به گزارش سرویس ترجمه شفقنا،اهمیت قاچاق انسان از آن جهت است که پیامدهای قاچاق انسان هم اکنون یکی از مهمترین و جدی ترین چالش های پیش روی جهان معاصر به شمار می رود و این پیامدها تاثیر زیادی دارد که پیشگیری و جلوگیری از پیامد قاچاق انسان راهکارهایی کاربردی را ایجاب می کند.بدون شک پدیده قاچاق انسان به عنوان اهانتی به کرامت انسان و جنایتی ناگوار علیه انسان و انسانیت است اما در عین حال مسئله ای جدی برای همه کشورها به شمار می رود که مستلزم ملاحظات در سطح ملی و بین المللی است.امروزه در هیچ کجای جهان نمی توان نقطه ای را یافت که از این پدیده شوم و آثار مخرب آن در امان باشد.دامنه ی آثار و پیامدهای ناگوار این جرم بسیار وسیع است.از جمله ی این آثار می توان به هنجار هایی مانند:خشونت علیه قربانیان،نقض حقوق قربانیان،ابتلاء به بیماری های مسری و شیوع آن در سطح جهان،ایجاد اختلالات روحی-روانی،بروز ناهنجاری های اجتماعی مانند پول شویی و جعل،تزلزل بنیان خانواده ها و مخدوش شدن نظام های سالم اقتصادی و اختلال در امنیت اجتماعی و استثمار نیروی کار اشاره کرد.ذکر این پیامدهای منفی ،ضرورت بررسی همه جانبه و مبارزه مناسب با آن را بدیهی می سازد.شرایط این پیامدها ایجاب می کند که قاچاق انسان به وسیله راهکارهایی نظیر آگاهی دهی جوامع نسبت به پیامدها،معضلات و خطرات قاچاق انسان،ایجاد فرصتهای شغلی،تشویق به برابری حقوق،فرهنگ سازی در زمینه حقوق قانونی مربوط به آن،مبارزه با فقر هدایت شود و هدایت شدن این پیامدها از واجبات به شمار می رود.
فصل اول:تبعات مختلف قاچاق انسان
۱-پیامد اقتصادی-سیاسی
گاهی اوقات پدیده قاچاق انسان می تواند به عنوان عاملی موثر در تشدید تشکیلات سیاسی و اقتصادی نقش خود را نشان دهد.به طوری که در برخی از کشورهای آفریقایی طبق آمار تا حدود ۵۰ در صد افراد نخبه و تحصیلکرده از کشور خارج و در سایر کشورها بالاخص کشورهای اروپایی به کار مشغول می شوند(پدیده فرار مغزها)که به طور قطع تبعات ویرانگری بر بنیان های اقتصادی وسیاسی کشور مبدأ می گذارد.[۸۳] بزهکاری سازمان یافته در سطح ملی و بین المللی بر مقوله سیاست اثر می گذارد. ارتکاب جرم و وضعیت اقتصادی هر جامعه با هم ارتباط تنگاتنگ داشته و تأثیر متقابلی بر روی هم می گذارند،به این معنی که میزان رشد اقتصادی و رشد بیکاری بر میزان و نوع جرم ارتکابی در هر جامعه تأثیر می گذارد و ارتکاب جرم نیز متقابلاً ممکن است بر ساختار اقتصادی و میزان رشد و توسعه ی اقتصادی تأثیر گذار باشد.[۸۴]
درآمدهای زیاد گروه های جنایتکار سازمان یافته از جمله باندهای قاچاق انسان که از ارتکاب جرم حاصل می شود ،در بازارهای جهانی تطهیر می گردد و امنیت سیستم های مالی و اقتصادی جهانی را تهدید می کند،لذا می توان گفت تطهیر درآمدهای نامشروع که طبق کنوانسیون پالرمو از جنایات سازمان یافته فراملی است،از پیامدهای قاچاق انسان می باشد که اثرات نامطلوبی بر اقتصاد کشورها بر جای می گذارد.[۸۵]
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس از “هنگ گنگ” لوئیز سی دباکا مدیر دفتر نظارت و مبارزه با قاچاق انسان در آمریکا گفت:با توجه به این که کارفرمایان با وعده دروغین کار بهتر و دستمزد بیشتر،از افراد فقیر و کم برخوردار بهره کشی می کنند،شرایط سخت تر اقتصادی پیامدهای ناگوارتری خواهد داشت و این امر را تشدید می کند.همانطور که در مباحث قبل بیان شد قربانیان اغلب با فریب وعده دستمزدهای بالا راهی غربت می شوند و ناگهان خود را غرق در بدهی و بردگی مجازی می بینند که برای دستمزد ناچیز در مشاغلی چون خدمتکاری خانه یا روسپیگری به کار مشغولند.[۸۶]
سی دباکا در گفت و گو با خبرنگاران افزود:امروزه بسیاری از کشورها توانایی های خود را در زمینه تحقیقات و بازرسی برای مبارزه با قاچاق انسان تقویت می کنند.انگیزه ها و تبعات سیاسی و اقتصادی متعددی نیز در خصوص قاچاق انسان مطرح شده است که یکی از موارد آن پولشویی می باشد.[۸۷] اشخاصی که اقدام به پولشویی می کنند به دنبال سود حاصل از سرمایه گذاری وجوه غیر قانونی خود در فعالیتهای اقتصادی نیستند،بلکه هدف آنها نگهداری اصل وجوه و عواید مزبور است.
بنابراین مشاهده می شود که با پدیده پولشویی قاچاقچیان انسان بسیاری اوقات ثروت خود را-که از راه نامشروع به دست آورده اند-در جاهایی سرمایه گذاری می کنندکه هم مجدداً سود بسیاری عاید ایشان می کند و هم منبعی برای جلب مجدد قربانیان می شود.همچنین این افراد دارای وجهه اجتماعی بسیار مثبتی می شوند که برای ادامه روند فعالیت کثیف ایشان بسیار مؤثر است.[۸۸] به هر تقدیر به رغم حمایتی که برخی دولتها برای کنترل این وضعیت نموده اند خرید و فروش،قاچاق،استثمار بدنی و جنسی و آدم ربایی به عنوان شدیدترین اشکال استثمار اقتصادی در خصوص کودکان یک واقعیت روزمره در بسیاری از نواحی جهان است و این در حالی است که خشونت خانگی و جنسی علیه زنان به عنوان عاملی در گسترش پدیده قاچاق انسان،به شدت هر چه تمامتر در جهان ادامه دارد.[۸۹]
۲-پیامد اجتماعی-فرهنگی
جرم به طور معمول نگاه منفی جامعه را به دنبال دارد.در واقع جرم به سبب آن که عملی ضد اجتماعی است واکنش منفی را به دنبال دارد.بسیاری از اوقات پدیده قاچاق انسان می تواند ناشی از تبعات اجتماعی مانند تهدید آزادی های فردی و اجتماعی و یا معضلاتی مانند جنگ و امثال آن باشد.در قاچاق انسان به ویژه بهره برداری از زنان و کودکان به رغم اثرات اقتصادی،جنبه فرهنگی و اجتماعی آن نمود بارزتری پیدا می کند.از جمله این آثار اجتماعی می توان به ترویج اعتیاد و گسترش فحشاء-بالاخص در بین جوانان حتی کودکان و نوجوانان-اشاره کرد.علاوه بر تبعات فوق الذکر تاثیرات مخربی در کیفیت تحصیل و آموزش این افراد دارد.[۹۰] نگاه باندها و افراد فعال در قاچاق به انسان نگاهی حیوانی است.زنانی که در دام قاچاقچیان گرفتار می شوند،اولین چیزی را که از دست می دهند،شخصیت انسانی شان است.قاچاقچیان انسان آنها را همانند ماشین و اسلحه و اجناس دیگر در آژانس های معاملاتی خرید و فروش می کنند و اندام آنها را برای جلب مشتری به نمایش می گذارند.[۹۱] بسیاری اوقات افراد خوشگذران و فاسد – از جمله در کشورهای حاشیه خلیج فارس – از بازی ربودن و قاچاق کودکان برای تفریح و سرگرمی استفاده می کنند.اخیراً سازمان تحقیقاتی پلیس فدرال پاکستان با همکاری پلیس بین الملل (اینترپل)و وزارت کار و امور پاکستانی ها خارج از کشور گزارشی در مورد ۴۳ نوجوان پاکستانی که برای بردگی قاچاق شده بودند ،منتشر ساخت.[۹۲] در کنار مطالب مذکور عده ای از دست اندرکاران معتقدند که بحران سالاری می تواند اثرات مخربی بر روی هویت بگذارد و بحران هویت را تشدید کند و می تواند در بروز پدیده قاچاق انسان نقش مهمی را ایفاء کند.بحرانهایی از قبیل:پدیده سالاری،مد سالاری،پدر سالاری،مادر سالاری،فرزند سالاری،پول سالاری،کالا سالاری،اطلاعات و داده سالاری که هر کدام از آنها می تواند زمینه ساز مساعدی برای گسستن روابط،خروج از خانه،مهاجرت و قاچاق انسان باشد.[۹۳]
قاچاق زنان از کشورهای اسلامی ایران ،می تواند حیثیت ملی و اسلامی نظام را مخدوش کند،چرا که معمولاً کشورهای مبدأ قاچاق زنان ،کشورهای فقیری هستند که دچار انواع نابسامانی های اجتماعی می باشند،نظیر کشورهای حوزه بالکان و جمهوری های شوروی سابق که از شدت فقر ،حاضر به هر کاری ولو خودفروشی هستند.وضع اجتماعی در سطح ملی بسیار نابسامان است به حدی که مردم از شدت فقر و مشکلات معیشتی ،دختران خود را می فروشند.این در حالی است که این امر در ایران نیز سابقه دارد.به یک مورد گزارش در این زمینه توجه کنید:
“یک دختر ۱۳ ساله به دلیل اعتیاد پدر،به مرد ۳۵ ساله ای که فروشنده مواد مخدر بود،در مقابل ۱۰۰ هزار تومان فروخته شد”.
۳-پیامد روانی- بهداشتی
با آن که بزه دیدگان قاچاق انسان،نیازهای گوناگونی دارند ولی پاره ای از نیازهای ضروری و مبهم آنها،بهبودی روانی و بهداشتی آنها را تأمین می کند.بزه دیدگان در فرایند انجام قاچاق انسان به بیماری های گوناگون و در برخی موارد خطرناک چون ایدز و هپاتیت مبتلاء و از آن در رنج اند.از این رو تمامی بزه دیدگان قاچاق انسان نیازمند سطحی از کمک های بهداشتی و پزشکی هستند.دوره ی استراحت و بهبودی و اقامت شخص در یک پناهگاه و خانه ی امن فرصت مناسبی را فراهم می کند که بزه دیدگان قاچاق،وضعیت جسمی خویش را در پرتو درمان های پزشکی که با حمایت دولت یا گروه های مردم نهاد انجام می گیرد،بهبود بخشند.قاچاق انسان علاوه بر ابتلاء به بیماری های جسمانی،پیامدهای روانی نیز دارد.با توجه به این که قربانیان با زور ، رعب و وحشت وادار به خواسته های قاچاقچیان می شوند،از آمادگی بالایی برای بروز اختلالات روانی برخوردار می باشند.اختلالات اضطرابی به صورت حملات وحشت زدگی،ترس های مرضی ساده،ترس از تاریکی و سایر اختلالات روانی بروز می نماید.ابتلای قربانیان به اختلال استرس پس از سانحه ،می تواند سال های سال به تداوم روان رنجوری آنها منتهی شود.آلوده نمودن بهداشت محیط و اشاعه ی بیماری های مقاربتی مانند سوزاک و سفلیس یا ابتلاء به ویروس مرگبار ایدز،سلامت و پایداری کل جامعه را به خطر می اندازد و به مانعی جدی مبدل می شود.هر ساله میلیون ها انسان بر اثر بیماری ایدز کشته می شوند.[۹۴] این بیماری باعث از هم گسیختگی و فقر خانواده ها،تضعیف نیروی کار و یتیم شدن میلیون ها کودک می شود.تحقیقات مجله ی انجمن پزشکی آمریکا روی ۲۸۷ زن و دختر نپالی که بین سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ به هند قاچاق شده و بازگشته بودند ،نشان داد که ۴۰ درصد آنها آلوده به ویروس HIV هستند.این آمار در میان افرادی که قبل از ۱۵ سالگی قاچاق شده بودند،حدود ۶۰ درصد بود.یافته های این تحقیق در این منطقه،گمانه زنی قبلی درباره ی این که قاچاق انسان می تواند یک عامل کلیدی در گسترش HIV و تبدیل آن به یک اپیدمی در جنوب آسیا باشد را ،تایید می کند.[۹۵]
برخی از صاحب نظران معتقدند که رفتارها و انحرافات اخلاقی را نیز باید نوعی بیماری روانی به شمار آورد و گروهی دیگر معتقدند که انحرافات اخلاقی ربطی به اختلالات روانی ندارند و در واقع یک معضل فرهنگی و اجتماعی هم می تواند تلقی شود.آنطور که آمار جهانی نشان می دهد ۳ درصد مردان و ۱ در صد زنان هر جامعه ای از اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج می برند.[۹۶] پیامدهای روانشناختی می تواند اختلال انطباقی،افسردگی،بروز ترس و اختلالات اضطرابی،یادآوری حادثه تروماتیک،اجتناب مستمر از محرک های مربوط به حادثه،اعتیاد و رفتن به سمت مواد مخدر باشد.انسان موجودی عاطفی و دارای شعور است که از آنچه در اطرافش می گذرد متأثر می شود و متقابلاً در محیط اثر گذار است.اختلال انطباقی به معنی ورود قربانی به دنیایی کاملاً متفاوت از دنیایی که در آن زندگی می کرده است.به عنوان مثال ورود از یک دنیای شرقی و خانواده های پرجمعیت و با روابط بین فردی متعدد به یک دنیای غربی،افراد جدا از یکدیگر و خانواده های تک والد و یا بدون والد وارد شود.این امر منجر به پاسخ رفتار بیمار گونه ای می گردد که کمترین آن اخلال در عملکرد اجتماعی و حرفه ای فرد می باشد.[۹۷]در مورد افسردگی که دومین مورد است، اختلال شدیدی را که این افراد تجربه می کنند،اختلال خلقی شدید و عمدتاً به صورت افسردگی اساسی می باشد.[۹۸] بروز ترس و اختلالات اضطرابی که حالت بیمار گونه شخص همراه با بیم و نگرانی دائم همراه با نشانه های جسمی حاکی از درگیری شدید دستگاه اتونومیک است که شدیداً فعال شده است.یادآوری حادثه تروماتیک که حادثه مستمراً برای وی یادآوری می شود و یا آنها را در خواب می بیند و یا رفتاری از خود بروز می دهد که انگار آن حادثه هم اینک در حال انجام می باشد.اجتناب مستمر از محرک های مربوط به حادثه مانند سعی برای اجتناب از افکار و احساس های مربوط به ضربه یا موقعیت هایی که خاطره ضربه را بر می انگیزند.در مورد اعتیاد و رفتن به سمت مواد مخدر که این عارضه برای فرار از هوشیاری و واقعیت های پیرامون قربانی از جمله بیماری ها و آسیب هایی است که افراد قاچاق شده ،در معرض آن خواهند بود رخ می دهد.بزه دیدگان در فرایند قاچاق انسان به بیماری های گوناگون و در برخی موارد خطرناک مبتلاء و از آن در رنج اند.[۹۹]
فصل دوم:ویژگی های قاچاق انسان
ویژگی های قاچاق انسان بسیار گوناگون و وسیع است و بخش ها و جنبه های متعددی را در بر می گیرد.پدیده قاچاق انسان در آغاز شامل خریداری کردن برده ها و زنان برای کار در مزارع و منازل بود و حتی برای خرید و فروش برده ها مزایده صورت می گرفت.سپس ویژگی های این پدیده و خود پدیده قاچاق انسان شروع به پیشرفت کرد تا این که به جایی رسید که افراد مجبور به کارهایی که به آنها تمایل نداشتند می شدند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران،بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط نهادهای بین المللی،در طول چند دهه گذشته ویژگی های قاچاق انسان و خود پدیده قاچاق انسان افزایش چشمگیری یافته است.بر اساس گزارش های دولتی،قاچاقچیان با خطرات کمی روبرو بوده و به راحتی می توانند قربانیان بالقوه را برای کار و کسب درآمد در خارج از کشورها فریب دهند.بازیگران قاچاق انسان نقش های متنوع و در عین حال مهمی را ایفاء می کنند.همه اینها مانند زنجیره ای هستند که به هم متصل می باشند.
.
۱-سازمان یافتگی و فراملی بودن
با توجه به تعاریف اکثر نویسندگان که معتقدند قاچاق انسان جرمی است سازمان یافته و سازمان یافتگی را از خصایص قاچاق انسان می دانند و بیان می کنند:”قاچاق اشخاص یکی از نگران کننده ترین جنبه های مجرمیت سازمان یافته است.”[۱۰۰] از این رو می توان یکی از معضلات اصلی قرن حاضر را جنایات سازمان یافته دانست و بدون تردید قاچاق انسان یکی از این جرایم است.از جمله ویژگی های جرم قاچاق انسان سازمان یافتگی و فراملی بودن و بین المللی بودن این معضل است که در بسیاری از اسناد و کنوانسیونها از جمله در قانون مبارزه با قاچاق انسان به آن اشاره گردیده است و جزء جرایم سازمان یافته بین المللی به شمار می آیند.معمولاً باندهایی که در این حرفه فعالند افرادی را در کشورهای مبدأ مأمور جذب قربانیان نموده و با اعزام آنها به کشورهای دیگر به دست افراد خود،در کشورهای مقصد می سپارند که در آنجا برای فروش و جذب در فاحشه خانه ها عرضه می شوند.امروزه ویژگی فراملی بودن در بسیاری از جرم های سازمان یافته به ویژگی های این جرم افزوده شده است.[۱۰۱]در عصر فناوری اطلاعات،مجرمین بین المللی به راحتی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.[۱۰۲] مطابق پروتکل قاچاق انسان و به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران،قاچاق انسان به دلیل ابعاد وسیعی که در جهان دارد به عنوان یک جرم سازمان یافته تلقی می شود.[۱۰۳]بسیاری از سازمان های ملی و بین المللی نیز دلایلی برای اثبات دخالت گروه های سازمان یافته در این رابطه ارائه کرده اند.[۱۰۴] سازمان یافتگی ذاتاً یک صفت ایجابی و مثبت است اما بخشی از جرایم بر اساس نبوغ،تفکر و بر اساس موقعیت اجتماعی مرتکب به وقوع می پیوندد که نیاز به برنامه ریزی دارد.امکان تحرک بیشتر مردم،کالاها و خدمات در عرض مرزهای بین المللی و پدیدار شدن اقتصاد جهانی،جرم را از بستر داخلی آن جا به جا کرده است و به سمت فراملی بودن کشاند.بنابراین جرمی را می توان فراملی قلمداد کرد که باعث نقل و انتقال اطلاعات،اشیاء،اشخاص،پول یا سایر اموال از مرزهای یک کشور می شود و حداقل یکی از کشورهای درگیر برای این عمل،خصیصه مجرمانه قائل است.[۱۰۵]از دلایلی که می توان بر سازمان یافته بودن قاچاق انسان ارائه داد،پروتکل پیشگیری،سرکوب و مجازات قاچاق اشخاص به ویژه زنان و کودکان مصوب سال ۲۰۰۰ است که به عنوان پیوستی از کنوانسیون سازمان ملل در مورد مبارزه با جرایم سازمان یافته فراملی می باشد.در این سند قاچاق انسان جزء جرایم سازمان یافته قرار داده شده است.این سازمان یافتگی را می توان در کنوانسیونهای دیگر و به عنوان مثال در کنوانسیون مبارزه با قاچاق اشخاص،سوء استفاده و استثمار از راه فاحشگی دیگران مصوب ۱۹۴۹ نیز مشاهده نمود.با توجه به اسناد بین المللی و آراء صاحب نظران نشان می دهد در خصوص سازمان یافته بودن قاچاق انسان در قالب سازمان های بزرگ مافیایی،جایی برای بحث در این خصوص باقی نمی گذارد و در واقع جنایات سازمان یافته امنیت ملت ها و دولت ها را تهدید می کند.پروتکل پالرمو در تکمیل کنوانسیون سازمان ملل متحد راجع به مبارزه با جرایم سازمان یافته بین المللی به تصویب رسیده و همین امر دلیل مهمی بر فراملی و بین المللی بودن جرم قاچاق مخصوصاً قاچاق انسان به شمار می آید.در خصوص سازمان یافتگی قاچاق انسان ،قاچاق زنان در زمره ی جرایم سازمان یافته بین المللی محسوب می شود.علت سازمان یافتگی جرایمی همچون قاچاق انسان را باید منافع سرشار اقتصادی آن مرتکبین دانست.در حقوق ایران به نظر می رسد که با وضع قانون مبارزه با قاچاق انسان،نباید سازمان یافتگی را از ارکان این جرم محسوب کرد زیرا از مواد ۱ و ۲ قانون مذکور چنین استنباط می شود که تعدد مرتکبین و سازمان یافتگی گروه مجرمان،از ارکان تحقق جرم قاچاق انسان نیست.قانون مبارزه با قاچاق انسان نیز برای اولین بار ارتکاب قاچاق انسان به صورت سازمان یافته را جرم انگاری نمود.اما باز هم تعریفی مفید از واژه مذکور ارائه نداد.
۲-قصد قاچاقچیان برای ارتکاب جرم
جرم شدید عمل مجرمانه ای است که حداقل مستوجب چهارسال حبس یا بیشتر باشد.در مورد قاچاقچیان انسان باید اظهار کرد در این مورد شدت جرم صرفاً با مراجعه به حداکثر مجازات برای قاچاقچیان تعیین می شود نه صدمات یا خسارت واقعی که از فعالیت مجرمانه حاصل شده است.همانطور که در مباحث قبل ذکر شد ،قصد بیشتر قاچاقچیان انسان بدست آوردن سود بسیار از این عمل است و در واقع قاچاقچیان با حمل و نقل کردن افراد،جرم قاچاق انسان را مرتکب می شوند که در حقوق داخلی و بین المللی به آن به عنوان قاچاق انسان نگریسته شده است.به عنوان مثال در حادثه ای قاچاقچیان انسان ۲۱ تبعه غیر مجاز خارجی را در یک دستگاه جاسازی کرده بودند.باید اظهار داشت که محکوم کردن مجرمان قاچاق انسان بسیار دشوار است اما شاید با قانون جدید محکوم کردن آنها به خاطر جرمی که انجام داده اند آسانتر شود.قاچاقچیان انسان بعد از بدست آوردن سود بسیار از این جرم،این مبالغ دریافتی را از طریق تزریق پول های نامشروع خود به شرکت های خصوصی،موجب شده اند که این شرکت ها روز به روز قدرتمند تر شوند.قاچاقچیان انسانی که قصد ارتکاب جرم را دارند واجب است که همه دستگاه های امنیتی،برنامه ها و خطوط مربوط به قاچاق انسان را دانسته و از روش هایی که باعث ارتکاب این جرم می شوند جلوگیری بعمل آورند و همینطور مسئولیت دستگاه های امنیتی را در این باره هماهنگ کنند.سازمان های جنایی تا اندازه زیادی متفاوت هستند.آنان از حمایتهای دیپلماتها و کارمندان سازمان های چند ملیتی برای پیشبرد اهدافشان سود می جویند.آنان از نفوذ همه کسانی که بتوانند در قاچاق انسان به آنها کمک کنند،بهره می گیرند.
