مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بر شایستگی های محوری در شرکتهای بیمه تهران- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در نگاه کلی، شایستگی را به دو مقوله فنی و رفتاری تقسیم می کنند. شایستگی فنی بیشتر با دانش انجام کار ارتباط داشته و به عبارت دیگر به چه بودن کار می پردازد. در مقابل، شایستگی های رفتاری به چگونگی انجام کار نظر دارند و در شغل های متفاوت تا حد زیادی مشابه هستند (Competencies, 2003 Rankin & Epstein, The IRS Handbook on)
مراکز ارزیابی، بیشتر رویکرد رفتاری به شایستگی داشته، سعی در اندازه گیری چنین شایستگی هایی دارند؛ مک کله لند نیز در رویکرد خود بر رفتارها و ویژگی هایی تاکید داشت که مدیران موفق از خودشان بروز داده بودند و به عملکرد نسبتا قابل قبول مدیران توجهی نداشت چنین رویکردی بر ویژگی های متمایزکننده و عملکرد برتر تاکید دارد(مک کللند[۱۶]،۱۹۷۳).
بویاتزیس[۱۷](۱۹۸۲)، وایتمن(۱۹۹۴) و مارشال(۱۹۹۶) نیز به شایستگی هم چون ویژگی متمایزکننده می نگرند. بویاتزس تعریفی را که در کارهای مک کله لند مستتر بود، آشکار ساخت و شایستگی را ویژگی هایی تعریف کرد که به عملکرد برتر یا اثربخش در شغل مورد نظر ارتباط دارد.
به عبارت دیگر از دید این صاحب نظران، شایستگی ها شواهدی هستند دال بر این که فرد ویژگی هایی برای عملکرد برتر و یا اثربخش را دارد(مارشال[۱۸]، ۱۹۹۶) (ویت من[۱۹]، ۱۹۹۴). شایستگی ها می توانند از زمره انگیزه ها، رفتارها، مهارت ها، وجوه نقش اجتماعی یا دانشی باشند که فرد از آن ها استفاده می کند.

۲-۲-۵ تاریخچه شایستگی ها
کرستید(۱۹۹۸) بر این باور است که رویکرد شایستگی، رویکردی جدید در مدیریت منابع انسانی نیست و رومی ها، در تلاش برای دستیابی به صفات جزئی و تفصیلی سرباز خوب رومی از آن استفاده می کردند. در هر حال متدولوژی مبتنی بر شایستگی به شکل مدون و امروزی توسط شرکت هی مکبر که مؤسس آن دیوید مک کللند روان شناس برجسته دانشگاه هاروارد در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه۱۹۷۰ ارائه شد بود. مک کللند، کار را با تعریف متغیرهای شایستگی آغاز کرد که می توانستند عملکرد شغلی را پیش بینی کنند و تحت تأثیر جنسیت، نژاد یا عوامل اجتماعی و اقتصادی قرار نمی گرفتند. مطالعات او به شناسایی جنبه های مختلف عملکرد کمک کرد(مرکز آموزش ایران خودرو ،۱۳۸۵).

۲-۲-۶ سطوح شایستگی
شایستگی را می توان در سه سطح از یکدیگر متمایز کرد:
– سطح فردی، شایستگی: در این سطح شامل دانش و مهارت های بالقوه، ظرفیت ها(قابلیت ها) و صلاحیت های کارکنان است.
– در سطوح سازمانی، شایستگی شامل روش ویژه ای در ترکیب منابع گوناگون سازمان با یکدیگر است. به عبارت دیگر، شایستگی شامل ترکیب متقابل دانش و مهارت های کارکنان با دیگر منابع سازمان، مانند دانش سیستم ها، امورجاری، رویه ها و تولیدات فناورانه است.
– در سطح راهبردی، منظور از شایستگی ها، ایجاد و حفظ برتری رقابت آمیز، از راه ترکیب خاصی از دانش، مهارت ها، ساختارها،راهبردها و فرایندها است.
۲-۲-۷ ابعاد شایستگی
– دانش: فرایند توسعه دانش و معلومات نظری به گونه معمول از راه تحصیل در سطوح دانشگاهی حاصل می شود. توسعه دانش و معلومات زیربنای توسعه مهارت ها، و نگرش به شمار می آید، و به تنهایی و به خودی خود، تاثیر چندانی در توسعه شایستگی های مدیریتی ندارد.
– مهارت: مهارت عبارت است از: توانایی پیاده سازی علم در عمل. مهارت از راه تکرار کاربرد دانش در محیط واقعی به دست آمده و توسعه می یابد. توسعه مهارت منجر به بهبود کیفیت عملکرد می شود بدون آن، در بسیاری از موارد، معلومات، منشاء، تاثیر زیادی نخواهند بود. برای مثال هیچ مدیری بــدون به کارگیری و تجربه کردن اصول کار تیمی در عمل، نمی تواند مهارت کار تیمی را با مطالعه کسب کند.
– توانایی یک توان خصلتی با ثبات و وسیع را مصور می سازد که شخص را برای دستیابی و نهایت عملکرد در مشاغل فیزیکی و فکری مقید می سازد. در واقع توانایی و مهارت، مشابه هم بوده و تفاوت آن ها در این است که مهارت ظرفیتی خاص برای انجام فیزیکی کارهاست اما توانایی ظرفیت انجام کارهای فکری را مشخص می سازد(فتحی و شعبانی،۱۳۸۶).
– نگرش: عبارتست از تصویر ذهنی انسان از دنیا و پیرامون آن. تصویر ذهنی انسان چارچوبی است که میدان اندیشه و عمل وی را تبیین کرده، شکل می دهد. درک انسان از پدیده های پیرامون خود و تصمیم گیری وی برای عمل، بر مبنای تصویر ذهنی اوست. رویکردهای مطرح شده نسبت به شایستگی ها :
– رویکرد رفتاری: در این رویکرد، شایستگی بر اساس اصطلاحات رفتاری معرفی می شود و به طور عمده به معرفی نوعی از رفتارها که با عمکرد عالی ارتباط دارند، گفته می شود.
آغاز این رویکرد، به انتشار مقاله مک کللند با عنوان: آزمون شایستگی به جای آزمون هوش، در سال ۱۹۷۳ استناد می شود. الگو های مختلف این رویکرد، بر مطالعه رفتار افراد دارای عملکرد ممتاز و برتر استوار است. در این رویکرد، شایستگی ها بر حسب ویژگی های اصلی شخصی، نظیر عادات، ویژگی های شخصیتی، دانش، مهارت و انگیزه های فرد در کسب و شغل که به طور معمول با عملکرد عالی در ارتباط هستند، به راه های مختلفی تعریف می شوند(مرکز آموزش ایران خودرو،۱۳۸۶)
۲-۳ شایستگی شغلی و رفتاری
۲-۳-۱ تعریف شایستگی رفتاری
این مفهوم ابتدا توسط بویاتزیس مطرح شد.
شایستگی رفتاری عبارت است از: ظرفیتی که اگر در یک فرد به وجود آید به رفتاری منتج می شود که نیازمندی شغلی را در چهار چوب پارامترهای محیط سازمانی تعریف می کند و این به نوبه خود نتایج مطلوب را فراهم می کند.
مجموعه ای از عوامل شامل صفات شخصی، تجربه و خصوصیات رفتاری و … و وجه تمایز مدیران موفق از ناموفق(مقدم،۱۳۸۸).
۲-۳-۲ حوزه های شایستگی رفتاری
– مدیریت هدف و اقدام
– هدایت زیردستان
– مدیریت منابع انسانی
– رهبری(مقدم،۱۳۸۸).
۲-۳-۳ شایستگی شغلی و رفتاری
۲-۳-۳-۱ تعریف شایستگی شغلی
حداقل استانداردهای لازم برای انجام وظایف یا فعالیت های تعیین شده که با هدف کسب گواهینامه می توانند مشاهده شده و مورد ارزیابی قرار داده شوند.
در شایستگی شغلی بیشتر بر مهارت های افراد تاکید می شود نه رفتار آن ها.
شایستگی های شغلی می توانند از طریق”تحلیل وظیفه ای” تعریف شوند.
این شایستگی ها آن چه را افراد در نقش های ویژه باید قادر به انجام آن باشند و استانداردهای که از آن ها انتظار می رود محقق کنند، را مشخص می سازند. این شایستگی ها می توانند به عنوان شایستگی های مرتبط با کار یا شغلی توصیف شوند که به انتظارات عملکرد شغلی و استانداردها و ستاده هایی که از افراد انتظار می رود، اشاره دارند(مقدم،۱۳۸۸).
۲-۳-۳-۲ الگوهای شایستگی
الگوی شایستگی توانایی انجام فعالیت ها در محدوده شغل بر اساس استانداردهای تعیین شده تعریف شده است. در واقع الگوی شایستگی عبارت است از یک الگوی قابل اندازه گیری توانایی ها و رفتارهای مورد نیاز برای انجام دادن فعالیت های کاری به صورت موفقیت آمیز. هدف از تدوین مدل شایستگی در هر سازمان ارائه الگویی برای یکپارچه سازی عملکرد سامانه منابع انسانی است. به گونه ای که منجر به عملکرد مؤثر و موفقیت سازمانی شود(دهقانان، ۱۱۸:۱۳۸۶) در فرایند الگوسازی.
شایستگی های مورد نیاز موفقیت با هم ترکیب شده، الگوی شایستگی را ایجاد می کند. به طور معمول برای فهم بهتر مدل های شایستگی، آن را در قالب یک شکل ترسیم می کنند. این الگوی شایستگی یک شکل انتزاعی است که رابطه بین شایستگی های مورد نظر را به صورت سیستماتیک و مفهومی نمایش می دهد.
۲-۳-۳-۳ ویژگی های مدل شایستگی
الگو و معماری شایستگی، ساختاری برای شرح شغل ارائه می دهد و مقیاسی برای ارزیابی عملکرد عرضه می دارد و موجب می شود سازمان ها به هنگام ارزیابی افراد و توانایی های مورد نیاز آتی، به یک زبان سخن گویند. از سوی دیگر، سازمان ها با مقایسه شایستگی افراد با شایستگی های مورد نیاز برای شغل، به سهولت خواهند توانست سطح مهارت شایستگی های افراد را تعیین کنند. به طور معمول یک الگوی کارساز و موثر، باید شامل این ویژگی ها باشد: ۱- منحصر به فرد(هر شایستگی به یک ویژگی تخصیص داده شود). ۲- یکنواختی یا همگنی داخلی(شایستگی های هر ویژگی به هم شبیه و از سایر شایستگی های دیگر متفاوت باشند). ۳– جامعیت(هر ویژگی مهم باید در الگو باشد).
– ثابت(شایستگی ها به سهولت بین ویژگی قابل نقل و انتقال نباشد). – نام گذاری مرتبط(نام با کوتاهی تمام خود، منظور و مفهوم را منتقل کند). در واقع، باید یک ساختار روشن و شفاف برای الگوی شایستگی ها طراحی شود، تا برای بحث، تلفیق و ایجاد انسجام در نظام ها و استراتژی منابع انسانی(مثل انتخاب، توسعه و آموزش و ارزیابی عملکرد) بتواند مورد استفاده قرار گیرد. در هر حال، تدوین هر الگوی شایستگی در نخستین گام نیازمند ایجاد اجماع در تعریف شایستگی است. سپس می بایست بر مبنای تعریف و رویکرد اتخاذ شده به تدوین الگوی شایستگی اقدام کرد(به نقل از علیپور و درگاهی ،۱۳۹۰).
۲-۳-۳-۴ اهمیت توجه به شایسته گزینی در اسلام
سنت الهی بر این است که به هیچ کس جز بر اساس شایستگی های لازم مسئولیتی نمی دهد(حق پناه،۱۳۸۱،ص ۱۹۸) در اسلام انتخاب افراد شایسته دارای آن چنان اهمیتی است که سهل انگاری و کوتاهی در این خصوص جزء بزرگ ترین خیانت ها محسوب می شود. خداوند در قرآن مجید می فرماید: “امامت را به اهلش بسپارید” در این کلام مبارک به اهلیت دانش فرد برای سپردن امانت و مسئولیت های تاکید شده است که می توان کلمه”اهل” را یکی از مفاهیم محوری شایستگی دانست(موسی زاده و عدلی،۱۳۸۸،ص ۱۱۰)
پیامبر اکرم(ص) می فرماید:”ریاست جز بر کسی اهلیت دارد، شایستگی نیست” هم چنین از ایشان نقل است که: “کسی که کارگزاری را برای مسلمانان بگمارد، در حالی که می داند در میان آن ها کسی هست که از برگزیده ی وی شایسته تر و عالم تر به کتاب خدا و سنت پیامبر است، او به خدا و رسولش و همه مسلمانان خیانت ورزیده است”.
در آیه ۱۰۵ سوره انبیاء خداوند تاکید فرموده است که حکومت و سروری بر زمین برای بندگان صالح و شایسته است. هم چنین در روایتی آمده روزی ابوذر از صحابیان پیامبر(ص)به آن حضرت عرض کرد آیا مرا به مسئولیتی نمی گماری؟ حضرت دستی به شانه ابوذر زد و فرمود: ابوذر تو را دوست می دارم و هر آن چه برای خود می پسندم برایت نیز می خواهم، لیکن مسئولیت ها امانت است و اگر انسان درست از عهده ی آن بر نیاید، مایه ی خواری و پشیمانی در قیامت است. من تو را مدیریتی ضعیف می بینم. بنابراین هیچ گاه امارت حتی بر دو نفر را نپذیر و ولایت بر مال یتیم بر عهده مگیر.
این روایت، الهام بخش این درس است که گزینش افراد شایسته به حدی از دیدگاه پیامبر(ص) مهم است که حتی در مورد شخصی چون ابوذر، برای سپردن مسئولیت به او امتناع می کنند، چرا که توان کار مدیریتی را در او نمی بینند.
امام علی(ع) که دست پرورده مکتب اسلام و از زلال وحی و قرآن سیراب شده؛ بر انتخاب افراد شایسته تاکید خاصی داشتند. ایشان زوال و تباهی دولت را در چهار چیز می دانند:
– ضایع کردن اصول و دستورات اصلی،
– پرداختن به مسائل فرعی و جزیی،
– مقدم داشتن فرومایگان و اراذل،
– عقب راندن شایستگان و افراد با فضیلت(همان،ص۱۱۲).
دین اسلام تاکید بسیاری بر نقش مدیر شایسته در پیشرفت امور دارد و در این میان، مدیریت دانشگاه به عنوان نهاد انسان ساز، بیش از هر نهاد دیگری اهمیت دارد.
۲-۳-۳-۵ چارچوب های نظری شایستگی های مدیران
چارچوب شایستگی مثل DNA سازمان است. پیام هایی که در DNA وجود دارد، به تمام فرایندهای منابع انسانی سازمان منتقل می شوند. هنگام جذب افراد با توجه به معیارها انتخاب می شوند، آموزش وقتی موثرتر است که نیازهای آموزشی تحلیل شده باشد(رانکین[۲۰]، ۲۰۰۴). نگاه های متفاوتی نسبت به چارچوب شایستگی ها وجود دارد. یکی از این چارچوب ها، طبقه بندی شایستگی ها در سه مقوله دانش، مهارت و ویژگی های شخصیتی است. قرار دادن شایستگی ها در این سه مقوله بسیار متداول است(کاپلان و نورتون، ۱۳۸۴). شکل ۲-۳ چارچوب موردنظر را نشان می دهد.
دانش

ویژگی های شخصیتی
مهارت
(شکل ۲- ۳)نمونه ای ازچارچوب شایستگی ها
منظور از”دانش” در این چارچوب مواردی هم چون تفکر تحلیلی، شناسایی و حل مسئله و موارد مشابهی است که به زمینه های فکری و ذهنی بازمی گردد. “مهارت” توانایی به کار بردن دانش در عرصه عمل می باشد. “ویژگی های شخصیتی” نیز همان طور که از نام آن بر می آید، خصوصیاتی چون اعتماد به نفس و مسئولیت پذیری را شامل می شود.
در این چارچوب، تمایزی میان مهارت کار کردن با دیگران و مدیریت وظایف دیده نمی شود. بنابراین مهارت هایی مثل کار تیمی، ارتباط با دیگران و تیم سازی در کنار شایستگی هایی چون نتیجه گرایی و برنامه ریزی قرار گرفته است. در چارچوب دیگری این تمایز به روشنی دیده می شود و شایستگی های مورد نیاز مدیران به سه حوزه رویکرد نسبت به مسایل(معادل دانش در چارچوب قبلی)، رویکرد نسبت به افراد و رویکرد نسبت به وظایف طبقه بندی شده است(ابوالعلایی و غفاری،۱۳۸۴) در رویکرد دوم برخلاف رویکرد اول، ویژگی های شخصیتی مورد توجه نمی باشد.
چارچوب های مشابه دیگری نیز وجود دارد که ویژگی مشترک اکثر آن ها سه وجهی بودن آن هاست. بررسی چارچوب های مزبور نشان می دهد که بهره گیری از مدلی چهار وجهی ضمن حفظ سادگی مدل، به غنای آن کمک خواهد کرد. چارچوب پیشنهادی در شکل ۲-۴ آمده است.
(شکل ۲-۴) چارچوب نظری شایستگی ها در تحقیق حاضر
قابلیت های
ذهنی / فکری
ویژگی های ویژگی های
شخصیتی شخصیت
شایستگی های اجرایی مهارت های بین فردی
سازمان ها با وجود تفاوت ها، تشابه های فراوانی با یکدیگر داشته و مجموعه شایستگی های کارکنان آن ها هم پوشانی بالایی با یکدیگر دارند. به این معنا که اگر یک شایستگی در اکثر مدل ها وجود داشته باشد، مهم تر بوده و لازم است در فهرست اولیه شایستگی ها جای گیرد. با وجود شباهت های معنایی و محتوایی شایستگی های مورد استفاده، واژه های متفاوتی در مدل ها به کار رفته اند. تحقیقی که برروی مدل های مختلف انجام شده است نشان می دهد که بیش از ۵۵۰ نام مختلف برای شایستگی ها به کار رفته است(اپستین و رانکین[۲۱]، ۲۰۰۳) بسیاری از این نام ها کاربرد محدودی داشته اند. رانکین و اپستاین در این تحقیق، شایستگی ها را به ترتیب کاربرد آن ها در مدل ها و چارچوب های شایستگی فهرست کرده اند. نتایج این تحقیق در جدول ۲-۲ آمده است. شایستگی ها در چارچوب شایستگی پیشنهادی و در چهار خوشه شایستگی های میان فردی، شایستگی های ذهنی فکری، شایستگی های اجرایی و ویژگی های شخصیتی گزارش شده اند. این خوشه بندی، مبنای پژوهش حاضر در شناسایی شایستگی های مدیران فرهنگی دانشگاه ها در ایران قرار گرفته است.
(جدول ۲-۲) فهرست شایستگی های پرکاربرد(Epstein & Rankin,2003)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح
 
 

نظر دهید »
تأثیر میکوریزا و اسید هیومیک بر روی برخی خصوصیات گیاه دارویی مرزه در سطوح مختلف کود اوره- قسمت ۲۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مصرف ۲کیلوگرم در هکتار

 

 

 

 

 

e100/0

 

 

 

 

 

 

 

مصرف ۱۷۵ کیلوگرم در هکتار کود اوره

 

 

 

 

 

عدم مصرف میکوریز

 

 

 

 

 

عدم مصرف اسید هیومیک

 

 

 

 

 

e057/0

 

 

 

 

 

 

 

مصرف ۲کیلوگرم در هکتار

 

 

 

 

 

a507/0

 

 

 

 

 

 

 

گونه G mosseae.

 

 

 

 

 

عدم مصرف اسید هیومیک

 

 

 

 

 

e053/0

 

 

 

 

 

 

 

مصرف ۲کیلوگرم در هکتار

 

 

 

 

 

b317/0

 

 

 

 

 

 

 

گونه G interaradices

 

 

 

 

 

عدم مصرف اسید هیومیک

 

 

 

 

 

cd200/0

 

 

 

 

 

 

 

مصرف ۲کیلوگرم در هکتار

 

 

 

 

 

e100/0

 

 

 

 

 

۴-۲-۷- پتاسیم گیاه
تجزیه واریانس داده ­ها بیان­گر آن بود که اثر اصلی اسید هیومیک و اثر متقابل سه گانه مقادیر مختلف کود اوره، قارچ میکوریزا، اسید هیومیک در سطح احتمال ۱ درصد و اثر متقابل مقادیر مختلف کود اوره و قارچ میکوریزا ، کود اوره و اسید هیومیک در سطح احتمال ۵ درصد بر روی غلظت پتاسیم معنی­دار شدند (جدول پیوست ۶ ).
پتاسیم یکی از عناصر ضروری برای گیاه است که در بسیاری از فعالیت­های گیاه مانند فتوسنتز، جذب آب و حفظ پتانسیل اسمزی نقش دارد (اپستین، ۱۹۷۲). پتاسیم نقش حیاتی در فتوسنتز دارد چون باعث افزایش مستقیم رشد و شاخص سطح برگ و لذا جذبco ۲ و افزایش انتقال مواد فتوسنتزی به خارج برگ می­گردد (سرمدنیا و کوچکی، ۱۹۸۹).
بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل مقادیر مختلف کود اوره و گونه ­های قارچ میکوریزا بر میزان پتاسیم اندام­هوایی گیاه مرزه ( شکل ۴-۲۴ ) استفاده از مقادیر مختلف کود اوره و کاربرد گونه های قارچ میکوریزا به تنهایی اثری بر غلظت پتاسیم نداشت. در استفاده توأم از کود اوره و قارچ میکوریزا، تیمار گونه G.mosseae و سطح مصرف ۱۲۵ کیلوگرم در هکتار کود اوره تأثیر به سزایی در غلظت پتاسیم اندام هوایی گیاه مرزه گذاشت و موجب افزایش ۱۰ درصدی غلظت پتاسیم گردید. دلیل آن را می توان به تأثیر بیشتر حضور قارچ میکوریزا و تولید مواد محرک رشد گیاه توسط قارچ نسبت داد که این امر باعث توسعه رشد ریشه و در نتیجه جذب بهتر آب و عناصر غذایی از خاک می­ شود.
گیاه پتاسیم مورد نیاز خود را از پتاسیم ناشی از اضافه کردن کودهای شیمیایی و یا پتاسیم موجود در خاک تأمین می­نماید.اغلب خاک­ها دارای مقادیر نسبتا زیادی پتاسیم کل هستند، ولی مقدار پتاسیم قابل استفاده آنها نسبتآ کم است. از بین شکل­های مختلف پتاسیم، شکل محلول و تبادلی آن قابل استفاده گیاه هستند، لذا به منظور تأمین پتاسیم مورد نیاز گیاه، این عنصر بایستی به طریقی از شکل­های تثبیت شده و معدنی به شکل­های تبادلی و محلول تبدیل شود (نوروزی،۲۰۰۶). یوان و همکاران (۲۰۰۰) و گلووا و همکاران (۲۰۰۳) نشان دادند قارچ­ها هم قادر به هوادیده کردن فاز­های معدنی و آزاد سازی پتاسیم هستند.
قارچ­های میکوریزا با داشتن شبکه هیفی گسترده و افزایش سطح وسرعت جذب ریشه باعث بهبود استقرار گیاه، افزایش جذب آب و عناصر غذایی مخصوصا فسفر، روی، مس، نیتروژن و پتاسیم می­شوند (کلارک و زتو،۲۰۰۰).الکراکی (۲۰۰۶) گزارش کرد که تلقیح بذرو گوجه­ فرنگی با G.mosseae باعث افزایش ماده خشک ریشه، اندام هوایی و همچنین غلظت فسفر، پتاسیم، آهن، روی و مس شد. سوبرامانیان و همکاران (۲۰۰۵) نیز اثر قارچ میکوریزای G.intraradices بر جذب فسفر و پتاسیم در ساقه و ریشه گیاهان میکوریزای که بطور قابل توجهی افزایش یافته بود را گزارش کرد. پارسا مطلق و همکاران (۱۳۸۹) به این نتیجه دست یافتند که در گیاه لوبیا تیمار شوری و قارچ میکوریزا به ترتیب سبب کاهش و افزایش پتاسیم می­ شود. به طوریکه بالاترین مقدار پتاسیم گیاه در شوری شاهد به همراه قارچ G.intraradices و کمترین مقدار ان در شوری ۶۰۰۰ میکروزیمنس بر سانتی متر در تیمار میکوریزایی و غیر میکوریزایی حاصل شد. به نظر می­رسد که افزایش قابلیت گیاه در جذب فسفر توسط قارچ­های میکوریزا در شرایط تنش شوری باعث افزایش جذب پتاسیم شده باشد. که پاس و همکاران (۱۹۸۵) نیز در تحقیق خود بر روی گیاه پیاز به این نتیجه دست یافتن که میکوریزای شدن ریشه باعث افزایش غلظت پتاسیم در شاخه­ها و جوانه­ها می­ شود.
شکل(۴- ۲۴) اثر متقابل کود اوره و قارچ میکوریزا بر غلظت پتاسیم اندام هوایی مرزه
بر اساس نتایج مقایسه میانگین اثر متقابل کود اوره و اسید هیومیک، شکل( ۴-۲۵ ) مشاهده می­گردد، کاربرد مقادیر مختلف کود اوره، تأثیر به سزایی بر غلظت پتاسیم نداشته. در شرایط عدم مصرف اوره، مصرف اسید هیومیک موجب کاهش غلظت پتاسیم گردید، گرچه اختلاف معنی داری با شاهد نداشت. در کاربرد توأم کود اوره و اسید هیومیک، کاربرد اسید هیومیک در سطح مصرف ۱۷۵ کیلوگرم در هکتار کود اوره سبب کاهش معنی­دار غلظت پتاسیم اندام هوایی مرزه شد، که این کاهش معادل ۱۵ درصد بود. در بسیاری از مطالعات از اثرات مثبت اسید هیومیک بر جذب عناصر غذایی و محتوی فسفر، منیزیم، آهن و پتاسیم در گیاهان صحبت شده است (جونز و همکاران، ۲۰۰۴؛ ترکمن و همکاران،۲۰۰۵؛ سانچز،۲۰۰۵). کاربرد اسید هیومیک منجر به افزایش کربن آلی خاک می­گردد و در نهایت این کمیت به صورت یکی از عوامل کنترل کننده پتاسیم محلول در خاک در­می آید. در خاک­های غنی از کربن آلی به دلیل ضعیف بودن قدرت پیوندی گروهای عامل کلوئیدهای آلی با یون پتاسیم، قدرت بافری کم و حساسیت آنها نسبت به آبشویی پتاسیم زیاد میشود (دوات­گر و همکاران،۱۳۸۴). با توجه به اینکه قابلیت استفاده از پتایسم با افزایش pH افزایش می یابد(دوات­گر و همکاران،۱۳۸۴)، با کاربرد کود اوره که خاصیت اسید زایی دارد به همراه اسید هیومیک که خود pH اسیدی دارد منجر به اسیدی شدن خاک میگردند. در نتیجه کاربرد تلفیقی کود اوره و اسید هیومیک سبب می­ شود ضمن کاهش pH، بر قابلیت استفاده پتاسیم کاسته شود.
شکل (۴-۲۵) اثر متقابل کود اوره و اسید هیومیک بر غلظت پتاسیم اندام هوایی مرزه
بر اساس مقایسه میانگین اثر متقابل سه گانه کود اوره، قارچ میکوریزا و اسید هیومیک همان طور که در جدول ۴-۵ مشاهده می­گردد در استفاده تلفیقی از کود اوره و قارچ میکوریزا و اسید هیومیک، تیمار شاهد بیشترین درصد پتاسیم اندام هوایی را شاهد بودیم.
جدول ۴- ۵- مقایسه میانگین اثرات متقابل سطوح کود اوره، اسید هیومیک و قارچ میکوریز بر درصد پتاسیم اندام هوایی مرزه

 

 

 

 

 

 

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 

 

 
 

 
 

 

نظر دهید »
بررسی کیفی تطبیقی اخبار ۲۰۳۰ سیمای جمهوری اسلامی ایران و برنامه خبری شصت¬دقیقه بی¬بی¬سی فارسی- قسمت ۸
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در واقع، رسانه‌ها به ما می‌گویند به چه بیندیشیم و از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنیم.
«رسانه‌ها تمایل دارند قرائت و تفسیر مرحّج از واقعیات اجتماعی را در امتداد پیش فرض‌های فرهنگی مرتبط با روابط قدرت … عرضه کنند.» (همان، ۵۲)

«در خصوص نسبت رسانه‌ها و قدرت می‌توان سه گونه مفهوم سازی کرد… :
۱- قدرت ناشی از دسترسی به منابع و امکانات رسانه‌ای، این شکل از قدرت رسانه‌ها قدرت حاصل از دسترسی آن‌ ها به ذخائر و امکانات است… حاکی از شیوه کاری است که شرکت‌های بزرگ چند رسانه‌ای می‌توانند از آن طریق برعملکرد دولت و حاکمیت اثر بگذارند.
۲- قدرت ناشی از دسترسی به خود رسانه‌ها: … قدرت عموماً بر دسترسی ویژه به منابع ارزشمند اجتماعی استوار است. … میزان یا نوع دسترسی به رسانه‌ها، معمولاً معیاری برای سنجش قدرت گروه‌های نخبه یا صاحب قدرت محسوب می‌گردد. اعمال قدرت ناشی از دسترسی به رسانه‌ها حاکی از اعمال قدرتی است که با آن صاحبان منافع یا دارندگان هویت‌هایی خاص تأیید، یا برعکس، طرد می‌شوند.
۳- قدرت گفتمانی: … دانش گفتمانی حاصل از واقعیت نیست؛ بلکه دانشی برساخته شده است. از این زاویه، شیوه اعمال قدرت رسانه‌ای به گونه‌ای است که برای گفتمان‌های خاصی، ارجحیت و اهمیت خاصی قائل می‌شود… قدرت گفتمانی حاکی از شیوه عملی است که با آن در مردم عادی یک احساس مشترک به وجود می‌آید. » (همان، ۵۳)
اکنون خوانشگر متن براساس درکی که از جهان اجتماعی پیرامون خود دارد که ناشی از جهان بازنمایی شده توسط رسانه‌ها است دست به کنش می‌زند:
کنشگری خوانشگر منوط به انگاره ذهنی است که توسط رسانه‌ها ساخته می‌شود. (همان، ۵۴)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

  بازنمایی از طریق صورت بندی اجتماعی به واسطه زبان از طریق توصیف، مفهوم سازی و جایگزین سازی
 

