• پی بردن به تاثیرات منفی و چالشهای فراروی هویت از جانب رسانه برای ارائه راهکاری مناسب.
ج-اهداف شخصی:
• برای فهمی مشخص از تاثیرات منفی رسانه بر هویت.
۷-۱ روش پژوهش:
۱-۷- ۱ چارچوب نظری:
در این پژوهش بر آنیم که رابطه بین رسانه ها و چالش های فرا روی هویت را در سال های ۲۰۱۰- ۱۹۹۰ مورد بحث قرار دهیم. در بحث رسانهها و تاثیرات منفی آن بر هویت از چارچوب نظری نظریه انتقادی استفاده می شود که به طرزی جسورانه اما شاید دن کیشوت وار بر مقابله با رشته ای از پرسش های معرفت شناسانه ی شکاکانه که در هر زمان مطرح اند، اصرار می ورزد و بیشترین اهمیت را به خود نقادی می دهد و به مشخص کردن موضع اخلاقی و یا سیاسی ای که فرد بر اساس آن تلاش می کند تا چنین موضعی را در معرض بازرسی خوانندگان نقاد یا دیگر مخاطبان تامل گر قرار دهد. در این چارچوب، نظم اجتماعی آن گونه توصیف می شود که در آن رسانه های جمعی و فرهنگ عامه بر تمام اشکال دیگر روابط اجتماعی حاکم اند و به آن شکل می دهند. به عبارت دیگر، نشانه های فرهنگ عامه و تصاویر موجود در رسانه ها به طور فزاینده بر درک ما از واقعیت و تعریف ما از دنیای خود و دنیای اطراف مان تاثیر می گذارند. برای مثال، رسانه های جمعی در گذشته یک آینه محسوب می شدند که واقعیت اجتماعی را منعکس می کردند. اکنون واقعیت تنها از طریق توصیف تصاویر سطحی در این آینه قابل تعریف است. جامعه در رسانه های جمعی غرق شده است. دیگر مسئله ی مخدوش شدن واقعیت مطرح نیست چون خارج از محرک های سطحی رسانه ها، واقعیتی وجود ندارد تا مخدوش شود.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در وجه دیگر، در این رویکرد تصاویر بر روایت ها سیطره می یابند. به این معنی که تصاویر و نشانه ها به خاطر خودشان مصرف می شوند و به فایده آنها یا ارزش های عمیق تری که ممکن است در آنها وجود داشته باشد، توجه نمی شود. این نکته در فرهنگ عامه کاملا بارز است چون در این فرهنگ، سطح، ظاهر و سبک یعنی ظاهر مسائل و سرگرم کننده بودن آنها به به بهای از میان رفتن محتوا، جوهر و معنی آنها مورد تاکید قرار می گیرد. در نتیجه خصوصیاتی چون کیفیات هنری، انسجام، برجستگی، اصالت، واقع گرایی، ژرفای فکری و قدرت اهمیت خود را از دست می دهند. به علاوه تصاویر رایانه ای از واقعیت عملا برای مردم این امکان را فراهم می آورند که اشکال مختلف واقعیت را تجربه کنند. بنابراین، این همانند سازی های سطحی می توانند جایگزین همتایان واقعی آنها شوند.
همچنین مطابق این نظریه، دسترسی آسان به تمام مکان ها و زمان ها که در اثر گسترش رسانه های جمعی به وجود آمده باعث شده است که عقاید واحد و منسجم قبلی ما درباره فضا و زمان ارزش خود را از دست بدهند و مخدوش و گمراه کننده شوند. جریان های سریع سرمایه، پول، اطلاعات و فرهنگ بین المللی، وحدت خطی زمان و فواصل تثبیت شده ی جغرافیایی و فضا را از بین برده است. به دلیل سرعت و دامنه ی ارتباطات وسیع مدرن و سادگی نسبی و سرعت به حرکت درآمدن مردم و اطلاعات، زمان و فضا بی ثبات تر، پیچیده تر، گمراه کننده تر و نامنسجم تر شده اند. ضمن این، فقدان واقعیت و ایدئولوژی به عنوان پایه های اصلی تصاویر، مصداق دیگری از فقدان یک روایت اصلی است. پیامد کلیدی این فقدان، پاره پاره شدن تجربه و پنداره های آن است. نظریات اندیشمندانی چون بودریار، واتیمو، لیوتار، کاستلز و مک لوهان در این چارچوب قرار دارد که در اثبات فرضیه ی رساله حاضر مورد استفاده قرار خواهند گرفت.
برای مثال، بودریار با وضع مفهوم «وانمایی» به محو شدن مرز میان واقعیت و تصویر (انگاره) اشاره می کند. به زعم او، رسانه های جمعی با عرضه ی بی پایان تصاویر، مرز میان واقعیت و تصویر را مخدوش و تصویر را جایگزین واقعیت می سازند و به این ترتیب در خلق هویت هایی غیرواقعی و گسسته نقش دارند. به عبارت دیگر آنچه در خلق هویت نقش دارد به واسطه عناصر زبان و رسانه هاست که شکل می گیرد.
مارشال مک لوهان: مک لوهان در اوایل دهه ۱۹۶۰ نظریه تحول تاریخی بر مبنای ارتباط را رواج داد. او معتقد است انسانها در جوامع اولیه ارتباط صمیمانه ای داشتند و ارتباطات رودرو برقرار و بر مبنای حواس انسانی بود. از دیدگاه او وسیله همان پیام است و وسایل ارتباطی امتداد حواس انسان است. در هر دوره تمدن بشر یکی از حواس بشر غلبه دارد. دوره کهکشان شفاهی یا تمدن باستانی که در این عصر، ارتباطات چهره به چهره و حس غالب شنوایی است. دوره بعد از آن دوره تمدن بصری یا کهکشان گوتنبرگ است که در آن حس غالب بینایی است و ارتباط از طریق نشریات و کتابها انجام میگیرد. دوره سوم عصر کهکشان مارکنی یا تحول الکترونیک است و کسب اعتبار مجدد بیان شفاهی و نوعی رجعت به جامعه ابتدایی فاقد کتابت است و همان دهکده جهانی است. او غلبه اشکال گوناگون رسانه ها را حاصل چرخشی به سوی ارزش های سرد انتزاعی و غیرشخصی آفریده ی رسانه ها بر ارزش های گرم پرشور و شخصی مکتوبات می داند
به نظر کاستلز تکنولوژیهای نوین اطلاعات، اقصی نقاط عالم را در شبکه ها جهانی بر ساخته از ابزارها به یکدیگر پیوند می دهند. ارتباط کامپیوتری مجموعه گسترده از جوامع مجازی را به وجود میآورد. به نظر میرسد، نخستین گام های تاریخی جوامع اطلاعاتی اهمیت هویت به عنوان اصل سامان دهنده را به وجه بارز این جوامع مبدل ساخته است.
۲-۷-۱ فنون و تکنیکهای جمع آوری اطلاعات:
روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه اسنادی است. بنابراین اطلاعات از طریق فیش برداری از اسناد و مدارک موجود، کتابها و مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری گردیده است.
۸-۱ تعریف عملیاتی مفاهیم :
● رسانه: رسانه صرفا انتقال دهنده پیام نیست بلکه خود پیام است. رسانه عبارت است از مجموعه وسایل ارتباطی که حامل های زیادی را در بر میگیرد.
●هویت: هویت منبع معنا برای کنشگران است. هویت همچنین آگاهی فرد نسبت به خود است که شرط لازم برای ورود به عرصه تعامل و تبادل در جهان است.
●جهانی شدن: جهانی شدن عبارت است از فرایند فشردگی زمان و مکان که به واسطه آن مردم دنیا کم و بیش به صورتی نسبتاً آگاهانه در جامعه جهانی واحد ادغام می شوند. جهانی شدن درهم تنیدگی فزاینده حوزه اجتماعی در گستره جهانی یا در هم تنیدگی فزاینده فعالیت اجتماعی انسان است.
● پست مدرن: پست مدرن به دورهای اطلاق میشود که ما فرایند مدرنیته را گذراندهایم وبه عصر جهانی شدن رسیدهایم.
۹-۱ سازماندهی پژوهش:
بخش اول
فصل اول: مبانی و کلیات
فصل دوم: تاریخچه رسانه
فصل سوم: تعریف هویت
بخش دوم
فصل اول: پست مدرنیسم
فصل دوم: بررسی تاثیر شکاف اطلاعاتی ناشی از رسانه در شکنندگی هویت
فصل سوم: تاثیر انواع ایدئولوژیهای خبری ناشی از رسانه در شکنندگی هویت
فصل چهارم: بررسی تاثیر انواع تکنولوژی های جدید و افزایش اطلاعات در شکنندگی هویت
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
فصل دوم
رسانه
۱-۲ مقدمه
ارتباطات به عنوان یکی از مهمترین و اساسیترین نیاز انسان، عرصه ای است که در طول تاریخ، همواره مورد توجه اندیشمندان واقع شده است. به باور بسیاری از جامعه شناسان، عصر ما زمان انحصار رسانه های اطلاعاتی است و در چنبره این انحصار، راهی برای گریز از تاثیرات ناخودآگاه امواج رسانه ای وجود ندارد، امواجی که گویی وجود آدمی را تسخیر می کنند. در فرایند گسترش فناوری اطلاعاتی و رسانهای و تاثیرگذاری آن در تار و پود زندگی مردم و جوامع انسانی، اسارت انسان در حصار زمان از بین رفت، خبرها و اطلاعات، گستره جهانی یافتند و ارتباطات فرهنگی در سطح بسیار وسیع گسترش یافت.
نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
بی گمان در مورد همه مسائل جهانی، بزرگترین رسالت اطلاع رسانی بر دوش رسانه های جمعی است. امروز رسانه ها با گسترش مرزهای جغرافیایی، فرهنگی و سیاسی، هویت انسان معاصر را تحت تاثیر قرار داده اند، به طوری که می توان هویت انسان معاصر را هویت رسانه ای شده نام داد. چنانکه پاستر، در عصر دوم رسانه ها اشاره می کند: «آنچه در نوآوری های فنی مربوط به عصر دوم رسانه ها مهم است، دگرگونی گسترده فرهنگ، هویت فرهنگی و روش جدید ساخته شدن هویتهاست.» (پاستر، ۱۳۷۸: ۵۲)
برخی بر این باورند که رسانه های جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه را برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. امروزه در عصر انفجار اطلاعات، این حقیقت به اثبات رسیده است که از نظر کارکردهای آموزشی، رسانه ها سهم قابل ملاحظهای را در انتقال میراثهای فرهنگی و فکری بشر در میان ملل و انسان ها دارا هستند. رسانه ها در فرایند تهاجم فرهنگی و مقابله با آن، جنگ روانی، استعمار ملت ها در امر بازسازی و دستیابی به توسعه یافتگی، وحدت، همبستگی و وفاق ملی، جهت دهی افکار عمومی و هماهنگ سازی نظریات توده مردم و جامعه نسبت به نظام سیاسی، کاربرد موثری دارند.
عصر رسانه ها جهان متکثر پست مدرن را بسیار کوچک کرده و به صورت یک دهکده جهانی درآورده به گونه ای که تصاویر و ایماژهای رسانه ای به طور فزاینده بر دریافت ما از واقعیت سیطره می یابند. در این فصل برآنیم که ابتدا تعریفی از ارتباط و وسایل ارتباط جمعی ارائه دهیم و سپس سیر تحولاتی که رسانه پشت سر گذاشته و کارکردها و انواع رسانه را مطرح کنیم و در پایان جایگاه رسانه را در عصر پسامدرن بیان نمائیم.
۲-۲ تعریف وسایل ارتباط جمعی
واژه ارتباط از ریشه لاتین communis به معنای اشتراک گرفته شده است. این کلمه در زبان فارسی به صورت مصدر عربی باب افتعال به کار می رود که در لغت به معنی پیوند دادن و ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه کاربرد دارد. (فرهنگ معین، ۱۳۴۲: ۱۸۹).
در مورد تمایز دو واژه ارتباط، یکی به معنای مفرد و دیگری به معنای جمع، محققان عقیده دارند کلمه ارتباطات به صورت مفرد[۱]، نشانگر فرایند و جریانی است که پیام را از منبع یا فرستنده به مقصد یا گیرنده ارسال می کند. اما کلمه ارتباطات به صورت جمع[۲]، به معنای ابزار و وسایل پیام می باشد. در صورتی که قصد پیام دهنده از انتقام پیام برای گیرندگان زیادی مطرح باشد، آن را ارتباط جمعی می گویند.
ارسطو، فیلسوف یونانی نخستین اندیشمندی بود که ۲۳۰۰ سال پیش در زمینه ارتباط سخن گفت. او در کتاب مطالعه معنای بیان که معمولاً آن را مترادف ارتباط می دانند، ارتباط را جستجو برای دست یافتن به وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران تعریف می کند. انجمن بین المللی تحقیقات ارتباط جمعی، تعریف زیر را برای ارتباط ارائه داده است:
«منظور از ارتباط روزنامهها، نشریات، مجلات، کتابها، رادیو، تلویزیون، آگهی، ارتباطات دور و پست است. همچنین ارتباط چگونگی تولید و توزیع کالاها و خدمات مختلفی را که وسایل و فعالیت های فوق به عهده دارند و مطالعات و تحقیقات مربوط به عنوان پیام ها و نتایج آثار آن را در بر می گیرد.» (محسنیان راد، ۱۳۷۹: ۴۷-۴۳)
ژوزف تی کلاپر در کتاب تاثیر ارتباط جمعی می گوید: «ارتباط جمعی عبارت است از رساندن اطلاعات، ایده ها و برداشت ها از طریق وسایل ارتباط و دریافت این اطلاعات به وسیله عده زیادی از انسان ها در یک زمان». (رزاقی، ۱۳۸۵: ۱۲-۹)
در وسایل ارتباط جمعی، آگاهی ها، اندیشه ها، افکار، خواسته ها و تمایلات گروهی برای عام فرستاده میشود و مورد رد و بدل قرار می گیرد. به طور کلی در یک زمان، انتقال ارتباط در حیطه گسترده و وسیعی از مردم انجام می شود و پیام منتقل می شود. ارتباط جمعی یا عمومی، تعبیر تازه ای است که جامعه شناسان آمریکایی برای مفهوم رسانه تودهای[۳] به کار برده اند. این واژه که از ریشه لاتینی[۴] توده تشکیل شده است، از نظر لغوی به معنای ابزارهایی است که از طریق آنها می توان با افرادی نه به طور جداگانه یا با گروه های خاص و همگون، بلکه با جماعت کثیر یا تودهای از مردم به طور یکسان دسترسی پیدا کرد. برخی از این وسایل را وسایل ارتباط جمعی، ابزارهای مهم اطلاعاتی یا ابزارهای ارتباط اجتماعی و فنون پخش جمعی می نامند.
هر ارتباط دارای عناصر تشکیل دهنده ای است که شناخت آنها به بررسی کلیت ارتباط یاری می رساند که می توان آنها را به شرح زیر برشمرد:
پیام دهنده یا فرستنده: هر فرد یا گروهی که به منظور اثرگذاری بر خط مشی فرد یا گروهی دیگر اقدام کند، یک پیام دهنده است.
پیام: پیام دهندگان می کوشند به یاری پیام (کلمه، تصویر، کتابت و …) افکاری را که در سر دارند به ذهن دریافت کنندگان مورد نظرشان منتقل کنند.
رسانه: این عنصر به عنوان مجرای انتقال پیام به مخاطب عمل می کند.
مخاطب: کسی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم پیام را دریافت می کند. دانش، علاقه و آگاهی دریافت کننده پیام از جمله عواملی هستند که بر اثرپذیری آن تاثیر می گذارند.
واکنش: البته هر ارتباطی به انگیزه ی ایجاد نوعی واکنش در مخاطب صورت می گیرد.
رسانه های همگانی به عنوان جزیی از هر ارتباط از جمله ابزار قدرت در جامعه هستند. به عبارت دیگر، ابزار کنترل، مدیریت و نوآوری به شمار می روند و در عین حال می توانند جانشینی برای قوه قهریه محسوب شوند. رسانههای همگانی همچنین به عنوان جایگاهی به شمار می روند که از آنجا فرهنگ جریان می یابد و بر شیوه رفتار، نحوه سلوک، هنجارها و سلیقه های عمومی در جامعه اثر می گذارند.
۳-۲ تاریخچه رسانه
مبادله اطلاعات و اندیشه ها بین افراد انسانی از شرایط ضروری زندگی اجتماعی است. برقراری ارتباط بین افراد و گروه ها، مستلزم وسایل خاصی است که به کمک آنها انسان ها بتوانند پیام ها و خواسته های خویش را به یکدیگر منتقل کنند، با محیط زندگی بهتر آشنا شوند، خود را با آن هماهنگ سازند و یا برای بهبود شرایط آن اقدام نمایند. به طور کلی استفاده از وسایل مختلفی که برای بیان اندیشه های انسانی و شناخت محیط زندگی به کار می روند، تابع شرایط و اوضاع و احوال تاریخی جوامع انسانی است. زیرا در هر جامعه به تناسب نیازها و پیشرفت های آن، برای برقراری ارتباط بین افراد و انتقال افکار و اطلاعات وسایل معینی ایجاد میشوند. کارشناسان علم ارتباطات معتقدند که در ظهور رسانه های همگانی در طول تاریخ چهار عامل اساسی دخالت داشته اند که عبارتند از:
۱٫ تکنولوژی ۲٫ شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، ۳٫ مجموعهای از فعالیت ها، کارکردها یا نیازها ۴٫ مردم، به ویژه در قالب سازمان یافته که به صورت گروهها، رده ها و طبقات تجلی می یافتند و از نظر منافع با یکدیگر در تعارض بودند. (مهرداد، ۱۳۷۹: ۱۴)
عکس مرتبط با اقتصاد
بر این مبنا، مارشال مک لوهان تاریخچه ارتباطات را به سه مرحله تقسیم بندی کرده است به طوری که در هر دوره یکی از حواس بشر غلبه داشته است:
۱٫ دوره اول یا کهکشان شفاهی، پیام ها از طریق شنوایی و گوش منتقل می شود. حس غالب شنوایی است و ارتباطات چهره به چهره و صمیمی است و افراد در محیط طبیعی با یکدیگر زندگی می کنند و خود را با نظام اجتماعی خویش، یعنی قبیله ادغام می کنند. وی انتقال دانستنی های این دوره را سینه به سینه می داند.
۲٫ دوره دوم، عصر تمدن بصری یا کهکشان گوتنبرگ است. با پیدایش خط و سپس اختراع صنعت چاپ در این دوره، تجربه و دانستنی ها برای نسلهای بعدی محفوظ می ماند و افراد در مکان خلوت خود به مطالعه می پردازند و رواج مکتب فردگرایی در همین دوره است که به عقیده مک لوهان، انسان از محیط گرم روستایی خارج شده و بدبختی ماشینی بشر آغاز می شود. به این دلیل که ارتباط افراد از طریق نشریات و کتابها به صورت مجزا و بی روح انجام می گیرد.
۳٫ در عصر سوم، کهکشان مارکنی یا تمدن الکترونیک، مجدداً حس شنوایی با اختراع رادیو، باز می گردد و بیان شفاهی دوباره اعتبار می یابد. البته یک تفاوت اساسی با نظام ابتدایی و قبیله ای وجود دارد و آن هم این که این نظام در یک سطح جهانی مطرح است. (رزاقی، ۱۳۸۵: ۵۹ و ۶۰)
در جوامع اولیه که انسان ها در گروه های بسیار کوچک در کنار هم زندگی می کنند، جز زبان و بیان شفاهی وسیله و روش دیگری برای ارتباط موجود نیست. اما به تدریج که محیط زندگی وسعت می یابد یا فاصله ها بیشتر می شوند، انسان هایی که دورتر از هم زندگی می کنند، ناچارند فریادها را بلندتر کنند، از جارچی کمک بگیرند یا طبل به صدا درآورند و یا از آتش و دود و علامات و نشانه ها و نمادهای دیگر بهره برداری کنند. در جوامع بعدی به موازات پیشرفت فرهنگی انسانی، ابتدا خط تجسمی و اندیشه نگار[۵] با تصویرها و شکل های خاص نظیر خط هیروگلیف مصری یا خط چینی و سپس خط صوتی و الفبایی با حروف قراردادی پدید می آیند و افراد می توانند علاوه بر بیان شفاهی، برای انتقال مقاصد خود به دیگران از بیان کتبی نیز استفاده نمایند و با غلبه بر محدودیت های مکانی و زمانی، ارتباطات غیر مستقیم را گسترش دهند. این سیر را می توان با بهره گرفتن از تعبیر توماس بکدال –رسانه شناس و پژوهشگر معروف دانمارکی- بهتر بیان کرد.
به زعم بکدال، تا حدود سالهای ۱۸۰۰ میلادی افراد برای گرفتن اطلاعات چاره ای جز بیرون آمدن از خانه و حضور در مکان های عمومی و عرضه ی اطلاعات و اخبار نداشتند. بنابراین ارتباط در این دوران امری زمانمند و مکانمند جلوه می نمود. (Baekdal,2009) اختراع چاپ در زمینه وسایل ارتباط انسانی، انقلابی بزرگ ایجاد نمود. با تکثیر کتابها علوم و فنون بشری رو به رونق گذارد و با پیدایش و پیشرفت روزنامهها، امکانات فراوانی برای توسعه ارتباطات اجتماعی فراهم گردید. به موازات تحولات اقتصادی و اجتماعی دو قرن اخیر، وسایل فنی جدید نظیر عکس، تلگراف، تلفن، بی سیم، صفحه نوار ضبط صوت و فیلم برای ارتباطات اجتماعی ساخته شد و در نتیجه آن وسایل ارتباط نوین سمعی و بصری چون رادیو و سینما و تلویزیون ایجاد گردیدند که با امکانات تازهای که برای انتقال سریع اخبار و افکار و روش های زندگی در اختیار تودههای وسیع انسانی در سراسر جهان قرار می دادند، عصر تازه ای در ارتباطات پدید آوردند. (معتمدنژاد، ۱۳۷۱: ۷۰-۶۷)