مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر بازخورد معلم(نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم۹۱- قسمت ۴
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در کنار دانش آموزان بایستد و با آرامی مطالب را برای او توضیح دهد
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

ارائه ی بازخورد اصلاحی مناسب به دانش آموز خواه به شکل نوشتاری و یا کلامی به صورت ارائه ی اطلاعاتی است که دانش آموز وسیله ی این اطلاعات از اشتباهات خود آگاهی یافته و درصدد اصلاح آن ها بر آید(فریمن[۲۷]،۲۰۰۲).
مطالعات لی و هانگ[۲۸](۲۰۰۱) و هاتی و تیمپرلی(۲۰۰۷) در زمینه ی اثربخشی روش های ارائه ی بازخورد حاکی از این است که ارائه ی بازخورد به دانش آموزان در صورتی موثر است که، علاوه بر نتیجه، به آگاهی ازخطا، تصحیح خطا، وچگونگی درگیری با تکلیف و نحوه ی پردازش معطوف باشد. رویکردی که نشان داده است می تواند به خوبی برآورد کندکه آیا دانش آموزان به اهداف و استاندارد های مشخص شده رسیده اند یا نه رویکرد انجام ارزشیابی های تکوینی همراه با ارائه ی بازخورد های مناسب است(اورسماند،مری و ریلینگ[۲۹] ،۲۰۰۲). سادلر[۳۰](۱۹۸۹) می گوید: اگر بازخورد اثر تکوینی بر روی یادگیری نداشته باشد، در حقیقت نمی توان آن را بازخورد محسوب کرد زیرا ماهیت بازخورد بیانگر اصلاح و بهبود یادگیری در فرایند یاددهی محسوب می گردد. ارزشیابی های آموزشی با توجه به زمان و هدف استفاده از آن ها به چهاردسته تقسیم می شوند:

 

 

