مطالعهی حاضر با بهره گرفتن از روش ناپارامتریک نشان میدهد که ارتباط مثبت معنیداری بین نمایهی توده بدنی و هورمونهای پرولاکتین و TSH در زنان ایرانی مبتلا به PCOS وجود دارد، در حالی که در زنان سالم این رابطه معکوس گزارش شده است. از این رو میتوان گفت که افزایش تودهی بدنی یا چاقی میتواند در بیماران PCOS با افزایش سطح هورمونهای پرولاکتین و TSH همراه باشد. افزایش سطح پرولاکتین همچنین میتواند تاثیر منفی روی ترشح LH در این بیماران داشته باشد. از سوی دیگر یافتههای مطالعهی حاضر در تایید مطالعات پیشین این احتمال را تقویت میکند که افزایش ترشح LH در زنان PCOS، وابسته به تودهی بدنی زنان با بافت چربی باشد که به خوبی تایید شده است (Carmina et al., 2006). بر اساس یافتههای این مطالعه میتوانیم بگوییم که همبستگیهای بهدست آمده بین نمایهی تودهی بدنی و هورمونهای پرولاکتین و TSH هر چند ضعیف است، اما نمیتواند تصادفی باشد. با این حال از یافتههای موجود نمیتوان قطعاً گفت که چاقی و البته چاقی شکمی به ویژه در زنان نژاد ایرانی مبتلا به PCOS، تاثیر مستقیمی روی تغییرات هورمونی آن ها داشته است یا نه. سندرم متابولیک که شامل افزایش سطح گلوکز و تریگلیسرید همراه با فشارخون بالا وHDL پایین است، در گروه PCOS توسط دوکراس[۲۰۸] و همکاران (۲۰۰۵) نسبت به گروه کنترل ۴۷ درصد بیشتر ( معادل ۱۱ برابر گروه سالم) گزارش شده و مهمترین دلیل آن چاقی مرکزی عنوان گردیده است ( (Elter et al., 2002. محققان بر این باورند که همهی مبتلایان به PCOS باید از نظر سندرم متابولیکی بررسی شوند ((Shroff et al., 2007.
تناقضهایی پیرامون تاثیر چاقی یا نمایهی تودهی بدنی روی غلظت آندروژن مبتلایان به PCOS وجود دارد. داله[۲۰۹] و همکاران (۱۹۹۲) نشان دادهاند که هورمونهای تستوسترون و آندروستندیون در بیماران چاق و غیر چاق مشابه است. اما از سوی دیگر، با تحقیقاتی که از سوی کیدی[۲۱۰] و همکاران (۱۹۹۰) انجام شده، پیداست که چاقی میتواند منجر به افزایش آندروژنهای آزاد شود. مطالعات دیگری نیز تاکید کردهاند که سطح تستوسترون در بیماران چاق بالاتر است (Moran et al., 2008؛ Christakou and Diamanti-Kandarakis, 2008). اما مطالعهی دونایف[۲۱۱] و همکاران (۲۰۰۱) مؤید کاهش سطح آندورستندیون در بیماران چاق است.
-
-
- رابطهی تودهی بدنی با عوامل خونی
-
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که نمایهی تودهی بدنی در بیماران PCOS میتواند ارتباط مستقیمی با سطح گلوکز، کلسترول، LDL و تریگلیسرید داشته باشد. از این رو مطالعهی حاضر تایید میکند که افزایش نمایهی تودهی بدنی در بیماران میتواند با افزایش سطح این عوامل خونی همراه باشد. به باور داله و همکارانش (۱۹۹۸) هر دو جزء مهم پاتوفیزیولوژی PCOS یعنی اختلال گونادوتروپیک و مقاومت انسولین به نمایهی توده بدنی مرتبط هستند. بیماران چاق مبتلا به PCOS در مقایسه با بیماران غیر چاق از میزان اسیدهای چرب آزاد، کلسترول و LDL بالاتری برخوردارند ((Holte et al., 1994. همین رابطهی مستقیم در گروه کنترل نیز گزارش شده و میتوان گفت صرف نظر از این که زنان مبتلا به PCOS باشند یا نباشند بروز چاقی یا افزایش تودهی بدنی آنان میتواند عوارض متعددی چون دیابت نوع دوم، هیپرلیپیدمی و افزایش فشار خون را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر چاقی و PCOS با دیس لیپیدمی و عملکرد نامناسب اندوتلیال ارتباط دارند که میتواند منجر به افزایش خطر بیماری های قلبی-عروقی شود.
رابطهی سن با هورمونها و عوامل خونی در بیماران PCOS
-
- رابطهی سن با هورمونها
-
بنا به مطالعات پترانی[۲۱۲] (۲۰۱۲)، بیشتر زنان مبتلا به PCOS در سنین جوانی از این سندرم رنج میبرند. تحقیقات دونایف (۱۹۹۷). حاکی از آن است که زنان جوان PCOS از سنین ۱۵ سالگی به بعد نشانههای هیپرآندروژنیسم را تجربه میکنند. یافتههای مطالعهی حاضر نشان میدهد که در زنان ایرانی مبتلا به PCOS، با افزایش سن احتمالا نسبت LH/FSH افزایش مییابد. همان گونه که مطالعهی کویوونن (۲۰۰۱) بر روی زنان فنلاندی نشان داده است، FSH به تنهایی میتواند روی سلولهای تکای تخمدان اثر تحریکی داشته باشد که مکانیسم تاثیر آن چندان روشن نیست. همچنین FSH میتواند به تنهایی با تحریک گیرندههای LH کار این هورمون را تقلید کند (Koivunen, 2001؛ Lopez et al., 2004). وجود چنین اثراتی میتواند آندروژنهای تخمدانی را به میزان قابل ملاحظه –اما نه در اندازهی طبیعی- بالا ببرد. در بیماران جوان PCOS معمولا تولید آندروژنهای اضافی بیشتر میشود زیرا تحریک مزمن LH در PCOS افزایش ترشح ثابت آندروژنها را از قسمتهای تکا به همراه دارد (Lopez et al., 2004). مطالعهی حاضر نیز نشان دهندهی نقش مهم LH در این بیماران است، هر چند که جزییات انواع آن و سن آغاز تغییرات مربوط به آن، در این مطالعه مورد بررسی قرار نگرفته است. بنابر این، برای بررسی دقیق اثر افزایش متغیر سن در زمینهی تغییرات هورمونی زنان ایرانی مطالعهی بیشتری مورد نیاز است.