جمعبندی: رویکرد نسبت به جنسیت و سبکزندگی
در مجموع میتوان عنوان کرد که در سه سبکزندگی مشاهده شده در نمونههای این تحقیق رویکرد افراد نسبت به جنسیت خود متفاوت است و به شکل ذیل قابل مشاهده است:
سبکزندگی جسورانه: در این نوع سبکزندگی افراد بیشتر یا مدافع برابری جنسیتی هستند و در برخی موارد برتریطلبی جنسی نیز مشاهده میشود. علاوه بر اینکه تنفر از جنسیت زنانه در دو سر طیف سبکزندگی قابل مشاهده است و فقط مختص زنان با سبکزندگی جسورانه نیست. در بین نمونههای مورد مطالعه در این نوع سبکزندگی نیز زنان متنفر از جنسیت زنانه مشاهده شدهاند.
سبکزندگی محافظهکار: در این نوع سبکزندگی در اکثر موارد اعتقاد به برتری جنسیتی مردان مشاهده میشود. رتبه دوم در بین زنان مورد مطالعه با این سبکزندگی به زنانی اختصاص داشت که به تفاوت جنسیتی اعتقاد داشتند. در بین این زنان مواردی نیز از افرادی که از جنسیت زنانه تنفر داشته باشند وآن را بیان کنند نیز وجود داشت. همچنین برخی افراد نیز به برابری جنسیتی تأکید میکردند.
سبکزندگی مصلحتاندیش: در بین مصلحتاندیشان دو نوع نگاه به جنسیت زنانه موج میزد. یکی برابری جنسیتی و دیگری تفاوت جنسیتی. در هیچ یک از موارد مطالعه موردی نبود که سایر سبکهای زندگی را پذیرفته باشد و در سخنان یا رفتارش مشاهده شده باشد.
اعتقادات رفتاری قالبی
آنچه زنان در زندگی روز مره خود میشنوند و به آن ها گفته میشود را میتوان در مفهومیتحت عنوان«اعتقادات رفتاری قالبی »آن ها مشاهده کرد. در واقع اعتقادات رفتاری قالبی برگرفته از«استدلالهای اخلاقی جامعه پسند»[۴۱] است و به افراد انتقال مییابد ولی در بسیاری موارد کارایی لازم را در هدایت کنشهای افراد ندارد. آنچه مسلم است این است که در اعتقادات رفتاری قالبی زنان، حضور زنان در جامعه امری ضروری می کند و زنان آنرا حق مسلم خود میدانند.
الف: اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص لزوم حضور زنان در بیرون از منزل
همانگونه که گفته شد زنان حضور در بیرون از منزل را حق مسلم خود میدانند. البته اعتقاد زنان برای میزان لزوم حضور زنان در خارج از خانه بسته به سن زنان اعتقادات مذهبی و رویکردشان به نقش زن متفاوت است. بهطوری که زنان هرچه مذهبیتر بودند لزوم حضور زنان را در جامعه به صورت مشروط میدانستند و زنانی که اعتقادات مذهبی ضعیفتری داشتند حضور زنان در جامعه را در همه عرصهها کاملاً ضروری میدانستند. این بسته به سن افراد نیز متغیر بود و زنان مسن تر در این خصوص نظراتشان بیشتر حول محور حضور مشروط در بیرون از منزل میچرخید. به طور مثال خانم ۵۵ ساله چادری کارمند یک اداره دولتی که زن بسیار معتقدی است در این راستا چنین میگوید:
زن اگر نیاز مالی ندارد خانهدار باشد خیلی بهتر است اگر نیاز دارند و اگر بتوانند خود را کنترل کنند و بروند و بیایند اشکالی ندارد چون الآن در جامعه ما باید دونفر کار کنند اشکالی ندارد چون تحصیل می کنند درس می خوانند باید بروند سرکار نه اینکه مشکلی در زندگیشان به وجود بیاید و ضربه بخورد ولی اگر نیازی نیست نروند بهتر است و بنشینند بچههایشان را تربیت کنند(مورد شماره ۲۲).
همچنین زنانی که رویکردشان به مقوله جنسیت کمی امروزیتر است و مدافع برابری جنسیتی و یا برتری جنسیتی هستند در این خصوص معتقدند حضور زنان در جامعه کاملاً ضروری است.
با تمام این حرفها زنان با طیفهای مختلف فکری و مذهبی و سبکهای زندگی متفاوت هیچ یک اعتقاد ندارند که زن باید خانهنشین باشد و حضور در بیرون از منزل را حق مسلم زنان میدانند و محدودند کسانی که اعتقاد به عدم لزوم حضور زنان در جامعه داشته باشند. به طور کلی میتوان نظر زنان را در خصوص لزوم حضور زنان در بیرون از منزل چنین دستهبندی کرد. در نهایت اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص لزوم حضور زنان در بیرون از منزل را میتوان چنین دستهبندیکرد:
جدول شماره ۲۷٫ اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص لزوم حضور زنان در بیرون از منزل
ردیف
اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص لزوم حضور زنان در بیرون از منزل
کدهای باز
۱
وقتی آدم کار واجبی دارد خوب است ولی بعضی زنان ولگردی می کنند و به بهانه یک سوزن می روند بیرون خوب می توانی در طول هفته ۱ روز بروی و همه چیز را بخری و میتوانی بگویی شوهرت و پسرت بخرند و ضرورتی ندارد هر روز با بقال و چقال سر و کله بزنی ولی می دانم بعضی از بیکاری اینکار را می کنند(مورد شماره ۳۹، ۳۰ ساله، چادری،خانهدار)
به شرط اینکه نحوۀ تعامل و پوششان طوری باشد که مشکلی پیش نیاید و یا فرد شاغل باشد آره لازم است وگرنه لزومی برای حضور گاه و بی گاه زنان نمی بینم(مورد شماره ۲۸، مانتویی، آرایش کمرنگ، پژوهشگر موقت)
حضورزنان درجامعه به صورت مشروط
۲
من اگر مرد بودم به شخصه نمیگذاشتم همسرم بیرون کار کنه. سخت گیر بودم ولی ذاتا میگن زن سر کار نره بهتره.ولی خودم هم شرایط اقتصادی و هم شرایط اجتماعی یه جورایی منو مجبور میکنه. به نظر من زن باید تو خانه بنشیند(مورد شماره ۱۶،۴۲ ساله، مانتویی با آرایش کم، پرستار)
من به اجازه شوهر برای بیرون رفتن خیلی مقیدم. اجازه شوهر بی جهت دستور داده نشده لازم است تا به موقع بتواند حمایت کند و ازطرفی زنها احساساتی هستند ممکن است دچار مشکل شوند. مگر اینکه واقعاً کار واجبی باشد و یا خطری تحدید کند در این شرایط میشود نادیده گرفت(مورد شماره ۲۹، ۳۸ ساله، محجبه، مدرس قرآن در دارالقرآن)
ترجیح و الزام حضور زن در خانه
۳
باید ظاهر شوند چون ۵۰% جامعه را تشکیل میدهند و باید در جامعه حضور فعال داشته باشند(مورد شماره ۱۵، ۴۰ ساله، مانتویی با آرایش، پزشک).
چه لزومی دارد مرد برود بیرون همان اندازه که ضرورت دارد مرد برای زندگیاش تلاش بکند. همان اندازه هم ضرورت دارد زن برود بیرون تفاوتی نمیبینم(مورد شماره ۱۸، ۲۰ ساله، دانشجو، مانتویی با آرایش غلیظ).
خیلی زیاد. از آنجا که قرآن هم گفته این دو جنس باهم فرق ندارند وزنان هم توانایی کار دارند خوب خیلی خوب است که زنان هم خودی نشان دهند و باشند(مورد شماره ۳۲، ۲۱ ساله، دانشجو، مانتویی با آرایش)
حضور زنان در جامعه کاملاً ضروری است.
اعتقادات رفتاری قالبی در خصوص قصور زنان در قربانیشدنشان
در خصوص نظر زنان در مورد نقش زنان در قربانیشدن خودشان باید گفت با اینکه اکثر زنان معتقدند که حضور زنان در جامعه ضروری و لازم است اما از طرفی زنان با یکنوع خودسرزنشی درگیرند؛ به این معنا که گاهی برای بعضی از مسائل تصور میکنند که آن ها در قربانیشدن خود مقصر بودهاند.
به طور مثال صحبتهای خانم ۴۵ ساله، پرستار، مانتویی بدون آرایش در این مورد جالب توجه است: من یک کار دادگاهی داشتم. با یک قاضی که مریضمان بود، هماهنگ کرده بودم که کارهام رو انجام بدهد. با این که میدانست من متأهلم رفتارهایی داشت که یک جوری بود. به من زنگ زد که بروم منزلش برای برسی پرونده ولی من گفتم بیاید منزل ما و با پسرم و شوهرم هم آشنا بشود و کار رو هم انجام بدهد…. همش با خودم فکر میکردم من چه رفتاری انجام دادهام که به خودش اجازه داده به من چنین پیشنهادی بدهد…..
به نظر شما در مشکلاتی که برای زنان پیش میآید چه کسی مقصر است؟ تو مشکلاتی که برای زنان پیش میآید زنها صد در صد مقصرند زن تا نخ ندهد هیچ اتفاقی نمیافتد(مورد شماره ۱۷).
خانم ۴۰ ساله، خانهدار، چادری بدون آرایش و بسیار مذهبی: دخترها مقصرند. اگر اینطوری لباس نپوشند و یا رفتارهای زننده نکنند که این اتفاقها برایشان نمی افتد. دختره هر کاری دلش خواست میکند، دوست پسر دارد، همه جور ماشینی سوار میشود و دست آخر انتظار دارد هیچ کس نگوید بالای چشمت ابروست(مورد شماره ۳۳)