آثار باستانی :
تکیه معاون الملک – خیابان حداد عادل
تکیه بیگلر بیگی- خیابان مدرس
۲-۲-۲-۳-کرمانشاه و محیط زیست و توسعه پایدار شهری
عکس مرتبط با محیط زیست
شهرداری کرمانشاه با استقرار ستاد محیطزیست و توسعه پایدار برای دستیابی به شهر پایدار فعالیتهایی را به شرح زیر انجام میدهد:
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
شناخت و ارزیابی وضعیت موجود محیطزیست شهرکرمانشاه
تدوین معیارها و الگوهای پایدار زیستمحیطی و ارائه راهکارهای تحقق آنها
یکپارچهسازی و هماهنگی در فعالیتهای زیستمحیطی شهرداری کرمانشاه
نظارت عالیه بر رعایت ضوابط زیستمحیطی در طرحها
نیاز مدیران ارشد به دریافت مشاوره تخصصی
هماهنگی و همسوسازی فعالیتهای درون و برون سازمانی مرتبط با شهر کرمانشاه
بررسی آثار زیستمحیطی پروژهها
تعریف پروژههای مرتبط با محیطزیست شهری
۲-۲-۲-۴-گروه های کاری ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری کرمانشاه و رئوس وظایف آنها:
۲-۲-۲-۴-۱-گروه آب و فاضلاب
گروه آب و فاضلاب در جهت شناسایی و رفع معضلات محیطزیستی مرتبط با آب و فاضلاب شهرکرمانشاه و همچنین ارتقاء شاخصهای زیستمحیطی منابع آب و شبکه آب و فاضلاب فعالیت دارد. محور فعالیت این گروه با توجه به مشکلات مختلف در زمینه آب و فاضلاب شهر کرمانشاه (بالا بودن تراز آب زیرزمینی در برخی از نقاط و پایین بودن در نقاط دیگر، عدم استفاده از آب، نبودن شبکه فاضلاب، عدم ساماندهی مسیلها و قنوات و مخاطرات مختلف آنها برای شهر) در سه زمینه قنوات، آبهای سطحی و منابع آبی شهر میباشد.
۲-۲-۲-۴-۲-گروه آلودگی هوا
هدف از تشکیل این گروه مطالعات در زمینه آلودگی هوای شهر کرمانشاه با درنظر گرفتن فناوریهای نوین پایش آلودگی هوا (از قبیل دادههای ماهوارهای غلظت آلایندهها و آنالیز مکانی توزیع منبع آلاینده) بوده است. محورهای تحقیقاتی این گروه با توجه به طرح جامع کاهش آلودگی هوا، شامل منابع ثابت (تاسیسات صنعتی، پارکینگهای اتوبوسهای شهری) و متحرک آلاینده (حمل و نقل عمومی، روش های کنترل نشت آلایندهها، روش های گسترش فضای سبز، پایش آلودگی هوا و آموزش و اطلاعرسانی جمعی) میباشد.
۲-۲-۲-۴-۳-گروه آموزش
این گروه با هدف ارتقاء سطح فرهنگ و توانمندی شهروندان در راستای زندگی سالم و ارتقاء کیفیت محیطزیست شهری تشکیل گردید. ارائه طرحهای آموزشی برای گروه های سنی مختلف، ارتباط باگروه های مردمی و تشکلهای غیردولتی، برنامهریزی و برگزاری کارگاه های آموزشی، همایشها و سمینارهای مرتبط با موضوعات زیستمحیطی و معضلات موجود در شهر کرمانشاه از وظایف این گروه میباشد.
۲-۲-۲-۴-۴-گروه انرژی
مدیریت مناسب و اجرای طرح های موثر به منظور بهینهسازی توزیع و مصرف انرژی که شهرداری کزمانشاه درجایگاه مدیریت شهری دارای اختیاراتی در این حوزه است، دستاوردهای اقتصادی و زیستمحیطی عظیم و ارزشمندی را برای کلانشهرکرمانشاه به ارمغان خواهد آورد. مطالعات مکان یابی توسعه شبکه CNG در شهر کرمانشاه و تدوین برنامه اجرایی و نظارت بر اجرای مقررات مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان(عایق کاری حرارتی) دو محور اصلی فعالیت گروه میباشد.
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۲-۲-۴-۵-گروه مدیریت محیط زیست
این گروه با توجه به اهداف ذیل تشکیل گردید:
ایجاد سیستم مدیریت محیطزیست (ایزو ۱۴۰۰۱) در کل شهرداری کرمانشاه اعم از مناطق، سازمانها و شرکتها.
نهادینه نمودن ملاحظات محیطزیستی در پروژههای عمرانی شهرداری کرمانشاه .
شناسایی و بررسی قوانین و مقررات محیطزیستی مرتبط با مدیریت شهر کرمانشاه.
۲-۲-۲-۴-۶-گروه مواد زائد
این گروه در زمینه مدیریت مواد زائد جامد و تفکیک زبالههای تر و خشک و ارائه راهکارهای صحیح در برآورد اهداف توسعه پایدار، انجام مطالعات علمی در جهت برنامهریزی و مدیریت صحیح زائدات جامد شهر کرمانشاه، با هدف بهبود وضعیت موجود و ارتقاء کارایی سیستم کنونی مدیریت مواد زائد جامد شهر کرمانشاه با همکاری نهادهای موظف در این مجموعه فعالیت می کند (سایت شهرداری کرمانشاه).
۲-۲-۳-اهمیت پایداری اکولوژیک شهرها
همان طور که گفته شد یک شهر را هرگز نمیتوان سیستمی بسته و یا پدیدهای در خود و برای خود قلمداد کرد و آن را جدا از تمام فعل و انفعالات جاری در درون منطقه ای که متعلق به آن است مورد بررسی قرار داد. موجودیت و نحوه ساماندهی یک شهر باید قبل از هر چیز در چارچوب برنامهریزی ملی و منطقهای قابل توجیه باشد. بر مبنای این نگرش، شهر نه یک واحد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مستقل، بلکه تنها جزئی از یک سیستم برنامهریزی شده و هدفدار است که باید به نیازهای ملی و منطقهای پاسخ دهد. در شرایط آرمانی، هیچ شهری نباید بدون مشخص بودن جایگاه و عملکرد آن در سیستم برنامهریزی ملی بوجود آید. در یک سلسله مراتب عمودی، شهر تابعی از برنامهریزی منطقه ای است و برنامه ریزی منطقه ای تابعی از برنامهریزی ملی(بهرام سلطانی، ۱۳۸۴).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۲-۳-۱-توسعه فیزیکی
یکی ازمشکلات عمده در برنامهریزی شهری با توجه به رشد جمعیت وکمبود امکانات زیربنایی،تعیین جهت مناسب ونحوه گسترش توسعه فیزیکی شهر،برای جوابگویی به نیازهای فعلی وپیش بینی برای نیازهای آینده میباشد.توسعه فیزیکی شهر،فرایندی پویا ومداوم است که طی آن محدودههای فیزیکی شهر وفضای کالبدیآن درجهت عمودی وافقی ازحیث کمی وکیفی افزایش یابد. درواقع میتوان بیان نمود که توسعه فیزیکی شهر فرایندی پویاست که اگر این روند بدون برنامه باشد نه تنها ترکیب فیزیکی مناسب از فضای شهری بوجود نخواهد آمد بلکه مشکلات بسیاری را در زمینه دسترسی به خدمات شهری دامنگیر شهروندان خواهند نمود همچنین استفاده غیر اصولی از اراضی شهری باعث تخریب محیطزیست خواهد گردید(عسگری ،۱۳۸۱).
۲-۲-۳-۲-توسعه پایدار
توسعه پایدار:اصطلاح توسعه پایدار به عنوان موضوع مورد بحث کنفرانسها، موسسات پژوهشی و نهادهای بین المللی و بهخصوص برنامهریزان شهر و توسعه اقتصادی کشورها در آمده است. چنین به نظر میرسد که« توسعه پایدار» به صورت الگویی مناسب برای توسعه در ده های اخیر و آتی ظاهرگشته است.
توسعه پایدار : توسعه ای است که نیازهای زمان حال را بدون اینکه توانایی نسل های آینده را در تأمین نیازهایشان به مخاطره اندازد، فراهم کند(کیمیسون جهانی زیست محیط و توسعه ۱۹۸۷).
توسعه پایدار: به عنوان یک فرایند، لازم بهبود و پیشرفت است، فراینده که اساس بهبود وضعیت و از بین برنده کاستی های اجتماعی ـ فرهنگی جوامع است. همچنین از توسعه پایدار به منزله نیروی محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تمامی کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه نیز یاد شده است(سلامی ـ ۱۳۷۶، ۴۴).
بانک جهانی توسعه پایدار را چنین تعریف میکند« توسعه ای که دوام یابد».
توسعه پایدار: نوعی فعالیت انسانی که آشکارا بقای تمامی گونه های حیات برروی کره زمین را در طول تاریخ، تقویت و تدوام میبخشد(توسعه پایدار، مفاهیم و محدویت های، هارتموت برسل ـ مترجم حسن دلرابی ، فصلنامه علمی ـ پژوهشی مسکن و انقلاب، شماره ۸۹، بهار ۷۹).
لِمن و ککس(lemanand & cox) نیز توسعه پایدار را چنین تعریف میکنند: «توسعه پایدار روندی است که بهبود شرایط اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی، وفنآوری به سوی عدالت اجتماعی باشدودرجهت آلودگی اکوسیستم وتخریب منابعطبیعی نباشد(عزیزی،محمدمهدیو۱۳۸۰، توسعه شهری پایدارـ دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی سال۱۱ـ شماره ۳۳ ص ۲۲).
توسعه پایدار شهری: توسعه پایدار شهری ، شکلی از توسعه امروزی است که می تواند توسعۀ مداوم شهرا و جوامع شهری نسل های آینده را تضمین کند(Hall,1993:22) ککس (۱۹۹۱) معتقد است که توسعه پایدارشهری روندی است که بهبود شرایط اقتصادی ، اجتماعی فرهنگی و فن آوری به سوی عدالت اجتماعی باشد و در جهت آلودگی اکوسیستم و تخریب منابع طبیعی نباشد(عزیزی۱۳۸۰: ۲۲) توسعه پایدار شهری با پنج هدف کلی برای رسیدن به آیندۀ شهری پایدارتر در شهرهای اروپایی مبتنی بر حداقل مصرف فضا و منابع طبیعی ، کارآمد نمودن ادارۀ جریان های شهری و حفاظت از سلامت جمعیت شهری، تامین دسترسی برابر به منابع و خدمات و مراقبت از تنوع فرهنگی و اجتماعی است (Maoh,2009: a:321). هدف اصلی توسعه پایدار شهری، تأمین نیازهای اساسی، بهبود و ارتقای سطح زندگی برای همه ، حفظ و ادارۀ بهتر اکوسیستم و آینده ای امن تر و سعادتمندذکر شده است( توسعه پایدار شهری و برخی عوامل مؤثر برآن ، مور مطالعه شهر کرمانشاه : مسعود تقوایی ، اعظم صفر آبادی).
عبارت توسعه پایدار به معنی سنتی نگهداری منابع و استفاده عاقلانه از آنها است. توسعه پایدار یک تغییر اقتصادی–اجتماعی است که سیستمهای اجتماعی و اکولوژیکی را در اجتماعات و جوامع مربوطه از بین نمیبرد. کاربرد موفق آن نیازمند سیاست، برنامه ریزی و فرایند آموزش اجتماعی یکپارچه است. توانایی سیاسی آن بستگی به حمایت همه جانبه مردم دارد و از طریق دولتها و مجامع اجتماعی و فعالیت های خصوصی آنها اعمال می شود(گان، ۱۹۹۴).
از نظر «جی کومر»[۸]۱ جامعه پایدار جامعه ای است که در آن محدودیتهای محیطی مد نظر قرارمیگیرد. چنین جامعهای، جامعه بدون رشد نیست، بلکه جامعهای است که در آن محدودیتهای رشد تشخیص داده شده و بدین طریق راه های جایگزین رشد مورد توجه قرار میگیرد«میخائیل ردکلیف»[۹]۲ واژه «توسعه پایدار» را بیانگر آموزههای اکولوژیکی در فرایندهای اقتصادی میداند و «ترنر»[۱۰]۳ بر این عقیده است که اصولاً توسعه پایدار برای رسیدن به یک سیاست مطلوب رشد پایدار بایستی به گونه ای باشد که ضمن پذیرش یک نرخ رشد درآمد سرانه واقعی، از تخریب ذخایر سرمایه ملی یا ذخایر سرمایه طبیعی جلوگیری کند(الیوت، ترجمه افتخاری و رحیمی، ۱۳۷۸).
برای توسعه پایدار شهری مامکو تعریف دیگری ارائه کرده است: تغییر تراکم وکاربری اراضی شهری جهت رفع نیازهای اساسی مردم در زمینه مسکن، حمل ونقل، فراغت و… به گونه ای که شهر از نظر زیست محیطی قابل سکونت واز نظر اقتصادی قابل دوام واز نظر اجتماعی دارای برابری باشد به نحوی که این تغییرات تکنولوژی وصنعتی، حفظ اشتغال، مسکن وشرایط محیطی مناسب را در برداشته باشد(مامکو، ۱۹۹۶). در توسعه شهری بایستی به تعادل بین کیفیت وکمیت آنچه که احداث میشود از یکسو واز سوی دیگر به تعداد واندازه جمعیت شهرنشینی که در این مناطق جای می گیرند اهمیت داد. توجه به محیط زیست شهری ودر نظر گرفتن رفاه وآسایش شهروندی در کنار رعایت اصول زیبایی شهر ها از اهداف برنامهریزی شهری است(دهاقانی ،۱۳۷۳).
بنابراین توسعه پایدار به معنای توسعه ای هماهنگ و همسو با طبیعت است و توسعه ای است که نیازهای حال حاضر را برآورده کند، بدون اینکه توانایی نسلهای آتی را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره اندازد(سلطانی لرگانی، ۱۳۷۸). مسلماً توسعه پایدار بدون لحاظ نمودن اصول حفاظت از محیط زیست وبهره برداری پایدار از منابع طبیعی در برنامهریز های کلان امکان پذیر نخواهد بود. به بیان دیگر نگرش برنامههای توسعه نسبت به محیط زیست، روند پایداری توسعه در هر کشور را مشخص نموده و لذا توجه منطقی، همه جانبه و فرابخشی به امر توسعه پایدار ضرورت دارد(کمیته ملی توسعه پایدار، ۱۳۷۸).
۲-۲-۳-۳-توسعه پایدار شهری
تمام مفاهیم بالا در ادبیات رویکرد در نواحی شهری هستند ولی مفهوم اصلی توسعه پایدار شهری است که پیتر هال[۱۱] آن را چنین تعریف کرده است: ” شکلی از توسعه امروزی که توان توسعه مداوم شهرها و جوامع شهری نسل های آینده را تضمین کند” (هال، ۱۹۹۳) از نظر کالبدی، توسعه پایدار شهری یعنی، تغییراتی که در کاربری زمین و غذا، به عمل می آید تا در طول زمان شهر را از نظر زیست محیطی قابل سکونت و زندگی( هوای پاک، آب آشامیدنی سالم، اراضی و آب های سطحی و زیرزمینی بدون آلودگی و غیره)، از نظر اقتصاد با دوام(اقتصاد شهری هماهنگ با تغییرات فنی و صنعتی جهت حفظ مشاغل پایه ای و تامین مسکن مناسب و در حد استطاعات ساکنان، با بار مالیاتی سرانه عادلانه)، و از نظر اجتماعی همبسته( الگوهای کاربری اراضی همبستگی اجتماعی و احساس تعلق شهروندان به میراث های شهر را ارتقا خواهد داد) نگه دارد(مکامو، ۱۹۹۶) بنابراین ارزیابی گسترش شهری، ناشی از چنین توسعه ای، باید اصول توسعه پایدار را در تمام مناطق و حوزه ها و محلات، نشان دهد و نماگرهای کل شهر یا برخی ابعاد و بخش ها نمی تواند ارزیابی از کلیت نظام توسعه پایدار باشد.
استراتژی توسعه شهر با ماهیت راهبردی و برای کمک به ایجاد دموکراسی تصمیم گیری و بهبود وضع زندگی، توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال ۱۹۹۹ پیشنهاد گردید. در استراتژی توسعه شهری شرایطی فراهم میشود که در آن به شیوهای دموکراتیک و مشارکتی به حل مساله فقر شهری و توسعه اقتصادی آن می پزدارد. بنابراین، فرایند استرانژی توسعه شهری با تکیه بر سرمایه های درون جامعه شهری به حل مسائل و مشکلات آن به شیوهای سیستمی و سلسله مراتبی می پردازد.
۲-۲-۳-۴-توسعه پایدار و دیدگاه برنامه ریزان در مورد شهر
بر اساس هدفهای اصلی توسعه پایدار و با توجه به اولویتهای برنامه ریزان، کمپبل، الگویی سه وجهی ارائه می دهد و در آن به سه دیدگاه برنامهریزان در خصوص شهر اشاره میکند: دیدگاه اقتصادی، زیست محیطی و دیدگاه عدالت خواهانه. کمپبل به دیدگاه های مهم دیگر مثل معماری، روان شناختی و جریانی(حمل ونقلی) نیز که به تصورات محقق به برنامه ریزی باز میگردد، معتقد است(کمپبل[۱۲]، ۱۹۹۶).
برنامه ریز توسعه اقتصادی[۱۳] شهر را مکانی می بیند که در آن تولید، توزیع، مصرف و نوآوری صورت میگیرد. شهر در رقابت با دیگر شهرها برای بازارها و صنایع جدید است. فضا، فضای اقتصادی بزرگراه ها، نواحی بازار و مناطق آمد و شد است. با توجه به این دیدگاه شهر باید از اقتصادی پایدار برخوردار باشد، بنابراین، منابع اقتصادی باید تداوم داشته باشند.
برنامهریز زیست محیطی[۱۴] شهر را مصرف کنندهی منابع و تولید کنندهی زباله و فاضلاب در نظر دارد. شهر برای منابع کمیاب و زمین در رقابت با طبیعت است و همواره تهدیدی برای طبیعت به شمار می رود. فضا، فضای سبز، راه ها، حوضه های رودخانه ها و آشیان های اکولوژیکی است. بر اساس این دیدگاه، پایداری اکولوژیک و منابع طبیعی باید حفظ و تداوم داشته باشند.
برنامهریز عدالت خواه شهر را محل تضاد و منازعه بر روی توزیع منابع، خدمات و فرصت ها می بیند. رقابت در خود شهر میان گروههای اجتماعی مختلف وجود دارد. فضا، فضای اجتماعی، اجتماعات محلی، سازمان های محلی، اتحادیه های کارگری، یا به عبارتی، فضای دسترسی و جداییگزینی است. با این نگرش ضامن پایداری اجتماعی- اقتصادی، تداوم برابری و مساوات در جامعه است.
۲-۲-۳-۵-ماهیت در حال تغییر شهرنشینی و توسعه
تغییرات سریع مؤثر بر توسعه و شهرنشینی، هر دو، کاملا شناخته شده و مستند هستند ولی به عقیده دراکاکسیس- اسمیت، ماهیت رابطه آنها اغلب بیش از آن که واقعی باشد فرضی است. بنا بر استدلال او، همبستگی ساده و مثبت بین سطوح شهرنشینی و توسعه برای اکثر استراتژیستهای توسعه و برنامه ریزان کشورها کافی است تا نسبت به رشد اقتصادی با بنیان شهری، به عنوان مسیری به سوی توسعه، خوشبین باشند( دراکاکیس و اسمیث، ۱۹۹۶).
حتی در دهه ۱۹۹۰ سازمان ملل و بانک جهانی، سیاست هایی عمده را پیشنهاد و منتشر کردهاند که اساس آنها رابطه مستقیم بین اقتصاد شهری و ملی است. در یکی از اسناد بانک جهانی آمده است: ” این نیاز وجود دارد که به طور مشخص روابط بین اقتصاد شهری و شاخصهای کلی اقتصاد، مورد تحقیق قرار گیرد، چون نه تنها بر رشد اقتصادی اثر عمده می گذارد، بلکه بر ثبات اقتصاد کلان کشور نیز تأثیر میگذارد”(بانک جهانی، ۱۹۹۱).
علی رغم این ارتباط، شواهد متضادی پیرامون طرز کار این رابطه وجود دارد. در واقع، اگر نرخهای رشد اقتصادی و شهرنشینی با هم مقایسه شوند، تصویر بسیار متفاوتی به دست می آید که در آن برخی از بالاترین نرخ های رشد شهری متعلق به برخی از فقیرترین کشورها هستند.
بنابراین به طور مشخص، شهرنشینی نرخ سریعتری نسبت به رشد اقتصادی دارد و بالعکس؛ و این مسأله اثرات مهم و گسترده ای بر ماهیت شهرنشینی پایدار دارد. به ویژه، در این زمینه، شناسایی این موضوع دارای اهمیت زیادی است که نه فقط فرایندهای اقتصادی در طول زمان تکامل مییابند، بلکه به ویژه با ظهور ابرشهرها، شهرنشینی نیز خودش ماهیت خود را در بسیاری از کشورهای در حال توسعه تغییر میدهد(دراکاکسیس – اسمیت، ۱۹۹۶).
به نظر دراکاکسیس – اسمیت، ظهور ابر شهرها[۱۵] معمولا در متن فرایندهای اقتصادی مورد بحث قرار میگیرد، و به نقل از نظر داگلاس[۱۶] (۱۹۹۵)، می نویسد: ابرشهرها پدیده ای در یک رشته تغییرات هستند که در نظم فضایی توسعه به وقوع پیوستهاند. این تغییرات توسعه ملی در مناطق کانون، “مراکز”، توسعه های منطقه ای همراه با تغییر مرزها[۱۷] و ظهور کانال های رشد[۱۸]بین المللی هستند. فرایندهای ایجاد کننده مناطق ابر شهری در این نظم جدید فضایی آشکار با تغییرات اساسی در سطح جهانی ارتباط دارند؛ گر چه ماهیت هر فرایند بایستی همچنان در تاریخ، فرهنگ و سیاست محلی آن ریشهداشته باشد. به علاوه، وی با مراجعه به نظر مک گی[۱۹] (۱۹۹۵) سه نیروی کلی دارای اثر جمعی بر فرایند شهرنشینی را شناسایی می کند که شهر نشینی شکل گیری آنها را تشویق کرده است: جهانی شدن، انقلاب در مبادلات و تعامل ها، و تغییر ساختاری. از نظر دراکاکسیس- اسمیت، هر کدام از این نیروها بر ماهیت پایداری در فرایند شهرنشینی اثر می گذارند.
جهانی شدن، به طور کامل با تقسیمات در حال تغییر منطقه ای و بین المللی در هم آمیخته است و مشخصه اش ظهور شهرهای جهانی و رشد رقابت شدید در سطح جهان و مناطق است. البته، این فرایندها ارتباط بسیار نزدیکی با همدیگر برقرار می کنند و ابر شهرها از طریق کیفیت و کارایی محیط های مبادله و تعامل وساخت آنها، جهت جذب سرمایه گذاری ها با یکدیگر رقابت میکنند. هر چه خدمات و امکانات بیشتری ارائه نمایند این سرمایه گذاریها متمرکزتر میشوند و بزرگترین شهرها، مراکز تجارت جهانی، مجتمع های ارتباطات از راه دور، دانشکده های بین المللی، فروشگاه های خرده فروشی معتبر و نظایر آنها، را به تعداد بیشتر به دست میآورند. به طرق مختلف، این تغییرات وابسته به دومین گروه از عوامل تأثیرگذار، یعنی تغییرشکل مبادلات از نظر فضایی و زمانی، بودهاند.
تغییرات در مبادلات و تعامل ها، با نرخی یکسان به وقوع نمی پیوندد. اطلاعات، سرمایه و تصمیم گیری ها، همه می توانند به طور الکترونیکی منتقل شوند، ولی مردم، کالاها و خدمات هنوز باید به طور فیزیکی جابه جا شوند و بیشتر مبادلات متقابل اطلاعات که رو به افزایش هستند، باید رو در رو انجام شوند، بلکه انرژی، آب، فاضلاب و زباله ها نیز نیاز به جابه جایی دارند.همهی این فرایندها برای ایجاد نواحی ابرشهری در سراسر جهان سوم در تعامل با یکدیگر بوده اند. برخی از آنها طی چند دهه ایجاد شدهاند؛ برخی دیگر نسبتا جدید هستند ولی همه در شرایط زیست محیطی، فرهنگی و سیاسی خاص خودشان ظهور کرده اند و در نتیجه مشخصات یگانه ای را نشان میدهند(دراکاکسیس – اسمیت، ۱۹۹۶).
۲-۲-۳-۶-دیدگاه های مختلف درباره توسعه پایدار
دیدگاه اقتصاد نئوکلاسیک؛ طرفداران این نظریه می گویند هنگامی رشد اقتصادی به حداکثر می رسد که تمامی فرصتهای در دسترس برای افزایش کارآمدی استفاده از منابع تمام شده باشد. در این دیدگاه، توسعه پایدار را می توان به صورت ثابت نگاه داشتن مصرف سرانه در تمامی نسل ها یا حفظ درآمد سرانه غیر نزولی در آینده نامحدود تعریف کرد(ساسانپور، ۱۳۸۹).
این دیدگاه سرمایه طبیعی و سرمایه مصنوعی انسان تمایزی قائل نشده است، حال آنکه سرمایه های طبیعی، فیزیکی و انسانی کاملاً قابل جایگزینی با یکدیگرند. بنابر این طرفداران اقتصاد نئوکلاسیک در عمل توسعه پایدار را معادل با رشد اقتصادی پایدار در نظر می گیرند(همان منبع).
دیدگاه دانشمندان بوم شناس؛ از نظر این دانشمندان، کیفیت زندگی به کیفیت محیط زیست بستگی دارد. بنابر این، میزان تمامیت بوم شناختی پایدار و ظرفیت جذب محیط زیست طبیعی به منظور تعیین عملکرد نظام اقتصادی کاملاً مشخص است. در این دیدگاه کاهش کیفیت محیط زیست اثر زیان آوری بر رفاه جامعه دارد. بنابر این، توسعه پایدار را می توان حداکثر مقدار مصرف تعریف کرد که بدون کاهش در موارد زیر قابل حصول است: ۱) ارزش خالص؛ ۲) کیفیت زیست محیطی؛ ۳) ذخیره منابع تجدیدپذیر(همان منبع).
دیدگاه عدالت بین نسلی؛ طرفداران این دیدگاه نسبت به دو دیدگاه پیشین، نظریات بسیار محدودکنندهتری به توسعه پایدار دارند. آنان میگویند که نرخ تخلیه منابع طبیعی بسیار سریع و در تضاد با علایق نسل متولد نشده است. به این ترتیب، توسعه پایدار توأم با محدودیت های فوقالعادهای تعریف می شود و مبین آن است که ارزش خالص ذخیره منابع تجدیدپذیر کاهش نمی یابد(همان منبع).
دیدگاه توازن مواد؛ بر اساس این دیدگاه، توازن مواد مبتنی بر قوانین اول و دوم ترمودینامیک است که در آن محدودیتهای فیزیکی و اجتماعی در فعالیت های اقتصادی شناسایی میشوند. چون موادی که وارد نظام اقتصادی میشوند، کاملاً از بین نمی روند، این رهیافت حاکی از استقلال به یک اقتصاد ایستاست. در اقتصاد ایستا، میزان موجودی مردم و ثروت فیزیکی ثابت است و در سطح مطلوب حفظ میشود. این دیدگاه اساساً در مورد توانایی نوع انسان برای استخراج نامحدود انرژی و مواد از اکوسیستم جهانی، ایجاد تردید میکند. این نظریه فرض نئوکلاسیک را مبنی بر اینکه رشد درآمد منجر به افزایش رضایتمندی انسان می شود، نمیپذیرد. نظر پیروان این دیدگاه مشابه عقاید دانشمندان بوم شناس است. آنچه مسلم است به دلیل چندوجهی بودن مفهوم توسعه پایدار، پذیرش نظریات گوناگون از طرف مجامع علمی قابل تأمل است(همان منبع).
۲-۲-۳- شاخص های توسعه پایدار شهری
هنگامی از یک مدل استراتژیک برای هدایت مدیریت شهریاستفاده میشود، مجموعه ای از معیارها برای اندازهگیری کمی و کیفی نتایج لازم است.این یک قدم کلیدی برای تسهیل نظارت و ارزیابی نتایج است که چگونگی تجدید نظر روند را به منظورحصول اطمینان از تطبیق بین توسعه اهداف عملیاتی و تخصیص منابع در دسترس تعیین میکند. علاوه بر این، اگر عملکرد مدیریت شهری با اشاره به مجموعهای از معیارها به طور کلی پذیرفته شده است، تصمیم گیری برای توسعه شهری که کمتر تحت تاثیر ایدههای شخصی مقامات محلی است، بررسی خواهد شد.
بر اساس یک درک جامع از مفهوم و رویکرد مدیریت شهری، مجموعه ای ازضوابط شامل تمام جنبههای رفاهی شامل ابعاد جسمانی کالبدی، اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی، زیست محیطی و نهادیسازمانی است که در زیر با ارائه یک چارچوب برای ارزیابی عملکرد مدیریت شهری مشخص شده است.
جدول ۲-۱) .معیارهای ارزیابی مدیریت و برنامه ریزی شهری