مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بر رژیم حقوقی دریای خزر با تاکید بر خطوط انتقال انرژی- قسمت 12
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ایران در فلات قاره اش نفت و گاز قابل ملاحظه ای یافت نمی شود یا اگر دقیق تر بگوییم نفت فلات قاره ایران از چهار کشور ساحلی کمتر است و یا در صورت وجود نفت ، عمق زیاد آب و فقدان تکنولوژی پیشرفته ، استخراج منابع را با مشکل مواجه کرده است . ایران از نظریه اشتراکی برای دستیابی به منابع بیشتر حمایت می کند .
در این پژوهش ما وجود منابع نفت و گاز و چگونگی انتقال انرژی (خطوط لوله ) رامهمترین عامل در ایجاد و تداوم بحران رژیم حقوقی خزر به حساب آوردیم . هرکشوری سعی دارد بیشترین را به خود اختصاص دهد . آینده خزر و حل بحران موجود به چگونگی تقسیم منابع نفت و گاز بستگی زیادی دارد .
منابع
الف) کتاب
افشار، ایرج، دریای مازندران(پژوهش در جغرافیای طبیعی، نام و پیشینه ی تاریخی رژیم حقوقی،محیط زیست و اقتصاد)، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1381

اقبال آشتیانی، عباس و باقر عاملی ، تاریخ ایران پس از صدر اسلام تا انقراض قاجار در دوره پهلوی، تهران، انتشارات نامک، 1378
امیراحمدیان، بهرام ومهناز گودرزی، دریای خزر منافع روسیه وامنیت ایران، تهران: نشر قمس، 1389
تقوی اصل، سید عطا، ژئوپلیتیک جدید ایران از قزاقستان تا گرجستان، تهران: دفترمطالعات سیاسی وبین المللی، تابستان 1387
جفری کمپ ورابرت هارکاوری، جغرافیای استراتژیک(پیشینه، مفاهیم ومسائل)، ترجمه سید مهدی حسینی متین، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، زمستان 1383.
حاجی یوسفی، امیرمحمد، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در پرتو تحولات منطقه ای،(2001-1991)، تهران: مرکز چاپ وانتشارات وزارت امور خارجه، بهار 1384، ص129.
دهقان، فتح الله، بررسی نفت وگاز دریای خزر وتأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات همه، 1382
صدیق، میرابراهیم ، روابط ایران با جمهوری های قفقاز، تهران: نشر دادگستر، زمستان 1383.
صفری، مهدی ، ساختارو تحولات سیاسی در فدراسیون روسیه وروابط با جمهوری اسلامی ایران، تهران: مرکز انتشارات وزارت امورخارجه، 1384
کریمی پور، یدالله، مقدمه ای برایران وهمسایگان (منابع تنش وتهدیدها)، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی تربیت معلم، 1379.
کولایی، الهه، بازی بزرگ جدید درآسیای مرکزی: زمینه ها و چشم اندازها، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1384
مجتهدزاده، پیروز، دموکراسی وهویت ایرانی، تهران: انتشارات کویر،1386.
مجتهدزاده، پیروز، جغرافیای سیاسی وسیاست جغرافیایی، تهران: انتشارات سمت، 1381.
مرکز مطالعات ونیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(ندسا)، خزر ومنافع ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران: نشر سایه روشن، زمستان 1381
مستقیمی، بهرام، حفظ محیط زیست دریای خزر: راهکارهای دیپلماتیک، تهران: دفترمطالعات سیاسی وبین المللی وزارت امورخارجه، پاییز1384.

ب)مقالات
اسدی کیا، بهناز ، “بررسی رژیم حقوقی دریاهای بسسته و تحدید حدود دریای خزر”، مجله بندر ودریا، شماره 55و56، آذر ودی 1374
ابوطالبی، مرتضی، ” خطوط انتقال نفت وگاز در آسیای مرکزی” ، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز، شماره 25، 1387
اطاعت، جواد وحمیدرضا نصرتی، “ایران وخطوط انتقال انرژی حوزه خزر” ،مجله مطالعات اوراسیای مرکزی“، سال دوم، شماره سوم، زمستان وبهار 88-1387،
اعظمی، هادی، ” وزن زئوپلتیکی ونظام قدرت های منطقه ای (بررسی موردی:جنوب غرب آسیا)،” فصلنامه ژئوپلیتیک، سال دوم، شماره سوم وچهارم، پاییز وزمستان 1385
امیراحمدیان، بهرام، “نفت و امنیت در قفقاز”، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، سال 15، دوره چهارم، شماره 56، زمستان 1385.

امیراحمدیان، بهرام ، ” ژئوپلیتیک لوله ها در مسیر ژئواستراتژیک اوراسیا”، ویژه نامه همشهری دیپلماتیک، شماره 45.
امیر احمدیان ، بهرام ، “نفت و امنیت در قفقاز”، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، سال 15، دوره چهارم، شماره 56، زمستان 1385
باوند، داوود ، “نگرشی بر رژیم حقوقی دریای خزر: نویدها و زنهازها”، فصلنامه خاورمیانه، سال دوم، شماره سوم، 1372
درخشان، فرهاد، “جغرافیای تولید، انتقال ومصرف انرژی”، مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بین المللی آسیای مرکزی وقفقاز، تهران:دفترمطالعات وزارت امورخارجه،1383
رام، منصوره، “چشم انداز توسعه ی نفت وگاز خزر ومنافع ایران” ،فصلنامه آسیای مرکزی وقفقاز“، شماره 61، 1387
روشندل، ابراهیم، “اهداف استراتژِیک قزاقستان در آینده انرِژی جهان”، سایت موسسه ی مطالعات بین المللی چشم انداز ابرار نوین، 8/11/1388 قابل دسترس در http://www.naip.ir/Default.aspx?PageID=52&RelatedID=IwIKIwaw (،7/17/2010)
روشندل، جلیل، “نظامیگری در دریای خزر گرایشی برخاسته ازفقدان رژیم حقوقی”، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز، سال هفتم، دوره سوم، شماره 22، تابستان1383.
28.لشکری،احسان، “علایق ژئوپلتیکی بازیگران وبرآوردهای آماری منابع انرژی دریای خزر”، دوماهنامه ی تحولات ایران واوراسیا، شماره ی 25، مهر وآبان 1388.
29.سجادپور، محمد کاظم، ” سیاست خارجی آمریکا ومسئله انرژی در مرزهای شمالی ایران “، مجموعه مقالات دوازدهمین همایش آسیای مرکز

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

ی وقفقاز، تهران : دفتر مطالعات وزارت امور خارجه، 1384.

گورزی، مهناز، ” ژئوپلیتیک دریای مازندران واهمیت ایران “، مجله مطالعات اوراسیای مرکزی،سال دوم، شماره 5، زمستان 1388.
هاشمی،غلامرضا، ” عوامل درون منطقه ای تأثیرگذار بر امنیت قفقاز “، فصلنامه آسیای مرکزی وقفقاز، شماره4، زمستان 1381.
اطاعت، جواد وحمیدرضا نصرتی، “ایران وخطوط انتقال انرژی حوزه خزر” ،مجله مطالعات اوراسیای مرکزی“، سال دوم، شماره سوم، زمستان وبهار 88-1387،

کولائی، الهه، ” ژئوپلیتیک انتقال نفت از قفقاز” ، مجله مطالعات اوراسیای مرکزی، سال اول، شماره اول، زمستان وبهار 87-1386.
حافظ نیا، محمد رضا، ” ژئوپلیتیک ایران در جهان پس از جنگ سرد”، مجموعه مقالات همایش جغرافیا(کاربردهای دفاعی و امنیتی)، پژوهشکده علوم دفاعی دانشگاه امام حسین(ع)، 1379.

.یزدانی، عنایت الله ومهدیه ملبوس باف، ” طرح های خطوط لوله انرژی در حوزه خزر”، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، سال 22، شماره 9، 1387.
جلالی، محمدرضا، “ذخایر هیدروکربنی دریای خزر: خطوط لوله نفت وگاز “، مجموعه مقالات دوازدهمین همایش آسیای مرکزی وقفقاز، تهران : دفترمطالعات وزارت امور خارجه،1384.
. نقیب زاده ، احمد، “نقش قدرت های منطقه ای وبرون منطقه ای درحوزه ی خزر”، فصلنامه آسیای مرکزی وقفقاز، سال دهم ، دوره سوم،شماره 37، بهار1381،
مجتهدزاده ،پیروز ، “امنیت درآسیای باختری؛شکل گیری ژئوپلیتیک طرح های نوین آمریکایی”،گزارش ها وتحلیل های نظامی-راهبردی( ویزه نامه جغرافیای نظامی)،سال4،شماره 35،مهرماه 1382
صدقی،ابولفضل ، ” سیاست خارجی ایالت متحده آمریکا در حوزه خزر وتأثیر آن برامنیت ملی ایران”، سیاست دفاعی، شماره 40-41، پائیز وزمستان 1381.

وحیدی ، موسی الرضا ، ” حضور نظامی امریکا در آسیای مرکزی وقفقاز، واکنش روسیه”، فصلنامه آسیای مرکزی وقفقاز، شماره 37، بهار 1381.
یزدانی، عنایت الله ، ” ژئوپلیتیک نفت در منطقه خزر ونقش آمریکا: بازدارندگی جدید”،فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز،سال پانزدهم، دوره چهارم، زمستان 1385.
ویلیامسون ،راجر ، “دریای خزر وآسیای مرکزی: توسعه .ثبات”،فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز، 1384.
فیاضی، محسن، “رقابت پیرامون انرژی آسیای مرکزی وقفقاز”،فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی وقفقاز،سال شانزدهم، دوره چهارم، شماره 60، زمستان 1386.
کرمی، جهانگیر ، سیاست ها واقدامات امنیتی روسیه در خارج نزدیک، تهران: ابرار معاصر، 1383.
پیروز، مجتهدزاده ، ” جهان در سالی که گذشت”، اطلاعات سیاسی –اقتصادی ، سال نهم،شماره هفتم وهشتم، 1381.

متقی،ابراهیم ومریم همت خواه، ” جایگاه ایران دربازار انرژی آسیای مرکزی”، مطالعات اوراسیای مرکزی، سال اول، شماره اول، 1386-1387،
دمیرچی لو، مجتبی، “نگاه ایرانی به سیر تحولات رژیم حقوقی دریای خزر” ، دوفصلنامه مطالعات اوراسیای مرکزی، سال اول، شماره 1، زمستان وبهار 1387-1386،
شزیف زاده، جواد ، “دریای خزر ورژیم حقوقی آن”، فصلنامه تحقیقی، مطالعاتی مؤسسه فرهنگی آران، سال ششم، شماره 15و16، بهار وتابستان 1387.

موسوی، سیدرسول، “آینده دریای خزر”، فصلنامه آسیای مرکزی وقفقاز، ش65، بهار1388
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی مقایسه ای سبک های یادگیری،تاب آوری و مهارت های حل مسئله در شطرنجبازان حرفه ای و غیر حرفه ای- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

منظور من در اینجا نشان دادن مدلی است ک بتواند به شما کمک کند تا آنچه که در سراسر بازی اتفاق می افتد را درک کنید و از آن آگاه باشید. آگاهی از تغییرات و دگرگونی ها در پنج عامل مُدل مورد نظر می تواند به شما کمک کند تا از واگذاری امتیازات در برابر هیچ اجتناب کنید. وقتی امتیازی را واگذار می کنید مثلاً دو فیل باید از خودتان بپرسید: چه چیزی در مقابل آن به دست می آورم ،در کوتاه مدت و در درازمدت؟
مقدار زیادی درباره سه عامل شطرنجی (نیرو، ابتکار عمل و عوامل پوزیسیونی) نوشته شده است و در نتیجه، این عوامل را مورد بحث مستقیم و صریح قرار نمی دهم. با این وجود، این عوامل به طور ضمنی در مثالهای فراوانی که در بخش های آتی با آنها مواجه می شوید به چشم می خورند. من روی بحث دقیق و مفصل از دو عامل تمرکز کرده ام که بنظر در نوشته های مربوط به استراتژی شطرنج مورد توجه کافی قرار نگرفته اند: عامل انسانی و عوامل محیطی.
تعیین سبک شطرنجی شخصی شما
تعیین کردن سبک یک شطرنجباز موضوع ساده ای نیست. از ابتدا آموزش دیده ایم که بتوانیم با نوع پوزیسیون روی صفحه سازش پیدا کنیم و اینکه یک بازیکن برای موفقیت نیازمند مهارتهای کلی و جامع است. به عبارت دیگر، برای تبدیل شدن به یک بازیکن واقعاً قوی نیاز دارید که بتوانید تمام انواع پوزیسیونها را بازی کنید.
قوی بودن در حمله کافی نیست و شما باید همچنین در دفاع انعطاف پذیر باشید، تمام آخر بازیهای تئوریک را بشناسید، تئوری گشایشی روز را خوب بدانید و نظایر آن. این موضوع کاملاً درست است! اما در عین حال غیرممکن است ،حتی برای حرفه ای های تمام وقت، که بازیکنان همه این موارد را بدانند و در تمام جنبه های بازی خوب و قوی باشند. شطرنج آنقدر پیچیده است که یک بازیکن نمی تواند در تمام جنبه های بازی بهترین باشد. حتی در بین بازیکنان قوی امروزی و بزرگان قدیم، جنبه های بازی از لحاظ قدرت و خوب بودن در مقایسه با دیگر بازیکنان قوی کم و بیش متفاوت و متغیر است.
نکته کلیدی، درک این تفاوتها در خودتان و حریف می باشد و نیز به کارگیری هوشیارانه این ادراک در جریان تدارک و آماده سازی، تمرین و در بازی عملی.
برای دسته بندی کردن شطرنجبازان به گروه های وسیع، یکبار دیگر مفید است که به مدلهایی رجوع کنیم که مورد استفاده در دنیای تجارت به منظور ارزیابی شخصیت متفاوت و اهداف منبع انسانی می باشند. یک چنین مدلی مانند نمونه زیر است که از پروفسور منابع انسانی، جین ماری هیلتروپ اقتباس نموده ام:

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازتاب گراها[۱۵۲]
(گزینه های متناوب)
کنش گراها[۱۵۳]
(آزمایش و خطا)
شهود
نظریه گراها[۱۵۴]
(مدلی برای همه چیز)
عملگراها[۱۵۵]
(آنچه باید انجام گیرد باید انجام شود. …)
منطق
 

مفاهیم کلی واقعیت
مدیران کسب و کار می توانند به دو گروه وسیع تقسیم شوند و همینطور شطرنجبازان. این تقسیم می تواند از دو بعد صورت گیرد:
آیا تصمیمات شما در پشت صفحه شطرنج از طریق منطق انجام می گیرد یا بواسطه تجربه و شهود؟
آیا تفکر و بازی شما براساس واقعیات (مانند محاسبه عینی شاخه ها) است یا براساس تمرکز روی مفاهیم کلی؟
در نظر گرفتن این دو سوال ساده و اساسی تاکنون خیلی توانستهاست ما را در فهم سبک یک شطرنجباز هدایت کند. بازیکنان منطقی تصمیمات را از راه های نظام مند و مرتبط استدلالی اتخاذ می کنند. آنها زنجیره های متصل تفکر و استدلال را گسترش می دهند تا در پایان به تصمیم نهایی منتهی شود.
یک مثال خیلی ساده از مسیر استدلال یک بازیکن منطقی می تواند مانند این باشد کهجاییکه یک بازیکن از مفاهیم کلی فضا، تحرک و قانون دو نقطه ضعف (استراتژی به عنوان قوانین ساده !) “من مقداری فشار روی پیاده ضعیفش در جناح وزیر دارم، اما او به خوبی دفاع نموده است. اما اگر بتوانم نقطه ضعف دیگری در جناح شاه ایجاد کنم، می توانم نیروهایش را منحرف کنم. با داشتن فضای بیشتر و تحرک بهتر می توانم براحتی از یک جناح به جناح دیگر تغییر جهت دهم. لذا چگونه اینکار را انجام می دهم؟ بله، با تدارک دیدن g4 پیاده h وی را منفرد خواهد کرد و یک هدف دوم را جهت حمله بوجود می آورد. اینکار بدین معنی است که حالا با انجام حرکت h3 باید مقدمات حرکت g4را فراهم کنم”
بازیهای بازیکنان منطقی در مقایسه با بازیکنان شهودی غالباً دارای بار آموزشی خیلی بیشتری است و جهت درک و یادگیری آسانتر است.
بر این باورم که یکی از دلایلی که مجموعه بازی های بازیکنانی مثل آلخین، باتونیک، فیشر و کاسپاروف خیلی پرطرفدار و محبوب شده اند، ماهیت آموزشی بازی و تفسیرهای این بازیکنان است که آنها را بازیکنان منطقی در نظر می گیرم.
ترفند یادگیری از بازیهای این بازیکنان، تعقیب و درک مسیر استدلالی پشت حرکات آنهااست. این استلال با قوی تر شدن بازیکنان، بطور واضح پیچیده تر و پیشرفته تر می شود، اما راه بنیادی تفکر درباره پوزیسیونها و تصمیم گیریها تغییر نمی کند.
از طرف دیگر، بازیکنان شهودی، بازیکنانی هستند که به سادگی حرکت درست را حس می کنند و می دانند که چطور باید سوارهایشان را جهت دستیابی به حداکثر هماهنگی قرار دهند.
آنها اغلب در تعیین ارزش قربانیهای پوزیسیونی یا درازمدت خیلی قوی می باشند که اینکار نمی تواند به واسطه محاسبه عینی یا استدلال منطقی مورد سنجش قرار گیرد. غالباً چنین بازیکنانی در توضیح زبانی چگونگی دستیابی به انجام یک حرکت یا انتخاب یک طرح خاص دچار مشکل می شوند. آن یک دانش خیلی ضمنی و پوشیده است. برای جامعه شطرنجبازان دنبال کردن بازیهای چنین بازیکنانی به شکل زنده دشوار است، زیرا بازیشان غالباً ظریف بوده و در هاله ای از ابهام انجام می شود. در پایان بازی، با این وجود همه چیز غالباً آشکار می شود ـ حالا روشن است که این راه درست بازی کردن یا هماهنگ سازی سوارها بود و اینکه حریف مغلوب شده است. گاهی تعیین جاییکه حریف دچار اشتباه شد آسان نیست ـ برتری به طریقی نامحسوس و افزایشی ایجاد شد تا زمانی که به مقدار سرنوشت ساز و قاطع رسید. نمونه های بازیکنان شهودی که این خصوصیات را در آنها می توان یافت، کاپابلانکا، پتروسیان و کارپف هستند.
از بُعد دیگر، پیوستاری از واقعیتها به مفاهیم کلی داریم. دقت کنید که ـ همینطور بُعد منطق ، شهود ـ آن یک پیوستار با دو نقطه مقابل هم است، اما همچنین دارای یک زمینه حد وسط فراوان می باشد.
براین اساس، بعضی بازیکنان بیشتر به سمت یکی از قطبها گرایش دارند تا دیگر بازیکنان، و هنوز بازیکنان دیگرنزدیک به حد وسط بوده و فراگیر ظاهر می شوند. دو نمونه از چنین بازیکنانی لاسکرواسپاسکی هستند. هر دو نفر شاید اندکی بیشتر عمل گرا (بر اساس منطق و واقعیت) بودند، اما عموماً در بازیهایشان خیلی فراگیر و همه جانبه عمل می کردند. اسپاسکی همچنین یکی از معدود بازیکنان طراز اول در تاریخ است که سبکش را از حالت شدیـــداً حمله ای در دوران جوانی اش ـ بازی براساس محاسبات عینی و واقعی ـ به سبک فراگیر و همه جانبه تغییر داد و در نتیجه توانست قهرمان جهان شود. بیشتر اسطوره های تاریخی دیگر به طور عمده به واسطه گسترش و به کارگیری قابلیت‌های اصلی اولیه شان (استعدادهای استثنائی برای یک جنبه خاص از بازی) به حد کمال رسیده اند، در حالیکه قابلیت در جنبه های دیگر بازی را بهبود داده اند. این موضوع در راستای تفکر در ورای دیدگاه منبع محور استراتژی است. بازیکنان واقعیت محور، بازیکنانی هستند که در تصمیم گیریهایشان خیلـــی عینی و واقعی عمــل می کنند. واقعیتهای عینی در شکل محاسبه واریانتها یک نقش حیاتی در بازی آنها بازی می کند. چنین بازیکنانی محاسبه می کنند، محاسبه می کنند و محاسبه می کنند و تصمیمات خود را براساس این محاسبات عینی می گیرند. برای نمونه اگر یک بازیکنی واقعیت محور هیچ دلیل عینی برای نگرفتن یک پیاده تقدیمی نبیند، آن پیاده را خواهد گرفت. نمونه های بازیکنان دراین گروه کورچنوی، تال، شیروف و به اندازه کمتر آناند می باشند. از طرف دیگر بازیکنانی که تصمیمات خودشان را براساس مفاهیم کلی می گیرند ممکن است یک پیاده تقدیمی را بیشتر برپایه مفاهیم کلی رد کنند، مثلاً به دلیل اینکه احساس می کنند خطر درازمدت خیلی بزرگ و غیر ضروری است، حتی اگر یک دلیل امتناع آنی را نبینند. چنین بازیکنانی تمایل دارند که نسبتاً تعداد کمی از شاخه ها را در مقایسه با بازیکنان واقعیت محور محاسبه کنند و در عوض تصمیمات خودشان را در یک دامنه وسیع از ملاحظات کلی اتخاذ کنند و این دامنه از قوانین استراتژیکی ساده تا فهم خیلی ظریف از تفاوتهای جزئی پوزیسیونی می باشد که فقط برای چشم خیلی ماهر و با استعداد قابل مشاهده است. نمونه های بازیکنان در این مقوله، اشتاینیتز، نیمزویچ، اسمیسلوف و با درجه کمتر کرامینک می باشند.
نه تنها مقایسه قهرمانان مختلف جهان کار جالبی است بلکه همچنین رویکرد آنها در تفسیر بازیها نیز جالب است. بازیکنان واقعیت محور اغلب تمایل دارند بازی را به واسطه تعداد زیادی از شاخه های عینی توضیح دهند، در حالیکه بازیکنان متمایل به مفاهیم کلی اغلب ترجیح می دهند اتفاقات بازی را گفتاری و نسبتاً با واریانتهای اندک توضیح دهند و از نوشته های تفسیری خود حمایت کنند.
یک مجموعه بازی از تعدادی از قهرمانان جهان ذکر شده را انتخاب کنید و ببینید منظورم چیست! دو بعد ذکر شده، ما را با یک ماتریکس دو در دوی استاندارد شامل چهار ربع صفحه متمایز مواجه می کنند. بازیکنانی که در ربع صفحه منطق ـ واقعیات قرار می گیرند عملگرا نامیده می شوند، بازیکنان شهود ـ واقعیات، کنش گرا نامیــده می شوند، بازیکنان شهود ـ مفهوم کلی، بازتاب گرا هستند، در حالیکه بازیکنان منطق ـ مفاهیم کلی می توانند نظریه گرا معرفی شوند. برای هر نوع که در شکل آمده اند و تاکنون به آن اشاره کردم توضیح مختصری دادم تا خصوصیت آن نوع روشن شود. نظریه گراها مشتاق هستند که تئوریها و مدلهایی را ایجاد کنند که بتوانند به شکل منطقی آنها را در هر موقعیتی بکار گیرند.
بازتاب گراها بطور عمده علاقه مند به ملاحظه و ارزیابی شماری از گزینه های متناوب گسترده در موقعیت ایجاد شده هستند به جای اینکه مدلهای فراگیر را ایجاد کنند. کنش گراها رفتار آزمایش و خطا را به نمایش می گذارند و اینکار را با ترکیب واقعیات مشاهده شده و شهود خاص خودشان انجام می دهند، به طور مثال آمادگی دارند تا قربانیهای درزامدت و مبهم را بیازمایند.
عملگراها از طرف دیگر بر محاسبات خودشان تکیه می کنند. اگر محاسبات نشان دهند که یک قربانی قدرتمند است، آنرا انجام می دهند اما برای اینکار احتیاج دارند که به واسطه مدرک عینی و قاطع آنرا تأیید کنند.
در دنیای کسب و کار، انواع واقعیت محور (عملگراها و کنش گراها) آشکارا خیلی زیادتر از انواع مفهوم کلی (نظریه گراها و بازتاب گراها) در موقعیتهای مدیریتی هستند. این نسبت در حدود سه به یک می باشد. دلیل این موضوع، تأکید موجود روی ارقام و اعداد عینی در کسب و کار مدرن است. مدیران واقعیت محور ملقب به انجام گران هستند، در حالیکه انواع مفهوم کلی ملقب به متفکران هستند.
مطمئن نیستم که نسبت در اینجا شبیه نسبت مربوط به شطرنج باشد. در اینجا فرض می کنم شمار بازیکنان مفهوم کلی حداقل معادل تعداد بازیکنان واقعیت محور است. یک راه برای اثبات این موضوع نگاه کردن به سیزده قهرمان نخستین جهان می باشد (بدون ورود به این بحث که چه کسی واقعاً بعد از کاسپاروف ـ کرامنیک یا قهرمانان جهان فیده آمد). از دید من هفت نفر از این قهرمانان در مقوله انجام گران قرار می گیرند (لاسکر، آلخین، ایوه، تال، اسپاسکی، فیشر و کاسپاروف) در حالیکه شش نفر ازنوع متفکران هستند (اشتاینیتز، کاپابلانکا، باتونیک، اسمیسیلوف، پتروسیان و کارپف). این موضوع نشانگر آن است که در شطرنج، انواع ذکر شده با نسبت نزدیک به هم در مقایسه با کسب و کار می باشند. سعی کرده ام قهرمانان جهان و شماری از بازیکنان طراز اول گذشته و معاصر را در این ماتریکس جای دهم:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازتاب گراها
کاپابلانکا، اسمیسیلوف، پتروسیان، کارپف، آدامز
کنش گراها
تال، آناند، شیروف، موروزویچ
شهود
نظریه گراها
اشتاینیتیز، تاراش، نیمزویچ، باتوینیک، کرامنیک
عملگراها
لاسکر، آلخین، ایوه، اسپاسکی، فیشر، کاسپاروف، کورچنوی
منطق
مفاهیم کلی
واقعیات
 
 

