سرگذشت زندگی نادرشاه و کارهای او دراین کتاب ، آیینه تمام نمای خوی و خصلت جامعه ایران آن زمان را که از صفویه به ارث مانده ، ظاهر می سازد. دراین سفرنامه مطالب سودمندی را در ارتباط با دوران سلطنت نادرشاه و اوضاع اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ایران آن زمان دربر دارد. ( بیات، ۱۳۷۷، صص ۳۴-۳۳)
در این کتاب برخلاف نوشته های برخی از مورّخین ، پدر نادرقلی نه چوپان بوده و نه پوستین دوز! بلکه پدر او از سران ایل افشار بوده و خاندان حکّام موروثی دژ کلات بوده اند . پدرش یکی از عمده ترین افشارهای قبایل ترکمن و فرماندار دژ کلات خراسان بود . پس از درگذشت او، نادر پسربچّه بود ، عمویش قیمومیّت و سرپرستی او را به عهده گرفت ، و به نام خود حکومت را غصب کرد . نادرقلی بزرگ شد و خواستار حقوقش شد . عمو به حرفش گوش نداد ودر واگذاری این مقام که در خانواده ارثی بود، خودداری کرد. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ۱۲۰)
از دیدگاه ژان اوتر دوران زندگانی نادر به دو قسمت تقسیم می شود . نادرشاه تا فتح هندوستان از نظر نبوغ سیاسی ونظامی ومردم داری و مردم شناسی همتایی نداشته است. … نادر در اثر تحرّک های بی امان وسوء تغذیه ، دچار بیماری و خونریزی درونی شد . و روح و جسم او در تلاش های پی گیر، در رنج و آزار بوده است و همان هم سرمنشأ بد خلقی و خشونت او بوده است. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ۱۶) نویسنده این کتاب در مقدّمه خود بیان می کند که چگونه مطالب کتابش را جمع آوری نموده است . درباره تاریخ این سرزمین نیز از یادداشتها و گفتارهایی که از افراد مطّلع خوانده و یا شنیده بود بهره جست وبر همه این منابع ، وقایعی را که از سوی شاهدان عینی نقل یا حکایت شده بود افزود ، صرف نظر از این مأخذ ، بسیاری از مسائل و مطالب را هم به هنگام اقامت در اصفهان ، بغداد وبصره ، جمع آوری کرد و با آن چه درباره لشکرکشی های نادرشاه مخصوصاً به هندوستان به دست آورده و یا از شاهدان عینی شنیده بود که تماماً با آن چه در سال ۱۱۵۳ هـ . ق در دهلی نو به فارسی دراین باره نوشته شده بود مطابقت دارد. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ۱۹)
در سفرنامه ژان اوتر بسیاری از نام های شهرها و روستاهای کشور ترکیه و هندوستان و سایر سرزمین ها از واژه هایاصیل فارسی می باشد و نفوذ وگسترش زبان ما را می رساند که از دریای سیاه و داردانل تا بنگال گسترش داشته است.