«زبان، پایه و اساس برقراری ارتباط است و رسانه ذاتاً ابزار برقراری ارتباط است. لذا زبان نقش محوری را در رسانه بازی می‌کند.
زبان حاصل زندگی اجتماعی و تفکرسالیان متمادی و گاه هزاران ساله در بستری خاص فرهنگی است که حاصل سالها تجربه اجتماعی است و در همین بستر تغییر یافته و به تکامل رسیده استچنانکه برای بیان احساس، رویداد یا شیئی واحد گاه چندین کلمه مترادف برای بیان تغییر اندک در ذات آن وجود دارد.
این گنجینه غنی بستر و ابزار اندیشه است که ارزش­ها نیز از آن متولد می شود که ریشه در همان تجربیات تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و … دارد.
رسانه با بهره مندی از ابزار زبان در همان بستر بر اساس منافع مادی و معنوی صاحبان رسانه رویدادها را انتخاب و در همان بافت بازنمایی می­ کند.
«زبان گنجینه مهم معانی و ارزش‌های فرهنگی است و همچون یک نظام بازنمایی عمل می‌کند. زبان به واسطه بازنمایی در فرایند تولید معنا، نقش کلیدی در هرگونه صورت‌بندی اجتماعی و فرهنگی دارد؛ چرا که تولید و توزیع معنا، از طریق زبان صورت می‌گیرد. به واسطه اهمیت زبان در فرایند بازنمایی است که کنترل و نظارت بر عقاید و رفتارهای دیگران، از طریق ساختن و شکل دادن معنا، از طریق زبان صورت می‌گیرد. به واسطه اهمیت زبان در فرایند بازنمایی است که کنترل و نظارت بر عقاید و رفتارهای دیگران، از طریق نشستن و شکل دادن معنا میسّر می‌گردد و در این میان زبان رسانه ممتازی است که معنا از طریق آن تولید و توزیع می‌شود. بنابراین زبان را می‌توان «رویه دلالت» نامید.
هال بازنمایی را به معنای استفاده از زبان برای بیان نکته معناداری درباره جهان می‌داند؛ فرایندی که معنا از طریق آن تولید و بین اعضای یک فرهنگ مبادله و توزیع می‌شود. لذا معنا به واسطه نظام معنایی شکل می‌گیرد و ساخته می‌شود. » (همان، ۲۲)
«معنا صریح یا شفاف نیست و از طریق بازنمایی درگذر زمان به یک دست باقی نمی‌ماند. معنا بی‌ثبات یا لغزنده است.» (همان، ۱۶)
معنا در بستر اجتماعی به دلیل ذات متغیر آن در ساختار خاصی قابل دریافت است. انسان هر لحظه از زمان آغاز حیات کنش مند اجتماعی تا لحظه مرگ با آن درگیر است اما نه لزوما آگاهانه و پژوهشگری به نام سوسور این فرایند رابه لحاظ علمی دقیقا تشریح کرده است. پایه کار سوسور بر رابطه دلبخواهانه و نه ذاتی دال و مدلول است. معنای لفظ یا دال به وسیله واقعیت بیرونی خلق نمی‌شود بلکه واژگان در رابطه با یکدیگر معنادار می‌شوند و ما به ازای حتمی ندارند. «معنا محصول رابطه و تمایز است؛ تمایزی در درون مجموعه‌ای از تقابل‌ها و تغایرها.»
زبان رابطه یک به یک با دنیای بیرونی ندارد؛ معانی داخل یک فرهنگ و تاریخ تولید می‌شوند و با تطورات تاریخی و فرهنگی به تدریج تغییر می‌یابند. (همان، ۲۳)
بدین ترتیب مسیری که از زبان تا رسانه‌ طی می‌شود تا واقعیت سازی براساس منطقی غیر از واقعیت عینی صورت گیرد مشخص شد. اکنون به توضیح این امر خواهیم پرداخت که واقعیت چگونه بازنمایی می‌شود و اصولاً بازنمایی به چه معناست.
«بازنمایی، وابستگی رسانه‌ها به نظام نشانه‌ها را که به طور نمادین یا ضمنی عمل می‌کنند، طرح می‌کند.» (همان، ۵۵)
در واقع رسانه واقعیت را از طریق نظام نشانه‌ها براساس چارچوب‌های مفهومی و گفتمانی بازسازی می‌کند.
مطالعات فرهنگی بر این باور است که پدیده‌ها قادر به دلالت نیستند، بلکه «معنای» پدیده‌ها ناگزیر باید از طریق و به واسطه «فرهنگ»‌بازنمایی شود. «به بیان دیگر، بازنمایی از طریق فرایندهای توصیف، مفهوم سازی و جایگزین سازی معنای آنچه را بازنمایی شده است، برمی‌سازد.» (همان، ۱۶)
در واقع می‌توان چنین نتیجه‌ گرفت که بازنمایی، واقعیت را معنادار می‌کند.

 

 

  بازنمایی از طریق گزینش، عرضه، بازتولید و صورت بندی برجستگان و به حاشیه رانده شدگان
 

زبان بنا به بستر رشد و شکل گیری آن، بی طرف و خنثی نیست و ابزاری برای اعمال قدرت نمادین در تعاملات اجتماعی است و تعریف جدیدی از جایگاه ها، افراد، موقعیت ها و ارتباطات و … ارائه می­ کند.
«بازنمایی فرهنگی و رسانه‌ای نه امری خنثی و بی‌طرف، که آمیخته به روابط و مناسبات قدرت جهت تولید و اشاعه معانی مرجّح در جامعه در راستای تداوم و تقویت نابرابری‌های اجتماعی است. اگرچه ارتباط بازنمایی با زندگی و تجربه مردم در جهان اجتماعی، پیچیده است، امّا بازنمایی‌ها برای مردم واقعی، دارای پیامدهای واقعی است. ریچارد دایر براین نکته تأکید می‌کند که «نحوه برخورد با گروه‌های اجتماعی در بازنمایی فرهنگی، بخشی از این نکته است که با آن‌ ها در زندگی واقعی به چه نحو برخورد می‌شود. چرا که فقر، آزار و اذیت و تبعیض توسط بازنمایی استحکام می‌یابد و نهادینه می‌شود.» (همان، ۱۷)
مهمترین ابزار رسانه برای تولید پیام زبان است. رسانه با توجه به رویکردی که در ساخت واقعیتاز رویدادی واحد اتخاذ می­ کند، تفاوت ها را البته نه به طور خنثی بازنمایی می­ کند.
«فوکو زبان را عرصه ظهور روابط قدرت و تعیین کننده فاعل مسلط و فاعل زیر سلطه به حساب می‌آورد.» (همان، ۵۹)
«در نگاه فوکو، رسانه‌ها مکانیسم یا دستگاه‌هایی هستند که قدرت گفتمان از طریق آن‌ ها اعمال می‌شود. بر این اساس، روابط قدرت بیشتر در قالب زبان، نوع خبر، انواع ساختار، شیوه‌های دیدن و درک مسائلی که عناصر سازنده گفتمان هستند، متجلی می‌شود تا در افراد و سازمان‌ها.» (همان، ۶۳)
«تنوع و چندگانگی این بازنمایی‌ها صرفاً به لحاظ تاریخی و فرهنگی نیست، بلکه تنوعشان بازتاب تفاوت در منظر بازنمایی است.» (همان، ۱۸)
اندیشمندان، مفهوم سیاست بازنمایی (به معنای روابط قدرت در روندهای دلالت و بازنمایی) را مطرح می‌کنند. (همان، ۱۸)
«در این سیاست یک پرسش راهبردی دو بخشی اهمیت دارد. بازنمایی‌های چه کسانی حاکم می‌شود؟ چه کسی امکان (اقتدار) بازنمایی حقیقت را دارد… چه کسانی باید به سکوت کشانده شوند تا این بازنمایی‌ها غالب شوند؟ … سیاست بازنمایی بر آثار مادی قدرت گفتمانی تأکید دارد.» (همان، ۱۸)

 

 

  بازنمایی نظام معنایی با عمل ضمنی نشانه ها در برانگیختن معنا با بهره گیری از نمادسازی
 

در سیاست بازنمایی، بازنمایی‌ها، اعمال سیاسی‌ای شمرده می‌شوند که قدرت و دیگر کالاها را به طور نامساوی تقسیم می‌کنند. وقتی سیاست بازنمایی با سیاست تفاوت همراه می‌گردد، میان بازنمایی‌هایی که نظام گفتمانی تک صدایی کارآمدی، فناوری و علم را تحمیل می‌کنند و بازنمایی‌هایی که به «حوزه‌هایی تعلق دارند که به منزله «غیرخودی»‌های محروم نظام گفتمانی تک صدایی استیضاح می‌شوند، تقابل صریح و آشکارا مجادله آمیزی روی می‌دهد.» (همان، ۱۸)
در واقع نمادها در رسانه ها به کار گرفته می شوند تا گفتمان های مقابل و گاه در اقلیت محکوم و قربانی به نفع گفتمان حاکمی شوند که مبتنی بر منافع مادی و معنوی صاحبان صاحبان رسانه هاست.
 
 

نظر دهید »
جرایم و تخلفات مربوط به اسناد هویت در حقوق جزای ایران- قسمت 14
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

– ماده 32 قانون صدور گذرنامه «مدت اعتبار برگ گذر بیگانگان برای مراجعت به ایران از تاریخ صدور یک سال است و دارنده آن برای هر بار خروج از کشور باید تحصیل اجازه نماید». ↑

– ماده 180 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1379):«به منظور ایجاد تمرکز در سیاستگذاری امور اتباع خارجی (آواره – پناهنده – مهاجر و اتباع خارجی دارنده گذرنامه) در زمینه ورود، اسکان، اخراج، اشتغال، آموزش، بهداشت و درمان و روابط بینالملل، شورای هماهنگی اجرایی اتباع بیگانه به ریاست وزیر کشور و عضویت وزیران آموزش وپرورش – اطلاعات – امور خارجه – کار و امور اجتماعی – بهداشت درمان و آموزش پزشکی – رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی – دبیر شورای عالی امنیت ملی – فرماندهی نیروی انتظامی و رئیس جمعیت هلال احمر تشکیل میگردد، تصمیات شورای مذکور پس از تایید هیئت وزیران قابل اجرا خواهد بود.».

آئین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد مشترک وزارتخانه های کار و امور اجتماعی- کشور و اطلاعات به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. ↑
– http://www.ostan-kd.ir/Default.apx?tabld=97 ↑
– مصاحبه حضوری با آقای غلامعلی کریم پور ملک شاه کارشناس حقوقی امور اتباع مهاجرین استانداری مازندران ↑
1- ماده 976 قانون مدنی اشخاص ذیل تبعۀ ایران محسوب میشوند:1- کلیۀ ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آنها مسلم باشد. تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد.
2- کسانی که پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد شده باشند.
3- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشند.
4- کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده به وجود آمدهاند.
5- کسانی که در ایران از پدری که تبعۀ خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به سن هجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند. و الا قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است.
6- هر زن تبعۀ خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند.
7- هر تبعۀ خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد.
تبصره – اطفال متولد از نمایندگان سیاسی وکنسولی خارجی مشمول فقرۀ 4 و 5 نخواهند بود. ↑
2- حیدری، مسعود، «تابعیت در حقوق ایران ، شرح و بحث انتقادی راجع به اعمال خاک در ایران»، حقوق امروز، شماره 17، اسفند 1344 ↑
– http://www.ttmnews.ir/post/29 ↑
1- مجله ثبت، نشریه ثبت احوال، دوره جدید، شماره هفت، آذر 90 ، ص 20 ↑
– کاتوزیان ، ناصر، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، چاپ سی و هفتم، انتشارات شرکت سهامی انتشار، 1387، ص 161 ↑

. 1- ویژه، محمد رضا، «ثبت احوال و حقوق عمومی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، سال 1391، 26 و 27اردیبهشت (تحت چاپ) ↑
– عباسی، اسماعیل و اکبر آبادی، مرضیه « جایگاه ثبت احوال در حقوق خصوصی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، سال1391، 26و27 اردیبهشت (تحت چاپ). ↑
– ویژه ، محمدرضا، همان مأخذ (تحت چاپ) ↑
– انصاری، مسعود، و طاهری، محمدعلی، دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، جلد اول، سال 1384، ص116 ↑
– صفایی، سید حسین، دوره مقدماتی حقوق مدنی (اشخاص و اموال)، جلد اول، تهران، نشر میزان، سال 1385، ص10
↑
– ماده 12 قانون اساسی: «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب».- ماده 13 قانون اساسی: «ایرانیان زرتشتی،کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند». ↑
– ماده 6 قانون مدنی:« قوانین مربوط به احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و ارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارج باشند مجری خواهد بود».3- ماده 7 قانون مدنی: «اتباع خ
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
ارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسایل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود». ↑
 

↑
– عباسی، اسماعیل و اکبر آبادی، مرضیه، همان ماخذ (تحت چاپ). ↑
1- ویژه، محمدرضا، همان ماخذ(تحت چاپ). ↑
– معظم، مهرداد، «نقش اسناد هویتی در پیشگیری از جرائم سازمان یافته»، همایش ملی حقوق ثبت احوال 1391، 26و27ا ردیبهشت (تحت چاپ) ↑
– نجفی ابرندآبادی، علی حسین و همکاران، جرایم مانع (جرایم بازدارنده)، فصلنامه مدّرس علوم انسانی ویژه نامه حقوق، زمستان 83 ،ص23 ↑
-اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، جلد نخست، نشر میزان، چاپ هشتم، زمستان 84، ص228 ↑
3-اردبیلی، محمدعلی ، پیشین، ص 209 ↑
نجفی ابرند آبادی، علی حسین و همکاران، همان ماخذ، ص 26 1- ↑
2- نجفی ابرند آبادی، علی حسین و همکاران، همان ماخذ، ص 26 ↑
1-United Nations Secretariat [2005] (United Nations Congress on Crime Preventaon & Criminal Justice, Bangkok :”economic and financial crimes :challenges to sustainable development”, A/CONF.203/7 ,distr.:23 february 2005.- به نقل از یوسفیان شوره دلی، بهنام، «رویکرد نوین نسبت به اموال مجرمین در بزهکاری سازمان یافته یا اقتصادی (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و فرانسه) »، مجله تحقیقات حقوقی، ویژه نامه شماره 3، پاییز و زمستان 1389، ص 12 ↑

– میر محمد صادقی، حسین، جرائم علیه اموال و مالکیت، نشر میزان، چاپ پانزدهم، پاییز 85، ص19 ↑
-گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای اختصاصی، «علمی-کاربردی»، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ 12، مهر1385 ،ص325 ↑
– ماده 13 قانون جرایم رایانهای : «هر کس به صدور غیرمجاز از سیستمهای رایانهای یا مخابراتی با ارتکاب اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا توقف کردن داده ها یا مختل کردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل کند علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد». ↑
– بهرهمند، حمید و جلالی فراهانی، امیر حسین ،«اطلاعات شخصی و پیشگیری از جرایم سازمان یافته» ، همایش ملی حقوق ثبت احوال 1391، 26 و 27 اردیبهشت (تحت چاپ). ↑
– زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات 3، انتشارات ققنوس، سال 1382 ،ص167 ↑
– حبیب زاده، محمد جعفر، خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران، دفتر نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرس ، چاپ اول ، 1381 ،ص4 ↑

 

– میرمحمد صادقی، حسین، همان مأخذ ،ص167 ↑
-گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ ،ص 443 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، همان مأخذ ،ص343 ↑
آیت اللهی، زهرا، «آثار فقهی، حقوقی فریب در ازدواج»، فصلنامه کتاب زنان، شماره 19، شهریور 1386، ص3-1-1 ↑
2-http: //www. Aftab .com ↑
– شکری، رضا، سیروس، قادر، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی، نشر مهاجر، چاپ پنجم، سال 1385، ص727 ↑
– کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده، جلد 1، تهران، نشر یلدا، چاپ اول، 1371، ص209 ↑
– حبیبزاده، محمد جعفر، مقدسی، محمدباقر، عباسآبادی، عباس، «قاچاق انسان در حقوق کیفری ایران» ، پژوهش های حقوق تطبیقی (مدرس علوم انسانی) سال 1388، دوره 13، شماره 4، ص107 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، حقوق جزای بینالملل، نشر میزان، چاپ دوم، بهار86 ، ص 316 ↑
1- حبیب زاده، محمدجعفر، مقدسی، محمدباقر، عباس آبادی، عباس، همان مأخذ ،ص107 ↑
-گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ ، ص537 ↑
-گلدوزیان، ایرج، پیشین، ص578 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علی
ه امنیت وآسایش عمومی، نشر میزان، چاپ هشتم، سال 86، ص75 ↑
– جوان شهرکی، مریم، «جهانی شدن و گسترش تروریسم (مورد مطالعاتی القاعده)» ، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، 1384، ص69 ↑
– فرهنگ لاروس، ترجمه سید حمید طبیبان، نشر امیرکبیر، چاپ سوم، تهران، 1370، ص1096 ↑
– جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، گنج دانش، چاپ پانزدهم، 1384، ص150 ↑
– دهخدا، علی اکبر، همان مأخذ، ص636 ↑
– نجفی ابرند آبادی، حسین، «مباحثی در علوم جنایی (تروریسم» ،دورهی دکتری، پردیس قم، منتشر در مجموعه علوم جنایی، ویراست ششم، سال 87-86، ص2566 ↑
عمید، حسن، همان ماخذ، ص569 -2 ↑
مجیدی، سید محمود، جرایم علیه امنیت، نشر بنیاد حقوقی میزان، چاپ اول، 1386، ص17 – 3 ↑
1- مجیدی ، سید محمود، پیشین، ص 182-181 ↑
– نجفی ابرند آبادی، علی حسین، همان ماخذ، ص2256 ↑
– بهرهمند، حمید، جلالی فراهانی، امیرحسین، همان مأخذ (تحت چاپ) ↑
– بوریکان، ژاک ، «بزهکاری سازمان یافته در حقوق کیفری فرانسه»، ترجمه نجفی ابرند آبادی، علی حسین، مجله تحقیقات حقوقی، دانشگاه حقوق شهید بهشتی، شماره 22-21، زمستان 76 تا تابستان 77 ، ص316 ↑
1- میر محمد صادقی ، حسین ، همان مأخد، ص191 ↑
– مجلۀ ثبت، نشریه سازمان ثبت احوال، شماره11، فروردین 1391 ، ص 11 ↑
1- میر محمد صادقی، حسین، همان ماخذ، ص253 ↑
– شهریاری ، مجید ، «بررسی و تحلیل جرایم اسناد سجلی» ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی بهمن76 ،ص 62 ↑
– گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ، ص639 ↑
– صادقیان، نادعلی، «نگاهی به جعل اسناد در ایران و راه های مقابله با آن»، فصلنامه گنجینه اسناد 75، پاییز 88، ص1204-گلدوزیان ، ایرج ، همان مأخذ، ص641 ↑
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی تحلیلی مناظره‌های رسول اکرم (ص)- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

