مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
اخلاق در بوستان- قسمت 4
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

کلمه ی سیرت را به معنایِ«خوی» منظور داشته است. در بسیاری از زبان های مغرب زمین نیز واژه را به این معنی به کار برده اند.به طور کلّی:«خوی»ریشه ی آن دسته از (Caractere) «کاراکتر»صفات و خصلت های نفسانی ماست. که نسبتاً پایدار است. واز لحاظ اخلاقی واجتماعی مورد نظر است.

وقتی از نظر نفسانی نگریسته شود،«خوی»ممکن است چنین تعریف شود:«آمادگی و تمایلِ نفسانی ما برای کردار- به خصوص آن دسته از کردارها که به عبارت دیگر، خوی اکتسابی است و هر چند با سرشت ما ارتباط دارد؛ بیش تر مرهون تربیت است».و برخی از آراء او عبارت اند از:
بازگشت‏به اصول اخلاقى در قرآن
اكنون به بررسى اصول اخلاقى در قرآن باز مى‏گردیم. مى‏دانیم قرآن مجید به صورت یک كتاب كلاسیک تنظیم نشده كه فصول و ابواب و مباحثى به شكل این گونه كتابها داشته باشد، بلكه مجموعه‏اى از وحى آسمانى است كه به تدریج و بر حسب نیازها و ضرورتها نازل شده است، ولى مى‏توان آن را با بهره گرفتن از روش تفسیر موضوعى در چنین قالبهایى ریخت.
از تقسیم‏هایى كه از مجموع آیات قرآن استفاده مى‏شود این است كه اصول اخلاق را مى‏توان در چهار بخش خلاصه كرد:
1- مسائل اخلاقى در ارتباط با خالق
2- مسائل اخلاقى در ارتباط با خلق
3- مسائل اخلاقى در ارتباط با خویشتن
4- مسائل اخلاقى در ارتباط با جهان آفرینش و طبیعت
مساله شكرگزارى (شكر منعم) و خضوع در مقابل خداوند و رضا و تسلیم در برابر فرمان او و مانند این ها، جزء گروه اول است. تواضع و فروتنى، ایثار و فداكارى، محبت و حسن خلق، همدردى و همدلى و مانند آن، از گروه دوم مى‏باشد. پاكسازى قلب از هرگونه ناپاكى و آلودگى، و مدارا با خویشتن در برابر تحمیل و فشار بر خود و امثال آن، از گروه سوم است. عدم اسراف و تبذیر و تخریب مواهب الهى و مانند آن، از گروه چهارم است.
همه این اصول چهارگانه، شاخه‏هایى در قرآن مجید دارد كه در بحثهاى موضوعى آینده در تك تك مباحث اخلاقى به آن اشاره خواهد شد.
البته این شعب چهارگانه با شعب چهارگانه‏اى كه در كتاب «اسفار» فیلسوف معروف «ملاصدرا شیرازى‏» و پیروان مكتب او آمده است، متفاوت است. آنها مطابق روش معروف خود كه انسان را در مسیر سعادت به مسافرى تشبیه مى‏كنند و مسائل خودسازى را به سیر و سلوك تعبیر مى‏نمایند، براى انسان چهار سفر قائل شده‏اند:
او مى‏گوید سالكان از عرفا و اولیاء الله چهار سفر دارند:
1- سفر از خلق به سوى حق (السفر من الخلق الى الحق)
2- سفر به حق در حق (السفر بالحق فى الحق)
3- سفر از حق به سوى خلق به وسیله حق (السفر من الحق الى الخلق بالحق)
4- سفر به حق در خلق (السفر بالحق فى الخلق)
ناگفته پیداست كه این سفرهاى اربعه یا مراحل چهارگانه خودسازى و سیر و سلوك الى الله، راه دیگرى را مى‏پیماید، هر چند شباهت هایى در پاره‏اى از قسمت ها میان آن و شاخه‏هاى چهارگانه اخلاق كه در سابق به آن اشاره كردیم وجود دارد.
در قرآن مجید مجموعه آیاتى وجود دارد كه به نظر مى‏رسد اصول كلى اخلاق در آن ترسیم شده است.
از جمله، مجموعه آیات سوره لقمان است، كه از این آیه شروع مى‏شود:
«ولقد آتینا لقمان الحكمة ان اشكرلله; ما به لقمان حكمت‏بخشیدیم (و به او الهام كردیم) شكر خدا را به جاى آور!» (سوره لقمان/‏12)
در زمینه معارف و عقائد، نخست‏سخن از شكر منعم مى‏گوید، و مى‏دانیم مساله شكر منعم، نخستین گام در طریق شناخت‏خداست؛ و به تعبیر دیگر – همان‏گونه كه علماى علم عقائد و كلام تصریح كرده‏اند – انگیزه حركت‏به سوى شناخت‏خداوند همان مساله شكر نعمت است؛چرا كه انسان، هنگامى كه چشم باز مى‏كند خود را غرق نعمتهاى فراوانى مى‏بیند، و بلافاصله وجدان او وى را به شناخت‏بخشنده نعمت دعوت مى‏كند، و این آغاز راه براى معرفة الله است.
سپس به سراغ مساله توحید مى‏رود، و با صراحت مى‏گوید: «لاتشرك بالله ان الشرك لظلم عظیم; چیزى را همتاى خدا قرار نده كه شرك ظلم عظیمى است!»
و در مرحله دیگر، سخن از معاد مى‏گوید كه دومین پایه مهم معارف دینى است؛مى‏گوید: «یابنى انها ان تك مثقال حبة من خردل فتكن فى صخرة او فى السموات او فى الارض یات بها الله؛ پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل نیک یا بد) باشد و در دل سنگى یا گوشه‏اى از آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت‏براى حساب) حاضر مى‏سازد! » (سوره لقمان/ ‏16) .
فصل دوم
جهان بینی سعدی
جهان بینی سعدی
زبان هر کس آینه افکار ، احوال ، درونی ها و جهان بینی اوست و با بررسی واژگان و موضوعات گوناگون غزل های سعدی ، گویی ، زبان و ذهن او تا حدودی برای ما شفاف می شود .
عواطف و احساسات او ، ابعاد و زوایای گوناگون شخصیتش ، کام ها و ناکامی هایش ، امید ها و ناامیدی هایش ، مرادها و نامرادی هایش همه در چشم ما رنگ می گیرند . باید دانست که چرا سعدی با صراحت می گوید : « از دست زمانه در عذابم » ما باید زمانه سعدی را به شناسیم . جامعه اش را به شناسیم . با اهل روزگارش آشنا شویم . به موقعیت فردی و اجتماعی اش واقف شویم . چه کسانی با او رفاقت می کردند و چه کسانی با او دشمن بوده اند ؟ چرا بسامد واژه هایی چون « عتاب » ، « سرزنش » و « ملامت » در غزل هی او بسیارند ؟
نعدی را هزار تعنت کنند ، طعنه زنند ، از عشق منعش کنند، او پای از طریق محبّت نمی کشد و
می گوید :
عــشق بـازی نـه من آخــر بـه جهـان آوردم یـا گنـاهی اسـت که اول مـن مسـکین

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
کـردم
اینکــه پنـدم دهـی از عشـق و ملامـت گـویی تــو نبـودی که مـن این جـام محبـت خوردم
(سعدی، 1384 : 125)
از بسیار بیت ها و غزل های او چنین بر می آید که از دست مردم بی بصر زمانه اش رنج می کشد ، به او غبطه می خورند ، حسادت می ورزند ، نسیت غفلت و جهالت به او می دهند ، دیوانه اش می خوانند ، سرزنشش می کنند ، از او سعایت می کنند ، با او دشمنی می کنند ولی سعدی ، آن نیست که ره انتقام بر گیرد!
با خاطر آزرده می گوید :
روز دیـوان جـزاسـت مـن و دامـن تــو تــا بگـویـی دل سعـدی بـه چـه جـرم آزردم
( مشیری ، 1378 : 100-101 ) .
سعدی معمولا مخاطب را « به سر نمی داوند » ! می گوید « زهی خیالت مردم بر سر ندویدم »!
سعدی کمال مطلق را نه تنها در جمال مقیده که در هر مخلوق ، زشت و زیبا مشاهده می کند ، … نظام خلقت اعجاب آور و درخور تحسین ، و از هر عیبی مبرّاست . سعدی مرد عشق است . هم تشنه – چه شیرین و چه تلخ – سعدی بر اساس جهان بینی اش که توحید است ، غزل می سراید و وحدت در دریای غزل های او سراسر موج می زند . گویی سعدی رسالت خود می داند که سنگینی بار عشق را متحمل شود که آسمان و زمین بر نتافتند و « جبال » و « آدم » آن را بر دوش کشیدند که ستمکار و نادان بود .
قضا و قدر گری : از آنجا که پرورش سعدی در کودکی و دانش اندوزی وی در جوانی ( در نظامیه بغداد) بر مبنای آموزش های غالب اشاعره و تلقین اندیشه و باور پیرامون انسجام می گیرد طبیعی است که این اصول و احکام یکی از دو ستون جهان بینی وی گردد . ستونی که از لحاظ نظری نقش بنیادی و عمده دارد .
مباهله و گذشت : رکن دیگر جهان بینی سعدی برخی آموزش های تصوف است . این اموزش ها که در موارد زیادی دارای جنبه های متغییر و گاهی حتی متضاد با اصول و احکام اشاعره می بوده بر سعدی تاثیر ویژه داشته و از شدت تعصب های وی کاسته است .
واقع بینی : پیروی کورکورانه ای که اشاعره از افراد خواهان بودند نتیجه ای جزء تعصب و درختی در برابر واقعیات زندگی نمی توانست به بار آورد و این امر به صورت ( تلفیقات اولیه و تربیت مدرسه ) مشخصه اندیشه های نخستین دوران زندگی سعدی هم هست … تاثیر مخالف تصوف بر جهان بینی سعدی گذشته از افزایش شور و شوق و جلادان نازکی طبع در نزدیک ساختن وی بر خلق و اشنا کردن او به درد ها و خواست های آنان نیز نمایان می شود ، که خود بر واقع بینیش در مسائل زندگی فردی و اجتماعی می افزاید .
دوگانگی : یکی از ویژگی های چشمگیر جهان بینی سعدی دوگانگی و تضاد آن است . پی بردن بر دوگانگی نظران اخلاقی سعدی کار دشواری نیست و هر کس نوشته های او را یکی دوبار ورق بزند کمی در آن ها ژرف گردیده باشد کم و بیش به این تضاد ها پی می برد . دشتی در کتاب قلمرو سعدی تضاد و تناقض گویی سعدی را ناشی از جهان دیدگی وی می داند ، در حالی که چنین تعللی نمی تواند پایه منطقی داشته باشد . برانگینسکی برای توجیه دوگانگی سعدی راه حل ویژه ای یافته است : سعدی دارای دو سیما است . او دو رو نیست اما دو سیما دارد . دو رویی نیرنگ است ولی سعدی در نو.شته های خود صمیم و شریف است . او کسی را نمی فریبد ، منتهی خود در چشم داشت های خویش گول می خورد . یک سیمای سعدی الهام آمیز است ، مردانه وار ، و شکسته از سالیان مبارزه و رنج است.سیمای انسانی که در محرومیت و تلاش و همبازی سرنوشت مردم ساده بود ، سیمای دیگرش سست و نازک نارنجی ، سیمای انسانی است که با پستی های زندگی سازش کرده است . این نظر هم بدون خدشه نیست و نظر خواننده منصف را به خود معطوف نمی کند .میانه روی و سازش کاری سعدی : یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در جهان بینی و نظریات اخلاقی سعدی موقعیت جویی اوست . سعدی چه از لحاظ وابستگی طبقاتی و چه از نظر ایدوئولوژی خود سخنگوی سود و اندیشه طبقات میانه دوران خویش است . ولی درعمل و مسائل زندگی روزانه سعدی همه جا غمخوار محرومان و زیردستان است و از آنان دفاع می کند . به عنوان مثال در گلستان به حجاج بن یوسف چون مظهر فرمانروایان ستمگر چنین خطاب می کند :
بــه چــه کـار آیـدت جهـــان داری مُـردنــت بـه کـــه مــــردم آزاری
و یا در جای دیگر واقعیت زندگی محرومان را چنین می نماید :
گر در شهر یــک سـر نیشتــر اســت در پـای کسی رود که رویـش تر است
( هخامنشی ، 1355 : 57-69)
تاثیر پذیری سعدی از قرآن در بوستان
سعدی پس از فراغت از تحصیل و بهره مندی از اساتید بزرگ عصر و زمان خود در ایران و سیر و سیاحت و دانش اندوزی در جوامع علمی و دانشگاهی دیگر کشورها در مقدمه بوستان این معنی را با بیانی شیرین ابراز می دارد :
در اقــصای عــالم بگــشتم بســی بــــه ســر بــردم ایــام بـا هـر کـسی
تمــتّع زهـر گـوشـه ای یـــافتــم ز هــر خـرمنــی خــوشــه ای یـافتـــم
( سعدی ، 1320: 34)
یکی از گوشه های که سعدی تمتع یافته ، آثار نویسندگان و خطیبان و شاعران ایرانی و عرب بوده است که آنان نیز شاگردان مکتب قرآن بوده اند و اسلوب قرآن را نیز در آثار خویش سرمشق قرار داده و در تالیف خویش قصص و آیات قرآن تمثیل جسته اند و یا از آیات قرآن ترجمه و استنباط نموده اند و یا عینا آیات قرآن را زینت بخش آثار خویش قرار داده اند . در میان سخن گویان فارسی هیچ شاعری و سخن سرایی مانند سعدی نیست که توانسته باشد مضامین آیات قرآنی را جامعه نظم فارسی به بپوشاند ، چنانچه در بوستان می گوید :
مــوحد چــه دریــای ریـــزش زرش وگـر تیـغ هنـدی نهـی بــر ســرش
 
 

نظر دهید »
جایگاه حقوق متهم در قانون آیین دادرسی کیفری جدید۹۳- قسمت ۶- قسمت 2
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اصل قانونی بودن دادرسی:
 

ماده۲- «دادرسی کیفری باید مستند به قانون باشد، حقوق طرفین دعوا را تضمین کند و قواعد آن نسبت به اشخاصی که در شرایط مساوی به سبب ارتکاب جرائم مشابه تحت تعقیب قرار می‌گیرند، به صورت یکسان اعمال شود.»

 

۱-«اصل قانونی بودن حقوق جزاء یکی از اصول بنیادین حقوق کیفری است که خود دارای دو جنبه ماهوی و شکلی است. جنبه ماهوی این اصل، تحت عنوان «اصل قانونی بودن جرائم و مجازات‌ها» در حقوق کیفری ماهوی مورد بحث قرار می‌گیرد و جنبه شکلی آن، اصل «قانونی بودن دادرسی کیفری» نامیده می‌شود که صدر ماده فوق، به آن اشاره دارد.
۲-در لایحه تقدیمی به مجلس، صدر ماده فوق اعلام می‌کرد که «دادرسی کیفری باید منصفانه و عادلانه باشد» این عبارت که با الهام از میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی[۳۶] در ابتدای ماده آمده بوده، بعداً در کمیسیون قضایی مجلس به شکل فوق تغییر یافت. با وجود این تغییر، مواد ۳ تا ۶ که بعد از ماده حاضر آمده‌اند به شاخص‌های دادرسی منصفانه و رعایت آنها در دادرسی کیفری اشاره می‌کنند که حاکی از پذیرش اصل منصفانه بودن دادرسی در نظام کیفری ماست.
۳-هر چند که قسمت اخیر ماده، فوق تصریح به اعمال یکسان قواعد دادرسی کیفری نسبت به اشخاص مختلفی که در شرایط مساوی به سبب ارتکاب جرائم مشابه تحت تعقیب قرار می‌گیرند، نموده است، اما این امر مانع از آن نخواهد بود که گاه مراجع قضایی به دستور قانون‌گذار خصوصیات فردی متهم را برای اعمال قوانین دادرسی کیفری در نظر بگیرند، اقدامی که می‌تواند عدم اعمال یکسان این قواعد را نسبت به اشخاص مختلف، به دنبال داشته باشد. (نک: ماده ۲۵۰)

فصل دوم: مفهوم شناسی حقوق متهم
مبحث اول:واژه‌شناسی حقوق متهم
قبل از تحلیل و بررسی اصطلاح حقوق متهم، شایسته است در معنای لغوی و اصطلاحی عناصر آن تأمل شود؛ بدین منظور، نخست به تحلیل مفهوم هر یک از عناصر آن و سپس به تعریف مفهوم حقوق متهم در نظام دادرسی اسلامی می‌پردازیم.
گفتار اول: تحلیل مفهوم حقوق
مراد از حقوق در پژوهش‌ حاضر عبارت است از مجموع امتیازها و قدرت‌های مشخص که به منظور برپایی امنیت قضایی و عدالت در جهت تضمین حقوق و آزادی‌های متهم از ناحیه‌ی قانونگذار أخذ شده و اجرای آن نیز با وضع مقررات و احکام تضمین شده است، حقوق در لغت به معنایی زیر تعبیر شده است:
راستی‌ها، درست‌های، حصه‌ها، بهره‌ها، وظایف و تکالیف، اموال و املاک، قوانین، (حق) سلطنت و تسلط استقلالی یا قرادادی و غیر قرادادی اشخاص بر اشخاص یا اشیاء است، بعبارت دیگر در نتیجه قواعد حقوقی یا قانون برای افراد قدرتی دست می‌دهد که میتوانند پاره‌ای از امور را از شخص دیگر بخواهند یا اعمال افعالی در چیز کند.[۳۷]
گفتار دوم: تحلیل مفهوم متهم
متهم در لغت عرب بر وزن محترم از ماده‌ی «وهم» است. طریحی در تعریف وهم می‌گوید: «وهم عبارت است از سهو و آن‌چه که در خاطر و خیال واقع می‌شود»[۳۸] در تعریف دیگر از ماده‌ی وهم آمده است: «تصور و تخیل چیزی در ذهن؛ خواه آن‌چیز که در عالم خارج وجود داشته و خواه نداشته باشد. در مورد معنای لغوی متهم آمده: «متهم مأخوذ از لفظ «تهمه» کسی که مورد اتهام واقع شده می‌باشد».
متهم در زبان فارسی به معنای «به بدی شناخته شده و مورد تهمت قرار گرفته شده» معنا شده است.[۳۹]
در نظام دادرسی اسلامی و عرف فقها از متهم با عنوان مدعی علیه در برابر مدعی تعبیر می‌شود؛ البته با این تفاوت که در حقوق عرفی، عنوان متهم تنها مشمول دعاوی کیفری شده و در دعاوی مدنی، علیه متهم با عنوان خوانده اقامه دعوا می‌شود؛ ولی عنوان مدعی علیه در حقوق اسلامی عام بوده و شامل هر دو- دعاوی مدنی و کیفری، می‌شود تشخیص و تعریف مدعی‌علیه، ضمن تعریفی که فقها از مدعی ارائه کرده‌اند به دست می‌آید.
مشهور فقها در تشخیص مدعی از مدعی‌علیه سه معیار را بیان کرده‌اند که عبارتنداز: «المدعی هم الذی یترک لو ترک الخصومه أو هو الذی یخالف قوله الاصل أو هو الذی یدعی خلاف الظاهر» [۴۰]
بر پایه‌ی تعاریف یاد شده از مدعی، مدعی‌علیه کسی است که در برابر این مفاهیم قرار دارد یعنی کسی که سخن او موافق با اصل و ظاهر بوده و اگر دعوا و منازعه را ترک کند، دعوا پایان نمی‌یابد.
به نظر برخی از فقهای معاصر، شارع مقدس برای این دو لفظ، اصطلاح خاصی به صورت حقیقت شرعیه یا مجاز شرعی ندارد.[۴۱] براساس این دیدگاه، تعریف‌ها با تعابیر نزدیکی که از سوی فقهای سلف برای مدعی و مدعی علیه بیان شده، تمام آن‌ ها مربوط به تشخیص مورد مدعی از مدعی‌علیه است و باید برای تشخیص مدعی از مدعی‌علیه به عرف رجوع کرد.
گفتار سوم: متهم‌، منظنون و مجرم
از منظر ادبیات کلمه متهم هم خانواده تهمت است بنابرین متهم از منظر حقوقی به کسی گفته می‌شود که به عنوان فاعل کاری است که آن کار، جرم محسوب می شود.وبه عبارت بهتر به کسی که تهمت عملی که جرم است، را نسبت می دهند متهم می گویند و به منظور تحقیق صحت وسقم این تهمت، او مورد پیگرد قرار می گیرد، متهم می گویند.[۴۲]
متهم در لغت کسی است که مورد تهمت قرار گرفته،همچنین به معنای تهمت زدن و به بدی شناخته شده نیز بکار رفته است.[۴۳] در ق.آ.د.ک سال ۱۳۹۲ تعریف از مظنون نیامده است اما در لغت معنای گمان کرده شده، کسی که مورد بدگمانی قرار گرفته، نامعلوم، نامحقق بکار می‌رود،[۴۴] شاید بتوان گفت مظنون متهمی است که هنوز مورد تفهیم اتهام قرار نگرفته است و در این پژوهش و نص قانون متهم و مظنون قرابت معنایی دارند. اما مجرم کسی است که اتهام وی در دادگاه ثابت شده باشد وبرای عمل او مجازاتی در قانون پیش بینی شده باشد. و مرسوم است که میگویند هر متهمی لزوماٌ مجرم نیست، مگر این که جرم وی توسط دادگاه صالح ثابت شود و از زمانی که جرم در دادگاه علیه متهم ثابت می شود، می توان او را مجرم نامید. و متهم از وقتی که حکم دادگاه علیه او صادر شده و سپس قطعی می شود نام محکوم به خود می گیرد.و نظر لغوی مجرم کسی است که مرتکب جرمی شده و راجب به او حکم قطعی صادر شده است.[۴۵]
مبحث دوم: حقوق متهم
حقوق از جمله مفاهیم اعتباری است لذا تعریف آن دشوار به نظر می‌رسد و علت به تفاوت جهان‌بینی‌ها و نظام‌های سیاسی، حکومتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جست‌وجو کرد.[۴۶] برخی حقوقدانان حق را نفع یا امتیازی می‌دانند که قوانین یک نظام حقوقی خاص به فرد اعطا می‌کند.

هم‌چنین حقوق را مجموعه‌ای از قواعد الزام‌آور کلی تعریف کرده‌اند که به منظور ایجاد نظم و استقرار عدالت بر زندگی اجتماعی انسان حکومت می‌کند و اجرای آن از طرف دولت‌ تضمین می‌شود[۴۷] واژه «متهم» ریشه عربی «وهم» به معنای خیال، اندیشه،تصور، گمان، ترس و تردید است و تصور چیزی در ذهن است اعم از این که موجود باشد یا نباشد.[۴۸]

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
بررسی رابطه بین قیمت سهام، نرخ ارز و در آمدهای نفتی در ایران۹۳- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

صنعت نفت به عنوان پیشران اقتصاد کشور دارای جایگاه ویژه­ای است که داشتن نقش اساسی در تحقق اهداف کلان اقتصاد ملی در افق چشم انداز ۲۰ ساله، موتور محرکه اقتصاد ملی، پیشبرد دیپلماسی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و تضمین امنیت ملی کشور از طریق توسعه همکاریها و تعاملات منطقه­ای و بین ­المللی از آن جمله است. ضمن آنکه سهم ۲۸ درصدی در تولید ناخالص داخلی کشور، سهم ۸۴ درصدی از درآمد ارزی کشور، سهم بیش از ۹۵ درصدی در تامین انرژی اولیه مورد نیاز کشور غیر قابل انکار است.

تداوم اقتصاد جهانی و نیاز روز افزون دنیا به انرژی از جمله چالش­هایی است که اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است. از یک نگاه، افزایش درآمدهای نفتی، فرصتی برای کشور ما محسوب می­ شود که موجب افزایش درآمد ارزی شده است، اما از سوی دیگر مدیریت این منابع درآمدی از جمله چالش­های جدی دولت محسوب می­ شود. در حال حاضر اقتصاد ایران، اقتصادی مبتنی بر درآمد نفت است و هر تحولی حتی کوچک بر شاخص ­های اقتصادی کشور ما تاثیرات به سزایی خواهد داشت. عقلانیت اجرایی یا به تعبیر دیگر عقلانیت ابزاری امروز از ضروریات اقتصاد محسوب می­ شود. نفت کلیدی­ترین و در عین حال سیاسی­ترین کالای دنیای امروز است و از همین رو سیاست­گذاری نفتی کشورهای نفت­خیز در واقع بخش عمده­ای از سیاست­گذاری ملی این کشورها را تشکیل می­دهد. همین امر اهمیت توجه به نفت و فرآورده ­های نفتی را دو چندان کرده است. نفت اهمیت زیادی در اقتصاد ایران دارد، هم به لحاظ جایگاه آن در تولید ناخالص داخلی کشور و هم به لحاظ سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت و نیز منابع ارزی کشور، اما نقش نفت به همین جا خاتمه نمی­یابد. در حال حاظر فعالیت­های مربوط به نفت و گاز به خصوص در منابع و بخش­های بالادستی جزء سودآورترین فعالیت­های اقتصادی کشور است، به طوری که به رغم شرایط محیطی و بین المللی، شرکت­های نفت و گاز بین ­المللی علاقمند به فعالیت در این بخش­ها هستند. از آنجا که به طور کلی بخش­های اقتصادی که ارتباط نزدیکی با بازارهای بین ­المللی داشته و سرمایه ­گذاری خارجی در آنها صورت می­گیرد کارآمدترین بخش­های اقتصادی هستند و انتقال فناوری و دانش نوین تولید، عمدتاً از طریق این بخش­ها صورت می­گیرد و نیز به دلیل مزیت­های نسبی فعالیت­های پایین­دستی صنعت نفت که در حال حاضر موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی کشور است، شرایط ایجاب می­ کند که از طریق اصلاحات ساختاری، بهره وری بخش نفت را افزایش داده و رشد و توسعه اقتصادی کشور را تسریع داد.
کشورهایی که اقتصاد آنها وابسته به منابع طبیعی به ویژه نفت است در دهه­های اخیر عملکرد اقتصادی قابل قبولی از خود به جا نگذاشته­اند. رشد اقتصادی پایین، بی­ثباتی اقتصاد کلان، کسری بودجه، تراز منفی تجاری، کاهش ارزش پول ملّی، تورم بالا، افزایش بیکاری، فساد مالی و اداری، تبعیض و بی­ عدالتی ویژگی بسیاری از این کشورهاست.
همان طور که در پیشینه مطالعات مشاهده گردید در مورد رابطه درآمد نفتی و قیمت سهام و نرخ ارز در ایران بصورت همزمان مطالعه­ ای صورت نگرفته است، لذا هدف این پایان نامه پوشش همین خلاء مطالعاتی می­باشد.

فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱- مقدمه
دستیابی به هدف­های علمی یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روش­شناسی درست صورت پذیرد­، به عبارت دیگر پژوهش از نظر روش است که اعتبار می­یابد. روش­های پژوهش به عنوان هدایت­گر جستجوهای علمی در جهت دستیابی به حقیقت به شکل­های مختلف دسته­بندی می­شوند و هر کدام از این دسته­بندی­ها در برگیرنده روش­های مختلفی هستند که مزایا و معایب خاص خود را دارند . اعتبار دستاوردهای تحقیق به شدت تحت تأثیر اعتبار روشی است که برای تحقیق برگزیده می­ شود­. به طور کلی تحقیقات علمی بر اساس ماهیت و روش به پنج گروه تاریخی، توصیفی، همبستگی، تجربی و علی تقسیم می­شوند که بر این اساس مطالعه حاضر از نوع علی- توصیفی خواهد بود (حافظ نیا ، ۱۳۸۶).
استفاده از ابزارهای کمی برای انجام امور سیاست­گذاری، پیش بینی و… جزء لاینفک تحلیل­های اقتصادی محسوب می­ شود. اقتصادسنجی امروزه از مهم ترین شاخه­های علم اقتصاد بوده و روز به روز بر اهمیت و دامنه یافته­ های آن افزوده می­ شود. در واقع اقتصادسنجی امکان تجزیه و تحلیل­های کمی را فراهم می­سازد. هدف از این فصل ارائه توضیحی مختصری درباره متدولوژی مورد استفاده، خواهد بود.
۳-۲- رویکرد تحقیق
از نظر رویکرد تحقیق، پژوهش­ها به دو نوع تقسیم می­شوند: رویکرد کمی و رویکرد کیفی. رویکرد کمی، یک نگرش عینی است که شامل جمع آوری و تحلیل داده ­های کمی و استفاده از آزمون­های آماری مختلف است. رویکرد کیفی، یک نگرش ذهنی است که شامل ارزیابی و امتحان ادراکات به منظور فهم فعالیت­های اجتماعی و انسانی است .

با توجه به توضیحات بیان شده، پژوهش حاضر از نوع پژوهش­های کمی می باشد.
۳-۳- روش مورد استفاده تحقیق
زمانی­که سیمز[۲۶] (۱۹۸۰) مدل­های خودتوضیح برداری[۲۷] را معرفی نمود، مدل­های معادلات همزمان چندمتغیره و مدل­های کلان­سنجی بزرگ مقیاس بطور گسترده در تحلیل­های اقتصاد کلان مورد استفاده قرار می­گرفت. مدل­های خودتوضیح برداری دارای ساختار پویایی هستند که در آنها تمام متغیرها، درون­زا می­باشند. بنابراین این مدل­ها از انتقاد سیمز در رابطه با فرض برون­زایی برخی متغیرها در مدل معادلات همزمان مصون هستند.
مدل­های خودتوضیح برداری ابزار خوبی برای پیش ­بینی می­باشند. اساس کار آنها بگونه­ایست که مقادیر جاری یک مجموعه از متغیرها را به مقادیر گذشته آنها مرتبط می­سازد. این مدل­ها می ­تواند برای تحلیل­های اقتصادی نیز استفاده شوند. مدل­های خودتوضیح برداری ساختاری[۲۸] (SVAR) نیز تلاش کردند تا فرضیه ­های ساختاری اقتصادی را با کمک مدل­های VAR بررسی نمایند. تحلیل واکنش تکانه­ای[۲۹]، تجزیه واریانس خطای پیش­بینی[۳۰]، تجزیه تاریخی[۳۱] و تحلیل سناریوهای پیش ­بینی ابزاری هستند که رها کردن روابط بین متغیرها در مدل VAR پیشنهاد شده است (لوتکپل[۳۲]، ۲۰۱۱).
­مدل­های سنتی VAR برای متغیرهای پایا بدون روند زمانی طراحی شده بود. رفتار روند می ­تواند به واسطه جملات چندجمله­ای قطعی در نظر گرفته شود. در دهه ۱۹۸۰ کشف اهمیت روندهای تصادفی در متغیرهای اقتصادی و توسعه مفهوم هم­جمعی[۳۳] توسط گرنجر[۳۴] (۱۹۸۱)، انگل و گرنجر[۳۵] (۱۹۸۷)، یوهانسون[۳۶] (۱۹۹۵) و دیگران نشان داد که روندهای تصادفی نیز می­توانند در مدل­های VAR در نظر گرفته شود. اگر در متغیرها روند وجود داشته باشد، می ­تواند برای تفکیک روابط بلندمدت از پویایی­های کوتاه­مدت مناسب باشد. مدل­های تصحیح خطای برداری[۳۷](VEC) چارچوب ساده­ای برای تفکیک اجزا بلندمدت و کوتاه­مدت فرایند تشکیل داده ­ها است. مزیت مدل­های VAR نسبت به VEC این است که مدل­های VAR را می­توان زمانی که ساختار هم­جمعی نامشخص است، نیز استفاده نمود (همان).
در ادامه مدل­های خودتوضیح برداری و تصحیح خطای برداری به تفصیل شرح داده می­ شود.
۳-۳-۱- الگوی خودتوضیح برداری (VAR)
به کارگیری روش­های سنتی و معمول اقتصادسنجی در برآورد ضرایب الگو با بهره گرفتن از داده ­های سری زمانی بر این فرض استوار است که متغیرهای الگو پایا هستند. یک متغیر سری زمانی وقتی پایا است که میانگین، واریانس، کوواریانس و ضرایب خودهمبستگی آن در طول زمان ثابت باقی بماند. اگر متغیرهای سری زمانی مورد استفاده در برآورد ضرایب الگو ناپایا باشند، در عین حالی که ممکن است هیچ رابطه مفهومی بین متغیرهای الگو وجود نداشته باشد، می ­تواند ضریب تعیین R2 به دست آمده آن بسیار بالا باشد و موجب شود تا محقق به استنباط­های غلطی در مورد میزان ارتباط بین متغیرها کشانیده شود. وجود متغیرهای ناپایا در الگو در عین حال سبب می­شوند تا آزمون­های t و F معمول از اعتبار لازم برخوردار نباشند. در نتیجه منجر به یک رگرسیون کاذب می­ شود. لذا کاربرد روش­های سنتی مانند OLS برای برآورد روابط با متغیرهای دارای ریشه واحد به نتایج گمراه کننده می­انجامد (نوفرستی ۱۳۸۷).
الگوهای سری­های زمانی که اغلب برای پیش­بینی­های کوتاه­مدت مورد استفاده قرار می­گیرند، سعی می­ کنند تا رفتار یک متغیر را بر اساس مقادیر گذشته آن متغیر (و احتمالاً مقادیر گذشته سایر متغیرهایی که مایلیم آنها را نیز پیش ­بینی کنیم) توضیح دهند. الگوهای سری زمانی بر خلاف الگوهای اقتصادسنجی که از اطلاعات مربوط به نظریه­ های اقتصادی و داده ­های آماری سود می­جویند، تنها از اطلاعات مربوط به داده ­های آماری استفاده می­ کنند و توجهی به مبانی نظری تئوری­های اقتصادی ندارند.
الگوهای سری زمانی که تنها مقادیر فعلی یک متغیر را به مقادیر گذشته آن و مقادیر خطاهای حال و گذشته ارتباط می­دهند، الگوهای سری زمانی تک متغیری نامیده می­شوند. این الگوها عبارتند از: فرایندهای خودتوضیح (AR)، فرایندهای میانگین متحرک (MA)، فرایندهای خودتوضیح میانگین متحرک (ARMA) و فرایندهای خودتوضیح جمعی میانگین متحرک (ARIMA).
الگوهایی که سعی می­ کنند تا رفتار یک متغیر را بر اساس مقادیر گذشته آن متغیر و تعدادی از متغیرهای مختلف دیگر به صورت همزمان توضیح دهند، الگوهای سری زمانی چند متغیره نامیده می­شوند. الگوی خود توضیح برداری یا VAR از این جمله است (همان).
در تحلیل چند متغیره سری­های زمانی، باید ارتباط درونی سری­های زمانی بررسی شود. وقتی تعداد متغیرهای مدل بیش از دو باشد، ممکن است بیش از یک بردار هم انباشتگی بین متغیرها وجود داشته باشد. در این شرایط برای اینکه ارتباط تمامی متغیرها با هم دیگر در نظر گرفته شود، از روش­های تک معادله­ای نمی­توان استفاده کرد. یکی از روش­های مرسوم برای این امر استفاده از مدل معادلات همزمان است. اما هنگامی که رفتار چند متغیر سری زمانی مورد بررسی قرار گیرد لازم است به ارتباطات متقابل بین متغیرها در قالب یک الگوی سیستم معادلات همزمان توجه شود، اگر معادلات یک الگوی ساختاری شامل متغیرهای باوقفه نیز باشد اصطلاحاً آن را الگوی سیستم معادلات همزمان پویا[۳۸] ‌می­نامند. در چنین الگویی برخی از متغیرها درونزا[۳۹] و برخی نیز برونزا[۴۰] هستند (همان).
رویکرد معادلات ساختاری برای مدل سازی سری‎های زمانی از تئوری اقتصادی به منظور مدل­سازی روابط بین متغیرها استفاده می‎کند. متأسفانه تئوری اقتصادی در اغلب موارد از استغنای کافی برای یک تصریح پویا که بتواند تمامی این روابط را شناسایی کند برخوردار نیست. علاوه بر این، وقتی متغیرهای درونزا در دو طرف معادلات ظاهر می‎شوند، کار تخمین و استنباط از نتایج را دچار مشکل می‎سازد. مهم ترین انتقاد از الگوهای ساختاری، محدودیت­های غیر معتبری (مانند محدودیت صفر) می‎باشد که روی پارامترهای الگو به منظور دستیابی به شناسایی وضع می‎گردد. در واقع تئوری‎های اقتصادی اطلاعاتی در خصوص پارامترهای روابط کوتاه­مدت یا پویایی‎های الگو ارائه نمی‎دهند. معمولا تئوری‎ها روابط بلندمدت یا ایستا میان متغیرها را مشخص می‎سازند. سیمز (۱۹۸۰) چنین تصمیماتی در مورد تقسیم متغیرها به درونزا و برونزا و نیز قیدهای وارده بر ضرایب متغیرهای الگو را که بصورت اختیاری توسط محقق گرفته می­ شود را به شدت مورد انتقاد قرار داد. سیمز بحث می‎کند که به هنگام استفاده از این روش (انتخاب محدودیت‎ها)‌ در تصریح معادلات ساختاری همزمان، قواعد سرانگشتی و قضاوت‎های کارشناسی جایگزین تئوری‎های اقتصای کلاسیک مبنی بر بهینه­یابی عوامل اقتصادی می‎گردد. به­علاوه طبقه ­بندی متغیرها به درونزا و برونزا اختیاری و غیرقابل قبول است. در رویکرد مذکور متغیرهای برونزا، متغیرسیاستی یا متغیرهای ماورای مرزهای الگو می‎باشند. این نوع طبقه بندی بازخورد میان متغیرها را لحاظ نکرده و منجر به تخمین نادرست ضرایب می­گردد. همچنین عدم تصریح صحیح پویایی‎های الگو در رویکرد سنتی ممکن است منجر به پیش بینی­های ضعیف و رد تئوری‎های اقتصادی گردد. از نظر سیمز اگر واقعا بین مجموعه ­ای از متغیرهای الگو، همزمانی وجود دارد، باید همه متغیرها به یک چشم دیده شوند و پیش داوری در مورد برونزایی یا درونزایی هر یک از متغیرها، درست نیست.
انتقاد دیگر، مربوط به نحوه برخورد با انتظارات در الگوهای ساختاری بوده که به نقد لوکاس شهرت یافته است. در این الگوها از انتظارات تطبیقی به طور گسترده‎ای استفاده شده که منجر به حضور وقفه‎های توزیع شده متغیر وابسته در معادلات ساختاری می‎گردید. انتظارات تطبیقی متضمن آن است که عوامل اقتصادی به طور سیستماتیک دچار خطا می‎شوند، اما این نتیجه با نظریه انتظارات عقلایی و رفتار بهینه­یابی عوامل اقتصادی سازگاری ندارد. در واقع، استفاده از متوسط موزون مقادیر گذشته یک متغیر، تنها یک روش آسان برای الگوسازی انتظارات بوده است.
این مشکلات اقتصادسنجی­دانان را بر آن داشت که از رویکرد غیر ساختاری برای مدل سازی روابط بین چند متغیر سری زمانی استفاده نمایند. یکی از این رویکردها، رویکرد خود توضیح برداری VAR می باشد. این رویکرد توسط سیمز در سال­های ۱۹۷۲، ۱۹۸۰، ۱۹۸۲ به عنوان جایگزینی برای الگوهای کلان سنجی معرفی گردید. الگوهای VAR، بر اساس روابط تجربی که بین داده نهفته است پایه­گذاری شده است و به صورت فرم خلاصه شده[۴۱] سیستم معادلات همزمان مد نظر قرار می‎گیرند، که هر کدام از متغیرهای درونزا بر روی وقفه‎های خود و وقفه‎های متغیرهای دیگر در سیستم رگرس می‎شود.
لذا در این الگوها نیازی به تصریح روابط ساختاری کوتاه مدت با دانش ساختاری از روابط علی میان متغیرهای الگو نمی‎باشد. به خصوص زمانی که اطلاعات دقیقی از چگونگی کارکرد فرایند دنیای واقعی یا عوامل تعیین کننده متغیرهای الگو وجود ندارد، اتکا به الگوهای VAR اجتناب ناپذیر می‎باشد. در این رویکرد از تئوری و دانش قبلی محقق تنها برای تعیین متغیرهایی که باید وارد الگو شود، استفاده می‎گردد.
این دستگاه­های VAR در ابتدا به الگوهای غیرتئوریکی شهرت یافتند. اما رویکرد مذکور در سال­های بعد مورد چالش عده‎ای از اقتصاددانان از جمله خود سیمز قرار گرفت. مشکل اصلی از آنجا آغاز شد که تجزیه چولسکی به عنوان روش شناسایی تکانه‎های ساختاری در سیستمVAR غیرمقید به ترتیب قرار گرفتن متغیرهای سیستم حساس می‎باشد. درواقع تجزیه چولسکی نوعی ساختار بازگشتی ویژه را به الگو تحمیل می‎کند. به علاوه ترتیب قرار گرفتن متغیرها بر اساس دیدگاه ­های مختلف اقتصادی معمولا متفاوت است. بجز در مواردی که مدل ساختاری بتواند از شکل خلاصه شده مدل VARشناسایی شود، در بقیه موارد جملات اخلال در تجزیه چولسکی دارای تفسیر مستقیم اقتصادی نمی‎باشد.
هرچند که شوک­های ترکیبی در مدل VARغیرمقید، خطای پیش‎بینی یک گام به جلو در متغیرهای وابسته می‎باشند ولی دارای تفسیر ساختاری نمی‎باشند. از این­رو یک تفاوت اساسی بین استفاده از VARبه منظور پیش‎بینی و استفاده از آن به منظور تحلیل اقتصادی وجود دارد، که در این راستا الگوهای VAR غیرمفید توسعه داده شدند که این الگوها خود به سه دسته تقسیم می‎گردند:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
 

 

الگوهای VARبیزین[۴۲] یا (BVAR) که اولین بار توسط لیترمن، دون و سیمز[۴۳] (۱۹۸۴) به منظور افزایش دقت پیش بینی الگوهای VAR پیشنهاد شدند که از ترکیب الگوهای VAR غیرمفید با روش بیز، مبتنی بر توزیع‎های پیشین (Minnesota) برای پارامترهای الگو بدست می‎آیند.
 

الگوهای خود توضیح برداری ساختاری[۴۴] (SVAR) دومین گروه از الگوهای VAR غیرمفید به حساب می‎آیند. در این رویکرد، شناسایی تکانه‎های ساختاری با توابع عکس‎العمل آنی با اعمال محدودیت‎ها روی ماتریس کواریانس خطاها یا توابع عکس‎العمل آنی بلندمدت حاصل می‎گردند.
 

الگوهای VAR هم­جمع کننده[۴۵] یا (CAVR) سومین گروه از الگوهای VAR غیرمفید می‎باشند.
 

البته لازم به ذکر است تعدادی از محققان در چنین شرایطی و با توجه به نتایج حاصله، الگوی مقید را پیشنهاد می­ کنند. برخی نیز استفاده از الگوی غیرمقید را توصیه نمودند. ناکا و توفت[۴۶] (۱۹۹۷)، مزایای الگوی VAR نامقید را با مقایسه­ ک سیستم متغیرهای هم­جمع، با بهره گرفتن از الگوی VAR نامقید در سطح و مدل VECM، نشان دادند. بدین صورت که در کوتاه­مدت، الگوی مقید دقت کمتری از الگوی نامقید دارد. به غیر از محققان مذکور، محققانی چون انگل و یو[۴۷] (۱۹۸۷)، کلمنس و هندری[۴۸] (۱۹۹۵) و هوفمن و راش[۴۹] (۱۹۹۶) نیز برتری الگوی نامقید نسبت به مقید، در کوتاه­مدت را نشان دادند (فرزانگان و مارک وارت، ۲۰۰۹). لذا در تحقیق حاضر نیز از مدل خود رگرسیون برداری(VAR) استفاده شده است. این روش توانائی بیان ساختار پویای مدل و توانائی حذف قیود و محدودیت­هایی که غالباً همراه تئوری­های اقتصادی است را دارد. این روش در واقع یک ارتباط خطی بین متغیر وابسته و وقفه­های کلیه متغیرهای حاضر در سیستم معادلات می­باشد، تعداد وقفه­ها به صورت تجربی توسط مدل ساز تعیین می گردد. معادله زیر بیان کلی از یک سیستم VAR با n متغیر وابسته (n معادله) می باشد.
(۳-۱)
و یا به صورت
که در آن L بیانگر عملگر وقفه[۵۰] می­باشد وCi (i =1,…,n) جزء عرض از مبدا معادلات و نیز جزء اخلال تصادفی بوده که فرض می­ شود دارای توزیع نرمال با میانگین صفر و واریانس ثابت  می­باشد و عناصر ماتریس به صورت زیر تعریف می­شوند
(۳-۳)
که در آن i معرف شماره معادله و j معرف شماره متغیر حاضر در معادله وk تعداد وقفه مورد نظر برای مدل می­باشد.
طرفداران الگوهای خود توضیح برداری، در استفاده از این روش بر مزایای زیر تاکید دارند:

 

 

روش کار بسیار ساده است و در عین حال محقق را درگیر تمیز بین متغیرهای درونزا و برونزای الگو نمی­ کند. زیرا به استثنا عرض از مبدا، متغیر روند و متغیرهای مجازی که گاهی وارد الگو می­شوند، همه متغیرها درونزا هستند.
 

برآورد ضرایب الگو را می توان به سادگی با بهره گرفتن از روش حداقل مربعات معمولی انجام داد. اگر هر معادله الگو دارای تعداد متغیرهای باوقفه مساوی باشد، برآوردهای روش حداقل مربعات معمولی به­خوبی برآوردهای سیستمی نظیر روش حداقل مربعات دومرحله­ ای (۲SLS) و روش رگرسیون­های به ظاهر مرتبط[۵۱] (SUR) است.
 

معمولا مشاهده شده است که پیش­بینی­های ارائه شده بر اساس الگوهای خودتوضیح برداری دقیق­تر از پیش ­بینی ارائه شده توسط الگوهای معادلات همزمان پیچیده­تر بوده است.
 

در مدل VAR مشکل همخطی میان متغیرها وجود ندارد.
 

در این مدل مشکل شناسایی متغیرها وجود ندارد.
 

با بهره گرفتن از تابع عکس العمل می­توان میزان تأثیر شوک­ها را بر روی متغیر مورد نظر مشاهده کرد.
 

با بهره گرفتن از تحلیل آنالیز واریانس می­توان درصد تغییرات ایجاد شده بوسیلۀ متغیرها را مشاهده کرد.
 

در مقابل اشکالاتی نیز بر این الگوها وارد شده است:

 

 

الگوهای خودتوضیح برداری بر خلاف الگوهای معادلات همزمان که دارای معادلات ساختاری بر اساس نظریه­ های اقتصادی است، فاقد مبانی نظری اقتصادی هستند.
 

یکی از مشکلات اساسی در الگوسازی خودتوضیح برداری تعیین تعداد وقفه­های متغیرهای الگو است. به­علاوه حتی در مواردی که الگو دارای تعداد کمی متغیر، مثلا چهار متغیر است، حتی اگر بخواهیم تنها برای هر متغیر سه وقفه زمانی در نظر بگیریم، در مجموع می­باید در هر معادله با احتساب عرض از مبدا سیزده پارامتر برآورد شود. به­ طور کلی در یک مدل خود توضیح برداری با n متغیر و p وقفه بایستی تعداد pn+2 پارامتر (به غیر از واریانس­ها) تخمین زده شود. در صورتی که حجم نمونه به اندازه کافی بزرگ نباشد، تعیین این تعداد از پارامترها به درجات آزادی زیادی نیاز خواهد داشت. به دلیل حفظ درجه آزادی، مدل­های خودتوضیح برداری معمولا متغیرهای اندکی (۴ تا ۸ متغیر) را شامل می­شوند. در صورتی که تعداد مشاهدات زیاد نباشند، برآورد این تعداد پارامتر درجه آزادی را به­صورت نگران­کننده ­ای کاهش می­دهد.
 

اصل بر این است که در یک الگوی خود توضیح برداری با K متغیردرون­زا، تمام K متغیر (مشترکا) پایا هستند. اگر این متغیرها پایا نباشند لازم است به متغیرهای پایا تبدیل شوند. اما هاروی[۵۲] (۱۹۹۰) می­گوید که ممکن است نتایج بدست آمده بر این اساس مطلوب نباشند. به همین خاطر است که بسیاری از دوستداران روش خود توضیح برداری تمایل دارند از سطح متغیرها استفاده نمایند، حتی اگر بدانند که بعضی از متغیرهای الگو ناپایا هستند. در چنین صورتی باید اثر وجود ریشه واحد بر توزیع برآوردکننده­ها را از نظر دور نداشت. در عین حال، در مواردی که ترکیبی از متغیرهای I(1) و I(0) در الگو وجود دارند ممکن است شرایط سخت­تری را به­وجود آورند. در چنین حالتی حصول به پایایی چندان آسان نخواهد بود.
 

معمولا مشکل می­توان ضرایب برآورد شده الگوی خودتوضیح برداری را تفسیر نمود، به­ویژه وقتی که ضرایب باوقفه یک متغیر تغییر علامت می­دهند. به همین خاطر است که تابع عکس­العمل تحریک را برآورد می­ کنند تا به کمک آن رفتار متغیرها را در طول زمان در اثر یک انحراف معیار تغییر در جمله اخلال (تحریک) معادلات مورد بررسی قرار دهند.
 

 

وقفه بهینه مدل
 

در اصل چیزی که بتواند از وارد کردن تعداد زیادی متغیر در مدل VAR جلوگیری کند وجود ندارد، در واقع ایجاد nمعادله، شامل وقفه­های p برای هر معادله در سیستم امکان­ پذیر است البته مدل VAR طبق ایده سیمز نیاز به دانستن دو مورد، یکی متغیرهای مناسب جهت حضور در سیستم و دیگری تعیین تعداد وقفه­هاست .
اگر برای هر متغیری در هر معادله VAR، طول وقفه متفاوتی تعیین شود در این حالت سیستم از حالت تقارن خارج شده و تخمین­های OLS کارآیی لازم را نخواهد داشت، معمولاً مرسوم است که از طول وقفه مشابه برای معادلات سیستم استفاده شود، گاهی اوقات محدودیت درجه آزادی، تعداد وقفه­ها را تعیین می­ کند اما در شرایطی که تعداد مشاهدات زیاد است باید با بهره گرفتن از یک معیار مناسب مانند شوارز-بیزین (SBC)، آکائیک (AIC) و غیره، به یک مدل بهتر رسید.
۳-۳-۲- الگوی تصحیح خطای برداری[۵۳] (VECM)
همان طور که در قسمت قبل ملاحظه کردید، یک الگوی خود توضیح برداری (VAR) را می­توان در شکل ماتریسی به صورت زیر نشان داد
در این رابطه و وقفه­های آن بردارهای n*1 از متغیرهای الگو هستند. ها ماتریس­های n*n از ضرایب الگو هستن و نیز مربوط به جملات اخلال الگو است. همانند بحث الگوهای تک معادله­ای خودتوضیح وقفه گسترده[۵۴] (ARDL)، اکنون برای پیوند دادن رفتار کوتاه­مدت به مقادیر بلندمدت آن، می توان رابطه (۳-۴) را در قالب الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) نوشت.
که در آن:
ماتریس در بردارنده اطلاعات روابط تعادلی بلندمدت است در واقع ‘αβ=Π است که در آن α ضرایب تعدیل عدم تعادل و نشان­دهنده سرعت تعدیل به سمت تعادل بلندمدت (مشابه ضریب ECM-1 در الگوی ARDL) و β ماتریس ضرایب تعادلی بلندمدت است. بنابراین جمله ‘β ملحوظ در رابطه (۳-۵) معادل جمله تصحیح خطا (ECM) در الگوی ARDL است. البته در اینجا حداکثر می توان n-1 بردار مستقل داشت.
برای برآورد ضرایب الگوی VECM می­توان از روش ساده­ی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده کنیم. چون در اینجا مجموعه متغیرهای توضیحی (با وقفه) در همه معادلات الگو یکسان است، لذا برآوردکننده­ های OLS کارا خواهند بود.

۳-۳-۳- هم­جمعی در مدل خودتوضیح برداری
بدون شک تئوری هم­جمعی، یک نوآوری در مبانی اقتصادسنجی است که در دهه گذشته بسیار مورد توجه اقتصادسنجی­دانان بوده است. بطور ساده، تعریف هم­جمعی برای دو متغیر xt و yt که هردو جمعی از مرتبه یک (I(1)) هستند، بصورت زیر است.
Xt و yt را هم­جمع گویند اگر پارامتر α وجود داشته باشد به­ طوری­که
ut = yt – αxt (۸-۳)
یک فرایند پایا باشد.
شکل کلی VAR(K) را در نظر بگیرید
 
 

نظر دهید »
راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت- قسمت ۹
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

قوای چهارگانه نفس
 

امام خمینی(ره) در بحث از قوای نفس به چهار قوه عاقله، واهمه، غضبیه و شهویه اشاره می‌‌کند. قوه عاقله، قوه روحانیه‌ای است که به حسب ذات، مجرد و به حسب فطرت، مایل به خیرات و کمالات و داعی به عدل و احسان است. در مقابل آن، قوه واهمه قرار دارد که از آن به قوه شیطانیه تعبیر می‌شود (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۲۸۳).
مطابق دیدگاه امام خمینی(ره) قوه شیطانیه، قوه‌ای است که فطرتاً تحت نظام عقلی در نیامده و مسخر در ظل کبریای نفس مجرد نشده و مایل به دنیاست. مطابق این نظر، قوه عاقله حقیقت نورانیه دارد در حالی که در مقابل آن، وهم از تجرد عقلانی نورانی برخوردار نیست بلکه تجرد برزخی ظلمانی دارد و چنین قوه‌ای در انسان بر حسب فطرت، مایل به شر و فساد می‌باشد.
اما قوه غضبیه که از آن به نفس سبعی نیز تعبیر می‌شود از نعم بزرگ الهی است و چه در انسان و چه در حیوان، عامل حفظ بقای شخصی و نوعی می‌باشد. در واقع، عنایت الهی اقتضا نمود تا این قوه در انسان و حیوان قرار گیرد و به واسطه آن، دفع مفسدات و مخلات نظام جامعه نماید. از نظر امام (ره) این قوه، تجلی انتقام و غضب الهی است و ثمرات زیادی دارد از جمله اینکه جهاد با نفس و دوری از جنود جهل تحت حمایت این قوه شریفه انجام می‌گیرد. بنابراین اگر شخصی فاقد این قوه باشد لزوماً بسیاری از ملکات خبیثه و اخلاق ذمیمه مانند خوف، جبن، ضعف و تنبلی را در خود خواهد داشت. اصل مهم این است که خداوند این قوه را مرحمت نموده تا آدمی در جهت آن دو شرط اساسی را در نظر آورد. اول، این نعمت الهی را در موقع خود به کار برده و دوم، بر خلاف مقصد الهی خرج نکند. زیرا در غیر این صورت، این قوه، دیگر از جنود الهی محسوب نشده و در زمره جنود شیطانیه قرار می‌گیرد.
اما چهارمین قوه، قوه شهویه است که از آن به نفس بهیمی تعبیر می‌شود. این قوه نیز از قوای شریفه‌‌ای است که خداوند به انسان و حیوان مرحمت فرموده و اگر آدمی فاقد آن می‌بود در اسرع وقت رو به زوال و نابودی می‌رفت و از طرفی چون تحصیل سعادت ابدی بدون اقامت در نشئه طبیعت انجام نمی‌گیرد، سعادت انسان و حیات ملکوتی او نیز مرهون این قوه شریفه است. این قوه در صورتی می‌تواند سبب سعادت انسان باشد که از حد اعتدال تجاوز نکند. بعلاوه نباید از تحت موازین عقلیه و شرعیه خارج شود. زیرا در آن صورت نه تنها سبب حصول سعادت نمی‌شود که مایه شقاوت انسان نیز خواهد بود. (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۲۸۰)
حاصل سخن این است که از نظر ایشان، اگر انسان در این عالم در طریق انسانیت سیر کرده و سه قوه را تعدیل و تابع عقل نماید و نیز سیر باطن و ظاهر تحت میزان شریعت الهی باشد در عالم دیگر، صورت وی صورتی انسانی خواهد بود و الا اگر عقل وی تابع سه قوه دیگر باشد، هر یک از آن سه قوه که غلبه کند، صورت باطن ملکوتی نیز تابعی از آن خواهد بود. (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۲۸۳ و ۲۸۴)

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
 

 

ماهیت فضایل و رذایل در قوای چهارگانه و اقسام آنها
 

از نظر امام (ره) قوای چهارگانه، میزان فضایل و رذایل بوده و این گونه توضیح می‌دهند که حد اعتدال در هر یک از این قوا فضیلتی از فضایل نفسانی است و طرف افراط و تفریط هر یک، رذیله‌ای از رذایل. بنابراین، به نظر می‌رسد که همان ملاک ارسطو در باب فضایل یعنی حد وسط را مورد پذیرش قرار داده‌اند.
ایشان فضایل را تحت چهار جنس حکمت، شجاعت، عدالت و عفت می‌دانند. حکمت را فضیلت قوه ناطقه، عفت را فضیلت قوه شهویه، شجاعت را فضیلت قوه غضبیه و عدالت را تعدیل فضایل سه‌گانه شمرده و هر یک را این چنین تعریف می‌کنند که حکمت تعدیل قوه نظریه و تهذیب آن؛ شجاعت، تعدیل قوه غضبیه و تهذیب آن، عفت، تعدیل و تهذیب قوه شهویه و عدالت هم تعدیل قوه عملیه و تهذیب آن است ( امام خمینی، ۱۳۷۷: ۱۵۱). سپس به بیان رذایلی که در دو طرف هر فضیلت قرار دارد، پرداخته و می‌فرمایند نفس بهیمی را جهت افراطی است که از آن به شره تعبیر کنند و مقصود از آن سر خود عمل کردن شهوت و به اطلاق وا گذاشتن نفس بهیمی و عنان گسیختگی قوه شهویه است. و اما در جهت تفریط آن، خمود قرار دارد که عبارت است از بازداشتن قوه شهوت از حد اعتدال . (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۲۷۷ و ۲۷۸). و به عبارت دیگر مهمل گذاردن آنکه برای حفظ شخص ضروری است. حال اگر این قوه تحت میزان عقل و شرع، ارتیاض پیدا کند و متحرک به حرکات عقلیه و شرعیه گردد یک ملکه اعتدال در آن پدیدار می‌شود که از آن به عفت تعبیر می‌شود.
ایشان در مقام بیان قوه غضبیه می‌فرمایند که از شعب اعتدال قوه غضبیه، حلم است و آن عبارت است از ملکه‌ای که نفس را به واسطه آن، طمأنینه حاصل می‌شود و هیجان بی‌موقع، عارض او نشود و اگر بر خلاف میل نفسانی او چیزی رخ دهد از حوصله بیرون نرود (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۳۶۷). بنابراین شخص شجاع، کسی است که کارهایش از روی طمأنینه نفس باشد. اگر قوه غضبیه نیز تحت تصرف عقل و شرع تربیت شود، یکی از وسایط رسیدن به سعادت خواهد بود.
اما در جانب افراط ملکه فاضله شجاعت، تهور قرار دارد که عبارت است از نترسیدن در مواردی که ترس سزاوار است و در جانب تفریط آن جبن قرار دارد که از ملکات رذیله است و به معنای فرو نشستن از اقدام، و سستی نمودن از انجام فرایض (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۳۹۱). و به عبارت دیگر ترسیدن در مواردی است که سزاوار ترس نیست.
ابن مسکویه در رابطه با خطر بسیار زیاد این قوه و اینکه به سرعت کارهای بسیار بزرگ خانمان‌سوز انجام می‌دهد، می‌گوید که مثل انسان در حال فوران غضب مثل غاری است که در آن آتش افروزند و در آن شعله‌های آتش محبوس شود و از شدت فوران آن سخت صدا کند. خاموش نمودن چنین آتش سوزانی بسیار مشکل است زیرا هر چه برای خاموش نمودن آن، آب بریزند آن را بلع کند، چنان که آنها را به صورت آتش در آورد و بر اشتعال خود به واسطه آنها بیفزاید. (ابن مسکویه، ۱۴۱۵ق: ۱۶۵) خواجه طوسی نیز در «اخلاق ناصری» به همین مطلب اشاره داشته و این قوه را بسیار خطرناک تلقی می‌کند. (طوسی، ۱۴۱۵ق‌: ۱۷۵)
اما فضیلت حکمت متوسط بین رذیله سفه است که از آن به جربزه تعبیر می‌شود. در کتاب «تاج العروس» از آن به طیش و خفت و سبکی (زبیدی، ۱۹۶۹م، ج ۹: ۳۹۰) تعبیر می‌شود و در مقابل آن سکونت و بردباری است. بنابراین، سفاهت، همان سبک مغزی و خفت عقل و استعمال فکر است در غیر مواردی که سزاوار است. رذیله دیگر بله است به معنای تعطیل فکر در مواردی که سزاوار است (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۳۹۱).
امام(ره) در جای دیگر می‌فرمایند اعتدال حقیقی جز برای انسان کامل که از اول سیر تا انتهای وصول هیچ منحرف نشده است، مقدور نیست و آن به تمام معنا، خط احمدی و محمدی است و دیگران سیر به تبع کنند نه به اصالت و چون خط مستقیم و اصل بین دو نقطه، بیش از یکی نیست از این رو، فضیلت به قول مطلق و سیر بر طریق عدالت و اعتدال، بیش از یکی نیست ولی رذایل را انواع بسیار بلکه غیرمتناهی است (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۵۲ و ۱۵۳). سپس امام(ره) با استناد به قول افرادی چون ابن مسکویه و خواجه نصیرالدین طوسی اجناس رذایل را به هشت قسم تقسیم کرده و برای هر یک از فضایل چهارگانه دو طرف یکی حد افراط و دیگری، حد تفریط، قائل می‌شوند (ابن مسکویه، ۱۴۱۵ق: ۳۸ و ۳۹)

 

 

عدالت به عنوان ام الفضایل
 

امام(ره) در مقام توضیح فریضه عادله و علت توصیف فریضه به عادله در حدیث بیست و چهارم می‌گویند که چون خلق حسن خروج از حد افراط و تفریط است و هر یک از دو طرف افراط و تفریط مذموم. پس عدالت که حد وسط و تعدیل بین آنهاست، مستحسن است (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۳۹۱). ایشان در جای دیگر در توصیف عدالت می‌گویند که عدالت، حد وسط بین افراط و تفریط و از امهات فضایل اخلاقی است بلکه عدالت مطلقه، تمام فضایل باطنی و ظاهری است. مطابق این تعریف، عدالت، همه فضیلت خواهد بود نه جزئی از آن و در مقابل، جور که ضد آن است نیز همه رذیلت‌هاست نه جزئی از آن (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۵۰). بر اساس نظر ایشان، عدل و جور از امهات بوده و جنود بسیاری تحت آن دو می‌باشند. البته هم امام (ره) و هم نراقی اساس این مطلب را از ارسطو دانسته‌اند زیرا وی عدالت را به دو قسم عدالت بالمعنی الاخص و عدالت بالمعنی الاعم تقسیم می‌کند. مطابق این تعریف، چون عدالت، حد وسط بین افراط و تفریط است از نقطه عبودیت تا مقام ربوبیت بر خط مستقیم قرار دارد. بنابراین طریق سیر انسان کامل از نقطه نقص عبودیت تا کمال عز ربوبیت، عدالت است که خط مستقیم و سیر معتدل است. پس صراط مستقیم اشاره به همین سیر اعتدالی دارد و به تعبیری چون خط مستقیم یکی است پس فضیلت به قول مطلق و سیر در طریق عدالت و اعتدال نیز بیش از یکی نخواهد بود.
تعبیر امام صادق(ع) در مورد صراط مستقیم و اینکه «از مو باریک‌تر و از شمشیر تیزتر است» (مجلسی، ۱۴۰۳ه‍، ج ۸: ۶۴) برای همین است که حد اعتدال، وسط حقیقی است (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۵۲). اما امام(ره) در علم اخلاق به وسط حقیقی و اعتدال حقیقی توجه دارند در حالی که نراقی چون نیل به آن را بسیار مشکل می‌دانند از وسط اضافی، سخن بـه میان آورده‌اند.
امام(ره) در تبیین اعتدال و توضیح جایگاه آن و اعتقاد به اینکه عدالت از فضایل بزرگ انسانی است می‌فرمایند که مقصود از عدالت در اخلاق نفسانیه، اعتدال قوای سه‌گانه شهویه، غضبیه و شیطانیه است. عدالت در مورد جلوه معارف الهیه و جلوات توحید در قلب اهل معرفت، عبارتست از عدم احتجاب از حق به خلق و از خلق به حق و به عبارت دیگر رؤیت وحدت در کثرت و کثرت در وحدت که این مختص «کمّل اهل الله» است.
اما عدالت در عقاید و حقایق ایمانیه عبارتست از ادراک حقایق وجودیه علی ما هی علیه از غایه القصوای کمال اسمائی تا منتهی النهایه رجوع مظاهر به ظواهر که حقیقت معاد است و توحید، غایت قصوای سیر انسانی و توجه به کمال مطلق است (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۴۸).
امام(ره) پس از آنکه تعدیل قوای نفسانی را مقدمه وصول به کمال انسانی قلمداد کرده و در واقع غایت و نتیجه اعمال را هم کمال انسان معرفی می‌کنند، می‌فرمایند که جمیع اعمال صوریه و اخلاق نفسیه، مقدمه معارف الهیه است و آنها نیز مقدمه حقیقت توحید است که غایت قصوای سیر انسانی و منتهی النهایه سلوک عرفانی است. بنابراین از نظر امام(ره) غایت در اعمال و افعال انسانی، وصول به توحید است لیکن برای آغاز سیر در شرح حدیث جنود عقل و جهل[۶] می‌فرمایند که معرفت عقل و جهل و جنود آنها، مقدمه‌ای برای هدایت است و در تبیین هدایت نیز بیان می‌کنند که این هدایت یا هدایت کیفیت استکمال نفوس و تنزیه و تصفیه آن است و یا هدایت مطلق که البته، هدایت به معرفت الله، اصل و اساس آن است.
دلیل این مطلب آنکه، معرفت الله، نتیجه معرفت عقل و جهل و جنود آنهاست و تا معرفت به مهلکات و منجیات نفس، حاصل نشود، نفس صفای باطنی پیدا نمی‌کند و تا چنین نشود و به کمالات متوسطه نرسد، محل جلوه اسما و صفات و معرفت حقیقیه قرار نگرفته و بــه کمال معرفت نمی‌رسـد. بنابراین، غایت، هـمان معرفـتی می‌شود که بر اساس این مقدمات حاصل می‌گردد (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۵۷ و ۵۸).
امام(ره) همچنین بیان می‌کنند که توجه به کمال مطلق و عشق به آن از فطریات انسان است و کمال مطلق را نیز حق تعالی، معرفی می‌کنند زیرا ذات مقدس، بسیط‌الحقیقه است و بسیط‌الحقیقه، باید کمال و جمال مطلق باشد و دیگر موجودات جلوه‌ای از جلوات فعل و رشحه‌ای از رشحات مقدس اویند (امام خمینی، ۱۳۷۷: ۶۰).
اما سؤال این است که برای نیل به این مراحل از چه وسیله‌ای باید مدد گرفت؟ امام(ره) می‌فرمایند که حقایق عقلیه را حق‌تعالی در قرآن و انبیا و ائمه در احادیث شریفه بیان داشته‌اند تا هر کس به مقدار فهم خود، نصیبی از آنها داشته باشد و اضافه می‌کنند که قرآن شریف، جامع همه معارف و حقایق اسما و صفات است و جامع اخلاق و دعوت به مبدأ و معاد و زهد و ترک دنیا و رهسپار شدن به سر منزل حقیقت پس می‌توان از اینها به عنوان چراغ راهنمای راه کمال خود به نحو احسن استفاده و آنها را الگوی خود قرار داد.

 

 

تناسب صور اخروی با ملکات نفس
 

به نظر امام (ره) از آن جا که مقام جسمانیت و صورت ظاهره انسان در عالم آخرت و نشئه ماورای عالم طبیعت، تابع صورت روحانیه و مقام نفس است، بنابراین، صورت انسانی در عالم آخرت که روز ظهور ملکات نفسانیه است از هشت صورت، خارج نیست (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۴۹ و ۱۵۰)
نراقی نیز به همین مطلب اشاره داشته و معتقد است که نظریه تجسم اعمال بر ظهور ملکات نفسانی در عالم، تطبیق داشته و صور اخروی انسانها متناسب با ملکات نفس اوست که در دنیا شکل گرفته است.[۷] (نراقی، ۱۳۸۳هـ، ج ۱: ۳۱۰)
اما مقصود امام(ره) از هشت صـورت این است کـه اگر انسان در ایـن عالم در طریق مستقیم انسانیت سیر کند و بین سه قوه، تعدیل برقرار کرده و آنها را تابع عقل کند و بعلاوه، سیر باطن و ظاهر تحت میزان شریعت الهی انجام شود، صورت روح و باطن او صورت انسانی خواهد شد و لذا صورت جسمانیه و ظاهر او در آن عالم به صورت انسانیت است و لیکن اگر مقام روحانیت نفس و عقل او تابع سه قوه دیگر شود در این صورت، هر یک از سه قوه که غلبه کند و دیگر قوا را تحت نفوذ خود قرار دهد، صورت باطن ملکوتی، تابع آن می‌شود. بنابراین اگر غلبه با قوه غضبیه شود، صورت ملکوتی او به شکل سبعی از سباع و اگر غلبه با قوه شهویه باشد به شکل بهیمه‌ای از بهائم و اگر قوه واهمه غلبه کند به شکل شیطانی از شیاطین خواهد بود.
اما گاهی ممکن است دو قوه از این قوا، حاکم شوند یعنی در عین اینکه انسان در کمال غضب است در کمال شهوت نیز باشد در این صورت، صورت مزدوجه ملکوتیه، پیدا شود که نه این است و نه آن و گاهی ممکن است هر سه قوه در حد کمال باشد که در آن حالت، باطن او تابع هر سه می‌شود و یک صورت مزدوجه از هر سه پیدا می‌شود (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۲۸۵).
در واقع صورت انسانیه فقط یکی از این هشت صورت است و بقیه صور، صور غیر انسان است. همه مواد پیش‌گفت در صورتی است که قوای ثلاثه به جانب افراط بیفتند اما هم چنان که جانب افراط، مفسد مقام انسانیت است و آدمی را از حقیقت و فضیلت انسانیت، خارج می‌کند به همان صورت، طرف تفریط نیز از مفسدات مقام انسانیت و در واقع از ملکات رذیله به شمار می‌رود (امام خمینی، ۱۳۷۱: ۱۵۰).
نتیجه آن که نفس، واجد قوای متعددی است و با آن ها افعال خود را انجام می دهد این قوا متعددند تا آن جا که افعال جنسا مختلف باشند ولی اگر افعال دارای جنس واحدی باشد قوه ای واحد مبدا آن ها خواهد بود. در خصوص حواس ظاهری پنج قوه ثابت می شود: بساوایی، چشایی، بویایی، بینایی و شنوایی زیراافعال آن ها جنسا مختلفند. همچنین تعدد حیثیات نظیر دو حیث قبول و حفظ یا ادراک و حفظ موجب تعدد قوای باطنی با یکدیگر و ظاهری با باطنی می شوند نیزجسمانی و غیر جسمانی بودن یا زمینی و آسمانی بودن باعث تکثر قوا می شود به علاوه انفکاک وجودی از دیگر ملاکهای تعدد قوا است.
بنابراین هر قوه خادمی با فعل خود زمینه و شرایط را برای انجام فعل قوه مخدوم فراهم می سازد این سلسله ادامه دارد تا این که تمام قوا با افعال خود شرایط را برای انجام فعل قوه مخدوم کل که عقل بالمستفاد یا عقل قدسی باشد فراهم آورند.

 

 

ارتباط قوا با نفس و بالعکس
 

ابن سینا و سایر علمای ما قوا را خادم و آلات نفس دانسته اند. همان گونه که درتعریف نفس گذشت نفس کمال اول برای جسم طبیعی (بدن) بود که افعالش را باآلات و قوای متعدد انجام می داد نفس ، قوا و نیز بدن را جهت نیل به کمال خود به کار می بندد و آن ها را به انواع مختلف استعمال و استخدام می کند نفس مبدا قواست و قوا خود مبادی افعالند بنابراین نفس مبدا المبادی است و جامع و مجمع و رباط قوا و مؤلف و مرکب آن ها و بدن و اسطقسات می باشد. اکنون باید دید قوا بانفس چگونه عمل می کنند و نفس چگونه آن ها را به کار می بندد.
پرداختن نفس به حواس مانع از توجه به ذات خویش و به کلیات می باشد؛ مثلا درتنبیهی که برای اثبات نفس و این که نفس، بدن و بدنی نیست بیان داشته است از این جا شروع می کند که اگر هر یک از حواس را از کار بیندازیم مثلا چشم را ببندیم و نیز در هوای طلق باشیم تا حس لامسه تحریک نگردد و بین اعضا تفرقه اندازیم تا لمس ادراک کم تری کند بعد از حصول این شرایط نفس می بیند که ذاتش ثابت است اگر نیک بنگرد مشاهده می کند که ذاتش غیر از بدن و اعضاء آن است (ابن سینا، ۱۳۷۹، ج ۲: ۲۹۲).
یکی از نتایجی که از این تنبیه به دست می آید این که هر چه توجه نفس به حواس افزون تر باشد این خود مانع توجه نفس به ذات خویش می شود و بالعکس هر چه التفات به آن کمتر باشد زمینه جهت غور در نفس بیش تر فراهم خواهد شد، همان گونه است محسوسات و معقولات که گویا بین آن ها تمانعی وجود دارد و اساسا چون نفس دو جنبه داشت: جنبه فوق و جنبه دون، این دو بعد، متمانع و متعاندند و دل مشغولی به یکی موجب انصراف از دیگری می شود و شواغل بدنی نظیر احساس، تخیل، شهوت و . . . مانع غور عقلانی و شهودی می شود:
«ان جوهر النفس له فعلان فعل له بالقیاس الی البدن وهو السیاسه وفعل له بالقیاس الی ذاته والی مبادئه وهو الادراک بالعقل وهمامتعاندان متمانعان فانه اذا اشتغل باحدهما انصرف عن الاخرویصعب علیه الجمع بین الامرین وشواغله من جهه البدن هی الاحساس والتخیل والشهوات والغضب والخوف والغم والفرح والوجع وانت تعلم هذا بانک اذا اخذت تفکر فی معقول تعطل علیک کل شیء من هذه الا ان تغلب هی النفس وتقسرها راده ایاها الی جهتها وانت تعلم ان الحس یمنع النفس عن التعقل.» (ابن سینا، ۱۳۷۷: ۳۶۹ و ۳۷۰)
جهت دیگر این که اشتغال به برخی قوا مانع از کمک نفس به قوای دیگر در انجام فعلشان می باشد، زیرا شان نفس این است که اگر به امور باطنی پرداخت از امور ظاهری غافل می گردد و اگر به امور خارجی مشغول شد از باطنیات غفلت می ورزد؛ مثلا اگر نفس میل به محسوس کرد در تخیل و تذکر ضعیف می گردد و اگربه قوه شهوانی پرداخت از قوه غضبی باز می ماند و اگر به افعال تحریکی دل بست از افعال ادراکی غافل می شود و بالعکس، حال اگر فرض کنیم که به قوه ای از قوا مشغول نباشد در این صورت قوه ای که اقواست غالب می شود و نفس را به خود مشغول می دارد.
حال می توان پرسید که چرا و به چه علت نفس از پرداختن به قوه ای منصرف شده، بدان مشغول نمی گردد ؟ پاسخ این است که به چهار علت :
« لآفه او لضعف شاغل عن الاستکمال کما فی الامراض وکما فی الخوف و اما ان یکون لاستراحه اما کما فی النوم و اما ان یکون لکثره انصراف الهمه الی استعمال القوه المنصرف الیها عن غیرها» (شریف، ۱۳۷۰، ج ۱: ۶۹۶ – ۷۰۰)
بنابراین چون از نفس افعال متقابلی سر می زند نظیر شهوت و غضب یا دفع وجذب و متکفل هر یک قوه ای خاص است هر گاه نفس به فعل یکی مشغول شد از دیگری باز می ماند و از این روست که نفسی که مستعمل آلات محرکه و مدرکه و اساسا مستعمل بدن است معمولا نمی تواند به جمیع امور و ابعاد نفس و قوا به طور یکسان و هم زمان بپردازد و کسر و انکسارهایی و اقبال و ادبارهایی خواهد داشت و توجه به شانی او را از توجه به شان دیگر باز می دارد و از این جاست که فرموده اند: اگر مایلی به ادراک معقولات و شهود ذات نایل شوی از خواطر و محسوسات دل برکن و با مراقبت چشم و گوش دل باز کن.
البته تعاند و تمانع بین قوا مربوط به نفوس معمولی است نفوس عالیه که به مقام جمع الجمع ، واصل شده اند مظهر «لایشغله شان عن شان» شده تربیت قوه ای آنان را از همت به قوای دیگر باز نمی دارد.
نتیجه
انسان موجودی چند بعدی و پیچیده است که شناسایی دقیق او بررسی همه جانبه نیاز دارد. مباحث انسان شناسی محور تمام مطالعات علوم انسانی است؛ به عبارت دیگر انسان شناسی به عنوان محور مشترک رشته های علوم انسانی عمل می کند. پس انسان به واسطه وجود چند بعدی و ذومراتب، می تواند با روش های مختلف شناختی مورد بررسی قرار گیرد.
روش تجربی، وجود انسان را از دریچه حس و تجربه و با بهره گرفتن از علومی، مانند: فیزیولوژی، روان شناسی، مردم شناسی و … مورد مطالعه قرار می دهد. روش عقلی، با نگاه کلان به ابعاد وجودی انسان و مبدأ و غایت او به کشف جایگاه وی در نظام آفرینش می پردازد و با کمک از فلسفه، لایه های غیر مرئی و ماورای طبیعت او را به نمایش می گذارد. روش عرفانی، با بهره گیری از کشف و شهود و سیر و سلوک عرفانی جایگاه و مقام و منزلت انسان را در نظام هستی مشخص می کند. و در نهایت روش دینی، با توجه به تعالیم وحیانی و الهی به آدمی می نگرد و به دلیل اتصال به علم لایزال الهی از جامعیت کامل برخوردار است و منحصر در قلمرو خاص نمی باشد و از اتقان و استحکام کافی برخوردار است و خطا در آن راه ندارد، و در بینش ساختاری آن رابطه تمام ابعاد وجودی انسان مورد توجه قرار دارد.
همه معارف بشری از آن جا که مربوط به انسان است؛ اعتبار خود را از نوع نگرش انسان به خود دریافت می کند. پذیرش طبیعت و سرشت مشترک برای انسان باعث می شود که اولاً: خود را در مرتبه والاتر و برتر از حیوان بداند، ثانیاً: همواره در پی شناخت راه های وصول برای رسیدن به سعادت و کمال برآید.
تمامی نظام های اجتماعی، تربیتی، اخلاقی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی،‌ و …، زمانی ارزش و قداست می یابد که بتواند نیازهای اساسی و الهی انسان را برآورده سازد. فقدان انسان شناسی کامل و معتبر این نظام ها را ناکارآمد خواهد کرد. مهم تر آن که شناخت خداوند از گذرگاه شناخت انسان می گذرد و معاد و نبوت نیز به این امر مهم مرتبط است. انسان امروز در قیاس با انسان قبل از رنسانس، به دلیل حجم انبوه و روزافزون دانش ها درباره انسان که حاوی نظرات ضد و نقیض با یکدیگر است، همواره از شناخت خویش، محروم و محجوب مانده است.

بنابراین پرداختن به انسان شناسی دینی مبتنی بر قرآن کریم، اساسی ترین وظیفه هر انسان مسلمان، آگاه و هوشمند است؛ چرا که رسالت انسانی انسان زمانی آغاز می شود که شناختی کامل و واقعی از خویشتن بیابد.
فصل دوم: نقش آموزه های شریعت قدسیه اسلام در سوق دادن جامعه انسانی به سمت حیات طیبه و جامعه آرمانی
آن چه جامعه آرمانی اسلام را از سایر جوامعی که در طول تاریخ بشری پدیدار شده اند و خواهند شد ممتاز می سازد فقط جهان بینی و ایدئولوژی آن است که این جهان بینی ملهم از شریعت قدسیه اسلام است. از این رو لازم است در ابتدا تحلیلی کلی و اجمالی در مورد شریعت نورانی اسلام ارائه شود تا رویکرد و نگاه اصلی در این رساله نسبت به مکتب اسلام به صراحت روشن شود.
بدیهی است هر مکتبی که مدعی جهانشمولی است برای رسیدن به هدف اصلی و اهداف فرعی خود مانیفستی تدارک می بیند که متناسب با اهداف مورد نظر، دربردارنده بایدها و نبایدهایی است که به مثابه اصولی ثابت، پذیرفته شده و لاجرم تمام مناسبات درونی آن مکتب معطوف به این بایدها و نبایدها شکل می گیرد و مقتضیات و محدودیت های آن رقم می خورد.
در یک نگاه می توان گفت مخاطب عام شریعت اسلام، نوع انسان و مخاطب خاص آن کنه و اعماق وجود انسان هاست که در نصوص اسلامی از آن تعبیر به فطرت الهی می کنند. از این رو خداوند متعال در خطابی به مخاطب خاص خود هدف اصلی مکتب عزیز اسلام را این گونه معرفی می کند که: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات، ۵۱)، انسان و جن را خلق نکردم مگر برای عبادت خود [که خدای واحدم و معبودی غیر از من نیست] و مراد از عبادت چیزی نیست جز فرمانبرداری معبود و فرمانبرداری چیزی نیست جز تن دادن به اوامر و نواهی آمر و ناهی. همچنانکه روشن است مکتب اسلام نیز دربردارنده بایدها و نبایدهایی است که التزام به آنها یعنی تحقق هدف اصلی که همانا عبادت رب الارباب است. اما آنچه محل تاکید نگارنده است این است که بایدها و نبایدهای خداوند متعال در تمامی حوزه های متعارف زندگانی بشر سریان و جریان داشته و شبکه ای پیچیده و نظام یافته از بایدها و نبایدها را ایجاد می کند که تحقق هدف نهایی مستلزم توجه و التزام فرد مسلم به مجموعه بایدها و مجموعه نبایدهاست یعنی التزام شبکه ای به اوامر و نواهی خداوند متعال است که تحقق وعده های رحمانی مبنی بر نصرت مومنین و هدایت سبیل و موارد عدیده دیگر از این قبیل را در پی خواهد داشت. از این رو شارع مقدس در تمامی زمینه ها اعم از فردی و اجتماعی صاحب احکام پنج گانه فقهی است تا از طریق پایبندی فرد مسلم به این احکام، عمق جانش با ذائقه ایمانی آشنا شود و حقیقت وعده های رحمانی را از عمق جان ادراک کند و راه تحصیل حیات طیبه ایمانی برایش هموار شود .
و زمانی که از جامعه آرمانی اسلام سخن می گوییم مراد این است که حیات طیبه فردی، ضریب اجتماعی می خورد و منتج به حیات طیبه جمعی که معادل جامعه آرمانی اسلام است می شود. این جامعه آرمانی جامعه ای است که افراد در آن برای سعادت و کمال حقیقی خود گام بر می دارند و در جهت بر و تقوا جهد و تعاون می کنند تا به هدف اصلی و نهایی که از تکوین جامعه اسلامی مقصود است نائل آیند.
در این راستا برای بررسی مکانیزم برخورداری از حیات طیبه، ارتباط انسان را در دو محور مورد بررسی اجمالی قرار می دهیم. ارتباط انسان با خدای متعال و ارتباط انسان با خود.
گفتار نخست: رابطه انسان با خدا
شاید بتوان اولین رگه های ارتباط میان انسان با خدا را در گرایش درونی همه انسان ها به خیرات و حسنات و انزجار آنها از شرور و سیئات مشاهده کرد چرا که ذات مقدس کردگار مظهر جمیع صفات جمالیه و کمالیه است و از هرگونه زشتی و آلایش مبرا و منزه. از این روست که اوامر ذات مقدسش همواره ابتنای بر ترک سیئات و مقابله با شرور داشته و همواره انسان را مامور به انجام اعمال صالحه و حسنات کرده است.
ربط وثیقی که ذکر شد در نهاد هر انسانِ بما هو انسانی در هر دوره ای از زمان، قرار گرفته و به موجب آیه شریفه «فطرت» (روم، ۳۰) و آیات متعد دیگر از قرآن کریم بر این ارتباط وثیق تاکید و تصریح شده است. در این راستا می توان به آیه شریفه ای که دلالت بر شهادت ذریه بنی آدم بر ربوبیت ذات قدسی اش دارد (اعراف، ۱۷۲) و همچنین آیه شریفه ای که دلالت بر معاهده بنی آدم با حضرت حق دارد و به موجب آن انسان پیش از حضور در این دنیا معبود بودن پروردگار یکتا را پذیرا شده و شیطان را دشمن آشکار خود یافته و مامور شده است که از اطاعتش سر باز زند (یس، ۶۰)، اشاره کرد.
بنا بر این هر انسانی با تامل و تفکر در نهاد خود ضمن ادراک درونی مسئله خیر و شر و سیئه و حسنه، نور فطرت را در درون خود می یابد و با حرکت در مسیر «فطرت الله» راه کمال را می پیماید.

 

 

فطرت
 
 

نظر دهید »
تاثیر تربیتی کانون اصلاح و تربیت در بازپروری کودکان و نوجوانان معارض با قانون- قسمت ۱۱
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تهیه گزارش مددکاری اجتماعی و تکمیل پرونده شخصیت در حین مذاکره و مشاوره با مددجو؛

 

همکاری و تعامل با سازمان های بین ­المللی از جمله یونیسف و ارگانهای داخلی؛
 

تلاش جهت برطرف نمودن موانع تحصیلی و آموزشی مددجو و خانواده مددجو و پیگیری آن توسط مددکاران در مراکز آموزشی؛
 

آنچه که گفته شده شرح وظایف بخش خدمات مشاوره و مددکاری اجتماعی بود، ولی در عمل به علّت کم بودن نیروهای متخصص و امکانات مالی و بودجه مورد نیاز عملاً مرکز مراقبت بعد از خروج نمی ­تواند خود را به نحواحسن انجام دهد. به خاطر بالا بودن آمار ورودی و خروجی مددجویان به کانون اصلاح و تربیت و شهرستانی بودن بسیاری از مددجویان باعث شده که مرکز مراقبت نتواند همه آنها را تحت پوشش و حمایت خود قرار بدهد. در بسیاری از موارد هم مددجویان به علّت عدم آگاهی از وجود چنین مرکزی و حمایت­های آن از مراجعه به آنجا خودداری می­نمایند.با توجه به وظایف و خدمات ارائه شده در مرکز مراقبت بعد از خروج به نظر می­رسد این مرکز بیش از قسمت نگهداری و اصلاح و تربیت در داخل محیط کانون در جامعه پذیری و عدم بازگشت مددجویان نقش دارد. به خاطر اینکه اصلاح و تربیت بدون حمایت و هدایت تاثیر زیادی بر روی فرد ندارد و این مرکز مراقبت بعد از خروج است که به حمایت و هدایت مددجویان آزاد شده می ­پردازد.

 

د-آموزش فنی و حرفه­ای و نقش آن در جلوگیری از بازگشت مجدد
 

یکی از بخش­های مهم مرکز مراقبت بعد از خروج مهم مرکز مراقبت بعد از خروج بخش اشتغال و حرفه­آموزی است، از آنجا که بیکاری یکی از عوامل عمده مشکلات جامعه ما محسوب می­گردد، اما این معضل اقتصادی، اجتماعی در میان زندانیان آزادشده به مراتب چشمگیر­تر است. به عبارت دیگر مددجویان آزاد شده پس از آزادی به علت حس بدبینی و عدم اعتمادی که افراد عادی نسبت به آنها دارند به آسانی آنان را در محیط کار خود نپذیرفته و حاضر به ارجاع کار به آنان نمی باشند. بدین لحاظ داشتن سو پیشینه و عدم امکان معرفی ضامن معتبر نیز یکی از موانع اشتغال بکار مددجویان آزاد شده است. بنابراین به تنهایی نمی­توانند مشکلات خود را حل و فصل نمایند و در نتیجه برای تامین و امرار معاش خود با مشکلاتی مواجه خواهند شد و بالاجبار مرتکب جرم ناخودآگاه خواهند شد. به همین جهت نیاز به مرکز مراقبت بعد از خروج احساس می­گردد.[۶۲]

مرکز مراقبت باید در وهله اوّل شبانه­روزی و مخصوصی زنان جوان و پسران نوجوان و خصوصا اطفال بی­سرپرست باشد که بعد از آزادی از زندان علاوه بر وظیفه نگهداری، امر حرفه آموزی و یافتن شغل برای حرفه آموخته شده و در یک کلام به سرانجام رسانیدن هر یک از این افراد به عهده بگیرد.
در کنار این مراکز باید کمیته­هایی تشکیل شود که سرمایه­بری کم اما نیروی­بری زیاد داشته باشند. تجربیات سال­های متمادی نشان داده است که آموزش حرفه هایی از قبیل کفاشی اعم از تولیدی و تعمیر کفش، گلسازی مصنوعی، پرورش گل، نجاری شامل رشته های مختلف معرق­کاری، قالب­سازی میز، صندلی و … سیم کشی ساختمان، مکانیک خودرو و لوله کشی ساختمان و… به خوبی توانسته ­اند بسیاری از زندانیان آزاد شده را تحت پوشش قرار دهند. علت آن است که مشاغل مذکور نیاز به تخصصی بالا نداشته و به دلیل سادگی نیاز به وجود افراد ماهر ندارد. همچنین نیاز به سرمایه گذاری کلان نیز نداشته و اگر مددجویی بخواهد می ­تواند با سرمایه اندک در گوشه منزل این کارها را انجام بدهد. به همین جهت سازمان زندان ها باید بودجه­ای داشته باشد تا بتواند به افراد آزاد شده و جویای کار به صورت تعاونی وام کم بهره پرداخت نماید و افزون بر پرداخت وام بر نحوه اجرای کار و تهیه مواد اولیه، توزیع کالای تهیه شده، بازاریابی نظارت کافی داشته باشد.[۶۳]
اهم وظایف بخش آموزش و حرفه­آموزی و اشتغال مرکز مرکز مراقبت بعد از خروج شامل:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

 

حمایت از مددجویان و پیگیری زمینه اشتغال و حرفه آموزی به آنان؛
 

فراهم آوردن زمینه بازگشت مددجویان به شغل قبلی؛
 

ارائه مشاوره شغلی و حرفه آموزی به مددجویان؛
 

طرح پرونده­های مددجویان در کمیته اشتغال مرکز؛
 

ارجاع پرونده مددجویان به بخش بهداشت و درمان و روانشناس، جهت تعامل شغلی مددجو با ویژگی­های شخصی و رفتاری و نیز وضعیت جسمی آنان؛
 

معرفی مددجویان به مراکز اشتغال و اداره کار امور اجتماعی؛
 

معرفی مددجویان جهت استفاده از وام اشتغال صندوق حمایت از فرصت های شغلی و دریافت مدارک مورد نیاز جهت وام؛
 

مکاتبه با ارگان­ها و سازمان های دولتی در حهت رفع مشکلات اشتغال مدجویان؛
 

معرفی مددجویان به مراکز فنی حرفه ای جهت آموزش و برگزاری آزمون و نیز دریافت گواهینامه در فنی و حرفه ای.
 

ه-شرح وظایف روابط عمومی
 

پل ارتباطی مرکز با مددجویان از یک طرف و جامعه و نهادهای اجتماعی از طرف دیگر، ازجمله فعالیت­های اساسی واحد ارتباط عمومی مرکز مراقبت بعد از خروج می­باشد. فعالیت مناسب این بخش در معرفی و ارائه خدمات مرکز و نحوه مراجعه، سیر مراحل و تعقیب پرونده های مددجویان دارای اهمیت ویژه­ای است. جذب کمک­های مردمی، جذب همکاری­های نهادهای اجتماعی و سازمان های دولتی و غیر دولتی و تغییر نگرش جامعه نسبت به مددجویان آزاد شده از کانون از فعالیت های عمده این واحد است. وظایف اصلی روابط عمومی شامل:

 

 

سعی در ایجاد بسترهای مناسب در جلب همکاری مطبوعات، رادیو و تلویزیون؛
 

برقراری ارتباط مردم و رسانه های جمعی وفق مقررات و ضوابط سازمان زندانهای کشور؛
 

جمع­آوری گزارش و عملکرد فعالیت های واحدها و بخش های مختلف مرکز مراقبت ؛
 

تهیه و تدوین اخبار، بیانیه­ها، اطلاعات، آگاهی­ها و پیام­های مرکز مراقبت به منظور اطلاع­رسانی و انعکاس آن در رسانه ­های جمعی به منظور اطلاع­رسانی وفق مقررات؛
 

بررسی مطالب مطروحه در وسایل ارتباط جمعی در رابطه با فعالیت­های مرکز مراقبت به منظور اطلاع­رسانی و انعکاس به مسئولین و در صورت لزوم با رعایت تشریفات قانونی پاسخگویی به آنها؛
 

نظارت بر حسن اجرای امور انتشاراتی مرکز مراقبت بعد از خروج وفق مقررات سازمان زندانهای کل کشور؛
 

بررسی دیدگاه ­ها و سنجش افکار عمومی در چهارچوب وظایف محوله و ارائه نتایج حاصله به مسئولین امر به منظور اتخاذ روش­های مطلوب و تدوین طرح­ها و برنامه­ها؛
 

تحلیل محتوای کمّی و کیفی مطبوعات کشوری در خصوص فعالیت های مرکز مراقبت بعد از خروج؛
 

تهیه عکس، اسلاید و فیلم از فعالیت­های مرکز مراقبت و ایجاد آرشیو سمعی و بصری؛
 

همکاری و مبادله اطلاعات با سازمان یونیسف؛
 

مشارکت و برنامه ریزی جهت برگزاری سمینارها، کنفرانس ها، گردهمایی ها، نمایشگاه ها و…؛
 

انجام سایر اموری که بر حسب ضرورت از طریق ریاست مرکز مراقبت جهت اقدام ابلاغ می­گردد.
 

از بخش­های دیگر مرکز مراقبت بعد از خروج می توان به واحد خدمات اجتماعی، بخش بهداشت و درمان، بخش ارائه تسهیلات، واحد پشتیبانی و بازرگانی، واحد طرح برنامه واحد پایش و ارزشیابی اشاره نمود. هر یک از واحدهای مذکور زیر نظر رئیس بخش مراقبت بعد از خروج و با توجه به وظایف از پیش تعیین شده به فعالیت و ارئه خدمات به مددجویان آزاد شده می­پردازند.

 

گفتار چهارم- نحوه ی ارتباط مددجویان با محیط خارج از کانون
 

با ورود مدجو به محیط بسته، رابطه اطفال و نوجوانان با محیط آزاد قطع می­ شود. جدایی و دوری از خانواده و دوستان و محیط آزاد اجتماع سبب افسردگی، تشویش، تاثیر و تالم و گاهی هم موجب خشونت و عصبانیت باطنی مددجو از محیط کانون می­ شود. این محرومیت و محدودیت نباید به اندازه ای برسد که فرد خود را بی­کس، بی­پناه و مطرود از اجتماع تلقی و تصور کند و امیدی به بازگشت به اجتماع نداشته باشند. برای تقویت روحیه مددجو و ارتباط او با خارج از محل نگهداری و تشویق او برای بازگشتن به جامعه باید به او اجازه داد که بتواند با خویشان و خانواده خود تماس تلفنی و ملاقات و مکاتبه داشته باشد و در صورت حسن رفتار و رعایت مقررات به مرخصی فرستاده شود.

 

الف-مرخصی
 

مطابق آیین­نامه اجرایی سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی در موارد ازدواج، فوت بستگان نسبی و سببی درجه نخست از طبقه نخست یا ابتلا آنان به بیماری حاد که به سبب آن برای مدّت طولانی قادر به حرکت نباشد، یا بروز هر گونه حادثه غیر مترقبه و یا معضلی که اعزام محکوم به مرخصی را ایجاد نماید. در صورتی که محکوم پس از تحمل حداقل یک ماه از محکومیت با توجه به نوع جرم ارتکابی و میزان محکومیت، اگر از شخصیت، اخلاق و رفتار مناسبی برخوردار باشد با تایید شورای طبقه بندی پس از اخذ تامین مناسب حداکثر پنج روز در ماه به مرخصی می ­تواند برود. دراعیاد مذهبی و عید نوروز و عید­های اقلیت­های مذهبی و دینی رسمی کشور، شورای طبقه بندی می ­تواند به مدت ۷ روز به آنها مرخصی دهد.[۶۴]
در کانون اصلاح و تربیت نیز در صورت داشتن حکم محکومیت و نشان دادن رفتار مناسب، مددجویان می­توانند برای مرخصی به منزل بروند (­­­مگر در مواقعی که دادگاه مرخصی را منع کرده باشد) با این حال بدرفتاری و عدم رعایت قوانین و مقررات در کانون موجب محرومیت مددجو از مرخصی می­ شود و موضوع به دادیار ناظر و دادسرا اعلام می­ شود. اگر به مددجویی در کانون مشکوک شوند و آزمایش نشان دهد که مواد مخدر مصرف کرده است به مدت سی روز از مرخصی محروم می شود. در صورت فرار یا اقدام به فرار از کانون، به مدت سه ماه از مرخصی محروم می شود.
چنانچه والدین مددجو اعلام نمایند که در هنگام مرخصی بدرفتاری کرده یا از دستور آنها سرپیچی نموده یا به یکی از اعضای خانواده حمله کرده است تا دو ماه از مرخصی محروم می­گردد.ضمناً اعطای دوباره مرخصی مشروط به اعلام رضایت خانواده است.

 

ب-آزادی
 

مطابق ماده ۲۷ ایین نامه اجرایی کانون اصلاح و تربیت « مدیران کانون اصلاح و تربیت موظف است که به محض اتمام دوره توقف طفل در کانون نسبت به آزادی وی اقدام نماید و در صورت فوت طفل مراتب را باید فوراً به دادسرا و رئیس دادگاهی که او را اعزام داشته است اعلام نماید.»
در خصوص اطفالی که مدت توقف آنها در کانون بیش از شش ماه است در ماه آخر توقف چنانچه مدیر کانون رفتار و وضع روحی و اخلاقی طفل را مناسب تشخیص دهد می ­تواند پس از تایید قاضی دادگاهی که طفل را به کانون اعزام کرده است، طفل را روزها در خارج از کانون نزد کارفرما مورد اعتماد بفرستد و شب­ها به کانون مراجعه نماید.
از جمله راه­های دیگری که مددجو می ­تواند از کانون رهایی یابد، اعطای آزادی مشروط است، به شرط آنکه فرد پیشینه کیفری قبلی نداشته باشد و حداقل قسمتی از مجازات خود را در کانون سپری نموده باشد ( حداقل نصف مجازات حبس). پس از جبران ضرر و زیان مدعی خصوصی و پرداخت جزای نقدی در صورتی که رئیس زندان حسن اخلاق و رفتار مددجو را به دادگاه رسیدگی به جرایم اطفال گزارش نماید و در صورت قبول نمودن دادگاه با تعیین شرایط مددجو می ­تواند به صورت مشروط از کانون آزاد شود.

 

برخی از مددجویان نیز با توجه به جرم ارتکابی و وضع روحی و روانی از طرف دادگاه حکم رای باز در خصوص آنها اتخاذ می­ شود که به صورت دوره­ای و چند روز در هفته مددجو در کانون نگهداری می­ شود و بقیه روزهای هفته را می تواند خارج از کانون در کنار خانواده باشد.
به اطفالی که در تمام مدت اقامت در کانون اصلاح و تربیت حسن رفتار نشان داده­اند و کار آنها در دادگاه رضایت­بخش باشد به تشخیص مدیر کانون پاداش مناسبی پرداخت خواهد شد و در قبال فعالیت و خدمات آنها حق الزحمه مناسبی در زمان آزادی برای آنها پرداخت خواهد شد.

 

ج-تماس تلفنی
 

در هر گروه( خوابگاه) یک دستگاه تلفن کارتی نصب شده است. هر فردی اجازه دارد حداقل هفته ای دوبار و هر بار پنج دقیقه تلفنی صحبت کند. چنانچه مددجویی یکی از مقررات اصلی یا تکمیلی کانون را زیر پا بگذارد، یکی از نوبت های تلفنی لغو می­ شود. با این حال مددجو می ­تواند همیشه با وکیل خود تلفنی صحبت کند و از این حق به هیچ وجه محروم نمی­ شود.حسب ضرورت تماس های تلفنی مددجویان در حضور مراقبین انجام خواهد شد. مددجویان مجاز هستند به افراد زیر تلفن کنند:
والدین، قیم، وکیل، برادر، خواهر، ناپدری، نامادری و هرکس دیگری را که مددکار تایید نماید. مددکار اجتماعی در تعیین اینکه مددجو به چه کسی زنگ بزند او را کمک می­ کند و در قسمت ویژه کودکان تماس تلفنی آنها بوسیله مددکاران انجام خواهد شد. مددجویان می­توانند کارت تلفن مورد نیاز را از فروشگاه تهیه نمایند. مددجویانی که ملاقات یا پول ندارند برای تماس های تلفنی ضروری خود می­توانند به مراقب یا مسئول مراقب خود مراجعه نمایند.

 

د-مکاتبه
 

مددجویان مجاز هستند برای هرکس که مایلند نامه بنویسند، در تعداد نامه ها هیچ محدودیتی وجود ندارد. نامه های مددجویان توسط مسئولین به هیچ وجه باز و سانسور نمی­ شود مگر با دستور مقام قضایی در صورتی که مددجویی توان پرداخت هزینه پست را نداشته باشد، کانون هزینه پستی دو نامه در هفته را خواهند پرداخت. هم چنین مددجویان هیچ محدودیتی در تعداد نامه­های دریافتی ندارند.
با این حال هنگامی که نامه را باز می­ کنند برای اطمینان از اینکه پول یا اشیا ممنوعه داخل آن نباشد، حفاظت آن را مورد بررسی قرار می­دهند.دفتر حفاظت کانون فهرستی از وسایلی که مددجو می ­تواند از طریق بسته­های پستی دریافت کند، در اختیار او و خانواده ی آنها قرار می­دهد و هر شخصی می ­تواند این وسایل مجاز را برای آنها بفرستد. بسته­های پستی نیز مانند پاکت­نامه توسط نماینده حفاظت هنگام دریافت مورد بازرسی قرار می­گیرند تا پول و اشیا ممنوعه در آن نباشد.

 

ه-ملاقات
 

مطابق ماده ۲۶ آیین نامه اجرایی کانون اصلاح و تربیت « اطفالی که به کانون اعزام می­شوند فقط والدین، خویشان نزدیک، سرپرست قانونی و وکلای اطفال پس از ارئه مدرک شناسایی می توانند ملاقات نمایند.» در تبصره ماده مذکور مقرر شده که مدیر کانون می تواند ملاقات کسانی را که ار نظر تهذیب و تربیت طفل موثر بداند به طور استثنا اجازه بدهد و در برخی موارد که ملاقات برخی از اعضای خانواده به حال مددجو مضر باشد از ملاقات منع نماید.

 

 

اگر فردی در قسمت پذیرش و تشخیص باشد می ­تواند روزهای شنبه تا چهارشنبه هر هفته از ساعت ۱۴ لغایت ۱۶ با خانواده خود ملاقات نمایند؛
 

ملاقات کنندگان می تواند در طول هفته یک وعده غذای خانگی تهیه شده را از خانه آورده و به ملاقات شونده بدهند؛
 

زمان ملاقات به مدت ۳۰ دقیقه است؛
 

در ساعات ملاقات مددجویان با خانواده روانشناسان، مددکاران و مشاوران کانون در سالن ملاقات حضور دارند و در صورت تمایل با مددجو و خانواده آنها مشاوره می­نماید. برای ملاقات وکیل با مددجو محدودیتی از لحاظ مکان وجود ندارد، ولی از نظر زمانی تمام روز هفته به جز روزهای پنج شنبه و جمعه مددجو می ­تواند با وکیل خود ملاقات نماید.
 

 
 

 

بخش دوم:
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 141
  • 142
  • 143
  • ...
  • 144
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 148
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره مسئولیت و مصونیت ارتکاب جرم در حالت مستی در فقه ...
  • شناسایی کشور فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل- فایل ۹
  • راهکارهای غنی سازی برنامه ریزی درسی درمدارس عادی ازدیدگاه معلمان ...
  • بررسی سبک شناسانه وتبیین زیباشناختی و بلاغی ترجمه ی کهن نهج البلاغه- قسمت ۲
  • پایان نامه درباره بهداشت عمومی چیست- فایل ۷
  • بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان در اسلام و حقوق بین الملل- قسمت ۱۴
  • مطالعه تطبیقی محاربه در حقوق کیفری ایران و فقهای شافعی و حنفی- قسمت ۱۱
  • تاثیر محلول پاشی کود اوره و تراکم بوته بر روی رشد و نمو سورگوم علوفه ای در شرایط آب و هوایی شهرستان کوهدشت- قسمت ۵
  • ارزیابی ضرورت و خلاء های موجود در آموزش مهارت‌های زندگی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان- قسمت ۸
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه ها براساس مدل رگرسیون ...
  • تبیین اخلاقی نظریه قرارداد اجتماعی و بازتاب آن بر اندیشه های روسو- قسمت ۶
  • بررسی رابطه بین کیفیت اطلاعات مالی و مدیریت وجه نقد در شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران از سال هشتاد و هفت تا سال نود و یک(دوره پنج ساله)- قسمت ۸
  • بررسی اثر عوامل اقلیمی بر گسترش گونه های مرتعی غالب با استفاده از روش-های آماری چند متغیره- مطالعه موردی استان کرمانشاه — قسمت 7
  • بررسی توسعه پایدار در ایران با استفاده از رویکرد ردپای بوم شناختی- قسمت ۱۵
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی راهکارها و چالش‌های تغییر رویکرد از مالیات ستانی سنتی ...
  • اثر قیمتی معاملات بلوک در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۳۱
  • بررسی کیفیت خدمات کتابخانه های دانشگاه شیراز با استفاده از مدل ...
  • تمايلات سرمايه گذاران و واكنش بازار سهام به اخبار سود در بورس- قسمت 34
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۵
  • پایان نامه نهایی- قسمت ۹
  • انتقال موقت مالکیت- قسمت ۶
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۸
  • آداب دعا از منظر قرآن و سنّت- قسمت ۸
  • تاريخ حديث و انديشه‌های حديثی در بحرين- قسمت 39
  • بهبودعملکردشبکه بخار در شرکت پالایش نفت شیراز- قسمت ۶- قسمت 2
  • طلسم و افسون در داستانهای هزار و یک شب- قسمت ۸
  • تبیین نقش تعادل طبایع اربعه در تعالی اخلاق با نظر به روایات معصومین علیه السلام و حکمای اسلامی- قسمت ۶
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه¬ها براساس مدل رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و الگوریتم بهینه¬سازی اجتماع ذرات (PSO)- قسمت 25
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با انحرافات آخرالزمان، علل و راهکارهای پیشگیری۹۱- فایل ۹
  • تحلیل-محتوای-کتب-هدیه-های-آسمانی-از-حیث-توجّه-به-مفاهیم-پیشگیرانه-از-جرم- قسمت ۲

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان