- عوامل سازمانی
بعضی از عوامل سازمانی که منبع رضایت شغلی هستند عبارتند از:
الف. حقوق و دستمزد: مطالعات «لاک» نشان میدهد که حقوق و دستمزد یک عامل تعیین کننده رضایت شغلی است. بویژه زمانی که از دیدگاه کارمند این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.
ب. ترفیعات: ترفیعات شامل تغییر مثبت در حقوق (حقوق بالاتر)، کمتر مورد سرپرستی قرار گرفتن، چالش کاری بیشتر، مسئولیت بیشتر و آزادی در تصمیم گیری است. بعلت اینکه ارتقاء میزان ارزش فرد را برای سازمان نشان میدهد (بویژه در سطوح عالیتر)، ترفیع فرد منجر به افزایش روحیه وی میگردد.
ج. خطمشیهای سازمانی: ساختار دیوانسالارانه برای فردی که دارای سبک رهبری دموکراسی است، مناسب نیست. علاوه بر آن خطمشیهای سازمانی نیز در رضایت شغلی تاثیر میگذارد.خط مشیهای غیر منعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغلی میشود و خطمشی منعطف باعث رضایت شغلی میشود.
- عوامل محیطی
عوامل محیطی کار شامل موارد زیر است:
الف. سبک سرپرستی: هر جا که سرپرستان با کارکنان رفتاری حمایتی و دوستانه داشته اند، رضایت شغلی نیز زیاد بوده است.
ب. گروه کاری[۱۸]: اندازه گروه و کیفیت ارتباطات متقابل شخصی در گروه، نقش مهمی در خشنودی کارکنان دارد. هر چه گروه کاری بزرگتر باشد، رضایت شغلی نیز کاهش مییابد. زیرا ارتباطات متقابل شخصی ضعیفتر شده و احساس همبستگی کم رنگتر و نهایتاً شناخت تمامی افراد مشکل میشود. همچنین گروه کاری بعنوان یک اجتماع، سیستم حمایتی-احساسی و روحیهای برای کارکنان محسوب میشود. اگر افراد در گروه دارای ویژگیهای اجتماعی مشابهی (نگرشها و باورهای مشابه) باشند، جوی را بوجود میآورد که در سایه ی آن رضایت شغلی را فراهم میگردد.
ج. شرایط کاری[۱۹]: هر چه شرایط کاری مطلوب تر باشد باعث رضایت شغلی میشود، چرا که در شرایط کاری مطلوب، آرامش فیزیکی و روانی بهتری برای فرد فراهم میشود.
- ماهیت کار
کار بخودی خود نقش مهمیدر تعیین سطح رضایت شغلی دارد. محتوای شغل دارای دو جنبه است:
- اولنی جنبه عبارت است محدوده شغل که شامل میزان مسئولیت، اقدامات کاری و بازخور است. هر چه این عوامل وسیعتر باشد باعث افزایش حیطهی شغلی میشود که آن نیز به نوبهی خود رضایت شغلی را فراهم میآورد.
- دومین جنبه عبارت است از تنوع کاری. تحقیقات نشان میدهد که تنوع کاری متوسط مؤثرتر است. تنوع وسیعتر باعث ابهام و استرس میشود که نهایتاً منجر به عدم رضایت شغلی میگردد. ابهام در نقش و تضاد در نقش همواره از سوی کارکنان مورد اجتناب قرار گرفته است. زیرا اگر کارکنان کاری که انجام میدهند و انتظاری که از آنها میرود را نشناسند، موجبات ناخشنودی آنها فراهم میگردد.
- عوامل فردی
در حالی که محیط بیرونی سازمان و ماهیت شغل عوامل، تعیین کننده در رضایت شغلی هستند، صفات و ویژگیهای فرد نیز نقش مهمیدر آن دارد. افرادی که بطورکلی دارای نگرش منفی هستند، همیشه از هر چیزی که مربوط به شغل است، شکایت دارند. مهم این نیست که شغل چگونه است، آنها همواره به دنبال بهانهای میگردند تا به گله و شکایت بپردازند. سن، ارشدیت و سابقه، تاثیر قابل ملاحظهای بر رضایت شغلی دارند. کارکنانی که دارای سن بالا و سابقه ی زیاد در سازمان هستند، انتظار دارند که رضایت بیشتری از شغل خود داشته باشند. همچنین بعضی صفات مشخصهی شخصیتی طوری است که باعث افزایش رضایت شغلی میشود. بعلاوه میتوان این طور نتیجه گرفت، افرادی که در سلسله مراتب نیازهای مازلو در سطح بالاتری قرار دارند، رضایت شغلی بیشتری خواهند داشت. (مقیمی، ۱۳۸۶، ص۳۸۷-۳۸۵)
دیویس و نیواستروم اعتقاد دارند نتایج بسیاری از تحقیقات نشان میدهد بین عواملی چون جنس، سن، سطح تحصیلات، سطح درآمد ورضایت شغلی رابطه وجود دارد و آن را تائید کرده است.
عوامل موثر و مرتبط با رضایت شغلی
جنس[۲۰] (مذکر، مونث): اگرچه میان جنسیت کارکنان با رضایت آنان از شغل رابطه آماری معنیداری دیده نشده لکن قابل ذکر است که مشکلات زنان در محیط کار با مردان متفاوت است.
سن (گروه سنی): به همان نسبت که سن کارکنان بالاتر میرود آنها برای رضایت از شغلشان اهمیت و اعتبار بیشتری قائل میشوند.
سطح درآمد: سطح درآمد کارکنان از شغل، میزان تمایل به آن را تحت تاثیر قرار میدهد. تحقیقات نشان داده است گروههائی که سطح درآمد پائینی دارند و غالباَ کارمندان جوانتری هستند به دلیل کمیحقوق تمایل کمتری به حفظ شغل خویش دارند.
سطح شغل (سازمانی): یکی از پایدارترین یافتهها این است که هرچه سطح شغل بالاتر باشد، رضایت شغلی بیشتر است. اجتماع روی هم رفته برای بعضی از مشاغل ارزش بیشتری قائل است تا برای برخی دیگر از مشاغل.
سطح تحصیلات: میان سطح تحصیلات افراد با رضایت آنان از شغل در شرایط مساوی رابطه معکوس و معنیداری دیده شده است. یعنی در شرایط مساوی هر چه سطح تحصیلات فرد بالاتر باشد رضایت شغلی او پایینتر است زیرا این افراد دارای گروه های مرجع بالاتری هستند که امتیازات خود را با آنها مقایسه میکنند و چون خود را پایینتر میبینند بیشتر ناراضی میشوند.
محتوای شغلی
(تخصصگرایی): شواهد معتبری حاکی از آنند که هر چه تنوع در محتوای شغل بیشتر باشد خشنودی افراد درگیر بیشتر است.
جو سازمانی[۲۱]: فضا یا جو سازمانی میتواند انگیزش، عملکرد و رضایت شغلی را تحت تاثیر قرار دهد و منظور از آن محیطی است که کارکنان سازمان در آن کار میکنند.
سرپرستی: به طور کلی رفتار با ملاحظه سرپرست ظاهراً با خشنودی شغلی همبستگی مثبت دارد.
مشارکت در تصمیم گیری: درجه مشارکت زیر دستان در تصمیماتی که به کار آنان مربوط است با رضایت شغلی همبستگی مثبت دارد. بیشتر کارکنان دوست دارند در تصمیم گیری مربوط به موقعیت شغلی خود مشارکت داشته باشند.
اندازه سازمان: اندازه (کوچکی یا بزرگی) سازمان، اغلب ارتباط معکوس با خشنودی شغلی دارد. شواهدی وجود دارد که به همان نسبتی که سازمانها بزرگتر میشوند خشنودی به تدریج کاهش می یابد.
وضوح شغل: مطالعات مربوط به عواملی مانند وضوح و معین بودن شغل، از روابط مثبت با خشنودی حکایت میکنند.
وضوح نقش: وضوح نقش یعنی واضح و معین بودن روابط و مناسبات فرد با دیگران. هنگامیکه نقش فرد واضح باشد خشنودی شغلی بیشتری دارد.
بازخور[۲۲]: کارکنان معمولاً مایل هستند تا از نتیجه کارشان آگاه شوند. ارائه بازخورد دقیق و مستمر میتواند خشنودی شغلی را افزایش دهد.
چالشانگیزی شغل: تنوع شغل، خلاقیت، اهداف دشوار و به کارگیری مهارت های فردی را میتوان به عنوان عوامل چالشانگیزی شغل برشمرد.
غنیسازی شغل[۲۳]: غنیسازی شغل یعنی توجه به نیازهای سطوح بالای کارکنان از طریق القاء روح مبارزه طلبی و دادن شانس موفقیت بیشتر از درون شغل به شاغل، بدینوسیله کارکنان به آنچنان رضایتی دست پیدا خواهند کرد که بدون توجه به نظارت دقیق سرپرست، کار خود را به نحو احسن انجام خواهند داد.
تعامل اجتماعی[۲۴] و کار در یک گروه: تعامل در گروه همیشه رضایت بخش نیست، تعامل هنگامی رضایت بخش خواهد بود که، نگرشهای دیگران با نگرشهای فرد مشابه باشند. زیرا این امر پیش بینی رفتار دیگران را آسان میسازد و این برای شخص نوعی اعتبار به شمار میآید. مورد بعدی این است که به پذیرش فرد از سوی دیگران بینجامد و حصول اهداف را تسهیل سازد. (سایت آفتاب)
عوامل مؤثر در رضایت شغلی
بر اساس تحقیقات عوامل زیادی در رضایت شغلی نقش دارند. به ترتیبی که در نظریهها آورده شده است، این عوامل عبارتاند از: شرایط محیطی کار، ارتباطات، سبک رهبری، عدالت[۲۵]، شغل مناسب و غنی، فرصتهای پیشرفت و تطبیق مناسب شغل و شاغل. به توضیح هر کدام پرداخته میشود؛
- شرایط محیطی کار: شرایط محیط کاری مناسب، به دور از سر و صدا، نور کافی، طراحی مناسب محیط کار، طراحی و آرایش مناسب دستگاهها و لوازم کاری، رعایت ایمنی در محیط کار، سیستمهای مناسب گرمایش و سرمایش و سایر عواملی که محیط کار را احاطه میکنند میتواند در رضایت شغلی تأثیر بگذارد.