البته مرحوم مظفر معنای کلمه جدل و مناظره را به یک معنا گرفته است و می‌گوید: «کما استعملت کلمه «المناظره» فی هذه الصناعه ایضاً، فقیل «آداب المناظره» و الفت بعض المتون به هذا الاسم».[۳۰]افرادی مانند بوعلی‌سینا و علامه حلی نیز مجادله را به معنای مناظره گرفته‌اند.[۳۱]
گفت‌وگوی جدل به صورت پرسش و پاسخ میان دو نفر، درباره ادعایی درمی‌گیرد که «وضع» نامیده می‌شود و یک طرف درصدد اثبات و دفاع از آن است و طرف دیگر درصدد نقض یا ابطال آن. کسی که از وضع دفاع می‌کند، «حافظ وضع» یا «مجیب» و کسی که در پی نقض یا ابطال آن است «ناقض وضع» یا «سائل» خوانده می‌شود.[۳۲]
بنابراین؛ «جدل صناعتی است علمی که انسان، به وسیله آن توانا باشد بر اینکه از مقدمات «مسلمه» بر هر مطلوبی که بخواهد برای حفظ اعتقاد یا التزامی، اقامه حجت کند به طوری که حتی‌الامکان حجت وی منتقض نگردد.»[۳۳]
۳- محاجه
واژه «احتجاج» یا «محاجه» از ماده «حجّ» به معنی قصد کردن و مواجه شدن با دیگران همراه با دلیل و برهان است.[۳۴]
فرد احتجاج کنند خود را پیرو دلیل می‌داند و دنبال آن است، که سخن خود را مستند به دلیل و برهان نماید.
علامه شعرانی در تعریف محاجه می‌گوید: «گفتاری که بدان مخالف خود را مغلوب و رأی خود را ثابت کنند»[۳۵]
۴- منازعه
منازعه از ریشه نزاع به معنای درگیری و خصومت[۳۶]، آن است که طرفین بدون هرگونه دلیل بر سر اثبات ادعای خویش به نتیجه نرسیده و کار بالا گرفته و به نزاع و درگیری لفظی رسیده است. که قرآن کریم از آن نفی کرده است و می‌فرماید: «ولا تنازعوا فتفشلوا» نزاع و کشمکش نکنید تا سست نشوید.[۳۷]
علامه شعرانی هم در معنای منازعه می‌گوید: با هم کشمکش و ستیز کردن و به مخالفت یکدیگر برخاستن.[۳۸]
آنچه که از مطالب گفته شده استنباط می‌شود این است که اگرچه اشتراکاتی ممکن است در معانی مناظره، مجادله، محاجه و منازعه وجود داشته باشد، امّا مجادله میان دو نفر درمی‌گیرد که با یکدیگر اختلافی دارند و هر کدام از طرفین تلاش می کنند طرف مقابل را از مذهب و عقیده خویش بازدارند، در محاجه مقصود، آشکار شدن حجّت احتجاج کننده است، و منازعه در جایی است که اختلاف شدید شده است، و مناظره میان کسانی است که نظیر هم‌اند؛[۳۹] و گفتاری است که براساس قواعد مشهور و مسلم و مورد قبول طرف مقابل واقع می‌شود.
پیشینه، جایگاه و اهمیت مناظره
بشر از دیرباز ارتباط با دیگران را از طریق گفت‌و گو سامان می‌داده است، و به این واسطه به اندیشه‌های یکدیگر پی برده و عقاید متفاوت خود را با هم در میان می‌گذاشتند. این خصیصه عمومی و فطری در ادیان توحیدی، مورد توجه قرار گرفته و پیامبران بزرگ الهی، چه در مقام دعوت و تبلیغ و چه در موقعیت‌های متعدد علمی از این ابزار به خوبی بهره برده و از آن استفاده نموده‌اند.
مروری اجمالی قرآن این ادعا را تصدیق می کند که شیوه اصلی هدایت در قرآن کریم گفت‌وگو است. و بنیادی‌ترین ابزار مقابله نیز همان است و این به معنای کنار گذاردن ابزار دیگر نیست. خداوند پیامبرانش را با کلام مبعوث کرد و زبانشان را به حق گویا ساخت.
نوح با کافران قوم خویش احتجاج می‌کند، و به آنان اجازه سخن گفتن می‌دهد و سپس دلائل خود را ارائه می‌دهد تا آنجا که مخالفانش، آن را بیش از حد نیاز می‌خوانند[۴۰] و پیشنهاد قطع گفت‌وگو را می دهند.
هود و صالح نیز با قوم خویش به گفت‌وگو نشستند و استدلال‌های روشن خود را بیان می‌کردند.[۴۱] ابراهیم خلیل با خویشان[۴۲] و نیز گمراهان طبیعت‌پرست[۴۳] و حتی سرکرده نمرودیان بت‌پرست به بحث می‌نشستند و با استدلال، مبهوتشان می‌کند.[۴۴]
مناظره لوط و شعیب با اقوام خود[۴۵]، موسی با فرعون[۴۶]، عیسی با متعصبان یهود از نمونه‌های بارز گفت‌وگوی دینی‌اند و احتجاجات پیامبر بزرگ اسلام با مشرکان عربستان و مسیحیان نجران و یهودیان و ماده‌پرستان و منکران معاد،در بسیاری از کتابهای حدیث، انعکاس یافته است.[۴۷] و به تعبیر امام هادی ۷ بارها و بارها صورت گرفته است.[۴۸]
به نمونه‌هایی از این گفت‌وگوها که در قرآن کریم آمده است، توجه فرمایید:
۱- حجت‌های مناظره‌گونه در کلام خداوند:
خداوند متعال در موارد بسیاری که انسان و یا ابلیس، دچار انحراف شده و از حقیقت بازمانده‌اند؛ به روش بحث‌های جدلی پرسش‌هایی را مطرح می‌کند، که اگر آنان بخواهند به آن پرسش‌ها درست پاسخ دهند، کافی است به آنچه خود پذیرفته‌اند توجه کنند و سپس با تکیه بر آن‌ ها از موضع باطل خود دست بردارند و حق را بپذیرند وگرنه باید از مسلّمات و مقبولات خویش چشم بپوشند، به چند نمونه از این حجت‌ها اشاره می‌کنیم:
الف) گفت­وگو با منکران توحید:
خداوند در آیات سوره نمل[۴۹] از انواع مخلوقات خویش (آسمان‌ها، زمین، انسان‌ها و حیوانات) یاد می‌کند و از انحای تصرفات خود در موجودات (فرو فرستادن باران، رویاندن گیاهان و میوه‌ها، مسخر ساختن شب و روز و خورشید و ماه ودیگر اجرام آسمانی برای انسان، بهره‌مند ساختن انسان‌ها ازنعمت‌هایی چون دریاها، کشتی‌ها، راه‌ها و نهرها) سخن می‌گوید و آگاه می‌فرماید: آیا کسی که همه چیز را آفریده و انواع نعمت‌های شمارش‌ناپذیر را به شما ارزانی داشته و به ظاهر و باطن همه چیز آگاه است، مانند بتانی است که هیچ یک از این اوصاف را ندارند؟ قطعاً چنین نیست، پس چگونه و چرا شما بتان را انباز خدا دانسته، در برابرشان کرنش می‌کنید؟آیا به خود نمی‌آیید و حق را در نمی‌یابید؟[۵۰]
«أَفَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لَا یَخْلُقُ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ، وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ، وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ، وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یَخْلُقُونَ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ، أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ».[۵۱]
این بیان به روشنی کافران را محکوم می‌کند و شرک و عبادت‌های مشرکانه آنان را باطل می‌سازد، و کافران برای پذیرش به چیزی نیازمند نیستند، جز بازگشت به اموری که پیش‌تر آن‌ ها را می‌دانسته و از ‌آن‌ ها غافل شده‌اند.[۵۲]
نظیر این بیان در سوره اعراف[۵۳] نیز آمده است: آیا این مشرکان موجوداتی را که مخلوق‌اند و چیزی را نمی‌آفرینند، شریک خدا می‌انگارند؟ «أَیُشْرِکُونَ مَا لَا یَخْلُقُ شَیْئًا وَهُمْ یُخْلَقُونَ» همان موجوداتی که نه توان یاری خود را دارند ونه یاری پرستندگان خویش را. «وَلَایَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ یَنْصُرُونَ» و اگر آنان را به راه هدایت فرا خوانید، از شما پیروی نمی‌کنند، چه آنان را بخوانید و چه ساکت شوید، برای شما یکسان است. «وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاءٌ عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ» آگاه باشید! کسانی را که به جای خدا می‌خوانید، بندگانی هستند مانند شما. آن‌ ها را بخوانید که اگر گفته‌های شما راست باشد، باید خواسته شما را اجابت کنند. «إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ» آیا آنها پا دارند تا با آن براه بروند؟ یا دست دارند که با آن کاری کنند؟ آیا چشم دارند تا با آن ببینند؟ یا گوش دارند که با آن بشنوند؟ «أَلَهُمْ أَرْجُلٌ یَمْشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَیْدٍ یَبْطِشُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ أَعْیُنٌ یُبْصِرُونَ بِهَا أَمْ لَهُمْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ». بتان حتی به اقرار و اعتراف خود شما، از این‌ها بی‌‌بهره‌اند، و از آن رو که شما دارای دست، پا، چشم و گوش هستید، و هم راه می‌روید و هم کاری انجام می‌دهید و هم می‌بینید و هم می‌شنوید، از آن‌ ها برترید و بدین روی اگر آن‌ ها را بپرستید که از شما فروترند، شایسته سرزنش و نکوهش هستید،[۵۴] پرستش چیز فروتر توسط موجود برتر نهایت نادانی و حماقت است.[۵۵]
مشرکان که برای این دلیل‌های حسّی وجدلی پاسخی نداشتند، از شدت عناد با گمان خود پیامبر را ترساندند و گفتند: خدایان ما را سرزنش مکن، مبادا که از آن‌ ها به تو آفتی برسد. خداوند فرمود: ای پیامبر! به آن‌ ها بگو: خدایان خود را بخوانید و هر مکری را که می‌توانید به کار گیرد و مهلتم ندهید، که مرا از این بابت باکی نیست، زیرا ولی من خداست.[۵۶]«قُلِ ادْعُوا شُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ کِیدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ، إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ…»[۵۷]
ب) گفت وگو با کسانی که فرشتگان را دختران خدا می‌دانستند:
مشرکان فرشتگان را دختران خدا می‌پنداشتند.[۵۸] خدای متعال از آنان می‌پرسد: آیا می‌پندارید شما را فرزند پسر است و خدا را فرزند دختر؟ این، قسمت کردنی نادرست و ظالمانه است. «أَلَکُمُ الذَّکَرُ وَ لَهُ الْأُنْثَىٰ، تِلْکَ إِذًا قِسْمَهٌ ضِیزَى»
در این صورت، حال شما که فرزند پسر را از فرزند دختر بهتر می‌دانید، باید از حال خدا بهتر باشد.[۵۹] در حالی که بی‌تردید چنین نیست و کسی این فرض را نمی‌پذیرد. بدیهی است خداوند در این آیه و آیات مشابه، هرگز نمی‌خواهد اعتقاد اعراب جاهلی را درباره تفاوت فرزند دختر و پسر بپذیرد، بلکه می‌خواهد با مسلّمات و مقبولات آنان، به صورت دلیلی جدلی، عقیده آنان را رد کند. در نظرگاه الهی نه فرزند پسر، به لحاظ انسانی ارزشمندتر است، و نه فرشتگان دختر یا پسر می‌باشند، و نه خداوند فرزندی دارد.[۶۰]
ج) گفت‌وگو با منکران معاد:
برخی انسان‌ها هرچند خدا را آفریدگار عالم می‌دانند، ولی معاد را ناممکن یا بعید پنداشته، گمان می‌کنند انسان موجودی بیهوده و یا رهاشده است. در سوره قیامت می‌فرماید:[۶۱] «أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى» خدای متعال به اینان پاسخ می‌دهد که انسان پیشتر نطفه ای بیش نبود. سپس به خونی بسته مبدّل گشت؛ آن‌گاه خدا او را شکل داد و مرتب ساخت و از آن، دو جنس نر و ماده را مقرر کرد: «أَلَمْ یَکُ نُطْفَهً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَىٰ، ثُمَّ کَانَ عَلَقَهً فَخَلَقَ فَسَوَّىٰ،فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالْأُنْثَی»
آن‌گاه می‌فرماید: آیا آن خدایی که این‌ کارها از او ساخته است، نمی‌تواند مردگان را زنده کند. «أَلَیْسَ ذَٰلِکَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَىٰ» همچنین در آیات سوره طارق[۶۲] تأکید می‌کند: انسان باید بنگرد که وی از چه آفریده شده، از آبی جهنده که از میان استخوان پشت و استخوان سینه بیرون می‌آید و طبعاً آن کسی که سبب این امر غریب ولی ممکن و مسلّم است، می‌تواند او را بازگرداند: «فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ، خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ، یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ، إِنَّهُ عَلَىٰ رَجْعِهِ لَقَادِرٌ».
در سوره یس افزون بر آفرینش نخستین انسان[۶۳]، به بیرون آوردن آتش از دل درخت سبز و تازه و آفرینش آسمان‌ها و زمین اشاره می‌کند و آن‌گاه می‌پرسد: آیا آن کسی که آسمان‌ها و زمین را آفرید نمی‌تواند مانند آن‌ ها را که مرده و پوسیده‌اند، بیافریند: «الَّذِی جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ، أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَىٰ أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَىٰ وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ»
در سوره حج[۶۴] به همه انسان‌ها گوشزد می‌کند که اگر در روز رستاخیز تردید دارند، به گذشته خود بنگرند و به یاد آورند که چه بوده‌اند و چه مراحلی را تاکنون پیموده و همچنین ببیند که چگونه وقتی بر این زمین خشکیده و بی‌حرکت آب فرو می‌ریزد، به جنبش درآمده نمو می‌کند و از هر نوع رستنی نیکو می‌رویاند. «یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ… ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ… وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ». این بدان سبب است که خداوند حق است و اوست که مردگان را زنده می‌کند و بر هر چیزی تواناست. «ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَأَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».
در برخی آیات بازآفرینی آفریدگار، و از جمله انسان‌ها آسان‌تر از خلق نخستین آن‌ ها شمرده شده است، در سوره روم[۶۵] می‌فرماید: «وَهُوَ الَّذِی یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ» و در سوره غافر[۶۶] می‌فرماید: آفریدن آسمان‌ها و زمین، کاری بزرگ‌تر از آفرینش مردم قلمداد شده است: «لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ» اما هم آن آسان‌تری و هم این بزرگ‌تری به لحاظ دید انسان‌ها محدود و منکر است، که در امر معاد و آفرینش مجادله می‌کنند وگرنه به لحاظ قدرت نامحدود خدا همه آن‌ ها برابرند.[۶۷]
د) گفت وگو با منکران قرآن:
کفار قریش، پیامبر ۶را کاهن، شاعر و مجنون می‌خواندند، و قرآن را ساخته و پرداخته او می‌دانستند، که به دروغ آن را به خدا نسبت می‌دهد.[۶۸] خداوند در این باره می‌فرماید: اگر اینان در ادعای خویش صادق‌اند، خودنیز که بشرند باید بتوانند سخنی مانند قرآن بیاورند: «فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ إِنْ کَانُوا صَادِقِینَ».[۶۹]
آیا آنان از چیزی آفریده شده‌اند جز آنچه دیگران از آن خلق شده‌اند، که دیگران را به راهنمایی و امر و نهی و تکلیف محتاج می‌دانند و خود را بی نیاز؟ یا آنان خود آفریدگار خویش‌اند که نیازی به تربیت و تدبیر از ناحیه خداوند ندارند؟: «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَیْرِ شَیْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ»
آیا آنها آسمانها و زمین را آفریده‌اند، و خود پروردگار عالم‌اند و شأنشان برتر از این است که کسی را عبادت کنند و تکلیفی داشته باشند؟: « أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ»
آیا اختیار خزائن پروردگار در دست آن‌ هاست، که نبوت را به هر کس بخواهند بدهند، و از تو دریغ بدارند یا آن قدر قدرت دارند که آنچه را خداوند روزیت کرده است، از تو سلب کنند؟: «أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا یُوقِنُونَ»
آیا کافران را نردبانی است که با آن به آسمان می‌روند و خود وحی را بی‌واسطه از خدا می‌شنوند، و غیر آن را رد می‌کنند، یا به این پایه از فهم سقوط کرده‌اند، که معتقدند خدا را فرزندانی از جنس دختر و آنان را فرزندانی از جنس پسر است؟ «أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ یَسْتَمِعُونَ فِیهِ…، أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ»
آیا تو برای رسالت خویش از آنان مزدی گران خواسته‌ای، که از پرداخت آن به حرج افتاده‌اند یا لوح محفوظ، که مشتمل بر غیب است نزد آنان است و از آن چیزهایی بر می‌گیرند و به مردم می‌رسانند؟«أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ، أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَیْبُ فَهُمْ یَکْتُبُونَ»؟
آیا کافران با طرح اتهام جنون و شاعری و کهانت می‌خواهند از راه نیرنگ دعوت تو را باطل سازند؟ یا اینکه آنان به خدایی جز خدای یکتا معتقدند و می‌خواهند از زیر بار عبادت و اطاعت او شانه خالی کنند[۷۰]. «أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا… أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَیْرُ اللَّهِ…».
خداوند در این آیات، ۱۱ پرسش را پیاپی و به صورت استفهامی انکاری مطرح می‌کند و همه راه‌های فرار را از هر سو بر مخالفان می‌بندد، و آنان را در این عبارات کوتاه و پرنفوذ در تنگنایی سخت می‌اندازد.[۷۱]
هـ) گفت‌وگو خداوند با ابلیس:
خداوند متعال در آیاتی از قرآن با ابلیس گفت‌وگو نموده و در قالب پرسش‌های جدلی مناظره کرده است. در سوره اعراف[۷۲] می‌فرماید:
«ما شما را آفریدیم، سپس صورت‌بندی کردیم» «وَلَقَدْخَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ»،که از لحاظ منطقی جزء مسلمات است، و همه موجودات عالم به آن معترف می‌باشند. سپس به فرشتگان فرمود: برای آدم خضوع کنید و سجده نمایید. «ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» آنها همه سجده کردند، جز ابلیس که از سجده کنندگان نبود، «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ» خداوند پرسش فرمود: چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟ «قَالَ مَامَنَعَکَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ»براساس مسلم اوّل، که خداوند همه ما را آفرید، اطاعت او واجب می‌شود، اما ابلیس از اطاعت خداوند سرباز می‌زند و با تکبر می‌گوید: من از او بهترم، مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گِل. «قَالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ».
از آن جایی که اطاعت دستور خداوند واجب است و ابلیس با تکبر و غرور حاضر به اطاعت دستور خداوند نشد، خداوند فرمود: از آن مقام و مرتبه فرود آی، که تو حق نداری در آن «مقام و مرتبه» تکبر کنی! بیرون رو که تو از افراد پست وکوچکی.«قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ»
ابلیس زمانی که به دستور خداوند از مقام و مرتبه خود اخراج گردید، یک درخواستی از خداوند نمود و «گفت مرا تا روزی که مردم، برانگیخته می‌شوند مهلت بده و زنده بدار». «قَالَ أَنْظِرْنِی إِلَىٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»
خداوند براساس مصلحت و حکمت خویش به او مهلت داد و فرمود: «تو از مهلت داده‌شدگانی» «قَالَ إِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ»، ابلیس گفت: اکنون که مرا اغوا نمودی، بر سر راه مستقیم تو در برابر آنها کمین می‌کنم! «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» و از همه جوانب، از جلو و عقب و چپ و راست آنها به سراغشان می‌روم، و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت! «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ»
خداوند متعال فرمود: از آن مقام «با ننگ و عار و خواری» بیرون رو! سوگند یاد می‌کنم، که هر کس از آن‌ ها از تو پیروی کند، جهنم را از شما همگی پر می‌کنم. «قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا، لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ»
مانند این گفت‌وگوی خداوند با ابلیس در سوره‌های حجر[۷۳] و ص[۷۴] هم آمده است. دراین گفت‌وگو خداوند با ابلیس ابتدا با بیان یک اصل مسلم که خالق همه موجودات است، با بیان جنبه پرستش، خودستایی و تکبر و غرور ابلیس را مکشوف می کند، و عدم اطاعت ابلیس را که جزء وظایف واجب هر مخلوقی است را به اثبات می‌رساند و او را از مرتبه و مقامش اخراج می کند.
۲- حجت‌های مناظره در سخن پیامبران:
قرآن کریم در موارد زیادی ضمن یادآوری وقایعی که میان پیامبران الهی و مردم رخ نموده، برخی از مناظره‌ها و گفت‌وگوهای آنان را با مخالفان که عمدتاً به دستور و تعلیم خداوند بوده گزارش کرده است؛ مانند:
الف) مناظره حضرت نوح ۷ با قوم خویش:
حضرت نوح ۷ نخستین پیامبری بود که برای ترویج توحید برپاخاست، و آشکارا در برابر بت‌پرستی موضع گرفت، و از آن رو که مردم آن روزگار ساده‌دل و از نظر فهم متوسط بودند، و توان درک و پذیرش برهان را نداشتند، بیشتر احتجاجات او به صورت جدال احسن است، گرچه او گاه از موعظه و درموارد کمتری از حکمت (برهان) نیز بهره برده است.[۷۵]
حضرت نوح ۷ در برابر بت‌پرستان که به سبب ترس از خشم بتان به عبادت آن‌ ها روی آورده بودند، ترس از عذاب الهی را مطرح ساخت و بر این اساس آنان را به عبادت خالصانه خدای یکتا فراخواند:
«وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ، أَنْ لَا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْمٍ أَلِیمٍ».[۷۶]
این سخن که حجّتی برهانی و یقینی است، در مقایسه با فهم و تلقّی بت‌پرستان، حجت جدلی محسوب می‌شود[۷۷]، زیرا بر همان تکیه می‌کند که مقبول آنان نیز هست و آن لزوم ترس از خشم و عذاب قدرت برتر است؛ گویا حضرت نوح ۷ در این گفت‌وگو تأکید می‌کند، که اگر می‌باید از خشم و عذاب قدرت برتر پرهیز کرد و در برابر او کرنش وعبادت داشت، باید از عذاب پروردگار ترسید، که قدرتش فوق همه قدرت‌هاست و فقط او را باید پرستید. اشراف قوم نوح ۷ در برابر این دعوت، با تکیه بر سه امر مدعی شدند که دلیلی بر لزوم پیروی از او نیست؛ نخست آنکه؛ حضرت نوح ۷ بشری چون دیگران است:
«فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاکَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا»[۷۸]
دوّم آنکه؛ پیروان او افرادی پست و فرومایه و ظاهربین و سطحی‌نگرند:«وَمَا نَرَاکَ اتَّبَعَکَ إِلَّا الَّذِینَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِیَ الرَّأْیِ».[۷۹] سوم آنکه؛ او و پیروانش هیچ برتری و فضلی بر آنان ندارند: «وَمَا نَرَىٰ لَکُمْ عَلَیْنَا مِنْ فَضْلٍ». و درنهایت پارا فراتر گذاشته، نوح ۷ و پیروانش را به دروغگویی متهم کردند: «بَلْ نَظُنُّکُمْ کَاذِبِینَ».[۸۰]
گویا آنان در آغاز می‌گفتند: پیروی از نوح بر ما لازم نیست، ولی سپس با وارد ساختن اتهامی جدید مدعی شدند که بر آن‌ ها لازم است، از او پیروی نکنند.[۸۱]
حضرت نوح ۷ در برابر این احتجاجات که برای نفی و انکار رسالت صورت می‌گرفت[۸۲]، با عطوفت و مهربانی و به کارگیری عبارت «ای قوم من!» در پاسخ نخستین مدعای قوم خویش[۸۳]، آنان را به این داوری فراخواند که اگر من از سوی پروردگار خویش حجّتی روشن داشته باشم و او زحمتی به من بخشیده باشد که بر شما پوشیده مانده است، آیا باز هم برای اینکه مانند شما بشرم، پیروی مرا بر خود لازم نمی‌دانید:«قَالَ یَا قَوْمِ أَرَأَیْتُمْ إِنْ کُنْتُ عَلَىٰ بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی وَ آتَانِی رَحْمَهً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّیَتْ عَلَیْکُمْ»[۸۴]،در این آیه مراد از «بیِّنه»‌معجزه و مقصود از «رحمهً»، کتاب و علم یا اطعام و دستوراتی است که احتیاجات مردم را برمی‌آورد.[۸۵]
پاسخ نوح ۷ به دومین گفته اشراف این است: من کسانی را که به خدای یکتا و روز جزا ایمان آورده‌اند، و شما آنان را پست و سطحی‌نگر می‌دانید، از خود دور نمی‌کنم. اینان با پروردگار خویش ملاقات می‌کنند و او خود اعمال نیک و بد آنان را جزا می‌دهد؛ ولی شما چون به این حقیقت جاهلید، توقع دارید من آنان را از خود دور کنم و شرافت و کرامت را از ایشان بازگیرم[۸۶]: «وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلَاقُوا رَبِّهِمْ وَلَٰکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ»[۸۷]،ای قوم من! اگر من با این وصف آنان را از خویش برانم، ظلم کرده‌ام و در برابر عذاب پروردگاری که حامی مظلوم و دشمن ظالم است، یاوری نخواهم داشت. چرا این حقیقت (روشن) را درنمی‌یابید و پند نمی‌گیرید: «وَیَا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِی مِنَ اللَّهِ إِنْ طَرَدْتُهُمْ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ»[۸۸]
حضرت نوح ۷ در پاسخ به سومین گفته قوم خویش گفت: من هیچ‌گاه ادّعا نکرده‌ام که گنجینه‌های خدا نزد من است و از غیب باخبرم و از فرشتگانم، تا شما مرا تکذیب کنید، بلکه ادعا می‌کنم پیامبرم و شرط پیامبری، بیّنه و برخورداری از علم و کتاب است که من دارم نه آنچه شما توقع دارید و در من نمی‌بینید.[۸۹]
«وَلَاأَقُولُ لَکُمْ عِنْدِی خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَلَاأَقُولُ إِنِّی مَلَکٌ…»[۹۰]،
کافران که از رویارویی با حضرت نوح ۷ و گفته‌های او درماندند، سرانجام گفتند: ای نوح! با ما مجادله کردی و از حدّ آن هم تجاوز کرده، ما را خسته کردی. دیگر بس است! ما به تو ایمان نمی‌آوریم. اگر راست می‌گویی، آن عذاب را بیاور که به ما وعده داده‌ای[۹۱]. «قَالُوا یَانُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَکْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ»[۹۲].
حضرت نوح ۷ گفت: نزول عذاب به مشیّت خدا بسته است؛ اگر او بخواهد، می‌آورد و از شما کاری ساخته نیست: «قَالَ إِنَّمَا یَأْتِیکُمْ بِهِ اللَّهُ إِنْ شَاءَ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ»[۹۳].
ب) مناظره‌های حضرت ابراهیم ۷با اشخاص و اقوام مختلف:
حضرت ابراهیم ۷ پرچمدار دعوت به توحید و مبارزه با شرک و بت‌پرستی است، و در طول زندگی خویش مناظره‌ها و گفت‌وگوهای فراوانی با افراد و گروه‌ها داشته است؛ از جمله:
۱- مناظره با آزر:
نخستین مجادله ابراهیم[۹۴]، گفت‌وگوی او با جد مادریش آزر[۹۵] است، که در آن بالاترین درجه رفق، مدارا و ادب به کار رفته و حضرت ابراهیم ۷ وی را با بهترین شیوه[۹۶]، از پرستش بتان و پیروی شیطان منع کرده است. او آزر را بارها با تعبیر «ای پدر من!» مخاطب ساخته است که در برانگیختن عواطف و احساسات[۹۷] تأثیر شگرفی دارد. از او پرسید: چرا چیزهایی را می‌پرستی که نه می‌شنوند و نه می‌بینند و نه ضرری را از تو دور می‌سازند:«یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا».[۹۸]
به راستی مرا از روی دانش، حقایقی به دست آمده است، که تو را از آن نصیبی نیست، پس از من پیروی کن تا تو را به راهی درست هدایت کنم:«یَاأَبَتِ إِنِّی قَدْ جَاءَنِی مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ یَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِی أَهْدِکَ صِرَاطًا سَوِیًّا»[۹۹].
شیطان را پیروی مکن، که او را در برابر خدای بخشنده، عصیانگر است:«یَا أَبَتِ لَاتَعْبُدِ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَٰنِ عَصِیًّا»[۱۰۰].
می‌ترسم از جانب خدای رحمن تو را عذابی در رسد و تو یار شیطان باشی:«یا اَبَتِ انی اخافَ ان یَمَسَّکَ عذابٌ مِن الرّحمنِ فتکونَ للشیطانِ ولیّا».[۱۰۱]
آزر در برابر، با لحنی تند ابراهیم را به بدترین شکنجه‌ها تهدید کرد و وی را از خود راند:«قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْرَاهِیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا»[۱۰۲]. ابراهیم باز هم ادب را فرونگذاشت، و پاسخ را با «سلام» آغاز کرد و به او وعده استغفار داد و دوری گزیدن از او و دیگر بت‌پرستان را پذیرفت: «قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا، وَأَعْتَزِلُکُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ[۱۰۳]…»

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 97
  • 98
  • 99
  • ...
  • 100
  • ...
  • 101
  • 102
  • 103
  • ...
  • 104
  • ...
  • 105
  • 106
  • 107
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۱-۴-۲-۱- حکم قانون یا مقام صلاحیت دار – 5
  • بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۵
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : پیش بینی کوتاه مدت بار استان مازندران با استفاده از سیستم ...
  • تاثیر آموزش « راهبرد پرسشگری متقابل هدایت شده در گروه همتایان » بر تفکر انتقادی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی- قسمت ۳
  • مقایسه دیدگاه های اعضای هیئت علمی و دانشجویان درباره کاربرد مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش- قسمت ۹
  • تحلیل صلاحیت حرفه ای معلمان دبیرستان های شهر کرمان در بخش دولتی و غیر دولتی- قسمت ۴
  • رابطه پاداش اجتماعی با اعتیاد به کار، تعهد سازمانی ...
  • پایان نامه :بررسی نقش گروههای چریکی و مسلمان در پیروزی انقلاب ایران۹۳- ...
  • اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی شهرستان سیرجان- قسمت ۱۱
  • بررسی آرمان‌شهر مولانا در مثنوی معنوی- قسمت ۴
  • تاثیر رعایت اخلاق در موفقیت دنیوی- قسمت 12
  • ارزیابی مولفه¬های گرافیکی کتب درسی اول ابتدایی کودکان کم توان جسمی و حرکتی به منظور ارایه راهبردهای کاربردی- قسمت ۷
  • بررسی رابطه نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و چولگی بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۵
  • پایان نامه حسابداری ۳- قسمت ۲
  • بررسی احکام و مصادیق نفقه در فقه اسلامی- قسمت ۴
  • تاثیر فرسودگی کارکنان صف بانک سپه استان قم بر عملکرد سازمانی- قسمت 27
  • تربیت اخلاقی در نهج البلاغه- قسمت ۷
  • ارزیابی اثرات زیست¬محیطی EIAانتقال آب بین حوزه‌ای مطالعه موردی آبرسانی از سد کوچری به سر شاخه‌های قمرود- قسمت ۵
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بررسی پارامترهای موثر بر تولید ژل آلومینا به روش سل- ...
  • بررسی تاثیرعوامل بازاریابی اجتماعی برارزش نام تجاری بانک ملی از دیدگاه مشتریان(مطالعه موردی شعب بانک ملی خراسان شمالی)- قسمت ۱۴
  • ارجاعات قران به عهدین- قسمت ۶
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی تاثیر تدوین و پیاده سازی فرایند بکارگیری قبض انبار الکترونیکی قابل معامله ...
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره شناسایی عوامل مؤثر بر انگیزه‌ی مشارکت زنان روستایی در دوره ...
  • دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی قیمت تمام شده انرژی خورشیدی در مقایسه با گاز ...
  • بررسی موانع کارآفرینی سازمانی در مدیریت شعب جنوب غرب بانک ...
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰
  • ارتکاب جرم در حال خواب- قسمت ۷
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره رابطه بین عناصر آمیخته بازاریابی بادرکی از میزان فروش شرکتهای متوسط ...
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره بررسی فرهنگ سازمانی در شرکت فراورده های نسوز پارس بر اساس ...
  • تعيين مؤلفه هاي ترویج بازاریابی گل و گیاه زینتی در شهرستان کرج- قسمت 25

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان