ارتباط بین استرس روانی مادر و تولد نوزاد کم وزن ، نارس و تاخیر رشد داخل رحمی ممکن است غیر مستقیم باشد ، زنان تحت استرس بیشتر سیگاری هستند ، یا از موادی از قبیل الکل و کافئین استفاده می کنند که ممکن است غیرمستقیم با پیامدهای بد بارداری ارتباط داشته باشد (۱۱و۲۷). علاوه بر این زنان با علائم افسردگی سطح کورتیزول قبل از بارداری بالاتر و سطح دوپامین و استروژن پایین تری دارند که با احتمال بیشتری تولد نوزاد کم وزن و نارس را خواهند داشت (۲۷). نیروهای روانی ایجاد شده در حاملگی سبب می شود زن از خود درک تازه ای داشته و با دنیای خارج ارتباط برقرار نماید. بررسی تنیدگی های روانی در حاملگی یکی از جنبه های مهم حمایتی زنان حامله در مراقبت های پرستاری است (۳۵). مادر شدن از مراحل مهم زندگی است. در دوران بارداری خلق و خو ، روحیات و روابط خانوادگی و مسئولیت های مادر تغییر می کند. نحوه سازگاری با این تغییرات در افراد مختلف ، متفاوت است. وقتی حاملگی اثبات شد خیلی از زنان ممکن است واکنش های مختلفی به این خبر نشان دهند ، گرچه برای اکثریت زنان خبر حاملگی مسرت بخش و خشنود کننده است زیرا آنان حاملگی را یک دوره طبیعی و کامل کننده ی زندگی می دانند. تعداد زیادی از مادران ، در طول حاملگی اضطراب زیادی را ، تجربه می کنند. سه ماهه اول حاملگی مهم ترین مرحله تطابق زن باردار است مخصوصا در کسانیکه برای اولین بار حامله می شوند. واکنش زنان به این وضعیت متفاوت است. بعضی دچار بلاتکلیفی ، تعدادی دچار تردید و دودلی هستند ، ممکن است عده ای زمان بارداری را مناسب ندانند و یا نگران تغییراتی هستند که ممکن است در روابط آنها با همسر و فرزندان ایجاد شود. فشارهای هیجانی به صورت علایمی چون سردرد ، تهوع ، خستگی زودرس تظاهر می کند یا ممکن است دچار تغییرات خلق و خو ، بی ثباتی احساسات و هیجانات گذرا شوند. در سه ماهه سوم بارداری همزمان با نزدیک شدن موعد زایمان فشارهای هیجانی به حداکثر رسیده و نگرانی افزایش می یابد ، در این زمان احساس آسیب پذیری و نگرانی و وابستگی به همسر و خانواده افزایش پیدا می کند. رابطه دوستان و حالتی که در آن زن و شوهر با هم در ارتباط باشند و درباره احساسات خود بحث کنند در حل این اضطراب کمک خواهد کرد (۱۳) و با برطرف شدن استرس های محیطی و بهبود سبک زندگی ، پیامدهای حاصل از بارداری نیز بهبود می یابد (۳۹).
عکس مرتبط با سیگار
مروری بر مطالعات:
فعالیت های ارتقاء بهداشتی و سبک زندگی سالم راهکار بزرگی برای کاهش بیماری و تقویت بهداشت عمومی در نظر گرفته می شود. در این رابطه مطالعه ای توسط قرایبه و همکاران[۲۵] در سال ۲۰۰۵ با عنوان ” شیوه ی سبک زندگی زنان حامله ی اردنی[۲۶] ” با هدف توصیف رفتارهای ارتقاء بهداشتی سبک زندگی زنان حامله اردن انجام شد. این تحقیق یک مطالعه توصیفی بود. نمونه های مورد مطالعه ۴۰۰ نفر از زنان حامله ای بودند که سن حاملگی ۲۰ هفته یا بیشتر داشتند و به مراکز بهداشتی مراجعه می کردند. از پنج مرکز بهداشت موجود در شهر ایربید[۲۷] در قسمت شمالی اردن ، سه مرکز برای جمع آوری اطلاعات انتخاب شدند. مجوز برای انجام این تحقیق از مدیران مراکز بهداشت اخذ شد. بعد از کسب رضایت از نمونه های مورد پژوهش ، از پرستاران و ماماها برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد تا فرایند جمع آوری اطلاعات تسهیل شود. از معیارهای ورود به پژوهش داشتن سن حاملگی ۲۰ هفته و بالاتر بود که حدود دو ماه نمونه گیری طول کشید. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه MHPLP[28] که از روی پرسشنامه HPLP ساخته شد و شامل حیطه های : فعالیت جسمانی ، شیوه کنترل استرس ، تغذیه ، مراقبت از خود و حمایت های بین فردی بود ، استفاده شد. کل این پرسشنامه دارای ۴۹ مورد بود به این صورت که ۹ مورد برای فعالیت جسمانی ، ۹ مورد برای تغذیه ، ۱۵ مورد برای مراقبت از خود ، ۷ مورد برای کنترل استرس و ۹ مورد برای حمایت های بین فردی در نظر گرفته شد. برای پاسخ گویی به این پرسشنامه از ابزار چهار قسمتی لیکرت (هرگز=۱ ، بعضی اوقات=۲ ، اغلب اوقات=۳ ، همیشه=۴) استفاده شد. به علاوه سوالات مربوط به ویژگی های فردی-اجتماعی نیز اضافه شد. کسب نمره بیشتر از یک انحراف معیار بعلاوه میانگین ، وضعیت خوب و کسب نمره کمتر از یک انحراف معیار منهای میانگین ، وضعیت ضعیف و کسب نمره بین این دو نمره ، وضعیت متوسط در نظر گرفته شد. جهت روایی محتوای این پرسشنامه از سه متخصص در زمینه پرستاری بهداشت مادر و کودک از دانشکده ی پرستاری اردن استفاده شد و جهت پایایی از آلفا کرونباخ ( ۷۹/۰=α) استفاده شد. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS و از طریق آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و برای مقایسه تفاوت سبک زندگی بین اولین بارداری با چندمین بارداری از آزمون تی مستقل[۲۹] استفاده شد. سطح معنی داری آزمون های مورد استفاده ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
نتایج این پژوهش نشان داد که سن زنان در محدوده ۱۷ تا ۴۳ سال ، با میانگین ۸/۲۷ سال (۶۵/۵=SD) و اکثرأ (۹۰%) زیر ۳۶ سال بودند. میانگین تعداد افراد خانواده ۴ نفر بودند ، و ۷۲درصد از زنان در خانواده هسته ای[۳۰] زندگی می کردند. بیش از۵۰ درصد شرکت کنندگان تحصیلات دیپلم داشتند و میانگین درآمد ماهیانه آنان۳۰۰ دلار بود. تنها ۵درصد نمونه ها خارج از منزل کار می کردند. اکثریت (۷۶%) زنان بیش از یک فرزند داشتند. سطح هموگلوبین خون ۸۹ درصد از واحدهای مورد پژوهش کنترل شده بود و ۵۹ درصد به مطب متخصص زنان علاوه بر مرکز بهداشت ، مراجعه کرده بودند. نتایج آمار توصیفی نشان داد که سبک زندگی زنان اردنی متوسط (۷۸/۲M=) است. و زنان اردنی در حیطه مراقبت از خود (۶۶/۰=SD و ۳۹/۳=M) رفتارهای بهداشتی بالا و در بقیه حیطه ها (حمایت بین فردی (۵۴/۰=SD و ۷۷/۲=M) ، تغذیه (۵۴/۰=SD و ۶۹/۲=M) ، کنترل استرس (۵۴/۰=SD و ۵۸/۲=M) ، فعالیت جسمانی (۴۷/۰=SD و ۵۶/۲=M)) رفتاربهداشتی متوسط ، داشتند و کمترین نمره کسب شده مربوط به فعالیت جسمانی گزارش شد. همچنین تفاوت معنی داری بین اولین بارداری و چندمین بارداری فقط در حیطه مراقبت از خود مشاهده شد (۰۰۴/۰>P ).
از آنجائیکه تحقیق بر روی زنان باردار مسلمان ساکن اردن انجام شده ، پژوهشگر می نویسد در حیطه نحوه مقابله با استرس ، بایستی خواندن نماز و قرآن مقدس را جهت رسیدن به آرامش درنظر می گرفت ، بعلاوه در این تحقیق انجام تحقیقات کیفی برای بررسی آگاهی و نگرش مادران ، موانع انجام ورزش ، همچنین راه های کنترل استرس زنان باردار به منظور ارتقاء سطح سلامت خود و کودکان آنان ، پیشنهاد شده است (۱۰).
در زمینه ی سبک زندگی مادر باردار مطالعه دیگری توسط صحتی و همکاران (۲۰۰۷) تحت عنوان “بررسی سبک زندگی و ارتباط آن با پیامدهای حاملگی در زنان حامله ی مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی تبریز” انجام شد. این مطالعه یک مطالعه ی توصیفی- مقطعی از نوع مقایسه ای بود و نمونه ها زنان حامله ای بودند که بعد از ۲۰ هفته ی حاملگی جهت زایمان به بیمارستان های آموزشی الزهرا و طالقانی مراجعه کرده و مشخصات ورود به پژوهش را دارا بودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای دو قسمتی در ارتباط با سبک زندگی (فعالیت های جسمی ، تغذیه ، مراقبت از خود ، مصرف دارو و ارتباطات اجتماعی ) و پیامد حاملگی (سن داخل رحمی[۳۱] ، نوع زایمان ، مرده زایی ، ناهنجاری مادرزادی ، آپگار دقیقه اول و پنجم و وزن زمان تولد) استفاده شده است. برای سنجش روایی پرسشنامه از ده نفر پرستار و ماما که عضو هیئت علمی بودند نظرخواهی شده است . برای جمع آوری داده ها محقق پس از کسب رضایت و بیان اهداف برای واحدهای مورد پژوهش ، پرسشنامه را به شیوه ی مصاحبه پرکرده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و تست های آماری آنوا[۳۲]، اسپیرمن یا پیرسون[۳۳] و تی مستقل استفاده شد.
نتایج این تحقیق نشان داد که ۴/۸۴ درصد واحدهای مورد پژوهش در سن ۳۵- ۱۸ سال و خانه دار بودند ، ۹/۶۲ درصد ساکن شهر بودند و ۴/۸۴ درصد زنان ، رابطه فامیلی با همسران شان نداشتند و همسران واحدهای مورد پژوهش ۷/۳۷ درصد ، تحصیلات ابتدایی و ۴/۶۴ درصد شغل آزاد داشتند. ۶/۶۲ درصد از زنان ، بارداری اول آنان بود و ۶/۶۳ درصد یک کودک داشتند و در ۱/۷۶ درصد از آنها ، حامگی با برنامه ریزی صورت گرفته بود ، وزن نوزادان در ۶/۸۳ درصد موارد بین ۴۰۰۰- ۲۵۰۰ گرم بود ، ۷/۹۷ درصد از نوزادان زنده متولد شدند. در ۹/۸۳ درصد از موارد سن حاملگی ترم بود ، ۹/۷۶ درصد از زنان تحت مطالعه زایمان طبیعی داشتند و نمره آپگار در اولین و پنجمین دقیقه در اکثریت (۵/۹۲%) موارد طبیعی و تنها در ۲ مورد از نوزادان غیر طبیعی مشاهده شد. در ارتباط با اهداف ویژه تحقیق ، نتایج نشان داد که اکثریت زنان حامله از نظر تغذیه ( ۳/۷۴%) و مراقبت از خود در دوران بارداری ( ۳/۶۸% ) در شرایط خوب بودند و همه ی زنان حامله ی مورد مطالعه (۱۰۰%) ، از الکل و مواد مخدر استفاده نمی کردند. از نظر ارتباط اجتماعی در شرایط متوسط و تنها در زمینه فعالیت جسمانی ضعیف بودند. در مجموع ۳/۵۵ درصد از زنان حامله از نظر سبک زندگی در شرایط خوب و ۷/۴۴ درصد در شرایط متوسط بودند. آمارهای مشاهده شده در این مطالعه نشان داد که بین سبک زندگی ووزن زمان تولد (۱۴/۰=r و ۰۰۶/۰ >p) ، بین فعالیت فیزیکی و سن داخل رحمی (۱/۰ = r و ۰۴۶/۰ =p) و بین تغذیه با وزن زمان تولد و سن داخل رحمی (۱۴/۰ =r و ۰۰۵/۰ =p – 1/0 = r و ۰۳۳/۰=p) ارتباط معنی دار وجود دارد. اما بین فعالیت جسمانی ، مراقبت از خود در دوران بارداری ، مصرف الکل و دارو در دوران بارداری و روابط اجتماعی با وزن زمان تولد نوزاد ارتباطی پیدا نشد (۹).
عواملی از قبیل سن ، شاخص توده بدنی، عوامل اقتصادی –اجتماعی ، طبی ، وضعیت نا بسامان در دوران بارداری و … از جمله مواردی هستند که قسمتی از سبک زندگی مادر را در دوران بارداری تشکیل می دهند و نتایج برخی از مطالعات اذعان دارند که ممکن است این عوامل بر تولد نوزاد کم وزن موثر باشند. در این زمینه مطالعه ای توسط وین گساخون و همکاران در سال ۲۰۱۰ تحت عنوان ” عوامل موثر بر تولد نوزاد کم وزن ” انجام شد. این پژوهش که یک مطالعه مورد- شاهدی بود با هدف تعیین عوامل موثر بر تولد نوزاد کم وزن در چهار بیمارستان مرکزی در وینتیان[۳۴] ، مرکز کشور لائوس[۳۵] انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و اطلاعات موجود از مادرانی که نوزادان آنان در چهار بیمارستان مرکزی در وینتیان از مارس تا ژوئن[۳۶] ۲۰۰۸ متولد شده بودند ، استفاده شد. وزن تولد نوزادان تازه متولد شده ، همچنین قد و وزن مادران به وسیله پرسنل آموزش دیده اندازه گیری شد. کل زنانی که در این دوره زایمان کردند ۲۳۹۸ نفر بودند ، که شامل ۲۸۰ مادر با نوزاد کم وزن بود. به علاوه ، از مادران نوزاد با وزن طبیعی که قبلا سابقه تولد نوزاد کم وزن داشتند نیز نمونه گیری شد. داده ها از طریق مصاحبه ی رودررو با بهره گرفتن از پرسشنامه ی محقق ساخته ، انجام شد قبل از پر کردن پرسشنامه اهداف ، فواید انجام پژوهش ، بی نام بودن پرسشنامه و محرمانه ماندن اطلاعات به واحدهای پژوهش توضیح داده شد. مادرانی که زایمان چند قلویی یا نوزاد مبتلا به ناهنجاری داشتند و یا اطلاعات آنان ناکامل بود از پژوهش خارج شدند و در نهایت ۲۳۵ مادر با نوزاد کم وزن و ۲۶۵ مادر با نوزاد دارای وزن طبیعی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. پرسشنامه مورد استفاده دارای پنج قسمت بود: قسمت اول پرسشنامه سوالات مربوط به اطلاعات دموگرافیک بود. قسمت دوم مربوط به بررسی دانش مادران در مورد حاملگی سالم ، نوع تغذیه در دوران بارداری ، داشتن بیماری مزمن و … بود که در تولد نوزاد کم وزن موثر بودند. قسمت سوم پرسشنامه مربوط به بررسی سلامت مادر بود که شامل سوالاتی درباره عوارض ناشی از بارداری ، از قبیل اکلامپسی ، هیپرتانسیون و سقط بود. قسمت چهارم روی اعمال مربوط به سلامت ، از قبیل تغذیه ( سابقه مصرف گوشت ، نوشیدن الکل ، سیگار کشیدن ، … ) ، اطلاعات مربوط به ارتقاء سلامت ( مراقبت های دوران بارداری ، به دست آوردن اطلاعات مربوط به تغذیه در دوران بارداری و … ) متمرکز می شد. قسمت پنجم و نهایی پرسشنامه مربوط به عوامل خانوادگی از قبیل تاثیر والدین و همسر به عنوان مشارکت در حفظ بارداری و نوزاد سالم بود. همچنین در این پژوهش سطح آگاهی و عملکرد مادران در مورد مباحث مختلف از قبیل ، نوزاد کم وزن و عوامل مربوطه و نقش تغذیه در دوران بارداری با بهره گرفتن از مجموعه ای از سوالات تعیین شد ، که نمرات ۷۵ درصد و بیشتر به عنوان داشتن آگاهی کامل و نمرات کمتر از ۷۵ درصد ، به عنوان ، آگاهی ناکامل در نظر گرفته شد. از آمار توصیفی برای ویژگی های فردی-اجتماعی واحدهای مورد پژوهش و برای متغیرهای پیوسته از میانگین و انحراف معیار[۳۷] استفاده شد ، و طبقه بندی داده ها بر اساس فراوانی و درصد بیان شد. برای بررسی عوامل تعیین کننده ی کم وزنی ، مادران نوزادان کم وزن و مادران نوزادان با وزن طبیعی از نظر عوامل مرتبط با هم مقایسه شدند. به علاوه مدل لجستیک برای تخمین نسبت شانس[۳۸] به کار برده شد و فاصله اطمینان[۳۹] ۹۵% به عنوان میزان ارتباط بین نوزاد کم وزن و عوامل مرتبط استفاده شد. ۰۵/۰>p برای معنی داری در نظر گرفته شد و داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss با نسخه ۱۷ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
عکس مرتبط با اقتصاد
نتایج بیان گر آن بود که اکثر مادران نوزادان کم وزن (۷/۸۴%) و مادران دارای نوزاد با وزن طبیعی (۷/۹۷%) در محدوده سنی ۳۵-۱۸ سال بودند. مادران در گروه با درآمد پایین ( درآمد کمتر از یک میلیون کیپس[۴۰] ماهانه ) ۹/۶۸ درصد در گروه نوزادان کم وزن و ۱/۱۵ درصد در گروه با نوزادان دارای وزن طبیعی را تشکیل می دادند. تقریبا ۹۶ درصد مادران نژاد لائولوم[۴۱] و بودایی بودند. اکثر (۹/۸۸%) نوزادن کم وزن از مادرانی متولد شدند که کار سخت جسمانی داشتند ، اکثر (۹/۶۰%) نوزادان کم وزن ، فرزند اول خانواده بودند. در میان مادرانی که سابقه خانوادگی ، نوزاد کم وزن داشتند ، شیوع تولد نوزاد کم وزن ۸/۶ درصد بود. همچنین نتایج نشان داد که از میان مادران نوزادان کم وزن فقط ۲/۲۷ درصد دارای آگاهی کافی و ۹/۴۸ درصد دارای عملکرد مناسب بودند در حالی که ۴/۸۹ درصد از مادران نوزاد دارای وزن طبیعی دارای عملکرد مناسب در دوران بارداری بودند. در واقع ، تعداد کمی از مادران نوزادان کم وزن (۸/۶۹%) در مقایسه با مادران نوزادان با وزن طبیعی (۷/۸۸%) بهداشت مناسب داشتند. در مورد عوامل موثر بر تولد نوزاد کم وزن موارد زیر پیدا شد : مادران با سن کمتر از ۱۸ سال هشت برابر بیشتر مستعد زایمان نوزاد کم وزن بودند (۶/۸ =OR و ۰۰۱/۰=p). مادرانی که در کارهای جسمانی سخت درگیر می شدند در خطر بالای تولد نوزاد کم وزن بودند (۵=OR و ۰۰۱/۰ >p). نتایج نشان داد که فقدان آگاهی نقش مهمی ، در زایمان نوزاد کم وزن دارد (۱/۱۰=OR و ۰۰۱/۰ >p). به همین ترتیب ، مادران با بهداشت ضعیف سه برابر در معرض خطر داشتن نوزاد کم وزن بودند (۴/۳ =OR و ۰۰۱/۰ >p). درآمد خانوادگی مادر یکی از موثرترین شاخص ها ، بر کم وزنی نوزادان بود ، که این حقیقت را منعکس می کرد که مادران در گروه درآمد پایین ۹/۱۳ برابر بیشتر در معرض داشتن نوزاد کم وزن بودند (۹/۱۳ =OR و ۰۰۱/۰ >p). همچنین وزن بالای ۷۰ کیلو (۹/۱۳ =OR و ۰۰۱/۰>p) ، تغذیه ناکافی (۹/۸=OR و ۰۰۱/۰ >p) ، سطح تحصیلات پایین مادر (۵/۲=OR و ۰۰۱/۰ >p) و فرزند اول خانواده بودن (۲/۲ =OR و ۰۰۱/۰ >p) از دیگر عوامل موثر بر تولد نوزاد کم وزن بود. اما بین وجود سابقه تولد نوزاد کم وزن در مادر ، قد مادر، نژاد ، مذهب و شغل مادر با به دنیا آوردن نوزاد کم وزن در زایمان اخیر ارتباط معنی داری پیدا نشد (۱۹).
در زمینه ی ارتباط عوامل مادری و کم وزنی نوزادان مطالعه ای دیگر توسط سینگ[۴۲] ، در سال ۲۰۰۹ در یک بیمارستان نظامی تحت عنوان ” بررسی عوامل مادری موثر بر تولد نوزادان کم وزن ” انجام شد. این مطالعه گذشته نگر با هدف تعیین عوامل مادری موثر بر تولد نوزادان کم وزن انجام شد. این مطالعه روی همه نوزادانی که بین جولای ۲۰۰۵ تا جولای ۲۰۰۶ به دنیا آمده بودند انجام شد ، در طی این دوره ۶۵۰ زایمان اتفاق افتاده بود که ۴۰ حاملگی منجر به تولد نوزاد کم وزن شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد که عوامل مادری مثل سن ، وضعیت تاهل ، شاخص توده بدنی قبل از حاملگی ، سطح هموگلوبین ، سابقه ناخوشایند بارداری (سابقه مرده زایی یا مرگ نوزاد در حاملگی های قبلی ، سابقه سه سقط خودبه خودی متوالی یا بیشتر ) ، پره اکلامپسی ، دیسترس جنینی و نوع زایمان مورد مطالعه قرار گرفت. موارد حاملگی های چند قلویی و تولد نوزاد مرده از پژوهش خارج شدند. تجزیه وتحلیل آماری با بهره گرفتن از تست دقیق فیشر[۴۳] انجام شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که شیوع کم وزنی در این مطالعه ۱۶/۶ درصد بود. میانگین سن مادران در گروه نوزادان کم وزن ۶۸/۲۴ سال و در گروه کنترل ۱۵/۲۵ سال بود. اختلاف معنی دار آماری بین سن مادر و وضعیت تاهل او بین گروه کنترل و گروه نوزادان کم وزن مشاهده نشد. پیامدهای جنینی از قبیل زایمان زودرس ، وضعیت بد تولد ، زایمان سزارین ، توبرکلوزیس ، آنمی (Hb<11gr/dl) ، پاره شدن زودرس کیسه آب[۴۴] و استرس جنینی ( برادی کارد شدن جنین و کند شدن حرکات جنین ) در گروه نوزادان کم وزن دیده شد ، اما هیچ یک از آنها به طور آماری معنی دار نبودند. اما شاخص توده بدنی مادر قبل از بارداری (۶/۲=OR و ۰۰۹/۰=p برای BMI< 20 – 081/0=OR و ۰۰۰/۰ =p برای BMI>25) ، مراجعات کمتر از ۳ بار برای مراقبت های دوران بارداری (۰۰۰/۷ =OR و ۰۰۵/۰ =p) ، پره اکلامپسی (۵۴۶/۸ =OR و ۰۰۰/۰ =p) و سوابق بد بارداری (سابقه سقط ، مرده زایی ، مرگ جنین در سه ماه آخر بارداری) (۰۹۱/۵=OR و ۰۰۳/۰=p) از عوامل مادری بودند که منجر به تولد نوزاد کم وزن در بیشتر موارد شدند (۸).
مطالعه دیگری توسط میرسلیمی و صادقی در سال ۸۴-۸۳ تحت عنوان ” برخی عوامل مادری موثر بر تولد نوزادان کم وزن ” به منظور شناخت برخی عوامل مادری مرتبط با تولد نوزادان کم وزن در مراکز آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. این مطالعه به صورت مقطعی با نمونه ای با حجم ۸۱۳ نوزاد در مراکز آموزشی- درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده است. در این پژوهش نمونه گیری چند مرحله ای بود. بدین صورت که ابتدا از بین چهار مرکز آموزشی و درمانی ، بر اساس منطقه جغرافیایی به دو گروه تقسیم و به صورت تصادفی دو مرکز انتخاب گردید و سپس حجم نمونه به نسبت مراجعین به این مرکز تقسیم شد (تخصیص متناسب) و نمونه گیری به روش مستمر تا رسیدن به حجم نمونه برآورد شده ، ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب به نسبت مراجعین از بیمارستان اول ۵۰۰ نمونه و از بیمارستان دوم ۳۱۳ نمونه انتخاب شدند. جمعیت مورد پژوهش کلیه زنان بارداری بودند که طی دیماه ۸۳ لغایت اردیبهشت ماه ۸۴ برای زایمان به مراکز آموزشی و درمانی شهید اکبرآبادی و حضرت رسول (ص) مراجعه کرده بودند. جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به مادر از پرسشنامه ای که از طریق مصاحبه با مادر در اولین فرصت پس از زایمان تکمیل می شد استفاده گردید و جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به نوزاد از اطلاعات ثبت شده در پرونده های زایمانی و نوزادی استفاده گردید. داده ها با کمک نرم افزار spss و با بهره گرفتن از آزمون t مستقل ، کای دو ، آزمون دقیق فیشر و رگرسیون لوجستیک آنالیز گردید.
در این پژوهش ۹/۵۰ درصد نوزادان پسر و ۱/۴۹ درصد دختر بودند. وزن ۷/۱۷ درصد از نوزادان ، زیر ۲۵۰۰ گرم بود. بیشترین تعداد مادران (۸۷/۵۳%) نخست زا بوده و همچنین بیشترین درصد کم وزنی نوزادان (۷/۱۸%) به همین گروه اختصاص داشت. اگر چه بیشترین درصد نوزادان کم وزن به ترتیب به مادران کمتر از ۲۰ سال و بین ۳۹-۳۵ سال اختصاص داشت (۳/۲۰% و ۹/۲۰%) اما از لحاظ آماری اختلاف معنی داری بین میانگین سنی در دو گروه مادران با نوزادان کم وزن و طبیعی نشان داده نشد. همچنین متغیرهایی مثل فاصله حاملگی قبلی با حاملگی اخیر ، تماس با دود سیگار ، میزان وزن گیری در دوران بارداری ، تعداد مراجعات ، جهت مراقبت های دوران بارداری ، کم خونی و سطح تحصیلات مادر با کم وزنی نوزاد ارتباط معنی دار نداشتند. اما نتایج این پژوهش نشان داد که پره اکلامسی (۲۱۵/۴ =OR و ۰۰۰۱/۰ =p) ، نخست زایی (۶۸۲/۱ =OR و۰۰۶/۰ =p) ، شاخص توده بدنی پایین (۶۷۷/۱ =OR و۰۴۴/۰ =p) و قدکوتاهی (۹۵۶/۰=OR و۰۱۷/۰=p) ، از جمله عوامل مادری هستند که با کم وزنی زمان تولد ارتباط معنی دار دارد (۱).
در شهر رشت نیز مطالعه ای توسط عدل شعار و همکاران در سال ۱۳۸۴ با هدف ” تعیین عوامل مادری پیش بینی کننده ی کم وزنی نوزادان مراجعه کننده به بیمارستان های شهر رشت ” انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بوده و کلیه نوزادانی که از اول دی تا اول خرداد (به مدت ۵ ماه) در دو بیمارستان الزهرا (ع) و حضرت رسول اکرم (ٌص) شهر رشت متولد شدند و دارای مشخصات واحدهای مورد پژوهش بودند ، نمونه این پژوهش (۲۵۰۰=n) را تشکیل دادند. نوزادان در دو گروه با وزن طبیعی و با وزن ۲۵۰۰ گرم و کمتر دسته بندی شدند. همه نوزادان دارای سن جنینی ۳۸ هفته و بالاتر و فاقد ناهنجاری های مادرزادی خاص بودند که از این میان ۱۳۰ نوزاد کم وزن بودند.. داده های پژوهش به روش مصاحبه ی سازمان یافته با مادران واحدهای مورد پژوهش و مشاهده ی اطلاعات مندرج در پرونده جمع آوری و در پرسشنامه ثبت شد. پرسشنامه مشتمل بر دو بخش : اطلاعات مرتبط با نوزاد و عوامل مادری ( عوامل دموگرافیکی ، اقتصادی – اجتماعی و طبی ) موثر بر کم وزنی نوزاد بود. در این پژوهش برای کسب روایی ابزار از روایی محتوا و جهت تعیین پایایی ابزار از روش آزمون مجدد استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با تعیین تفاوت بین مشخصات عوامل مادری نوزادان با وزن ۲۵۰۰ گرم و پایین تر ، با نوزادان دارای وزن طبیعی انجام شد.
شیوع کم وزنی در این تحقیق ۲/۵ درصد بود. یافته ها نشان می دهند که سن شروع حاملگی ۸/۴۳ درصد از مادران نوزادان کم وزن در مقایسه با ۹/۱۷ درصد از نوزادان با وزن طبیعی ، در محدوده زیر ۲۰ سال و یا بالای ۳۵ سال بوده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ۸/۱۱ درصد از مادران نوزادان کم وزن در مقایسه با ۵ درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی ، اضافه وزن زیر ۷ کیلوگرم در دوران بارداری داشته اند. و ۵/۱ درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی در مقایسه با ۸/۱۰ درصد از مادران نوزادان کم وزن ، در شروع بارداری لاغر یعنی دارای BMI کمتر از ۸/۱۹ کیلوگرم بر متر مربع بوده اند. همچنین ۶/۰ درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی در مقایسه با ۴/۵ درصد از مادران نوزادان کم وزن ، تعداد حاملگی بیشتر از ۴ بار را داشته اند. و ۱/۶۰درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی و ۳/۴۲درصد از مادران نوزادان کم وزن خانه شخصی داشته اند. همچنین یافته ها نشان دادند که ۴/۳۵درصد از مادران نوزادان کم وزن در مقایسه با ۸/۱۴ درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی تعداد افراد خانواده بیشتر از ۴ نفر داشته اند. و ۹/۵درصد از خانواده های نوزادان با وزن طبیعی در مقایسه با ۱/۲۳درصد از خانواده های نوزادان کم وزن ، درآمد ماهیانه زیر ۱۰۰هزار تومان داشتند. داده ها نشان دادند که ۳/۱درصد از مادران نوزادان با وزن طبیعی در مقایسه با ۶/۴درصد از مادران کم وزن ، در زمان بارداری به شغل کارگری اشتغال داشته اند. و ۵/۱ درصد از پدران نوزادان با وزن طبیعی در مقایسه با ۱/۳درصد از پدران نوزادان کم وزن ، در دوران بارداری همسر ، بیکار بوده اند. و تعداد دفعات مراقبت دوران بارداری مادران نوزادان کم وزن نسبت به مادران نوزادان با وزن طبیعی کمتر از ۴ بار بوده است که ارتباط معنی داری بین این عوامل با تولد نوزاد کم وزن وجود داشت (۰۵/۰>P). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین تغذیه مادر در دوران بارداری با کم وزنی زمان تولد نوزاد ارتباط وجود دارد (۰۵/۰>P). اما یافته های پژوهش ارتباطی را بین عوامل طبی (میزان هموگلوبین در دوران بارداری و ابتلاء به بیماری های مادر در طول دوران بارداری) نشان نداد. درحالی که نتایج حاصل از رگرسیون لوجستیک نشان داد که سن کمتر از ۲۰ سال و بالای ۳۵ سال مادر (۴۹/۱۶=OR و ۰۰۰۱/۰>p) از عوامل دموگرافیکی ، و مصرف کم میوه (۱۹/۱۸۹=OR و ۰۰۰۱/۰>p) ، مصرف مایعات در حد ضعیف (۷۸/۴=OR و ۰۰۳/۰>p) ، بیکاری پدر (۹۸/۲۸=OR و ۰۰۲/۰>p) و درآمد ماهیانه ۲۰۰-۱۰۰ هزار تومان (۱۶/۲۰=OR و ۰۰۰۱/۰>p) از گروه عوامل اقتصادی- اجتماعی مادران مهمترین عوامل پیش بینی کننده ی مادری در کم وزنی زمان تولد نوزاد هستند(۲).
نوع تغذیه از جمله مواردی است که در سبک زندگی افراد به خصوص در سبک زندگی زنان باردار تاثیر زیادی دارد در این رابطه رامون و همکاران[۴۵] (۲۰۰۹) مطالعه ای کوهورت[۴۶] با عنوان ” ارتباط مصرف میوه و سبزیجات در دوران بارداری با اندازه های بدن نوزاد” با هدف بررسی نقش رژیم غذایی و عوامل محیطی در تکامل و سلامت جنین و نوزاد در والنسیای[۴۷] اسپانیا[۴۸] انجام دادند. جهت انجام این پژوهش از مادرانی که در سه ماهه اول بارداری به بیمارستان جهت غربالگری ناهنجاری جنین مراجعه می کردند و تمایل به شرکت در مطالعه را داشته و همچنین معیارهای ورود به پژوهش را داشتند ، ثبت نام به عمل آمد. از معیارهای ورود به پژوهش داشتن سن حداقل ۱۶ سال ، حاملگی تک قلویی ، داشتن سن حاملگی ۱۳-۱۰هفته در زمان مراجعه ، نداشتن سؤء مصرف مواد مخدر ، نداشتن هیپرتانسیون مزمن ، تمایل به زایمان در بیمارستان تعیین شده و نداشتن مشکلی در سلامت بود. از فبریه[۴۹] ۲۰۰۴ تا جوءن[۵۰] ۲۰۰۵ ، از ۱۵۶۳ مادر بارداری که ثبت نام کرده بودند ۸۴۰ نفر ، بعد از امضای رضایت نامه مورد مطالعه قرار گرفتند. ۱۵ نفر از زنان که در بررسی مقدماتی مورد پژوهش قرار گرفته بودند نیز در تجزیه و تحلیل آماری وارد شدند. زنانی که سقط و مرده زایی داشته و یا برای مراقبت و پیگیری مراجعه نمی کردند از پژوهش خارج شدند و در پایان ۷۸۷ نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای ارزیابی مصرف میوه و سبزیجات در دوران بارداری از پرسشنامه [۵۱]FFQ استفاده شد که یک بار این پرسشنامه در سه ماهه اول (۱۳-۱۰ هفته حاملگی) و یک بار در سه ماهه سوم (۳۲-۲۸ هفته حاملگی) برای مادران مورد پژوهش از طریق مصاحبه تکمیل گردید. وزن و قد زمان تولد نوزادان به وسیله ماما و پرستار در زمان تولد اندازه گیری می شد و سن حاملگی از روی LMP که خود مادر گزارش می کرد ، تعیین می شد و اگر سن حاملگی در ظاهر و معاینه با LMP گزارش شده توسط مادر بیشتر از ۷ روز اختلاف داشت از سونوگرافی برای تعیین سن حاملگی استفاده می شد. مشخصات فردی و اجتماعی مادران در سه ماهه سوم همراه با پرسشنامه FFQ پرسیده می شد. برای آنالیز داده ها از آمار توصیفی درصد یا میانگین و انحراف معیار ، و از آمار استنباطی تی مستقل و آنوا برای مقایسه میانگین ها و از کای دو برای متغیرهای طبقه بندی شده استفاده گردید. از اسپیرمن برای ارتباط بین مصرف میوه و سبزیجات در سه ماهه اول و سوم بارداری استفاده شد و از رگرسیون چندگانه برای ارتباطات به دست آمده با پیامدهای تولد نوزاد استفاده شد. برای بیان معنی داری این ارتباطات ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد. که این تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزار SPSS با نسخه ۱۵ و رگرسیون لوجستیک با نرم افزار STATA با نسخه ۹ انجام شد.
نتایج بیان گر آن بود که میانگین سن مادران ۳۰ سال و در محدوده سنی ۱۶ تا ۴۳ سال بودند. ۵۵ درصد مادران ، حاملگی اول آنان بود. اکثریت (۶۱%) شاخص توده بدنی بین ۲۶- ۸/۱۹ داشتند و ۲۴ درصد مادران اضافه وزن داشته یا چاق بودند. وزن زمان تولد نوزادان ۵۲۷ ۳۲۲۷ گرم و قد آنان ۵/۲ ۱/۵۰ سانتی متر بود. وزن زمان تولد نوزاد با سن مادر ، وزن مادر قبل از بارداری ، وزن گیری مادر در دوران بارداری ، تعداد زایمان ، سیگار کشیدن در دوران بارداری ، جنسیت نوزاد ، طبقه اجتماعی- اقتصادی ، محل زندگی و قد پدر و مادر ارتباط معنی داری را نشان داد (۰۵/۰>P) به طوری که در مادران با سن کمتر از ۲۵ سال ، وزن کمتر از ۵۰ کیلوگرم قبل از بارداری ، زایمان اول ، جنسیت نوزاد دختر و طبقه اجتماعی- اقتصادی پایین ، وزن زمان تولد نوزاد پایین تر مشاهده شد. ولی بین مصرف الکل و کافئین در سه ماهه ی اول بارداری با وزن زمان تولد نوزاد ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. در ارتباط با عوامل مرتبط با قد نوزاد ، وزن مادر قبل از بارداری ، وزن گیری مادر در دوران بارداری ، زایمان اول ، سیگار کشیدن مادر ، جنسیت دختر و قد پدر و مادر با قد نوزاد در ابتدای تولد ارتباط معنی داری مشاهده شد (۰۵/۰>P) ولی سن مادر ، طبقه اجتماعی- اقتصادی ، محل زندگی ، مصرف الکل و کافئین در سه ماهه اول بارداری با قد نوزاد ارتباط آماری معنی داری ندارد. آنالیز واریانس دوطرفه بین مصرف میوه (۰۱/۰>P) و سبزیجات (۰۰۱/۰>P) در دوران بارداری با وزن زمان تولد نوزاد ارتباط آماری معنی داری را نشان داد. مصرف سبزیجات با قد نوزاد نیز ارتباط دارد (۰۲/۰>P) ولی مصرف میوه با قد نوزاد ارتباطی را نشان نداد. رگرسیون لوجستیک نیز نشان داد که مادرانی که در سه ماهه ی اول (۵/۵۵- = و ۰۴/۰>P) بارداری سبزیجات کم مصرف می کنند وزن زمان تولد نوزادان آنان کاهش می یابد. ولی بین مصرف سبزیجات در سه ماهه ی سوم بارداری و مصرف میوه جات در سه ماهه ی اول و سوم بارداری با وزن زمان تولد نوزاد ارتباط آماری معنی داری را پیدا نکردند اگرچه مصرف کم این مواد کاهش وزن زمان تولد نوزاد را نشان می دهد. همچنین استفاده از رگرسیون لوجستیک نشان داد که مصرف کم سبزیجات در سه ماهه اول (۱/۰- = و ۰۵/۰>P) و سوم (۳/۰- = و ۰۵/۰>P) بارداری قد نوزاد را کاهش می دهد ولی مصرف کم میوه ارتباطی با قد نوزاد ندارد. پس مصرف میوه و سبزیجات در دوران بارداری برای تکامل و رشد وزن و قد جنین می تواند مفید باشد و مطالعات بیشتر برای تأثیر این مواد قبل از بارداری نیز لازم است )ّ۴۰).
در رابطه با فعالیت و استراحت در دوران بارداری فلتین وهمکاران[۵۲] (۲۰۱۰) پژوهشی با عنوان “ارتباط انجام ورزش در دوران بارداری با شاخص توده بدنی مادر باردار و وزن زمان تولد نوزاد” انجام دادند. این پژوهش که یک مطالعه کوهورت می باشد از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۸ به طول انجامید. مادران باردار نروژی[۵۳] ، که در هفته ۱۸-۱۷ بارداری ، جهت انجام سونوگرافی مراجعه می کردند ، در صورت داشتن معیارهای ورود به پژوهش و تمایل به شرکت در پژوهش ، مورد مطالعه قرار می گرفتند. از معیارهای ورود به پژوهش ، داشتن بارداری تک قلویی بود و مادرانی که زایمان زودرس (قبل از ۳۷ هفته بارداری) و مرده زایی[۵۴] داشتند از پژوهش خارج شدند. که در کل ۴۳۷۰۵ زن حامله مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای در ارتباط با موارد مرتبط با حاملگی ، وضعیت اجتماعی- اقتصادی ، وضعیت سلامتی و عوامل مؤثر در سبک زندگی استفاده شد. این پرسشنامه یک بار در حدود هفته ۱۷ بارداری و یک بار در حدود هفته ۳۰ حاملگی از طریق مصاحبه با مادر باردار تکمیل گردید.از دفتر ثبت اسناد مربوط به موالید نروژ[۵۵] ، وزن زمان تولد نوزادان واحدهای مورد پژوهش ثبت گردید. برای به دست آوردن BMI مادران ، وزن قبل از بارداری از آنان پرسیده شد و قد آنان با متر اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار SPSS با نسخه ۱۴ و STATA با نسخه ۹ و با بهره گرفتن از آمارهای توصیفی ، استنباطی و مدل رگرسیون خطی[۵۶] انجام شد.
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میانگین BMI مادرانkg/ ۲۴ ، میانگین تعداد دفعات انجام ورزش ۶ بار در ماه در هفته ۱۷ بارداری و ۴ بار در ماه در هفته ۳۰ بارداری و میانگین وزن زمان تولد تولد نوزادان ۳۶۷۷ گرم بود. با افزایش BMI مادر ، وزن زمان تولد نوزاد نیز افزایش می یابد در حالی که ورزش کردن سه بار در هفته یا بیشتر با تولد نوزاد کم وزن ارتباط آماری معنی داری داشت (۰۰۱/۰>P). نتایج حاصل از رگرسیون خطی نشان داد که به ازای هر دفعه انجام ورزش در ماه در دوران بارداری ، ۹/۳ گرم ، وزن زمان تولد نوزاد کاهش می یابد (۰۰۱/۰>P ، ۹/۳- = ). با در نظر گرفتن عوامل مؤثر دموگرافیک در وزن زمان تولد ، به ازای هر دفعه انجام ورزش در ماه ، در دوران بارداری ، ۹/۲ بار وزن زمان تولد کاهش می یابد (۰۰۱/۰>P ، ۹/۲- = ) همچنین با در نظر گرفتن تأثیر BMI مادر روی وزن زمان تولد ، به ازای هر دفعه انجام ورزش در ماه ، در دوران بارداری ، ۱/۲ بار وزن زمان تولد کاهش می یابد (۰۰۱/۰>P ، ۹/۳- = ). به طور کلی نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که انجام ورزش در دوران بارداری تأثیر کمی روی وزن زمان تولد دارد در حالی که BMI مادر ، تأثیر زیادی روی وزن زمان تولد نوزاد دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که مراقبت های بهداشتی باید روی پیشگیری و درمان افزایش وزن و چاقی در زنان در سنین باروری متمرکز شوند (۴۱).
استرس ها و حوادث قسمتی از زندگی انسان است که می تواند روی سبک زندگی فرد تأثیر بگذارد و با توجه به شرایطی که مادر در دوران بارداری با آن روبه رو می شود اثرات این استرس ها می تواند هم برای مادر و هم برای جنین قابل توجه باشد بر همین اساس بوردرز و همکاران[۵۷] (۲۰۰۷) پژوهشی را با عنوان ” بررسی استرس های مزمن و وزن زمان تولد نوزادان در زنان با خانواده کم درآمد” با هدف بررسی ارتباط بین استرس های روانی- اجتماعی مزمن با وزن زمان تولد نوزاد در زنانی که در طبقه کم درآمد جامعه زندگی می کنند ، انجام دادند.
این پژوهش یک مطالعه کوهورت بود. جهت جمع آوری نمونه ها از نمونه گیری تصادفی استفاده شد. بدین طریق ، زنانی را که بین سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴ به ۹ استان ایالات متحده جهت دریافت کمک های مالی مراجعه می کردند ، با آنان هر سال مصاحبه ای صورت می گرفت و از نظر استرس هایی که در زندگی داشتند ، مدت زمان مواجه با استرس ، عوامل ایجاد کننده ی استرس و تأثیرات استرس در زندگی آنان و همچنین از نظر عواملی از قبیل وضعیت اجتماعی- اقتصادی ، وضعیت کاری افراد ، برنامه ی دریافت کمک های دولتی ، حوادث زندگی و… مورد ارزیابی قرار می گرفتند. در این مدت زنانی که باردار شده و زایمان داشتند ، شناسایی شدند و این افراد خودشان وزن زمان تولد نوزاد خود را بر اساس آنچه در پرونده پزشکی نوزاد ثبت شده بود ، اعلام می کردند. از معیارهای ورود به پژوهش ، داشتن زایمان تک قلویی و سن حاملگی ترم بود. مادران دارای نوزادان کم وزن (منظور از نوزاد کم وزن ، وزن زمان تولد کمتر از ۲۵۰۰ گرم ، بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی می باشد.) و مادران دارای نوزادان با وزن طبیعی از نظر مشخصات دموگرافیکی و استرس های روانی و اجتماعی ، با هم مقایسه شدند. آنالیز داده ها به وسیله نرم افزار SPSS با نسخه ۱۲ انجام شد. برای بیان ارتباط بین متغیرهای موجود در مشخصات دموگرافیک و استرس های روانی- اجتماعی با کم وزنی زمان تولد ، از آمار استنباطی کای دو ، تست فیشر ، شانس نسبی با فاصله اطمینان ۹۵% استفاده شد. سپس از تست برسلو- دی[۵۸] استفاده شد تا همگن بودن ، شانس نسبی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
از ۱۳۶۳ زن مورد مطالعه ، ۲۹۴ زن (۶/۲۱%) باردار و زایمان تک قلویی داشتند. از ۲۹۴ نوزاد متولد شده ، ۳۹ نوزاد (۳/۱۳%) کم وزن متولد شدند. زبان مادری ۹۹ درصد از واحدهای مورد پژوهش ، انگلیسی بود. ۸/۷۶ درصد زنان سیاه پوست و غیر اسپانیایی ، ۵/۴ درصد سفید پوست و اسپانیایی و ۷/۲ درصد سایر نژاد ها را داشتند. از بین واحدهای مورد پژوهش ۱۶۵ نمونه گزارش کردند که درآمد خانواده ی آنان کمتر از ۱۳۴۱۶ دلار بوده است که تفاوت آماری بین درآمد خانواده با کم وزنی زمان تولد نوزاد یافت نشد. همچنین در میان مشخصات دموگرافیکی دیگر از قبیل سطح تحصیلات مادر ، زایمان اول یا چندزایی ، وضعیت ازدواج و داشتن بیمه بهداشتی نیز با وزن زمان تولد نوزاد ارتباط معنی داری یافت نشد. ولی جمعیت زیاد خانواده با وزن زمان تولد نوزاد ارتباط معنی داری را نشان داد (۰۱/۰>P). همچنین میانگین سنی مادران دارای نوزاد کم وزن بالاتر از میانگین سنی مادران با نوزادان طبیعی بود که این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود (۰۱/۰>P). داشتن استرس های روانی- اجتماعی در دوران بارداری به طورکلی (۰۱/۰>P) ، وضعیت تغذیه ای ضعیف (۲/۳=OR و ۰۱/۰>P) ، نداشتن امنیت شغلی (۱/۳=OR و ۰۱/۰>P) ، حمایت های اجتماعی ضعیف (۲=OR و ۰۶/۰>P) ، افسردگی (۲/۲=OR و ۰۱/۰>P) و مهارت های ضعیف در برقرای روابط اجتماعی (۸/۳=OR و ۰۱/۰>P) با کم وزنی بدو تولد نوزاد ارتباط آماری معنی داری را نشان داد. ولی بین زندگی در وضعیت سخت اقتصادی ، مواجهه با حوادث استرس آور در زندگی ، عدم دسترسی به مراقبت های پزشکی ، انجام اعتقادات مذهبی مثل رفتن به کلیسا و شرکت در گروه های اجتماعی با تولد نوزاد کم وزن ارتباط معنی دار آماری مشاهده نشد. در پایان پژوهشگر پیشنهاد می کند که انجام مطالعات بیشتر با روش های پیشرفته جهت اندازه گیری استرس های مزمن در طول دوران بارداری و هنگام زایمان لازم است تا علت زایمان نوزاد کم وزن و دلایل نابرابری تخصیص حمایت های اجتماعی در نتایج به دست آمده ، بهتر درک شود و همچنین مطالعات بیشتر جهت بررسی مداخلاتی که می توانند اثرات مخرب استرس ها را در زنان باردار کاهش دهند لازم است (۲۰).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
روابط اجتماعی یکی از عوامل مهم در سبک زندگی می باشد که می تواند روی وزن زمان تولد تاثیر بگذارد که در همین زمینه ریمی و همکاران در سال ۲۰۰۶ مطالعه ای هم گروهی گذشته نگر[۵۹] تحت عنوان ” بررسی عوامل مؤثر در محرومیت اجتماعی بر کم وزنی زمان تولد” با هدف تعیین عوامل مؤثری که موجب کم وزنی نوزادان می شود ، در کشور آلمان انجام دادند. در این مطالعه از اطلاعات موجود در مرکز ثبت اسناد زنان حامله در آلمان در سه سال متفاوت ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵ و ۱۹۹۹ استفاده شده است که اطلاعات مربوط به دوران بارداری و زایمان و پیامدهای آن برای مادر و کودک تا هفت روز بعد از زایمان به وسیله ی کارکنان بخش زایمان ، جمع آوری شده بود که تعداد تولدها در مجموع این سه سال ۲۱۵۱۴۸ نفر بوده است که با توجه به معیارهای ورود به پژوهش یعنی وزن بیشتر از ۵۰۰ گرم و کمتر از ۴۰۰۰ گرم ، نوزادان زنده ی متولد شده و تک قلویی ، تعداد نمونه ها ۱۸۲۴۴۴ تولد زنده شد. در این مطالعه نوزادان کم وزن به دو گروه ترم و نارس تقسیم و در این سه سال با هم مقایسه شدند. برای آنالیز داده ها ازSPSS و آمار استنباطی کای دو[۶۰] استفاده شده است.
نتایج مطالعه نشان داد که زنان بیکار ، بدون همسر ، خیلی جوان یا دارای سن بالای ۳۹ سال ، مادران کارگر با کار سنگین ، در خطر تولد نوزاد کم وزن هستند. بین مهاجرت و ملیت ، کارکردن در دوران بارداری و چاقی در ارتباط با تولد نوزاد کم وزن در دو گروه نوزادان نارس و ترم ارتباط معنی دار پیدا نشد. اما بین سیگار کشیدن ، عدم مراقبت های کافی در دوران بارداری ، استرس های روانی- اجتماعی ، زنان اول زا ، کوتاهی قد مادر ، فاصله کم بین حاملگی ها ، داشتن بیماری مزمن ، اکلامپسی و پره اکلامپسی با تولد نوزاد کم وزن در دو گروه نوزادان نارس و ترم ارتباط معنی داری وجود داشت (۰۵/۰>P). بین خطرات زایمانی و سابقه تاخیر رشد داخل رحمی با تولد نوزاد کم وزن نارس ارتباط معنی دار نبود در حالی که با تولد نوزاد کم وزن ترم ارتباط معنی دار مشاهده شد (۰۰۱/۰>P). همچنین بین سابقه تولد نوزاد نارس با تولد نوزاد کم وزن نارس ارتباط معنی دار پیدا شد (۰۵/۰>P) و بین سابقه داشتن سقط در حاملگی های گذشته و تولد نوزاد کم وزن نارس ارتباط معنی دار نبود ولی با تولد نوزاد کم وزن ترم ارتباط معنی دار پیدا شد (۰۰۱/۰>P). بنابراین سیاست بهداشت عمومی باید در جهت مشارکت اجتماعی کافی برای علت یابی کم وزنی و عوامل موثر بر افزایش میزان کم وزنی بنا شود (۱۷).
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
این فصل مشتمل بر مباحث روش پژوهش و ملاحظات اخلاقی است و مواردی که تحت عنوان روش پژوهش ارائه می گردد شامل بیان نوع پژوهش ، جامعه پژوهش ، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری ، حجم نمونه ، مشخصات واحدهای مورد پژوهش ، محیط پژوهش ، ابزار گردآوری داده ها ، روش اعتبار علمی[۶۱] و اعتماد علمی[۶۲] ابزار گردآوری داده ها ، روش گردآوری داده ها ، چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها می باشد.
نوع پژوهش:
این پژوهش یک مطالعه همگروهی تاریخی[۶۳] است . در این نوع مطالعات محقق از علت به سمت معلول می رود ، پژوهشگر هیچ گونه مداخله و دستکاری انجام نمی دهد فقط نتایج مواجهه را با یک عامل خطر بررسی می کند. (۴۲)) .
جامعه پژوهش:
جامعه ی پژوهش را مادرانی تشکیل می دهند که جهت مراقبت بعد از زایمان یا انجام واکسیناسیون کودک خود تا دو ماهگی به مراکز و پایگاه های بهداشتی شهری رشت مراجعه کرده اند.
نمونه پژوهش و روش نمونه گیری:
نمونه های پژوهش این مطالعه شامل ۱۱۷۷ مادری است که به مراکز یا پایگاه های بهداشتی جهت مراقبت های بعد از زایمان یا انجام واکسیناسیون کودک خود تا دو ماهگی مراجعه کرده و دارای پرونده بهداشتی بودند و مشخصات واحدهای مورد پژوهش را دارا بودند ، که بر اساس وزن زمان تولد نوزادان ، به دو گروه مادران نوزادان با وزن پایین (۲۵۰۰ گرم وکمتر) و مادران نوزادان با وزن طبیعی (بیش از ۲۵۰۰ گرم تا ۴۰۰۰ گرم) دسته بندی شدند. جهت نمونه گیری مادران نوزادان کم وزن به علت داشتن لیست زمان مراجعه مادران نوزادان کم وزن ، از روش نمونه گیری تدریجی استفاده شد (در این نوع نمونه گیری پژوهشگر هیچ دخالتی در انتخاب نمونه های پژوهش ندارد و نمونه گیری تا رسیدن به حجم نمونه مورد نظر ادامه می یابد (۴۲)) ، بدین صورت که با مراجعه ی پژوهشگر به مراکز و پایگاه های بهداشتی و با کمک کاردان های بهداشت خانواده و ماماهایی که در مراکز بهداشتی اشتغال داشتند ، زمان مراجعه ی مادران نوزادان کم وزن تعیین می شد و همان روز نمونه گیری از مادر نوزاد کم وزن صورت می گرفت اما در گروه نوزادان طبیعی به علت نداشتن لیست زمان مراجعه مادران از نمونه گیری آسان استفاده شد بدین صورت ، همان روز که در مرکز بهداشت جهت نمونه گیری از نوزاد کم وزن حضور داشتیم ، از سایر مادران با نوزادان دارای وزن زمان تولد طبیعی نیز که به مرکز بهداشت مراجعه می کردند و معیارهای ورود به پژوهش را داشتند نیز نمونه گیری به عمل می آمد.
حجم نمونه:
حجم نمونه لازم جهت رسیدن به هدف تعیین ارتباط سبک زندگی مادران در دوران بارداری با کم وزنی بدو تولد نوزادان ترم بر اساس نتایج مطالعات صحتی (۹) و سوکو (۱۵) و با اطمینان ۹۵% و قدرت آزمون ۹۰% برحسب فرمول نمونه گیری پایین به تعداد ۶۲۸ نمونه برآورد شد. با توجه به این که این مطالعه با کنترل عوامل فردی- اجتماعی می باشد در نتیجه به تعداد متغیرهای دموگرافیکی ضربدر ۱۵ به حجم نمونه برآورد شده اضافه شد. در نتیجه حداقل حجم نمونه ۱۱۰۸ برآورد شد.
۱- α = ۰/۹۵ فاصله اطمینان
۱- β = ۰/۹۰ توان آزمون
ضریب همبستگی سبک زندگی با وزن بدو تولد نوزادان (۹) r = 0/14
ضریب همبستگی چندگانه با سایر متغیرها (۱۵) = ۰/۰۶
= ۰/۱
( ۳۲)+ ۶۲۸ = ۱۱۰۸
مشخصات واحدهای مورد پژوهش:
واحدهای مورد پژوهش در این تحقیق را مادرانی تشکیل می دهند که :
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
به بیماری های مزمن مبتلا نباشند.
با اشعه X در طول بارداری مواجه نشده باشند.
وزن نوزاد آنان هنگام تولد کمتر از ۴۰۰۰ گرم ، باشد.
سن جنینی نوزاد آنان ۴۲ – ۳۸ هفته باشد.
نوزاد آنان فاقد ناهنجاری مادرزادی باشد.
حاملگی تک قلو داشته باشند.
محیط پژوهش:
محیط پژوهش در این تحقیق تمام مراکز بهداشتی- درمانی (۱۵ مرکز بهداشت) و پایگاه های بهداشتی (۱۸ پایگاه بهداشتی) شهری رشت می باشد. علت انتخاب این محیط ، سهولت دسترسی به واحدهای مورد پژوهش و همچنین دسترسی به پرونده های بهداشتی آنان بود.
ابزار گردآوری داده ها :
ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه ای مشتمل بر سه بخش می باشد:
بخش اول پرسشنامه شامل ۴ سوال در مورد مشخصات نوزادان مورد مطالعه شامل: سن حاملگی ، جنسیت نوزاد ، وزن زمان تولد و رتبه تولد بوده است.
بخش دوم پرسشنامه شامل ۲۰ سوال در مورد مشخصات فردی- اجتماعی مادران در دوران بارداری: سن ، شاخص توده بدنی ، وزن مادر در شروع بارداری ، قد ، افزایش وزن در دوران بارداری ، نوع زایمان ، سابقه حاملگی های قبلی ، خواسته یا ناخواسته بودن حاملگی ، سابقه تولد نوزاد کم وزن ، فاصله حاملگی قبلی تا حاملگی اخیر ، تولد نوزاد اخیر به دنبال درمان نازایی ، نوع خانواده ، درآمد ماهانه خانواده ، تحصیلات مادر ، وضعیت اشتغال مادر ، تحصیلات همسر ، شغل همسر ، وجود مشکلات حاملگی ، مصرف دارو طبق تجویز پزشک یا بدون تجویز پزشک ، محل مراجعه برای دریافت مراقبت های بهداشتی ، تعداد مراجعات و میزان هموگلوبین مادر در دوران بارداری بوده است.
بخش سوم پرسشنامه شامل ابزار سبک زندگی مادر در دوران بارداری می باشد که پرسشنامه ای محقق ساخته مربوط به سبک زندگی مادران باردار می باشد که از پرسشنامه سبک زندگی ارتقاء دهنده ی سلامت زنان باردار (MHPLP) در پژوهش قرایبه (این پرسشنامه توسط قرایبه از روی HPLP تدوین گردیده است) (۱۰) و همچنین از پرسشنامه باتیست[۶۴] (۲۲) استفاده گردید که جهت بررسی اعتبار علمی هر دو پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه شد و مجددا به زبان اصلی برگردانده شد ، بعلاوه از دو پرسشنامه دیگر که در ایران توسط صحتی (۹) و عدل شعار (۲) به کار گرفته شده بود ، استفاده گردید. پرسشنامه سبک زندگی ما در ارتباط با نوع تغذیه (شامل ۱۱ سوال) ، نحوه فعالیت و استراحت (شامل ۱۰ سوال) ، مراقبت از خود (شامل ۱۷ سوال) ، روابط اجتماعی (شامل ۱۰ سوال) و نحوه مقابله با عوامل تنش زا (شامل ۱۴ سوال) در دوران بارداری می باشد ، که گزینه های آن بر اساس مقیاس لیکرت شامل هرگز (۱) ، گاهی (۲) ، اغلب (۳) ، همیشه (۴) می باشد اما سوال ۱۰ از قسمت فعالیت و استراحت ، سوال ۱۰ از قسمت روابط اجتماعی و سوالات ۵ و ۱۲ از قسمت نحوه مقابله با عوامل تنش زا در دوران بارداری به صورت معکوس یعنی هرگز (۴) ، گاهی (۳) ، اغلب (۲) ، همیشه (۱) نمره دهی می شوند. حداکثر نمره این پرسشنامه ۲۴۸ و حداقل نمره ۶۲ می باشد. که به استناد مطالعه ی قرایبه (۲۰۰۵) و پایان نامه صحتی (۱۳۸۳) در مورد سبک زندگی مادران در دوران بارداری ، افراد با کسب نمره بالاتر از میانگین بعلاوه یک انحراف معیار تحت گروه دارای سبک زندگی خوب و افراد با کسب نمره پیرامون یک انحراف معیار کمتر و بیشتر از میانگین تحت گروه دارای سبک زندگی متوسط و افراد با کسب نمره کمتر از میانگین منهای یک انحراف معیار تحت گروه دارای سبک زندگی ضعیف قرار می گیرند (۱۰و۳۵).
تعیین اعتبار و اعتماد علمی ابزار:
اعتبار علمی یا روائی ابزار:
در این پژوهش برای کسب روایی ابزار از اعتبار محتوایی استفاده شد ، که برای تعیین اعتبار محتوا، پرسشنامه به ۱۹ نفر از اعضای هیات علمی دانشکده های پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و مشهد و یک متخصص زنان ، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان داده شد تا نظرات خود را بیان کنند و همچنین در رابطه با سوالات مرتبط با تغذیه در دوران بارداری از نظرات یک متخصص تغذیه از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان استفاده شد. بعد از اعمال نظرات ، مجددا برای تعیین شاخص اعتبار محتوی ([۶۵]CVI) پرسشنامه به ۱۰ نفر از اساتید دانشگاه علوم پزشکی گیلان داده شد. شاخص اعتبار محتوایی شامل مقیاس درجه بندی چهار گزینه ای است که جمع آوری نظرات را در سه حیطه مرتبط بودن ( تناسب و ارتباط مطلوب گویه ها با ابعاد پرسشنامه ) ، واضح بودن ( میزان وضوح و روشنی معانی کلمات و عبارات گویه ها ) و ساده بودن ( میزان روانی و سادگی عبارات گویه ها ) امکان پذیر می سازد. که گزینه های آن به صورت : ۱ (نشان دهنده عدم ارتباط ، عدم ساده بودن ، عدم وضوح) ، ۲ (نیاز به بازبینی جدی دارد) ، ۳ (مرتبط ، واضح و ساده بوده اما نیاز به بازبینی جدی دارد) و ۴ (کاملا مرتبط ، واضح و ساده) می باشد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها از اساتید محترم ، سوالاتی که نمره بالاتر از ۷۹% را کسب کردند ، مورد قبول قرار گرفتند و سوالاتی که نمره ۷۹% – ۷۰% را کسب کردند مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفتند و سوالاتی که نمره کمتر از ۷۰% را کسب کردند حذف شدند. که سؤالات “قبل و بعد از انجام فعالیت جسمانی مایعات کافی می نوشیدم.” و ” برای جلوگیری از تشدید لکه های پوستی از نور آفتاب اجتناب کردم.” از پرسشنامه حذف شدند.
اعتماد علمی یا پایایی ابزار:
برای تعیین پایایی ابزار ، از آلفا کرونباخ استفاده شد بدین صورت که طی یک مطالعه مقدماتی ، ابزار برای ۲۰ نفر از نمونه ها تکمیل گردید که به خاطر همبستگی درونی پایین و پایین بودن تجانس درونی ، ۶ سؤال حذف شد سپس طی فاصله دو هفته ، مجددأ پرسشنامه توسط همان افراد تکمیل گردید. استفاده از آزمون مجدد[۶۶] ، پایایی ابزار را به شرح زیر نشان داد:
تغذیه در دوران بارداری : ۹۹/۰= Reliability(Re)
فعالیت و استراحت در دوران بارداری : ۹۸/۰= Reliability(Re)
مراقبت از خود در دوران بارداری : ۱= Reliability(Re)
روابط اجتماعی در دوران بارداری :۹۸/۰= Reliability(Re)
نحوه مقابله با عوامل تنش زا در دوران بارداری : ۹۷/۰= Reliability(Re)
کل ابزار سبک زندگی در دوران بارداری : ۹۹/۰= Reliability(Re)
از آنجایی که برای نمونه گیری از یک پرسشگر نیز کمک گرفته شده است ، برای تعیین عدم اختلاف در عملکرد پژوهشگر و همکار تحقیق از ضریب کاپا[۶۷] استفاده گردید ، به این ترتیب که پرسشنامه توسط پژوهشگر برای ۱۵ نفر از نمونه ها تکمیل گردید و سپس پرسشنامه برای همان نمونه ها توسط همکار تحقیق پرشد و ضریب توافقی بین دو همکار (۸۵۷/۰kapa= با معنی داری ۰۰۱/۰>p) تعیین گردید.