سلامتی
سلامتی و نشاط با یکدیگر ارتباط دارند. سلامتی خوب همانند شادکامی و خوشبختی بستگی به ذهن دارد و به عبارت دیگر بستگی به این دارد که چه نگرشی در سر دارید. آنچه به واقع سلامتی را افزایش می دهد پیام های ناخود اگاهی است که همه روزه به ذهن خود مخابره می کنید. انسان شاد و مثبت تا حدود زیادی از سلامتی خوبی برخوردارند، زیرا ذهن خود را با افکاری پرمی کنند که باعث تولید اندورفین در بدن آنها می شود و این امر سلامتی را افزایش می دهد. بر عکس افکار و احساسات منفی در بدن انسان تولید سم می کند که برای انسان مضر است ( علیپور وهمکاران ،۱۳۷۹)
سلامتی و شادکامی با یکدیگر ارتباط دارند. برخی از تحقیقات از جمله مطالعات عبادی پور و همکاران ( ۱۳۷۹ ) بیانگر این نکته هستند که شادی دستگاه ایمنی را تقویت می کند و تقویت دستگاه ایمنی سلامت فرد را بهبود می بخشد.ون هون[۴۴] (۱۹۹۴ ) نیز ارتباط شادکامی با سلامت را چنین بیان می کند که : اولاً فقدان شادکامی استرس زا است و استرس می تواند بیماری های خطرناکی تولید کند.ثانیاً شادکامی برای رشد روانی فرد لازم و مفید است، زیرا شادکامی به شخص کمک می کند که با فشارهای روحی مقابله کند از آنجایی که فقدان سلامتی موجب مختل شدن فرایند دستیابی به اهداف می گردد از تأثیر منفی بر شادکامی برخوردار است ( ون هون ، ۱۹۹۴ ).
مذهب بررسی های اخیر این واقعیت را ثابت می کند ایمان می تواند منجر به شادی و زندگی شادتر شود. بررسی هایی که توسط محققان و سازمان هایی از قبیل گالوپ[۴۵] انجام گرفته نشان داده اند که افراد مؤمن و متدین از افراد غیر متیدین احساس شادی و رضایت از زندگی بیشتری دارند. مطالعات نشان داده اند ایمان نه تنها باعث احساس شادی بیشتر می شود، بلکه ایمان دینی قوی به انسان کمک می کند که با مواردی مثل کهولت سن، بحران های شخصی و یا بیماری های نا علاج بهتر و مؤثرتر کنار بیاید. (عابدی،۱۳۸۳ ).
اوقات فراغت و تفریح
تفریح می تواند منجر به شادی شود و این بدان معناست که فعالیت های تفریحی آن چیزی است که افراد خودشان آزادانه انتخاب می کنند، آنها چیزهایی را انتخاب می کنند که از آن لذت می برند. از آن جا که تفریح تحت کنترل ما قرار دارد و به راحتی می توان آن را تغییر داد، اهمیت زیادی دارد .تعطیلات نیز منبعی از شادی و آرامش است .
شواهد قطعی مبنی بر این است که معمولاً روزهای تعطیل موجب شادی کلی انسان می شود، وجود دارد، احتمالاً فعالیتهای تفریحی به این علت بر شادی مردم تأثیر می گذارد که مردم اوقات زیادی را خارج از محیط کار و سایر تعهدات فشار زا می گذرانند . هم چنین معلوم شده است که روزهای تعطیل موجب افزایش عاطفه مثبت نمی شود، بلکه کاهش چشم گیری در عواطف منفی ایجاد می کند. فایده اساسی تفریح ، اثر فوری آن بر عاطفه مثبت است . تفریح ، باعث افزایش عاطفه مثبت می باشد. تفریح تأثیر زیادی بر همه ی جنبه های سلامت و به خصوص بر عاطفه مثبت و نیز بر سلامت روانی و جسمی و تا اندازه ای کمتر بر خود شادی دارد. تأثیرات تفریح بر شادی را می توان تا حدودی به وسیله ی رضایت مندی اجتماعی که به وسیله تفریح حاصل می شود تبین کرد(پاشا شریفی و همکاران،۱۳۸۵).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
موفقیت و تأیید اجتماعی
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
عزت نفس ارتباط نزدیکی با شادی دارد و همان طور که مشخص است یکی از شایعترین منابع لذت محسوب می شود . موفقیت و تأیید اجتماعی مهمترین منبع شادی است؛ البته عزت نفس تا حدودی به ارتباط با دیگران وتا حدودی به عملکرد موفقیت آمیز بستگی دارد(آرگایل ،۲۰۰۱،ترجمه گوهری و همکاران،۱۳۸۲).
بخش سوم:
۲-۴ دلزدگی زناشویی
بسیاری از همسران زندگی مشترک خود را با عشق آغاز می کنند. زوجین دراین زمان هرگز به این موضوع نمی اندیشند که ممکن است عشق آنها به خاموش شودواین درست زمانیست که دلزدگی آغازمی شود(به نقل از ادیب راد ،۱۳۸۴).
وقتی زن وشوهر از عشق و شیفته گیشان فاصله می گیرند هر حادثه ی دلسرد کننده ای برای توجیه و برچسب زدن به همسرشان کافی به نظر می رسد. شوهر در این شرایط اگر حساسیت نشان ندهد یه فرد بی احساس تلقی می شودو اگر زن ولو یکبار انتظار وخواسته ی شوهر را بر آورده نکند نامهربان محسوب می شود(ادیب راد،ادیب راد، ۱۳۸۴).
دلزدگی عدم حضورعشق است،که معمولأپس از تجمع نارضایتی ها درازدواج اتفاق می افتد.شکست زناشویی،کاهش درجذابیت، آشفتگی دررابطه احساسی،اختلال در رابطه ومواردی از این قبیل که باعث کاهش عشق وعاطفه نسبت به همسرمیشود (بوت وهمکاران،۱۹۸۳).
هنگامی که زندگی زناشویی آن گونه که افراد توقع دارند پیش نمی رود، زوجین به حالت ناباوری می رسند،پس میان شروع یک ازدواج پر از عشق وامید و توجه و اختلافاتی که در طول زندگی به وجود می آیند،چه چیزی اتفاق افتاده است؟ دلزدگی زناشویی که کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی را به دنبال دارد.که شامل کاهش توجه نسبت به همسر،بیگانگی عاطفی وافزایش احساس بی علاقه گی و بی تفاوتی می باشداین به معنای جایگزین شدن عواطف خنثی به جای عواطف مثبت است.
در بعضی موارددوطرف دلزدگی را تجربه می کنند،درحالی که در موارددیگردلزدگی تنهادرمورد یک فرد است، درحالی که طرف مقابل علاقه مندبه اوست.درچنین ازدواجی احساسات منفی مانند آسیب وخشم روبه افزایش است تااین که به یک حالت سردی منجر می شود.
بنابراین، هنگامی که زوجین دچار دلزدگی می شوند،مواردزیردر روابطشان مشاهده میگردد: دور شدن از هم یا« گسستگی » فاصله گرفتن،سردی،تنفر،کاهش در مشارکتهای دو نفری،کاهش علاقه و ارتباط با همسر،مشاجره،شکست در برقراری ارتباط(کاریز،۱۹۹۳)
ازدیدگاه اصالت وجودی-روان تحلیلی دلزدگی زناشویی، حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی زوجین متوقع را متأثرمی سازد.این حالت زمانی بروز می کند که آنها متوجه می شوند علی رغم تلاششان، رابطه ی آنها به زندگی معنا نداده و نخواهد داد. دلزدگی زناشویی از عدم تناسب میان واقعیات و توقعات، ناشی می شود و میزان آن به میزان سازگاری زوجها و باورهایشان بستگی دارد.دلزدگی با فروپاشی رابطه و با رشد آگاهی و توجه به چیزهایی که به اندازه ی گذشته خوشایند نیستند، شروع می شود و اگر در این مرحله کاری برای جلوگیری از پیشرفت این روند صورت نگیرد همه چیز از مرحله بد به بد تر می رسد(پانیز،۱۹۹۶).
شروع دلزدگی به ندرت ناگهانی است و معمولا تدریجی وبه ندرت از یک پدیده ناگوار و ضربه های ناراحت کننده در زندگی ناشی می شوددر واقع انباشته شدن سرخوردگیها وتنش های زندگی روزمره سبب فرسایش می شود و سبب فرسایش و سرانجام به دلزدگی زناشویی منجر می گردد(نعیم،۱۳۸۷).
وجود تعارض در بین زوجین امری شایع و طبیعی است،چرا که زن ومرد درعین تفاوت بودن با یکدیگر ازدواج می کنند.تعارضات در اثر اختلاف نظر و عقیده در بین زوجین به وجود می آید و حل نشدن این تعارضات به مرور زمان ایجاد دلزدگی زناشویی در بین زوجین می کند(احمدی وهمکاران،۱۳۸۴).
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.