در همین امور اقتصادی دنیا توجه کنید. چه اقتصادی بدون حساب و کتابِ دقیق رشد کرده است؟! کدام اقتصاد [فردی یا اجتماعیِ] بیحساب و کتاب (در معیشت افراد یا اقتصاد دولتها) سقوط نکرده و به ورشکستگی نیانجامیده است؟! لذا فرمود: «در حلالش هم حساب دارد»، یعنی دقت کن که برای به دست آوردن مال حلال تلاش درستی داری یا نه؟ چگونه به دست میآوری؟ و پس از به دست آوردن چگونه مصرف میکنی و چرا؟
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ج – بدیهی است که «رفاه فردی» بدون برخورداری از «رفاه اجتماعی» به دست نمیآید و پایدار نیز نمیماند. حال همین «حساب» را تعمیم بدهید به سطح جامعه. از اموال عمومی گرفته تا اقتصاد عمومی یا همان چگونگی چرخه اقتصاد. لذا هم افراد مسئول میشوند و هم مجلسها و هم دولتها. همه باید حساب و کتاب درستی داشته باشند. حتی در کسب و مصرف مال حلال. همه در مقابل نعمات الهی مسئول هستند و بدیهی است که مسئول باید حساب بدهد و اگر حساب و کتابی در کار نباشد، مسئولیت بیمعنا خواهد بود. مسئولیت، یعنی مورد سؤال قرار گرفتن. یعنی مجبور بودن به پاسخگویی:
عکس مرتبط با اقتصاد
«وَلاَ تَقْفُ مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولً» (الإنسان، 36)
ترجمه: و چیزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن (بر آن ایستادگی نکن) زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد. (مسئول هستند).
پس مال حلال نیز حساب خواهد داشت.
در دیدگاه اسلامی، تامین اجتماعی ورفاه عمومی برای جامعه، دستاوردِ برنامههای اسلام در اجرای احكام الهی و جامه عمل پوشاندن به تعالیم آسمانی است« تمام مقصد ما اسلام است»(خمینی، 1378، ص 35 کلمات قصار). نبی مكرم اسلام حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) هر روز پس از نماز صبح بهگونهای كه اصحاب صدایشان را بشنوند در كنار دعا برای اصلاح دین و آخرت، سه مرتبه این جملات را میفرمودند:
«اللّهُمَّ أصلِح لی دُنیای الَّتی جَعَلتَ فیها مَعاشی؛ (محمدی ری شهری، 1384، 8)
بار خدایا! دنیای مرا به سامان آور؛ همان را كه مایه زندگانی من قرار دادهای»
در این دیدگاه، جامعه انسانی هر گاه فرصت یابد تا دین خدا را به شیوهای درست در زمین جاری سازد، شاهد شكوفایی اقتصادی وتعمیم رفاه وآسایش وآرامش بیش از آن چه در تصوّرش گنجد خواهد بود؛ و چنین روزی بیشك خواهد آمد.
اسلام، پدیده ثروتمندی جامعه را از نعمتهای خداوند برای انسان قلمداد میكند و مردم را برمیانگیزد كه این نعمت را پاس دارند و نیز از ایشان میخواهد كه ثروت را در مسیری كه به تكامل آنان بینجامد، به كار گیرند (محمدی ری شهری، 1384، 53).
چنانچه در كلمات امیرالمومنین علیهالسلام مكرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:
إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ؛ ثروت فراوان، از نعمتها است (شرح نهج البلاغه 19/237).
نِعمَ البَرَكَةُ سَعَةُ الرِّزقِ؛ گشاده روزی، چه نیكو بركتی است! (غرر الحکم و دررالکلم، ص 156 ج 6)
مِن هَنیءِ النِّعَمِ سَعَةُ الأَرزاقِ؛ از نعمتهای گوارا، گشادگی روزی است (همان، 27).
در این نظرگاه، ثروت بهترین یاورِ تقوا و خودسازی است كه رادمردی را آشكار میسازد؛ كاستیها و عیبها را میپوشاند؛ آرامش و ثبات درون را در پی میآورد؛ پاداشِ كسی را كه از آن به نیكی و درستی بهره بَرَد، افزون میكند؛ و در یک كلام، مایه پایداری دین و دنیا است (محمدی ری شهری، 1384، 69).
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله: نِعمَ العَونُ عَلی تَقوَی اللهِ الغِنی؛ (همان منبع، 68)
چه یاور خوبی است توانگری برای تقوای خدایی!
امام صادق علیهالسلام: لا خَیرَ فی مَن لا یحِبُّ جَمعَ المالِ مِن حَلالٍ؛ یكُفُّ بِهِ وَجهَهُ، ویقضی بِهِ دَینَهُ، ویصِلُ بِهِ رَحِمَهُ؛ (همان منبع، 85).
خیری نیست در آن كس كه گردآوردنِ مال از راه حلال را دوست نمیدارد؛ تا با آن آبروی خویش را حفظ كند، دِینش را ادا نماید، و با خویشانش پیوند داشته باشد.
پیشوایان و راهبران بزرگ اسلام، پیشگامان عرصه تامین اجتماعی ورفاه عمومی بودند. ایشان را مینگری كه همّتهاشان را در تلاش سختكوشانه و پیوسته صرف میكنند و از پروردگار خویش خاضعانه میخواهند كه از فقر نجاتشان بخشد و از تنگنای اقتصادی دورشان دارد.
سیره معصومین علیهمالسلام در این زمینه بسیار گویاست:
امام علی علیهالسلام: ما یسُرُّنی أنّی كُفیتُ أمرَ الدُّنیا كُلَّهُ؛ لِأَنّی أكرَهُ عادَةَ العَجزِ؛ (جعفری تبریزی، 1377). خرسند نمیشوم اگر از كار دنیا، سراسر، بینیاز گردم؛ زیرا من از بیكارگی بیزارم.
الكافی از فضل بن ابوقرّه: نزد امام صادق علیهالسلام رفتیم، در حالی كه در بوستانی از آنِ خود، سرگرم كار بود. گفتیم: «خدای ما را فدایی تو سازد! اجازه ده كه ما برایت كار كنیم یا غلامان چنین كنند». فرمود:
«لا، دَعونی فَإِنّی أشتَهی أن یرانِی اللهُ عز و جل أعمَلُ بِیدی وأطلُبُ الحَلالَ فی أذی نَفسی؛
نه؛ مرا واگذارید؛ زیرا میل میورزم كه خداوند مرا ببیند كه با دستم كار میكنم و در حال آزار تن، روزی حلال میجویم» (سیدنژاد، 1380، 25).
امام علی علیهالسلام: اللّهُمَّ. . . وأغنِنا عَن مَدِّ الأَیدی إلی سِواكَ؛
بار خدایا!. . . ما را بینیاز فرما از این كه به سوی غیر تو دست نیاز آوریم.
امام زین العابدین علیهالسلام: اللّهُمَّ ارزُقنی مِن فَضلِكَ مالاً طَیبا كَثیرا فاضِلاً لا یطغینی، وتِجارَةً نامِیةً مُبارَكَةً لا تُلهینی؛
بار خدایا! از فزون بخشیات، مرا دارایی پاك فراوان و سرشار عطا فرما كه به سركشیام واندارد؛ و داد و ستدی رشد افزا و بركت خیز مرا ده كه فریبم ندهد.
در جانب دیگر این دیدگاه، مینگریم كه اسلام، واپس ماندگی اقتصادی را نكوهش میكند و آن را از گونههای بلا و مصیبت و نیز از مجازاتهای خداوند و نشانه خشم او و ناخشنودیاش از جامعه، میشمارد.
«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیةً كَانَتْ ءَامِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ یصْنَعُونَ؛(سوره نحل، آیه 112)
امام علی علیهالسلام در دعای خویش میفرماید: اللّهُمَّ وأستَغفِرُكَ لِكُلِّ ذَنبٍ یدعو إلَی الغَی، ویضِلُّ عَنِ الرُّشدِ، ویقِلُّ الرِّزقَ، ویمحَقُ التَّلدَ، ویخمِلُ الذِّكرَ؛ (مسند امام علی ج 10 ص 95).
بار خدایا! از تو آمرزش میجویم برای هر گناهی كه به گمراهی فرا خوانَد، از هدایت باز دارد، روزی را كاهش دهد، سود و ثمر را نابود سازد، و یاد [و نامِ آدمی] را محو كند.
امام علی علیهالسلام: ما ضَرَبَ اللهُ العِبادَ بِسَوطٍ أوجَعَ مِنَ الفَقرِ؛(شرح نهج البلاغه، این ابی حدید، ج 20 ص 301)
خداوند، بندگان را با تازیانهای درد آورتر از فقر نمیزند.
در آینه اسلام، فقر سزاوار نكوهش است و همه نیروهای ویرانگری و تباهسازی در آن گرد آمده؛ هم عامل نادانی است و هم زمینه ساز بدرفتاری.
امام صادق علیهالسلام: خَمسُ خِصالٍ مَن فَقَدَ واحِدَةً مِنهُنَّ لَم یزَل ناقِصَ العَیشِ زائِلَ العَقلِ مَشغولَ القَلبِ؛ فَأَوَّلُها: صِحَّةُ البَدَنِ، وَالثّانِیةُ: الأَمنُ، وَالثّالِثَةُ: السَّعَةُ فِی الرِّزقِ. . . ؛
پنج ویژگیاند كه هر كس یكی از آنها را نداشته باشد، همواره زندگیاش كاستی دارد، عقلش زوال میپذیرد، و دلش دغدغه دارد؛ یكم تندرستی، دوم امنیت، سوم گشایشِ روزی، . . . .
فقر ریشه انواع فساد و تباهی است كه ناآرامیهای روحی و جسمی در سطوح فردی و اجتماعی از آن زاییده میشود.
امام علی علیهالسلام: إنَّ الفَقرَ مَذَلَّةٌ لِلنَّفسِ، مَدهَشَةٌ لِلعَقلِ، جالِبٌ لِلهُمومِ؛ (شرح غررالحکم و دررالکلم، ج 20 ص 498).
هر آینه فقر، خواری جان است و مایه سرگشتگی عقل و فراهم آورنده اندوه.
بدین سان، فقر تهدیدی جدّی برای ارزشهای جامعه دینی است كه ثبات آن را از میان میبرد، همانند طوفانی كه در روزی بادخیز، علفهای خشك را به هوا بپراكَند.
امام علی علیهالسلام: ضَرورَةُ الفَقرِ تَبعَثُ عَلی فَظیعِ الأَمرِ؛(شرح غررالحکم و دررالکلم، ج 20).
ناچاری فقر، انسان را به كار[های] زشت و وحشتانگیز وا میدارد.
آیا در بیان مفسدههای فقر، كلامی رساتر از احادیث شریف، از جمله گفتارهای رسول امین صلیاللهعلیهوآله یافت میشود؟ همچون:
«كادَ الفَقرُ أن یكونَ كُفراً؛(علامه مجلسی، بحارالنوار ، ص 247)
نزدیک است كه فقر به كفر بینجامد»
احادیث با این مضمون بسیارند و در مجموع، بر این حقیقت دلالت میكنند كه هر كس نیازمندیهای زندگی مادّیاش را برطرف نكند و از پسِ تأمین دنیای خویش برنیاید، زندگانی معنویاش را نیز از كف میدهد و جهان آخرتش را هم تأمین نمیكند.
این در حالی است كه راهبران این دین و امامان پاك، مردم را از بلای بزرگ فقر برحذر میداشتند و به ایشان تأكید میكردند كه در ورطه واپس ماندگی اقتصادی نیفتند؛ و خود، از مصیبت فقر به خداوند پناه میبردند و از آن بزرگِ برتر یاری میجُستند.
حضرت علی علیه السلام: اللّهُمَّ إنّی أعوذُ بِكَ أن أفتَقِرَ فی غِناكَ؛(نهج البلاغه ص 527)
بار خدایا! هر آینه به تو پناه میجویم از این كه در [سایه ]توانگریات، دچار فقر شوم.
امام باقر علیهالسلام: اللّهُمَّ … لا تَرزُقنی رِزقا یطغینی ولا تَبتَلِنی بِفَقرٍ أشقی بِهِ مُضَیقا عَلَی، أعطِنی … مَعاشا واسِعا هَنیئا مَریئا فی دُنیای، ولا تَجعَلِ الدُّنیا عَلَی سِجنا؛(شیخ کلنی، الکافی ج 2)
بار خدایا … مرا روزیای مده كه سركشم سازد و به فقری دچارم مكن كه به سببِ ابتلا در تنگنا به تیره بختی افتم … مرا در دنیایم زندگانی گشاده و شیرین و گوارا عطا فرما و دنیا را زندانِ من مساز. (محمدی ری شهری، 1384، 185- 70).
2-2- تامین اجتماعی ورفاه عمومی در اسلام ازمنظرامام خمینی(رحمه الله علیه)
امروزه اهمّیت «تامین اجتماعی ورفاه عمومی» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعهای آرمانی، بر هیچ كس پوشیده نیست تا آنجا كه میتوان آن را از اولویتهای دنیای امروز دانست، اولویتی كه بر اساس آن بسیاری از محاسبات و معادلات جهانی شكل میگیرد. جست و جو در متون اسلامی در این زمینه، نشان میدهد كه اسلام در پرداختن به مسائل و مباحث مربوط به تامین اجتماعی ورفاه عمومی، از همه مذاهب و مكاتب دیگر پیشی گرفته است.
اسلام، ذاتا، شیوهای برای توسعه و تكامل؛ برنامهای برای تأمین نیازهای مادّی و معنوی انسان؛ و طرحنامهای جهت برآوردن خواستههای دنیایی و آخرتی او است، به گونهای كه از رهگذر آن، انسانیت بتواند به جایگاه نمونه و سعادتمندانه حیات بشری ارتقا یابد، همانسان كه حضرت امام علی(علیهالسلام) آفاق آن را رسم فرموده و در این چشم انداز به تصویر كشیده است:
«اِعلَموا عِبادَ اللهِ، أنَّ المُتَّقینَ ذَهَبوا بِعاجِلِ الدُّنیا وآجِلِ الآخِرَةِ، فَشارَكوا أهلَ الدُّنیا فی دُنیاهُم، ولَم یشارِكوا أهلُ الدُّنیا فی آخِرَتِهِم؛ سَكَنُوا الدُّنیا بِأَفضَلِ ما سُكِنَت، وأكَلوها بِأَفضَلِ ما اُكِلَت، فَحَظوا مِنَ الدُّنیا بِما حَظِی بِهِ المُترَفونَ، وأخَذوا مِنها ما أخَذَهُ الجَبابِرَةُ المُتَكَبِّرونَ، ثُمَّ انقَلَبوا عَنها بِالزّادِ المُبَلِّغِ وَالمَتجَرِ الرّابِحِ؛(نهج البلاغه، نامه 27)
ای بندگان خدا! بدانید كه تقواپیشگان هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آینده آخرت سود برند. با اهل دنیا در دنیایشان شریک شدند، در حالی كه اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند. در دنیا در بهترین مسكنها سكنا گزیدند و از بهترین خوراكیها تناول كردند. از دنیا بهره بردند آنسان كه اهل ناز و نعمت بهرهمند شدند؛ و از آن كامیاب گشتند، آن چنان كه گردنكشان خودكامه كام گرفتند. آن گاه، با ره توشهای كه آنان را به مقصد رساند و با تجارتی سودبخش، از این دنیا گذشتند». (نهج البلاغه، نامه 27)
در نگاه اسلام، جهانبینی مادّی نمیتواند به نیازهای واقعی انسان پاسخ گوید، هر چند كه صدها شاخص دیگر را به شاخصهای توسعه بیفزاید؛ این نوع نگرش قادر نیست جامعه انسانی را به قلّه مطلوبش رهنمون گردد. بشریت برای دستیابی به توسعه همه جانبه، راهی ندارد جز آن كه شیوه خدایی دین را پی گیرد كه بر پایه شناخت واقعی انسان و درك نیازهای فطری او استوار است.
در پرتو این نگرش، ویژگی نخست توسعه اسلامی، فراگیری و شمول آن در دایره همه ابعاد حیات انسان است. دیگر اجزای این بنا نیز بر همین پایه استوارند و بازگشتِ دیگر ویژگیهای توسعه اسلامی نیز به همین ویژگی است.
وابستگى كشورهاى توسعهنیافته به كشورهاى قدرتمند صنعتى نه تنها امنیت خارجى آنها را تهدید مىكند بلكه امنیت داخلى آنها را هم به مخاطره مىافكند. تهدید نرم اقتصادى به الگوهاى رفتارى اقتصادى یا اقدامات اقتصادى غیر خشونت آمیزى گفته مىشود كه از سوى بازیگر یا بازیگرانى مشخص علیه بازیگر یا بازیگران مشخص دیگرى از طریق اقناع یا القا به كار گرفته شده، امنیت ملى آنان را با خطر مواجه مىكند. بنابراین در حوزه اقتصادى هرگونه اقدام سیاسى، فرهنگى و اقتصادى از جانب دشمن كه عدم توانایى دولت در تأمین نیازها و رفاه اقتصادى مردم را القا كند و نیز اقداماتى كه الگوى توسعه غیربومى را حاكم سازد یا فرهنگ حاكم بر اقتصاد را به گونهاى مغایر با مبانى ارزشى تغییر دهد و موجب رسوخ نظریههاى جدید اقتصادى مبتنى بر لیبرالیسم شود، در زمره تهدیدهاى اقتصادى محسوب مىگردد. تهدیدهاى اقتصادى به تهدیدهایى گفته مىشود كه هدف یا ابزار آن اقتصادى باشد. به علت همین تهدیدهاى اقتصادى بود كه امام راحل به استقلال اقتصادى اهمیت مىدادند و منظورشان از استقلال اقتصادى همانا برچیده شدن بساط غارتگرى و چپاولگرىهاى استعمار و وابستگان سرسپرده آنان بود. از مظاهر این استقلال در اندیشه امام(رحمه الله علیه) مىتوان به خودكفایى كشاورزى و صنعتى، ایجاد مراكز عمرانى، افزایش تولید انرژى و بالا رفتن ذخایر ارزى مملكت اشاره كرد. پس تهدید اقتصادى یكى از مسائل مهم براى كشورها در اندیشه امام خمینى(رحمه الله علیه) محسوب مىشود:
«یكى از مسائل مهم ما مسئله اقتصاد است. ما باید سعى كنیم از حیث اقتصادى قوى و بدون وابستگى باشیم. باید مسئله كشاورزى كه در رژیم سابق براى به هم زدن آن نقشه داشتند تا ما را وابسته كنند بیشتر مورد نظر ما باشد.» (صحیفه امام، جلد17)
امام خمینى(رحمه الله علیه) تهدید اقتصادى را ناشى از طمع استعمارگران براى دستیابى به منابع و مخازن طبیعى جهان مىدانند:
«از آن وقتى اینها فهمیدند كه یک لقمه چربى است شرق و داراى مخازن و معادن است و باید این طعمه را به هر طورى كه هست، اینها ببرند و نگذارند كه مردم خود آن دیار استفاده از آن بكنند.» (صحیفه امام، جلد4)
«این قدرتمندان ضعفا را مىخواهند به كار بكشند و منافع را ببرند یعنى ضعفا كار بكنند تسلیم آنها بكنند، ضعفا گرسنگى بخورند و آنها نفتهایشان را بخورند، آنها معادنشان را از بین ببرند.» (صحیفه امام، جلد4)
امام خمینى(ره) تهدیدهاى اقتصادى نظام سلطه را یكى از ابعاد مهم تهدید محسوب مىكردند.