مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
ارجاعات قران به عهدین- قسمت ۷
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲٫ باتوجه به اطلاق کاربردهای قرآنی و مصادیقی که قرآن ذکر می‌کند، تحریف در قرآن کریم در گونه‌های لفظی و معنایی به کار رفته است و دلیلی مقتضی بر انحصار کاربرد قرآنی واژه تحریف در تحریف لفظی وجود ندارد و دیدگاه اکثر مفسران برجسته از صدر تاکنون نیز همین بوده ‌است.
۳٫ آیات تحریف، ناظر به عهدینِ موجود به ویژه تورات کنونی است و تحریف آن اعم از تحریف لفظی و معنوی بوده است.
۴٫اهل کتاب به انواعی از تحریف در کتاب آسمانی خود، دست می‌زدند: تحریف معنوی و تفسیر ناروا، تحریف لفظی به افزایش یا کاهش و یا به صورت تغییر و تبدیل و نیز تحریف در نحوه گویش (لی اللسان) که می‌توان آن را تحریف شفاهی نام نهاد.
۵٫حذف آیات بیانگر معاد، افزودن مطالب خرافی و نادرست که منافی تعالیم و روح ادیان آسمانی است، تغییر حدود الهی، تغییر یا پنهان کردن اوصاف پیامبر اسلام و بشارت نبوت آن حضرت و ویژگی‌های یاران ایشان از جمله تحریفات مهم اهل کتاب به ویژه دانشمندان یهود بوده است.
۶٫ اما در کل، تحریف، تحریف فی الجمله است، نه تحریف بالجمله، فلذا آموزه‌های وحدانی هم در عهدین یافت می‌شود.

 

فصل چهارم

 

ارجاعات قرآن

 

به کتاب مقدس

در فصول پیشین ابتدا به کلیات پرداخته و در فصل دوم ارتباط قرآن و کتاب مقدس مورد بررسی اجمالی قرار گرفت و در نهایت نیز به نظر قرآن در رابطه با کتاب مقدس پرداختیم. در این فصل در یک نظرگاه اجمالی درصدد ارائه مطالب اصلی و بدنه این تحقیق هستیم. در این فصل نخست به شیوه ­های ارجاع قرآن به بیرون اشاره نموده و سپس ارجاعات قرآن به کتاب مقدس را با نگاهی از بالا دسته‌بندی خواهیم کرد. در بررسی شیوه ارجاع قرآن به بیرون از خود به مطالبی از این دست می­پردازیم که قرآن گاهی به کتب مقدس و گاهی به اشخاصی از سنن غیر اسلامی اشاره دارد. از سوی دیگر این ارجاعات گاهی به ادیان شرقی و گاه به ادیان غربی دلالت دارد، گاهی توحیدی و گاه غیر توحیدی، گاهی ارجاعاتی است که نشانی برای آنها درون یا بیرون متن یافت شده و گاهی بدون نشان یافت شده هستند. در مواردی نیز قرآن اشاره به کتاب مقدس ندارد اما ماجرایی که نقل میکند در کتاب مقدس روایت شده است. پس از بررسی اجمالی شیوه ارجاعات بیرونی قرآن، به دسته بندی گونه­ های ارجاع قرآن به کتاب مقدس می­پردازیم که به اجمال از این قرارند:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

 

در یک معنا منظور قرآن از ارجاع به کتاب مقدس بازخوانی آن است و مانند آیه ششم سوره صف هدفش تایید آسمانی بودن احکام و شرایع الهی است.

در معنای دیگر قرآن دست به تاویل زده و آیات را در مورد پیامبر و یا امام علی ع و ولایت ایشان معنا می­ کند.

در یک رهیافت عمده هدف قرآن احتجاج و انکار بر یهود است که احکام را تغییر داده­اند.

در یک معنا برای ارجاع به بشارات و صفات پیامبر آخر الزمان است.

در عهد جدید به شک در رابطه با قتل عیسی ارجاع دارد که در اناجیل نیز نشانه­ های از آن موجود است.

تایید تورات توسط انجیل که در انجیل نیز ثبت شده است.

رد باورهای نصاری مانند تثلیث و الوهیت عیسی مانند ۷۲ و ۷۳ و ۷۵ مائده.

رد بر یهود مانند توبه ۳۱ که پیروی از احبار و رهبان را مذمت می­ کند که قابل مقایسه با مذمت اشعیا و عیسی است.

سنت تشکیک در صدق گفتار فرستادگان خدا مانند مائده ۱۱۲٫

آخرت شناسی و حاکمیت مومنان بر زمین در اخر امر مانند ۱۲۸ اعراف و انبیا ۱۰۵٫

غیب­دانی و غیب گویی پیامبران چنانکه عیسی در قرآن و اناجیل از غیب آگاه بود.

عهد بنی اسرائیل با خدا.

تابوت عهد.

البته این فهرست گشوده را بیش از این نیز می­توان تکمیل نمود اما از آنجا که هدف از این نوشتار تحقیق و بررسی پیرامون ارجاعات قرآن به عهدین است، به مقداری که هدف و رویکرد قرآن در ارجاعات به عهدین روشن شود بسنده می­کنیم و موارد جزئی­تر را به تحقیق و پژوهشهای بعدی موکول مینمائیم.

 

مقدمه

پیش از بررسی شیوه­شناسی و گونه شناسی ارجاعات قرآن به عهدین چند مساله را باید به عنوان مقدمه یادآور شد:
۱٫ یک سوال در این رابطه وجود دارد که آنچه در قرآن راجع به یهودیت و مسیحیت ذکر شده، در کدام یک از منابع ایشان آمده است؟ آیا می­توان نشانی از این مطالب قرآنی را در منابع تاریخی دیگر پیدا کرد؟ در اینجا ذکر یک نکته ضرورت دارد و آن اینکه در هر دینی پیروان آن دین متن مقدس خویش را نوعا وحی و الهام الهی می­دانند. در مورد قرآن و مسلمانان نیز هیمنگونه است و قرآن مطالب را فراتر از زمان و مکان از خود خداوند نقل می­ کند. مطالبی که از نظر پیروان قرآن آنها را از نفس واقعه در سالها قبل حکایت میکند و همین نشانه وحیانی بودن آن است. در نتیجه سوال از منبع مطالب موجود در قرآن یا هر متن مقدس دیگری یک سوال خودمتناقض است و به این معناست که متن مقدس مورد نظر زمینی است و نه آسمانی.
تنها در دو صورت می­توان از منابع مطالب یک متن مقدس سخن راند؛ نخست در صورتی که خود متن مقدس صراحتا از این یاد کند که از کتابی دیگر مطالبی را نقل کرده است مانند آیاتی که راجع به بشارت به پیامبر خاتم ص است و به تورات و انجیل ارجاع دارند.[۱۷۴] دوم زمانی که خود متن به شکلی باشد که نشان دهد از منابعی استفاده کرده است. چنانکه دانشمندان راجع به تورات و اینکه از چهار منبع در آن استفاده شده است این مباحث را طرح نموده[۱۷۵] و برخی دیگر نیز راجع به اناجیل مطالب مشابهی را نقل کرده ­اند.[۱۷۶] بنابراین روشن شد که نباید برای هرآنچه که در متنی مقدس ذکر شده بدنبال سند و منبعی خارج از آن متن مقدس بود.
۲٫ گاهی در نقل وقایع نام­هایی نیز ذکر می­شوند، در اینجا سوالی که پیش می ­آید این است که این نام خاص مربوط به کیست و ایا اساسا در تاریخ این ادیان چنین فردی وجود دارد یا خیر؟ در مواردی نیز قرآن نامی شبیه نام افرادی که در عهدین وجود دارد را ذکر میکند، در این موارد نیز سوال پیش می ­آید که آیا نسبتی که قرآن به این فرد داده است درست است یا خیر و در کتاب مقدس چنین نشانی از او وجود دارد یا نه؟ برای مثال اگر عزراء را با عزیر قرآن یکی بدانیم در این صورت ممکن است یهودیان بگویند ما هرگز عزرا را پسر خدا نخوانده­ایم.[۱۷۷]
بنابر این سخن این است که وقتی اسامی و اعلام وقتی به زبانهای دیگر منتقل می­شوند گاهی چنان متفاوت می­شوند که تطبیق آنها بر یکدیگر مشکل است مثلا شعیب قرآن در کتاب مقدس یترون است[۱۷۸] و یوحنا و یحیی و جان و ژان یکی هستند یا شائول، سولس، پائل، پل، پولس نیز یک نام هستند و همگی نامهای یک نفر هستند و به همین قیاس یوشع، یشوع، بسوع، یهوشوع، عیسی و جیزز نیز همگی نامهای یک نفر هستند.
در نتیجه پی گرفتن یک نام خاص در هر دو کتاب کار صحیحی نیست و نباید مبنای تحقیق قرار گیرد. اما صحیح این است که مبنا چیزی مثل عدالت خدا باشد که اگر ملاک قرار گیرد میتوان حقیقت را دریافت. مثلا در ماجرای کوه سینا و رهبری هارون در تورات همان شخصی که رهبری امت بدو سپرده شده در گوساله پرستی نیز رهبر ایشان بوده و مقصر اصلی است اما در روایت قرآن او از این خطا مبراست و روایت توراتی یک درون ناسازگاری دارد؛ چرا که فردی که از سوی خدای عادل جانشین موسی شده و برای هدایت ایشان تعیین شده ایشان را از مسیر منحرف کرده است و خود از عقوبت محفوظ مانده و در عوض قوم باید سخت ترین مجازات را متحمل شود[۱۷۹] و حال آنکه این با عدالت خدا سازگاری ندارد.
۳٫ علیرغم تمام مطالب پیش گفته، می­توان نشانه­ هایی با اسم از ارجاعات قرآنی یافت و در صورت انکار طرف مقابل اولا با توجه به قداست و وحیانی بودن قرآن مشکلی برای پیرو آن رخ نخواهد داد و ثانیا اینکه در اینجا ما مطالبی مشابه آنچه قرآن برای آن واقعه خاص روایت نموده از کتاب مقدس ذکر خواهیم کرد. برای نمونه اینکه یهودیان اطلاق پسر خدا را بر عزیر نمی­پذیرند مشکلی ایجاد نمی­ کند زیرا خدا اصل این مساله را نکوهش می­ کند و روی عزیر یا عزرا تمرکز ندارد بلکه روی پسر خدا بودن تمرکز دارد که در آیات فراوانی در کتاب مقدس این امر دیده می­ شود.[۱۸۰]
باتوجه به مطالب فوق شیوه­شناسی و گونه­شناسی ارجاعات قرآن به عهدین را پی می­گیریم.

 

بخش اول

 

شیوه ارجاعات بیرونی قرآن

بررسی شیوه ارجاعات قرآن بیش از همه از این منظر ضرورت دارد که در نتیجه این پژوهش مشخص شود که قرآن در شیوه ارجاعش نیز جهان‌شمولی خویش را مد نظر داشته و از مخاطب جهانی خود غفلت نورزیده است. قرآن در ارجاعاتش به انواع مراجع بیرونی اعم از مقدس و نامقدس نظر داشته و همگان را به خویش فراخوانده است.
در این بخش به ارجاعات بیرونی قرآنی نظری انداخته و به اختصار آنها را از نظر می­گذرانیم. در یک تقسیم بندی می­توان این ارجاعات را در چند دسته ملاحظه کرد:

 

ارجاعات مختلف و متفاوت به کتب مقدس

قرآن زمانی که به سنتی غیر از اسلام اشاره می­ کند، صرف نظر از هر نیت و مقصودی که داشته باشد، گاهی در ارجاعش به کتابی از کتب مقدسه اشاره دارد و گاهی به شخص یا اشخاصی که در کتب مقدسه دیده نمی­ شود. برای نمونه ایه ۱۰۵ از سوره انبیاء ” وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ” به صراحت به کتاب حضرت داوود علیه السلام اشاره می­ کند و از کتاب آن حضرت و محتوای آن که وعده به ارث بردن زمین توسط صلحاء باشد یاد کرده است. در آیات دیگر نیز این مساله به روشنی دیده می­ شود مثلا در آیه ۱۵۷ سوره اعراف الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ الْإِنْجِیلِ؛ خداوند در قرآن از تورات و انجیل یاد می­ کند و به اهل کتاب اشاره دارد که آن پیامبر آخرالزمانی که اوصافش را و نامش را در تورات و انجیل برای شما معین کرده بودیم، اکنون این پیامبر هموست و باید به او ایمان بیاورید. علامه طباطبایی ره در المیزان درباره این آیه آورده است: « اوصاف او را در کتاب تورات و کتاب انجیل مى‏یابند، زیرا در سفر پنجم تورات آمده است که: بزودى از نسل برادرانشان پیامبرى مثل تو، بپاى مى‏دارم و کلام خودم را در دهانش مى‏گذارم و هر چه به او سفارش کنم به ایشان مى‏گوید. همچنین در همین سفر آمده است که: خدا ما را از کوه سینا آورد و از کوه ساعیر نور افشانى کرد و از کوه‏هاى فاران (حراءِ) آشکار ساخت. در کتاب انجیل، چند جا بشارت داده است که به شما فارقلیط دیگرى مى‏دهیم که جهان با او سپرى خواهد شد. در همین کتاب، مسیح به حواریین گفته است: من مى‏روم و فارقلیط، روح حق، که از جانب خود تکلم نمى‏کند و شما را بهمه حقائق، انذار مى‏کند و امور وحشتناک را به شما خبر مى‏دهد و مرا مدح مى‏کند و گواه من است، بسوى شما خواهد آمد. نیز در همان کتاب است که: هر گاه بیاید مردم جهان او را تکذیب مى‏کنند.»[۱۸۱]
در مقابل در مواردی قرآن از شخص یا اشخاصی و یا رویدادی خبر میدهد و ارجاع به واقعه­ای خارج از کتب مقدس دارد مانند ماجرای ذوالقرنین که در سوره کهف از آن یاد کرده است: « وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْرًا *إِنَّا مَکَّنَّا لَهُ فِی الْأَرْضِ وَآتَیْنَاهُ مِن کُلِّ شَیْءٍ سَبَبًا »[۱۸۲] (و از تو درباره «ذو القرنین» مى‏پرسند؛ بگو: «بزودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو خواهم کرد.» *ما به او در روى زمین، قدرت و حکومت دادیم؛ و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم.) و این واقعه را دست کم به همین شکل نمیتوان در کتب مقدس یافت. اگر چه در این مورد خاص برخی معتقدند که ماجرای کوروش که در کتاب مقدس آمده است ممکن است اشاره به همین ذوالقرنین مذکور داشته باشد. از جمله علامه طباطبایی پس از نقل اختلافات زیاد پیرامون ذوالقرنین در روایات فریقین بعید نمیداند که ذوالقرنین همان کورو ش باشد: «خواننده عزیز باید بداند که روایات مروى از طرق شیعه و اهل سنت از رسول خدا (ص) و از طرق خصوص شیعه از ائمه هدى (ع) و همچنین اقوال نقل شده از صحابه و تابعین که اهل سنت با آنها معامله حدیث نموده (احادیث موقوفه‏اش مى‏خوانند) در باره داستان ذى القرنین بسیار اختلاف دارد، آن هم اختلافهایى عجیب، و آن هم نه در یک بخش داستان، بلکه در تمامى خصوصیات آن. و این اخبار در عین حال مشتمل بر مطالب شگفت‏آورى است که هر ذوق سلیمى از آن وحشت نموده، و بلکه عقل سالم آن را محال مى‏داند، و عالم وجود هم منکر آن است. و اگر خردمند اهل بحث آنها را با هم مقایسه نموده مورد دقت قرار دهد، هیچ شکى نمى‏کند در اینکه مجموع آنها خالى از دسیسه و دستبرد و جعل و مبالغه نیست. و از همه مطالب غریب‏تر روایاتى است که علماى یهود که به اسلام گرویدند- از قبیل وهب ابن منبه و کعب الاحبار- نقل کرده و یا اشخاص دیگرى که از قرائن به دست مى‏آید از همان یهودیان گرفته‏اند، نقل نموده‏اند. بنا بر این دیگر چه فائده‏اى دارد که ما به نقل آنها و استقصاء و احصاء آنها با آن کثرت و طول و تفصیلى که دارند بپردازیم؟.»[۱۸۳]
بنابر این روشن شد که شیوه قرآن در ارجاعاتش گاهی به کتب است و گاهی به غیر از کتب اعم از اشخاص و حوادث و اقوام و …

 

ارجاع به ادیان و کتب شرقی و غربی

قرآن کریم در ارجاعات خود صرفا به ادیان ابراهمی محدود نبوده و علاوه بر ادیان ابراهیمی یا غربی از ادیان شرق دور نیز یاد کرده است. برای ذکر نمونه صرف نظر از یاد نمودن از ذوالقرنین و جایگاه والای وی می­توان از زرتشتیان و صابئیان در کنار یهود و نصاری یاد کرد؛ چنانکه علامه فقید طباطبایی در همین زمینه ذیل ایه هفده از سوره حج آورده است: « مراد از” الَّذِینَ آمَنُوا” به قرینه مقابله کسانى است که به محمد بن عبد اللَّه (ص) و کتاب و قرآن ایمان آوردند. و مراد از” وَ الَّذِینَ هادُوا” گروندگان به موسى و پیامبران قبل از موسى است که در موسى توقف کردند و کتابشان تورات است. که بخت النصر پادشاه بابل وقتى در اواسط قرن هفتم بر آنان مستولى شد قبل از مسیح آن را سوزانید و مدتها به کلى نابود شد تا آنکه عزراى کاهن در اوایل قرن ششم قبل از مسیح – در روزگارى که کورش پادشاه ایران بابل را فتح نموده و بنى اسرائیل را از اسارت نجات داده به سرزمین مقدس برگردانید- آن را به رشته تحریر در آورد.
و مراد از” صابئین” پرستندگان کواکب نیست به دلیل خود آیه که میان صابئین و مشرکین مقابله انداخته بلکه- به طورى که بعضى گفته‏اند- صابئین عبارتند از معتقدین به کیشى که حد وسط میان یهودیت و مجوسیت است و کتابى دارند که آن را به حضرت یحیى بن زکریاى پیغمبر نسبت داده ‏اند، و امروز عامه مردم ایشان را (صابئى) مى‏گویند، و ما در ذیل آیه شریفه” إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئِینَ”… و منظور از” مجوس” قوم معروفى هستند که به زرتشت گرویده، کتاب مقدسشان” اوستا” نام دارد. چیزى که هست تاریخ حیات زرتشت و زمان ظهور او بسیار مبهم است، به طورى که مى‏توان گفت به کلى منقطع است. این قوم کتاب مقدس خود را در داستان استیلاى اسکندر بر ایران به کلى از دست دادند، و حتى یک نسخه از آن نماند، تا آنکه در زمان ملوک ساسانى مجددا به رشته تحریر در آمد، و به همین جهت ممکن نیست بر واقعیت مذهب ایشان وقوف یافت. آنچه مسلم است، مجوسیان معتقد هستند که براى تدبیر عالم دو مبدأ است، یکى مبدأ خیر، و دیگرى مبدأ شر. اولى نامش” یزدان” و دومى” اهریمن” و یا اولى” نور”، و دومى” ظلمت” است. و نیز مسلم است که ایشان ملائکه را مقدس دانسته، بدون اینکه مانند بت‏پرستان براى آنها بتى درست کنند، به آنها توسل و تقرب مى‏جویند. و نیز مسلم است که عناصر بسیطه- و مخصوصا آتش را- مقدس مى‏دارند. و در قدیم الایام مجوسیان در ایران و چین و هند و غیر آنها آتشکده‏هایى داشتند که وجود همه عالم را مستند به” اهورامزدا” دانسته، او را ایجاد کننده همه مى‏دانستند.»[۱۸۴]
صرف نظر از موارد زیادی که در قرآن از ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی یا ادیان شرقی و غربی یاد شده است، در همین یک آیه که تفسیر علامه طباطبایی از آن به اجمال مرور شد، نشان از توجه قرآن در ارجاعاتش دارد و اینکه قرآن مخاطب خویش را محدود به یک منطقه و یا باور خاص نمی­دانسته است. این مساله از بازبینی این آیه و دیگر آیات قرآن و نحوه ارجاع آن بخوبی روشن می­ شود.

 

ارجاع به مکاتب توحیدی و غیرتوحیدی

قرآن کریم در بسیاری از خطابات خود مومنان و مشرکان و یا کافران را در یکجا مخاطب قرار داده و ایشان را به آیات خویش فراخوانده است. این از آن رو بوده که قرآن همگان را در گستره تبلیغی خویش به شمار آورده و از هیچ گروهی غفلت نورزیده است. برای نمونه قرآن در آیات نود و نه و صد [۱۸۵]از سوره نحل مومنان و مشرکان را در کنار هم مخاطب قرار داده و به مشرکان در برابر مؤمنان ارجاع داده است: «زیرا براى او (یعنى براى شیطان) تسلّط و قدرت و ولایتى بر کسانیکه ایمان بخدا آورده‏اند نیست و بر کسانى که کار خود را بخدا واگذار کرده و باو توکّل دارند سلطنتى ندارد (یعنى قادر نیست که مؤمنان متوکّل بخدا را بر کفر و گناهان باکراه وادار کند و حجّتى بر آنها ندارد). فقط قدرت و تسلّط و غلبه او بر کسانیست که او را ولىّ خود قرار داده و فرمانبرى او میکنند و دعوت او را مى‏پذیرند و آنکسانیکه بسبب طاعت او براى خدا شریک قرار میدهند یا کسانیکه باو یعنى بخدا مشرک‏اند و با خداى سبحانه در عیادت غیر او را شریک میسازند.»[۱۸۶] یا آنجا که در آیات مشهور آیه الکرسی درباره مومنان و کافران می­فرماید: « اللَّهُ وَلىِ‏ُّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ وَ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلىَ الظُّلُمَاتِ أُوْلَئکَ أَصْحَبُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَلِدُون*خداوند اختیار دار کسانى است که ایمان آوردند بیرون مى‏آورد ایشان را از تاریکیها بروشنى و کسانیکه کافر شدند اختیار داران آنها طاغوت است بیرون میآورند آنها را از روشنى بتاریکیها آنها اهل آتشند ایشان در آن جاویدانند»
در هر صورت در قرآن موارد فراوانی وجود دارد از اینکه قرآن مومنان و مشرکان را مخاطب قرار داده و به هر دو ارجاع داده است، اما در مواردی نیز قرآن باورهایی مشرکان را مورد توجه داشته است چنانکه بر اساس نظامِ توحیدی، با صراحت و قاطعانه به انکار و نقد آموزه تثلیث پرداخته و با رد هرگونه اعتقاد به الوهیت عیسی مسیح یا این همانیِ اللّه و مسیح، این عقیده را کفرآمیز و شرک آلود و غلوآمیز خوانده است:« لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُواْ اللّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ إِنَّهُ مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّهَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ لَّقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللّهَ ثَالِثُ ثَلاَثَهٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلاَّ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِن لَّمْ یَنتَهُواْ عَمَّا یَقُولُونَ لَیَمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ».[۱۸۷] (آنها که گفتند: «خداوند همان مسیح بن مریم است»، بیقین کافر شدند، (با اینکه خود) مسیح گفت: اى بنى اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید! زیرا هر کس شریکى براى خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است؛ و جایگاه او دوزخ است؛ و ستمکاران، یار و یاورى ندارند.* آنها که گفتند: «خداوند، یکى از سه خداست» (نیز) بیقین کافر شدند؛ معبودى جز معبود یگانه نیست؛ و اگر از آنچه مى‏گویند دست بر ندارند، عذاب دردناکى به کافران آنها (که روى این عقیده ایستادگى کنند،) خواهد رسید.)

 

ارجاع مستند به سنن گذشته و یا غیر مستند به سنن گذشته

گاهی قرآن از مطلبی یاد نموده و مخاطب را به نکته­ای ارجاع می­دهد که در کتب گذشته شاهدی درون متنی یا برون متنی برای آن دیده نمی­ شود و در سوی مقابل گاهی نیز ارجاعات قرآن قابل استناد به کتب موجود و سنت موجود از این سنن غیر اسلامی است. برای نمونه می­توان به قوم عاد و ماجراهای ایشان اشاره داشت که نشانی از این سنت در کتاب مقدس دیده نمی­ شود. نمونه کامل­تر این جریان را می­توان در آیه ۴۹ سوره آل عمران مشاهده کرد: «وَ رَسُولاً إِلىَ‏ بَنىِ إِسْرَ ءِیلَ أَنىّ‏ِ قَدْ جِئْتُکُم بَِایَهٍ مِّن رَّبِّکُمْ أَنىّ‏ِ أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیَْهِ الطَّیرِْ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیرَْا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ وَ أُحْىِ الْمَوْتىَ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکلُُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فىِ بُیُوتِکُمْ إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَهً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ* و (همچنین) او را بسمت رسالت و پیامبرى بسوى بنى اسرائیل فرستد (و براى برهان پیامبرى خود و صدق رسالت خویش باین سخنان ناطق بود که:) من از جانب پروردگارتان براى شما نشانه و علامتى آورده‏ام: من براى شما از گل شکل و هیئتى مانند هیئت مرغ میسازم) یعنى قادرم که هیئت آنرا بسازم و اختراع کنم نه اینکه آنرا انشاء و ایجاد نمایم) و پس از آن در (آنصورت و شکل مرغ) مى‏دمم و آن به اذن خدا مرغ زنده‏اى می‌شود و می‌پرد (نه به اذن من و أمر من) و کور مادرزاد را چشم سالم میدهم و مریض برص دار را شفا مى‏بخشم و مرده را زنده مى‏کنم و تمام اینها باذن و امر خداست (نه باذن و امر من که خود مخلوقى هستم و قادر بر هیچ یک نیستم) و شما را به آنچه مى‏خورید و آنچه در خانهاى خودتان ذخیره و پس انداز مى‏نمائید خبر میدهم- حقّا که در تمام اینها (و این امور خارق العاده) نشانه‏اى براى شما (از نبوّت من و صدق گفتار من) است اگر ایمان بیاورید».[۱۸۸] چنانکه در این آیه مشاهده می‌شود حضرت مسیح علیه السلام عالم به غیب بوده و مردم را از آنچه در خانه هایشان پنهان می‌کردند نیز مطلع می‌ساخته، اما نشانی از این مساله در اناجیل نمی‌بینیم. این بدان سبب است که قرآن خود حجیت مستقل و ذاتی داشته و نیازی به استناد آنچه نقل میکند به دیگر کتب یا سنن ندارد زیرا ممکن است این سنن و یا کتب دستخوش تحریف شده باشند و حقایقشان مورد دستبرد واقع شده باشد.
در موارد دیگری نیز آنچه قرآن نقل کرده است طابق النعل بالنعل در سنن و کتب پیشینیان ذکر شده و یا اینکه با اندکی تغییر در کتب پیشنیان موجود است. برای دسته نخست می­توان از مذمت احبار یهود سخن گفت که قرآن به مذمت ایشان می ­پردازد مانند آیه سی و یکم از سوره توبه: « اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَهًا وَاحِدًا لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ» ((آنها) دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنین) مسیح فرزند مریم را؛ در حالى که دستور نداشتند جز خداوند یکتائى را که معبودى جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه همتایش قرار مى‏دهند!) که قابل قیاس با نکوهشهایی است که حضرت عیسی علیه السلام و اشعیای نبی به کاهنان یهود دارند.[۱۸۹]
برای دسته دوم نیز می­توان به طوفان نوح مثال زد که در قرآن گستره طوفان را منطقه­ای میداند و نه جهانی و حال آنکه کتاب مقدس گستره طوفان را جهانی می­داند. در کتاب پیدایش تورات می‌خوانیم، نوح پیامبری از پیامبران خدا بود که ۹۵۰ سال عمر نمود. پس از آنکه قومش از پیروی او سر باز زدند، مورد غضب الهی قرار گرفته مقرر گشت بر اثر طوفانی سهمگین نابود گردند و نوح به امر خداوند مامور گشت تا برای نجات خود و همراهان کشتی بسازد. کشتی‌ای از چوب کوفر با حجره‌‌های فراوان و طول ۳۰۰، عرض ۵۰ و ارتفاع ۳۰ ذراع. از تمامی بشر، حیوانات پاک و ناپاک، تمامی جنبندگان، مرغان، بهایم و حشرات به صورت جفت ‌جفت در آن حضور یافتند و هر گونه آذوقه مورد نیاز در آن مهیا گردید. آنگاه عذاب الهی آغاز شد و چهار روز و شب باران بارید. تمام اجساد صاحب تحرک و همه حشراتی که بر زمین می‌جنبیدند با تمامی انسان‌‌های روی زمین زیر آب فرو رفته و مردند بجز نوح و اهل و عیالش همه چیز محو شد. خدا پس از طوفان به نوح گفت از کشتی بیرون‌آی و همه جنبندگان را نیز بیرون آور تا در زمین منتشر شوند. خدا، نوح و پسرانش را برکت داده گفت: بارور شوید و زمین را پر کنید.[۱۹۰]
این در حالی است که در روایت قرآن طوفان نوح محدود است و از عبارات موجود در قرآن لزوما چنین استنباط نمیشود که تمامی جنبندگان روی زمین در آن قرار داشتند، علاوه بر همه اینها مدت زمان طوفان در قرآن با مدت زمان آن در کتاب مقدس تفاوت دارد. بنابر این مشاهده میکنیم که گاهی ارجاعات قرآن در ماجراهایی که در سنن امم پیشین رخ داده اند مستند به سنن مکتوب ایشان نیست و گاهی که مکتوب است نیز ممکن است دارای اندک تفاوتهایی باشد همچنانکه گاهی مشابهت تام میان دو روایت برقرار است. جالب اینجاست که علاوه بر این سه مورد گاهی قرآن به مساله ای ارجاع میدهد که در کتب مقدس پیشینیان مذکور است؛ اما قرآن به سنن پیشین ارجاع نداده و آن را به صورت من عندی طرح می­ کند.
بنابر این چنانکه از تقسیم بندی بالا مشهود است در قالب کلی و شیوه ارجاعات قرآن می­توان تقسیم بندی­های دیگری را نیز بدست داد مانند اینکه گاهی ارجاعات قرآن ممکن است به مذمت اقوام پیشین بپردازد و گاهی نیز ممکن است در تحسین ایشان باشد، گاهی وعده عذاب و یا خاطره عذاب ایشان را نقل میکند و گاهی وعده نعمتها را بر ایشان روایت می­ کند. در هر صورت این شیوه قرآن به جهانشمولی آن و کتاب رسول خاتم ص بودن رابطه دارد و به سبب گستره مخاطبان قرآن است که میتوان انواع قالبهای دوگانه را در ارجاعات بیرونی قرآن مشاهده نمود.

 

بخش دوم:‌گونه شناسی ارجاعات قرآنی

اکنون به بخش دوم از این فصل خواهیم پرداخت که در آن گونه­ های ارجاعات قرآنی به کتاب مقدس را بررسی خواهیم کرد. دراین بخش سیزده گونه از ارجاعات قرآنی را برخواهیم شمرد، هرچند ادعای انحصار گونه­ های ارجاعات در این سیزده قسم را نداریم، اما در این سیزده قسم به اشباع و کفایت نظر در گونه شناسی ارجاعات قرآنی دست یافته ایم و بررسی­های بیشتر و جزئی­تر را می­توان در کارهای بعدی انجام داد. در ادامه به این سیزده گونه اشاره خواهیم داشت.

 

بازخوانی کتاب مقدس

در گونه­شناسی ارجاعات قرآنی نخستین دسته­ای که بیش از همه در ارجاعات قرآنی به چشم می­خورد، بازخوانی کتاب مقدس و تایید احکام و شرایع آسمانی است. این مساله نه تنها در خود قرآن دیده می­ شود که گاهی قرآن همین مساله را راجع به کتب سابق نسبت به کتب اسبق نقل کرده است همانند ایه ششم سوره صف: « وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءهُم بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِینٌ ». (و (به یاد آورید) هنگامى را که عیسى بن مریم گفت: «اى بنى اسرائیل! من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى که تصدیق‏کننده کتابى که قبل از من فرستاده شده [= تورات‏] مى‏باشم، و بشارت‏دهنده به رسولى که بعد از من مى‏آید و نام او احمد است!» هنگامى که او [= احمد] با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: «این سحرى است آشکار»!) در این آیه خداوند در قرآن کریم به گفته عیسی علیه السلام در انجیل ارجاع میدهد، پس اینکه گفت” مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْراهِ” این معنا را بیان مى‏کند که دعوتش مغایر با دین تورات، و مناقض با شریعت آن دین نیست، بلکه آن را تصدیق دارد، و احکامش را نسخ نمى‏کند، مگر اندکى را. و تازه نسخ، معنایش مناقضت نیست، بلکه معنایش این است که از سرآمد عمر منسوخ خبر مى‏دهد، و خلاصه مى‏گوید فلان حکم تورات از همان روز اول نزول تورات عمرش تا امروز بود، نه اینکه بگوید این حکم همیشگى تورات را من باطل مى‏کنم.[۱۹۱] با مراجعه به انجیل متی در عهد جدید با فقراتی که از عیسی به همین مضمون نقل شده است مواجه می‌شویم، آنجا که گفته است: « گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحف انبیا را باطل سازم. نیامده‌ام تا باطل نمایم بلکه تا تمام کنم. زیرا هرآینه به شما میگویم تا آسمان و زمین زایل نشود همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. پس هرکه یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود. اما هرکه بعمل آورد و تعلیم نماید او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.»[۱۹۲] در اینجا چنانکه قرآن در ارجاعش تصریح داشته، انجیل نیز به بازخوانی و تایید عمده احکام تورات و پیاده سازی آنها اهتمام دارد.
در موارد دیگر نیز قرآن بدون ارجاع مکرر در انجیل به تورات، خود به تورات ارجاع داده و به تصدیق و تایید آن پرداخته است. برای نمونه به آیه دوازدهم سوره احقاف اشاره میکنیم که در آن فرمود: « وَ مِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسىَ إِمَامًا وَ رَحْمَهً وَ هذا کِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِیًّا لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ وَ بُشْرَى‏ لِلْمُحْسِنِین* و پیش از این قرآن کتاب موسى که توریه است فرستادیم تا پیشوائى باشد که بآن اقتدا کنند و رحمتى که بآن مهتدى بشوند و بثواب و نعیم رسند و این قرآن کتابیست که آنرا تصدیق میکند و بر صدق آن گواهى میدهد و بزبان عربى فصیح نازل شده تا ستمکاران جهان را از عذاب خدا بترساند و نیکوکاران را برحمت حق بشارت بدهد»[۱۹۳]، در این آیه خداوند به خلاف آیه پیش خود مستقیما به تایید تورات پرداخته و خود را تصدیق کننده این کتاب و محتویات آسمانی آن معرفی می‌کند.

 

تاویل به پیامبر و اهل بیت( ع)

از گونه ­هایی که در ارجاعات قرانی به کتاب مقدس دیده می­ شود، روایتی از ارجاع است که در آن اهل کتاب به مخفی نمودن آنچه بر ایشان نازل شده بود می­پرداختند مانند آیه ۱۵۹ از سوره بقره: « إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ » (کسانى که دلایل روشن، و وسیله هدایتى را که نازل کرده‏ایم، بعد از آنکه در کتاب براى مردم بیان نمودیم، کتمان کنند، خدا آنها را لعنت مى‏کند؛ و همه لعن‏کنندگان نیز، آنها را لعن مى‏کنند؛) این مخفی نمودن و تغییر معنا را قرآن به کرات یادآور شده و در مواردی نیز مفسران این پنهان کاری را به پیامبر و اهل بیت تاویل نموده اند: «کأحبار الیهود الکاتمین للآیات الشّاهده على أمر محمّد و علیّ- علیهما السّلام و نعتهما و حلیتهما، و کالنّواصب الکاتمین لما نزل فی علیّ»[۱۹۴]

 

انکار یهود دلیل تغییر احکام

یکی از خصوصیات یهود در قرآن همین سرسختی ایشان در پذیرش حق و مقابله با اهل حق حقیقت عنوان شده است چنانکه ایشان را در طرف مقابل اهل ایمان قرار داده است: «لتجدنّ أشد الناس عداوه للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا*خواهی دید که دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان، یهودیان و مشرکانند.»[۱۹۵] در رابطه با انکار یهود نیز قرآن مواردی را یادآور شده که در آن یهودیان احکام خدا را برای مقاصد خویش تغییر می­دادند و این مساله را در آیه ۹۳ سوره ال عمران می­توان مشاهده کرد: «کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاهُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاهِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ». (همه غذاها(ى پاک) بر بنى اسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائیل (یعقوب)، پیش از نزول تورات، بر خود تحریم کرده بود؛ (مانند گوشت شتر که براى او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست مى‏گویید تورات را بیاورید و بخوانید! (این نسبتهایى که به پیامبران پیشین مى‏دهید، حتّى در تورات تحریف شده شما نیست!)») جرجانی در آیات الاحکام این آیه را اینگونه تفسیر می­ کند: «یهود گفتند که نیستیم ما اول کسى که حرام گردانیده شده است بر او اشیاء مذکوره بلکه اشیاء مذکوره حرام بودند بر نوح و ابراهیم تا آن که منتهى شد بما و غرض ایشان از این انکار تکذیب پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله و سلّم بود در آیات مذکوره… پس این آیه نازل شد جهت الزام حجت بر ایشان یعنى همه طعامها حلال بود بر اولاد یعقوب پیش از نزول تورات مگر آن چه حرام کرده بود یعقوب بر خود و به سبب ظلم و بغى یهود بعضى از آن طعامهاى حلال را حرام گردانیدیم بر ایشان پس اگر اى محمد که الزام کنى ایشان را بگو که بیاورید تورات را و بخوانید تا حق ظاهر شود. و روایت کرده‏اند که چون پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله و سلّم این آیه را برایشان خواند ملزم و ساکت شدند و تورات را حاضر نکردند.»[۱۹۶] اطیب البیان نیز در توضیح این آیه آورده است: «…یهود اعتراض نمودند بحضرت رسالت که چرا گوشت شتر را حلال نموده با اینکه در تورات دارد که حرام است و از زمان اسرائیل و انبیاء بعد از او تا زمان موسى هم حرام بوده. و خداوند این دعوى یهود را تکذیب فرموده که چنین حکمى در تورات نیست و بر بنى اسرائیل چه قبل از نزول تورات و چه بعد از آن حلال بوده فقط بر شخص یعقوب حرام بوده که بر خود حرام کرد چون موجب حدوث مرض یا شدّت مرض بر او میشد یا بنذر بر خود حرام کرده بود یا بوحى الهى، و البته مریض یا غیر مریض اگر چیزى بر او مورث حدوث مرض یا شدّت مرض شود حرام است مربوط بدیگران نیست و یهود چون میدانستند صدق فرمایش آن حضرت را که در تورات چنین حکمى نیست لذا از آوردن تورات و قرائت آن امتناع کردند و این یک حجّت بارزى شد بر یهود و معلوم شد که این حکم از مفتریات و مستحدثات آنها بوده…»[۱۹۷] این در حالی است که طبرسی در تفسیر این آیه اختلاف نظری را ذکر کرده است: «… درباره آنچه اسرائیل یعنى یعقوب (ع) بر خود حرام کرده بود، اختلاف است: ۱- گوشت شتر و شیر آن بود. ۲- گفته‏اند منظور گوشت شتر و هر شیر نوشیدنى است یعقوب، به درد «عرق النساء»» مبتلا بود و هنگامى که گوشت و شیر شتر را مى‏خورد بیمارى او شدّت مى‏یافت از این رو أطبّا توصیه کردند که از خوردن آنها اجتناب کند، سپس او به اذن خداوند خوردن همه آنها را بر خود حرام کرد، و [تدریجا این امر بر بعضى مشتبه شد و تصور کردند که‏] گویى خداوند خوردن گوشت و شیر شتر را از ابتدا حرام کرده است.»[۱۹۸]
در هر صورت آنچه بر آن اتفاق وجود دارد اینکه حکم تغییر یافته از نظر قرآن تحریم شتر بوده است. نشانه این ارجاع قرآن را می­توان در سفر لاویان کتاب مقدس دید آنجا که از یهوه چنین نقل قول می­ کند: «و یَهُوَه موسی و هارون را خطاب کرده به ایشان گفت: “بنی اسرائیل را خطاب کرده بگویید: اینها حیواناتی هستند که می‌باید بخورید از همه بهایمی که بر روی زمین‌اند. هر شکافته سم که شکاف تمام دارد و نشخوار کنند‌ه‌ای از بهایم آنرا بخورید. اما از نشخوارکنندگان و شکافتگان سم اینها را مخورید یعنی شتر زیرا نشخوار میکند لیکن شکافته سم نیست آن برای شما نجس است…»[۱۹۹]
بنابر این از نظر قرآن این حکم از احکامی بود که یهودیان آن را تحریف کرده و به کتاب مقدس خویش راه داده بودند و حال آنکه شتر نه پیش از یعقوب و نه پس از او حرام نبوده و این صرفا یک واقعه شخصیه بوده است.

 

بشارت به پیامبر آخر الزمان

در رابطه با بشارت به پیامبر آخر الزمان یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم در کتب عهدین آیات زیادی در قرآن وارد شده که در این مجال اندک ما فقط به دو نمونه از آنها بسنده می­کنیم؛ نخست آیه هفتاد از سوره مائده: «لَقَدْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَیْهِمْ رُسُلًا کُلَّمَا جَاءهُمْ رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِیقًا کَذَّبُواْ وَفَرِیقًا یَقْتُلُونَ» (ما از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم؛ و رسولانى به سوى آنها فرستادیم؛ (ولى) هر زمان پیامبرى حکمى بر خلاف هوسها و دلخواه آنها مى‏آورد، عده‏اى را تکذیب مى‏کردند؛ و عده‏اى را مى‏کشتند. )و بعدی آیه ۱۵۷ از سوره اعراف: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». (همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّى» پیروى مى‏کنند؛ پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که نزدشان است، مى‏یابند؛ آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را براى آنها حلال مى‏شمرد، و ناپاکیها را تحریم مى کند؛ و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مى‏دارد، پس کسانى که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نورى که با او نازل شده پیروى نمودند، آنان رستگارانند.)
در رابطه با تفسیر این آیات در کتب تفسیری فریقین اتفاق نظر وجود دارد که منظور از میثاق در سوره مائده و بشارت در سوره اعراف، بشارت به پیامبر خاتم ص می­باشد. مثلا طبرسی میثاق بنی اسرائیل را اینگونه تبیین کرده است: «مقصود این است که پیامبران خدا از ایشان، پیمان گرفته‏اند که به محمد ص ایمان آورند و به او اقرار کنند. و بقولى: یعنى خداوند از ایشان پیمان گرفته است که در توحید، اخلاص داشته باشند و بدستورات خدا عمل کنند و پیامبران خدا و بشارتهاى مربوط به پیامبر آخر الزمان را تصدیق کنند. بدیهى است که این پیمان را خداوند از یهودیان معاصر پیامبر گرامى اسلام نگرفته بود، بلکه از پدران آنها گرفته بود، لکن از آنجا که آنها این پیمان را در کتابهاى خود خوانده بودند و به صحت آن اعتراف داشتند، خداوند آنها را بیاد آن پیمان مى‏اندازد و با آنها به احتجاج مى‏پردازد و مورد سرزنش قرار مى‏دهد.»[۲۰۰] همو ذیل آیه ۱۵۷ از سوره اعراف با موشکافی بیشتر و با دقت فراوان بشارت موجود در کتاب مقدس را با قرآن تطبیق داده و به تفسیر تطبیقی دست زده است: «…اوصاف او را در کتاب تورات و کتاب انجیل مى‏یابند، زیرا در سفر پنجم تورات آمده است که: بزودى از نسل برادرانشان پیامبرى مثل تو، بپاى مى‏دارم و کلام خودم را در دهانش مى‏گذارم و هر چه به او سفارش کنم به ایشان مى‏گوید. همچنین در همین سفر آمده است که: خدا ما را از کوه سینا آورد و از کوه ساعیر نور افشانى کرد و از کوه‏هاى فاران (حراءِ) آشکار ساخت. در کتاب انجیل، چند جا بشارت داده است که به شما فارقلیط دیگرى مى‏دهیم که جهان با او سپرى خواهد شد. در همین کتاب، مسیح به حواریین گفته است: من مى‏روم و فارقلیط، روح حق، که از جانب خود تکلم نمى‏کند و شما را بهمه حقائق، انذار مى‏کند و امور وحشتناک را به شما خبر مى‏دهد و مرا مدح مى‏کند و گواه من است، بسوى شما خواهد آمد. نیز در همان کتاب است که: هر گاه بیاید مردم جهان او را تکذیب مى‏کنند.»[۲۰۱]
به غیر از دو ایه فوق با کمی کنکاش می­توان بشارات زیادی را در دو مجموعه کتب عهد قدیم و عهد جدید مشاهده نمود که در بشارت به پیامبر اسلام وارد شده ­اند و این ارجاعات قرآنی را می­توان ناظر بدانها دانست. برخی از بشارهای کتاب مقدس به پیامبر اسلام ص از این قرارند:
الف* بشارت اول: نبی­ای می اید: در انجیل یو حنا به روشنی بیان شده است که علمای یهود در انتظار ظهورپیامبری به غیر از مسیح بودند (یوحنا ۱۹:۱-۲۵) : و این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیان از اورشلیم کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی که معترف شد و انکار ننمود بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم آنگاه از او سؤال کردند پس چه آیا تو الیاس هستی گفت نیستم آیا تو نبیّ هستی جواب داد که نی آنگاه بدو گفتند پسی کیستی تا به آن کسانی که ما را فرستادند جواب بریم درباره خود چه میگوئی گفت من صدای ندا کننده در بیابانم که راه خداوند را راست کنید چنانکه اشعیاء نبیّ گفت و فرستادگان از فریسیان بودند پس از او سؤال کرده گفتند اگر تو مسیح و الیاس و آن نبیّ نیستی پس برای چه تعمید میدهی.

 

نظر دهید »
پایان نامه نهایی- قسمت ۹
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شناخت درست فعالیت گردشگری ،با جریانهای جمعیتی گردشگری بین المللی وجریانهای مالی داخل وخارج کشورها ونیزآثاراین جریانها براقتصاد کشورربط دارد؛ وهمچنین به شناخت بخشهای اقتصادی که بعضاً یا کلاً بستگی به گردشگری دارند. نظیر حمل ونقل (بخصوص حمل ونقل هوایی) ، تسهیلات (هتلداری وتحویل غذا)، بخش تجار (آژانس های مسافرتی وگردانندگان تور)،خدمات اداری وسازمان های بین المللی (گوهریان،۱۳۸۴).
تصویر درباره گردشگری
این دیدگاه نقش اصلی گردشگری بین المللی را ازطریق ارزیابی نقش عوامل تشکیل دهنده مبادلات (موهبتهای الهی ،هزینه های نسبی ، مزایای مطلق، تقاضای قابل قبول) مورد بررسی قرارمی دهد. تحلیل اقتصادی شامل فعالیتی است که درآمدهای به دست آمده ازطریق گردشگری بین المللی رابا بهره گرفتن ازسیستم حساب خارجی گردشگری وروش های فزاینده درسراسر اقتصاد گسترش می دهد .خط مشی گردشگری حاصل فعالیتهای طرح ریزی شده درسطوح محلی، منطقه ای، ملی وبین المللی است وتحلیل آن حدود ضرورت مداخله مقامات مملکتی رادرآن مشخص می سازد. درکشورهای صنعتی طبق امتیازهای هرمنطقه ،تمرکززدایی سبب پیشرفت گردشگری شده است .درکشورهای درحال توسعه ، برنامه های توسعه گردشگری باتوجه به کمکهای مالی وفنی سازمان های بین المللی منتج به طرح ریزی منطقه ای گردیده اند . این مسئله تحمیل مالی درکشورهای درحال توسعه راکاهش داده وسبب افزایش سودآوری زیرساختارهای گردشگری شده است (فرزین ،۱۳۸۴).
عکس مرتبط با اقتصاد
خط مشی گردشگری باید با توجه به تعدادی ازمتغیرهای خارجی مانند جمعیت شناسی وتغییرات اجتماعی ، شرایط اقتصادی ومالی کشورهای مولد گردشگری،ترقی وتنزل نرخ مبادلات ارزی ، تغییرات سیاسی ، قانونی وحقوقی، پیشرفت فن آوری، تغییرالگوهای تجاری، زیر ساختارهای حمل ونقل ، امنیت مسافران، ومحافظت ازاماکن ومحیطها برنامه ریزی گردد(دربیکی ،۱۳۸۷ ).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۴-۱۲) بودجه و تخصیص منابع مالی در صنعت گردشگری

تامین بودجه مناطق گردشگری موضوع مشکلی است که دنیا با آن روبروست . این مساله حتی در کشورهای با سابقه طولانی مناطق گردشگری نیز به اندازه کافی نوعی کشمکش محسوب می شود. ممکن است دولت مالیات وضع کند و بخشی از درآمدها را به مدیریت مناطق گردشگری اختصاص دهد(مثلا با هدایت بودجه مناسب یا وقف و استفاده از علاقه به مدیریت). این موضوع اهمیت دارد چون احتمالا گردشگری به تنهایی نمی تواند بودجه کافی برای تمام جنبه های حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی را فراهم کند(مثلا خرید زمین پارک ملی «چوب قرمز[۶۸] » آمریکا بیش از میلیون دلار هزینه داشت.) ممکن است دولت مالیات نیز وضع کند( مثلا امریکا مالیات تا درصد قیمت ساخت تجهیزات تفرجی فضای باز مثل کوله پشتی ، دوربین چشمی ، دوربین عکاسی ، راهنماهای میدانی و وسایل نقلیه تفرجی وضع کرده است که به سازمان های حیات وحش تعلق می گیرد و حدود ۳۵۰میلیون دلار است(دربیکی،۱۳۸۷).
برای بسیاری از سازمان ها لازم است که تمام بودجه مالی عملیاتی منطقه گردشگری به دست آید. در چنین شرایطی قیمت ها باید نشان دهنده هزینه تولید محصول گردشگری از جمله حفاظت از منابع باشد. اگر چه ایجاد یک منطقه گردشگری مستلزم این است که سود انجام چنین کاری بیش از هزینه ها باشد ، غالبا این منافع ،غیر مالی است و در زمان و مکان گسترش می یابد( درحالی که هزینه ها مستقیم و پولی هستند). بنابراین در حال حاضر ، بیشتر دولت ها بودجه مناطق گردشگری را به طور کامل تامین نمی کنند . معمولا بخش خصوصی بیشتر خدمات و محصولات را فراهم می کند. دست اندر کاران بخش خصوصی ،اقامت گاه ، غذا ، حمل و نقل ،رسانه و تبلیغات را ارائه می کنند. این بخش ، قابلیت واکنش سریع به تقاضای مشتری و توسعه محصولات تخصصی را دارد(دربیکی ،۱۳۸۷).

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

۲-۴-۱۳)هزینه یابی در گردشگری

هزینه ، یک عامل عمده و انگیزه ای مهم در گردشگری است. قیمتهای پایین کالاهای گردشگری در برخی از کشورها مبین موفقیت آنها در جلب گردشگران سایر کشورهایی است که از سطح قیمتهای بالاتری برخوردارند(فرزین،۱۳۸۳) .
کشورهای ایالات متحده و تایلند برای اروپایی ها به عنوان مقصدهای طولانی تلقی می شوند و با یکدیگر بسیار در رقابت هستند. هزینه مسافرت به این کشورها در حد اختصاص پروازهای در بست پایین آمده است. در سال ۱۹۹۳ میلادی تعداد یک میلیون انگلیسی از فلوریدا دیدن کردند(کیانمهر،۱۳۷۲).
تفاوت قیمت گردشگری در بین کشورها به علت اختلاف در سطح حقوق افراد است. گردشگری کاربر است و حقوق بخش بزرگی از هزینه کالای گردشگری را جبران می کنند. همچنین مشاهده می شود که گردشگران از کشورهایی با حقوق بالا به کشورهایی با قیمت های پایین و دستمزد های پایین جلب می شوند. اختلاف قیمت عامل مهمی در انگیزه گردشگران اروپای شمالی به کشورهای اروپای جنوبی است و گردشگران امریکایی شمالی تشویق می شوند که از مکزیک و امریکای لاتین دیدن کنند(گوهریان،۱۳۸۴).
راهنمای کاهش مقاومت عمومی نسبت به هزینه ها عبارت است از:

 

 

از درآمدها برای بهبود کیفیت تریل ها، توالت ها ، نقشه ها و دیگر امکانات استفاده شود.

افزایش ورودیه به جای کنترل ورود بازدیدکنندگان ، برای هزینه عملیاتی استفاده شود.

از پول حاصل به جای کنترل ورود بازدیدکنندگان ، برای هزینه عملیاتی استفاده شود.

پول اضافی برای حفاظت از منطقه مورد بازدید خرج شود.

خیلی از مناطق گردشگری ، نمی توانند بازدیدکننده زیاد جذب کنند و در برخی موارد چنین کاری مناسب نیست . در چنین مواردی هنگام وضع ورودیه ها، مدیران باید تقاضا برای منطقه ، هزینه ارائه خدمات و هزینه مسافرت را مدنظر قراردهند. تعیین قیمت مناسب کاری مشکل است . مناطق گردشگری که تقاضا وبازدید کم دارند ممکن است نتوانند ورودیه کافی برای جبران هزینه های خود به دست آورند(البته بازنگری استراتژی های بازاریابی ممکن است تقاضا را به صورت مثبت تحت تاثیر قراردهد). به هرحال ممکن است به خاطر هزینه های زیاد سفر، بازدید کمی انجام شود(گوهریان ،۱۳۸۴).

 

۲-۴-۱۳-۱) طرح قیمت گذاری

قیمت گذاری بر مبنای بار حداکثربسته به تقاضامتفاوت برای زمان متفاوت
قیمت گذاری قابل مقایسه قیمت بر مبنای متوسط شهریه استفاده کننده که توسط دیگر مناطق گردشگری برای جاذبه یا خدمات معادل دریافت می شود است (زمانی که مکان گردشگری منحصر به فرد است و جای دیگری وجود ندارد که براساس آن قیمت گذاری شود،مشکلاتی به وجود می آید).
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهایی: در جایی که هزینه افزوده معادل منافع افزوده حاصل از مکان گردشگری است، قیمت گذاری انجام می شود؛قیمت در فصل مشترک منحنی هزینه و فایده نهایی مشخص می شود
قیمت گذاری متفاوت:
قیمت متفاوت بر اساس سطح خدمات پیشنهادی است (مثلا قیمت متفاوت بر اساس کمپ موجود در مکان متفاوت یک پارک ممکن است منجر به توزیع بیشتر استفاده یا افزایش درآمدها شود)(دربیکی،۱۳۸۷).

 

۲-۴-۱۴) روابط مالی بخش دولتی و خصوصی

مدیریت گردشگری در مناطق گردشگری نیازمند مسایل مالی است ولی بیشتر سازمان های متولی تنها از بخش کوچکی از منابع بالقوه درآمد سود می برند. ترکیب منابع مالی مورد استفاده و درصد مالی به دست آمده از هر منبع، نتیجه خط مشی های دولتی به کار رفته در اختیارات قانونی و نیز ابتکار عمل فردی مدیر است. تاریخچه و ساختار سازمان متولی گردشگری و خلاقیت آن،نوع ترتیبات مادی مورد استفاده را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد . همچنین اگر چه سازمان های دولتی،دست اندرکاران خدمات گردشگری لایقی هستند ولی غالبا محدودیت های ساختاری دارند که از عملکرد موثر و کارآمد آنها جلوگیری می کند. بنابراین ممکن است بخصوصی بهتر بتواند خدمات مشخصی را ارائه دهد(دربیکی ،۱۳۸۷: ۱۷۷).
بعضی کشورها مثل تانزانیا تاریخچه ای از بازاریابی کامل هزینه فعالیت های سازمان از راه درآمدهای گردشگری دارند. یا مثل امریکا و زلاندنو ،خط مشی بلند مدتی درباره دسترسی به پارکهای ملی با سرمایه کمک های دولتی و هزینه های کم دارند(همان ماخذ).
نقش بخش دولتی و خصوصی در گردشگری مناطق گردشگری می تواند هم به گونه ای متقابل ،حمایت کننده و هم متضاد باشد. موضوعات خط مشی دولتی عبارتند از : ارائه خدمات به بازدید کنندگان ،سطح هزینه این گونه خدمات ،و ترکیبی دولتی /خصوصی ارائه خدمات. معمولا ، خدمات دولتی و خصوصی ترکیب پیچیده ای دارند و موفقیت بلند مدت گردشگری مناطق گردشگری نیازمند همکاری بین یخش های دولتی و خصوصی است. بخش دولتی نقش منحصر به فردی در حفاظت از منابع دارد. امنیت محیط زیست و ایمنی عمومی مسئولیت دولتی بسیار مهمی است. در بیشتر موارد ،خزانه دولت هزینه زیر ساخت های اصلی گردشگری را پرداخت می کند(همان ماخذ:۱۷۹) .
عکس مرتبط با محیط زیست
نقش هایی که معمولا بر عهده بخش دولتی است
۱- حفاظت از محیط زیست
۲- زیر ساخت ها(جاده ،فرودگاه ، راه آهن ،برق، بهداشت)
۳- امنیت و اعمال قدرت
۴- پایش اثرات ،ارزش یابی کیفیت
نقش هایی که معمولا بر عهده بخش خصوصی است
۱- اقامت و غذا
۲- حمل و نقل (اتوبوس ، اتومبیل ، هواپیما)
۳- اطلاعات(راهنماها،تبلیغات)
۴- رسانه(فیلم، کتاب ، ویدئو)
اگر چه دست اندرکاران بخش خصوصی می توانند به سرعت به میل جدید مشتری ها نسبت به تفرج یا خدمات گردشگری واکنش نشان دهند ، ولی نمی توانند عکس العمل سریع نسبت به تغییرات ورودیه که توسط دولت و سازمان های مسوول وضع می شود داشته باشند. معمولا بخش تجاری گردشگری قبلا تورها را می فروشد. بنابراین نمی تواند خود را با تغییرات ناگهانی ورودیه ها مطابقت دهد(جیمز الیوت ، ۱۳۷۹).

 

۲-۴-۱۵)همکاری بخش دولتی و خصوصی

ترکیب فعلی مسئولیت دولتی/ خصوصی انعطاف پذیر است . به عنوان مثال ، سازمان های متولی مناطق گردشگری می توانند بیشتر خدمات را فراهم کنند (وبعضی اوقات لازم است این کار انجام شود تا درآمد عملیاتی از گردشگری به دست آید)(دیوید ای فنل ،۱۳۸۳).
در کشورهای ثروتمندتر معمولا هر دو بخش خصوصی و دولتی اطلاعات را ارائه می کنند . این منبع اطلاعات پیشرفته از راه همکاری دولتی و خصوصی برای تمام بازدیدکنندگانم مهیا است . در کشورهای فقیر تر مانند بسیاری از کشورهای افریقایی ، عمدتا دست اندرکاران بخش خصوصی هستند که اطلاعات را فراهم می کنند ، در صورتی که بخش دولتی منابع حفاظتی و زیرساختها و خدمات امنیتی را ارائه می کند . همکاری دولتی و خصوصی در ایجاد بانک های اطلاعاتی اینترنتی مشهود است . اطلاعات موجود در این بخش همان چیزی است که معمولا در مراکز بازدیدکنندگان، نشریات منطقه حفاظت شده و کتابهای راهنما وجود دارد. انتظار می رود در آینده همه مناطق گردشگری این نوع اطلاعات را فراهم کنند و صنعت گردشگری آنها از این فناوری سود ببرد چرا که بین دانش کامپیوتر با اکوتوریست ها هماهنگی عالی وجود دارد. فعالیت صنعت گردشگری یک منطقه گردشگری به همکاری هر دوبخش خصوصی و دولتی نیاز دارند . هیچ کدام نمی توانند این کار را به تنهایی انجام دهند و هر کدام از آنها اساسا به دیگری وابسته است .سلامت بلند مدت محیط طبیعی و شرایط مالی بخش های اکوتوریسم به همکاری همگانی بستگی دارد(فرزین، ۱۳۷۷).

 

۲-۴-۱۶) کمک های توسعه ای

در بیشتر کشورهای در حال توسعه ، بخشی از حمایت مناطق گردشگری از سوی کمک های خارجی است . انواع سازمان های کمک کننده چند جانبه(مثل بانک جهانی[۶۹]، بانک توسعه اینترامریکن[۷۰] ،بانک توسعه آسیا[۷۱]) و دو جانبه ( مثل اتحادیه اروپا و برنامه های ملی مثل سازمان توسعه بین المللی دانمارک[۷۲] ، دپارتمان توسعه بین المللی بریتانیا[۷۳] ، سازمان توسعه بین المللی کانادا[۷۴]) وجود دارند. تمام این سازمانها با هم، مقدار قابل توجهی کمک مالی برای حفاظت و فعالیت های مناطق گردشگری فراهم می کنند . در ۱۰سال گذشته بودجه های چند جانبه با ایجاد تسهیلات جهانی محیط زیست که از طریق بانک جهانی ، برنامه محیط زیست سازمان ملل و برنامه توسعه سازمان ملل صورت می گیرد ، افزایش زیادی داشته است که به اجرای کنوانسیون تنوع زیستی[۷۵] کمک می کند . معمولا کمک بلاعوض یا وام یک بانک توسعه برای ایجاد و نگهداری پارکهای ملی و مناطق گردشگری ، به عنوان پشتیبان اجرای یک طرح ملی حفاظتی ارائه می شود. ممکن است بودجه حفاظتی به پروژه توسعه زیرساخت ها نیز مربوط باشد مثل کاهش اثرات زیست محیطی توسعه جاده ها ، خطوط راه آهن ، سدها و غیره(دربیکی،۱۳۸۷).

 

۲-۴-۱۷) مدل قیمت گذاری خدمات در صنعت گردشگری

در سالهای اخیر توجه به برنامه های بازاریابی افزایش یافته است و مدلهای زیادی از سوی نویسندگان و محققان ارائه شده است.(کاتلرو کلر،۲۰۰۶؛کوهن ،۲۰۰۶؛واکرودیگران،۱۳۸۳؛وست وود ،۱۹۹۷). این مدل چهار روش قیمت گذاری خدمات در صنعت گردشگری را نشان می دهد که هر کدام از این روش ها با عناصری که در مدل بیان شده است مورد بررسی قرار می گیرد.( لس لومسدن ،۱۹۹۷ )

شکل ۲- ۱: «مدل قیمت گذاری خدمات در صنعت گردشگری (لس لومسدن ،۱۹۹۷، بازاریابی گردشگری ،ترجمه گوهریان ، ۱۳۸۰)»

 

۲-۴-۱۸) پیشینه تحقیق

در زمینه‌ی تعیین بهترین روش قیمت گذاری در بخش خدمات گردشگری، در بین تحقیقات داخلی تا زمان نگارش این سطور تحقیقی انجام نشده است. و متاسفانه به علت محدودیت استفاده از سایتهای علمی در مورد تحقیقات خارجی نمونه ای که منوط به این تحقیق باشد ، یافت نشد اما در این بین تحقیقاتی وجود دارد که به طور غیر مستقیم حائز اهمیت و توجه است و در جدول زیر به طور خلاصه آورده شده است.
جدول۲- ۱:تحقیقات داخلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح

 

نظر دهید »
تاثیر لغات بیگانه درادبیات داستانی دوره معاصر۹۳- قسمت ۴
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

دکتر طباطبایی واژه سازی را ساختن واژه های جدید ، از رهگذر ترکیب و اشتقاق می داند . طبق گفته ی او عواملی که زایایی فرایند واژه سازی را محدود می کنند به دو نوع تقسیم می شوند:
الف-درون زبانی : عوامل درون زبانی به خودِ نظام زبان و قوانین حاکم بر آن مربوط می شوند و ممترین آنها به قرار زیر است :۱- وجود کلمات رقیب ۲- عوامل واج شناختی۳- عوامل صرفی ۴- عوامل معنایی.
ب- برون زبانی : عوامل برون زبانی به خودِ زبان مربوط نیستند بلکه به وضعیت فرهنگی و گرایش ها و آراء جامعه ی زبانی مربوط می شوند . (طباطبایی ،۱۳۸۲: ۱۳-۱۱)
طبق گفته ی سایپر همه ی زبان ها امکانات لازم را در اختیار دارند تا در صورت نیاز لغات جدیدی خلق کنند .(ساپیر،۱۳۷۶: ۱۸۹)
داریوش آشوری معتقد است با گسترش علوم و فنون در روزگار ما که اهل هر رشته از علوم و فنون ، در گسترش آن دست دارند ، زبان ابزاری نیز گسترش بسیار یافته است و ما امروز بنا به روح زمان و بنا به تعریف ،ناگزیریم زبان ابزاری خود را گسترش دهیم ، یا به عبارت دیگر ، زبان ابزاری فرنگی را ترجمه کنیم و به کار بگیریم . و این کار برای آن که سر و سامانی داشته باشد مرجعی هم می خواهد و این مرجع ، ناگزیر فرهنگستان است . البتّه فرهنگستان می تواند یک دستگاه سامان دهنده و اصلاح کننده و پشنهاد دهنده برای رشته های علمی و فنی و دستگاه های اداری و جز آن باشد .(آشوری،۱۳:۱۳۷۵)
فصل سوم
روش تحقیق
روش تحقیق
پس ازبررسی های اولیه ی مسأله تحقیق ،مطالعه سوابق وادبیات تحقیق وهمچنین مطالعه ی انواع روش های تحقیق درعلوم انسانی روش توصیفی انتخاب گردید.ازمیان سه گروه عمده ی روش توصیفی ،نوع توصیفی تحلیل محتوا مناسب این پژوهش دیده شد.درتوضیح وتشریح روش توصیفی بایدعنوان کردکه:
درتحقیق توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است ومی خواهدبداندپدیده ی متغیربامطالب چگونه است.به عبارت دیگراین تحقیق وضع موجودرابررسی می کندوبه توصیف منظم ونظام داروضعیت فعلی آن می پردازد،ویژگی هاوصفات آن رامطالعه وعندالزوم ارتباط بین متغیرهارابررسی می کند.
درتحقیقات توصیفی محقق دخالتی دروضعیت موقت ونقش متغیرهانداردوتنهاآنچه راکه موجوداست مطالعه کرده وبه تشریح آن می پردازد.این تحقیقات کمتربه کشف قوانین وارائه ی نظریه منتهی می شودبه این دلیل که به مطالعه ی موارد خاص می پردازند.البته این بدان معنانیست که ازطریق تحقیقات توصیفی شناخت کلی حاصل نمی گرددبلکه چنین امکانی وجوددارد،زمانی که ویژگی هاوکیفیت یک پدیده ی خاص یایک موضوع به دقت وبراساس اصول این روش مطالعه وبررسی شود.می توان این ویژگی ها،کیفیت وکارکردرابه موردمشابه تعمیم دادویک قضیه ی کلی ارائه نمود.البته بنا به روش استقراری نیزامکان دستیابی وشناخت قضایای کلی ازطریق تحقیقات میسرمی باشد.بدین معنی که وقتی ویژگی یاصفتی مشترک ویکنواخت درپدیده های گوناگون تکرارومشاهده گردیده می توان براساس آن نظریه ارائه کرد.درتحقیق پیش رونیزبراساس بیکرانگی وگستره ی پهناورادبیات فارسی ،کتب واشعارموردبررسی قرارگرفتندویژگی هاوکیفیات یک پدیده خاص مطالعه وتشریح شدکه می توان ویژگی هاوکارکردهای حاصله رابه مواردمشابه تعمیم داد.
تحقیق توصیفی تحلیلی:این روش به منظورتوصیف کمی ،کیفی وعینی محتوای مفاهیم به صورت منظم ومبسوط انجام می شود.قلمرواین نوع تحقیقات رامتن های مکتوب ،شفاهی وتصویری درباره ی پدیده یاموضوعی خاص تشکیل می دهدمتن هایی نظیرکتاب ها،مقاله ها،مطبوعات ،سخنرانی ها،فیلم وعکس ،تجزیه ،تحلیل وتوصیف مطالب براساس داده های گردآوری شده هدف این روش تحقیق است.برای این منظورعناصر،مطالب ومتن های گردآوری شده براساس شرایط ومراحل پیش روی تحقیق طبقه بندی می شود.این عناصرممکن است کلمه ها،جمله ها،بندهایامتن های کامل درآثارمکتوب یاشفاهی باشند.
نوع مطالعه «روش هاوابزارگردآوری اطلاعات»
به صورت کلی درتحقیقات توصیفی نوعی ازروش های مطالعه ی کتابخانه ای وبررسی متون ومحتوای مطالب استفاده می شود.دراین تحقیق روش کتابخانه ای استفاده شده است.این روش عموما درتمامی تحقیقات عملی مورداستفاده قرارمی گیرد.گاهی دربخشی ازفرایندتحقیق ازاین روش بهره گرفته می شود.تحقیق پیش روازحیث روش ماهیت ،کتابخانه ای است وازابتداتاانتهابرداده های تحقیق کتابخانه ای نگارش یافته است.گردآوری اطلاعات ازطریق دسترسی به کتابخانه های عمومی،کتابخانه های شخصی ،کتابخانه ی دانشگاه وپژوهشکده ی تعلیم وتربیت وابسته به آموزش وپرورش صورت گرفته است.
اسنادعمده ی مورداستفاده دراین تحقیق
دیوان شاعران موردبحث ،تصحیح مختلف آثارشاعران ،کتب شرح آثار،فرهنگ لغات ،کتب ادبی مرتبط باموضوع ،کتاب های روش تحقیق ،مجموعه مقالات ،مجلات ونشریات وسایت های اینترنتی وغیره می باشد.
ابزارگردآوری اطلاعات : فیش برداری
محدودیت هاوموانع
ازآنجائی که نگارش رسانه همزمان باکارتدریس بودبنابراین وقت زیادی برای گردآوری اطلاعات نداشته درنتیجه درحدوسع وتوان ازمنابع موجوداطلاعات ،این رساله گردآوری وتدوین شد.ازطرفی چون آثارادبی جامع وکاملی دراستان موجودنبودلذادرتدوین رساله بامشکل مواجه شده،لاجرم به همین منابع محدوداکتفاشد.
فصل چهارم
تجزیه وتحلیل داده ها
بخش نخست ) هجوم واژه های بیگانه درحوزه زبان
سرگذشت زبان فارسی
از آن جا که در نجد سرزمین بلند و پهناور ایران ، هر یک از تیره های ایرانی به یکی از زبان ها و گویش های ویژه ی خود سخن می گفتند ، از دیرباز ، وجود یک زبان فراگیر که وسیله ی تفاهم میان آنان باشد ، نیازی سخت آشکار بود . در زمان هخامنشیان ، با آن که در کنار وحدت سیاسی و در زیر نفوذ آن کم کم خودآگاهی به همبستگی ملّی بیدار می گردید ، ولی باز هنوز نمی توان از وجود یک زبان رسمی سخن گفت و زبان پارسی باستان ، با آن که از زمان داریوش بزرگ زبان نوشتار نیز شد ، ولی نتوانست به عنوان زبان گفتار پا از قلمروی خود بیرون نهد . ( خالقی مطلق،۳:۱۳۶۰)
دلیل آن چنین است که در این دوره هیچ یک از شاخه های زبان های ایرانی باستان هنوز تا آن اندازه از تنه ی اصلی و یگانه ی خود دور نشده بود که برای گویندگان زبان دیگر کاملاً بیگانه باشند . به سخن دیگر ، مادها سخنان برادران پارسی خود را به خوبی در می یافتند و حتی میان پارسی باستان و زبان اوستایی ، ناهمگونی های چندان بزرگی نیست . گذشته از این ، هخامنشیان که قدرت زمان خود بودند ، سیاستی که برای نگهداری آن قدرت در درون و بیرون ایران به کار می بستند ، بر پایه ی احترام به مذهب و فرهنگ اقوام دیگر بود و این موضوع طبعاً آنان را از تحمیل زبان خود به اقوام دیگر نیز باز می داشت چنان که مثلاً نامه های رسمی دولتی به زبان آرامی نوشته می شد و سنگ نوشته های آنها علاوه بر پارسی باستان ، به زبان های ایلامی و بابلی نیز نوشته شده است .( همان ،۴:۱۳۶۰)
با این حال ، قلمروی زبان پارسی باستان و مادی و پارتی باستان که هر سه سخت به یکدیگر نزدیک بودند ، تمام غرب و شمال و مرکز ایران را فرا می گرفت . ولی از یک سو گروه زبان های خاوری و باختری ، با گذر از دوره کهن به دوره میانه ، از یکدیگر دورتر می گشتند ، و از سوی دیگر هر چه همبستگی سیاسی ، ملی و فرهنگی ، میان تیره های ایرانی نزدیک تر می شد ، به همان اندازه نیاز به یک زبان رسمی فراگیر تر می گشت . تا این که پیرامون هزار و پانصد سال پیش ، یکی از گویش های جنوب باختری بنام دری ، رفته رفته به دیگر بخش های ایران گسترش یافت . ( همان ،۵:۱۳۶۰)
زبان پهلوی ساسانی یا پارسیگ و زبان پهلوی پارتی یا پهلوی چنان به یکدیگر نزدیک بودند که مردم این دو زبان سخن یکدیگر را به خوبی در می یافتند و همین اندازه خویشاوندی و نزدیکی را نیز می توان پیش از آن میان دو زبان پارسی باستان و مادی گمان برد که هر یک در همان محلی که پیش تر میهن زبان پارسیگ و پهلویک بود رواج داشتند . پارسی باستان یک زبان نوشتار ادبی و کهن بود که با زبان گفتار فاصله ی زیاد داشت و زبان نوشتار پارسیگ ، اگر چه دنباله ی آن زبان است ، ولی دنباله روی آن نیست ، بلکه از زبان گفتار سخت تاثیر دیده است .
( همان ، ۷:۱۳۶۰)
بنابراین گفتار پایتخت هخامنشی که صورت بسیار ساده شده ای از زبان ادبی و کهن کتیبه های هخامنشی بود ، پانصد سال پس از آن به نام زبان دری ، همگام با پای گیری قدرت سیاسی ساسانیان ، در بسیاری از نقاط ایران به عنوان زبان تفاهم میان تیره های ایرانی رواج گرفت . پس از سقوط ساسانیان ، زبان نوشتا ر نخست هنوز همان زبان پارسیگ ( و تا حدودی پهلویگ ) بود ، چنان که بیشتر آثاری که از این زبان ها در دست است ، تالیف یا نوپردازی هایی است از همین سده های نخستین هجری ، ولی نام این زبان ها ، دیگر از پارسیگ و پهلویگ به پارسی و پهلوی تغییر یافته بود و از همین روست که ابن مقفع صورت معرب آن ها را فارسی و فهلوی ثبت کرده است. ولی با کم شدن موبدان و گرویدن دهقانان به دین نوین ، موقعیت زبان پارسیگ روز به روز ضعیف تر می گشت و کم کم بر سر جانشینی آن ، مبارزه ای میان دری و عربی در گرفت .
نخست پیروزی با عربی بود که با داشتن همه ی ویژگی های زبان توانا و به عنوان زبان دین دستگاه خلافت اسلامی و مجهز به خطی که با همه ی نواقص خود بهتر از خط پهلوی بود ، همچون سرداری که تا آن زمان شکست ندیده بود ، پا به میدان نهاد . ترجمه ها و تالیفات بی شمار ایرانیان به زبان عربی در دو سه سده ی نخستین هجری مهم ترین نشانه ی این پیروزی موقتی زبان عربی است و نشانه ی این که ایرانیان کم کم خود را برای یک کوچ فرهنگی و وداع با گذشته آماده می کردند .
( همان ،۱۳۶۰: ۱۰-۸)
ولی در میانه ی سده سوم ، با طلوع دولت یعقوب ، ورق برگشت و به فرمان امیری که از میان توده ها برخاسته و جز زبان نیاکان خود زبانی نمی دانست ، دری رسماً زبان نوشتار شد .
(بهار ،۲۰۹:۱۳۱۴)
زبان فارسی تا زمانی که تنها زبان گفتار بود به آن دری می گفتندد و نه پارسی ، ولی پس از آن که در میانه ی سده ی سوم هجری به جای زبان پارسیگ زبان نوشتار گردید نام پارسی هم بدان داده شد و از این زمان دارای سه نام گردید : پارسی ، دری و پارسی دری ولی روشن بود که چند نام برای یک زبان واحد تولید سوء تفاهم خواهد کرد و به زودی برای هر نام تعریفی جداگانه به وجود خواهد آمد . مگر نه این بود که دری زبان دگاه بود ؟ پس با پای گرفتن فرمانروایی سامانیان ، دری که زمانی نام زبان درگاه ساسانیان بود ، کنون نام زبان درگاه سامانیان ، یعنی زبان مردم خراسان گشت ، در برابر ، فارسی به عنوان زبان دیگر جاها ، و به ویژه پس از آن فارسی خراسان به دلیل آمیختن با گویش های محلی ، تفاوت هایی نیز با فارسی نقاط دیگر پیدا کرد ، این اختلاف نام مجوز دیگری نیز یافت ، چون واقعاً بسیاری از این واژه های گویشی خراسان ، برای سخنوران یر خراسانی مهجور و نا مفهوم بود .
البته فارسی تنها با گویش های محلی خراسان نیامیخته بود ، بلکه این زبان در هر بخشی از ایران که نفوذ می کرد طبعاً مقداری از واژه های زبان ها و گویش های آن جا را می گرفت که از این مقدار ، تعدادی به وسیله مولفان آن سرزمین درون زبان فارسی نوشتار می شد که از آن باز تعدادی از راه همان آثار به فارسی نوشتار استاندارد راه می یافت . ولی از آن جا که خراسان از نیمه ی دوم سده ی سوم هجری تا مدت زمانی مهمترین مهد ادبی فارسی بود و آثاری که در این سرزمین به وجود آمد، در اندک زمانی در سراسر ایران شهرت یافت ، طبعا سهم نفوذ واژه های گویشی آن ، چه در فارسی نوشتار خراسان و چه در فارسی نوشتار استاندارد ، بیشتر از نقاط دیگر ایران بود .( خالقی مطلق ،۱۳۶۰:و۱۲-۱۱)
از این گفته ی عنصر المعالی نیک پیداست که او پارسی را از پارسی دری که آن زمان به فارسی مردم خراسان می گفتند ، جدا دانسته است . این فارسی دری به دلیل واژه های گویشی آن ، برای فارسی زبانان بیرون از خراسان دشوار و از این رو از دید عنصر المعالی زبانی دوراز شیوایی بود ، همچنان که او پارسی مطلق ، یعنی فارسی سره را نیز که به واژه ها و عبارات و امثال و حکم تازی آراسته نباشد ، دور از شیوایی می داند . ( همان ،۱۳:۱۳۶۰)
به گفته یغمایی اختلاف میان دری و پارسی تنها اختلاف میان دو سبک است و نه دور زبان،او در مقدمه ی ترجمه ی تفسیر طبری چنین می نویسد :« و این کتاب تفسیر بزرگ است از روایت محمد بن جریر الطبری رحمه الله علیه ، ترجمه کرده به زبان پارسی و دری ».
یعنی نام پارسی و دری را دو نام برای زبان گرفته ست و از آن پنج بار دیگر که از زبان کتاب نام می برد ، همه جا آن را تنها پارسی می نامد .
در هر حال از میانه ی سده ی پنجم هجری ، با نفوذ بیشتر زبان و سبک تازی در نوشته های فارسی ، هر دو سبک دری و پارسی که در سده چهارم متداول بود از رواج افتاد ، به ویژه سبک دری ، و به همین دلیل آثار آن نیز از آثار سبک پارسی دستخوش نابودی گردید و بسیاری از واژه های مهجور آن که در سده ی چهارم به زبان فارسی راه یافته بود و نمونه های آن در لغت فرس اسدی دیده می شود ،سپس تر در زبان فارسی کهنه شد و از کار افتاد . پس از آن که زبان دری یا پارسی زبان نوشتار شد ، نه تنها سخنوران خراسان ، چون رودکی سمرقندی و ابوشکور بلخلی و مسعود مروزی و بوعلی سینا بخارایی و بوریحان بیرونی هخوارزمی و منجیک ترمذی و سنائی غزنویی و خواجه عبدالله انصاری و هروی و فردوسی و خیام نیشابوری و منوچهری دامغانی به این زبان نوشتند ، بلکه نیز سخنوران جاهای دیگر فرخی سیستانی و بوسلیک گرگانی و جمال الدین اصفهانی و قطران تبریزی و خاقانی شروانی و نظامی گنجوی و مسعود سعد لاهوری و بابا طاهر همدانی و سعدی شیرازی و صدها سخنور دیگر از هر گوشه و کنار این سرزمین .(همان ،۱۳۶۰:و۱۵-۱۴)
پیداست که زبان فارسی نمی توانست در فاصله ی یکی دو قرن به عنوان زبان نوشتار همه ی سرزمین ایران را بگیرد ، اگر پیش از آن قرن ها به عنوان زبان نوشتار در سراسر ایران رواج نمی داشت .زبان فارسی یا دری حدود دو هزار و پانصد سال پیشینه دارد که از آن حدود هزار سال نخستین زبان گفتار در جنوب غربی ایران و سپس حدود هزار و پانصد سال زبان گفتار و حدود هزار و صد سال اخیر آن، زبان نوشتار در بخش بزرگ سرزمین فلات ایران بوده است و روزگاری به عنوان زبان فرهنگ و ادب ، به کشورهای دیگر نفوذ کرده است.( همان ،۱۷:۱۳۶۰)
تاریخ ادبیات ایران
الف- ادبیات قبل از اسلام
ایران باستان دارای تمدن عالی بوده و خط و کتابت و دانشوری در آن وجود داشته ولی اغلب آثار علم و ادب بواسطه طول زمان و آشوب جهان از میان رفته و نابود گردیده . گر چه سنگبشته ها که از آن زمان باقی مانده بتنهایی دلیل باهریست برای اثبات این قول ، با این همه اخبار قدیم نیز موید این مطلب است .هرمیپوس ازمیری که در قرن سوم قبل از میلاد میزیسته با هخامنشیان هم عصر بوده از یک کتاب ایرانی که مقصودش اوستا بوده سخن می راند . هردت مورخ نامی یونان در کتاب اول باب صدم می نویسد که دیاکو پادشا ماد – یعنی شمال باختری ایران – صورت محاکمان را می خواند و داوری می کرد و این قول نشان می دهد در آن زمان در ممالک ایران ثبت دادرسی ها معمول بوده و وجود داشته است . در تورات نیز سخن از تاریخنامه های درباری ایران رفته و به صراحت از آنها ذکر شده است . در کتاب های تاریخی و ادبی تاریخ طبری و مسعود ی اشاره های زییادی به کتاب های قدیم ایران شده است . گذشته از این دلیل های نقلی ، دلیل عقلی نیز می رساند که مملکت نامی بزرگی مانند ایران که پادشاهی مانند کورش و داریوش داشته و وسایل تمدن آن زمان را از کشوری و لشکری به درجه کمال دارا بوده و به ثبت و ضبط مسائل بقدری وقع می گذاشته که آنها را بر سنگ ها نیز می کنده محالست نوشتن بلد نبوده و کتاب و ادبیات نداشته باشد .( رضا زاده شفق،۱۳۶۹:و۹-۸)
زبان بشر در ابتدا ساده و معانی ساده و سطحی محدودی را بیان می کرده سپس بتدریج از حیث ساختمان کلمه و گوناگونی و عمق معانی تکامل نموده است . اساس این نظر گذشته از مطالعه ی تاریخی زبان از بررسی های حاضر عالم حاصل گشته و خلاصه آن همانا عبارت از این که زبان بشر بطور کلی از روی قیاس با زبان های حاضر سه مرحله رشد و کمال را گذرانده ، که در عصر ما نمونه هائی از هر دو مرحله موجود است :
نخستین مرحله زبان یک صدائی است (langues monosllabiques): در این مرحله معمولا کلمات در حال ریشه مانده و تنها یک صدا می دهد یعنی کلمه ی مرکب و چند صدائی وجود ندارد، معانی این کلمات کوتاه ، ساده و در مواردی مبهم است . زبان بشر در آغاز در این مرحله بوده و زبان هائی هم در این حال مانده و بعصر ما رسیده که معروفترین آنها زبان چینی ، آنامی ، سیامی و برمائی است .
دومین مرحله زبان پیوندی است (langues agglutinantes): بدین معنی که کلمات یا در واقع ریشه هها به هم می پیوندد و در این پیوستگی یکی از دو ریشه معنی اصلی خود را از دست می دهد ولی در ضمن به تنوع یا تغییر یا توسیع معنی ریشه دیگر خدمت می کند . از زبان های حاضر که در این مرحله است می توان ژاپنی،کره ای ،آرال ،آئتائی(یعنی مغول و اقسام آن ) ، زبان فنلاند، مجار،ترکی و بعضی زبان های بومی را نام برد .
سومین مرحله زبان منصرف است (langues flexion): این مرحله که کاملترین مراحل سه گانه است و در این پایه خود ریشه از حیث شکل و ساختمان تغییراتی پیدا می کند و ترکیب های گوناگون با کمال آسانی بوجود آورد یعنی به سهولت صرف می شود و به اشکال مختلف می افتد و معانی دقیق را بیان می نماید . اینک زبان های معروف جهان متمودن منصوب بدین مرحله است که آنرا به دو شعبه تقسیم می کنند زبان های هند و اروپایی یا آرائی و زبان های سامی .( همان ۱۳۶۹: -۱۱-۱۰)
عنوان هند و اروپایی اشاره بدانست که زبان اصلی مشترک این شعبه که وقتی در یک مرکز گفتگو می شده همان بوده که اصل و منشا زبان های هندی و اروپائی را تشکیل می داده ، این زبان مشترک اصلی را زبان آریائی هم گفته اند زیرا آریا یا آری به حکم کتاب های باستان هند نام اولین قوم بوده است که زبان مذکور زبانش بوده و حدود دو هزار سال پیش از میلاد از مسکن اصلی بنای مهاجرت را نهاده از جمله به هندوستان آمده است . در باب مسکن اصلی آریائی ها میان دانشمندان اختلاف نظر هست بعضی ها آن را در هندوستان و بعضی دیگر در مشرق ایران دانسته اند و شاید لفظ ایران که به شکل قدیمتر ایریانه و آریانه نامیده می شده و یادگار همان دوره است . ولی به نظر بسیاری از دانشمندان خانمان اصلی نژاد هند و اروپایی شمالی ها ی اروپا و حوالی رود دانوب بوده است و آن قوم حدود دو هزار سال پیش از میلاد از آنجا به جنوب یعنی سواحل دریای سفید و مشرق یعنی ایران و هند مهاجرت کرده است . بدین نظر عبارت هند و اروپائی را به تمام زبان های منصوب به آن قوم و عبارت آریائی را بیشتر به شعبه ی ایرانی و هندی اطلاق می کنند .
زبان اصلی سامی گویا در جنوب شبه جزیره ی عربستان نشأت کرده سپس با مهاجرت اقوام بشمال رفته و در آسیای صغیر و سواحل مدیترانه پخش شده است . شعب معروف آن عبارتست از بابلی ، سریانی و عبری یا عبرانی ،آرامی ،فینیگی ،حبشی و عربی .
( همان ،۱۳۶۹:و۱۳-۱۲)
پارسی باستان
زبان باستان ایراان بر وجه آنچه گفته شد از زبان های منصرف است و از ریشه هند و اروپائی که منشا بسیاری از السنه معروف دنیاست مشتق شده و از این رو با زبان های مهم عالم متمدن مانند سنسکریت و یونانی و لاتینی و توتنی و اسکاندیناوی و اسلاوی خویشاوند است . از پارسی باستان جز شماره ای سنگنبشه ها ( از همه مهم تر سنگنبشته داریوش در بیستون است ) و خطوطی بر ظروف و آلات و سنگ ترازوها و نگین ها اثری باقی نمانده و از تحقیق علمای زبان چین بر می آید که در مجموع این آثار بیش از چهارصد لغت اصلی یافت نشده است ( همان :۱۳۶۹ و ۲۳-۲۱)
زبان اوستائی
زبان کتاب مذهب زرتشت را اوستا گوئیم و آن در حقیقت لغتی است از ایران قدیم و خویشاوند است با پارسی باستان . این زبان در شمال ایران رواج داشته و بیشتر زبان روحانیان و کتب مقدس بوده و آثاری از سنگ ها و غیره موجود نیست .(همان ۲۵:۱۳۶۹)
زبان پهلوی
زبان پلوی از زبان پارسی باستان مشتق شده است یعنی در کلمات و ترکیب کلام پارسی باستان بمرور زمان تغییراتی روی داده است و بصورت زبان پهلوی در آمده چنانکه پهلوی نیز بتدریج به فارسی کنونی تبدیل یافته و از این رو این زبان را بجای پهلوی ، پارسی میانه نیز نامید زیرا حد وسط پارسی باستان و فارسی کنونی است . عمده ی ادبیات پهلوی عبارت است از کتاب های دینی زرتشتی که به این لغت نوشته شده و قسمتی از آن متن اوستا و قسمتی در شرح اوستا یا دیگر مسائل مذهبی است .(همان ،۱۳۶۹:و۲۹-۲۸)
پس بطور کلی از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که ایران باستان از روزگار قدیم دارای خط و زبان ادبی و علوم و ادبیات و نظم و نثر بوده است . در دوره ساسانیان علوم فلسفی و اجتماعی از یونانی و سنسکریت نیز به زبان پهلوی نقل شد و به دانش و فرهنگ کشور افزوده گشت .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
(همان ،۳۱:۱۳۶۹)
ب- ادبیات ایران بعد از اسلام
از فحوای تاریخ می توان فهمید که آثار ادبی در ادوار قدیم دامنه ی بسیار وسیع نداشته بلکه تا حدی مخصوص درباریان و روحانیان بوده است و چون در اواخر دوره ساسانی اخلاق و زندگانی این دو طبقه یعنی درباریان و روحانیان با وفور فتنه و فساد در دربار و ظهور گوناگون در دین فاسد شده بود لهذا می توان گفت اوضاع ادبی ایران در هنگام ظهور اسلام درخشان نبوده و بواسطه ی فساد این دو طبقه ادبیات رو بسوی انحطاط می رفته است .
( رضا زاده شفق ،۳۳:۱۳۶۹)
در حدود سال ۷۱ بعد از هجرت ، آخرین جنگ مهم ایرانیان و عرب که آنرا تازیان فتح الفتوح نام نهادند و در نهاوند واقع شد و یزگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی که بعد از مبارزه های اولین بار برای مقاومت چندین بار لشکر گرد آورده بود شکست یافت . بعد از این واقعه ایران یکجهت میدان تاخت و تاز عرب شد و سلطنت ایران تابع خلافت گشت و تازیان نزدیک دویست سال بر ما حکومت کردند و اداره امور کشوری و لشکری بدست آنان یا دست نشاندگان آنان افتاد و مخصوصاً آثار علمی و ادبی ایران تحت نفوذ و استیلای زبان تازی قرار گرفت . دایره این نفوذ به اندازه ی وسیع و تاثیر آن بطور عمیق بود که اغلب علمای ایرانی به آن زبان سخن گفتند و مرسله کردند و در تعلیم و ترویج آن کوشیدند و تقریبا تمام دانشمندان ما در دوره استیلای عرب حتی در قرن های بعد تالیفات خود را به عربی نوشتند و زبان عرب در ایران زبان علم و ادب شد و کسی بفارسی نوشتن توجه نکرد .( همان ،۱۳۶۹:د۳۵-۳۴)
اما آغاز قرن سوم هجری را شاید بتوان اول استقلال ایران شمرد که بتدریج قوت گرفت تا سرانجام بدست صفاریان و سامانیان و آل بویه و غزنویان به کمال رسید و دست عرب بکلی از ایران کوتاه شد . در آن اوان زبان فارسی بعد از دویست سال گمنامی به صورت فارسی کنونی ظهور کرد و شعرا و نویسندگان در این زبان نظم و نثر فارسی را آغاز کردند.( همان ،۱۳۶۹:۳۸)
عمده اقدامات ملی ایرانی بر ضد اجحاف عرب از خراسان بروز کرد و آن ایالت در حقیقت مرکز جوش و خروش ملی گردید همچنین آنجا مهد ترقی زبان و ادبیات فارسی تا چند قرن متوالی شهر های آن سامان و اطراف مانند بخارا ، غزنه و نیشابور مرکز علم و ادب بود .( همان ،۴۱:۱۳۶۹)
از خصوصیات زبان فارسی نسبت به پهلوی اول نوشته شدن آن است به الفبای عربی و دوم داخل شدن کلمات زیاد عرب است . تاثیر کلمات عربی به اندازه ای بود که حتی اشخاصی مانند فردوسی که شاید خواستند بیشتر فارسی سره بنویسند از استعمال بعضی لغت های عربی ناگزیر شدند . گذشته از عربی کلمات خارجی دیگر ماندد آرامی، یونانی و لاتین از همان اوقات یا بواسطه ی زبان عرب و یا مستقیماً به فارسی داخل شد .( همان ،۱۳۶۹:ت۳۹-۳۸)
شاید بتوان فردوسی را نخستین سخن سرای بزرگ ایران دانست که بعد از اتیلای عرب و فراموش شدن افکار و آثار ملی شاهنامه را که پیش از او دقیقی و دیگران شروع کرده و ناقص گذاشته بودند از نو آغاز کرده بپایان رسانی و بدین واسطه داستان باستان را به خاطر ها آورده و تاریخ روزگار گذشته را زنده کرد چنانکه خود گوید :
بسی رنـج بـردم در ایـن سال سی عجم زنــده کــردم بـدیــن پارسی
(همان ،۶۱:۱۳۶۹)
ابوالقاسم فردوسی از لحاظ زنده کردن تاریخ و داستان ملی و از جهت نفس تازه دمیدن به زبان فارسی بی شبهه بزرگترین شاعر ایران است و کسی دیگر از گویندگان ما در این هنر به پایه او نمی رسد .

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

نظر دهید »
تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی و ترجیح افراد بر دقت اجرا و فعالیت EMG عضلات در پرتاب دارت- قسمت ۲
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مقدمه ۵۷
غربالگری داده ها ۵۷
توصیف آماری داده ها ۵۹
آزمون فرضیه های پژوهش ۵۹
خلاصه یافته ها ۶۶
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
مقدمه ۶۸
یافته های تحقیق ۶۹
پیشنهاد های برخاسته از تحقیق ۷۷
پیشنهادات برای تحقیقات آینده ۷۷
منابع ۷۹
پیوست ۸۶
جدول ۱-۴: نتایج آزمون کلموگروف-اسمیرنوف ……………………………………………………………………..۵۸
جدول۲-۴: نتایج آمارههای توصیفی متغیرهای پژوهش ………………………………………………………….۵۹
جدول ۳-۴: نتایج آزمون t همبسته برای مقایسه خطاها …………………………………………………………………….۶۰
جدول ۴-۴: نتایج آزمون t همبسته برای مقایسه RMS های عضلات ……………………………………….۶۲
جدول ۵-۴: نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه خطاها ………………………………………………………….۶۴
جدول ۶-۴: نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه متغیرهای RMS ……………………………………………65
شکل ۱-۲: سطوح توجه …………………………………………………………………………………………………۲۱
شکل۱-۴: نمودار مقایسهای خطاهای شعاعی و متغیر ………………………………………………………۶۱
شکل ۲-۴: . نمودار مقایسهای RMS عضله دو و سه سر……………………………………………………۶۳
فصل اول:

طرح تحقیق

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

مقدمه

یکی از عوامل مهم و تعیین کننده در روند اجرا و یادگیری انسان “توجه” است که یادگیری حرکتی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
پیشینه پژوهش ها و نظریه های مربوط به توجه[۱] به قرن نوزدهم (کتل، ۱۸۸۶؛ ولش، ۱۸۹۸) باز می گردد. آنها معتقد بودند که “توجه”نوعی درگیری ذهنی است. در آن زمان تحقیقات بسیاری توسط ویلیام جیمز (۱۸۹۰) انجام گرفت و مفهوم توجه، تمرکز هوشیار جهت انجام فعالیت بیان شد و تمرکز “توجه” تلاش ذهن برای تمرکز بر شی ای از میان اشیا یا رشته ای از اندیشه های همبسته بیان گردید (۱). در ادامه تحقیقات مگیل (۲۰۰۱) هوشیاری در توجه را مورد سوال قرار داد و بیان داشت که توجه الزاما فعالیتی هوشیارانه نیست و به نظر می رسد برخی فعالیت های توجه طلب نیازمند هوشیاری نیست (۲). این مباحثه از آن زمان آغاز شد و هنوز هم تلاش برای شناخت بیشتر نقش و چگونگی تاثیر آن بر فرایند اجرا و یادگیری، با سرعت بیشتری ادامه دارد.
به منظور روشن کردن نقش توجه در اکتساب و یادگیری مهارت، در سال های اخیر فرضیه های گوناگونی ارائه شده است. از جمله فرضیه عمل محدود شده [۲](کنترل خودکار) (ولف و همکاران ۲۰۰۱)، فرضیه نقاط گره[۳] (هاسنر و ارلن اشپیل ۲۰۰۶) و فرضیه ویس، ریبر و اون (۲۰۰۸) مبتنی بر کانون توجه ترجیحی هر فرد (احترام به خود)، این فرضیه ها در مقابل نظریه های قدیمی تر یادگیری آشکار (اشمیت و لی ۱۹۹۴) ارائه شده است. نیدفر (۱۹۶۷) نقش کانون توجه را در دو بعد: پهنا (وسیع و باریک) و جهت (درونی و بیرونی) مطرح کرد. در ادامه نظرات وی، محققان دیگری این وضعیت را در تکالیف مختلف و با رویکردهای متعددی آزموده اند.
این تحقیقات به نتایج متفاوتی دست یافته اند. برخی به یادگیری از طریق کانونی کردن توجه بر بدن و نحوه اجرای حرکت تاکید داشته اند و بر این باورند که یادگیری به صورت آشکار و از طریق کانونی کردن فراگیر به قوانین حرکت، وضعیت بدن و چگونگی اجرای حرکت افزایش می یابد(سالمونی، ۱۹۴۰؛ سینگر، ۱۹۸۸؛ اشمیت و لی، ۱۹۹۴؛ اشمیت، ۱۹۹۷) (۱).
در حالی که پژوهش ها در دو دهه اخیر نظریه های دیگری را ارائه داده اند. ولف، مک نوین، شیا و پارک (۲۰۰۱، ۲۰۰۳) نیز در طرح فرضیه عمل محدود شده به بررسی مکانیسم عمل توجه درونی (توجه به بدن و نحوه اجرای حرکت) و بیرونی (توجه به محیط، اثر حرکت و ابزارهای مرتبط با حرکت) پرداخته اند. آنها معتقدند توجه فراگیر به بدن و نحوه اجرای حرکت سبب محدود کردن فرایند کنترل خودکار می شود. ولی در کانونی کردن توجه بیرونی خلاف این وضعیت رخ می دهد. فرایندهای پردازش کمتری درگیر می شوند. نیازهای توجهی کاهش و اجرا و یادگیری حرکت تسهیل می شود، به این ترتیب سرعت یادگیری افزایش می یابد (۳).
هاسنرو ارلن اشپیل (۲۰۰۶) نیز به تازگی فرضیه نقاط گره را در توجیه آثار مثبت کانون توجه بیرونی در برابر کانون توجه درونی طرح کرده اند. آنان معتقدند حرکات از توالی سه گانه محرک، پاسخ و اثر تشکیل شده اند و در ابتدای یادگیری باید توجه به اثر حرکت هدایت شود و به عنوان تکیه گاهی برای کانون توجه عمل کند (۴).
از آنجا که در اجرای هر مهارت حرکتی چندین اثر بیرونی و درونی مرتبط و غیر مرتبط با حرکت وجود دارد که تمرکز توجه به هر کدام از آنها می تواند اثر متفاوتی بر اجرا و یادگیری مهارت داشته باشد و هر کدام از این اثرها در فاصله های مختلفی از بدن قرار دارند، لذا این موضوع مطرح است که تمرکز توجه بر چه اثری و در چه فاصله ای از بدن می تواند برای اجرا و یادگیری مهارت مفید تر باشد (۵).
هنگامی که یافته ها در مورد اثرات تمرکز درونی و بیرونی ارائه گردید، برخی محققان به مزایا و فواید تمرکز بیرونی افراد مشکوک بودند. برخی محققین این سوال را مطرح می کنند که آیا تفاوت های فردی در برتری و شاید اثر بخشی آن برای انواع تمرکزها وجود دارد. آیا می توان گفت برای یک اجرا کننده تمرکزهای بیرونی می تواند موثر باشد، در حالی که برای اجراکننده دیگر تمرکز درونی بهتر باشد؟ حتی اگر تمرکز بیرونی برای اغلب مردم موثر باشد، ممکن است برخی افراد تمرکز درونی را ترجیح دهند، در حالی که تمرکز بیرونی ممکن است سودمندتر از تمرکز درونی باشد. مزیت تمرکز روی اثرات (پیامد) حرکت نسبت به خود حرکت می تواند نسبتا یک پدیده عمومی باشد. آزمایش این موضوع به نظر موضوع مهمی می رسد. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیقات ولف، شی، پارک (۲۰۰۱)، مارچنت و همکاران (۲۰۰۹) اغلب اجرا کنندگان بیان می دارند که اثربخشی متفاوت تمرکز بیرونی در مقابل درونی می تواند مستقل از تمرکزی باشد که آنها در ابتدا انتخاب می کنند. بنابراین، مزیت های تمرکز بیرونی یک پدیده نسبتا عمومی می باشد و با اختلافات فردی شناخته و تعیین نمی گردد. با توجه به تحقیقات انجام گرفته و اثر بخشی بیشتر ترجیح افراد به توجه بیرونی در مقابل توجه درونی نیاز به انجام مطالعه ای در این زمینه بود که آیا ترجیح افراد در انواع توجه بیرونی به نتایج مشابه با ترجیح افراد در مطالعات مربوط به مقایسه توجه درونی و بیرونی دست می یابد و اینکه ترجیح فرد در دو نوع توجه بیرونی(توجه بیرونی نزدیک و توجه بیرونی دور) در اجرای فرد می تواند تاثیر گذار باشد(۵).
از دیگر دلایل برتری کانون توجه بیرونی در برابر درونی، کاهش فعالیت عضلانی است که توسط ثبت امواج الکتریکی عضلات گرفته شده از عضله در دو شرایط فوق به دست آمده است. مک نوین و ولف (۲۰۰۲)، مارچنت و همکاران (۲۰۰۸)، ونس و همکاران (۲۰۰۴) در تحقیقات مختلف به ثبت این امواج در حین اجرای فعالیت پرداختند و نتیجه گیری کردند کانون توجه بیرونی سبب ایجاد الگوی حرکتی اقتصادی تر می گردد. بدین معنی که فرد با به کارگیری تعداد کمتری از واحدهای عضلانی و در نتیجه صرف انرژی کمتر به پاسخ مطلوب می رسد (۶، ۷، ۸). در مطالعات نشان داده شده است که الگو فعال شدن EMG[4] عضلات در اثر تمرکز توجه بیرونی نسبت به تمرکز توجه درونی کمتر می باشد و باعث اقتصاد حرکتی بهتر و هم انقباضی کارآمدتری بین عضلات موافق و مخالف می شود. اما در مورد اثر مسافت توجه بیرونی (دور –نزدیک) بر فعال شدن EMG عضلات تحقیقی انجام نگرفته است که مزایای مسافت توجه بیرونی را در کارایی عضلات همانند تحقیقات مربوط به اثر توجه بیرونی در مقابل درونی را ارزیابی کنند.
عکس مرتبط با اقتصاد

 

بیان مسئله

توجه یکی از متغیرهای مهم و اثرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت حرکتی است. کیفیت و دقت در اجرای مهارت نیز به میزان زیادی به کانون توجه فرد، بستگی دارد. از این رو، مربیان و درمانگران برای تسهیل فرایند یادگیری، با ارائه ی بازخورد و دستورالعمل های گوناگون آموزشی موجبات تمرکز توجه افراد را به عوامل موثر در آموزش فراهم می آورند و توجه آنها را از عوامل مخل دور می کنند و در جهت تسهیل و تسریع روند آموزش گام برمی دارند.
در مطالعات اولیه برای فراهم کردن توضیحی در مورد تاثیرات مختلفی از جهت تمرکزهای گوناگون، تئوری رمزگذاری مشترک ادراک و عمل [۵]استفاده شد. بر طبق این تئوری بازنمایی های ذهنی مشترک برای ادراک و عمل وجود دارد. هر دو به رخ دادهای بیرونی اشاره دارد، هم چنین تنها شکلی است که اجازه کدگذاری مناسب را می دهند. حرکات وقتی که در رابطه با نتیجه مورد نظر( به عنوان مثال با تمرکز بیرونی ) نسبت به زمانی که در رابطه با الگوهای خاص حرکتی (به عنوان مثال با تمرکز درونی) برنامه ریزی می شدند موثرتر بودندکه این یافته ها با فرضیه کدگذاری مشترک همسو میباشد (۹، ۱۰). با این حال به دلیل اینکه این نظریه نسبتا انتزاعی است و تفاوت های اثر یادگیری از کانون توجه بیرونی در مقابل توجه درونی را به طور خاص نمی تواند پیش بینی کند و این نظریه همچنین هیچ کدام از مکانیسم های زیربنایی این اثر را توضیح نمیدهد، پس فرضیه «عمل محدود شده» یا «عمل خودکار» و «منابع محدود ظرفیت حافظه» ولف، مک نوین و شیا (۲۰۰۱) (۱۱)، و فرضیه «نقاط گره» هاسنر و اهرلن اشپیل (۲۰۰۶)، به عنوان فرضیه های آزمون پذیر پیشنهاد شد(۴). بر طبق فرضیه عمل محدود شده، تمرکز درونی باعث یک نوع کنترل آگاهانه می شود که افراد در سیستم کنترلی خود به وسیله تداخل با فرایندهای کنترل خودکار محدود می شوند. در مقابل تمرکز بیرونی خودکاری بیشتر را از طریق کنترل به وسیله به کار بردن فرایندهای کنترل رفلکسی، سریع و ناخودآگاه ترویج می دهد. بر طبق این فرضیه ها راهبردهای بیرونی تمرکز توجه (توجه به ابزار فعالیت و محرک های خارجی) را در مقایسه با راهبردهای درونی (وضعیت و چگونگی حرکت اندام) در اجرا و یادگیری مهارت، کارآمدتر می دانند و معتقدند دستورالعمل های تمرکز توجه بیرونی در افراد مبتدی مفید تر است. مطالعات ارتباط دستورالعمل تمرکز بیرونی و اندازه های مختلفی از خودکاری را که شامل نمایشی از کاهش دامنه ظرفیت توجه تنظیمات مکرر حرکتی و کاهش زمان پیش حرکتی می باشد را نشان می دهدکه به برنامه ریزی حرکتی کارامدتری منجر می شود (۱۲، ۱۳). از جمله تحقیقات حامی فرضیه های فوق می توان به تحقیقات آزمایشگاهی در تکالیف تعادلی از قبیل پژوهش لندرز، ولف، والمن وگوادوگنلی (۲۰۰۵) (۱۴)، ولف (۲۰۰۸) در تکلیف بالانس آکروبات (۱۵)، مقدم (۱۳۸۴) (۱۶)، شفیع نیا (۱۳۸۵) (۱۷)، و در تحقیقات میدانی به پژوهش های ال بود و بنت در پرتاب آزاد بسکتبال (۲۰۰۴) (۱۸)، کاستاندئا و گری (۲۰۰۷) در ضربه بیسبال (۱۹)، طهماسبی (۱۳۸۲) درضربات فوتبال (۲۰)، دانغیان وشجاعی (۱۳۸۶) در پرتاب آزاد بسکتبال (۲۱)، اشاره کرد.
در حالیکه همواره تمرکز بیرونی بسیار موثرتر از تمرکز درونی نشان داده شده است، اولین پرسشی که تحقیق کنونی در پی پاسخ گویی به آن است، فاصله کانون توجه بیرونی است. با توجه به اینکه هر مهارت می تواند بیشتر از یک اثر بر محیط داشته باشد و هرکدام از این اثرات در فاصله های متفاوتی از فرد قرار دارند، و توجه به هریک می تواند اثر متفاوتی بر اجرای حرکتی داشته باشد، لذا تحقیق کنونی در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که چه فاصله ای از کانون توجه بیرونی برای اجرای مهارت حرکتی در افراد مبتدی می تواند مفیدتر باشد. نتایج پژوهش های آزمایشگاهی مرتبط با تکلیف تعادلی عمدتا حاکی از آن است که توجه بیرونی به فواصل دورتر از بدن برای اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی در افراد مبتدی مفیدتراست (۲۲،۲۳). اما نتایج در تکالیف میدانی همچنان که ولف (۲۰۰۷) بیان می دارد، سوال بر انگیز است (۲۴)، برخی فواصل نزدیک تر به بدن را مفیدتر می دانند مانند تمرکز برچوب گلف در مقایسه با مسیر توپ (۲۵) و تمرکز بر مسیر قوس سر چوب گلف در مقایسه با مسیر پرتابی توپ و هدف (۲۶) و برخی تمرکز توجه به فاصله دورتر را مفیدتر می دانند برای مثال ال ابود و بنت تمرکز توجه بر حاشیه حلقه بسکتبال را در مقابل توجه به دست مفیدتر دانستند (۱۸) و پورتر و همکاران در تکلیف پرش طول نشان دادند تمرکز توجه بیرونی دور نسبت به تمرکز توجه بیرونی نزدیک، موجب افزایش مسافت پرش شد (۲۷). بنابراین نمی توان فاصله مشخصی از کانون توجه بیرونی را برای اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی ذکر کرد و تحقیق بیشتری نیاز است تا بتوان به نتایج قطعی در این زمینه دست یافت.
دومین پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال بررسی آن هستیم این است که آیا تفاوت های فردی (ترجیح افراد) در انتخاب کانون توجه، در برتری و شاید اثر بخشی آن برای انواع تمرکز ها تاثیر دارد؟ در مطالعات قبلی که هدف تعیین این مطلب بود که آیا یادگیرندگان به اثر بخشی تمرکزهای مختلف حساس می باشند اگر به آنها این شانس را بدهیم که به طور مستقیم مقایسه شوند؟ در مطالعات این انتخاب در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت تا تمرکزهای درونی یا بیرونی را که خود ترجیح می دهند انتخاب کنند. به عبارت دیگر از شرکت کنندگان خواسته شد تا خود اعلام نمایند که کدام نوع از تمرکزها برای آنها بهتر می باشد و نتایج نشان داد که افراد تمرکز بیرونی را نسبت به درونی ترجیح میدهند (۱۲). در مورد اینکه افراد در حین اجرا بیشتر کدام نوع از تمرکز بیرونی را ترجیح میدهند انتخاب کنند تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف صورت گرفته است که نشان دادند افراد تمرکز دیستال را نسبت به تمرکز پروگزیمال ترجیح می دهند (۲۸). اما با توجه به اینکه تنها یک مطالعه در این زمینه انجام شده است هنوز اثر نوع ترجیح فرد در تمرکز بیرونی بر اجرا ثابت نشده است. در حالی که اثرات مسافت توجه بیرونی و الگو ترجیهی مبهم می باشد ما در این تحقیق به دنبال این موضوع هستیم که آیا اثر فاصله بر اجرا به تمرکز ترجیهی فرد بستگی دارد یا به طور ضمنی تر افراد مبتدی برای اجرا بهینه، تمرکز بیرونی دور را در مقابل تمرکز بیرونی نزدیک ترجیح می دهند انتخاب کنند یا برعکس.
سومین پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به آن هستیم این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی تحت شرایط تمرکزهای مختلف بیرونی را پاسخ دهد؟ طبق فرضیه عمل محدود سازگاری به توجه بیرونی باعث کارایی حرکت بیشتر شده و فعالیت عضلانی (EMG) کاهش مییابد. همواره تحقیقات نشان داده اند تمرکز بیرونی باعث کاهش فعالیت عضلانی نسبت به تمرکز درونی می شود (۲۹)، اما مطالعه ای روی اثر مسافت و الگو فعال شدن EMG عضلات انجام نگرفته است و اینکه اگر طبق فرضیه عمل محدود تکیه بر تمرکز بیرونی باعث کارایی بیشتر و اقتصاد حرکت در اجرا نسبت به تمرکز درونی می شود، آیا الگو فعال شدن عضلات در اثر مسافت توجه متفاوت است؟ به بیان دیگر کدام نوع از تمرکز بیرونی (دور یا نزدیک) باعث کاهش فعالیت عضلانی، کارایی و اقتصاد حرکتی بیشتری در اجرا می شود.
در نهایت با توجه به مطالب ذکر شده، تلاش تحقیق حاضر در جهت پاسخ گویی به چند پرسش اساسی است: اول اینکه آیا بین دستورالعمل های فواصل گوناگون تمرکز توجه بیرونی در اجرا مهارت حرکتی افراد مبتدی تفاوتی وجود دارد؟ دومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا تفاوت های فردی در انتخاب کانون توجه بیرونی و ترجیح افراد در برتری و شاید اثر بخشی آن بر انواع تمرکزها تاثیر دارد؟ سومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی که تحت شرایط تمرکزهای بیرونی مختلف به وجود می آید را پاسخ دهد؟ پژوهش حاضر در راستای فرضیه های ذکر شده و پاسخ گویی به سوالات مطرح شده فوق انجام گرفته است.

 

ضرورت واهمیت تحقیق

در حال حاضر شواهد برای برتری تاثیر کانون توجه دور از بدن نسبت به کانون توجه نزدیک به بدن فقط به تعداد کمی از مطالعات و مهارت ها (گلف، صفحه تعادل، پرتاب دارت) محدود شده و در زمینه انتخاب کانون توجه بیرونی ترجیحی افراد در حین اجرا تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف (۲۰۱۲) انجام شده است (۲۸). به دلیل کمبود تحقیقات و به اثبات نرسیدن اثر ترجیحی تمرکز بیرونی و مبهم بودن اثر مسافت تمرکز بیرونی بر اجرا نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه می باشد (۵). در مطالعات قبلی یک مشکل بالقوه این بود که ترجیحات اجرا کننده ممکن است مبتنی بر بازخورد در مورد نتیجه ای از عمل باشد، به این معنی که افراد ممکن است کانون تمرکزی (به عنوان مثال بیرونی) را ترجیح داده اند، که منجر به عملکرد موثرتر شده است. پس نیاز می باشد اجرای شرکت کنندگان در شرایطی که هیچ آگاهی از نتیجه اجرا برای آنها فراهم نشده است سنجیده شوند تا نتایج مربوط به اثر بخشی کانون تمرکز توجه با دقت بیشتری بررسی شود. تمام مطالعات در مورد الگوی فعال شدن عضلات در وضعیت های مختلف کانون توجه، مربوط به برتری کانون توجه بیرونی در مقابل کانون توجه درونی و کاهش فعالیت عضلانی در حین اجرا و اقتصاد حرکت بهتر می باشد. اما مطالعه ای در مورد اثر مسافت توجه بیرونی، انواع مختلف توجه بیرونی و الگوی فعال شدن EMG عضلات صورت نگرفته است پس نیاز به انجام مطالعه در این زمینه و مشخص کردن کارایی بهتر عضلانی و اقتصاد حرکت در اجرا با توجه به مسافت و نوع تمرکز بیرونی می باشد (۲۹).
تمرکز توجه فرد می تواند اثر معنادار و چشمگیری روی اجرا مهارت حرکتی داشته باشد. هنگامی که فردی مهارتی را اجرا می کند تمام چیزهایی که توجه وی را معطوف می کند، تعیین کننده چگونگی روانی و سیالی حرکت، همسانی حرکت، دقت پاسخ و در نهایت نحوه اجرای مهارت می باشد (۵). دانستن اینکه به چه چیز توجه شود، چگونه بنا بر نیاز توجه از یک مساله به مساله دیگر معطوف گردد و دانستن چگونگی شدت بخشیدن به میزان توجه یا تمرکز یک فرد، مهارت های اساسی برای اجرا و عملکرد مطلوب است. این مهارت ها را می توان به ورزشکاران آموخت و مسئولیت انجام آن با مربیان می باشد (۳۰).
توجه در زمینه های متعددی همچون مربی گری، کاردرمانی و آموزش به کارگرفته می شود. اهمیت توجه در علوم ورزشی به دستورالعمل دهی مربوط می شود. دستور العمل به فرد اجرا کننده برای متکی شدن به موثرترین نوع توجه، باعث بهترین عملکرد در حین اجرا و رسیدن به هدف حرکت با اقتصاد حرکتی بالا می شود. مربی می تواند با آموزش هایی در مورد چگونگی اختصاص دادن ظرفیت توجه به یادگیرنده، بر یادگیری مهارت و عملکرد تاثیر داشته باشد. مربیانی که از این جنبه پیشرفت مهارت آگاه هستند، ممکن است قادر باشند ابزارهای موثرتری برای هدایت توجه کارآموزان بکارگیرند(۳۱). پس شناخت روابط و عوامل زیر بنایی توجه مربی را در هدایت بهتر شاگرد برای رسیدن به هدف حرکت کمک خواهد کرد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
تعیین تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMG عضلات.
اهداف اختصاصی:

 

 

تعیین تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی بر دقت اجرا در پرتاب دارت.

تعیین تاثیر الگوی ترجیهی توجه بیرونی فرد بر دقت اجرا در پرتاب دارت.

تعیین تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی بر میزان فعالیت EMG عضلات در پرتاب دارت.

تعیین تاثیر الگوی ترجیهی توجه بیرونی فرد بر میزان فعالیت EMG عضلات در پرتاب دارت.

فرضیه های تحقیق:
فرض کلی:
افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMGعضلات در پرتاب دارت تاثیر دارد.
فرضیات اختصاصی:

 

 

افزایش مسافت توجه بیرونی بر دقت اجرا تاثیر مثبت دارد.

افزایش مسافت توجه بیرونی بر میزان فعالیت EMG عضلات تاثیر مثبت دارد.

الگوی ترجیهی توجه بیرونی فرد بر دقت اجرا تاثیر مثبت دارد.

الگوی ترجیهی توجه بیرونی فرد بر میزان فعالیتEMG عضلات تاثیر مثبت دارد.

پیش فرضهای تحقیق

 

 

آزمودنیها همگی در مهارت مورد آزمون (پرتاب دارت) مبتدی بودند.

آزمودنیها انگیزه لازم برای شرکت در آزمون را دارند.

آزمودنی دستورالعمل اجرای کار را درک کرده و در خلال آزمایش آنرا رعایت میکنند.

 

 

محدودیتهای تحقیق

محدودیت های این تحقیق شامل دو دسته هستند:
محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر

 

نظر دهید »
اثربخشی مشاوره گروه درمانی با الگوی شادمانی فوردایس بر کاهش تعارض کار- خانواده در معلمان زن شهر تهران- قسمت 25
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

– Amato,G(1996). Job satisfaction and work-family conflict. Journal of psychology.
– Argyle,M.(2001). The psychology of happiness. London: Routedge.
– Argyle,M.(2003).The psychology of happiness. London: Routledg. Journal of the instisute for social inventions, vol(8).
– Argyle,M.,& Lu,L.(1990). The happiness of extraverts.Personality and Individual Differences. 11.1011-1017.
– Bedein, A.G., Burke, B. G.,& Moffett, R.G.(1988). Outcomesof work – family conflict among married male and female professionals. Journal of Management, 14,475- 491.
– Brown, M(2002). work role characteristic, family structure demand and work- family conflict. Journal of applied psychology.
– chiu, R.K.(1998). Relationships among role conflicts, rol satisfaction, and life satisfaction: Evidence form Hong Kong. Social Behavior and person-ality,26,409-414.
– Conolly,S(2000). The work-family role system. Journal of clinical psychology.
– Cooke, R. A., & Rousseau, D. M. (1984). Stress and strain from family roles and work – role expectations. Journal of Applied psychology, 69, 252 – 260.
– Dawis, R.V.,& L ofquist,L.H.(1984).A psychological theory of work adjustment. Minneapolis:University of Minnesota press.
– Denise M.Rotondo, Dawn S.Carlson,Joel F.Kincaid(2000). Copin with multiple dimentions of work-family conflict, Journal of vocational behavior.
– Diapers.dissertations,and other holy things:the experiences of mothers working in Christian colleges and universities,Christian Higher Education,3(1),41-60 .
– Diener.E.(1984). Subjective well- being. Psychological Bulletin, 95.542.575.
– Duxbury,Linda Elizabeth Christopher Aian, Higgins(1991). Gender Differnces in work-family conflict. Journal of applied psychology. Vol 76,NO 1.
– Elloy David F. Smith Catherine(2004). Antecedents of work-family conflict among dual-career couples: An Australian study. Cross culture management. Partington.p 11,17.
– Fordyce,M.W.(1983). Aprogram to increase personal happiness: further studies. Journal of counselling psychology, 24,6,521.
– fordyce.M.W.(1977).Development of program to increase personal happiness. Journal of counselling psychology, 24, 6,511-521.
– Golden,A.G.(2002).Speaking of work and family. spousal collaboration on defining role – identities and developing shared meanings.Southern Communication Journal,67,122-141.
– Googing, B., & Burden, D.(1987). Vulnerability of working parents: Balancing work and home roles. Social Work, 32, 295-300.
– Greenhous J.H & Beutel,N.J(1985). Source of conflict between work and family roles. Academy of management review. 10,79-88.
– Henessy . D Kelly.(2005). Work- family conflict a scale validation study. Department of Counseling and personnel services.
– Kouen,M(2001).work-family stage and satisfaction with work- family balance. Journal of comparative family studies Calgary, vol.30.
– Lewinsohn, P.M.& Gotlib,I.H.(1995). Behavioral theory and depression. In Bechham E.E.& Leber W.R.,(eds). Handbook of Depression. New York: Guilford press.
– Linehan, M.,& Walsh,J.S.(2000). Work-family conflict and the senior female internationalmanager. British journal of management , 11,S49-S58.
– Malara B.Yann(1997). Comparing the model of work-family relations. National library of Canada.
– Matsue,T(2007). Antecedent and outcome of work- family conflict: testing a mosel of the work-family interface. Journal of applied psychology.
– Matthews,L.S.,Conger,R.D.,8 Wichrama ,K.A.S.(1996). Work-family conflit and marital quality: Mediating Processes. Social Psychology Quarterly,59.62-79.
– Myers,D.G.(2000).The funds. Friends and faith of happy people. American psychologist, 55.56-67.
– Netemyer,R.G. Boles&Musmurrian.R(1996).Development and validation of work-family conflict and scale. Journal of applied psychology.
– Noor,N.M.(2002).the moderating effect of spouse support of the relationship between work variables and women’s work- family conflict. Psychologia,45,12-23.
– Okun, M.A.,Stock, W.A., Haring,M.J.& Witen, R.A(1984). Health and subjective well- being: a meta- analysis. International journal of aging and Human Development. 19.111-132.
– Rice, R. W., Frone, M. R., & McFarlin, D. B. (1992). Work – non work conflict and the perceived quality of life. Journal of organizational Behavior, 13, 155– 168.
– Staines, G. L., Pottick, K. J., & Fudge, D. A. (1986). Wives employment and husbands; attitudes toward work and life. Journal of Applied psychology, 71, 118-128.
– Veenhoven, R.(1984).Data- book of happiness. Dordrech: Dredel publishing company.
– Voydanoff,Patricia(2005). Social integration. Work-family conflict and facilitation, and job and marital quality. University of dayton.
– Weber.P(2005).Career and organization commitment. Journal of career development.
ضمایم:
شرح جلسات گروه درمانی بر اساس مدل شادمانی فوردایس
جلسه اول: آشنایی و آزمون
اهداف:
1- آشنایی اعضاء جلسه با هم
2- آشنایی با نحوه گروه درمانی
3- ارائه پیش آزمون
شرح جلسه: در این جلسه بعد از خوش آمدگویی و سپس علت دعوت آنان به جلسه به شرح زیر تشریح شد؛ همانطور که تا اندازه ای مستحضرید هفته پیش آزمونی توسط شما تکمیل شد. از بین کسانی که در آن آزمون نمره های تقریباً بالایی کسب کرده بودند، تعدادی به تصادف انتخاب شد که شما هم جزء آن افرادید. سپس شرکت کنندگان به توضیح ادراک خود از شرکت در این جلسه و اهداف احتمالی جلسات با توجه به ذهنیت خود پرداختند، در طی هشت جلسه که هفته ای دو بار و در روز دوشنبه و چهارشنبه ساعت 12-10 تشکیل می شود ابتدا در مورد شادمانی بحث شد و شیوه های افزایش شادمانی از طرف همه اعضاء گروه ارائه شد و هر جلسه نیز با توجه به بحث تکالیفی خواهیم داشت که در واقع همان کاربردی کردن اصول مطرح شده در بحث است به منظور اینکه بهتر بتوانیم به اهداف بحث نزدیک شویم اجازه دهید کمی با هم آشنا شویم؛ بعد از معرفی همه افراد و آشنا شدن افراد با همدیگر، راجع به تعریف شادمانی بحث و افراد هر کدام به تعریف شادمانی پرداختند، سرانجام شادمانی به عنوان حالتی که ناشی از حداکثر عاطفه مثبت و حداقل عاطفه منفی می باشد، مطرح شد و در مورد عوامل مرتبط با شادی مثل ثروت، موقعیت اجتماعی، تحصیلات، جنسیت، سن . … بحث شد و سه عامل مه
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
م موثر بر شادمانی یعنی ایمان مذهبی، شخصیت و همسر خوب مورد بحث قرار گرفت. نهایتاً بر این نکته تأکید شد که در بین این عوامل شخصیت مهم ترین عامل است و در بحث های این جلسات بر این عامل تمرکز می شود. در پایان جلسه از افراد راجع به مطالب مطرح شده در جلسه و توقع آنان در مورد سیر جلسه نظرخواهی شد.
جلسه دوم: فرمول شادی، تکنیک های شادی و تکنیک افزایش فعالیت جسمانی
اهداف:
1- ارائه فرمول شادی
2- معرفی کلی تکنیک های شادی
3- ارائه تکنیک افزایش فعالیت جسانی
شرح جلسه: در این جلسه بعد از خوشامدگویی از چند عضو جلسه خواسته شد خلاصه ای از جلسه قبل بیان کنند، آنگاه از آنان نسبت به آنچه در جلسه قبل گذشت نظرخواهی شد، خصوصاً اینکه آیا با تعریف شادمانی موافق اند؟ یا در مورد عوامل موثر بر شادمانی چه نظری دارند؟ در مرحله بعد دستور جلسه طبق آنچه در فوق تحت عنوان اهداف آمده ارائه شد و به این موضوع اشاره شد که در سالهای اخیر عده ای از روانشناسان با توجه به شخصیت افراد فرمولی برای شادمانی ارائه کرده اند. طبق این فرمول شادمانی تجربه افراد برون گرای باثبات است. به منظور توضیح بهتر مطلب با توجه به دو بعد برون گرایی- درون گرایی، و با ثباتی- روان رنجورخویی محوری همانند زیر ترسیم شد.
برون گرایی
2 1
باثباتی روان رنجورخویی
4 3
درون گرایی

برای

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 259
  • 260
  • 261
  • ...
  • 262
  • ...
  • 263
  • 264
  • 265
  • ...
  • 266
  • ...
  • 267
  • 268
  • 269
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی فیتوشیمیایی و ارزیابی خواص ضد میکروبی عصاره¬های متانولی چند نوع گونه گیاهی علیه باکتری¬های گرم مثبت و منفی- قسمت ۵
  • طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک کالا متناسب با بازار سرمایه ایران- قسمت ۱۷
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بررسی پارامترهای موثر بر تولید ژل آلومینا به روش سل- ...
  • ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 2
  • تربیت اخلاقی در نهج البلاغه- قسمت ۳
  • بررسی تاثیر تحولات اقتصادی اجتماعی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ...
  • بررسی اساطیری ایزدان آتش در دین‌های هندوایرانی۹۳- قسمت ۸
  • مطالب با موضوع ارایه مدلی برای تعمیرات پیشگویانه تجهیزات درکارخانه های نفتی با ...
  • دانلود فایل ها در رابطه با ارزیابی رابطه بین عملکرد شرکت،مدیریت سرمایه در گردش و محدودیت ...
  • تبیین نسبت حقوق مدنی زن و مقتضیات زمان و مکان- فایل ۵
  • تبیین اخلاقی نظریه قرارداد اجتماعی و بازتاب آن بر اندیشه های روسو- قسمت ۶
  • بررسی تبیین اثر سرمایه های فکری بر مهندسی و مدیریت نوآوری در شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی مرکز منطقه فارس
  • جرایم و تخلفات مربوط به اسناد هویت در حقوق جزای ایران- قسمت 14
  • بررسی تطبیقی مدل تأویلی غزلیات دیوان حافظ از آیات قرآن مجید با هرمنوتیک شلایرماخر- قسمت ۶
  • منابع پایان نامه درباره :بررسی مقایسه ای آمادگی دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان ...
  • بررسی قابلیت استناد به ادله الکترونیکی در حقوق موضوعه ایران- قسمت ۳
  • مطالعه تطبیقی محاربه در حقوق کیفری ایران و فقهای شافعی و حنفی- قسمت ۹
  • پایان نامه درباره بهداشت عمومی چیست- فایل ۷
  • دانلود مطالب پژوهشی با موضوع تحلیل-و-شبیه سازی-تقویت-امواج-عبوری-از-نانولوله های -کربنی-فلزی-با-بایاس-DC- فایل ۴
  • معناشناسی واژگان قرآن در روایات اهل بیت- قسمت ۱۷
  • ظرفیت سنجی بانک ملت برای ارائه خدمات (ضمانتنامه، LC ،…)با تاکید بر سود اوری و ارائه الگوی مناسب مدیریت ظرفیت در استان سمنان- قسمت ۸
  • مقایسه میزان آلاینده‎های خروجی از اگزوز دونوع خودروی سبک تولید داخل- قسمت ۳
  • تحولات تقنینی ناظر بر نهاد تعدد جرم در نظام کیفری ایران۹۳- قسمت ۲
  • رویکرد علامه طباطبایی (ره) نسبت به قصص قرآن۹۳- قسمت ۴
  • الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۹
  • دانلود فایل ها در مورد رابطه ثبات در مدیریت بر کارایی کارکنان اداره آموزش و ...
  • بررسی خطرات مربوط به تعادل کشتیها در حین عملیات تخلیه و بارگیری کانتینر در بنادرو ارایه راهکارها- قسمت ۷
  • " پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۱۵ عوامل تشکیل دهنده فروش الکترونیکی محصولات بیمه ای – 5 "
  • " فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | بخش اول: اصل استقلال شرط داوری و دکترین مربوط به آن – 10 "
  • نقش وارزش اثباتی قسم درحقوق کیفری با فقه جزایی- قسمت ۲

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان