مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تدلیس زوجین- قسمت 4
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

در مورد اینكه آیا سكوت زوج یا زوجه از عیب و نقص موجب تدلیس می‌شود یا نه؟ امام خمینی (ره) می‌فرمایند: «در صورتی كه یک طرف عالم به عیب باشد و آن را مخفی كند و طرف دیگر به عدم عیب اعتقاد داشته باشد و صاحب عیب سكوت كند، تدلیس محقق می‌شود».ولی با توجه به اینكه همه نقص‌ها، عیب موجب فسخ نكاح نیست، سكوت در هرجایی كه نقصی وجود دارد موجب تدلیس نیست و تنها سكوت در مورد عیوب با شرایطی تدلیس است، لذا اضافه می‌نمایند: «سكوت زوجه یا وكیلش از بیان نقص وی با بودن آن نقص، در حالی كه زوج به عدم نقص، معتقد است در غیر از عیوب موجب حق فسخ، تدلیس نیست و همین طور سكوت زوجه یا ولیّ وی از بیان فقد صفت كمال در حالی كه زوج وجود آن صفت را معتقد است تدلیس نمی‌باشد».
 
تدلیس جزائی و تدلیس مدنی
در پاسخ به این سؤال كه آیا تدلیس جزائی همان تدلیس مدنی است دو جواب وجود دارد:
1)- آنچه در فقه معمولاً به عنوان تدلیس یاد می‌شود، فاقد جنبه جزائی است، لذا مفهوم تدلیس مدنی و جزائی یكسان است
طبق این نظر تدلیس تنها موجب فسخ نكاح است و مجازات ندارد.
2)- تدلیس جزائی با تدلیس مدنی متفاوت است بدین معنا كه: «تدلیس مدنی به هیچ وجه اثر جزائی ندارد و فقط برای طرف مقابل حق فسخ و برای تدلیس كننده ضمان‌آور است ولی حیله جزائی باید مقرون به اعمالی باشد نه آنكه صرفاً دروغی بگوید و طرف در نتیجه آن اغفال گردد».[10][29] در این حالت می‌توان تدلیس مدنی را موجب فسخ نكاح دانست و برای فریب جزائی كه مقرون به اعمال مادی ‌باشد، مجازات تعیین گردد.
 
تدلیس در شرط صفت
مطابق ماده 1128 ق.م. و ماده 647 ق.م.ا. به دست می‌آید كه تدلیس تنها در اوصاف كه همان «شرط صفت» است، محقق می‌شود و به تدلیس در «شرط فعل» و « شرط نتیجه» اشاره نشده است.
«شرط فعل» در نكاح، به این معنا است كه مثلاً مردی شرط كند در صورت وقوع ازدواج، زن را به سفر حج ببرد یا در ضمن نكاح شرط كند، از رفت و آمد با افراد ناباب خودداری كند. «شرط نتیجه» در نكاح، بدین معنا است كه مثلاً زوج، ضمن عقد نكاح شرط كند، خانه مسكونی خود را به زن هبه نماید و زن به سبب شرط ضمن عقد با وی ازدواج نماید و بعد از نكاح معلوم شود كه اساساً همسر یا زوج خانه‌ای نداشته تا به وی هبه كند، نسبت به شروط اخیر، طبق قواعد عمومی مندرج در مواد 237 تا 239 ق.م. مشروط له یا زوجه می‌تواند الزام زوج به انجام فعل یا نتیجه را از حاكم بخواهد یا توسط شخص ثالث و به خرج مشروط علیه انجام گیرد. بنابراین در «شرط فعل» یا «شرط نتیجه» در شروط ضمن عقد نكاح، حق فسخ به موجب تدلیس وجود ندارد و تنها الزام به انجام شرط، توسط مشروط علیه یا شخص ثالث ولی با هزینه وی، قابل مطالبه است و اگر اعمالی باشد كه قائم به شخص زوج است و توسط دیگری امكان‌پذیر نباشد، حق فسخ مندرج در ماده 239 ق.م. برای زوجه به وجود نمی‌آید، زیرا موارد فسخ نكاح محدود به موارد معین در قانون است و قابل تعمیم به سایر موارد نمی‌باشد؛ چون مواد مربوط به نكاح و به ویژه فسخ نكاح غالباً از قواعد آمره می‌باشد و قاضی فقط به نصوص قانون اكتفا می‌كند.
 

بخش سوم اركان تدلیس جزائی
عنصرمادی
عنصر مادی به معنی، انجام عملیاتی كه عیب را بپوشاند یا صفتی كه مورد نظر طرف عقد است را در دیگری نشان دهد. مثل: ارائه گواهی جعلی مبنی بر صحت مزاج یا ارائه كارت تحصیلی جعلی در رشته پزشكی و …، اگر اظهارات خلاف واقع از نظر عرف غیر قابل بخشش باشد، نیز می‌تواند عنصر مادی تدلیس گردد. ولی گزافه‌گوئی‌های ساده مثل توصیف دختر بر نجابت و خانه‌داری نمی‌تواند مستند فسخ باشد و قطعاً موجب مجازات مرتكب نیز نمی‌باشد.
اوصاف یا افعالی می‌تواند، موجب فریب شود كه شرط صریح و عقد بر مبنای آن واقع گردد. در این صورت باید به وسیله طرف عقد و در مقابل وی و برای انعقاد عقد نكاح و سبب عقد نكاح نیز حصول این شرط باشد.
بنابراین تشخیص اوصافی كه عقد بر آن استوار شده، به عرف بستگی تام دارد، لذا ممكن است قضات یک كشور زن‌دار بودن مردی را در حین نكاح مجدد یا باكره بودن دختری را موجب تدلیس بدانند و در كشور دیگر چنین نباشد. البته معمولاً این اوصاف در عقد ذكر نمی‌شود.
بعضی از مهمترین مصادیقی كه سبب تدلیس در نكاح می‌شود، در كتب حقوقی طرح شده كه به لحاظ اهمیت مصادیق در تشخیص خیار تدلیس به آن اشاره می‌شود.
ـ «بی‌سوادی مرد در حالی كه خود را مهندس برق اعلام داشته یا باكره نبودن دختر نوجوان یا عقیم بودن مردی كه دختر جوانی با امید مادر شدن با وی ازدواج می‌كند از مصادیق تدلیس است و حق فسخ برای طرف وجود دارد».[11][33]
ـ «باكره نبودن دختر، زن‌دار بودن مرد و بی‌سواد بودن زوجه وقتی برخلاف آن به طرف ابراز شده موجب حق فسخ است».[12][34]
ـ كمیسیون استفتائات قضایی[13] سابقاً درخصوص همین مصادیق اظهار داشته است: «در مورد اینكه بر خلاف واقع زوج خود را تحصیل كرده، مهندس، دكتر معرفی كرده ی
ا مبتلا به بیماری صرع یا امراض صعب‌العلاج بوده و آن را مخفی كرده است حق فسخ بوجود می‌آید.»[14][35] و درخصوص «مجرد بودن» اظهار داشته: «در صورتی كه از صفات كمال محسوب شود، طرف حق تقاضای فسخ دارد و فرقی نیست بین این كه مرد در ابتدا خود را مجرد معرفی كند یا بعد از پرسش و سؤال، ولیكن تجرد به عنوان صفت كمال از نظر عرف نامعلوم است، بنابراین راه حل آن برعهده مقامات قضایی ذیصلاح است».[15][36] در آراء یكی از شعب دیوان عالی كشور، عدم بكارت زوجه موجب فسخ نیست، به این دلیل كه: «تحقق تدلیس در فقدان صفت كمال یا اشتراط صفت كمال در ضمن عقد، یا اینكه اگر قبل از عقد صفت كمال ذكر شود و عقد هم بر این شرط بنا شود موجب تدلیس است، اما اگر نسبت به آن صفات كمالیه شرطی نشود، تدلیس محقق نمی‌گردد، اگرچه زوجه‌ای كه عالم به فقدان صفت كمال است، ساكت باشد و به نظر زوج، زوجه دارای صفت كمال مورد نظر است».
– نداشتن دو كلیه سالم، سوختگی هر دو پا، معیوب بودن پای راست، لرزش مردمك چشم زوجه را شعبه دیوان عالی كشور از موجبات فسخ نكاح به سبب تدلیس یا عیب ندانسته است. كارگر بودن مردی كه خود را كارمند معرفی نموده یا معایب اخلاقی خود را پنهان یا مردی كه خود را تاجر معرفی نموده را همچنین موجب فسخ نكاح ندانسته است.[16][38]
ـ عقیم بودن مرد و زن جزء عیوب موجب خیار نمی‎باشد.[17][39] لذا اگر مردی با زنی ازدواج كرد، به اعتقاد اینكه زن باكره است ولی شرط نكرد و به آن توصیف هم نشد و اعلام و اخبار هم نشد ولی بنا بر اینكه باكره است، اقدام نمود، سپس خلاف آن روشن شود، حق فسخ برای مرد نیست؛ اگر چه عدم بكارت قبل از عقد بوده باشد. مگر آنكه با اقرار یا بینه ثابت شود، عدم بكارت زن قبل از عقد بوده است كه در این حال برای زوج حق فسخ است.[18][40]
شیخ اصفهانی(ره) در این مورد می‌فرماید: «زوال بكارت عیب نیست، بلكه كمال است، لذا نبودن آن، عدم كمال است مگر در مواردی كه به واسطه عمل ناشایست و نفرت‌انگیز ایجاد شود كه در این حال عیب محسوب می‌شود».[19][41]
با این همه در ماده 647 ق.م.ا. برخلاف ماده 1128 ق.م. به صراحت مصادیقی كه موجب تدلیس می‌شود، بیان نموده است: «چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمكن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل، سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتكب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محكوم می‌گردد». البته شرط تحقق تدلیس نسبت به این مصادیق آن است كه عقد مبتنی بر آن واقع شود.

 
عنصرمعنوی
تدلیس، جرم عمدی و ارادی است كه برای تحقق آن احتیاج به علم، عمد و نیت خاص یعنی انعقاد عقد نكاح در برابر زوج یا زوجه است. مرتكب تدلیس ممكن است، زوجین یا شخص ثالث باشد و جبران خسارت وارده در هر صورت به عهده مدلس است. مثلاً چنانچه یكی از پدر یا مادر زوجین مرتكب تدلیس شود، جبران خسارت مادی و معنوی بر عهده آنها می‌باشد. در قلمرو ماده 1128 ق.م. حق فسخ برای یكی از زوجین حاصل می‌شود و در صورتی كه شخص ثالث مدلس باشد، خسارت از وی اخذ می‌گردد. اما در قلمرو تدلیس جزائی، نامی از شخص ثالث یا مدلس برده نشده است و در ابتدای ماده 647 ق.م.ا. كلمه «هر یک از زوجین» آمده است. لذا بر اساس تفسیر مضیق در قوانین جزائی به نظر می‌رسد كه امكان طرح شكایت كیفری علیه مدلس در صورتی كه شخص ثالث باشد؛ وجود ندارد حتی زوجین هم در تدلیس شخص ثالث نمی‌توانند، مسئولیت كیفری داشته باشند. زیرا اصل شخصی بودن جرم و مجازات، ایجاب می‌كند فعل فردی به شخص دیگری انتساب داده نشود.
 

بخش چهارم تدلیس در محكمه
 
جدول شماره 5: مشخصات شكات فریب در نكاح بر حسب جنسیت
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت
زن
مرد
جمع
تعداد
7
7
14
 
جدول شماره 6: مشخصات شكات بر حسب نسبت با متهم یا خوانده
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نسبت با متهم یا خوانده
همسر
اقارب
جمع
تعداد
14
ـــ
14
 
جدول شماره 7: مشخصات خوانده یا متهم بر حسب سن
 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق مح
 
 

نظر دهید »
تضاد دین و عرفان در دیوان حافظ- قسمت 12
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

حافظ هم حلاج و با یزید را تایید می کند و هم خود شطحیّاتی دارد اما در بسیاری از ابیات دیوانش شطح و طامات را رد نموده و گاه حتّی خرافه می داند. این درست همان نکته ای است که نشان می دهد حافظ از روی انتقاد و اعتراض به اشخاصی چون صوفی و… شطح و طامات را رد می کند چـرا کـه در
جایی دیگر به فرض مثال در مورد « بسطامی » نظری کاملاً مثبت در مورد شطح و طامات ارائه می دهد:
خیز تا خرقه ی صوفی به خرابات بریم شطح و طامات به بازار خرافات بریم
(همان: 241)
در این بیت، حافظ خاطر نشان می سازد که شطح و طامات خرافه ای بیش نیست چون مدّعی آن صوفی ظاهر فریب و شراب خوار است و درست در بیت بعد این غزل می گوید:
سوی رندان قلندر به ره آورد سفر دلق بسطامی و سجّاده طامات بریم
(همان: 241)
حافظ دلق بسطامی و سجّاده ی طامات را به عنوان سوغات و هدیه به رندان قلندر می دهد. حافظ صوفی و شطحیاتش را رد می کند و خرافه می داند و بسطامی را تأیید نموده و دلق و سجّاده اش را به عزیز و درددانه خود قلندر می بخشد چرا که بسطامی یک صوفی راستین است. عطّار در تذکره الاولیا در مورد بسطامی می گوید: « آن سلطان العارفین، آن برهان المحققین، آن خلیفه ی الهی، آن دعامه ی نامتناهی، آن پخته ی جهان ناکامی و… سی سال در بادیه ی شام می گشت و ریاضت می کشید و بیخوابی و گرسنگی دایم پیش گرفت و صد و سیزده پیر را خدمت کرد و از آن جمله یکی جعفر صادق بود ». و قلندر حافظ، رند قلندر است نه قلندریه ملامتی چرا که: « قلندریه به فرقه ای از صوفیهی ملامتی گفته می شده است که بر خلاف سایر ملامتیه که مقیّد به کتمان اسرار و عبادات بوده اند به این دو موضوع اهمیّتی نمی داده اند و از عبادات بیش از فرائض کاری انجام نمی داده و جز صفای دل خود به هیچ چیز و هیچ کس نمی اندیشیده اند ». (خرّمشاهی، 1372: 388)
« در روزهایی که تصوّف اهل صحو را که مبتنی بر حفظ شریعت و اجتناب از شطح و دعوی بود تعلیم می کردند و نسبت به غلبات اهل شکر ناخرسنـدی نشـان می دادنـد، در خـراسـان یـک مکتـب
صوفیانهی دیگر هم وجود داشت که هم تظاهر به حدود و ظواهر شریعت را خلاف اخلاص در عمل می دید و هم اظهار احوال ناشی از سکر و غلبه را نوعی خودنمایی و ریا تلقی می کرد، طریقه ی ملامتیه و اهل ملامت خوانده می شد ». (زرین کوب، 1376: 335)
حافظ شطح و طامات را نه به ملامتیه و نه به قلندر ملامتی بلکه به رند قلندر می دهد چرا که ملامتی اهل شطح نیست و قلندر ملامتی در بند انجام مستحبّات و دوری از شبهات و مکروهات و… نیست و برای رسیدن به کشف و کرامات و حتّی شطح گویی تقیّد به ظواهر شرع یعنی انجام واجبات به طور کامل و بدون کم و کسر، انجام مستحبّات در حدّ توان و پرهیز از شبهات و مکروهات و اجتناب جدّی از گناهان و محرّمات از ضروریّات است. « بدان که هیچ راهی در معارف الهیّه پیموده نمی شود مگر آن که انسان از ظاهر شریعت ابتدا کند، و تا انسان متأدّب به آداب شریعت حقّه نشود، هیچ یک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود، و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند. و علم باطن و اسرار شریعت از برای او منکشف شود، و پس از انکشاف حقیقت، و بروز انوار معارف در قلب نیز متأدّب به آلاب ظاهره خواهد بود، و از این جهت دعوی بعضی باطل است که (به ترک ظاهر، علم باطن پیدا شود) یا (پس از پیدا شدن آن به آداب ظاهره احتیاج نباشد) و این از جهل گوینده به مقامات عبادت و مدارج انسانیّت است. (چهل حدیث: 7)
حافظ نه تنها مخالف « شطح گویی » نیست بلکه خود نیز شطحیّاتی دارد.
گفتی ز سرّ عهد ازل یک سخن بگو آنکه بگویمت که دو پیمانه در کشم
(دیوان حافظ،1389: 219)
حافظ معتقد است که شطح گویی متعلق به عاشق است. در حال عشق و مستی می توان اسرار را فاش کرد:
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند باده از جام تجلّی صفاتم دادند
(همان: 120)
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
(همان: 121)
سحرگاهان که مخمور شبانه گرفتم باده با چنگ و چغانه
…..
که بندد طرف وصل از حسن شاهی که با خود عشق بازد جاودانه
ندیم و مطرب و ساقی همه اوست خیال آب و گل در ره بهانه
(همان: 475)
شطحیّات حافظ از جنس خود حافظ است؛ عجیب و معماگونه. عجیب بودنش در واژه هایی است که بر می گزیند « نگار مِی فروش » یا « ساقی کمان ابرو » و اینکه همه اتفاقات خوب بعد از شراب نوشی برایش رخ داده است. بنابراین آن جا که حافظ از فضل و کرامات بیزار می شود صرفاً به دلیل آن است که مدعی آن « پشمینه پوش » را قبول ندارد:
شرممان باد ز پشمینه ی آلوده ی خویش گو بدین فضل و هنر نام کرامات بریم
(همان: 241)
و در می یابیم که حافظ با پشمینه پوشی مخالف است:
پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده ست بو از مستی اش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند
(همان: 125)
و پشمینه پوشی و آلودگی خرقه اش را با شراب و حرام خواری جزء فضل و هنرهای صوفیان دروغگو می داند و از درِ تمسخر می گوید که جای آن است که ادعای کشف و کرامت هم بکنیم؟!
« در این بیت حافظ قائل به صحت کرامات اولیاء الله و بزرگان شریعت و طریقت است. می گوید ما با این پشمینه ی آلوده شرم داریم، اسم کرامات را بر زبان جاری کنیم ». (حافظ نامه، 1372: 1045)
صوفی گلی بچین و مرقع به خار بخش وین زهد خشک را به مِی خوشگوار بخش
(دیوان حافظ،1389: 180)
طامات و شطح در ره آهنگ چنگ نه تسبیح و طیلسان به مِی و میگسار بخش
(همان: 180)
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم با ما به

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
باده صافی خطاب کن
(همان: 255)
و در پایان حرف دل حافظ این است که:
مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد
(همان: 84)
چرا که حافظ گول سخنان مدعیان دروغین را نخواهد خورد و خود در تشخیص سره از ناسره استاد بی بدیلی است:
با خرابات نشینان ز کرامات ملاف هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
(همان: 84)
چرا که « سخنی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند » و هر کس نمی تواند ادعای کرامات داشته باشد:
دلنشان شد سخنم تا تو قبولش کردی آری آری سخن عشق نشانی دارد
(همان: 84)
4ـ1ـ1ـ1ـ7. زهد
زهد یکی از مقامات طریقت است. «ضد محبّت دنیا و مال را زهد گویند. و آن عبارت است از دل برداشتن از دنیا و آستین « فشاندن » بر آن و اکتفا کردن به قدر ضرورت از برای حفظ بدن. و یا عبارت است از پشت کردن به دنیا، و روی آوردن به آخرت بلکه از غیر خدا قطع نظر کردن و رو آوردن به خدا. و این، بالاترین درجات زهد است». (نراقی، 1386: 311)
خرّمشاهی معتقد است که حافظ به زهد با دید طعن و طنز می نگرد و اهل زهادت و عبوسی و گرانجانی نیست.
« اگر اهل زهد نیست درست به این خاطر است که می داند زهد ـ حتّی زهد بی ریا ـ همانا دیدن یک وجه از حقیقت و ندیدن سایر وجوه حقیقت یا وجوه سایر حقایق است. زهد بدون افراط و اسراف دست نمی دهد و این با اصل اقتصاد و اعتدال او جور نمی آید ». (خرّمشاهی، 1368: 2)

در مبحث معاد ثابت کردیم که حافظ از دنیا و عقبیٰ فقط و فقط طالب یار است و اگر حافظ بداند که در جهنم هم باشد، رضای خدا و خیال خدا و ایمان به خدا و… را خواهد داشت، راضی است:
در آتش ار خیال رخش دست می دهد ساقی بیا که نیست ز دوزخ شکایتی
(دیوان حافظ،1389: 282)
صحبت حور نخواهم که بود عین قصور با خیال تو اگر با دگری پردازم
(همان: 217)
فراق و وصل چه باشد رضای دوست طلب که حیف باشد ازو غیر او تمنّایی
(همان: 38)
مهر رخت سرشت من خاک درت بهشت من عشق تو سرنوشت من، راحت من رضای تو
(همان: 265)
خرقه ی زهد و جام مِی گر چه نه در خور همند این همه نقش می زنم از جهتِ رضای تو
(همان: 265)
و چنین انسانی با این اوصاف دارای بالاترین درجه ی زهد « زهد عارفین » است: « قسم هفتم و آن
« زهد عارفین » و بالاترین اقسام زهد است، آن است که جز قرب پروردگار، و لقای او نطلبد. نه او را التفاتی به آلام و عذاب جهنم باشد تا خلاصی از آن را طلبد. و نه به لذّات بهشت. تا وصول به آن ها را جوید. بلکه همه همّت او مستغرق لقای پروردگار باشد. همچنان که در فقرات مناجات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به آن تصریح شده.
از در خویش خدایا به بهشتم مفرست که سر کوی تو از کوی و مکان ما را بس
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
تحلیل تطبیقی نمایشنامه فاوست اثر گوته و داستان شیخ صنعان ۹۳- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جواد حدیدی با تألیف کتاب از سعدی تا آراگون مطالب ارزنده‌ای در زمینه ادبیات تطبیقی فارسی و اروپایی به نگارش در آورده است. او بزرگ‌ترین چهره‌های ادبیات تطبیقی ایران و نماینده راستین مکتب تطبیقی فرانسه بود.
 

حسن هنرمندی، مؤلف کتاب از جامی تا آراگون در زمینه ادبیات تطبیقی ایران و غرب گامی بزرگ برداشت.
 

استادان دیگر همچون عبدالحسین زرین‌کوب با کتاب نقش بر آب؛ نه شرقی نه غربی، انسانی؛ سید جعفر سجادی با کتاب تاریخ تطبیقی ایران و عرب؛ کوکب صفاری با کتاب داستان‌ها و افسانه‌های ایرانی در ادبیات انگلیسی؛ صالح حسینی با بررسی تطبیقی خشم و هیاهو و شازده احتجاب؛ محمد اسلامی ندوشن با مقالاتی چون «جام جهان‌بین»، «آواها و ایماها» و «نوشته‌های بی‌سرنوشت»، هر یک به نوبه خود نقشی برجسته در معرفی و تبیین و گسترش ادبیات تطبیقی داشته‌اند. مجتبی مینوی نیز نخستین منتقد ایرانی است که از طریق نقد تطبیقی به بررسی تأثیر ادبیات شرق به‌ویژه ادبیات فارسی بر ادبیات انگلیسی پرداخت.
 

۲-۳ چهارچوب نظری
 

همچنان‌ که در بخش مبانی نظری ذکر گردید، از زمان پیدایش دانش ادبیات تطبیقی، دو مکتب عمده فرانسوی و امریکایی در این عرصه شکل گرفته است؛ از این رو هر پژوهشی که بر مبنای ادبیات تطبیقی صورت می‌گیرد، با توجه به اهداف آن، بر پایه اصول و تعاریف نظری یکی از این مکتب‌ها بنا نهاده می‌شود؛ از این رو با شناخت دقیق این مکاتب، می‌توان مبانی و چهارچوب نظری متناسب با هر تحقیقی که در مقوله ادبیات تطبیقی می‌گنجد را برگزید.
در بخش پیشین درباره دو مکتب فرانسوی و امریکایی در ادبیات تطبیقی به تفصیل سخن گفته شد. در اینجا برای تعیین چهارچوب نظری پژوهش، مجدداً به آن بخش از اصول و مبانی این دو مکتب که ارتباط مستقیمی با علت انتخاب یکی از این دو حوزه (مکتب فرانسوی و امریکایی) به عنوان مبنای پژوهش حاضر دارد، اشاره می‌شود.
بر اساس مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی، وظیفه پژوهشگر ادبیات تطبیقی مطالعه روابط و مبادلات ادبی بین ملت‌هاست. به عبارت دیگر ادبیات تطبیقی به چگونگی و ماهیت اثرگذاری و اثرپذیری بین نویسندگان و آثار ادبی ملت‌ها و زبان‌های مختلف توجه دارد. لازمه سنجش ادبیات ملت‌های مختلف هم اثبات نوعی رابطه تاریخی میان آنهاست. تنها پس از کشف این رابطه می‌توان از اثرگذاری و اثرپذیری سخن به میان آورد. به سخن دیگر از دیدگاه این مکتب اثبات روابط تاریخی بین آثار ادبی که به زبان‌های مختلف نگاشته‌ شده‌اند، شرط مسلم و قطعی ورود به عرصه پژوهش‌های ادبیات تطبیقی است.
بدین سان روشن می‌شود که در این حوزه هدف تطبیق یا مقایسه نیست؛ بلکه در این مکتب تطبیق صرفاً وسیله‌ای است برای رسیدن به هدف که همانا تبیین تعاملات و مبادلات ادبی بین ملت‌های مختلف است. بنابراین بر اساس مکتب فرانسوی وجود مناسبت تاریخی مستقیم یا غیر مستقیم میان دو اثر برای مقایسه از نوع ادبیات ضروری است و همین دیدگاه سبب شده است که برخی مقایسه‌ها ذیل این مکتب میسر نباشد.
اما در مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی تعریف و دامنه گسترده‌تری دارد در این مکتب انواع اشتراکات آثار، فارغ از ارتباط تاریخی و روشن میان آثار مورد توجه قرار می‌گیرد.
این مکتب نه تنها مطالعه روابط میان ادبیات‌ ملت‌ها را ترویج می‌کند، بلکه به مطالعه ادبیات با سایر دانش‌ها از قبیل هنر، فلسفه، تاریخ، روان‌شناسی و … نیز توجه دارد.
«بر اساس مکتب امریکایی همانندی‌های آثار چه بسا معلول وجود زمینه‌های مشترک فکری، ذوقی و عاطفی میان پدیدآورندگان آنهاست. و یا حاصل اندیشه‌های مشترک برآمده از تجربه‌های مشترک زندگی دو یا چند شاعر و نویسنده است و از همین نظر است که طبق تعاریف مکتب امریکایی ادبیات می‌تواند عامل مهم ارتباط‌های فرهنگی و اجتماعی باشد. (تقوی، ۱۳۸۹: ۴)

پژوهشگران ادبیات تطبیقی مکتب امریکایی جهت تبیین و شفاف‌تر شدن مفهوم ادبیات تطبیقی به تفکیک آن از ادبیات جهان و ادبیات همگانی پرداخته‌اند.
«گوته اولین متفکر و شاعر آلمانی بود که از ایده ادبیات جهانی (Weltliteratur/ Weltpoesie) سخن گفت و در راه پیوند فرهنگ و ادب شرق در ادبیات آلمان نقشی اساسی ایفا کرد» (حدادی، ۱۳۸۹: ۴۹).
مراد او از ادبیات جهان نوعی جهان‌وطنی ادبی بود. با طرح این موضوع گوته می‌خواست توجه اروپاییان را به یکدیگر و به کشورهای شرقی جلب کند.
ترجمه آثار شرق یکی از بهترین راه‌های آشنایی غرب با فرهنگ و ادب شرق بود. با ترجمه آثار مشرق زمین موجی جدید از علم ترجمه در اروپا به راه افتاد و یادگیری زبان‌های شرقی برای کسانی که مشتاقانه در پی دسترسی به ادبیات شرق بودند، شدت بیشتری گرفت.
گوته از جمله شخصیت‌های برجسته آلمانی بود که فرهنگ و ادب شرق در آلمان با نام او عجین شده است. گوته این نکته را خوب دریافته بود که شناخت ملت‌های دیگر و احترام به ارزش‌ها و آرمان‌های آنها نه تنها بسترساز تفاهم و دوستی‌هاست، که امکان شناخت عمیق‌تر و ریشه‌ای‌تر ملت‌ها را نیز فراهم می‌کند؛ از این رو بسیاری از صاحب‌نظران ترجمه را یکی از راه‌های انتقال عناصر فرهنگی و زمینه‌ساز ادبیات تطبیقی می‌دانند. تحقیقات نیز نشان می‌دهد که برخی شاعران و نویسندگانی که آثارشان از مرزهای کشور و زبان خود فراتر رفته مهم‌ترین زمینه‌های ادبیات تطبیقی را فراهم آورده‌اند.
به هر حال آنچه مسلم است ادبیات تطبیقی از منظر مکتب امریکایی بهترین روش برای تعیین مشترکات فرهنگی و اجتماعی، میان اقوام و ملل و نزدیکی فکری و فرهنگی آنها به یکدیگر است. این مکتب با مورد توجه قرار دادن انواع اشتراکات آثار، فارغ از زمینه تاریخی آنها، بر زمینه‌های مشترک موجود میان فرهنگ‌ها در خلق آثار تأکید می‌کند و از همین رو ادبیات را عاملی اساسی در ارتباطات فرهنگی و اجتماعی می‌داند.
با توجه به مباحثی که مطرح گردید، تحلیل تطبیقی دو اثر بر اساس مکتب فرانسوی، در وهله اول نیازمند اثبات ارتباط تاریخی و یا اقتباس ادبی میان دو اثر است. در صورت اثبات چنین رابطه‌ای است که می‌توان تأثیر و تأثر دو اثر از یکدیگر را مورد بررسی قرار داد. در مورد داستان شیخ صنعان و فاوست گوته، اگرچه به دلیل آشنایی گوته با ادبیات شرق و به‌ویژه ادبیات ایران؛ این موضوع یعنی وجود ارتباط تاریخی منتفی نیست، در عین حال اثبات این ارتباط هم امری دشوار است. در میان شاعران ایرانی آشنایی گوته با سعدی و حافظ امری مسلم است؛ اما این‌که آیا گوته با ذهنیت و شعر عطار نیز آشنایی داشته است، مسأله‌ای است که ثابت کردن آن نیاز به دلایلی متقن و معتبر دارد و صرف آشنایی گوته با سعدی و به‌طور خاص با حافظ نمی‌تواند آشنایی او با عطار را تأیید نماید؛ تا به امروز نیز در هیچ منبع مکتوبی مطلبی یافت نشده است که مؤید این موضوع باشد. تنها یک احتمال ضعیف وجود دارد، آن هم این‌که گوته به واسطه آشنایی با سعدی و حافظ با اندیشه عطار آشنا شده باشد. بی‌گمان با تکیه بر این احتمال ضعیف نمی‌توان وجود رابطه‌ای تاریخی و یا اقتباس را بین داستان شیخ صنعان و فاوست گوته پذیرفت؛ از این رو تکیه این پژوهش در زمینه تحلیل تطبیقی بر مبانی مکتب امریکایی خواهد بود.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

فصل سوم:
 

 

روش‌شناسی تحقیق
 

 

مقدمه
 

اساس هر تحقیقی بر روش‌شناسی صحیح استوار است. به این معنا که بدون انتخاب روش درست و متناسب با موضوع پژوهش، تأیید فرضیه‌ها و سؤالات پژوهش و نیز دست‌یابی به نتایج درست و کاربردی امکان‌پذیر نخواهد بود. از این رو در هر تحقیقی، پژوهشگر سعی می‌کند با برگزیدن روش‌ تحقیقی متناسب با موضوع و ماهیت آن تحقیق، ضمن هموار کردن مسیر پژوهش، زمینه دست‌یابی به نتایج صحیح را فراهم آورد. در راستای تحقق چنین هدفی است که پژوهشگران به تعریف و تبیین روش‌شناسی تحقیق پرداخته‌اند و اصول و قواعد صحیح آن را مشخص کرده‌اند. هر تحقیقی بسته به موضوع و محتوای آن دارای چهارچوب مطالعاتی ویژه‌ای است و با توجه به این چهارچوب است که پژوهشگر روش‌شناسی خاص هر پژوهش را برمی‌گزیند. در این پایان‌نامه نیز که هدف از تدوین و نگارش آن تحلیل تطبیقی داستان شیخ صنعان به روایت عطار و فاوست گوته است، پژوهشگر می‌کوشد با توجه به چهارچوب مطالعاتی پژوهش و نیز با تکیه بر روش‌شناسی متناسب با موضوع تحقیق، مسائل مرتبط با پژوهش را به‌درستی مورد بررسی قرار دهد.

 

۳-۱ روش تحقیق
 

در این پایان‌نامه، به منظور پیمودن مسیر درست تحقیق و برگزیدن روشی صحیح و علمی برای ارزیابی و تحلیل داده‌ها، پژوهشگر از روشی کیفی بهره گرفته است. همچنان­‌که از عنوان پایان‌نامه پیداست، در این پژوهش فاوست[۳۹] گوته و داستان شیخ صنعان به روایت عطار به روش تحلیل تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد.
روش تحقیقی مورد استفاده در این پژوهش، روش اسنادی و کتابخانه‌ای است؛ به این معنا که پژوهشگر اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق را از طریق مطالعه کتاب‌ها جمع‌ آوری نموده و در ادامه به تجزیه و تحلیل آنها می‌پردازد. برای این منظور محقق ابتدا با مطالعه منابع مرتبط با ادبیات تطبیقی، مبانی نظری پژوهش را استخراج کرده و در ادامه با مبنا قرار دادن این اصول و مبانی و نیز با بهره گرفتن از مهم‌ترین منابع مرتبط با موضوع فاوست گوته و شیخ صنعان، به جمع‌ آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها می‌پردازد. در این تحقیق تلاش پژوهشگر بر این بوده است که کلیه اسناد چاپی مرتبط با پژوهش نظیر کتاب‌‌ها، دایره‌المعارف‌ها، فرهنگ‌نامه‌ها، مجلات، لغت‌نامه‌ها، پژوهش‌نامه‌ها، منابع اینترنتی و به طور کلی هر منبعی را که به صورت چاپی قابل شناسایی و در دسترس بوده است، مورد توجه قرار دهد و در صورت مرتبط بودن محتوای این منابع با موضوع پژوهش، از مطالب آنها در گردآوری اطلاعات استفاده کند.

 

۳-۲ ابزار جمع‌ آوری اطلاعات
 

در پژوهش حاضر به دلیل این‌که روش تحقیقی به کار گرفته شده، روش اسنادی و کتابخانه‌ای است، تأکید پژوهشگر در جمع‌ آوری داده‌ها بر برگه­‌نویسی بوده و اطلاعات مورد استفاده در پژوهش عمدتاً از طریق مطالعه کتاب‌ها و گردآوری مطالب مرتبط با موضوع به دست آمده است. به این صورت که پژوهشگر ابتدا منابع مربوط به ادبیات تطبیقی را مطالعه کرده و با فیش‌برداری از آنها مباحث و مفاهیم نظری مربوط به پژوهش را تدوین نموده است و در ادامه با اساس قرار دادن داستان شیخ صنعان به روایت عطار و فاوست گوته، به مطالعه این دو اثر پرداخته و با در نظر داشتن وجوه شباهت و تفارق آنها به تجزیه و تحلیل این دو اثر ارزشمند پرداخته است.

 

۳-۳ تعریف نظری مفاهیم (واژگان کلیدی)
 

واژه‌های کلیدی: ادبیات تطبیقی، ادبیات عرفانی، ادبیات رمانتیک، خداوند، عشق، گناه.
ادبیات تطبیقی: «ادبیات تطبیقی یکی از کهن‌ترین حوزه‌های تحقیقات ادبی است و به‌ طور سنتی به حوزه‌ای از پژوهش‌های ادبی نسبت داده می‌شود که در آن آثار ادبی یا ادبایی از دو زبان و ملیت متفاوت با یکدیگر مقایسه شوند و در نهایت شباهت میان دو اثر یا نویسنده مورد نظر به عنوان یافته‌های اصلی پژوهش مطرح شود.» (نجومیان، ۱۳۹۱: ۱۱۶)
ادبیات عرفانی: «ادبیات عرفانی یا ادبیات صوفیانه، قسمتی از میراث منثور و منظوم ادبی است که شاعران عارف یا عارفان شاعر، تحت تأثیر مشرب تصوف به وجود آورده‌اند و در برگیرنده‌ قسمت عظیمی از ادبیات فارسی است.»
(اعظم بابایی،(http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=2946
ادبیات رمانتیک: «این نوع از ادبیات میان سال‌های ۱۷۸۹- ۱۸۳۲م. در اروپا شکوفا شد. شیوه بیان آراسته و پرجلوه همراه با بهره‌گیری از جریان پرشور احساسات به جای منطق، بازتاب اندوه و افسردگی درونی نویسنده، تصویر موقعیت‌های اسرارامیز و بهره‌گیری از مکان‌های دورافتاده و ناشناخته از ویژگی‌های رمانتیسم ادبی بود.» (رک. اسماعیل‌پور، ۱۳۸۱: ۶۶۲)

عشق: «لذتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است» (احمدی، ۱۳۸۶: ۷۸)؛ همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند. (رک. فروم، ۱۳۸۷؛ پانوشت مترجم)
خداوند: «نام اطلاق شده در فارسی به وجود آفریدگار جهان؛ اما متمایز از آن، در نظام‌های ایمانی است، خواه این خدا به صورت یکتا در یکتاپرستی مطرح باشد، یا به صورت الهه‌ای در کنار دیگر خدایان که در چندخدایی طرح می‌شود. همچنین چه ارتباطش را با جهان حفظ نموده باشد و چه در امور آن دخالت نکند.» (Swinburne, R.G, 1995)
گناه: یکی از مقوله‌های اصلی در تمامی ادیان، «گناه» است که تمامی ادیان برای آن آثاری وضعی قائل هستند. متکلمان مسیحی کوشیده‌اند ریشه بحث از گناه را در کتاب مقدس بجویند؛ در اسلام نیز به گناه و پیامدهای دنیوی و اخروی آن توجه ویژه شده است. تعبیرهای گوناگونی درباره گناه به کار رفته که قدر مشترک همه این تعبیرات آن است که «همه آنها کارهای ناشایست با پیامدهای ناشایست هستند که انسان با انجام آنها با دستورهای الهی به مخالفت برمی‌خیزد». (ملایوسفی و معماری،۱۳۹۰: ۱۰۲)
متغیرها: شیخ صنعان، فاوست، عطار، گوته، دختر ترسا، مفیستوفلس.

 

۳-۴ روش تجزیه تحلیل داده‌ها
 

روش پژوهشی به کار رفته در این پایان‌نامه، روش تحلیلی ـ تطبیقی است. در این روش پژوهشگر پس از گردآوری اطلاعات در قالب فیش‌ها، آنها را بررسی نموده و پس از تألیف و تدوین اطلاعات آنها، به تحلیل و مقایسه آنها با یکدیگر پرداخته و در آخر به یک جمع‌بندی نهایی دست یافته است.

 

فصل چهارم:
 

 

تجزیه و تحلیل یافته‌های تحقیق
 

 

مقدمه:
 

طبق آنچه در بخش مباحث نظری مطرح گردید، می‌توان دو اثر ادبی را بر اساس اصول دو مکتب فرانسوی و امریکایی تطبیق کرد و مورد مقایسه قرار داد. همچنان‌که پیش از این اشاره شد تحلیل تطبیقی دو اثر بر اساس مکتب فرانسوی، در وهله اول نیازمند اثبات ارتباط تاریخی و یا اقتباس ادبی میان دو اثر است. در صورت اثبات چنین رابطه‌ای است که می‌توان تأثیر و تأثر دو اثر را از یکدیگر مورد بررسی قرار داد. در مورد تحلیل تطبیقی داستان فاوست[۴۰] و شیخ صنعان بر اساس مکتب فرانسوی نیز ناگزیر به اثبات چنین تأثیر و تأثری هستیم و اثبات این قضیه مستلزم آن است که درباره آشنایی گوته با عطار و به تبع آن داستان شیخ صنعان بتوانیم با قطع و یقین سخن بگوییم.
چیزی که بر ما روشن است این است که گوته به علت علاقه‌ شدیدی که به خاورزمین داشته، با ادبیات عربی و فارسی آشنا بوده است.
«نگرش گوته به ادبیات دیگر کشورها و از آن جمله ادبیات شرق، ناشی از دوره رمانتیک و نیز اندیشه‌های هردر[۴۱] است» (فیروزآبادی، ۱۳۸۸: ۹۵).
بنابراین گوته نیز همچون بسیاری از شاعران و نویسندگان عصر رمانتیسم، که از فرهنگ و ادب یونان و روم گسسته بودند، دیگر آثار کلاسیک را منبع الهام خود نمی‌دانست و از این رو به فرهنگ و ادبیات مشرق زمین، خاصه زبان و ادب فارسی روی ‌آورد.
علاقه گوته به خاورزمین به دوران جوانی او بازمی‌گردد. نوشتن نمایش‌نامه محمد در سال‌های نخست اقامت در وایمار نیز ناشی از همین علاقه بود. او قرآن و حکایات الف لیله و لیله را قبلاً خوانده بود و در میان همه آنها به اشعار فارسی بیشتر عشق می‌ورزید.
عمیق‌‌ترین آشنایی گوته با ادبیات فارسی به سال‌ ۱۸۱۴ بازمی‌گردد. او در این سال به ترجمه‌ای از دیوان حافظ برخورد که دو سال پیش از آن تاریخ؛ یعنی در سال ۱۸۱۲، یوزف فن هامر پورگشتال[۴۲]، سیاست‌مدار و شرق‌شناس بزرگ اتریشی، آن را به آلمانی ترجمه کرده بود. گشتال قبل از آن‌که به عنوان وزیرمختار اتریش قدم به پایتخت امپراتوری عثمانی بگذارد، با ادبیات شرق آشنا بود. او در آنجا با نام حافظ آشنا شد و بعد به ترجمه تعدادی از غزل‌های او همت گمارد. بین سال‌های ۱۸۱۲- ۱۸۱۳ کتاب او ذیل عنوان غزل‌های شمس‌الدین محمد حافظ، شاعر ایرانی به چاپ رسید و نسخه‌ای از آن به دست گوته افتاد و گوته با علاقه فراوان مطالعه آن را دنبال کرد. (برای آگاهی بیشتر رک. شهباز، ۱۳۶۳: ۱۹۹-۲۰۱)
از دیگر اتفاقاتی که موجب وقوف گوته به آثار شرقی شد، دست یافتن او به یک قطعه خطی از سوره آخر قرآن بود. وی بعد از دست یافتن به این نسخه رونوشتی از آن برداشت و بعد از آن دنباله تحقیقات خود را در این زمینه قطع نکرد. از دیگر عوامل آشنایی گوته با شرق، نمایش صحنه‌ای از زندگانی واقعی یک قبیله آسیایی بود که در شهر وایمار به معرض نمایش درآمد. موضوع این نمایش رژه طایفه باشکرهای مسلمان[۴۳] بود که در بین دسته‌ های روس در پرنس‌نشین وایمار دفیله[۴۴] می‌رفتند. گوته در این مراسم شخصاً حضور به هم رسانید و تلاوت آیات آسمانی قرآن را استماع نمود و سخت تحت تأثیر آن قرار گرفت. (برای آگاهی بیشتر رک. خواجه‌نوری، ۱۳۴۵: ۴۴-۴۵)
اما همچنان‌که پیش از این اشاره کردیم، آنچه سبب آشنایی ژرف و عمیق گوته با روح ادب فارسی گشت، غزل‌های حافظ بود.
هرچند بین این دو شاعر بزرگ، حدود پنج قرن فاصله وجود دارد ـ حافظ در انتهای قرن هشتم هجری که برابر با ۱۳۸۹م. است، از دنیا می‌رود و گوته حدود پنج قرن بعد، در ۱۷۴۹م. میلادی متولد می‌شود و تا سال ۱۸۳۲ زندگی می‌کند ـ با وجود این «حافظ با همه هنر شاعری و اندیشه‌های فلسفی و عرفانی و ایزدی خویش راه را برای گوته کوتاه کرد. گوته حافظ را شناخت، دلبسته حافظ شد و شیفتگی خود را در آثار متعددی بروز داد.» (صفری، ۱۳۹۰: ۴۱)
گوته در پی آشنایی با دیوان حافظ، شروع به سرودن اشعاری کرد که رنگ و بویی کاملاً شرقی داشت. بنابراین این آشنایی سبب نوعی الهام هنری شد و گوته را بر آن داشت که پای به مرحله آفرینش هنری نهد و دیوان غربی ـ شرقی را به وجود آورد. این دیوان شامل ۱۲ بخش با عناوین مغنی‌نامه، حافظ‌نامه، عشق‌نامه، اندیشه‌نامه، رنج‌نامه، حکمت‌نامه، تیمورنامه، زلیخانامه، ساقی‌نامه، مثل‌نامه، پارسی‌نامه و خلدنامه است.
بنابراین گوته، با حافظ، ایران و ادب پارسی را تجربه می‌کند. او دیوان خود را در دوازده فصل، با رویکردی عمیق به حافظ رنگ و لعابی شرقی می‌بخشد.
البته آشنایی گوته با ادبیات فارسی به حافظ محدود نمی‌شود و در حقیقت حافظ پل ارتباط بین گوته با پیکره ادب فارسی و به تبع آن با سایر شعرای فارس‌زبان می‌گردد.
بر اساس شواهد موجود سعدی اولین شاعر ایرانی است که توجه نویسندگان و شاعران اروپایی را به خود جلب می‌کند. برای نمونه در سده هجدهم، فرانسوا ولتر[۴۵] با الهام از مقدمه بوستان، که در سفرنامه شاردن خوانده بود، قطعه شعری را به زبان فرانسوی سرود. دیدرو[۴۶]، از بزرگان عصر روشنگری و از نویسندگان دایره‌المعارف، چکیده‌ای از گلستان را به فرانسوی برگرداند. آپه بلانشه[۴۷]، نویسنده دیگر فرانسوی، در ۱۷۸۴ با الهام از سعدی، مجموعه‌ای به نام حکایت اخلاقی و قصه‌های شرقی انتشار داد. فردوسی دومین شاعری ایرانی است که فرهنگ‌دوستان اروپایی را مسحور خود ساخت. شاردن اولین اروپایی بود که شاهنامه و سراینده آن را می‌شناخت. گوته نیز در شمار شاعرانی است که به ادبیات فارسی توجه ویژه داشته است. مطالعه حکمت‌نامه گوته، نشانگر آشنایی عمیق و فراگیر این شاعر با ادبیات فارسی است .
«ویژگی بارز حکمت‌نامه در این است که قطعات آن بیشتر جمع‌ آوری جملات قصار ادبیات ایرانی ـ اسلامی است. مجموعه گفته‌های حکمت‌آمیزی که او بیش از همه از گلستان سعدی، پندنامه عطار، انوری . نیز شاهنامه فردوسی گرفته است.» (صفری، ۱۳۹۰: ۶۰)
به هر حال مخلص کلام این‌که این شاعر آلمانی در یک دوره ده ساله و به کمک همه‌ زبان‌هایی که می‌دانست، یعنی به کمک فرانسوی، ایتالیایی، انگلیسی، عربی و لاتین به تحصیل ادبیات فارسی روی آورد، و در آثار او به‌ویژه دیوانش، سعدی، قابوس بن وشمگیر، فردوسی، و تا حدی مولوی، عطار و انوری و نیز لطایف ملانصرالدین به فراخور، جایگاه خود راه یافته‌اند و گوته با این بزرگان ادب فارسی از ورای قرن و مکان به گفت‌و‌گو درآمده است.
اثرگذاری ادبیات فارسی، در فکر و اندیشه گوته تا به آنجاست که در دیوان خویش به تقلید از خمسه‌سرایان شعر فارسی، در برخی از منظومه‌هایش از عدد ۵ بهره بره برده است؛ مانند منظومه پنج چیز و منظومه پنج چیز دیگر.
با توجه به مقدمه‌ای که ذکر کردیم، در این‌که گوته با ادبیات مشرق زمین به‌ویژه ادبیات فارسی آشنایی داشته است، تردیدی باقی نمی‌ماند؛ اما چنین آشنایی هرگز به معنای تأیید ارتباط تاریخی و یا اقتباس ادبی میان آثار گوته و آثار ادبی فارسی نیست؛ به‌ویژه در مورد فاوست و اقتباس ادبی آن از داستان شیخ صنعان، با وجود شباهت‌هایی که میان این دو اثر وجود دارد و خواننده را در مورد پذیرش ارتباط تاریخی این دو اثر به وسوسه می‌اندازد، هرگز نمی‌توان به قطع و یقین سخن گفت.
صرف آشنایی گوته با سعدی و به‌طور خاص با حافظ نمی‌تواند آشنایی او با عطار را تأیید نماید؛ تا به امروز نیز در هیچ منبع مکتوبی مطلبی یافت نشده است که مؤید این موضوع باشد. تنها یک احتمال ضعیف وجود دارد، آن هم این‌که گوته به واسطه آشنایی با سعدی و حافظ با اندیشه عطار آشنا شده باشد. بی‌گمان با تکیه بر این احتمال ضعیف نمی‌توان وجود رابطه‌ای تاریخی و یا اقتباس را بین داستان شیخ صنعان و فاوست گوته پذیرفت؛ از این رو با توجه به این‌که این دو اثر در دو زمینه تاریخی و فرهنگی کاملاً متفاوت خلق شده‌اند، پذیرش وجود اقتباس ادبی میان آنها منتفی می‌شود.
بنابراین در این مطالعه تطبیقی رویکرد این پژوهش به مکتب امریکایی است که انواع اشتراکات موجود میان دو اثر را، فارغ از ارتباط تاریخی و روشن میان آنها، مورد بررسی قرار می‌دهد.
به هر حال آشنایی گوته با ادبیات مشرق زمین، به‌ویژه ادب فارسی، می‌تواند عاملی مهم برای اثبات اثرپذیری او از شاهکارهای ادبیات فارسی؛ از جمله داستان شیخ صنعان که موضوع پژوهش حاضر است، باشد. طبق چنین نگرشی، آشنایی گوته با ادب فارسی، می‌توانسته موجب پیدایش زمینه‌های مشترک فکری، ذوقی و عاطفی میان او و آفرینشگران آثار ادبی فارسی؛ از جمله عطار باشد. اشتراکاتی که بی‌گمان حاصل اندیشه‌های مشترک برآمده از تجربه‌های مشترک زندگی است.
در تبیین لزوم انطباق فاوست گوته و داستان شیخ صنعان، همین بس که چنین پژوهشی ضمن این‌که می‌تواند زمینه‌های مشترک فکری، ذوقی و عاطفی میان گوته و عطار را بازنماید، در تعیین مشترکات فرهنگی و اجتماعی، میان دو ملتی که آثار مذکور متعلق به آنهاست و نیز نزدیکی فکری و فرهنگی آنها، می‌تواند نقشی مؤثر داشته باشد. بنابراین بررسی تطبیقی فاوست گوته و داستان شیخ صنعان به روایت عطار، فارغ از زمینه تاریخی آنها، بر زمینه‌های مشترک موجود میان فرهنگ‌ها در خلق آثار تأکید می‌کند و از همین منظر است که می‌توان ادبیات را عاملی اساسی در ارتباطات فرهنگی و اجتماعی ملت‌ها دانست.

 

۴-۱- گوته
 

 

۴-۱-۱- زندگی‌نامه گوته
 

یوهان ولفگانگ ون گوته[۴۸] در سال ۱۷۴۹ در شهر فرانکفورت کنار ماین[۴۹] به دنیا آمد. پدر گوته، یوهان کاسپار[۵۰]، تبار و نسب والایی نداشت. پدر او خیاطی بود که بعد از ازدواج با دختری ثروتمند، شغل خیاطی را کنار گذاشت و صاحب مهمان‌خانه‌ای، که به همسرش تعلق داشت، شد.
بنابراین هرچند گوته در آثارش راجع به اصل و نسب خانوادگی‌اش سکوت کرده است، اما مشخص است که او نیز چون بسیاری دیگر از شاعران و نویسندگان هم‌نسلش از میان مردم عادی جوشیده است. (برای آگاهی بیشتر رک. هنری لوز، ۱۳۷۴: ۹)
یوهان کاسپار، از تحصیلات خوبی برخوردار بود. وی به ایتالیا سفر کرد و عضو انجمن سلطنتی در فرانکفورت شد. در سال ۱۷۴۸ با کاترینا الیزابت[۵۱]، دختر ولفگانگ تکستور[۵۲]، رئیس دادگاه بخش ازدواج کرد. او که به تبار روشنفکران شمال آلمان تعلق داشت، با ثروتی که به دست آورده بود، سال‌های بازنشستگی را در مجامع هنر دوستان و ادب‌شناسان گذراند. مادر گوته نیز که با آداب و سنن و فرهنگ مردم جنوب آلمان پرورش یافته بود، علاقه داشت فرزندانی شایسته و دانا تربیت کند.
 
 

نظر دهید »
بررسی بازده شرکتها به منظور ارزیابی اثر انتقال مالکیت به بخش خصوصی- قسمت ۱۰
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱۰۰  

 

* 

 

سود خالص 

 

= 

 

بازده دارایی 

 

 

جمع داراییها 

 

۳٫ بازده ارزش ویژه: عمومی ترین نسبت مورد استفاده برای اندازه گیری بازدهی روی سرمایه گذاری انجام شده توسط مالکین نسبت سود خالص به ارزش ویژه (حقوق صاحبان سهام) است. این نسبت نشان می دهد بازده حقوق صاحبان سهام چه میزان می باشد. مالکان واحد تجاری این نسبت را مهمتر از سایر نسبت ها می دانند زیرا حاصل سرمایه گذاری آنها را نشان می دهد.

برای انجام این محاسبه ما نیازی به تعدیل در سود خالص نداریم، زیرا این رقم قبلا توسط هزینه های بهره کاهش یافته (هزینه بهره از این رقم کسر گردیده است)، آن هم در صورتی که هزینه بهره ای برای پرداخت به وام دهندگان وجود داشته باشد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

۱۰۰
*
سود خالص
=
بازده ارزش ویژه
ارزش ویژه
 

این نسبت نشان دهنده قدرت شرکت در کسب سود از منابعی است که سهامداران در اختیار شرکت قرار داده اند. این نسبت علاوه بر سهامداران مورد توجه مدیران نیز می باشد، زیرا آنان در قبال تامین نرخ رضایت بخشی زا بازده برای سهامداران مسئولیت دارند.
لذا درآمد خالص از نظر این محاسبه نتیجه باقیمانده عملیات است و کلا متعلق به دارندگان سهام عادی یا ممتاز می باشد.
در میان گروه سهامداران، فقط دارندگان سهام عادی هستند که روی باقیمانده سود بعد از سود سهام ممتاز تعهدی پرداخت شده، ادعا دارند.
زمانی که شرکتی وامهای کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد افزایش ثروت سهامداران در صورتی امکان پذیر است که نرخ بازده سرمایه گذاری از نرخ بهره این وام ها بیشتر باشد. در این صورت مازاد نرخ بازده (نسبت به نرخ هزینه وام) به سهامداران شرکت تعلق می گیرد. اما اگر نرخ بازده شرکتی از نرخ هزینه بهره کمتر باشد نرخ بازده حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد(پی نو،۱۳۸۳).
روش گزارش حقوق صاحبان سرمایه به نوع واحد تجاری بستگی دارد. واحدهای تجاری را از این لحاظ می توان به دو گروه کلی سهامی و غیر سهامی تقسیم کرد. در شرکتهای غیر سهامی مانده حساب هر شریک در حقوق صاحبان سهام ارائه می شود و سهم هر شریک از سود (زیان) و برداشتها در حساب جاری شرکا نشان داده می شود. اما در شرکتهای سهامی، تفاوت بین داراییها و بدهیها، حقوق صاحبان سهام نامیده می شود. طبق قانون تجارت بخشی از سود قابل تخصیص باید به اندوخته قانونی منتقل شود تا زمانی که اندوخته قانونی به ۱۰ درصد سرمایه شرکت برسد. اندوخته قانونی قابل انتقال به سرمایه نیست و در شرایط معمول قابل تقسیم هم نیست.
هدف مدیریت به حداکثر رسانیدن بازدهی مبالغ سرمایه گذاری شده سهامداران در شرکت است و بازدهی روی حقوق صاحبان سهام بهترین مقیاس برای اندازه گیری موقعیت شرکت در انجام هدفش می باشد. (رفیعی،۱۳۷۴)
رقمی که به عنوان سود در محاسبه نسبت ها به کار می رود ناشی از به کارگیری اصول حسابداری به ویژه اصل تشخیص درآمد و اصل تطابق است، تفاوت در نحوه به کارگیری اصول حسابداری به خصوص تفاوت در روش های ثبت و گزارش هزینه و درآمد سبب بروز تفاوت در سود گزارش شده می شود، محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته نیازمند سهیم مخارج بین دوره های مختلف و یا تسهیم مخارج بین محصولات و دوایر گوناگون می باشد. همواره حسابداران سعی می نمایند معقول ترین روش های تسهیم را انتخاب نمایند لکن نمی توان ادعا کرد که این روش ها کامل و منطبق با واقعیت است، به علاوه عدم ثبات رویه در یک واحد تجاری یا عدم یکنواختی بین واحدهای مختلف سبب افزایش نارسایی فوق می گردد.( ایزدی نیا ،۱۳۶۸)

یکی از فرضیاتی که در رابطه با محدودیتهای موثر بر کاربرد تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی بیان می گردد، محدودیتهای ناشی از تئوری حسابداری و اصول منتج از آن بود به نحوی که فرض کنیم حتی اگر تمامی تهیه کنندگان صورتهای مالی به نحو یکنواختی اصول و روش های حسابداری را به کار گیرند باز هم نسبتهای مالی قادر نیست به رهنمودهای متصور خود دست یابد، این نارسایی ناشی از چارچوب فعلی حسابداری و اصول آن است.
یکی از مهمترین انتقاداتی که به چارچوب فعلی حسابداری وارد می شود در رابطه با گزارش سود واحد تجاری است. بدان معنی که اقتصاددانان مطابق با مفاهیم و اصول علم اقتصاد، سود گزارش شده توسط واحد حسابداری را به عنوان سود واقعی و اقتصادی قابل قبول نمی دانند. به عبارتی معتقدند سود حسابداری دارای توجیه اقتصادی نیست و نمی تواند تفسیری از واقعیات باشد.

مراجعه به اهداف صورتهای مالی روشن می سازد یکی از اهداف حسابداری گزارش سود واحد تجاری به عنوان اطلاعی مربوط، برای کلیه استفاده کنندگان صورتهای مالی می باشد. بدان معنی که تصمیم گیرندگان بین سود و سرمایه تمایز قائل می شوند و از سود به عنوان معیاری در ارزیابی کارایی مدیریت استفاده می کنند.(ایزدی نیا،۱۳۶۸)
یکی از عواملی که محاسبه نسبت های سودآوری را دشوار می سازد فرم های مختلف ارائه صورتحساب سود و زیان می باشد. صورتحساب سود و زیان با توجه به مفاهیم مختلف درآمد، طبقه بندی هزینه و بر اساس نظریات مختلف در مورد سود (نظریه شمول کلی یا نظریه عملکرد جاری) قابل ارائه است
در بعضی از واحدهای تجاری صورتحساب سود و زیان بر اساس تفکیک نتایج حاصل از عملیات جاری از نتایج فعالیت های جنبی و غیرعملیاتی ارائه می شود. در این فرم اقلام درآمد، هزینه، منافع م زیان به گروه های مختلف طبقه بندی می شود تا تفسیر اطلاعات تسهیل گردد در حالی که در بعضی دیگر از واحدها هیچ گونه طبقه بندی و تفکیکی بین اقلام درآمد و هزینه به عمل نمی آید بلکه درآمدها اعم از عملیاتی و غیرعملیاتی با هم جمع می شود و کلیه هزینه ها اعم از عملیاتی و غیرعملیاتی در طرف دیگر با هم جمع می شود و مابه التفاوت این دو سود ویژه دوره مالی را تشکیل می دهد.
در محاسبه نسبت هایی که از رقم سود به عنوان پارامتر محاسبه استفاده می کند بایستی دقت نمود با توجه به دلالت ها و رهنمودهایی که هر نسبت بیان می کند سودی را در فرمول محاسبه به کار برد که با ممفهوم نسبت هماهنگی داشته باشد. به منظور تجزیه و تحلیل و تفسیر نسبت های مالی در واحدهای مورد تحقیق و نحوه به کارگیری اصول حسابداری در مورد تشخیص درآمد و فرمهای ارائه صورتحساب به منظور تجزیه و تحلیل و تفسیر نسبتهای مالی در واحدهای مورد تحقیق و نحوه به کارگیری اصول حسابداری در مورد تشخیص درآمد و فرمهای ارائه صورتحساب سود و زیان سوالاتی مطرح گردیده است. (ایزدی نیا ،۱۳۶۸)

 

۲-۲۴: محدودیت نسبت ها
 

نسبت های مالی میان جنبه های مختلف موقعیت اقتصادی یک واحد تجاری ارتباط برقرار می کنند و اطلاعات بهتری را در مقایسه با موقعی که این جنبه ها به طور مجزا و مستقل گزارش می شود فراهم می سازد. از این رو جذابیتی برای استفاده کنندگان صورتهای مالی دارد. نسبت بازده ارزش ویژه و نسبت بازده داراریی ها در زمره نسبت هایی هستند که بین صورتحساب سود و زیان و ترازنامه ارتباط برقرار می کنند.
انتقاداتی که به صورتحساب ترازنامه وارد می شود به این گروه از نسبت ها قابل تعمیم است و بر قابلیت مثبت نسبت ها تاثیر منفی می گذارد:
۱٫ ترازنامه در چارچوب فعلی حسابداری مبتنیی بر اصل بهای تمام شده تاریخی است و لذا نمی تواند واقعیت های جاری را منعکس سازد. در چارچوب فعلی حسابداری قدرت خرید پول به عنوان شاخص اندازه گیری ثابت فرض شده و تغییرات آن در نظر گرفته نمی شود. لذا ترازنامه که به عنوان تصویر لحظه ای از وضعیت مالی یک واحد تجاری تعریف می شود، در واقع به گزارش میانگین موقعیت های گذشته پرداخته و اقلام دارایی های غیرپولی مندرج در ترازنامه تجمعی از قیمت های متفاوت مربوط به زمان های مختلف می باشد که قابلیت های مقایسه ای آنها با یکدیگر جمع می شود که واحد اندازه گیری آنها در زمان های متفاوت یکسان نبوده است.
۲٫ نسبت هایی که با بهره گرفتن از ترازنامه محاسبه می شود به دلیل ارتباط ترازنامه به گذشته و آنکه ترازنامه به تجمع اقلام زمان های گذشته پرداخته، در واقع روابط را بر اساس میانگین موقعیت های گذشته بیان می کند و چون تصمیم گیری مربوط به آینده است لذا تصمیم گیرنده برای تشخیص چشم انداز روشنی از آینده بهتر است روند این نسبت ها را در سنوات گذشته پیگیری کند تا شاید بتواند روند سالهای بعد را نیز پیش بینی کند.
۳٫ به کارگیری مبانی مختلف ارزشیابی در ترازنامه:
علاوه بر انتقاداتی که ناشی از ارزش گذاری دارایی ها بر حسب واحدی غیر ثابت و تجمع داراریی های زمان های مختلف با واحدهای پول با ارزش متفاوت می باشد. یکی دیگر از انتقادات وارده به ترازنامه آن است که در چارچوب فعلی اصول حسابداری مبانی مختلف ارزشیابی برای گزارش دارایی ها به کار رفته است.
دارایی های پولی به ارزش اسمی که معرف قدرت خرید پول در زمان حاضر است گزارش می شوند.
بدهی های پولی نیز به مبلغ اسمی که مبین پرداخت مبلغ ثابتی پول در زمان آینده است و به عبارتی به ارزش زمان سررسید گزارش می شوند.
حسابهای دریافتنی پس از کسر پس از کسر ذخیره لازم برای مطالبات مشکوک الوصول یعنی در واقع بر حسب خالص ارزش بازیافتنی گزارش می شوند و دارایی های غیر جاری و غیر پولی بر حسب بهای تمام شده تاریخی که معرف ارزش زمان تحصیل دارایی است گزارش می شود. به کارگیری مبانی مختلف ارزشیابی محدودیتی است که حسابداری در رابطه با اندازه گیری آن مواجه است و امر ارائه اطلاعات مربوط و مفید به منظور تصمیم گیری را دشوار می سازد. حسابداری در جهت رفع این نارسایی تلاش هایی را به خرج داده، به عنوان مثال تهیه صورتهای مالی تعدیل شده بر اساس شاخص عمومی قیمتها به عنوان مکمل صورتهای مالی تاریخی گامی در جهت ارائه اطلاعات مربوط به تصمیم گیرندگان می باشد.
۴٫ نادیده انگاشتن منابع اقتصادی کیفی (دارایی های نامشهود):
ترازنامه که در چارچوب فعلی حسابداری مطابق با اصول پذیرفته شده آن تهیه و تنظیم می شود قادر نیست ارزش تمامی منابع اقتصادی که در اختیار واحد تجاری است را گزارش نماید.
مطابق با اصل بهای تمام شده، دارایی های نامشهود در صورتی در ترازنامه منعکس می شود که منابع اقتصادی صرف تحصیل آنها شده باشد و معادل ارزش منابع صرف شده در زمان تحصیل در ترازنامه گزاذش می شود.
بدین ترتیب دارایی های نامشهود که حاصل فعالیت و توسعه اقتصادی واحد تجاری است در ترازنامه گزارش نمی شود، در حالی که آشکار است این بخش از دارایی ها همچون سایر دارایی های مشهود به عنوان یک منبع اقتصادی در اختیار واحد تجاری بوده و مدیریت در کسب سود و تداوم فعالیت اقتصادی از آن استفاده نموده است.
«میگز» در کتاب حسابداری میانه به این مساله اشاره می کند.
«… تحلیل گران مالی بایستی به خاطر داشته باشند تجزیه و تحلیل صورتهای مالی دارای محدودیت های خاصی اس. و در تجزیه و تحلیل نهایی عوامل نامشهود و غیرقابل اندازه گیری پارامترهای مهم هستند و بایستی آنها را در نظر داشت.»
۵٫ تلاش برای دستیابی به اطلاعات تکمیلی که از صورتهای مالی تحصیل نمی شود:
استفاده کنندگان صورتهای مالی و تحلیل گران همواره بایستی در تلاش برای دستیابی به اطلاعات تکمیلی و مکمل صورتهای مالی باشند. اطلاعاتی در مورد برنامه های عملیاتی، سیاست های اقتصادی، موقعیت شغلی و رقابتی، کیفیت مدیریت و سایر اطلاعات غیرکمی در زمره اطلاعات تکمیلی هستند. تحلیل گران حرفه ای و کارگزاران بورس سهام این قبیل اطلاعات را جمع آوری و به صورت غیررسمی منتشر می نمایند. مجلات مالی از قبیل فورچون[۴۸] و وال استریت[۴۹] و همچنین مجلاتی که توسط محافل حرفه ای و تجاری منتشر می شود این قبیل اطلاعات را منتشر می نمایند. (ایزدی نیا،۱۳۶۸)

 

۲-۲۵: پیشینه تحقیق
 

۲-۲۵-۱: پیشینه تحقیق خارجی
مولاکو اوچینگ و همکاران (۲۰۱۴) [۵۰] تحقیقی تحت عنوان «تاثیر خصوصی سازی بر عملکرد مالی خطوط هوایی کنیا» انجام داد. او برای ارزیابی عملکرد مالی قبل و بعد از خصوصی سازی از نسبت های نقدینگی (نسبت جاری)، نسبت بدهی (نسبت بدهی به دارایی)، نسبت سودآوری (بازده حقوق صاحبان سهام)، اثر مالی (نسبت گردش دارایی) استفاده کرد. این مطالعه بر روی اطلاعات مالی منتشر شده برای خطوط هوایی کنیا در دوره ۲۰۱۲ -۱۹۹۰ صورت گرفت. نتیجه این مطالعه نشان داد که پس از خصوصی سازی بر عملکرد خطوط هوایی کنیا از نظر نقدینگی و بدهی تاثیر مثبتی نسبت به قبل از خصوصی سازی وجود دارد. همچنین نتایج این تحقیق حاکی از این بود که حجم معاملات و بازده درآمد افزایش یافته است.
اشفق احمد (۲۰۱۲) در مقاله ای به بررسی «تاثیر خصوصی سازی بر عملکرد بخش بانکی در پاکستان» می پردازد. بدین منظور وی از تجزیه و تحلیل نسبت ها استفاده می کند. نسبت های مورد استفاده عبارتند از: نسبت سود، نسبت کیفیت دارایی ها، نسبت ارزش بازار ، نسبت مدیریت بدهی، نسبت های نقدینگی، نسبت بدهی. این نسبتها در دو بانک HBL و UBL در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد. نسبت های نقدینگی بهبود یافتند، تعداد و ارزش سپرده ها افزایش یافت و سودآوری بانک ها نیز افزایش یافت. ارزش عدم عملکرد وام کنترل شده است.. با این حال، نرخ گسترش هنوز هم نسبت به دوره قبل از خصوصی سازی بالاتر است. در نتیجه خصوصی سازی بانک ها در پاکستان منجر به بهبود بهره وری آنها گشته است.
ریتاب[۵۱]، در مطالعه ای باعنوان «توسعه‌ی بخش مالی و رشد پایدار اقتصادی در بازارهای هم‌گرایی منطقه ای»، به بررسی توسعه‌ی بازارهای مالی (بخش بانکی) و رشد اقتصادی بر ای هفت کشور خاورمیانه و شمال آفریقا در دوره‌ی زمانی ۱۹۶۵ تا ۲۰۰۲ پرداخت. او به این نتیجه رسید که در شش کشور از این هفت کشور توسعه‌ی بخش بانکی سبب افزایش رشد اقتصادی می‌شود. هم چنین در سه کشور از این هفت کشور، رشد اقتصادی نیز توسعه‌ی بخش بانکی را آن‌ ها با بهره گرفتن از تحلیل همجمعی، نشان دادند که یک رابطه تعادلی بلندمدت بین توسعه‌ی بخش مالی و رشد اقتصادی در هفت کشور وجود دارد اما با توجه به نتایج حاصل از برآورد مدل تصحیح خطای برداری، دو در کوتاه مدت توسعه‌ی بخش بانکی تأثیر قابل توجهی بر رشد اقتصادی در این کشورها ندارد.
سلیمان و آمر(۲۰۰۷)[۵۲] ، در مطالعه‌ی خود با عنوان «توسعه‌ی مالی و رشد اقتصادی تجربه کشور مصر»، به بررسی و تجزیه و تحلیل رابطه‌ی بین توسعه‌ی مالی و رشد اقتصادی در کشور مصر در دوره‌ی زمانی ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۱ پرداختند. نتایج حاصل حاکی از رابطه‌ی متقابل توسعه‌ی مالی و رشد اقتصادی در کشور مصر است هم چنین آن‌ ها اثبات کردند که توسعه‌ی مالی از طریق افزایش منابع برای سرمایه‌گذاری و افزایش کارآیی سرمایه‌گذاری سبب رشد اقتصادی در این کشور می‌شود. آن‌ ها پیشنهاد کردند که اگر اصلاح ساختارهای مالی که از سال ۱۹۹۱ در این کشور شروع شده، تسریع شود، سبب تحریک سرمایه‌گذاری و پس انداز و در نتیجه رشد بلندمدت اقتصادی را موجب می‌شود.
بن ناصر و غازونی(۲۰۰۷)[۵۳] ، درمطالعه­ ای تحت عنوان «بازار سهام، بانک‌ها و رشد اقتصادی :شواهد تجربی منطقه‌ی خاورمیانه و شمال آفریقا»، با بهره گرفتن از یک مدل داده های تابلوئی نامتوازن به بررسی رابطه‌ی بین توسعه‌ی بازارهای مالی و رشد اقتصادی در یازده کشور خاورمیانه و شمال آفریقا پرداختند . نتایج حاصل از مطالعه مذکور نشان می‌دهد که ارتباط معنی داری بین توسعه‌ی بخش بانکی و بازار سهام و رشد اقتصادی در این کشورها وجود ندارد .حتی بعد از کنترل کردن توسعه‌ی بازار سهام، وابستگی بین توسعه‌ی بخش بانکی و رشد اقتصادی در این کشورها منفی است . فقدان این ارتباط، به توسعه نیافتگی بازارها و سیستم‌های مالی در این منطقه مربوط می‌شود که رشد اقتصادی آن‌ ها را مختل کرده است .بنابراین، به منظور بهبود رشد اقتصادی در این منطقه، عملکرد سیستم و مؤسسات مالی باید بهبود یابد . بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مذکور، سایر مناطق نظیر آفریقا، اروپای شرقی یا آمریکای لاتین که وضعیت بازارهای مالی مشابهی دارند، باید عملکرد سیستم مالی خود را بهبود بخشند، تا از تأثیر منفی نوسانات بازار سهام بر رشد اقتصادی این کشورها کاسته شود.
جیمز[۵۴]، در مطالعه ای با عنوان «مکانیسم ارتباط توسعه‌ی مالی و رشد اقتصادی در مالزی چیست؟» به بررسی تأثیر توسعه‌ی مالی بر رشد اقتصادی در کشور مالزی از کانال‌های گوناگون پرداخته است. وی برای بررسی این مکانیسم‌ها در مطالعه‌ی خود شش معادله را بر آورد کرده است . نتایج حاصل از تخمین این معادلات نشان داد که توسعه‌ی مالی از طریق افزایش پس انداز و سرمایه گذاری خصوصی، موجب رشد اقتصادی بالا در کشور مالزی شده است. نتایج حاصل از مطالعات وی، فرضیه‌ درون زایی توسعه‌ مالی و رشد، مبنی بر این که توسعه‌ مالی از طریق افزایش کارایی سرمایه گذاری سبب رشد اقتصادی شده است را نیز تأئید کرد.
بالتاجی و همکاران[۵۵] (۲۰۰۸ ) در مقاله ای تحت عنوان «توسعه مالی و درجه باز بودن: تخمین از طریق داده های تابلویی» به بررسی درجه باز بودن مالی و تجاری بر توسعه مالی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، در دوره ۲۰۰۳ – ۱۹۸۰ پرداختند. آنها از بین شاخص های مختلف توسعه مالی، شاخص توسعه بخش بانکداری را به عنوان توسعه مالی برای این منظور استفاده کردند و برازش مدل از طریق روش داده های تابلویی صورت گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که برای هر دوگروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه درجه باز بودن به توسعه مالی کمک می‌‌کند، به خصوص درجه باز بودن مالی برای کشورهایی که درآمد پایین دارند بسیار مناسب است.

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
تاثیر ۶ هفته تمرینات دایره ای پلایومتریک بر برخی از فاکتورهای آمادی جسمانی دانش آموزان کشتی گیر منطقه ۱۱ شهر تهران- قسمت ۴
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۲-۶- گیرنده های حسی و عمقی
 

این گیرنده ها اجرای حرکت را کنترل کرده و موجب آگاهی شخص از وضعیتی که در آن قرار دارد، میشود که شامل دو دسته گیرنده به نام، دوک‌های عضلانی و اندام‌های وتری گلژی هستند.

 

۲-۶-۱- دوکهای عضلانی
 

از نظر ساختاری دوکهای عضلانی دارای دو سر نوک تیز است که هر دوک در اطراف تارهای درون دوکی قرار گرفته است. تارهای درون دوکی فاقد تار‌های اکتین و میوزین هستند و قابلیت انقباض را ندارند.
گیرنده دوک عضلانی در مرکز دوک قرار داشته که تحریک این ناحیه از دوک باعث تحریک گیرنده‌های این قسمت می‌شود. یک نیروی کشش خارجی باعث کشش دوک‌های عضلانی شده که این کشش در قالب یک پیام حسی به نخاع رفته و موجب انقباض گروهی از عضلات و مهار عضلات می‌شود که این فرایند به نام بازتاب کششی است. قدرت پاسخ دوک‌های عضلانی به کشش، میزان کشش و سرعت کشیدگی بستگی دارد (سلیمانی، ۱۳۷۵).

 

۲-۶-۲- اندامهای وتری گلژی
 

این گیرنده ها در داخل وتر عضلات در محل اتصال وتر با اولین تارهای عضلانی قرار دارند. به طور متوسط هر اندام وتری گلژی به ۱۵- ۱۰ تار عضلانی متصل میشود. و با انقباض عضله این تارها تحریک میشود و این گیرنده ها بر خلاف دوک‌های عضلانی نقش مهار دارند. اندامهای وتری گلژی به دلیل نقش مهاری که دارند از تنش عضلانی شدیداً جلوگیری کرده و مانع بروز آسیب در عضلات می‌شود (مایلر و همکاران، ۱۹۸۴).

 

۲-۷- تأثیرات مربوط به تمرینات پلایومتریک
 

همانطور که میدانیم در تمرینات پلایومتریک از پریدن، جهیدن و پرتاب کردن استفاده می‌شود. در این نوع از تمرینات بر خلاف بسیاری از تمرینات معمولی دیگر دو نوع انقباض درونگرا و برونگرا اتفاق میافتد به طوری که وقتی فردی شروع به پریدن می‌کند، در اثر پرش عضلات کشیده شده و باعث افزایش خاصیت ارتجاعی و تحریک سیستم عصبی و در نهایت باعث یک انقباض قوی می‌شود که از آن تحت عنوان بازتاب کششی نام بردیم (آدامز و همکاران، ۱۹۹۲٫ شیران و همکاران، ۲۰۰۸).
در واقع تمرینات پلایومتریک یک شیوه تمرینی است که می‌توان از آن برای توسعه توان انفجاری ورزشکاران استفاده کرد. به طوری که چو و کراچل[۲۲] در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که اجرای حرکات و مهارت‌ها با سرعت بالا مستلزم به کارگیری تمرینات مناسب به ویژه تمرینات پلایومتریک و ترکیبی است (شیرویه، ۱۳۸۳).
تأثیراتی که تمرینات پلایومتریک می‌تواند روی سیستم عصبی- عضلانی و قابلیت بدنی چون قدرت، سرعت و به ویژه توان بگذارد شامل؛ تشدید بازتاب کششی، کوتاه شدن زمان انقباض درون گرا و برون گرا که موجب افزایش نیروی ارتجاعی عضلات در زمان انقباض درون گرا، سازگاری سیستم اعصاب حرکتی، به کارگیری واحد‌های حرکتی بیشتر، افزایش فشار روی فعالیت عضلانی چه در مرحله انقباض درون گرا و چه در زمان انقباض برون گرا ، تبدیل قدرت و سرعت عضلانی به توان انفجاری می‌شود (مایلر و همکاران، ۱۹۸۴، تایر، ۱۹۸۴).

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

۲-۸- طبقهبندی تمرینات پلایومتریک
 

تمرینات پلایومتریک بر اساس سنگینی و شدت کار به صورت زیر طبقه بندی می‌شوند:
– پرش‌های درجا: در این تمرینات پرش از جایی شروع می‌شود که در همان مکان فرد انجام شده است. این تمرینات دارای شدت نسبتاً کمی‌است که می‌توان با کم کردن فاصله استراحت بین پرش‌ها، شدت آن را افزایش داد.
– پرش ایستاده: این پرشها عموماً به صورت عمودی و افقی انجام می‌شوند و بین هر بار پرش برگشت به حالت اولیه به طور کامل انجام میگیرد.
– پریدن: هدف از این تمرینات افزایش طول گام دویدن در مقایسه با حالت دویدن است و اغلب در مسافت کمتر از ۳۰ متر انجام می‌شود.
– پرش‌ها و جهش‌های چند گانه: این پرش‌ها ترکیبی از پرش‌های ایستاده و در جا می‌باشد که می‌تواند به تنهایی یا با یک مانع انجام شود.
– تمرینات جعبه: این تمرینات شامل پرش‌ها و جهش‌های چندگانه است که با پرش عمقی ترکیب شده و میزان شدت آن‌ ها متغیر است، تعداد پرش‌ها و ارتفاع جعبهها میتواند با توجه به شدت تمرین کم یا زیاد شود.
– پرش‌های عمقی: در این تمرینات ارتفاع فرود، سطح و وزن ورزشکار جزء عوامل تعیین کننده در میزان شدت کار می‌باشند. در این تمرینات ورزشکار پس از پریدن از روی جعبه (یک ارتفاع)، به محض برخورد پا با زمین به سمت بالا می‌پرد. کلید اصلی در اجرای موفق این تمرینات، زمان استراحت بین فرود و جداشدن از زمین است.
– پرتاب توپ طبی: این تمرینات هم به صورت پرتاب ثابت و هم همراه با حرکت ورزشکار انجام می‌شود. به این صورت که فرد پس از پرتاب و برخورد توپ با زمین دوباره آن را در فواصل مشخص دریافت می‌کند (جیمز و همکاران، ۱۳۷۹٫ جیمز و همکاران، ۱۳۸۶).
در سال ۱۹۸۹ کیلر و همکاران، شکل دیگری از طبقه بندی تمرینات پلایومتریک را مطرح کردند. در این طبقه بندی تمرینات پلایومتریک به دو دسته تقسیم بندی می‌شوند (مایلر و همکاران، ۱۹۸۴).
– تمرینات تک پاسخی: در این تمرینات با هر تکرار، پا یک بار با زمین و یا وسایل مورد استفاده در تمرین تماس پیدا میکند. برای مثال، ورزشکاری که توپ طبی را در میان پاهای خود قرار داده و آن را از جلو به بالا پرتاب میکند.
– تمرینات چند پاسخی:در این تمرینات در هر تکرار پا دو بار یا چندین مرتبه با زمین یا وسایل تمرین تماس پیدا می‌کند. برای مثال، پایین پریدن از جعبه در پرش‌های عمقی و بلافاصله با صرف کم ترین زمان پرش به سمت بالا و دوباره فرود آمدن بر روی زمین.

 

۲-۹- اصول بکارگیری تمرینات پلایومتریک
 

مربیان و ورزشکاران که از تمرینات پلایومتریک در برنامه کاری خود استفاده می‌کنند باید یک سری اصول کلی را در مورد این تمرینات رعایت کنند تا از اثرات مثبت آن بهره مند شوند. در این جا به مجموعهای از اصول که باید رعایت شود. اشاره می‌کنیم:
– تمرینات پلایومتریک، که یک ورزشکار یا مربی در برنامه تمرینی قرار می‌دهد باید مطابق با رشته ورزشی باشد (بومپا، ۱۹۹۳).
– در زمان به کارگیری تمرینات پلایومتریک باید توجه کرد که این تمرینات باید از حرکات ساده شروع شود و به تدریج بر شدت و سنگینی آن اضافه شود (جیمز و همکاران، ۱۳۷۹).
– هر برنامه تمرینی دارای یک شدت و حجم می‌باشد که این اصول باید متناسب با توانایی‌های ورزشکار تنظیم شود (جیمز و همکاران، ۱۳۷۹).
– از آن جایی که تمرینات پلایومتریک به انعطافپذیری و چابکی نیاز دارد. بنابر این در این تمرینات باید یک زمان کافی و مناسب در شروع تمرینات برای گرم کردن و در پایان برای سرد کردن قرار داده شود (جیمز و همکاران، ۱۳۸۶).
– تمرینات پلایومتریک باید مطابق برنامه تمرینی پیش رود (بومپا، ۱۹۹۳).
– تمرینات پلایومتریک باید بر اساس اصل اضافه بار تدریجی قرار داده شوند (جیمز و همکاران، ۱۳۸۶).
– در تمرینات پلایومتریک باید از حداکثر نیرو در حداقل زمان استفاده شود مانند، پرتاب وزنه، که در مرحله اول فرد حداکثر نیرو را برای پرتاب اعمال کرده و در مرحله بعدی، حرکت را با سرعت بالا همراه با مسافت طولانی اجرا می‌کند (صالحی، ۱۳۷۹).
– تمرینات باید ۲ تا ۳ روز در هفته و هر روز ۳ تا ۱۰ مرحله با ۸ تا ۱۰ تکرار و زمان استراحت ۱ تا ۲ دقیقه بین هر مرحله انجام شود (جیمز و همکاران، ۱۳۷۹).
– شدت و فشار تمرین از بخشهای مهم در تمرینات پلایومتریک می‌باشد به همین خاطر سرعت اجرای حرکت در این تمرینات مهم و ضروری است (جیمز و همکاران، ۱۳۸۶).
– تمرینات پلایومتریک بهتر است تا آن جا که ممکن است روی سطح نرم مثل، زمین چمن یا تشک‌های دارای انعطاف (تشک کشتی) انجام شود (جیمز و همکاران، ۱۳۸۶٫ شیران، ۱۳۸۵).
– افرادی که به بلوغ جسمی‌نرسیده اند باید از تمرینات شدید پلایومتریک به خصوص تمرینات پرشی با وزنه و یا با بهره گرفتن از جعبه و سکو خود داری کنند. چرا که ممکن است با انجام این تمرینات دچار آسیب‌های جدی شوند (جیمز و همکاران، ۱۳۸۶).

 

۲-۱۰- آسیب‌های ناشی از تمرینات پلایومتریک
 

متخصصین و فیزیوتراپیستهای ورزشی با مطالعاتی که در زمینه تمرینات پلایومتریک انجام دادند، بیان کردند که تمرینات پلایومتریک جزء تمرینات آسیب رسان می‌باشند که علت آن را فشار زیاد این تمرینات روی سیستم عصبی- عضلانی، مفاصل و تاندون معرفی می‌کنند. نمونه ای از آسیب‌هایی که معمولاً در اثر تمرینات ایجاد می‌شوند شامل، ضرب دیدگی پاشنه پا، آسیب به زانو، درد مچ پا و ناحیه پایین کمر، فشردگی ستون مهرهها، آسیب به مینیسک زانو، کوفتگی عضلانی و … می‌باشند.
متخصصین علت اصلی بروز این آسیب‌ها را نتیجه ، تعداد زیاد جلسات تمرین، تکرار زیاد پرش‌ها در هر جلسه ی تمرینی، اجرای غلط و نادرست تمرینات و افزایش فشار تمرینی بدون در نظر گرفتن سازگاری‌های عضلانی و توانایی‌های فردی، می‌دانند (شیران، ۱۳۸۵). بنابراین توصیه می‌شود که ورزش کاران با اجرای یک برنامه تمرینی صحیح و اصولی تا آن جا که امکان دارد از بروز آسیب‌ها جلوگیری نمایند.

 

۲-۱۱- توان بیهوازی
 

توان، کار انجام شده در واحد زمانی معین است. به بیان دیگر توانایی عضله یا گروهی از عضلات برای تولید نیروی زیاد با سرعت زیاد بر علیه یک مقاومت مشخص در یک دوره زمانی معین را توان می‌گویند (گایینی و رجبی، ۱۳۸۳).
توان یکی از عوامل مهم در برنامه‌ آمادگی عضلانی و نشان‌دهنده ترکیب قدرت و سرعت می‌باشد. در واقع افزایش قدرت یا سرعت و یا هر دوی این عوامل، موجب افزایش توان می‌شود و افزایش توان باعث می‌شود که ورزشکار بتواند کار بیشتری را در مدت زمان کوتاه‌تری انجام دهد. بر این اساس لازم به ذکر است که به توان بیهوازی، قدرت انفجاری نیز گفته می‌شود و آن نیز با بیشترین نیرویی که عضله می‌تواند در مدت زمان نسبتاً کوتاهی (کمتر از ۶ ثانیه) تولید کند، تعریف شده است. قدرت انفجاری با انجام تمریناتی با میزان ۲۳ تا ۲۸ درصد یک تکرار بیشینه با ۸ تا ۱۰ تکرار، همراه با استراحت ۱ تا ۷ دقیقه‌ای بین تکرارها بدست می‌آید (سلیمیف ۱۳۷۹).
آنچه در اینجا مهم و قابل قبول است، تفاوت اساسی بین توان بی‌هوازی و ظرفیت بی‌هوازی است که توان بی‌هوازی نشان‌دهنده بالاترین میزان رهاسازی انرژی بی‌هوازی است. در حالی که ظرفیت بی‌هوازی بازتاب تولید حداکثر انرژی بی ‌هوازی است که فرد می‌تواند در حین انجام کار تا سرحد خستگی آن را نگه دارد(بانگسبو و همکاران، ۲۰۰۲).

 

۲-۱۱-۱- عوامل مؤثر بر توان بی‌هوازی
 

عوامل مختلفی بر توان بی‌هوازی اثر می‌گذارند که برخی از آنها عبارتند از: وراثت، سن، جنس، تمرین، نحوه توزیع تارهای عضلانی، ATP .
۱- وراثت: ظرفیت‌های فیزیولوژیکی و عملکردی تا حد زیادی تحت تأثیر وراثت قرار می‌گیرند. بطوریکه حتی با بهترین برنامه تمرینی، بهبود قابلیت‌های عملکردی محدود به استعدادهای وراثتی خواهد بود. تقریباً توان عضلانی نیز همانند حداکثر اکسیژن مصرفی در جنس مذکر به میزان ۲/۹۲ درصد زمینه وراثتی داشته، در حالی که زمینه وراثتی توان عضلانی در جنس مونث ناچیز است. این عقیده که دستگاه لاکتیک تا حدودی وراثتی است، دارای زیربنای علمی و تحقیقاتی بوده و متخصصین تربیت بدنی بارها آنرا مورد تأکید قرار داده‌اند (فاکس و ماتیوس، ۱۳۸۷).
۲- سن و جنس: طبق تحقیقات انجام شده توسط دیویس و همکاران بر روی مردان و زنان ۶ تا ۲۵ ساله، اختلاف اندکی بین دو جنس زن و مرد وجود دارد. همچنین توان بی‌هوازی مردان و زنان پس از ۲۵ سالگی کاهش می یابد(فاکس و ماتیوس، ۱۳۸۷).
بر اساس گزارشات دی پرام پرو (۱۹۸۴) متوسط حداکثر توان بی‌هوازی بی‌لاکتیک، در مردان حدود ۲۰ – ۱۵ درصد بیشتر از زنان است و افراد ۶۰ ساله در حدود ۶۰ درصد حداکثر توان بی‌هوازی بی‌لاکتیک افراد ۲۰ ساله را دارند (میناسیان، ۱۳۷۶).
۳- تمرین: تمرین سبب تغییرات فیزیولوژیکی در سیستم‌های بدنی می‌شود. مهمترین این تغییرات شامل افزایش ظرفیت دستگاه فسفاژن و دستگاه بی‌هوازی می‌باشد. در دستگاه فسفاژن، افزایش ذخایر ATP و PC عضلانی و تغییر آنزیمهای کلیدی این دستگاه باعث افزایش ظرفیت دستگاه فسفاژن می‌شود. محققان نشان داده‌‌اند که بعد از یک برنامه تمرینی هفت ماهه دوی استقامت، شامل ۲ الی ۳ روز تمرین هفتگی، ذخایر ATP عضلانی به مقدار تقریبی ۲۵ درصد افزایش یافته است. همچنین تراکم PC در عضلات نشان داده‌اند که فعالیت آنزیم‌های فسفاتاز، میوکناز و کراتین کیناز از ۸ هفته برنامه تمرین سرعتی به ترتیب به میزان ۳۰، ۲۰ و ۳۶ درصد افزایش یافته است (فاکس و ماتیوس، ۱۳۸۷).
لازم به ذکر است که نوع تمرینات برای افزایش توان بی‌هوازی با نوع تمرینات جهت افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی متفاوت است. بطور کلی تمرینات انفجاری، کوتاه مدت و سریع از طریق افزایش ظرفیت دستگاه‌های فسفاژن و گلیکولیتیکی باعث افزایش توان عضلانی می‌شود.
۴- ATP: میزان و درجه سوخت و ساز ATP با میزان و درجه‌ای که تارهای عضلانی قادر به تبدیل انرژی به کار مکانیکی هستند، می‌تواند قابلیت عضله را در تولید توان محدود سازد (رئیسی، ۱۳۷۴).
۵- نحوه توزیع تار عضلانی: عضلات اسکلتی از واحدهای حرکتی تشکیل شده‌اند که این واحدهای حرکتی با یک روش مشابه انجام وظیفه می‌کنند و همه واحدهای حرکتی قادرند تحت شرایط هوازی و بی‌هوازی فعالیت کنند. اما بعضی از آنها برای انجام اعمال بی‌هوازی و برخی دیگر جهت انجام اعمال هوازی مناسب‌تر هستند. بطور کلی ورزشکاران استقامتی گرایش به داشتن تارهای کند انقباض بیشتر و قهرمانان رشته‌های سرعتی گرایش به داشتن تارهای تند انقباض بیشتری دارند. دلیل این موضوع آن است که تارهای تند انقباض نسبت به تارهای کند انقباض دارای ظرفیت نسبی بی‌هوازی بیشتر، ذخایر فسفوکراتین بالاتر و فعالیت آنزیمی گلیکولیتیکی و انعطاف پذیری کمتری هستند. دوندگان سرعت و پرش‌کنندگان ارتفاع دارای بیشترین درصد تارهای تند انقباض (۶۱ درصد) و قهرمانان راهپیمایی (۴۱ درصد) و صحرانوردی (۳۱ درصد) دارای کمترین درصد از این نوع تار بوده‌اند (فاکس و ماتیوس، ۱۳۸۷).

 

۲-۱۲- چابکی
 

چابکی، توانایی تغییر وضعیت و تغییر مسیر حرکت بدن، به صورت دقیق و با حد اکثر سرعت ممکن و بدون از دست دادن تعادل است. چابکی ممکن است عمومی و یا ویژه (با توجه به مهارت‌های ویژه ورزشی) باشد (گایینی و رجبی، ۱۳۸۳).
در تقسیم‌بندی دیگر چابکی، ممکن است به چابکی درجا و چابکی حرکتی تقسیم شود.چابکی درجا یا چابکی در تغییر شکل و وضعیت بدن، نوعی از چابکی است که با «سرعت تغییر وضعیت بدن به صورت درجا» تعریف شده است. و چابکی حرکتی عبارت است از «توانایی عضله‌ها برای تغییر مسیر حرکت بدن در حین دویدن به صورت ارادی» (کاشف، ۱۳۸۳).
در فعالیت‌های ورزشی که تغییرات سریع تمام بدن یا یکی از اعضاء آن نیاز است، چابکی از اهمیت خاصی برخوردار است. شروع‌های سریع، جهش‌ها، پر‌ش‌ها، توقف‌های ناگهانی و تغییرات سریع در مسیر حرکت همه به عنوان پایه و اساس و عوامل مهم چابکی می باشند.
ماهیت حرکات چابکی بسیار به سرعت نزدیک است. در واقع چابکی یکی از اجزاء سرعت است که بر اساس چرخه کشش – کوتاه شدن برای افزایش سریع نیرو، یعنی انتقال منحنی نیرو – زمان به سمت چپ و بالا صورت می‌گیرد. اما در چابکی نسبت به سرعت خطی، تأکید بیشتری بر کاهش شتاب، واکنش سریع در تغییر جهت‌ها و شتاب گیری مجدد، همراه با حفظ تعادل در تمام مراحل، می‌شود (گایینی و رجبی، ۱۳۸۳).

 

۲-۱۲-۱- عوامل مؤثر بر چابکی
 

شکل بدن: بطور کلی می‌توان گفت که افراد عضلانی با عضلاتی هماهنگ و قوی از چابکی بیشتری نسبت به افراد استخوانی یا چاق برخوردارند.
سن: در نوجوانان تا سنین ۱۴ سالگی چابکی افزایش می‌یابد و این افزایش تا قبل از بلوغ ادامه می‌یابد.
جنس: در خلال سال‌های قبل از بلوغ، پسران نسبت به دختران چابکی کمتری دارند، ولی بعد از بلوغ پسران نسبت به دختران بطور قابل ملاحظه ای چابک تر می‌شوند.
وزن: از جمله عواملی که با چابکی رابطه معکوس دارد وزن است، هر قدر وزن بدن سبکتر باشد بدن نیز چابک‌تر بوده و سرعت بیشتری دارد (سلیمی، ۱۳۷۹).
خستگی: خستگی از جمله عواملی است که تا حد زیادی باعث کاهش چابکی می‌گردد. زیرا خستگی اثرکند کننده بر روی اجزای تشکیل دهنده چابکی از قبیل قدرت، زمان عکس‌العمل، سرعت حرکت و هماهنگی دارد.
قد: قد بلند با چابکی را بطه معکوس دارد.

 

۲-۱۲-۲- عوامل مؤثر در گسترش دامنه چابکی
 

هماهنگی: هماهنگی در حرکات از جمله عواملی است که به عنوان جزئی از چابکی اهمیت زیادی دارد.
قدرت: قدرت به میزان عامل جلوبرنده و محرک بدن توصیف شده است.
سرعت عکس‌العمل: عملی است که فرد بایستی به تحریک خارجی پاسخی سریع بدهد.
هماهنگی عصبی – عضلانی: فرایندی است که بوسیله آن هر عضله به شیوه‌ای خاص منقبض شده تا حرکتی انجام گردد.
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 157
  • 158
  • 159
  • ...
  • 160
  • ...
  • 161
  • 162
  • 163
  • ...
  • 164
  • ...
  • 165
  • 166
  • 167
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • فایل های دانشگاهی- ۲-۲-۲ سرمایه روانشناختی در عرصه مدیریت و توسعه منابع انسانی – 8
  • بررسی‌رابطهفضای‌مجازی‌ وعامگرایی‌کاربران‌اینترنت درسـازمـان‌اسـنـادوکـتـابـخـانه‌ملـی‌ایـران- قسمت ۷
  • ارائه مدلی برای تعیین ارزش مسافران در بستر الکترونیکی در صنعت حمل¬ونقل هوایی- قسمت ۱۲
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره شناسایی و ریشه یابی عوامل بحرانی ادعا در حوزه های زمان و هزینه ...
  • اثربخشی آموزش غنی سازی ازدواج به سبک اولسون بر صمیمیت و تعارضات زناشویی- قسمت ۷
  • بررسی تاثیر شبکه‌های ارتباطی محیط کاری آنلاین و آفلاین بر عملکرد شغلی کارکنان- قسمت ۱۲- قسمت 3
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : بیوتکنولوژی۱- فایل ۱۷
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۲-۲-۹ موانع، مشکلات و محدودیت­های صادرات – 10
  • طراحی مدل انتخاب تجهیزات کنترل آلودگی هوا با رویکرد فازی- قسمت ۳
  • تبیین نسبت حقوق مدنی زن و مقتضیات زمان و مکان- فایل ۵
  • آداب دعا از منظر قرآن و سنّت- قسمت ۸
  • ارزیابی ارتباط بین پیش بینی سود مدیریت با ریسک و ارزش شرکت های پذیرفته شده دربورساوراقبهادارتهران- قسمت ۱۱
  • رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۴
  • پایان نامه حقوق اسیران جنگی نهایی ۱۲-۶-۱۳۹۱ (Repaired)- قسمت ۵
  • حق شرط بر معاملات حقوق بشری با تمرکز بر میثاقین 1966- قسمت 23
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : مطالعه ی کیفی ابعاد سیطره ی جنسیت بر زندگی تبدیل ...
  • بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۸
  • جرایم و تخلفات مربوط به اسناد هویت در حقوق جزای ایران- قسمت 14
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع تصویر سازی با صفات شاعرانه در اشعار نیما یوشیج و ...
  • تاثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر انشا نویسی در دانش آموزان با اختلال نارسا توجه فزون کنشی۹۳- قسمت ۷
  • تاثیر فناوری اطلاعات بر فرصت های برابر آموزشی در استان مازندران- قسمت ۸
  • بررسی تأثیر حفاظت از حقوق مالکیت بر سرمایه گذاری خصوصی در ایران طی دوره ی زمانی 1388- 1350- قسمت 31
  • کنترل فرآیند تحریک در ژیروسکوپ ارتعاشیMEMS- فایل ۶
  • " فایل های دانشگاهی- قسمت 11 – 5 "
  • بررسی تاثیر دورکاری بر عملکرد سازمانی با توجه به نقش فرسودگی شغلی و کیفیت زندگی( مورد مطالعه سازمان‌های دولتی شهرستان یزد)- قسمت ۴
  • تأثیر شدت نور بر مراحل رشد رویشی و زایشی نخود- قسمت 28
  • ویژگی های فیزیکی ای که در تقطیر بنزین موتور بایتس مورد اندازه گیری- ...
  • نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۹
  • بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت و عوامل مرتبط با آن در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰- قسمت ۴
  • توصیه های کلیدی و ضروری درباره آرایش

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان