تایلر[۲۳] در این رابطه می گوید که کلیه ی کودکان یک سلسله نیازهای مشابهی دارند که مدرسه، مانند هر موسسه اجتماعی دیگر، مسئوولیت دارد کودکان را یاری کند تا بتوانند نه تنها راه و روش های مناسبی انتخاب کنند که باعث ارضای نیازها گردد، بلکه الگوهای رفتاریی در آن به وجود آورد که از نظر شخصی و اجتماعی حائز اهمیت بسیاری است ( تقی پور ظهیر، ۱۳۸۷ ).
ب: نیازهای مربوط به رشد شخصیت :
دسته ای دیگر از نیازهای یادگیرندگان را می توان مربوط به رشد شخصیت دانست. بنابر نظر عده ای از متخصصان، ابعاد شخصیت انسان عبارتند از : جسمی، عاطفی یا هیجانی، عقلانی یا شناختی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی. رشد در هر یک از مراحل سنی با نیازهای همراه است که به ابعاد مختلف شخصیت مربوطی گردد. این نکته در مباحث تربیتی و برنامه ریزی درسی تحت عنوان تکالیف رشد[۲۴] در مراحل سنی مختلف مورد اشاره قرار می گیرد. یک تکلیف رشد، تکلیفی است که در دوره ای مشخص از زندگی فرد یا تقریبا در آن دوره مطرح می شود. موفقیت در انجام آن منجر به خشنودی فرد و موفقیت وی در انجام وظایف بعدی خواهد شد. چنان که شکست در این زمینه به ناخشنودی در فرد و عدم مقبولیت از جانب جامعه می انجامد و برای او دستیابی به نیازهای دیگر را با مشکل مواجه می سازد. به عنوان مثال، مواردی از نیازهای مربوط به رشد در نوجوانی عبارتند از: نیاز به شناخت خوب و بد، رشد وجدان، اخلاقیات و معیارهای ارزشی ایجاد نگرش مطلوب نسبت به گروه ها و نهادهای اجتماعی ( هاویگهورست[۲۵]، ۱۹۹۳ ).
در یک تقسیم بندی دیگر نیازها از دیدگاه گلاسر[۲۶]عبارتند از:
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
نیاز به « بقاء » که شامل نیاز جسمانی انسان، زنده ماندن و تولید مثل، نیاز به امنیت و موفقیت تحصیلی، آمادگی برای حوادث غیر مترقبه، محافظه کاری، توجه به سلامت فردی، برنامه ریزی برای آینده و سخت کوشی در انجام شغل می توان اشاره کرد ( فری و ویلهیت[۲۷]، ۲۰۰۵ ).
نیاز به « تفریح » که به لذت بردن، شادی کردن، خندیدن، بازی کردن و داشتن اوقات فراغت اشاره دارد ( اروین[۲۸]، ۲۰۰۳ ).
نیاز به « عشق » که شامل صمیمیت فردی، توجه به سلامتی دیگران، در صدد آشنایی با دیگران برآمدن، روابط نزدیک با دوستان، احساس راحتی در کنار خانواده و روابط مناسب و رضایت بخش با خود و دیگران می گردد ( هافستتلر[۲۹] و همکاران، ۲۰۰۴ ).
نیاز به « قدرت » که منزلت، احترام، باز شناخته شدن از دیگران، به حساب آمدن، برش داشتن، لذت از رقابت، ترس از آسیب پذیری، تلاش کردن و مطرح کردن به خاطر موفقیت را شامل می گردد ( همان منبع ).
نیاز به « آزادی » که به مهار راه روش زندگی، آزادی بیان، همکاری با فرد دلخواه، آزاد و رها بودن از ناراحتی های جسمی و روانی شامل ترس، تنیدگی، بی حرمتی و یکنواختی اشاره کرد ( فری و ویلهیت، ۲۰۰۵ ).
۲-۲-۱-۳- نیازها از منظر اندیشمندان دینی
از نگاه استاد مطهری: نیازها به دو گروه اولی و ثانوی تقسیم می شوند. نیازهای اولی شامل نیازهای جسمی، از قبیل: خوراک، پوشاک، مسکن، همسر؛ نیازهای روحی، از قبیل: علم، زیبایی، نیکی، پرستش، احترام و تربیت و نیازهای اجتماعی، از قبیل: معاشرت، مبادله، تعاون، عدالت، آزادی و مساوات. همچنین نیازهای ثانوی را نیازهایی می داند که از نیازهای اولی ناشی می شود، مانند نیاز به انواع ابزارها و وسایل زندگی که در عصری با عصر دیگر فرق می کند ( مطهری، ۱۳۸۷ ).
از نگاه شهید صدر: شهید سید محمد باقر صدر نیز به استناد به احکام ثابت و متغییر در اسلام، این ثبات و تغییر را متاثر از وجود نیازهای ثابت و متغییر در وجود انسان می داند در نگاه ایشان نیازهای ثابت از ذات انسان سرچشمه می گیرد و چون انسان در ذات خود دو بعد مادی و روحی دارد، به همین سبب نیازهای ثابت او نیز به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شوند. نیاز به همسر و تامین زندگی مادی و مانند آن، از جمله نیازهای ثابت مادی و نیاز به ارتباط با خدا، آزادی های شخصی و اجتماعی و مانند آن ها، از جمله نیازهای ثابت معنوی انسان شمرده می شوند ( صدر، ۱۳۸۵ ).
از نگاه مصباح یزدی: از دیدگاه او نیازها به سه گروه کلی تقسیم می شوندکه شامل الف) نیازها یا امیال باطنی،که جنبه مادی و فیزیولوژیک دارند و شامل:
غرایز، مانند: خوردن، آشامیدن و غریزه جنسی.
عواطف، مانند: عاطفه والدین به فرزند و عاطفه معنوی معلم به شاگرد.
انفعلات، مانند: نفرت، خشم و کینه.
احساسات، مانند: احساس تعجب، تجلیل و عشق.
ب) نیازها و امیال پست که جنبه روانی دارد، اما خواست های نازل روحی است که شامل: شهوت پرستی، شکم بارگی، حرص، حب دنیا، شادی و آرامش.
ج) نیازها و خواست های متعالی که جنبه روانی دارد، اما خواست های عالی روحی است، مانند: شخصیت طلبی، استقلال جویی، میل به بقا، آرمان خواهی، آزادی طلبی و از همه بالاتر میل نهایی ویژه در ژرفای وجود انسان نسبت به خدا ( مصباح یزدی، ۱۳۸۸ ).
۲-۲-۱-۴ – جمع بندی دیدگاه ها درباره نیازها
نخستین و بدیهی ترین نکته « اصل نیازمندی » انسان است. نیازمندی جزیی از ذات انسان است. به همین سبب هرگز نمی توان به تصویر درستی از انسان بدون نیازمندی هایش دست یافت. نیازهای انسان را می توان به طور کلی به سه گروه تقسیم کرد:
الف) نیازها از بعد مادی و فیزیولوژیک: نیاز به خوردن، لباس، مسکن و آن چه مازلو تحت عنوان نیازهای وجودی مطرح کرده است.
ب) نیازها از بعد روانی: نیاز به شادی، امنیت، آرامش، آزادی، کنجکاوی، فهمیدن و خودشکوفایی که مصباح یزدی این نیازها را با عنوان نیازهای نازل روحی یا مطهری با عنوان نیازهای اجتماعی و مازلو با عنوان نیازهای شناختی مطرح کرده اند.
ج) نیازها از بعد روحی انسان: نیاز به حقیقت، فضیلت خواهی، زیبایی طلبی، حس پرستش و آن چه مصباح یزدی با عنوان نیازهای عالی روحی و یا مازلو با عنوان فرانیازها مطرح کرده اند.
۲-۲-۲- آموزش متوسطه
آموزش متوسطه مرحله ای از آموزش و پرورش است که طی آن دانش آموزان جوان به افرادی مستقل و مسئول مبدل می شوند و در این مقطع دانش آموزان علم و مهارت لازم را جهت ورود به زندگی آینده خود کسب می نمایند. این مقطع آموزشی حد فاصل بین آموزش ابتدائی و عالی است و سنین ۱۲-۱۱ سالگی تا ۱۷-۱۸ سالگی را دربر می گیرد. دورۀ متوسطه با تعریفی که ارائه شد شامل دورۀ راهنمایی تحصیلی و دورۀ دبیرستان ( متوسطه ) در ایران می باشد ( صافی، ۱۳۸۸ ).
ساختار آموزش متوسطه فرایندی تغییرپذیر است که مطابق نیازهای توسعۀ جوامع تدریجا تکامل می یابد. همچنین ساختارهای آموزش متوسطه متاثر از نظام سیاسی حاکم بر جامعه می باشند. امروزه در بیشتر کشورهای جهان، آموزش متوسطه به دورۀ مجزا تقسیم شده است:
دورۀ اول آموزش متوسطه که معمولا سه یا چهار سال به طول انجامیده و جزئی از آموزش های اجباری است.
دورۀ دوم آموزش متوسطه که دو یا سه سال طول می کشد و معمولا شامل رشته های مختلف است ( ملکی، ۱۳۸۵ ).
۲-۲-۲-۱- اهمیت آموزش متوسطه
دورۀ متوسطه دورۀ انتقال میان آموزش پایه، که عمومی و غیر تخصصی و حداقل آموزشی است که برای شهروندان منظور می شود و آموزش بیشتر تخصصی در سطح آموزش عالی، برای آن دسته از دانش آموزانی که مایل و قادر به ادامۀ تحصیل هستند، می باشد. دورۀ انتقال است میان آموزش و زندگی، زیرا در بعضی از کشورها اکثریت دانش آموزان دورۀ متوسطه به دلایل گوناگون مایل و یا ناگزیر از ورود به دنیای کار جهت تامین زندگی خود، پس از اتمام دورۀ متوسطه، هستند. دورۀ انتقال است میان کودکی، دوره ای که نیازها تحت مراقبت دیگران و بزرگترها تامین می شود و جوانی و بلوغ، دوره ای که پسر یا دختر کم و بیش مستقل و مسؤول خود می باشند. این دوره در واقع یک دورۀ میانی است که به واسطۀ بسیاری از فشارهای روانی و جسمانی و مشکلات سازگاری، ویژگی های خاصی را به جوان می بخشد. دورۀ آموزش متوسطه منبع اصلی تولید نیروی انسانی ماهر است. این نیروی انسانی شامل معلمان دورۀ ابتدایی نیز می شود، که بدون وجود آن ها فراهم کردن آموزش ابتدایی به طور همگانی میسّر نخواهد بود. تجدید نظر در نظام آموزش متوسطه و تاکید بر مهارت آموزی فارغ التحصیلان این دوره، اغلب علاوه بر هدف تامین نیازهای مهم فنی و مهارتی، کاهش فشار و مشکلات اقتصادی جامعه برای تامین آموزش تخصصی برای همگان و همچنین ظرفیت محدود افراد برای رسیدن به مراحل بالاتر را نیز مد نظر دارد ( موسی پور،۱۳۹۰ ).
دوره متوسطه از دوره های مهم و حساس و موثر در زندگی فردی و اجتماعی آدمی است. دوره ای که به سبب وضع زیستی، اجتماعی و روانی دانش آموزان با سایر دوره های تحصیلی مشترکات و ممیزاتی دارد. این دوره دارای طیف وسیعی است که دوران نوجوانی را در بر می گیرد و در انتهای طیف به جوانی می رسد.
در دوره متوسطه قسمت اعظم استعداد های خاص نوجوانان و جوانان بروز می کند، قدرت یادگیری آنان به حد اعلای خود می رسد، کنجکاوی آنان جهت معینی می یابد و مسائل جدید زندگی نظیر انتخاب رشته، انتخاب حرفه و شغل، اداره خانواده و گرایش به مرام و مسلک، ذهن آنان را به خود مشغول می دارد و به مرحله ادراک ارزش های اجتماعی، اقتصادی و معنوی می رسند؛ از این رو این دوره در نظام های تعلیم و تربیت کشور های مختلف جهان اهمیت زیادی دارد(صافی،۱۳۸۸ ).
۲-۲-۲-۲- اهداف آرمانی دوره آموزش متوسطه
هدف پرورشی: که شامل، پرورش جسم و روان در کلیه ی ابعاد و جنبه ها می باشد.
هدف آموزشی: افزایش اطلاعات عمومی، آشنایی با زبان و ادب فارسی، کسب آمادگی برای ورود به دانشگاه، آموزش برای حفظ منابع طبیعی و غیره.
اهداف اجتماعی، اخلاقی و دینی: همکاری با جامعه، احترام به جامعه و قوانین آن، تشکیل خانواده، رفاه اقتصادی، پرورش حس وظیفه شناسی، تقویت روح ایمان.
اهداف حرفه ای: تشخیص استعدادها در زمینه های علمی و فنی و راهنمایی در مورد مشاغل و آماده سازی افراد برای جذب در مشاغل اجتماعی بر حسب علاقه و استعداد.
هدف هنری: پرورش ذوق و استعدادهای هنری دانش آموزان ( علاقه بند، ۱۳۹۰ ).
به هر حال در یک تقسیم بندی کلی، اهداف خاص تربیتی مقطع متوسطه هم شامل دو گروه متمایز زیر است:
ایجاد شرایط آمادگی کامل برای تحصیلات دانشگاهی و نیل به درجه تخصصی در رشته های نظری و یا فنی و حرفه ای.
ایجاد پرورش یک یا چند مهارت قابل عرضه در بازار کار برای آن هایی که به هر دلایلی این دوره را برای همیشه یا موقت ترک می کنند و می خواهند به آسانی به محیط کار و فعالیت مطلوب روی آورند ( فرجاد، ۱۳۷۹ ).
۲-۲-۳- کتاب درسی
۲-۲-۳-۱- تعریف و مفهوم کتاب درسی
نظام مدرسه دربرگیرنده ورودی ها و فرایندهای متعدد و متنوعی است که از تعامل و برهم کنش آن ها خروجی یا محصولات نهایی آن تولید و عرضه می شوند. اگر چه کلیه عوامل ورودی و فرایندی در کمیت عملکرد مدرسه موثر هستند، ولی در این میان « فرایند یادگیری » و عوامل موثر بر آن از نقش ویژه ای برخوردار است. چهار عنصر اصلی این فرایند شامل « دانش آموز »، « معلم »، « محتوای آموزشی » و « وسایل آموزشی » است. تحقق اهداف آموزشی به خصوص در دوره های آموزش رسمی مستلزم تمهید مقدمات و فراهم نمودن شرایط و منابع خاص است که در این میان « کتاب درسی » از جایگاه و نقش ویژه ای برخوردار است. « کتاب درسی » به عنوان اصلی ترین منبع و موثق ترین مرجع علمی هدایت و راهنمایی فعالیت های معلم و دانش آموز در جهت تحقق اهداف آموزشی مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی و درسی است ( هریسون[۳۰]، ۲۰۰۱ ).
اهمیت این امر زمانی قابل درک است که علی رغم گسترش روزافزون شبکه های ارتباطی و انواع گوناگون منابع آموزشی و کمک آموزشی همچون فیلم ها، بسته های آموزشی، CD ها و نوارهای ویدیویی، همچنان کتاب های درسی به عنوان اصلی ترین و موثق ترین منبع آموزشی از سوی دانش آموز، معلم و برنامه ریزان و مسئولین نظام های آموزشی پذیرفته شده است ( حسن مرادی، ۱۳۸۸ ).
بنا به گفته هاتچینسون و تورس[۳۱](۱۹۹۴ )، کتاب درسی یک ماده درسی جهانی است. بدون کتاب درسی مرتبط با موضوع تدریس، هیچ محیط یاددهی – یادگیری کامل نیست. از نظر های کرافت[۳۲] (۱۹۹۸)، مزایای استفاده از کتاب درسی به قرار زیر است : اولا این که، کتاب درسی از نظر روانی به دانش آموز کمک می کند؛ چرا که دانش آموز از طریق این کتاب ها می تواند پیشرفت تحصیلی خود را اندازه گیری کند. ثانیا، شلدون معتقد است که از نظر دانش آموزان مطالب ارائه شده در کتاب های درسی که به صورت مکتوب می باشند، معتبرتر از مطالبی هستند که توسط معلم در کلاس درس ارائه می شوند. مزیت سوم را اونیل[۳۳] (۱۹۸۲ )، مطرح کرده است و آن این است که کتاب های درسی در توجه به نیازهای دانش آموزان حساس هستند. اگر چه در بعضی مواقع به نحو احسن طراحی نمی شوند، ولی با توجه به وقت و هزینه صرف شده در تهیه و تدوین کتاب ها، آن ها باید متناسب با نیازهای دانش آموزان باشند. مزیت چهارم استفاده از کتاب های درسی در آموزش این است که با وجود این که در تهیه و تدوین کتاب ها هزینه های زیادی صرف می شود ولی کتاب ها گران قیمت نیستند و همچنین با بهره گرفتن از کتاب های درسی راحت تر می توان دانش آموزان را آماده فراگیری نمود. از طرف دیگر ممکن است مطالبی که توسط معلم ارائه می شود از نظر هزینه، مدت زمان آموزش و از نظر کیفیت مناسب نباشد. در صورت استفاده از مطالب و مواد چاپی بار معلمان کم می شود و آن ها فرصت کافی خواهند داشت تا به امور با ارزش دیگر بپردازند.
کتاب درسی مرجع رسمی مورد استناد برای تعیین محتوا و برنامه آموزشی بوده و راهنمای عمل برای کلیه کارگزاران آموزش و پرورش است ( آون[۳۴]، ۲۰۰۷ ).
در بررسی و تحلیل نظام مند فرایند یاددهی – یادگیری، کتاب درسی به عنوان یک زیر نظام برجسته، محتوای آموزش پیش بینی شده را در بهترین شکل عرضه می نماید. کتاب درسی در حقیقت تکیه گاه معلم و دانش آموز برای یادگیری اثر بخش است( لنینگ و کاترین[۳۵]، ۲۰۰۷ ).
۲-۲-۳-۲- نقش و کارکرد کتاب درسی
پس از تعریف و بیان مفهوم کتاب درسی، لازم است نقش ها و کارکردهای آن را به طور مختصر مورد بررسی قرار دهیم. منظور از نقش و کارکرد در اینجا عبارت از وظایف نهادی و بنیادی است که بر عهده کتاب درسی گذاشته شده است. به عبارت دیگر می توان گفت کارکردهای هر پدیده و از جمله کتاب درسی عبارت از وظایف و تکالیفی است که بنابر ماهیت وجودی آن پدیده از آن انتظار می رود. بنابراین در این قسمت به بیان مهمترین وظایف و نقش هایی که می توان برای کتاب درسی در نظر گرفت می پردازیم:
تقویت و تحکیم وحدت ملی
ایجاد هماهنگی و انسجام
مرجع علمی معتبر
ارزشیابی آموزشی
سنجش و اندازه گیری پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
هدایت فرایند تدریس
تسهیل یادگیری ( حسن مرادی، ۱۳۹۰ ).