۳-۳- نوع مطالعه و روش بررسی فرضیه ها و پاسخگویی به سوالات
این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است. در بخش نخست با بهره گرفتن از شواهد زبانی و داده های جمع آوری شده اهمیت ارتباطی حسن تعبیرات در زبان را مورد بررسی قرار می دهیم. در بخش مربوط به حسن تعبیرات مرگ، علاوه بر توصیف کیفی عبارات بیانگر مرگ، برای بررسی آگهی های ترحیم از تحلیل کمی نیز بهره بردیم و واژه های مبین مرگ را بر مبنای بسامد وقوعشان ارزیابی نمودیم. برای پاسخگویی به سوال اول تحقیق که بیان مقاصد ارتباطی حسن تعبیر در زبان است، با نظر به اهمیت مبحث تابوهای زبانی در فهم حسن تعبیرات و موجودیت آن ها ابتدا توصیفی از مفهوم تابو و تجلی زبانی آن ارائه کرده ایم و سپس اهمیت عبارات حسن تعبیری را در سه قسمت به تفکیک و با ارائه شواهد زبانی بیان نمودیم. در بخش دوم تحقیق، تاثیر دو متغیر «رسمیت موقعیت» و «جنس» را بر سطح اهانت آمیزی واژه ها بررسی می کنیم و با توزیع پرسشنامه میان شرکت کنندگان و تحلیل آماری نتایج حاصل از آن به سوال دوم تحقیق پاسخ می گوییم. ارائه یک تحلیل کمی از نگرش افراد به واژه ها در این راستا است که مشخص کنیم در موقعیت رسمی زنان در مقایسه با مردان الفاظ صریح را توهین آمیزتر می دانند. برای نیل به این هدف، تغییراتی را در چهارچوب نظری و الگوی ارائه شده از سوی آلن و بریج بو جود آوردیم. در بخش مبانی نظری از معیار نزاکت طبقه متوسط برای تعیین ارزش نزاکتی واژه ها نام بردیم و دیدیم که این معیار بافت موقعیتی کلام را نادیده می گیرد و بهره گیری از آن تنها برای
دسته بندی تعداد قلیلی از واژه ها امکان پذیر است؛ واژه ها و الفاظی نظیر دشواژه های تک هجایی و یا عباراتی که به سبب معنای ضمنی منفی زیاد فارغ از بافت موقعیتی قابلیت تعبیر دارند و نیز در جاهایی که ترکیب دقیق مخاطبین معین نیست. بنابراین با تغییر در این معیار، از دو متغیر «میزان رسمیت موقعیت» و «جنسیت» برای تعیین میزان اهانت آمیزی واژه ها در زبان استفاده کردیم. فرق این گونه نگرش سنجی با طرح آلن و بریج، دخیل کردن بافت موقعیتی و اثر آن بر نحوه بکارگیری واژه هاست. متغیرهای اشاره شده هر کدام به نحو موثری بر رفتار زبانی اشخاص اثر می گذارند. تغییر در میزان رسمیت موقعیت، تغییرات متناظری را در کاربرد واژه های زبان پدید می آورد و بدین نحو سبک های کلامی متفاوتی پدید می آیند. در این حالت عبارات نزاکتی خود نشانگرهای سبکی قلمداد می شوند. یعنی حضور حسن تعبیرات حاکی از مفهومی ناپسند و تابو در کلام است و نمایانگر سبکی جایگزین است که از سبکی توهین آمیز پرهیز می کند. جنسیت نیز در بررسی رفتارهای زبانی گویشوران همواره از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است. بویژه عاملی چون بکارگیری حسن تعبیر و دشواژه که فصل افتراق مشخص رفتار زبانی دو جنس به حساب می آیند. موضوعی که برای گفتگوهای فرضی در نظر گرفته شد «زنان خیابانی» است. برای این موضوع ۲ گفتگوی فرضی در دو موقعیت متفاوت (رسمی و غیر رسمی) طراحی شد تا افراد با تشخیص سطح رسمیت موقعیت، میزان اهانت آمیزی الفاظ فهرست شده را تعیین کنند. در موقعیت رسمی، گفتگو فضایی را ترسیم می کند که افراد در محیط کلاس و در حضور استاد و همکلاسی های پسر و دختر که تنها با آنها یک آشنایی ساده دارند به منظور آسیب شناسی پدیده زنان خیابانی با آن ها به گفتگو
می پردازند. در موقعیت غیر رسمی، فرد در یک کافی شاپ با دوست بسیار صمیمی و همجنس خود در مورد این موضوع (زنان خیابانی) گفتگو می کند. واژه ها و عباراتی که برای این نظرسنجی در فهرست گنجانده شده اند، ۱۵ واژه و عبارت هستند که در سبک های مختلف بر مفهوم زن خیابانی دلالت می کنند. این عبارات به صورت پیش فرض به ترتیب از مودبانه ترین (حسن تعبیر) تا توهین آمیز ترین (دشواژه) قرار گرفته اند. مقیاسی نیز که برای تعیین میزان اهانت آمیزی در نظر گرفته شده، یک مقیاس سه گانه است و شامل غیر توهین آمیز، نه مودبانه و نه الزاماً توهین آمیز (خنثی) و توهین آمیز است. این مقیاس در راستای تقسیم بندی سه گانه عبارات (از حیث نزاکتی) است. بدین صورت که ما الفاظ غیر توهین آمیز را حسن تعبیر، عبارات نه مودبانه و نه الزاماً توهین آمیز را عبارات صریح و الفاظ توهین آمیز را سوء تعبیر در نظر می گیریم. برای به حداقل رساندن ابهامات احتمالی سوالات و طرح پرسشنامه برای شرکت کنندگان، پیش از آنکه افراد به سوالات پاسخ دهند به صورت شفاهی و غیر فنی، مندرجات پرسشنامه و موقعیت گفتگو را شرح دادیم تا آنان با تصور روشن تری خود را در
موقعیت های یاد شده بیابند و سپس به سوالات پاسخ گویند. با این حال، در پاسخگویی به سوالات هیچ گونه دخالتی صورت نگرفت تا بر نحوه پاسخگویی شرکت کنندگان تاثیری نگذارد. پیوست ۱ پرسشنامه طراحی شده به منظور سنجش سطح اهانت آمیزی واژه ها را نشان می دهد.
۳-۴- جامعه آماری
جامعه آماری تحقیق را ۳۰ تن از دانشجویان دختر و پسر رشته های زبانی انگلیسی و فرانسه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تشکیل می دهند که دارای میانگین سنی ۲۰ تا ۳۰ سال هستند و از توزیع جنسی یکسان برخوردارند. برای کنترل نسبی متغیرهای اجتماعی که ممکن بود در نحوه پاسخگویی اثر گذار باشند ترجیح دادیم که:
الف) افراد شرکت کننده حتی المقدور شغل دومی نداشته باشند (به سبب امکان تاثیر زبان فنی مشاغل و نزاکت حاکم بر محیط کاری بر نگرش افراد) ب) از لحاظ اعتقادی دارای جهت گیری های مذهبی خاص نباشند.
(به سبب تاثیر موجب بر نزاکت فرد). ج) از لحاظ وضعیت اقتصادی به نسبت وضعیت مشابهی داشته باشند. (والدین کارمند داشته باشند). در این میان گونه گونی و عدم تعین طبقه متوسط را نادیده گرفتیم.
۳-۵- ابزار گردآوری داده ها
به صورت کلی داده های تحقیق برگرفته از رسانه های دیداری و نوشتاری، مصاحبه، محاورات روزمره و پرسشنامه هستند. برای توصیف مفهوم تابو و دشواژه و ذکر مصادیق آنها در فارسی عمدتاً از رسانه ها و محاورات استفاده شد، در قسمت توضیح دشواژه های بینازبانی از تجربه های فراگیران زبان های انگلیسی و آلمانی در کلاس های زبان و مواجهه آنان با واژه های هم آوا با دشواژه های زبان فارسی یا گویش منطقه ای خود
(من جمله گویش نگارنده) استفاده کردیم. نمونه هایی که برای توصیف حسن تعبیرات مورد نیاز بود پیش از آغاز نگارش پیکره تحقیق و پس از یک مطالعه مقدماتی پیرامون تابو و حسن تعبیرات جمع آوری شد. بدین صورت که انواع تابوهای زبانی را دسته بندی و سپس حسن تعبیرات مربوط به هر حوزه را از طرق اشاره شده (رسانه ها، محاورات و …) و حتی در خلال گفتگوهای روزانه جمع آوری کردیم. مثلاً جایگزین های حسن تعبیری حوزه مواد مخدر و اعتیاد را از مباحث آسیب شناسی رسانه ها پیرامون اعتیاد استخراج کردیم. در مواردی نیز از زبان فنی افراد آ لوده به مواد مخدر، حسن تعبیرات پر بسامد را به عنوان نمونه مورد استفاده قرار دادیم. در این تحقیق سعی کردیم از حسن تعبیراتی (مرتبط با تابو) استفاده کنیم که در گفتار رسمی بکار گرفته می شود.
در رابطه با تابوی روابط جنسی، کارکردهای جسمانی و اندام های جنسی، فهرست طویلی از حسن تعبیرات جمع آوری شد ولی منع شدیدی که بر طرح و بیان این مسائل حاکم است مانع از آن شد که حتی با بهره گرفتن از حسن تعبیرات عنوان شوند. از آن جا که این گونه حسن تعبیرات ماهیت محاوره ای و بسیار غیر رسمی دارند (و عمدتاً سوءتعبیرگونه به نظر می رسند) برای یک توصیف علمی مناسب به نظر نمی رسند. از این رو، از پیوستار تابوهای زبانی، شواهدی عنوان شدند که از منع حداکثری و شدید به دور بودند. علاوه بر موضوعات فوق، نمونه های مورد نیاز برای توصیف تابوی مذهب نظیر «کفر گویی» همچنین به سبب حفظ حریم مقدسات مورد استفاده قرار نگرفت. مثال های مربوط به مبحث دو گویی در فارسی نیز به صورت محدود ارائه شدند و اکثر مثال ها از زبان انگلیسی آورده شدند. از آن جا که موضوع گفتار دو پهلو به صورت مستقیم و منتقدانه ساختار و خط مشی دولت ها را نشانه می رود ما نیز با احترام به رویه و نحوه اداره جامعه تنها به ذکر مثال هایی بسنده کردیم که در رسانه ها و محافل سیاسی داخلی عمومیت دارند و از انتقادهای غیر معمول بر کنار هستند. داده های مربوط به حسن تعبیرات مرگ از رساله های مذهبی و مصاحبه با پرسنل سالن تشریح سازمان پزشکی قانونی استان اصفهان، بدست آمدند. برای مطالعه حسن تعبیرات مرگ در آگهی های ترحیم از ۱۷ شماره فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ روزنامه اطلاعات واژه های بیانگر مرگ را در ۷۱۰ آگهی گردآوری کردیم. داده هایی که از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند به بخش پایا نی تحقیق که بررسی سطح اهانت آمیزی واژه هاست اختصاص دارند.پیوست ۲ در بردارنده فهرستی از داده های جمع آوری شده است.لازم به ذکر است که به جهت ضرورت پایبندی به چهارچوبهای اخلاقی تنها به ذکر نمونه هایی از حسن تعبیرات اکتفا کردیم که عمدتا در گفتار مودبانه زبان فارسی عمومیت دارند و از اشاره به آن دسته از عبارات که ماهیت بسیار
غیر رسمی دارند امتناع کردیم.در داده های جمع آوری شده برای هر لفظ یا عبارت حسن تعبیری، لفظ یا عبارت غیر مودبانه و یا صزیح متناظر با آن نیز ارائه شده است.
۳-۶- ابزار تجزیه و تحلیل
از چارچوب های مختلف معنا شناسی و رویکردهای جامعه شناسی زبان جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده
می شود. روش های آماری مورد استفاده جهت تحلیل داده ها عبارتند از:
۱-توصیفی (ارائه فراوانی داده ها، درصد، نمودار، جدول و منحنی)
۲- استنباطی که از طریق آزمون t محقق گردید.
فصل چهارم
مقاصد ارتباطی حسن تعبیرات
۴-۱- مقدمه
در این فصل به سوال اول تحقیق پاسخ می گوییم و با بهره گرفتن از داده های زبان فارسی مقاصد ارتباطی عمده حسن تعبیرات را در زبان مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم.علاوه بر آن، ابزارهای زبانی ساخت عبارات حسن تعبیری را با تکیه بر نمونه های فارسی بر خواهیم شمرد.
۴-۲- مقاصد ارتباطی حسن تعبیرات
۴-۲-۱- پرهیز از تابو
یکی از عوامل مهمی که به استفاده از حسن تعبیرات در تعاملات زبانی ضرورت می بخشد تابو یا موضوعات ممنوع است. موضوعاتی که به دلایلی چون ترس، شرم و اشمئزاز از گفتار حذف می شوند و یا محدودیت کاربردی می یابند. در این حالت، حسن تعبیر جایگزین عباراتی می شوند که (به دلایل فوق) آنقدر معنای ضمنی منفی دارند که گوینده نمی تواند یک هدف ارتباطی خاص را در بافتی معین به انجام برساند. گفتار تابو توهین آمیز، سوء تعبیری و خلاف نزاکت تلقی می شود به همین جهت منع کاربردی می یابد.
کاربرد حسن تعبیرات برای پرهیز از تابو عمدتاً نه بخاطر ترس از صدمه جسمی و بدبیاری بلکه بخاطر ترس از دست دادن وجهه و اهانت به مخاطب است. در جامعه امروز، تابو و حسن تعبیرات با مفاهیم نزاکت و خود انگاره عمومی فرد ارتباط نزدیک دارند و تعامل زبانی به سمت رفتار غیر توهین آمیز و محترمانه سوق می یابد. حسن تعبیراتی که در پاسخ به موضوعات تابو خلق می شوند در راستای توجه به وجهه خواستهای طرفین گفتگو است. البته هنوز هم نیروهای ماورالطبیعی، شیطانی و شوم در زمره تابوهای خطرناک قرار دارند و عده ای توهین به
آن ها را برابر با نزول بلایا و حوادث ناگوار می دانند. در عصر حاضر پیش فرض یک ارتباط زبانی، بکارگیری سبکی از گفتار است که حسن تعبیری، غیر موهن و مودبانه باشد. این خصوصیات زبانی در همه جوامع به شکلی یکسان نیست و در هر فرهنگ یا خرده فرهنگ بر مبنای نظام ارتباطی حاکم و نیز عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، جایگاه اجتماعی و … تعیین می گردند. بررسی حسن تعبیرات جایگزین تابو را ابتدا از تابوهای ترس مبنا آغاز می کنیم. بیماری، مرگ و حیوانات وحشی همواره به علت ایجاد دهشت با الفاظ ملایم و خوشایند بکار می روند. منشا نامعلوم بیماری های مهلک (در گذشته)، نبود راه حل های قطعی برای درمان آن ها، باعث شده که الفاظ بیانگر آنها نیز حامل ترس و اضطراب باشند. پیوند بیماری های مهلک با مرگ و نیستی به این واهمه دامن می زند. بعضی از بیماری ها نیز که با اندام های جنسی ارتباط دارند به سبب شرم، با عبارات حسن تعبیری بیان می شوند. در این میان زبان فنی پزشک عمده ترین ابزار بکارگیری حسن تعبیرات در این حوزه هستند و علاوه بر بیماری، مرگ های وقوع یافته در محیط های بیمارستانی نیز با بهره گرفتن از زبان فنی بیان می شوند:
دس شدن: مرگ
آنکولوژیست: سرطان شناس
سویساید: خودکشی
امراض مقاربتی: سوزاک و سیفلیس
کنسر: سرطان
HIV مثبت: ایدز
استروک: سکته مغزی
بیماری های زنانه: اختلالات رحم
در مورد تابوی مرگ با انبوهی از حسن تعبیرات استعاری مواجهیم که هر کدام به طریقی در صدد تلطیف و یا عادی سازی آن هستند. در این باره در بخش بعد به صورت مبسوط سخن خواهیم گفت. حیوانات وحشی نیز سابقه طویلی در ایجاد رعب و وحشت در میان ملل مختلف دارند. در این میان افرادی که به سبب پیشه یا محل سکونت خود با این حیوانات سروکار بیشتری دارند، حسن تعبیرات بیشتری را برای کاهش اضطراب و ترس خود ابداع می کنند. حیواناتی چون شیر، خرس، گرگ و … منشا خلق بدیل های واژگانی فراوانی هستند مثلاً در زبان ایتالیایی و پرتغالی به راسو «خانم کوچولو»[۱۲۷] اطلاق می شود. در فنلاند مردم عقیده دارند که خرس در اصل انسان یا نیمه انسان بوده است و به مراتب با هوش تر از انسان است. از آن جا که این حیوان را دارای قدرت ماورالطبیعی می دانند از الفاظ برای جایگزینی نام آن استفاده می کنند و معمولاً رنگ حیوان را مجازاً به جای نامش بکار می برند. در بعضی از مناطق ایران هم عقرب را «نوم نبر» می خوانند یعنی نام آن نباید به زبان آید. بعضی از اقوام بدوی بر این باورند که روح حیوانات زبان انسان را می فهمند و اگر یک جانور خطرناک نام خود را از یک انسان بشنود ممکن است حمله کند. به همین جهت، حیواناتی مانند مار سمی، کوسه و خرس همیشه با حسن تعبیر بکار می روند. قوم زیا[۱۲۸] در گینه نو در زمان شکار و مواجهه با حیوانات خطرناک برای طلب کمک، نام اجداد متوفی خود را صدا می زنند. (آلن و بریج، الف۲۰۰۶: ۲۲۹)
در مورد اشیاء، اشخاص و اماکن مقدس به نظر می رسد که تلفیقی از ترس و احترام زمینه حضور حسن تعبیرات را فراهم می آورد. به طور کلی انسان ها می پندارند که امورات نادیدنی و ماورایی بر آنان چیرگی دارند و بکارگیری الفاظ اهانت آمیز در مورد آن ها به طور قطع زندگی شان را تحت الشعاع قرار می دهد. به همین جهت کفر گویی و اهانت به مقدسات در فرهنگ ما به شدت مذموم تلقی می شود و مطابق دین و آیین، فردی که به خداوند و مقدسات دشنام دهد مرتد تلقی می شود. شاید بکارگیری صفاتی چون «قادر متعال»، «هستی بخش یکتا» و غیره به جای نام اصلی خداوند راهکاری حسن تعبیری برای خطاب نیرویی مقدس و ماورایی است.
واژه هایی چون شبح، جن و ابلیس همچنین به سبب ایجاد ترس در میان برخی از مردم (بالاخص کودکان) اغلب با حسن تعبیرات طنز آمیز مانند «لولو» و غیره بیان می شوند.
کارکردهای جسمانی،ترشحات جسمی، اعمال،حالات و اندام های جنسی از جمله تابوهایی هستند که بیشترین میزان سانسور و ابداع حسن تعبیر را در اغلب زبان ها به خود اختصاص می دهند. مثلاً قوم نوپ در غرب آفریقا برای رابطه جنسی و ترشحات جسمی نظیر دفع، قاعدگی و غیره هیچ واژه بومی در اختیار ندارند و در صورت نیاز از الفاظ فنی عربی و یا جملات اطنابی بهره می گیرند.(فارب، ۱۹۷۴: ۷۹).
شرم و اشئمزاز ناشی از طرح این موضوعات باعث شده که بیشترین مترادف های واژگانی و بیشترین میزان جایگزینی (به سبب تابوزدگی نسبتاً سریع واژه ها) را شاهد باشیم. الفاظ تخصصی حوزه احکام دینی در تبدیل این دشواژه ها به حسن تعبیر کاربرد فراوانی دارند که البته در سبک های رسمی گفتار و نوشتار عمومیت دارند و در میان عامه مردم رواج ندارند:
عورتین یا مناطق شرمگاهی:………….. تخلی: اجابت مزاج
مساحقه، وطی: روابط جنسی انحراف آمیز استحاضه: قاعدگی
بول: ادرار غائط: مدفوع
بکارگیری الفاظ علمی و عالمانه در گفتار مودبانه ابزار کارآمدی برای صحبت درباره تابوهای فوق محسوب میشود،از این طریق گوینده از جانب مخاطبین کلام به داشتن تفکر مریض و سوءنیت متهم نمی شود.در جامعه فارسی زبان معمولا پیش از اشاره به این موضوعات از مخاطب عذر خواهی می شود تا بدین طریق گوینده آگاهی خود از چهارچوب های نزاکتی را به اطلاع شنونده برساند؛عباراتی چون «جسارته»،«بی ادبیه»یا
«منو می بخشین» از این جمله اند. همانطور که در قسمت های قبل اشاره کردیم، تابوها دارای خصلت «سرایت» و ایجاد پیوند با سایر پدیده ها نیز هستند. از این رو، مکان ها، ابزارها، البسه، اشخاص مرتبط با این موضوعات نیز تابو شده و تنها به مدد حسن تعبیرات بیان می شوند:
رفلکس: استفراغ شکم روش: اسهال
انسداد روده: یبوست نفخ: باد شکم
شکوفه زدن: آرق زدن سیکل جنسی : قاعدگی
ابزار های پیشگیری: ……. داروی نظافت: ………….
سوتین:سینه بند سرویس بهداشتی: توالت
عرق گیر: زیر پوش
.برای آن دسته اشخاصی که با حسن تعبیرات فنی آشنا نیستند واژه های انتزاعی و مبهم و نیز عبارات اطنابی راهکار قابل اتکایی به شمار می آیند مانند «بالا»،«پایین»،«پشت»،«جلو« که برای اشاره به اندامها بکار
می روند.علاوه بر این می توان به نمونه های زیر نیز اشاره نمود:
دستشویی کردن: عمل ادرار و مدفوع نجاست: مدفوع
صدا: باد شکم روان شدن: اسهال
روابط آنچنانی،کار به جاهای باریک کشیدن: رابطه جنسی
گفتار مرتبط با جرم و جنایت نیز در میان مردم با حسن تعبیراتی همراه است که جنبه غیر انسانی یا خلاف عرف بزه را می پوشانند. مثلاً «تجاوز جنسی» را معمولاً در زبان فنی حقوقی «تجاوز به عنف» عنوان می کنند ولی عبارت «آزار و اذیت» به نظر می رسد که در میان مردم رواج بیشتری دارد و قدرت استتار کنندگی آن نیز به مراتب بالاتر است. برای افرادی که دست اندرکار تولید، استعمال و فروش مواد مخدر هستند در محاورات روزمره حسن تعبیرات استعاری فراوانی ساخته می شود:
ساقی: مواد فروش اهل برنامه: معتاد
سیگاری: حشیش مسئله: اعتیاد
در انجمن های مردم نهادِ ترک اعتیاد، عبارت «سابقه ترک» را به سبب بار معنایی منفی اش منسوخ کرده و عبارت «سابقه پاکی» را بکار می برند. مکانهای ترک اعتیاد را «کمپ» می نامند که مجازاً (از نوع کل به جز) بکار می رود. اخیراً سازمانی مردم نهاد به نام «اورژانس اجتماعی» تاسیس شده که وظیفه آن رسیدگی به معضلاتی نظیر طلاق، روسپی گری، دختران فراری و … است ،مضامینی که در کشور ما تابو محسوب می شوند.
۴-۲-۲- حفظ نزاکت
هدف از بکارگیری حسن تعبیرات، عمدتاً پرهیز از توهین به وجهه مخاطب است. بسیاری از حسن تعبیرات جایگزین الفاظی می شوند که گوینده یا نویسنده در راستای اجرای یک نیت ارتباطی خاص ترجیح می دهد در شرایط خاصی از آن ها استفاده نکند؛ این قبیل حسن تعبیرات جایگزین الفاظ تابو نمی شوند و تنها از ملاحظات سبکی گوینده و اهتمام وی برای حفظ نزاکت در جریان گفتگو نشات می گیرند. اهمیت نحوه تفکر و نگرش مخاطب درباره گوینده و تمایل گوینده برای پرهیز از اهانت، استفاده از واژه های مهربانانه[۱۲۹] را ضرورت
می بخشد. این دسته از حسن تعبیرات را می توان حسن تعبیرات مثبت یا سبکی[۱۳۰] نامید که به جهت دارا بودن معانی ضمنی مثبت از آن ها برای ارتقا مدلول استفاده می شود. در موقعیت هایی که میان گوینده و شنونده از لحاظ جایگاه و موقعیت اجتماعی توازن برقرار نیست، تمایلات عاطفی کاربران زبان ایجاب می کند که برای پرهیز از تحقیر ویژگی های فردی و شخصیتی افراد از حسن تعبیرات استفاده کنند تا کاربرد واژه های نامناسب و یا غیر منطبق با سبک ایجاد سوء تفاهم و یا مخاصمه نکند.« در یک جامعه زبانی بانزاکت همگان سعی دارند موضوعات معمولی را با بهره گرفتن از حسن تعبیرات تکریم کنند و چیزهای دون و تحقیر آمیز را ارتقاء بخشند، با این اوصاف ما همیشه در حال تغییر نام اشیاء، حوادث و تغییر شکل آن ها هستیم تا بهتر جلوه کنند». (وارداف، ۱۹۸۶: ۲۳۱). اولین دسته از الفاظی که با بهره گرفتن از حسن تعبیرات مبالغه آمیز ارتقاء می یابند و از صورت تحقیر آمیز خود خارج می شوند واژه های مربوط به مشاغل سطح پایین هستند.استفاده از مجاز راهکاری رایج برای ارتقاء مشاغل به شمار می آید.بدین صورت که بجای ذکر دقیق حرفه و تخصص،سازمان یا نهاد متبوع عنوان
می شود.مثلا مشاغلی چون «توالت شوری»،«سفوری»،«قبر کنی» کارمند شهرداری اطلاق می شوند.بسیاری از مشاغل غیر دولتی سطح پایین نیز مجازا «شغل آزاد» خطاب میشوند. به سبب تغییرات حاصله در نگرش جامعه و تکریم مشاغل، فارغ از رتبه و منزلت اجتماعی آنها، واژه های بیانگر حرفه های گوناگون نیز ظاهر آراسته تری یافته اند. به صورت فهرست وار می توان به عناوین شغلی زیر اشاره نمود:
فروشنده سیار: دستفروش استاد کار: بنا
مامور تنظیف: سفور آقای مدرسه: فراش
متصدی غسل: مرده شور نانوا: شاطر
میهماندار اتوبوس: شاگرد شوفر دلال مسکن: آژانس املاک
لبنیاتی: ماست بند کارگر ساختمان: عمله
جهت