میساتی و یامونگو (2011) ضمن مطالعه رابطه بین توسعه بخش مالی و سرمایه گذاری خصوصی در 18کشور آفریقایی طی دوره 2004- 1991 براساس روش پانل، دریافتند که رابطه منفی بین نرخ بهره و سرمایه گذاری خصوصی برقرار است و بین اعتبارات به بخش خصوصی و سرمایه گذاری خصوصی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین از آنجا که در کشورهای آفریقایی نرخ بهره تسهیلات بیشتر از نرخ بهره سپرده است (حتی زمانیکه نرخ سپرده در حال افزایش است)، وقتی که سرمایه گذاران خصوصی براساس نرخ تسهیلات اقدام به گرفتن وام می کنند، در این صورت اثر نرخ تسهیلات روی سرمایه گذاری به حداقل خواهد رسید. آنها همچنین جهت در نظرگرفتن عوامل نهادی و فعالیت بازار غیررسمی، از
شاخص های آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج[48] و شاخص ادراک فساد[49] استفاده کرده اند و به این نتیجه رسیدند که، در کشورهایی که از فساد کمتری برخوردار هستند هزینه فعالیتهای تجاری برای سرمایه گذاران کاهش خواهد یافت. در نتیجه، تمایل به سرمایه گذاری خصوصی بیشتر خواهد شد و در کشورهایی که از سطح آزادی اقتصادی بیشتری برخوردار هستند سرمایه گذاری خصوصی به دنبال آن بیشتر خواهد شد.
موریسی و دومکرمنخول (2011) در مقالهای با عنوان «دولت، سرمایه گذاری خصوصی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه» به نقش دولت کارآمد در ایجاد سرمایه گذاری در 46 کشور در حال توسعه طی دوره 2009- 1996 میپردازند. آن ها بیان می کنند که وجود اثر جایگزینی بین سرمایه گذاری خصوصی و مستقیم خارجی به چگونگی نقش دولت وابسته است به طوریکه، شاخص های بیثباتی سیاسی و فساد تأثیر بسیار زیادی بر روی میزان سرمایه گذاری خواهد داشت. محققان با بهره گرفتن از روش تخمین زننده گشتاورهای تعمیم یافته نتیجه میگیرند، در رژیمهایی که از ثبات سیاسی بهتری برخوردار هستند حتی با کاهش در سرمایه گذاری خصوصی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی افزایش مییابد و به دنبال آن سرمایه گذاری کل هم افزایش خواهد یافت. همچنین در دولتهای بیثبات، اثر جایگزینی
سرمایه گذاری مستقیم خارجی بیشتر، و اثر آن روی سرمایه گذاری کل کمتر خواهد بود. در آخر هم بیان می کنند که کاهش فساد به طور نسبی، تأثیر زیادی روی افزایش سرمایه گذاری خصوصی خواهد داشت.
در برخی از مطالعات داخلی نیز به نقش عوامل نهادی در تشویق و افزایش سرمایه گذاری توجه شده است.
جعفری صمیمی و آذرمند (1384) با بررسی تأثیر متغیرهای نهادی بر رشد اقتصادی، ارتباط بین متغیرهای نهادی و نرخهای درازمدت رشد اقتصادی در 80 کشور مختلف جهان طی دوره 1980 تا 2001 را مورد بررسی قرار میدهند. آنان در مطالعه خود از آزمون ناهمسانی واریانس اجزای اختلال توابع رگرسیون با بهره گرفتن از روش “وایت[50] ” مورد آزمون قرار میدهند. براساس نتایج برآورد الگوها، نرخ سرمایه گذاری به طور مثبت با میانگین نرخ رشد در ارتباط بوده و نرخ تورم اثری منفی بر رشد دارد. همچنین، افزایش سطح آزادیهای اقتصادی از طریق تأثیر مثبت بر سرمایه گذاری موجب رشد اقتصادی شود که این امر خود تأثیر مضاعف آزادی اقتصادی بر رشد را نشان میدهد. آن ها نشان می دهند که نهادها اعم از اقتصادی، سیاسی و حقوقی تعیین کننده انگیزهها و محدودیتهای فعالیتهای اقتصادی بوده و بخش عمدهای از تفاوت در نرخهای سرمایه گذاری و رشد اقتصادی بین کشورها را توضیح میدهند.
سوری (1384) در مقالهای به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد اقتصادی برای ایران طی دوره 1379- 1338 می پردازد. وی جهت بررسی عملکرد اقتصادی از دو معیار
سرمایه گذاری بخش خصوصی و رشد اقتصادی استفاده کرده است. از دیدگاه وی سرمایه اجتماعی یکی از تعیین کننده های مهم ارتقای بهرهوری فعالیتهای اقتصادی است. سرمایه اجتماعی در واقع مجموعهی نهادها، قوانین و سنتها است که مناسبات اجتماعی بین مردم یک جامعه را شکل میدهد. به عبارتی برای حفظ یا تغییر هنجارها و تشکیل سرمایه اجتماعی، نیاز به حفاظت کامل از حقوق مالکیت است. وی جهت نشاندادن وضعیت سرمایه اجتماعی از معیار تعداد پروندههای بررسی شده در رابطه با چکهای بلامحل استفاده کرده است زیرا معتقد است که، چک وسیلهای برای تسهیل مبادلات اقتصادی و در رابطه با
فعالیتهای اقتصادی بوده و بهتر از شاخص های دیگر می تواند وضعیت سرمایه اجتماعی را نشان دهد. وی در آخر به این نتیجه میرسد که بین کاهش سرمایه اجتماعی و متغیرهای مربوط به سطح فعالیتهای اقتصادی مانند تولید سرانه بدون نفت، رشد اقتصادی و
سرمایه گذاری رابطه منفی وجود دارد.
عباسینژاد و جبلعاملی (1385) به بررسی تأثیر متغیرهای کیفی، غیراقتصادی و سیاسی مانند جنگ و انقلاب، بر حجم سرمایه گذاری در فضای نااطمینانی در اقتصاد ایران طی دوره 1382- 1350میپردازند. آن ها براساس روش حداقل مربعات معمولی، و با واردکردن متغیرهای دیگری مانند نرخ بهرهی واقعی، سرمایه گذاری دولتی، سپردههای پسانداز و مدتدار بخش خصوصی و اختلاف در درآمد خالص ملی، چنین نتیجه میگیرند که به دلیل ریسک گریز بودن همهی عاملان اقتصادی، متغیرهای کیفی با افزایش نااطمینانی در اقتصاد، حجم سرمایه گذاری خصوصی را کاهش میدهند
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir