مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
سلامت خانواده اصلی، حمایت اجتماعی، توانایی حل مشکل خانواده و عملکرد ازدواج- قسمت ۸
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

کوهن و ویلز دو مدل اصلی و مجزا برای ارتباط بین حمایت اجتماعی و سلامت جسمی، روانی و اجتماعی بیان کردند:

مدلی با اثرات کارکردی و محافظتی: این مدل بیان می­ کند که حمایت اجتماعی به واسطه اثر بر روی عواقب استرس، موجب بهبود وضعیت سلامت فرد می­گردد. یعنی زمانی که در زندگی دوره­هایی از استرس اتفاق می­افتد، افرادی که از حمایت اجتماعی کمتری برخوردارند بیشتر علائم اختلال را نشان می­دهند. افرادی که دیگران برایشان احترام قائل هستند، علیرغم مشکلات و شکست­های شخصی خود را ارزشمند تلقی می­ کنند. این مدل از حمایت با عناوین حمایت عاطفی، حمایت بیانی[۸۹]۱، حمایت عزت نفس[۹۰]۲ و حمایت بدون­واسطه[۹۱]۳ نیز نام برده می­شوند. حمایت کارکردی شامل موارد زیر می­ شود.
حمایت اطلاعاتی: کمک به تعریف، فهم، و مقابله با اتفاقات دشوار است. همچنین بعنوان ابزار، و راهنمای شناختی نامیده می­ شود.
مصاحبت اجتماعی[۹۲]۴: صرف وقت با دیگران در اوقات فراغت و فعالیت­های تفریحی را شامل می­ شود. تماس با دیگران توجه فرد را از نگرانی درباره مشکلات منحرف کرده یا خلق مثبت را تسهیل می­ کند.
حمایت ابزاری[۹۳]۵: فراهم­کردن حمایت مالی، منابع مادی و خدمات را شامل می­ شود. حمایت ابزاری با کاهش مستقیم مشکلات ابزاری یا بطور غیرمستقیم با فراهم کردن افزایش زمان برای فعالیت­هایی مانند آرام­سازی یا سرگرمی استرس را کاهش می­دهد. حمایت ابزاری تحت عناوین حمایت مادی و حمایت ملموس نیز نامیده می­ شود.
مدلی با اثرات بنیادی و اساسی: حمایت اجتماعی، افراد را بدون توجه به میزان استرسی که تجربه می­ کنند، تحت تاثیر قرار می­دهد (کوهن و ویلز، ۱۹۸۵).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

۲-۲-۴- حل مشکل خانواده
 

یک مشکل یا وضعیت مشکل­دار بعنوان عدم تعادل بین خواسته­ های انطباقی و پاسخ­های مقابله­ای مؤثر و قابل استفاده تعریف می­ شود. یک مشکل هر وضعیتی را در زندگی شامل می­ شود که تلاش برای پاسخ مؤثر برای رسیدن به هدف یا حل یک تعارض، وقتی­که هیچ پاسخ مؤثری مستقیماً وجود ندارد، را در برمی­گیرد. یک مشکل خاص ممکن است به رخدادی در زمان خاص محدود شود. یا به مجموعه ­ای از وقایع شبیه و مرتبط یا یک وضعیت بیماری مزمن یا در حال پیشرفت را مربوط شود (دیزوریلا[۹۴]۱ و نزو[۹۵]۲، ۱۹۹۰).
راه­حل: یک راه­حل وضعیت ویژه­ای است، که پاسخ مقابله­ای یا الگوی پاسخ­هایی را در برمی­گیرد که منتج از فرایند حل مشکل هستند. راه­حل مؤثر به هدف حل مشکل منتهی می­ شود، در حالی­که به افزایش نتایج مثبت و کاهش نتایج منفی منجر شود و نتایج بلندمدت و کوتاه­مدت و شخصی و اجتماعی را در برمی­گیرد (دیزوریلا و نزو، ۱۹۹۰).
حل مشکل: حل مشکل بعنوان فرایند شناختی، رفتاری معطوف به خود تعریف می شود که افراد، زوجین یا گروهی تلاش می کنند تا راه­ حل­های مؤثر برای مشکلات خاص که در زندگی روزمره با آن­ها مواجه می­شوند را پیدا کنند (دیزوریلا و نزو،۱۹۹۰).

 

۲-۲-۴-۱- مهارت­ های حل مشکل
 

مهارت­ های حل مشکل فعالیت­هایی هستند که شخص تلاش می­ کند تا مشکلات را بفهمد و راه­حل مؤثر را کشف کند. در این مدل چهار مهارت اصلی شناخته شده ­اند: ۱) شناخت و طبقه ­بندی مشکل، ۲) ایجاد راه­ حل­های جایگزین، ۳) تصمیم­گیری، ۴) کاربرد راه­حل (نزو و پری[۹۶]۳، ۱۹۸۹).
افراد در حل مشکل به­گونه­ های مختلفی اقدام می­ کنند. از این نظر سه سبک وجود دارد که در ادامه به آن­ها اشاره می­ شود.
حل مشکل بصورت منطقی: سبک مشکل سازنده را شامل می­ شود که منطق و اصول چهار مهارت اصلی حل مشکل را در برمی­گیرد: ۱) تعریف و طبقه ­بندی مشکل، ۲) ایجاد راه­ حل­های جایگزین، ۳) تصمیم ­گیری و ۴) کاربرد راه­حل. فرد سعی می­ کند راه­حل­ها را با هدف تطبیق دهد.
سبک هیجانی/ بی­دقت: الگوی حل مشکل نامطلوب با تلاش­ هایی برای حل مشکل شناخته می­ شود که محدود، هیجانی، مبتنی بر بی­دقتی، عجله و نقص است.
سبک اجتنابی: الگوی دیگری از حل مشکل بصورت نامطلوب است که انفعال، سستی و وابستگی از مشخصه­های آن هستند (دیزوریلا و نزو،۱۹۹۰).

 

۲-۲-۴-۲- بررسی رویکردهای مختلف به حل مشکل
 

 

۲-۲-۴-۲-۱- دیدگاه رفتاری
 

در رفتاردرمانی از رفتاری که باید تغییر داده شود باعنوان رفتار مشکل­ساز یاد می­ شود. همچنین از وظایف درمانگر این است که درباره فراوانی و شدت وقوع رفتار مشکل­ساز درمانجو فهرستی تهیه کند. از دیدگاه رفتاری مشکلات فردی و میان فردی اساساً نتیجه محرک های میان فردی و فرایندهای تقویت مشکل است. محرک های مشکل میان فردی رفتارهای یک نفر یا افرادی است که به برانگیختن کارکردهای بد شناختی، عاطفی و رفتاری در فرد دیگر منجر می شود (نیکولز و شوارتز، ۱۹۹۱). در واقع یک چرخه رفتاری بوقوع می­پیوند که نقطه آغاز و پایانی ندارد (مک کی، فنینگ و پالگ، ۲۰۰۶).
مراحل حل مشکل در رفتاردرمانی
رفتاردرمانی یک فرایند یادگیری تلقی می­ شود، از این رو مشاور یا درمانگر مراجع را یاری می­دهد تا شیوه ­های موثرتر رفتار و نحوه سازش با مشکلاتش را یاد بگیرد. از موضوعی که ایجاد شده است تحت عنوان مشکل یاد می­ شود و سعی می­ شود گام­هایی جهت حل مشکل برداشته شود. در این نظریه بر تشخیص و پیدا­کردن رفتارهای مشکل­ساز تأکید می­ شود (مک کی، فنینگ و پالگ، ۲۰۰۶).
۱- توصیف مشکل: اولین و مهمترین گام توصیف و تعریف مشکل از منظر کارهایی است که تاکنون انجام شده ولی مفید واقع نشده ­اند. فرض بر این است که ممکن است پاسخی در یک موقعیت مناسب به نظر برسد که در طولانی­مدت مؤثر نیست.
۲- تعیین اهداف: این فرض وجود دارد که مشکل، مشکل نیست بلکه راه­حل قدیمی مشکل­ساز است.
۳- بارش فکر: در این مرحله همه راه­حل­ها صرف نظر از درست یا نادرست­بودن در نظر گرفته می­شوند.
الف) عدم قضاوت ارزش درباره درست یا نادرست­بودن،
ب) تفکر سیال و به دور از عادت­ها،
ج) خلق ایده­های بیشتر،
د) ایجاد فضای همکارانه،
ه) ترکیب ایده­های مطرح­شده و حذف ایده­های نادرست،
و) دوره آزمایش و امتحان­کردن راه­حل­ها: راه­ حل­های انتخابی طی یک دوره آزمایشی اجرا می­شوند و نتایج مورد بررسی قرار می­گیرند.
۴- ارزشیابی نتایج: بررسی شود که راه­حل مورد نظر چقدر موثر است و همچنین به شواهدی توجه شود که از راه حل مفید در طولانی­مدت حمایت می­ کنند (مک کی، فنینگ و پالگ، ۲۰۰۶).

 

۲-۲-۴-۲-۲- دیدگاه فلدمن[۹۷]۱
 

فلدمن معتقد است مشکلات افراد و خانواده­ها نتیجه فرایندهای میان­فردی و درون­فردی است. او اعتقاد دارد که فرایندهای درون­فردی از طریق دیدگاه ­های روان­تحلیلی و شناختی بهتر شناخته می­ شود در حالی-که فرایندهای میان­فردی با دیدگاه رفتاری و خانوادگی بهتر درک می­ شود. از دیدگاه روان­تحلیلی، مشکلات بالینی، واکنش­های دفاعی نسبت به اضطراب ناخودآگاه اضطراب نشانه­ای، اضطراب جدایی، یا اضطراب نزدیکی است که با معرفی درونی افراد مهم در زندگی فرد و خود فرد تداعی می­ شود. این خیال­پردازی­های ناشی از اضطراب به دیگران فرافکنی می­ شود، یعنی به روابط جاری از جمله رابطه خانوادگی و زناشویی انتقال می­یابد (نیکولز و شوارتز، ۱۹۹۱).

 

۲-۲-۴-۲-۳- دیدگاه راه­حل­محور
 

در دیدگاه راه­حل­محور این اعتقاد وجود دارد که تمرکز بر گذشته و تحلیل مشکلات روندی طولانی و کم فایده است. مشکلات همیشه وجود دارند و با راه­حل است که می­توان وضعیت را تغییر داد. همچنین بر این موضوع تأکید می­ شود که باورها و عقاید افراد و نوع چشم­اندازی که برای نگریستن به مسائل برمی­گزینند مهم­ترین عامل حفظ­کننده مشکلات است. افراد این توانایی را دارند که برای ارتقای زندگی­شان راه­ حل­های مناسبی را بدست آورند. هدف های این نوع درمان ایجاد تغییر مختصر در دید جهانی خانواده به شیوه هایی ظریف و تغییر رفتار اعضای خانواده به نحوی است که راه­حلی برای مشکل پیدا شود. اهدافی که تعیین می شوند بهتر است قابل دسترس، قابل اندازه ­گیری و چالش­انگیز باشند. فلسفه زیربنایی الگوی راه­حل محور این است که تغییرات مداوم و اجتناب­ناپذیرند در این درمان بر آنچه ممکن است و تغییر پذیر است تأکید می شود و نه بر آنچه غیرممکن است. این الگو بر گام­های کوچک برای شروع تغییر تأکید می­ورزد و با پیشرفت فرایند تغییرات نیز حادث می­شوند (کارلسون، اسپری و لویس، ۱۹۹۷).

 

۲-۲-۴-۲-۴- دیدگاه روایت درمانی[۹۸]۱
 

این دیدگاه در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ پایه­گذاری شد و توسط مایکل وایت و دیوید اسپتون توسعه یافت. فرض بنیادین این دیدگاه بر این نکته مبتنی است که رهایی از مشکلات مستلزم تغییر روایت زندگی افراد است. عناصر تعیین­کننده جریان و روند مشکلات در گرو زاویه­ای­است که هر فرد برای نگریستن به آن بر می­گزیند. بعبارتی اینکه افراد چگونه مشکلات را در نظر می­گیرند و چه کارهایی در مواجهه با آن انجام می­ دهند مسیر مشکلات را تعیین می­ کند. مشکلات وقتی ایجاد می­شوند که انسان­ها قصه زندگیشان را غمگینانه می­نویسند. روایت­درمانی وجود خارجی­دادن به انگیزه­های ذهنی و برملا نشده هر مراجع از طریق تمرکز بر فرایند جداسازی خویشتن از مشکلات و از فرضیات احتمالی است (حسینی، ۱۳۸۹).

 

۲ -۲-۴-۲-۵- رویکرد مشکل­مدار مک مستر
 

به بعد توانایی حل مشکلات در سطحی توجه می­ شود که کارکرد کارآمد خانواده را حفظ کند. به یک مشکل خانوادگی، بعنوان مسئله­ای که تمامیت و یکپارچگی و قابلیت کارکردی خانواده را تهدید می­ کند، نگریسته می­ شود. مشکلات به دو نوع ابزاری و کارآمد تقسیم می­ شود. مشکلات ابزاری شامل مراحل گسترده درمان بر روی مشکلات ویژه سازمان خانواده است و مستلزم درگیری مستقیم فرد فرد اعضاء در شناسایی، روشن­گری و حل این مشکلات است (نیکولز و شوارتز، ۱۹۹۱).

 

۲-۲-۴-۲-۶- مدل کایرین[۹۹]۲، ماگویری[۱۰۰]۳ و هرلبوت[۱۰۱]۴
 

این مدل نیز مدلی است که با هدف جمع­آوری اطلاعات مربوط به زمینه خانواده شروع می­ شود و در نهایت اعضاء را تشویق می­ کند تا براساس زمینه خانوادگی خودشان مشکل را حل کنند. در مرحله اول به شناسایی مشکل تأکید می­ شود. این موضوع بررسی می­ شود که مشکل فعلی چیست؟آیا تاکنون وضعیتی مشابه این وضع در خانواده رخ داده است؟ چه کسی یا چه کسانی باید درگیر در حل مشکل شوند؟ چه کسی باید تصمیم نهایی را بگیرد؟ این سوالات باعث می­شوند اطلاعاتی درباره وضع موجود بدست آید. اگر بیشتر اعضای خانواده موضوعات یکسانی را گزارش دهند، مشکل اصلی مشخص می­ شود. سپس راه­حل­ها ارائه می­شوند و از اعضاء خواسته می­ شود تا راه­ حل­های مناسب وضع خانواده­شان را ارائه دهند (کایرین، ماگویری و هرلبوت، ۱۹۹۶).

 

۲-۲-۴-۲-۷- مدل فوکِس[۱۰۲]۱
 

مدل فوکِس مدلی مبتنی بر پنج مرحله است که جهت حل مشکل به کار گرفته می­ شود و به افراد کمک می­ کند تا برای حل مشکل به توانایی­ها و دانستنی­های خودشان متکی باشند (کاریلو[۱۰۳]۲، ایلوت[۱۰۴]۳ و شوچاک[۱۰۵]۴، ۲۰۰۱). در این مدل برای حل مشکل این مراحل طی می­شوند.
۱- واقع­گرایی/ تعریف مشکل: در این مرحله مشکل توصیف و به اجزاء کوچک و به قسمت ­های قابل کنترل تجزیه می­ شود. تمامی حقایق قابل دسترسی درباره مشکل جستجو می­ شود. درباره مشکل به سوالات چه کسی، چه چیز، چه وقت، کجا، چرا و چگونه پاسخ داده می­ شود و برای هر جزء از مشکلات، اهداف قابل حصول تعیین می­ شود.
۲- خوش­بینی/ جهت­گیری مثبت: هدف این مرحله ایجاد الگویی از احساس خوش­بینی جهت حل مشکل است. در واقع در این مرحله وظیفه اصلی تلقین این باور است که خود افراد به اندازه­ای ماهر هستند تا مشکل را حل کنند. با این کار انگیزش افراد جهت حل مشکل افزایش می­یابد.
۳- خلاقیت/ ایجاد راه­ حل­های ممکن: این بخش به بمباران ذهنی در زمینه ایجاد راه­ حل­های همه­جانبه معروف است. در این بخش از فرایند مشکل، افراد آموزش می­بینند تا بدانند که برای حل هر مشکل راه­ حل­های بسیاری می ­تواند وجود داشته باشد.
۴- درک و فهم/ تصمیم­گیری: از این مرحله بعنوان گام «توقف و تفکر» نام برده می­ شود. در این مرحله هر یک از راه­ حل­های فهرست­شده براساس اصول بکارگیری، میزان حصول به نتیجه، تناسب با مشکل، هماهنگی بین طرفین، موانع و مشکلات اجرایی امتیازدهی و رتبه ­بندی می­شوند.
۵- حل/ بکارگیری و تأیید: عمل به راه­حل انتخاب­شده، بکارگیری آن و سپس ارزیابی اینکه با اجرای راه­حل نتایج واقعی حاصل شده یا نه و همچنین مقایسه با نتایجی که انتظار می­رفت (کاریلو، ایلوت و شوچاک، ۲۰۰۱).
۲-۳- پیشینه پژوهشی

 

۲-۳-۱- پژوهش­های انجام شده مرتبط با موضوع در ایران
 

 

۲-۳-۱-۱- عملکرد ازدواج
 

در پژوهشی که با هدف بررسی تأثیر ناکارآمدی خانواده بر افسردگی دختران انجام شد، ۱۶۷ نفر از دانش ­آموزان دختر دوره راهنمایی شرکت داشتند. نتایج نشان داد که بین افسردگی و کارکرد سالم خانواده همبستگی منفی وجود دارد (نیکوگفتار، ۱۳۹۱). در پژوهشی عملکرد ازدواج بعنوان متغیر پیش­بین برای میزان سازگاری زناشویی در سه قوم فارس، بختیاری و کرد مورد بررسی قرار گرفت. ۳۰۰ زوج از اقوام فارس، بختیاری و کرد در پژوهش شرکت کردند. نتایج تحلیل­ها نشان داد که بین سه قومیت در متغیرهای ابراز عاطفی، فرزندپروری، اقتصاد و مسائل مالی، ارزش­ها، عملکرد کلی و همچنین عملکرد ازدواج تفاوت معنی­دار وجود دارد. مؤلفه­ های ارتباط، نقش، اقتصاد و مسائل مالی، خانواده و دوستان و عملکرد کلی برای توافق، مؤلفه­ های نقش، خانواده و دوستان و عملکرد کلی برای توافق و مؤلفه­ های نقش، خانواده و دوستان برای رضایت دارای توان پیش ­بینی معنی­دار هستند. عملکرد ازدواج براساس متغیرهای تعداد فرزند و درآمد دارای تفاوت معنی­دار بود (بهارلو، ۱۳۸۹). در پژوهشی با هدف بررسی آموزش مهارت­ های زندگی بر بهبود عملکرد خانواده زنان دارای همسر معتاد صورت گرفت. یافته­ ها نشان دادند که آموزش مهارت­ های زندگی به زنان دارای همسر معتاد، پاسخگویی عاطفی، همراهی عاطفی، کنترل رفتار و حل مسئله را بطور معنی­داری افزایش داده است. در حالیکه در جنبه دیگر عملکرد خانواده ارتباط و نقش تأثیر معنی­داری نداشته است (پورقاسمی، ۱۳۸۹). موسوی، مرادی و مهدوی هرسینی (۱۳۸۴)، در پژوهشی که با هدف بررسی اثربخشی رویکرد خانواده­درمانی ساختاری در کاهش تعارضات زناشویی و والدینی، افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اضطراب جدایی انجام دادند، ۳۸ خانواده با حداقل یک فرزند مبتلا به اختلال اضطراب جدایی را بررسی کردند. نتایج نشان داد که خانواده­درمانی ساختاری موجب تقویت رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده می­ شود.

 

۲-۳-۱- ۲- خانواده اصلی
 

در پژوهشی با هدف بررسی ارتباط سبک­های دلبستگی و رضایتمندی زناشویی ۳۸ دانشجوی زن در دانشگاه علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که بین سبک­های دلبستگی و سازگاری زناشویی همبستگی معنی­داری وجود دارد (سهرابی، آقاپور و رستمی، ۲۰۱۳). تأثیر عملکرد خانواده در وابستگی جوانان به مواد مخدر صنعتی بررسی شد و نتایج بررسی­ها حاکی از این بود که عملکرد خانواده گروه وابسته به مواد مخدر در همه حیطه­ها شامل عملکرد کلی، ارتباطات، آمیختگی عاطفی، ایفای نقش، حل مسئله، همراهی عاطفی و کنترل رفتار، به شکل معنی­داری نامناسب­تر از گروه ناوابسته به مواد بود (میرزایی علویجه، نصیرزاده، اسلامی، شریفی راد، حسن زاده، ۱۳۹۲). نتایج بررسی­ها در پژوهشی درباره تاثیر عملکرد خانواده بر کاهش استرس و اضطراب نشان داد که عملکرد سالم خانواده بر کاهش استرس و اضطراب مؤثر است (مؤمنی و علیخانی، ۱۳۹۲). رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت و عامل خانواده اصلی با سازگاری زناشویی، نیز در پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش ۲۶۶ نفر از والدین دانش آموزان شهر کرمانشاه شرکت کردند. نتایج بیانگر همبستگی مثبت و معنی­دار بین سلامت خانواده اصلی و سازگاری زناشویی بود (عارفی، جعفری نظرآبادی و مرادی، ۱۳۹۱). در پژوهشی با هدف بررسی سبک دلبستگی و رضایت زناشویی افراد درگیر خیانت زناشویی، ۱۴۱ کاربر ایرانی متأهل که در سایت­ها و اتاق­های گفتگوی فارسی زبان عضویت داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سبک­های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا می­توانند بعنوان عوامل پیش­بین مناسبی برای احتمال درگیرشدن افراد در روابط فرازناشویی اینترنتی در نظر گرفته شوند (عبدی، خوش­کنش، تقی­پور و محمدی، ۱۳۹۱). در پژوهشی با هدف پیش ­بینی رضایت زناشویی براساس سبک­های دلبستگی و مؤلفه­ های تمایزیافتگی ۱۸۴ نفر از کارکنان متأهل دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم پزشکی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تجارب اولیه سبک­های دلبستگی و مؤلفه­ های تمایزیافتگی بر روابط بین­فردی زوجین در بزرگسالی تأثیر مستقیم می­گذارد (بیرامی، فهیمی، اکبری و پیچاکلایی، ۱۳۹۱). در پژوهشی با هدف پیش ­بینی مشکلات رفتاری دانش ­آموزان، براساس فرایندهای خانواده نتایج بدست­آمده نشان داد که متغیرهای مهارت تصمیم ­گیری و حل مسئله خانواده، مهارت ارتباطی خانواده، انسجام و احترام متقابل خانواده و مهارت مقابله خانواده قادر به پیش ­بینی مشکلات رفتاری نوجوانان هستند (زرگر، محمدی بهرام­آبادی و بساک­نژاد، ۱۳۹۱). قمری و خوشنام (۱۳۹۰)، ۳۱۷ دانشجو را به روش نمونه گیری خوشه­ای را انتخاب کردند. نتایج تحقیق در مورد ارتباط بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی دانشجویان نشان داد که بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی ارتباط معنی­دار وجود دارد. در پژوهشی که هدف از آن بررسی همبستگی بین ویژگی­های ادراک­ شده خانواده اصلی و فعلی در رابطه زناشویی بود، ۲۰۰ زوج مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین میزان ادراک زوجین از خانواده اصلی و میزان وجود تعارض زناشویی در زندگی فعلی آن­ها همبستگی منفی وجود دارد. همچنین بین برداشت از خانواد­ اصلی و فعلی در کلیه آزمودنی­ها همبستگی مثبت و معنی­دار مشاهده شد. بین ادراک در خانواده اصلی و میزان صمیمیت ادراک­ شده در خانواده فعلی و نمره کل ادراک­ شده از خانواده فعلی همبستگی بیشتری وجود دارد. وجود استقلال در خانواد­ اصلی در رشد صمیمیت فعلی نیز مؤثرتر از وجود صمیمیت در خانواده اصلی است. نتایج دیگر نیز حکایت از این داشت که بین ادراک استقلال در خانواده اصلی و فعلی در مردان در مقایسه با زنان همبستگی بیشتر وجود دارد. در حالی­که در زنان بین صمیمیت ادراک­ شده در خانواد­ اصلی و فعلی در مقایسه با مردان همبستگی بیشتری وجود دارد. میزان همبستگی برداشت زنان از خانواد­ اصلی و فعلی خود بیشتر از مردان است. اگر مردان در زندگی زناشویی استقلال بیشتری داشته باشند در زندگی زناشویی سازگارترند در حالی­که در زنان ادراک صمیمیت بیشتر در خانواده اصلی با سازگاری بالاتر در زندگی زناشویی آنان ارتباط دارد (فرحبخش، ۱۳۹۰). در پژوهشی که نقش تجربه خشونت در دوران کودکی و الگوهای رفتاری خشونت و صمیمیت در دانشجویان متأهل مورد بررسی قرار گرفت، ۲۶۶ دانشجوی زن و ۲۶۶ دانشجوی مرد شرکت داشتند و نتایج نشان داد که بین زنان و مردان مورد مطالعه از لحاظ ابعاد مختلف صمیمت تفاوت معنی­دار وجود ندارد. همچنین خشونت بطور کلی و تجربه خشونت در دوران کودکی، قوی­ترین عوامل پیش­بینی­کننده صمیمیت زناشویی هستند (خمسه و حسینیان، ۱۳۸۹). پژوهشی دیگر بطور داوطلبانه از میان مراجعین مجرد معتاد و اعضای خانواده­های آن­ها با هدف بررسی اثربخشی تئوری سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی و کارکرد خانواده اعضای خانواده­های دارای فرزند معتاد صورت گرفت. نتایج نشان داد که خانواده­درمانی سیستمی بوئن موجب افزایش تمایزیافتگی و بهبود کارکرد افراد معتاد و اعضای خانواده­های آن­ها می­ شود (غفاری، رفیعی و ثنایی، ۱۳۸۹). در پژوهشی که با هدف بررسی روابط ساختاری آسیب­شناسی خودتمایزی در خانواده­درمانی بوئنی با بهزیستی ذهنی، سلامت روانی و بهداشت کیفیت زناشویی صورت گرفت، ۵۶۰ نفر از مراجعان مراکز مشاوره و فرهنگ­سراهای سطح شهر اصفهان شرکت کردند. نتایج نشان داد که بین تفکیک خود با بهزیستی ذهنی، سلامت روانی و کیفیت زناشویی ارتباط معنی­دار وجود دارد. از این­رو افرادی که می­توانند مرز عقاید و عواطف خود و دیگران را تشخیص دهند از سلامت و بهزیستی و کیفیت روابط زناشویی بالاتری برخوردارند (یوسفی، اعتمادی، بهرامی، بشلیده و شیربگی، ۱۳۸۹). رابطه بین تمایزیافتگی و رضایت زناشویی بررسی شد. ۱۳۰ نفر از کارمندان متأهل دانشگاه که حداقل ۵ سال از ازدواج آن­ها گذشته و دارای حداقل یک فرزند بودند در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین تمایزیافتگی با رضایت زناشویی ارتباط مثبت و معنی­دار وجود دارد (علیکی و نظری، ۱۳۸۷). در پژوهشی رابطه بین سطح سلامت خانواده اصلی و رضایت زناشویی زنان متأهل دبیر شهرستان کرج مورد بررسی قرار گرفت. ۱۵۰ نفر در این پژوهش شرکت کردند و نتایج نشان دادند که همبستگی مثبت معناداری بین رضایت زناشویی معنی­دار وجود دارد. همچنین مؤلفه­ های سطح سلامت خانواده اصلی، استقلال و صمیمیت با رضایت زناشویی نیز همبستگی معنی­دار مشاهده گردید (حسینیان، یزدی و جاسبی، ۱۳۸۶). ۶۱ نفر از مراجعه­کنندگان به مراکز قضایی و ۶۱ نفر از افراد مایل به زندگی مشترک در یک پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افراد متقاضی طلاق سطح تمایزیافتگی پایین­تری نسبت به افراد مایل به زندگی مشترک دارند (محسنیان، کرملو و گنجوی، ۱۳۸۶). نتایج پژوهشی در بررسی ساخت خانواده دختران فراری و اثربخشی خانواده­درمانی سیستمی نشان داد که خانواده دختران فراری در سازه­های «نقش­های خانوادگی»، «حل مشکل» و «ابراز عواطف» عملکردی پایین­تر از هنجار جامعه دارند. همچنین درمان سیستمی به همراه درمانگری حمایتی منجر به بهبود ساختار خانواده دختران فراری و عملکرد آن­ها می­ شود (حمیدی، افروز، کیامنش و رسول­زاده طباطبایی، ۱۳۸۴). در پژوهشی ۵۰۴ نفر از دانش ­آموزان دختر و پسر شرکت داشتند. نتایج نشان داد که استقلال و کنترل از متغیرهای جوّ خانواده با انگیزش پیشرفت رابطه معنی­داری داشته اند (دارابی، ۱۳۷۸).

 

۲-۳-۱-۳- حمایت اجتماعی
 

در پژوهشی ارتباط مشکلات روانی- اجتماعی با درک از حمایت اجتماعی در خانواده­های معتادین مطالعه شد. ۴۰۰ عضو درجه یک افراد معتاد مراجعه­کننده به یک مرکز ترک اعتیاد در گرگان در پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان دادند که برخورداری از حمایت اجتماعی بالا در مواجهه و سازگاری بهتر خانواده­های معتادین با عوامل تنش­زا و تأمین سلامت روانی، اجتماعی آن­ها نقش بسزایی دارد (منچری، حیدری و قدوسی، ۱۳۹۲). در پژوهشی میزان حمایت اجتماعی ادراک­ شده و دینداری در افراد مبتلا به بیماری PTSD، همسران آن­ها و گروه کنترل، مقایسه شد. نتایج بدست­آمده نشان دادند که میزان حمایت اجتماعی ادراک­ شده در افراد مبتلا به PTSD و همسران آن­ها کمتر از گروه کنترل می­باشد (بیرامی، عندلیب کورایم، پوراسماعیلی و محمدی بخش، ۱۳۹۲). در پژوهشی رضایت از زندگی براساس رگه ­های شخصیتی، حمایت اجتماعی و بهزیستی معنوی بررسی شد. ۲۵۰ دانشجوی دختر و پسر در پژوهش شرکت کردند. نتایج یافته­ ها نشان داد که رگه ­های شخصیتی، حمایت اجتماعی بهزیستی معنوی با رضایت از زندگی ارتباط معنی­دار دارند (تمنائی­فر و منصوری نیک، ۱۳۹۲). در یک مطالعه مقطعی ۱۱۶ بیمار قلبی- عروقی بستری شده در بیمارستان مورد بررسی قرار گرفتند. خودکارآمدی و حمایت اجتماعی درک­شده در ارتباط با سازگاری بهتر بیماران با عوارض ناشی از بیماری و بهبود کیفیت زندگی آنان مطالعه شد. نتایج نشان داد که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی درک­شده تأثیر بسزایی در افزایش کیفیت زندگی دارد (جلیلیان، مصطفوی و شریفی­راد، ۱۳۹۲). در این پژوهش تاثیرات تعلق خانوادگی، احساس از گرانباری نقش خانوادگی، ابهام نقش و حمایت اجتماعی بر تعارض خانواده با کار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نمونه با حجم ۳۶۰ نفر از کارمندان زن متاهل ادارات دولتی شهر اهواز نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی بر تعارض خانواده با کار تاثیر دارد. همچنین متغیر تعلق خانوادگی بر احساس گرانباری از نقش خانوادگی و تعارض خانواده با کار اثر دارد (نبوی و شهریاری، ۱۳۹۱). در پژوهشی عوامل مرتبط پایگاه اجتماعی- اقتصادی، تعارض زناشویی و حمایت اجتماعی با خشونت خانگی والدین نسبت به فرزندان مطالعه گردید و ۳۸۴ نفر از دانش ­آموزان شهر اهواز در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد حمایت اجتماعی باعث کاهش خشونت علیه فرزندان می­ شود. نتایج نشان داد هرچه تعارضات زناشویی در بین والدین بیشتر باشد میزان خشونت اعمال­شده بر فرزندان نیز بیشتر می­ شود (یعقوبی دوست و عنایت، ۱۳۹۱). در پژوهشی که با هدف بررسی حمایت شبکه­ های اجتماعی و رضایت از زندگی خانوادگی زنان متأهل صورت گرفت، ۳۶۷ نفر از زنان متأهل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیان­کننده این بودند که میزان رضایت از زندگی زنان و نیز میزان حمایت دریافتی از شبکه­ های غیر رسمی در حد متوسط رو به بالا هست. در بین شبکه­ های غیر رسمی، خانواده بیشترین میزان حمایت اجتماعی و شبکه­ های همسایگی کمترین میزان حمایت را بر زنان داشته اند. همچنین بین حمایت شبکه­ های غیررسمی و رضایت از زندگی خانوادگی زنان رابطه معنی­داری وجود داشت (سفیری، قرآنی دامداباجا، ۱۳۹۱). ارتباط بین همسرآزاری، حمایت اجتماعی و استرس ادراک­ شده در زنان دارای همسران معتاد و غیر معتاد شهر رشت مورد بررسی قرار گرفت. شرکت­کنندگان ۵۰ زن دارای همسر معتاد و ۵۰ زن دارای همسر غیر معتاد بودند. نتایج بیانگر این بود که میزان حمایت اجتماعی، استرس ادراک­ شده و میزان همسرآزاری در زنان دارای همسر معتاد با زنان بدون همسر معتاد متفاوت است. به این معنی که میزان حمایت اجتماعی زنان دارای همسر معتاد کمتر از زنان بدون همسر معتاد است (ناورودی، زینعلی و خستگانان، ۱۳۹۱). نتایج پژوهشی با هدف پیش ­بینی عضویت نوجوانان و جوانان در گروه­های معتاد و غیر معتاد براساس حمایت اجتماعی ادراک­شده، سبک های دلبستگی، سبک­های هویتی و صفات شخصیتی، بیانگر این بود که دو گروه معتاد و غیر معتاد در حمایت اجتماعی ادراک­ شده تفاوت معنی­داری داشتند. هرچه فرد حمایت بیشتری از جانب دوستان، خانواده و افراد مهم دریافت کند به احتمال کمتری به اعتیاد روی خواهد آورد (حسینی المدنی، کریمی و بهرامی، ۱۳۹۱). در یک پژوهش تأثیر حمایت اجتماعی- عاطفی و پیوند قوی بر سلامت عمومی در دانش ­آموزان پسر دبیرستان­های شبانه­روزی دزفول بررسی شد. در این پژوهش که تمام دانش ­آموزان به روش سرشماری مطالعه شدند نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و مثبت بین پیوند قوی و حمایت عاطفی با سلامت عمومی وجود دارد (حسین­زاده، بهرامی­نژاد و فروتن­کیا، ۱۳۹۱). در مقایسه میزان همسر آزاری عاطفی و ادراک حمایت اجتماعی در بیماران مبتلا به سردردهای مزمن تنشی و میگرن با افراد سالم، نتایج بدست­آمده نشان داد که بیماران مبتلا به سردردهای مزمن تنشی و میگرن نسبت به گروه کنترل دارای میانگین نمرات بالاتری در همسرآزاری عاطفی و میانگین نمرات پایین­تری در حمایت اجتماعی می باشند (جزایری و شریفی، ۱۳۹۰). پارسائی راد، امیرعلی­اکبری و مشاک، (۱۳۹۰) بی­خوابی، خواب­آلودگی و حمایت اجتماعی زنان باردار افسرده و غیرافسرده مراجعه­کننده به مراکز بهداشتی را مورد بررسی قرار دادند. در این پژوهش ۹۰ زن باردار که شامل ۴۲ زن افسرده و ۴۲ زن غیرافسرده بودند، شرکت داشتند. نتایج یافته­ ها نشان داد که هرچند از نظر بی­خوابی و خواب­آلودگی بین زنان باردار افسرده و غیرافسرده تفاوت معنی­دار وجود دارد؛ اما در میزان حمایت اجتماعی بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در پژوهشی ۳۶۰ دانش آموز مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بیانگر این بودند که نوجوانان برخوردار از حمایت خانوادگی مطلوب از فرصت و امکانات بیشتری برای خودمختاری، خودبیانگری، خودآگاهی و خودافزایی برخوردار هستند (نجمی و فیضی، ۱۳۹۰). مسعودنیا (۱۳۹۰) رابطه حمایت اجتماعی ادراک­ شده با بروز اختلال افسردگی پس از زایمان را بررسی کرد. در این پژوهش ۱۴۰ مادر که ۵ هفته از زایمان آن­ها سپری شده بود و جهت دریافت مراقبت­های پس از زایمان به دو مرکز بهداشتی- درمانی مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فقدان یا تضعیف حمایت اجتماعی پس از زایمان می ­تواند یک عامل خطر مهم برای افسردگی پس از زایمان تلقی گردد. در پژوهشی که پیروی، حاجبی و پناغی (۱۳۸۹) انجام دادند هدف از پژوهش بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با سلامت روان بود که ۲۹۱۶ نفر از دانشجویان ورودی جدید دانشگاه تهران بصورت سرشماری به پرسشنامه ­ها پاسخ دادند. نتایج بیانگر این بودند که حمایت اجتماعی با سلامت روان ارتباط معنی­دار و مستقیم دارد. حمایت اجتماعی براساس جنس نشان داد که دختران حمایت اجتماعی ادراک­ شده بیشتری برای خود قائل هستند. در پژوهشی مسائل مربوط به یائسگی به همسران زنان حوالی دوره یائسگی آموزش داده شد و حمایت اجتماعی ادراک­ شده زنان پس از آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش یائسگی به شوهران به مثابه مهم­ترین منبع حمایت اجتماعی زنان نقش بسزایی در پیشگیری از افسردگی دارد (دلشاد نوقابی، بحری بیناباج و هادی­زاده طلاساز، ۱۳۸۸). در بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک­ شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر، نتایج نشان داد که ابعاد مختلف حمایت اجتماعی ادراک­ شده پیش­بینی­کننده­ های بهتری برای رضامندی از زندگی و بالانس عاطفی در دختران نسبت به پسران هستند. بهزیستی روان­شناختی و اجتماعی در دختران بیشتر به وسیله حمایت اجتماعی از خانواده و در پسران به وسیله حمایت اجتماعی از دوستان پیش ­بینی می­ شود. همچنین حمایت اجتماعی ادراک­ شده از فرد خاص و از افراد گروه در دانشکده اثری بر روی ابعاد مختلف بهزیستی ندارد (قائدی و یعقوبی، ۱۳۸۷). در پژوهشی با هدف بررسی حمایت اجتماعی و سلامت روان در زنان با محوریت همسرآزاری، ۴۵ نفر از زنان آزاردیده و ۷۲ نفر از زنانی که قربانی نبودند مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زنان آزاردیده در حمایت اجتماعی و سلامت روانی نمره­های پایین­تر به نسبت زنان آزارندیده کسب کردند (پناغی، قهاری، احمدآبادی ویوسفی، ۱۳۸۷). در پژوهشی به منظور بررسی روایی مقیاس ادراک حمایت اجتماعی، میزان همبستگی حمایت اجتماعی و احساس خوشبختی بررسی شد. در این پژوهش که ۲۰۰ دانشجوی دختر و پسر شرکت داشتند، نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی و احساس خوشبختی ارتباط معنی­داری وجود دارد (زکی، ۱۳۸۷). هدف از پژوهشی این بود که ارتباط حمایت اجتماعی ادراک­ شده و رویدادهای استرس­زای زندگی با افسردگی بررسی شود. در این پژوهش که ۱۵۳ نفر مشارکت­کننده داشت نتایج بررسی یافته­ ها نشان داد که رویدادهای منفی زندگی موجب بروز یا تشدید افسردگی می­شوند و حمایت اجتماعی نیز در بروز یا تشدید افسردگی نقش تعدیل­کننده دارد (بخشانی، بیرشک، عاطف­وحید و بوالهری، ۱۳۸۲).

 

۲-۳-۱-۴- حل مشکل خانواده
 

در پژوهشی ارتباط توانایی حل مسئله با سازگاری زناشویی مورد بررسی قرار گرفت و ۳۱ زوج سازگار و ناسازگار از بین زوجین ۱۸ تا ۵۰ سال ساکن تهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد زوجینی که از توانمندی مهارت­ های حل مسئله برخوردار بودند میزان سازگاری زناشویی بیشتری نیز داشتند (صادقی، مظاهری و موتابی، ۱۳۹۲). رضایت از زندگی زناشویی براساس مهارت­ های حل مسئله اجتماعی و هوش معنوی مورد بررسی قرار گرفت، ۱۲۰ زوج در پژوهش شرکت داشتند. نتایج نشان داد که حل مشکل بصورت مثبت می ­تواند سازگاری زناشویی را پیش ­بینی کند (ابوالمعالی، مجتبایی و رحیمی، ۱۳۹۲). در بررسی ارتباط تأثیر رویکرد راه­حل­محور در حل مسائل زناشویی بر کاهش تعارضات زناشویی، نتایج نشان داد که رویکرد راه­حل­محور در کاهش تعارضات زناشویی اثربخش بوده است (سودانی، شفیع­آبادی، اعتمادی و دلاور، ۱۳۸۹). در پژوهشی تأثیر آموزش حل مسئله بر صمیمیت زوجین با شرکت ۱۶ زوج بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهارت حل مسئله سطح صمیمیت را افزایش می­دهد (خدایاری­فرد و زارع­پور، ۱۳۹۰). در پژوهشی ۹۶ نفر از مادران نوجوانان در برخی از مدارس غیرانتفاعی مورد آموزش قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله به افزایش مشارکت عاطفی افراد خانواده و کمک به حل مسائل یکدیگر می­انجامد (شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۷). نتایج پژوهشی در مقایسه روش حل مشکل در زوجین متقاضی طلاق و نرمال نشان داد که زوجین متقاضی طلاق روش­های نامناسبی برای حل مشکل نسبت به زوجین نرمال به کار می­برند. در این پژوهش ۱۰۰ زوج متقاضی طلاق و ۱۰۰ زوج نرمال شرکت داشته اند (محمدی، علیزاده و صداقت، ۲۰۱۱). در بررسی تاثیر روان­درمانی راه­حل­محور بر رضایت زناشویی در زوج­های هر دو شاغل نتایج نشان داد که روان­درمانی راه­حل­محور می ­تواند پرخاشگری و مشکلات جنسی زوج­ها را کاهش داده و باعث بهبود زمان باهم­بودن و توافق درباره مسائل مالی آن­ها شود (نظری و گلی، ۱۳۸۶). در پژوهشی به منظور تعیین میزان تأثیر آموزش حل مسئله بر کاهش تعارض زناشویی همسران ۴۰ زوج که دارای تعارض بودند مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ­ها نشان داد که آموزش حل مسئله باعث کاهش تعارض زناشویی در زوج­ها می­ شود (قلیلی، احمدی و فاتحی­زاده، ۱۳۸۶). احمدی (۱۳۸۶) در اعتباریابی پرسشنامه حل مشکل خانواده آن را با مقیاس رضامندی زناشویی انریچ مورد بررسی قرار داد. در این پژوهش ۵۵ زوج شرکت داشتند. نتایج نشان داد که بین حل مشکل خانواده و رضامندی زناشویی همبستگی بالایی وجود دارد. در پژوهشی دیگری که اثربخشی روش مداخلاتی تغییر شیوه زندگی با حل مشکل خانواده در کاهش ناسازگاری زناشویی مورد بررسی قرار گرفت، ۲۶۰ زوج که ناسازگاری زناشویی داشتند، انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. نتایج نشان داد که بکارگیری روش حل مشکل خانوادگی موجب کاهش ناسازگاری زناشویی می­ شود. روش مداخله­ای حل مشکل خانوادگی موجب کاهش ناسازگاری­هایی می­ شود که در زمینه ­های ارتباط دوتایی، حل تعارض، روابط جنسی و همچنین موضوعات شخصیتی و ارتباط با اقوام و دوستان می­باشد (احمدی، نوابی­نژاد و اعتمادی، ۱۳۸۵).
۲-۳-۲- پژوهش­های مرتبط با موضوع در خارج از کشور
۲-۳-۲-۱- خانواده اصلی
۲۰۸ کودک از مراکز پیش­دبستانی در پوسان کره جنوبی و مادرانشان بررسی شدند. هدف این پژوهش بررسی ارتباط سبک­های دلبستگی کودکان با بهداشت روان مادرانشان با میانجی­گری رضایتمندی زناشویی مادران بود. نتایج مؤید این بود که بین دلبستگی اضطرابی کودکان با بهداشت روان مادرانشان ارتباط منفی با میانجی­گری رضامندی زناشویی برقرار است (چانگ[۱۰۶]۱ و چوی[۱۰۷]۲، ۲۰۱۴). نتایج پژوهشی نشان داد که در خانواده­های بهم­آمیخته، حس پایین تبعیض و حس قوی اجتماعی­بودن به رضامندی زندگی مربوط می­ شود (موسکاتو[۱۰۸]۳ و همکاران، ۲۰۱۴). نتایج پژوهشی با هدف بررسی ارتباط بین افسردگی پس از زایمان با سازگاری زناشویی و ارتباط با خانواده هسته­ای نشان داد که زنانی که با خانواده گسترده ارتباط داشتند نسبت به زنان مرتبط با خانواده هسته­ای افسردگی پس از زایمان کمتری داشتند. از این رو به نظر می­رسد که وضعیت خانواده نقش معنی­داری در پیش ­بینی افسردگی دارد. این پژوهش در پاکستان با بررسی ۵۰ زوجی که ساکن کراچی بودند صورت گرفته است (مناف[۱۰۹]۴ و سیدیکا[۱۱۰]۵، ۲۰۱۳). هدف از پژوهشی بررسی خانواده اصلی، الگوی دلبستگی عاشقانه و سازگاری در روابط بود. نتایج نشانگر این بود که ساختار خانواده اصلی، الگوی دلبستگی عاشقانه را پیش ­بینی می­ کند در حالی­که دلبستگی عاشقانه سازگاری زناشویی را پیش ­بینی می­ کند (مورارو[۱۱۱]۶، ترلیوس[۱۱۲]۷، ۲۰۱۲). هرنکول[۱۱۳]۸، لی[۱۱۴]۹، کاسترمن[۱۱۵]۱۰ و هاوکینز[۱۱۶]۱۱ (۲۰۱۲)، تعارض خانواده، مدیریت خانواده و مداخله در خانواده در سنین ۱۵-۱۸ سال، ۱۳-۱۴ سال و ۱۰-۱۲ سال برای پیش ­بینی افسردگی بزرگسالی، اضطراب و مصرف مواد مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه طولی در سال ۱۹۸۵ با ۸۰۸ دانش آموز در ۱۸ ایالت آمریکا شروع شد و بعدا با ۷۴۷ دانش آموز ادامه یافت. نتایج نشان دادندکه تعارض خانواده قوی­ترین پیش­بینی­کننده سلامت روان و مصرف مواد در بزرگسالی است. نتایج پژوهشی با هدف بررسی سازگاری زناشویی با سبک­های دلبستگی بیانگر این بودند که دلبستگی اجتنابی بطور منفی پیش­بینی­کننده معنی­دار برای سازگاری ازدواج است. در این پژوهش ۲۰۴ زن و مرد ازدواج­کرده به تفکیک ۱۳۴ زن و ۷۰ مرد شرکت داشتند (اوزمن[۱۱۷]۱ و آتیک[۱۱۸]۲، ۲۰۱۰). هدف این پژوهش بررسی نقش خشونت در خانواده اصلی در میزان تمایل مردان به خشونت زناشویی بوده است. نتایج نشان داد که تقریباً ۶۰ درصد مردان مبتلا به خشونت زناشویی، خشونت در خانواده اصلی را گزارش کردند و ۲۰ درصد مردانی که خشونت زناشویی نداشتند خشونت در خانواده اصلی را گزارش کردند (دلسول[۱۱۹]۳ و مارگولین[۱۲۰]۴، ۲۰۰۴). در پژوهشی که ارتباط خانواده اصلی بر نگرش نسبت به ازدواج و آمادگی برای ازدواج با شرکت ۹۷۷ نفر مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان دادند که آمیختگی و مثلث­سازی به بینش و احساس منفی درباره ازدواج منجر می­ شود (لارسون[۱۲۱]۵، بنسون[۱۲۲]۶، ویلسون[۱۲۳]۷ و مدورا[۱۲۴]۸، ۱۹۹۸). نتایج پژوهش باکن[۱۲۵]۹ و رومینگ[۱۲۶]۱۰ (۱۹۸۹) نشان داد که سازگاری و آمیختگی با خانواده بطور معنی­دار با رشد خود ارتباط داشتند.

 

۲-۳-۲-۲- حمایت اجتماعی
 

در مطالعه­ ای حمایت ادراک­ شده خانواده و دوستان با رفتارهای سالمی که با خودتنظیمی دیابت مرتبط هستند مورد بررسی قرار گرفت. ۱۷۴ کوبایی، ۱۲۱ نفر اهل هائیتی و ۱۱۰ نفر که آفریقایی- آمریکایی بودند با مشخصه دیابت نوع دوم در پژوهش شرکت داشتند. نتایج نشان داد که رفتارهای خودتنظیمی دیابت با حمایت اجتماعی ادراک­ شده از خانواده و دوستان مرتبط است؛ و همبستگی مثبت بین آن­ها مشاهده شد (پروسیدانو[۱۲۷]۱۱ و هلر[۱۲۸]۱۲، ۲۰۱۴).
در پژوهشی که ارتباط انواع حمایت اجتماعی و نشانه­ های افسردگی و سلامت مرتبط با کیفیت زندگی در بیماران با شکست عاطفی صورت گرفت. نتایج نشان داد که حمایت عاطفی با نشانه­ های افسردگی و سلامت مرتبط با کیفیت زندگی در ارتباط است (هیو[۱۲۹]۱، لنی[۱۳۰]۲، موسر[۱۳۱]۳ و کندی[۱۳۲]۴، ۲۰۱۴). در مطالعه­ ای تاثیر حمایت اجتماعی بر کاهش PTSD در سربازان آمریکایی در عراق و افغانستان مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش که ۱۸۲۵ سرباز آمریکایی شرکت داشتند نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی بر کاهش آسیب پس از ضربه یعنی PTSD مؤثر است (برانکو[۱۳۳]۵ و همکاران، ۲۰۱۴). در مطالعه­ ای نتایج نشان داد که حمایت اجتماعی بطور منفی با استرس و بطور مثبت سلامتی و خوشبینی را پیش ­بینی می­ کند (گلوزا[۱۳۴]۶ و پی والین[۱۳۵]۷، ۲۰۱۴). نتایج پژوهش دیگری نشان داد که حمایت عاطفی بطور معنی­دار و منفی نشانه­ های افسردگی را پیش ­بینی می­ کند (پاپادوپولس[۱۳۶]۸، کنستانیو[۱۳۷]۹، مونتگومری[۱۳۸]۱۰ و سولوما[۱۳۹]۱۱، ۲۰۱۴). والدین کودکان مشکل­دار با حمایت اجتماعی بالا، استرس کمتر و سلامت جسمانی بیشتری داشتند (کنت­ول[۱۴۰]۱۲، ملدون[۱۴۱]۱۳ و گالافر[۱۴۲]۱۴، ۲۰۱۴). در پژوهشی که ۱۲۰ دانشجوی دوره لیسانس شرکت داشتند، ارتباط بین حمایت اجتماعی دوستان و خانواده با استرس ابرازشده و سلامتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در حمایت دوستان بین دو جنسیت تفاوتی وجود نداشت؛ اما در حمایت ادراک­ شده از خانواده بین زنان و مردان تفاوت مشاهده شد. به این معنی که زنان حمایت ادراک­ شده بیشتری از خانواده دارند (بنهام[۱۴۳]۱۵، آروالو[۱۴۴]۱۶، استگال[۱۴۵]۱۷ و دوران[۱۴۶]۱۸، ۲۰۱۲). در پژوهشی ۳۷۲ مادر شرکت داشتند که هفت روز بعد از زایمان و تا سه ماه بعد از تولد فرزند مورد بررسی و پیگیری قرار گرفتند. نتایج مؤید این بود که دلبستگی ایمن کم و رضامندی زوجین و حمایت والدین با سطوح بالای افسردگی بعد از زایمان و PTSD مرتبط بودند (ایلز[۱۴۷]۱، اسلاد[۱۴۸]۲ و اسپایبی[۱۴۹]۳، ۲۰۱۱). در پژوهشی که میزان حمایت اجتماعی زوجین نابارور طی درمان مورد بررسی قرار گرفت، ۸۳ زن و ۸۳ مرد در پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد که مردان در مقایسه با زنان حمایت اجتماعی ضعیف­تری را گزارش کردند. بویژه در حمایت اجتماعی دوستان و افراد معنی­دار اما در حمایت خانواده تفاوتی مشاهده نشد؛ اما بطور کلی هر دو جنس یعنی هم زنان و هم مردان حمایت افراد معنی­دار را گزارش کردند. به نظر می­رسد مردان محرومیت از درمان را احساس کنند زیرا زنان توجه بیشتری را دریافت می­ کنند. همچنین حمایت اجتماعی در درمان بهتر زوجین نابارور مؤثر نشان داده شد (آگوستینی[۱۵۰]۴ و همکاران، ۲۰۱۱). در پژوهشی با هدف بررسی ارتباط ویژگی­های جمعیت­شناختی با حمایت ادراک­ شده از دیگران معنی­دار، خانواده و دوستان ۴۱۸ مرد و ۶۲۳ زن بین ۱۸ تا ۷۷ سال شرکت داشتند. نتایج نشان داد که حمایت خانواده در مردان بالاتر است و حمایت دوستان با افزایش سن کاهش می­یابد. تعامل معنی­دار بین جنسیت و سن و بین جنسیت و وضعیت ازدواج مشاهده شد (پرزا[۱۵۱]۵ و پاسیلی[۱۵۲]۶، ۲۰۰۲). در پژوهشی ۳۲ مادر که بار اول بود که باردار می­شدند شرکت کردند. رضامندی زناشویی و حمایت اجتماعی در ۴ ماه بررسی شدند. نتایج نشان داد که مادرانی که سطوح بالای رضامندی درباره ازدواج و سطوح بالای حمایت خانواده طی دوره قبل از تولد را گزارش کرده بودند بیشتر احتمال داشت که درجات بالای رضامندی زناشویی را در ۴ ماهگی گزارش کنند. همچنین رضایتمدی نقش پیشگویی بهینه در پیش ­بینی تعامل با طفل در ۹ ماهگی داشت و دلبستگی ایمن در یک سالگی را موجب می­ شود (راسل[۱۵۳]۷، ۱۹۹۴).

 

۲-۳-۲-۳- حل مشکل
 

مهارت حل مسئله به اعضای خانواده که مراقبت از بیمار مبتلا به اختلال شناختی را برعهده دارند کمک می­ کند تا سلامت روان بیشتری داشته باشند (گاراند[۱۵۴]۸ و همکاران، ۲۰۱۴). در یک پژوهش فراتحلیلی ۳۱ مطالعه در مورد اثر درمان مبتنی بر حل مسئله بررسی شدند. نتایج نشان داد که حل مسئله بطور معنی­داری مؤثرتر از این است که هیچ نوع درمانی صورت نگیرد اما از درمان مؤثر دیگری که متناسب با موضوع طراحی شود بطور معنی­دار مؤثرتر نبود (مالوف[۱۵۵]۱، ترستینسون[۱۵۶]۲، اسکات[۱۵۷]۳، ۲۰۰۷). مداخلات خاص خانواده مانند آموزش حل مشکل خانواده می ­تواند باعث بهبود عملکرد بخصوص در بعد کارکرد اجتماعی در اوایل جوانی شود (اوبرین[۱۵۸]۴ و همکاران، ۲۰۰۹). کراپلی (۲۰۰۵) بیان می­دارد که زوج­هایی که از مهارت­ های حل مسئله یا مذاکره (مانند گوش­دادن، ارائه راه­حل و احساسات همدلی)، مهارت­ های حل تعارض، افزایش تعامل مثبت و ایجاد احساس مثبت به رابطه، بیشتر استفاده می­ کنند، سازگاری و رضایتمندی زناشویی بیشتری دارند. نتایج پژوهش کرینگ[۱۵۹]۵، (۱۹۹۶) نشان داد که بین مهارت حل مسئله با ابعاد تعارض زناشویی و جنسیت در سبک­های تعارض والدین تفاوت مشاهده شد.
فصل سوم

 

روش­شناسی پژوهش
 

۳-۱- روش پژوهش
این مطالعه در قالب روش پژوهش پس­رویدادی انجام شد. بدین منظور از پرسشنامه به­منظور جمع­آوری اطلاعات استفاده شد.

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
مقایسه طرحواره¬های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار- قسمت ۵
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مقدمه
در این فصل ابتدا به بررسی اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر خواهیم پرداخت. سپس به توصیف متغیرهای وابسته مورد استفاده در این پ‍ژوهش یعنی طرحواره های ناسازگار اولیه و شخصیت خودشیفته میپردازیم.

افسردگی
افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی) با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص میشوند (سایر علایم و نشانه ها عبارتاند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تکلم و اعمال نباتی- ایمنی مانند خواب، اشتها، فعالیتهای جنسی و سایر ریتمهای بیولوژیک). این اختلالات معمولاً همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی میگردند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

 

تاریخچه افسردگی
 

مردم موارد افسردگی را از زمان های قدیم ثبت کردهاند. توصیفهایی از آنچه امروزه اختلالات خلقی میخوانیم در بسیاری از منابع طبی قدیم وجود دارد. داستان عهد عتیق شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس درایلیاد هومر، هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کردهاند. حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد، بقراط اصطلاح مانی ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد. در حدود سال ۳۰ میلادی، سلسوس[۲۶] پزشک رومی در کتابش، ملانکولی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود (از ریشه یونانی Melan (سیاه) و Chole (صفرا). همچنین آرتیوس[۲۷]پزشک یونانی در ابتدای قرن اول میلادی دریافت که مانی و افسردگی که بعضی اوقات در یک فرد رخ میدهند به نظر می رسد که از یک اختلال واحد ریشه میگیرند. در اوایل قرن نوزدهم فلیپ پینل[۲۸](۱۸۰۱)، گزارش جالبی از افسردگی به رشته تحریر در آورد که نام امپراطور و پادشاه فرانسه در آن منعکس گردیده بود. همچنین افسردگی از طریق ارائه بعضی از قربانیان مشهورتر به طور آشکار توصیف شده است. آبراهام لینکن در یکی از حمله های عودکننده افسردگی چنین نوشت اگر آنچه من احساس میکنم به طور مساویبین تمام انسانهای دنیا توزیع میشد، هیچ چهره شادی روی زمین وجود نداشت. چرچیل نیز درباره جدالهایش با آنچه وی “سگهای دیوانه افسردگی” نامیده، صحبت کرده است (آزاد، ۱۳۸۴).
اگرچه قرنهاست این اختلالات توسط محققان مختلف، مورد توجه دقیق و امعان نظر واقع شده، ولی هنوز این افراطهای ناتوان کننده خلقی به صورت یک راز باقیمانده است (آزاد، ۱۳۸۴).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

اختلال افسردگی اساسی
 

در دوره افسردگی منحنی خلق نسبت به دوره مانی، به سمت پایین افت میکند. اگر چه در بعضی موارد، یک ضایعه روانشناختی شدید ممکن است فرد را در خلال یک شب، دچار افسردگی سازد ولی ظهور افسردگی شدید همواره تدریجی است و طی دوره چند هفته یا چند ماه به وقوع میپیوندد. دوره حمله افسردگی نوعاً طولانی تر از حمله مانی است و پس از پایان مانی، بتدریج و به آهستگی ظاهر میشود. شخصی که وارد دوره افسردگی میشود مانند حمله مانی احساس میکند که تغییرات عمیقی در اکثر جنبههای عملکردی وی رخ داده است و آن نه فقط در خلق، بلکه درانگیزه، تفکر و کنشهای بدنی و حرکتی وی آشکار است (آزاد، ۱۳۸۴).
ویژگیهای حمله افسردگی اساسی عبارت اند از:
۱- خلق افسرده: تقریباً همه افراد افسرده، درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی را که دامنه آن از یک مالیخولیای (اندوهگینی) متوسط تا ناامیدی شدید درنوسان است گزارش کردهاند. این نوع غمزدگی، ممکن است توسط فرد به صورت ناامیدی شدید، تنهایی یا دلگیری ساده توصیف شود. کسانی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن است همواره گریه کنند. ولی افرادی که به افسردگی شدید دچارند، اغلب اظهار میدارند که دوست دارند گریه کنند ولی نمیتوانند. افراد مبتلا به افسردگی عمیق، غالباً اوضاع و احوال خود را برگشتناپذیر پنداشته و معتقدند که نه خود میتوانند کمکی به خویش بنمایند و نه دیگران قادرند کمکی به آنها بکنند. این نوع طرز تفکر، به عنوان سندرم ناامیدی – بی پناهی[۲۹] نام گرفته است (آزاد، ۱۳۸۴).
۲- نبود علاقه یا لذت نسبت به فعالیتهای عادی زندگی: مهمترین ویژگی معمولی حمله افسردگی اساسی علاوه بر خلق افسرده، کاهش انگیزه است. وجود یکی از این دو ویژگی یعنی خلق افسرده یا فقدان انگیزه، برای تشخیص افسردگی اساسی لازم است. به نظر میرسد که در شخص افسرده کلیه فعالیتهای که صورت میگیرد از قبیل کار، مواظبت از فرزندان، صحبت کردن با دوستان و تماشای فیلم و غیره بی ارزش بوده و تمایلات جنسی آنان دستخوش کاهش شدید میشود. بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ممکن است این تجربه را داشته باشند که دچار فلج شدگی کامل اراده شدهاند و به طور کلی در به حرکت در آوردن اعضای خود برای انجام هر کاری عاجز و ناتوانند (آزاد، ۱۳۸۴).
۳- اختلال در اشتها: اکثر افراد افسرده، اشتهای کمی داشته و وزنشان کاهش مییابد. هر چند بعضی از آنان به ویژه کسانی که قبلا رژیم غذایی داشته اند از طریق خوردن زیاد و افزایش وزن خود، واکنش نشان میدهند (آزاد، ۱۳۸۴).
۴- آشفتگی خواب: یکی از ویژگیهای مهم افراد افسرده، بیخوابی شدید است. آنها خیلی زود از خواب بیدار شده و قادر به ادامه خواب نیستند. اما ممکن است بعضی از آنان، در آغاز نیز برای خوابیدن دچار اشکال و نارحتی باشند یا آنکه در طول شب، مکرراً از خواب بیدار شوند. در بعضی از موارد ممکن است خواب هم مانند اشتها، افزایش یافته و حالت افرا طی به خود بگیرد به نحوی که شخص بیش از ۱۶- ۱۵ ساعت بخوابد و هنوز احساس کند که خسته است و نیاز به خواب دارد.
۵- کندی یا برانگیختگی روانی- حرکتی: معمولاً افسردگی را میتوان سریعاً از طریق رفتارهای حرکتی و بدنی شخص تشخیص داد. در متداولترین الگوی این اختلال که افسردگی کند شده[۳۰] نام گرفته است به نظر میرسد که بیمار بسیار مغلوب خستگی شدید شده و فعالیت ارادی کمی از خود نشان میدهد.
بدن آنها جمع و در هم بر هم شده و حرکات آنان آهسته و کند و در کمترین حد است. صحبتهای آنان آهسته و بیدوام و معمولاپیش از جواب دادن همراه با توقف است. ممکن است در موارد شدید، این حالت به بهت[۳۱]، گیجی و بیحرفی مبدل شود. در بعضی موارد نیز امکان دارد که نشانه های مرضی به صورتی متفاوت با آنچه ذکر شد، آشکار گردد. این حالت، افسردگی برانگیخته شده نام گرفته و نشانه های آن عبارت است از: بی قراری و فعالیت بی وقفه مانند فشار دادن و مالیدن دستها به یکدیگر، راه رفتن بی هدف، پرتنشی و ناآرامی، نالیدن و گله کردن دائمی.
۶- نبود انرژی: معمولاً در افراد افسرده، سطح انرژی به طور برجسته ای کاهش یافته و فرد بدون انجام هیچ کاری همواره احساس خستگی و فرسودگی میکند.
۷- احساس گناه: افراد افسرده نه تنها نسبت به زندگی بلکه نسبت به خودشان نیز بی علاقهاند و اغلب کمبودها و نارسائیهای در زمینه هوش، جذابیتهای بدنی، سلامتی و مهارتهای اجتماعی، به خود نسبت میدهند. آنان شکایت بسیار درباره از دست دادن عشق و محبت، اشیاء مادی، پول و حیثیت دارند که ممکن است ناشی از احساس بیکفایتی و ناشایستگی باشد. احساس بیارزشی اغلب با احساس گناه عمیق همراه است. فرد افسرده شکستهای گذشته و حال را بزرگ مینماید و به نظر میرسد که محیط اطراف را برای شاهد ادعای خود مورد بررسی قرار داده و هر گونه نقص و نارسایی را به خود نسبت میدهد.
۸- مشکلات تفکر: در افراد افسرده جریانهای ذهنی نیز مانند جریانهای بدنی معمولاً کاهش مییابد و آنها غالباً مشکلاتی در تفکر، تمرکز و یادآوری دارند.
۹- افکار بازگشت ناپذیر درباره مرگ و خودکشی: بسیاری از افراد افسرده، افکار عود کننده درباره مرگ و خودکشی دارند. آنان اغلب حالات هیجانی خود را چنین ابراز میدارند که بهتر است بمیرند و بسیاری از آنان، اقدام به خود کشی میکنند.
ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نیز ملاک هایی را برای تشخیص اختلال افسردگی مطرح کرده که تقریباً شبیه علایم و نشانه های بالا میباشند و این ملاکها در جدول زیر آمده است:

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۲-۱ : ملاک های تشخیصی دوره افسردگی اساسی براساس DSM-IV-TR
A: پنج تا یا بیشتر از علایم زیر از یک دوره دو هفتهای وجود داشته و نشان دهنده تغییر در سطح عملکرد قبلی میباشند. حداقل یکی از علایم یا به صورت(۱) خلق افسرده و یا (۲) از دست دادن علاقه و احساس لذت.
توجه: علایمی که به وضوح نشانی از یک اختلال طبی عمومی هستند یا هذیانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نیاورید.
۱- خلق افسرده اکثر مواقع روز یا با گزارش ذهنی(مثل احساس غمگینی و پوچی) یا مشاهدات دیگران(مثلا غمگین و اشکبار بودن). توجه: درکودکان و نوجوانان ممکن است به صورت خلق تحریک پذیر باشد.
۲- کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام یا تقریباً تمام فعالیتها در قسمت عمده روز و تقریباً هر روز (به طوریکه شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران نشان می دهد).
۳- کاهش قابل ملاحظه وزن بدن بدون پرهیز یا رژیم غذایی یا افزایش وزن (مثلا بیش از ۵ در صد وزن بدن در یک ماه) یا کاهش و یا افزایش اشتها تقریباً هر روز.
توجه: در کودکان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن بدن را در نظر بگیرید.
۴- بدخوابی یا بی خوابی تقریباً هر روز.
۵- تحریک یا کندی روانی حرکتی تقریباً هر روز، قابل مشاهده برای دیگران (فقط مربوط به احساسهای ذهنی بیقراری یا کندی نمیگردد).
۶- خستگی یا فقدان انرژی تقریباً هر روز.
۷- احساس بیارزشی یا گناه بیجا (که ممکن است هذیانی باشد) تقریباً هر روز (فقط شامل خود ملامتگری و احساس گناه درمورد بیمار بودن نمیگردد).
۸- کاهش توانایی تفکر، تمرکز و بلاتصمیمی تقریباً هر روز (به شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران).
۹- افکار تکرارشونده مرگ (نه به صورت ترس از مرگ).
افکار انتحاری تکراری بدون نقشه خاص، یا اقدام به خودکشی یا طرح خاصی برای خودکشی.
B- علایم، شامل ملاکهای یک دوره مخطط نمیگردند.
C- علایم، ناراحتی قابل ملاحظه بالینی یا تخریب در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینه های مهم به وجود میآورد.
D- علایم ناشی از تاثیر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده (داروی نسخه شده یا مورد سوء مصرف) یا یک اختلال طبی عمومی (مثل کمکاری تیروئید) نمیباشد.
E- داغدیدگی توضیح بهتری برای علایم ارائه نمیکند. یعنی پس از فقدان فردی محبوب، علایم پیش از دو ماه دوام مییابد و با تخریب عملکردی بارز، اشتغال ذهنی بیمار گونه یا بی ارزشی، تفکر انتحاری، علایم یسیکوتیک یا کندی روانی حرکتی همراه میشود.
 

شیوع اختلال افسردگی اساسی
 

افرادی که دستخوش یک یا چند حمله افسردگی اساسی بدون وجود دوره های مانی میشوند، تحت عنوان افسردگی اساسی نام برده شدهاند. این اختلال عموماً با مسائل عمده بهداشتی همراه است. میزان شیوع این اختلال در ایالت متحده امریکا در حدود ۱ تا ۲ درصد برای مردان و ۳ الی ۶/۴ درصد برای زنان گزارش شده است (میر[۳۲]و دیگران، ۱۹۸۴؛ به نقل از آزاد، ۱۳۸۴). خطر این اختلال در طول زندگی یعنی درصد کسانی که در بعضی از مراحل زندگی خود افسردگی اساسی را تجربه نمودهاند، درمردان ۸-۲ درصد و در زنان ۲۶-۲۰ گزارش شده است (بوید[۳۳] و وسیمن[۳۴]، ۱۹۸۱؛ به نقل آزاد، ۱۳۸۴). در بین کسانی که در بیمارستانهای روانی بستری میشوند بیشترین فراوانی، مربوط به اسکیزوفرنی و پس از آن افسردگی است. اما در مراکز بالینی خارج از بیمارستان، بیماران افسرده بیشترین درصد را شامل میشوند به نحوی که تخیمن زده شده است یک سوم کل بیماران روانی را تشکیل دهند (وودروف و دیگران، ۱۹۷۵؛ به نقل از آزاد، ۱۳۸۴). برآوردهای جدید حاکی از آنست که ۱۶ درصد جمعیت، حداقل یک دوره افسردگی را در نقطهای از زندگی شان تجربه خواهند کرد (کسلر و همکاران، ۲۰۰۳). به علاوه افرادی که یک دوره افسردگی اساسی را تجربه میکنند درخطر بالایی برای دوره های افسردگی بعدی قرار میگیرند و با هر دوره، خطر دورهای بعدی به طور معنیداری افزایش مییاید (مولر و همکاران، ۱۹۹۹).
جنس: مطالعات بین المللی بدون ارتباط با کشور تحت مطالعه، افسردگی یک قطبی را در زنها دو برابر شایعتر از مردان نشان داده است. فرض شده است که علل این تفاوت ممکن است مربوط به تفاوتهای هورمونی، اثرات زایمان و عوامل استرس زای روانی- اجتماعی متفاوت برای زن و مرد و مدلهای رفتاری درماندگی آموخته شده باشد (سادوک و سادک، ۲۰۰۳ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
سن: سن متوسط شروع اختلال افسردگی حدود ۴۰ سالگی است. در تقریباً ۵۰ درصد بیماران، سن شروع بین ۵۰-۲۰ سالگی میباشد. اختلال ممکن است در کودکی یا سالمندی هم شروع شود هر چند ندرتاً چنین است. ولی بعضی از داده های همه گیر شناختی جدیدحاکی از آن است که میزان بروز این اختلال، احتمالاً در افراد زیر ۲۰ سال درحال افزایش است (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
وضعیت تاهل: افسردگی یک قطبی در افرادی که فاقد رابطه بین فردی نزدیک هستند یا از همسر خود طلاق گرفته و یا جدا شده اند بیشتر دیده میشود.
ملاحظات اجتماعی- فرهنگی: بین طبقه اجتماعی و افسردگی یک قطبی رابطه ای وجود ندارد. فقط اینکه افسردگی در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری دیده میشود.

 

سبب شناسی افسردگی
 

 

عوامل زیست شناختی
 

پیش فرض نظریه های زیستشناختی این است که علت افسردگییا در ژنها نهفته است که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل میشود یا نارسایی عوامل فیزیولوژیائی که ممکن است پایه ارثی یا غیرارثی داشته باشد. یافته های مربوط به همزادان از ۱۹۳۰ به بعد بیانگر این است که عوامل ارثی موجب بروز نوعی افسردگی میشوند. بسیاری از پژوهشگران، عوامل ارثی همراه با آنچه در زندگی شخصی به وقوع میپیوند، یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی- محیطی را علت احتمالی افسردگی و رفتارهای ناشی از آن میدانند.
یک زمینه عمده پژوهش درباره علل زیست شناختی افسردگی به نقش انتقال دهندگان عصبی مربوط است. سالهاست که نظریه کاتکولامین[۳۵] در مورد افسردگی حاکم بوده است (شیلد کراوت[۳۶]، ۱۹۹۵؛ به نقل از آزاد، ۱۳۸۴). این نظریه بیانگر آن است که افسردگی مربوط است به کمبود کاتکولآمین ها به خصوص نوراپینفرین درمحل گیرنده های مخصوص در مغز. از طرف دیگر این تصور وجود دارد که علت مانی، فزونی نوراپینفرین در مراکز گیرنده عصبی است. نتایج پژوهشها بیانگر آن است که نوراپینفرین بر تغییر خلق و خو، احساسات شادی بخش و احساسات افسردگی موثر است (آزاد، ۱۳۸۴).
برای بسیاری از افراد، پایین بودن میزان دفع اپینفرین، در دوره هایی از افسردگی ملاحظه شده است در حالیکه بالا بودن سطوح آن، خصوصیات دوره مانییا هیپومانی را تشکیل میدهد.ارتباط کاتکولامین دیگری به نام دوپامین[۳۷] نیز با افسردگی شناخته شده است. دوپامین با گروه نورونهای مربوط به هماهنگی، تنظیم غذا و مایعات، اثرات هیپوتالاموس بر غده هیپوفیز، ظهورهیجان ارتباط دارد. سایر پژوهشگران نیز افسردگی را به انتقال دهنده عصبی دیگری به نام سروتونین[۳۸] مربوط دانستهاند (آزاد، ۱۳۸۴).

 

سایر عوامل نورو شیمیایی
 

هر چند در حال حاضر قرائن قطعی در دست نیست ولی ناقل های عصبی اسید آمینه (بخصوص گاما آمینو بوتیریک اسید[۳۹]) و پپتیدهای موثر بر اعصاب (بخصوص وازوپرسین[۴۰] و مواد افیونی درونزا[۴۱]) در فیزیویاتولوژی برخی اختلال های خلقی دخیل دانسته شدهاند. بعضی از پژوهشگران اشاره نمودهاند که سیستمهای پیامبرنده ردیف دوم[۴۲] نظیر آدنیلات سیکلاز[۴۳]، فسفاتیدیل اینوزیتول[۴۴]یا تنظیم کلسیم نیز ممکن است از نظر عصبی حائز اهمیت باشند. دو اسید آمینه گلوتامیت و گلیسین به نظر میرسد که نوروترانسمیترهای عمده در سلسله اعصاب مرکزی باشند. گلوتامین[۴۵] و گلیسین[۴۶] به مکانهای وابسته به گیرنده ان. متیلدی. اسپارتیت[۴۷] وابستگی پیدا کرده و زیادی آنها میتواند اثرات مهمی روی اعصاب داشته باشد. هیپوکامپ تراکم بالایی از این گیرنده ها را دارد بنابراین احتمال این وجود دارد که گلوتامیت در کنار کورتیزول بالای خون، واسطه اثرات عصبی- شناختی استرس مزمن باشد. تدریجاً شواهدی بدست میآید که داروهای آنتاگونوسیت گیرنده ان. متیلدی. اسپارتیت نیز اثرات ضد افسردگی دارند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
کوچک بودن قطعات گیجگاهی، بینظمی محورهای عصبی- غددی در هیپوتالاموس، ترشح بیش از حد کورتیزول، بینظمی محور تیروئید، بینظمی در آزاد شدن هومون رشد، پایین بودن سطح سوماتوستاتین، نابهنجاری درالکتروآنسفالوگرافی، نظم نابهنجار ریتمهای شبانه روزی، فروزش[۴۸]در قطعات گیجگاهی و نابهنجاریهای ایمنی شناختی از عوامل زیست شناختی دیگر دخیل در اختلال افسردگی اساسی میباشند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).

 

عوامل روان پویشی
 

فهم روان پویشی افسردگی که توسط زیگموند فروید آغاز و توسط کارال آبراهام گسترش یافت، دیدگاه کلاسیک افسردگی شناخته میشود. این نظریه چهار نکته کلیدی دارد: (۱)- اختلال در روابط مادر– کودک در مرحله دهانی رشد (۱۸- ۱۰ ماه اول زندگی) موجب آسیب پذیری درمقابل افسردگی میگردد. (۲)- افسردگی میتواند مربوط به فقدان واقعییا خیالی شیء محبوب باشد. (۳)- درون فکنی شیء از دست رفته یک مکانسیم دفاعی درگیر در مقابله با ناراحتی مربوط به فقدان شئ است. (۴)- چون شئ از دست رفته ترکیبی از احساس عشق و نفرت در بازمانده ایجاد میکند، احساس خشم ممکن است به درون شخص معطوف گردد (سادوک و سادوک،۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
ملانی کلاین افسردگی را تظاهر پرخاشگری نسبت به افراد مورد علاقه تعبیر کرد چیزی که عمدتاً برداشت فروید بود. ادوارز بیبرینگ[۴۹]، افسردگی را تنش ناشی از خود ایگو، تلقی میکرد تا بین ایگو و سوپرایگو. او افسردگی را پدیدهای میدانست که وقتی شخص از تضاد بین آرمانهای بالای خود و واقعیت موقعیت خود آگاه میگردد، ظاهر میشود. ادیت یاکوسون حالت افسردگی را به حالت کودکی درمانده و فاقد نیرو که مقهور پدر و مادر دستور دهنده است، تشبیه کرد. سیلوانو آریتی[۵۰] مشاهده کرد که افراد افسرده زندگی خود را برای فردی دیگر گذراندهاند تا برای خود. او فردی را که بیماران افسرده برای او زیسته اند، دیگری غالب[۵۱] نامید که ممکن است یک اصل، آرمان، موسسه یا یک فرد باشد. وقتی بیمار درمییابد که شخص با آرمان مزبور، هرگز به گونه ای که انتظارات بیمار برآورد شود پاسخ نخواهد داد، افسردگی ظاهر میشود. تصور هینزکاهوت از افسردگی که از نظریه افسردگی خود ریشه گرفته است بر این فرض متکی است که خود در حال رشد، نیازهایی دارد که باید توسط والدین برآورده شده و احساس مثبت احترام به نفس و منسجم بودن به کودک بدهد. این نیازها مشتملند بر تحسین، اعتماد بخشیدن، تصدیق و آرمانیکردن. وقتی دیگران این اعمال را انجام نمیدهند، فقدان شدید احترام به نفس ظاهر شده و به صورت افسردگی خودنمائی میکند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵). جان بالبی متعقد است که آسیب دیدگی اولیه و جدائی تروماتیک در کودکی زمینه ساز افسردگی است. گفته میشود که فقدانهای بزرگسالی، تجربه فقدان در کودکی را احیا کرده و زمینه دوره های افسردگی را فراهم میکند (سادوک و ساروک، ۲۰۰۳؛ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
عوامل یادگیری
پیش فرض نظریه های یادگیری این است که افسردگی و فقدان تقویت به هم مربوطند. نبود تقویت ممکن است چند علت داشته باشد و پاسخها ممکن است به این علت تضعیف شوند که هیچ تقویتی دریافت نداشته یا حالتی ناخوشایند یا تنبیه کننده به دنبال داشته باشند.
 
 

نظر دهید »
تاثیر استراتژی های منابع انسانی بر عملکرد سازمانی در شرکت داروسازی باریج اسانس کاشان- قسمت ۱۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱-۶) قلمرو پژوهش:
۱-۶-۱) قلمرو موضوعی:
از نظر موضوعی پژوهش حاضر بطور کلی در قلمرو مدیریت منابع انسانی بوده که بطور خاص مساله استراتژی های منابع انسانی و رابطه آن با عملکرد سازمانی در شرکت باریج اسانس را مورد مطالعه قرار می دهد.

۱-۶-۲) قلمرو مکانی:
از نظر مکانی پژوهش حاضر در شرکت باریج اسانس انجام شده است.
۱-۶-۳) قلمرو زمانی:
پژوهش حاضر از نظر زمان انجام مطالعات و جمع آوری اطلاعات اولیه و تهیه پروپوزال در پاییز ۱۳۹۱ انجام شده، اما تهیه پرسشنامه محقق ساخته و توزیع آن و همچنین انجام سایر مراحل پژوهش در زمستان سال ۱۳۹۲ انجام خواهد شد.
۱-۷) کاربرد نتایج پژوهش
با توجه به اینکه تحقیق از نوع کاربردی می باشد نتایج حاصل از آن می تواند مورد استفاده قرار گیرد که نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده موارد زیر قرار گیرد:

 

 

مدیران و مسئولین شرکت باریج اسانس در برنامه ریزی های مدیریتی و استراتژیکی خود.
 

کارکنان شرکت باریج اسانس از حیث انجام بهتر وظایف و عملکرد شغلی خود.
 

مسئولین کلیه دستگاه ها، نهادها و سازمان های دارویی و خدماتی در برنامه ریزی خود.
 

کلیه پژوهش گران و دانشجویان علاقه مند به پژوهش در زمینه استراتژی های منابع انسانی، عملکرد سازمانی و مسائل مرتبط با آن.
 

۱-۸) تعریف واژه ها و اصطلاحات
۱-۸-۱) تعاریف مفهومی واژه ها

 

 

استراتژی: استراتژی عبارت است از تعیین اهداف و آرمان های بلندمدت و اساسی برای یک شرکت و پذیرش مجموعه ای از اقدامات و تخصیص منابع لازم برای حصول به این اهداف و آرمان ها(آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ص ۴۷).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

مدیریت استراتژیک: مجموعه ای از تصمیمات و اعمالی است که منجر به طراحی و اجرای استراتژی هایی می شود که برای حصول اهداف یک سازمان مورد استفاده قرار می گیرند(آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ص ۵۷).
 

استراتژی منابع انسانی: استراتژی منابع انسانی دستورالعملی برای سیستم منابع انسانی است که در آن رسالت، چشم انداز و اولویت های واحد وظیفه ای منابع انسانی مشخص می شود(عطافر و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۱).
 

عملکرد سازمانی: منظور از عملکرد انجام وظایف استاندارد شغلی و رفتارهای فراتر از حد مسئولیت های مصوب است(طالقانی و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۵). عملکرد سازمان ترکیب گسترده ای از دریافتی های غیرملموس، همچون افزایش دانش سازمانی و هم دریافتی های عینی و ملموس، همچون نتایج اقتصادی و مالی است. مدل های گوناگونی تلاش کرده اند عملکرد سازمانی را معرفی و ارزیابی کنند. بررسی این الگوها نشان از آن دارد که اولا تغییرات عملکرد سازمانی باید اندازه گیری و سنجش شود؛ ثانیا تغییرات عملکرد سازمان باید در تمامی سطوح سازمان مورد توجه باشد و ثالثا در اندازه گیری سطح عملکرد سازمان باید از ابزارهایی که ابعاد گوناگون عملکرد سازمان را مورد توجه قرار می دهند استفاده کرد(علامه و مقدمی، ۱۳۸۹، ص ۸۵).

 

۱-۸-۲) تعاریف عملیاتی واژه ها

 

 

استراتژی های منابع انسانی: منظور از استراتژی های منابع انسانی در پژوهش حاضر استراتژی های جذب و استخدام، توسعه منابع انسانی، مدیریت عملکرد، جبران خدمات و روابط کارکنان می باشد.
 

استراتژی جذب و استخدام: برای سنجش استراتژی جذب و استخدام در پژوهش حاضر از مولفه های برنامه ریزی برای تامین نیروی انسانی؛ ارزیابی نیازهای آتی (تعداد و نوع کارکنان)؛ فرایند اجتماعی شدن کارکنان جدیدالاستخدام؛ روش های حفظ کارکنان مورد نیاز سازمان و روش های انتخاب و جذب کارکنان استفاده شده است.

 

استراتژی توسعه منابع انسانی: برای سنجش استراتژی توسعه منابع انسانی در پژوهش حاضر از مولفه های توسعه مهارت های کارکنان؛ شناسایی، نشر و تسهیم دانش؛ برنامه های آموزش و توسعه منابع انسانی؛ توسعه و پرورش مدیران؛ توسعه و پرورش ظرفیت و توان کارکنان در درک احساسات خود و دیگران و توسعه توان انتخاب مناسبترین اقدامات در سازمان استفاده شده است.
 

استراتژی مدیریت عملکرد: برای سنجش استراتژی مدیریت عملکرد در پژوهش حاضر از مولفه های تعیین اهداف و استانداردهای عملکرد؛ آگاهی کارکنان از معیارها و انتظارات کاری؛ جریان ارزیابی در تمام سطوح سازمان و تهیه برنامه بهبود عملکرد توسط مدیر و کارکنان استفاده شده است.
 

استراتژی جبران خدمات: برای سنجش استراتژی جبران خدمات در پژوهش حاضر از مولفه های سیستم پرداخت حقوق؛ طرح های پرداخت و رفاه کارکنان؛ تناسب فررآیندهای پاداش با نیازها و انتظارات کارکنان و عدالت سازمانی در نظام پرداخت استفاده شده است.
 

استراتژی روابط کارکنان: برای سنجش استراتژی روابط کارکنان در پژوهش حاضر از مولفه های ارزش های مشترک بین مدیران و کارکنان؛ ابراز شکایات و نظرات کارکنان؛ ارتباط و تعامل بین واحدهای مختلف؛ کاهش تعارض و افزایش تعهد از طریق فرایندهای مشارکت کارکنان؛ جو کلی روابط کارکنان استفاده شده است.
 

عملکرد سازمانی: برای سنجش عملکرد سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که مبتنی بر ۵۰ مولفه در ارتباط با عملکرد سازمانی می باشد. پرسشنامه در ضمائم آورده شده است.
 

خلاصه:
مبحث مربوط به استراتژی های منابع انسانی و همچنین رابطه ای که این عامل با عملکرد سازمانی دارد را می توان از مسائل حائز اهمیت سازمان ها در عصر حاضر دانست. شرکت باریج اسانس نیز به عنوان یکی از سازمان های مهم در زمینه محصولات دارویی و بهداشتی به نظر می رسد در ارائه بهتر و متناسب تر خدمات خود نیازمند توجه به این مساله درون خود می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به مطالعه اثربخشی استراتژی های منابع انسانی بر روی عملکرد سازمانی در شرکت باریج اسانس پرداخته شده است. در این فصل به شرح بیان مسئله، اهمیت و ضرورت پژوهش، اهداف، فرضیه ها، قلمرو پژوهش، تعریف واژه های کلیدی و کاربرد نتایج پژوهش اشاره شده است.
مطالب مطرح شده در این فصل ضمن نشان دادن کلیات پژوهش، مسیر و جهت کلی پژوهش حاضر را مشخص ساخته است که در فصول بعدی با توجه به مطالب مطرح شده در این فصل، هدف پژوهش دنبال می شود.
فصل دوم
پیشینه موضوع و ادبیات پژوهش
۲-۱) مقدمه
عملکرد یک سازمان و افراد آن به بسیاری از عوامل مانند مهارت های فردی، یادگیری سازمانی و نوآوری در آن سازمان است. این عوامل با یکدیگر در ارتباط بوده به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم بر عملکرد سازمان موثر هستند(جوانمرد و سخایی، ۱۳۸۸، ص ۹۶). عملکرد سازمانی یکی از مهم ترین سازه های مورد بحث در پژوهش های مدیریتی است و بدون شک مهمترین معیار سنجش موفقیت در شرکت های تجاری به حساب می آید(ابزری و همکاران، ۱۳۸۸، ص ۲۸). امروزه در فضای رقابتی، کسب و کارها در تلاشند تا با ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق ارتقاء عملکرد سازمانی رونق یابند و خود را با تغییرات نوظهور انطباق دهند. بیشتر مطالعات گذشته در زمینه عملکرد سازمانی بر مبنای عملکرد مالی بوده اند، اگرچه شاخص های مالی چندان با اهداف راهبردی و بلندمدت یک کسب و کار هم بستگی ندارند و نمی توانند در شرایط حاد رقابتی مزیت برای سازمان ها ایجاد کنند(وو و لیو، ۲۰۱۰، ص ۲۸). برای اندازه گیری عملکرد سازمانی باید اهدف سازمانی را در نظر گرفت.
هدف های سیستم مدیریت منابع انسانی متاثر از هدف های استراتژیک هر موسسه است. از هر سیستم مدیریت منابع انسانی انتظار می رود که در عین توجه به منافع سازمان، منافع کارکنان را نیز در فرایند تصمیم گیری های استراتژیک ملحوظ دارد. اقدامات پراکنده سازمانها در زمینه مدیریت و توسعه منابع انسانی، می تواند به طور منظم در راستای استراتژی های سازمان برنامه ریزی شود. مدیریت استراتژیک منابع انسانی با معنای وسیع خود در دنیای امروزی می کوشد که آموزش و توسعه کارکنان، بهبود سازمانی و مسیر پیشرفت شغلی را در هم آمیزد تا افراد، گروه ها و سازمان ها به شیوه ای اثر بخش رشد کنند(فرهی بیلویی، ۱۳۸۲، ص ۱). و بطور کلی، مدیریت منابع انسانی عبارت است از مدیریت و اداره استراتژیک (بلندنظرانه) و پایدار باارزش ترین دارایی های شرکت، یعنی کارکنانی که در آنجا کار می کند و به طور انفرادی در کنار هم به شرکت در وصول به اهداف آن کمک می کنند. برای رسیدن به این هدف یکی از راهکارهای اساسی وارد کردن مفاهیم استراتژیک به حوزه منابع انسانی و تدوین و انتخاب استراتژی های مناسب برای نیروی کار شاغل در سازمان می باشد(اخوان و پزشکان، ۱۳۹۰، ص ۲). حال با طرح این سوال که، آیا فعالیت ها و اقدامات منابع انسانی تفاوتی در نتایج سازمانی ایجاد می کند؟، با مرور مطالعات و تحقیقاتی که به اثر منابع انسانی بر عملکرد پرداخته اند پاسخ مثبت است (عطافر و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۹۰). بنابراین برای افزایش عملکرد سازمانی به یکی از عواملی که می توان توجه کرد استراتژی های حوزه منابع انسانی می باشد.برای روش تر شدن مسیر پژوهش و درک بهتر متغیرهای مورد بررسی در فصل حاضر به ادبیات نظری و پیشینه پژوهشی پرداخته می شود. مطالب این فصل در سه بخش ارائه شده که در بخش اول به مباحث نظری مربوط به استراتژی های منابع انسانی پرداخته شده و سپس ادبیات مربوط به عملکرد سازمانی آورده می شود. در بخش سوم نیز پیشینه پژوهشی و مطالعات گذشته در رابطه با موضوع مورد بررسی که در داخل و خارج از کشور انجام شده اند پرداخته می شود.
۲-۲) بخش اول: استراتژی های منابع انسانی
در شرایط کنونی، برتری رقابتی، ایجاد ارزش و تضمین رشد بلندمدت به نحو فزاینده ای به نقش سرمایه انسانی سازمان ها به معنای مجموعه دانش، نگرش، رفتار، قابلیت ها و تجارب کارکنان وابسته شده است. برای دستیابی به چنین جایگاهی سازمان ها ناگزیراند ابزاری را برای جذب، پرورش، انگیزش و نگهداشت چنین سرمایه ای به کارگیرند، که از آن به عنوان استراتژی منابع انسانی یاد می شود. اصطلاح استراتژی منابع انسانی به عنوان یک فرایند عبارت است از مجموعه ای خاص از اقدامات منابع انسانی که توسط سازمان برای دستیابی به اهدافش برداشته می شود(صیادی و محمدی، ۱۳۸۸، ص ۴۶). در سال های اخیر، مدیریت استراتژیک منابع انسانی کاربرد زیادی در کشور های پیشرفته داشته است؛ به نحوی که براساس تحقیقات انجام شده، بیش از نیمی از سازمان ها در این کشور ها با به کارگیری نتایج به دست آمده از تدوین استراتژی های منابع انسانی به قابلیت های نوینی در مدیریت استراتژیک منابع انسانی خود دست یافته اند(ابطحی و موسوی، ۱۳۸۸، ص ۳).
۲-۲-۱) مدیریت استراتژیک و سطوح آن
بررسی دیدگاه صاحب نظران مدیریت استراتژیک نشان می دهد که هر کدام از آنها از زاویه یکی از نگرش های علمی، کمی و فرایندی به مدیریت استراتژیک می پردازند. عده ای چارچوب مدیریت استراتژیک را بر اساس الگوی تصمیم گیری محدود که در حوزه نگرش علمی قرار می گیرد بیان می کنند(هانگر و ویلن[۲]، ۲۰۰۱)؛ عده ای مدیریت استراتژیک را از زاویه مدل های کمی ارائه کرده اند(رو، میسون و دیکل[۳]، ۱۹۹۴) و عده ای دیگر به مدیریت استراتژیک از زاویه نگرش فرایندی نگاه کرده اند(دیوید[۴]، ۲۰۰۱؛ جانسون و شولز[۵]، ۲۰۰۲؛ هیل و جونز[۶]، ۱۹۹۲). در اکثر الگوهای مدیریت استراتژیک، بررسی شرایط محیط خارجی و داخلی (نگرش اقتضائی) و تعامل بین عناصر سازمانی در جهت تطابق با محیط (نگرش سیستمی) مورد توجه قرار گرفته است(اعرابی و رضوانی، ۱۳۸۶، ص ۷۲). استراتژی اساسا به تعریف قصدها و مقاصد (قصد استراتژیک[۷]) و تخصیص یا تعدیل منابع با فرصت ها و در واقع ایجاد هماهنگی استراتژیک بین آنها می پردازد. طراحی و اجرای کارهای استراتژیک به توان استراتژیک[۸] سازمان بستگی دارد(آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ص ۵۱).
مطالب فوق نشان می دهند که نگرش استراتژیک موضوع جدیدی علاوه بر سه نگرش اولیه بیان نمی کند. بنابراین معیار جدا کردن نگرش استراتژیک به عنوان نگرشی متفاوت چیست؟ آیا این معیار بلند مدت یا کوتاه مدت بودن؛ توجه به محیط خارجی داشتن؛ کلان یا خرد بودن؛ کلی یا جزئی بودن و یا اجمالی و تفصیلی بودن است؟ بررسی نگرش های قبلی نشان می دهد که این موارد، معیار مناسبی برای جدا کردن نگرش استراتژیک ارائه نمی کند بلکه علت اصلی این است که نگرش استراتژیک کلیه مباحث مطرح شده در مدیریت و یا هر علمی را در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مطرح می کند. یعنی علت اصلی سطح بندی کردن موضوعات توسط نگرش استراتژیک است(اعرابی و رضوانی، ۱۳۸۶، ص ۷۲). به عنوان نمونه در زمینه برنامه ریزی می توان به این مورد توجه کرد: برنامه ریزی نیروی انسانی در اصل یک برنامه ریزی استراتژیک است و در راستای اهداف کلی سازمان و شیوه های لازم برای نیل به اهداف کلی سازمان حرکت می کند. منابع اعم از مالی، فیزیکی، اطلاعاتی و انسانی، اوضاع و احوال بازار کار، و بسیاری از عوامل دیگر درون و برون سازمانی در برنامه ریزی های استراتژیک منابع انسانی باید مورد توجه قرار گیرد(ابطحی، ۱۳۷۷، ص ۱۹۳).
در سطح استراتژیک مسائل به صورت ذهنی، مفهومی، نظری (تئوریک) و کیفی بیان می شوند ولی در سطح عملیاتی مسائل به صورت عینی، عملیاتی، عملی و کمی عنوان می شوند. مسائل ذهنی یک ذهنیت روشن قبل از عمل می دهند و یک نتیجه نظری یا مفهومی ارائه می کنند که مبنای عملی (عملیاتی شدن) قرار می گیرد و استراتژی جهت گیری کلی حرکت سازمان جهت میل به طرف وضعیت مطلوب در سطح ذهنی و مفهومی می باشد. بیشتر سازمان ها به جای داشتن یک استراتژی جامع و واحد، از مجموعه ای از استراتژی های مرتبط استفاده می کنند، که هر یک در سطوح مختلفی از شرکت طراحی می شوند. سه سطح مهم استراتژی در بیشتر سازمان های بزرگ چند محصوله عبارتند از: ۱) استراتژی بنگاه[۹]؛ ۲) استراتژی کسب و کار[۱۰] و ۳) استراتژی کارکردی (وظیفه ای)[۱۱] که بر روی یک محصول-بازار خاص متمرکز شده اند(اعرابی و رضوانی، ۱۳۸۶، ص ۷۲).
استراتژی در سطح کسب و کار با تصمیم هایی سروکار دارد که بنا بر ماهیت خود کل سازمان و مجموعه را تحت تاثیر قرار می دهند. مدیرانی که در سطوح پایین تر سازمان فعالیت می کنند برای اخذ تصمیم در مواردی که بین سودآوری واحد مستقل تحت نظر خود و تاثیرگذاری بر کل سازمان دادوستد وجود دارد، دید مناسب و همه جانبه ای ندارند. بنابراین مدیران عالی مسئول تدوین این استراتژی ها می باشند. مدیران کسب و کارها باید برنامه های استراتژیک را متجانس با جهت های کلی سازمانی، طراحی و پیاده سازی کنند. استراتژی های وظیفه ای نه تنها به نیازمندی های وظیفه ای تقاضا شده به وسیله استراتژی سازمانی و استراتژی کسب و کار پاسخ می دهند بلکه مخازنی از توانمندی هایی را که برای توسعه شایستگی های کلیدی سازمان لازم هستند، تشکیل می دهند(اخوان و پزشکان، ۱۳۹۰، ص ۳). هر استراتژی علاوه بر پاسخگویی به شرایط محیطی، با استراتژی های سطوح دیگر و نیز با نقاط قوت و شایستگی های رقابتی واحد تجاری مربوط و با سطح شرکت به عنوان یک مجموعه واحد هماهنگ است. هر یک از سطوح استراتژی با سایر سطوح استراتژی تعامل نزدیک و هماهنگی دارد و اگر کل شرکت بخواهد موفق شود باید این سه سطح یکپارچه باشند(اعرابی و رضوانی، ۱۳۸۶، ص ۷۳).
۲-۲-۲) تئوری ها در زمینه مدیریت استراتژیک منابع انسانی
چالش پیش روی سازمان ها در مدیریت استراتژیک منابع انسانی خود همواره این بوده است که کدام استراتژی ها و اقدامات مدیریت منابع انسانی موفقیت سازمان را تضمین خواهد کرد و در توسعه کارکنانی که بتوانند مزیت رقابتی پایدار برای سازمان محسوب شوند، موثر خواهد بود. در پاسخ به این سوال دو رویکرد عمده ارائه شده است. رویکرد اول که با تئوری اقتضائی شناخته می شود معتقد است برای انتخاب نوع مناسب استراتژی و اقدامات منابع انسانی باید هماهنگی این استراتژی با سایر متغیرهای سازمانی و به ویژه استراتژی کلان سازمان را مد نظر قرار داد. مطالعات متعدد نتوانسته است استحکام این رویکرد را تایید کند. در مقابل این رویکرد، تئوری جهان شمول ارائه شده اند، بر اساس این تئوری ها یک مجموعه از بهترین اقدامات همواره بهترین عملکردها را برای سازمان ها به همراه خواهد داشت که عملکرد سازمان را در مقایسه با سایر سازمان ها که این اقدامات را به کار نگرفته اند، بهبود خواهد بخشید. اگر چه مطالعات تجربی، این رویکرد را تایید کرده اند، با این حال تئوری حاضر مراحل اولیه تکامل خویش را می گذراند و برای استحکام بیش تر نیازمند مطالعات گسترده تری خواهد بود(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۱۹).
۲-۲-۲-۱) تئوری های اقتضایی[۱۲]
اولین نظریات ارائه شده در حوزه مدیریت استراتژیک منابع انسانی مبتنی بر رویکرد اقتضایی بوده است. بر اساس این رویکرد در مدیریت استراتژیک منابع انسانی، سازمان برای دست یابی به عملکرد بالا باید بهترین هماهنگی[۱۳] را میان استراتژی کلی خویش از یک طرف، برنامه ها و اقدامات مدیریت منابع انسانی خویش از طرف دیگر ایجاد کند. از جمله انواع تلاش های صورت گرفته در معرفی انواع استراتژی های منابع انسانی هماهنگ با انواع استراتژی های رقابتی می توان به کارهای مایلز و اسنو (۱۹۸۴)، دایر و هولدر (۱۹۸۸)، جکسون و شولر (۱۹۹۵) اشاره کرد. مایلز و اسنو هم ردیف با استراتژی های تدافعی، تهاجمی، تحلیلگر، استراتژی های ساختن، اکتساب و تخصیص را برای سیستم منابع انسانی پیشنهاد می دهند. دایر و هولدر متناسب با استراتژی های عمومی پورتر، استراتژی ترغیب، سرمایه گذاری و مداخله را معرفی می کنند. جکسون و شولر نیز در تطابق با نوع شناسی خویش از استراتژی های رقابتی سازمان، استراتژی بهره گیری[۱۴] را برای استراتژی رقابتی کاهش هزینه، استراتژی تسهیل گری[۱۵] را در تناظر با استراتژی نوآوری در محصول و استراتژی تجمیع[۱۶] را برای پشتیبانی از استراتژی رقابتی بهبود کیفیت در سازمان معرفی می کنند(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۲۱). یکپارچگی استراتژیک برای ایجاد همخوانی بین استراتژی منابع انسانی و استراتژی شرکت ضروری است زیرا این دو استراتژی مکمل یکدیگرند. هدف، ایجاد هماهنگی استراتژیک و همگونی بین اهداف مدیریت منابع انسانی و اهداف شرکت است. پنج نوع هماهنگی شناسایی شده در این زمینه عبارتند از: ۱) هماهنگی به عنوان تعاملی استراتژیک؛ ۲) هماهنگی به عنوان یک اقتضا؛ ۳) هماهنگی به عنوان مجموعه ای ایده آل از روش ها؛ ۴) هماهنگی به عنوان یک گشتالت و ۵) هماهنگی به عنوان مجموعه ها یا پیکره ها (آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ص ۶۶).
اگر چه دیدگاه اقتضایی در مدیریت منابع انسانی از گستردگی و طرفداران بسیاری برخوردار است، با این حال مطالعات و مشاهدات تجربی که بتواند به صورت مطمئن فرضیه های تئوری اقتضائی را تایید کند، بسیار اندک است. حتی تعدادی از مطالعات به شواهد قابل اطمینانی برای تایید این رویکرد دست پیدا نکرده اند(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۲۱). استراتژی در سطوح مختلف سازمان طراحی می شود و سازمان ها سبک ها و انواع مختلفی از استراتژی را می پذیرند، لذا ایجاد بینشی منسجم درباره نوع استراتژی های منابع انسانی هماهنگ و سازگار با استراتژی های شرکت و درباره نوع مشارکت بخش منابع انسانی در فرایند طراحی، دشوار است(آرمسترانگ، ۱۳۸۱، ص ۷۰). به دلیل محدود بودن مطالعات تجربی که بتواند نشان دهنده تئوری اقتضائی برای تطابق میان استراتژی های منابع انسانی و استراتژی های رقابتی سازمان باشد، این تئوری با انتقادات چندی همراه بوده است. منتقدان اگرچه این الگو را منطقی می دانند اما آن را غیر واقعی دانسته و معتقدند الزاماتی که تعیین کننده استراتژی های منابع انسانی می باشد، انحصار استراتژی هایب بالادستی و یا استراتژی های رقابتی کسب و کار نبوده و بلکه عوامل دیگری نیز مانند اقدامات رقبا در مدیریت کارکنان، ویژگی ها و انتظارات کارکنان و نیز مفهوم سرمایه انسانی در تدوین و اثربخشی استراتژی های منابع انسانی موثرند(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۲۲).
۲-۲-۲-۲) تئوری های جهان شمول[۱۷]
ضعف رویکرد اقتضایی موجب شد تا در مقابل آن، عده دیگری از محققان رویکرد جهان شمول را برای توضیح چگونگی انتخاب اثربخش ترین انتخاب ها از میان فهرست اقدامات منابع انسانی معرفی نمایند. بر اساس این رویکرد سازمان ها برای دستیابی به عملکرد بالاتر باید بهترین اقدامات[۱۸] را برای مدیریت منابع انسانی خویش شناسایی کرده و این اقدامات را در سازمان خویش به کار گیرند. به عنوان مثال ۱۶ اقدام مدیریتی از جمله مشارکت و توانمندسازی، پرداخت تشویقی، امنیت شغلی، ارتقا از داخل و آموزش وتوسعه مهارت از ویژگی های سازمان های موفق می دانند و این اقدامات را در بهبود بهره وری و افزایش سودآوری در سازمان اثربخش می دانند(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۲۲).
در پژوهش ها رویکرد جهان شمول نیازمند دو شناخت اساسی است:

 

 

این که بهترین اقدامات استراتژیک مدیریت منابع انسانی کدام اند؟
 

تاثیر هر کدام از این اقدامات خاص بر عملکرد سازمان چگونه است؟
 

بهترین اقدامات استراتژیک منابع انسانی مجموعه اقداماتی است که به صورت تئوریک و یا تجربی با عملکرد کلی سازمان مرتبط شده اند. در حال حاضر اجماع رو به افزایشی در میان محققان در مورد اینکه کدام اقدامات مدیریت منابع انسانی بهترین اقدامات استراتژیک می باشند، به وجود آمده است که می توان به ۶ اقدام اصلی مدیریت منابع انسانی شامل فرصت های کارراهه شغلی، آموزش کارکنان، ارزیابی عملکرد، چگونگی و کیفیت جبران خدمات، چگونگی شرح و تعریف کارها و امنیت شغلی اشاره کرد. مطالعات و نتایج به دست آمده بر اساس رویکرد جهان شمول در مدیریت استراتژیک منابع انسانی نشان می دهد که این رویکرد از استحکام لازم برای توضیح چگونگی انتخاب استراتژی و اقدامات اثربخش مدیریت منابع انسانی از میان انتخاب های استراتژیک گوناگون برخوردار است(سیدجوادین و فراحی، ۱۳۹۱، ص ۲۳).
۲-۲-۳) رویکردهای نظری استراتژی منابع انسانی
همواره این انتقاد بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی وارد بوده که فاقد یک چارچوب نظری برای تجزیه و تحلیل تئوری ها و رویکردهای این رشته است. از آن زمان تاکنون تلاش های زیادی در این زمینه انجام گرفته که چارچوب نظری شولر و جکسون[۱۹] یکی از کاربردی ترین آنها به شمار می آید. مطالعه رویکردهای مختلف استراتژی منابع انسانی، امکان مقایسه تطبیقی استراتژی ها، سیستم ها و کارکردهای منابع انسانی را فراهم می سازد. رویکردهای مربوط به استراتژی های منابع انسانی در دو سطح استراتژیک و غیراستراتژیک مورد بررسی قرار می گیرند. رویکردهای استراتژیک، بیانگر اتخاذ تصمیمات فعالانه و استراتژیک در خصوص فعالیت های منابع انسانی می باشد. هر یک از این رویکردها بر مبنای منطق عقلایی خود تشریح می کنند که استراتژی ها و عملیات مدیریت منابع انسانی می بایست به منظور تحقق اهداف استراتژیک سازمان دارای چه ویژگی هایی باشد و چگونه اجرا گردند. اگر چه در نگاه اول چنین به نظر می رسد که این رویکردها به خوبی قادرند موجبات شناخت و پیش بینی اینکه اقدامات مدیریت منابع انسانی تا چه حد در راستای جهت استراتژیک سازمان می باشد را فراهم آورند، اما واضح است که تمامی اقدامات مدیریت منابع انسانی با یکدیگر هماهنگ نیستند و یا اینکه همگی در جهت هدف استراتژیک سازمان عمل نمی کنند. بنابراین، برای دستیابی به یک شناخت جامع، رویکردهای غیراستراتژیک نیز باید مورد توجه قرارگیرند. با بهره گیری از رویکردهای غیراستراتژیک می توان دریافت که استراتژی و اقدامات منابع انسانی گاهی تحت تأثیر فشارهای نهادی و سیاسی عمل می نمایند. در ادامه به تشریح چهار رویکرد استراتژیک شامل نگرش مبتنی بر منابع، نگرش رفتاری، نگرش سایبرنتیک و نگرش کارگزار/هزینه مبادله و دو رویکرد غیراستراتژیک شامل رویکردهای وابستگی منابع و نهادی گرایی پرداخته می شود(صیادی و محمدی، ۱۳۸۸، ص ۴۷).
۲-۲-۳-۱) رویکرد مبتنی بر منابع
این رویکرد، بیشترین میزان تأثیر را بر ادبیات مدیریت استراتژیک منابع انسانی برجای گذاشته است. بر اساس این رویکرد، سازمان ها در صورتی می توانند موفق باشند که به برتری رقابتی دست یافته و آن را حفظ نمایند. برتری رقابتی زمانی حاصل می شود که عامل این برتری، ویژگی های ارزش، کمیابی، غیرقابل تقلید و بدون جانشینی بودن را دارا باشد(صیادی و محمدی، ۱۳۸۸، ص ۴۸).
برخی نویسندگان این نظریه را برای حوزه مدیریت منابع انسانی به کار بردند و مدعی شدند کارکنان سازمان تنها منبعی هستند که ویژگی های مذکور را دارا می باشند. رویکرد مبتنی بر منابع منجر به ایجاد یک تغییر در تفکر مدیریت استراتژیک گردید که بموجب آن تفکر از بیرون به درون جای خود را به تفکر از درون به بیرون داد. بر اساس این پارادایم بود که منابع درونی عامل تعیین کننده برتری رقابتی سازمان ها شناخته شدند (پاوو و بوسلی[۲۰]، ۲۰۰۲، ص ۲). در نتیجه، سازمان ها به جای آنکه توجه خود را به طراحی استراتژی رقابتی برای واکنش نسبت به محیط بیرونی خود معطوف دارند، می بایست استراتژی خود را برپایه بهره برداری بهینه از منابع داخلی به ویژه سرمایه انسانی به منظور دستیابی به برتری رقابتی بنا گذارند(آلن و رایت[۲۱]، ۲۰۰۶، ص ۵).
تسری این نظریه به حوزه مدیریت منابع انسانی باعث شد پژوهش های زیادی پیرامون این موضوع که سازمان های موفق چگونه منابع انسانی شان را مدیریت می نمایند، انجام پذیرد. همچنین، ارتقای جایگاه سازمانی واحد منابع انسانی و توجه خاص به وظایف سنتی مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش مستمر، فرایند گزینش و فرهنگ سازمانی مرهون این نظریه می باشد. برخلاف نظریه نهادی، صاحب نظران رویکرد مبتنی بر منابع معتقداند که استراتژی و سیستم مدیریت منابع انسانی چیزی نیست که قابل تقلید از سایر سازمان ها باشد. زیرا، استراتژی و سیستمی که در یک سازمان موفق بوده، ممکن است در سازمان دیگر به علت عدم انطباق با استراتژی سازمانی و سایر عوامل محتوایی به ویژه منابع انسانی آن، ناکارآمد باشد(شولر و جکسون[۲۲]، ۲۰۰۵، ص ۱۳).

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
ارایه کارنامه مشروطه خواهان جنوب و نقش انگلیس درمشروطه جنوب- قسمت ۲
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

سیاست استعماری انگلیس در هند و آسیای جنوبی چنان اقتضاء می کرد که با دول مجاور هندوستان مخصوصآ ایران ، که از لحاظ موقعیت جغرافیایی و دست داشتن به معابر هندوستان و عظمت و قدرتی که در خاورمیانه داشت و همچنین بیش از سایر کشورها مورد توجه انگلستان بود ، روابط دوستی برقرار سازد و از طریق روابط دوستانه مقاصد استعماری خود را پیش ببرد . در همین زمان بود که به علت فتوحات ناپلئون اعتبار انگلستان دچار خطر گردید ، همین امر سبب شد که مدیران کمپانی هند شرقی درصدد برآیند تا موقعیت استعماری خود را با توجه به ضعف سلاطین قاجار و بی خبری دستگاه حکومتی هر چه بیشتر تثبیت نمایند . به همین دلیل بود که سر جان ملکم از طرف فرمانفرمای هندوستان و پادشاه انگلستان به سفارت ایران مآمور شد وی در اوایل ربیع الثانی ۱۲۱۵ ه ق به بندر بوشهر رسید . ملکم در این مآموریت موفق شد که قراردادی را با فتحعلی شاه به امضاء برساند که بر اساس آن بازرگانان انگلیس و هندی حق داشتند در خلیج فارس بدون پرداخت مالیات به کسب و تجارت بپردازند و کالاهای انگلیس مانند قماش ، فولاد ،آهن ،سرب و امثال آنها را بدون پرداخت عوارض گمرکی وارد ایران کنند . در این دوره ملکم سه بار به ایران آمد که نتیجه انعقاد چنین امتیازاتی گسترش نفوذ استعماری انگلیس در ایران به ویژه جنوب بود.[۵]در۲ مارس ۱۸۳۹ /۹ محرم ۱۲۳۳ ه ق بود که دولت انگلستان به بهانه محاصره هرات توسط محمد شاه قاجار وارد آب های سواحل بوشهر شد و شهر به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد. لردپالمرستون به شاه ایران پیام داد : هر گونه تجاوز به هرات از نظر انگلستان به منزله عملیات خصمانه علیه کشور مزبور تلقی خواهد شد محمد شاه به ناچار به محاصره هرات پایان داد .یک نمونه از واکنش های مردمی اهالی جنوب در مقابله با توسعه طلبی نیروهای انگلیسی و مبارزه با استعمار در همین سال ها اتفاق افتاد . هنگامی که توماس میتلند خواست در کنار ساحل وارد بوشهر شود یک سرباز ایرانی به طرف او نشانه رفت و خواست که از ورود او به سکو جلوگیری کند. در همین حال انگلیسی دیگری جلو رفته و محکم به تفنگ فیتیله ای سرباز مشت کوبید همین امر سبب شد که مردمی که آنجا جمع شده بودند خشمگین شده و با تکه های چوب و پاره سنگ ، به انگلیس ها حمله کنند و تنها اقدام ملوانان قایق حامل فرمانده ناو بود که سبب شد اهالی بوشهر عقب نشینی کنند ولی درگیری که بین آنها پیش آمد منجر به کشته شدن یک سرباز ایرانی و زخمی شدن چند تن دیگر شد . در همین زمان بود که شیخ حسن، مجتهد بوشهر علیه متجاوزان حکم جهاد صادر کرد و مردم آنجا با رهبری باقر خان تنگستانی به سربازان انگلیسی مستقر در دفتر نمایندگی انگلیس حمله بردند که توانستند نیروهای انگلیسی را از شهر بیرون کرده و بار دیگر بوشهر به تصرف مردم درآمد . از آن تاریخ تا سال ۱۸۴۱ م کنسولگری انگلیس در بوشهر به حالت تعطیل درآمد . این اتفاق نشان دهنده این بود که هرچند دولت مرکزی به دلیل ضعف توانایی مبارزه با نیروهای خارجی را نداشت ولی این مردم بودند که همواره مخالفت خود را نسبت به استعمار به هر طریق نشان می دادند .[۶]
۲-۱-۲ انقلاب چگونه شروع شد
مردم پس از نومیدى از همه اقدامات خود تصمیم گرفتند که بست بنشینند…دو نفر در قلهک در سفارت با ما تماس گرفتند و جویا شدند که اگر مردم در سفارت انگلیس بست بنشینند, آیا کاردار سفارت براى بیرون راندن شان به قواى نظامى متوسل خواهد شد یا نه؟ مستر گرانت داف گفت که: امیدواریم آنان چنین کارى نکنند; اما اشاره کرد که وى قدرت آ ن را ندارد که با توجه به متداول بودن بست نشینى در ایران, به زور متوسّل شود… شب همان روز, پنجاه تن از تجّار و ملاّیان به سفارت آمدند و خود را براى اقامت شبانه آماده کردند. تعدادشان کم کم افزایش یافت و به زودى ۱۴۰۰۰ نفر باغ سفارت را پر کرد. جماعت را که عمدتاً اهل بازار بودند, کمیته سران اصناف, سازمان مى داد. کمیته براى حفظ اموال, نظم را برقرار, و تظاهرات زنان را در بیرون کاخ شاه و سفارت ترتیب داد. همچنین نسبت به ورود تازه واردها به باغ سفارت مراقبت مى کرد و پس از هفته اول فقط محصّلان و معلّمان دارالفنون و مدارس کشاورزى و علوم سیاسى را مى پذیرفت. به گفته ناظم الاسلام کرمانى این تازه واردها با سخنرانى درباره نظامهاى مشروطه اروپایى و بیان مطالبى که قبلاً اظهارش در ایران بسیار خطرناک بود,سفارت را به(مدرسه علوم سیاسى بزرگى در فضاى آزاد) بدل کردند. تعدادى از محصّلان دارالفنون, حتّى درباره مزایاى حکومت جمهورى سخنرانى کردند. علاوه بر این, کمیته از باب احتیاط با جمع آورى پول از تجّار توان گر به کارگران فقیرى که نمى توانستند اعتصاب طولانى را تاب آرند, کمک مى کرد.سرانجام کمیته به توصیه یارانى که تحصیلات جدید داشتند, نه فقط عدالتخانه, بلکه مجلس ملّى مؤسسان را از دربار خواستار شد.دربار, ابتدا معترضان را(گروهى خائنِ مزدور انگلیس) خواند; لکن با اعتصاب عمومى در تهران و سیل تلگرام از ایالات در پشتیبانى از معترضان روبه رو شد و(مجلس اسلامى) را که کم تر دموکراتیک مى نمود, پیشنهاد کرد; اما دربار که دوباره با درخواست مذاکره ناپذیر(مجلس ملى), با تلگرام هاى واصل از باکو و تفلیس که تهدید مى کردند داوطلبان مسلّح مى فرستند, با شکاف فزاینده بین محافظه کاران و میانه روهاى حکومت, و با این(خبر مرگ بار) که حتى قزّاقها آماده رفتن مى شوند, مواجه شده بود, سر انجام عقب نشست. در ۱۴مرداد(سه هفته پس از آن که نخستین اعتراض کنندگان در سفارت متحصّن شدند) مظفرالدین شاه, مشیرالدوله,یکى از مقامات ارشد و لیبرال منش را صدراعظم خود قرار داد و فرمان گشایش مجلس ملّى مؤسسان را امضا کرد.[۷]
بخش دوم
۲-۲ انقلاب مشروطه
جنبش مردم ایران در سال های آخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار و مخالفت با برخی پدیده های هنجارشکن دینی در تهران، شیراز و کرمان ، موجب شد تا علما با مهاجرت به شاه عبدالعظیم و تحصن، اعتراض خود را به عوامل حکومتی به روشی مسالمت جویانه نشان دهند و چون با این عمل امور شرعی مردم معطل می ماند و جمع کثیری از مردم نیز آنها را همراهی می کردند از این رو حکومت تحت فشار قرار داشت تا به خواسته ی آنها توجه کند. شاه برای پذیرش درخواست های معترضان اعلام آمادگی کرد ، یکی از درخواست های هشتگانه ی آنها « تأسیس عدالت خانه در سراسر ایران برای رسیدگی به تظلمات رعیت» بود .[۸] این وظیفه را در غیاب عدلیه ، خواسته یا ناخواسته در بوشهر انجمن ولایتی به عهده گرفت که بخش عمده ای از وقت انجمن مصروف رسیدگی به تظلمات شد. البته در اواخر دوره ی مورد بررسی و در هنگام پراکنده شدن اعضای آخرین انجمن ولایتی برای حل این مسئله «انجمن عدلیه بوشهر» راه اندازی شد.
به هر حال خواسته های اولیه ی مردم توسط کهنه اندیشان و عوامل استبداد بر زمین ماند. از این رو سختگیری ها و سیاست ارعاب دولت باعث بروز هیجانات ملت و منجر به مهاجرت کبرای علما به قم و بست نشینی گروه های زیادی از اصنافِ معترض، در سفارت انگلیس شد. همه ی این تحرکات موجب شد تا سرانجام مظفرالدین شاه قاجار خواسته های مردم را بپذیرد و در روز یکشنبه سیزدهم مرداد۱۲۸۵ برابر با چهاردهم جمادی الثانی ۱۳۲۴و پنجم اوت ۱۹۰۶ فرمان تأسیس مجلس را صادر نماید.[۹]
« با پایان یافتن تحصن سفارت و بازگشت مهاجران از قم ، که حدود یک ماه به طول انجامید ، در تهران جشن بر پا شد. کوچه و خیابان آذین بندی و چراغانی شد. بازارها باز شدند و برای تهیه ی مقدمات تشکیل مجلس شورای ملی و تدوین نظامنامه ی انتخابات ، در روز شنبه ۲۶مرداد۱۲۸۵ش برابر با ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۴ه.ق در مدرسه نظام ، مجلسی متشکل از شمار زیادی از وزرا، درباریان،علما، بازرگان و سران جنبش برپا شد.»[۱۰]
سرانجام نظامنامه‌ی انتخابات در ۲۰ رجب ۱۳۲۴ /۱۷ شهریور ۱۲۸۵/ ۹ سپتامبر ۱۹۰۶ به امضاء مظفرالدین‌شاه رسید. دو روز بعد نیز شاه به صدر اعظم دستور داد تا «برای هر ولایت یک نسخه بفرستند که از آن قرار، ترتیب انتخابات و شرایط آن عمل شود.»[۱۱]
۲-۲-۱ نقش انگلیس در به انحراف کشیده شدن جریان مشروطه
برای این‌که یک جنبش مردمی یا یک انقلاب بزرگ اجتماعی سقوط کرده و به انحراف کشیده شود مکانیزم‌های فراوانی بر هم تأثیرگذاراند. از این رو نقش یک کشور می‌تواند تنها به عنوان یک کاتالیزور مطرح گردد. یک جنبش اجتماعی در یک بستر تاریخی تولید می‌شود و اگر هم قرار باشد انحرافی پیدا کند باید عناصر انحراف و شکست را بیش‌تر در درون خودش بیابد. اگر چه نمی‌شود انکار کرد که عوامل خارجی هم می‌تواند تأثیرگذار باشد.مشروطه یک جریان اجتماعی بود که در نقطه‌ی آغاز و سپس در نفی وضع موجود، آرمان‌های خاص خود را داشت و در تأسیس نظم مطلوب همسازی بین مطالبه‌ی کسانی که می‏خواستند آن نظم را بنویسند با بدنه‌ی جنبش، رابطه ایجاد نشد. از این رو آن چه به نام مشروطه در ایران معروف شد هیچ ربطی به انقلاب و جنبش نداشت و چیز دیگری بود. در این ارتباط باید گفت جنبش‌ها دو مرحله دارند، یک چهره، نفی وضع موجود است و چهره‌ی دیگر تأسیس نظم مطلوب. به طور معمول اگر یک جریان اجتماعی فقط داعیه‌ی به هم زدن نظم موجود را داشته و هیچ ایده‌ای برای تأسیس نظم مطلوب نداشته باشد، نمی‌توان گفت که یک انقلاب اجتماعی ایجاد شده یا یک جنبش اجتماعی به وقوع پیوسته است.در جامعه‌شناسی جنبش‌های اجتماعی، برای بر هم زدن نظم موجود باید آرمان وجود داشته باشد یعنی باید یک ایده‌ی مقدس مطرح باشد. ایده‌ای‌ که مردم برای آن جان خود را فدا کنند و به واسطه‌ی آن آدم‌ها به این باور برسند که باید وضع موجود را نفی نمایند.عموماً در به هم زدن نظم موجود، اختلاف‌ها به ندرت خود را نمایان می‌سازد. به عنوان مثال در انقلاب اسلامی، کمونیست‌ها از وضع موجود راضی نبودند. سوسیالیست‌ها، ملی‌گراها، لیبرال‌ها، بی‌دین‌ها و با دین‌ها راضی نبودند، همه از وضع موجود راضی نبودند و بدشان نمی‌آمد وضع موجود به هم بریزد حالا هرکس به تناسب، کم یا زیاد؛ اما معمولاً در تولید نظم موجود آن جریان‌هایی پیروز می‌شوند که به هر دلیلی بتوانند اراده‌ی عمومی را به سمت خودشان سازمان‌دهی کنند. از این رو پرسش در رابطه با مشروطه و در بخش برهم زنی نظم موجود این است که، چه قدر انگلیسی‌ها و جریان‌هایی که متصل به آن‌ ها بودند، در این موضوع دست داشته‌اند؟بقای رژیم قاجاریه در ساختار کلی آن برای کشورهایی مثل انگلیس و روسیه که در این دوره بازیگرهای اصلی سیاست خارجی هستند، بسیار مهم بود. آن چیزی که نیروهای خارجی و جریان‌های وابسته به نیروهای خارجی در ایران در نظر داشتند برهم زدن ساختار رژیم قاجاریه نبود بلکه ایجاد یک سلسله تغییرات جزیی در دل این رژیم بود که نیروهای بازیگر جدیدی که بیش‌تر تحصیل کرده‌ی غرب بودند و در ساختار تصمیم‌گیری قدرت، خیلی دستی نداشتند، وارد ساختار تصمیم‌گیری رژیم قاجاریه شوند و تمایلاتی که برای تغییر وجود داشت فقط در همین حد بود. اما آیا مردم هم این را می‌خواستند؟ خیر؛ رهبران مذهبی این را نمی‌خواستند. عنوان این جنبش از ابتدا مشخص بود، اصلاً این جنبش مشروطه نبود. در واقع هیچ‌کس مشروطه را نمی‌شناخت و نامش نهضتی بود که بعدها به اسم عدالت‌خانه شهرت پیدا کرد.معمولاً جنبش‌ها با گرایش‌های عمومی و شعارهایی که مردم در آن‌ ها می‌دهند، شناخته می‌شوند. یعنی عموماً یک شعار بر دیگر شعارها غلبه کرده و عنوان شعار جنبش را به خود می‌گیرد. مردم، مشروطه نمی‌خواستند. [۱۲]مردم چیزی می‌خواستند مانند عدالت‌خانه، عدالت‌خانه هم تعریف داشت و سه ویژگی اصلی برای آن متصور بود. سه خواسته‌ی اصلی در مورد تأسیس عدالت‌خانه شامل:۱- اختیارات مأموران دولتی محدود بشود؛۲- قوانین اسلام اجرا بشود؛۳ – برای این‌که این دو خواسته اجرا بشود، نهادی به نام عدالت‌خانه تأسیس کنند که قوانین و اختیارات در آن‌جا تصمیم‌گیری بشود.این کل خواسته‌ی مردم بود. بعدها روزنامه‌ها چنین مطرح کردند که آن‌چه امروز خواسته‌ی شماست در خارج به آن مشروطه گفته می‌شود. مردم هم گفتند پس ما هم مشروطه می‌خواهیم، این اتفاق در زمان بست‌نشینی روی می‌دهد. البته مضاف بر آن‌که مهاجرت علما به حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیه) اتفاق افتاده بود و ارتباطات در کم‌ترین سطح خود قرار داشت. در این شرایط، مردم را نیز ترساندند و به آن‌ ها گفتند که اگر می‌خواهید از تهاجم حکومت در امان باشید، بهترین حالت آن است که به مکانی که در اختیار دولت ایران نیست، پناهنده شوید و در آن بست بنشینید تا به خواسته‌های خود برسید. بست‌نشینی در آن زمان امری غیرمعمول نبود و این مسأله به طور معمول در مکان‌های مذهبی اتفاق می‌افتاد.در حقیقت صحنه گردانان این ماجرا می‌دانستند که علما وارد این فضا نمی‌شوند؛ از این رو برای آن‌که مردم را از رهبری علما دور کنند، آن‌ ها را به یک محیط بسته که در آن ارتباط بین مردم و علما تا حدی سخت‌تر می‌شد، هدایت کردندبا این تفاسیر، چنین مکانی می‌بایست یکی از سفارتخانه‌ها انتخاب گردد و البته بهترین گزینه، سفارت کشوری بود که حامی دموکراسی، قانون و آزادی معرفی می‌شد. در این بین با توجه به آن‌که روسیه در آن مقطع حامی قاجاریه بود، سفارت انگلیس به عنوان گزینه‌ی ایده‌آل تعیین گردید و با سازمان‌دهی صورت گرفته، مردم در این سفارت بست نشستند. با این توضیح چنین ادعایی که انگلیس در انقلاب مشروطه دست داشته و نقش ایجابی ایفا کرده، یک حرف غیرتاریخی و نادرست است.[۱۳]

(فصل سوم )
انگلیس ومشروطه
بخش اول
۳-۱ مشروطه دربوشهر
بندر بوشهر، یکی از مهمترین و استراتژیک‌ترین نقاط اقتصادی ایران در سده‌های اخیر، با ظهور جنبشها و شخصیتهای مهم سیاسی و به‌ویژه قیام دشتستان و چاه‌کوتاهیها در مقابل استعمارگران و استبدادگران، اهمیت چشمگیری در تاریخ معاصر ایران یافت و بخش مهمی از تاریخ مبارزات ضداستبداد و استعمار را به خود اختصاص داد. مرحوم سیدمرتضی اهرمی که خود به توصیه علمای نجف به حمایت از مشروطه‌خواهی جنوب برخاسته بود، پس از استقرار مجدد مشروطه، در درگیری با حاکم محلی دولت مشروطه، به یکی از مظلومان واقعی عصر مشروطه تبدیل شد. قیام او در دفاع از مشروطه، نتیجه معکوس داد و سرانجامی جز رنج و تبعید برای وی به همراه نیاورد. در این مقاله برخی نکته‌های تاریخ پرفرازونشیب مشروطیت بوشهر عرضه می‌گردد.

بندر بوشهر در کنار خلیج‌فارس از شرایط ویژه و ارزشمندی برخوردار است. موقعیت جغرافیایی و اهمیت استراتژیک آن در کنار مزایای اقتصادی و خصوصیات اقلیمی سبب گردیده از زمان زمامداری نادرشاه افشار که بوشهر جدید تاسیس گردید، مورد توجه دول قدرتمند اروپایی و غیر اروپایی قرار گیرد. کمپانیها و بنگاه های تجاری و مؤسسات و نمایندگی‌های سیاسی و اقتصادی یکی بعد از دیگری به این بندر روی آوردند و در نتیجه امور بازرگانی و کارهای اقتصادی این بندر رونقی بسزا یافت، آنگونه‌که طبق اسناد موجود، به‌ویژه در دوره قاجار عایدات گمرک بوشهر چند برابر بیش از عایدات دیگر بنادر ایران بود.
کشورهای سوداگر غربی و شرقی، با درک موقعیت استراتژیک خلیج‌فارس و با توجه به حساسیت بوشهر از نظرگاه اقتصادی ــ نظامی، در استقرار نمایندگی و تاسیس کنسولگری در این بندر با هم به رقابت و چالش پرداختند و در راستای تامین منافع سیاسی ــ اقتصادی خود، در این بندر نمایندگی‌های سیاسی ایجاد نمودند. روابط اقتصادی ــ سیاسی و حضور دیپلماتیک سوداگران خارجی و ارتباط تجاری بوشهر با کشورهای خارجی در امر صادرات و واردات مستلزم مهاجرت و مسافرت مردم این سامان به خارج از کشور و آشنایی با مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی اقتصادی جهان و آگاه‌شدن از تحولات فکری و علمی دنیای غرب بود. آگاهی سیاسی مردم بوشهر با عوامل فرهنگی دیگر مانند انتشار نشریاتی چون مظفری، اصلاح و طلوع در دوره قاجار، سبب گردید در بحبوحه انقلاب مشروطیت مردم این منطقه نیز در این رستاخیز بزرگ نقشی بالنده ایفا نمایند. آغازگر قیام مشروطیت در بوشهر، روحانی برجسته‌ای به نام
سیدمرتضی اهرمی معروف به علم‌الهدی است که با همیاری شهید رئیسعلی دلواری علیه محمدعلی‌شاه قاجار قیام کرد و مجاهدتهای این دو بزرگوار و نیروهای مترقی ساکن بوشهر گوشه دیگری از مبارزات خونبار مردم ایران به‌شمار می‌رود.[۱۴]
۳-۱-۱ جنبش مشروطیت درجنوب
۳-۱-۱ الف جنبش‌ مشروطیت‌ در فارس‌
به‌ دنبال‌ ماجرای‌ موسیو نوژ بلژیکی،‌ مدیر کل‌ گمرکات‌ در دوره‌ مظفرالدّین‌‌شاه، که‌ از عوامل‌ مؤثر در تسریع‌ سیر انقلاب‌ مشروطیت‌ به‌ شمار می‌رود، و قیام‌ مردم‌ تهران‌ علیه‌ تعرفه‌ جدید گمرکی‌، فارس‌ بعد از تهران‌، دومین‌ منطقه‌ای‌ بود که‌ مردم آن در دوران‌ حکمرانی‌ شعاع‌السّلطنه،‌ فرزند کوچک‌ مظفرالّدین‌شاه‌، به‌ سبب‌ تعدّیات‌ و ستمگری‌های‌ وی‌، قیام‌ کردند‌ و خواستار عزل‌ وی‌ از حکمرانی‌ فارس‌ شدند.[۱۵] جنبش‌ مردم‌ فارس‌ آنچنان‌ گسترش‌ یافت‌ که‌ حکومت‌ مرکزی‌ مجبور گردید شعاع‌السلطنه‌ را برکنار، و علاءالدوله‌ را به‌ حکومت‌ فارس‌ منصوب‌ نماید، امّا جریاناتی‌ در مرکز، این‌ امر را متوقف‌ ساخت و وزیر مخصوص‌ (غلامحسین‌ غفاری‌)[۱۶] به‌ فارس‌ آمد تا از تشنج‌ منطقه‌ بکاهد.
در اواخر ربیع‌الثانی‌ سال‌ ۱۳۲۴٫ق‌، به‌ دلیل‌ ادامه‌ تشنج‌ در منطقه‌ فارس‌، وزیر مخصوص‌ برکنار گردید و حکومت‌ آن‌ به‌ علاءالدوله،‌ که‌ در آغاز مشروطیت‌ حکمران‌ تهران‌ بود، سپرده‌ شد. در دوران‌ حکمرانی‌ علاءالدوله‌ در فارس، بعد از دو ماه‌ مبارزه‌ مردم‌ تهران‌ و شهرستان‌ها، مظفرالدّین‌شاه‌ فرمان‌ مشروطیت‌ را صادر کرد. این‌ اقدام‌ از جانب‌ علمای‌ شیراز و مردم‌ با خرسندی‌ روبرو گردید.
صدیق‌الممالک‌ حاکم‌ دشتی و دشتستان‌ را‌ علاءالدوله‌ از حکمرانی‌ آن‌ منطقه‌ برکنار کرد و هنگامی‌ که‌ آیت‌اللّه‌ طباطبایی‌ در تلگرافی‌ به‌ حاکم‌ فارس‌ خواستار رهایی‌ و بازگشت‌ وی‌ به‌ قدرت‌ گردید، علاءالدوله‌ به‌ کشتار  مردم‌ به دستور‌ وی‌ و اجحافات‌ ملی‌ او اشارت‌ کرد و در پاسخ‌ ایشان‌ نوشت‌: «خدمت‌ ذی‌ سعادت‌ جناب‌ مستطاب‌، حجّت‌الاسلام‌ آقای‌ آقا سیّد محمد مجتهد دامت‌ افاضاته‌، تلگراف‌ مبارک‌ در مسأله‌ صدیق‌الممالک‌ در چند روز قبل‌ زیارت‌ نمود، مشغول‌ اصلاح‌ کارها شده‌، امّا این‌ آدم‌ کاری‌ نکرده‌ است‌ که‌ بتوان‌ اصلاح‌ کرد. هفتاد نفر را بدون‌ جهت‌ کشته‌ است‌ که‌ ورّاث‌ آن‌ ها در این‌ جا ناله‌ و آه‌ دارند و دادخواهی‌ می‌نمایند. مردم‌ با او خونی‌ شده‌، درصدد تلف‌ او بودند بیست‌‌ودو هزار تومان‌ باقی‌ او بود، گفتم‌ برود تهران‌ حسابش‌ را بدهد. همین‌ دو روزه‌ حرکت‌ خواهد کرد. در انجام‌ فرمایشات‌ حاضرم‌. علاءالدوله.»[۱۷]
به‌ دنبال‌ استعفای‌ علاءالدوله‌ از حکمرانی‌ فارس‌، و واگذاری‌ قدرت‌ به‌ حبیب‌اللّه‌خان‌ قوام‌الملک‌ چهارم‌، که‌ گرایش‌های‌ ضد مشروطه‌خواهی‌ داشت‌، اغتشاش‌ و تشنج‌ بار دیگر منطقه‌ فارس‌ را فرا گرفت‌. در این‌ برهه‌ از زمان‌، لارستان‌ به‌ رهبری‌ آیت‌اللّه‌ سید عبدالحسین‌ لاری‌ پیشتاز مبارزات‌ مشروطه‌خواهی‌ شده‌ بود. در همین‌ زمان‌ غلامحسین‌خان‌ غفاری‌ (وزیر مخصوص‌) نیز بار دیگر در نیمه‌ ذیقعده‌ ۱۳۲۵٫ق‌ به‌ حکمرانی‌ فارس‌ منصوب‌ گردید.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

  ب لارستان‌ و جنبش‌ مشروطیت‌
 

آغازگر جنبش‌ مشروطیت‌ در منطقه‌ لارستان، مرحوم‌ آیت‌اللّه‌ سید عبدالحسین‌ لاری‌ است‌. حرکت‌ اصیل‌ و خودجوش‌ او از سال‌ ۱۳۲۶٫ق‌ در پی‌ بازگشت‌ از شیراز آغاز شد. آشنایی‌ نزدیک‌ وی‌ با بحران‌های‌ شیراز موجب‌ گردید به‌ دفاع‌ از آرمان‌های‌ مشروطه‌خواهان‌ اقدام، و با حمایت‌ بی‌دریغ‌ طبقات‌ پایین‌ و محروم‌ جامعه‌، بستر مناسبی‌ برای‌ تثبیت‌ انقلاب‌ در آن‌ منطقه‌ فراهم‌ نماید.
بازگشت‌ سید به‌ لارستان‌ همزمان‌ با به‌ توپ‌ بسته شدن‌ مجلس‌ در جمادی‌الاولی ۱۳۲۶٫ق‌ بود. بنابراین وی بلافاصله‌ با ارسال‌ نامه‌هایی‌ به‌ اطراف‌ و اکناف‌، رفتار غیر اسلامی‌ محمّد‌علی‌شاه‌ را محکوم‌ کرد و حکومت‌ او را خلاف‌ شرع‌ معرفی‌ نمود[۱۸] به‌ قدرت‌ رسیدن‌ محمّدعلی‌شاه‌ در تهران‌، با تحولاتی‌ در ساختار قدرت‌ در فارس‌ همراه‌ بود. ظل‌السلطان‌ از حکومت‌ فارس‌ عزل‌، و آصف‌الدوله‌ به‌ جای‌ او منصوب‌ گردید.
خروج‌ ظل‌السلطان‌ از منطقه‌ فارس‌ به‌ نفع‌ مستبدان‌ و جناح‌ قوامی‌ها، که‌ از دشمنان‌ سید عبدالحسین‌ لاری‌ بود، تمام‌ شد. کلیه‌ جناح‌های‌ حکومت‌ صف‌آرایی‌ نمودند و نیروهای‌ طرفدار سید و حبیب‌اللّه‌ خان‌ قوام‌الملک‌ به‌ مصاف‌ با یکدیگر اقدام‌ کردند که‌ در نتیجه‌ تفنگداران‌ سید موفق‌ گردیدند بر اوضاع‌ منطقه‌ لارستان‌ تسلط‌ یابند. در این‌ کشاکش‌ قدرت‌، یک‌ سو نیروهای‌ مشروطه‌خواه‌ لارستانی‌، قشقایی‌، اصناف‌، بازار و انجمن‌های‌ اسلامی‌ و انصار و در سوی‌ دیگر امام‌ جمعه‌، خاندان‌ قوام‌الملک‌ و ایلات‌ خمسه‌ قرار داشتند.[۱۹] اخبار پیروزی‌ ملیون‌ لارستان‌، در بندرعباس‌ و بندر لنگه‌ نیز‌ تهییج‌ و تحریک‌ انقلابیان را باعث‌ گردید‌ و نیروهای‌ هواخواه‌ انقلاب‌، ضمن‌ تسخیر گمرکات‌ آن‌ بنادر، بر اوضاع‌ آن‌ دو منطقه‌ نیز مسلط‌ گردیدند[۲۰]
پیروزی‌های‌ ملّیون‌ لارستان‌، بندرعباس‌ و بندر لنگه‌ حرکت‌ گسترده‌ مردم‌ بوشهر علیه‌ مستبدان‌ را باعث گردید، و بدین‌ ترتیب‌ مردم‌ کرانه‌های‌ شمالی‌ خلیج‌ فارس‌، از بندرعباس‌ تا بندر بوشهر، به‌ طرفداری‌ از آرمان‌های‌ مشروطه‌خواهی‌ قیام‌ کردند.
۳-۱-۲ انگلیس و جنبش‌ مشروطیت‌ در بوشهر
محمّدعلی‌شاه،‌ با به‌ توپ‌ بستن‌ مجلس‌ در جمادی‌الاولی‌ ۱۳۲۶٫ق‌، دوره‌ای‌ جدید در تحولات‌ سیاسی‌ ایران‌ به‌ وجود آورد که به استبداد صغیر معروف گشت. این‌ اقدام‌ وی‌ با عکس‌العمل‌های سرسختانه‌ای‌ از طرف نیروهای انقلابی‌ ایران‌ در سراسر کشور روبرو گردید. اخبار قیام‌ آزادی‌خواهان‌ تبریز، گیلان‌، اصفهان‌ و دیگر شهرهای‌ ایران،‌ که‌ به‌ دنبال‌ به‌ توپ‌ بسته شدن‌ مجلس‌ و سرکوب‌ مشروطه‌خواهان‌ به‌ شهرهای‌ مختلف‌ ایران‌ رسید، روحانی‌ جلیل‌القدر سید عبدالحسین‌ لاری‌ را ترغیب‌ نمود تا هیأت‌هایی‌ به‌ سه‌ ناحیه‌ داراب‌، بندرعباس‌ و بوشهر اعزام‌ نماید.
سیّد طی‌ نامه‌ای‌ به‌ روحانی‌ مبارز بوشهر، سیّد مرتضی‌ مجتهد اهرمی‌، پیروزی‌های‌ خود را بر نیروهای‌ استبداد در منطقه‌ لارستان‌ اطلاع‌ داد. ماژور کاکس‌ (Cox) در گزارش‌ محرمانه‌ خود به‌ این‌ نامه چنین‌ اشاره می‌کند: «سید عبدالحسین‌ لاری‌ شرحی‌ به‌ یکی‌ از ملّاهای‌ عمده‌ بوشهر نوشته‌ و در آن‌ اشاره‌ نموده‌ است‌ که‌ با قوام‌ جنگ‌ کرده، و او را به‌ کلی‌ مغلوب‌ کرده‌، و اشعار داشته‌ است‌ که‌ از پرداخت‌ مالیات‌ در لار اکیداً قدغن‌ نموده‌ است‌.»[۲۱] سیّد مخالفت‌ علنی‌ خود را با محمّد‌علی‌شاه‌ اعلام‌ کرد و همگامی‌ مبارزان‌ بوشهری‌ را با نیروهای انقلابی‌ لار، بندرعباس‌ و لنگه‌ خواستار گردید.
اخبار پیروزی‌ ملّیون‌ بندرعباس‌، لنگه‌ و لار تهییج‌ انقلابیون‌ بوشهر را باعث شد و سیّد مرتضی‌ با حمایت‌ مردم‌ در تدارک‌ حمله‌ گسترده‌ای‌ به‌ مقرهای‌ دولتی‌ مستقر در بوشهر برآمد.
کاپیتان‌ ترور (Trevor)، کفیل‌ کنسولگری‌ بوشهر که‌ در غیاب‌ ماژور کاکس‌ (Cox)، سرکنسول‌ انگلیس، در بوشهر انجام‌ وظیفه‌ می‌کرد، درباره‌ چگونگی‌ آغاز قیام‌ سید مرتضی‌ چنین‌ گزارش‌ کرده‌ است‌: «وی‌ [سید مرتضی‌ اهرمی]، بنا به‌ دستور عبدالحسین‌ لاری‌ و هم‌ بر اساس‌ احکام‌ علمای‌ بلندمرتبه‌ شیعه‌ در نجف،‌ نهضت‌ بوشهر را رهبری‌ می‌کرد، و در این‌ راستا با مشکل‌ مواجه‌ نبود، زیرا حکمران‌ بنادر در محل‌ حضور نداشت‌ و پادگان‌ بوشهر هم‌ که‌ از تعداد سیصد نفر سرباز اصفهانی‌ تشکیل‌ شده‌ بود، ایستادگی‌ نمی‌کرد. سید مرتضی‌ تعدادی‌ از روستائیان‌ مسلّح‌ از روستای‌ خود، اهرم،‌ و سایر روستاهای واقع‌ در پس‌‌کرانه‌ها را در بوشهر مستقر ساخت‌ و با کمک‌ آن‌ ها و ظاهراً به‌ نام‌ آرمان‌ ملّیون‌ کنترل‌ بوشهر را در ۲۲ مارس‌ در دست‌ گرفت‌.»[۲۲]
علیمراد فراشبندی‌ نیز درباره‌ انگیزه‌ اصلی‌ سید مرتضی‌ مجتهد اهرمی‌ از تصرف‌ بوشهر، و اداره‌ امور این‌ شهر چنین‌ نوشته‌ است‌: «سید مرتضی‌ علم‌الهدی‌ اهرمی‌ مردی‌ مبارز به‌ شمار می‌رفت‌، و به‌ خاطر داشتن‌ تمایلات‌ شدید آزادی‌خواهی‌، مورد توجّه‌ ملّیون‌ واقع‌ شده‌ بود. این‌ روحانی‌ متعهّد و برجسته‌ در زمان‌ استبداد صغیر پس‌ از وصول‌ فتوای‌ آخوند ملا محمّدکاظم‌ خراسانی‌، بر آن‌ شد که‌ بوشهر را از تصرف‌ مستبدین‌ خارج،‌ و طرفداران‌ محمّد علی‌شاه‌ قاجار را از آن‌ بندر بیرون‌ کند. به‌ همین‌ جهت‌ ابتدا موضوع‌ را با‌ علما و تجّار بوشهری‌ در میان‌ گذاشت‌ و پس‌ از موافقت‌ آن‌ ها، رئیسعلی‌ دلواری‌ و زایرخضرخان‌ و میرزا حسین‌خان‌ برازجانی‌ و خالو حسین‌ بردخونی‌ و رئیس‌ عبدالحسن‌ دشتی‌ و احمدخان‌ انگالی‌ که‌ در حیطه‌ نفوذ او بودند، برانگیخت‌ تا برای‌ تحقّق‌ هدفش‌ به‌ همراهی‌ تفنگچیان‌ ابواب‌ جمعی‌ خود در وقت‌ مقرّر به‌ بوشهر عزیمت‌ نمایند، رئیسعلی‌ دلواری‌ در این‌ مبارزه‌ پیشقدم‌ شد.»[۲۳]
همان‌گونه‌ که‌ پیش‌تر آمد، سید مرتضی‌ اهرمی‌ با هماهنگی‌ رؤسا و خوانین‌ دشتی‌، دشتستان‌ و تنگستان‌ و نیروهای‌ ملی‌ مستقر در بوشهر، در شب‌ اوّل‌ ربیع‌الاول‌ ۱۳۲۷٫ق‌/ ۲۳ آوریل‌ ۱۹۰۹٫م‌ در اقدامی سریع‌ و بدون‌ خون‌ریزی‌ بوشهر را تصرف‌ کرد و معزّالدوله،‌ برادر آصف‌الدوله‌، حکمران‌ فارس‌، را که‌ حکمران‌ بنادر بود، پس‌ از چند روز به‌ شیراز فرستاد و طرفداران‌ وی‌ ادارات‌ دولتی‌ را به‌ تصرف‌ خود درآوردند.
با استناد به‌ گزارش‌ کفیل‌ کنسولگری‌ مقیم‌ بوشهر، سیّد مرتضی‌ و ملّیون‌ در آغاز قیام‌ خود درصدد نبوده‌اند گمرک‌ بوشهر را تصرف کنند، و به‌ نظر می‌رسد که‌ نیروهای انقلابی بوشهری‌ اطلاع‌ داشته‌اند که‌ بر اساس‌ وثیقه‌ای‌، در دوران‌ حکومت‌ مظفرالدّین‌شاه‌ قاجار، گمرکات‌ جنوب‌ ایران‌ در اختیار انگلیسی‌ها بوده‌ است‌، امّا دگرگونی‌ سریع‌ تحولات‌ بوشهر به‌ نفع‌ سیّد و هوادارانش‌ سبب‌ گردید بر خلاف‌ انتظار انگلیسی‌ها، گمرک‌ بوشهر نیز به تصرف ملّیون‌ درآید.

۳-۱-۳ تصرف‌ گمرک‌ بوشهر به دست ملّیون
گمرکات‌ جنوب‌ ایران،‌ که‌ سالیانه‌ هزاران‌ تومان‌ از بابت‌ تعرفه‌های‌ گمرکی‌ آن‌ به‌ خزانه‌ شاهی‌ سرازیر می‌شد، بر اساس‌ توافق‌نامه‌‌ای‌ در قبال‌ پرداخت‌ وام‌ به‌ مظفرالدّین‌شاه‌ چندین‌ سال‌ بود که‌ در رهن‌ انگلیسی‌ها قرار داشت‌، و قسمت‌ مهمی‌ از درآمد آن‌ به‌ عنوان‌ اقساط‌ وام‌ به‌‌ انگلیسی‌ها پرداخت‌ می‌شد.[۲۴]
هنگامی‌ که‌ نیروهای‌ ملّی‌ طرفدار سیّد مرتضی‌ گمرک‌ را به‌ اشغال‌ در آوردند‌، کارکنان‌ بلژیکی‌ آن‌ را برکنار کردند و موسس‌خان‌ ارمنی‌ را به‌ مدیرکلی گمرکات‌ منصوب‌ نمودند. مقامات‌ انگلیسی‌ برای‌ اینکه‌ سیّد مرتضی‌ و اتباعش‌ در امور گمرک‌ مداخله‌ ننمایند، پرداخت‌ مقرّری‌ تفنگچیان‌ حاضر در بوشهر را متعهد شدند و علاوه‌ بر این، ماهی‌ پنج‌هزار روپیه‌ هم‌ برای‌ سیّد مرتضی‌ تعیین‌ کردند، اما سیّد مرتضی‌ پیشنهاد آن‌ ها، را که‌ جنبه‌ سیاسی‌ و دیپلماتیک‌ داشت، رد کرد و صریحاً اظهار نمود‌ که‌ اجرای نظر آن‌ ها بدون‌ کسب‌ اجازه‌ آخوند خراسانی‌ به‌ هیچ‌ وجه‌ ممکن نیست.[۲۵]دولت‌ بریتانیا بلافاصله‌ عکس‌العمل‌ نشان‌ داد‌ و طی‌ نامه‌ای‌ توجه‌ ملّیون‌ بوشهری‌ را به‌ نکات‌ ذیل‌ معطوف‌ کرد: ۱ــ عموماً گمرکات‌ بنادر وثیقه‌ وام‌ سیصدهزار پوندی‌ است‌ که‌ چند سال‌ پیش‌ شاه‌ [مظفرالدّین‌ شاه‌] دریافت‌ کرده‌ است‌؛ ۲ــ وصول‌های‌ فعلی‌ گمرک‌ بوشهر که‌ ماهانه‌ بالغ‌ بر سی‌هزار تومان‌ است‌، بابت‌ پرداخت‌ سود پیش‌پرداخت‌ها و حواله‌های‌ پیش‌ از اعتباری‌ که‌ شاه‌ و وزرا دریافت‌ کرده‌اند، به‌ گونه‌ای‌ ویژه‌ در حال‌ حاضر نزد بانک‌ شاهی‌ در گرو می‌باشد![۲۶]
انگلیسی‌ها خواستار آن‌ شدند که‌ رهبران‌ ملّیون‌ بوشهر و به‌ ویژه‌ سیّد مرتضی‌، به‌ درخواست‌های‌ دولت‌ انگلیس‌ به‌ نظر احترام‌ بنگرند، امّا سیّد برای‌ ضربه‌ زدن‌ به‌ منافع‌ استبداد و استعمار درصدد برآمد‌ این‌ شریان‌ مهم‌ اقتصادی‌ آن‌ ها را قطع کند.
در اوّل‌ ماه‌ ربیع‌الاول‌ ۱۳۲۷٫ق‌ سیّد مرتضی‌ اهرمی‌ رسماً به‌ قنسول‌‌خانه‌ انگلیس‌ نوشت‌ که‌ مهام‌ حکومت‌ را از جانب‌ ملّیون‌ در دست‌ دارد، و وظایف‌ مأموران‌ محل‌ را موقتاً عهده‌دار است‌ و ترتیب‌ حفظ‌ جان‌ و مال‌ اتباع‌ خارجه‌ را خواهد داد.[۲۷]
جنرال‌ قنسول‌ انگلیس‌ مقیم‌ بوشهر، در گزارشی‌ برای‌ جرج‌ بارکلی‌ در تهران‌ چنین‌ نوشت‌: «اولین‌ جواب‌ مقطوع‌ از سیّد مرتضی‌ دیشب‌ آخر شب‌ به‌ من‌ رسیده‌ که‌ به‌ طریق‌ مراسله‌ رسمی‌ نزد یک‌ نفری‌ که‌ واسطه‌ است، فرستاده‌ شده‌ و او برای‌ من‌ ارسال‌ داشته‌ بود.
سیّد ابتدا بیان‌ نموده که‌ حفظ‌ منافع‌ مسلّمه‌ دولت‌ و ملّت‌ انگلیس‌ یکی‌ از فرایض‌ اولیه‌ ملّیون‌ است‌. پس‌ از آن‌ اشعار می‌دارد که‌ برای‌ اطمینان‌ و استرضای‌ قنسولگری‌ در مساله‌ عایدات‌ گمرکی‌‌، من‌ پیشنهاد می‌نمایم‌ که‌ قرارداد صحیحی‌ در بین‌ باشد و آن‌، این‌ است‌ که‌ دسته‌ ملّیون‌ برای‌ مخارج‌ یومیه‌ نگهداری‌ تفنگچیان‌ روزی‌ پانصد تومان‌ مأخوذ بدارند، و بقیه‌ نزد یک‌ نفر تاجر ایرانی‌ معتبری‌ که‌ طرفین‌ انتخاب‌ نمایند، سپرده‌ شود، و تا سه‌ ماه‌ نزد او به‌ امانت‌ بماند. در عرض‌ آن‌ مدت‌ دسته‌ ملّیون‌ جواب‌ اخیر را تعویق‌ انداخته‌ و ضمناً از مراکز هیجان‌ ملّیون‌ دیگر کسب‌ تکلیف‌ خواهند نمود، یا دولت‌ انگلیس‌ برای‌ اثبات‌ دعوی‌ خود اسناد ارائه‌ خواهند داشت‌.»
سیّد مرتضی‌ به‌رغم‌ وعده‌ مساعدی‌ که‌ به‌ جنرال‌قنسول‌ انگلیس‌ مقیم‌ بوشهر، مبنی‌ بر کنترل‌ ملّیون‌ داده‌ بود چند روز بعد به‌ اتفاق‌ تعدادی‌ از تفنگچیان‌ به‌ دارالحکومه‌ رفت و پرچم‌ سلطنتی‌ را پایین‌ کشید و پرچم‌ ملّیون‌ را به‌ جای‌ آن‌ نصب‌ نمود. به‌ دنبال‌ خارج‌ شدن‌ کارگزار دولتی‌ از شهر، اکثر طبقات‌‌ بوشهر به‌ هواداران‌ سید مرتضی‌ و ملّیون‌ پیوستند.[۲۸]محمّدعلی‌شاه،‌ به‌ منظور جلب‌ توجّه‌ سیّد مرتضی‌، به او لقب‌ نظام‌العلماء را عطا کرد‌ و ماهی‌ پانصد تومان‌ مقرری‌ برای‌ وی‌ در نظر گرفت‌، و مراتب‌ توسط‌ معین‌التّجار به‌ سیّد مرتضی‌ ابلاغ‌ شد، ولی‌ سیّد که‌ طبعی‌ منیع‌ داشت‌ و مردی‌ وارسته‌ و آزاده‌ بود، از قبول‌ آن‌ قویاً امتناع‌ ورزید.[۲۹]
بوشهر قریب‌ دو ماه‌ در تصرف‌ طرفداران‌ مشروطه‌ بود. در این‌ مدت‌، سیّد مرتضی‌ به‌ رتق‌ و فتق‌ امور مردم‌ مشغول بود و مشکلات‌ و معضلات‌ را از طریق‌ موازین‌ شرعی‌ حل‌ می‌کرد.
سر جرج‌ بارکلی‌، در گزارشی‌ که‌ به‌ تاریخ‌ ۲۶ آوریل‌ ۱۹۰۹٫م‌ (ربیع‌الاول‌ ۱۳۲۷٫ق)‌ برای‌ ادوارد گری‌، وزیر امورخارجه‌ انگلستان،‌ ارسال‌ کرده‌، درباره‌ نقش‌ سیّد مرتضی‌ اهرمی‌ و سلطه‌ وی‌ بر مقدرات‌ مردم‌ چنین‌ نوشته‌ است‌: «در حقیقت‌ وضعیت‌ و رفتار سیّد مرتضی‌ مؤسس‌ این‌ جنبش‌ بوده‌، واضح‌ است‌ بدون‌ پیش‌قدمی‌ و استعداد معتنابه‌ تفنگچی‌، که‌ او توانسته‌ تهیه‌ نماید، برای‌ دسته‌ ملّیون‌ امکان‌ نداشت‌ که‌ بتواند به‌ این‌ سهولت‌ بر قوای‌ شاه‌ فایق‌ آیند. با تهوّر بسیار اتّحاد خود را با مقصود ملّیون‌ مشهود داشت‌.»[۳۰]
دو ماه‌ بعد از تصرف‌ بوشهر، دولت‌ وقت‌ طی‌ حکمی‌ با موافقت‌ انگلیسی‌ها، احمدخان‌ دریابیگی [۳۱]را به‌ سمت‌ حکمرانی‌ کل‌ بنادر جنوب‌ ایران‌ منصوب‌ نمود. احمدخان‌ برای‌ موفقیت‌ در قلع‌ و قمع‌ سیّد مرتضی‌ و نیروهای‌ ملی‌ طرفدار وی‌، در گام‌ نخست‌ به‌ عراق‌ عرب‌ رفت و با جلب‌ نظر گروهی از علمای‌ نجف‌ از راه‌ عراق‌ به‌ بوشهر آمد تا در فرصت‌ مناسب‌ نقشه‌های‌ شوم‌ خود را اجرا کند.
در این‌ زمان‌ تعدادی‌ از نیروهای‌ به‌ ظاهر طرفدار سیّد مرتضی‌، که‌ غالباً صحرانشین‌ بودند، به‌ بازار بوشهر دستبرد زدند‌ و اموال‌ عده‌ای از مردم‌ را غارت‌ کردند.[۳۲]
جنرال‌قنسول‌ انگلیس‌ مقیم‌ بوشهر که‌ از مخالفان‌ جدی‌ سیّد مرتضی‌ و ملّیون‌ بود و قصد داشت اذهان‌ دولتمردان‌ انگلیسی‌ در تهران‌، انگلیس‌ و هند را علیه‌ سیّد مرتضی‌ و هواداران‌ او مشوب سازد‌، در گزارشی‌ به‌ سر جرج‌ بارکلی‌ اوضاع‌ را چنین‌ ترسیم‌ نمود: «سیّد مرتضی‌ هنوز در نگه‌ داشتن‌ دویست‌ الی‌ سیصد نفر تفنگچی‌ اصرار دارد. شهر به‌ حالت‌ وحشت‌زدگی‌ است‌، و امور به‌ عهده‌ تعطیل‌ است‌. تهاجمی‌ از طرف‌ این‌ تفنگچیان‌ پیش‌بینی‌ می‌شود و به‌ این‌ جهت‌، بازارها و حتّی‌ دکان‌ها هنوز بسته‌اند. اگر یک‌ راه‌ نجاتی‌ حاصل‌ نشود، بیم‌ آن‌ است‌ که‌ اهالی‌ بالتمام‌ در جنرال‌قنسولگری‌ انگلیس‌ پناهنده‌ شوند.»[۳۳]
سر ادوارد گری‌، وزیر امورخارجه‌ وقت‌ انگلیس، در پاسخ‌ به‌ گزارش‌ جنرال‌‌قنسول‌ انگلیس‌ مقیم‌ بوشهر و گزارش‌ بارکلی‌، موافقت‌ خود را با مداخله‌ نظامی‌ انگلیس‌ اعلام‌ کرد و به دلیل‌ سابقه‌ مخاطره‌آمیز بودن‌ اوضاع‌ بوشهر و تأمین‌ امنیت‌ جانی‌ اتباع‌ انگلیس‌ و دیگر اتباع‌ بیگانه‌، به‌ ناو سلطنتی‌ فاکس Fox)) دستور داده از بندرعباس‌ به‌ جانب‌ بوشهر رهسپار گردد.[۳۴]
در روز ۲‌ آوریل‌ ۱۹۰۹٫م‌ (۱۳۲۷٫ق‌) کشتی‌ فاکس‌ وارد بوشهر شد و در لنگرگاه‌ بیرونی‌ استقرار یافت‌.
سواد مراسله‌ مورخ‌ ۵ جمادی‌الاول‌ ۱۳۲۷٫ق‌ وزارت‌خارجه‌ ایران‌ به‌ سفارت‌ انگلیس‌، که‌ با امضای‌ میرزا جوادخان‌ سعدالدّوله‌ می‌باشد، بیانگر تأیید اقدام‌ مداخله‌جویانه‌ انگلیس‌ در وقایع‌ بوشهر است‌: «مراسله‌ آن‌ جناب‌ جلالت‌‌‌مآب‌ مورخ‌ ۲۹ ربیع‌الثانی‌ دایر بر جلب‌ استعدادی‌ که‌ آن‌ دولت‌ فخیمه‌ به‌ ملاحظه‌ حفظ‌ اتباع‌ خود و رعایای‌ خود به‌ بوشهر وارد کرده‌ بودند، شرف‌ وصول‌ بخشید، و از اینکه‌ از طرف‌ آن‌ دولت‌ به‌ رفع‌ انتظاری‌ که‌ اولیای‌ این‌ دولت‌ داشته‌ مساعدت‌ شده‌ است‌، امتثال‌ حاصل‌ گردید.»[۳۵]
 
 

نظر دهید »
بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

رسیدگی و انجام امور روزانه زندگی
 

مهارت دربرقرای ارتباط اجتماعی با افراد دیگر

 

توانایی در پیدایش و تعیین راه و مسیر و ادامه زندگی و اهداف
 

توجه به بهداشت و سلامت فردی
 

توانایی یادگیری آموزش و ادامه تحصیل
 

توانایی استفاده صحیح از ساعات تفریح و آزادی خود
 

انجام کارها و مسئولیت های کاری
 

توانایی ایجاد رابطه سالم با اعضای خانواده، همقطاران و افراد مختلف اجتماع(ایرج معانی و همکاران،۱۳۷۹ص۳۳۶).
 

عوامل موثر در سازگاری
سازگاری رضایت‌بخش فرد با موفقیت‌های اجتماعی عمده زندگی، به طور مستقیم با میزان ارضای همه نیازهای اساسی مرتبط است. نیازها و ارضاء آنها به ادراک فرد با توجه سن، جنس، استعدادهای ارثی و فرهنگی، طبقه اجتماعی، شغل، محل جغرافیایی، تعلیم و تربیت، تجارب و سازگاری‌های زندگی اشخاص دیگر بستگی دارد(گریسون و همکاران، ۱۹۶۷ به نقل از حسن آبادی، ۱۳۸۱).
متغیرهایی که در سازگاری موثر هستند:
۱-شخصیت فرد
۲-ادراک فرد از مشکل
۳-شدت مساله و مشکل
۴-حمایت اجتماعی
۵-تعداد راه‌های ممکن برای رسیدن به هدف.
۶-توانایی و استعداد برای مراقبت از سلامتی خود.
۷-درک فرد از موقعیت خود.
۸-درک خانواه از موقعیت فرد.
۹-توانایی و استعداد فرد برای جذب حمایت‌های اجتماعی.
۱۰-سابقه برخورد فرد با بحران‌ها یا ضربه‌های روانی.
۱۱-وضعیت اقتصادی.

۱۲-سلامت روانی.

۱۳-انگزیه فرد برای زندگی.
۱۴-نگرش‌ها و فعالیت‌های محیط موثر(اسلامی نسب، ۱۳۷۳، ص۴۶).
نشانه‌شناسی اختلالات سازگاری، اگر فرد نتواند سازگار شود دچار علائم مرضی می‌شود:
۱-خلق افسرده

۲-آمادگی جهت گریه کردن
۳-نومیدی
۴-نگرانی
۵-افزایش وابستگی
۶-ناتوانی شغلی، فرهنگی، تحصیلی
۷-انزوای اجتماعی
۸-شکایات جسمی مانند سردرد، کمردرد و سایر دردها و خستگی(اسلامی نسب، ۱۳۷۳، ص۲۰۴).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

عوامل مستعد کننده در اختلالات سازگاری
 

۱-نظریه بین فردی سالیوان(۱۹۵۶): نقش مادر و محیط پرورش ظرفیت کودک را نسبت به واکنش در مقابل فشار روانی در آینده مورد تاکید قرار داده است. عدم توانایی مادر است که اجازه استقلال به کودک نمی‌دهد و در نتیجه فرد در آینده دچار مشکلاتی در ارتباط با سازش با مسائل زندگی می شود.
۲-نظریه روان پویایی اریکسون(۱۹۶۳): یک روش منظم و سازماندهی شده را جهت تشکیل شخصیت که با کسب وظایف خاص در هریک از مراحل زندگی به وجود آید، پیشنهاد کرده است اشکال در سازش روانی مواقعی اتفاق می‌افتد که فرد نتواند با موفقیت کار و وظایف متناسب با آن سن را انجام دهد و در سطح پایین‌تری از تکامل تثبیت شود.
۳-نظریه یادگیری ولف(۱۹۷۳): به نظر او کلیه رفتارها آموخته‌ می‌شوند و می‌توان آنها را از یاد برد و یا با رفتار مناسب‌تر و موثرتر جایگزین کرد. افراد مبتلا به مشکلات سازشی، یادگیری منفی را از طریق الگوی ناکافی در نظام خانوادگی معیوب یا ناتوان تجربه کره‌اند(اسلامی نسب، ۱۳۷۳، ص۲۰۳).
نشانگان موضعی سازگاری
نشانگان موضعی سازگاری یک واکنش موضعی بدن نسبت به تنیدگی می‌باشد. این واکنش شامل کل بدن نیست و شامل قسمتی از بدن می‌باشد(بافت، عضو). تنیدگی باعث سازگاری موضعی می‌شود ممکن است ضربه‌ای یا بر اثر بیماری باشد. سازگاری موضعی یک واکنش سازگاری کوتاه مدت است و مقدمتاً برای حفظ ثبات محیط داخلی صورت می‌گیرد، هرچند بدن قادر به نشان دادن بسیاری از واکنش‌های موضعی تنیدگی می‌باشد.
نشانگان عمومی سازگاری
نشانگان عمومی سازگاری یک مدل بیوشیمیایی تنیدگی است که به وسیله هانس سیله ارائه شده است. مفهوم عوامل تنیدگی آور به عنوان عواملی که باعث تنیدگی می‌شود نیز به وسله سلیه(۱۹۷۶) بیان شد.
سه مرحله در سازگاری عمومی وجود دارد، این سه مرحله عبارتند از:
۱-در مرحله اول یا واکنش اخطار
فرد یک عامل تنیدگی آور اختصاصی را دریافت می‌کند و مکانیسم‌های دفاعی مختلف فعال می‌شوند.
۲-مرحله دوم سازگاری عمومی مقاومت است. حال با دریافت خط و بسیج منابع به وجود آورنده آن بدن سعی به سازگاری با عامل تنیدگی آور می‌کند.
۳-مرحله سوم یا خستگی
که نتیجه خستگی مکانیسم‌های سازگاری است. بدون دفاع بر علیه عوامل تنیدگی آور بدن ممکن است یا به استراحت بپردازد و یا مکانیسم‌های دفاعی خود را برای بازگشت به حالت طبیعی بسیج نماید و یا خستگی کامل رخ دهد و مرگ پیش آید (تیلور و همکاران، ۱۹۹۷ به نقل از ایلالی، ۱۳۷۶ ص۳۶-۳۴).
مکانیزم‌های سازگاری در زندگی خانوادگی
با استفادهاز مکانیسم‌های روانی، می‌توان کشمکش و مشکل‌های خانوادگی را کاهش داد. در صورتی که این روش‌ها، با شدت و وسعت زیاد استفاده شود، تبدیل به مکانیزم‌های دفاعی خواهد شد. در زیر بطور خلاصه‌ این مکانیزم‌ها شرح داده خواهد شد.
۱-سپر بلا شدن یا سرزنش کردن.
یکی از اعضای خانواده به عنوان ایجاد کننده مشکل، شناخته می‌شود یا اینکه فرد ممکن است خود را مقصر اصلی قلمداد کنند. چنین روش‌هایی، از ایجاد درگیری جلوگیری کرده، اضطراب را کاهش می‌دهد. ولی به نوبه خود، از برقراری ارتباطی که می‌تواند ریشه مسایل را بشکافد، جلوگیری می‌کند.
۲-اتحاد یا آمیزش مصلحتی بین اعضا
برخی از افراد خانواده، اتحادی را علیه دیگر اعضا، ایجاد می‌کنند. در نتیجه حالت خصمانه را در واحد به وجود می‌آورند.
۳-کناره گیری از بوجود آمدن برخوردهای روانی
ارتباط خانوادگی، به منظور جلوگیری از ایجاد کشمکش، کاهش می‌یابد و ارتباط خانوادگی بسیار سست و سطحی می‌شود، در نتیجه اعضا خانواده، نیازهای عاطفی خود را خارج از خانه جستجو می‌کنند.
۴-کشمکش مداوم
به منظور کاهش تنش درون خانواده افراد از آزارهای کلامی و بدنی استفاده می‌کنند.
۵-واکنش معکوس
در این حالت نگرش‌های زیان آور به رفتار مختلف آن انتقال داده می‌شود. این گونه رفتارها از خانواده‌هایی دیده می‌شود که هماهنگی سطحی با هم دارند(موری ورنتر، ۱۹۸۹، ص۱۵۶ به نقل از ظریف صنایعی، ۱۳۸۴ ، ص۵۹-۵۸).

 

سازگاری خانواده کودکان دارای معلولیت
 

گرچه بسیاری از خانواده‌های کودکان دارای معلولیت قادر به تطبیق دادن خود با معلولیت کودک می‌باشند اما برخی از خانواده‌ها در اثر داشتن این کودکان دچار مشکلاتی از قبیل افسردگی، ناامیدی، طلاق وسایر موارد می‌گردند. تحقیقات زیادی در مورد سازگاری خانواده نسبت به استرس و نحوه مقابله آنها با استرس خانواه صورت گرفته است از جمله این تحقیقات، تحقیق هیل[۱۴] می‌باشد. هیل تئوریABCX را در مورد استرس خانواده مطرح می‌کند. A ویژگی‌های عامل استرس‌زا[۱۵] ، Bنیروها [۱۶]و ذخایر درونی خانواده به منظور مقابله با استرس‌ها، C تعریف و تعبیر خانواده از عوامل استرس‌زا [۱۷]و X که این تعریف و تعبیر می‌تواند در جلوگیری و یا تسریع بحران خانوادگی نقش داشته باشد.
۱)ویژگی‌های عامل استرس‌زا کودک دارای معلولیت از جمله نوع معلولیت کودک و سازگاری(A) در تحقیق انجام شده توسط محقق، نشان داده شد که مادران کودکان کم توان هوشی از میزان استرس بیشتری نسبت به سایر مادران برخوردار هستند. منظور از ویژگی‌های عامل استرس‌زا(A) نوع معلولیت، جنسیت، سن و رفتارهای کودک معلول می‌باشد. نوع معلولیت: به نظر می‌آید که میان نوع معلولیت کودک و میزان استرس والدین و سازگاری آنان در برابر استرس رابطه‌ای وجود داشته باشد. برای مثال، در معلولیت‌هایی نظیر نابینایی و ناشنوایی میزان استرس خانواده و به خصوص مادر نسبت به معلولیت‌هایی مانند اتیسم و کم توان هوشی کمتر است. دلیلش این است که کودک نابینا و ناشنوا قادر به رشد در جنبه‌های مختلف می‌باشند. برای مثال، این کودکان با افزایش سن قادر به رشد رفتارهای اجتماعی و کسب مهارت‌های حرفه‌ای می‌باشند. این امر به نوبه خود موجب کاهش میزان وابستگی کودک به والدین می‌شود.
جنسیت: اینکه جنسیت کودک دارای معلولیت چه رابطه‌ای با میزان استرس و سازگاری والدین دارد باید به مسایل فرهنگی توجه نمود. برای مثال، در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی معلولیت دختر نسبت به معلولیت پسر بهتر پذیرفته می‌شود. دلیل آن می‌تواند دراین جوامع به داشتن شغل و کسب درآمد باشد. بنابراین، هنگامی که پسر به دلیل معلولیت در کسب شغل دارای مشکل می‌شود عملاً فشار بیشتری را بر خانواده وارد می‌کند. در حالی که دختران با کسب مهارت‌های نه چندان مشکل قادر به انجام امور مربوط به خانه شده و بدین ترتیب بیشتر جذب خانواده شده و به عنوان فردی نسبتاً مفید به حساب می‌آیند.
سن: به نظر می‌آید که در مورد سن، هر قدر کودک دارای معلولیت کم سن و سال‌تر باشد، میزان استرس و فشار روانی والدین کمتر باشد. دلیل این امر این است که کودک کم سن و سال دارای اندازه فیزیکی کوچک‌تری بوده قابل کنترل می‌باشد و نگرش جامعه نسبت به آنها مثبت‌تر است. از طرف دیگر، به دلیل سن کم امیدواری والدین و به ویژه مادر در مورد آینده او بیشتر است.
۲)نیروها و ذخایر روانی و اجتماعی و سازگاری(B)
نیروها و ذخایر خانواده به ویژگی‌های روانی، اجتماعی، شخصی والدین و امکانات اعضاء خانواده و کل جامعه اشاره می‌کند. ویژگی‌های مثبت روانی والدین و نیز امکانات مختلف آنان و جامعه به عنوان ذخایری هستند که امکان و توان خانواده برای مقابله با استرس ایجاد شده ناشی از معلولیت کودک و در نتیجه سازگاری آنان را افزایش می‌دهد. در این رابطه دو نوع حمایت وجود دارد که به عنوان ذخایر خانواده تلقی می‌شوند که عبارتند از حمایت اجتماعی غیر رسمی و حمایت اجتماعی رسمی.
الف)حمایت اجتماعی غیررسمی: ارزشی که دیگران برای تلاش والدین در برخورد با مشکلات کودک دارای معلولیت از خودشان می‌دهند، توجه آنان به والدین و نیز احترام آنان به والدین نگرش مثبت آنان نسبت به معلولیت و کودک معلول به عنوان عواملی هستند که عملاً ذخایر و نیروی والدین را برای مقابله با مشکلات معلولیت کودک و در نتیجه افزایش سازگاری آنان افزایش می‌دهد.
ب)حمایت اجتماعی رسمی: منظور از حمایت‌های اجتماعی رسمی ادامه خدمات و امکانات توانبخشی و آموزشی از طرف ارگان‌های اجتماعی می‌باشد. اکثر مطالعات نشان می‌دهند هنگامی که این نوع حمایت‌ها در جامعه وجود داشته باشد، از یک طرف موجب رشد کودک معلول در جنبه‌های مختلف شده و از طرف دیگر به دلیل کم شدن وابستگی کودک معلول به خانواده، میزان استرس خانواده کمتر می‌شود که این امر خود موجب سازگاری بیشتر در آنان می‌شود. یکی از دلایل مشکل سازگاری والدین در جامعه، ناکافی بودن این نوع حمایت از طرف آن جامعه می‌باشد.
۳)تغییر و تفسیر خانواده از رویداد استرس‌زا©
چندین تعریف و تعبیر از عامل استرس‌زا یعنی معلولیت کودک وجود دارد که مهمترین آن تعریف ذهنی است که والدین در مورد معلولیت کودک خود دارند. در واقع این تعبیر ذهنی والدین از معلولیت است که در میزان استرس آنها اثر دارد. چنانچه این تعریف و تعبیر ذهنی مثبت باشد و والدین اعتقاد به پیشرفت کودک دارای معلولیت خود داشته باشند عملاً بهتر قادر خواهند بود با مشکل معلولیت کودک مقابله نمایند. اعتقاد به اینکه با توانبخشی و آموزش می‌توان در کودک دارای معلولیت تغییر مثبت ایجاد نمود، موجب می‌شود که سازگاری والدین بیشتر شود.
عامل این که این تعریف تعبیر چه اثری در پیشگیری از بحران روانی و یا تسریع آن دارد. چنانچه این تعریف منفی باشد، بحران ایجاد شده شدت یافته که حاصل آن افزایش شدت استرس و کم شدن میزان سازگاری والدین خواهد بود. برعکس چنانچه این تعریف مثبت باشد، توان والدین در برخورد با معلولیت کودک افزایش یافته که حاصل آن کمک بیشتر به کودک و سازگاری خواهد بود (اسکوت[۱۸] و همکاران، ۲۰۰۵).اکثر مطالعات بیانگر تاثیر منفی کودک دارای معلولیت بر خواهران و برادران است لیندرزی و دیگران(۱۹۸۵) معتقدند که در این نوع خانواده‌ها خواهران و برادران سالم، افراد فراموش شده‌ای هستند که کارشان نگهداری و مراقبت از برادر یا خواهر معلول خود است.
لاوینیوس(۱۹۸۸) خاطر نشان می‌سازد که خواهران و برادران کودکان کم توان هوشی اغلب دچار افسردگی شدید، کابوس، پرخاشگری، مشکلات آموزشگاهی، بی‌اختیاری ادرار، ترس از مدرسه و اضطراب می‌شوند. اندرسن(۱۹۸۸) به احساسات گناه و یا خشم در خواهران و برادران سالمی که مراقبت و نگهداری خواهر و یا برادر کم توان خود را به عهده دارند، اشاره می کند وقتی خواهران و برادران سالم به نگهداری و مراقبت از خواهر و یا برادر کم توان خود می‌پردازند، عشق، مهربانی و انسان دوستی و احساس رضایت را تجربه می‌کنند.
البرزی(۱۳۷۵) خاطرنشان می‌سازد که تاثیر کودک کم توان هوشی بر روی سایر فرزندان بیشتر باعث ایجاد محبت و همکاری می‌شود تا رفتارهای دیگری از قبیل پرخاشگری، حسادت و یا رفتارهای کودکانه. البرزی(۱۳۷۵) معتقد است که احساس عطوفت و دلسوزی بیشترین واکنشی است که سایرین نسبت به خانواده کودک کم توان هوشی دارند و واکنش‌هایی از قبیل سرزنش کردن، متهم به گناه کردن و یا مستوجب دانستن در سطوح پایین‌تر قرار می‌گیرد(شریفی درآمدی، ۱۳۸۰، ص۱۶۵).
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 120
  • 121
  • 122
  • ...
  • 123
  • ...
  • 124
  • 125
  • 126
  • ...
  • 127
  • ...
  • 128
  • 129
  • 130
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • منابع پایان نامه درباره شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی دستیابی به اهداف استراتژیک سازمان ...
  • بررسی رابطه بین شایستگی های رهبری روسای شعب و عملکرد تجهیز منابع وصول مطالبات بانک کشاورزی استان سیستان و بلوچستان- قسمت ۷- قسمت 2
  • نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره : تخمین عدم قطعیت در کنترل مقاوم موقعیت بازوهای رباتیک- فایل ۱۵
  • تربیت اخلاقی در نهج البلاغه- قسمت ۳
  • " فایل های مقالات و پروژه ها – استراتژی های رقابتی پورتر – 9 "
  • بررسی شرکت ‌های هرمی از منظر فقه امّامیه و حقوق ایران- قسمت ۷
  • تاثیر ترکیب مالکیت و هیات مدیره شرکتها بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۱
  • امکان سنجی بکارگیری مربی گری (Coaching) در فعالیت های آموزش و بهسازی منابع انسانی مدیران مدارس آموزش و پرورش شهرستان رباط کریم- قسمت ۱۵
  • رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۴
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۱۸
  • بررسی پیرنگ در داستان¬های مثنوی معنوی- قسمت ۹
  • تحقیقات انجام شده درباره : ارزیابی تاثیرات سفارشی سازی و محیط بازار بر موفقیت کسب ...
  • اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)- قسمت ۱۱
  • مطالعه‌ی اداره آموزش وپرورش شهرستان اسلامشهر براساس ابعاد سازمان یادگیرنده- قسمت ۳
  • طبیعت در شعر قیصر امین پور- قسمت ۸
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۴- قسمت 2
  • الگوی تعالی سازمانی و سرآمدی و تاثیر آن بر سود شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۴
  • بررسی تاثیر فاکتورهای مالی بر عملکرد سود سرمایه درشرکت های کوچک ومتوسط در بورس ایران- قسمت ۷
  • شروط ناعادلانه قرارداد ها در حقوق ایران- قسمت ۶
  • مطالعه‌ی اداره آموزش وپرورش شهرستان اسلامشهر براساس ابعاد سازمان یادگیرنده- قسمت ۹
  • تاثیر بازاریابی حسی بر جذب مشتری در صنعت هتل و رستوران- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • بررسی و ساماندهی اسکان غیر رسمی نمونه موردی محله قلعه کامکار در شهر قم- قسمت ۱۸- قسمت 2
  • شیوه های پرداخت در تجارت بین الملل با نگاهی به شیوه کار صرافان- قسمت ۲
  • توصیه های کلیدی و ضروری درباره آرایش
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره نقش میزان توجه به اقدامات مدیریت منابع انسانی در ارتقاء عملکرد تعاونیهای تولید ...
  • " پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-مقایسه با پایین تر از خود – 8 "
  • دانلود پایان نامه با موضوع بررسی گفتمان های توسعۀ اجتماعی از منظر اعضای هیأت علمی ...
  • پژوهش های انجام شده درباره دادرسی در دعاوی حقوقی مربوط به چک- فایل ۲۰
  • مطالب پایان نامه ها درباره پاسخ های رویشی، فیزیولوژیکی و ژنتیکی دو گونه بلوط زاگرس۹۳(Q.brantii و Q. libania)تحت ...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان