1-2- اصل كلی رفتار ملی در ماده (1)3 و ارتباط آن با سایر بندهای ماده 3 گات
ماده (1)3 موضوع و هدف كلی تعهد رفتار ملی در ساختار حقوقی موافقتنامه گات 1994 را بیان میكند. بنابر اصول تفسیر معاهدات، عبارات ماده 3 باید در معنی معمولی و در زمینه ماده و با توجه به موضوع و هدف كلی موافقتنامه گات و موضوع و هدف خاص مقرره مورد بحث تفسیر شوند. ماده (1)3 این اصل كلی را كه ضوابط داخلی نباید به منظور حمایت از تولیدات داخلی اعمال شوند، مقرر مینماید.
از این رو اصل مذكور راهنمای فهم و تفسیر تعهدات خاص در پاراگرافهای دیگر ماده 3 است و قسمتی از زمینه و مفهوم پاراگرافهای دیگر ماده 3 را تشكیل میدهد. در حقیقت پاراگرافهای دیگر، اجرای خاص از این اصل كلی هستند[108].
2-2- تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 گات
تعهد رفتار ملی بنابر جمله اول ماده (2)3 گات مقرر مینماید، اگر محصولات داخلی و وارداتی محصولات مشابه باشند، نباید مالیاتها و دیگر هزینه های داخلی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر محصولات وارداتی مازاد بر مالیاتها و هزینهها بر محصولات مشابه داخلی برقرار گردد.
یک موضوع بحث برانگیز راجع به این تعهد و سایر تعهدات رفتار ملی آن است كه آیا ضابطه داخلی از قبیل مقررات مالیاتی که هدف آن غیر از حمایت از تولیدات داخلی است، اما رفتار نامطلوبتری را نسبت به تولیدات وارداتی وضع میكند، ناقض تعهدات رفتار ملی مقرر در گات است. در ذیل، این موضوع و معیارهای مصرّح در جمله اول ماده (2)3 در اعمال رفتار ملی بررسی میشود.
1-2-2- ارتباط هدف و آثار ضابطه داخلی با اجرای تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 گات
در رابطه با كاربرد معیار هدف و آثار قوانین و ضوابط داخلی در ارزیابی اجرای تعهد رفتار ملی بنابر جمله اول ماده (2)3 دو دیدگاه متضاد وجود دارد. یک دیدگاه که از سوی برخی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا مورد حمایت می باشد، آن است که یکی از معیارهای بررسی این تعهد رفتار ملی، هدف و آثار ضابطه داخلی مورد بحث است و منظور آن است که چنانچه هدف ضابطه داخلی، حمایت از تولیدات داخلی نباشد، آن ضابطه ناقض تعهد رفتار ملی مندرج در جمله اول ماده (2)3 گات نمی باشد. دیدگاه دوم كه از سوی پانلها و ركن استیناف سازمان جهانی تجارت حمایت و اجرا شده است، عدم پذیرش این معیار در بررسی و اثبات نقض یا عدم نقض تعهد مذكور است.
پانل در قضیه “آرژانتین – پوست چرم” بیان كرد كه كاربرد این تعهد مشروط به هدف خاص ضابطه مالیاتی نیست[109].
در قضیه “ژاپن – مشروبات الكلی 2” ژاپن استدلال كرد كه هرگاه هدف و آثار مقررات مورد بحث حمایت از تولیدات داخلی نباشد، عدم مغایرت با ماده (2)3 می تواند احراز شود. همینطور ایالات متحده در تأیید این نتیجه استدلال كرد، در تعیین اینكه آیا محصولات داخلی و وارداتی مشمول مالیات متفاوت، با توجه به اهداف ماده (2)3 مشابه هستند، پانل نه فقط باید شباهت در معیارهای سنتی یعنی ویژگیهای فیزیكی، مصرف نهایی، علایق و ترجیحات مصرف كنندگان و طبقه بندی تعرفهای محصولات را بررسی نماید، بلكه باید توجه نماید، آیا تمایز مالیاتی به منظور حمایت از محصول داخلی وضع شده است. بنابراین در راستای هدف ماده (2)3 (عدم حمایت از تولیدات داخلی) اگر مشابه ندانستن محصولات داخلی و وارداتی و برقراری تمایز مالیاتی میان آنها به منظور حمایت از محصول داخلی نباشد، (یعنی تمایز مالیاتی، هدفی با حسن نیت داشته باشد و اثر حمایتی بر شرایط رقابتی در بازار به سود محصولات داخلی نداشته باشد)، اعتقاد به عدم تشابه محصولات داخلی و وارداتی مورد بحث صحیح است و از آنجا که یکی از معیارهای تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 گات، وجود تشابه بین محصولات داخلی و وارداتی مورد نظر است، لذا چنین ضابطه مالیاتی که موجد تمایز بین محصولات داخلی و وارداتی غیرمشابه می باشد، خارج از حوزه شمول این تعهد رفتار ملی است[110].
ركن استیناف در تأیید حكم پانل مبنی بر عدم پذیرش معیار هدف و آثار تحت جمله اول ماده (2)3 بیان كرد، با توجه به اینكه هیچ استناد خاصی در جمله اول ماده (2)3 به اصل كلی مذكور در ماده (1)3 یعنی منع اعضا از وضع ضوابط داخلی به منظور حمایت از محصولات داخلی وجود ندارد، این ترك فعل دارای هدف و معنی است. به این معنی كه اگرچه اصل كلی مندرج در ماده (1)3 نسبت به جمله اول ماده (1)3 اعمال میشود و به واقع این جمله اجرایی از این اصل كلی است، اما به منظور احراز این كه آیا ضابطه داخلی مغایر با این اصل است، نیازی به اثبات این اصل جدای از معیارهای خاص مقرر در این جمله نیست.
به عبارت دیگر اثبات معیارهای تصریح شده در جمله اول ماده (2)3 دلالت بر وجود اقدام حمایتی دارد و وجود آن را اثبات میكند. بنابراین اگر مالیات مازاد بر محصولات وارداتی نسبت به محصولات مشابه داخلی وضع شود، این اقدام به طور قطع بدون نیاز به اثبات هدف حمایتگرا (و آثار آن بر شرایط رقابتی)، مغایر با تعهد مندرج در جمله اول ماده (2)3 است[111].
همچنین در این قضیه ركن استیناف بیان كرد، اعضا میتوانند از طریق ضوابط مالیاتیشان یا مقررات داخلی دیگر هر هدف خاصی را دنبال كنند، مادامی كه آنها ماده 3 یا هر تعهد دیگری بنابر م
وافقتنامههای سازمان جهانی تجارت را نقض نكنند.
تفاوت ظریفی بین استدلال ایالات متحده و ركن استیناف در قضیه مورد استناد دیده میشود. اینكه ایالات متحده توجه به معیار هدف و آثار را به طور خاص در تعیین تشابه بین محصولات داخلی و وارداتی مربوطه لازم میداند، درحالیكه ركن استیناف توجه به این معیار را نه به طور خاص نسبت به تعیین تشابه محصولات و نه به طور كلی نسبت به اجرای تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 لازم میداند.
البته از سالهای 1992 تا 1995، پانلهای گات در تصمیماتی از قبیل “ایالات متحده – شراب آبجو” و “ایالات متحده – مالیاتهای اتومبیل” ارزیابی آسانگیرتری نسبت به تعهدات رفتار ملی اتخاذ نمودند و معیار هدف و آثار مقررات داخلی برای تحلیل محصولات مشابه را در نظر گرفتند[112].
2-2-2- معیارهای اجرای تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 گات
جمله اول ماده (2)3 گات، دو معیار را جهت انطباق اقدامات اتخاذی با تعهد رفتار ملی بیان داشته است:
محصولات داخلی و وارداتی مورد نظر، مشابه باشند.
مالیاتها یا انواع هزینه های داخلی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر محصولات وارداتی، مازاد بر مالیاتها و هزینهها به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر محصولات داخلی موردنظر نباشند.
الف– تشابه محصولات داخلی و وارداتی
هنگامی تعهد به رفتار ملی بنابر جمله اول ماده (2)3 موضوعیت مییابد كه محصولات داخلی و وارداتی مربوطه، مشابه باشند. معیارهای تعیین تشابه محصولات در مبحث معیارهای تعیین تشابه محصولات، ذیل تفسیر رفتار ملت كاملهالوداد تشریح گردید. اما همچنین تفسیر مقررات و اصطلاحات معاهده باید با توجه به سیاق، موضوع و هدف آن مقررات انجام شود. بنابراین مناسب است به تفاوت وسعت اصطلاح ” محصولات مشابه” در ماده (1)1 گات راجع به تعهد رفتار ملت كاملهالوداد و در ماده3 گات درباره تعهدات رفتار ملی توجه شود.
این مقررات دارای اهداف كلی یکسان، از جمله پیشرفت آزادی تجارت و توسعه اقتصادی جهانی از طریق تضمین شرایط رقابتی برابر در بازار هستند، اما همچنین اهداف خاص متمایزی دارند. برخلاف ماده 1 گات كه ضمن رفع حمایت از محصولات وارداتی خاص، حمایت از محصولات داخلی را از طریق امکان وضع تعرفهها بر محصولات وارداتی مجاز مینماید، ماده 3 درصدد ممنوعیت وضع قوانین داخلی حمایت کننده از محصولات داخلی است. بنابر چنین تفاوتی در اهداف خاص این دو ماده و اینکه هدف ماده 3 سختگیرانه تر از هدف ماده 1 می باشد، به نظر میرسد، حوزه شمول مفهوم محصولات مشابه بنابر ماده 3 وسیعتر از حوزه شمول این مفهوم بنابر ماده 1 است. لذا محصولات بیشتری مشمول هدف ماده 3 یعنی منع حمایت از محصولات داخلی قرار میگیرند و شرایط رقابتی مطلوبتری بین محصولات داخلی و وارداتی بنابر این ماده ایجاد میشود[113].
عکس مرتبط با اقتصاد
ب– عدم وضع هزینه مستقیم یا غیرمستقیم داخلی مازاد بر محصولات وارداتی نسبت به محصولات داخلی
ماده (2)3 گات به طور خاص، تعهد رفتار ملی نسبت به مالیاتها یا هر نوع هزینه داخلی دیگر را مقرر مینماید و برای اجرای تعهد رفتار ملی در جمله اول ماده (2)3 میبایست بین محصولات داخلی و وارداتی مشابه، هزینه داخلی تبعیضآمیز به نفع محصولات داخلی وضع نشود.
ركن استیناف در قضیه “ژاپن – مشروبات الكلی 2” تفسیر كرد که بنابر ظاهر عبارت، واژه مازاد در جمله اول ماده (2)3 به معنی هر مقدار مالیات بیشتر است. بنابراین حتی تفاوت مالیاتی قابل اغماض و بسیار جزیی، ناقض تعهد رفتار ملی مندرج در این جمله است. همچنین این موضوع که ارزیابی تعهدات رفتار ملی بنابر موافقتنامه گات، مشروط به بررسی معیار آثار تجاری رفتار مورد اعتراض نیست، مؤید نتیجه مذکور میباشد[114].
معنی معمولی واژه هزینه دلالت بر هزینه مالی و تعهد به پرداخت پول دارد و ماده (2)3 هر نوع ضابطه واضع هزینه و مسئولیت مالی را پوشش میدهد.
به عنوان نمونه در قضیه “آرژانتین – پوست چرم” آرژانتین مدعی شد، به دلیل آنكه ضوابط مورد مناقشه 3431 RG و 3543 RG بر واردكنندگان، مسئولیت پرداخت قسمتی از مالیات بر درآمد نهایی IVA و IG وضع نمودند) جهت اجرا و جمعآوری كارآمد مالیات طرح شدند، مشمول مقرره رفتار ملی بنابر ماده (2)3 گات قرار نمیگیرند.
پانل استدلال آرژانتین را رد كرد و اعلام نمود كه ضوابط اجرای مالیاتی در قالب هزینه های داخلی مشمول این ماده هستند، در غیر این صورت امكان سوءاستفاده و تقلب نسبت به تعهدات مذكور وجود دارد. به علاوه قابلیت اجرای ماده (2)3 مشروط به هدف خاص ضابطه مالیاتی نیست. بنابراین هزینهها به قصد ترقی اجرا یا جمع آوری كارآمد مالیات، خارج از حوزه ماده (2)3 قرار نمیگیرند[115].
ضوابط مالی، خواه مستقیم و خواه غیرمستقیم بر محصولات در حوزه شمول بند 2 ماده 3 قرار میگیرند.
در قضیه مورد اشاره، “آرژانتین استدلال كرد، از آنجا كه مالیات بر درآمد، مالیات بر تولیدات نیست، ضابطه واضع نظام جمع آوری مالیات برای چنین مالیاتی نمی تواند مشمول ماده (2)3 باشد.”
پانل در رد این استدلال بیان كرد: “ما موافقیم، به دلیل آنکه مالیات بر درآمد به طور مستقیم بر تولیدات وضع نمیشوند، عموماً خار
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
ج از حوزه شمول ماده (2)3 هستند[116]،” اما ارتباط بعدی 3543 RG كه ضابطه مالیاتی بر تولیدات است، با IG یعنی مالیات بر درآمد، مانع قابلیت اعمال ماده (2)3 بر این ضابطه نمیشود[117].
در قضیه “كانادا – نشریات دورهای”، كانادا ضابطه مالیات غیرمستقیم بر نشریات وارداتی با محتوای تبلیغاتی در بازار كانادا وضع نمود و بالتبع نشریات بدون محتوای تبلیغاتی تحت این ضابطه قرار نمیگرفت. “كانادا استدلال كرد كه این ضابطه، مقررهای در حوزه تجارت در خدمات (تبلیغات) است و به طور غیرمستقیم بر محصولات وارداتی اثر نمیگذارند. در نتیجه مشمول موافقتنامه عمومی راجع به تجارت خدمات (گاتس) نه گات است.”
ركن استیناف در تأیید حكم پانل كه این ضابطه را مغایر با ماده (2)3 اعلام كرد، استدلال نمود كه “ناشر و در صورت فقدان ناشر مقیم در كانادا، توزیعكننده، چاپگر یا عمده فروش نه تبلیغكننده كسانی هستند كه مسئولیت پرداخت مالیات را دارند.” بنابراین این مالیات داخلی به طور غیرمستقیم بر نشریات به عنوان یک كالا تأثیر میگذارد[118].
3-2- تعهد رفتار ملی در جمله دوم ماده (2)3 گات
بند 2 ماده 3 الحاقی گات مقرر نموده است: “مالیاتی كه با الزامات جمله نخست بند 2 انطباق دارد، تنها در مواردی با مقررات جمله دوم مغایر تلقی خواهد شد كه میان محصول مشمول مالیات و محصول مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی كه مشمول مالیات متفاوتی هستند، رقابت وجود داشته باشد.”
جمله دوم ماده (2)3 گات مقرر مینماید: “هیچ طرف متعاهدی نباید به طریق دیگری مالیاتها یا هزینه های داخلی را در مورد محصولات وارداتی یا داخلی به گونهای مغایر با اصول مقرر در بند 1 اعمال كند.”
بند 2 ماده 3 الحاقی همزمان با ماده 3 مورد مذاكره و توافق قرارگرفته است، لذا توضیحدهنده جمله دوم ماده (2)3 است و نمیتوان آن را جایگزین یا اصلاحكننده این جمله دانست. به منظور درك صحیح از مقرره رفتار ملی بنابر جمله دوم ماده (2)3 باید آن را در كنار این بند الحاقی ملاحظه نمود[119].
بنابراین تعهد رفتار ملی در این جمله، اعضا را از وضع مالیاتها و هزینه های داخلی متفاوت میان محصولات وارداتی و داخلی مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی به گونهای كه متضمن حمایت از محصولات داخلی باشد، منع میكند.
1-3-2- ارتباط هدف و آثار ضابطه داخلی با اجرای تعهد رفتار ملی در جمله دوم ماده (2)3 گات
ركن استیناف در قضیه “ژاپن – مشروبات الكلی 2” بر خلاف استدلال راجع به اجرای معیار هدف و آثار ضابطه داخلی نسبت به جمله اول ماده (2)3 گات كه اجرای مجزای این معیار را لازم ندانست، با توجه به ارجاع صریح جمله دوم ماده (2)3 گات به این معیار كه ضوابط داخلی نباید به نحوی مغایر با اصل مقرر در بند 1 ماده 3 اعمال شوند، توضیح داد كه این معیار باید در كنار اركان دیگر مقرر در جمله دوم به صورت مجزا ملاحظه و بررسی شود[120].
به عبارت دیگر برای اجرای اصلی كلی در بند 1، هدف ضابطه داخلی و آثار آن بر شرایط رقابتی محصولات، به طور خاص باید مورد ملاحظه قرار گیرد. بنابراین اگر مالیاتها یا هزینه های داخلی متفاوت به منظور ارائه حمایت از محصولات داخلی مربوطه نباشد، نقض این تعهد رفتار ملی واقع نمیشود.
2-3-2- معیارهای اجرای تعهد رفتار ملی در جمله دوم ماده (2)3 گات
با توجه به استدلال ركن استیناف در پاراگراف بالا و متن جمله دوم ماده (2)3 گات برای انطباق ضابطه مالی مورد بحث با تعهد رفتار ملی مندرج در این جمله، سه معیار ذیل بایستی وجود داشته باشد:
محصولات داخلی و وارداتی، مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی باشند.
محصولات داخلی و وارداتی مربوطه مشمول مالیات یا هزینه های داخلی دیگر به نحو متفاوت نباشند.
مالیات یا هزینه داخلی بر محصولات داخلی و وارداتی مربوطه به منظور ارائه حمایت از محصولات داخلی اعمال نشود.
به عبارت دیگر برای احراز نقض این تعهد رفتار ملی بایستی اثبات شود كه محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی داخلی و وارداتی مورد نظر، مشمول هزینه داخلی متفاوت به منظور ارائه حمایت از محصولات داخلی قرار گرفتهاند.
الف– محصولات داخلی و وارداتی مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی
در حالیكه جمله اول ماده (2)3 گات، تعهد رفتار ملی نسبت به محصولات داخلی و وارداتی مشابه را وضع میكند، جمله دوم این ماده تعهد رفتار ملی نسبت به محصولات داخلی و وارداتی مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی را مقرر مینماید. بدون تردید وضع مقررات جداگانه بر محصولات مشابه و محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی دلالت بر تفاوت بین تعهدات رفتار ملی مربوط به این دو نوع محصولات دارد. معیارهای مختلف اجرای تعهدات رفتار ملی مندرج در دو جمله ماده(2)3 گات مؤید این نظر است. از این رو تشخیص محصولات مشابه از محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی حائز اهمیت می باشد و با توجه به آنکه پیشتر معیارهای تعیین محصولات مشابه تشریح گردید، در این مبحث به تبیین تمایز کلی این دو گروه محصولات و معیارهای تعیین محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی پرداخته می شود.