دیدگاه ژاناوتر نسبت به نادرشاه مثبت است و بر این باور است که سران دیگر کشورهای همسایه به کمک جاسوسان وعوامل خود از داخل و خارج به نادرشاه مجال ندادند که به کشاورزی، آبادی شهرها و عمران روستاها و رونق بازرگانی بپردازد . دست عوامل خارجی را در شکست نادرشاه دخیل می دانست . هرچند در این دوران کوتاهی که بر سر کار بود به نیروی دریایی و دامپروی حتّی اصلاح نژاد اسب و غیره هم پراخته است . با وجود شکست فاحش از اعراب ، ایرانیان از تقویت نیروی دریایی خود دست برنداشتند . چهار فروند کشتی که دو تای آن ها از آن هلندی ها بوده ، گرد آوردند . رئیس نمایندگی هلندی ها ، در واگذاری کشتی خیلی مشکل تراشی می کرد ، وی هنگامی آماده تحویل گذاری شد ، که تهدید گردید : اگر چنانچه از واگذاری خودداری نماید ، مسکن او را ویران خواهد کرد . انگلیسی ها پیشنهاد کردند که در برابر دریافت پول کشتی بسازند ، و به کارخانجات سورتدستور کشتی سازی دادند. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ۲۳۱)
مؤلّف بیان می کند که نادرشاه شیفته معماری و ساختمان ها و پیشرفت علوم هندوستان بود . او در نظر داشت تا با سرمایه کلان انسانی ومالی که از هندوستان به ایران آورده بود، به آبادانی و عمران و بازرگانی و کشاورزی مملکت بپردازد و یک شهر نمونه در جلگه همدان بسازد که بدبختانه مفسدین با تحریکات گوناگون در مملکت مجال ندادند ، چنانچه او دوباره ناچار شد از محاصره بغداد دست بردارد و به دفع شرش ها و شریاغیان داخلی بپردازد و فرصت های گرانبها از دست ایرانیان برود. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ص ۱۷-۱۶)
از دلایل اهمّیّت این کتاب برای دوران افشاریه، گذشته از نکات برجسته تاریخی که در این کتاب از نظر خوانندگان می گذرد ، نویسنده مأموریّت رسمی داشته و از نظر صحّت گزارش نمی توانسته است از حقایق م مشاهدات و واقعیّت ها عدول نماید و هر آنچه را که به قلم آورده ، اگرچه در پاره ای از جاها از حوصله خارج است ، ولکن می توان به درستی آن اعتماد داشت و در آن ها مسائل ارزنده زیادی را یافت ، که هنوز به قوّت خود باقی و از مسائل روز به شمار می رود. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ۲۳۱)
از نقاط ضعف این کتاب ، با توجّه به این که نویسنده مأمور رسمی دولت فرانسه بوده و در پی اهداف سیاسی و به دنبال جاسوسی به ایران سفر کرده بود و می خواست گزارش های خود را به فرانسه ارسال نماید به طور رسمی با دربار ایران رفت وآمد نداشته وبیشتر گزارش های خود را از مردم کوچه و بازار دریافت می کرد . و با وجود دقّتی که نویسنده به کار برده تا اسامی را درست بنویسد اما گمان می رود به سبب تلفّظ غلط یا گرفتن نام محل به وسیله اهالی آن،بازاشتباهاتی دیده می شود. (اوتر، ۱۳۶۴، ص ص ۱۷-۱۶) به همین خاطر کلماتی ناآشنا در این کتاب به چشم میخورد که فهم کتاب را با مشکل مواجه می سازد .نثر کتاب ساده و روان و به زبان امروزی نوشته شده است . با توجّه به این که بسیاری از حقایق را از زبان مردم کوچه وبازار شنیده ، اشتباه های بسیاری در مورد جای مکان ها و شهرها دیده می شود. ولی به طورکلّی می توان گفت از منابع مهمّ دوران افشاریه محسوب می شود.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
۷-۳-۶-۲- سفرنامه کروسینسکی
تادیوزیودا کروسینسکی درسال ۱۰۸۶ ق / ۱۶۷۵ م ، درلهستان متولد شد و درسن هجده سالگی به انجمن برادران عسیوی پیوست. وی در ۱۱۱۹ ق / ۱۷۰۷ م در مقام مبلغ مذهبی به ایران اعزام شد و به مدت هجده سال درایران اقامت نمود.
وی طی مأموریتی ، به عنوان منشی و مترجم اسقف ارامنه دراصفهان به دربار در اصفهان به دربار صفوی راه یافت و از سال ۱۱۳۳ ق /۱۷۲۱ م او درتماس نزدیک تری با دربار قرارگرفت . بعد از تصرف اصفهان نیز به سبب داشتن دانش پزشکی به دربار غلجایی ها راه یافت. ارتباط نزدیک با دربار صفوی و دستگاه ممود افغان امکان اقامت دراصفهان و مشاهده و ضبط رخدادهای ان ایام را برایش فراهم آورد. وی در سال ۱۱۳۷ ه.ق. از سوی اشراف به سفارت عثمانی تعیین شد و عازم استانبول گردید . وی پس از چندی به تحریر خاطراتش از اوضاع اصفهان در جریان حمله غلجایی ها ، به زبان لاتین پرداخت که سپس به ترکی برگردانده شد ، این کتاب در زمان سلطنت فتحعلی شاه به دستور ولیعهدش ، عباس میرزا توسط عبدالرزاق از ترکی به فارسی برگردانده شده و عنوان بصیرت نامه یا عبرت نامه گرفت.
کروسینسکی از واهان عینی ایام پایانی صفویان ، توسط غلجایی ها و سپس برآمدن افشاریان ، درایران بوده است . که درجریان محاصره و تصرف اصفهان دراین شهر حضور داشت و درخاطرات خود ضمن شرح مشاهدات خود به توصیف اوضاع ایران چگونگی وازگونی صفویان و روی کار آمدن سلسله ی افشاریه پرداخته است .
عدم وابستگی کروسینسکی به دربار و جامعه ان روز ایران درمقام یک ناظر خارجی و دیگر دیدگاه منقدانه او نسبت به عملکرد افشاریان پرداختن به وضعیت اسفبار مردم و اعتماد به نقش تعیین کننده ی مردم درتعیین سرنوشت خود باعث گردید که این کتاب یکی از مهم ترین کتاب های مورد بحث قرار گیرد.
درکلام آخر می توان گفت ، خاطرات کروسینسکی از مهم ترین و معتبرترین منابع تاریخ درخصوص اوضاع اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی ایران دریکی از پر آشوبترین دوره های تاریخی یعنی سال های پایانی حکومت صفویان ، تفوق افاغنه و مراحل آغازین قدرت یابی افشاریه به شمار می آید .
۷-۳-۶-۳- سفرنامه بازن- پادری
یکی از سیاحانی که دردوران سلطنت نادرشاه به ایران آمد کشیشی بود به نام بازن پادری که از سال ۱۱۵۴ – ۱۱۶۰ هـ.ق به عنوان پزشک درخدمت نادرشاه بود. سفرنامهای از وی باقی مانده که به نام نامههای بازن مشهور است.
این سفرنامه شامل مشاهدات و اطلاعات او از دربار نادرشاه و نیز اوضاع هند و چین می باشد که مدتی برای تبلیغ مسیحیت به ان کشورها نیز سفرکرد . جلد چهارم نامه های بازن حاوی مشهودات وی درباره اوضاع دربار نادرشاه می باشد او خاطرات خویش را در نامه هایی که برای کشیش ما فوق خود به نام پروژه می فرستاد نوشته است. ( حکیمی، ۱۳۸۳ ، ص ۲۰۰ )
این سفرنامه به پنج دسته تقسیم می شود که عبارت اند از :
شرح پیروزی نادر درهند
بیرحمی نادرشاه
بیماری نادرشاه
دریافت احساسات درونی شاه زادگان
قتل نادرشاه
سرانجام محمدقلی خان ، سردار بزرگ نادر شاه
مولف در جنگ مابین نادرشاه و پادشاه هندوستان ، چون خود دراین جنگ حضور نداشت و ماجرا راازدیگران شنیده بود در ذکر تعداد سپاهیان به مبالغه پرداخته است . نادر بی انکه منتظر پاسخ شود به سوی دهلی پیش راند و با شصت هزار سوار به نزدیکی دهلی رسید . محمد شاه هم با لشکری مرکب از یک میلیون و چهارصد هزار سرباز و تعداد زیادی فیل جنگی به مقاومت برخواست و مصاف دو لشکر به پیروزی نادر انجامید
بازن از سرانجام محمد قلی خان سردار بزرگ نادر ، که درتوطئه قتل نادر دست داشت نیز مطالبی را ارائه می نماید . محمد قلی خان توطئه دیگری بر ضد عادل شاه برادر نادر شاه به راه انداخت . عادل شاه او را هم چنان در شغل خود که ریاست نگهبانان بود باقی گذاشت . اما وی می خواست راهی برای رسیدن به تخت سلطنت به دست اورد . عادل شاه از توطئه آگاه شد ولی به روی خود نیاورد ، همین که به مشهد بازگشت فرمان داد تا چشمانش را درآوردند . بازن دراین زمینه می نویسد : با او مانند یکی از پسن ترین بد کاران رفتار کردند ، تنها التماسی که داشت این بود که به جان امان یابد و سرنوشت او این بود که چندی زنده بماند و بیشتر زجر کشید. ( بازن، ۱۳۶۵، ص ۶۳ )
تذکر این نکته لازم است که درنامه های بازن درموارد زیادی ف اسامی رجال ، اقوام و بلاد به صورت غلط درج شده و باید این اشتباهات از انجا ناشی شده باشد که او املای صحیح کلمات را نمی دانسته و انچه را از مردم شنیده ضبط کرده است.
بازن درنگارش نامه های خود توجهی به عظمت و فتوحات نادر و همچنین شجاعت او نداشته است ف بلکه بیشتر از ظلم و ستم نادر ، رکود بازار تجارت و ناتوانی کشاورزان در پرداخت مالیات های کمر شکن و جزئیات قیام مردم سیستان در سال های ۱۱۵۸ – ۱۱۵۹ هـ. ق علیه نادر سخن گفته است. هرچند نمیتوان منکر قضاوت های بی طرفانه او دربیان حقایق شد.
مولف با توجه به اینکه در سال های پایانی نادر در کنار او بود و طبابت او را بر عهده داشت از بی رمی نادر سخن رانده است. وی خود شاهد کور شدن رضا قلی میرزا فرزند نادر بوده و به این ماجرا پرداخنه است و می نویسد : عده کثیری از بزرگان و اعیان دولت که شاهد مجازات رضا قلی میرزا بودند دربهت و حیرتی که تماشای اعمال وحشیانه طبعاً تولید می کند فرو رفته بودند. ولی انها هم از مجازات بی بهره نماندند و به جرم اینکه به جای فرزند پادشاه ، خویشتن را عرصه مجازات ساخته بودند مجازات شدند و در همان روز به فرمان نادر پنجاه تن از انها را در حضور او خفه کردند. ( بازن، ۱۳۶۵، ص ۳۱ )
وی از جنایات نادراه درهنگام حمله به شهرهای هندوستان به ویژه دهلی مطالبی را بیان می کند و مینویسد: خشونت سربازان او نه تنها هندوها را به اسلام جذب نکرد بلکه موجب شد که انان درعقاید خود پافشاری کنند.
مولف به بیماری نادر که در آخر عمر به ان دچار شده بود اشاره کرده است ، نادر به مرض استسقا دچار شد و من با خوراندن داروهایی در ظرف ۲۵ روز او را را درمان کردم . همچنین بیان می کند که نادر در سالهای پایانی به بدبینی نسبت به شاهزادگان دچار شده بود و با طرفندهای مختلف احساسات درونی شاهزادگان را امتحان می کرد.
دراین سفرنامه مولف؛ از قتل نادر پرده برمیدارد و بیان می کند که چگونه بدبینی باعث شد که نادر به قتل برسد. برخلاف دیگر مورخان که قتل نادر را به وسیله سربازان نادر می دانستند ولی بازن قتل نادر را به دست دو تن از سردارانش می داند: یکی محمد قلی خان که از خویشاوندان نادر بود و ریاست نگهبانان او را داشت. دوم صلاح خان که مباشر و ناظر خانه او بود .( بازن، ۱۳۶۵، ص ۸۵ )
نتیجه
تاریخ نگاری دوره افشاریه از سنت تاریخنگاری پیشین پیروی کرد و برتداوم ان تاکید ورزید جهات جدیدی پدید نیامد چون از حیث زمانی و درقیاس با دوره صفوی ، بیش از حد تنگ دامنه بود. دراین دوره تنها تاریخ عمومی که نوشته شد زبده التواریخ محمد حسن مستوفی بود که به اشاره نادرشاه و برای شاهزاده رضا قلی مرزا نوشته شد و مطالب آن درباره اواخر صفویان و ظهور نادرشاه می باشد .
اما تاریخنگاری این دوره، با همه کوتاهی آن ، پربار و غنی بود. مهمترین کتابهای تاریخ سلسله ای این دوران جهانگشای نادری و عالم آرای نادری می باشند. دیگر کتب تاریخ سلسله ای این دوران برگرفته شده از همین دو کتاب می باشند چیز جدیدی را پدید نیاورده اند. موضوع کتاب های تاریخ سلسله ای این دوره شرح وقایع نظامی و برخوردهای جنگی نادراست . مورخین این دوره کوچک ترین توجه ای به مسائل اداری و فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی نکرده اند می توان گفت شیوه همه تاریخ نویسان پیشین ایرانی بوده است مورخان این دوره اصلاً توجهی به چیز دیگری جز جنگ نداشته اند و یا این که آن ها کتاب تاریخ را فقط شرح وقایع جنگی می دانسته اند همچنین مورخان این دوره بیش تر به شرح وقایع اکتفا می کنند و در شرح وقایع دقت درگزارش کم تر مور توجه قرار می گیرد و درنتیجه اعداد و ارقامی که داده می شود بیش تر شبیه به افسانه است تا تاریخی دقیق و قابل اطمینان.
درکتاب های تاریخی این دوره ، نادرشاه تقریباً تمام حیات سیاسی خود را درحال دست و پنجه نرم کردن با دشمنان داخلی خود بود و وقتی که قدرت را درایران به طور مطلق دردست گرفت ، مشکلات اقتصادی نظامی از هم پاشیده اجتماعات ایران ان قدر زیاد بود که او بیشتر از این فرصت نیافت که به دفع مشکلات بپردازد.
مورخان این دوره درمورد پایان کار دوره افشاریه ، بیشتر مطالبی که می آورند از کتاب جهانگشای میرزامهدی خان استرآبادی است ، بدون ان که هست گزارش داده می شود . قهرمان دلخواه مولف همیشه با چند نفر ازیاران خود سپاهی بزرگ را با شجاعتی بی نظیر شکست می دهد . درکتاب های تاریخی این دوران نادرشاه به یک انسان قابل تصور کمتر شباهت دارد
نکات برجسته ای دراغلب کتابهای تاریخی این دوره مشترک است که درذیل به ذکر آنها می پردازیم:
۱- اکثر مورخان این دوره سرگذشت نادر را با افسانه و رمان با هم آوردهاند.
۲- مورخان این دوره اغلب خود شاهد حوادثی که به شرح آن می پردازند بوده اند.
۳- برخی از مورخین که درزمان نادر یا بعد از ان تاریخ نادر را نوشته اند درضمن مطالب تاریخی نظریات شخصی را بکار برده و درنتیجه حقایق تاریخی را نادیده گرفتهاند.
۴- اکثر مورخان این دوره تمایل داشتند از زبان عربی درتالیف کتب تاریخی خود استفاده نمایند. که ناشی از حضور تعداد زیادی از علماء و دانشمندان عرب زبان درایران میباشد.
۵- بسیاری از مورخین عصر افشاریه ، درنکات مبهم تاریخی تحقیق کافی نکرده اند. ( مانند اوضاع ایران قبل از نادر و وقایع ایران بعد از نادر و بعلاوه خصوصیات و احوالات نادر )
۶- مورخان این دوره تمایل نداشتند که کتابی درباره اوضاع و احوال دیگر کشورها که به ایران رابطه داشتند به رشته تحریر درآورند. هر چند ایران در معاملات دیگر کشورها وارد شده بود.
۷- تنها عده ای از مورخین این دوره لشکر کشی نادر به هندوستان را تجاوز و حمله و کشورگشایی دانسته اند.
۸- مورخان این دوره اکثراً درباری بودند ، به همین خاطربه ستایش نادر و کارهای او پرداختهاند.
۹- مورخین تاریخ سلسله ای این دوره درمذهب نادر که آیا سنی یا شیعه بوده شک دارند . نادر از ابتدای سلطنت خود از ایجاد اختلاف و نفاق بین شیعه و سنی خودداری می کرد . نادر می خواست با ایجاد اتحاد بین شیعه و سنی جامعه اسلامی را تقویت کند.
۱۰- کم تر نوشته ای به اوضاع اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ایران دراین دوران پرداختهاند.
۱۱- سعی آگاهانه مورخین درازبین بردن کلیه اسناد مربوط به رقیبان سیاسی و مذهبی و مخدوش کردن آن ها از لحاظ تاریخی.
۱۲- راه یافتن روایات و احادیث به صورت مستقیم درآثار تاریخی.
۱۳- برخلاف دیگر دوره های تاریخی ایران ، تاریخ نگاری عمومی دراین دوران رواج چندانی نداشت.
۱۴- دوگانگی درنگارش. ( هم کتاب های متکلف و پیچیده تالیف شد و هم کتاب های ساده و روان)
۱۵- پدید آمدن تالیفات متضاد درحوزه قدرت افشاریه (ایران ) و سرزمین هند.
۱۶- اکثر مورخین این دوره متفق القولند که نادر شاه دردوران جوانی مردی متعدی بوده است.
۱۷- دراکثر کتابهای عصرافشاریه ،نادرشاه دراواخر عمرمردی عصبانی و خشن و به نظر بعضی ها ستمگر بوده است.
درکلام آخر وقتی کتابهای تاریخی این دوران راباهم مقایسه بنمائیم می بینیم دراصل همه مطالب این کتاب ها به شرح یک مطلب می پردازند. مثلاً جنگ نادربا هند دراغلب کتابهای تاریخی این دوره با اندکی کم وزیاد ذکر شده است .
منابع
منابع اصلی
۱- آصف، محمد هاشم، (۱۳۵۲)، رستم التواریخ، به تصحیح و تحشیه محمد مشیری، چاپ خانه سپهر
۲- ابن خلدون، عبدالرحمان،(۱۳۶۶) مقدمه، جلد یک، مترجم محمد پروین گنابادی، مؤسسه فرهنگی رسا، تهران
۳- استر آبادی، میرزا مهدی خان (۱۳۴۱) جهان گشای نادری ، به اهتمام سید عبدالله انوار، انتشارات انجمن ملی، تهران
۴- استرآبادی، میرزا مهدی خان، (۱۳۶۶) دره نادره، به اهتمام سید جعفر شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران،انتشارات بنیاد فرهنگ آذربایجان شرقی
۵- اوتر، ژان، (۱۳۶۳) سفرنامه(عصر نادر شاه)، ترجمه علی اقبالی، انتشارات جاویدان ، تهران
۶- بازن، پادری،(۱۳۶۵) ، نامه های طبیب نادر شاه، ترجمه دکتر علی اصغر حریری، به کوشش بدرالدین یغمایی، انتشارات شرق، گیلان
۷- تهرانی، محمد شفیع، (۱۳۶۹) تاریخ نادر شاهی( نادر نامه) تعلیقات و اهتمام رضا شعبانی، بنیاد فرهنگ در ایران ، تهران
۸- حزین لاهیجی، شیخ محمد علی( ۱۳۷۵) ، تاریخ و سفر نامه حزین، تصحیح و تحقیق علی دوانی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی