مستضعف: ۱۳۵
برهان، نور: ۱۳۵
بهیمه، انعام: ۱۳۶
باغ، عاد: ۱۳۶
محصنات: ۱۳۶
وسیله: ۱۳۷
سُحت: ۱۳۷
حَب، نوی: ۱۳۷
نعمت الله: ۱۳۸
انفال: ۱۳۸
کلمات: ۱۳۹
ذوی القربی: ۱۳۹
قوه: ۱۴۰
مؤمنین: ۱۴۰
اذان: ۱۴۰
عَرَض: ۱۴۱
الصادقون: ۱۴۱
قدم صدق: ۱۴۲
سلام: ۱۴۲
حسنی، زیاده: ۱۴۲
سوء، فحشاء: ۱۴۳
آیه: ۱۴۳
ایام الله: ۱۴۳
متوسمین: ۱۴۴
نجم، علامات: ۱۴۴
مبذر: ۱۴۵
شجره ملعونه: ۱۴۵
مقاما محمودا: ۱۴۶
وُد: ۱۴۶
خبائث: ۱۴۷
تفث: ۱۴۷
الرجس: ۱۴۸
بئر معطله، قصر مشید: ۱۴۸
اللغو: ۱۴۸
برزخ: ۱۴۸
عذاب: ۱۴۹
خیر: ۱۴۹
سوء: ۱۴۹
لهو الحدیث: ۱۵۰
انکر الأصوات: ۱۵۰
فاحشه: ۱۵۰
سبیل: ۱۵۱
أمانه، إنسان: ۱۵۱
اعمی، بصیر: ۱۵۲
امام مبین: ۱۵۲
جنب الله: ۱۵۲
حسنه و السیئه: ۱۵۳
حلیه: ۱۵۳
تذکره: ۱۵۳
ابرار: ۱۵۴
نعیم: ۱۵۴
لاغیه: ۱۵۴
نتیجه: ۱۵۶
فهرست منابع: ۱۵۷
فصل اول:
کلیات
تبیین موضوع
بحر عمیق و پرژرفای قرآن کریم، منبع وسیع و پایان ناپذیری از معارف و دانستنیهاست که برای دستیابی به آن و نوش کردن از آن، لازم است زبان قرآن، یعنی زبان عربی را فراگرفت. یکی از مهمترین و مؤثرترین عناصر هر زبان، واژگان و کلمات آن زبان است که برای فهم آن زبان باید آنها را به خوبی کنکاش کرد. بیشک فهم صحیح و کامل معنای کلام قرآن، نیز متوقف بر فهم و درک صحیح و کامل معنای واژگان و کلمات آن است؛ هرچند شناخت مؤلفه های دیگری چون اسالیب و ساختارهای زبان عربی نیز برای فهم آن لازم است. در مورد قرآن کریم به دلایل زیادی شناخت و درک معانیِ صحیح و دقیقِ کلمات و واژگان، اهمیتی صدچندان پیدا میکند؛ از جمله اینکه قرآن، کلام بشر نیست بلکه سخن خداوند متعال است؛ و معارفی عمیق و مربوط به جهان ماوراء در آن مطرح شده است. برای دریافت و درک معانی صحیح واژگان قرآن و همچنین راهیابی به بطون و پرده های درونی کلام حق، لازم است که به سراغ استخراج معانی دقیق واژگان قرآن، از منابع اصیل و دست نخوردهای برویم که حتیالامکان نزدیکترین منابع به عصر نزول باشند تا دستخوش تغییرات و تطوراتی که در اثر گذر زمان زبانها بدان دچار میشوند نشدهباشند و معنای کلمات در آنها عوض نشده باشد. سخن رسول اکرم (ص) و ائمۀ اطهار (ع) در این زمینه نه تنها از نزدیکترین منابع به عصر نزول هستند بلکه بر اساس روایت معروف «انما یعرف القرآن من خوطب به»[۱] با مراجعه به کلام ایشان به سراغ کسانی رفتهایم که مخاطبان اصلی قرآن کریم هستند و چه کسی بهتر از آنکه مخاطب سخنی بوده، میتواند مراد گوینده را دقیقتر، کاملتر و بهتر عنوان کند.
از حضرات معصومین علیهم صلوات الله روایات زیادی در حوزۀ قرآن کریم و تفسیر کلام حق به ما رسیده است. و این بدان دلیل است که از همان ابتدا، مسلمانان برای فهم قرآن به ایشان مراجعهکرده و سؤالات خود را مطرح مینمودند. بسیاری از این سؤالات در مورد معانی و مفاهیم کلمات قرآن است و این مطلب، با توجه به اینکه سؤالکنندگان، عربزبان بودهاند و در همان صدر اول و نزدیکترین افراد به زمان نزول قرآن زندگی میکردهاند، خود اهمیت ویژهای دارد و جای بسی تأمل.
بر اساس آنچه مطرح شد، در عصر کنونی نیز، برای رهیافت به معانی و مفاهیم صحیح عبارات کلام حق، لازم است معنای اجزاء کلام یعنی کلمات و واژگان روشن شود؛ حال اگر در مورد معنای کلمات، روایاتی از معصومان
در دسترس باشد باید پس از اطمینان از اعتبار و صحت آن احادیث، به آنها رجوع کرده و باتوجه به آنها مراد خداوند را از آیاتش کشف نمود و اگر روایات صحیحی در دسترس نباشد، باید به همان معنا و مفهومی که در کتب لغتِ نزدیک به عصر نزول مطرح شده اعتماد کرد.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
اهمیت و ضرورت موضوع:
قرآن کریم به زبان عربی مبین و مطابق با اسالیب بیان عربی و نظم بدیع آن نازل شده است. بدیهی است هر کس بخواهد به معانی و مقاصد قرآن کریم دست یابد باید بهره زیادی از زبان و لغت عربی داشته باشد وگرنه قادر به فهم آن نخواهد بود. امروزه مفردات قرآن به عنوان یکی از دانشهای قرآنی مطرح است و کتابهای متعددی درباره آن تألیف شده است.
عالمان و مفسران اسلامی همواره بر ضرورت آگاهی از معانی الفاظ قرآن کریم به عنوان مقدمه ورود به تفسیر قرآن تأکید کردهاند؛ راغب اصفهانی صاحب بزرگترین و ارزشمندترین کتاب لغت قرآن نیز در مقدمه مفردات مینویسد:
به نظرمی رسد که نخستین دانش مورد نیاز یک مفسر علوم لفظی (ادبی) است و از میان علوم لفظیه تحقیق درباره کلمات قرآن از همه مهمتر است. نیاز مفسر به تفسیر واژههای قرآن همانند نیاز بنّا به خشت خام است در ساختن بنا کسی که میخواهد قرآن را تفسیر کند اول باید معنای واژهها را بداند وگرنه نمیتواند قرآن را تفسیر کند.[۲]
سیوطی تفسیر قرآن را تنها برای آن دسته از مفسران جایز میداند که جامع همه علوم مورد نیاز در تفسیر باشد، آنگاه او اولین دانش از آن ها را دانش لغت میداند: «احدها اللغهُ لِاَنّ بها یُعْرَفُ شرحُ مفرداتِ الألفاظ ومدلولاتِها بحسبِ الوضع»[۳].
پس از روشن شدن اهمیت و ضرورت دانستن مفردات قرآن برای فهم و درک صحیح مراد خداوند، باید گفت از آنجا که قرآن کلام بشر نیست و از سوی پروردگار جهانیان بر پیامبرش نازل شده، دارای پیچیدگیها و تفاوتهایی نسبت به کلام بشر است. شاهد این مدعا نقلهایی است که از همان صدر اسلام به دست ما رسیده و حاکی از این مطلب است که حتی بعضی از اعراب همزمان پیامبر هم معنای بعضی از واژگان قرآن را نمیدانستهاند. مثلا نقل شده که از خلیفه اول معنای واژه «اب» را پرسیدند؛ و او پاسخ داد: «ای سماء تظلنی و ای ارض تقلنی اذا قلت فی کتاب الله ما لا علم لی به»[۴] عمر این آیه (۳۱ عبس) را قراءت کرد و گفت: «کل هذا قد عرفنا فما الاب».[۵]این حاکی از آن است که معناشناسی واژگان قرآن فقط برای غیر عربزبانان مطرح نیست بلکه بسیاری از اعراب زمان نزول هم در فهم معنای بعضی از کلمات قرآن دچار مشکلاتی بودهاند. بهترین، آگاهترین و قابل اعتمادترین افراد برای مراجعه و سؤال کردن از مشکلات و پیچیدگیهای کلام قرآن، مخاطبان حقیقی آن یعنی رسول اکرم (ص) و وارثان حقیقی ایشانند.
نقش اهل بیت در تبیین و تفسیر قرآن کریم از آنجایی روشنتر میشود که بدانیم بسیاری از تفاسیری که از صده های اول و دوم هجری به دست ما رسیده تفاسیر روایی ارزشمندی هستند که در آنها روایاتی که از پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) در خصوص تفسیر و تبیین آیات قرآن وجود داشته گردآوری شدهاست. تفاسیری چون: تفسیر القرآن الکریم (ثمالى) نویسنده: ابوحمزه ثمالى، کتاب التفسیرنویسنده: عیاشى محمد بن مسعود، تفسیر قمىنویسنده: قمى على بن ابراهیم. این نقش روایات تفسیری که در حقیقت نقش صاحبان این روایات یعنی پیامبر (ص) و امامان معصوم در تفسیر قرآن است آنچنان حائز اهمیت و در خور توجه بوده که بعضی از دانشمندان و مفسران، قائل به مکتب تفسیری روایی محض شدهاند و در تفسیر قرآن فقط و فقط مراجعه به روایات اهل بیت را جایز دانستهاند و دیگر روش های تفسیری را باطل و حرام میدانند. _که البته صحیح یا غلط بودن این تفکر خود جای بحث دارد.
پیشینۀ پژوهش: