د: فرهنگ عامه در تاریخ بیهقی بسیار می درخشد.
ح:شاخصه های مختلف جامعه شناسی همچون معماری-وضعیت اقشار اجتماعی در تاریخ بیهقی قابل تحلیل هستند.
فصل دوم
پیشینه ی تحقیق
۲-۱٫ مفهوم جامعه شناسی
جامعه شناسی ، مطالعه علمی واقعیتهای اجتماعی ، یعنی پدیده های اصیلی است که نتیجه زندگی و کنش و واکنش های گروه های اجتماعی است .
جنبه های واقعیتهای اجتماعی:
الف: جنبه امنیت شناسی
ب:جنبه سازمانی : وظایف مربوط بهساخت جامعه بمانند روابط اجتماعی ، خانواده – واقعیتهای مربوط به وظایف و کارکرد نهاد های اجتماعی
چ: فرهنگی و روانی : واقعیتهای اجتماعی که تحت عنوان طرز فکر به روحیه گروهی وسنن ومعارف جمعی و ایده آل های گروهی ذکرمی شود، مجموعه ایست از طرز رفتار ، پندار ، احساسات و امثال آن. کم و بیش اعضای یک گروه معین مشترک و به اعضای جدید جامعه قابل انتقال است و به خودی خود به افراد جامعه تحمیل می شود.مانند آداب و رسوم ، قوانین ، زبان ، قواعد اخلاقی مورد قبول و …
برای اینکه تعریف روشنتری از ماهیت و دامنه جامعه شناسی شهریبه دست دهیم می توانیم بگوئیم که تجزیه و تحلیل شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است بنابراین جامعه شناسی شهری کلیه مسایل اجتماعی شهرنشینی رادر بر خواهد گرفت. یکی از واقعیت های سیاسی را بطه ریخت جامعه با سایر واقعیتهای اجتماعی است .
موضوع جامعه شناسی شهری
تجزیه شهر به عنوان یک واقعیت اجتماعی موضوع جامعه شناسی شهری است.
همگان معتقدند که شهر را نمی توان در مجموع ساختار نهاد و تاسیسات آن خلاصه کرد بلکه آنچه مهم است تجمع دائمی انبوه عظیمی از انسانها در فضای معینی است که به صورت یک مرکز اجتماعی بسیار پیچیده در آمده است. لذا می توان شهر را به صورتهای زیر تعریف کرد
الف) از جنبه مادی خارجی:
شهر بدوا انبوهی از افراد انسانی و فضایی را که در آن سکونت دارند شامل می شود . در اینجا نظم جاری مربوط مسایل زیر در خور توجه است . جمعیت شهری از نظر مقدار ، تراکم ، ترکیب و ساختمان و تحول و طرز پراکندگی و قرار گرفتن جمعیت در فضای شهر و اصول تمایز بین قسمتهای مختلف فضای شهر و تاثیرات ان بر زندگی اجتماعی افرادو گروه هایی که در آن زندگی می کنند .
ب) از جهت دیگر شهر عبارت از یک سازمان اجتماعی پیچیده است یعنی شهر تنها از تجمع افراد تشکیل نمی شود بلکه مجتمل بر گروه های مختلفی مانند خانواده ، طبقات اجتماعی ، کارگاه ها و کارخانه ها ، گروه ها وانجمن های مختلف و غیره است.
می توان جستجو کرد که این گروه ها به دلیل زندگیشهری چه جنبه هاوصور ویژه ای به خود می گیرند در مقایسه با محیط روستایی چه خصوصیاتی پیدا می کنند ( مثلا آیا همبستگی فامیلی در شهر هاکم می شود یا نه؟) و تا چه حدودی این تنوع گروه ها ، خود براساس تمایز به وظایف روستا استوار است . وظایف وفعالیتهای شهری اولا متنوع است وثانیا تا اندازه ای از یکدیگر متمایز می باشند .مانند وظایف اداری ، سیاسی ، اقتصادی ، نظامی –دانشگاهی و مذهبی و تفریحی شهر ها ، ثالثا غالب اوقات برخی از وظایف در شهر نسبت به سایر وظایف ازاهمیت بیشتری برخوردار است . در این زمینه می توان برخی پدیده ها ی اجتماعی مانند افزایش تحرک اجتماعی (یعنی امکانات کافی برای اینکه افراد درنظام اجتماعی پایگاه خودرا به سهولت تغییر دهند.)(گیدنر,۴۳:۱۳۷۶).
ج) واقعیتهای اجتماعی فوق الذکر ، بدون شک نتایج مهمی برای پدیده ها ی فرهنگی و اندیشه گروهی به همراه دارد. به طوری که می توان سخن از یک نوع ، روحیه شهری یا فرهنگ شهر نشینی به بیان آورد که با خصوصیات اجتماعات غیر مشابه فرق دارد . به عبارت دیگر سبک زندگی و شیوه فکر کردن و بروز احتیاجات و عواطف که بر حسب جوامع و مناطق مختلفی که شهر جزئی از آن است متفاوت و بر حسب تاریخ وخصوصیات شهر ها متغییر است .
مثلا استقلال افراد در مقابل سنین و اداب در شهر ها افزایش می یابد وپذیرش افکار جدید ، مد پرستی ، خلاقیت ونو آوری وتسامح فزونی می گیرد. در مقابل به علت سست شدن سنتها و قواعد رفتارآبا واجدادی و فرد گرایی . زندگی در شهر ها( بر خلاف زندگی روستایی) بسیار شکل میگردد.
د) شهر یک واحد مستقل و مجزا از جامعه نیست . شهردار منطقه ایی که در آن واقع شده است ارتباط دارد . شهربا کل جامعه و اجتماع پیوند و همبستگی دارد.
بنابراین نتیجه می گیریم :
– جامعه شناسی زبان مشترکی است که می تواند شهرسازان، معماران ، مهندسان تاسیسات شهری و… را به یکدیگرپیوند دهد.
– شرایط اجتماعی به روابط افراد و افراد از مباحث جامعه شناسی شهری است .
– شهرتجمع دائمی انبوه عظیمی ازانسانها در فضایی معین است که به صورت یک مرکز زندگی اجتماعی بسیار پیچیده در آمده است .
جامعه شناسی مطالعه ی زندگی اجتماعی، گروه ها و جوامع انسانی است; مطالعه ای هیجان انگیز و مجذوب کننده که موضوع اصلی آن رفتار خودما به عنوان موجودات اجتماعی است. دامنه ی جامعه شناسی بی نهایت وسیع است و از تحلیل برخوردهای گذرا بین افراد در خیابان تا بررسی فرایندهای اجتماعی جهانی را در بر می گیرد. (گیدنر، ۱۳۷۶: ۳۲)
در مواردی چون، عشق، ازدواج، تندرستی و بیماری و مجازات به خاطر تبه کاری دیدیم که آنچه ممکن است احساسات و عواطف طبیعی انسانی تصور شود در واقع به طور کلی فراگیر از عوامل اجتماعی تاثیر می پذیرد. درک این که با چه شیوه های ظریف و در عین حال پیچیده و ژرفی زندگی زمینه های تجربه ی اجتماعی ما را منعکس می کند (همان : ۳۶) ، زیرا جامعه شناسان این باور را تقویت می کند که نقشی کلیدی در فرهنگ فکری امروزی بازی می کند و جایگاهی مرکزی در میان علوم اجتماعی دارد. و رابطه ی بین فرد و جامعه را مووع اصلی خود قرار داده است.
و چشم اندازهای جدیدی را پیرامون سرچشمه های رفتارمان در برابر ما می گشاید، و به درک ژرف تر زمینه های فرهنگی متفاوت با فرهنگ ما می انجامد. مطالعه ی جامعه شناسی تا آنجا که با اندیشه ی جزعی مبارزه می کند، درک تنوع فرهنگی را می آموزد، بینش عملکرد نهادهای اجتماعی را برای ما فراهم می سازد و امکانات آزادی انسان را افزایش می دهد.
جامعه شناسی از بطن تحولاتی متولد گردید که نظم اجتماعی در حال صنعتی شدن غرب را از صور زندگی ویژه ی جوامع پیشین به یکباره گسست. دنیایی که بدین سال پدید آمده است، مهمترین موضوع تحلیل جامعه شناختی است. جامعه شناسی مسئولیت اصلی ترسیم نگاره ی دگرگونی ها را که در گذشته پدید آمده اند و درک روندهای تحولاتی را دارد که امروزه رخ می دهند.
