– ماده 32 قانون صدور گذرنامه «مدت اعتبار برگ گذر بیگانگان برای مراجعت به ایران از تاریخ صدور یک سال است و دارنده آن برای هر بار خروج از کشور باید تحصیل اجازه نماید». ↑
– ماده 180 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (مصوب 1379):«به منظور ایجاد تمرکز در سیاستگذاری امور اتباع خارجی (آواره – پناهنده – مهاجر و اتباع خارجی دارنده گذرنامه) در زمینه ورود، اسکان، اخراج، اشتغال، آموزش، بهداشت و درمان و روابط بینالملل، شورای هماهنگی اجرایی اتباع بیگانه به ریاست وزیر کشور و عضویت وزیران آموزش وپرورش – اطلاعات – امور خارجه – کار و امور اجتماعی – بهداشت درمان و آموزش پزشکی – رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی – دبیر شورای عالی امنیت ملی – فرماندهی نیروی انتظامی و رئیس جمعیت هلال احمر تشکیل میگردد، تصمیات شورای مذکور پس از تایید هیئت وزیران قابل اجرا خواهد بود.».
آئین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد مشترک وزارتخانه های کار و امور اجتماعی- کشور و اطلاعات به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید. ↑
– http://www.ostan-kd.ir/Default.apx?tabld=97 ↑
– مصاحبه حضوری با آقای غلامعلی کریم پور ملک شاه کارشناس حقوقی امور اتباع مهاجرین استانداری مازندران ↑
1- ماده 976 قانون مدنی اشخاص ذیل تبعۀ ایران محسوب میشوند:1- کلیۀ ساکنین ایران به استثنای اشخاصی که تبعیت خارجی آنها مسلم باشد. تبعیت خارجی کسانی مسلم است که مدارک تابعیت آنها مورد اعتراض دولت ایران نباشد.
2- کسانی که پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد شده باشند.
3- کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنان غیرمعلوم باشند.
4- کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده به وجود آمدهاند.
5- کسانی که در ایران از پدری که تبعۀ خارجه است به وجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به سن هجده سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند. و الا قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است.
6- هر زن تبعۀ خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند.
7- هر تبعۀ خارجی که تابعیت ایران را تحصیل کرده باشد.
تبصره – اطفال متولد از نمایندگان سیاسی وکنسولی خارجی مشمول فقرۀ 4 و 5 نخواهند بود. ↑
2- حیدری، مسعود، «تابعیت در حقوق ایران ، شرح و بحث انتقادی راجع به اعمال خاک در ایران»، حقوق امروز، شماره 17، اسفند 1344 ↑
– http://www.ttmnews.ir/post/29 ↑
1- مجله ثبت، نشریه ثبت احوال، دوره جدید، شماره هفت، آذر 90 ، ص 20 ↑
– کاتوزیان ، ناصر، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، چاپ سی و هفتم، انتشارات شرکت سهامی انتشار، 1387، ص 161 ↑
. 1- ویژه، محمد رضا، «ثبت احوال و حقوق عمومی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، سال 1391، 26 و 27اردیبهشت (تحت چاپ) ↑
– عباسی، اسماعیل و اکبر آبادی، مرضیه « جایگاه ثبت احوال در حقوق خصوصی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، سال1391، 26و27 اردیبهشت (تحت چاپ). ↑
– ویژه ، محمدرضا، همان مأخذ (تحت چاپ) ↑
– انصاری، مسعود، و طاهری، محمدعلی، دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، جلد اول، سال 1384، ص116 ↑
– صفایی، سید حسین، دوره مقدماتی حقوق مدنی (اشخاص و اموال)، جلد اول، تهران، نشر میزان، سال 1385، ص10
↑
– ماده 12 قانون اساسی: «دین رسمی ایران، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل میباشند و پیروان این مذاهب در انجام مراسم مذهبی، طبق فقه خودشان آزادند و در تعلیم و تربیت دینی و احوال شخصیه (ازدواج، طلاق، ارث و وصیت) و دعاوی مربوط به آن در دادگاه ها رسمیت دارند و در هر منطقهای که پیروان هر یک از این مذاهب اکثریت داشته باشند، مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب».- ماده 13 قانون اساسی: «ایرانیان زرتشتی،کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصیه و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل می کنند». ↑
– ماده 6 قانون مدنی:« قوانین مربوط به احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و ارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارج باشند مجری خواهد بود».3- ماده 7 قانون مدنی: «اتباع خ
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
ارجه مقیم در خاک ایران از حیث مسایل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود». ↑
↑
– عباسی، اسماعیل و اکبر آبادی، مرضیه، همان ماخذ (تحت چاپ). ↑
1- ویژه، محمدرضا، همان ماخذ(تحت چاپ). ↑
– معظم، مهرداد، «نقش اسناد هویتی در پیشگیری از جرائم سازمان یافته»، همایش ملی حقوق ثبت احوال 1391، 26و27ا ردیبهشت (تحت چاپ) ↑
– نجفی ابرندآبادی، علی حسین و همکاران، جرایم مانع (جرایم بازدارنده)، فصلنامه مدّرس علوم انسانی ویژه نامه حقوق، زمستان 83 ،ص23 ↑
-اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، جلد نخست، نشر میزان، چاپ هشتم، زمستان 84، ص228 ↑
3-اردبیلی، محمدعلی ، پیشین، ص 209 ↑
نجفی ابرند آبادی، علی حسین و همکاران، همان ماخذ، ص 26 1- ↑
2- نجفی ابرند آبادی، علی حسین و همکاران، همان ماخذ، ص 26 ↑
1-United Nations Secretariat [2005] (United Nations Congress on Crime Preventaon & Criminal Justice, Bangkok :”economic and financial crimes :challenges to sustainable development”, A/CONF.203/7 ,distr.:23 february 2005.- به نقل از یوسفیان شوره دلی، بهنام، «رویکرد نوین نسبت به اموال مجرمین در بزهکاری سازمان یافته یا اقتصادی (مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و فرانسه) »، مجله تحقیقات حقوقی، ویژه نامه شماره 3، پاییز و زمستان 1389، ص 12 ↑
– میر محمد صادقی، حسین، جرائم علیه اموال و مالکیت، نشر میزان، چاپ پانزدهم، پاییز 85، ص19 ↑
-گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای اختصاصی، «علمی-کاربردی»، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ 12، مهر1385 ،ص325 ↑
– ماده 13 قانون جرایم رایانهای : «هر کس به صدور غیرمجاز از سیستمهای رایانهای یا مخابراتی با ارتکاب اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا توقف کردن داده ها یا مختل کردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تحصیل کند علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد». ↑
– بهرهمند، حمید و جلالی فراهانی، امیر حسین ،«اطلاعات شخصی و پیشگیری از جرایم سازمان یافته» ، همایش ملی حقوق ثبت احوال 1391، 26 و 27 اردیبهشت (تحت چاپ). ↑
– زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، بخش تعزیرات 3، انتشارات ققنوس، سال 1382 ،ص167 ↑
– حبیب زاده، محمد جعفر، خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران، دفتر نشر آثار علمی دانشگاه تربیت مدرس ، چاپ اول ، 1381 ،ص4 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، همان مأخذ ،ص167 ↑
-گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ ،ص 443 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، همان مأخذ ،ص343 ↑
آیت اللهی، زهرا، «آثار فقهی، حقوقی فریب در ازدواج»، فصلنامه کتاب زنان، شماره 19، شهریور 1386، ص3-1-1 ↑
2-http: //www. Aftab .com ↑
– شکری، رضا، سیروس، قادر، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی، نشر مهاجر، چاپ پنجم، سال 1385، ص727 ↑
– کاتوزیان، ناصر، دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده، جلد 1، تهران، نشر یلدا، چاپ اول، 1371، ص209 ↑
– حبیبزاده، محمد جعفر، مقدسی، محمدباقر، عباسآبادی، عباس، «قاچاق انسان در حقوق کیفری ایران» ، پژوهش های حقوق تطبیقی (مدرس علوم انسانی) سال 1388، دوره 13، شماره 4، ص107 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، حقوق جزای بینالملل، نشر میزان، چاپ دوم، بهار86 ، ص 316 ↑
1- حبیب زاده، محمدجعفر، مقدسی، محمدباقر، عباس آبادی، عباس، همان مأخذ ،ص107 ↑
-گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ ، ص537 ↑
-گلدوزیان، ایرج، پیشین، ص578 ↑
– میرمحمد صادقی، حسین، جرایم علی
ه امنیت وآسایش عمومی، نشر میزان، چاپ هشتم، سال 86، ص75 ↑
– جوان شهرکی، مریم، «جهانی شدن و گسترش تروریسم (مورد مطالعاتی القاعده)» ، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، 1384، ص69 ↑
– فرهنگ لاروس، ترجمه سید حمید طبیبان، نشر امیرکبیر، چاپ سوم، تهران، 1370، ص1096 ↑
– جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، گنج دانش، چاپ پانزدهم، 1384، ص150 ↑
– دهخدا، علی اکبر، همان مأخذ، ص636 ↑
– نجفی ابرند آبادی، حسین، «مباحثی در علوم جنایی (تروریسم» ،دورهی دکتری، پردیس قم، منتشر در مجموعه علوم جنایی، ویراست ششم، سال 87-86، ص2566 ↑
عمید، حسن، همان ماخذ، ص569 -2 ↑
مجیدی، سید محمود، جرایم علیه امنیت، نشر بنیاد حقوقی میزان، چاپ اول، 1386، ص17 – 3 ↑
1- مجیدی ، سید محمود، پیشین، ص 182-181 ↑
– نجفی ابرند آبادی، علی حسین، همان ماخذ، ص2256 ↑
– بهرهمند، حمید، جلالی فراهانی، امیرحسین، همان مأخذ (تحت چاپ) ↑
– بوریکان، ژاک ، «بزهکاری سازمان یافته در حقوق کیفری فرانسه»، ترجمه نجفی ابرند آبادی، علی حسین، مجله تحقیقات حقوقی، دانشگاه حقوق شهید بهشتی، شماره 22-21، زمستان 76 تا تابستان 77 ، ص316 ↑
1- میر محمد صادقی ، حسین ، همان مأخد، ص191 ↑
– مجلۀ ثبت، نشریه سازمان ثبت احوال، شماره11، فروردین 1391 ، ص 11 ↑
1- میر محمد صادقی، حسین، همان ماخذ، ص253 ↑
– شهریاری ، مجید ، «بررسی و تحلیل جرایم اسناد سجلی» ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، سال تحصیلی بهمن76 ،ص 62 ↑
– گلدوزیان، ایرج، همان مأخذ، ص639 ↑
– صادقیان، نادعلی، «نگاهی به جعل اسناد در ایران و راه های مقابله با آن»، فصلنامه گنجینه اسناد 75، پاییز 88، ص1204-گلدوزیان ، ایرج ، همان مأخذ، ص641 ↑