۳-استمرار و انگیزه قاچاقچیان برای بدست آوردن سود یا منفعت مالی
استمرار در قاچاق انسان به نحوی است که قاچاقچیان مدام دختران،زنان و کودکان را از کشوری به کشور دیگر منتقل می کنند و پیوسته به اهداف خود می رسند و مستمراً هدف آنها از انجام این کار به دست آوردن سود بیشتر است.زیرا همانطور که بیان شده است قاچاق انسان نسبت به قاچاق اسلحه و قاچاق مواد مخدر خطرات نسبتاً کمتری دارد ولی به نسبت سود سرشاری از قاچاق انسان حاصل قاچاقچیان می شود.به همین دلایل متعدد است که قاچاقچیان مداوم و مستمر به این کار ادامه می دهند و از طرفی خود افراد قاچاق شده دنبال پول،کار بهتر،زندگی راحت تر و موقعیت های بهتری هستند که تن به پست ترین کارها برای قاچاقچیان می دهند ولی در مقابل شاید نه دستمزدی دریافت کنند یا آنقدر سود ناچیزی دریافت می کنند که مشکلی را حل نخواهد کرد.قاچاقچیان انسان فقط به سود خود می اندیشند .برای آنان جان،مال،آبرو و حیثیت افراد و جامعه مهم نیست.نباید از قاچاقچیان انتظار هدایت شدن و ترحم داشت بلکه باید با آنان به شدت و قهر و قدرت برخورد کرد و به جامعه هم در این خصوص آگاهی لازم داده شود.همانطور که بیان شده است قاچاق انسان به عنوان یک جرم تلقی می شود و این جرمی که اتفاق می افتد یکی از شرایط آن این است که موجودیت آن گروه در یک دوره زمانی مشخص استمرار داشته باشد.ضمنا باید گفت که کنوانسیون پالرمو قبول می کند که موجودیت گروه های جنایتکار به طور وسیعی مستقل از اعضای آن است و حیات گروه بعد از دستگیری ،مرگ یا ترک سازمان توسط افراد نیز ادامه دارد.[۱۰۶]اگر انگیزه را به عنوان آخرین چرایی عمل قاچاق انسان تلقی کنیم،انگیزه در ارتکاب قاچاق انسان عمدتاً به مسائل مالی بر می گردد.به عنوان مثال قاچاقچی که انسانی را از ایران به کشور دیگر منتقل می کند این عمل نوعاً جنبه مالی دارد.انگیزه افراد قاچاقچی به طور مستقیم یا غیر مستقیم،قصد بدست آوردن سود یا منفعت مالی یا مادی است.از این رو کنوانسیون پالرمو به روشنی معیار اقتتصادی را تعیین می کند.به علاوه بر پایه یادداشتهای تفسیری مربوط به کنوانسیون،لذایذ غیر مادی مانند لذایذ جنسی نیز داخل در این مقوله هستند.[۱۰۷]
انگیزه از نظر روانشناسان عامل تحرک بیشتری و از نظر جرم شناسان سبب تمایل شدید به ارتکاب جرم است.[۱۰۸] در واقع می توان انگیزه را میل نهایی افراد دانست که ایشان را به سمت ارتکاب عمل مجرمانه سوق می دهد.در حقیقت افراد قاچاق شده از راه های مختلف و به صورت پیاده و راه های صعب العبور خود را به داخل مرزها می رسانند و بعد با پرداخت پولی هنگفت به قاچاقچیان انسان سعی می کنند به بازار کار راه یابند و نمونه بارز آن را می توان کار در کارگاه ها و فحشاء و خانه های فساد به آن اشاره کرد.
فصل سوم:شیوه های قاچاق انسان
ابزار و روش های مختلفی به کار گرفته می شود تا قربانی را در مورد گردن نهادن به سیستم قاچاق متقاعد سازد.قاچاقچیان در جریان قاچاق انسان نقش های متنوع و در عین حال مهمی را ایفاء می کنند.به طور محدود مطالعاتی در ارتباط با قاچاق به پاکستان صورت گرفته که از الگوهای ازدواج پیروی می کرده است،یعنی ابتدا ازدواج می کند،سپس دختران را به پاکستان منتقل می کنند و آنها را طلاق داده و به کار فحشاء وادار می کردند.
ثابت شده است،۸۰ درصد دختران فراری که یکی از پایه های اساسی قاچاق انسان می باشد،از خانواده های طلاق بیرون می آیند.[۱۰۹] قربانی با قرار دادن خود در اختیار قاچاقچیان کنترل سرنوشت ، آزادی ، سلامت ، مرگ ، زندگی ، جسم و روح خود را به ایشان می سپارند.
قاچاقچیان از طریق تبلیغات آن هم تبلیغات تقلبی برای دست یافتن به شغل های پر درآمد مثل خدمتکاری یا رقاصگی،قربانیان خود را فریب می دادند.روش دیگر تبلیغ از طریق “آژانس های ازدواج”است که با قول دروغین ازدواج با افراد پولدار در کشورهای خارجی ،دختران و زنان را اغفال می کنند.
همانطور که ذکر شد قاچاق انسان شروع به پیشرفت کرد تا این که به جایی رسید که زنان مجبور به ازدواج صوری می شدند و با پیشرفتهای علمی و پزشکی در قرن بیست و یکم،روند قاچاق اعضای بدن انسان از قبیل کلیه و خون و مانند آن نیز قاچاق می شوند.در شکل نوین برده داری،قاچاق انسان(استفاده از اعضای بدن انسان،فرزند خواندگی دروغین،توریسم جنسی و ازدواج صوری)دلایل اصلی انجام این پدیده است.در صورتی که در مورد قاچاق انسان،افراد جوامع کمتر توسعه یافته و جهان سوم هستند که طعمه اند و مورد آزار و اذیت قرار می گیرند.در کنار تجارت جنسی،تجارت اعضای بدن و استفاده از اعضای کودکان و مردان و به کارگیری آنها در مشاغل سخت و طاقت فرسا هم همواره مدنظر سازمان های حمایت از “حقوق بشر “بوده است.
شیوه های مختلفی به کار گرفته می شود تا این که یک قربانی در دام سیستم تجارت انسان قرار بگیرد.تفاوت چشمگیر در شیوه های قانونی انتقال و حرکت افراد در جهان در اوج آگاهی دو جانبه جهانی و ارتباط بینابین،مشکلاتی از قبیل افزایش نابرابری های اجتماعی در سطح منطقه ای و تبعیض جنسی،قبیله ای و طبقاتی در سطح جهانی نفوذ و چیرگی رسانه های الکترونیکی به ویژه تلویزیون که تجمل گرایی و زندگی سرمایه داری غرب را بر فرهنگ ملل در حال توسعه القاء می کنند.
۱-قاچاق انسان برای تهیه اعضاء بدن
قاچاق اعضای بدن انسان فقط در مورد زنان و کودکان نیست،قربانی می تواند مرد،زن و یا کودک باشد.[۱۱۰] امروزه تجار آمریکایی،آلمانی،فرانسوی،هلندی،انگلیسی،روسی و بسیاری از کشورهای درگیر در تجارت اعضای بدن انسان فعالیت دارند.در قاره آسیا کشور هند از مراکز عمده تجارت اعضای بدن به شمار می آید.پاکستان و بنگلادش نیز در این بازار فعالیت دارند.در شهرهای کلکته،بمبئی اعضای مختلف بدن انسان از جمله کلیه به بهایی اندک به دلالان و سازمان های معاملاتی اعضای بدن عرضه و به فروش می رسد.[۱۱۱] مردم فقیر کشورهای جهان سوم منبعی پایان ناپذیر و ارزان برای این نوع معاملات به شمار می روند.[۱۱۲] تحقیقات انجام گرفته حاکی از آن است که قاچاق اعضای بدن انسان به طور فزاینده ای در حال تبدیل به جرمی پر سود،خصوصاً در موارد مربوط به اهدای کلیه از فرد زنده است.فشار اقتصادی،قربانیان زنده قاچاق اعضاء را به اهدای عضو وا می دارد و حبس های کوتاه مدت و یا جریمه های ناچیز بدان معنی است که موانع قانونی موجود برای بازداشتن مجرمان از این حوزه بالقوه درآمد زای مجرمیت،کافی نیست.هیچ گونه مطالعاتی در مورد حد و حدود قاچاق اعضای بدن و سایر اشکال قاچاق انجام نشده است،لذا اندازه گیری به دلیل ماهیت مخفی قاچاق اعضای بدن بی نهایت مشکل است.وجه مشترک قربانیان این نوع جرم این است که آنها منحصراً از ملیت های جهان دومی و کشورهای در حال توسعه بوده و انگیزه آنها منفعت مالی است،البته به استثنای کودکان.تحقیقات نشان داده است که قربانیان کودک قاچاق اعضای بدن دارای همان دلایل و پیشینه اجتماعی،اقتصادی اهداگنندگان بزرگسال هستند و تنها فرق اساسی آنها عدم رضایت برای اهدای عضو است.[۱۱۳] به علاوه سازمان های جنایی که در حیطه قاچاق اعضای بدن انسان فعالیت می کنند دارای ساختار پیچیده هستند و اعضای آنها به عنوان واسطه،دلال،ماموران مسافرتی و مفسد محسوب می شوند.از شیوه های قاچاق انسان همانطور که بیان شد،قاچاق انسان به قصد برداشت اعضاء و جوارح بدن می باشد.قاچاق انسانها برای تجارت اعضای بدن آنها در جهان رونق بسیاری یافته است.اعضای اشخاص ربوده شده در بیمارستانهای بزرگ و مدرن که وسایل لازم و متخصصان خبره را در اختیار دارند از بدنشان جدا و به بدن مشتریان پیوند زده می شود.آمارهای موجود نشان می دهد که کشور سریلانکا بزرگترین صادر کننده چشم انسان است.تاکنون از این کشور ۳۲ هزار جفت چشم به ۶۰ کشور جهان صادر شده است.[۱۱۴] رونق این تجارت به نحوی است که علاوه بر پیوند کلیه و قلب در کشورهای غربی،روده،جیگر،قرنیه چشم،پوست و ریه نیز در این کشورها پیوند می شود.[۱۱۵] تجار اندامهای بدن انسان،قربانیان خود را از میان مردان سالم و جوان فقیر و حتی کودکان بی سرپرست نیز بر می گزینند و سپس با همکاری عده ای از پزشکان متخصص معامله انجام می پذیرد.اطلاعات موجود نشان می دهد که در هندوستان نه تنها اعضای بدن،بلکه اسکلت کامل انسان نیز در بخش خصوصی به بهای سیصد مارک عرضه می شود.[۱۱۶]طراحان پروتکل قاچاق انسان اعتقاد داشتند که پروتکل ناظر به قاچاق انسان است،نه اعضای بدن انسان.البته یادداشت تفسیری این سند برداشتن اعضاء و جوارح کودکان را که برای مقاصد پزشکی مشروع انجام می شود با رضایت والدین آنها از مشمول مقررات مربوط به قاچاق انسان خارج می کند.[۱۱۷]اعتراف رژیم صهیونیستی به قاچاق اعضای بدن فلسطینی ها که رژیم صهیونیستی سرانجام پس از سالها انکار به قاچاق اعضای بدن آنها اعتراف کردند.به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی،رئیس وقت مرکز پزشکی قانونی ابوغبیر می گوید:خارج کردن اعضای بدن مرده ها یا کشته شدگان،بدون اجازه خانواده هایشان در مرکز پزشکی قانونی ابو غبیر نزدیک تل آویو صورت می گیرد.البته این اعتراف شاید به این سبب باشد که می خواهند بگویند ما فقط از اعضای بدن مردگان استفاده می کنیم،حال آنکه این گونه نیست.در ۲ سال گذشته،۲۵ هزار کودک اوکراینی به فلسطین اشغالی قاچاق شده اند تا اعضای بدن آنها به دست رژیم صهیونیستی مورد استفاده قرار گیرد.ویچسلاو گودین استاد فلسفه و نویسنده اوکراینی می گوید این کودکان به رژیم صهیونیستی برده شدند تا اعضای بدن آنها به عنوان قطعات یدکی استفاده شود،این نمونه نسل کشی آشکار است.فروش نوزادان در کره جنوبی،به معضلی اجتماعی تبدیل شده است.به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره انگلیسی،قاچاق انسان یکی از مشکلات بزرگ جهانی است.مشهورترین هتل در “ماکائو”کودکان را می خرید و پس از قاچاق کردن،آنها را می پخت و به مشتریان عرضه می کرد.به گزارش رویتر از هنگ گنگ مانوئل تی کیسرا یک کشیش پرتغالی طی مقاله ای در یک روزنامه که در ماکائو منتشر می شود این راز را فاش کرد.این کشیش می گوید کودکان در این هتل خریداری می شدند و پس از آنکه آنها را چاق و چله می کردند،می کشتند و طبخ می نمودند.خبرگزاری لوزا در پرتغال بیان می کند در گزارشی درباره این که خوردن دل،جگر سفید و جگر سیاه مردگان به عنوان غذای روزمره در جریان جنگ جهانی دوم متداول بوده است.اعضای بدن زندانیانی که در چین اعدام می شوند به منظور بهره برداری مورد استفاده قرار می گیرد.ولی اطلاعات محدودی درباره فرایند پزشکی این قاچاق در دست است.در کشورهای هندوستان و موزامبیک کودکان از سوی مراکز مربوط به فرزند خواندگی به قتل رسیده و اعضای بدنشان قاچاق می شود.در بعضی موارد حتی این ظن وجود دارد که قرنیه چشم را از کودکان سالم خارج کرده و قاچاق می نمایند.در ازبکستان نیز افراد بزرگسال با وعده اشتغال در کانادا و استرالیا از سوی گروه های تبهکار اغواء شده و سپس به منظور قاچاق اعضاء در منطقه به قتل می رسند.در مقاله ای با عنوان”مشکل قاچاق اعضاء”نوشته”یوجین تامیک” و “آلینا آورام”در ۱۶ جولای ۲۰۰۳ به نقل از یک روزنامه نگار و محقق مولداویایی آمده است:”در حالی که قاچاق انسان صورت می گیرد،قاچاق اعضای بدن انسان نیز انجام می شود”.فشار اقتصادی پایدار در کشورهای توسعه یافته و فقدان فرصت های آموزشی و شغلی حاکی از آن است که موجی از افراد به دادن اعضای بدن خود با انگیزه کسب منافع مالی تمایل پیدا کرده اند.به هر حال در داخل کشورمان نیز باندهای قاچاق اعضای بدن انسان دختران فراری که با انواع حیله ها و فریب ها و با امید های واهی به طور غیر قانونی از مرز خارج و فرار می کنند و آنگاه به طور صحیح آنها را قربانی و اعضای بدنشان را خارج و با قیمت های گزاف به فروش می رسانند.کودکان در سراسر جهان به طرق مختلف ربوده می شوند و در اختیار باندهای قاچاق برای استفاده از اعضای بدنشان مورد بهره وری قرار می گیرند.تجارت اعضای بدن انسان که از آن به آدمخواری مدرن نیز تعبیر می شود در حقیقت شکل دیگری از برده داری نوین است.که در آنجا به جای خرید و فروش یک انسان به صورت کامل،اعضای بدن آنها را خارج و به صورت جداگانه داد و ستد می کنند و برای این منظور به صدها حیله و نیرنگ و یا زور،تهدید و آدم ربایی متوسل می شوند.در این نوع آدمخواری،کودکان بیشتر از همه در معرض خطر هستند و این کار بیشتر با ربودن کودکان و یا خرید آنها از خانواده های فقیرشان انجام می گیرد.انتظار طولانی مدت برای دریافت عضوی از اعضای بدن از طرف بیماران ثروتمندی که نیازمند پیوند عضوی سالم بودند،یکی از مهم ترین دلایل رونق تجارت اعضای بدن انسان شد.قانون مبارزه با قاچاق انسان ۱۳۸۳ ایران نیز تحت تاثیر مقررات کنوانسیون و پروتکل قاچاق انسان،انگیزه مرتکب را برای برداشتن اعضای بدن افراد قاچاق شده یکی از انگیزه های چهارگانه لازم برای تحقق این جرم می داند.لیکن برخلاف پروتکل،این قانون اشاره ای به این که برداشتن اعضاء و جوارح انسان که ذاتاً عمل مجرمانه ای نیست،چنانچه برای مقاصد مشروع پزشکی انجام شود،چه وضعیتی خواهد داشت،نمی کند.[۱۱۸] این نوع قاچاق دو حالت دارد: در حالت اول شخص با میل خودش و با دریافت مبلغ مورد توافق اقدام به دادن اعضاء می نماید.حال در مراکز زیر زمینی داخل و یا اعزام به خارج این عمل انجام می شود.اما نوع دوم آنها با ربودن قربانی اهم از زن،مرد و یا کودک اعضای بدن قربانی را در بیمارستان و یا در مراکز مجهز جدا کرده و با چند برابر قیمت به مشتریان خود پیوند می زنند.باندهای سازمان یافته تجارت انسان به استخراج اعضاء جوان،نیرومند و یا کودکان و نوزادان سالم می پردازند.بنابر گزارشات واصله در هندوستان دو میلیون نفر به خرید و فروش کودکان بی پناه مشغولند.[۱۱۹] بسیاری از این کودکان مانند ماشین سرقتی در بازارهای جهان اوراق می شوند تا تکه تکه فروخته شوند.بر همین اساس،سازمانی به نام Euro transplantation با نه عضو در اروپا مشغول به فعالیت است.[۱۲۰]
لذا به خاطر سازمان یافتگی این نوع از قاچاق قانونگذاری در ماده ۱ ،خارج کردن افراد را به قصد برداشت اعضاء و جوارح بدن در خارج از کشور پیش بینی نموده و قابل مجازات می داند.در این خصوص خبر دستگیری باند قاچاق کودکان ایرانی به افغانستان قابل ذکر است.کودکان در سراسر جهان به طرق مختلف ربوده می شوند و در اختیار باندهای قاچاق برای استفاده از اعضای بدنشان قرار داده می شوند.
۲-فرزند خواندگی دروغین
شاید در ظاهر بسیاری از زنان فکر کنند که اعطای حضانت دختر بچه ها به زنان مجرد به نفع زنان باشد اما در عمل کاملاً برعکس است زیرا بسیاری از افرادی که دختران را خرید و فروش می کنند ،زن هستند.در ضمن برای پذیرفتن فرزند خواندگی شرایط خاص مالی وجود دارد که معمولاً کمتر زن مجردی از آنها برخوردار است مگر زنانی که باید در مورد اموال آنها تحقیق شود که ممکن است قاچاقچی مواد مخدر و قاچاقچی انسان باشند مثل زنانی که از روسای محله بدنام تهران در زمان قبل از انقلاب بودند.
سازمان جهانی حمایت از کودکان طی تحقیقات اعلام کرد که سالانه در سراسر جهان حدود یک میلیون کودک چون بردگان به فروش می رسند.در این میان کودکان فروخته شده بیشتر به کشورهایی مانند هلند،بلژیک،آلمان و فرانسه فرستاده می شوند.[۱۲۱]
یک” پدر خوانده مافیای روسیه” به نام ایما اظهار داشته که هر دختر روسی را با سفارش قبلی و با قیمت سه هزار دلار به مدت ۶ ماه به انگلیس می فرستد.زنان روسی با پرواز اختصاصی به مدت دو هفته به دبی فرستاده شده و پس از این مدت و استفاده ابزاری و جنسی توسط اعراب در دیسکوها ،به کشورشان بر گردانده می شوند. در سایتهای مختلف اینترنتی هزاران هزار کودک بر اساس رنگ پوست،مو،ملیت و ….معرفی می شوند.بازار فرزند خواندگی مدرن،بین المللی و بسیار رقابتی است.مجله ی اکسپرس فرانسه گزارش داد ۲۰ هزار خانواده مایلند کودکی را به فرزند خواندگی بپذیرند ،ولی تنها ۲ هزار کودک برای عرضه و فروش در کشور وجود دارد ،در نتیجه همه متوجه خارج از مرزها شده اند.[۱۲۲]
۳-توریسم جنسی
اگر موضوع توریسم جنسی تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است نه به خاطر کم اهمیت یا بی اهمیت بودن موضوع بلکه متأسفانه این موارد در حال حاضر به صورت گسترده واقع می شود و ضمانت اجرای کافی و مؤثری برای مجازات و تنبیه مرتکبان نیز وجود ندارد .توریسم جنسی که در قوانین کیفری بسیاری از کشورها و معاهدات بین المللی به آن توجه نشده است،در قوانین جزایی ایران مورد غفلت قرار گرفته است و به طور مجزا و خاص در خصوص آن جرم انگاری صورت نپذیرفته است.
“واسیلا تامزالی” رئیس بخش حمایت از حقوق زنان در یونسکو اظهار داشته که توریسم جنسی به بازاری افسار گسیخته و گسترده تبدیل شده به طوری که در آن فروش یک دختر ۱۴ ساله یک امری معمول است.میزان درآمد سالیانه توریسم جنسی بین ۷ تا ۱۲ میلیارد دلار است.کشورهای زیادی در این تجارت کثیف حضور دارند که سود سرشاری از آن می برند.عمده این قربانیان زنان و دختران هستند که با سودای کسب درآمدی مناسب به مقاصدی نامعلوم فرستاده شده و در نهایت مجبور به تن فروشی می شوند.باید اظهار داشت که با وجود مشارکت کشورهای مختلف در این پروسه بین المللی،عمده تجارت توریسم جنسی توسط کشورهای بلوک شرقی و به ویژه “اوکراین و روسیه” انجام می شود.
در شهر کوچک هوپا ترکیه،با هجوم زنان روسی،۳۲ هتل احداث شده است و در بعضی مناطق هم “توریسم جنسی”رواج یافته که حاصل آن علاوه بر رد و بدل شدن پولهای کلان ،افزایش بیماریهای مقاربتی و طلاق بوده است.درآمد میلیارد دلاری موجب شده تا علی رغم تلاشهای گسترده مقامات دولتی در سر تا سر جهان،روز به روز بر قدرت “کارتل های تجارت جنسی”افزوده شده و نفوذ خود را برای به دام انداختن دختران ساده لوح و فقیر افزایش می دهند.به عنوان مثال تایلند کشوری است که امروزه به عنوان مهد توریسم جنسی مطرح است و تا قبل از جنگ ویتنام میانه ای با این صنعت کثیف نداشت.در حقیقت اولین نشانه های مرتبط با گسترش صنعت فحشاء زمانی بود که برخی از زنان چینی که توسط سربازان ژاپنی به اجبار برای تن فروشی به سرباز خانه های ژاپنی برده شده بودند ،برای کسب درآمد بیشتر از این طریق وارد تایلند شدند.رونق بی فساد خانه های فساد سبب شد تا تایلند در سال ۱۹۶۷ خود را به عنوان مرکز توریسم جنسی و در رقابتی نزدیک با فیلیپین معرفی کند.کاری که تنها انگیزه آن دلارهای سربازان آمریکایی بود که روزانه بالغ بر ۱۸۰ هزار دلار می شد.
با پایان جنگ ویتنام ،نه تنها از ادامه روند تبدیل شدن تایلند به مرکز توریسم جنسی نکاست ،بلکه دولت تایلند که به دلارهای آمریکایی معتاد شده بودند ،مجبور به پیگیری این سیاست در دهه ۷۰ شد .بانک جهانی به رهبری “رابرت مک نامارا” وزیر سابق آمریکا نیز دولت تایلند را به بهانه توسعه گردشگری و جهانگردی با دادن اعتبارات چشمگیر تشویق به گسترش این سیستم کرد و نتیجه چنین سیاستی تبدیل تایلند به مرکز توریسم جنسی بود.[۱۲۳] هم اکنون نه تنها زنان تایلندی بلکه زنان چینی ،فیلیپینی ،اندونزیایی ،اروپای شرقی و حتی آسیای میانه برای تأمین درآمد خود در خانه های فساد تایلند مشغول کار می شوند .گفته می شود که همه ساله ۱۲ میلیون گردشگر خارجی به تایلند وارده شده و این صنعت ۶٫/. تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد.به هر حال،توریست های جنسی،به دلیل دست درازی به کودکان در خیابان ها کاملاً شناخته شده اند.
البته نزدیکان و دوستان کودکان نیز به دلیل کمک به اقتصاد خانواده،از مشوقان توریسم جنسی به شمار می روند.برای مثال در مورد فحشای کودکان و نوجوانان به عنوان بخشی از توریسم جنسی دیده می شود که در برخی نقاط جهان از جمله تایلند و فیلیپین تورهایی با هدفی که معطوف به فحشاء است راه اندازی می شود و مردان را از اروپا ،آمریکا و ژاپن به این مناطق می کشانند .منشاء توریسم جنسی در خاور دور به تدارک احتیاجات برای سربازان آمریکایی در طی جنگ های کره و ویتنام بر می گردد.امروزه،علاوه بر دو شهر بانکوک و پاتیونگ ،در سایر شهرهای ساحلی این کشور نیز به ویژه پوکت و پاتایا،توریسم جنسی به شدت رواج دارد.[۱۲۴] تا به امروز بیش از یک هزار شرکت مسافرتی و توریسی در ۴۲ کشور در سرتاسر دنیا،مجموعه اصولی که کمپین مبارزه با قاچاق کودکان و سوء استفاده از آنها که در سال ۱۹۹۸ در سوئد راه اندازی شد،تحت عنوان اکپات (پایان سوء استفاده جنسی از کودکان ،پورنوگرافی کودکان و قاچاق کودکان)برای مقاصد جنسی را امضاء کرده اند.
مسافران می توانند برای استفاده از صنعت توریسم جنسی و گردشگری ،لیستی از این شرکت های متعدد که در وب سایت های رسمی اعلام شده اند،تهیه کرده و با خیالی آسوده از خدمات آنها استفاده کنند.اروپا مقصد اصلی تجارت پدیده قاچاق انسان و توریسم جنسی است.البته عواملی دست به دست هم داده تا اروپا به چنین مقصدی برسد.شرایط اقتصادی،وجود همسایگان کمتر توسعه یافته،سود فراوان،فقدان مدارک هویت و از همه مهم تر افزایش و تصویب معاهده ی شنگن از جمله این موارد است.
توریسم جنسی جریانی است خلاف قاچاق انسان زیرا در قاچاق،انسانی را به منظور سوء استفاده و بهره کشی از کشور خودش به کشور دیگر منتقل می کنند،اما در توریسم جنسی وضعیت معکوس است؛یعنی شخص برای خوشگذرانی می آید و به اصطلاح با بلیتی که می گیرد یک اضافه نرخی را برای استفاده از این خدمات در حین اقامت می پردازد.از آنجایی که این نوع صنعت که گاهی مواقع جهانگردی جنسی نام دارد صنعت پردرآمدی است،در اغلب مواقع دولت های میزبان به صورت آشکارا و مستقیم از آن حمایت می کنند مانند دولت تایلند،فیلیپین،تایوان و ….[۱۲۵]
ظهور و توسعه ی سرطانی توریسم منجر به توریسم جنسی شده است.منظور از آن سوء استفاده ی جنسی مسافران خارجی،بازرگانان یا جهانگردان از افراد کشور مقصد است.در جهان سوم توریسم جنسی قسمت عمده ی صنعت توریسم را تشکیل می دهد.بهشت جنسی لقبی است که توریست های خارجی به برخی از کشورهای آسیای جنوب شرقی از جمله تایلند داده اند.[۱۲۶] از آن جا که جهانگردی کسب پر درآمدی است دولت های میزبان مستقیماً و آشکارا از آن حمایت می کنند.در عین حال توریسم جنسی به نحوی منجر به گسترش قاچاق انسان می گردد.زیرا زمانی که منطقه ای تبدیل به مقصد گردشگران جنسی می شود،آن محل جاذبه ای ویژه برای قاچاقچیان می یابد به گونه ای که آنان به منظور کسب درآمد و یافتن مشتریان فراوان ،افراد قاچاق شده را به آن جا گسیل می دارند.
۴-ازدواج صوری
شیوه دیگر قاچاق انسان،ازدواج صوری است آن هم تبلیغ از طریق “آژانسهای ازدواج” که با قول دروغین ازدواج با افراد پولدار در کشورهای خارجی انجام می گیرد. همانطور که قبلاً ذکر شده است،دختران و زنان اغفال می شدند و گاهی اوقات قاچاقچیان با فرستادن یکی از افراد فریب خورده به محل زندگی این افراد و خوب نشان دادن شرایط،دیگر زنان و دختران را فریب داده و با آنها ازدواج می کردند و آنها را به کشورهای دیگر می فرستادند و از آنها جدا می شدند و آن افراد را مجبور به تن فروشی،روسپیگری،رقاصگی می کنند.البته همیشه طلاق های صوری نیستند که منبع درآمد و پس اندازند،بلکه ازدواج های صوری هم امروزه باعث کسب و کار جدید شده است.ازدواج صوری برای اقامت،به صورت بازار کار در سنگاپور تبدیل شده است.شبکه خبر گزارش می دهد که در ۲۸ مارس ۲۰۱۳ آمارها نشان می دهد ۵۴ مورد از این ازدواج در سال ۲۰۱۲ ثبت شده و دولت سنگاپور این ازدواج را ممنوع کرده است و با خاطیان برخورد می کند.باید اذعان داشت که تعداد ازدواج های دروغین و صوری در سنگاپور در مقایسه با گذشته ۱۰ برابر ازدواج های ساختگی صورت می گیرد تا بتوانند ویزای بلند مدت و یا اقامت دائم دریافت کنند.بر پایه این خبر ازدواج صوری در حال تبدیل شدن به بازار کار شناور در سنگاپور شده است.بر اساس گزارش اخیر وزارت خارجه آمریکا،در سرزمین اصلی چین زنان نیز وادار به بردگی جنسی می شوند و به عنوان عروس به فروش می رسند.این گزارش خاطر نشان می سازد که دولت چین به طور کامل استانداردهای بین المللی را برای مبارزه با قاچاق انسان رعایت نمی کند،اگرچه تلاشهای قابل توجهی برای پیروی از این استانداردها از خود نشان می دهد.در این شیوه برخی خانواده ها برای کار کردن فرزندان خود در خارج از کشور مقاومت می کنند اما قاچاقچیان با پیشنهاد ازدواج با زنان مورد نظر به بهانه ادامه زندگی یا کار از کشور خارج شده، در آنجا از زن جدا و او را تحویل سازمان های جنایی می نمایند.[۱۲۷]
بخش سوم:قاچاق انسان از نگاه آماری
از مهمترین مشکلات موجود در راه مقابله و مبارزه با قاچاق انسان،عدم اطلاع دقیق از میزان شیوع و گستردگی آن است به گونه ای که در تمامی آمارهای ارائه شده از واژگان “تضمین زده می شود”و یا “هزاران”استفاده می شود.امروزه آمار در تمامی علوم و به طور خاص از اهمیت به سزایی در این مباحث به شمار می آید.زیرا محققان با بهره گیری از این ابزار می توانند از یک سوء به رقم واقعی بزهکاری در جامعه دست یابند و از سوی دیگر علل و نوع و روش های بزهکاری را شناسایی و تدابیر لازم را جهت پیشگیری و مبارزه با این پدیده اتخاذ کنند.
دسترسی به اطلاعات موثق در شمار افراد قاچاق شده غیر ممکن است.دولتها،آژانسهای بین المللی و سازمان های غیر دولتی انواع مختلف اطلاعات که غالباً قابل قیاس نیستند را ارائه می دهند.در رابطه با قاچاقچیان نیز آمار و اطلاعاتی وجود ندارد.فقدان قانونگذاری در همه کشورها تقریباً مجرمان را مستقیماً به خاطر جنایت قاچاق انسان تحت تعقیب قرار نمی دهد و به همین لحاظ آماری از مجرمین نیز ارائه نمی گردد.آماری نیز که از سازمانها و باندهای جنایتکار سازمان یافته منتشر می شود حیرت آور است.
یک جامعه شناس ایتالیایی اظهار می دارد که بر حسب مستندات بیش از ۲۰۰ میلیون نفر به نحوی در سلطه،اختیار و یا در رابطه با قاچاقچیان انسان می باشند.هر چه کشورهای درگیر در امر قاچاق انسان قوانین کامل تر و جامع تری برای مقابله و مبارزه با این معضل داشته باشند آمار آن کاهش پیدا می کند و هر چه فاصله بین دولت و مردم افزایش پیدا کند ،زنان ، دختران و بالاخص کودکان بیشتر در معرض خطر قاچاق اجباری و تبعات آن قرار می گیرند.[۱۲۸] آمار نگران کننده ای نشان می دهد تعداد کودکان فراری به گونه ای روز افزون در حال افزایش است.[۱۲۹] سیستم قاچاق انسان بسیار فعال عمل می کند که لزوم فعال شدن هر چه بیشتر سیستم ضد قاچاق انسان را گوشزد می نماید.تحقیقات اخیر کمیسون اروپا،نشان داد که هنوز آمار قابل اعتمادی در مورد قاچاق انسان در دست نیست و این به رغم فعالیتهای سازمان های گوناگون غیر دولتی ،ارگان های قضایی و سرویس های مهاجرتی در این زمینه است.
سالانه صدها هزار زن ، مرد و کودک به طور غیر قانونی قاچاق و سپس به ارتکاب انواع جنایات واداشته می شوند.شاید تصور شود که این افراد به اختیار خود به ارتکاب جرم روی می آورند تا از فقر بگریزند لکن این گونه نیست،آنان غالباً به اجبار مورد بهره برداری جنسی و،جسمی و غیره قرار می گیرند و در نهایت،مرتکب اعمال جنایی و فحشاء می شوند.
به دلیل نگاه امنیتی و سیاسی به این پدیده فرهنگی و اجتماعی،دستگاه های مسئول از ارائه آمار دقیق در این مورد خودداری می کنند.این امر را می توان به وضوح در اخبار کشف شبکه های قاچاق مشاهده کرد.در این اخبار که گاهی از طرف مسئولان انتظامی و قضایی اعلام می شود،فقط به بیان صرف کشف شبکه های قاچاق بسنده می شود،بدون این که گفته شود که این شبکه ها چه تعدادی از افراد را قاچاق کرده اند.حتی در بعضی موارد نیز ملاحظه می شود اطلاعاتی که در مورد میزان افراد قاچاق شده مطرح می شود سریعاً تکذیب می گردد،ولی با وجود این نمی توان منکر وجود این پدیده شد.بر اساس گزارش یاد شده ،۱۰۰ کشور در قاچاق انسان تلاش لازم را نشان نمی دهند که عبارتند از :سودان ،اکوادور ،کره ی شمالی ،بنگلادش ،برمه ،کوبا ،گینه ی استوایی ،سیرالئون ، ونزوئلا و ایران
روزنامه کیهان [۱۳۰]در شماره ۱۷۸۱۸به نقل از آژانس کنترل مواد مخدر مقابله با جرایم وابسته به سازمان ملل متحد می نویسد:قاچاق انسان به صورت پررشد ترین شاخه جرایم سازمان یافته درآمده است.بنابراین محرز است که میان پیشگیری و آمار رابطه تنگاتنگی وجود دارد بدین صورت که در پیشگیری با بهره گرفتن از آمار می توان در جهت شناخت عوامل جرم زا که همان برنامه ریزی مبتنی بر محور مشکلات اقتصادی ،فرهنگی ،تغییر اوضاع و احوال اجتماعی و محدود کردن عوامل جرم زا می باشد اقدام نمود.
.
فصل اول: قاچاق انسان از نگاه آمار ملی و بین المللی
۱-قاچاق انسان از نگاه آمار ملی
در گزارش هایی که هر سال دولت آمریکا در مورد وضعیت قاچاق انسان منتشر می کند ،ایران از جمله کشورهای ترانزیت ،مبدأ و مقصد قاچاق انسان مطرح شده است.علاوه بر این ، گزارش هایی که کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد درباره وضعیت زنان در کشورهای مختلف به چاپ می رساند به وجود قاچاق زنان و کودکان در ایران و لزوم مبارزه با آن اشاره می کند.به علاوه اخبار مندرج در رسانه های جمعی داخلی نیز حاکی از وجود این پدیده است.[۱۳۱]
آمار آسیب های قاچاق انسان در ایران چندان شفاف و قابل استناد نیست.روزنامه دولتی ایران در شماره ۱۷۴۱ خود اشاره می کند که چندی پیش یک شبکه قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حوزه خلیج فارس کشف شد که در این شبکه تعداد بسیاری زنان قواد،بدنام و فاسد عضویت داشتند.فعالیت این شبکه در تهران و چند شهر بزرگ دیگر بوده است و اعضای این شبکه را عموماً زنان قواد تشکیل می دادند و مهم ترین عاملی که قوادان بر روی آن انگشت می گذاشتند و طعمه های خود را انتخاب می کردند فقر و مشکلات مالی خانواده بوده است.بر اساس شواهد موجود ،ایران به عنوان یک کشور ترانزیت ،محل ترانزیت اشخاصی است که از کشورهای شرقی(پاکستان و افغانستان)به اروپا قاچاق می شوند.قاچاقچیان افراد را از مرزهای خراسان و سیستان وارد و پس از مسیر طولانی از مرزهای استان های آذربایجان خارج می کنند.از ایران خواسته شده است که تضمین دهد که مجازات شوندگان،خود جزء قربانیان قاچاق نباشند و برای قربانیان سرپناه امن فراهم شود.هم چنین دولت به پلیس برای شناسایی قربانیان و حمایت از آنها آموزش دهد و از مبارزه به منظور آگاهی عمومی در نبرد با قاچاق انسان حمایت کند.[۱۳۲]
در ایران هم آمارهایی متفاوت از طریق رسانه ها و جراید به چشم می خورد.قاچاق زنان و دختران از ایران به کشورهایی از جمله امارات و پاکستان و ترکیه برای اهداف مختلف صورت می گیرد.
آمار دقیق و رسمی از قاچاق انسان در ایران وجود ندارد .اما قاچاق انسان در ایران به کشورهای فوق روز به روز روبه افزایش می باشد.قاچاق ۲۳ دختر و زن جوان ایرانی توسط قاچاقچیان به کشور پاکستان و محاکمه ۵۷ قاچاقچی در محاکم عمومی مشهد از جمله گزارشهایی است که در این خصوص ارائه شده است.[۱۳۳]
بر اساس نظر یکی از کارشناسان دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی کشور ،شبکه مافیایی دنیا ۲۰۰ میلیون تن زن و دختر را در اسارت دارد که سالانه ۷ تا ۱۳ میلیارد دلار از این راه کسب درآمد می کند.در کشور ما تحقیقات نشان داده است که محدودیت و آزار بدنی کودک از سوی والدین ،ناسازگاری با نامادری و ناپدری ،برملاشدن رابطه نامشروع و یا ترس از آن ،ازدواج اجباری ،وضع اقتصادی و آزادی خواهی بیش از حد ،مهم ترین علت فرار از خانه است.از مهرماه ۱۳۷۸ که خانه ریحانه آغاز به کار کرد ،تا پایان سال ۱۳۷۹، ۴۵۰ دختر فراری را زیر پوشش قرار داد.
این قاچاقچیان در قالب باندهای سازمان یافته فعالیت می کردند که در مدت چندین سال توانسته بودند دختران و زنان جوان زیادی را پس از ازدواج غیرقانونی به صورت قاچاق وارد کشور پاکستان بنمایند و در کشور های کراچی ،کویته و راولپندی به خانه های فساد بفروشند.اخیراً توسط رسانه های گروهی خبر از فروش دختران ایرانی در فجیره(امارات متحده عربی)داده شده است و آماری که در این خصوص ارائه شده است شامل ۵۷ دختر ایرانی که توسط قاچاقچیان در نمایشگاه کتاب با وعده های دروغین به دام افتاده بودند.هر چند که تاکنون از طریق مقامات کشور ایران و امارات اخبار دقیقی در اختیار رسانه ها در این زمینه قرار نگرفته است.
در سال ۱۳۸۲ نزدیک به ۲۰۰ باند قاچاق انسان در آذربایجان غربی که عمده ی آنها در شهرهای ماکو ،سلماس و چالدران فعالیت می کردند کشف و متلاشی شدند.[۱۳۴]سردار محمد علی راهنمایی،مدیر کل اتباع خارجه ی نیروی انتظامی در مصاحبه با اسکای نیوز اظهار داشت که به طور میانگین ماهیانه یک شبکه قاچاق در ایران کشف می شود.[۱۳۵]
برای