ارزشیابی آغازین

ارزشیابی تشخیصی

ارزشیابی تکوینی

ارزشیابی تراکمی

والتردیک(۱۹۷۷)، اعتقاد دارد ارزشیابی تکوینی، عبارتست از فرایند نظامدار اجرا و به کارگیری مواد آموزشی برای یادگیرندگان به قصد گردآوری آن گونه از اطلاعات و داده هایی که بتواند برای تجدید نظر در مواد آموزشی به کار گرفته شوند. تاکید بر آن است که ارزشیابی های تکوینی مختصر و کوتاه ولی مستمر باشد، چون در این آزمون های مکرر بازخوردهای بیشتری داده می شود، به عبارت دیگر در این نوع آزمون ها تلاش بیشتر در مقاطع امتحانی و تقویت های آن بلافاصله دریافت می شود(کدیور۱۳۷۹). وقتی به دانش آموزان اطلاعاتی درباره ی نحوه ی اصلاح پاسخ های آن ها داده شود این آگاهی به آن ها کمک می کند که سبک یادگیری خود را تغییردهند و بر فرایند یادگیری خود نظارت بیشتری داشته باشند.چنین بازخوردی به شکل گیری باور خودکارآمدی در آن ها منجر می شود. امروز صحبت کردن وبحث درمورد کارکردهای انسانی نظیر؛ انگیزش، یادگیری، خودنظم دهی وپیشرفت بدون به میان آوردن نقش باورهای خودکارآمدی امکان ناپذیر ونادرست است(اکفیلدز[۳۱]، ۲۰۱۱). خود کارآمدی[۳۲] به باور دانش آموزان درباره ی توانایی های خود برای فهمیدن یا انجام دادن تکالیف درسی دلالت دارد(هرگنهان و السون[۳۳]، ۲۰۰۵، ترجمه ی سیف، ۱۳۸۶). خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی فعال کننده، نیرودهنده، نگه دارنده و هدایت کننده ی رفتار به سوی هدف تعریف شده است(پنتریچ و دی گروت[۳۴]، ۱۹۹۰). در دهه ی ۹۰پژوهشگران شروع به بررسی منابع آموزشی و محیطی درداخل بافت آموزشی می کردند که بر خود کار آمدی دانش آموزان موثر بودند. این پژوهش ها عوامل موثر بر خودکارآمدی دانش آموزان را در سطوح ابتدایی و راهنمایی مشخص کرده اند: پاداش ها(شانک[۳۵]،۱۹۸۳،۱۹۸۴)، مجموعه ی اهداف(شانک،۱۹۸۳،۱۹۸۵؛ شانک،رایس،۱۹۹۱؛ شانک،شوارتز، ۱۹۹۳)، راهبردهای یادگیری خودتنظیم(شانک، ۲۰۰۰) و باز خورد(شانک،۱۹۸۵،۱۹۸۳،۱۹۸۲،۱۹۹۵؛ شانک،کاکس ،۱۹۸۶).
مطابق مدل ارزش – انتظار پنتریچ و دی گروت[۳۶](۱۹۹۰) خودکارآمدی یکی از مولفه های انتظار است که عوامل متعدد ار جمله بازخوردها آن را شکل می دهند. بازخوردها اعم از درونی(که توسط خود فرد از طریق فرایند خودبازبینی انجام می شود) و بیرونی(معمولا توسط عوامل بیرونی مانند همسالان، والدین، معلمان و…. ارائه می شود) در صورتی که فوری و معطوف به نتیجه، همراه با تصحیح خطا، چگونگی پردازش اطلاعات و استفاده ی بجا و مناسب از تاکتیک ها و راهبردهای یادگیری باشد در شکل گیری و ارتقا باورهای خودکارآمدی نقش مهم و اساسی ایفا می کند(باتلر و وین، ۱۹۹۵). از طرفی یکی از هدف های مهم ارزشیابی معلم این است که دانش آموزان یاد بگیرند کارهایشان را خودشان ارزشیابی کنند. فراوانی و مناسب بودن محتوای بازخورد معلم از جمله عواملی است که عمده ترین نقش را در فرایند خود نظم دهی دانش آموز ایفا می کند(آلونسوتاپیا و پانادرو[۳۷]، ۲۰۱۰، دیگناس و باتنر، ۲۰۰۸، دیگنات و همکاران، ۲۰۰۸، و زیمرمن و شانک، ۲۰۱۱). تا قبل از دهه ی ۱۹۸۰، مطالعات در حوزه ی یادگیری خودتنظیم، بر زمینه های گوناگون فردی، خانوادگی و اجتماعی متمرکز بود و پس از آن این سازه در زمینه ی یادگیری مطرح شد و مورد توجه نظریه های گوناگون روان شناسی از جمله رفتارگرایی، شناخت گرایی و ساخت گرایی قرار گرفت(کدیور، ۱۳۸۰). خودنظم دهی عبارت است از یک خود نگری و فرایند چرخشیی که دانش آموز وسیله ی آن بر نحوه ی انجام تکلیف نظارت و برای چگونه انجام دادنش و غلبه بر مشکلات و به دست آوردن بهترین پیامد برنامه ریزی می کند(اکفیلدز، ۲۰۱۱). راهبردهای یادگیری ازچشم اندازهای مختلفی طبقه بندی شده اند. درمشهورترین طبقه بندی، راهبردهای شناختی راشامل تکرار و مرور، بسط معنایی و سازماندهی می دانند. راهبردهای فراشناختی نیز شامل برنامه ریزی ،کنترل ونظارت هستند(جاکوبز و پاریس، ۱۹۸۷). همچنین راهبردهای یادگیری خودتنظیمی شامل مهارتهای خود آموزی، سوال پرسیدن از خود، خودبازبینی و تقویت خود است که به یادگیرندگان کمک می کند تا با بهره گرفتن از فرایندهای شناختی یادگیری آن ها تسهیل شود(مونتاگو[۳۸]، ۲۰۰۸). هر چند تاثیر بازخورد معلم در میزان پیشرفت دانش آموزان ، افزایش خودکارآمدی، و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم و ایجاد تجربه های مثبت درآن ها در پژوهش های متفاوتی به طور کاملا دقیق اثبات شده است(سوسان. ام بوکارت[۳۹]، ۲۰۰۸) ولی در زمینۀ تاثیر بازخورد نوشتاری و کلامی بر خودکارآمدی و استفاده ار راهبردهای یادگیری خودتنظیم یافته های باثباتی وجود ندارد. در کلاس درس بازخورد نوشتاری معلم، در برخورد مناسب با عملکرد دانش آموزان در انجام تکالیف[۴۰]یا آزمون ها[۴۱] و بازخورد کلامی اغلب در فرایند آموزش و از طرفی هم بعد از ارزشیابی های تکوینی و به هنگام پرسش و پاسخ با دانش آموزان و رفع اشکالات عملکردی نمود پیدا می کند(کالوی[۴۲]، و همکاران، ۱۹۸۹). مونتاگو(۲۰۰۳) در تحقیق خود نشان داد که بازخوردهای نوشتاری معلم باعث ارتقا خودکارآمدی تحصیلی و افزایش استفاده ی دانش اموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم می شود. بازخوردهای اصلاحی به شکل کلامی اطلاعاتی را برای دانش آموزان فراهم می کند تا در تکالیف آتی عملکرد مطلوب تری از خود نشان دهند و بتوانند خودنظم دهی بیشتری را در انجام تکالیف داشته باشند و با کارایی بیشتری از راهبردهای یادگیری خودتنظیم(راهبردهای شناختی و فراشناختی) استفاده کنند(نیول و مک گینس، ۱۹۸۵). اظهار نظرها و توضیحات نوشتاری معلمان بر روی برگه های امتحانی دانش آموزان منجر به بهبود عملکرد و کارآمدی آن ها می شود(وولفک[۴۳]،۱۹۸۷).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
به اعتقاد متلر[۴۴](۱۹۹۴)، وان روسن آنتونی[۴۵](۱۹۹۴)، بازخوردهای نوشتاری معلمان باعث افزایش استفاده ی دانش آموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم به ویژه راهبردهای فراشناختی می شود. ویلیام و کارول هالی[۴۶](۲۰۰۵) معتقدند که بازخورد های اصلاحی معلم در صورتی که به شکل نوشتاری و با تاکید بر اشتباهات عملکردی باشد باعث ایجاد آگاهی در دانش آموزان نسبت به فرایند های انگیزشی و رفتاری، فرایند های خودانگیزشی، انتقال مهارت های شناختی و استفاده ازراهبردهای یادگیری خودتنظیم بالاخص راهبردهای شناختی می شود. هرچند درباره ی تاثیر بازخورد نوشتاری بر خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم یافته ها نسبتا باثبات هستند ولی درباره ی تاثیر بازخورد کلامی بر متغیرهای مذکور یافته های باثباتی وجود تدارد. بازخوردهای کلامی معلم زمانی که بعد از ارزیابی های تکوینی ارائه می شود موجب بهبود عملکرد و خودکارآمدی دانش آموزان می شود بلاخص زمانی که معلم در ارائه ی بازخوردهای کلامی دارای درک، دانش و مهارت های بالایی باشد(کلارک اس، ۲۰۰۴). هانسل[۴۷](۲۰۰۴) استدلال می کند که طرح ریزی ارائه ی یک بازخورد دهی کلامی مناسب به طور خیلی موثر هم بر نحوه ی استفاده دانش آموزان از راهبردهای یادگیری خودتنظیم تاثیر دارد و هم خودکارآمدی آن ها را افزایش می دهد. در حالی که دانش آموزان از بازخوردهای نوشتاری عملکردی(مانند:” آفرین عملکردشما بهتراز قبل شده است”، “آفرین صدآفرین” و از این قبیل) بسیار استقبال می کنند، از آن بهره می گیرند و بر اساس آن کارآمدی خود را در انجام تکلیف افزایش می دهند، نسبت به بازخورد های کلامی معلم به اندازه ی بازخورد های نوشتاری رغبت ندارند، البته این در حالی است که بازخوردهای کلامی به اندازه کافی آگاهی دهنده نیستد بالاخص زمانی که توسط معلمان مبتدیی ارائه شوند که در دادن توضیحات کلامی کامل به دانش آموز سهل انگاری می کنند(فریمن و لویز[۴۸]، ۱۹۹۸). این در حالی است که گیبس و سیمپسون(۲۰۰۳) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند، دانش آموزانی که برای انجام تکالیف بازخورد کلامی دریافت می کردند اغلب هم نظارت بیشتری بر فرایند یادگیری خود داشتند و هم در خودنظم دهی و عملکرد تحصیلی از پیشرفت قابل توجهی برخوردار بودند. پژوهش ها نشان می دهد که بازخوردهای کلامی معلم به اندازه بازخورد های نوشتاری بر میزان کارامدی و خودتنظیمی دانش اموزان در فرایند یادگیری تاثیر ندارد بالاخص اگر دانش آموزان نسبت به گفته های معلم اعتماد کافی نداشته باشند(چانوک،۲۰۰۰؛ های لند، ۲۰۰۰). همچنین پژوهش ها نشان داده اند که ارائه ی بازخوردهای کلامی به دانش آموزان به صورت رتبه بندی و بیان رتبه ی آن ها در جمع کلاسی تاثیرات منفی بر عملکرد آن ها دارد، و باعث کاهش عزت نفس و خودکارآمدی دانش آموزان می شود(کراون،مارش و دیبوس[۴۹]،۱۹۹۱). از طرفی در راستای تاثیر بازخورد بر میزان خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم با اعمال نقش جنسیت پژوهش های اندکی صورت گرفته است، علاوه بر این بیشتر این پژوهش ها به تفاوت های جنسیتی در واکنش به بازخورد و بهره گیری از آن پرداخته اند. برخی از یافته ها نشان می دهد که پسران در قیاس با دختران در مدرسه واکنش های نیرومند تری نسبت به بازخوردهای کلامی معلم نشان می دهند و از اطلاعات بازخوردی بهره گیری بیشتری دارند(گنزی، نیدرل و روستیچینی، ۲۰۰۳). یافته ها همچنین نشان می دهد که دختران نسبت به پسران بر اساس اطلاعاتی که از بازخوردهای کلامی معلمان به دست می آورند، کمتر میل به رقابت و افزایش کارایی خود دارند(داتا گاپتا، پولسن و وایلوال، ۲۰۰۵). و حال آن که برخی یافته ها نشان داده است که دختران نسبت به پسران اطلاعات بازخوردی منفی معلم را خیلی بزرگتر جلوه می دهند و متناسب با آن افت بیشتری در عملکردشان مشاهده می شود(لی، کن و مگیل، ۱۹۹۳). یافته های سولومون و بون(۱۹۹۳) نشان می دهد که دختران و پسران نسبت به بازخوردهای کلامی معلم به هنگام حل تکلیف نسبتا متفاوت واکنش نشان می دهند به این صورت که، پسران به مرور زمان و به هنگام دریافت بازخورد کارآمدیشان در انجام تکلیف نسبت به پسران افزایش بیشتری دارد حال آن که این تفاوت معنا دار نبوده است. کارلو ایونز و میشل وارینگ(۲۰۱۰) در پژوهشی که انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین دختران و پسران در سبک های شناختی و واکنش به بازخورد تفاوت وجود دارد. برای برنامه ریزی و ارائه ی بازخورد مناسب به یادگیرندگان توجه به جنسیت دریافت کننده ی بازخورد بسیار مهم است زیرا، دختران و پسران به بازخورد متفاوت واکنش نشان می دهند(ایلری[۵۰]، ۲۰۰۸). کاستلو[۵۱](۲۰۰۸) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که توجه به تفاوت های جنسیتی در کلاس به هنگام بازخورد باعث توجه بیشتر یادگیرندگان به فرایند یادگیری می شود و در صورتی که در ارائۀ ی بازخورد به تفاوت های جنسیتی توجه شود دختران نیز به طور قابل ملاحظه ای کارآمدیشان را افزایش می دهند. گنزی و همکاران[۵۲](۲۰۰۳) دریافت که دختران نسبت به پسران به بازخورد معلم واکنش های ضعیف تری می دهند و در رابطه با انجام تکلیف نیز نسبت به پسران هم کمتر رقابت جو هستند و هم عملکرد پایین تری دارند، در حالی که در تحقیق دیگر مشخص شد دختران نسبت به پسران رقابت جوترهستند در صورتی که به آن ها فرصت رقابت با دختران داده شود(کوپتا و همکاران، ۲۰۰۵؛ گروسز و رینر[۵۳]، ۲۰۱۰). هرچند در رابطه با میزان تاثیر بازخوردهای نوشتاری و کلامی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری تناقض هایی در پژوهش های صورت گرفته وجود دارد ولی به طور کلی می توان گفت بازخورد کلامی مکمل بازخورد نوشتاری است، و چناچه در ارائه ی هر دو نوع بازخورد متناسب با اصول بازخورد اصلاحی عمل کنیم نتایج یکسانی به دست می آید(هاتی،۱۹۹۲).
به رغم شواهد تحقیقاتی دال بر اهمیت بازخوردهای نوشتاری و کلامی(با تاکید بر بازخوردهای نوشتاری) بر عملکرد و به دلیل پیچیدگی و چند بعدی بودن بازخورد هنوز به تحقیقات بیشتری نیازمند هستیم. به اعتقاد صاحبنظران(باتلر و وین، ۱۹۹۵) حیطه ی بازخورد مستلزم پژوهش هایی مداوم است تا برای تبیین آن در حوزه های مختلف به یک مدل نظری منجر شود. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی تناقضات موجود در پژوهش های صورت گرفته است در مورد این که آیا میزان تاثیر گذاری بازخوردهای نوشتاری یا کلامی معلم بر اساس مدل بازخورداصلاحی باتلر و وین(۱۹۹۵) بر خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم، ضمن مقایسه ی این تاثیر در دانش آموزان دختر و پسر، یکسان است یا متفاوت؟
اهمیت و ضرورت
ضرورت تحول در آموزش و پرورش ایجاب می کند که برنامه های درسی از غنای لازم برخوردار باشند و مهم تر آن که به وجوه روانی دانش آموزان در برنامه ها دقت لازم به عمل آید جهت تربیت و تهذیب دانش آموزانی که در و هله ی نخست بر خویشتن اعتماد داشته باشند، ارزش وجودی خویش را پذیرا باشند و با دیگران رابطه ی سالم اجتماعی برقرار کنند و به طور کلی خود را به عنوان یک فرد ارزشمند و متکی به خود دریابند. لذا باید ارزش های وجودی آنان را شناخت و به دانش آموزان نیز شناساند و به جای تخریب شخصیت و تحدید قدرت فکر و زدودن حس خلاقیت ، نوخواهی و نو آفرینی به بنای شخصیت و استحکام آن بپردازند. دانش آموزان در بستر آموزش و پرورش رشد می یابند و این که نسبت به خود و فعالیت های آموزشگاهی چه تصوراتی دارند و چگونه قضاوت می کند بسیار مهم است. نحوۀ این قضاوت ها می تواند بر تمام ابعاد زندگی و به خصوص خودکارآمدی آنان تاثیر بگذارد. در نظریه شناختی – اجتماعی، حودکارآمدی به عنوان یک متغیر کلیدی موثر بر یادگیری خودگردان تلقی می شود. دانش آموزان با حس خودکارآمدی بالا راهبرد های یادگیری را در مقایسه با دانش آموزان دارای باورهای کارآمدی پایین بیشتر و بهتر بکار می برند( زیمرین[۵۴] ،۱۹۸۹به نقل از عبدی نیا ۱۳۷۷). همچنین تحقیقات (میلر و دیگران[۵۵]، ۱۹۹۶)، ( بندورا و دیگران۱۹۹۶)، نشان داده است که دانش آموزان با خودکارآمدی ادراک شده ی بالا، نسبت به دانش آموزان دارای خودکارآمدی ادراک شده ی پایین، پیشرفت تحصیلی بالاتری داشته اند(همان منبع). افرادی که دارای خودکارآمدی پایین هستند از عملکرد درموقعیت های تهدید کننده هراس دارند، این افراد به دلیل شک در توانایی های خود و خود سرزنشی به جهت بی لیاقتی که منجر به عدم تقویت انتظارات کار آمدی می شود از یادگیری رفتارهای جدید و نیاز به جسارت پرهیز می کنند. به عقیده بندورا انتظارات کارآمدی ریشه در تجربیات فرد دارد. فراهانی (۱۳۷۸) در تحقیق خود نشان داد که نتایج موفقیت آمیز و شکست انتظارات خودکارآمدی افراد راتغییر می دهد. می توان با فراهم ساختن شرایط موفقیت برای افراد خودکار آمدی آن ها را افزایش داد. کسانی که موفقیت دست می یابند خود کار آمدیشان افزایش می یابد و گروهی که شکست می خورند خودکارآمدیشان پایین می آید. مطالعات در مورد رابطه باور های خود کار آمدی با عملکرد تحصیلی و مداومت در انجام تکالیف نشان داده است که روابط مثبت و معنا داری بین باور های خودکار آمدی با عملکرد تحصیلی و راهبرد های خود تنظیمی ومداومت در تکلیف وجود دارد (مولتون ورابرت ۱۹۹۱به نقل از براتی ۱۳۷۵).
امروزه نظریه های جدید روانشاختی، اعمال شناختی و فراشناختی را مهمتر از نقش هوش و استعداد ذاتی در یادگیری می دانند(سیف،۱۳۸۰؛۴۴۸). ویلسون روانشناسی آمریکایی(۱۹۹۲) به نقل ازعبدالهی(۱۳۸۶) درتحقیقی بیان کرد که فرا شناخت یکی از صدعنوان تحقیقاتی است که امروز درحوزه ی روانشناسی وتحول موردبررسی قرارگرفته و نقش آن درحوزه های مختلف یادگیری مثل حافظه، حل مسأله و تفکر بررسی شده است. این عامل(راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی ) هم بر کیفیت یادگیری و یادآوری و هم بر سرعت یادگیری و زمان مورد نیاز تاثیر دارد. هر چه یادگیرندگان از راهبرد های صحیح تر یادگیری استفاده کنند میزان یادگیری آن ها بیشتر می شود( یوسفی،۱۳۷۹). به همین دلیل طی چند دهه ی گذشته روانشناسان تربیتی توجه خود را به آموزش استفاده از راهبرد های یادگیری به دانش آموزان معطوف کرده اند. راهبرد ها به دانش آموزان کمک می کنند به تکلیف توجه کنند، روی خصوصیات مهم تمرکز کنند، مطالب را سازماندهی کنند و جو ّ روانشناختی فعال و مساعدی را برای یادگیری حفظ کنند( وین استاین و مایر ،۱۹۸۶). اسلاوین[۵۶] (۱۹۹۴ ) معتقد است که روانشناسان تربیتی طی چندین دهه ، آموزش راهبر دهای ویژه ی یادگیری به دانش آموزان را تأیید کرده اند. به نوشته ی لفرانسکویس (۱۹۹۷) مهمترین موضوع روان شناسی شناختی در دوران شناسی تربیتی تأیید بر یادگیری ” چگونه یادگرفتن ” به عنوان یکی از هدف های کلی فرایند یادگیری وتدریس است. از آن جا استفاده از راهبرد ها به کارایی بهتر منجر می شود ، خود کار آمدی و انگیزش را افزایش می دهد. استفاده از راهبرد ها، رابطه ی مثبتی با پیشرفت و خودکارآمدی دارد(پرسلی و بور کوسکی،کار،لینگر ،۱۹۹۵؛ پنتریچ دی گروت ،۱۹۹۰؛ زیمرمن ومارتین ۱۹۹۲). ارزشیابی جزء ذاتی و لاینفک فرایند یاددهی و یادگیری است و از آن جهت برای آموزگار اهمیت دارد که می تواند انبوهی از اطلاعات را برای تنظیم فعالیت های بعدی کلاس در اختیار او قرار دهد. ارزشیابی های آموزشی براساس زمان و هدف به چهار دسته ی ارزشیابی های آغازین، تشخیصی، تکوینی و تراکمی تقسیم می شوند. در ارزشیابی های تکوینی ارزشیاب، ضمن این که باید به غایت برنامه یا فعالیت آموزشی توجه داشته باشد لازم است که به وسایل وابزار وفرایند برنامه برای دستیابی به هدف های مورد نظر نیز توجه داشته باشد . ارزشیابی تکوینی وسیله ای است که عمدتاً در فرایند اجرای برنامه یا فعالیت های آموزشی به منظور بهبود و اصلاح فعالیت ها به کار برده می شود. راند ولنز (۱۹۹۴) معتقدند که ارزشیابی های تکوینی یا مکرر موجب حاصل شدن اطلاعاتی راجع به چگونگی وکیفیت یادگیری یادگیرند گان می گردد. این اطلاعات می تواند موجب اصلاح بهبود ورشد فعالیت یاد دهی ویادگیری گردد او همچنین معتقد است در این شیوه ی ارزشیابی از طریق اطلاعات بدست آمده به ارائه ی بازخورد به اندازه کافی ومرتبط با فعالیت های پیشنهادی در جهت اصلاح وبهبود رفتار های یاد گیرند گان – البته این فعالیت های اصلاحی وارائه بازخورد ها ، قبل از اتمام ترم تحصیلی – صورت می گیرد.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
اعتقاد براین است که بازخورد معلم از جمله ضروریات امر آموزش (بلوکشام[۵۷]، ۲۰۰۸) و یکی از ابزارهای اساسی و در دسترس معلم است(گیبس و سیمپسون، ۲۰۰۴). بازخورد به دانش آموز این آگاهی را می دهد که نقاط ضعف و قوتش چه هستند و در آینده چگونه می تواند آن ها را رفع کند وبه عملکرد بهتر برسد(هانسل[۵۸]، ۲۰۰۶). می دانیم که بازخورد، یک عامل مهمی است که به صورت های مختلف در فرایند آموزش و پرورش مورد استفاده قرار می گیرد و از آن طریق اطلاعاتی رادر مورد عملکرد و میزان موفقیت دانش آموزان در انجام تکلیف به آن ها می دهند و انگیزش درونی آنان را تحت تاثیر قرار می هد. مطابق مدل راهبردهای یادگیری خودتنظیم پنتریچ(۲۰۰۰) فراوانی و مناسب بودن محتوای بازخورد معلم از جمله عواملی است که عمده ترین نقش را در فرایند خود نظم دهی دانش آموز ایفا می کند(آلونسو ، تاپیا و پانادرو، ۲۰۱۰، دیگناس و باتنر، ۲۰۰۸، دیگنات و همکاران، ۲۰۰۸، و زیمرمن و شانک، ۲۰۱۱). و از طرفی مطابق مدل ارزش – انتظار پنتریچ و دی گروت(۱۹۹۰) خودکارآمدی یکی از مولفه های انتظار است که عوامل متعدد از جمله بازخوردها آن را شکل می دهند.
ارائه ی با خورد به شکل های کتبی و شفاهی، اطلاعات مناسبی را در مورد کار آیی شخص، نقاط ضعف و قوت و روند عملکرد را در اختیار دانش آموزان قرار می دهد و احساس تسلط بر موضوع و صلاحیت آن ها را افزایش می دهد. سادلر(۱۹۸۹) در تایید گفته ی فوق می گوید :اگر بازخورد معلم اثر تکوینی روی یادگیری نداشته باشد در حقیقت نمی توان آن را بازخورد محسوب کرد، زیرا ماهیت بازخورد بیانگر اصلاح وبهبود یادگیری در فرایند یاددهی محسوب می شود. باز خورد های مثبتی که به دنبال پیشرفت فرد ارائه می گردد، نوعی تقویت کننده ی نیرومند است که باعث می شود احتمال تکرار عملکرد مطلوب در شرایط آتی افزایش یابد. عدم ارائه ی باز خورد به نتایج پیشرفت یادگیرندگان می تواند به کاهش علاقه ی آن ها به موضوع منجر گردد. روان شناسان می توانند با کمک به دانش آموزان در تقسیم وظایف خود به اهداف جزئی، نظارت بر عملکرد و دادن بازخورد به آن ها به نحوی که موجب افزایش احساس خود کارآمدی واستفادۀ آگاهانه از راهبردهای یادگیری خودتنظیم در آن ها شود. علائق آن ها را به یادگیری افزایش و سطح عملکرد آن ها را افزایش دهند( پروین ، ۱۹۸۹، ترجمه جوادی و کدیور ۱۳۷۴). برای برنامه ریزی و ارائه ی بازخورد مناسب به یادگیرندگان توجه به جنسیت دریافت کننده ی بازخورد بسیار مهم است زیرا، دختران و پسران به بازخورد متفاوت واکنش نشان می دهند(ایلری، ۲۰۰۸). تمرکز روی این موضوع که بازخورد و ارزیابی از محتوای بازخورد چگونه بر عملکرد دختران و پسران تاثیر می گذارد یکی از موضوعات بسیار مهم است که معلمان باید در امر یادگیری مد نظر داشته باشند(فیرن[۵۹]، ۲۰۱۰). پس تمرکز بر جنسیت لازم است زیرا، تفاوت های جنسیتی زیادی در زمینه ها چون یی یادگیری، عملکرد، فرایند انجام تکلیف(ریدینگ و راینر[۶۰]، ۱۹۹۸) و واکنش به بازخورد های معلم وجود دارد(کریسپ، ۲۰۰۷). بسیاری از تحقیقات در مورد اصول صحیح در ارائه ی بازخورد و ارزیابی درست نکاتی را ذکر کرده اند(نیکول[۶۱]، ۲۰۰۷)، علی رغم این نلسون و شان(۲۰۰۹) معتقدند که هرچند اصول زیادی در باره چگونگی ارائه ی درست بازخورد وجود دارد ولی متاسفانه اصول کلی که مورد توافق همگان باشد و بتواند تاثیر نیرومندی در یادگیری داشته باشد وجود ندارد.
بنابراین دستیابی به نتیجه ی مثبت در صورت داشتن خودکار آمدی پایین و عدم آگاهی در استفادۀ مناسب از راهبردهای یادگیری خودتنظیم بسیار دشوار و یا حتی غیر ممکن است. ادراک فرد از عدم کار آمدی خود و عدم آگاهی در استفاده مناسب از راهبردهای یادگیری خودتنظیم می تواند امکان انگیزشی مطلوبترین نتایج را بی اثر سازد و بنابراین لازم است نقش بازخورد بر میزان خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان ضمن توجه به تفاوت های جنسیتی در واکنش به بازخورد هر چه بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد و از ارئه ی باز خورد معلم به طور مناسب و مکرر استفاده گردد تا این به راهکار هایی منجر شود که از طریق آن بتوان با دادن باز خورد مناسب ، خودکارآمدی و استفاده مناسب از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان را بهبود بخشید و باعث عملکرد بهتری در آن ها شد.
گزاره های تحقیق: فرضیه ها، سوالات و اهداف
فرضیه ی اصلی
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی(عمومی و تحصیلی) و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم(شناختی و فراشناختی) تفاوت معناداری وجود دارد
فرضیه های فرعی:
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی عمومی تفاوت معناداری وجود دارد
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان استفاده از راهبردهای شناختی تفاوت معناداری وجود دارد
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد
بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد نوشتاری دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم تفاوت معناداری وجود دارد
سوال اصلی
آیا بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی(عمومی و تحصیلی) و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم(شناختی و فراشناختی) تفاوت معناداری وجود دارد؟
سوالات فرعی
آیا بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد؟
آیا بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان خودکارآمدی عمومی تفاوت معناداری وجود دارد؟
آیا بین دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کنند با دانش آموزان گروه کنترل در میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم(شناختی و فراشناختی) تفاوت معناداری وجود دارد؟
اهداف
هدف کلی
شناخت تاثیر بازخورد معلم(نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر میزان حودکارآمدی واستفاده از راهبردهای یادگیری خود – تنظیم افراد مورد مطالعه
هدف های جزئی:

 

 

آگاهی از تفاوت میزان خودکارآمدی دانش آموزان دختر وپسر قبل وبعد از ارائه ی بازخورد

آگاهی از تفاوت میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دختران وپسران قبل وبعد ازارائه بازخورد

شناخت اثر بازخورد نوشتاری برمیزان خودکارآمدی واستفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دردانش آموزان دختر و پسر

شناخت اثر بازخورد کلامی برمیزان حودکارآمدی واستفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دختر و پسر

آگاهی از تفاوت بین دانش آموزان دختر و پسر درمیزان استفاده از راهبردهای شناختی وفراشناختی

مقایسه ی خودکارآمدی تحصیلی و عمومی دانش آموزان دختر و پسر قبل و بعد از ارائه بازخورد

متغیرها

 

 

متغیر مستقل؛ متغیری که آزمایشگر ،آن را دستکاری می کند تااثر آن رابر متغیر وابسته ارزشیابی کند

متغیر وابسته؛ تغیراتی که در نتیجه اعمال متغیر مستقل در رفتار و عملکرد فرد حاصل می شود (دلاور، ۱۳۸۹).

در این مطالعه، باز خورد معلم (نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی متغیر مستقل است که تأثیر ارائه ی آن بر متغیرهای وابسته که خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم افراد است مورد مطالعه قرار گرفته است.
تعاریف اصطلاحات و واژه ها

 

 

تعاریف نظری

ارزشیابی: جمع آوری و کاربرد اطلاعات به منظور تصمیم گیری درباره ی یک برنامه ی آموزشی (کرانباخ ، ۱۹۶۳ نقل از کیامنش، ۱۳۷۹).
ارزشیابی تکوینی: ارزشیابی که در طول دوره ی آموزش یعنی زمانی که فعالیت آموزشی هنوز در جریان است، انجام می گیرد و بیشتر به منظور اصلاح و شکل دادن رفتار فراگیر صورت می گیرد و به همین دلیل آن را تکوینی می گویند (سیف ، ۱۳۸۰).
خودکارآمدی عمومی: بندورا (۱۹۷۷) خودکارآمدی رابه عنوان باور و قضاوت شخص از توانایی خود برای انجام یک تکلیف خاص تعریف کرده است.
خودکارآمدی از نظر نظریه پردازان شناختی – اجتماعی، عبارت است از قضاوتهای افراد در مورد توانایی هایشان نسبت به انجام تکالیف ویژه(بودروا و لوئنگ[۶۲]، ۲۰۰۵).
خودکارآمدی تحصیلی: اعتقاد فرد راجع به این که تا چه اندازه می تواند تکالیف تحصیلی در سطوح تعیین شده را با موفقیت انجام دهد(زیمرمن و کیستانتاس،۲۰۰۵).
راهبردهای یادگیری خودتنظیم: وار و داوینگ(:۲۰۰۰) معتقدند که راهبرد های یادگیری عبارتند از: فعالیتهای پیداوپنهان پردازش اطلاعات که درهنگام رمزگردانی به وسیله یادگیرنده برای تسهیل دراکتساب واندوزش اطلاعات جدید ونیزبازیابی صحیح اطلاعاتی که یادگرفته شده است به کارگرفته می شود.
بازخورد: از نظر گانیه باز خورد عبارت است از، مشاهده ی یاد گیرنده از اثر عملکرد خود که مشاهده یا اثبات تحقق اهداف یاد گیریش را به همراه دارد .
بازخورد عبارت است از نحوۀ پاسخ دهی معلم به عملکرد، نگرش و رفتار دانش آموزان در راستای هدف های آموزشی مشخص شده(اسکات،۲۰۰۵).
بازخورد عبارت است از اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی دانش آموز(چگونگی یادگیری و عملکرد) با توجه به اهداف و استاندارد های یادگیری مشخص شده(باتلر،۱۹۹۶).

 

 

تعاریف عملیاتی

منظور از خودکارآمدی عمومی در این تحقیق، نمره ای است که فرد آزمون شونده در آزمون خودکارآمدی عمومی شرر وهمکاران( ۱۹۸۲)، دریافت می کند.
منظور ازخودکارآمدی تحصیلی در این تحقیق، نمره ای است که فرد آزمون شونده در آزمون خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکس(MJSES) دریافت می کند.
منظور از راهبردهای یادگیری خودتنظیم در این تحقیق، نمره ای است که فرد آزمون شونده در آزمون راهبردهای یادگیری خودتنظیم پنتریچ و همکاران(۱۹۹۱)، دریافت می کند .
منظور ما از بازخورد همان بازخوردهای معلم است که بر اساس پکیج آموزشی تهیه شده مبتنی بر مدل بازخورداصلاحی باتلر و وین(۱۹۹۵)، به صورت کلامی و نوشتاری بعد از ارزشیابی های تکوینی ارائه شده است.
الف) بازخورد کلامی: بازخورد کلامی ، عبارت از آن دسته از بازخوردهایی که معلم از طریق شکل صورت، لحن کلام، زبان ایماء و اشاره، یعنی صحبت ها و جمله های توصیفی منظوم و منثور کلامی با زبان فارسی، بومی و فارسی – بومی اطلاعاتی را به دانش آموزان منتقل می کند، که در این تحقیق بازخورد های کلامی مبتنی بر مدل بازخورداصلاحی باتلر و وین(۱۹۹۵)، بعد از ارزشیابی های تکوینی ارائه شده است.
ب) بازخورد نوشتاری: بازخوردنوشتاری عبارتند از آن دسته از بازخوردهایی که در قالب نگارش جملات توصیفی منظوم(اگر معلم ذوق شاعری دارد و می تواند جملات منظومی را بیافریند) و منثور و ترسیم نگاره ها بر روی آثار دانش آموزان درج می گردد، که در این تحقیق بازخورد های نوشتاری مبتنی بر مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(۱۹۹۵)، بعد از ارزشیابی های تکوینی به صورت نوشتن جواب صحیح سوالات ناقص یا نادرست ،ارائه ی توضیحات و راهنمایی، نمره دادن در برگه های امتحان و… ارائه شده است.

 

نظر دهید »
بررسی رابطه بین هوش معنوی با تعهد سازمانی کارکنان- قسمت ۶- قسمت 2
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

رویکرد درون‌گرا / متافیزیکی[۱۴]

رویکرد دینی[۱۵]

رویکردهای هستی­گرایانه و سکولار[۱۶](کریشنا کومار و نک، ۲۰۰۲)

رویکرد مخالفان معنویت(بورژو، ۲۰۰۰)

در ادامه بحث به طور خلاصه به بیان هر یک از این رویکردها می‌پردازیم.
رویکرد درون‌گرا / متافیزیکی: بعضی ها معنویت را برخاسته از درون انسانها می دانند و معتقدند معنویت چیزی فراتر از قواعد مذهبی است. اگر چه در این دیدگاه به طور قطع صحبت از قدرتی به میان می ­آید که از درون هر فرد سرچشمه می‌گیرد ولی در عین حال این دیدگاه شامل احساس مرتبط بودن فرد با کار خود و دیگران نیز می شود. به گونه­ ای که طرفداران این دیدگاه، معنویت را به صورت احساس اصلی فرد در مورد ارتباط با درون خود، دیگران و کل جهان تعریف می­ کنند(نک، ۲۰۰۲). در این نگاه معنویت نوعی آگاهی درونی است که از درون هر فرد برمی‌خیزد و فراتر از ارزش‌ها و باورهای برنامه‌ریزی شده است (کریشنا کومار و نک، ۲۰۰۲). در این دیدگاه، معنویت از امور رسمی و تشریفاتی اجتناب می‌کند و امری غیرحرفه‌ای، بدون سلسله مراتب، و جدا از روحانیون و مراکز مذهبی است. همچنین در این رویکرد معنویت شامل احساس همبستگی و ارتباط میان خود و دیگران می‌باشد (از قبیل اچمز و دوچن ۲۰۰۰ )
رویکرد دینی (مذهبی): این دیدگاه معنویت را وابسته به مذهب افراد قلمداد می­ کند. بر طبق این نگرش معنویت در هر مذهب خاص معنای متفاوتی خواهد داشت (کریشنا کومار و نک، ۲۰۰۲).. برای مثال مسیحیان پروتستان باور دارند که معنویت نوعی «دعوت به کار» می‌باشد؛‌آنها کار را مشارکت در خلاقیت خداوند و وظیفه‌ای الهی می‌دانند و عقیده دارند که خداوند به طور مداوم در حال خلق است و کار کردن مشارکت با خداوند است. وبر (۱۳۸۲) شکل­ گیری سازمان عقلایی در غرب را ناشی از اخلاق پروتستانی می­داند. هندوها عقیده دارند باید تلاش کرد و نتیجه را به خداوند می‌سپارند (منتن[۱۷]). بودایی‌ها کار سخت را ابزاری می‌دانند که سبب بهبود در زندگی فرد به عنوان یک کل می‌شود و نهایتا موجب غنی‌سازی تمام و کمال زندگی و کار می‌شود(جاکبسن[۱۸]). این دیدگاه در اسلام معمولا در قالب اخلاق کار اسلامی[۱۹] مطرح می‌شود که مسلمانان را به تعهد بیشتر به سازمان، همکاری، مشارکت، مشورت، بخشش، گذشت و … تشویق می‌کند ( یوسف، ۲۰۰۰ ) طرفداران آیین تائو و کنفوسیوس برای همکاری و کار تیمی ارزش زیادی قائل هستند. در مقایسه با سایر رویکردها، رویکرد دینی بحث‌برانگیزترین رویکرد است. برای مثال گانتر (۲۰۰۱)‌ ادعا می‌کند اغلب آمریکایی‌ها به خداوند باور دارند و اغلب آنها همچنین به آزادی مذهبی نیز معتقدند. به این ترتیب نگرش مذهبی به معنویت موجب اختلافات زیادی خواهد شد چرا که از دیدگاه هر مذهبی، معنویت دارای معنای خاصی است.
رویکردهای هستی­گرایانه و سکولار: طرفداران این دیدگاه بر این عقیده­اند که معنویت در ارتباط با سئوالاتی است که هستی­گرایان مطرح می­ کنند از قبیل: کار من چه معنایی می­دهد؟ و یا چرا من این کار را انجام می­دهم؟ این دیدگاه بیشترین ارتباط را با مفاهیمی از قبیل: معنای واقعی کار، هدف اصلی از انجام کار، و تاثیر کار بر زندگی افراد دارد . پرسش‌هایی از این دست در محیط کار برای افراد مطرح می‌شوند و پاسخ دادن به آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. افرادی که پاسخ این پرسش‌ها را بیابند، احساس معنای بیشتری خواهند داشت، رضایت و در نتیجه آن بهره‌وری و عملکرد آنها نیز افزایش می‌یابد؛ ولی افرادی که در کار روزمره خود احساس معنا نکنند دچار «ضعف وجودی» خواهند شد، از خود بیگانه می‌شوند و این امر می‌تواند بهره‌وری و عملکرد آنان را به شدت کاهش دهد و موجب احساس ناکامی گردد(کریشنا کومار و نک، ۲۰۰۲).
رویکرد مخالفان معنویت: در این رویکرد نسبت به معنویت و به ویژه دین نگاهی کاملا منفی وجود دارد و گفته می‌شود که معنویت و دین هر دو ابزاری در دست مدیران و رهبران هستند تا از طریق آن پیروان یا زیردستان خود را استثمار نمایند (برادلی، ۲۰۰۳،۴۵۱).
۲-۲-۵) نیازهای معنوی کارکنان و ظهور پارادایم معنویت در محیط کار
امروزه افراد زیادی در کارشان احساس نارضایتی، بی‌قراری و عدم امنیت دارند (مارکز،۲۰۰۵). موریس (۱۹۹۷) عقیده دارد رضایت شغلی، اعتماد، و اخلاق کاری در اکثر محیط‌های کاری نایاب شده است. بسیاری از اقدامات سازمان‌ها برای تغییر و بهبود در دو دهه اخیر از قبیل کوچک‌سازی، مهندسی مجدد، تعلیق، اخراج از کار و … موجب تضعیف روحیه و نوعی سردرگمی معنوی کارکنان شده است در واقع این اقدامات که مبتنی بر پارادایم مکانیستی و عقلایی مدرن بوده‌اند، نتوانسته‌اند خواسته‌های کارکنان را برآورده سازند (لاند دین، ۲۰۰۱). جهانی شدن، حرکت به سمت سازمان‌های دانشی، رشد تقاضای کارکنان برای محیط‌های کاری غنی‌ و پرورش‌دهنده و نیز کار معنادار، این فشارها را بیشترکرده است. در حقیقت به نظر می‌رسد کارکنان در مشاغل خود به دنبال چیزی بیش از تنها پاداش‌های اقتصادی هستند.
Job Satisfaction - رضایت شغلی
جودی نیل[۲۰] از محققان باسابقه در این زمینه، مؤسس وب‌سایت معنویت در کار[۲۱] و نیز سردبیر دو ویژه‌نامه معنویت در فصلنامه مدیریت تغییر سازمانی در سال‌های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ عقیده دارد در چند سال گذشته عواملی از قبیل حادثه ۱۱ سپتامبر، بحران های اقتصادی در جهان، روند جهانی شدن، فقدان یکپارچگی در سازمان‌ها و… منجر به تمایل شدید مردم به ارتباطات انسانی بیشتر و همچنین نیاز شدید به یک حس عمیق معنا در کار شده است (استیوارت، ۲۰۰۲).
عکس مرتبط با اقتصاد
اشمس و دوچن[۲۲] (۲۰۰۰) علل رشد علاقه مردم به معنویت در محیط کار به خصوص در ایالات متحده را چنین بیان می‌کنند:

 

 

کوچک‌سازی، مهندسی مجدد، و تعلیق از کار وسیع در دو دهه گذشته که سبب شد محیط کار در آمریکا به محیطی نامناسب برای کارکردن تبدیل شود.

این حقیقت که محیط کاری به طور فزاینده‌ای برای اکثر مردم به عنوان منبع اولیه همبستگی ادراک می‌شود. دلیل این امر کاهش روابط با خانواده، همسایه ها، مراکز مذهبی و گروه‌های مدنی می‌باشد.

دسترسی و کنجکاوی بیشتر نسبت به فلسفه‌ها، فرهنگ‌ها، و آیین‌های معنوی، که مراقبه را تشویق می‌کنند و بر ارزش‌هایی از قبیل وفاداری گروهی، جستجوی معنویت در هر اقدام و… تأکید دارند.

افزایش جمعیت، مسن شدن جمعیت دنیا، احساس عدم اطمینان و نزدیکی بیشتر به مرگ، و در نتیجه تمایل به تعمق بیشتر درباره معنای زندگی.

افزایش فشار رقابت جهانی که سبب شده است رهبران سازمانی درک کنند که خلاقیت کارکنان باید پرورش یابد.

بعضی از محققان[۲۳]( ۲۰۰۰) عقیده دارندکه نوعی تنش اساسی بین اهداف عقلایی و تکامل معنوی در سرتاسر محیط‌های کاری به وجود آمده است. گریگوری پیرس، مدیر یک انتشاراتی و مؤسس سازمان «رهبران کسب و کار برای کمال، اخلاق، و عدالت»[۲۴] بیان می‌کند: «ما اغلب زمان زیادی را برای کار کردن صرف می‌کنیم. شرم‌آور است اگر خدا را در آن جا نیابیم» .
سازمان‌ها اکنون به طور روز افزونی، بی‌ارزشی کسب موفقیت‌های مالی را در مقابل هزینه ارزش‌های انسانی درک کرده‌اند؛‌ و در شروع هزاره جدید برای کمک به کارکنان در جهت متوازن ساختن زندگی کاری و خانوادگی آنها و نیز شکوفا ساختن قابلیت‌های بالقوه‌شان در محیط کاری راه‌های جدیدی یافته‌اند (مارکز[۲۵]، ۲۰۰۵). پارادایم منعطف و خلاق معنویت نیز در پاسخ به همین نیازها و فشارها ظهور کرده است و محققان زیادی این امر را تأیید کرده‌اند.
ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیرویی برتر، درستکاری، وجدان، رادمردی و گذشت، اعتماد، بخشش، مهربانی، احساسات، ملاحظه، معناجویی در کار، همبستگی با همکاران، تشویق همکاران، احساس صلح و هماهنگی، نوع‌دوستی، و … به پژوهش‌ها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار همه حکایت از ظهور پارادایم جدیدی دارند. به عقیده بسیاری از محققان، این پارادایم جدید محیط کار عکس‌العملی به پارادایم خشک و مکانیستی مدرن است. در نگاه پارادایم مدرنیسم، انسان موجودی است که با کنش عقلایی به دنبال دستیابی به منافع بیشتر است، یعنی موجودی است عقلایی- اقتصادی (عابدی جعفری و دیگران، ۱۳۸۷). اما در پارادایم نوظهور معنویت در محیط کار، هدف اصلی ایجاد نوعی توازن و تعادل در زندگی بشری بین جهان مادی و معنوی است. در این دیدگاه، معیار ارزیابی صرفاً سودآوری نیست و وظیفه مدیریت تنها اطمینان از کسب حداکثر سود برای سهامداران نمی ­باشد، بلکه ایجاد توازن بین این هدف و ایجاد محیطی است که موجب رشد و شکوفایی توان بالقوه افراد و رفع نیاز فطری آنها به آرامش در داخل و خارج از سازمان می­باشد. وانگرمارش و کونلی [۲۶](۱۹۹۹) با قطعیت پیش‌بینی کرده‌اند که این پارادایم جدید در ادامه موج سوم مطرح شده توسط آلوین تافلر، موج چهارم خواهد بود.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
۲-۳) هوش معنوی
در این بخش به طورمختصربه تعریف هوش و سپس معرفی دو مدل مطرح در زمینه هوش یعنی مدل گاردنر و مدل زوهار می پردازیم. در ادامه مروری بر تعاریف هوش معنوی خواهیم داشت. مولفه های هوش معنوی را طبق مدل زوهار بر خواهیم شمرد و در پایان بحث به نقش هوش معنوی در مدیریت اشاره خواهیم نمود.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
۲-۳-۱) تعریف هوش[۲۷]
هوش به عنوان یک توانایی شناختی در سال ۱۹۰۵ میلادی توسط آلفرد بینه و تئودور سیمون مطرح شد. با وجودی که درخصوص این پدیده بررسی های متعددی انجام گرفته و نظریه های متفاوتی ارائه شده اما هنوز صاحبنظران به همسویی کلی در مورد ابعاد گوناگون هوش دست نیافته اند. در بین نظریات مطرح شده دو نظریه از مقبولیت بیشتری برخوردار هستند.
یکی از تعاریف اولیۀ هوش توسط بینه و سیمون (۱۹۰۵) ارائه شده است. بنا به گفتۀ بینه و سیمون، هوش عبارت است از: توانائی قضاوت کردن، فهمیدن و به خوبی استدلال کردن. همچنین، احساس خوب داشتن، توانایی سازگار شدن و ابتکاری بودن.
اعتقاد ما براین است که هوش از چندین مؤلفه تشکیل یافته و چندین توانایی زیر بنایی ارثی در هوش دخیل است، احتمالاً برای باهوش بودن، باید قادر باشیم تمام اطلاعاتی را که به نظام حسی مان راه می یابد، درک کنیم، امّا شواهدی در دست است که نشان می دهد اختلال در یکی از حواس های حسی، آسیبی به هوش وارد نمی سازد. (استرنبرگ و فرنش ۱۹۹۰)
بطور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه شده است، می‌توان به سه گروه تربیتی (تحصیلی) ، تحلیلی و کاربردی تفسیم کرد.
تعریف تربیتی هوش
به اعتقاد روانشناسان تربیتی ، هوش کیفیتی است که مسبب موفقیت تحصیلی می‌شود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار می‌رود. آنها برای توجیه این اعتقاد اشاره می‌کنند که کودکان باهوش نمره‌های بهتری در دروس خود می‌گیرند و پیشرفت تحصیلی چشم گیری نسبت به کودکان کم هوش دارند. مخالفان این دیدگاه معتقدند کیفیت هوش را نمی‌توان به نمره‌ها و پیشرفت تحصیلی محدود کرد، زیرا موفقیت در مشاغل و نوع کاری که فرد قادر به انجام آن است و به گونه کلی پیشرفت در بیشتر موقعیتهای زندگی بستگی به میزان هوش دارد.
تعریف تحلیلی هوش
بنابه اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی ، هوش توانایی استفاده از پدیده‌های رمزی و یا قدرت و رفتار موثر و یا سازگاری با موقعیتهای جدید و تازه و یا تشخیص حالات و کیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیله « دیوید وکسلر » ، روان شناس امریکایی ، پیشنهاد شده باشد که بیان می‌کند: هوش یعنی تفکر عاقلانه ، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط.
تعریف کاربردی هوش
در تعاریف کاربردی ، هوش پدیده‌ای است که از طریق تستهای هوش سنجیده می‌شود و شاید عملی‌ترین تعریف برای هوش نیز همین باشد
.

 

برای

نظر دهید »
بررسی اساطیری ایزدان آتش در دین‌های هندوایرانی۹۳- قسمت ۸
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اوشاس در شرق با زیبایی ظریف زنانه ظاهر می‌شود. (همانجا)، می‌آید و جلال خویش را با روشنایی نمایان می‌کند. این که او در شرق ظاهر می‌شود، نماد رتا در نظم کیهانی است. (همان، ص ۲۵۲) او دوستداران زیادی دارد و تنها ایزدبانوی مهم ودایی است که ۲۱ سرود به او اختصاص دارد. او خدایی جوان، زیبا، خوش‌پوش و با لبخند است که آواز می‌خواند و می‌رقصد. او با طناب، سیاهی شب، ارواح شیطانی و رویاهای بد را می‌کِشد و دور می‌کند. (همانجا). دشمنان و تاریکی را پراکنده می‌سازد و راه ها را روشن می‌کند تا موجودات زنده از آن بگذرند.
برانگیزنده‌ی خوشبختی بزرگ است. پرتو شگفت ابدی، در اطراف جهان پراکنده می‌شود. شتابان از راه دور سوار بر گردونه‌ی همه سو روان خویش به پیش می‌تازد تا به پنج طبقه‌ی مردمان[۱۰۹] روشنایی بخشد. دختر آسمان، عروس سوریا، بخشنده‌ی روزی، صاحب ثروت فراوان و گنجهای گوناگون است. (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، ص ۱۱۶).
او خدای سخاوتمند و بخشنده است و هنگامی که در آسمان آشکار می‌شود، بخشش برای نیایش‌کنندگان آغاز می‌شود. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۲۴۶)
او الهه‌ی بخشنده‌ی فراوانی و روشنایی است و با ثروت طالع می‌شود. آوای شادی را بیدار و بلند می‌کند و چون نزدیک می‌شود همه‌ی افکار متوجه او می‌شوند. بسان مادری مهربان می‌آید و با دقت به هر چیز می‌نگرد و رسیدگی می‌کند. برای دیدارش همه آفریدگان زنده به احترامش سر فرود می‌آورند. چون بدرخشد دشمنان و بدخواهان را دور می‌سازد. تنفس و حیات هر موجود زنده از اوست. همه خدایان را از فلک فرو می‌آورد تا نوشیدنی سوما بنوشند. و درهای دولنگه آسمان را می‌گشاید و به زمینیان، خانه‌های فراخ و فارغ از دشمن عطا می‌فرماید. در گردونه‌ی درخشان زاده شده است. (ماندلای هفتم، سرود ۷۸). (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، ص ۱۱۶) این پاراگراف بسیار شبیه به خویشکاری‌های اگنی است تقریبا تمام این کارکردها برای اگنی نیز به کار رفته و این البته جای شگفتی نیست، چرا که این کارکردها با نور و روشنی ارتباط دارند، از این رو برای اگنی در فرم روشنایی هم صدق می‌کنند.
سپیده‌دم بی‌آنکه نظم و ترتیب آسمانی را بر هم زند، هر چند بار نسل بشر را کم می‌کند. در ناحیه خاور با جامه‌های نور نمایان می‌شود. او از راه نظم جهانی می‌گذرد و خسته نمی‌شود و چون نواحی آسمان را نیکو می‌شناسد، وا نمی‌ماند. از نزدیک مانند سینه فرد نورانی دیده می‌شود و مانند مگسی خفتگان را بیدار می‌کند.
با راستان، راست و با بزرگان، بزرگ و با خدایان، الهی و با معبودان، معبود است. همه آفریدگان به ویژه گاوان، مشتاق سپیده‌دم هستند زیرا چراگاه گاوان را آشکار می‌سازد (ماندلای هفتم، سرود ۵۱). (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، ص ۱۱۷). در قربانی‌های مربوط به اگنی و سوریا حضور دارد. (ماندلای هفتم، سرود ۷۸).
در همان آسمان به وجود آمده (ماندلای هفتم، سرود ۷۵ و ماندلای اول، سرود ۳۰). و همیشه در آسمان پیش از خورشید ظاهر می‌شود. (ماندلای اول، سرود ۱۱۳). برهسپتی سپیده‌دم را کشف کرد. (ماندلای دوم، سرود ۱۲). اوشاس دوست مردمان است. و به هر خانه‌ای می‌رود الهه‌ای جوان و جاوید است و سلامت و رفاه می‌آورد.
اوشاس با آتش مقدس و خورشید هم بی ارتباط نیست و انوار خویش را پیش از طلوع خورشید برمی‌پراکند. به آفتاب یاری می‌دهد و برای عبور خورشید راه ها را باز می‌کند. (ماندلای اول، سرود ۱۱۳). او مادر خورشید است، چون قبل از طلوع است، و در عین حال همسر او هم خوانده می‌شود چون خورشید همچون مرد جوانی به دنبال او راه می‌افتد. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۲۵۳). نزدیک برآمدن آفتاب، آن خواهر جایش را به خواهر ارشد خویش (=خورشید) می‌دهد و با جمال آراسته بسان بانوانی که به مجلس جشن روی می‌آورند، با پرتو خورشید می‌درخشد. این دوشیزه جوان آسمان در حالی که یک جفت گاو سرخ و درخشان خود را یراق کرده، از شرق، بر مردمان می‌تابد. (ماندلای اول، سرود ۱۲۴). (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، ص ۱۱۷)
ساویتر بعد از اوشاس مردم را به سوی کسب و کار می‌فرستد. چهارپایان و دوپایان باید فعال باشند و کار آنها پس از سپیده‌دم و طلوع آفتاب آغاز شود. او خواهر راتری (=ایزد شب) است. در سرودهای آپری، شب و سپیده‌دم، صورت‌های اگنی هستند. آنها یک ثنویت مقدس را ادامه می‌دهند و دو دختر آسمان و مادران رتا هستند. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۲۴۸). ارتباط او نیز همچون ساویتر با راتری در راستای همپوشانی کارکردش با اوست. راتری به گفته مکدانل، سیاهی شب نیست بلکه شب روشن و درخشان است که ستارگان چشمان او هستند. او نیز مانند دیگر خدایان روشنایی، راه ها را می کند. (همان، ص ۲۴۹)
۱-۴- اگنی و دیگر ایزدان بزرگ ودایی
اگنی در بسیاری سرودها همراه با دیگر خدایان برای همکاری و خویشکاری‌های مشترک خوانده شده است. به طور‌کلی ترکیب جفت‌خدا و یا گروه های خدایان، در ریگ‌ودا بسیار رایج است. ترکیباتی چون میترا-وارونا، وارونا-ایندرا و … در جای‌جای ریگ‌ودا به چشم می‌خورد. همراهیِ اگنی نیز به خصوص با ورونا، میترا و ایندرا در ریگ‌ودا مشهود است.
او ورونا ست، وقتی برای قربانی می‌رود (ماندلای دهم، سرود ۸، بند ۵)
او ورونا ست، وقتی متولد می‌شود و میترا ست وقتی افروخته می‌شود. (ماندلای پنجم، سرود ۳، بند ۱)
در آتهرواودا آمده که اگنی عصرها ورونا می‌شود و با بالا آمدن روز، میترا می‌شود، با پیمودن فضای میانه (=هوا)، ساویتر می‌شود، وقتی آسمان را در نیمروز روشن می‌کند ایندرا می‌شود.
در سرود اول از ماندلای دوم، اگنی پی‌در‌پی با حدود یک دوجین ایزد و در کنار پنج ایزدبانو معرفی می‌شود. او به صورت‌های الهی گوناگونی تصور شده است و نامهای زیادی دارد.
در وجود او، همه‌ی خدایان معنی می‌شوند، آنها که مانند پره‌های چرخ او را احاطه کرده‌اند. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۵)
این نکات به روشنی بیان می‌کنند که به خاطر وجود اگنی است که وجود دیگر خدایان معنا دارد و او مانند محور یک چرخ است که خدایان دیگر او را احاطه کرده‌اند و چرخ را شکل داده‌اند، و اگر این چرخِ خدایان هنوز می‌چرخد، به سبب وجود محور یا همان مراسم خدایان است، چراکه چرخِ بی‌محور از هم می‌پاشد. اگنی نیز حکم همین نگهدارنده و محور را در دنیای خدایان دارد و با حفظ نظم و قوانین مراسم قربانی که نمادی از نظم کیهانی است، انسجام دنیای خدایان را نگاه می‌دارد. پس در بیشتر موارد، وجود او در کنار دیگر خدایان لازم و ضروری است.
در ماندلای اول سرود ۱۶۴، بند اول آمده:
این روحانی مهربان پیر خاکستری رنگ، برادر وسطی- از سه برادر- او برق (=آذرخش) است.
برادر سوم، اوست که روغن بر پشتش می‌افشانند.
من در اینجا رییس را با هفت فرزند نرینه‌اش می‌نگرم[۱۱۰].
ترجمه دیگری از این بند چنین است:
من خدای مردم را با سه پسرش دیده‌ام
و این خدای شادی‌بخش و خیر بخشنده، یک برادر وسطی دارد که در همه جا حاضر است و یک برادر سوم که با روغن پرورش می‌یابد.
منظور از روحانی، اشاره به آدیتیا یا همان خورشید است و برادر وسطی برق یا آذرخش که صورتی دیگر از اگنی است. برادر سوم هم اگنی خانگی یا gārhaptaya یا همان آتشی است که در خانه‌ها نگاهداری می‌شود و با کره یا روغن تغذیه می‌شود. (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، ص ۲۴۱)
به نظر مکدانل اما در این سرود، ذات سه‌گانه‌ی اگنی، به پندار وجود اسطوره‌ای درباره‌ی سه برادر در میان خدایان ودایی، قدرت می‌بخشد، چنانکه می‌دانیم بیشتر توصیفات اگنی با تثلیث همراه است، مثل تولدش یا اقامتگاه های سه‌گانه‌اش.
نظریه‌ی تعدد آتش‌های قربانی، که پیشتر مطرح شد، باز ممکن است این پنداشت را تضعیف کند و در مقابل، این اندیشه را به وجود بیاورد که منظور این متن، برادرانِ بزرگترِ اگنی است که به صورت جمع به کار رفته است. شمار این برادران بزرگتر، بعدها[۱۱۱] سه تن ذکر شده است. همین استنباط احتمالاً برای چهار هوتر خدایان هم وجود دارد، که از آنها سه تای اول مُرده‌اند.
به هر حال تحلیل تحولات بعدی اگنی و بررسی چگونگی این تثلیث‌ها از حوزه پژوهش ما خارج است و هدف ما ذکر مواردی است که اگنی در کنار دیگر خدایان قرار گرفته است، چرا که خویشکاری‌های مشترک اینها برای پژوهش ما مهم خواهد بود. به عنوان نمونه، در ماندلای چهارم، سرود ۱، بند ۲، وارونا اولین برادر اگنی دانسته شده است. یا در جای دیگر در ماندلای ششم، سرود ۵۹، بند ۲، گفته شده ایندرا، برادر دوقلوی اوست. در سرود ۹۳ از ماندلای اول، اگنی با سوما جفت آمده است (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۵) و کل سرود خطاب به این جفت خداست. مضمون آن بیشتر نگاهی به مراسم قربانی و آیین‌های آتش است که با نوشیدن سوما همراه بوده است. از میان این جفت خدایان، لازم است ایندرا، بررسی شود، زیرا این ایزد قهرمان ودایی، بسیاری از خویشکاری های مهم خود را برای بهرام اوستایی به ارث گزارده است، پس برای مقایسه خویشکاری های مرتبط با آتش می‌باید ایندرا را در کنار اگنی شناخت.
۱-۴-۱- ایندرا
ایندرا که از خدایان بسیار بزرگ هند‌و‌ایرانی است، قطعاً، بیش از دیگر خدایان، همراه با اگنی و در کنار او قرار گرفته است، و با دو استثنای جزئی، تنها خدایی است که همراه با اگنی تشکیل جفت خدا می‌دهند. این همراهی میان این دو خدا که به طور بارزی در ریگ‌ودا دیده می‌شود، بی‌شک مربوط به مجموعه توصیفاتی است که درآنها اگنی صخره را با حرارت می‌شکافد و «پانیس[۱۱۲]» باورنکردنی را در‌هم‌ می‌شکند. توصیفاتی که اشاره واضح آنها به فرم آذرخش است و چنانچه می‌دانیم سلاح اصلی ایندرا، خدای جنگجوی ودایی، آذرخش است. پس پُر‌بیراه نیست که در بیشتر جنگاوری‌های ایندرا، این دو خدا در کنار هم نام برده شوند، چه در شکست پانیس که غولی است اساطیری و چه در شکافتن صخره‌ها، آن هنگام که آذرخش با آنها برخورد می‌کند، ردپای اگنی به خوبی دیده می‌شود. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۵)
معنی و ریشه‌ی واژه‌یandar یا indra-مشخص نیست شاید با آب مربوط باشد. در اوستا هم تنها دو بار به اسم این دیو بزرگ برمی‌خوریم، در غالب نسخ خطی، ایندر indra نوشته و در برخی از نسخ اندرَ (andra) آمده و باز هم معنای آن روشن نیست. (بهار، ۱۳۷۶، ص ۹۶)
اگر اهمیت خدایان براساس تعداد سرودهایی باشد که به آنها خطاب شده، ایندرا در صف مقدم خدایان قرار خواهد گرفت؛ زیرا از مجموع ۱۰۲۸ سرود ریگ ودا، در حدود ۲۵۰ سرود خطاب به اوست، و پس از او اگنی قرار دارد.
او در دوره‌ی هند‌و‌ایرانی و ودایی خدایی است سخت نیرومند، او قهرمان ملی اقوام آریایی است، برای او مجسمه می‌ساخته‌اند و به یاد مفاخر او اشعار می‌سروده‌اند، اورا کشنده‌ی اژدها گمان می‌کردند و بسیار اعمال دلیرانه به او نسبت می‌دادند، خویشکاری‌های او را در پهلوانی، نبرد با دشمنان دروغ و یاری به اقوام آریایی، در وداها و حتی الواح بغازکوی آسیای صغیر می‌توان یافت. (پورداوود، ۱۳۴۷، ج۱، ص ۱۱۵ و بهار، ۱۳۷۶، ص ۴۹۰)
ایندرا پادشاه ایزدان فضای میانه است و با صاعقه که سلاح ویژه‌ی اوست، با دیوان تاریکی و خشکسالی می‌جنگد. مهمترین کار او این است که باران فرو ریزد و چون ابرها از ریزش باران خودداری کنند، با آنها نبرد می‌کند، ابرها از خشم او می‌هراسند، و سرانجام نیکی بر اهریمنی پیروز می‌شود و ایندرا باران را به زمینیان هدیه می‌دهد. روشن است که برای اقوام کشاورز و دامپرور هند، نبرد برای ریزش باران، بزرگترین نبردها و قهرمانی‌ها به شمار می‌آید. او آبهای خروشان را کنترل می‌کند. او دوستدارانش را فراموش نمی‌کند و برای نیایش کنندگان خود، باران و فراوانی به ارمغان می‌آورد. با کشتن اژدهای خشکسالی، آبهای در بند را آزاد می‌سازد، هفت رودخانه را آزاد می‌سازد، گاوان را غله می‌بخشد و مردمان را گله‌های گاوان و اسبان می‌بخشد.
او با نوشیدن افشره‌ی سوما، سرمست شده و نیرو و جسارت می‌یابد. چون به خشم می‌آید، خشم او هر چیز محکم و نیرومندی را خرد و نابود می‌کند، مانند تبر، درختان را می‌اندازد، بستر رودخانه‌ها را می‌کَند، دژها را فرو می‌ریزد، ورتره را می‌کُشد، و کوهها را همچون اهرم آهنین، می‌شکافد. سرتاسر ودا پر از استعاره‌هایی است که نیروی بسیار زیاد او را توصیف می‌کند. او مامور اجرای احکام وروناست و گناهکارانی را که از قانون و نظم ورونا و میترا تخطی کرده‌اند، درهم می‌کوبد و کیفر می‌دهد.
او خدایی کهن است که پیش از جدایی اقوام آریایی نیز ستایش می‌شده است، در ماندلای دهم، سرود ۱۷۹ آمده:
ایندرا حافظ خانواده است و بر رییس کوچ کننده‌ی خانواده‌ی آریایی نظر می‌کند.
او مظهر پهلوانی در وداست، ایندرا قهرمانی است که سرزمین‌های آریایی را به آنها بخشیده، بی‌یاری او مردمان آریایی هرگز پیروز نمی‌شوند، او طایفه‌ی دیوان پست سرشت را راند. و با یاری او آریاییانِ تازه کوچیده، بر مردمان کهن ساکن آن سرزمین پیروز شده و سکونت گزیدند. بنابراین با پیروی از این اصل اسطوره‌ای که «خدایان حماسی گاهی در نقش پهلوانان یک قوم ظاهر می‌شوند و گاهی نیز قهرمانان و پهلوانان، سیمایی خدایی می‌پذیرند[۱۱۳]»، سرودهای بسیاری برای نیایش او و ستایش قهرمانی‌ها و دلاوری‌های او سروده شد. (یارشاطر، ۱۳۳۰، صص ۴۳۳-۴۴۰)
در افسانه‌های جدیدتر هندو، مرتبه‌ی او تنزل می‌یابد، با این که هنوز پهلوانی دلاور است، اما با شهوترانی‌های خویش، خدای دردسرسازی می‌شود که دیگر خدایان پیوسته برای بخشش او پادرمیانی می‌کنند. داستانهای بسیاری درباره‌ی سبکسری‌ها و هوسبازی‌های او در متون هندو وجود دارد و حتی اعمال قبیحی به او نسبت داده شده است. (جلالی نایینی، ۱۳۷۲، صص ۷۲-۸۲)
با همین روند، در ادبیات اوستایی هم به مقام دیوی تنزل پیدا کرده است. او با نام ایندرا، یکی از کماله دیوان اوستایی است، ولی تنها ایزد ودایی است که نه با نام، بلکه با لقب «ورتره‌کش» خویش، که همان ایزد بهرام ادبیات میانه ایرانی باشد، و با همان محدوده خویشکاری که در دوره‌ی هند‌و‌ایرانی داشته،‌ در اساطیر اوستایی و پهلوی بازمانده است. برخی از ویژگی‌های پهلوانی و دلاورانه‌ی او به ایزد بهرام منتقل شده و در بهرام یشت مندرج است و بسیاری نیز به طور کلی به ادبیات حماسی و پهلوانی ایران از جمله داستان‌های رستم منتقل شده است. (بهار، ۱۳۷۶، ص ۴۹۰ و پورداوود، ۱۳۴۷، ج۱، ص ۱۱۵)
به عنوان یکی از کماله دیوان اوستا، که از اسوراهای بزرگ ودایی بوده، حداقل درباره‌ی جنبه‌ی دیوی او می بایست توصیفات زیادی وجود داشته باشد، ولی کیفیت توصیفات او از این منظر، در اوستا و دیگر متون ایرانی، بسیار اندک است. در فرگرد ۱۰ وندیداد، بند ۹ و در فرگرد ۱۹ بند ۴۳، در هر دو جا ایندر کماله دیوی است که از رقبای امشاسپندان شمرده می‌شود. در کتب پهلوی نیز مکرراً به اسم «اندر» برمی‌خوریم ولی در هیچ جا مشروحاً از او ذکری نشده است. در کتاب نهم دینکرد در فصل ۳۲، بند ۳، «اندر» دیو فریفتار تعریف شده است. (بهار، ۱۳۷۶، ص ۹۶) در فصل۲۹ و ۳۰ بندهشن نیز گفته شده، که «اندر» رقیب اردیبهشت امشاسپند است. در فصل ۲۸ بندهشن آمده که دیو اندر خیال آدمی را از اعمال نیک منصرف می‌سازد. از این رو در بررسی تحول اساطیر حماسی از دوره‌ی هند‌و‌ایرانی، شخصیت حماسی ایندرا را بیشتر در داستانهای رستم می‌توان یافت تا ایزد بهرام. وجوه مشترک رستم و ایندرا بسیار زیاد است، ایندرا هم مانند رستم پهلوان و قهرمان ملی است و بسیار دیوان و اژدها کشته است، ایندرا به صورت اُریب از شکم مادر زاده شده، که احتمالاً اشاره به زایمان غیرطبیعی سزارین است، مانند زایش رستم در شاهنامه. اما وجوه مشترک او با بهرام صرفاً درباره‌ی پیروزی در جنگهاست و داستانسرایی درباره‌ی این پیرزومندی‌ها بسیار اندک است. (بهار، ۱۳۷۶، ص ۴۴۸)
فصل دوم: ایزدان آتش در ایران
۲- ایزدان آتش در ایران
۲-۱- آتش در ایران
این پژوهش در راستای بررسی ایزدان آتش است ولی از آنجا که هیچ ایزدی از پدیده‌ی طبیعی آن جدا نیست و باز با در نظر گرفتن این نکته که ایزدان آتش کمترین شخصیت انسان‌وار را در میان خدایان کسب کرده و صورت طبیعی و ذات آتش‌گون خود را در همه‌ی تعبیرات به روشنی نشان می‌دهند، ضروری است که پیش از پرداختن به ایزدان آتش در ایران، به اسطوره‌های آفرینش آتش در ایران، کشف آتش، انواع آتش، داستانها و روایات مرتبط با آن که همگی به نوعی دیدگاه ایرانیان باستان را پیرامون این عنصر زندگی‌بخش روشن می‌سازند، بپردازیم. پاسخ بسیاری از پرسش‌های این پژوهش درباره‌ی سیر تحول ایزدان آتش از دوره‌ی ودایی به دوره‌ی ایرانی، در تحول اصل آتش و کاربردهای آن در این دو دوره نهفته است.
مهمترین مبحث در ادیان و اساطیر و بررسی تحول تاریخی اساطیر هر قوم و قبیله‌ای، اسطوره‌ی آفرینش آغازین آن‌ ها است، چرا که شناخت آغاز و چگونگی آفرینش هستی، ما را از ابعاد مختلف ذهن انسان آن دوران آگاه می‌سازد، چنانکه اسطوره آفرینش را از دیدگاه ودا و هندیان باستان بررسی کردیم، در این بخش نیز اسطوره آفرینش را از دریچه نگاه زرتشت و دین او خواهیم دید. از نگاه اوستا، جهان که زاییده‌ی اهورامزداست در محدوده‌ی دوازده هزار سال اساطیری آفریده شده است. این دوازده هزار سال به چهار دوره‌ی سه هزار ساله تقسیم می‌شود. در دوران نخستین، جهان، مینُوی است و در دوره‌های بعد، آفرینش گیتیی افزوده می‌شود.
بر اساس گفته‌های بندهشن، در سه هزار سال نخست، جهان مینُوی است و کرانه‌مندی در زمان و مکان آفریده نشده است. در این دوره، از دو هستی سخن به میان می‌آید. یکی جهان متعلق به اورمزد که در بالا بود، با همه آگاهی، و بهی، زمانی بیکرانه در روشنی می‌بود، پس جهانی پر از روشنایی، زندگی، خرد، زیبایی و خوشبویی است که بیکران است و آغاز و پایانی ندارد و دومین جهان متعلق به اهریمن است در تاریکی، به پس‌دانشی و زدارکامگی، فروپایه بود. زدارکامگی، خیم او و آن تاریکی جای اوست که آن را تاریکی بیکران خوانند. میان ایشان تهیگی بود، وای است و آمیزش این دو نیرو بدان است. پس این دو جهان در مرز کرانه‌مندند و به هم نپیوسته‌اند.
هرمزد به سبب همه‌آگاهی از وجود اهریمن آگاه است و اهریمن به سبب پس‌دانشی از هستی هرمزد آگاه نیست. هرمزد که می‌داند اهریمن بر او و آفرینش او می‌تازد و انجام این نبرد را می‌داند به مینویی دست به آفرینش می‌زند و سه هزار سال این آفریدگان به مینوی ایستادند. تا اهریمن به مرز این دو جهان آمد و آفرینش زیبا و روشن اورمزد را دید او نیز به آفرینشی بد، پوسیده، سهمگین و بدآفریده دست زد.
اورمزد نخست از در آشتی اهریمن را به ستایش آفریدگان پاک خود دعوت می‌کند و اهریمن نمی‌پذیرد و هرمزد می‌داند که اگر زمان و کرانه‌ای برای این نبرد در نظر نگیرد این نبرد همیشگی خواهد شد. و در دوران نبرد و آمیختگی آفریدگان بیشتر کام اهریمن برآورند تا هرمزد. پس با اهریمن قرار می‌گذارد که نُه هزار سال نبرد کنند و سپس دعای «اهونور» را خوانده و اهریمن را از پای می‌اندازد. اهریمن سه هزار سال به گیجی فرو می‌افتد و هرمزد برای آفریدن هستی و ابزار این نبرد زمان کافی در اختیار خواهد داشت. بدین ترتیب نخست آفرینش او که مینوان بودند، در سه هزار اول انجام شد و اکنون که وارد سه هزاره‌ی دوم می‌شود، آفرینش گیتی‌ای آغاز می‌گردد. او نخست زمان کرانه‌مند را آفرید تا بتواند محدودیتی برای این نبرد تعیین کند. و سپس از زمان کرانه‌مند، زمان درنگ‌خدای و ناگذرایی را آفرید تا آفرینش خود را ثبات بخشد. این ثبات می‌تواند رنج و ناآسانی ایجاد کند که لازمه‌ی نبرد است. دیگر افزار او برای نبرد، آفریدگان گیتی‌اند که آفرینش آنها را آغاز می‌کند. در بندهشن این طور آمده: «از آن خودیِ خویش، از روشنی مادی، تن آفریدگان خویش را فراز آفرید، به تن آتش روشن، سپید، گرد، از دور پیدا و از آن مینو که پتیاره را که در هر دو آفرینش مینوی و مادی است، ببرد.» نخستین اشارات به آتش و روشنی از همین جا آغاز می‌شود. تأکید بر این که اهورامزدا که خالق کل هستی است از جنس روشنی است، و آنچه نخست خلق می‌کند از همین روشنی است، و همچون آتش است. اینها جایگاه برجسته و اثرگذار این عنصر را در اسطوره آفرینش می‌رساند و ما را از تفکر دوران زرتشتی و اهمیتی که برای نور و روشنایی قایل است آگاه می‌کند. روشنایی آن چنان مهم و حیاتی است، که آغاز حیات و آغازنده‌ی حیات هر دو از جنس روشنایی اند.
در مقابل، آفرینش اهریمنی هم آغاز می‌شود «اهریمن از تاریکی مادی آن آفریدگان خویش را فراز ساخت: تبهکار، بدان تن سیاه خاکستری شایسته‌ی جهان تاریکی». در برابر نور که نماد نیکی است، اهریمن به عنوان نماد بدی و شر در دنیای ثنویت زرتشتی، پر از تاریکی و زشتی است.
اورمزد که آفرینشِ مادی را نخست به مینوی آفریده، باید اکنون به صورت مادی هم بیافریند. «او نخست امشاسپندان را به شش بُن آفرید، سپس دیگر، آن هفتمین خود هرمزد است.» این شش امشاسپند شش سرور برای گیتی‌اند. در واقع شش ویژگی مختلف خود هرمزد هستند که برای حفظ آرمانهای او در سرتاسر گیتی پخش خواهند شد. نخست بهمن، و سپس به ترتیب اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد که هر یک موکل و نگاهبان یکی از عناصر طبیعت خواهند بود. سپس ایزدان را می‌آفریند و اهریمن نیز در مقابل هر یک، دیوان را و در مقابل امشاسپندان، سَردیوان را می‌آفریند.
پس از آفرینش امشاسپندان، بر اساس بندهشن «از آفریدگان مادی نخست آسمان، دیگر آب، سدیگر زمین، چهارم گیاه، پنجم گوسفند، ششم مردم، هفتم خود هرمزد» آفریده می‌شود.
نکاتی چند درباره‌ی آتش در آفرینش مادی وجود دارد. درباره‌ی آفرینش مادی، در بندهشن آمده: «نخستین آفریده همه آب سرشکی بود، زیرا همه از آب بود جز تخمه‌ی مردمان و گوسپندان، زیرا آنان را تخمه از اصل آتش است». در اینجا پس از ذکر آفرینش آسمان و آب و دیگر پدیده‌های طبیعت، هفتمین آفریده را آتش می‌داند، «سپس آتش را چون اخگری آفرید و بدو درخشش از روشنی بیکران پیوست. آنگونه تنی نیکوداشت که آتش را درخور است.» و در جای دیگر می‌گوید «هفتم آتش که درخشش از روشنی بیکران از جای هرمزد است. او آتش را در همه‌ی آفرینش چنان بپراکند و فراز آفرید، بمانند خانه‌خدایی که چون در خانه شود، در هیمه زغال سرخ برنهد. او فرمود به آتش [که ترا خویشکاری] در دوران اهریمنی، پرستاری مردم کردن و خورش ساختن و از میان بردن درد است. هنگامی که تو را چیز چیز برنهند، بیرون آی، چون هیزم برنهند، فراز گیر.» (بهار، ۱۳۷۶، ص۷۱) در آفرینش گیاه نیز تاکید می‌کند که «او آب و آتش را برای یاری گیاه آفرید، زیرا هر تنه‌ی گیاهی را سرشک آبی بر سر و آتش چهار انگشت پیش [ازآن است]. بدان نیرو همی رست. » (همان، ص۴۵)
در آفرینش کیومرث یا نخستین انسان نیز، می‌گوید او را روشن چون خورشید آفرید. و باز می‌گوید: «او از روشنی و سبزی آسمان، نطفه‌ی مردمان و گاوان را فراز آفرید، زیرا این دو نطفه را [که] آتش تخمه‌اند، نه آب تخمه، در تن گاو و کیومرث بداد تا افزایش یافتن مردمان و گوسفندان از آن بود.»
بویس نیز براساس یسنای ۱۹، بند ۲، آفرینش هفتم را آتش می‌داند: آدمی ششمین و آخرین آفریده‌ی مشخص همه‌ی آفرینش است. اما این اعتقاد نیز وجود دارد که آفرینش هفتمی هم وجود داشته که آتش است. هر چند وجود آتش پیدا و محسوس است ولی چون «در همه چیز پراکنده است.» (راشدمحصل، ۱۳۸۵، ص ۳، بند ۲۵) بنابر این، در شش آفرینش دیگر جاری و ساری است. نه تنها تخم و بذر همه‌ی جانداران (گیاهان و حیوانات) از آتش اشتقاق یافته، بلکه آتش در رگ و ریشه‌ی زمین نیز وجود دارد. اگر ریشه‌ی گیاهان در زمستان خشک نمی‌شود، و آب چشمه‌ها در زمستان گرم است، به سبب وجود آتش است. آتش در آسمان نیز هست. برقی که می‌زند، آتش است. خود خورشید طبیعتی آتشین دارد که می‌تواند گرما و نور بدهد. این آتش فروزان از روشنایی بی‌کرانه، که جایگاه اهورامزداست و در بالا لبه آسمان را دارد، می‌آید. (فرنبغ دادگی، ۱۳۶۹، صص ۱۷-۳۹)
همان‌گونه که قبلا گفته بود انسانها را از روشنی خویش آفریده و همان‌گونه که گفته بود تخمه انسانها از آتش است، می‌توان نتیجه گرفت سرچشمه‌ی روشنایی دررون آتش و خورشید، سبزی آسمان و حتی احجار کریمه و سنگهای درخشان که تخمه از خورشید دارند، در آفرینش یکی است، چنانکه در همه فرهنگ‌ها و اساطیر ملل، آتش و خورشید یکی پنداشته شدند و کلاً منبع نور برای ذهن انسان یک مفهوم را، ولو در صورتهای مختلف تداعی می‌کند. و این منشا روشنایی، از خود هرمزد است. یعنی از دید ایرانیان شاید بلندمرتبه ترین عنصر هستی، آتش و روشنایی باشد که خود تأییدی بر باورهای کهن آنان نیز بوده است.
باز هم شاهدی از بندهشن در تأیید منشا این روشنایی، و در تأیید یکی بودن روشنایی و هرمزد: «افزاری بود چون اخگر آتش که هرمزد در جهان روشنی آن را از آن روشنی بیکرانه بیافرید و همه آفریدگان را از آن بساخت و چون آن را بساخته بود، پس به صورت تن درآورد و سه هزار سال در حالت تن بداشت و آن را همی‌افزود و بهتر کرد، پس یک یک آفریدگان را از آن تنِ خویش همی‌آفرید.» (بهار، ۱۳۷۶، ص ۱۳۴)
در عین حال از آنجا که آتش را عنصری می‌دانند که در همه پدیده‌ها جاری است، در واقع می‌توان اندیشید هر نوع، روشنی و درخشش و هر نور و گرمایی که در هستی وجود دارد از دید انسان کهن، ربطی به آتش داشته است.
نکته‌ی دیگر این که جنبش و افزایش را نیز از آتش می‌دانستند، چنانکه هم در این بخش گفته شده و هم در آنجا که روییدن و رشد و افزایش گیاه را به آتشی که در ریشه‌ی آن بوده است نسبت دادند.
هرمزد ماه و خورشید را به سرداری اختران آمیزنده و نیامیزنده گمارد که ایشان همه بند به خورشید و ماه است. گاه امشاسپندان نیز بر بالای خورشید و ماه آفریده شد که به روشنی بیکران، به گاه هرمزد پیوسته است. در اینجا رتبه‌بندی در روشنی را به وضوح می‌بینیم، اشاره به برتری روشنایی هرمزد نسبت به روشنایی خورشید و دیگر پدیده‌ها که از خود او هستند.
در ادامه‌ی آفرینش هرمزد، هر یک از این پدیده‌های طبیعی را برای پاسداری به یکی از امشاسپندان می‌سپارد چنان که چهارپایان را به بهمن، آتش را به اردیبهشت، فلز را به شهریور، زمین را به سپندارمذ، آب را به خرداد و گیاه را به امرداد سپرد. و اوقات روز را نیز به پنج هنگام بخش کرد و بر هر هنگامی، مینویی گمارد. پس از پایان آفرینش پیش‌نمونه‌های گیتی، در پایان سه هزار سال دوم، اهریمن با یاری آفریدگان پلید خود به هوش می‌آید و تصمیم می‌گیرد که این پیش‌نمونه‌های آفرینش را نابود کند و به جهان هرمزدی حمله می‌کند.
با آغاز سه هزار سال سوم، اهریمن همه‌گونه زشتی، زهر، بیماری، خرفستران و دیوان را برای تازش و نابودی دنیای هرمزدی به کار می‌گیرد. دیوان با ایزدان نبرد می‌کنند و در این بین گاو توسط اهریمن کشته می‌شود و از تن او غلات، گیاهان و جانوران آفریده می‌شوند. از نطفه‌ی کیومرث که بر زمین ریخته شده بود، پس از چهل سال شاخه‌ای ریواس می‌روید که دارای دو ساق است و پانزده برگ. این پانزده برگ مطابق با سال‌هایی است که مشیه و مشیانه نخستین زوج آدمی در آن هنگام، دارند. بدین ترتیب مشی به عنوان پدر انسان‌ها و مشیانه به عنوان حوای انسان‌ها شناخته می‌شود. اهریمن بر اندیشه‌ی آنان می‌تازد و آنان اولین دروغ را بر زبان می‌آورند و آفریدگاری را به اهریمن نسبت می‌دهند. مشی و مشیانه توبه می‌کنند و دارای هفت جفت فرزند می‌شوند و پس از صد سال زندگی می‌میرند.
در این تازش هر یک از پدیده‌های طبیعی مانند آسمان و آب و آتش در نبرد شرکت می‌کنند. به عنوان مثال در نبرد تیشتر و اپوش، بر سر باران، آتش وازیشت به دشمنی اپوش و یاری تیشتر می‌آید. آتش وازیشت، آتشی است که درون ابرها جای دارد، به گرز آتشین، اسپنجروش را در ابرها زد و ده شبانه روز باران بارید و زهر خرفستران را شست. در اکثر موارد خودِ پدیده به مقابله با تازش می‌کوشد. مثلاً در تازش بر گیاه، خود گیاه برای مقابله با اهریمن می کوشد و اصولاً این مبارزه با حفظ آفرینش در غالب آفرینشی دیگر همراه است. برای از بین نرفتن گیاه، تخمه‌ی هزاران گیاه از پیش‌نمونه‌ی اصلی در زمین پخش می‌شود و یا از گوسپند اولیه، نژاد همه‌ی جانوران تولید می‌شود.
چنان است برای آتش، «چون بر آتش آمد با او همان آتش [به مقابله کوشید]. پنج گونه آتش بود که افزونی، بهفرنفتار، اوروازشت، وازشت، بلند سود خوانده شود.
او آتش افزونی را خود اندر گرزمان بیافرید و او را پیدایی به آتشی است که بر زمین سوزان است. او را افزونگری این است که هر نوعی را به سرشت خویش افزایاند.
آتش بهفرنفتار آن است که در مردمان و گوسپندان است. او را خورش گواردن، تن تافتن، چشمان روشن ساختن، اندر خویشکاری است.
اوروازشت آن است که در گیاهان است که در تخم ایشان آفریده شد. او را زمین سفتن، آب را تراویدن، تفتن و بدان شکوفه‌ی گیاهان را دلپسند، نیک چهره و خوشبوی کردن و میوه را رساندن، و به بس مزه تبدیل کردن، اندر خویشکاری است.
وازشت آن است که در ابر حرکت دارد، او را تیرگی و تاریکی اندروایی زدن و ستبری اندروای را باریک و سبک‌سرشت کردن، و تگرگ را گداختن و آن آبی را که در ابر است به اندازه گداختن و دارای سرشک کردن و گرم کردن اندر خویشکاری است.
بلند سود (=برزی‌سوه) نیز در آسمان، آن فره (=شعله) است که او را مقر در آتش بهرام است، چونان که خانه خدای را مقر به خانه است. او را نیروی برکت بخشنده از رویش روشن آتش و فرازسوزی بوی و پاکی جان و ستایش یزدان و به کار بستن کرفه‌هاست. او را با دروج مینوی کوشیدن، پری‌تنان را که از دریا برآیند، و بدی مادی را [برخود] پوشیده دارند و به گند و پلیدسازی، روشنان را به دشمنی آیند، و به جادویی آفریدگان را تباه کنند، نابود کردن و سوختن و جادو و پری را بشکستن، و بمایه، به شب، خفتگان را پاسبانی کردن، و با سروش پرهیزگار یار بودن خویشکاری است.» (بهار، ۱۳۸۱، ص ۱۲۷ و ۱۲۸).
بر اساس متن بالا که از بندهشن است، ۵ آتش مینوی آفریده می‌شود و در بخشهای مختلف کیهان قرار داده می‌شود تا خویشکاری خاصی را بر عهده گیرند. این متن نکات بسیار مهمی را از نگاه ایرانیان برای ما روشن می‌دارد.