بررسی جامعه شناسی را نمی توان تنها از طریق درک نهادهای یک جامعه ی خاص آموخت. اما این گونه بحث ها همواره با مطالب گوناگون فراوان از جوامع یا فرهنگ های دیگر متوازن گردیده است. (همان: ۲۴)
پیش از ظهور صنعت گرایی امروزی، دولت سنتی تنها نوع جامعه بود که در آن بخش قابل توجهی از جمعیت مستقیماً به تولید خوراک اشتغال نداشت. در اجتماعات شکار و گردآوری، و در جوامع شبانی و کشاورزی، تقسیم کار نسبتاً ساده ای وجود داشت. مهم ترین تقسیم کار تفکیک وظایف بین زن و مرد بود. بر عکس، در دولت های سنتی نظام شغلی پیچیده تری وجود داشت. اما هنوز تقسیم کار بر حسب جنس کاملاً برقرار بود و فعالیت های زنان اساساً به کارهای خانه و مزرعه محدود می گردید. اما در میان مردان ظهور مشاغل خاص، مانند مشاغل بازرگانان، درباری، کارگزار حکومتی و سرباز را مشاهده می کنیم. همچنین بین گروه های اشرافی و بقیه ی جمعیت نوعی تقسیم اساسی طبقات وجود داشت. فرمان روا در راس یک طبقه ی حاکم قرار داشت که از حق انحصاری در اختیار داشتن موقعیت های اجتماعی بالاتر برخوردار بود. اعای این طبقه معمولاً در آسایش مادی یا تجمل قابل ملاحظه ای به سر می برند. از سوی دیگر، شرایط زندگی توده ی مردم اغلب بسیار سخت بود. برده داری ویژگی مشترک این جوامع بود.
معدودی از دولت های سنتی اساساً از طریق تجارت به وجود آمده و تجار بر آن ها حاکم بودند، اما اکثر آن ها یا از طریق فتوحات نظامی تاسیس گردیدند یا متضمن تقویت قابل ملاحظه ی نیروهای مسلح یودند. دولت های سنتی به توسعه ی ارتش های حرفه ای پرداختند که سلف انواع امروزی سازمان نظامی به شمار می آیند. شمشیرها، نیزه ها، سپرها و تجهیزات تهاجمی که توسط ارتش حمل می گردید توسط صنعتگران متخصص ساخته می شد.
دولت های سنتی اکنون کاملاً از صفحه ی گیتی محو گردیده اند. اگر چه جوامع شکار و گردآوری، کشاورزی و شبانی همچنان در بعضی نواحی وجود دارند، اما تنها در مناطق نسبتاً دور افتاده می توان آنها را یافت که در اکثر موارد، این آخرین نمونه های باقی مانده در حال فروپاشی است. زیر صنعتی شدن – ظهور تولید ماشینی، بر پایه ی استفاده از منابع قدرت بی جان ( مانند نیروی بخار یا الکتریسیته) سبب شده است تا جامعه ی سنتی نابود شود.
صنعتی شدن امروزی، در نتیجه انقلاب صنعتی، در قرن هیجدهم در انگلستان پدید آمد. انقلاب صنعتی در واقع نامی است که به اختصار به مجموعه ی پیچیده ای از تغییرات تکنولوژیکی اطلاق گردیده است که وسایل کسب معیشت مردم را تحت تاثیر قرار داده اند. این تغییرات شامل اختراع ماشین های جدید (مانند ماشین نخ ریس، برای ریسندگی) ، مهار کردن منابع نیرو (به ویژه آب و بخار) برای تولید; و استفاده از علم برای بهبود روش های تولید بوده است. از آنجا که اکتشافات و اختراعاتدر یک حوزه منجر به اکتشافات و اختراعات بیشتر در حوزه های دیگر می گردند، آهنگ نوآوری تکتولوژی در جوامع صنعتی، در مقایسه با شکلهای سنتی نظام اجتماعی بی نهایت سریع است.
بنابراین اگر تعداد زیادی از جوامع فرهنگ های سنتی اکنون ناپدید شده اند، به این علت نیست که شیوه های زندگی آنها ((پست تر)) بوده است بلکه از آن روست که آنها نتوانستند در برابر تاثیر ترکیب قدرت صنعتی و نظامی که کشورهای غربی به وجود آوردند مقاومت کنند. مفهوم قدرت و مفهوم دیگری که ارتباط نزدیکی با آن دارد، یعنی ایدئولوژی در جامعه شناسی اهمیت زیادی دارند. منظور از قدرت، توانایی افراد یا گروه ها در پیشبرد علایق یا منافع خویش، حتی در برابر مقاومت دیگران است. قدرت گاهی متضمن استفاده ی مستقیم از زور است، اما تقریباً همیشه ، همراه با ایجاد اندیشه هایی (ایدئولوژی) است که اعمال قدرتمندان را توجیه می کند. در مورد گسترش غرب، مهاجمان در توجیه فعالیت هایشان، خود را کسانی می دانستند که ملت های ((کافر)) را که با آنها برخورد می کردند ((متمدن)) می کنند. (همان : ۷۵ – ۷۷)
بنابراین جامعه شناسی نه تنها به ما کمک می کند که الگوهای موجود زندگی اجتماعی را تحلیل کنیم، بلکه امکان می دهد برخی ((آینده های ممکن)) را که در برابر ما گشوده است مشاهده کنیم. پی جویی خلاق کار جامعه شناسان نه تنها می تواند چگونگی وضع موجود را به ما نشان دهد، بلکه می تواند نشان دهد که در صورت تمایل ما وضع چگونه می تواند بشود. (همان : ۱۴۴)
۲-۲٫جمعیت شهری :
هالبواکس.درکتاب”ریخت شناسی شهری ” اجتماعی نشان داده است که در فیزیولوژی اجتماعی لازم است . عمل خاصی را به وقایع جمعیتی اختصاص دهیم. مسلماً منظور او همان جمعیت شناسی شهری است لیکن در نظرجامعه شناسان این پدیده دائمی معنای خاصی است .
الف) شهر یک مجتمع دائمی است .حجم انبوه جمعیت در حال کاهش و افزایش است . جمعیت آهسته تجدید حیات می یابد .
ب) ویژگی جمعیت شهری :
نخست اینکه حجم جمعیت بسیار متغیر است . چنانکه دردانمارک هر عملی که بیش از ۲۵۰نفر جمعیت داشته باشد شهر می نامند. در اروپا غربی در غالب کشورهای صنعتی ۲۵۰ نفر حداقل جمعیت یک شهر است . ودرکشور کره ۴۰ هزار نفر .دودیگر اینکه تراکم جمعیت( تعداد نفر درهر هکتار) همواره بسیارمهم شمرده شده است.( تراکم جمعیت شهر نشین بیش از ۱۰۰۰ نفر در هکتار تغییر می کند.)
پیرژرژ معتقد است که برای مشخص ساختن شهر از روستا ، بایستس ملاکهای پیچیده تری را در نظر گرفت
مانندنسبت جمعیت فعال در بخشهای مختلف فعالیت و مخصوصا نسبت جمعیتی که در بخش کشاورزی فعالیت وامرار معاش می کند ( در اروپا این نسبت ۲۰ تا ۲۵در صد ودر آسیا تا ۶۰ درصد می رسد )و نسبت جمعیتی که در فعالیتهای صنعتی کار می کنند در شهر ها ۲۰ تا ۵۰ در صد را شامل می شود.
ملاکهای تشخیص شناسایی شهر:
۱- ملاک جمعیت : طبق این ملاک حداقل جمعیت یک شهر در ایران ۵۰۰۰ نفر ، در آمریکای شمالی و مکزیک ۲۵۰۰ نفر در ایرلند ۱۵۰۰ نفر در دانمارک ۲۵۰ نفر در اروپای غربی تا چند هزار نفرو در اسیای جنوب شرقی تا ۴۰۰۰۰ نفر معین شده است
۲- سیماو ظاهر شهر : یعنی نقشه ، نما ، شکل ساختمان ها و خیابان .بدین معنا که شهر بر خلاف روستا دارای نقشه منظمی بوده و دارای ساختمان های بزرگ و مجلل و خیابان ها وراه های وسیع است.
۳- تراکم جمعیت : یعنی تعداد جمعیت در هر هکتار یا کیلو متر مربع است که تاثیر مهم آن در ارتباط نزدیک ترین سازمان های موجود در شهر ، صرفه جویی در تاسیسات شهری و اقتصادی وگرانی زمین است.
۴- وجود سازمان های اداری سیاسی و خدماتی است . بخصوص شهر ها از زمان های قدیم مرکز اداری و حکومتی بوده اند
۵- ملاک طرز زندگی رفتار روحیه مردم است . مثلا شخصیت و استقلال مردمی در شهر بیشتر رشد می کند
۶- نوع فعالیت اقتصادی است . بر حسب این ملاک شهر جایی است که اکثریت جمعیت آن به فعالیتهایی غیر کشاورزی می پردازند.
در برخی از کشورها از جمله هندوستان ملاک های زیر را برای شناسایی شهر به کار می برند .
۱-شهر محلی است که دارای شهر داری و انجمن شهر است.
۲- شهر جایی است که از ۵۰۰۰ نفر جمعیت داشته باشد
۳- تراکم جمعیت ( هزار نفر در یک مایل مربع)
۲-۱-۳ .ارزشهای جامعه شناسی
در اصطلاح جامعه شناسی ارزش اجتماعی (social norms )عبارت از چیزی است که موضوع پذیرش همگان است.ارزش اجتماعی واقعیتها و اموری را تشکیل می دهد که مطلوبیت دارند و مورد خواست و آرزوی اکثریت افراد جامعه است.ارزش اجتماعی یکی از مفاهیم اساسی جامعه شناسی است و جامعه شناسان درباره آن نظریه های گوناگونی عنوان کرده اند.
آگ برن(ogbrn) و نیم کف(nim koff) واژه ارزش در زبان فارسی اسم مصدر ارزیدن و دارای معانی زیر می گویند:ارزش اجتماعی واقعه یا امری است که مورد اعتنای جامعه قرار دارد.ارزش اجتماعی ،انگیزه گرایشهای اجتماعی می شود و گرایشهای اجتماعی تمایلاتی کلی هستند که در فرد بوجود می آیند و ادراکات،عواطف و افعال او را در جهت های معینی به جریان می اندازند.
این گرایش بر حسب شخصیت افراد متفاوت است و بصورت شخصیت های قدرت گرا،دانش گرا،احترام گرا و غیره تجلی می کند.
ژان کازنو(jean cazneuve )می نویسد:عقاید ،هنجارها،شناسائی ها،فنون و اشیاء مادی که افکار و گرایشها در پیرامون آن شکل گرفته و به تجربه رسیده اند،ارزشهای اجتماعی یک گروه را تشکیل می دهند.
ارزش اجتماعی به عنوان پدیده برتر در فرد و به عنوان چیزی بدیهی و مطلق که عالی تر کردن آن ممکن ولی انکار کردن آن ناممکن است به افراد تحمیل می شود.
ارزش اجتماعی شامل همه چیزهایی است مطلوب یا نامطلوب که مورد علاقه انسان است ،هر امری مادی یا معنوی که در جامعه دارای قدر و قیمت باشد و نیازهای مادی و معنوی انسان را برآورده کند،یا هر چیز گرانبها و سودمندی ،از جمله ارزشهای اجتماعی است.وقتی به کودک یاد می دهیم به بزرگتر از خود احترام بگذارد و به او سلام کند ،حرف پدر و مادر را گوش کند و به آنها احترام و اطاعت کند،در واقع ارزشهای اجتماعی را در ذهن او جای می دهیم.
ماگ دوگال(m.daugal) و لاسول(d.lasswell) معتقدند که افراد برای رسیدن به هدف یعنی ارزشهای اجتماعی از وسایل موجود بهره می گیرند .لیکن شکل و زمان ارضاء خواستها تنها در چهارچوب فرهنگ و سازمان اجتماعی و شرایط و محدودیتهایی که در جامعه وجود دارد صورت می گیرد.انسان برای دستیابی به ارزش اجتماعی از منابع موجود استفاده می کند و این استفاده در جهت و از طریق نهادهای اجتماعی انجام می پذیرد.
ارزشهای اجتماعی ممکن است متکی بر اصول و پدیده هایی باشد که مصالح و مفاسد اجتماعی را در بر داشته باشد .به همین جهت قابل تبیین است و می توان از طریق تحقیق واستدلال علل پیدایی آنها را توجیه کرد و نشان داد که چگونه پاره ای از ارزشهای اجتماعی جدید با ارزشهای قدیمی مغایرت پیدا می کند و تضاد دارد و با توجیه علل این تضادها و شناخت مسایل ناشی از آنها زمینه اجتماعی مساعدی جهت پذیرش ارزشهای جدیدی به وجود آورد.
۲-۱-۴٫معیارهای جامعه شناسی
آیا از نظر جامعه شناسان اسلامی جامعه اصالت دارد یا فرد؟ و یا نسبی است؟ دلیل هر کدام که باشد چیست؟
پرسش
آیا از نظر جامعه شناسان اسلامی جامعه اصالت دارد یا فرد؟ و یا نسبی است؟ دلیل هر کدام که باشد چیست؟
پاسخ اجمالی
اصالت که از کلمات کلیدی این بحث است، قابلیت معانی مختلف را دارد که به تبع آن بحث نیز کاملاً از یکدیگر متفاوت شدهاند. در اینجا دو معنا از اصالت را بیان میکنیم که بر اساس هر یک دو بحث جداگانه شکل گرفته است: