عن الاصبغ بن نباته عن امیرالمؤمنین علی قال: سمعته یقول:
«انّ رسول الله
، علّمنی الف باب من الحلال والحرام وممّا کان وما هو کائن الی یوم القیامه، کلّ باب یفتح الف باب، فذلک الف الف باب، حتی علمت المنایا والوصایا وفصل الخطاب».[۱۱۹]
ابواب دیگری نیز در بصائر وجود دارد که به جریان استمرار این علمآموزی و به ارث بردن علم پیامبران بهخصوص پیامبر گرامی اسلام میپردازد و تصریح میکند که این علوم از امامی به امام دیگر منتقل میشود، در این میان میشود به ابواب زیر اشاره کرد:
«باب فی الائمه انهم یرثون العلم بعضهم من بعض والا یذهب العلم من عندهم[۱۲۰]»، «باب فی الائمه انّ عندهم اسرار الله یؤدی بعضهم الی بعض[۱۲۱]»، «فی الائمه انهم قد صار الیهم العلم الذی علّمه رسول الله
[۱۲۲]»، «باب فی الائمه انّ عندهم اصول العلم ماورثوه عن النبی
»[۱۲۳] به نمونه هایی از روایات اشاره میشود:
عن محمّد بن مسلم عن أبی جعفر قال:
«علیّ عالم هذه الامه والعلم یتوارث ولیس یهلک هالک منهم حتی یؤتی من اهله من یعلم مثل علمه».[۱۲۴]
عن محمّد بن مسلم قال: سمعت ابا جعفر یقول:
«فلم یعلم والله رسول الله
حرفا ممّا علّمه الله الاّ علّمه علیّاً ثم انتهی ذلک العلم الینا، ثم وضع یده علی صدره».[۱۲۵]
عن جابر قال: قال ابو جعفر:
«لو کنّا نفتی الناس برأینا وهوانا لکنّا من الهالکین ولکنّا نفتیهم باثار من رسول الله
واصول علم عندنا نتوارثها کابر عن کابر نکنزها کما یکنز هؤلاء ذهبهم وفضتهم».[۱۲۶]
به طور کلّی آنچه از روایات برمیآید، این است که پیامبر
وارث همه انبیاء و اوصیاء پیشین بوده و تمامی علوم آنان نزد پیامبر بوده است و بعد از پیامبر
اوصیای ایشان یکی پس از دیگری واجد این علوم بوده و به یکدیگر منتقل کردهاند، گفتنی است که بخشی از این انتقال علوم، توسط صحیفهها و نوشته هایی چون جفر و جامعه و مصحف فاطمه بوده است که در بخش بعدی تفصیل در مورد آن بحث خواهد شد.
احادیثی را که به آنها اشاره شد میتوان در دیگر منابع معتبر حدیثی مشاهده کرد.[۱۲۷]
۱ / ۲ / ۳٫ الواح، کتب و نوشته های مکتوم
یکی از منابع و سرچشمههای علوم اهل بیت برخی کتب و نوشته هایی است که نزد اهل بیت بوده و طبق روایات هم اکنون در دست خاتم الاوصیاء، صاحبالزمان حجه بن الحسن العسکری(عج) میباشد. کتاب بصائر الدرجات در ۱۱ باب و حدود ۲۰۰ روایت به این کتابها و نوشته ها پرداخته است. در اینجا با دستهبندی روایات به بررسی این کتابها و نوشته ها و خصوصیات آنها میپردازیم:
۱ / ۲ / ۳ / ۱٫ کتابهایی پیامبران
جناب صفّار روایات بسیاری نقل کرده که نشان دهنده آن است که کتابهای انبیاء پیشین از جمله تورات، انجیل، زبور و صحف ابراهیم در دست اهل بیت بوده است. ایشان علاوه بر نقل روایاتی در ابواب مختلف در دهمین باب از جزء سوم با عنوان «باب ما عند الائمه من کتب الاولین، کتب الانبیاء، التوریه والانجیل والزبور وصحف ابراهیم[۱۲۸]، روایات مربوطه به این موضوع را گرد آورده است و در باب بعدی به کیفیت وصول این الواح و کتب به اهل بیت پرداخته است[۱۲۹].» برخی از این روایات را در اینجا متذکر میشویم:
الامام الصادق ـ لمن سأله: أنّی لکم التواره والانجیل وکتب الانبیاء؟ ـ :
«هی عندنا وراثه من عندهم، نقرؤُها کما قرؤوها، ونقولها کما قالوا، ان الله لا یجعل حجه فی ارضه یُسأل عن شیءٍ فیقول: لا أدری».[۱۳۰]
ابوبصیر عن أبی عبد الله قال:
قال لی یا ابا محمّد، انّ الله لم یعط الانبیاء شیئاً الا وقد اعطی محمّداً
جمیع ما اعطی الانبیاء وعندنا الصحف التی قال الله } {[۱۳۱] قلت: جعلت فداک وهی الالواح. قال: نعم.[۱۳۲]
ابوحمزه الثمالی عن أبی عبد الله قال: سمعته یقول:
«الواح موسی عندنا وعصی موسی عندنا ونحن ورثه النبیّین».[۱۳۳]
عبد الله بن سنان عن أبی عبد الله انّه سأله عن قول الله عزّوجل: } {[۱۳۴] ما الذکر وما الزّبور؟ قال:
«الذکر عند الله والزبور الذی نزل علی داود وکل کتاب نزل فهو عند العالم».[۱۳۵]
این کتابها و الواح در صندوقی که از پوست درست شده نگهداری شده است که در بحث جفر خواهد آمد.
۱ / ۲ / ۳ / ۲٫ صحیفه جامعه
یکی از مهمترین نوشته هایی که نزد ائمه بوده، کتابی است با عنوان صحیفه جامعه، که به عنوان یکی از منابع مهم علم ائمه مطرح و دست به دست نزد ائمه بوده است. «جامعه» را باید اولین کتاب حدیثی شیعه دانست که با املاء پیامبر اکرم
و به خط امیرمؤمنان حضرت علی به رشته تحریر درآمده است. اگرچه از این کتاب با عناوین مختلفی در منابع حدیثی یاد شده، چون کتاب علی [۱۳۶]، صحیفه علی[۱۳۷]، جامعه[۱۳۸]، صحیفه الفرائض[۱۳۹]؛ اما با توجه به خصوصیاتی که برای همه آنها ذکر شده[۱۴۰]، روشن است که همه آنها عناوین مختلفی از یک کتاب است و برخی از این عناوین چون صحیفه الفرائض و صحیفه العتق، نام بخشی از کتاب است و نام کتاب مستقلی نیست. همچنان که در روایتی از کتاب بصائر، امام باقر میفرمایند: من صحیفهای دارم که خود، ۱۹ صحیفه را دربر دارد و همه آن از رسول خدا
به ما رسیده است.[۱۴۱] جناب صفّار در بصائر، تمامی روایاتی را که در آنها از این کتاب با عناوینی چون: «صحیفه»، «جامعه» یا «صحیفه من کتاب علی» یاد شده است، همه را ذیل یک عنوان قرار داده است، این مسأله نشان میدهد که صحیفه امام علی یا جامعه یا کتاب علی عناوین مختلف یک کتاب است و ایشان به این مسأله توجه داشتهاند، عنوانی که ایشان روایات را ذیل آن نقل کرده، چنین است: «باب فی الائمه ان عندهم الصحیفه الجامعه التی هی املاء رسول الله
وخط علی بیده وهی سبعون ذراعاً».[۱۴۲]
به عنوان نمونه برخی از روایات نقل شده را در اینجا ذکر میکنیم:
علی بن رئاب عن أبی عبد الله، انّه سئل عن الجامعه قال:
«تلک صحیفه سبعون ذراعا فی عرض الادیم مثل فخذ الفالج، فیها کل ما یحتاج الناس الیه ولیس من قضیّه الاّ وهی فیها؛ حتی ارش الخدش».[۱۴۳]
عن سلیمان بن خالد قال: سمعت اباعبد الله یقول:
«انّ عندنا لصحیفه سبعین ذراعا، املاء رسول الله
وخط علیّ بیده، ما من حلال ولاحرام الا وهو فیها حتی ارشالخدش».[۱۴۴]
عن ابی بصیر قال: قال ابوعبد الله:
یا ابا محمّد انّ عندنا الجامعه وما یدریهم ما الجامعه قال: قلت جعلت فداک وما الجامعه؟ قال: صحیفه طولها سبعون ذراعا بذراع رسول الله
املاء من فلق فیه وخطّه علیّ بیمینه، فیها کل حلال وحرام وکل شیءٍ یحتاج الناس حتی الارش فی الخدش.[۱۴۵]
عن أبی شیبه قال: سمعت ابا عبد الله یقول:
«ضلّ علم ابن شبرمه عند الجامعه، لم تدع لأحد کلاما، فیها علم الحلال والحرام».[۱۴۶]
مروان: سمعت ابا عبد الله یقول:
«عندنا کتاب علی سبعون ذراعاً».[۱۴۷]
الامام الباقر:
«فی کتاب علی کل شیء یحتاج الیه؛ حتی الخدش والارش والهرش».[۱۴۸]
معلّی بن خنیس:
کنت عند أبی عبد الله اذا أقبل محمّد بن عبد الله بن الحسن، فسلّم ثم ذهب، ورقّ له ابوعبد الله ودمعت عینه، فقلت له، لقد رأتیک صنعت به مالم تکن تصنع، قال: رققت له، لانّه ینسب فی أمر لیس له، لم اجده فی کتاب علیّ من خلفاء هذه الامه ولا ملوکها.[۱۴۹]
ویژگیهای صحیفه جامعه با توجه به روایات کتاب بصائر الدرجات:
الف) املای این کتاب از آنِ پیامبر گرامی اسلام
است.
ب) نگارش این کتاب به دست امیرمؤمنان علی انجام گرفته است.
ج) بیشترین حجم کتاب مربوط به احکام است، اگرچه طبق برخی روایات امور دیگری نیز در کتاب وجود دارد. (از جمله روایت منقول از معلّی بن خنیس در همین صفحه)
د) در بیشتر احادیث، طول آن هفتاد ذراع ذکر شده و در برخی احادیث پهنای آن به اندازه پوست یک گاو قید شده است.
در مجموع میتوان گفت که صحیفه جامعه مشتمل است بر تمامی احکام دینی و مسائل شرعی و هر حکمی که مردم تا روز قیامت به آن احتیاج دارند. این کتاب در بین امامان معصوم دست به دست گشته و مورد بهره برداری ایشان بوده است. بنابر نقل بصائر، برخی از راویان موفق به دیدن این کتاب شدهاند از جمله ابوبصیر (ص ۱۴۴، ح ۹ و ۱۴۵، ح ۱۷)، زراره (ص ۱۴۴، ح ۱۳)، معتّب (ص ۱۴۵، ح ۱۴)، و عبدالملک بن اعین (ص ۱۶۲، ح ۲). طبق بررسی یکی از محققان بیش از پنجاه راوی روایات مربوط به صحیفه جامعه را نقل کردهاند.[۱۵۰]
۱ / ۲ / ۳ / ۳٫ مصحف فاطمه
از جمله کتابهایی که نزد اهل بیت بوده و ائمه هدی در موارد متعددی به داشتن آن اشاره و افتخار نمودهاند و آن را به عنوان یکی از منابع علوم حیرتانگیز خود خواندهاند، مصحف فاطمه میباشد. این مصحف نیز همانند صحیفه جامعه، جزء میراثهای انحصاری ائمه است. جناب صفّار در ضمن روایات بسیاری به معرفی مصحف فاطمه پرداخته است.[۱۵۱] از مجموع این روایات، در چند روایت صرفاً نامی از مصحف فاطمه برده شده و توضیح دیگری وجود ندارد.[۱۵۲] در بقیه روایات قدر متیقنّی که همه به آن اشاره کردهاند آن است که در مصحف حضرت فاطمه چیزی از قرآن وجود ندارد. در برخی از روایات به طور صریح و در بعضی دیگر تلویحاً این موضوع مطرح شده که مطالب مصحف به نوعی وحی و الهامی از جانب خداوند بوده است، در یکی از روایات به نام ملک نیز اشاره شده است.[۱۵۳] البته در اینکه این مصحف نیز به خط امام علی است، اختلافی در روایات وجود ندارد. در برخی روایات زمان تدوین مصحف نیز مشخص شده است، مدت زمان بین وفات پیامبر اکرم
تا شهادت حضرت صدیقه کبری.[۱۵۴] در یکی از روایات آمده است که حجم مصحف فاطمه سه برابر قرآن میباشد.[۱۵۵]
محتوای مصحف: در یکی از روایات تصریح شده است که در مصحف حضرت فاطمه احکام و حلال و حرام وجود ندارد، اما علم مایکون در آن است.[۱۵۶] در چند روایت محتوای مصحف عبارت است از بیان وقایعی که در آینده اتفاق خواهد افتاد بهخصوص در مورد ذریّۀ آن حضرت.[۱۵۷] از چند روایت نیز چنین برمیآید که در مصحف حضرت زهرا اسامی تمام کسانی که تا قیامت بر روی زمین حکومت خواهند کرد، آمده است.[۱۵۸]
پس به طور کلی میتوان گفت که مصحف حضرت فاطمه دربارۀ رویدادها، حوادث و تغییر و تحولات اجتماعی و سیاسی است که از زمان اواخر عمر شریف آن حضرت تا آخرالزمان به وقوع خواهد پیوست، به عبارت دیگر «پیشگوییهایی صادق و راستین از آینده و آیندگان است که ائمه با نگاه به آن، واقعهای را پیشگویی کرده یا ماجرایی را نفی و اثبات مینمودند.»[۱۵۹]
نمونهای از روایات:
الامام الصادق:
«وانّ عندنا لمصحف فاطمه وما یدریهم ما مصحف فاطمه، مصحف فیه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات والله ما فیه من قرآنکم حرف واحد، انما هو شیء، املاها الله واوحی الیها».[۱۶۰]
الامام الصادق:
«انّ فاطمه مکثت بعد رسول الله
خمسه وسبعین یوما وقد کان دخلها حزن شدید علی أبیها وکان جبرئیل یأتیها فیحسن عزاها علی ابیها ویطیب نفسها ویخبرها عن ابیها ومکانه ویخبرها بما یکون بعدها فی ذریّتها وکان علی یکتب ذلک، فهذا مصحف فاطمه».[۱۶۱]
الامام الصادق:
«مصحف فاطمه ما فیه شیءٌ من کتاب الله، وانّما هو شیءٌ أُلقی علیها بعد موت ابیها (صلّی الله علیهما)».[۱۶۲]
حمّاد بن عثمان: سمعت اباعبد الله یقول:
تظهر الزنادقه فی سنه ثمانیه وعشرین ومائه وذلک لأنّی نظرت فی مصحف فاطمه، قلت: وما مصحف فاطمه فقال: انّ الله تبارک وتعالی لمّا قبض نبیّه
دخل علی فاطمه من وفاته من الحزن، مالا یعلمه الاّ الله عزّوجلّ، فارسل الیها ملکا یسلّی عنها غمّها ویحدّثها، فشکت ذلک الی امیرالمؤمنین فقال: إذا أحسست بذلک وسمعت الصوت قولی لی، فأعلمته بذلک فجعل امیرالمؤمنین یکتب کل ما سمع، حتی أثبت من ذلک مصحفأ. ثم قال: أما انّه لیس فیه شیءٌ من الحلال والحرام، ولکن فیه، علم ما یکون.[۱۶۳]
۱ / ۲ / ۳ / ۴٫ جفر
منبع دیگری که ائمه از آن نام برده و به عنوان یکی از مبادی علومشان ذکر نمودهاند، جفر میباشد. جناب صفّار نیز در ضمن روایاتی به معرفی آن پرداخته است. در پارهای از این احادیث جفر به عنوان ظرف و مخزنی از چرم معرفی شده است که حاوی میراث مکتوب ائمه، اعم از کتابهای انبیاء و جامعه و مصحف فاطمه میباشد و علم هر آنچه که مردم به آن احتیاج دارند، در آن قرار دارد.[۱۶۴] در روایتی دیگر از آن به عنوان صندوقی از پوست که علم انبیاء و اوصیاء در آن است یاد شده است.[۱۶۵] در بعضی دیگر از احادیث از دو نوع جفر سخن به میان آمده است: جفر سفید و جفر سرخ، در جفر سفید زبور داود، تورات موسی، انجیل عیسی، صحف ابراهیم و حلال و حرام (شاید اشاره به جامعه باشد) و مصحف فاطمه وجود دارد و در جفر سرخ سلاح رسول الله
نگهداری میشود.[۱۶۶]
نمونهای از روایات:
عن الحسین بن أبی العلاء قال: سمعت اباعبد الله یقول:
عندی الجفر الابیض، قلت: وانّی شیءٍ فیه قال: زبور داود و توراه موسی و انجیل عیسی و صحف ابراهیم والحلال والحرام ومصحف فاطمه. ما أزعم انّ فیه قرآنا وفیه ما یحتاج الناس النیا ولا نحتاج الی احد وعندی الجفر الاحمر، قلت: وای شیءٍ فی الجفر الاحمر. قال: السلاح.[۱۶۷]
عن أبی بصیر عن أبی عبد الله قال:
ان عندنا الجفر وما یدریهم ماالجفر، قلت: جعلت فداک. ماالجفر قال: وعاء احمر او ادم احمر فیه علم النبیین والوصیین.[۱۶۸]
علی بن سعید: سمعت اباعبد الله یقول:
امّا الجفر، انّما هو جلد ثور مدبوغ کالجراب، فیه کتب وعلم ما یحتاج الیه الناس الی یوم القیامه من حلال وحرام، املاء رسول الله
وخط علیّ وفیه مصحف فاطمه.[۱۶۹]
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.