1– الف– تمایز
کلی محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی با محصولات مشابه
ركن استیناف در قضیه “كره – مشروبات الكلی” در تمایز بین محصولات مشابه و محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی چنین بیان میكند:
“محصولات مشابه زیر مجموعه ای از محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی هستند؛ یعنی همه محصولات مشابه، محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی هستند، در حالیكه همه محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی، محصولات مشابه نیستند. مفهوم محصولات مشابه باید محدود تفسیر شود، اما محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی دسته وسیعتری را تشكیل میدهند. در حالیكه محصولات كاملاً قابل جایگزین در حوزه جمله اول ماده (2)3 قرار میگیرند، محصولاتی كه كاملاً قابل جایگزین نیستند، ممكن است، مشمول جمله دوم ماده (2)3 قرارگیرند[121].”
بنابراین ركن استیناف محصولات مشابه را كاملاً قابل جایگزین معرفی مینماید و محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی را به طور ناقص یا نسبی قابل جایگزین میداند.
همچنین ركن استیناف در قضیه “كانادا – نشریات دورهای” حكمی مؤید نتیجه مذكور اعلام میكند: “هر اقدامی كه به طور غیرمستقیم بر شرایط رقابتی بین محصولات وارداتی و داخلی مشابه اثر گذارد، در حوزه جمله اول ماده (2)3 گات قرار میگیرد و نیز به صورت ضمنی در حوزه جمله دوم ماده (2)3 گات كه حوزهای گستردهتر از جمله اول دارد، قرار میگیرد[122].”
2– الف– معیارهای تعیین محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی
– شرایط رقابت در بازار/ نوسان قیمت
ركن استیناف در قضیه “ژاپن – مشروبات الكلی 2” احراز كرد كه ملاحظه شرایط رقابتی در بازار که به ویژه در نوسان قیمتها ظاهر میشود، مناسب است[123].
بررسی نوسان قیمت به عنوان ابزاری برای بررسی بازار، متضمن ارزیابی تقاضای بالقوه است. به عبارت دیگر چنین بررسیهایی برای پیش بینی تغییر در تقاضا انجام میشود، زیرا تغییر در تقاضا از جمله ناشی از تغییر در قیمت محصول و تغییر در تعهدات مالیاتی ذیربط میباشد. البته تغییر قیمت، معیار قطعی برای تعیین این كه آیا محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی هستند، نمیباشد.
پانل در “كره – مشروبات الكلی” بر كیفیت و نوع رقابت بیشتر از وسعت كمّی رقابت تأكید كرد. كره بر این استدلال به دلیل آنكه آن را عنصر مبهم و ذهنی میدانست، اعتراض نمود.
ركن استیناف در رد اعتراض كره بیان كرد: “دیدگاهی كه منحصراً بر وسعت كمّی رقابت تمركز میكند، ضرورتاً تغییر قیمت را معیار قطعی در تعیین این كه آیا محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی هستند، معرفی میكند[124].”
– روابط رقابتی مستقیم
ارزیابی این كه آیا یک رابطه رقابتی مستقیم بین دو محصول یا دو گروه محصولات وجود دارد، مستلزم شواهدی است كه مصرف كنندگان، محصولات مربوطه را به عنوان روش های جایگزین برای برآوردن یک نیاز یا علاقه خاص در نظر میگیرند یا ممكن است درنظرگیرند. مثلاً دو میوه که دارای ویتامین و کالری یکسان هستند، می توانند محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی باشند.
