امروزه به دلیل رشد و توسعه سازمانها و افزایش نقش آنها در اجتماع، پیامد های اجتماعی فعالیت های سازمان ها و تاثیرات آنها بر ذی نفعان مختلف اهمیت روز افزون یافته است . به گونه ای که عملکرد اخلاقی و اجتماعی سازمان بر عملکرد جامعه، تاثیرات بزرگی دارد (البرزی و یزدان شناس، ۵:۱۳۸۷). سازمان ها تاثیرات عمده ای بر جامعه دارند بنابراین فعالیت آنها باید به گونه ای باشد که اثرات مثبت حاصل از فعالیت ها خود را به حداکثر و اثرات منفی آن را به حداقل برسانند و به عنوان تاثیرگذارترین عنصر جامعه، نگران نیازها و خواسته های دراز مدت جامعه بوده و در جهت رفع معضلات آن بکوشند. این بدان مفهوم است که سازمانهای امروزی بایستی مسؤولیت اجتماعی خود را شناخته و پذیرای آن باشند(مارنانی و کیوان آرا،۱۰:۱۳۹۰).
مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان، مفهومی وسیعتر از فعالیت های گذشته دارد. مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان به طور اعم به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که صاحبان سرمایه و بنگاهای اقتصادی به صورت داوطلبانه به عنوان یک عنصر موثر و مفید در جامعه انجام می دهند. از آن جا که مسؤولیت پذیری اجتماعی فواید و مزایای زیادی در زمینه های مختلف برای یک سازمان یا شرکت در بر خواهد داشت از این رو این مسئله برای سازمانها اهمیت زیادی دارد و مجموعه مسؤولیت هایی را برای خود تعریف کرده و سعی بر انجام آن دارند که هر چه در این راستا قویتر و بهتر عمل کنند نتایج مثبتتر و قوی تری خواهند داشت. نمونه ای از مزایای مستقیم ناشی از مسؤولیت پذیری اجتماعی برای سازمان ها شامل: افزایش ارزش تجاری، نشان تجاری، نیروی کار سالم تر و ایمن تر، کارکنان مشتاق، و وفاداری مشتری، ارتقای اعتماد واطمینان طرف های ذینفع وتقویت وجه عمومی است (معمارزاده نظام دوست، ۶۹:۱۳۸۹). همچنان که دلایلی برای پذیرش ومشارکت سازمان ها در انجام مسؤولیتپذیری توسط مدیران ارائه می شود. هر گروه ازموافقان ومخالفان مشارکت درمسؤولیت اجتماعی توسط مدیران ارائه می شود. هر گروه از موافقان و مخالفان مشارکت در مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان، دارای دیدگاه هایی در توجیه موافقت ومخالفت خودهستند. از نظر کلاسیکها تنها مسؤولیت پذیری مدیریت، به حداکثر رساندن سود و بازگشت سرمایه بر اساس، عملیات تجاری و ایجاد بهترین منافع برای سهامداران و مالکان شرکت است. از دیدگاه مدیریت نوین، مسؤولیتپذیری اجتماعی سازمان فراتر از ایجاد سود بوده ودر بر گیرنده حفاظت و بهبود آسایش و رفاه اجتماعی است و بنگاه ها نمی توانند مسؤولیت را تنها متعلق یه سهامداران و شرکای تجاری بدانند(رابینز و کولتر[۷۷]، ۱۰:۲۰۰۷).
جدول شماره (۱-۲) دیدگاه مخالفان و موافقان مسؤولیت پذیری اجتماعی سازمان
مخالفان مسؤولیتپذیری اجتماعی | موافقان مسؤولیتپذیری اجتماعی |
سودآوریسازمان را در کوتاه مدت کاهش می دهد | انتظارات عمومی را برآورده می کند. |
توانایی تولید را کاهش می دهد | سودآوری را در بلند مدت افزایش می دهد |
موجب افزایش هزینه ها می شود. | تعهدات و الزامات اخلاقی را رعایت می کند |
موجب بیمیلی سهامداران وسرمایه داران می شود. | ازگسترشقوانین و مفررات دولتی جلوگیری می کند . |
موجبکمرنگتر شدن، کاهشاهداف می شود. | موجبایجاد محیطبرتر درراستایکشف وجذب استعدادها می شود. |
موجبتعارض در معیارهایعملکرد مدیران می شود | شهرت و اعتبار سازمان را افزایش می دهد. |
. منبع: (احمدوند، رنجبر، ۲:۱۳۹۰).
قسمت دوم: کارتیمی
۱۸-۲٫مفهوم و تعریف کار تیمی
کار تیمی، به معنای کار کردن با هم، برای یک هدف مشترک است. برای ایجاد کار تیمی در یک حوزه کاری افراد گروه باید بر روی هدف و روش دستیابی به آن، توافق داشته باشند(رابینز و استفن پی، ترجمه پارسائیان و اعرابی، ۳۶:۱۳۸۴). کار تیمی یک پاسخ کوتاه مدت به مسائل مربوط به فرایند تولید و کسب سود نیست. زمان زیادی لازم است تا تیم شکل بگیرد وپیشرفت کند. کار تیمی بهترین ابزار برای بازگشت کوتاه مدت سرمایه نیست؛ ولی زمانی که با تعدیل نیرو رو به رو شده باشیم، احتمالآً می توان کار تیمی را به عنوان تنها راحل دانست چرا که تجربه نشان داده، خلاقیت و نوآوری را فقط زمانی می توان در عمل پیاده کرد که گروههایی از افراد که دارای اهداف مشترکی هستند با همدیگر کار کنند (نوری، ۵۳:۱۳۸۸). یک تیم به تعداد کمی از افراد گفته می شود که دارای مهارت های تکمیل کننده یکدیگر بوده و دارای مقاصد، اهداف، و رویکردی مشترک اند که بر مبنای آنها به هم پیوند می خورند و به یکدیگر تکیه می کنند. (ابراهیمی و میرترابی، ۴۳:۱۳۸۹). مفهوم نسبتآً جدیدی که می تواند بیانگر تغیر تمرکز سازمانها به سود افراد باشد، مفهوم کار تیمی است زیرا بسیاری از فعالیتهای امروزی سازمانها در حدی از پیچیدگی قرار دارند که افراد نمی توانند همچون گذشته با فعالیتی فردی، به انجام موفق این امور در سازمانها نائل گردند. لذا مدیران به تدریج به این نتیجه رسیده اند که برای اجرای فعالیتهای پیچیده سازمان، نیازمند کارکنانی هستند که در قالب تیمهای چند نفره با تخصصهای مکمل در جهت پیشبرد اهداف سازان عمل کنند (کارکوس و تورم[۷۸]، ۱۷۹:۲۰۰۸). کار تیمی متشکل از دو یا چند فرد که با الگویی پایدار از روابط، به طور منظم با یکدیگر در کنش متقابل هستند و دارای اهدافی مشترک می باشند، به گونه ای که وجود تمامی افراد گروه برای برآوردن نیازهای فرد فرد اعضای آن ضروریست (سالاس و همکاران[۷۹]، ۵۶:۲۰۰۴). تیم تعداد
محدودی از افراد با مهارت های مکمل است که به منظور تحقق هدف مشترک و اهداف عملیاتی و بارویکرد مسئولیت متقابل در کنار یکدیگر گرد آمده اند (پور صادق، ، ۸۲:۱۳۹۲).
اونیل و همکاران[۸۰] او (۱۹۹۹) نیز تعاریف متعددی از تیم ارائه داده اند که عبارتند از:
۱( تیم ها ترکیبی از دو یا چند نفر هستند که اهداف مشترکی دارند؛ ۲) ترکیبی از اعضای یک گروه هِمکاری که به عنوان تیم شناخته میشوند؛ ۳) مجموعه ای متمایز از دو یا چند شخص که به طور پویا، به هم پیوسته و به صورت توافقی برای دست پیدا کردن به اهداف مشترک با هم کار می کنند و طول مدت عضویت آنها محدود است (اونیل و همکاران، ۷۰:۱۹۹۹). کاتزنبرگ و اسمیت[۸۱] (۱۹۹۸) ضرورت ارائه تعریف روشن از تیم را برداشتهای متفاوت از مفهوم تیم عنوان می کند برخی صرفاً تیم های ورزشی را در نظر میآورند و.برخی به ارزشهای کار تیمی همچون همکاری، مشارکت و کمک متقابل فکر می کنند، برخی مردم هر گروه از افراد را که با هم کار می کنند تیم می دانند برخی هر شکل مدیریتی را تیم میدانند وبرخی اساسآ به جفتهای دو نفره همچون ذوجها در ازدواج فکر می کنند. کاتزنباخ و اسمیت(۱۹۹۸) تعریف زیر را ارائه می نمایند ” یک تیم شامل گروه کوچک از افراد با مهارت های مکمل است که به هدف، نتایج مورد نظر در عملکرد و رویکرد مشترک متعهد بوده ومتقابلاً یکدیگر را پاسخ گو می شناسند(کاتزنباخ و اسمیت[۸۲]، ۴۳:۱۹۹۸). کار تیمی؛ مجموعه قابل شناسایی از رفتارها، ادراکات، نگرشها است که افراد تیم در حین انجام کار به اشتراک می گذارند(باورز و سالاس[۸۳]، ۹۶:۱۹۹۶). برخی از محققان نیز کارتیمی را مجموعه ای از فعالیتهای مرتبط به هم که شامل نظارت بر عملکرد، دریافت و دادن بازخور،ارتباطات دوطرفه، تطبیق پذیری، انعطافپذیری و هماهنگی فعالیتها تعریف کرده اند(مینتری و سالاس[۸۴]، ۳۳:۱۹۹۵).
۱۹-۲٫ تعریف عملیاتی کار تیمی
کارتیمی نیازمند درک هدف سازمان و مشارکت در تحقق آن (کاتزنبرگ واسمیت،۳۷:۱۹۹۳) و انجام کار به نحو احسن ومشارکت در تصمیم گیریها (لارنسن و لافاسو[۸۵]، ۱۹۸۹)، احترام به افکار و نظرات دیگران و اهمیت قائل شدن، برای نظرات دیگران، در حل مسائل خاص، مشارکت در تصمیم گیری ها با دیگران، و برعهده گرفتن مسؤولیت انجام کار دیگران است (ماکسول، جان، ترجمه ذوالانوار، ۲۳:۱۳۸۵). کاتزنبرگ و اسمیت (۱۹۹۳) اعلام داشته اند یک تیم گروه کوچکی از افراد است که دارای مهارت های مکمل هستند و به هدف مشترک، اهداف عملکرد و رویکردی، که خود را در مقابل آن پاسخگو میدانند، متعهد هستند ونسبت به آنها به گونه ای متقابل احساس مسؤولیت می کنند و با یکدیگر روابط متقابل وتعامل داشته باشند. تیم گروه کاری است که به مرحله اجرای خود رسیده و جوهره تیم را تعهد مشترک دانسته اند. بدون تعهد، گروه به عنوان مجموعه ای از افراد عمل می کند در حالی که با تعهد گروه به صورت یک واحد قدرتمند با عملکرد جمعی در می آید.
امروزه تجربه کار تیمی این امکان را فراهم کرده که سازمانها اندیشه ساختار افقی را عملی کنند چرا که تیمهای کاری، شکل تکامل یافته مدیریت مشارکتی هستند که بر مبنای میزان نفوذی که در فرایند تصمیم گیری دارند به درجات مختلف تقسیم میشوند مهمترین مزیت تیم های کاری این است که آنها می توانند در خصوص نیازهای محیط به سرعت از خود واکنش نشان دهند، سریع تر تصمیم بگیرند ومشتریان را راضی نگه دارند(احمدی وحسینی، ۱۹:۱۳۶۴). یک تیم گروهی از افراد هستند که در هدف مشترکی شریک شده و مهارت های هر شخصی مکمل مهارت های دیگران است. این مهم آنها را قادر می سازد تا به هدف مشترک دست یابند. اعضایی که در تیم دور هم گرد می آیند باید مهارت ها و توانمندی های خاصی داشته باشند تا بتوانند عملیات تیم را انجام دهند. (گریفین، ترجمه الوانی و معمار زاده، ۱۳۸۹). در سال ۲۰۰۸ تعریف دیگری از کار تیمی ارائه شده که اشاره دارد که کارتیمی عملکردهای هماهنگ و مورد نیاز و وابسته به هم از افراد مختلف است.که اشاره دارد که کار تیمی مفهومی گستردهتر و فراتر از عملکرد فردی است و شامل عملکرد فردی هم می شود(سالاس وهمکاران[۸۶]، ۲۰۰۸). ترویج کار تیمی در سطح ملی و یا سازمانی مستلزم طراحی نظام کارتیمی و تعبیه اعمال و سیاستهای نگهدارنده و پشتیبانی کننده آن می باشد(فرهنگ و همکاران،۱۶۷:۱۳۸۹ ).
۲۰-۲٫ تاریخچه کار تیمی