سورة حجر آیه «21-19» قرآن کریم میفرماید:
“زمین را گستردیم و در آن کوههای عظیم و استوار افکندیم و از هر چیزی به شیوهای سنجیده در آن رویانیدیم (19) و معیشت شما و کسانی را که شما روزی دهنده اشان هستید در آنجا قرار دادیم (20) هر چه هست قراین آن تردد است و ما جز به اندازهای معین فرو نمیفرستیم (21)
یکی از نشانههای پویایی و سر زندگی در یک نظام اقتصادی ، به تولید و اندیشه ی آن سیستم در مورد تولید بر می گردد. نظام اقتصاد اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست. و در جای جای این دین مبین به اهمیت تولید و کار و کوشش اشاره شده است.علت تاکید به این مسئله هم برای رسیدن به رفاه عمومی و و رهایی از فقر و محرومیت است.البته کار مورد اشاره نیز باید مولد و خلاق باشد و ارزش افزوده ای ایجاد کند تا بتوان نام (کار) بر آن گذاشت در غیر اینصورت کاری کاذب و دروغین است.این یعنی اینکه برای کار از منظر دینی می توان به این تعریف رسید:” هر گونه فعالیتی که برای تولید کالاو خدمات مورد نیاز یا بالابردن سطح اقتدار جامعه و رفاه عمومی در چارچوب قوانین و ارزشهای دینی انجام می پذیرد”.
عکس مرتبط با اقتصاد
اهمیت نگاه بالا هم از این امر هم ناشی است که با رونق و پویایی اقتصادی در جامعه ی اسلامی ، می توان ابتدا به عدالت فردی ، و در نگاه کلان تر ، به عدالت اجتماعی در پرتو عدالت اقتصادی رسید. چیزی که در نگاه سیستماتیک وار امام خمینی (رحمه الله علیه) اهمیت فراوانی دارد:رسیدن به عدالت اجتماعی ، که هدف غایی جامعه ی اسلامی می باشد. نکته ی مهم این است که ، ایشان مقولههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی را نه به صورت جزایر جداگانه، بلکه بصورت مسئله ای که با هم به شدت بر روی هم تاثیر گذارند می نگریسته اند.در واقع باید اذعان کرد که به زعم اسلام و قاعدتا امام خمینی (رحمه الله علیه) هدف نهایی در جامعه ای اسلامی بر پایی عدل و قسط می باشدو چنانچه یکی از این شرایط فراهم نشود، رسیدن به هدف فوق امکان پذیر نمی باشد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
برای رشد و توسعه ی اقتصادی ، مهمترین کلیدی که برای ورود به رشد اقتصادی وجود دارد، اهمیت تولید و کارهای مولد است .اما اینجا باید یک پرانتز ی را برای رشد اقتصادی در ممالک اسلامی و جامعه ی اسلامی در نظر داشت و آن به حداکثر رساندن رفاه عمومی است ، نه به حداکثر رساندن سود فردی که جوامع غربی بر روی آن مانور می دهند.
با توجه به دیدگاه اسلامی، که هدف رفاه عمومی است ، و بر چیدن فقر و بی عدالتی در جامعه اسلامی، می توان به نظریات امام خمینی (رحمه الله علیه) روی آورد که این مسئله به کرات از سوی ایشان تاکید شده است و دولت و حکومت اسلامی را به اهمیت دادن به این مسئله فرا خوانده است.ایشان در خصوص برقراری عدالت می فرمایند:” ثروتهایی را که عده معدودی استفاده جو ربوده اند، بازخواهیم گرفت، شرایط زندگی افراد محروم را بهبودخواهیم بخشید و ملت را درراه شرافت و فداکاری و به سوی ساختمان یک جامعه آزاد و نوین رهبری خواهیم کرد.”(صحیفه امام، ج 5، ص 489)
از نگاه امام خمینی(رحمه الله علیه) اهمیت دادن به ضعفا، از جمله رویکردهای حکومت اسلامی است.این، ناشی از دیدگاه عدالت جویانه ی امام است، که چنین رویکردی به ضعفا دارند.و این فصل ممیز دیدگاه های ایشان با رویکردهای سوسیالیستی وکاپیتالیستی رایج در جهان می باشد.اولی که به دولت رفاه می اندیشد و در نهایت دولت آنقدر رشد می کند که به توزیع مساوی فقر می انجامد.دومی که به حداکثر رساندن سود فردی توجه کلی اش را بنا نهاده است.البته باید به این نکته هم اشاره کرد که اقتصاد اسلامی ، اقتصاد صدقه ای نیست که چاره ی حل مشکلات قشر محروم باشد.با رجوع به سخن بالا هدف اولیه ی ذکر شده بهبود بخشیدن به زندگی افراد محروم است ، که النهایه به عدالت اجتماعی خواهد رسید.
برای رسیدن به اینکه این عدالت اجتماعی ، در سایه ی اقتصاد اسلامی برقرار شود، لزوما باید یک سری از مقدمات را تهیه کرد.مهمترین عامل، کسب کار و روزی حلال می باشد. کاری که مولد باشد و به در آمد زایی منجر شود. هدف اولیه جامعه ی اسلامی ، کسب کار و تلاش است.و این مرتبه ای است که صراحتا از آن به عنوان مجاهدت در راه خدا یاد شده است.
با رجوع به اندیشههای امام خمینی (رحمه الله علیه) که الهام گرفته از اندیشههای ناب اسلامی است، متوجه می شویم که ایشان نیز از این دریچه جهت رسیدن به عدالت اقتصادی(اهمیت دادن به زندگی ضعفا) ، نظر داشته اند. وبا روشن بینی خاص خودشان برای تحقق این امر مهم، مسئله را به کارشناسان و کاربلدان احاله کرده اند. ایشان در جایی می فرمایند: “این به عهده ی علمای اسلام و محققین و کارشناسان اسلامی است که برای جایگزین کردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاکم بر جهان اقتصاد ، طرحها و برنامههای سازنده و در برگیرنده ی منافع محرومین و پابرهنهها ارائه دهند”.
مسئله ای که پیچیده و غامض نیست.با رجوع به اندیشههای اسلامی که قطره ای از حکایات و احادیث آن در این مقال آمد و به اهمیت کار و کوشش و تولید اشاره شده است، می توان راهکارهای فراوانی با نگاه به اهمیت تولید ، و رسیدن به رفاه عمومی دست یازید.
از طرفی هم ، یکی از عوامل موثر در رفاه عمومی یا اجتماعی که منجر به عدالت اجتماعی می شود، نقش حکومت است که در این زمینه باید به یاری این مسئله بشتابد.و این مسئله با استفاده کردن حکومت از نظریات اندیشمندان در جهت برقراری هدف اولیه است. مسئله ای که امام بزرگوار صراحتا به آن اشاره داشتند. یکی از اهداف ما برقراری رفاه اجتماعی است .اکنون با نگاهی اولیه به مسئله ی رفاه اجتماعی جواب خودمان را با نگاه امام خمینی (رحمه الله علیه)تطبیق خواهیم داد.
رفاه اجتماعی تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چندجانبه- اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شأن انسانها و مسئولیتپذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصههای فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است. قبل از هر چیز باید تاکید داشت که رفاه اجتماعی، سازمانی عظیم، گوناگون و پیچیده است. در اینجا برداشت از مفهوم سازمان، فراتر از یک شکل و ساختار تشکیلاتی است و به جمیع مناسبات اجتماعی- اقتصادی و نیز ساخت قدرت و مفاهیمی همچون دموکراسی و جامعه مدنی اطلاق میشود. یکی از پایههای اندیشهای در زمینه رفاه اجتماعی به نظریه اخلاقی دولت بر میگردد که بر مبنای آن، وظیفه اخلاقی دولت، حفظ امنیت و ایجاد اعتماد عمومی به کارکردهای جامعه در جهت حفظ منافع یکایک افراد جامعه است و عدالت نیز در این زمینه نقش بسزایی بر عهده دارد، و زمانی که عدالت، بعد اجتماعی به خود میگیرد، احساس امنیت و رفاه در افراد جامعه رو به پایداری میرود.
مفهوم نوین رفاه اجتماعی هم امروزه ضمن در برداشتن همه آن مفاهیم، متکی است بر مسئولیت جامعه در برابر آحاد مردم و ضرورت پذیرش این مسئولیت از سوی کسانی که به نوعی در فرایند تولید، ضمن برخورداری از مزیتهای جامعه ـ که حداقل آن، عبارت از بازار برای کالاهای تولیدی است دست دارند.
با پذیرفتن این مسئله که رفاه اجتماعی ، یک مسئله ی سیستماتیک وار است و ، در این فرایند رسیدن به رفاه عمومی ، عوامل گوناگونی نقش دارند، چیزی که مهم می نماید نقش حکومت ، به عنوان کاتالیزور می باشد و مسئولیتی که برابر آحاد جامعه در این خصوص دارد. در نگاه اسلامی و بالتبع از دید امام خمینی (رحمه الله علیه) ، این رفاه عمومی، رنگ عبادی و مقدسی هم به خود می گیرد.برای پی بردن به چگونگی این امر بر می گردیم به سوال اولیه ی خودمان که چرا رفاه عمومی هدف اولیه است؟ در حالیکه در جوامع غیر اسلامی غایت همان رفاه عمومی است؟
همانطوری که اشاره شد، این سوال را می شود در دیدگاه های امام خمینی(رحمه الله علیه) جست .برای اینکه به زعم ایشان غایت انسان ، اقتصاد نیست.انسان . تا آخر هست ، و برنامه اسلام این است که این انسان را جوری کند که هم اینجا صحیح باشد و هم آنجا صحیح باشد، راه مستقیم ، نه طرف شرق نه طرف غرب ، صراط مستقیم ، یک سرش اینجاست یک سرش در نهایت .
این فصل ممیزه ی اندیشه ی اسلامی با اندیشههای غیر اسلامی است.این نگاه نمی تواند رفاه عمومی را نقض کند.بلکه امام خمینی(رحمه الله علیه) رفاه عمومی را برای رسیدن به اهداف والاتر مد نظر داشتند.اینجا نقش رفاه عمومی نقشی مقدس است .مسئله ای که امام به فکر اقتصاد محرومان است ناشی از همین دیدگاه است.و این مرتفع نمی شود، مگر با رجوع کردن به اندیشههای ناب اسلامی که تاکید فراوان بر کار مولد و غیر کاذب شده است. این تاکید برای دوری جستن از فقرو محرومیتی است، که به شدت اسلام ما را از آن حذر داشته است . در جایی که رسول اکرم(ص) می فرماید: فقر به آن نزدیک است که به کفر انجامد، تاکیدی است به اهمیت داشتن این امر در این دین مبین.مسئله ای که اگر حل شود، خود به خود و اتوماتیک وار به رفاه عمومی و عدالت اجتماعی می انجامد.
حضرت امام خمینی(رحمه الله علیه)، انقلاب اسلامی را انقلاب محرومین و مستضعفین میدانستند. در واقع انقلاب اسلامی اصولا از جانب مستضعفین علیه مستکبرین برپا شد.
در دیدگاه امام دین مبین اسلام اهمیت زیادی برای معنویات قائل است و توجه به مادیات را تا جایی مشروع میداند که مانع از رشد وسعادت انسان نشود و همین موضوع به خودی خود مانع ازکسب حرام خواهد شد و اگر تاکید اسلام به پرداخت خمس و زکات و البته بخشش در راه خدا را در نظر بگیریم، خواهیم دید که حتی ثروتهای از راه مشروع بدست آمده در دست انسانهای متعهد باقی نمیماند، و در راه خیر صرف میشود.
قانون مالی مثلا در اسلام که برای اداره کشور و احتیاج زندگانی مادی وضع شده بطوری وضع شده است که جنبه زندگانی معنوی در آن منظور است و کمک کاری به زندگانی معنوی می کند از این جهت در دادن مالیاتها ایمان به خدا که بواسطه آن زندگانی معنوی تأمین و روح انسانی بزرگ میشود، شرط شده است.
.
امام بر عدالت اجتماعی و دفاع از مستضعفین و مقابله با مستکبرین تاکید داشتند و این را یکی از اصول مکتب اسلامی میدانستند که به نوبه خود، در تعدیل ثروت و برابری تقریبی سطح زندگی جامعه بسیار نقش دارد و نیاز به توضیح نیست که باید عدالت اجتماعی را در همه ابعاد و سطوح اقتصادی از جمله در واگذاری و تقسیم اراضی دولتی و انفال گسترش بدهیم.
“پیغمبرها تاریخشان معلوم است، اینها آمدهاند که بسیج کنند این مستمندان را ، که بروند واین غارتگرها را سرجای خودشان بنشانند و عدالت اجتماعی را درست کنند. ” (همان ، ج8 ص 293)
تاکید همیشگی امام بر ساده زیستی مسئولین و البته تقید خود ایشان بر یک زندگی ساده نشان از اهمیت ایشان به یکی دیگر از اصول اقتصاد اسلامی است. همگی ما روایات بسیاری از ائمه معصومین علیهم اسلام در این مورد در ذهن داریم.
بنابر آن چه گذشت مسئولان تهیه برنامه توسعه اجتماعی که وظیفهای جز فراهم ساختن زمینه رشد و تکامل انسانها ندارند باید قبل از هرگونه تصمیمگیری پیرامون رفاه وتامین اجتماعی، تصویر روشنی از “رشد و کمال انسان” داشته باشند.
انقلاب اسلامی ودیدگاه امام خمینی برحفظ منافع محرومین وگسترش رفاه اسلامی
كسانی كه از سال 1341 در جریان مبارزات مردم ایران بر ضد رژیم شاهنشاهی، به رهبری امام خمینی (رحمه الله علیه) حضور فعال داشتند یا شاهد حوادث آن زمان تا زمان پیروزی سال 1375 و حوادث مهم بعد از آن، به ویژه دوران هشت ساله جنگ تحمیلی، بوده اند به خوبی میدانند كه طبقات محروم و مستضعف بزرگ ترین نقش را در سرنگونی رژیم شاهنشاهی و خنثی ساختن توطئههای دشمنان داخلی و خارجی و تثبیت نظام اسلامی داشته اند. در این دوران بسیار حساس و سرنوشت ساز، كارگران، پیشه وران، كشاورزان، دانشجویان، دانش آموزان و طلابِ جوانی كه غالباً از فرزندان همین طبقات بودند، در صحنههای مهم مبارزات حضور فعال داشتند. اكثر قریب به اتفاق زندانیان، شكنجه شدگان، تبعیدیان، شهدا و جانبازان از همین اقشار زحمت كش و محروم بودند؛ به طوری كه میتوان گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران مرهون ایثار و فداكاری و جهاد طبقات محروم و شریف است، چنان كه امام خمینی (رحمه الله علیه) بارها بدین مطلب اشاره نمودند. از باب نمونه ایشان فرمودند:
«فقرا و متدینین بی بضاعت، گردانندگان و برپا دارندگان انقلاب هستند» (صحیفه امام، ج2ص532)
«با پشتیبانی مردم مخصوصاً طبقات محروم بود كه پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از كشور و ذخایر آن كوتاه گردید.» (همان، ج12ص91)
«مستمندان و فقرا و دور افتادهها در صف مقدم جامعه هستند، همینها و همین زاغه نشینان و همین حاشیه نشینان و همین محرومان بودند كه این انقلاب را به ثمر رساندند… همینها هستند كه الآن در جبههها مشغول به فداركاری هستند.» (همان، ج12ص642)
بنابراین، انقلاب ایران را میتوان یكی از مصادیق بزرگ نهضتهای مستضعفان به شمار آورد و صاحبان اصلی انقلاب نیز همانها هستند. ولی این انقلاب با دیگر انقلابهایی كه به وسیله طبقات محروم و مستضعف به وقوع پیوسته یک تفاوت مهم دارد: آن انقلابها غالباً ماهیت اقتصادی و ضد تبعیضاتی داشته و با تبلیغات در این محورها مردم به صحنههای مبارزه و پیكار كشیده میشدند. برخلاف انقلاب ایران كه ماهیت اسلامی داشت. امام خمینی به عنوان وجوب دفاع از اسلام و ارزشهای دینی و مبارزه بر ضد ترویج مفاسد اخلاقی و امور ضد دینی مردم را بسیج میكرد و به صحنههای مبارزه میكشید، از این رو ایثار و فداكاری مردم به قصد قربت و جلب رضای خدا و عمل به تكالیف شرعی انجام میگرفت. پایداری و مقاومت، ایثار و فداكاری تا مرز شهادت نیز از همین منبع معنوی سرچشمه میگرفت.
امام خمینی در همه دوران مبارزات و بعد از آن سعی داشت نهضت از مسیر خدایی و قصد اخلاص و انجام وظایف شرعی خارج نگردد. حتی جهاد و تلاش در راه تأسیس حكومت اسلامی و تحكیم پایههای آن و خنثی ساختن توطئههای دشمنان را نیز به عنوان یک وظیفه شرعی و موجب رضای پروردگار جهان معرفی میكرد.
ولی این، بدان معنا نیست كه امام خمینی توجّهی به امور زندگی و اجتماعی و سیاسی، و اقتصادی مردم نداشت و صرفاً به منظور تأسیس و تثبیت حكومت اسلامی جهاد و تلاش كنند، بلكه به همه اینها كاملاً عنایت داشت ولی از طریق اجرای احكام و قوانین اسلام. امام عقیده داشت اگر حكومت اسلامی برپا شود و احكام و قوانین دینی به طور صحیح و كامل به اجرا درآید، و مسئولان نظام اسلامی در ردههای مختلف به وظایف خود عمل كنند مشكلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، قضایی مردم حل میشود. كشورشان آباد و در حد امكان زندگی خوب و مرفهی خواهند داشت.
بی تردید مهم ترین هدف امام خمینی (رحمه الله علیه) در مبارزات، سرنگونی رژیم شاهنشاهی و اقامه حكومت اسلامی بود كه با ایثار و فداكاری و جهاد مردم شریف و دیندار به پیروزی رسید. ولی امام به خوبی میدانست كه حكومت وسیله است نه هدف. هدف امام فقط این نبود كه حاكمانی بروند و حاكمانی دیگر جایگزین آنان شوند. بلكه عقیده داشت با استحكام نظام اسلامی و اجرای كامل و همه جانبه احكام و قوانین دین، مشكلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی مردم حل میشود و سعادت دنیا و آخرت آنان تأمین میگردد. بنابراین، امام در تأسیس حكومت اسلامی اهدافی را تعقیب میكرد كه تحقق آن ها را از آثار اجرای كامل احكام و قوانین اسلام میدانست. در طول مبارزات نیز گاه گاه بدین مطلب اشاره میكرد.
عدالت اجتماعی ورفاه اجتماعی ازمنظرامام خمینی
یكی از مهم ترین آرمانهای امام خمینی (رحمه الله علیه) تحقق عدالت اجتماعی، كم شدن فاصله طبقاتی، رفع تبعیضات ظالمانه، حمایت از محرومان و فقر ستیزی بود. از بررسی سخنرانیها، پیامها، توصیههای امام استفاده میشود كه مسئله رفعِ تبعیض و فقر ستیزی یكی از اهداف بزرگ او بوده كه همواره بدان تأكید داشت. آن بزرگوار به قدری در این باره سخن میگفت كه به عنوان پناهگاه مستضعفان و پابرهنهها شناخته شد. كسانی كه دوران صدر پیروزی انقلاب را درك كرده اند و سخنان و موضع گیریهای امام خمینی و دیگر مسئولان نظام را شنیده اند به خوبی میدانند كه حمایت از محرومان و مستضعفان یكی از مهم ترین و پر جاذبه ترین شعارهای انقلابیون و مورد عنایت و تأكید رهبر انقلاب بود.
امام به دو انگیزه بر این هدف تأكید میكرد:
انگیزه اول: انجام وظیفه دینی:
زیرا كوشش در تحقق عدالت اجتماعی و دفاع از حقوق محرومان و مبارزه با ستمكاران و چپاول گران اموال عمومی یكی از بزرگ ترین اهداف پیامبران و پیامبر اسلام بوده است. در قرآن میگوید:
«ما پیامبران را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنان كتاب و میزان نازل كردیم تا مردم عدالت را برپا سازند.» (حدید، آیه52)
«ای كسانی كه ایمان آورده اید عدالت را برپا سازید.»( نساء، آیه531)
حمایت از مستضعفان آن قدر مهم بوده كه پیامبر اسلام و مسلمانان برای آنان در قرآن مورد خطاب قرار گرفته اند:
«چرا در راه خدا و برای نجات مستضعفان جنگ نمی كنید؟» (همان، آیه57)
امام خمینی در این خصوص فرمود:
«اسلام از اول برای همین امر قیام كرده كه به این مستمندان عالم در مقابل مستكبران خدمت كند و این ستمگران را به جای خود بنشانند و شما اشخاصی هستید كه پیرو یک همچو اسلام عزیز هستید و به این پیروی باید ادامه بدهید» (صحیفه نور، ج17، ص752)
انگیزه دوم: قدردانی از محرومان و مستضعفان:
به عقیده امام، محرومان صاحبان اصلی انقلاب اند و اگر ایثار و فداكاری آنان نبود انقلاب به پیروزی نمی رسید. امام بارها و بارها بدین مطلب تذكر میداد، از باب نمونه به چند فراز از سخنان ایشان اشاره میكنیم:
«این پایین شهریها و این پابرهنهها ـ به اصطلاح شما ـ اینها ولی نعمت ما هستند، اگر اینها نبودند ما یا در تبعید بودیم، یا در حبس بودیم یا در انزوا، اینها بودند كه همه ما را از این مسائل نجات دادند… اگر تا آخر عمرمان به اینها خدمت كنیم نمی توانیم از عهده خدمت اینها برآییم… شما امروز هم كه ملاحظه میكنید اینهایی كه در جبههها الآن دارند جانفشانی میكنند اینها از كدام طبقه هستند؟… الآن هم اینهایی كه جانشان را در دستشان گرفتند و شما را حفاظت میكنند و آن هایی كه در بین شهرها و در بین روستاها حفظ میكنند شما و مردم را همین طبقه هستند… شما باید توجه به این معنا بكنید كه ما را اینها آورده اند وكیل كرده اند، آورده اند وزیر كرده اند، رئیس جمهور كرده اند. اینها ولی نعمت ما هستند و ما باید ولی نعمت خودمان را قدردانی كنیم و خدمت كنیم.» (همان، ج16، ص33)
امام خمینی در زمان مبارزه با رژیم شاهنشاهی تا زمان پیروزی انقلاب و بعد از آن، در خنثی سازی توطئههای دشمنان و به ویژه در زمان جنگ تحمیلی همواره از همكاری علمای دین و روحانیون استفاده میجست. از نقش حساس آنان در دفاع از اسلام و تأثیر تبلیغات آنان در میان تودههای مردم به ویژه محرومان و مستضعفان به خوبی آگاه بود، از این رو، در نگهداری انقلاب و دفاع از آرمانهای اسلامی نیز تلاشِ روحانیون را یک امر ضروری میدانست.
در حمایت از محرومان نیز به روحانیت دل بسته بود و انتظار همكاری جدی داشت، زیرا اولاً: چون روحانیت به ویژه طلاب و فضلای جوان غالباً از خانوادههای محروم هستند و طعم تلخ فقر و گرسنگی و محرومیت را چشیده اند در تعقیب هدف مقدس فقر ستیزی نیز بیشتر میتوان به آنان امیدوار بود.
و ثانیاً: حمایت از محرومین و مستضعفین یكی از مهم ترین اهداف اسلامی است كه روحانیت وظیفه دارد در تبلیغ و ترویج آن كوشش كند. محرومان را به حقوق مشروعشان آشنا سازد و در گرفتن حق، آنان را بسیج نماید، به مسئولانِ نظام تذكر دهد و آنان را از حیف و میل اموال عمومی و تضییع حقوق مستضعفان بر حذر دارد.
و ثالثاً: روحانیون در طول تاریخ همواره پناهگاه و حامی محرومان بوده اند، و باید موقعیت دینی واجتماعی خود را در میان مردم به ویژه طبقات محروم حفظ كنند.
به همین جهت بود كه امام خمینی (رحمه الله علیه) بارها و بارها و به مناسبتهای مختلف انجام وظیفه مهم دفاع از حقوق محرومان را به روحانیون تذكر میداد، از باب نمونه ایشان فرمودند:
«آن چیزی كه روحانیون هرگز نباید از آن عدول كنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پابرهنههاست. چرا كه هر كسی از آن عدول كند از عدالت اجتماعی اسلام عدول كرده است. ما باید تحت هر شرایطی خود را عهده دار این مسئولیت بزرگ بدانیم و در تحقق آن اگر كوتاهی بنماییم خیانت به اسلام و مسلمین كرده ایم.» (همان، ج2، ص442)
مهم ترین مسئولیت حكومت اسلامی برپا ساختن عدالت اجتماعی، رفع تبعیضات ظالمانه، كم كردن فاصله طبقاتی، فقر زدایی و دفاع از حقوق محرومان و مستضعفان است، زیرا سیره و آرمان همه پیامبران، به خصوص پیامبر اسلام (صلی الله علیه) و ائمه اطهار (علیه السلام) در طول تاریخ همین بوده است. مسئولان حكومت اسلامی وظیفه دارند تحقق این آرمان مقدس الهی را در صدر برنامههای خود قرار دهند و در این باره تلاش كنند، روشن است كه اجرای چنین مهمی بسی دشوار و نیاز به طرح و برنامه ریزی دقیق و منسجم و همكاری و همفكری همه مسئولان در ردههای مختلف دارد.
منافع محرومین وتاکیدوسفارش امام خمینی به اسلام شناسان و قانون گزاران
امام خمینی (رحمه الله علیه) رهنمودها و توصیههای مهمی در این مورد داشتند كه میتواند برای همه مسئولان مفید و كارساز باشد،
ایشان در این باره فرمودند:
«به عهده علمای اسلام و محققین و كارشناسان اسلامی است كه برای جایگزین كردن سیستم ناصحیح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام طرحها و برنامههای سازنده و دربرگیرنده منافع محرومین و پابرهنهها را ارائه دهند و جهان مستضعفین و مسلمین را از تنگنا و فقر معیشت به درآورند. البته پیاده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامههای اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراكی شرق بدون حاكمیت همه جانبه اسلام میسر نیست و ریشه كن شدن آثار سوء و مخرب آن، چه بسا بعد از استقرار نظام عدل و حكومت اسلامی هم چون جمهوری اسلامی ایران نیازمند به زمان باشد. ولی ارائه طرحها و اصولاً تبیین جهت گیری اقتصاد اسلام در راستای حفظ منافع محرومین و گسترش مشاركت عمومی آنان و مبارزه اسلام با زراندوزان بزرگ ترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود.» (همان، ص821)
امام در همین راستا میفرمایند: «مجموعه قواعد اسلامی در مسائل اقتصادی هنگامی كه در كل پیكره اسلام به صورت یک مكتب منسجم ملاحظه شود و همه جانبه پیاده شود بهترین شكل ممكن خواهد بود. هم مشكل فقر را از میان میبرد و هم از فاسد شدن یک عده به وسیله تصاحب ثروت جلوگیری میكند و در نتیجه كل جامعه را از فساد حفظ میكند» (همان، ج4، ص671)
هم چنین امام خمینی(رحمه الله علیه) اظهار داشتند: «در این فرصت به همه مسئولان كشورمان تذكر میدهم كه در تقدم ملاكها هیچ ارزش و ملاكی مهم تر از تقوا و جهاد در راه خدا نیست، و همین تقدم ارزشی و الهی باید معیار انتخاب و امتیاز دادن به افراد و استفاده از امكانات و تصدی مسئولیتها و اداره كشور و بالاخره جایگزین همه سنتها و امتیازات غلط مادی بشود. چه در زمان جنگ و چه در حال صلح، چه امروز و چه فردا، كه خدا این امتیاز را به آنان عنایت فرموده است. و صرف این امتیاز لفظی و عرفی كفایت نمی كند كه باید هم در متن قوانین و مقررات و هم در متن عمل و عقیده و روش و منش جامعه پیاده شود. و مصلحت زجر كشیدهها و جبهه رفتهها و شهید و اسیر و مفقود و مجروح دادهها و در یک كلام مصلحت پابرهنهها و گودنشینها و مستضعفین بر مصلحت قاعدین در منازل و مناسك و متمكنین و مرفهین گریزان از جبهه و جهاد و تقوا و نظام اسلامی مقدم باشد.» (همان، ج2، ص321)
لذا امام (رحمه الله علیه) فرمودند: «خدا نیاورد آن روزی را كه سیاست ما و سیاست مسئولین كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد. و اغنیا و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخوردار بشوند، معاذ اللّه كه این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین (علیه السلام) سازگار نیست» (همان، ص921)
امام خمینی كه یک فقیه عالی رتبه و یک اسلام شناس واقعی و یک متفكر درد آشنای فقر و محرومیت توده مردم بود عقیده داشتند كه احكام و قوانین اسلام به گونه ای از سوی خدا نازل شده كه اگر درست و همه جانبه و با توجه به اوضاع اسفبار مردم فقیر و مستضعف، و سوء استفاده مستكبران و زراندوزان، مورد مطالعه و تحقیق فقها و علمای درد آشنای اسلام قرار گیرد و به صورت یک طرح كلی و همه جانبه در اختیار قانون گذاران واقع شود و به صورت قوانین درآید و به وسیله مسؤولین اجرایی كشور پیاده شود میتواند تضمین كننده عدالت اجتماعی، و كم شدن فاصله طبقاتی و ریشه كن شدن فقر و محرومیت باشد.
و تحقق این امر بسیار مهم بر عهده فقها و اسلام شناسان و قانون گذاران نهاده شده است.
تاکید امام خمینی بربکارگیری افرادمستضعف دراموراجرایی کشور وچگونگی گزینش كارگزاران
امام خمینی (رحمه الله علیه) در خصوصِ انتخاب كارگزاران و مسئولان نظام اسلامی در تصدی پستهای مختلف، نیز توصیههایی داشتند كه به نمونههایی از آن اشاره میشود:
ایشان میفرمایند: «ثروتمندان هرگز به خاطر تمكن مالی خود نباید در حكومت و حكمرانان و اداره كنندگان كشور اسلامی نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخر فروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمكتشان افكار و خواستههای خود را تحمیل كنند» (همان، ج12، ص821)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.