همچنین باید توجه داشت، دو محصول كه مستقیماً رقابتی نیستند، ممكن است، به طور غیرمستقیم رقابت كنند. بنابراین نباید منحصراً بر وسعت كمّی رابطه رقابتی تمركز شود، بلكه بر مبنای روش شناختی همچنین باید نوع رابطه رقابتی ارزیابی گردد. در برخی سطوح، بسیاری تولیدات یا خدمات غیرمستقیم رقابتی هستند، زیرا مصرف كنندگان، درآمد شخصی محدودی دارند و باید بین نیازهای مختلف (مثلاً برای خرید تلویزیون یا کامپیوتر) انتخاب كنند[125].
– تقاضای بالفعل[126] و تقاضای بالقوه[127]
تقاضای بالفعل و تقاضای بالقوه، دو معیار دیگر برای شناخت محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی است که از سوی ارکان حل و فصل اختلاف سازمان جهانی تجارت ملاحظه شده اند.
تقاضای بالفعل، تقاضایی است که فعلاً از سوی مصرف کنندگان نسبت به محصولی در بازار وجود دارد. تقاضای بالقوه، تقاضایی است که از سوی مصرف کنندگان نسبت به محصولی در آینده تحت تأثیر عواملی مانند کاهش مالیات، رفع محدودیت وارداتی و کاهش قیمت آن محصول ایجاد می شود.
در قضیه “كره – مشروبات الكلی” ركن استیناف این گونه استدلال میكند:
“اصطلاح مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی، یک نوع خاص از روابط بین محصولات وارداتی و داخلی را توصیف میكند. از جمله بندی این اصطلاح آشكار است كه ذات و ماهیت این رابطه، یک رابطه رقابتی بین محصولات است. زمینه این رابطه، مسلماً مكان بازار است … رقابت در بازار فرایندی پویا و متغیر است. بنابراین رابطه رقابتی بین محصولات مربوطه، منحصراً با توجه به ترجیحات فعلی مصرفكننده تحلیل نمی شود … به ویژه در بازاری كه موانع قانونی در تجارت یا رقابت وجود دارد، تقاضای پنهان (بالقوه) می تواند وجود داشته باشد.”
به علاوه “اصطلاح قابل جایگزینی مبیّن رابطه بین محصولاتی است كه
ممكن است، اهمیت یكسانی نداشته باشند و از سوی مصرفكنندگان قابلیت جایگزینی با یكدیگر داشته باشند.”
همچنین ركن مذكور برای حمایت از رویكرد پویا برای مفهوم مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی به هدف كلی و اساسی ماده 3 كه تشكیلدهنده قسمتی از زمینه ماده (2)3 است، استناد نمود، با این بیان كه این تفسیر در راستای هدف اجتناب از سیستم حمایتگرایی و ایجاد فرصتهای برابر بین محصولات داخلی و وارداتی است[128].
پانل در قضیه “ژاپن – مشروبات الكلی 2” رأی داد كه اگر تنها نمونههای فعلی جایگزینی در تحلیل و شناخت محصولات مستقیماً قابل رقابت یا جایگزینی درنظرگرفته شود، مصرفكننده فعلی از مالیات متفاوت بین محصولات مورد تقاضای فعلی و محصولات دارای تقاضای بالقوه تأثیر میپذیرد و منجر به ایجاد و تثبیت ترجیح در مصرف كننده، نابرابری رقابتی و تأیید مالیات حمایتی میشود[129].
ركن استیناف در قضیه “كانادا – نشریات دورهای”، استدلال كانادا را كه سهام بازار مجلات داخلی و خارجی در بازار نشریات كانادا طی سی سال گذشته ثابت مانده است و بنابراین رقابت یا جایگزینی بین نشریات داخلی و خارجی وجود ندارد، رد كرد، بر این مبنا كه اكنون نیروهای رقابتی به علت ضوابط داخلی كانادا یعنی مقررات ممنوعیت واردات در قانون تعرفه 9958 و مالیات غیر مستقیم بخش 1 .V قانون مالیات غیرمستقیم در حد لازم وجود دارد و بنابراین باید تقاضای بالقوه ارزیابی شود[130].
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)