ثقفی و کردستانی (۱۳۸۳) با بررسی ۵۰ شرکت در بین سالهای ۸۱ -۷۰ ، از سه تعریف برای اندازه گیری کیفیت سود شرکت ها استفاده کردند : رابطه جریان نقدی عملیاتی و سود، قابلیت پیش بینی سود، و پایداری سودهای گزارش شده. بر مبنای تعریف اول، آنها نشان دادند که واکنش بازار به افزایش سود نقدی شرکت ها بر خلاف پیش بینی مثبت است . بر مبنای تعریف دوم از کیفیت سود ، واکنش بازار به کاهش سود نقدی شرکت ها مطابق با پیش بینی مثبت و بر مبنای تعریف سوم ، بازده غیرعادی (انباشته ) سهام با افزایش(کاهش) سود نقدی و سود غیر منتظره افزایش(کاهش) می یابد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
بدری (۱۳۸۱) وجود هموارسازی و عوامل موثر بر آن را بررسی نمود. نتایج تحقیق او نشان داد که مالکیت، انداره، نوع قیمت گذاری وصنعت عوامل موثری در هموارسازی سود نیستند، اما نسبت سودآوری عامل مؤثری بر هموارسازی سود است و رابطه منفی بین سودآوری و هموارسازی وجود دارد؛ یعنی با کاهش میزان سودآوری نسبی شرکت، احتمال هموار سازی افزایش می یابد.
مشایخی و دیگران (۱۳۸۴) نقش اقلام اختیاری در مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را بررسی کردند. نتایج آنها نشان دادکه در شرکت های مورد مطالعه، مدیریت سود اعمال شده است و مدیران شرکت ها به هنگام کاهش وجه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است، به منظور جبران این موضوع، اقدام به افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده اند.
ظریف فرد ( ۱۳۸۳ ) عوامل مرتبط با ارزیابی کیفیت سود را مورد مطالعه قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد عوامل منعکس کننده میزان ریسک، ماهیت روش های حسابداری مورد استفاده، ملاحظات سیاسی و اقتصادی، ویژگی های مالی و ساختاری از عوامل مرتبط با کیفیت سود هستند. بین دیدگاه های استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری در رابطه با گزارشگری عوامل مرتبط با کیفیت سود تفاوت معنی داری وجود ندارد و استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری در مورد عوامل مرتبط با کیفیت سود نظر یکسانی دارند.
حسابداری
خلاصه :
با نگاهی گذرا به پژوهش های انجام شده در خصوص احتمال دستکاری سود در شرکتهای در مانده مالی، در می یابیم که پژوهشگران در پژوهش های انجام گرفته در این زمینه به نتایج متناقضی دست یافته اند. بنابراین از آنجاییکه هیچ پژوهش قابل توجهی در خصوص احتمال دستکاری سود توسط مدیران شرکتهای در مانده شده مالی در ایران به انجام نرسیده است، لذا به نظر رسید که بررسی ارتباط بین هموار سازی سود و درماندگی مالی، گامی مفید در جهت تکمیل ادبیات مربوط به این دو موضوع در محیط اقتصادی مربوط به بازار سرمایه ایران خواهد بود.
عکس مرتبط با اقتصاد
فصل سوم
(روش اجرای تحقیق/ مواد و روشها)
مقدمه
کاربرد روش هایی که جهت جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات برای رسیدن به یک هدف معین مورد استفاده قرار می گیرد را روش علمی می گویند. هدف از بکاربردن این روشها، کشف حقایق مسائل و مشکلات می باشد تا در این صورت نتایج پژوهش از قابلیت اتکا و اطمینان بالایی برخوردار باشند و تناقض و تضادی با اصول و روش علمی تحقیق نداشته باشد. از آنجایی که هر تحقیق تابع یک سری روشها و مراحل اساسی است در این تحقیق نیز سعی گردیده است تا این اصول رعایت گردد. استفاده از روش تحقیق و دقت در پیگیری مراحل تحقیق موجبات بهره برداری درست از امکانات و داده ها را فراهم و دستیابی به نتیجه مطلوب را عملی می سازد. از جمله ویژگی های یک مطالعه علمی که هدفش حقیقت یابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب است. انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف ها، ماهیت، موضوع تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد. منظور از هدف تحقیق، دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش های تحقیق می باشد.
۱-۳- روش تحقیق
این تحقیق از حیث هدف از جمله تحقیقات کاربردی است. هنگامی که با هدف رسیدن به نتایج برای حل مسائل موجود در جامعه (حال چه در زمینهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و …) اقدام به انجام تحقیق می پردازیم، آن یک تحقیق کاربردی است. با توجه به اینکه این تحقیق از حیث هدف از نوع کاربردی بوده، از جنبه روش گردآوری داده ها از نوع همبستگی است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۳- متغیر های تحقیق
در یک تحقیق برای پاسخ دادن به سوالهای تحقیق و یا آزمون فرضیهها، تشخیص متغیرها امر ضروری است. در این تحقیق سه نوع متغیر در نظر گرفته شده است.
متغیر مستقل، متغیر وابسته، متغیرهای کنترلی
۱-۲-۳- متغیر مستقل
اصولاً مدیریت سود زمانی اتفاق می افتد که مدیریت در تلاش است تا تصویر مناسب تری از شرکت برای ذینفعان ارائه دهد؛ زیرا این تصویر بر منافع مدیران تأثیر مستقیم و یا غیرمستقیم دارد. (استربل[۸۳]، ۲۰۰۹) بنابراین همواره این نگرانی وجود دارد که سود به عنوان یکی از مهمترین شاخص های عملکرد مالی شرکت ها، توسط مدیران که در تضاد منافع بالقوه با سهامداران عادی هستند، با اهداف خاصی مدیریت شده باشد. اگرچه دلایل متفاوتی برای انگیزه های مدیریت سود توسط مدیران در کشورهای دیگر ارائه شده است (تأمین مالی، هزینه نمایندگی، جذب سهامدارجدید، فرایندهای سیاسی و … (بوکیت و اسکندر[۸۴]، ۲۰۰۹). اما طرح پاداش مبتنی بر سود از جمله دلایل دستکاری سود در شرکتهای ایرانی است. به طورکلی سود دوره جاری را می توان به دو روش مدیریت کرد. در روش اول می توان سود را از طریق اقلام تعهدی اختیاری در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری مدیریت کرد. در روش دوم، مدیران از طریق دستکاری فعالیت های واقعی اقدام به مدیریت سود می کنند. به ویژه آنها می توانند زمان و میزان فعالیتهای واقعی مثل تولید، فروش، سرمایه گذاری و فعالیت های تأمین مالی را تغییر دهند تا به هدف سود موردنظر دست یابند. برای مثال، سود گزارش شده می تواند به طور موقت از طریق تولید اضافی، حذف هزینه های اختیاری و یا به تأخیر انداختن آنها و نیز کاهش قیمتها در پایان سال برای انتقال فروش سال مالی آتی به سال جاری افزایش یابد. این دستکاری فعالیت های واقعی اشاره به مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی دارد. (کیم و سوهان[۸۵]، ۲۰۰۸). در دستکاری فروش، شرکت ها می توانند با ارائه تخفیف قیمت یا در نظرگرفتن دوره اعتبار طولانی تر برای فروش محصولات خود، شاهد افزایش موقت فروش و به دنبال آن افزایش سود شرکت باشند. در واقع مدیران با این روش، فروش و در نتیجه سود سال بعد را به دوره جاری منتقل می کنند. ازسوی دیگر، با افزایش سطح تولید، هزینه سربار تولید به تعداد محصول بیشتری سرشکن شده، هزینه ثابت هر واحد کالا کاهش می یابد. اگر کاهش هزینه ثابت هر واحد تولیدشده با افزایش هزینه نهایی در تولید آن تهاتر نشود، هزینه کل هر واحد محصول کم می شود. در نتیجه، بهای تمام شده کالای فروش رفته پایین تر و حاشیه سود عملیاتی شرکت بهتر نشان داده می شود. در روش سوم که دستکاری هزینه های اختیاری است، مدیران هزینه های گزارش شده را با کاهش مخارج اختیاری، کاهش داده، به این ترتیب سود را افزایش می دهند. به ویژه این کار زمانی رخ می دهد که چنین مخارجی موجب کسب درآمد و سود فوری نشود. (ژانگ[۸۶]، ۲۰۰۸). در این تحقیق برای محاسبه ی کیفیت سود از سه مدل به ترتیب زیر استفاده می گردد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
مدل اول با بهره گرفتن از اقلام تعهدی
اقلام تعهدی اختیاری (DAC) استفاده مدیریت از اقلام تعهدی (کمتر یا بیشتر از حد معمول) در گزارشگری سود را اندازه گیری می کند؛ یعنی، سودی مدیریت شده است که اقلام تعهدی اختیاری بیشتری
دارد
مدل ۱-۱:
TACi ,t /Ai ,t -1=α۰(۱/Ai,t-1)+α۱[ ΔREV i,t- ΔARi,t /Ai,t-1]
+ α۲(PPEi,t/ Ai,t-1+ α۳ROA+ €i,t
TAC کل تعهدی ها،
A، کل داراییهای شرکت در ابتدای سال
ΔREN، تغیر در درآمد فروش
ΔAR، تغییر در حسابهای دریافتنی
PPE، داراییهای ثابت مشهود
ROA بازده دارایی ها
در این مدل فرض می شود در هر صنعت میزان مشخصی اقلام تعهدی وجود دارد که این مقدار طبیعی محسوب می شود. همچنین، میانگین تعهدی های اختیاری در هر سال- صنعت صفر است. بنابراین، مقایسه میزان واقعی اقلام تعهدی یک شرکت خاص با میزان برآوردی حاصل از رگرسیون فوق، بیانگر تعهدی های اختیاری آن شرکت است.
مدل ۲-۱
مدل رگرسیونی در سطح سال- صنعت برآورد می شود. مقادیر باقیمانده ( i,t) نشان دهنده میزان اقلام تعهدی غیر عادی است که به صورت زیر اندازه گیری می شود:
مدل ۳-۱
که شامل:
DAC اقلام تعهدی اختیاری، اقلام تعهدی واقعی، TAC اقلام تعهدی برآوردی با بهره گرفتن از مدل فوق می باشد.
تاثیر نهایی مدیریت سود بر کیفیت سود با بهره گرفتن از مدل زیر آزمون خواهد شد:
مدل ۴-۱
مدل دوم با بهره گرفتن از رگرسیون چند متغیره
برای اندازه گیری کیفیت سود براساس مدل پایداری سود از رگرسیون چند متغیره استفاده خواهد شد که طبق ان مورد انتظار است که ضریب سود سال جاری برای شرکتهایی که دارای روابط قوی تری بین سرمایه گذاری و سود خالص هستند بزرگتر باشد سود این شرکتها پایدارتر است طبق مدل ۵-۱ داریم:
(Eit+1/TAt−۱) = α۰ + α۱(Eit/TAt−۱) + α۲EQit + α۳ R + α۴ ACCRUALS+ α۵ DIV +α۶ EQit (Eit/TAt−۱) +α۷ R (Eit/TAt−۱) + α۸ACCRUALS (Eit/TAt−۱) + α۹DIV(Eit/TAt−۱) + εit
ACCRUALS عبارت است از مقدار اقلام تعهدی که از تفاوت بین سود حسابداری و جزء نقدی ان حاصل می شود.
R بازده سهام
DIV سود سهام پرداختی که عدد(۱) میگیرد، اگر پرداخت شده باشد وعدد(۰) اگر پرداخت نشده باشد
مدل سوم با بهره گرفتن از مدل اهلسون
مدل دیگری که برای پایداری سود در این تحقیق استفاده می شود، مدل اهلسون می باشد.
مدل ۶-۱
Z=β۰+β۱A+β۲B+β۳C+β۴D+β۵E+β۶F+β۷G+β۸H+β۹I
A : لگاریتم (کل داراییها به شاخص تولید ناخالص ملی(GNP) بر مبنای ده؛
B نسبت کل بدهیها به کل داراییها؛
C: نسبت سرمایه در گردش به کل داراییها؛
D: نسبت بدهی جاری به دارایی جاری؛
E: عدد یک اگر بدهی کل بیشتر از دارایی کل شودوگرنه عدد صفر؛
F: نسبت سود خالص به کل داراییها؛
G: نسبت وجوه نقد حاصل از عملیات به کل بدهیها؛
H: عدد یک اگر سود خالص برای دوسال گذشته منفی باشدوگرنه عدد صفر؛
I: نسبت میزان تغییر در سود خالص به مجموع قدر مطلق سود هردو سال
۲-۲-۳- متغیر وابسته
درماندگی مالی و ورشکستگی شرکت ها به هدر رفتن منابع و عدم بهره گیری از فرصت های سرمایه گذاری منجر می شود. پیش بینی درماندگی مالی با طراحی شاخصها و الگوهای مناسب می تواند شرکت ها را نسبت به وقوع درماندگی مالی و ورشکستگی آگاه سازد تا باتوجه به این هشدارها سیاست مناسبی را اتخاذ نمایند. گردون[۸۷] ( ۱۹۷۱ ) در یکی از نخستین مطالعات علمی بر تئوری درماندگی مالی آن را به عنوان کاهش قدرت سودآوری شرکت معرفی می کند که احتمال عدم توانایی بازپرداخت بهره و اصل بدهی را افزایش می دهد. ویتاکر[۸۸] ( ۱۹۹۹ ) درماندگی مالی را وضعیتی در نظر می گیرد که در آن جریان های نقدی شرکت از مجموع هزینه های بهره مربوط به بدهی بلندمدت کمتر است. از نقطه نظر اقتصادی، درماندگی مالی را می توان به زیان ده بودن شرکت تعبیر نمود که در این حالت شرکت دچار عدم موفقیت شده است. در واقع، در این حالت نرخ بازدهی شرکت کمتر از نرخ هزینه سرمایه می باشد. حالت دیگری از درماندگی مالی زمانی رخ می دهد که شرکت موفق به رعایت کردن یک یا تعداد بیشتری از بندهای مربوط به قرارداد بدهی مانند نگاه داشتن نسبت جاری یا نسبت ارزش ویژه به کل دارایی ها طبق قرارداد نمی شود که به این حالت نکول تکنیکی گفته می شود. حالات دیگری از درماندگی مالی عبارتند از زمانی که جریانات نقدی شرکت برای بازپرداخت اصل و فرع بدهی کافی نباشد و نیز زمانی که ارزش ویژه شرکت عددی منفی شود (وستون و همکاران[۸۹] ، ۱۹۹۲).
به شرکتهایی که از نظر بورس اوراق بهادار تهران مشمول ماده۱۴۱قانون تجارت مصوب ۱۳۴۷هستند یعنی شرکتهایی که به علت حجم زیانهای انباشته ورشکسته تلقی می گردند ولی این وضعیت انان به اعلام انحلال و فروش داراییها وتقسیم وجوه نقد منجر نشده است.
طبق ماده۱۴۱قانون تجارت اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه ازبین برود هیات مدیره مکلف است بلا فاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را را دعوت نماید تا در موضوع انحلال یا بقای شرکت مورد شور واقع شود ما در این تحقیق برای شناسایی شرکتها به ورشکسته و غیر ورشکسته از مدل تعدیل شده آلتمن استفاده می کنیم که مبتنی بر ارقام دفاتر و صورتهای مالی است :
مدل آلتمن : مدل مورد استفاده،مدل (Z’-SCORE) آلتمن است.این مدل که از پنج نسبت مالی: سرمایه در گردش به کل دارایی (X1) ،سود انباشته به کل دارایی (X2) ،درآمد قبل از بهره و مالیات به کل دارایی (X3) ،ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ارزش دفتری بدهی (X4) ،فروش به کل دارایی (X5) تشکیل شده به صورت زیر است:
(Z= 0/717 X1+0/847 X 2+3/107 X 3+0/420 X 4 +0/998 X 5′