 

 

نظر دهید »
نقد و بررسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با محوریت نقش پلیس در پیشگیری،کنترل وجبران صدمات- قسمت ۱۳
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تبصره ۵ از ماده ۱ قانون اصلاحی حادثه را چنین تعریف می نماید :
« منظور از حوادث مذکور در این قانون ، هرگونه سانحه ای از قبیل تصادم ، تصادف ، سقوط ، واژگونی ، آتش سوزی و یا انفجار وسایل نقلیه موضوع این ماده و نیز خساراتی است که از محمولات وسایل مزبور به اشخاص ثالث وارد شود . »
همان گونه که می بینیم قانون جدید دامنه حوادث رانندگی را به نحو چشم گیری گسترش داده و کلیه سوانح را در شمار حوادث موضوع قانون آورده است .
خسارت مالی
در بیمه مسئولیت خسارت‏های مالی شامل هرگونه ضرر و زیان مستقیم است که براثر حوادث مشمول بیمه‏ نامه به اموال منقول و غیر منقول و نیز اشیای تحت مالکیت یا تصرف قانونی اشخاص ثالث یا بیمه‏گذار وارد می‏شود .
بر این اساس ماده ۴ آیین نامه اجرایی قانون سابق خسارت مالی را شامل زیان های مستقیمی می دانست که در اثر حوادث مشمول بیمه به اموال و اشیای تحت مالکیت یا تصرف قانونی اشخاص ثالث وارد می شد.
تبصره ۴ ماده ۱ قانون اصلاحی خسارت مالی را این گونه تعریف می نماید :
« منظور از خسارت مالی ، زیان هایی می باشد که به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون به اموال شخص ثالث وارد شود . »
در قانون جدید خسارت مالی به زیان های مستقیم محدود نشده است و این ؛ جبران زیان ناشی از کسر قیمت وسیله نقلیه که در متن ماده ۲ قانون رسیدگی فوری به خسارات ناشیه از تصادفات رانندگی به وسیله نقلیه موتوری[۲۲] به آن اشاره شده است را امکان پذیر می سازد . با این حال حذف عبارت « زیان مستقیم » از متن قانون به معنای قابل جبران بودن کلیه زیان های وارده نیست و در این مورد بایستی به قواعد عمومی مسئولیت مدنی مراجعه شود ، چنان که برای مثال با توجه به نص تبصره ۲ ماده ۵۱۵ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی[۲۳] عدم النفع مشمول این تعهدات نمی شود . (طهماسبی ، ۱۳۸۸ : ۵۵ )
خسارت بدنی
تبصره ۳ ماده ۱ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری وسایل نقلیه در تعریف خسارت بدنی بیان می دارد :
« منظور از خسارت بدنی ، هر نوع دیه یا ارش ناشی از صدمه ، شکستگی ، نقص عضو ، از کارافتادگی (جزیی یا کلی – موقت یا دایم) یا دیه فوت شخص ثالث به سبب حوادث مشمول بیمه موضوع این قانون است . هزینه معالجه نیز چنان چه مشمول قانون دیگری نباشد جزء تعهدات بیمه موضوع این قانون خواهد بود .»
شخص ثالث
« از دیدگاه حقوقی شخصی که طرف قرارداد یا عقد نباشد و قائم مقام یا جانشین هیچ یک ازدو طرف عقد یا معامله نیست ثالث نامیده می شود . » ( محمود صالحی ، ۱۳۷۹ ، ص ۹ )
بنابر این تعریف هر شخصی که نام وی در متن قرارداد بیمه یاد نشود در شمول شخص ثالث قرار می گیرد . در واقع عنوان شخص ثالث در بیمه‏نامه‏ به طرف زیان دیده حادثه رانندگی ( که نه بیمه‏گذار است و نه بیمه‏گر ) اطلاق می‏شود.
تبصره ۶ از ماده ۱ قانون اصلاحی شخص ثالث را چنین تعریف می کند:
« منظور از شخص ثالث هر شخصی است که به سبب حوادث وسایل نقلیه موضوع این قانون دچار زیان های بدنی و یا مالی شود به استثنای راننده مسبب حادثه .»
براساس این تعریف دارنده وسیله نقلیه مسبب حادثه که رانندگی آن را برعهده نداشته نیز در زمره اشخاص ثالث قرار می گیرد .
۳-۳-تعاریف عملیاتی مفاهیم
پیشگیری
در این تحقیق به جلوگیری از وقوع سوانح ترافیکی پیشگیری و به اقداماتی که با این رویکرد انجام می شود اقدامات پیشگیرانه اطلاق می شود .
اقدامات پیشگیرانه از منظر زمان اجرا به دو دسته کوتاه مدت و بلند مدت تقسیم می شود . در پیشگیری کوتاه مدت آن دسته از اقداماتی که در مدت زمان کم نتیجه بخش است در اولویت قرار می گیرد همچون اصلاحات کم هزینه ی مهندسی در معابر یا اعمال قانون متخلفین و … . واضح است که در این نوع از پیشگیری ، برد اقدامات صورت گرفته نیز محدود است . در پیشگیری بلند مدت با صرف هزینه های کلان و در یک فرایند مدت دار با بسترسازی مناسب سعی در جلوگیری از وقوع تخلف از طریق تکیه بر آموزه های فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد .
جامعه شناسان در خصوص پیشگیری نظریات گوناگونی را ارائه کرده اند که از آن جمله می توان به نظریه بی سازمانی ، نظریه پیوند افتراقی ، نظریه تضاد و نظریه کنترل اجتماعی اشاره کرد .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
یکی از مهمترین نظریاتی که در حوزه پیشگیری وضعی ، با هدف کاهش فرصت ارتکاب تخلف به منظور جلوگیری از بروز آن مطرح می گردد نظریه انتخاب عقلانی است . این نظریه بیان می دارد که افراد در تحقق امنیت عمومی کاملا عقلانی عمل نموده و در انجام آن با محاسبه سود و زیان و عکس العمل دیگر افراد مشارکت می نمایند ، به این معنا که اگر عده ای با انتخاب ناصحیح ارتکاب تخلف را بر رعایت قانون برگزینند دیگران نیز براساس قاعده عقلانی در رعایت قانون که ثمره آن امنیت عمومی است شرکت نخواهند کرد . به عبارت دیگر رعایت قانون در گرو رفتار جمعی قانونمند است .
کنترل
منظور از کنترل سوانح رانندگی ، کاهش تعداد تصادفات از لحاظ کمی و نیز تقلیل ضایعات ناشی از این سوانح ، در اثر انجام اقدامات پیشگیرانه و نیز ارتقا کیفیت عملیات امدادرسانی به مصدومان می باشد .
« استراتژی هایی که هدفشان کاهش و جلوگیری از تصادفات است به طور سنتی بر سه شیوه متمرکز شده است :
۱ – علوم مهندسی و محیطی .
۲ – آموزش رانندگان .
۳ – اجرای قوانین توسط پلیس . » ( اسماعیلی ، ۱۳۸۸ ، ص ۲ )
جبران
مقصود از جبران صدمات ناشی از حوادث رانندگی ، استفاده از سازوکارهایی جهت پرداخت سریع خسارت به زیان دیدگان سوانح رانندگی از طریق قضازدایی و نیز تادیه کامل زیان وارده به آنان می باشد .

۳-۴-متغیرهای اصلی
از آن جا که ما در این تحقیق برآنیم تا ابتدا با نقد قانون اصلاحی نقاط ضعف و خلاهای آن را تشخیص داده و سپس با بهره گرفتن از نظر خبرگان پیشنهاداتی را به منظور رفع این نقایص یا اجرایی شدن اهداف قانون گذار ارائه نماییم لذا پیشنهادات کارشناسان به عنوان متغیرهای مستقل و پیشگیری ، کاهش و جبران صدمات ناشی از سوانح به عنوان متغیرهای وابسته تحقیق مطرح می گردند که از متغیرهای مستقل تاثیر می پذیرند .

۳-۵- روش تحقیق
با توجه به این که پژوهش حاضر سعی دارد تا به طور عمیق و جامع اطلاعاتی را در خصوص نقش قانون اصلاح قانون بیمه اجباری در پیشگیری ، کاهش و جبران صدمات ناشی از حوادث رانندگی به دست آورده و بر پایه آن پیشنهاداتی را در راستای تقویت نقاط مثبت و رفع نقاط ضعف آن بیان نماید لذا در گردآوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از روش تحقیق زمینه ای[۲۴] استفاده شده است . جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز این روش ، از سه ابزار مطالعات کتابخانه ای ، مصاحبه و تکنیک دلفی به شرح ذیل استفاده گردید .
۳-۵-۱- مطالعات کتابخانه ای
روش اسنادی یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به اطلاعات ، به خصوص در تحقیقات موردی و زمینه ای است . در این روش محقق می کوشد تا از طریق جمع آوری اطلاعات ، ارزشیابی و بررسی صحت و سقم آن ، استفاده از دلایل مستدل و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب شده ، نتایج پژوهشی قابل دفاعی را در ارتباط با فرض یا فرض های ویژه تحقیق بدست آورد . (نادری ، سیف نراقی ، ۱۳۸۹ : ۴۴ )
تحقیقات اسنادی به صورت عموم در کتابخانه ها و آرشیو ها از طریق استفاده از نامه ها، بخش‌نامه ها، دستور العمل ها ،گزارش‌های کتبی در مورد رویدادها ، دستور جلسات ، اعلان تشکیل جلسات ، روزنامه‌‌ها، کتب، مجلات و نشریات ادواری ، مقالات ، اسناد اداری مثل پیشنهادها وگزارش های پیشرفت کار و اسناد دیگر انجام می شود . (ک.ین،۱۳۷۶ : ۴۹ )
به طور کلی استفاده از اسناد و مدارک زمانی صورت می‌گیرد که یا تحقیقی تاریخی در دست انجام باشد، یا آن‌که تحقیق ، مربوط به پدیده‌های موجود بوده ولی محقق در صدد شناسایی تحقیقات قبلی در مورد آن موضوع بر آمده باشد .
در این تحقیق ما به منظور بیان کارآمدی ابزارهای قانونی موجود در قانون جدید با بهره گیری از کتب و منابع حقوقی به نقد تطبیقی قانون اصلاح قانون مسئولیت مدنی اجباری دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با قانون پیشین پرداخته و با بیان نکات قوت و ضعف هر یک از این دو قانون ، کارآیی یا عدم کارایی آن را در پیشگیری ، کاهش و جبران صدمات ناشی از سوانح رانندگی بررسی می کنیم . ضمناً موارد مطرح شده در این قسمت به عنوان یکی از منابع تهیه پرسشنامه ی تکنیک دلفی مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
۳-۵-۲- تکنیک دلفی
« دلفی رویکرد یا روشی سیستماتیک در تحقیق برای استخراج نظرات از یک گروه متخصصان در مورد یک موضوع یا یک سوال و یا رسیدن به اجماع گروهی ، از طریق یک سری از راندهای پرسشنامه ای با حفظ گمنامی پاسخ دهندگان و فیدبک نظرات به اعضای پانل است . » ( احمدی ، نصیریانی ، اباذری ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۷۵ )
زمانی که بخواهیم درباره اتفاق نظر یک جمع صاحب نظر درباره ی موضوع خاص به بررسی بپردازیم از روش دلفی استفاده می شود.( همان : ۱۷۵ )
این روش فرایندی ساختار یافته برای دستیابی به دانش موجود نزد گروهی از کارشناسان و خبرگان است که از طریق توزیع پرسشنامه در بین آنان و بازخورد کنترل شده پاسخ های دریافتی انجام می شود .
روش دلفی معمولاً به منظور یافتن ایده‌های خلاقانه و قابل اطمینان و یا بدست آوردن اطلاعات مناسب جهت تصمیم گیری مورد استفاده قرار می گیرد .
به اعتقاد هلمر (Helmer 1997) ، دلفی ابزار ارتباطی سودمندی بین گروهی از خبرگان است که فرموله کردن آراء اعضاء گروه را تسهیل می‌کند[۲۵].
از آنجا که روش دلفی بر ناشناس بودن ، بازخوردهای کنترل شده و پاسخ گروهی آماری تکیه دارد و بنابراین از نفوذ افراد برجسته در گروهای بحث یا فشار گروه برای همنوایی اجتناب می‌کند، با بهره گرفتن از این تکنیک اجماعی معتبر از متخصصان می‌تواند بدست آید[۲۶] .
شرکت کنندگان دلفی متخصصین یا خبرگانی هستند که به پنج خصوصیت دانش و تجربه در موضوع، تمایل ، زمان کافی برای شرکت و مهارت های ارتباطی موثر نیاز دارند .
« در روش دلفی هیچ قانون صریحی در مورد نحوه انتخاب و تعداد متخصصین وجود نداشته و به هموژن یا هتروژن بودن نمونه ، هدف دلفی یا وسعت مشکل ، کیفیت تصمیم ، توانایی پژوهشگر در اداره مطالعه ، زمان جمع آوری داده ها و منابع در دسترس بستگی دارد . تعداد شرکت کنندگان معمولا کمتر از ۵۰ نفر و اکثرا ۱۵ تا ۲۰ نفر بوده است . » ( احمدی ، نصیریانی ، اباذری ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۷۷ )
حداقل تعداد اعضاء پنل‌ها برای حصول به نتیجه قابل اتکاء بستگی به طراحی تحقیق دارد. بنا بر نظر برکهوف (Berkhoff, 1975) در شرایط آرمانی حتی گروه‌های چهار نفره هم می‌توانند عملکرد مناسبی داشته باشند[۲۷] .
ما در این تحقیق به منظور دستیابی به نتیجه مورد نظر ، تعداد ۲۰ نفر از خبرگان ، شامل ۱۰ نفر کارشناس بیمه و ۱۰ نفر کارشناس عالی تصادفات را انتخاب نمودیم .
در انتخاب گروه کارشناسی دو فاکتور میزان تحصیلات و آشنایی با قانون بیمه اصلاحی و قانون سابق در نظر گرفته شد .
در اغلب موارد تکنیک دلفی را به سه دسته زیر تقسیم بندی می کنند :
۱- دلفی کلاسیک ( Classic Delphi )
۲- دلفی سیاسی ( Policy Delphi )
۳- دلفی تصمیم گیری ( Decision Delphi )
در این تحقیق از روش دلفی کلاسیک استفاده شده است . در روش دلفی کلاسیک به منظور طراحی پرسشنامه R1 ، روال معمول ، طراحی پرسشنامه باز و ارسال به گروه کارشناس به منظور ارائه نظرات و پیشنهادات پیرامون موضوع مورد مطالعه است . در مرحله بعد با جمع آوری نظرات ارائه شده نسبت به طراحی پرسشنامه R1 اقدام می شود . با توجه به معیار انتخابی در تحلیل داده های به دست آمده، در مراحل بعد این روند برای تهیه پرسشنامه Rn تکرار خواهد شد . در پژوهش حاضر به دلیل وجود برخی محدودیت ها ترجیح داده شد که به جای طی نمودن روال معمول در طراحی R1 از تلفیق سه روش مصاحبه آزاد با نمونه ای از گروه کارشناسی ، انجام مطالعات کتابخانه ای و نیز استفاده از پیشنهادات ارائه شده در قسمت نقد قانون اصلاحی بهره گرفته شود . دلایل این انتخاب به شرح ذیل می باشد :
– عدم تمایل گروه کارشناسی به تکمیل پرسشنامه باز .
– پرسشنامه باز به پرسش شونده نوعی آزادی عمل در پاسخ گویی می دهد که ممکن است باعث انحراف پژوهش از هدف اصلی شود .
– ناهمگنی گروه مورد بررسی که دستیابی به اطلاعات مورد نظر پژوهش را در قالب یک پرسشنامه مشخص مشکل می نمود .
– انعطاف پذیری بیشتر روش مصاحبه آزاد که امکان دستیابی به اطلاعات عمیق تر از موضوع را فراهم می آورد .
– محدودیت قدرت تعمیم روش مصاحبه ( به علت کمی تعداد مصاحبه شوندگان ) ما را بر آن داشت تا برای کاهش خطای ناشی از این مورد اقدام به تلفیق اطلاعات روش مصاحبه با روش های دیگر نماییم .
۳-۵-۳- روش مصاحبه
به منظور انجام مصاحبه تعداد ۶ نفر ، شامل ۳ نفر کارشناس راهنمایی و رانندگی و ۳ نفر کارشناس بیمه ای ، از گروه ۲۰ نفره انتخاب شده و پس از انجام هماهنگی های لازم طی سه مرحله از آنان مصاحبه به عمل آمد . از کارشناسان مصاحبه شونده خواسته شد تا نظرات خود را پیرامون موارد ذیل بیان دارند :
– خلاءهای قانون بیمه اصلاحی که می تواند در پیشگیری و کاهش سوانح رانندگی موثر باشد .
– خلاءهای این قانون در جبران صدمات ناشی از سوانح رانندگی.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

نظر دهید »
بررسی رابطه نگرش مذهبی با کاهش تعارضات زناشویی در زنان- قسمت ۱۴
ارسال شده در 25 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

شریفی، طیبه. (۱۳۸۱). بررسی رابطه نگرش دینی با سلامت عمومی،افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، رساله کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی اهواز.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

شریعتمداری، آسیا. (۱۳۸۳). تاثیر آموزش راه های مقابله با فشار روانی بر تعارضات زناشویی . پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.

شفیعی نیا، اعظم، حسینیان، سیمین. (۱۳۸۶). بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی با روش شناختی – رفتاری بر تعارضات زناشویی. فصلنامه پژوهش های تربیتی و روان شناختی. سال ۳، ۲،۱-۲۲-۱٫

شاملو، سعید. (۱۳۷۷). روان شناسی شخصیت. تهران: رشد.

صدوق، محمد بن بابویه قمی. (۱۴۱۳ق). من لایحضره الفقیه، قم: جامعه مدرسین.

طباطبایی، سید محمد حسین. (۱۳۷۰). تفسیر المیزان. جلد ۱

عاملی، شیخ محمد حر.(۱۴۰۹ق). وسایل الشیعه، قم: موسسه آل البیت.

عامری، فریده.(۱۳۸۱). بررسی تاثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در اختلافات زناشویی . رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس.

عامری، فریده، اژه ای، جواد، رسول زاده، کاظم، نور بالا، احمد علی. (۱۳۸۲). بررسی تاثیر مداخلات خانواده درمانی راهبردی در اختلافات زناشویی. مجله روان شناسی.۳٫

عاطف وحید، محمد کاظم، لواسانی، فهیمه، محمد پور، احمد رضا. (۱۳۸۸). مدیریت تعارض همسران. مشهد: آهنگ قلم.

فرح بخش، سعید، و غلامرضایی، سیمین، و نیک پی، ایرج. (۱۳۸۶). بررسی بهداشت روانی دانشجویان در رابطه با عوامل تحصیلی. فصل نامه اصول بهداشت روان، سال ۸، ۳۲و ۳۴، ۶۶-۶۱

فریدی ، فرشاد. (۱۳۸۵). اثر بخشی آموزش مداخلات خانواده درمانی ساختاری شیوه ی گروهی بر تعارضات زناشویی . پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.

فلاح چای؛ سید رضا. (۱۳۷۸). مقایسه اثر بخشی رویکرد آموزش شناختی رفتار ی زوجین با آموزش زوجین بر اساس رویکرد روایت درمانگری در کاهش تعارضات زناشویی. رساله دکتری،دانشگاه علامه طباطبایی.

فرانکن، رابرت.(۱۳۸۲). انگیزش و هیجان. (ترجمه حسن شمس اسفند آباد، غلامرضا محمودی، سوزان امامی پور).تهران: نی.(تاریخ انتشار به زبان اصلی،۱۹۳۹).

فصیح، طیبه.(۱۳۸۱). بررسی رابطه میان نگرش مذهبی و سلامت عمومی در میان دانشجویان ورودی سال ۸۱ و ۸۲ .پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علوم پزشکی اهواز.

قرآن کریم. ترجمه مهدی الهی قمشه ای. سازمان چاپ و انتشارات ایران.

قائمی، علی. (۱۳۷۵). چرا مذهب ؟ تهران: مولف.

قربانی، نیما. (۱۳۸۲). روان درمانگری پویشی کوتاه مدت. تهران: سمت.

قائمی، علی. (۱۳۷۶). نگرش در رفتار دینی در دانش آموزان. تهران: امیری.

قلیلی، زهره، و احمدی، سید احمد، و خاتمی زاده، مریم. (۱۳۸۵). زوج درمانی. فصل نامه تازه های روان درمانی، سال یازدهم، ۳۹و۴۰، ۷۷-۵۹ دانشجویان

قربانی، عزیز اله.(۱۳۸۰). بررسی تاثیر روش درمانی برگرفته از نهج البلاغه در کاهش افسردگی دانشگاه های تهران در مقایسه با رفتار درمانگری . پایان نامه ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.

قربانی، کبری. (۱۳۸۴). تاثیر زوج درمانی به شیوه ی درمان عقلانی هیجانی رفتاری بر تعارض ها و افکار غیر منطقی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان پایان نامه ارشد، دانشگاه اصفهان.

قربانی، نیما. (۱۳۸۴).سبک ها و مهارت های ارتباطی ، تهران: انتشارات تبلور.

کلینی،محمد بن یعقوب. (۱۳۶۵). کافی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.

کار، آلن. (۱۳۸۴). خانواده درمانی تحلیل روابط و تعارضات همسران(ترجمه ی غلامرضا تبریزی). مشهد: مرندیز.(تاریخ انتشار به زبان اصلی ندارد).

کارلسون، جان و همکاران. (۱۳۷۸). خانواده درمانی تضمین درمان کارآمد. (ترجمه ی نوابی نژاد، شکوه) تهران: انجمن اولیاء و مربیان.(تاریخ انتشار به زبان اصلی ندارد).

کریمی، یوسف. (۱۳۸۲). روانشناسی اجتماعی.تهران: ارسباران.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

کریمی، مصطفی. (۱۳۸۵) . قرآن وقلمرو شناسی دین. قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).

گاتمن،جان و سیلور، نان. (۱۳۸۵). هفت اصل برای زندگی زناشویی. ترجمه نسرین مصباح و همکاران، تهران:ایتا. ( تاریخ انتشار به زبان اصلی ۲۰۰۶).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

گلاسر،ویلیام و گلاسر،کارلین. (۱۳۸۴) . ازدواج بدون شکست. (ترجمه سمیه خوش نیت و هدی برازنده). تهران: محقق. (تاریخ انتشار به زبان اصلی ۲۰۰۲).

گال،مردیت،بورگ،والتر،گال،جویس. (۱۳۹۰).روش های تحقیق کمی و کیفی در علوم تربیتی.ترجمه احمد رضا نصر و همکاران. تهران: سمت.

گلادینگ، ساموئل. (۱۳۸۲). خانواده درمانی.(ترجمه ی بهاری، فرشاد وهمکاران). تهران: تزکیه

گلدنبرگ، ایرنه. (۱۳۸۲). خانواده درمانی.( ترجمه ی حسین شاهی براواتی و. حمید رضا نقشبندی، سیامک) تهران: روان.

لطف آبادی،ح. (۱۳۸۴). جستجوی مبانی نظری سنجش ویژگی های معنوی درمان جویان در تعامل با درمانگران. گزیده مقالات همایش مبانی نظری و روان سنجی مقیاس های دینی.ص ۱۳۸٫دفتر طرح ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

ملکی حاج آقا، زهرا. (۱۳۸۴). بررسی سبک مدیران مدارس راهنمایی دخترانه تهران در برخورد با تعارض از دیدگاه مدیران و معلمان در سال ۱۳۸۳٫ پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشگاه شهید بهشتی.

ملک سعیدی، ژینوس. (۱۳۸۸). اثر بخشی آموزش مهارت های تنظیم منابع تکوین خود بر کاهش تعارضات زناشویی زنان. پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده. دانشگاه علامه طباطبایی.

ملکیان، مصطفی. (۱۳۷۵). اقتراح انتظار بشر از دین. قم: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه.

مطهری، مرتضی. (۱۳۶۶). مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی: انسان و ایمان. قم: صدرا

مرادی، محمود. (۱۳۸۰). بررسی تاثیر خانواده درمانی به روش ساختاری به کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق شهراصفهان. پایان نامه ی کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان.

محمد نظری، علی. (۱۳۹۰). مبانی زوج درمانی و خانواده درمانی. تهران: علم

مجلسی، محمد باقر. ( ۱۴۰۴ق). بحارالانوار. بیروت: موسسه الوفاء.

منجزی، فرزانه.شفیع آبادی،عبداللله،سودانی،منصور. (۱۳۹۱).اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی با رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی، فصلنامه دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی،سال ۱۳،شماره ۱،پیاپی ۴۷٫

محمدی، سید داوود و مهرابی زاده هنرمند، مهناز. (۱۳۸۵). ارتباط نگرشهای مذهبی با مکان کنترل و نقش جنسیت در این متغیرها، مجله پژوهش های روانشناختی، دوره ۹، شماره ۳ و۴

محققی، حسین. (۱۳۹۰). تدوین برنامه آموزشی توانمند سازی زوجین بر اساس نظریه عشق استرنبرگ و تاثیر آن بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایتمندی زوجین. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.

میلانی فر، بهروز. (۱۳۸۲). بهداشت روانی. تهران: قومس.

نوابخش، مهرداد وپوریوسفی، حمیرا. (۱۳۸۵). نقش دین و باور های مذهبی بر سلامت روانی، مجله پژوهش دینی، ۱۴، ۹۱-۷۱
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

 

نوری، حسین. (۱۴۰۸ق). مستدرک الوسایل. قم: موسسه آل البیت.

نصیر زاده، راضیه، رسول زاده، کاظم.(۱۳۸۸).بررسی رابطه باورهای مذهبی با راهبرد های مقابله با تنیدگی در دانشجویان. فصلنامه دانشگاه علوم پزشکی گناباد. شماره۲٫ ۶۳-۵۶

وست، ویلیام. ( ۱۳۸۳). روان درمانی و معنویت. (ترجمه ی شهیدی، شهریار و شیرافکن سلطان علی) تهران: رشد (تاریخ انتشار به زبان اصلی ۲۰۰۴).

وولف، دیوید. (۱۳۸۶). روان شناسی دین. (ترجمه دکتر محمد دهقانی). تهران: رشد.(تاریخ انتشار به زبان اصلی ندارد).

Burton,J.P.(2003).Marital conflict childrens perceptions of marital conflict. Dissertation Abstracts internashtional: section B: the sciences & Engineering ۵۹ (۶-B),3089.

Bertoni, A.Bodenmann,G.(2010). Satisfied and dissatisfied coules: positive and Negative Dimensions,conflict styles, and Relationship with family.European psychologist.15, 175-184

Carter, B. (2003). The family life cycle: A frame work for family therapy, Needham. Heights: Allyn and Bacon.

Carlin,G.M.(199).A conceptual analysis of conflict management style measures. Master thesis, the university of Guelph

Dudley,M & kosinski,F.(2006).Religiosity and marital satisfaction: A research note.Review of Religious research. Vol 32(1):78-86

Elkins D.N.Hedstorm,L.j,Hughes,L.L. Leaf, J.A. and saundersc.(1988). Towards a humanistic-phenomenological spirituality.,Journal of Humanistic psyehology , ۲۸(۴): ۵-۱۸

Falicov, C.(2000). Laino families in therapy. New York: Guilford pres.

Gregory R.Maio , & Geoffrey Haddock.(2010).The psychology of Attitude and attitude change. Los Angeles: SAGE.

Hassed C.S.(2000). D epression: dispirited or spiritually deprived? Med j Aust;173-547.

Heaton,T.B & pratt , E.L.(2004). The effects of Religious Homigamy on marital satisfaction and stability, Journol of social and personal Relationships vol.11(4):534-509.

Henderson-King,D.H.& Veroff, J.(2003).sexual satisfaction and marital well-being in the first years of marriage, Journal of social and personal relationship, VOL.11(4):509-534.

Jones,D.(1992).parental divorce, family conflict and friendship network. Jounal of social and personal relationship. Vol(9).pp219-225.

Karsoon J.L (1981). Genetics of intellectual variation in celand. Heredities,95,283-288.

Kew-cheung, s.(1996).cognitive- behavioral therapy for marital conflict. Journal of family therapy.20,2,256-265.

Kaiser,A, Hahlweg,K, Wolf sdorf,G.F and Groth, T.(1998).The efficacy of a compact psychoeducational group program for marriage couples. Journal of consulting and clinical psychology. Vol.66(6).pp753-760.

lambert,Nathaniel.M,Dollahite,David.C.(2006). How religiosity help couples prevent, resolve, and overcome marital conflict (election version).family relations,55,439-449.

 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 229
  • 230
  • 231
  • ...
  • 232
  • ...
  • 233
  • 234
  • 235
  • ...
  • 236
  • ...
  • 237
  • 238
  • 239
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • عوامل تاثیر گذار بر ارزش ویژه برند شرکت های بیمه از نگاه مشتریان- قسمت ۱۸
  • مقایسه‌ی سبک شناسانه‌ی حبسیّات مسعود سعد سلمان با حبسیّات خاقانی- قسمت ۳
  • تدابیر پیشگیرانه و سرکوبگرانه اتخاذی توسط قانونگذار راجع به جرم پولشویی در حقوق ایران و امارات با تکیه بر اسناد بین الملل- قسمت 13
  • بررسی اساطیری ایزدان آتش در دین‌های هندوایرانی۹۳- قسمت ۱۲
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد مقایسه و اولویت بندی عوامل موثر بر ایجاد تقاضای بازار از ...
  • مقایسه بازشناسی جلوه¬های چهره¬ای هیجان¬های بنیادی در افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز- قسمت ۲
  • حق انسان در محیط زیست- قسمت ۱۲
  • طراحی صندوق سرمایه گذاری مشترک کالا متناسب با بازار سرمایه ایران- قسمت ۵
  • اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشخوار فکری ،افسردگی و احساس نگرانی در زنان شاغل در بخش اورژانس بیمارستان شهدا- قسمت 3
  • شیوه-های-جبران-خسارت-وارده-بر-زبان-از-دیدگاه-پزشکی-قانونی-،-فقه-و-حقوق- قسمت ۱۲
  • تحلیل گفتمان سبک زندگی دینی (اسلامی) دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری- قسمت ۶
  • بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت (مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی)- قسمت ۶
  • بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۵
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله جایگاه شخصیت بزهکار در فرایند دادرسی و تعیین مجازات از ...
  • ماهیت و مبانی «اصل تکلیف به ارائه دلایل» چیست و شرایط و گستره اِعمال آن در حقوق عمومی تا کجاست- قسمت ۳
  • بررسی تأثیر آموزش تجار، بازرگانان و تولیدکنندگان بر توسعه صادرات- فایل ...
  • روابط علی – ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، روان نژندگرایی و برونگرایی با نشانه های افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس فکری – عملی و پانیک در جمعیت غیربالینی- قسمت ۲
  • مسئولیت کیفری و عوامل رافع مسئولیت کیفری- قسمت ۱۲
  • دانلود فایل ها در مورد ارزیابی تأثیر فضاهای فرهنگی، ورزشی و هنری در ارتقاء کیفیت زندگی ...
  • بررسی رابطه اضطراب و استرس اجتماعی با احساس تعلق نوجوانان پسر و دختردر مقطع تحصیلی متوسطه دوم به مدرسه در شهر بندرعباس۹۴- قسمت ۶- قسمت 2
  • تاريخ حديث و انديشه‌های حديثی در بحرين- قسمت 19
  • بررسی اثر آموزش کارآفرینی بر شکل گیری سرمایه انسانی و عملکرد های کارآفرینانه93- قسمت 25
  • نسبت سنت با مدرنیته- قسمت ۵
  • پیشگیری از جرم در اسلام و تطبیق آن با دانش جرم شناسی- قسمت ۳
  • بررسی تأثیر نقش معلمین راهنما بر افزایش کارایی آموزشی معلمان مقطع ابتدایی در شهر لامرد- قسمت ۵
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه ها براساس مدل رگرسیون ...
  • منابع پایان نامه ها – ۲-۱-۳- پیامدها ونتایج بالقوه رفتارشهروندی – 4
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بهسازی نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی در سازمان آموزش و پرورش قم- قسمت ۴
  • موجبات جواز سقط جنین- قسمت ۴

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان