درزمان بارداری – 2 "
  • شبهه ابن‌کمّونه؛ پیشینه و تحلیل پاسخ‌ها- قسمت ۷
  • " فایل های دانشگاهی- قسمت 11 – 5 "
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره بررسی رابطه ی میان قابلیت های کارآفرینی معلمان با عملکرد آموزشی آنان در ...
  • مطالعه‌ی اداره آموزش وپرورش شهرستان اسلامشهر براساس ابعاد سازمان یادگیرنده- قسمت ۹
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد- قسمت ۵
  • بررسی مبانی فقهی روابط مسلمانان با غیر مسلمانان از منظر قرآن کریم و سیره نبوی(ص)- قسمت ۹
  • مطالعه تطبیقی استراتژیهای توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات درسه کشورچین،کره شمالی وجمهوری اسلامی ایران- قسمت ۵
  • نسبت سنت با مدرنیته- قسمت ۶
  • زمینه و پیامدهای فعالیت حزب التحریر در اسیای مرکزی- قسمت ۵
  • جایگاه حقوق متهم در قانون آیین دادرسی کیفری جدید۹۳- قسمت ۴
  • بررسی عناصر قصه در مثنوی «جمشید و خورشید»
  • عوامل تاثیر گذار بر تقلب در بین دانشجویان حسابداری- قسمت ۵
  • تاثیر سیستم برنامه ریزی منابع سازمان(ERP) بر عملکرد زنجیره تامین در سازمانهای تامین کننده قطعات خودرو- قسمت ۷
  • روابط علی – ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، روان نژندگرایی و برونگرایی با نشانه های افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس فکری – عملی و پانیک در جمعیت غیربالینی- قسمت ۳
  • سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۸
  • مطالعه تطبیقی شهادت شهود در حقوق کیفری ایران و فقه امامیه- قسمت ۵
  • بررسی رابطه مهارت های انسانی و عملکرد مدیران مدارس متوسطه ناحیه ۳ شهر قم- قسمت ۹
  • بررسی رابطه بین رهبری تحولی و تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مدیران مدارس ناحیه۱ شهر کرمانشاه- قسمت ۵
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع کنترل فرکانس سیستم قدرت در حضور منابع انرژی تجدید پذیر به ...
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع طراحی و ساخت یک واحد رآکتور بی هوازی ترکیبی در شهرستان ...
  • بررسی گرایش نسبت به مصرف تنباکو و عوامل موثر برآن- قسمت ۷
  • تبیین نقش تعادل طبایع اربعه در تعالی اخلاق با نظر به روایات معصومین علیه السلام و حکمای اسلامی- قسمت ۵
  • سنتز دیآلکیل تری تیوکربنات‌های متقارن درزمان کوتاه بااستفاده ازDBUوسنتز دی آریل- قسمت ۷
  • دانلود پایان نامه درباره مقایسه استراتژی های تحلیل تکنیکال با روش خرید و نگهداری ...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان