منبع اصلی کار پژوهش، سمک عیار تألیف فرامرز بن خداداد بن عبدالله الکاتب الارجانی به کوشش دکتر پرویز ناتل خانلری تصحیح ومقدمه نوشته شده بر آن در پنج جلد به چاپ رسید. که در این پژوهش جلد اول چاپ ۱۳۴۷-جلد دوم چاپ ۱۳۴۸- جلد سوم از ترجمه ترکی چاپ۱۳۴۸-جلد چهارم چاپ ۱۳۶۳ مورد استفاده قرار گرفت.
برای ماخذ گذاری ازحروف اختصاری (س، ع) به جای سمک عیار استفاده شده وبرای جلو گیری از تکرار، از آوردن نام کتاب پرهیز شده است. سپس در داخل پرانتز همان به جای اسم کتاب، جلد کتاب، سال چاپ : وشماره صفحات وبرای نشان دادن دو صفحه بین آنان علامت خط فاصله گذاشته شده وآن گاه پرانتز بسته می شود. به این شکل . (همان، ۱۳۴۷، ج۳۷:۱).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
۱-۲- بیان مسأله
«مکر [مَ] فریب، ریو، تنبل و حیل وحیله وخدعه وفریب –دادگی وتزویر و ریا و دو رویی وغدر». (دهخدا، ۱۳۴۱:ذیل واژه).
مکر: «فریفتن وبد سگالیدن و گل سرخ رنگ کردن». (ناظم الاطباء، ۲۵۳۵، ج ۵:ذیل واژه).
مکر دراصطلاح علم اخلاق به معنای جستن راه های پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است.
درعلم لغت واژه مکر مترادف با کلماتی مانند کید وخدعه گرفته شده که درمعنای پنهان کاری مشترک هستند.
هرچند حیله ومکر به ظاهر امری ناپسند است. اما درمقابل ستمگران ومکاران نوعی زیرکی به شمار میآید. ازمکر وحیله چهل بار درقرآن یاد شده است.
مکر وحیله درقصه وداستان باعث جذابیت وطولانی شدن آن می شودوخواننده را تحریک می کند تا آخر داستان یاقصه را بخواندودرمتون ادبی کاربرد زیادی دارد.
سمک عیار از قصههای قدیمی عامیانه فارسی است که قرنها مایهی سرگرمی ونشاط مردم این سرزمین بوده است. نام مؤلف وجمع آورنده ی نسخه حاضر فرامرز بن خدادبن عبدالله الکاتب الارجانی است که خود در موارد متعدد راوی اصل قصه را صدقه بن ابی القاسم معرفی کرده است که با مقدمه وتصحیح پرویز خانلری به چاپ رسیده است. زمان تألیف اصل قصه وجمع آوری وتدوین این روایت معلوم نیست. اما درمتن اصلی اشعاری ازشاعران قرن پنجم وششم آمده است وابیاتی ازسعدی درجلد دوم و سوم درج است ونامهای خاص ترکی مانند سماروق، قزل ملک درمتن این کتاب آمده است که نشان دهنده تاریخ تدوین این قصه پیش از اواخر دوره سلجوقی (۵۵۲-۴۲۹ ه. ق) نیست.
سمک عیار ازچند جهت دارای اهمیت می باشد.
نخست اینکه این قصه گنجینه ای است گرانبها از لغات، اصطلاحات، تصاویر وتعابیر داستانی.
دوم این که سمک عیار بزرگترین متنی است که از قرن ششم باقی مانده وسرتاسر پراست ازتصاویر زیبای اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی آن دوران. ازاین جهت سمک عیار نمونه ای منحصر به فرد است.
قهرمان اصلی وشخصیت برجسته این قصه سمک عیاراست. عیاران جماعتی بوده اند پردل، پرخرد ومبارز که پشتیبانی ازستم دیدگان ومبارزه با ستمگران شعار آنان بوده ومیکوشیدهاند با تربیتی دقیق ودشوارو بر آمدن از آزمایشهای سخت وخدمت به جوانمردان ومردان سالخورده، راه ورسم جوانمردی را فراگیرند وروان خویش را به ملکات فاضله اخلاقی، شجاعت، بخشندگی، وفاداری، راز پوشی، فداکاری برای برآوردن کام دوستان، بلند همتی و آرمان خواهی بیارایند. عیاران که ایرانیان آنان را جوانمردان نیز خوانند درتاریخ ایران و کشورهای دیگر عامل کارهای برجسته بودند ودخالت های مؤثر داشته اند.
قصهی سمک عیار درباره مرزبان شاه است که پس از سالها نذر و نیاز به درگاه خداوند صاحب پسری شد. شاه، پسرش را خورشیدشاه نام میگذارد و به تربیت او می پردازد. وقتی خورشید شاه به سن جوانی میرسد روزی هنگام شکار به دختری به نام مهپری برمیخورد. خورشید شاه یک دل نه صد دل عاشق دلباختهی او می شود وبرای خواستگاری مه پری لشگری آراسته همراه می کند و رهسپار دیار چین می شود اما مه پری خواستگاران زیادی دارد. بدتر ازهمه دایهی جادوگر اوست که با جادو نمیگذاردکسی به مهپری برسد. اما خورشید شاه قصد دارد هر طور شده به مه پری برسدو. . . .
دراین رساله به بررسی مکر وحیلههای موجود در داستان سمک عیار و تقسیم بندی آنها و در ادامه به معرفی شخصیتهای انجام دهنده این مکرها واهداف آنها از این مکر و حیلهها پرداخته می شود.
۱-۳- سوالات تحقیق
۱٫ شیوه های مکر وحیله درزببا سازی داستان سمک عیار به چند گروه تقسیم می شود؟
۲٫ شخصیتهای این داستان مکر وحیله را برای چه اهدافی استفاده میکردند؟
۱-۴- اهمیت وضرورت تحقیق
اهمیت نقش مکروحیله در قصههای عامیانه کمتر مورد توجه محققان وپژوهشگران قرار گرفته است. از بهترین عناصر قصه ها مکروحیله است که ارزش وجذابیت آن هارا بیشتر کرده است. پرداختن به این مکر وحیله ها در ادبیات عامیانه ضروری است که باعث شناخت بیشتر این اثر گرانقدر می شود. بررسی مکر وحیله ها درسمک عیاردرقالب یک مقاله ارائه شده است، ولی کافی نیست. جنبه نوآوری وجدید بودن تحقیق در این رساله ازاین نظر است که:
از مهمترین آثار ادبیات داستانی زبان فارسی، سمک عیار است اگرچه درباره ی جوانمردی و شیوه قصه پردازی و آداب و رسوم و نحوه ازدواج این اثرکارهایی انجام گرفته اما درخصوص مبحث مکروحیله به عنوان یکی از ابزارهای قصه پردازی این اثر تحقیقی جامع صورت نگرفته است. این پژوهش می تواند از این جنبه تازه وجدید محسوب می شود.
۱-۵- پیشینهی تحقیق
صفا، ذبیح الله، ۱۳۷۳، «تاریخ ادبیات در ایران»، جلد دوم، تهران، انتشارات فردوسی و مجید که درباره نویسنده کتاب سخن گفته است.
ناتل خانلری، پرویز، (۱۳۶۴)، «شهرسمک»، تهران، انتشارات آگاه. کتاب شهر سمک به صورت گذرا به ترفندهای عیاری اشاره کرده است.
یغمایی، حبیب، ، ۱۳۴۸، »بحث درباره داستان سمک عیار». درباره نویسنده کتاب واصل آن وراوی داستان سخن میگوید.
محجوب، محمد جعفر، (۱۳۸۶)، «ادبیات عامیانه ایران»، (مجموعه مقالات درباره افسانهها و آداب و رسوم مردم ایران)، جلد ۱ و ۲ تهران، نشر چشمه
مجموعه مقالات محمدجعفر محجوب از جمله کتابهای مفیدی است که با بهره گرفتن از کتب سمک عیار، شاهنامه و دیگر منابع در رابطه با حیلههای عیاری، ابزارهای مورد استفاده آنان ورسوم عیاری بحث مینماید.
یوسفی، غلامحسین، ۱۳۷۲، «دیداری با اهل قلم»، تهران، انتشارات علمی.
حسینی، مریم، «مقایسه تطبیقی حکایت های هندی- ایرانی در ادب کلاسیک فارسی»، پژوهش زنان، ۱۳۸۶، دوره ۵، شماره ۲ که به بررسی ترفندهای قدیمی در سمک عیار پرداخته است.
جعفرپور، میلاد، «سبکهای ازدواج در سمک عیار، فصلنامه علمی- پژوهشی نقد ادبی»، ۱۳۸۹، شماره۱۱ و ۱۲ به بررسی شیوه های ازدواج در داستان سمک عیار پرداخته است.
۱-۶- اهداف تحقیق
۱- نشان دادن مکر و حیله به عنوان یک عنصر اساسی در داستانهای عامیانه.
۲ – نقش مکر و حیله در زیباسازی داستانهای سمک عیار.
۱-۷- فرضیه های تحقیق
مکر و حیله در سمک عیار از نظر شیوه، قابل تقسیم بندی به حیلههای عیاری، غیرعیاری، جنگی، جادوئی، غیرجادوئی، معماری ومتفرقه میباشد.
شخصیتهای این داستان مکروحیله را برای رسیدن به مقام، پول، معشوق و. . . استفاده می کردند.
۱-۸- تعاریف واژه های کلیدی
ادبیات داستانی:این اصطلاح کلاً به آن دسته ازآثار روایتی منثوری اطلاق می شود که جنبۀ خلاقۀ آنها بر واقعیت غلبه دارد وشامل قصه، داستان کوتاه، داستان بلند، رمان و رمان کوتاه می شود.
قصه:داستانی که نوشته شود. گزارش، سر گذشت.
مکروحیله: تدبیر برای ضرررساندن.
سمک عیار: شخصیت برجسته عیاران وقهرمان اصلی قصهی سمک عیار.
فرامرزبن خدادادبن عبدالله الکاتب الارجانی : مؤلف کتاب سمک عیار
۱-۹- حدود و قلمرو تحقیق
محدوده کار این پژوهش، بررسی مکروحیله اعم از (حیلههای عیاری، غیر عیاری، جنگی- جادوئی، غیر جادوئی، متفرقه) درقصهی سمک عیاراست. هم چنین بعد از معرفی مکروحیله به بررسی اهداف موجود این مکروحیله پرداخته شده و درمورد شخصیتهای انجام دهنده مکروحیله توضیحاتی داده می شود.
فصـل دوم
بنیاد نظری : مکروحیله
۲-۱- مقدمه
یکی از مهمترین انواع ادبی در دنیای امروز ادبیات داستانی است که با مطالعه آن می توان به عناصر جدیدی از حیات فرهنگی و اجتماعی هر جامعه دست یافت. ادبیات داستانی در جهت کشف و توضیح جهان از زاویهی خاص به مسائل مینگرد.
ادبیات در جلوۀ سه گانهاش یعنی شعر، نمایش و داستان در هر دوره به شیوه های خاص به انسان و حضور او در جهان نگریسته است. اما عمیقترین و فراگیرترین نگاه به انسان را به گونه ای از ادبیات داستانی در قصهها میتوان یافت. قصهها ساده ترین شیوه نگارش ادبی است که استقبال چشمگیر عامه مردم از آن باعث شده که همچنان جایگاه خود را حفظ کند. چون این قصهها از زبان مردم و عامه جامعه است و بیانگر حوادث و رخدادهای بین مردم میباشد و همچنین شامل انواع مکر و حیله است در واقع می توان گفت مکر و حیله بخش اصلی قصه ها را تشکیل میدهد و قصهها بدون مکر و حیلهها نوشته نمیشوند و همچنین مکروحیله در آیات قرآن نیز آمده است. چون قصهها بازگو کننده بدیها وخوبیهاهستندو این بدیهاوخوبیهاست که باعث به وجود آمدن مکروحیله در مقابل همدیگرشده است تابتوانندبرهم غلبه کنند. مردم درحقیقت بازتاب زندگی خود را در این قصه ها میبینند. پیکرهی هریک، از شخصیتهایی تشکیل شده است که برای تأثیرپذیری قصه نقشهای مؤثری را ایفا می کند. این فصل به مبانی نظری مانند تعریف مکروحیله و مکروحیله در قرآن، ادبیات داستانی و زیرشاخههای آن که شامل رمانس، رمان، داستان کوتاه، قصه، تاریخچهی قصه واهداف قصه، انواع قصه، ویژگیهای قصههای عامیانه و شخصیتهای موجوددر قصههای عامیانه، معنای لغوی عیاری وتاریخچه عیاری و راه ورسم عیاری می پردازد.
۲-۲- تعریف مکروحیله
مکر: «حیله و نیرنگ ». (انوری، ج۷ :ذیل واژه).
مکر: «تدبیرهای لطیف خداوند در اعمال سوءبندگان». (همان : ذیل واژه).
مکر: «فریب و گریسه و حیله و خدعه و فریب دادگی و تزویر و خیانت و ریا و دورویی و غدر و کینه و دشمنی». (نفیسی، ج ۵ : ذیل واژه).
مکر :» فریفتن و بدسگالیدن و به گل سرخ رنگ کردن.» (همان : ذیل واژه).
مکر: «فریب، ریو، تنبل وحیل وحیله وخدعه وفریب دادگی وتزویروریا ودورویی وغدر». (دهخدا، ۱۳۴۱:ذیل واژه).
«فریب وبا لفظ بستن وکردن مستمعل. دستان. فسون. افسون. گربزی. خداع. خدیعت. ترفند. کید. مکیدت. سگالش. بد سگالی وچاره. تلبیس». (همان : ذیل واژه).
«واز مکر مهران وزیر ایمن نیستم». (سمک عیار، ج۵۷۵:۱).
«حیله:[لَ] خلاقت وجودت نظر. قدرت برتصرف. نظر وقدرت بر تصرف وتوانائی». (دهخدا، ۱۳۳۸:ذیل واژه).
۲-۳- مکروحیله درقرآن
مکردربعضی ازآیات قرآن با این معانی به کار رفته است.
«منافقان میخواهندخدا رافریب دهند؛در حالی که او آنها را فریب میدهد؛وهنگامی که به نماز بر میخیزند، باکسالت بر میخیزند؛ ودر برابر مردم ریا می کنند؛ وخدا را جز اندکی یاد نمی نمایند.
منافقان میخواهند خدا را فریب دهند : مفسران در توضیح این جمله از آیه گفته اند که در همان لحظاتی که تفکر پلید خدعه در مغز منافقان میگذرد، خود در نوعی خدعه و نیرنگ واقع شده اند؛ زیرا برای به دست آوردن سرمایه های ناچیزی، سرمایه ی بزرگ وجود ایمان خود را از دست میدهند. این درست شبیه داستانی است که از بزرگی نقل شده که به جمعی از کسبه و پیشه وران میگفت: از این بترسید که مسافران غریب بر سرشما کلاه بگذارند. کسی گفت: اتفاقاٌ آنها افراد بی خبر و و ساده دلی هستند و ما میتوانیم سر آنها را کلاه بگذاریم. آن بزرگ گفت: منظور من هم همان است. شما سرمایه ناچیزی از این راه فراهم میکنید و سرمایه بزرگ ایمان را از دست میدهید. در روایتی نقل شده که شخصی از رسول خدا (ص) پرسید: نجات از عذاب فردای قیامت در چیست؟ حضرت فرمود:«نجات در این است که با خداوند نیرنگ نکنید که او با شما نیرنگ می کند. چون هرکس با خدا نیرنگ کند، او نیز با وی نیرنگ می کند و ایمان را از دل او میبرد. کسی که با خدا نیرنگ می کند، در حقیقت با خودش نیرنگ می کند؛ ولی نمیفهمد.» شخصی پرسید: خداوند چگونه به وسیله بنده اش نیرنگ می شود؟ فرمود:« به دستور خدا عمل کند و منظورش غیر خدا باشد. بنابراین از ریا بپرهیزید که شرک به خداست. ریاکار در روز قیامت به چهار اسم خوانده می شود و به او می گویند: ای کافر، ای فاجر، ای حقه باز، ای زیانکار، عملت تباه شدو مزدت از بین رفت و امروز پاداشی نداری. اینک پاداشت را از کسانی طلب کن که عملت را برای خوشایند آنان انجام دادی.» (نساء، ۴: ۱۴۲)
«گفت: «شمابیفکنید.» وهنگامی که (وسایل سحر خود را) افکندند، مردم را چشم بندی کردند وترساندند؛ وسحر عظیمی پدید آوردند.
سحر : کلمۀ سحر به معنای خدعه ونیرنگ وشعبده وتردستی است. گاهی نیز به معنای هر چیزی که عامل و انگیزه آن نامرئی ومرموز باشد، آمده است. بنابراین، افرادی که با بهره گرفتن از سرعت حرکات دست و مهارت در جا به جا کردن اشیاء، مطالب رابه صورتی خارق العاده جلوه گر می کنند و همچنین کسانی که با بهره گرفتن از خواص شیمیایی وفیزیکی مواد واشیاءگوناگون، آثاری عجیب وغریب به مردم نشان میدهند، همه ساحر هستند. علاوه براین، ساحران معمولاً از یک سلسله تلقین های مؤثر برای شنوندگان وجملههای اغراق آمیز وگاهی هول انگیز و وحشتناک برای تکمیل کار خود استفاده می کنندکه اثر روانی فوق العادهای در بیندگان وشنوندگان میگذارد. از آیات متعددی که در این سوره وسورههای دیگر قرآن در بارۀ ماجرای ساحران عصرفرعون آمده، چنین استفاده می شود که آنها از همۀ این عوامل و وسایل استفاده میکردند. جملۀ «سحروا اعین الناس» (چشم های مردم را سحر کردند) وجملۀ «استرهبوهم» (مردم را به وحشت انداختند) وتعبیرات دیگری که در سورههای دیگر آمده، همه گواه بر این حقیقت است.» (اعراف، ۷ :۱۱۶).
«آیا آنها خود را از مکر الهی در امان میدانند؟! در حالی که جز زیانکاران، خود را از مکر (ومجازات) خدا ایمن نمیدانند.
ترس وامید؛ سرچشمۀ حرکات مثبت : ایمن نبودن از مکر الهی، به معنای ترس از نحوۀ ایفای مسؤلیت ها وکوتاهی در انجام وظایف است که همواره باید این ترس با امید به رحمت الهی به طور مساوی در دلهای مؤمنان قرار داشته است. یکسانی این دو حالت، سرچشمۀتمام حرکتها وفعالیتهای مثبت است وهمان چیزی است که در تعبیر روایات، خوف ورجا نام گرفته وتصریح شده که افراد با ایمان همواره در میان این دو قرار دارند؛ ولی مجرمان زیان کار چنان کیفرهای الهی را فراموش کرده اند که خود را در نهایت امنیت میبینند. از امام باقر (ع) نقل شده است: «هیچ بندۀ مؤمنی نیست مگراینکه در قلب اودو نور است: نور ترس و نور امید. هیچ یک از این دو بیشتر از دیگری نیست وهر دو کاملاً مساویاند.» حتی پیامبران و امامان خود را از مکرومجازات الهی در امان نمیدانستند. از امام علی (ع) نقل شده است: «بر نیکوترین این امت، از کیفر خدا ایمن مباش که خدای سبحان فرموده است :فلا یأمن مکرالله الا القوم الخاسرون.» (اعراف، ۷ :۹۹).
«هنگامی که (عزیز مصر) دید پیراهن او[= یوسف] از پشت پاره شده، گفت: «این از مکر وحیلۀ شما زنان است؛ که مکر وحیلۀ شما زنان، عظیم است.
مکر وحیلۀ زنان: در این آیه به مکر زنان- البته زنانی همچون همسر عزیز مصر که بی بند وبار وهوسراناند- اشاره شده وبرای آن صفت عظیم آمده است. در تاریخ وهمچنین در داستانها که سایهای از تاریخ است، مطالب زیادی در این زمینه نقل شده که مطالعه مجموع آنها نشان میدهد زنان هوسران برای رسیدن به مقصود خود، نقشه هایی میکشند که د ر نوع خود بینظیر است. در ماجرای یوسف (ع) هم میخوانیم که زن عزیز مصر چگونه یوسف را به ناپاکی متهم کرده، خود را پاکدامن معرفی کرد؛یا مجلسی برای زنان مصر تشکیل داد وعمل زشت خود را توجیه کرد.» (یوسف، ۱۲: :۲۸).
۲-۴- تعریف ادبیات داستانی
درمجموع به هر روایتی که جنبه ساختگی آن برجنبه واقعی وتاریخیش برتری داشته باشدوبراوغلبه کند ادبیات داستانی میگویند. در ادبیات داستانی تجربه انسانی به صورت کاملترین شکل حضور دارد و برتحول نثرفارسی تأثیرفوق العادهای گذاشته است. ادب داستانی همه نوع نوشته ادبی رادر خودش جای داده است. مثل قصه، رمان، رمانس، داستان کوتاه. ادبیات داستانی چون با تجربه انسانی عجین شده است با احساس آدمی حس می شود وبا عقل وتفکراو درک میگردد.