۴- جرائم مالیاتی: جرائم مالیاتی احتمالی برای تجمع بیش از حد سود انباشته می تواند منجر به پرداخت سود سهام بالا شود.
۵- الزامات قانونی: برخی اوقات، قوانین یک کشور، شرکت ها را مقید به پرداخت بخشی از سود به صورت سهام میکند. برای مثال در کشور ما طبق قانون تجارت، در صورت وجود سود، شرکت باید حداقل ۱۰% آن را بین سهامداران توزیع کند.
۶- نقش سهامداران عمده: پرداخت سود سهام تا حدود زیادی به ترکیب مالکان بستگی دارد. در صورتی که سهامداران عمده علاقه ای به توزیع سود نقدی نداشته باشند، پرداخت سود سهام کاهش می یابد( مدرس و عبدالله زاده، ۱۷۶).
هدف های سیاست تقسیم سود
نظریات مربوط به خط مشی سود سهام را می توان به بهترین نحو با مطرح کردن روش هایی که نویسندگان مختلف ارائه داده اند، تشریح کرد:
۱- گوردون معتقد است که جریان های نقدی شرکتی که دارای نسبت پرداخت سود سهام پایینی است، با نرخ بالاتری به سرمایه تبدیل می شود زیرا استنباط سرمایه گذاران این است که سودهای سرمایه حاصل از سود انباشته بسیار ریسکی تراز سود سهام خواهد بود.
۲- استدلال میلرومودیگلیانی این است که وقوع هر گونه تغییر در سود سهام، باعث تغییر در قیمت سهام می شود، زیرا به نظر سهامداران، چنین تغییری مبین تغییر در سودهای مورد انتظار آتی می باشد. به عقیده آنها، سرمایه گذاران عموما در انتخاب سود سهام یا سود سرمایه بی تفاوت هستند.
۳- وستون وبریگام معقتدند که خط مشی تقسیم سود متاثر از ویژگی های خاص شرکت و مالکان آن است و در مجموع به عواملی از قبیل نرخ مالیاتی، نیازهای درآمدی سهامداران و فرصت های سرمایه گذاری شرکت بستگی دارد(مدرس و عبدالله زاده،۱۷۸)
۲-۱۲-۲ هزینه تامین مالی
تامین مالی از طریق بدهی معمولا ارزان تر از تامین مالی از طریق سهام می باشد. این امر به این دلیل است که تامین مالی از طریق بدهی از جانب وام دهنده ازامنیت بالاتری برخوردار است. چرا که بهره بایستی قبل از سود سهام پرداخت شود. در هنگام نقدشدن نیز تامین مال معمولا قبل از سهام بازپرداخت می شود. این موضوعات باعث شده است که بدهی به عنوان یک سرمایه گذاری امن تر مطرح شود و بنابراین سرمایه گذاران از طریق بدهی نرخ بازده کمتری را در مقایسه با سرمایه گذاران سهام دریافت نمایند همچنین بهره بدهی ( برخلاف سود سهام) موجب ایجاد صرفه جویی های در زمینه مالیات شرکت نیز می شود که موجب می شود تا برای شرکت ارزان تر تمام شود. هزینه های تنظیم در زمینه تامین مالی از طریق بدهی معمولا کمتر از تامین مالی از طریق سهام می باشد که به نوبه خود موجب صرفه جویی مالیات نیز می شوند.
با وجودی که تامین مالی از طریق بدهی به دلیل هزینه پایین تر آن جذاب تر می باشد، عیب آن در این است که بهره آن حتما باید پرداخت شود. در صورتی که شرکت به میزان زیادی وام گرفته باشد و نتواند اصل و فرع آن را بازگرداند لذا باید مبلغ مذکور نقد شود. سطح بدهی شرکت معمولا از طریق نسبت تامین مالی بدهی به تامین مالی سهام اندازه گیری شده و شرکتها باید از این که این عدد خیلی بزرگ نباشد اطمینان حاصل نمایند.
۲-۱۳ هزینه سرمایه[۱۶]
هزینه سرمایه عبارت از نرخ متوسط بازدهی است که موجب ثبات ارزش سهام شرکت در بازار می شود. هزینه سرمایه کل از مجموع حاصل ضرب نسبت درصد یک از منابع تامین مالیدرهزینه سرمایه مربوط به هر کدام محاسبه می شود.
رابطه (۲-۲)
KT هزینه سرمایه کل
Pi نسبت درصد بدهی کل سرمایه
Pp : نسبت درصد سهام ممتاز به کل سرمایه
pR نسبت درصد سود تقسیم نشده به کل سرمایه
Pc نسبت درصد سهام عادی به کل سرمایه
Ki,p,r,c هزینه ( بدهی، سهام ممتاز، سود تقسیم نشده، سهام عادی)
هزینه خاص سرمایه( مربوط به سود انباشته) از هزینه خاص سرمایه مربوط به اوراق قرضه و سهام ممتاز کمتر است، ولی اگر شرکت از محل نگهداری سود تامین مالی گردد، نباید از این بابت بهره یا سود سهام ممتاز پرداخت کند( هامتون و همکاران،۴۳۵).
نرخ هزینه سرمایه، حداقل نرخ بازدهی است که شرکت باید بدست آورد تا ارزش شرکت تغییر کند.
نرخ هزینه سرمایه نرخی است که در ارزیابی پروژه ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت و عایدات آتی طرح ها با آن تنزیل می شود، پروژه هایی مورد قبول قرار می گیرند که نرخ بازده آنها بیشتر از نرخ هزینه سرمایه شرکت باشد( تهرانی، ۴۰۵، ۱۳۸۵).
هزینه سرمایه را برای پیش بینی بودجه سالیانه و تامین مالی بلند مدت پروژه های خود ایجاد کنند( هامپتون و همکاران، ۴۳۹ – ۴۴۰).
هزینه بدهی[۱۷]
هزینه بدهی به سادگی قابل محاسبه است. بدین ترتیب که هزینه بدهی برابر با نرخ بهره پرداختنی بابت استقراض می باشد. یعنی بهره پرداختنی تقسیم برارزش بدهی.
رابطه (۳-۲)
بهره
اصل بدهی
Kd: نرخ هزینه بهره
اما این طرز محا سبه هزینه بهره مربوط به زمانی است که تاثیر مالیات نادیده گرفته شود و اوراق قرضه به قیمت اسمی به فروش برسد( ریموندپی نوو، ۱۳۷۴، ۳۱۷).
۲-۱۴ اثر اهرم بر هزینه بدهی
در شرایطی که اهرم بیشتری مورد استفاده شرکتی قرار گیرد بدلیل ریسک پذیری بیشتر توسط بستانکاران( وام دهندگان) هزینه بدهی نیز افزایش خواهد یافت. در مواردی که شرکت اقدام به دریافت وام بیشتر می کند و نسبت بدهی از حد متوسط صنعت بیشتر می شود معمولا بانک ها از دادن تسهیلات مالی بیشتر خودداری خواهند کرد، که نتیجتا شرکت ها در صورت نیاز مالی بیشتر بایداز منابع مالی دیگر با هزینه بالاتر استفاده کنند. بنابراین پی می بریم که بکارگیری اهرم بیشتر (مازاد بر متوسط صنعت) باعث افزایش دهی خواهد شد.
همانطور که شرکت هایی با نسبت بدهی باید هزینه بدهی بیشتری را متحمل شوند بالعکس شرکت هایی که نسبت بدهی آنها پایین تر از متوسط صنعت (۲۰% تا ۳۰%) باشد و از نظر موقعیت تجاری در شرایط مطلوبی قرارداشته باشند، مورد توجه بانک های وام د هنده هستند و حداقل میزان نرخ بهره در هنگام دادن وام به آنها پیشنهاد می شود(هامپتون، ۱۳۷۹، ۴۴۰).
۲-۱۴-۱ هزینه بدهی ( اوراق قرضه)
هزینه بدهی، هزینه ای استکه شرکت بابت وجوه تامین شده از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق قرضه بلند مدت متحمل می شود. هزینه بدهی قبل از مالیات را میتوان از طریق تعیین نرخ بازده داخلی یا بازده تا سررسید جریان های نقدی اوراق قرضه بدست آورد.
هزینه بهره، هزینه قابل قبول مالیاتی است ومالیات را کاهش می دهد. بنابراین هزینه موثر بدهی با توجه به نرخ مالیات کاهش می یابد. هزینه بدهی بعد از مالیات برابراست با:
Kd= Ki(1-t)
که در آن t نرخ مالیات می باشد ( مدرس و عبدالله زاده ، ۹۳، ۱۳۸۷).
تامین مالی از طریق بدهی که موجبات افزایش اهرم مالی را فراهم می سازد هزینه هایی به دنبال دارد که بارزترین آن بهره پرداختنی به تامین کنندگان است. برخلاف هزینه حقوق صاحبان سهام، هزینه بدهی را می توان به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مشاهده کرد، چون هزینه بدهی نرخ بهره ای است که شرکت باید برای وام های جدید خود بپردازد. طبیعتا می توان به راحتی نرخ های بهره را در بازارهای مالی مشاهده کرد(مدرس و دیگران، ۱۳۸۸، ۲۱۴).
پس از محاسبه نرخ بازده، نرخ هزینه های بدهی بعد از کسر مالیات ( نرخ استقراض ) به شرح محاسبه می شود.
رابطه (۴-۲)
Kd هزینه بدهی
y- نرخ بازده تا سررسید
Tنرخ مالیات
۲-۱۴-۲ هزینه سهام ممتاز
هزینه سرمایه تامین شده از محل سهام ممتاز تابعی از سود است که طبق قرارداد برای آنها تعیین شده است.نرخ بازده مورد انتظار سهامداران ممتاز اصولا پیش از نرخ مورد انتظار تامین کنندگان بدهی های بلند مدت است چون ریسک پذیرفته شده توسط آنها بیشتر است بدیهی است که سهام ممتاز سپر مالیاتی ایجاد نمی کند و از این نظر نسبت به بدهی با بهره با جذابیت کمتری برخوردار است ( نوروش، ۱۳۸۴، ۸).
هزینه سهام ممتاز به کمک فرمول زیر محاسبه می شود:
رابطه (۵-۲) -kp=dp/(Pp0f)kp هزینه سهام ممتاز ( نرخ سهام ممتاز)
سود سالانه متعلق به سهام ممتاز – Dp
قیمت سهام ممتاز ( ارزش سهام ممتاز – Pp
هزینه فروش سهام ممتاز F
۲-۱۴-۳ هزینه سهام عادی
صاحبان سهام عادی نسبت به سایر تامین کنندگان منابع مالی واحد اقتصادی بیشترین ریسک را متحمل می شوند، لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آن به بیشترین نرخ بازده مورد انتظار باشد ( نوروش و عابدی ، ۱۳۸۶، ۸).
هزینه خاص سهام عادی براساس فرمول زیر محاسبه می شود:
رابطه (۶-۲) ke= eps/po
Ke- هزینه سهام عادی
Eps- درآمد هر سهم
Po – ارزش بازاری سهام عادی
۲-۱۴-۴ هزینه های خاص سود انباشته
زمانی که شرکت سود را انباشته می کند با این منظور است که این سود را برای صاحبان سهام در شرکت سرمایه گذاری کند. بازده مورد انتظار سهامداران نسبت به وجوه انباشته شده برابر با تعداد سهامی از شرکت است که اگر سود انباشته به صورت سود تقسیمی به آنها پرداخت شده بود می توانستند با این وجوه آن تعداد سهام را خریداری کنند که به آن هزینه خاص سود انباشته می گویند. به نحو معمول روش های تامین مالی از محل سود انباشته مشابه روش های محاسبه هزینه سهام عادی می باشد با این تفاوت که در محاسبه آن هزینه انتشار سهام در نظر گرفته نمی شود( نوروش و عابدی، ۱۳۸۴ ، ۹).
۲-۱۴-۵ مقایسه نرخ هزینه سرمایه سهام عادی، سهام ممتاز، سود انباشته وبدهی
۱- نرخ هزینه سرمایه سهام عادی بیشتر از نرخ هزینه سهام ممتاز، سود انباشته و بدهی است زیرا بازده مورد انتظار سهام عادی از بازده مورد انتظار سهام ممتاز و بدهی بیشتر است ( چون ریسک سهام عادی بیشتر است).
۲- نرخ هزینه سرمایه بدهی ( وام) کمتر از نرخ هزینه سرمایه سهام عادی، سود انباشته و سود سهام ممتاز است. زیرا اولا بازده مورد انتظار وام دهنده کمتر ازبازده مورد انتظار سرمایه گذاران است ( چون وام ریسک کمتری دارد)، ثانیا هزینه بهره ، هزینه قبول مالیاتی است یعنی نرخ مالیات موجب کاهش در هزینه بهره خواهد شد.
۳- در صورتی که انتشار سهام جدید همراه با هزینه انتشار باشد، نرخ هزینه سرمایه سهام عادی بیشتر از نرخ هزینه سرمایه سود انباشته است( تهرانی، ۱۳۸۵، ۴۰۸).
۲-۱۵ هزینه نهایی سرمایه[۱۸]
هزینه نهایی سرمایه، هزینه آخرین مبالغی است که شرکت گردآوری می کند و در صورتیکه اگر سرمایه بیشتر و بیشتر جمع آوری شود هزینه نهایی سرمایه افزایش خواهد یافت. هزینه نهایی سرمایه تحت تاثیر متغیرهای مختلفی قرار می گیرد که عبارتند از:
۱- در صورتیکه تامین مالی جدید ساخ تار تامین مالی جدید را تغییر دهد( نسبت بدهی افزایش یابد) متوسط هزینه سرمایه افزایش خواهد یافت.
۲- سرمایه گذاران چنین می پندارند که با سرمایه گذاری های جدید ریسک تجاری افزایش می یابد و لذا هزینه نهایی سرمایه افزایش خواهد یافت.
۳- متغیرهای خارجی مانند تورموچرخه های تجاری موجب افزایش هزینه نهایی سرمایه خواهد شد.