در مورد جایگاه همه بازیکنان ذکر شده ممکن است با من موافق باشید یا نباشید.
این موضوع خوب است و به سادگی نشان می دهد که کار کردن با شخصیت آدمی (در کسب و کار، شطرنج یا زندگی واقعی) یک علم دقیق نیست. این موضوع همینطور دلالت بر این نکته مهم دارد که تمام بازیکنان قـوی می توانند با سبکهای متفاوتی سازگار شده و بازی کنند. اما اگرچه سازگار شدن مطابق پوزیسیون فرضی برای همه شطرنجبازان حائز اهمیت فراوان است، هنوز جنبه های مشخصی از بازی هستند که به شکل عمیق و درونی آنها را ترجیح می دهیم و از جنبه های دیگر بهتر بازی می کنیم.برای شناسایی نوع خودتان، نیازمند آن هستید که عمیقاً در درون خودتان کاوش کنید و ارزیابی کنید که به کجا تعلق دارید (و نه جاییکه می خواهید تعلق داشته باشید).
۲-۱۴-پیشینه پژوهش
۱-۲-۱۴-پیشینه پژوهش در ایران
 
 

نظر دهید »
سیاست دولت عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

هم‌چنین بعد از سرکوب اعتراضات روز خشم معترضین مناطق سنی نشین عربستان نیز به‌طور مداوم در روزهای خاص در اطراف وزارت کشور تجمع می‌کردند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی می‌شدند. از طرف دیگر فارغ‌التحصیلان بیکار عربستانی نیز در اطراف وزارتخانه‌های مرتبط ضمن اعتراض به وضعیت اشتغال در این کشور خواستار اجرای وعده‌های پادشاهی عربستان در خصوص بهبود وضعیت اشتغال بودند. اما این اعتراضات با سرکوب مواجه شد به‌طوری‌که بین ماه‌های فوریه و مارس۲۰۱۱ میلادی ۱۶۰نفر از معترضین دستگیر شدند. ( Human Rights Watch. 2011, hrw.org).
در ۱۲ مارس ۲۰۱۱ تظاهرات دانشجویان در دانشگاه ملک فهد در استان عسیر توجه رسانه‌ها را به مسئله‌ی حساس شرایط آموزشی و چشم‌انداز استخدام جمعیت جوان به خود جلب کرد.طرح‌های توسعه‌ای ملک عبدالله نشان داده است که یکی از اولویت‌های وی ، ارتقاء سطح آموزش و تربیت نیروی انسانی بومی وفادار به‌نظام به‌عنوان سرمایه اصلی برای آینده پادشاهی است اما این اقدامات به خیزش جوانانی انجامیده که مطالبات اجتماعی و سیاسی روشنی دارند.بر اساس گزارش‌ها این تظاهرات به مجروح شدن ۵۰ دانشجوی زن انجامید که در اعتراض به شرایط خوابگاه دست به تجمع اعتراضی زده بودند. در این زمان شاهزاده فیصل بن خالد بن عبدالعزیز فرماندار استان عسیر نسبت به انجام هرگونه تظاهرات هشدار داد و با رفتن به خوابگاه‌ها با گروهی از دانشجویان دیدار کرد اما بسیاری از دانشجویان و ناظرین محلی مجدداً به شرایط خود و نحوه‌ی مدیریت فرماندار انتقاد کردند. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۶)

در تاریخ ۱۳ مارس نیز تجمعات در مقابل وزارت کشور عربستان انجام گرفت که در آن معترضین خواستار آزادی زندانیانی شدند که بدون محاکمه در حبس بودند . (Ulf,2011:34)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 

 

۳-۴-جریانات و گروه‌های تأثیرگذار در تحولات عربستان
 

صاحب‌نظران در ترسیم آمایش جغرافیاى انسانى عربستان معتقدند که چهار جریان ریشه‌ای مخالف، در عربستان پس از سال ۱۹۳۲ شکل‌گرفته است.

 

 

مخالفان قبیله‌ای که اینان اغلب در مرکز عربستان(نجد) ساکن هستند و از گذشته‌های دور متفق عثمانى بوده‌اند و گرایش‌های ضد انگلیسی داشته و دائم با عبدالعزیز سعودى در جنگ و ستیز بودند.
 

قبایل و گروه‌هایی که در حجاز ساکن هستند و پیوسته تمایل به استقلال حجاز با محوریت مکه و مدینه داشته‌اند.
 

اصولگرایان وهابى و اخوانی‌ها که از سال ۱۹۲۴ معتقد بودندکه عبدالعزیز (پایه‌گذار رژیم سعودى) مرتد است
 

قبایل مناطق خاورى که عمدتاً شیعیان و یمنی‌ها هستند و باسنت گرایان وهابى در تعارض ایدئولوژیک قرار دارند.(قنبری،۱۳۹۰: ۴۶)
 

تغییری که بعد از شروع بیداری اسلامی در عربستان رخ داد گسترش دامنه‌ی معترضین در عربستان بود به‌طوری‌که در کنار شیعیان و لیبرال‌ها گروهی از دانشجویان سلفی با راه‌اندازی یک وب‌سایت خواستار اصلاحاتی در ساختار حکومتی عربستان مانند دموکراسی و احترام به حقوق بشر در جامعه‌ی عربستان شدند اگرچه بعد از مدت کوتاهی همه‌ی اعضای آن دستگیر شدند ، اما این می‌توانست آغاز خوبی برای همگامی گروه‌های معترض در عربستان باشد. (Al-Rasheed, 2011)
۳-۴-۱- اهل سنت
مقامات عربستانی همواره سعی کرده‌اند که قیام را مختص شیعیان القا کنند و دیگر اقشار به‌ویژه اهل تسنن را کاملاً راضی نشان دهند، اما واقعیت به‌گونه‌ای دیگر است. حقیقت این است که علاوه بر شیعیان، که بار اصلی مبارزه را به دوش می‌کشند، اهل سنت نیز از سیاست‌های خاندان سلطنتی آل سعود به تنگ آمده‌اند. درواقع در کشوری که تمام مسؤولیت‌های دولتی در بین افراد ذکور خاندان سلطنتی تقسیم‌شده است، دیگر جایی برای حضور سایر مردم، حتی اهل سنت وجود ندارد. اگرچه تبعیض‌ها برضد سنی‌ها، به‌اندازه‌ی شیعیان نیست اما سنی‌های عربستان نیز از این سیاست‌های تبعیض‌آمیز آل سعود بی‌بهره نیستند.
اهل سنت عربستان نیز از رسیدن به حقوق کامل شهروندی خود ناتوان هستند و به این وضع اعتراض دارند. رژیم آل سعود برای هیچ مذهبی ارزش قائل نیست و آنچه برایش مهم است، حفظ موجودیت خود است.البته اعتراض سنی‌ها تاکنون تنها به فعالیت در اینترنت و نوشتن و انتشار مقالات انتقادی محدودشده است و اهل سنت مانند شیعیان مگر در مواردی اندک هنوز وارد صحنه‌ی اعتراض‌های خیابانی نشده‌اند. درواقع تهدید و ارعاب حکومت در میان سنی‌ها مؤثر بوده است و آن‌ ها را از حضور درصحنه بازداشته است.(یاسینی،۱۳۹۰)

 

۳-۴-۲- شیعیان عربستان
 

شیعیان عربستان دارای یک نقش محوری و کانونی بوده‌اند زیرا این اعتراضات که عمدتاً در مناطق شرقی محدود است به خاطر داشتن ریشه‌های قومی و دیرینه‌ی اعتراضی گسترده‌تر و پایدارتر از دیگر گروه‌های معترض محسوب می‌شود و لذا نمی‌توان انتظار داشت برخلاف سایر گروه‌ها با دادن برخی امتیازات و یا با صرف حضور نیروهای نظامی پایان یابد.لذا این اعتراضات دیرینه در سال نیز توسعه یافت که نشانگر جدیت آن‌ ها در پیگیری مطالباتشان است. لذا ناآرامی‌های مکرری که در مناطق شرقیه عربستان رخ می‌داد سبب نگرانی امنیتی سعودی‌ها شد.از اوایل سال ده‌ها نفر از غیرنظامیان و نیروی پلیس در درگیری‌های صورت گرفته مجروح و غیرنظامیان متعددی نیز کشته شدند و بسیاری نیز دستگیر شدند اما در سال ۲۰۱۲ نقطه‌ی عطف این تحولات با دستگیری روحانی سرشناس و مبارز شیعه «شیخ باقر النمر النمر» باعث احیای گسترده‌ی جنبش‌های اعتراضی در عربستان شد.او در خطبه‌های خود به‌صراحت خاندان آل سعود را مورد خطاب قرار می‌داد و در آخرین آن خطبه‌ای ایراد کرد که مصادف شده بود با مرگ نایف بن عبدالعزیز که او را به سخره گرفته بود . لذا این اقدام منجر به دستگیری او توسط وزارت کشور عربستان شد.این روحانی در سال ۱۳۹۱ نیز در خطبه‌های خود از دولت آل سعود به دلیل تداوم دستگیری‌های مکرر شیعیان به‌شدت انتقاد کرد و توسط نیروهای امنیتی عربستان بازداشت شد. (اسدی،۱۳۹۱ : ۴۳۸)
نابرابری‌ها و تبعیض میان شیعیان با سایر اتباع عربستان کاملاً مشهود است. دولت عربستان سعودی عملاً از ارائه آمار رسمی در مورد اقلیت‌ها بخصوص شیعیان خودداری نموده است. تخمین شمار شیعیان سعودی تا حدود زیادی امری ناممکن است. اما تخمین زده می‌شود که بین ۵ تا ۱۵ درصد از جمعیت عربستان و ۳۳ درصد از جمعیت استان شرقی را تشکیل می‌دهند. (نادری، ۱۳۸۸: ۶)
این جمعیت شیعی که در مرزهای شرقی و در مرکز نفتی پادشاهی سعودی قرار گرفته‌اند، به لحاظ عوامل جغرافیایی و اجتماعی در مرزهای جامعه سنی محصورشده‌اند. توسعه‌نیافتگی منطقه‌ای و محرومیت‌های نهادی از عوامل اصلی اعتراض و شکایات اپوزیسیون شیعی است. اعتراضات در قطیف و الاحساء درگذشته چندین بار درهم‌شکسته شد و بخصوص بعد از ۱۹۷۹ به‌سرعت و اغلب وحشیانه سرکوب گردید. اعتراضات اخیر شامل حمله نیروهای سعودی در سال ۲۰۰۹ به زائران شیعی در مدینه و تظاهرات مارس ۲۰۱۱ در قطیف بوده است. عمق تمایلات ضد شیعی میان تعدادی از سنی‌ها، و گرایش به دیدن دست ایرانی‌ها در پشت اعتراضات شیعی، توانایی جنبش اصلاح شیعی برای به دست آوردن حمایت‌های خارجی را محدود کرده است.اقلیت شیعه عربستان در مناطق شرقی این کشور ساکن هستند .(Guzansky, 2012:1)
عربستان سعودی ایران را مسئول تنش‌های ایجادشده در مناطق شرقی کشورش می‌داند. این کشور از به هم خوردن توازن قدرت در منطقه‌ی خلیج‌فارس به نفع ایران بسیار نگران است. از طرف دیگر به خاطر حضور شیعیان در مناطق نفت‌خیز عربستان ، استقلال آن‌ ها ضربات زیادی به اقتصاد این کشور وارد می‌کند و امنیت ملی آن را در معرض خطر قرار می‌دهد .اگرچه ملک عبدالله تمهیداتی نظیر اعلام گفتگوی ملی و مجوز ورود شیعیان به مجلس ملی این کشور را صادر کرد، اما شیعیان هنوز از جایگاه مناسبی در حکومت آل سعود برخوردار نیستند و به آن‌ ها به‌عنوان مزدوران حکومت ایران یاد می‌شود.

از میان خاندان سلطنتی شاهزاده نایف به‌شدت مخالف رویکرد آشتی‌جویانه‌ی اتخاذشده توسط ملک عبدالله بود این رویکرد ضد شیعی شاهزاده نایف به حدی بود که فشار زیادی را به حکومت عربستان وارد کرد تا ملک عبدالله مجوز ورود نیروهای عربستانی را به خاک بحرین ، برای سرکوب جنبش شیعیان این کشور صادر کند .
باوجود تلاش‌های صورت گرفته از جانب خاندان سلطنتی و استفاده توأمان از سرکوب و مشوق‌های اقتصادی شیعیان این کشور به تظاهرات خود در این مناطق ادامه داده‌اند. به‌طوری‌که در فوریه سال ۲۰۱۱ درگیری‌ای بین نیروهای امنیتی و پلیس مذهبی عربستان با زائرین شیعه در مدینه رخ داد. (Guzansky,2012:2)
تنش‌های بین خاندان آل سعود و شیعیان این کشور بعد از ورود نیروهای عربستانی به بحرین شدت بیشتری یافت اما نیروهای امنیتی به‌شدت واکنش نشان داده و به سرکوب مخالفین شیعه پرداختند و بسیاری از آنان را بدون محاکمه محبوس کردند . شیعیان این کشور از مراسم تشیع کشته‌شدگان به‌عنوان راهی برای اعلام نارضایتی خود علیه سیاست‌های آل سعود استفاده می‌کنند و در مقابل بر اساس مجوز وزارت کشور عربستان نیروهای امنیتی به استفاده بیشتر از سلاح گرم علیه معترضین تشویق شده‌اند.مقامات عربستانی معترضین شیعه را به‌عنوان ستون پنجم دشمن متهم می‌کنند که به ایجاد تنش و درگیری در کشور دامن می‌زنند، لذا به همین بهانه علیه آنان از سیاست مشت آهنین بهره می‌گیرند . به‌طوری‌که منصور ترکی سخنگوی وزارت کشور عربستان اظهار داشت نیروهای امنیتی ما نمی‌توانند تحرک مهره‌های دشمن را تحمل کنند.اگرچه سیاست سرکوب و دستگیری معترضین شیعی در کوتاه‌مدت می‌تواند مؤثر باشد امّا در بلندمدت منجر به التهاب گسترده‌تری در این کشور می‌شود به‌طوری‌که در زمان تشییع‌جنازه کشته‌شدگان تظاهرات منطقه شرقی، هزاران نفر از جوانان شیعه مراسم تدفین را به صحنه‌ی تظاهرات علیه آل سعود تبدیل می‌کنند. (Guzansky,2012:4)
بعد از ورود نیروهای عربستانی به بحرین شعار « قطیف و بحرین یکی هستند» از سوی معترضین شیعی مطرح شد که نشانگر گسترش بیش‌ازپیش تنش‌ها در این مناطق است .از نگاه ریاض گسترش اعتراضات در مناطق شرقی این کشور از به خطر انداختن منافع ایران توسط عربستان در منطقه‌ی خلیج‌فارس و به‌ خصوص سوریه ناشی شده است .) (Guzansky, 2012:5نوع رویکرد علمای وهابی در قبال شیعیان و تحولات ژئوپلیتیک شیعی از دو منظر قابل تبیین است: نخست، پیوند بین علمای وهابی و حکومت سعودی در عربستان و درنتیجه، پیامدهای تقویت‌کننده رویکرد ضد شیعی برای برجستگی نقش مقامات سعودی در جهان عرب و هم‌چنین ایجاد موانعی عمده برای نفوذ الگوهای شیعی در جهان اهل سنت. دوم، تأکید بر اندیشه‌های ضد شیعی به‌عنوان یکی از نقاط کانونی افراط‌گرایی وهابی و درنتیجه، افزایش نقش و برجستگی افراط‌گرایان سلفی در میان شاخه‌ها و گرایش‌های مختلف مذهبی در اهل سنت. . (اسدی،۱۳۸۶: ۲)

 

۳-۴-۳-جامعه‌ی زنان عربستان
 

از طرف دیگر زنان که در جامعه‌ی عربستان فاقد حقوق سیاسی و اجتماعی استانداردی هستند نیز در این راه به معترضین پیوسته‌اند. ازجمله محرومیت‌های اجتماعی زنان در عربستان ممنوعیت رانندگی آن‌ هاست که در مواردی موجب اعتراضات اجتماعی شده است.برای مثال در ژوئن ۲۰۱۱ منال الشریف از زنان عربستانی فعال درزمینهٔ ی حقوق اجتماعی به کمک دوستانش گروهی ایجاد کرد که در آن از تمام زنان عربستانی خواست تا در ۱۷ ژوئن در خیابان‌های عربستان رانندگی کنند و بعد از اعلام این برنامه دو بار توسط نیروهای امنیتی عربستان بازداشت شد.او هنگام رانندگی فیلمی از خود تهیه کرد و در یوتیوب در معرض دید همگان قرار داده بود تا از این طریق بتواند سایر زنان را به رانندگی تشویق کند.آنچه باعث شگفتی در جامعه‌ی عربستان شده بود همراهی مردان در این موضوع بود ، به‌طوری‌که صدها مرد عربستانی حاضر شدند با زنان همراهی کنند و برای گرفتن حق رانندگی به زنان کمک کنند.زنان عربستان علاوه بر حقوق اجتماعی از حقوق سیاسی نیز محروم می‌باشند به‌گونه‌ای که برای نخستین بار در تاریخ عربستان سعودی و پس از اعتراضات گسترده اجتماعی زنان از حق شرکت در انتخابات شوراهای شهر برخوردار شدند.
لذا مجلس شورای عربستان در تاریخ ۸ ژوئن ۲۰۱۱ با پیشنهاد اتخاذ تمامی اقدامات لازم برای مشارکت زنان به‌صورت رأی‌دهنده و نه نامزد در انتخابات شوراهای شهر و روستا موافقت کرد . و این اقدامات از بیم توسعه اعتراضات و نارضایتی مردمی در این کشور صورت پذیرفت.(عباسی،۱۳۹۰: ۵۱)
از طرف دیگر در مناطق شرقی اقلیت شیعه نیز به تظاهرات خود ادامه دادند وزنان نیز به جمع اعتراض آن‌ ها پیوسته و با حمل شمع در طول راهپیمایی به وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی اعتراض می‌کردند. (Al-Rasheed,2011,518)

 

۳-۴-۴- جوانان و لیبرال‌ها
 

هم‌چنین با شروع اعتراضات مجازی دو گروه اینترنتی به نام‌های جنبش جوانان ملی و جنبش جوانان آزاد تشکیل شد. این دو گروه خواسته‌های خود را بر آزادی، مبارزه با فساد و بی‌عدالتی،رفع بیکاری و آزادی زندانیان سیاسی متمرکز کرده بودند. (Al-Rasheed,2011,516)
بعد از تدارک اعتراضات روز خشم مجموعه‌ای از فعالان سیاسی در اقدامی بی‌سابقه، تأسیس اولین حزب سیاسی پادشاهی عربستان را اعلام کردند. البته اکثر این افراد بازداشت شدند و روشن شد که سیاست مشت آهنین امیر نایف، وزیر کشور عربستان، بر مشی مصالحه جو و گفت‌وگو طلبِ پادشاه این کشور غالب آمده بود. علاوه بر سرکوب معترضان ، رژیم آل سعود از ابزار دیگری تحت عنوان رانت برخوردار بود که رژیم‌های بن علی و مبارک این ابزار را در اختیار نداشتند. برخی ناظران استدلال می‌کنند که دلیل عدم وقوع اعتراضات گسترده در عربستان، در شرایط کنونی و احتمالاً در آینده، وجود دو منبعِ فوق‌العاده، با حجمِ گسترده در دست رژیم سعودی است. نخست منبعی نمادین یعنی مذهب است که از راه اتحاد رژیم با دستگاه رسمی مذهبی وهابی تأمین می‌شود؛ و دوم منبعی مادی یعنی نفت است. اما « استفان لاکرویکس »، پژوهشگر مسائل عربستان، به‌درستی در برابر این استدلال بیان می‌کند که بزرگ‌ترین مخالفت‌ها در دهه ‌ها و سال‌های گذشته از درون دستگاه مذهبی و از سوی چهره‌های شاخص مذهبی صورت گرفته و به نظر می‌رسد حتی دستگاه رسمی مذهبی در فرصت مناسب در مقابل رژیم خواهد ایستاد. (Lacroix, 2011)
از طرف دیگر گروهی نیز موسوم به« زندانی تا کی؟» در عربستان شکل گرفت که اعضای این گروه تلاش کردند با برگزاری تظاهرات زمینه‌های آزادی مخالفان و فعالان سیاسی را فراهم کنند.آن‌ ها ضمن انتقاد از وضعیت نا به سامان زندان‌های این کشور اعلام کرده‌اند که اقدام آل سعود در بالا بردن آمار زندانیان و بازداشت بدون تفهیم اتهام یا محاکمه‌ی آن‌ ها قابل‌قبول نیست.اگرچه برگزاری تظاهرات و انتقاد از وضعیت حقوق بشری ممکن است در بسیاری از جوامع امروزی امری پیش‌پاافتاده تلقی گردد اما شرایط حاکم بر جامعه‌ی عربستان که با هرگونه تجمع و اعتراضی به‌شدت مخالفت می‌کند برگزاری تجمعات اعتراضی توسط این گروه و سایر مردم عربستان اقدامی کاملاً شگفت‌انگیز در تاریخ این کشور محسوب می‌شود.درواقع شکل‌گیری انقلاب‌های مردمی و سقوط برخی حاکمان عرب انگیزه‌ای شده است تا ملت عربستان خواستار انجام اصلاحات سیاسی شوند و آل سعود نیز در مواردی با اغماض از برخی سنت‌های امنیتی و سیاسی خود عدول کرده است. (عباسی،۱۳۹۰: ۶۲)
انقلاب‌های خاورمیانه این امکان را در اختیار معترضین عربستانی قرارداد تا بتوانند فشار زیادی را بر دولتمردان این کشور وارد کنند به‌طوری‌که در فوریه ۲۰۱۱ جوانان عربستانی طی دو کمپین مجزا خواستار اعمال تغییرات در این کشورش‌اند . فعالین فضای مجازی به‌طور گسترده اقدام به انتشار این کمپین‌ها در فضای مجازی نمودند که به‌سرعت با سانسور دولت عربستان مواجه شدند. اولین درخواست منتشره که تحت عنوان «اعلامیه‌ای برای اصلاحات ملی » شناخته می‌شد خواستار برقراری سلطنت مشروطه در کشور عربستان بودندکه نویسندگان به همراه ۴۰ فعال اینترنتی به‌صورت گسترده آن را در فضای مجازی منتشر نمودند.
امضاکنندگان این کمپین طیف وسیعی از لیبرال‌ها تا اسلام گرایان معتدل را دربرمی گرفت . این طومار ضمن درخواست برای پادشاهی مشروطه خواستار اصلاحات فوری درزمینه های اقتصادی،اجتماعی،قضایی و همچنین برقراری حاکمیت قانون، حفاظت از حقوق مدنی و توسعه‌ی عادلانه‌ی اقتصادی، ریشه‌کنی فقر و فساد و انتخابی بودن مجلس شورای ملی در این کشور بودند. (Al-Rasheed, 2013:29)
دومین کمپین نیز تحت عنوان « به‌سوی دولت ملزم به رعایت حقوق بشر و نهادهای قانونی»، توسط معترضین منتشر شد که در آن اصلاحات انجام‌شده می‌بایست به اصول اسلامی نیز منطبق باشند.این کمپین نیز شامل مواردی چون: انتخابی بودن مجلس شورای ملی و نخست‌وزیری، برقراری آزادی بیان،انجمن‌های مستقل،آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی و… بود. اما در این کمپین که توسط اسلام گرایان تدوین‌شده بود از کاربرد اصلاحاتی چون دموکراسی، مبتنی بودن دولت بر قانون اساسی،مشارکت سیاسی بر حذر شده بود که توسط بعضی از علمای وهابی چون شیخ سلمان نیز به تایید رسیده بود. آنچه این کمپین را نسبت به کمپین قبلی متمایز می‌ساخت تایید شدن آن از جانب فعالان حقوق بشری و اسلام گرایان بود و به‌عنوان نقطه‌ی تلاقی این دو گفتمان متفاوت در جامعه‌ی عربستان شناخته می‌شد. (Al-Rasheed, 2013:30)
رژیم سعودی دچار شکاف‌های گسترده‌ای است که نمی‌تواند با ابزارهای سنتی (چماق و هویج)و راه ‌حل ‌های موقت، آن‌ ها را حل‌وفصل کند. نسل‌های نوینی که مطرح کنندۀ هویت نوینی در خاورمیانۀ عربی هستند این امکان را تا حدود زیادی از دولت‌های رانتیر می‌گیرند که بسان گذشته با پرداخت مجموعه‌ای از مشوق‌های مالی، بحران‌ها را مرتفع سازند. افزون بر این،شکاف ژرفی بین واقعیت اجتماعی و ایدئولوژی رژیم وجود دارد، ایدئولوژی‌ای که از طریق اتحاد قبیلۀ حاکم با دستگاه علمای وهابی با تفسیر وهابی از اسلام توجیه می‌شود, به همین دلیل به نظر می‌رسد تضاد مدرنیزاسیون و ایدئولوژی سنتی چالش عمده‌ای باشد که در آینده عربستان را دچار تحول خواهد ساخت. (احمدیان،۱۳۹۰: ۸۵)
لذا برخلاف باور عمومی که اظهار می‌کند نفت آل سعود را از خشم و غضب مردمی در امان نگه می‌دارد اما واقعیت امر این است که با وزیدن نسیم انقلاب در منطقه خاورمیانه ، عربستان نیز با فشارهای زیادی به خاطر نوع حکومت سنتی‌اش مواجه شده است.اگرچه بسیاری از داده‌ها حکایت از آن دارند که ناآرامی‌ها و اعتراضات اجتماعی تا آینده نزدیک در عربستان محدود و غیر تأثیرگذار باقی خواهند ماند اما در همان حال نشانه‌هایی وجود دارد که ثابت می‌کند عوامل نهفته در پس عدم استقرار و ثبات در عربستان هم چنان در حال تشدید و افزایش هستند و اگر راهی برای درمان آن‌ ها یافت نشود به‌ویژه در راستای برخی حوادث تأثیرگذار مانند بحران جانشینی به‌زودی آل سعود با چالش‌های مختلف مواجه خواهد شد.(عباسی،۱۳۹۱: ۶۴)

 

۳-۵- راهبُرد عربستان سعودی در برابر خیزش‌های جهان عرب
 

بسیاری از کارشناسان روابط بین‌الملل عربستان سعودی را به‌عنوان یکی از بازیگران مهم منطقه‌ای در قبال تحولات کشورهای عربی محسوب می‌کنند که در این تحولات در برخی موارد اقدام به کمک به پیشگیری یا به تعویق انداختن اثرات آن و جلوگیری از تغییر وضع موجود نموده است . ( Aarts, 2013: 2)
راهبرد عربستان سعودی در مدیریت تحولات و بیداری اسلامی بر اساس امنیت پیرامون نگاه به درون از طریق دو رویکرد سخت‌افزاری و نرم‌افزاری مدیریت‌شده است؛ به‌گونه‌ای که این کشور در واکنش به پدیده بیداری اسلامی در حوزه پیرامونی خود، با اقدام مداخله‌جویانه در حوزه‌های نظامی، امنیتی و اجتماعی ،به‌طور مستقیم مانند مداخله نظامی و امنیتی در تحولات بحرین و مداخله غیرمستقیم نظامی در تحولات یمن و همچنین مدیریت مستقیم فرایند اصلاح در این کشور سعی در مهار تحولات داخلی خود داشته و دارد. مدیریت این کشور در تحولات و بیداری اسلامی حوزه شمال آفریقا به‌ویژه مصر نیز به دلیل پیامدهای مستقیم و مؤثر آن بر جامعه مدنی عربستان سعودی با رویکرد نرم افزارانه و از طریق مداخله در فرایند جریان سازی در فضای رفورم سیاسی از یک‌سو و اعمال‌نفوذ و قدرت در چالشی‌ترین موضوع پدیده انقلاب سیاسی در این کشور یعنی اقتصاد اعمال می‌گردد.(فردوسی پور،۱۳۹۱: ۳۸)
رفتار عربستان به‌ویژه در مواجهه با سایر قدرت‌های منطقه‌ای حالت تهاجمی به خود گرفته است. این کشور از همان روزهای اول که انقلاب‌های دموکراتیک در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا شکل گرفت، نگران تسری بحران به درون مرزهای خود بود. ساخت پاتریمونیال و وراثتی قدرت در عربستان و سرکوب ابتدایی‌ترین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، این کشور را مستعد هر نوع اعتراض در داخل کرده است. از سویی دیگر در مرزهای این کشور و درون کشورهایی که هم‌پیمان عربستان محسوب می‌شدند، اعتراضات گسترده‌ای صورت گرفت که منجر به تضعیف جایگاه عربستان در منطقه شد. (وهاب پور،۱۳۹۱)
ریاض در کنار تهدیداتی که در داخل با آن مواجه بود، در محاصرۀ دگرگونی‌هایی قرار گرفت که همواره از بروز آن‌ ها در کشورهای پیرامون بیمناک بود. در این معنا، عربستان برخلاف بحرین و سایر کشورهای عربی وادار شد در دو جبهه به رویارویی با دگرگونی‌های مردمی بپردازد؛ نخست در درون عربستان و دوم در خارج از کشور و به‌طور مشخص در بحرین و سوریه (احمدیان،۱۳۹۰: ۷۸) مسئله‌ای که عربستان را به سمت این رویکردهای واکنشی سوق داده از نگاه رئالیست‌های تهاجمی از تلاش این کشور برای جلوگیری از کاهش قدرت به نفع سایر هژمون های منطقه‌ای ناشی می‌شود.از نگاه عربستان هرگونه تحولات سیاسی در کشورهای منطقه در صورت عدم مدیریت تحولات می‌تواند به منطقه‌ی نفوذ ایران بدل شود.
لذا در این بخش به بررسی واکنش عربستان سعودی نسبت به تحولات داخلی این کشور پرداخته می‌شود و در خصوص واکنش تهاجمی آن در تحولات بحرین و سوریه در فصول بعدی به‌طور جداگانه بررسی می‌گردد.
این کشور در قبال تحولات خاورمیانه از سه استراتژی مهار، انقلاب و ضدانقلاب در کشورهای هم‌پیمان استفاده نموده است . بعد از شروع تحولات عربستان نیز شاهد تنش‌های شدید و اعتراضات گسترده‌ای بود به‌طوری‌که دامنه‌ی این اعتراضات به‌سرعت در فضای مجازی نیز گسترش یافت.اگرچه شیعیان این کشور از دیرباز علیه سیاست‌های آل سعود دست به تظاهرات می‌زدند اما این بار در کنار شیعیان، زنان و کارمندان بخش‌های خصوصی و دولتی،دانشجویان و جوانان نیز به‌صف معترضین پیوستند. عربستان سعودی در ابتدای شکل‌گیری تحولات انقلابی در خاورمیانه ضمن محکوم کردن این تحرکات به حمایت از رژیم‌های تونس و مصر پرداختند. آن‌ ها با استناد به فتوای علمای وهابی تظاهرات و اعتراض را فتنه دانسته و معترضین را عامل دشمن معرفی می‌کردند. (Al-Rasheed, 2013:30)
خاندان سلطنتی آل سعود، علی‌رغم اختلاف‌های داخلی فراوان، همواره سعی کرده است تا حکومت را یکپارچه و باثبات نشان دهد. درواقع ثبات سیاسی عربستان، پاشنه‌ی آشیل خاندان آل سعود بوده است.(یاسینی،۱۳۹۰) کشورهایی که اغلب به دلیل اقتدارگراییِ رژیم حاکم بر آن‌ ها دچار ایستایی سیاسی می‌باشند همواره از وقوع هرگونه تغییر گسترده در محیط پیرامونی خویش، به‌ویژه تغییر از پایین به بالا به شکل انقلاب و یا قیام مردمی بسیار هراسناک بوده و بیشتر طالب حفظ وضع موجود حتی در کشورهایی هستند که از رقبای منطقه‌ای آن‌ ها به شمار می‌روند؛ زیرا بیم آن می‌رود چنین تغییری به درون مرزهای آنان تسرّی یابد لذا با سقوط مبارک عمده توجه عربستان به پیشگیری از تسرّیِ موج گستردۀ اعتراضات به خاک خود و بهره‌گیری از ابزارهای مالی و امنیتی در جهت خنثی‌سازی اعتراضات استفاده می‌کند. (احمدیان،۱۳۹۰: ۸۱) خرید بیش از ۲۰۰ دستگاه تانک پیشرفته لئوپار آلمانی که بنا به اعلام کارشناسان نظامی قابلیت‌های عمده‌ای در مأموریت‌های ضد شورش دارد اقدامی در همین جهت تلقی می‌شود. (عباسی،۱۳۹۱: ۶۳)
هنگامی‌که بیداری اسلامی به عربستان هم رسید و مردم این کشور در ۱۱ مارس ۲۰۱۱ در فیس‌بوک این روز را به‌عنوان روز خشم اعلام نمودند دولت سعودی نیروهای امنیتی زیادی را برای مقابله با تظاهرات احتمالی مردم بسیج گرد که خیابان‌های ریاض را پوشانده بودند و لذا این پیامی قطعی از جانب حکومت بود که با هرگونه مخالفتی به‌شدت برخورد می‌کند.سعود الفیصل وزیر امور خارجه این کشور نیز اعلام کرد که دولت هر دستی را که علیه او بلند شود را قطع می‌کند.در ۱۸ مارس ملک عبدالله در تلویزیون دولتی این کشور ظاهر شد و خبر از برنامه‌هایی برای بهبود اوضاع مالی عربستان داد. لذا ترکیبی از تهدید به خشونت و وعده‌ی بهبود اوضاع اقتصادی برای مقابله با مخالفت‌های داخلی به کار گرفته شد.(Jones 2011)
آل سعود برای افزایش مشروعیت و تحکیم پایه‌های حکومت خود، به روش‌های متفاوتی در مقابل معترضین متوسل شده است :
در اولین گام دولتمردان سعودی به دنبال ترکیب هویتی حکومت خود با هویت ملی و دینی مردم عربستان است. از طرف دیگر برای تضمین مشروعیت خود اقدام به مشروعیت زدایی از هویت مخالفان حکومتی نموده است . استفاده آل سعود از دین به‌عنوان راهی برای تحکیم مشروعیت حکومت ، به‌عنوان یک‌راه مکمل شناخته می‌شود.از طرف دیگر با توجه به اهمیت اسلام در عربستان و تأکید آل سعود مبنی بر خادم حرمین شریفین این خاندان ، دولتمردان سعودی توانسته‌اند از مخالفان خود تحت عنوان مخالفت با دولت اسلامی استفاده و به‌راحتی آنان را سرکوب نمایند. (Mabon,2012:534)
خیزش‌های مردمی در منطقه، فضای متفاوت و مناسبی برای کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس به‌عنوان یک گروه و برای عربستان سعودی به‌عنوان رهبر جهان عرب که برای گسترش نفوذ خود در منطقه و جهان اسلام تلاش می‌کند ، فراهم کرده است. جنبش‌های منطقه‌ای در سال ۲۰۱۱ به‌احتمال فراوان در تاریخ به‌عنوان یک‌فصل تغییرات سیاسی عمیق که تمام سیاست‌های داخلی جهان عرب را فراگرفت، به‌حساب می‌آید. عربستان در طی فرایند خیزش‌های منطقه سعی کرده نگاه حداقلی به تحولات جهان عرب داشته باشد و سرعت تحولات را کم کرده و به‌عبارت‌دیگر تلاش گسترده‌ای برای مصادره انقلاب‌ها انجام دهد که تا حدودی توانسته به اهداف خود برسد.(موسوی ، ۱۳۹۱: ۱۳۲)
تحولات اخیر خاورمیانه این امکان را در اختیار عربستان سعودی قرارداد تا رهبری خود بر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس را گسترش دهد این در حالی است که این رهبری همواره از سوی کشورهایی چون قطر و امارات به چالش کشیده می‌شود.( Kamrava, 2012:98)
رهبری عربستان بر این شورا از این روش‌ها صورت گرفته است:

 

 

عربستان با ارسال نیروی نظامی خود به بحرین ضمن کمک به حفظ حکومت سنی مذهب آل خلیفه و دامن زدن به اختلافات فرقه‌ای شیعه و سنی برای سرکوب اعتراضات از این طریق به دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس اعلام کرد که اقدامات این کشور مانع از گسترش موج انقلابی به این کشورها شده است.
 

( Kamrava, 2012:99)

 

 

از طرف دیگر این کشور اقدامات ضدانقلابی خود را فراتر از منطقه‌ی خلیج‌فارس نیز گسترش داد.لذا برای جلوگیری از افراط‌گرایی بیشتر بعد از سقوط مبارک ۴ میلیارد دلار به حکومت نوپای مصر کمک کرد و پیشنهاد پیوستن کشورهای اردن و مراکش را به شورای همکاری خلیج‌فارس برای جلوگیری از گسترش انقلاب در خاورمیانه مطرح کرد.( MacFarquhar,2011:1)
 

واکنش کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس و به‌ خصوص عربستان در قبال تحولات خاورمیانه در قالب استاندارد دوگانه تفسیر می‌شود.این تناقض رفتاری به فضا و بعد سیاسی (در سطح داخل و خارج)، ماهیت رژیم (پادشاهی در برابر جمهوری) و هویت دینی (سنی در مقابل شیعه) مربوط می‌شود.ازنظر بعد داخلی این کشورها ، تحولات انقلابی خاورمیانه به‌عنوان تهدیدی برای ثبات سیاسی و اجتماعی آنان محسوب می‌شود لذا به‌شدت برای تضمین بقای رژیم داخلی خود به سرکوب و مداخله‌ی نظامی متوسل شده‌اند.( Colombo, 2012:4)
از طرف دیگر در کنار به‌کارگیری این سیاست به طرح‌های رفاهی و اقتصادی جهت خرید ثبات اجتماعی متوسل شده‌اند.به‌طوری‌که دولت عربستان در ماه مه ۲۰۱۱ اعلام کرد برنامه اقتصادی ویژه‌ای که شامل سرمایه‌گذاری‌های عظیم در بخش‌های عمومی از طریق ایجاد ۶۰ هزار فرصت شغلی که توسط وزارت کشور اعلام شد، هم‌چنین این طرح شامل ساخت ۵۰۰ هزار منزل مسکونی و افزایش سه برابری دستمزد کارکنان دولتی بوده است.( Hertog, 2011)
اصلاحات سیاسی وعده داده‌شده توسط ملک عبدالله ازجمله حق رأی زنان در انتخابات شهرداری‌ها و هم‌چنین مجوز پیوستن به شورا با مخالفت روحانیون محافظه‌کار و اعضای ارشد خاندان سلطنتی و هم‌چنین ولیعهد سابق این کشور شاهزاده نایف مواجه شد.کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس که از آنان به‌عنوان باشگاه پادشاهی‌ها نام‌برده می‌شود تلاش بی‌سابقه‌ای را برای تقویت هویتی حکومت‌های خود انجام دادند. این کشورها و در رأس آن‌ ها عربستان سعودی نگران پیامدهای مخرب بیداری اسلامی هستند و با توجه به ضرب‌المثل قدیمی رایج در این کشورها تحت عنوان «قدرت در اعداد است»، به دنبال افزودن کشورهای جدید ازجمله مراکش و اردن به این شورا بوده است. (Colombo, 2012:6) این سیاست که با هماهنگی و همگامی پادشاهی‌های عرب خلیج‌فارس پیش می‌رود، یادآور کنسرت اروپا در سدۀ نوزدهم است که برای رویارویی با قیام‌های مردمی طراحی ‌شده بود. (احمدیان،۱۳۹۰: ۸۷)
مجموع مواضع عربستان در قبال خیزش‌های عرب، باعث شده تا در ادبیات بین‌المللی مربوط به این خیزش‌ها از تشکیل جبهه‌ای با عنوان باشگاه سلطنتی ضدانقلاب به رهبری عربستان نام‌برده شود. این باشگاه درصدد عضوگیری جدید و توسعه جغرافیایی انسانی و امنیتی خویش برآمده است. عربستان به دو کشور اردن و مغرب پیشنهاد داده است تا به شورای همکاری خلیج‌فارس بپیوندند.عربستان قصد دارد، نظام‌های پادشاهی عربی را در مقابل موج خیزش‌های مردمی حفظ کند و از توان آن‌ ها برای هم‌افزایی و تکامل امنیتی و پر کردن شکاف‌های اقتصادی یکدیگر استفاده کند.پیشنهاد پیوستن مراکش و اردن به شورای همکاری خلیج‌فارس، به‌رغم اینکه این کشورها در خلیج‌فارس واقع نشده‌اند، حکایت از استیصال پادشاهی‌های عربی و به‌ خصوص عربستان سعودی در مقابل با انقلاب‌های عربی داشت . (کرمی،۱۳۹۰،ب: ۹۰)
در خصوص جلوگیری از انجام اصلاحات در این کشور طلال بن عبدالعزیز برادر پادشاه یکی از برجسته‌ترین افراد خاندان حاکم در این کشور است که در گفت‌وگویی با روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز اظهار داشت که در عربستان اقلیت تأثیرگذاری وجود دارد که تمایلی به تغییر در این کشور ندارند.از طرف دیگر دولت در حدود ۱۳۰ میلیارد دلار هزینه کرده است تا خطر سقوط را از خود دور کند.او با اشاره به اینکه عربستان سعودی تا حدود زیادی از امواج انقلاب‌های مردمی در منطقه دورمانده است اشاره‌کرده است که این موضوع بعد از تزریق منابع مالی فراوان به مردم صورت گرفته است و تأثیر بسیاری در آرام کردن فضای عربستان داشته است.از طرف دیگر در کنار این بودجه عظیم رفاهی اقتدارگرایانه ، عربستان نگران رفتار غرب است .شاید مهم‌ترین خطری که ریاض در بیداری اسلامی منطقه دریافت کرد سقوط مبارک و عدم‌حمایت آمریکا از او بود.این موضوع حاکی از آن است که نظام سیاسی این کشور باید به حل‌وفصل مشکلات داخلی از طریق اصلاحات سیاسی،اقتصادی و اجتماعی بپردازد زیرا در غیر این صورت امیدی به حمایت‌های کشورهای غربی نیست.(عباسی،۱۳۹۱: ۶۳)
این عوامل تقسیم‌بندی عربستان را در خصوص بازندگان و برندگان انقلاب‌های عربی با مشکل روبه‌رو می‌سازد.آینده‌ی اصلاحات در عربستان سعودی ارتباط زیادی به تداوم پادشاهی ملک عبدالله دارد زیرا بسیاری از شاهزادگان با انجام اصلاحات سیاسی مخالف هستند. ( Abdullah, 2012:24)
ملک عبدالله پادشاه سعودی که تحولات منطقه‌ای را زیر نظر داشت در ۲۳ فوریه بعد از صرف ۳ ماه در خارج از کشور به خاطر انجام عمل جراحی در نیویورک و گذراندن دوران نقاهت در مراکش بسته‌ی اقتصادی ۳۶ هزارمیلیاردی را برای بهبود وضعیت معیشتی مردم عربستان ارائه داد . (Al-Rasheed, 2011) و اعلام کرد که این میزان در سال آینده به ۹۶ میلیارد دلار افزایش خواهد یافت. (Gause,2011:6)
در عرصه‌ی اعطای امتیازات اقتصادی، مقامات سعودی سعی کردند تا با ارائه‌ مجموعه‌ی گسترده‌ای از مزایا و امتیازات اقتصادی به مردم مانع از شکل‌گیری اعتراضات شوند که این عامل تعهد مالی کلانی بالغ‌بر ۱۳۰ میلیارد دلار برای دولت ایجاد کرد که مهم‌ترین آن‌ ها عبارت‌اند از:

 

 

۶/۱۰ میلیارد دلار برای اعطای وام مسکن از طریق صندوق توسعه‌ی املاک
 

۹/۷ میلیارد دلار کمک برای افزایش سرمایه‌های بانک اعتبار سعودی
 

۲۶۶ میلیون دلار برای فعال کردن بیمه اجتماعی به‌منظور افزایش اعضای خانواده‌های تحت پوشش
 

۹/۳۱۹ میلیون دلار برای توسعه‌ی خدمات اجتماعی
 

۳۳۳ میلیون دلار برای کمک به افراد نیازمند جهت انجام تعمیرات در خانه‌های خود
 

۹/۱۲۶ میلیون دلار به وزارت آموزش‌وپرورش برای حمایت از برنامه‌های موردنیاز دانش‌آموزان
 

۹/۳ میلیارد دلار برای حمایت از اداره‌ی مسکن
 

افزایش ۱۵ درصدی حقوق کارمندان
 

۵۰ درصد افزایش بودجه سالیانه دریای آزادمان خیریه و رساندن آن به ۱۲۰ میلیون دلار
 
 

نظر دهید »
بررسی مقایسه ای عملکرد و سازگاری خانواده های دارای نوجوان کم توان هوشی آموزش پذیرکه از خدمات مراکز توانبخشی روزانه استفاده می کنند و خانواده هایی که از این خدمات استفاده نمی کنند- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

روی آوردهای خانواده‌های دارای کودک استثنایی ناتوان
 

 

الف)روی آورد مرحله‌ای به خانواده:
 

 

پاره‌ای از خانواده‌ها در نائل آمدن به واقعیت«پدیده استثنایی» یک توالی پنج مرحله‌ای را پشت سر می‌ گذارند که عبارتند از:
 

۱-ضربه
۲-انکار
۳-غم و خشم
۴-موازنه
۵-نظم دوباره و سازش یافتگی
از مزیت‌های این روی آورد این است که چون توالی ثابتی دارد می‌توان والدین به ویژه والدینی که در مرحله اضطراب متوقف شده‌اند را به شکلی وادار کرد که به مرحله خشم و سپس سازش یافتگی دست یابند و از سرمایه‌گذاری بیش از حد انرژی در یک مرحله خاص اجتناب ورزیده و دست به جابجایی سرمایه بزند و تا حد امکان گذار به مرحله سازش یافتگی هموار گردد.
ب)روی آورد سیستمی به خانواده:
یک روی‌آوردسیستمی می‌گوید خانواده یک مجموعه خنثی و بی‌گرایش نیست بلکه اعضای خانواده به هم وابسته هستند و هر حادثه‌ای می‌تواند کل نظام خانواده را زیر تاثیر خود بگیرد. در روی آورد سیستمی مداخله‌های مبتنی بر بهداشت روانی بر فرد متمرکز نیست بلکه بر خانواده تاکید می‌ورزد. الگوی «ترنبول‌ها» الگوی خاصی در روی‌آورد سیستمی است که به چهار مولفه زیر اشاره دارد:
۱-ویژگی های خانواده
۲-تعامل خانواده
۳-کنش‌های خانواده
۴-چرخه زندگی خانواده(کافمن و هالاهان[۱۹]، ۱۹۹۱).
خود تعامل خانواده به چگونگی درک کنش‌های خانواده بستگی دارد. در اینجا دو نکته مهم است یکی میزان «به هم پیوستگی زن و شوهر» و دیگری «درجه سازش یافتگی» آنان است. به هم پیوستگی کم به عدم حمایت از وکودک دارای معلولیت منجر می‌شود و به هم پیوستگی زیاد به حمایت افراطی از کودک و متعاقباً به عدم تکامل و استقلال او منتهی می‌شود. سازش یافتگی به انعطاف پذیری و تقبل نقش‌های متعدد زن و شوهر به ویژه در غیاب و یا در حال ناتوانی دیگری اشاره دارد. خلاءها و کمبودهای یکدیگر را از طریق نقش پذیری‌های فعال و مضاعف عمل کردن در برابر موقعیت‌های غیرعادی جبران می‌کنند (شریفی درآمدی، ۱۳۸۰، ص۱۷۰-۱۶۸).
لئوکانر، روانپزشک معروف کودک، واکنش‌های والدین نسبت به کم توانی هوشی کودکشان را به سه نوع تقسیم می‌کند:
الف)قبول واقعیت و پذیرش کودک دارای معلولیت.
ب)تغییر شکل دادن واقعیت.
ج)انکار کامل وجود هرگونه کم توانی.
کانر[۲۰] تاکید می‌کند تا زمانی که این نگرش‌ها هم جنبه‌های مراقبت و اداره کودک کم توان را تحت الشعاع قرار می‌دهند، وظیفه پزشکان شناسایی نگرش موجود در والدین و معاینه کودک به منظور پذیرش کودک کم توان توسط خانواده‌ها است. دلایل مختلفی برای اینکه والدین یکی از این عکس العمل‌ها را بروز دهند می‌تواند ارائه شود از جمله طبعیت و خوی فردی والدین، آموزش و فرهنگ والدین، اقتصاد در زمینه‌های اجتماعی و فلسفه اساسی آنها برای زندگی (سلیمی اشکوری، ۱۳۶۶).

آگاهی والدین از نارسایی و معلولیت فرزندشان ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد اما انواع واکنش‌های اولیه آنان ثابت است. به تدریج والدین واقعیت معلول بودن فرزندانشان را می‌پذیرند و این پذیرش، عاملی اساسی و حیاتی در تداوم زندگی است. مولفان مختلف فرایند پذیرش و کنار آمدن با مساله معلولیت ذهنی را از سه مرحله تا ۶ مرحله متغیر می‌دانند. برای مثال چهار چوب پنج مرحله‌ای روزن به قرار زیر است:
الف)آگاهی از مساله
وقتی اغلب خانواده‌ای کودکان کم توان به کلینیک‌ تشخیصی یا روان‌شناسی می‌آیند، از اینکه کودکشان به مشکلی دچار است آگاهند، اما ممکن است توجه آنها بیشتر به جنبه‌های رشد و تحول متمرکز باشد. در زمان مراجعه به کلینیک، معمولاً حداقل یکی از والدین می‌پذیرد که در مورد رفتار غیرمعمولی کودک به طور جدی نگران است. با وجود این اغلب پدرو مادر، پدر بزرگ یا مادر بزرگ و دیگر اقوام وجود مساله را نفی می‌کنند. آنها معمولاً ادعا می‌کنند این حالت کودک خوب خواهد شد.
ب)تشخیص و بازشناسی چیستی مساله
والدینی که خود عقب مانده نیستند، اغلب مشکل کودک را همراه با یک احساس عمیق سردرگمی و شوک درک می‌کنند، رویاهای آنها در باب آینده کودک می‌باشد، احساساتشان در باب کفایت کودک به طور جدی آشفته و متزلزل می‌گردد، بسیاری یک واکنش اندوهبار را طی زمانی که حتی ممکن است از دیگران کناره‌گیری کرده تا با غم خود تنها باشند، تجربه می‌کنند. آرزوی مرگ برای فرزند دلبند کنشی سالم تلقی می‌شود، این واکنش احتمالاً فرصتی جهت رویارویی با مساله و تلویحات عمیق و صمیمانه آن و نیز ظهور نگرش‌های اندیشمندانه فراهم می‌کند(سولنیت[۲۱] و ستارک[۲۲]، ۱۹۷۱ به نقل از ماهر، ۱۳۷۷).
اغلب والدین جهت درک و فهم اصطلاحات تشخیصی مناسب و حذف برچسب‌های نامناسب به کمک نیاز دارند. برخی والدین به ندرت نظر روشنی در باب معنای کلمات کم توانی هوشی دارند، درک و فهم آنها از این اصطلاحات کم است.
ج)جستجوی علت
هنگامی که والدین از میزان کم توانی کودک خود مطلع می‌شوند، اغلب به جستجوی علت این تراژدی که آنها را به ستوه آورده است، می‌پردازند. برای این پرس‌و جو حداقل دو انگیزه وجود دارد. انگیزه اول که خردمندانه تر از دومی است، امید است که با کشف علت شناسی اختلال بتوان راهی جهت بهبود آن یا جلوگیری از رخداد مجدد آن در مورد کودکان آینده پیدا کرد. انگیزه دیگر می‌تواند ناشی از خواست درونی جهت رهایی از بار سنگین مسئولیت و احساس گناه باشد(کورکس[۲۳]، ۱۹۵۵ به نقل از ماهر، ۱۳۷۷).
د)جستجو شیوه‌ها و تدابیر زمانی
علم پزشکی چنان به سرعت پیش می‌رود که بسیاری از والدین امید دارند، در صورتی که به متخصص صالح مراجعه کنند، به یک درمان معجزه‌آسا دست یابند. آنها منابع و وقت گرانبهای خود را صرف معالجه از یک کلنیک به کلینیک دیگر می‌کنند( رابینسون و رابینسون، ۱۹۷۵ به نقل از ماهر، ۱۳۷۷).
هـ)پذیرش کودک
شاخص‌های پذیرش عبارتند از: میزانی که مادر به شیوه معمولی خود عمل کرده و پیوند خود را با دوستان ادامه می‌دهد و میزانی که هر دو والدین به نیازهای کودکان بهنجار و عقب مانده شان پاسخ می‌دهند(رابینسون و رابینسون، ۱۹۷۵ به نقل از ماهر، ۱۳۷۷). پذیرش یا طرد بزرگسال عقب مانده در اصل به سازگاری عمومی و هیجانی والدین و تا حدی به گروه‌های قومی مربوط می‌باشد(سینگر، ۱۹۷۵ به نقل از ماهر، ۱۳۷۷ ص۶۲۵).
درمان
کم توانی هوشی با انواع اختلالات روانی توام است و معمولاً مستلزم حمایت‌های روانی- اجتماعی متعدد است. بهترین درمان کم توانی مدل طب پیشگیری براساس پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالث است.
پیشگیری اولیه: به تلاش‌ها و اقدامات انجام شده برای حذف یا کاهش عوامل و شرایطی که به پیدایش اختلالات همراه با کم توانی هوشی منجر می‌گردد، اطلاق می‌شود. این اقدامات مشتمل است بر آموزش به منظور بالا بردن سطح معلومات عامه مردم در مورد کم توانی هوشی وضع قوانین برای تامین مراقبت مطلوب برای مادر و کودک است. مشاوره خانوادگی و ژنتیک به کاهش میزان بروز کم توانی هوشی در خانواده‌هایی که سابقه اختلال ژنتیک با کم توانی هوشی در آنها وجود دارد کمک می‌کند.
پیشگیری ثانوی و ثالث:
وقتی اختلال یا حالت مربوط به کم توانی هوشی مشخص شد لازم است برای هر چه کوتاهتر ساختن دوره بیماری(پیشگیری ثانوی) و نیز به حداقل رساندن معلولیت ناشی از آن(پیشگیری ثالث) تحت درمان قرارگیرد(کاپلان سادوک ۱۹۹۳ به نقل از پورافکاری، ۱۳۸۲، ص۳۶۳-۳۶۲).
۲-۶ رویکردهای ارزیابی عملکرد و سازگاری خانواده :
واژه های ارزیابی و سنجش به لحاظ تعریف و کاربرد متمایز از هم هستند. ارزیابی به روال توام با قضاوت و به دایره شمول بیشتری اتلاق می شود که شامل مشاهدات ذهنی و براداشتهای حاصله از طریق طی کردن روند سنجش می باشد، معمولا به دنبال سنجش می آید و دال بر نوعی قضاوت دلخواه است که متضمن تجربه و دانش و نیز سوگیری ها، رغبتها ،نظام ارزشی و نقطه نظرهای آزماینده است و سنجش به روال رسمی مصاحبه و اجرای ابزارهای عینی و فرافکنی خاصی اتلاق می شود که مستلزم نمره گذاری است. وی اظهار می دارد که حداقل دو چشم انداز نظری درباره ارزیابی وجود دارد. یکی،که روانشناختی محض است، شامل مکاتب انسان گرایی، شناختی و رفتاری است. در این دیدگاه فرد جایگزین خانواده می باشد و دیگری مبتنی بر استفاده سیستم هاست (مینوچین،۱۹۹۰).
در این دید، هر عضوی در خانواده بر خانواده اثر می گذارد و از دیگران اثر می پذیرد. این دید بر اهمیت مراوده های خانوادگی، صرف نظر از تأثیر فرد تأکید می ورزد و کلیت خانواده را در نظر می گیرد. دید سیستمها، نقش فرد را در کارایی یا کارایی خانوادگی ناکارساز با نقش همه اعضای خانواده هم ارز و یکسان می داند. فرد و خانواده دارای اثرات چند سویه ای می باشند، یعنی بین آنها اثرات چند سویه و مستمر وجود دارد. لذا مدلهای سنجش کارایی خانواده نیز بر همین پیش فرض استوارند (مینوچین،۱۹۹۰).
با ورود نظریه سیتم ها به حوزه خانواده و طرح نظریه سیستمها ی خانواده توسط آکرمن[۲۴](۱۹۳۰) زمینه مساعدی برای رواج نگرش سیستمی به خانواده و تحقیقات مبتنی بر مفاهیم نظری تفکر سیستمی فراهم گردید و ساخت،کارایی و الگوهای تعاملی اعضای خانواده مورد توجه قرار گرفت و با توجه به پیچیدگی مفاهیم سیستمها، برخی محققان بر ساخت و طراحی ابزارهایی بر اساس سنجش کارایی خانواده همچنان اصرار ورزیدند.
والش[۲۵](۱۹۸۲) بازنگری جامعی از مدلهای فرایندهای خانواده سالم(کارساز) به عمل آورد و اذعان نمود که واژه طبیعی یا سالم به گونه های مختلفی قابل تفسیر است. لذا بازنگری خود را بر اساس چهار تعریف از طبیعی (سالم) بودن آغاز کرد که عبارتند از:
سلامت یا فقدان بیماری
دید آرمان گرایانه از خانواده با عملکرد بهینه و ارمانی
متوسط آرمانی
فرایندهای طبیعی
وی سپس چنین نتیجه می کیرد که مدلهای روان درمانی و مدلهای چند نسلی خانواده درمانی، هر دو دارای این فرض آشکار می باشند که ظرفیت والدین برای ایجاد ارتباط با هم و فرزندانشان به شیوه سازشی،برآیند روابط دوران کودکی در خانواده اصلی خودشان است (بهاری،۱۳۷۹).
الف:رویکرد ساختاری
مدل ساختاری عملکرد خانواده توسط مینوچین (۱۹۷۴) در کتاب خانواده و خانواده درمانی توصیف شده. این رویکرد به توصیف شش جنبه از عملکرد خانواده می پردازد که مینوچین پیشنهاد می کند باید از سوی درمانگر ارزیابی شوند و بر اساس آن نوع درمان طرح شود. شش جنبه عبارتند از: ساختار خانواده، انعطاف پذیری، منبع، محیط زندگی، مرحله رشدی و رابطه علائم بیمار با الگوی تعاملی خانواده. این رویکرد شیوه های درک سیستمهای اصلی و فرعی خانواده و مرزهای آن را نیز به درمانگر یادآور می شود. درمانگر ساختی نظام خانوادگی را بدون درگیر شدن با وسعت تحریف واقعیت به هم پیوند می دهد و ساختار آن را با ورود به تعاملات آن تجربه می کند. مرزها به وسیله مشاهده تعاملات خانوادگی و اقدامات طرح شده، مانند تلاش برای ایجاد مرزهای میان سیستمهای فرعی یا فروریختن آن،ی ادداشت و ترسیم می شود (بارکر،۱۳۷۵).
ج:مدل چند مختصاتی
راسل(۱۹۷۹) آنچه را مدل چند مختصاتی ارزیابی خانواده نامیدند توصیف کرد و سپس«نظریه تجدید نظر شده ای» به چاپ رسانیدند.آنها با بازنگری متون فشرده متون، دو جنبه رفتار خانواده، یعنی یکپارچگی و انطباق پذیری را تشخیص دادند و معتقدند که از اهمیت بنیادی برخوردار است.
یکپارچگی شاخصی است برای «نزدیکی عواطف افراد خانواده به یکدیگر». انطباق پذیری خانواده شاخصی است برای تغییر پذیری خانواده و اینکه تا چه حد می توان خانواده را ثابت دانست. عملکرد رضایت بخش زوجین، یا یک گروه خانوادگی بزرگتر به دو عنصر ثبات و تغییرپذیری نیاز دارد. این دو ویژگی به نحو مناسبی با هم توازن پیدا می کند. یکپارچگی نیز باید تقریباً در وسط قرار بگیرد نه در دو انتهای یک پیوستار.
این مؤلفان سه وسیله ارزیابی نیز برای ارزیابی یکپارچگی و انطباق پذیری خانواده تدوین کرده اند. یکی از آنها «مقیاسهای ارزشیابی انطباق پذیری و یکپارچگی خانواده» است. این مقیاس ۳۰ ماده دارد. مدل چند مختصاتی نشان دهنده بعدی از ارتباط خانوادگی نیز هست که «بعد تسهیل کنندگی» نامیده می شود و وجود آن برای تسهیل حرکت زوجها و خانواده در این دو بعد(یکپارچگی و انطباق) حیاتی است (بارکر،۱۳۷۵).
د:مدل بیورز [۲۶]
این مدل را بیورز در سال ۱۹۸۱ معرفی نمود و آنرا در مقایسه با مدل چند مختصاتی دارای مزایای بیشتری می داند. مدل بیورز بر دو محور استوار است: یکی مربوط به “کیفیت سبک تعامل خانواده” که با عناوین “گرایش به مرکز ” و “آمیخته” و دیگری با عنوان “گریز از مرکز ” طبقه بندی شده است. این مدل جز روش های مشاهده ای است (بارکر،۱۳۷۵). در این مدل از چند داور خواسته می شود به مشاهده رفتار ضبط شده هر یک از اعضای خانواده بر اساس ۵ محور و مطابق با انواع عناوین فرعی هر محور بپردازند و سپس نمره گذاری کنند. محورها و زیر عنوانهای مورد نظر عبارتند از:
محور (۱):ساخت خانواده: شامل قدرت آشکار، ائتلافهای والدین، نزدیکی و صمیمیت و ساختار قدرت می باشد.
محور (۲) : اسطوره شناسی (یعنی میزان همخوانی تصور خانواده از خود با ارزیابی داور از رفتار خانواده)
محور (۳): مجادله های هدف دار (اثز بخش بودن مجادله های خانوادگی )
محور (۴): خودمختاری ( شامل:ارتباط بر اساس تصویر از خود، مسئولیت پذیری، مداخله و نفوذپذیری)
محور (۵): عواطف خانوادگی (شامل ابراز عواطف، حال و هوا و روحیه، همدلی و تعارض)
در این مدل که تلاشی برای تلفیق نظریه سیستمها و نظریه تبادلی است، خانواده ها بر اساس کیفیت اسلوبی یا سبک تعامل و میزان کارایی خانوادگی روی یک مقیاس پنج نقطه ای رتبه بندی می شوند. خانواده هایی که کارایی مناسب و بهینه ای دارند، خانواده های با کفایت نامیده می شوند و خانواده هایی که دامنه میانی، مرزی و شدیداً آشفته قرار می گیرند، خانواده هایی هستند که کارایی ضعیف تری دارند.
اعضای خانواده های گریزنده از مرکز تا حد زیادی رضایت از رابطه را در فاصله گرفتن از درون خانواده می دانند و اعضای خانواده های گرونده به مرکز معتقد است که دنیای بیرون خانواده چیزی برای عرضه به آنها که موجب رضایتشان شود ندارد. طبق این مدل هر دوی این خانواده ها از کارایی ضعیفی برخوردارند. مدل بیورز به لحاظ تحلیل مقطعی کارایی فعلی خانواده با مدل چند مختصاتی وجه اشتراک دارد (بارکر،۱۳۷۵).
ث:مدل مک مستر[۲۷] در مورد کارکرد خانواده
این مدل راه مفیدی برای بررسی خانواده ها ارائه می دهد و بر رویکرد نظام دار استوار است. این رویکرد شش جنبه کارکرد خانواده را مدنظر قرار می دهد: ۱٫ حل مساله ۲٫ ارتباط ۳٫ نقش ها ۴٫ پاسخ گویی عاطفی ۵٫ دخالت عاطفی ۶٫ کنترل رفتار. این طرح با کارکرد فعلی خانواده سر و کار دارد نه با رشد قبلی یا مرحله تحولی کنونی آن و شیوه سنجش خانواده در این مدل به سبک مشکل محور است. بارکر معتقد است مزایای زاویه دید مک مستر در عمل نشان داده است او در میان تمام مدلها ،حتی برای سنجش کارایی زوجین و درمان آنها، این مدل را پیشنهاد می کند. در این مدل توجه خاصی به مهارتهای سازشی خانواده که منجر به تکامل و ابقای آن می گردد معطوف شده است (بارکر،۱۳۹۹).
و:مدل فرایند کارکرد خانواده
این مدل نیز نهایتا از طرح طبقات خانوادگی مشتق می شود. همانطور که توسط استین هاور و همکارانش(۱۹۸۴) بیان شده، این مدل کارکرد خانواده را در طول شش بعد بررسی می کند،که همه جز یکی، شبیه به طبقات مدل مک مستراست.آنها عبارتند از:
۱٫انجام وظیفه که شبیه به حل مسئله مدل مک مستر است.
۲٫ایفای نقش
۳٫ارتباط (از جمله ابراز عاطفی)
۴٫دخالت عاطفی
۵٫کنترل
۶٫ارزشها و هنجارها (همان)
دیدگاه‌ها در مورد سازگاری
در دیدگاه زیستی-روانی- اجتماعی

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

نظر دهید »
تعهدات دولت ها در زمینه مسائل زیست محیطی و آثار نقض آن ها در رویه دیوان اروپایی حقوق بشر- قسمت 9
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در موارد پیچیده مربوط به دسترسی به اطلاعات که در قالب طرح­های تحقیقاتی مورد مطالبه قرار می­گیرند،دولت باید اطلاعات لازم را به گونه­ ای که موجد مشقت چندانی نباشد و در مدت معقولی نیز ارائه گردد، فراهم نماید نه این که به ارائه حجم وسیعی از اطلاعات مربوط در موضوعی ساده مبادرت نماید.در افریقای شمالی مدت زمان نسبتا طولانی برای ارائه اطلاعات توسط مقامات عمومی به مدت 30 روز تعیین شده و در مواردی که این مسئله با کمبود وقت و مشغله بسیار نهاد عمومی مربوطه مواجه گشته یا نیازمند مشورت با نهاد دیگری یا نهادی در شهر دیگری باشد، برای 30 روز دیگر نیز قابل تمدید است.

اصل دوم: وجود تعهد (الزام) بر انتشار
مقامات عمومی باید اطلاعات مربوط به عموم در زمینه فعالیت آنان و منافع عمومی آنان را فراهم نماید.اما سوال اینجا است که چه اطلاعاتی مربوط به جامعه است.مثال این مورد، پروژه موسوم به «مسئولیت­ پذیری جهانی» است که فرایندهای مسئولیت­ پذیری شایسته شامل قانون اطلاعات آنلاین را توسعه داد.این سازمان به منظور ارزیابی میزان انتشار اطلاعات سوالاتی را به شرح ذیل پیشنهاد داد.گرچه سوالات پیشنهاد شده بر سازمان­های بین­حکومتی،شرکت­های فراملی، و سازمان­های غیر­حکومتی متمرکز است اما این سوالات قابلیت تعمیم به تمام سازمان­ها را دارد:

آیا توصیفی از اهداف،مقاصد، و فعالیت­ها وجود دارد؟
آیا یک ارزیابی پیرامون فعالیت­های اصلی موجود است؟
آیا عموم قادر به شناسایی اعضا و بخش­های اصلی سازمان هست؟
آیا یک سیستم ثبت عمومی در مورد اعضای صاحب رای وجود دارد؟
آیا یک گزارش کامل در خصوص نهادهای تصمیم­گیرنده برای عموم وجود دارد؟
آیا افراد به طور کامل با نهاد اجرایی آشنا هستند؟
آیا دستور جلسات،اسناد، و گزارش جلسات نهادهای حکومتی و اجرایی در دسترس عموم قرار دارد؟
آیا سیاست انتشار اطلاعاتی که دربردارنده اسناد قابل انتشار و غیر آن بوده و برای اسناد غیرقابل انتشار دلیل ارائه نماید وجود دارد؟
آیا گزارش­های سالیانه عمومی وجود دارد که دربردارنده ارزیابی­های مالی به صورت بیرونی باشد؟
آیا اطلاعات فوق­الذکر که به زبان­های سهامداران سازمان باشد وجود دارد؟

وجود اطلاعات بسیار ممکن است مانند عدم وجود اطلاعات باشد، چرا که حجم بسیار زیاد اطلاعات سبب خطر ایجاد ابهام در پیام اصلی موجود در قلب آن باشد.دسترسی به اطلاعات باید بر تمام اطلاعات موجود در هر قالب و الگویی که توسط مقامات عمومی گردآوری و حفظ شده و با هر عملکرد اجرایی و عمومی ارتباط می­یابد، تعمیم داده شود.لذا این اطلاعات هم می ­تواند اطلاعات مکتوب، هم اطلاعات ذخیره شده،عکس­،نقشه­ها، و ریزتراشه­ها را در برگیرد. البته در خصوص اطلاعات رسمی که به اشکالی مانند بیان شفاهی ذخیره می­شوند،ادعای حق دسترسی دارای محدودیت است.در راستای حل این مشکل،مدیریت عمومی در کشور دانمارک موظف به ثبت و ضبط اطلاعاتی است که به صورت شفاهی به دست آمده و می ­تواند در تصمیم­ گیری­ های اجرایی اهمیت داشته و مورد استفاده قرار گیرد.

اصل سوم: ترویج و ارتقای حکومت شفاف
مقامات عمومی باید به صورت فعال، فرهنگ شفافیت و حکمرانی شفاف را همان­گونه که در درون سلسله­مراتب و طبقه ­بندی­های آن­ها وجود دارد،در بیرون از سازمان حکومت نیز ارتقا بخشند.اقدامات لازم در این مسیر شامل موارد ذیل می­ شود:

ارتقای آگاهی از وظیفه فراهم­سازی اطلاعات و حق عموم نسبت به دسترسی به آن
ایجاد اصول مسئولیت­ پذیری مبین این است که مسئولیت فراهم­سازی اطلاعات و تعیین مجازات در صورت نقض آن با چه کسی است
ایجاد سیستم­هایی برای به دست آوردن و ثبت و ذخیره اطلاعات به روشی نظام­مند و فراهم­سازی امکان بازیابی راحت آن­ها
اصل چهارم: گستره محدود استثناها
به منظور عملی کردن اصل شفافیت و دسترسی به اطلاعات،محدوده استثنائات و اطلاعاتی که انتشار آن­ها ممنوع است باید به حداقل ممکن برسد.به عبارت دیگر،توسیع دامنه استثنائات به منظور پوشاندن بخش عمده­ای از اطلاعات و بدین­وسیله مضایقه از ارائه اطلاعات مهم توسط مقامات و نهادهای عمومی امری بسیار ساده است.گرایش عمده همواره به سمت انتشار اطلاعات است مگر این که اطلاعات از محک آزمون سه­جزئی که به معنای مشکل اما ضروری بودن توازن منافع است بگذرد.این آزمون سه­جزئی که از حقوق بین­الملل استخراج شده دربردانده این است که اطلاعات در صورتی می ­تواند منتشر نشود که:

این اطلاعات مربوط به منافع تضمین و حفاظت شده توسط قانون باشد.
انتشار اطلاعات سبب ایجاد تهدیدات منجر به آسیب به آن منافع گردد.
خطر موجود برای این منافع بزرگتر از نفع عمومی در دسترسی به این اطلاعات باشد.
در این راستا، قوانین مربوط به اطلاعات باید تعیین کننده اهداف مشروع و حفاظت شده از طریق مستثنی بودن از انتشار باشند.لیست منافع مشروعی که باید مورد حفاظت قرار گیرد باید شامل حریم افراد،سلامتی و امنیت، و دیگر اطلاعات محرمانه مانند حفاظت از سیاستگذاری،عملکرد نهادهای عمومی و امنیت ملی باشد.
صرف بیان این که برخی اطلاعات در لیست منافع مشروع و تضمین شده قرار می­گیرد نمی ­تواند برای عدم انتشار آن کافی باشد.ارزش و وزن موارد استثنا می ­تواند از ک

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
شوری به کشور دیگر متفاوت باشد.به عنوان مثال،حفاظت از حریم خصوصی در دانمارک به طور سنتی از کشور همسایه آن سوئیس،در قیاس با منافع عمومی بسیار مهم­تر است.

اصل پنجم: ایجاد فرایندی به منظور تسهیل دسترسی
این اصل به این معنا است که مقامات عمومی باید:

به درخواست کننده اطلاعات در زمینه ارائه اطلاعاتی که برای حل مشکل وی لازم است مساعدت نمایند
در مدت زمان مناسبی که به صورت دقیق معین می­ شود به درخواست پاسخ دهند.
اطلاعاتی دقیقا به همان صورتی که درخواست شده ارائه نمایند.
در جوامع چند زبانی باید پاسخ به همان زبانی باشد که برای درخواست کننده قابل فهم است.البته اگر اطلاعات به این زبان موجود باشد.
دسترسی به اطلاعات واقعی باشد.یعنی در قالب ارائه کپی و در دسترس قرار دادن اطلاعات برای خواهان باشد
اگر تصمیم بر عدم ارائه اطلاعات است،علت ذکر گردد
اعلام عدم امکان ارائه اطلاعات باید به همراه معرفی نهادهای تجدیدنظر کننده در خصوص تصمیم باشد.
روش فراهم­سازی دسترسی به اطلاعات متفاوت است اما همه این روش­ها باید برخی یا تمام عناصر ذیل را داشته باشند:

بررسی ثبت اطلاعات در مکانی که نگهداری می­شوند،به روشی که خواهان اطلاعات را قادر به رویت و مطالعه آن نماید،شامل در اختیار نهادن تجهیزات مورد نیاز وی برای این کار.
نسخه­برداری از فایل مورد نظر
کپی­برداری کاغذی یا الکترونیک از اسناد
توضیح شفاهی
وجود اشکال خاصی از دسترسی،مثلا برای افرادی که دارای برخی ناتوانی­ها هستند.
نهادهای بازبینی کننده تصمیمات نهادهای عمومی نظیر دادگاه­ها،کمیسیون­های اطلاعاتی، و نهادهای آمبودزمان باید دارای فرایندهایی به منظور تسهیل دسترسی افراد به اطلاعات باشند

اصل ششم: هزینه­ها
اطلاعات در اصل باید بدون هزینه ارائه شوند و مسائل مالی نباید در فرایند دسترسی به اطلاعات مانع ایجاد نماید.مسائلی مانند هزینه کپی­برداری یا صرف زمان توسط مقامات عمومی.مثلا برخی از کپی­برداری­ها در مسائل مربوط به تحقیق ممکن است چندین هزار صفحه اطلاعات را در برگیرد.دسترسی به اطلاعات یک حق است و هرگونه هزینه­ای که تحقق این مسئله برای مقامات عمومی در بر داشته باشد باید به عنوان بخشی از خدمات عمومی که در ازای آن مالیات دریافت شده در نظر گرفته شود.

اصل هفتم: عمومی بودن تمام جلسات اتخاذ تصمیم
آزادی اطلاعات مستلزم حق عموم بر مشارکت عمومی در فرایند تصمیم ­گیری و اطلاع از اعمال حکومتی است که برای آن­ها و به نام آنان انجام می­ شود.لذا این پیش­فرض باید وجود داشته باشد که شرکت مردم در تمام جلسات نهادهای عمومی آزاد است.مشارکت مردم هم می ­تواند به صورت عمومی و هم غیر عمومی باشد.باز بودن فرایندهای تصمیم ­گیری برای مردم می ­تواند ابزار قدرتمندی در نیل به راه­ حل­های عملی و منطقی در مقابله با چالش­هایی باشد که به طور مستقیم بر آنان تاثیر می­گذارد.به عنوان مثال در دانمارک تعداد خاصی از والدین باید عضو انجمن تمام سطوح مدرسه باشند.
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 152
  • 153
  • 154
  • ...
  • 155
  • ...
  • 156
  • 157
  • 158
  • ...
  • 159
  • ...
  • 160
  • 161
  • 162
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • بررسی مکروحیله درسمک عیار- قسمت ۷
  • بررسی اثربخشی الگوی درمانی کاهش استرس براساس ذهن آگاهی (MBSR) در کاهش نگرانی بیمارگونه- قسمت ۷- قسمت 2
  • مفهوم دعا و آثار تربیتی آن در قرآن و روایات- قسمت ۴
  • بررسی دلایل دفاع سهروردی از مُثُل افلاطون و نسبت آن با نظام انوار اشراقی- قسمت ۲
  • توصیف فصول درقصایدِ شاعران شاخص ِسبک خراسانی۹۳- قسمت ۴
  • شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تصمیم گیری سهامداران در خرید سهام عادی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۲۰- قسمت 2
  • تأثیر مکمل‌سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نوجوان- قسمت ۹
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه | مجموعه قوانین ومقررات خدمات اقتصادی بازرگانی – 4 "
  • مقایسه سطح اطمینان قاب های فولادی مهاربندی همگرا طراحی شده با ضوابط مبحث دهم ۹۳- قسمت ۶
  • نگارش پایان نامه با موضوع بررسی امثال و حکم در بوستان و گلستان سعدی92
  • نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۷
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع بررسی-عوامل-تأثیرگذار-بر-انتخاب-مقاصد-مسافرتی-مشتریان-آژانس-های-مسافرتی-و-گردشگری-استان-مازندران- فایل ۱۹
  • بررسی رابطه میان عدالت سازمانی با توسعه منابع انسانی۹۲- قسمت ۸- قسمت 2
  • تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی و ترجیح افراد بر دقت اجرا و فعالیت EMG عضلات در پرتاب دارت- قسمت ۳
  • تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه درباره خداوند- قسمت ۵
  • حق عدم مراجعت اسرای جنگی به کشور متبوعشان از دیدگاه حقوق بین الملل- قسمت 11
  • اصل لزوم در ایقاعات در فقه و حقوق ایران- قسمت ۶
  • تعیین رابطه ی بین نرخ مالیات و نسبت بدهی در شرکتهای ...
  • شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام از نگاه قرآن و عهد جدید- قسمت ۸
  • بررسی تطبیقی استخدام در قانون استخدام کشوری با قانون مدیریت خدمات کشوری- قسمت ۵
  • مطالعه تطبیقی استراتژیهای توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات درسه کشورچین،کره شمالی وجمهوری اسلامی ایران- قسمت ۵
  • توسعه مدلی جهت یکپارچه سازی برنامه ریزی نگهداری و زمانبندی تولید ...
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با مطالعه تطبیقی واژه مَلَک در قرآن کریم- فایل ۵
  • ترجمه فصل دوم و سوم از کتاب شکل‌گیری عقلانیت به سوی کاوشی میان‌رشته‌ای در الهیات و علم اثر ونزل‌ هویستین۹۱- قسمت ۲
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی بازنمایی زنان در برنامه های صدا و سیما (تحلیل محتوای ...
  • بازشناخت رفتاری دستگاه اموی در چارچوب مولفه های عملیات روانی- قسمت ۹
  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری در بانک قرض الحسنه مهر ایران- قسمت ۲۴- قسمت 2
  • پایان نامه نهایی- قسمت ۹
  • مقایسه طرحواره¬های ناسازگار اولیه و اختلال شخصیت خودشیفته در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر و افراد بهنجار- قسمت ۱۱
  • نقش کشمکش های والدین در سازگاری فرزندان (اعتماد به نفس، پرخاشگری و سلامت روان)- قسمت ۴- قسمت 2

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان