مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پایان نامه نهایی ۴- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

ابوحنیفه می‌گوید: شافعی، برای نظر خود(ثلث دیه) دلیلی ارائه نکرده جزء آن چه در کتاب «الام» آورده، می‌گوید:«قضی بذالک عمر و عثمان» و این گقتار در کتاب حدیث یافت نشده است.
شافعی در کتاب«الام» از سعیدبن المسیب نقل می‌کند که عمر و عثمان، دیه یهودی و مسیحی را چهار هزار(۰۰۰/۴)درهم و دیه مجوسی هشتصد(۸۰۰)درهم قرار داده‌اند؛ که چهار هزار درهم در آن روز، یک سوم دیه کامل محسوب می‌شده، و روایت نصف دیه را مجهول شمرده است (شافعی، بی‌تا، ج۷، ص۳۴۲).
مالک، دیه یهودی و مسیحی را همانند دیه زن مسلمان شش هزار(۰۰۰/۶)درهم یا پانصد(۵۰۰)دینار، نصف دیه کامل می‌داند و دیه مجوسی را هشتصد(۸۰۰)درهم و احمد بن حنیل، در قتل عمد ذمی دیه کامل و در خطا نصف دیه گفته است (جزیری، ۱۴۰۶، ج۵، ص۳۷۱).
از قدمای فقهای امامیه ابو علی محمد بن احمد معروف به ابن جنید متوفای سال ۳۸۱ گوید: اهل کتاب که تحت ذمه(حمایت) اسلام قرار دارندف و از شرایط ذمه تخلف نورزیده‌اند، دیه هر مرد چهارصد(۴۰۰)دینار یا چهارهزار(۰۰۰/۴) درهم است. ولی اگر اسلام با قهر و غلبه بر آنان مستولی گشته هشتصد (۸۰۰) درهم است.
در این باره به روایت ابوبصیر از امام صادق(ع) استناد جسته که فرموده: «دیه الیهودی و النصرانی اربعه آلاف درهم، و دیه المجوسی ثمانماه درهم» (حرعاملی، ۱۳۹۸ق، ج۲۹، ص۲۲۲) که قسمت اول روایت را بر اهل ذمه حمل کرده، و قسمت اخیر را بر کسانی که سلطه اسلام قهراً بر آنان چیره گشته (علامه حلی، ۱۳۷۱، ج۹، ص۴۴۵).
روایات در این باره مختلف است:
۱- در بسیاری از روایات آمده: «دیه الیهودی و النصرانی و المجوس سواء: ثمانماه درهم».
۲- و در موثقه ابی بصیر آمده: «دیه الیهودی و النصرانی اربعه آلاف اربعه آلاف، و دیه المجوسی ثمانماه درهم».
۳- و در مرسله صدوق: انّ دیه الیهودی و النصرانی و المجوسی اربعه آلاف درهم اربعه آلاف درهم، لانهم (ای المجوس) اهل الکتاب.
۴- در صحیحه ابان بن تغلب از امام صادق(ع) :«قال: دیه الیهودی و النصرانی و المجوسی دیه المسلم» (صدوق، بی‌تا، ج۴، ص۹۱).
صدوق-رحمه الله- اختلاف روایات را، بر اختلاف حالات اهل کتاب- در رابطه با تعهد آنان نسبت به دولت اسلامی – حمل نموده است و بدین سان میان روایات جمع کرده، گوید: در صورتی که میان آنان و دولت اسلامیمعاهده‌ای بسته شده، و شرایطی با آنان مقرر گشته، تا بر عهد خود استوارند و به شرایط عمل می‌کنند، دیه آنان چهار هزار(۰۰۰/۴)درهم است. و در صورتی که زیر پوشش اسلام و در حمایت اسلام قرار گرفته‌اند، دیه آنان همانند دیه یک مسلمان است.
شاهد بر این جمع، صحیحه زراره از امام صادق(ع) است که فرمود: «من اعطاه رسول الله(ص) ذمه فدیه کامله. قال زراره فهولاء ما؟ قال الصادق(ع): وهم من أعطاهم ذمه» (همان، ص۹۲).
هر که را پیامبر اکرم (ص) «زمه» داده است (تحت حمایت دولت اسلامی قرار داده) دیه او دیه کامل است. سپس زراره می‌پرسد: اهل کتاب امروز که در پناه اسلام زندگی می‌کنند چه؟ فرمود: اینان مانند اسلاف خود، تحت الحمایه اسلام قرار دارند، و حکم آنان بر اینان نیز جاری است.
راه جمعی را که مرحوم صدوق پیموده، از نظر فن درست‌تر می کند، زیرا شاهد جمع را از خود روایات به دست آورده است که صحیحه زراره می‌باشد. شاهد جمع دیگری نیز وجود دارد و آن، موثقه سماعه بن مهران از امام صادق(ع) است فرمود: «پیامبر اکرم(ص)- خالد بن ولید را به بحرین گسیل داشت ، و بر دست او خون‌های ریخته شد که می‌بایست دیه آنان را بپردازد. آن‌گاه به پیامبر نوشت که خونبهای یهود و نصاری را هر کدام هشتصد (۸۰۰) درهم پرداختم. ولی خونبهای مجوسی را ندانستم چه اندازه بپردازم، زیرا از شما دستوری نداشتم، پیامبر در جواب نوشت: دیه مجوسی مانند دیگر اهل کتاب است (همان، ص۹۰).
از این رو اهل کتاب در موثقه سماعه مطرح شده‌اند، هنوز همگون با دیگر شهروندان مسلمان، در یک کشور تحت سیطره کامل اسلامی قرار نگرفته‌ بودند. لذا میتوان به دست آورد روایاتی را که دیه ذمی را هشتصد (۸۰۰) درهم دانسته، ناظر به اهل جزیه که طرف مصالحه قرار گرفته‌اند می باشد.
عهد نامه‌ای را که پیامبر(ص) پس از استقرار در مدینه مطهره نوشت، و به منزله اساسنامه حکومت عدل اسلامی شمرده می‌شود، حقوق متبادل میان مهاجرین و انصار و نیز یهودیان ساکن در جوار مدینه را یادآور می‌شود، تمام قبایل عربی و حقوق هر یک را در چهار چوب عدل اسلامی متذکر می‌گردد، و همچنین حقوق متبادل میان یهودیان و مسلمانان همجوار رابیان می‌دارد، جالب آن که تمامی قبائل عرب مسلمان و متعاهد ، و قبائل یهود را یک به یک نام می‌برد، و همگی را با عنوان شهروندان یک مجموعه از حقوق متساوی (له وعلیه) برابر می‌گیرد (ابن هشام، بی‌تا، ج۲، ص۱۴۷).
عهد نامه چنین آغاز می‌گردد:«بسم الله الرحمن الرحیم، هذا کتابٌ من محمد و النبی (ص) بین المومنین و المسلمین من قریش و یثرب و من تبعهم فلحق بهم و جاهد معهم، انهم امه واحده من دون الناس…
این نامه‌ای است از پیامبر(ص) میان مسلمانان، قریش و مردم مدینه و هر که از پیروان آنان باشد و به آنان به پیوندد و همگام با آنان مبارزه کند.
«و انه من تبعنا من یهود فان له النصر و الاسوه غیر مظلومین و لا متناظرین علیهم …» (هر که از یهودیان از این عهد نامه پیروی کند[به ان ملتزم گردد] این حق را دارد که مورد حمایت و نصرت مسلمانان قرار گیرد، و همانند آنان پیشگام باشد ، و هرگز ستمی بر او نشود و جلوی هر گونه زورگویی علیه او گرفته شود).
در ادامه می‌فرماید:«و ان الیهود ینفقون مع المومنین مادامو محاربین، و ان یهود نبی عوف امه مع المومنین. للیهود دینهم و للمسلمین دینهم. موالیهم و انفسهم، الا من ظلم و اثم، فانه لا یوتغ الا نفسه و اهل بیته… وان بطانه یهود کانفسهم و انه لا یخرج منهم احد الا باذن محمد(ص)…
یهود همراه مسلمانان بایستی هزینه جنگ را [نیازهای دولت] بپردازند. ویهود بنی عوف [بزرگترین قبیله یهودی. و سپس بقیه قبایل یهود را با آنان همسان می‌گیرد.] با مسلمانان، یک امت محسوب می‌شوند[بسیار جالب است که دشهروند یهودی که مسلم باشد با دیگر مسلمانان، یک امت شمرده شوند.] یهود بر دین خود ، و مسلمان بر دین خود [یعنی: اختلاف عقیده و مذهب، ذر پیوند ملیت جامعه اسلامی خللی وارد نمی‌کند]. این فرمان ، شامل یهودیان و هم پیوندشان و خواصی و خویشاوندانشان می‌گردد، مگر آن که سمتی روا دارد یا جرمی مرتکب شود. که در آن صورت خود و خانواده خود را تباه ساخته است. در رفت وآمد زیر نظر هستند و نبایستی بدون اذن پیامبر بیرون روند .
باز می‌فرماید: «وانه لا ینحجز علی ثار جرح. وانه فتک فبنفسه فتک و اهل بیته، الا من ظلم. وان علی علی ابر هذا ، وان علی الیهود نفقتهم و علی المسلمین نفقتهم، وان بینهم النصر علی من حارب اهل هذه الصحیفه، وان بینهم النصح والصیحه والبر دون الائم… (ابن هشام، بی‌تا، ج۲، ص۱۴۷).
(یک یهودی نبایستی از درخواست قصاص یا دیه بر جراحت یا صدمه‌ای که بر او وارد شده جلوگیری شود. و هر که راه تجاوز را پیش گرفت بر خود تجاوز نموده ، و خداوند مهربان‌تر است از این که بر مظلومی ستمی روا شود . هزینه یهود بر خودشان و هزینه مسلمانان بر خودشان می‌باشد[یعنی نباید هزینه گروهی بر عهده گروه دیگر تحمیل شود] و میان همه کسانی که در این نوشتار یاد شده‌اند یاری و کمک رسانی حاکم است و نصح و خیر خواهی نه بد خواخی…)
این عهد نامه را محمد بن اسحاق بن یسار مطلبی که از شاخصه‌های علم و دانش و سیره نویس معروف و مایل به اهل بیت(ع) است نقل کرده و ابن هشام آن را در کتاب سیره خود آورده و از وی نقل کرده است (همان، ج۲، ص۱۵۰).
خلاصه: راهی را که مرحوم صدوق رفته است (برابری دیه شهروندان اهل کتاب با مسلمین) علاوه بر صحت استناد روایتی (صحیحه زراره و موثقه سماعه) شاهد تاریخی معتبر نیز آن را تایید می‌کند.
از دیدگاه فن (قواعد اصولی) روایات ۸۰۰ درهم اطلاق دارد، و قابل تقیید است. و دو روایت فوق ، صلاحیت تقیید آن را دارند. زیرا تفصیل در این دو روایت می‌تواند اجمال دیگر روایات را بردارد، واین خود از قبیل جمع دلالی است که دبر هرگونه توجیه دیگری (از قبیل حمل بر تقیه) مقدم است.
علاوه در جای خود روشن ساخته‌ایم که امامان معصوم(ع) به ویژه دو امام بزرگوار(امام باقرو امام صادق(ع) از کسی، مخصوصا فقهای عصر خویش بیمی نداشتند، زیرا همگی نسبت به این بزرگواران خاضع بودند . به ویژه در چنین احکام که صرفا جنبه فقاهتی دارد، و به سیاحت حاکم ربطی نداشته باشد و مخصوصا ابو حنیفه در ان دوران ، موقعیتی چندان با اهمیتی نداشت که مانند امام صادق(ع) از او تقیه کند.
یکی از جهاتی که موجب وهن روایات ۸۰۰ درهم- به طور مطلق- می‌شود ردیف ساختن «ولدالزنا» با اهل کتاب (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۲۹، ص۲۲۲) است. که جملگی فقها امامیه آن را نپذیرفته‌اند. و دیه او را – در صورت حسن اسلام وی- با دیگر مسلمانان مساوی دانسته‌اند، و شدیدا تفرقه در این باره را مورد انکار قرار داده‌اند (نجفی، ۱۳۹۲، ج۴۳، ص۳۳).
لذا روایات ۸۰۰ درهم باید ناظر به مواردی باشد که مقتول از زمره مسلمین بیرون بوده و نیز زیر پوشش حکومت اسلامی قرار نگرفته و در حریم اسلام پذیرفته نشده بوده است . در پایان متذکر می‌شویم ، این مساله به بررسی گسترده و همه جانبه نیاز دارد و نبایستی یک مساله‌ای را حیثیت اسلام را زیر سوال می‌برد، به سادگی برخورد نمود. اگر رای مشهور قطعیت شرعی داشته باشد، لا محاله باید پذیرفت و از کسی باکی نداریم. ولی اگر جای بحث است باید دقت بیشتر می‌شود. لذا از محققین والامقام انتظار می‌رود بیش از این در این باره دقت فرمایند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
 

۲-۱-۲- قصاص اقلیت‌های دینی
 

یکى دیگر از شرایط قصاص، تساوى در دین است، به این معنا که هیچ مسلمانى را در قبال کشتن غیر مسلمان اعم از ذمّى، مستأمن و حربى قصاص نمى‏کنند، ولى غیر مسلمان در قبال کشتن مسلمان قصاص مى‏شود و نیز اگر غیر مسلمانى مرتکب قتل غیر مسلمان دیگرى بشود او نیز قصاص خواهد شد، اگر چه قاتل و مقتول پیرو یک دین نباشند (خمینی، ۱۴۰۱، ج۲، ص۶۴۹).
سه قول در میان اهل سنّت در مورد این مسئله وجود دارد:
اوّل این که: مؤمن در قبال کافر کشته نمى‏شود. این قول از شافعیه، حنابله و بعضى دیگر از فقهاى اهل سنّت نقل شده است.
دوم این که مسلمانان در قبال قتل کافر ذمى کشته مى‏شود، ولى در قبال کشتن کافر غیر ذمى کشته نمى‏شود. این قول از ابوحنیفه و ابن ابى‏لیلى‏ نقل شده است.
سوّم این که اگر مسلمان، کافر ذمّى را به صورت ناگهانى براى بردن مال او بکشد، قصاص خواهد شد. این قول به مالک و لیث نسبت داده شده است‏ (ابن رشد، ج۲، ص۴۰۰).
در میان این اقوال، نظر ابوحنیفه و ابن ابى‏لیلى که بر خلاف نظر فقهاى امامیه و فقهاى اهل سنّت است، اجمالاً مورد بررسى قرار مى‏گیرد. مستند این قول، عموم آیه (النفس بالنفس) است که گفته‏اند قتل مسلمان در برابر ذمى جایز است چون نفس در قبال نفس است. دیگر این که ذمى و مسلمان در حرمت خون مساوى هستند و این براى قصاص کافى است، همان‏گونه که حرمت مال او مانند حرمت مال مسلمان است و سرقت از آن موجب حدّ است، بلکه حرمت مال به دلیل حرمت خون مالک آن است. دلیل دیگر روایتى است که از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده‏اند مبنى به این که مرد مسلمانى، مردى از اهل ذمه را کشت و پیامبر اکرم (ص) در مقام قضاوت فرمود: انا احق من وفّى بذمته، ثم امر به فقتل؛ (ابن قدامه، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۳۴۷) من سزاورترین کس به وفا نمودن به عقد ذمّه او هستم، سپس دستور داد قاتل کشته شود. سپس به آیه‏۲۹ سوره توبه استناد مى‏کنند که مباح کننده خون را کفر و عدم پذیرش قرارداد ذمّه مى‏داند (توبه/۲۹). بنابراین، اگر کسى قرارداد ذمّه را پذیرفت، مجوّزى براى ریختن خون او وجود ندارد و در پایان با تمسک به یک دلیل استحسانى مى‏گویند: اگر قصاص بین مسلمان و کافر ذمّى، اجرا نشود، موجب ظهور خون‏ریزى و آدم کشى در میان افراد جامعه خواهد شد (جزیری، ۱۴۰۶ق، ج۵، ص۲۸۴).
البته این ادّله در جاى خود مورد نقد قرار گرفته است و حتى خود اهل سنّت کلّیه این ادّله را پاسخ گفته‏اند و از نظر فقهاى امامیه هم کلیه این ادّله مخدوش است، زیرا روایت مورد استناد قابل اعتماد نیست به هر دو فرقه تخصیص خورده و قابل استناد نیست. در مورد کشتن غیر مسلمان در قبال قتل مسلمان اختلافى بین فقهاى عامه و خاصه وجود ندارد (همان، ص۲۸۴؛ نجفی، ۱۳۹۲ق، ج۴۲، ص۱۵۶).
البته از نظر فقهاى امامیّه، اگر قاتل اهل ذمّه باشد، اولیاى دم بین قصاص، عفو و استرقاق قاتل مخیّرند (نجفی، ۱۳۹۲ق، ج۴۲، ص۱۵۶).

 

۲-۲- حق تابعیت
 

یکی از حقوق سیاسی، اجتماعی افراد که امروزه در قوانین تمامی کشورها به رسمیت شناخته شده، حق تابعیت است. حقوقدانان تابعیت را «نوعی ارتباط سیاسی و معنوی که فردی را به کشوری مربوط می‌کند» دانسته اند ( امامی، ۱۳۷۰: ۱۶۰ ).

بی تردید این عنصر از گذشته تابه حال، رکن تشکیل دهنده کشورها بوده و کشور بدون آن معنایی ندارد. درصدر اسلام واژه «رعیت» به معنای افراد تحت حاکمیت (و راعی به معنای حاکم) در معنایی شبیه این معنا استعمال و تمامی اشخاص تحت حاکمیت اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شامل می‌شده است. مصادیق این واژه دارای حقوقی بر عهده حکومت می‌باشند همچنان که متعهد به انجام وظایفی هستند ( شریعتی، ۱۳۸۷، ص۶۷).
امام علی (ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند: « از جمله بزرگترین حقوقی که خداوند سبحان واجب کرده است. حق والی بر رعیت و حق رعیت بر والی است… پس حال رعیت نیکو نگردد جز آن که والیان، نیکو رفتار باشند و والیان نیکو رفتار نگردند مگر آنکه رعیت درستکارباشند.
پس چون رعیت حق والی را بگذارد و والی حق رعیت را به جای آورد. حق میان آنان بزرگ مقدار شود (نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶ ).
پس از دیدگاه اسلام، اقلیت های ساکن در کشور السلامی تبعه آن کشور محسوب شده و از حقوق مربوط بهره مند می‌باشند. در گذشته افراد به دو صورت به تابعیت کشور اسلامی در آمده اند: گروهی با قبول اسلام و سکونت در کشور اسلامی و گروهی دیگر با انعقاد پیمان همزیستی با حکومت اسلامی.
در همین راستا قراردادی به نام قرارداد ذمه با گروه دوم بسته می‌شد تا آنها از حق سکونت و تابعیت کشورو حقوق دیگری که برای تبعه مقرر شده بود بهره مند می‌شدند. می‌توان گفت قرار داد ذمه نوعی قرارداد تابعیت است که به مرور زمان تغییراتی،در آن داده شده است.
در ماده ۱۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است:
۱- هر کس حق دارد که دارای تابعیت باشد؛
۲- احدی را نمی توان خود سرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.
همچنین در بند ۴ ماده ۱۲ میثاق بین المللی مدنی سیاسی آمده است:
« هیچ کس را نمی توان خودسرانه از حق ورود به کشور خود محروم کرد».
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تابعیت ایران را حق هر فرد ایرانی دانسته است. در اصل ۴۱ قانون اساسی آمده است :« تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمی تواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند مگر به در خواست خود او یا در صورتی که به تابعیت کشور دیگری در آید.
بنابراین فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر در خصوص حق تابعیت افراد دارای نظر یکسان بوده و بر این حق برای همه افراد به خصوص اقلیت‌ها تأکید می‌کند.

 

۲-۳- حق اختیار مسکن و آزادی رفت و آمد
 

 

۲-۳-۱- آزادی مسکن و رفت و آمد
 

آزادی مسکن و حق انتخاب اقامتگاه در مورد اقلیت های مذهبی متعهد، بدان معنا است که گروه های مزبور پس از کسب تابعیت پیمانی، مانند افراد مسلمین می‌توانند در قلمرو حکومت مسلمین هر نقطه ای را که متناسب با زندگی خویش تشخیص دهند به عنوان مسکن دائمی و یا موقت انتخاب نمایند و این حق شامل آزادی ترک کشور اسلامی نیز می‌گردد (عمید زنجانی، ۱۳۷۰، ص۱۷۰).
خصوصیات و آثار آزادی مسکن را در مورد اقلیت های مذهبی می‌توان در سه اصل زیر خلاصه کرد:
۱- داشتن اقامتگاه دائمی الزامی برای گروه های مذهبی فوق الذکر ضرورتی ندارد و تعیین و انتخاب اقامتگاه تابع اراده و اختیار شخصی آن ها می‌باشد و هیچ گونه الزام و تحمیلی در این مورد وجود ندارد مگر در موارد استثنایی که شرایط قرار داد ذمه و یا مصالح طرفین تعیین اقامتگاه شخصی را برای آنان ایجاب می‌کند.
۲- اقامتگاه تبعه پیمانی ( اقلیت های مذهبی متعهد) ممکن است متعدد باشد.
۳- اقامتگاه برای گروه های نامبرده همیشگی نیست و آنان می‌توانند به اختیار خود هر وقت بخواهند محل اقامت خود را تغییر دهند و از حدود سرزمین های مسلمین خارج گردند (عمید زنجانی، ۱۳۷۰، ص۱۷۱).
اقلیت های مذهبی متعهد از نظر عبور و مرور چه داخل قلمرو حکومت مسلمین و چه در مرزها به نحو دخول به کشور اسلامی و خروج از آن آزاد می‌باشند (همان).
ماده ۱۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است :« هر کس حق دارد در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور نماید و محل اقامت خود را انتخاب نماید و هر کشوری از جمله کشور خود را ترک کند یا به آن باز گردد».
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز این حق را برای همه ساکنین به رسمیت شناخته و محدودیت بدون دلیل را ممنوع ساخته است. اصل سی و یکم، داشتن مسکن را حق هر فرد و خانواده ایرانی دانسته و اصل سی و سوم. تبعید از محل اقامت یا اقامت اجباری در محلی یا ممنوعیت اقامت در محل مورد علاقه شخص را مگر در مواردی که قانون مقرر می‌دارد، ممنوع کرده است. یعنی حق فرد است که در کشور آزادانه رفت و آمد کرده و مسکن خویش را انتخاب کند. این عمومیت نسبت به اقلیت های دینی ساکن کشور اسلامی نیز نافذ است. تاریخ اسلام نشان می‌دهد که در صدر اسلام نیز با اقلیت ها این گونه برخورد می‌شده و ممنوعیت یا محدودیتی نسبت به رفت و آمد و مسکن آنان اجرا نمی شده است.
فقهای شیعه معتقدند که پس از انعقاد قرارداد ذمه با اقلیت ها، آنان نیز همانند مسلمانان از اینگونه حقوق بر خوردارند و می‌توانند آزادانه در کشور رفت و آمد کنند؛ مسکن خود را در محلات مختلف شهر- اعم از مسلمان نشین و غیر مسلمان‌نشین- انتخاب کنند؛ آسمان‌خراش‌های مسلمانان را بخرند و در آن ها مسکن گزینند و یا کشور اسلامی را به طور دائم یا موقت ترک کنند و هیچ کس حق تعرض به اموال آنان را ندارد.
بنابراین فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق بشر معاصر در خصوص این موضوع (آزادی مسکن و رفت و آمد) برای اقلیت‌ها دارای نظر مشابهی هستند.

 

۲-۳-۲- ساختمان های بلند
 

در بررسی این حکم که چرا اهل ذمه نمی‌توانند ساختمان‌های خود را بلند تر از ساختمان‌های مسلمانان بسازند، باید گفت از آنجا که ساختمان‌های بلند بر ساختمان‌های مجاور کوتاه اشراف داشته و ممکن است با هدف سوء از این گونه بناها استفاده کنند ساختن آنها ممنوع شده است. ناگفته نماند که در اسلام به مسلمانان نیز توصیه شده است که ساختمان‌های خود را اینگونه نسازند (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۳، باب۵، ص۵۶۵) چه رسد به اقلیت اهل ذمه که ممکن است از اشراف بر خانه مسلمانان، مقاصد شومی همچون جاسوسی و اطلاع از اسرار مسلمین را دنبال کنند.
اصولا باید به این نکته توجه داشت که اسلام با این نوع تظاهرات و اشرافیت و تفوق‌طلبی‌ها که مظهر اختلاف طبقاتی است در جامعه اسلامی مخالف است و از این رو به مسلمانان نیز توصیه می‌کند که از بالا بردن سطح آپارتمان‌ها از مقدار متعارف اجتناب ورزند (عاملی، ۱۳۹۸ق، ج۳، باب۵، ص۵۶۵).
علامه حلی در منتهی المطلب می گوید: «لما روی عن النبی (ص) إنه قال الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه و لإن فی ذلک ریبه علی المسلمین و أهل الذمه ممنوعون من ذلک؛ به دلیل روایت نبوی که پیامبر (ص) فرموده است اسلام برتری دارد و چیزی بر آن برتری ندارد و دلیل دیگر اینکه این امر باعث شک و تهمت اهل ذمه علیه مسلمانان می‌شود و آنان از این امر ممنوعند» (حلی، ]بی‌تا[، ج۲، ص۹۷۲).
ظاهراً منظور آن است که آنان بر اسرار مسلمانان آگاه شده و چه بسا اسراری را که نباید از آن آگاه شوند به دیگران می‌گویند و باعث بروز اختلاف و تهمت بین مسلمانان می‌گردد. توضیح این نکته لازم است که ظاهراً دلیل فقهایی که به روایت نبوی تمسک کرده اند دلیل محکمی نیست، چرا که اگر در کنار شهر یا محلات غیرمسلمان نشین نیز ساختمان بلندی که از راه دور هم دیده می‌شود ساخته شود، این حدیث بر آن صدق می‌کند، در حالیکه ممنوع نیست (شریعتی، ۱۳۸۱، ص۲۳۸).
فقها معتقدند چنانچه غیر مسلمانان در مجاورت منازل مسلمین اقدام به ساخت منزلی کنند نمی توانند منزل خود را از منزل مسلمانان بلندتر بسازد. ودلیل آنان موارد زیر می‌باشد :
۱- حدیث نبوی، الاسلام یعلو ولا یعلی علیه : اسلام برتری دارد وچیزی بر آن برتری نمی نماید» (المتقی الهندی، ج۱: ۱۷).
۲- بلندتر بودن ساختمان باعث اشراف بر ساختمان مجاور می‌شود واین کار مقاصد سوئی را می‌تواند به دنبال داشته باشد (حلی، منتهی المطلب، ]بی‌تا[، ج۲: ۹۷۲).
محقق اردبیلی منظور این حدیث نبوی را برتری معنوی می‌دانند و معتقدند که این حدیث شامل این گونه موارد نمی شود به علاوه اگر شامل شود باید هم سطح بودن ساختمان های آنان با منازل مسلمانان نیز ممنوع باشد. در حالیکه ممنوع نیست (اردبیلی، ۱۴۱۶، ج۷: ۵۲۰).
محقق اردبیلی در مجمع‌الفایده و البرهان چنین می‌گوید: «و خبر الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه علی تقدیر صحته لایدل علی شیء من ذلک فتأمل؛ و خبر اسلام این است که اطلاع می‌یابد ولی چیزی از آن با در نظرگرفتن صحتش بالاتر نمی‌رود و این دلالتی بر چیزی ندارد و فقط جای تأمل است» (اردبیلی، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۵۲۰).
بنابراین می‌توان گفت که حدیث از علو معنوی اسلام سخن گفته است و عمومیت آن اگرچه علو ظاهری را نیز در بر دارد ولی ظاهراً این معنا دور از معنای واقعی و هدف اصلی حدیث است، علاوه بر اینکه اگر این حدیث دلیل اصلی مسأله بود بنابر بخش اول حدیث، جواز تساوی بنا را مجاز می‌دانند. این نکته نیز قابل بحث است که اگر مسلمانان مجاور راضی به مرتفع‌تر بودن ساختمان مزبور بودند، آیا این ممنوعیت از بین می رود، یا خیر؟ در پاسخ باید گفت که این ممنوعیت را دین اعلام کرده است و حق مسلمان مجاور نیست، از این رو چه آنان راضی باشند یا نباشند، این حکم باقی است (شریعتی، ۱۳۸۱، ص۲۳۸) در این خصوص شهید ثانی در مسالک الافهام چنین می‌گوید: «المنع مع ذلک لحق الدین لا لمحض حق الجار فلا یقدح فی المنع رضا الجار؛ این ممنوعیت حق دین است نه اینکه فقط حق همسایه باشد و ممنوعیت باقی است گرچه همسایه راضی باشد» (عاملی، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۷۹).
در خصوص اینکه ساختمان‌های اهل ذمه باید کوتاه‌تر از ساختمان‌های مسلمانان باشد یا اگر مساوی بود اشکال دارد یا خیر؟ محقق حلی در شرایع الاسلام چنین می‌گوید: «یجوز مساواته علی الأشبه؛ شبیه تر این است که برابر بودن آنها جایز است» (حلی، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۳).
 
 

نظر دهید »
جعل رايانه‌اي در حقوق ايران- قسمت 6
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

4- به کارگیری، انتقال و دگرگونی داده شخصی
که ملاحظه می‌گردد دگرگونی داده‌های شخصی در واقع از مصادیق جعل رایانه‌ای می‌باشد که در اینجا جرم‌انگاری گردیده است.
٧. سازمان پلیس بین‌المللی (اینترپول)
اینترپول از جمله سازمان‌های بین‌المللی است که در برخورد با جرائم مرتبط با فن‌آوری اطلاعات نقش عمده‌ای داشته است. «گروه های کاری منطقه‌ای در اروپا، آسیا، آمریکا و آفریقا مشغول به کارند و زیر نظر کمیته راهبردی جرائم فن‌آوری اطلاعات مستقر در دبیرخانه کل اینترپول فعالیت می‌نمایند.»[24]
اولین کنفرانس بین‌الملل جرم رایانه‌ای توسط اینترپول در ۱۹ و ٢٠ آوریل ۱۹۹۵ در لیون با حضور نمایندگان پلیس بین‌الملل دولتها تشکیل گردید و مسائل مربوط به طرق ارتکاب جرائم رایانه‌ای و از جمله جعل رایانه‌ای و تکنولوژیهای در اختیار برای کشف و پی‌جویی و جمع‌ آوری ادله در این جرائم و قوانین موجود مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً توصیه نامه‌ای را به تصویب رساند. در این توصیه نامه با توجه به اهمیت فزاینده استفاده و سوءاستفاده از رایانه‌ در همه انواع جرائم و از جمله جعل، اعلام شد که پلیس بین‌الملل کارهایی را در جهت مبارزه با جرائم رایانه‌ای انجام داده است که توسط کشورهای عضو با ید مورد توجه قرار گیرند. برخی از این کارها عبارتند از:
1- برقراری نقاط ارجاع مرکزی ملی و اجرا و بکارگیری پیام جرم رایانه‌ای برا ی انجام تبادل اطلاعات در موارد مزبور
2- انتشار کتابی در زمینه رایانه‌ها و جرم و ارائه کتابچه جامع جرم رایانه‌ای در آینده نزدیک
3- آماده کردن رشته‌های آموزشی برای تحقیق کنندگان پلیس.
گفتار دوم: پیشینه تاریخی جعل رایانه‌ای در حقوق جزای ایران
رایانه از اوایل سال۱۳٤٠ یعنی حدود ٢٢ سال پس از اختراع اولین رایانه‌ وارد ایران شد. بانک ملی و شرکت نفت، از جمله نهادهایی بودند که کار با رایانه‌ را در سال ۱۳٤۱ شروع کردند. تعداد رایانه‌های ایران در سال ۱۳٤۵ جمعاً نه رایانه بود و در سال ۱۳٤۹ به ٧٨ دستگاه رسید. با سیاست‌گذاری و فعالیت نهادهای متولی فن‌آوری اطلاعات و تلاش و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، فن آوری اطلاعات در سالهای اخیر رشد نسبتاً خوبی داشته است. دسترسی به اینترنت در اواخر دهه ۱۳٧٠ و مخصوصاً اوایل دهه ۱۳٨٠ باعث شد که بسیاری از جوانان و کسانی که احساس می‌کردند مطلبی برای ارائه به عموم دارند از طریق ایجاد وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها به انتشار افکار و اندیشه‌ها و مطالب علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، فرهنگی و مذهبی خود بپردازند.

در مورد تاریخچه جرم رایانه‌ای در ایران باید خاطر نشان ساخت که با توجه به اینکه کارایی و استفاده از رایانه از ابتدای ورود آن تا دهه ۱۳٧٠ محدود بوده است، در نتیجه این جرم سابقه چندانی در کشور ما ندارد و چنانچه جرم احتمالی در این خصوص واقع شده باشد گزارشی از آن منتشر نگردیده است. وقوع جرم رایانه‌ای به تدریج از دهه ۱۳٧٠ در ایران شروع شد. «سوءاستفاده از رایانه‌ برای اتکاب جرایم سنتی، به کارگیری ویروس از طریق توزیع حامل‌های داده آلوده به ویروس، سوءاستفاده مالی و تکثیر غیر مجاز نرم‌افزاری‌های رایانه‌ای از جمله جرایم رایانه‌ای هستند که در مقیاس بسیار کم در دهه ۱۳٧٠ واقع شده و با قوانین کیفری مرسوم مورد رسیدگی قرار گرفته‌اند.»[25]

 

قانون حمایت از مؤلفان را می‌توان اولین واکنش تقنینی ایران در مورد جرایم رایانه‌ای دانست. دومین واکنش تقنینی ایران که به نوعی درباره جرایم رایانه‌ای«قانون ترجمه یا تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی (مصوب ٦/۱٠/۱۳۵٢) است.
از نیمه دوم دهه ۱۳٧٠ و به ویژه از ابتدای دهه ۱۳٨٠ که استفاده از رایانه‌های شخصی توسط سازمانهای اداری و مؤسسات خصوصی و افراد حقیقی گسترس یافته و دسترسی به خدمات متعدد اینترنت امکان‌پذیر شده، ارتکاب جرایم رایانه‌ای نیز رشد نسبتاً سریعی داشته است.
اشاعه فحشا و منکرات و انتشار عکس‌ها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی، ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه از طریق طرح مسایل قومی و نژادی، انتشار مطالب نژاد پرستانه، انتشار اسناد و وسایل محرمانه، اهانت به مقدسات مذهبی و دینی، اهانت و افترا به مقامات دولتی و اشخاص حقیقی و حقوقی، سرقت ادبی و غیره از جمله جرایمی‌اند که بعد از فراهم شدن امکان استفاده از خدمات اینترنت از طریق وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌ها، پست الکترونیک، گروه ها خبری، چت و سایر سرویسهای اینترنت به وقوع پیوسته‌اند .
قانونگدار در سال ۱۳٧۹ در برابر برخی جرایم رایانه‌ای واکنش نشان داده و با الحاق تبصره سوم به ماده اول قانون مطبوعات مقرر داشت: «کلیه نشریات الکترونیکی مشمول مواد این قانون است.» پس سومین واکنش قانونی کشور ما در برابر بعضی از جرایم رایانه‌ای قانون اصلاح مطبوعات مصوب ۳٠/۱/٧۹ مجلس شورای اسلامی است که در تاریخ ٧/٢/٧۹ مورد تأئید شورای نگهبان قرار گرفته است.
چهارمین واکنش قانونی کشور ما در مقابل جرایم رایانه‌ای از طریق وضع «قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‌افزار‌های رایانه‌ای» به عمل آمد. این قانون در تاریخ ٤/۱٠/٧۹ به تصویب مجلس شورای اسلامی و در تاریخ 10/10/79 به تائید شورای نگهبان رسیده است.
ماده ۱۳ قانون مذکور نقض حقوق پدیدآورندگان آن دسته از نرم‌افزارهای رایا
نه‌ای را که مورد حمایت این قانون قرار گرفته‌اند، جرم تلقی و برای آن مجازاتی معادل ۹۱ روز تا شش ماه حبس و جزای نقدی تعیین کرده است. موارد نقض حقوق مورد حمایت این قانون ممکن است به شکل استفاده غیرمجاز، کپی‌برداری غیرمجاز، تکثیر یا توزیع و یا هر عملی باشد که منجر به تعرض به حقوقی مادی و معنوی پدیدآورندگان این آثار می‌شود.
آنچه از سابقه تاریخی جرایم رایانه‌ای تا کنون برشمرده‌ایم مرتبط با جرائم خاص رایانه‌ای راجع به موضوع در نظر گرفته در قانون مزبور می‌باشد و قوانین مذکور در خصوص جعل رایانه‌ای ساکت بوده است و هیچگونه اشاره‌ بدان ننموده‌اند ولی موارد ذیل بالصراحه در خصوص جعل رایانه‌ای پرداخته‌اند و دلالت بر سابقه جعل رایانه‌ای در حقوق ایران می کند.
پنجمین عکس‌العمل قانون‌گذار در ایران در مقابل جرایم رایانه‌ای و اولین واکنش آن در قبال بزه رایانه‌ای در سال ۱۳٨٢ از طریق تصویب قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح مصوب ۹/۱٠/٨٢ مجلس شورای اسلامی به عمل آمد. به موجب ماده ۱۳۱ این قانون جعل اطلاعات و داده‌های رایانه‌ای تسلیم و افشای غیرمجاز اطلاعات و داده‌ها به افرادی که صلاحیت دسترسی به آن‌را ندارد، سرقت و یا تخریب حامل‌های داده و سوءاستفاده مالی از طریق رایانه (کلاهبرداری و اختلاس) توسط نظامیان جرم تلقی و مرتکب حسب مورد به مجازات جرم ارتکابی محکوم می‌شود.
به موجب قسمت اول ماده ۱۳۱ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح: ‌«هرگونه تغییر یا حذف اطلاعات، الحاق یا تقدیم یا تأخیر تاریخ نسبت به تاریخ حقیقی و نظایر آن‌که به طور غیر مجاز توسط نظامیان در سیستم رایانه‌ای و نرم‌افزارهای مربوطه صورت گیرد جرم محسوب می‌شود و حسب مورد مشمول مجازات مندرج در مواد مربوط به این قانون می‌باشند.»
ماده ۱۳۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح برای اولین بار در ایران داده‌های رایانه‌ای را به عنوان موضوع جعل مطرح نموده و جعل رایانه‌ای را جرم‌انگاری کرده است.
ششمین واکنش قانونی مرتبط با جرایم رایانه‌ای و دومین واکنش آن در قبال جعل رایانه‌ای از طریق تصویب قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱٧/۱٠/٨٢ مجلس شورای اسلامی به عمل آمده است. به موجب مواد ٧٧، ٦٧، ٦٨، ٦۹، ٧٤، ٧۵، ٧٦ این قانون کلاهبرداری، جعل و دستیابی و افشاء غیرمجاز اسرار تجاری نقض حقوق مربوط به مالکیت معنوی (کپی رایت) و غیره که از طریق رایانه در بستر تجارت الکترونیکی انجام شود جرم تلقی و برای آن مجازات تعیین گردیده است.
جرم جعل رایانه‌ای در ماده ٦٨ قانون تجارت الکترونیکی پیش‌بینی شده است. بر پایه این ماده «هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی از طریق ورود، تغییر، محو و توقف داده پیام و مداخله در پردازش داده پیام و سیستم‌های رایانه‌ای و یا استفاده از وسایل کاربردی سیستم‌های رمزنگاری تولید امضاء مثل کلید اختصاصی بدون مجوز امضاء کننده و یا تولید امضای فاقد سابقه ثبت در فهرست دفاتر اسناد الکترونیکی و یا عدم انطباق آن وسایل با نام دارنده در فهرست مزبور و اخذ گواهی مجعول و نظایر آن اقدام به جعل داده پیام‌های دارای ارزش مالی و اثباتی نماید تا با ارائه آن به مراجع اداری، قضایی، مالی و غیره به عنوان داده پیام‌های معتبر استفاده نماید جاعل محسوب و به مجازات حبس از یک تا سه سال و پرداخت جزای نقدی به میزان پنجاه میلیون ریال محکوم می‌شود.
تبصره – مجازات شروع به این جرم حداقل مجازات در این ماده می‌باشد.
هفتمین واکنش قانونی مرتبط با جرایم رایانه‌ای و سومین واکنش آن در برابر بزه جعل رایانه‌ای تصویب قانون جرایم رایانه‌ای مصوب ۵/۳/۱۳٨٨ مجلس شورای اسلامی بوده است. و قانونگذار با تصویب این قانون برای اولین بار دست به نوعی جرم‌انگاری و اعمال مجازات نمود که به صورت عام و کلی و نه در بستر خاص خود وارد نظام حقوقی ایران گردیده، توضیح مطلب آنکه هر یک از قوانین فوق‌الذکر در بستر خاص خود قابلیت اعمال دارند. مثلاً قانون مطبوعات صرفا نسبت به جرایم رایانه‌ای ارتکابی در قالب نشریات الکترونیکی و قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح صرفاً در مورد بعضی از جرائم رایانه‌ای نظامیان و قانون تجارت الکترونیکی فقط در مورد برخی از جرایم رایانه‌ای ارتکابی در بستر تجارت الکترونیکی قابل اجرا هستند حال آنکه قانون جرایم رایانه‌ای بصورت کلی و عام الشمول می‌باشد که به اعتبار خاصی قابلیت اعمال ندارد. ماده ٦ این قانون در باب جعل رایانه‌ای که اشعار می‌دارد: «هر کس به طور غیرمجاز مرتکب اعمال زیر شود جاعل محسوب و به حبس از یک تا پنج سال یا جزای نقدی از بیست میلیون ریال تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
الف) تغییر یا ایجاد داده‌های قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانه داده به آنها
ب) تغییر داده‌ها یا علائم موجود در کارتهای حافظه یا قابل‌پردازش در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا تراشه‌ها یا ایجاد و وارد کردن متقلبانه داده‌ها یا علائم به آنها.»
آنچه در باب سابقه تاریخی جعل رایانه‌ای در حقوق جزای ایران وجود دارد. همان است که بر شمردیم ولی از آنجا که سیستم‌‌های رو به رشد کامپیوتری فرصت‌های تازه و بسیار پیشرفته‌ای را برای قانون‌شکنی در اختیار مجریان گذارده و توان بالقوه ارتکاب گونه‌های مرسوم جرایم را به شیوه‌‌های غیر مرسوم به وجود می‌آورند و در واقع جرم رایانه‌ای تهدیدی مهم علیه جامعه اطلاعاتی تبدیل شده است لذا نظام‌های قانونگذاری
و حقوقی باید سیر خود را به سمت و سویی سوق دهند که توجه عمده‌ای به جرایم رایانه‌ای داشته باشند. در واقع کلیه خلأهای قانونی در این مسیر برداشته شود زیرا جوامع در واقع از سمت جرایم سنتی به سمت جرائم رایانه‌ای در پیش‌هستند .
مبحث سوم: مبنای جرم‌انگاری جعل رایانه‌ای
با فراگیر شدن و استفاده از رایانه و نرم‌افزارهای رایانه‌ای در عرصه‌های مختلف زندگی، حافظه رایانه و نرم‌افزارها جایگزین سند و نوشته سنتی میشود و در سطح گسترده‌ای برای بیان و اعلام اراده از رایانه استفاده خواهد شد. در بادی امر به نظر می‌رسد تفاوتی بین فضای مجازی (سایبری) با فضای حقیقی در تحقق یا فتن جرم جعل و در نهایت مبنای جرم‌انگاری آن وجود ندارد ولی باید خاطر نشان ساخت که عنوان جزایی جعل سنتی اقدام علیه داده‌های رایانه ای را در بر نمی‌گیرد و با حمایت از این داده‌ها نیازمند جرم‌انگاری مستقل می‌باشیم و با توجه به تمایز‌هایی که در رفتار و شرایط و اجزای آن (رکن مادی) در فضای سایبری وجود دارد، به نظر می‌رسد ناچار خواهیم بود که قوانین ویژه‌ای برای این فضا در نظر بگیریم. به ویژه که در چنین مسائلی فرایند ارتکاب جرم متفاوت بوده و مسؤولیت‌های ناشی از آن می‌تواند متفاوت باشد و قوانین را چون نمی‌توان بدین حد وسیع تفسیر کرد که شامل این موارد شود برخی از عنوان‌ها قانون خاص می‌خواهد:
زندگی در اجتماع توأم با سود و زیان است و زیان‌هایی که در روابط اجتماعی از رفتارهای ما ناشی می‌شود دو دسته‌اند:

1- زیان‌های قابل تحمل
2- زیان‌های غیرقابل تحمل
زیان‌های قابل تحمل که خیلی به آن بهاء نمی‌دهیم و در مقابل جبران بر نمی‌آییم و مستلزم هیچ واکنشی نیست ولی زیان‌های غیر قابل تحمل می‌بایست جبران شود و افراد نمی‌توانند آن‌را نادیده بگیرند و دو بخش می‌باشد:
1-زیان‌های غیرقابل تحمل شدید 2- زیانهای غیر قابل تحمل غیر شدید
اگر زیان غیرقابل تحمل و شدید نبود واکنش غیرکیفری داریم مثلاً می‌توان به تمسک به باب مسؤولیت مدنی در جهت جبران ضرر و زیان برآییم ولی اگر زیان و ضرر موضوع بحث به صورت غیر قابل تحمل و شدید باشد در اینجا مستلزم واکنش کیفری می‌باشیم که ما آن‌را منع می‌کنیم که چنین زیانی وارد نشود. در بحث جعل و تزویر و همچنین جعل رایانه‌ای می‌گوئیم که سند یا حافظه رایانه و نظم اسنادی به عنوان یک ارزش در نظام حقوقی ما می‌باشد و از ارزش و اعتبار برخوردار است و بر همین اساس رفتارهایی که مخالف با نظم اسنادی هستند، رفتارهایی است که زیان شدید و غیر قابل تحمل را ایجاد می‌کند و نظم اسنادی را مخدوش می‌سازد. جعل و تزویر جهت حفظ و حمایت آن و جلوگیری از زیانهای شدید که به چنین اسنادی که با ارزش هستند وارد می‌شود و به همین خاطر جرم‌انگاری شده است. «استحکام روابط اجتماعی، اقتصادی و غیره منوط به آن است که افراد جامعه بتوانند به صحت و اصالت اسناد الکترونیکی و داده‌های رایانه‌ای که برای اهداف مختلف در اختیار آن‌ ها است و یا بین آنها مبادله شده و مورد اشاره قرار می‌گیرند اطمینان داشته باشند و از اینرو است که این پیشنهاد که چون جعل در واقع مقدمه‌‌ای برای استفاده بعدی از سند مجعول یا برای ارتکاب کلاهبرداری و نظایر آن‌ ها و بنابراین نباید جرم مستقلی محسوب شود بلکه جز در موارد استثنایی مثل جعل اسکناس و قلب سکه، فرد مرتکب را تنها باید در صورت «مورد استفاده قرار دادن» سند مجعول یا ارتکاب «کلاهبرداری» و یا در صورت امکان، تحت عنوان شروع به کلاهبرداری به محاکمه کشید.در اکثر نظامهای کیفری موجود دنیا پذیرفته نشده است.[26] برعکس در این نظام‌ها همواره به اهمیت حفظ این جرم به عنوان یک جرم مستقل در جهت تحکیم روابط اجتماعی سالم تأکید گشته است.[27]
«این جرم علی رغم این که در بسیاری از موارد موجب بردن مال می‌شود، در زمره جرائم علیه آسایش عمومی و نه جرایم علیه اموال طبقه بندی شده است که نشانگر توجه به ابعاد غیر مالی آن، یعنی سلب اعتماد عمومی ونیز ضررهای غیر مالی دیگری است که ممکن است از ارتکاب جعل به اشخاص وارد شود.»[28]
بنابراین در گذشته اعلام و بیان اراده و بیشتر موارد به صورت مستقیم و شفاهی صورت می‌پذیرفت ولی در حال حاضر در سطح گسترده‌ای از وسایلی همانند سند و نوشته برای این منظور استفاده می‌شود به همین خاطر در جهت برقراری روابط حقوقی و اثبات و تثبیت موقعیتهای حقوقی، حل و فصل اختلافات و استفاده از حقوق و امتیازات گوناگون فردی و اجتماعی، اسناد و نوشتجات نقش مهم و اساسی را در دنیای امروز ایفا می‌کند. به همین اساس امروزه کمتر رابطه و موقعیت حقوقی وجود دارد که به سند و نوشته وابسته نباشد. مبنای جرم‌انگاری جعل و تزویر نیز در همین امر نهفته است که نظم حقوقی در سطوح مختلف به وسیله سند و نوشته بر قرار می‌شود و در صورتیکه اقداماتی بر روی اسناد و نوشتجات انجام شود که منجر به بی‌اعتباری آنها گردد.
به نظم حقوقی خدشه و لطمه وارد خواهد شد. از این‌رو در جهت حمایت از موقعیتهای گوناگون حقوقی قانونگذار ساختن و یا مخدوش کردن سند و نوشته و اشیای مشابه با آنها را جرم و قابل مجازات دانسته است و در فضای سایبری نیز حافظه رایانه‌ و نرم‌افزار نیز می‌تواند موضوع جعل و تزویر قرار گیرد چه
آنکه داده‌های قابل استناد و یا داده‌ها و علائم موجود در کارتهای حافظه و قابل پردازش در سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی و تراشه که در واقع موضوعات جعل رایانه‌ای را تشکیل می‌دهند قابلیت تحقق موقعیتهای حقوقی و ایجاد روابط حقوقی و به نوعی اعلام و بیان اراده را تشکیل می‌دهند که هرگونه تغییر یا ایجاد آنها و وارد کردن متقلبا نه داده به آنها در واقع اقدامی مخل نظم حقوقی بوده و چون نوعی از جرم جعل را تحقق می‌بخشد، شایسته است که از ضمانت اجرای کیفری برخوردار باشد، به تعبیر دیگر از حیث مبنای جرم‌انگاری تفاوتی بین جعل سنتی و جعل رایانه‌ای وجود ندارد و هر دو در نظم حقوقی اخلال ایجاد می‌کنند.
مبحث چهارم: تمایز جعل رایانه‌ای با عناوین مشابه
«از نظرگاه سیاست جنایی، جرم‌انگاری‌ها و کیفرگذاری‌های قانون جرائم رایانه‌ای و همچنین جعل رایانه‌ای نشان دهنده حمایت از ارزش‌های جدیدی در جامعه ایران است که پدیده‌ای به نام رایانه‌ آن‌را اقتضا می‌کند»[29]
قبل از جرم‌انگاری جعل رایانه‌ای وصراحت قانونگذار در جرم انگاشتن آن بعضی از حقوقدانان چنین پنداشته بودند که«ارتکاب جعل در رایانه‌ امکان‌پذیر نیست و این‌گونه استدلال کرده بودند که با توجه به لزوم تفسیر مضیق قوانین جزایی باید نوشته را به قدر متیقن آن یعنی نوشته مندرج به روی اوراق کاغذ و نه نوشته‌های موجود بر روی سنگ و چوب و پارچه و مجسمه و برنامه رایانه و پلاک اتومبیل و نظایر آن تفسیرنمود.»[30]
اما با تصویب قانون جرایم رایانه‌ای و علی الخصوص مواد ٦ و ٧ این قانون در واقع قانونگذار بالصراحه به این ابهام که آیا جعل در حافظه رایانه امکان‌پذیر می‌باشد یا خیر پاسخ داد و آن را وارد نظام کیفری نمود. در اینجا بدواً کلیه عناوین جزایی را که به نوعی با بزه جعل رایانه‌ای شباهت دارند بر می‌شماریم.
1- جعل و تزویر مادی به نحو کلی و جزئی شامل ساختن سند و نوشته و مهر و امضاء و امثال آنها و همچنین شامل تغییر نوشته یا سند موضوع ماده ۵٢۳ قانون مجازات اسلامی
2- جعل احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دستخط مقامات دولتی موضوع مواد ۵٢٤ و ۵٢۵ قانون مجازات سالامی
3-جعل مهر، تمبر، منگنه یا علامت یکی از شرکتها یا مؤسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی یا نهادهای عمومی غیردولتی و یا شرکتها و تجارت خانه‌‌های غیردولتی موضوع ماده ۵٢۵ ، ۵٢٨ و ۵٢۹ قانون مجازات اسلامی
4- جعل احکام دادگاه‌ یا اسناد یا حواله‌های صادره از خزانه دولتی و منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار طلا یا نقره به کار می‌رود و موضوع ماده ۵٢۵ قانون مجازات اسلامی
5- جعل اسکناس رایج داخلی یا خارجی اسناد بانکی یا اسناد و اوراق بهادار و حواله‌های صادره از خزانه موضوع مواد ۵٢۵ و ۵٢٦ قانون مجازات اسلامی و قانون تشدید مجازات جاعلین اسکناس مصوب ٢۹/۱/۱۳٦٨ و قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور مصوب سال ۱۳٦۹
6- جعل مدرک تحصیلی موضوع ماده ۵٢٧ قانون مجازات اسلامی
7- جعل در اسناد و نوشته‌های غیر رسمی موضوع ماده ۵۳٦ قانون مجازات اسلامی
8- جعل در اسناد و نوشته‌های رسمی موضوع مواد ۵۳٢ و ۵۳۳ قانون مجازات اسلامی
9- عکس‌برداری از اوراق و مدارک موضوع ماده ۵۳٧ قانون مجازات اسلامی
جعل گواهی پزشکی موضوع ماده ۵۳٨ قانون مجازات اسلامی
10- صدور گواهی نامه خلاف واقع موضوع مواد ۵۳۹ و ۵٤٠ قانون مجازات اسلامی
11- شرکت در آزمون به جای دیگری یا شرکت دادن دیگری به جای خود موضوع ماده ۵٤۱ قانون مجازات اسلامی

۱٢- جعل مفادی موضوع ماده ۵۳٤ قانون مجازات اسلامی.
13- جعل‌های ارتکابی از سوی مستخدمین و اجزاء ثبت اسناد و املاک موضوع مواد ۱٠٠و ۱٠۳ قانون ثبت.
14- جعل‌های ارتکابی در اسناد سجلی موضوع مواد ۱٠و ۱٤ قانون تخلفات، جرایم و مجازات‌های مربوط به اسناد سجلی و شناسنامه.
15- جعل و تزویر نظامیان موضوع مواد ۹۵ الی ۱٠٧ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح.
16- جعل تمبر و نقش تمبر موضوع ماده ۱۹ قانون تشکیل شرکت پست جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳٦٦.
17- جعل کالا برگ (کوپن) به موجب قانون منع خرید و فروش کوپنهای کالاهای اساسی مصوب سال ۱۳٦٧.
18- جعل چک‌های تضمین شده به موجب رأی شماره ٧٤ مورخه ٢٧/۱٠/۱۳٤٦ هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور که جعل اینگونه چکها در حکم جعل اسکناس محسوب گردیده است.
19- جعل گذرنامه یا جواز اقامت، جواز عبور موضوع ماده ٦ قانون اصلاح قانون ورود و اقامت اتباع خارجه در ایران مصوب سال ۱۳٦٧.
20- جعل تصدیق صدور و ورود موضوع بند هـ ماده ۱۱ قانون اصلاح قانون انحصار بازرگانی خارجی مصوب سال ۱۳۱۱.
21- ارتکاب جعل توسط کارشناس موضوع ماده ٢٨ قانون راجع به کارشناسان رسمی
22- ذکر تاریخ مقدم موضوع ماده ٢٤٨ قانون تجارت.
23- انتقال مال غیر به وسیله سند رسمی موضوع ماده یک قانون راجع به انتقال مال غیر مصوب ۱۳٠٨.
24- ارتکاب جعل برای فرار از خدمت وظیفه عمومی موضوع ماده ٦٠ قانون خدمت وظیفه عمومی مصوب سال ۱۳٦۳ .
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۶
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

نظام بین‌الملل

 

 

حکومت

 

 

 

فرد

 

 

جامعه

 

 

 

نمونه چنین کشوری:ایالات متحده آمریکا

 

 

نمونه چنین کشوری :غنا

 

 

یکی دیگر از مباحث جدی که روزنا در تحلیل سیاست خارجی در مدل پیشنهادی خود ارائه می‌دهد بحث چگونگی انطباق هر کنشگر دولتی در مواجهه با محیط بیرونی و تقاضاهای ناشی از آن است.
در همین زمینه از دیدگاه روزنا سیاست خارجی فرایندی است که از دو بخش تشکیل می‌شود: یک قسمت آن ورودی است که به طور عامدانه و یا غیر عامدانه به شکل تقاضا، مخالفت و یا حمایت از سوی محیط بیرونی وارد دستگاه تصمیم گیری یک کشور می‌شود. این محیط بیرونی می‌تواند جامعه بین‌الملل و نهاد های آن و یا یک جامعه سیاسی خاص باشد و قسمت دوم سیاست خارجی نیز برو نداد ها و یا همان تصمیمات و جهت گیری‌هایی است که یک دولت در قبال آن درو نداد ها از خود بروز می‌دهد. (۴۵) روزنا معتقد است با ورود این درو نداد ها به دستگاه تصمیم گیری یک دولت رفتار سیاست خارجی آن جنبه واکنشی به خود گرفته که این خود حاکی از رفتار خارجی آن بازیگر در پاسخگویی به یک تقاضای بیرونی است. این رفتار واکنشی می‌تواند سازگار و یا ناسازگار با محیط باشد.
در صورت سازگار بودن رفتار خارجی یک دولت با محیط بیرونی می‌توان گفت که آن دولت با محیط خود منطبق شده است و خود این انطباق می‌تواند یا از روی میل و رضایت و یا از روی نا رضایتی و اجبار باشد. (۴۶)
که در هر دو صورت دولت به انطباق با محیطی روی آورده و خود را با تقاضاهای محیطی سازگار کرده است. به عبارت دیگر از نظر روزنا دولت‌ها به منظور حفظ و صیانت خود در مقابله با محیط به اقدامات گوناگون از جمله اقدامات انطباق گرایانه روی می‌آورند که مهم‌ترین این انطباق‌ها عبارتند از:
انطباق رضایت مندانه[۳۲] و انطباق طغیانگرایانه[۳۳] دولت‌ها در مواجهه با محیط بین‌المللی. همان گونه که بیان شد در انطباق رضایت مندانه واحد تحلیلی چون با خطر داخلی مواجه نیست رضایت مندانه تن به انطباق می‌دهد و در انطباق طغیان گرایانه از آنجایی که در یک واحد تحلیلی تقاضاهای داخلی بر تقاضاهای خارجی تقدم می‌یابد این واحد اقدامات انطباق گرایانه اش را تنها صرف حفظ ساختار های ضروری نظام می‌گرداند و چندان نمی‌تواند به انطباق با محیط خود بپردازد.
بعد از آشنایی با مهم‌ترین نکات مدل پیشنهادی جیمز روزنا در زمینه تجزیه و تحلیل سیاست خارجی دولت‌ها در عرصه نظام بین‌الملل در مبحث بعدی سعی خواهیم کرد تا از این مدل برای تجزیه و تحلیل و مقایسه‌ی راهبرد های سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه و همچنین پیش بینی این سیاست در آینده بپردازیم.
۷-۲- نتیجه گیری
یکی از مهم‌ترین فرایند های زندگی اجتماعی و فردی بشر تصمیم گیری است با پذیرش این مطلب سیاست هم چیزی جز مجموعه‌ای از تصمیم گیری‌ها نیست.

اگر این تعریف از سیاست خارجی را بپذیریم که «سیاست خارجی شامل فرایندهای بسیار پیچیده‌ای است که در آن فرایندها، افراد، کارگزاران و نهادهایی صاحب نقش هستند. سیاست خارجی شامل تنظیم و اجرا و همچنین خود محصول و نتیجه تصمیمات به شمار می‌رود و راهنمایی است برای اقداماتی که یک دولت در ورای مرزهای خویش به منظور پیشبرد اهداف خود در رابطه با بازیگران حکومتی و غیر حکومتی به عمل می‌آورد».
سیاست خارجی هم چیزی جز تصمیم گیری در خصوص انتخاب گزینه‌ی بهتر در میان گزینه‌های پیش رو در راستای سیاست خارجی و تأمین اهداف و منافع ملی نیست.
برای درک صحیح و قابل فهم روند تصمیم گیری در کشورهای مختلف می‌توان با بهره گیری از تئوری‌های ارائه شده در این زمینه نیز میزان صحت و عقلانیت تصمیم‌های سیاسی مردم و سیاستمداران را با توجه به شرایط محیطی مورد بررسی قرار داد.
از سویی سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل تبلور تصمیم گیری‌های بازیگران نظام بین‌الملل است که تحت این شرایط می‌توان با عنایت به تئوری‌های تصمیم گیری به بررسی محیط کل و پارامتر های تصمیم گیری به ارزیابی سیاست خارجی پرداخت. از طرفی همان گونه که گفته شد نظریه پردازان نتوانسته‌اند به طرح جامعی برای تحلیل تصمیم‌های سیاست خارجی دست یابند.
وجود متغیر های گوناگون و تأثیر گذار بر روند تصمیم گیری باعث شده که امکان تعمیم رفتار سیاست خارجی برخی از کشورها امکان پذیر نباشد چرا که هر یک از بازیگران نسبت به یک رویکرد پاسخ‌های کاملاً متفاوتی دارند و در اصل بستگی به ترکیب مختلف عوامل داخلی و خارجی دارد ولی بهره گیری و الگو برداری متغیر های مختلف می‌تواند در زمینه مطالعه سیاست خارجی مفید واقع گردد.
به طور کلی هر چه بر میزان قدرت کشورها افزوده شود آن‌ ها تلاش و منابع بیشتری برای توسعه اجرا و موفقیت سیاست خارجی خود صرف می‌کنند. به عبارت دیگر میزان توسعه و گسترش سیاست خارجی کشورها با قدرت آن‌ ها نسبت مستقیم دارد؛ لذا دیده می‌شود معمولاً قدرت‌های بزرگ اهداف و منافعی در نقاطی بسیار دور دست برای خود متصور می‌شوند.
در حالی که ممکن است یک کشور کوچک به لحاظ قدرت حتی با همسایگان خود نیز دچار مشکل باشد و نتواند سیاست خارجی مناسبی تدوین و اجرا نماید بدون تردید قدرتی در اندازه‌های ایالات متحده که قدرت خود را تا کیلومترها دور تر از سرزمین خود نیز اعمال می‌کند و دارای منافعی جهانی می‌باشد دارای سیاست خارجی بسیار پیچیده‌ای است که تحلیل آن نیازمند در نظر گرفتن سطوح تحلیلی مختلف می‌باشد. که بدون این کار برداشت صحیحی از اقدامات سیاست‌های این قدرت جهانی غیر ممکن می‌باشد.
در این راستا برای درک بهتر راهبرد های سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما از مدل پیش تئوری روزنا استفاده شده است.
همان‌گونه که گفته شد طبق مدل پیش تئوری روزنا ۵ عامل اصلی بر شکل گیری سیاست خارجی کشورهایی که تصمیم گیری در آن‌ ها نهادینه می‌باشد تأثیر دارند این ۵ عامل اصلی به سهم خود تأثیر بسزایی در شکل گیری، تدوین و اجرای سیاست خارجی آمریکا دارند که شاید نتوان تقدم و تأخر خاص نسبت به نقش آن‌ ها قائل گردید اما در پژوهش پیش رو تنها سه دسته از متغیر های مطرح شده به شکل مبسوط و به عنوان عوامل شکل دهنده به سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته‌اند که این سه دسته عبارتند از:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
 

 

نقش فردی یا شخصیت
 

نقش عوامل بوروکراتیک
 

نقش نظام جهانی
 

لازم به توضیح است که در ذیل عنوان عوامل بوروکراتیک بررسی نقش کنگره آمریکا به عنوان یکی از نهاد های تأثیر گذار بر شکل گیری سیاست خارجی آمریکا در نظر گرفته شده است.
بنابراین ضمن مقایسه راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران یاد شده بر حسب تئوری روزنا در نهایت قصد پیش بینی راهبرد های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه در سال‌های آتی مد نظر قرار گرفته است چرا که با شناخت و درک صحیح و علمی از سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه ایران به عنوان کشوری تأثیر گذار در منطقه می‌تواند سیاست‌های مناسبی را در جهت اقدام متقابل و بعضاً پیش گیرانه اتخاذ نماید.
فهرست منابع فصل دوم
۱- James N. Rosenau:”Pre-theory Revisited: World Politics in an Era of Cascading Interdependence” International studies Quarterly.28 (3) september.1984:45-202
۲- حسین سیف زاده، مبانی و مدل‌های تصمیم گیری در سیاست خارجی، تهران: انتشارت وزارت امور خارجه،۱۳۸۷، ص ۱۲۶
۳- حسین سیف زاده، اصول روابط بین‌الملل الف و ب، تهران: نشر میزان، ۱۳۷۸، ص ۲۹۵- ۲۹۴
۴- رینولدز فیلیپ، شناخت اصول روابط بین‌الملل، ترجمه :جمشید زنگنه، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه،۱۳۸۰، ص ۸۷
۵- غلام‌رضا علی بابایی، فرهنگ روابط بین‌الملل، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه،۱۳۸۳، ص ۲۱۵
۶- حسین حمیدی نیا، ایالات متحده‌ی آمریکا، تهران : انتشارات وزارت امور خارجه،۱۳۸۱، ص ۵۳۳
۷- کریستوفر هیل، ماهیت متحول سیاست خارجی، ترجمه :علیرضا طیب، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی،۱۳۸۷، ص ۲۳
۸- عبد العلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل، تهران: سمت،۱۳۸۶، ص ۲۳۱
۹-Plano Jack and Roy Dilton (1988) International Relation Dictionary USA :Longman :6
۱۰- قوام، پیشین، ص ۱۳۶
۱۱-Kubalkova V Foreign Policy in a Constructed International Polotics in a Constructed World Armed:M.E.Sharpe (2001) :79-81
۱۲- حسین سیف زاده، پیشین، ص ۲۹۵-۲۹۶
۱۳- همان، ص ۲۹۹
۱۴- James N.Rosenau”the National Interest” in the Scientific Study of Foreign Policy {new York:the free press.1971}
۱۵- سیف زاده، پیشن، ص ۳۰۱
۱۶- همان، ص ۳۰۲
۱۷- James N.Rosenau.Domestic Sources of Foreign Policy{new York:free press.1967}: 112-19
۱۸- گراهام تی آلیسون، شیوه‌های تصمیم گیری، ترجمه: منوچهر شجاعی، تهران:انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۶۴
۱۹- سیف زاده، پیشین، ص ۳۰۴
۲۰- همان، ص ۳۰۵
۲۱- همان، ص ۳۵۳
۲۲- همان، ص ۳۰۸
۲۳- Farrell.Barry R.Approackes Comparative and International Politica. Evanston.Illionis: North-Western University press.1966
۲۴- تئودور کولومبیس، جیمز ولت، نظریه‌های روابط بین‌الملل و تصمیم گیری در سیاست خارجی، ترجمه و تدوین:وحید بزرگی، نشر ماجر، تهران،۱۳۷۵، ص ۷۰۶، ص
۲۵- بروست راست، هاروی استار، سیاست جهانی محدودیت‌ها و فرصت‌های انتخاب، ترجمه :علی امیری، تهران :دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۸۱، ص ۲۴۷
۲۶- همان، ص ۲۷
۲۷- تئودور کولومبیس، جیمز ولف، پیشین، ص ۷۰۳
۲۸- همان، ص ۴-۷
۲۹- چارلز دابلیو کگلی، اوجین آر. ویتکف، سیاست خارجی آمریکا:الگو و روند، ترجمه :اصغر دستمالچی، تهران :دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۸۲، ص ۳۰
۳۰- احمد بخشایش اردستانی، اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران:نشر آوای نور،۱۳۷۹، ص ۲۹
۳۱- تئودور کولومبیس، جیمز ولف، پیشین، ص ۶۹۸-۷۰۱
۳۲- چارلز کگلی، جین وتیکف، پیشین، ص ۳۱-۳۲
۳۳- تئودور کولومبیس، جیمز ولف، پیشین، ص ۶۹۸
۳۴- چارلز کگلی، جین ویتکف، پیشین، ص ۳۲
۳۵- همان، ص ۳۲
۳۶-James Rosenaus “Pre- theiry”Idealism in us Foreign Plocy Models of Decision Making National Intersts Cold War Consensus fall 2005 cited at:<http: //www.clsa.ufl.edu /users /rnolan/review links.htm
۳۷- بروس راست، هاروی استار، پیشین، ص ۳۵۶-۳۵۹
۳۸- همان، ص ۱۸
 
 

نظر دهید »
تبیین جایگاه اصول عملیه در دادرسی مدنی- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

اصولین و اخباریون به اتفاق در مورد شبهات موضوعیه قائل به جاری شدن اصل برائت هستند و بیان می کنند که قاعده قبح عقاب بلا بیان مستند اصل برائت بوده.

 

اصول برگرفته شده از اصل برائت
 

اصل برائت به معنی گسترده که از آن شد ،یکی از مبانی اصلی حقوق کنونی است .از این اصل کلی نتایج مهمی گرفته شده و اصول دیگری بر مبنای آن فراهم شده است که هرکدام هرچند دامنه محدودتری دارند ولی به منزله ستونی از نظام حقوقی ما است که می توان اقسام آن را به این صورت نام برد
اصل صحت قراردادها
قوانین هر جامعه‌ای بر پایه عقاید و عرف و عادت مرسوم و سنن آن جامعه استوار است. عناوین و اصطلاحاتی که قوانین کشور ما از عرف جامعه خود مخصوصاً از قواعد مربوط به احکام اسلامی و قواعد متداول در السنه فقها پذیرفته است، بسیار زیاد است که از جمله آنها می‌توان قاعده یا اصل صحت (اصاله الصحّه) را نام برد. این اصل که در فقه شیعه مقام ارجمندی دارد در کتاب‌های بسیاری از فقهاء شیعه درباره آن سخن رفته و در موارد متعددی به آن استناد گردیده و فقه اهل سنت نیز با آن ناآشنا نمی‌باشد.
در قوانین ایران نیز اصل یاد شده کاربرد فراوانی داشته و مواد متعددی از قوانین ما نیز براساس این اصل تنظیم و تصویب گردیده است و آنچه که عمدتاً در این نوشته مورد بحث قرار می‌گیرد کلیاتی راجع به اصل صحت و ضرورت و تأثیر آن در قوانین است.
تعریف: «اصل»به معنی ریشه و پایه و دلیل و قاعده و «صحت» نیز به معنی مباح بودن و فاسد نبودن آمده و منظور از اصل مذکور آن است که در عقود و ایقاعات فرض قانون بر صحت آن می‌باشد و مدعی فساد باید دلیل بر فساد آن را اقامه کند و هرچند که اصل صحت در معاملات و عقود و معاملات جاری است ولی با همان دلایل مربوط به «عقود و معاملات» در «ایقاعات» نیز جاری خواهد بود. [۴۷]
ضرورت وجود اصل صحت را می توان اینگونه بیان کرد: در جریان رسیدگی به دعاوی در مراجع قضایی مسائل پیچیده و گوناگونی مطرح می‌شود و دادرس در بسیاری از آنها به یقین یا ظن نزدیک به آن نمی‌رسد. مثلاً قراردادی مطرح می‌شود که سنخ و نظیر آن سابقه نداشته است و دادرس درمی‌ماند که آیا آن را صحیح و نافذ بشناسد و یا اینکه آن را فاسد اعلام نماید، مثلاً آیا رعایت تشریفات مربوط به تنظیم سند رسمی و ثبت از دفتر املاک از شرایط صحت و خرید و فروش املاک ثبت شده است یا هدف از این قواعد حفظ حقوق اشخاص ثالث است و ارتباطی به نفوذ عقد در رابطه طرفین ندارد. یا اینکه شخصی برای اجرای قرارداد یا گرفتن خسارت ناشی از عهد شکنی اقامه دعوی می‌کند و خوانده پاسخ می‌دهد که پای‌بند قرارداد نمی‌باشد زیرا که هنوز دو طرف در مرحله مذاکره مقدماتی انجام معامله بوده‌اند. و یا ادعا می‌کند هنگام امضاء قرارداد دچار عارضه جنون ادواری بوده است. در دنیای کنونی که امور بازرگانی، سرعت و اعتماد بیشتری را طلب می‌کند و بعضاً طرفین قرارداد همدیگر را نمی‌بینند و قرارداد با وسایل پیشرفته از قبیل تلفن و فاکس و ارتباطات اینترنتی انجام می‌گیرد طرفین در هنگام تنظیم قرارداد فکر تهیه دلایل و مدارک جهت طرح دعوی را در آینده ندارند و معمولاً با حسن نیت و همانند دو فرد صادق و معتمد با همدیگر روبرو می‌شوند. علی‌هذا در مقام بروز اختلاف، علم حقوق مانع از تزلزل اعتماد عمومی گردیده و در مقام چاره‌جویی اصلی را بنیان می‌نهد که اعتبار قرارداد را در پناه خود بگیرد.
به عنوان نمونه ماده ۲۲۳ قانون مدنی دراین‌باره می‌گوید:
«هر معامله‌ای که واقع می‌شود محمول بر صحت است مگر اینکه فساد آن معلوم شود» و بدین ترتیب بار اثبات بی‌اعتباری قرارداد را بر دوش کسی می‌نهد که مدعی فساد در معامله است و این اقدام قانونگذار بر مبنای سیره خردمندان و برای حفظ مصالح جامعه می‌باشد و به همین جهت و دادرس دادگاه تردید را کنار می‌گذارد و سیره خردمندان را معیار داوری خود قرار می‌دهد. [۴۸]

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

اصل اباحه
 

از قواعد مشهور نزد اصولیان در شبهه حکمی اصل اباحه است. اصل اباحه دو کاربرد دارد:
یکی اثبات اباحه ظاهری در موارد شک و عدم وجود دلیل بر منع و دیگری اثبات اباحه واقعی به بعض عمومات موجود در کتاب و سنّت البته کاربرد دیگری نیز برای این اصل ذکر شده و آن صحّت و حلّیت وضعی (نه تکلیفی) در معاملات است که اصل صحّت یا حلّیت در عقود نامیده می شود. به عبارت دیگر بر طبق اصل اباحه ،هیچ فعل یا ترک فعلی حرام نیست مگر اینکه منع و دلیل شرعی وجود داشته باشد.
مباح بودن کارها،که یکی از پایه های اصلی حقوق جزا است . به موجب این اصل ،جرم حکم استثنایی و در انحصار قانون است وحکم مجازات نیز باید تفسیر محدود شودودر هر مورد که در بود ونبود جرم یا شدت کیفر تردید به وجود آمد قانون را باید به سود متهم تفسیر کرد .[۴۹]

 

اصل تسلیط
 

اصل تسلیط یکی ازاصول فقهی مهم و مشهور است که در بین تمام ملل و ادیان کاربرددارد. چون این اصل علاوه بر آن که یک اصل عقلانی است، ریشه در فطرت انسان دارد و هرکس به طور طبیعی و ذاتی، خودش را مالک جان، مال و حقوق خود می داند. یکی از نکات مهم و قابل توجه در رابطه با اصل تسلیط، محدود بودن آن به قانون می باشد. در همه جای دنیا هرکس بخواهد در اموال یا حقوق خود تصرف کند، تنها در محدوده قوانین خود، حق اعمال اصل مذکور را دارد. تسلیط در لغت به معنای چیره گردانیدن کسی بر دیگری و مسلط کردن همراه با قهر و غلبه است. در اصطلاح فقهی عبارت است از تسلط و اختیار مالک برای هرگونه تصرف در اموال خویش است.[۵۰]
اصل تسلیط در ماده۳۰قانون مدنی اینگونه بیان می دارد «هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد.»بنابر ای مالک در تصرف خود آزاد است و محدود ساختن او باید به حکم قانون ودر حدود نص باشد.

 

اصل آزادی قراردادی
 

اصل آزادی قراردادی اصلی پذیرفته شده به این مضمون است که افراد در انعقاد قراردادهای دو یا چند جانبه آزاد هستند و کسی نمی‌تواند در این‌باره هیچ گونه محدودیتی را بر اراده انسان برای معین کردن شروط و حدود تحمیل کند.[۵۱] به عبارت دیگر هر کس می‌تواند به اراده خود تعهدات و قراردادهای الزام‌آوری را که از لحاظ قانون قابل اجرا است و ضمانت اجرائی ‌دارد قبول کند یا از قبول آن امتناع نماید.[۵۲] این اصل به عنوان بخشی از اصل حاکمیت در حقوق ایران بوسیله ماده‌ی ۱۰ قانون مدنی پذیرفته شده است. به موجب این ماده «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده‌اند در صورتی که خلاف صریح قانون نباشد نافذ است.» پس جز در مواردی که قانون مانعی در راه نفوذ قرارداد ایجاد کرده است اراده اشخاص، حاکم بر سرنوشت پیمان‌ آنها است و آزادی اراده را باید به عنوان اصل پذیرفت.[۵۳]
در فقه نیز نظر بسیاری از فقها  در مبحث شرط، پیروی از این اصل می‌باشد؛ صاحب مکاسب در بحث شرط می‌فرمایند: مشهور فقها بخاطر نبوی «المومنون عند شروطهم» قائل و به وجوب وفا به شرط هستند.[۵۴]

 

اصل استصحاب
 

استصحاب را نخستین بار فقهای شافعی مطرح کرده اند. این نکته را شیخ طوسی در کتاب عده الاصول ذکر کرده است. هرچند استصحاب از ابتکارات فقهای شافعی است ولی بی تردید فقهای امامیه در تکامل و شکوفایی آن نقش موثری داشته اند و کتب زیادی به نحو مستقل در خصوص استصحاب تالیف کرده اند اما اختلاف نظر درباره این مبحث از اصول همچنان در مبانی فقها وجود دارد که از جمله این اختلاف نظرها می توان حجیت اماره، اصل یا اماره بودن استصحاب را نام برد.[۵۵]
که مجال برسی این موضوعات در این بحث نمی گنجد و ما دراین گفتار استصحاب را به طور مختصر مورد بررسی قرار می دهیم.

 

تعریف استصحاب
 

 

استصحاب در لغت
 

استصحاب در لغت به معنای همراه داشتن و همراهی است و استصحاب مصدر باب استفعال از صحب مشتق شده است که به معنای همنشین یا همراه قراردادن کسی یا چیزی است. مثلا گفته می شود «استصحب فی سفری الکتاب او التصدیق» یعنی کتاب یا دوست را در سفر همراه خودم کردم.[۵۶]

 

استصحاب در اصطلاح اصولیان
 

درمورد تعریف اصطلاحی استصحاب دراصول، باید گفت نظرات متفاوتی بیان شده است. شیخ انصاری به عنوان اولین کسی که مبحث استصحاب را بصورت مبسوط مورد بررسی قرار داده و درتعریف آن گفته است: محکمترین و خلاصه ترین تعریف استصحاب آن است که گفته شود : « ابقاء ما کان  یعنی باقی نهادن آنچه بوده است. » [۵۷]
از سویی دیگر مرحوم آخوند خراسانی این تعریف را نپذیرفته و تعریف دیگری ارائه داده است. ایشان گفته اند: « الحکم ببقاء حکم او الموضوع ذی حکم شک فی بقائه :‌ حکم به بقاء حکم یا موضوع دارای حکمی درحالتی که شک در بقاء آن حکم شده باشد . » [۵۸]
اما آیت الله مکارم شیرازی تعریف آخوند را کافی ندانسته و قائلند قید دیگری باید به این تعریف اضافه شود. ایشان استصحاب را اینگونه تعریف کرده اند که: « الحکم ببقاء حکم هو الموضوع ذی حکم شک فی بقائه من دون قیام دلیل خاص علیه : حکم به بقاء حکم. یا موضوع دارای حکمی در حالتی که شک در بقاء آن حکم شده باشد بدون اینکه دلیل خاصی برای این بقاء حکم باشد. » [۵۹]همانطور که از تعاریف مختلف می توان نتیجه گرفت بهترین تعریف برای استصحاب همان «ابقاء ما کان» است یعنی استصحاب عبارت است از حکم به باقی گذاردن و استمرار وضعیتی که پیش بوده است. به طور مثال : هرگاه بدهکار مدعی پرداخت دین باشد ولی سند و مدرکی برای ادعایش نداشته باشد، در این صورت، وجود دین یقینی است و بازپرداخت آن مشکوک، که با توجه به اصل استصحاب باید همچنان به بدهکاربودن وی حکم داد. ماده۱۹۸ق.آ.د.م در این باره می گوید«در صورتی که حق یا دینی بر عهده کسی ثابت شد، اصل بربقای آن است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.»

 

ارکان استصحاب و اقسام آن
 

مطلب دومی که درکلیات بحث باید به آن پرداخت ارکان تشکیل دهنده استصحاب است. رکن هایی که با نبود هر کدام از آنها دیگر جایی برای جاری ساختن استصحاب باقی نمی ماند.

 

ارکان استصحاب
 

۱. یقین سابق
مراد از یقین در استصحاب، یقین به حالت سابق است حال این حالت سابق می خواهد حکم شرعی باشد یا موضوعی که دارای حکم شرعی است. می توان گفت همین یقین سابق علت قاعده استصحاب است. به عنوان مثال می توان گفت در مثال قبلی بدهکار بودن مدیون یقینی است.[۶۰]
۲٫ شک لاحق
یعنی چیزی که پیش از این یقینی بوده است، در زمان بعد باقی ماندن آن مورد تردید باشد. به طور مثال می توان گفت هرگاه در مالکیت شخصی در ملکی محل نزاع باشد و در مورد مالکیت سابق شخص مطمئن باشیم با توجه به اصل استصحاب می توان گفت که شخص هنوز هم مالک ملک است. ولی اگر در مورد مالکیت گذشته شخص بر ملک سوابقی نداشته باشیم، در اینجا اصل استصحاب جاری نمی شود، و اصل عدم مالکیت شخص است.
۳٫ وحدت متعلق یقین و شک
آنچه را می خواهیم استصحاب کنیم و مورد تردید است باید همان باشد که به آن یقین داشته ایم و باید موضوع قضیه متیقنه و قضیه مشکوکه واحد باشد.[۶۱]

 

: اقسام استصحاب
 

از قدیم‌ترین نمونه‌های تقسیم استصحاب، گفتار ابواسحاق شیرازی در اللمع[۶۲]است که از دو قسم استصحاب سخن گفته است:

 

 

استصحاب حال العقل (برائت) ۲٫ استصحاب حال الاجماع
 

غزالی در تقسیم خود از ۴ گونه استصحاب سخن رانده که در حجیت احکامی متفاوت دارند

 

 

استصحاب برائت اصلیه.
 

استصحاب عموم دلیل تا وارد شدن مخصص و استصحاب نص تا وارد شدن ناسخ.
 

استصحاب حکمی که شرع بر ثبوت و دوام آن حکم کند.
 

استصحاب [حکم ] اجماع.[۶۳]
 

در فقه تقسیمات گوناگونی از استصحاب ارائه شده است که ما با توجه به موضوع پایان نامه استصحاب حکمی و موضوعی و استصحاب عدمی و وجودی را مورد بررسی مختصر قرار می دهیم.

 

ا ستصحاب عدمی و وجودی
 

استصحاب وجودی ناظر به موردی است که وجود امری در گذشته ثابت شده باشد و آنگاه تحقیق وجود آن در زمان لاحق مورد تردید واقع شود و عدم آن استصحاب گردد، مانند اینکه دین به دلایلی محقق باشد و درباره از بین رفتن آن تردید شود .در مواد قانون مدنی نیز پاره ای از مواد به استصحاب وجودی پرداخته است که میتوان مواد۴۹۷[۶۴]ق.، ۸۲۳[۶۵] قانون مدنی را نام برد.
به طور مثال یکی از مواد قانون آئین دادرسی مدنی که درآن، قانونگذار به اصل استصحاب استناد کرده است می توان ماده مادّه ۱۹۸ قانون آئین دادرسی مدنی را نام برد،این مادّه مقرّر می‌دارد: «در صورتی که حقّ یا دینی برعهده کسی ثابت شد اصل بقای آن است، مگر این که خلاف آن ثابت شود»، ظاهر این است که قانونگذار، دست کم در مورد بقای دین، استصحاب را معتبر می‌داند[۶۶] این استصحاب، نوعی استصحاب وجودی است، بدین معنا که وقتی وجود دین یا حقّی درگذشته، مسلّم و یقینی باشد و بعد تردید شود که آیا دین یا حق، از بین رفته یا موجود است، وجود دین یا حقّ مذکور استصحاب می‌شود.
استصحاب عدمی: این است که عدم چیزی که در سابق محرز و مسلم بوده آنگاه تحقق یا وجود آن در زمان لاحق مورد تردید واقع شود عدم آن استصحاب شده است به طور مثال می توان گفت که شوهر ادعا میکند که نفقه زن را پرداخته است لیکن دلیلی بر اثبات ندارد که در این مورد نپرداختن استصحاب می شود و دین شوهر مورد حکم قرار می گیرد در مواد قانونی نیز استصحاب عدمی پرداخته شده است که می توان مواد۳۵۹ق.م[۶۷]،وماده ۷۲۰ قانون مدنی[۶۸] را نام برد.[۶۹]
به طور مثال یکی از مواد قانون آئین دادرسی مدنی که درآن، قانونگذار، نظر به اصل استصحاب آن هم از نوع عدمی داشته است، مادّه ۵۰۸ قانون آئین دادرسی مدنی است. این ماده مقرّر می‌دارد: «معافیت از هزینه  دادرسی باید برای هر دعوا به طور جداگانه تحصیل شود؛ ولی معسر می‌تواند در تمام مراحل  مربوط به همان دعوا از معافیت استفاده کند». فرض کنید که شخص الف به طرفیت شخص ب دادخواستی به خواسته مطالبه وجه به مبلغ صد میلیون ریال تقدیم می کند. خواهان در ضمن دعوای مطالبه وجه، با پیوست نمودن یک برگ استشهادیه محلّی به دادخواست که مؤید عدم تمکّن مالی وی می‌باشد، از دادگاه تقاضای صدور حکم به اعسار از پرداخت هزینه دادرسی می کند. با تشکیل جلسه و استماع گواهی گواهان، دادگاه رسیدگی کننده، دعوی اعسار خواهان را می‌پذیرد و خواهان از پرداخت هزینه دادرسی معاف می‌گردد. منظور مقنّن از کاربرد عبارت «در تمام مراحل مربوط به همان دعوا» این است که چنانچه حکم به بی‌حقّی خواهان در خصوص دعوی اصلی (مطالبه مبلغ صد میلیون ریال) در دادگاه بدوی صادر گردد و توسّط وی مورد تجدید نظرخواهی واقع شود، با فرض عدم ارائه دلیل بر خروج وی از حالت اعسار توسط تجدید نظر خوانده، همچنان عدم تمکّن مالی وی، استصحاب می‌گردد و از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر معاف خواهد بود. در این مادّه، قانونگذار به استصحاب عدمی تمسّک جسته و اعسار خواهان را همچنان استصحاب کرده است، لذا اصل استصحاب عدمی در حقوق ایران پذیرفته شده است و چنانکه اعسار (عدم قدرت خواهان بر تأدیه هزینه دادرسی) ثابت گردد، در صورت تردید در رفع اعسار، مادام که ملائت او محرز نشود اعسارش استصحاب می‌گردد [۷۰].

 

استصحاب حکمی و موضوعی
 

گاه موضوع استصحاب حکم قانون گذار است بدین صورت که وجود حکمی در گذشته معلوم است و در اثر حادثه ای در بقای آن تردید می شود و دادرس حکم را به دلیل سابق معتبر می داند. مثال اینکه پرداخت مهریه از جانب زوج به زوجه واجب است حال اگر زوجه مدعی پرداخت مهریه خود از جانب شوهرش باشد و شوهر دلیلی بر تأدیه نداشته باشد وجوب پرداخت مهریه بر شوهر استصحاب می شود.[۷۱]
ماده ۱۰۲ ق.م «هر گاه ملکی کلاً یا جزئاً به کسی منتقل شود و برای آن ملک حق‌الارتفاقی در ملک دیگر یا در جزء دیگر همان ملک موجود باشد آن حق به حال خود باقی می‌ماند مگر این که خلاف آن تصریح شده باشد.»مطابق ماده فوق حکم انتفاع از مال غیر که در گذشته محرز بوده و حالا به دلیل نقل و انتقال آن مال به دیگری حکم ارتفاق و انتفاع محل شک و تردید قرار می گیرد استصحاب می شود.
ولی گاهی تردید در موضوع حکم است و حالت سابق آن استصحاب می شود برای مثال می دانیم انسان تا زنده است اهلیت دارا شدن حق را دارد و بازماندگانش نمی توانند اموال او را بین خود تقسیم کنند، ولی مدتی است که از حیات او خبری نداریم مدتی که احتمال دارد در آن مرده باشد پس اگر او را تا زمانی که انسان زنده می مانند موجود فرض کنیم، موضوع حکم را استصحاب کرده ایم. ماده ۱۰۱۹قانون مدنی به این مورد می پردازد.[۷۲]

 

اصول برگرفته شده از استصحاب
 

اصل استصحاب به معنی گسترده که از آن شد، یکی از مبانی اصلی حقوق کنونی است. از این اصل کلی نتایج مهمی گرفته شده و اصول دیگری بر مبنای آن فراهم شده است که هرکدام هرچند دامنه محدودتری دارند ولی به منزله ستونی از نظام حقوقی ما است که می توان اقسام آن را به این صورت نام برد

 

اصل تاخر حادث
 

این اصل شبیه استصحاب عدمی بوده و از فروعات مبحث استصحاب است. مثلا اگر دو چیز در خارج محقق و حادث گشته است اما تاریخ تقدم و تاخر حدوث یکی بر دیگری مجهول باشد در این صورت دو فرض متصور است:
– تاریخ حدوث یکی از دو امر معلوم و تاریخ دیگری مجهول است. در این مورد با اعمال اصل تاخر حادث میگوییم آن امری که تاریخ حدوث آن مجهول است بعد از آن دیگری که تاریخ آن معلوم است،بوقوع پیوسته است. چنانکه ماده ۸۷۴ قانون مدنی میگوید: «اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آنکه تاریخ فوتش مجهول باشد از آن دیگری ارث میبرد.»
فرض دوم در صورتیکه تاریخ حدوث هیچ یک از دو امر معلوم نباشد اصل تاخر حادث در هریک ،با اصل تاخر حادث در دیگری معارضه میکند و در این حالت هردو ساقط میگردند. مثلا هرگاه پس از تحقق هبه واهب ازهبه رجوع کند و در خواست استرداد مال مرهوب را بکند و متهب مدعی گردد که قبل از رجوع تغییری در عین موهوبه حاصل شده است و بر اساس ماده ۳۰۸ قانون مدنی واهب حق رجوع را ندارد و و اهب دفاع کند که تغییر پس از رجوع حاصل شده است و تاریخ رجوع و تاریخ تغییر مجهول باشد دادرس خواهان را محکوم به بی حقی میکند زیرا اصل تاخر حادث در دو طرف جاری و ساقط میگردد و در نتیجه مورد هبه پس از رجوع ثابت نمیشود و به حال خود باقی میماند.

 

اصل عدم
 

«در هر موردکه در وجود امری تردید شود اصل عدم آن است. بسیاری از نویسندگان کوشیده اند تا «اصل عدم»را از استصحاب عدمی ممتاز سازند به این اعتبارکه در اصل عدم، بی آنکه حالت سابقه امری در نظر باشد، خردمند، بنای کار خود را بر نبودن آن می نهد. ولی جز در مواردی که اصل به معنی ظاهر به کار می رود و بر مبنای غلبه استوار است که وجود نداشته. به هر حال یکی از نمونه های اجرای این اصل ماده۸۷۶ قاون مدنی است که می گوید«با شک در حیات حین ولادت حکم وراثت نمی شود»»[۷۳]
اصل عدم از اصول عملی است و بر پایه آن هیچ پدیده ای وامری وجود ندارد و واقع نشده است بنابراین شخصی که ادعای تولد آن می شود متولد نشده ،شخصی که ادعای فوت آن می شود فوت ننموده،پول پرداخت شده که شخص ادعا می کند پرداخت نشده ……..مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.اصل عدم در حقوق ایران به صراحت پیش بینی نشده است اگر چه می توان از ماده۱۲۵۷ق.م [۷۴] آن را برداشت نمود.
اصل تخییر
اصل تخییر یکی ا ز اصول عملیه است این اصل کاربرد چندانی در حقوق ندارد. بنابراین، به صورت مختصر به بررسی این اصل می پردازیم و در ادامه این مبحث ابتدا به تعریف اصل تخییر پرداخته و سپس مجرای اصل تخییر را بیان می داریم.

 

تعریف اصل تخییر
 

تخییر ماده «خیر » است در باب تفعیل به معنای برگزیدن و برتری دادن چیزی یا کسی بر چیز یا کس دیگر و این واژه به معنای لغوی خود در برخی ابواب علم اصول به کار می رود[۷۵]، از جمله در مباحث تعارض ادلّه، تزاحم و واجب تخییری.تخییر در اصول عملیه، اصلی است که به مکلف اجازه می دهد که هر یک از طرف های شک خود را که می خواهد برگزیند. در اصطلاح اصولیان متأخر امامی، اصل تخییر که یکی از اصول عملیه چهارگانه به شمار می رود، عبارت است از حکم عقل به اختیار داشتن مکلف میان انجام دادن کاری و ترک آن یا انجام دادن یکی از دو کار در مواردی که احتیاط امکان ندارد و«تخییر در بدیع آن است که شاعر بیتی گوید که در وی دو کلمه یا زیادتر قافیه تواند شد و برای لطائف ومرجحاتی یکی بر سایر مقدم میدارد.» [۷۶]
شیخ انصاری نخستین فقیهی است که به طور مبسوط در مبحث اصول عملیه، به اصل تخییر پرداخته است. وی کاربرد این اصل را وقتی می داند که حکم واقعی یک موضوع مورد شک بوده و نسبت به زمان قبل ازشک، هیچگونه یقینی وجود نداشته باشد و در عین حال احتیاط نیز ممکن نباشد.[۷۷]
اصل تخییر از اصول عملی و اصلی عقلی است و در جایی جریان دارد که جنس تکلیف، یعنی اصل الزام معلوم، امّا نوع آن میان وجوب و حرمت مردّد باشد. عقل در چنین موردی، به تخییر میان آن دو در مقام عمل حکم می‌کند.

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی-حقوقی-–-کیفری-معامله-معارض-،-انتقال-مال-غیر-و-معامله-فضولی- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۱٫تخفیف مجازات …………………………………………………………………………………………………………..۱۰۴
۲٫تعلیق مجازات ……………………………………………………………………………………………………………..۱۰۶
گفتار چهاردهم:راهکارهای غیر کیفری در خصوص کاهش بزه انتقال مال غیر………………………….۱۰۷

 

گفتار پانزدهم: همکاری در انتقال مال غیر …………………………………………………………………………..۱۰۹
گفتار شانزدهم: احکام تکرار و تعددجرم در انتقال مال غیر …………………………………………………..۱۱۶
۱٫تکرار جرم …………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۶
۲٫تعدد جرم ……………………………………………………………………………………………………………………۱۱۷
بخش دوم : مقایسه بزه انتقال مال غیر با معامله فضولی ………………………………………………………..۱۲۴
فصل چهارم: نتیجه گیری
نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۹
فهرست منابع…………………………………………………………………………………………………………………..۱۳۵
منابع اینترنتی……………………………………………………………………………………………………………………۱۳۷
Abstract……………………………………………………………………………………………………………………. 138
مقدمه
بشر موجودی است اجتماعی که تأمین نیازهای مختلف مادی و روانی او را بر آن واداشته که با سایر همنوعان خود زندگی کند.زندگی اجتماعی نیازمند نظم است و قانون تأمین کننده نظم و حافظ آن می باشد چرا که صرفا به بیان حقوق یا تکالیف بسنده ننموده و ضمانت های اجرایی خاصی را نیز پیش بینی نموده تا افراد را به متابعت از احکامی که مقرر می دارد وادار نماید ضمانت اجرای کیفری شدیدترین ضمانت اجراهای رسمی محسوب شده و قوانینی که چنین ضمانت اجرایی شدیدی را دارند، عنوان قوانین کیفری را به خود اختصاص داده اند.

معمولا در نظام های کهن، بسیاری از جرائمی که در حال حاضر هر یک به عنوان مجرمانه خاصی را در قوانین جزایی به خود اختصاص داده اند در قالب یک عنوان کلی قرار می گرفتند در واقع تفکیک جرائم کلی قرار می گرفتند در واقع تفکیک جرائم کلی به جرائم جزئی تر را باید حاصل گذشت زمان، توسعه و گستردگی جوامع بشری و پیچیدگی رفتارهای اجتماعی دانست به همین دلیل است که در حقوق ملل قدیم لیست جرائم به معنای خطاهای قابل مجازات توسط جامعه خیلی محدود بود(کلارسون، ۱۳۷۴، ۳)
با پیشرفت جوامع، با پیدایش جرایم پیشرفته متناسب با آن روبرو می شویم که مقنن در مقابل آن موضع گیری نموده و با تصویب قوانین کیفری درصدد برخورد از طریق ابزارهای کیفری برآمده است که در جرایم مذکور نیز با پیشرفت جوامع و شکل گیری اسناد رسمی به ترتیب جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض را جرم انگاری نموده است و البته از لحاظ حقوقی ، چنین معاملاتی مشمول معاملات فضولی می گردند که در جای خود به بحث و بررسی در این خصوص می پردازیم. انتخاب شدیدترین واکنش در مقابل نقض قوانین کیفری ، اهمیت فوق العاده ارزش هایی که این قوانین برای حفظ آن ارزش ها وضع شده اند را بیان می نماید علاوه بر آنکه شدت تخلف شخص خاطی را از دیدگاه قانون گذار که منعکس کننده خواست ها، ارزش ها، تمایلات و دیدگاه های جامعه است؛ نشان می دهد.در هر جامعه ای صیانت از حق مالکیت افراد بر اموال و حفظ اموال و ارزش های اقتصادی، همواره از چنان ارزش و اهمیت والایی برخوردار است که غالبا هرگونه تعدی و تجاوز به علیه آنها واکنش های کیفری و سرکوبگری را به همراه دارد. (نشریه داخلی دادگستری، ۱۳۸۳)

باید از حقوق جزا به عنوان آخرین راه حل و برای نقض اساسی ترین ارزش های اجتماعی استفاده کرد.ارزش هایی که با ضمانت اجراهای معمول حقوق مدنی، همچون الزام به جبران خسارت، اعلام بطلان، فسخ معامله و … قابل حمایت نیستند بنابراین تجاوز به یک حق مدنی ممکن است موضوع حقوق کیفری واقع شود این تجاوز به صورت یک عمل کاملا حقوقی ولی مقرون به سوء نیت و تحصیل مال دیگری صورت می گیرد. از این جهت سوء نیت عامل فارق بین اعمال حقوقی و کیفری است(آزمایش،۱۳۷۱)
در این مقاله به بررسی مقایسه ای تعریف این جرائم(معامله فضولی ، انتقال مال غیر و معامله معارض)، سوابق تاریخی و ماهیت و ارکان این معاملات می پردازیم.
۱- بیان مسئله
تنظیم روابط اجتماعی، تعیین یا اعلام حقوق و تکالیف آنان و نهایتا صیانت از نظم عمومی و حقوق و آزادی های فردی مهم ترین کارکرد و هدف حقوق است. در این راستا حقوق مدنی و حقوق کیفری بر حسب تعریف، ویژگی ها و اهداف خاص خود، به طور متفاوت عمل می کنند. ماهیت دوگانه ی این دو شعبه از حقوق، قانونگذاران را بر آن می دارد که از قواعد هریک در موقع مناسب و با رعایت همه ی شرایط بهره مند شود.تنظیم روابط اشخاص در جامعه و صیانت از آن در گام نخست، هدف قواعد مدنی است که ضمانت اجرای آن، با ماهیت نظم دهی مدنی آن سازگار است و تا آنجا که مقدور است همین ضمانت اجرای مدنی در تنظیم نظم و انظباط و همچنین جهت دادن به روابط شهروندان کافی است. نوع دیگر ضمانت اجرای قانونی که شدیدترین آنهاست، ضمانت اجرای کیفری است و واکنش تند و سرکوبگر دولت به رفتارهای ناهنجار جامعه در قواعد جزایی نمودار می شود که تحت عنوان قوانین کیفری می باشند که ماهیت و اهداف این واکنش ها متفاوت از قواعد مدنی و اداری است. همین تفاوت ماهوی و آثار زیان بار این نوع واکنش ها و پرهزینه بودن سازماندهی چنین پاسخی ایجاب می کند تا زمانی که یک عمل جرم و مستوجب پاسخ کیفری شناخته شود که مداخله ی کیفری مفید و لازم باشداین نوع ملاحظات سبب شده که قانونگذار ترتیب منطقی و زمانی اعمال انواع واکنش ها و ضمانت اجراهایی مدنی را رعایت کند. مطالعه سیر جرم انگاری ها به ویژه جرم انگاری عناوین مدنی، در حقوق ایران و مقایسه ی ارکان هر کدام همه از هر حیث سودمند است.(محمودی،۱۳۸۸)
جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض که در آنها شخص، بدون آنکه مالک آن باشد، یا اینکه دارای مجوز قانونی برای انجام معامله، برخلاف واقع و به نحو متقلبانه خود را یا مالک یا دارای اختیار قانونی برای انجام معامله معرفی، و با قصد اضرار اقدام به معامله و انتقال مال غیر به ثالث می کند. یک رفتار همواره در حوزه ی یک نوع خاص کنترل اجتماعی باقی نمی ماند. برخی از عنوان های مدنی مانند معامله فضولی به حقوق کیفری نیز کشانده شدند تا شاید به پشتوانه ی مجازات کیفر در قالب یک نظام کنترلی شدید، کمتر روی دهند و نظم اجتماعی کمتر نقض شود. از منظر حقوقی، تمایز مهم و برجسته ی یک عنوان کیفری در سوء نیت، عنصر تأثیر گذار به شمار نمی آید در سال ۱۳۰۲ مقرراتی تحت عنوان قانون راجع به اشخاصی که مال غیر را انتقال می دهند و یا تملک می کنند و مجازات آنها وضع شد و در سال ۱۳۰۸ در جبران معایب و کاستی های این قانون مقررات جامع و کامل تری تحت عنوان قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر تصویب شد در این دو قانون انتقال مال به غیر به نحو مذکور مجرمانه تلقی شده و برای متخلفین و مرتکبین جرم ، اعم از انتقال دهنده و انتقال گیرنده، ضمانت اجرای کیفری خاص تعیین و وضع گردیده است.(وروایی،۳ ، ۱۳۷۳)
ماده ۲۴۷ قانون مدنی در فصل پنجم با عنوان در معاملاتی که موضوع آن مال غیر است یا معاملات فضولی در مورد معامله معارض که یک عمل حقوقی است بیان می داردکه معامله مال غیر جز به عنوان ولایت و … نافذ نیست. قانون مدنی معامله فضولی را غیر نافذ می داند اما قانونگذار علاوه بر این امر به دلیل فریب دادن دیگران به وسیله اسناد و ایجاد اختلال در نظام معاملات و در نهایت سلب اعتماد اشخاص نسبت به اسناد رسمی برای معامله فضولی مجازات کیفری در نظر گرفته است در مورد جرم معامله معارض نیز سوء استفاده از اعتماد اشخاص به اسناد رسمی جهت حفظ حقوق اشخاص و مالکیت در متن قانون ثبت اسناد و املاک، ماده مستقلی را به این امر اختصاص دهد. در این تحقیق تلاش می شود تا حد امکان بررسی تقریبا جامعی از جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض و نیز معامله فضولی به عمل آمده و با مقایسه ی این سه عنوان ، تفاوت ها و شباهت های موجود بین آنها بیان می شود و همچنین شبهه ای که بین بسیاری از حقوقدانان و اساتید حقوق وجود دارد که در بسیاری از موارد آنها را یکی می دانند را برطرف نماییم.
۲- سابقه تحقیق
در مورد موضوع پایان نامه در مقالات و کتاب های حقوقی و همچنین مجامع حقوقی کمتر بحث و رسیدگی صورت گرفته است و منابع بسیار محدودی در این زمینه وجود دارد. آثار نویسندگان حقوقی در رابطه با موضوع مورد بحث در این پایان نامه را می توان به چند دسته کلی تقسیم نمود:
الف)برخی از نویسندگان به شکل موردی و گذرا در ضمن بحث اصلی خود اشاره ای به معامله معارض، انتقال مال غیر و معامله فضولی نموده اند و به بیان نکات موجز و مختصر از آنها بسنده نموده اند:

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
 

 

کتاب کلاهبرداری در حقوق ایران از حبیب زاده( ۱۳۷۴) که فقط اشاره ای به معامله معارض نموده.
 

کتاب جرائم علیه اموال و مالکیت از دکتر حسین میرمحمد صادقی(۱۳۸۷ )
 

کتاب حقوق جزای اختصاصی از دکتر ایرج گلدوزیان(۱۳۸۶)
 

پایان نامه جرائم در حکم کلاهبرداری در قوانین موضوعه ایران از کریم صادقی(۱۳۷۹) در دانشگاه تهران.
 

ب)عده ای به بررسی مستقل هریک از عناوین معامله معارض، انتقال مال غیر، و معامله فضولی نموده که از جمله آنها عبارتند از:
۱- مقاله جرم انتقال مال غیر از اکبر وروایی (۱۳۸۳)
۲- پایان نامه نقدو بررسی معامله معارض از سعید کیانی زاده(۱۳۹۰) دانشگاه آزاد خوراسگان
۳- پایان نامه معامله معارض در حقوق کیفری ایران ، بررسی تحلیلی ماده ۱۱۷ قانون ثبت اسناد و املاک مصوب ۱۳۱۰ از ابوالفضل رحیمی(۱۳۷۷) در دانشگاه تهران
۴- مقاله بررسی ارکان سه گانه جرم انتقال مال غیر از علی کریمی (۱۳۷۹)
ج) بالاخره دسته ای از آنها نیز دو عنوان از عناوین سه گانه موضوع رساله را در کنار یکدیگر و به صورت تخصصی مقایسه نموده و وجوه افتراق و اشتراک آنها را بیان کرده اند:
۱- کتاب معامله فضولی، انتقال مال غیر از بهرام بهرامی (۱۳۷۷)
۲- پایان نامه تفاوت معامله فضولی و فروش مال غیر از منیژه خلیلی تیلمی(۱۳۸۴) در دانشگاه آزاد مرکزی تهران.
۳- پایان نامه مقایسه جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض در حقوق کیفری ایران از علی عباسی(۱۳۸۴) در دانشگاه مازندران.
۴-پایان نامه انتقال مال غیر و مقایسه آن با معامله معارض از فتح الله امیری (۱۳۷۵) در دانشگاه آزاد.
۳- ضرورت و نوآوری تحقیق
مقالات و کتابهای بی شماری به بررسی معامله فضولی و حدود و دامنه آن پرداخته اند اما بسیار انگشت شمار هستند مواردی که این عنوان حقوقی را در کنار یکی از دو عنوان انتقال مال غیر و معامله معارض بررسی کرده باشند و وجه تمایز و تشابه آنها را بیان کرده باشند و حریم هر کدام را با توجه به یکدیگر مشخص کنند. از طرفی در محاکم رسیدگی کننده به این عناوین، شاهد رویه های کاملا متفاوتی در مورد مسائل مربوط به آنها به علت واضح نبودن مقررات قانونی می باشیم که از سوی آنها اعمال می شود(حبیب زاده،۱۳۷۴) در این رساله در پی آن هستیم که تا حد امکان بررسی تقریبا جامعی از جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض و نیز معامله فضولی به عمل آورده و با اجزاء لازم جهت تحقق آنها و آثار کیفری و مسئولیت مدنی ناشی از محکومیت به ارتکاب آن نیز بیان شود و در عین حال با طرح مسائل و سوالات متعددی که در بررسی و مطالعه این جرایم مطرح شده و عملا مشکل زا گردیده اند، پاسخی سازگارتر با قوانین و مقررات موجود ارائه گردد.
۴- سوالات تحقیق

 

 

آیا انتقال مال غیر همان معامله فضولی است؟
 

آیا اگر فضول برای خود و به مصلحت خود معامله کند (مانند غاصب)، از مصادیق معامله فضولی است؟
 

وجوه افتراق معامله فضولی و انتقال مال غیر کدامند؟
 

۵- فرضیات تحقیق

 

 

عمل وی تحت عنوان دیگر قانونی(مثل انتقال مال غیر) قابل بررسی است.
 

رابطه آنها عموم و خصوص مطلق بوده و تفاوت آنها در وجود سوء نیت در انتقال مال غیر می باشد که معامله فضولی فاقد آن می باشد.
 

کلاهبرداری جرمی مطلق اما معامله معارض جرمی مقید است کلاهبرداری جرمی علیه اموال و قابل گذشت اما معامله معارض علیه نظم عمومی و غیرقابل گذشت می باشد.
 

۶- اهداف تحقیق

 

 

بوجود آوردن رویه ی حقوقی واحد در برخورد با موارد هر کدام از این سه عنوان حقوقی
 

تبیین اجزا و ارکان و شرایط و اوضاع و احوال هر کدام از موارد معامله معارض، انتقال مال غیر و معمله فضولی و تعیین حدود هر یک از آنها
 

بیان وجوه افتراق و اشتراک هر کدام از این عناوین نسبت به یکدیگر جهت شناسایی بهتر آنها
 

بیان نمودن اشکالات قانونی پیرامون هر یک از این سه عنوان و ارائه پیشنهادات برای روشن شدن بحث و رفع ابهامات قانونی
 

۷- روش و نحوه انجام تحقیق
این پژوهش به روش کتابخانه ای و اسنادی و با بهره گرفتن از کتب و منابع دسته اول فقهی و حقوقی و منابع اصلی مرتبط با عناوین مورد بحث ، با بهره گرفتن از فیش برداری انجام خواهد شد و البته در این راستا ، از سایت های معتبر اینترنتی بهره گیری میشود. ن.ع تحقیق تحلیلی-تبیینی می باشد.
۸- سامان دهی (طرح) تحقیق
این پایان نامه از سه فصل تشکیل شده است. در فصل اول به بررسی مقایسه ای جرائم انتقال مال غیر و معامله معارض شامل مقایسه ی آن ها از لحاظ ماهیت و ارکان آنها ، پرداخته شده است . فصل دوم پایان نامه نیز در مورد بررسی مقایسه ای معامله معارض و معامله فضولی تدوین شده تا با بررسی دقیق هر کدام از این موارد بتوان به تمایزات و شباهت های آنها دست یافت. در فصل سوم با عنوان بررسی مقایسه ای انتقال مال غیر و معامله فضولی نیز به تفاوت این دو عنوان اشاره شده است و سرانجام با نتیجه گیری و طرح پیشنهاداتی به پایان میرسد.
فصل اول
بررسی مقایسه ای جرائم انتقال مال غیرومعامله معارض
در این فصل برانیم تا با ذکر کلیاتی در زمینه ی جرایم اتقال مال غیر و معامله معارض ، وارد مباحث اصلی این دو عنوان شویم. از این رو در دو بخش مجزا ، مطالب را بیان نموده ایم که در یک بخش به بررسی آنها از لحاظ تعریف و ماهیت پرداخته ایم و در بخش دیگر به بررسی ارکان این جرائم پرداخته ایم.
بخش اول:کلیات
گفتار اول :تعریف جرائم
مقنن حسب مواد تصویبی با عنوان قانون راجع به اشخاصی که مال غیر را انتقال می دهند و یا تملک می کنند و مجازات آنها در سال ۱۳۰۲ و در ماده یک این قانون جرم انتقال مال غیر را اینگونه معرفی می نمایند: اگر کسی اقرار نمود و یا محقق شد که مال شخص ثالثی را بدون مجوز قانونی به نحوی از انحاء عینا و یا منفعتا نقل به غیر نموده و به تصرف او داده است توقیف و حبس خواهد شد تا اینکه عین و یا عوض مال و همچنین خسارات وارده بر مالک و مشتری را رد نماید. مقنن سپس در سال ۱۳۰۸ در خصوص جرم انتقال مال غیر و برای رفع ایرادات قانون مذکور اقدام به تصویب قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر نموده است که مقرر می دارد کسی که مال غیر را با علم به اینکه مال غیر است به نحوی از انحاء عینا یا منفعتا بدون مجوز قانونی به دیگری منتقل کند کلاهبردار محسوب و … و در تعریف حقوقی جرم انتقال مال غیر این جرم را این گونه تعریف نموده اند: انجام معامله متقلبانه موجب انتقال مال غیر با قصد اضرار با این شرح که هر نوع عمل منجر به انتقال مال غیر به ثالث ، رفتار مجرمانه مورد نظر در جرم انتقال مال غیر را تشکیل نمی دهد، بلکه در این جرم رفتار مجرمانه مرتکب شکل خاصی دارد که به صورت انجام معامله قابل تحقق می باشد به همین دلیل از شخص انتقال دهنده به عنوان معامل و از شخص منتقل الیه به عنوان متعامل می توان یاد کرد و لفظ متقلبانه اشاره به قصد و نیت مجرمانه مرتکب برای انجام معامله تقلبی دارد که در بحث عنصر روانی جرائم به بررسی آن می پردازیم و لفظ مال مطابق تعریف مذکور اعم از مال منقول یا غیرمنقول نسبت به عین یا منفعت آن بوده و اموال غیر مادی از شمول این تعریف خارج می باشند و لفظ با قصد اضرار به غیر به منظور مجزا نمودن برخی از معاملات فضولی صرف از دامنه شمول جرم انتقال مال غیر است. زیرا ممکن است معامله ای به صورت متقلبانه انجام گرفته باشد اما اگر چنین معامله ای برای مالک مال صورت گرفته باشد در این صورت قصد اضرار که از شرایط تحقق جرم است وجود نخواهد داشت.(وروایی ، ۱۳۷۷)
جرم معامله معارض را مقنن در ماده ۱۱۷ قانون ثبت این چنین تعریف نموده: هر کس که به موجب سند رسمی یا عادی نسبت به عین یا منفعت مالی اعم از منقول یا غیر منقول حقی به شخصی یا اشخاص داده و بعد نسبت به همان عین یا منفعت به موجب سند رسمی معامله یا تعهد معارض با حق مزبور بنماید.
غلامرضا شهری(۱۳۷۶) در کتاب حقوق ثبت معامله معارض را اینگونه تعریف نموده است که منظور از معامله معارض آن است که کسی مالی را اعم از منقول و غیر منقول عینا یا منفعتا به دیگری انتقال و یا حقی در آن به دیگری بدهد و بعد نسبت به همان مال معامله یا تعهد معارض با حق واگذار شده بنماید مثلا اگر شخصی منزلش را به زید بفروشد و بعدا همان منزل را کلا یا بعضا به دیگری انتقال دهد و یا منافع آن را به عمرو واگذار کند این عمل معامله معارض است. با بررسی این دو جرم به لحاظ تعریف، اینچنین نتیجه میگیریم که مقنن در تعریف قانونی نسبت به هر دو جرم ، اقدام به تعریف جامع و مانعی ننموده است و شرایط و اوصاف جرم را معرفی نموده است و حسب شرایط و اوصاف مقرره، مقنن دو جرم مستقل و مجزا پیش بینی وتصویب نموده است. البته از تعریف جرم معامله معارض در ماده ۱۱۷ قانون ثبت اینگونه استنباط می شود که تعریف این جرم نیاز به تفسیر و تحلیل آن بر حسب حقوق مدنی و عقاید علمای این رشته نسبت به این جرم دارد و حقوق جزا در این قسمت رابطه مستقیم با حقوق مدنی دارد.
گفتار دوم :مقایسه جرائم به لحاظ سوابق تاریخی
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 177
  • 178
  • 179
  • ...
  • 180
  • ...
  • 181
  • 182
  • 183
  • ...
  • 184
  • ...
  • 185
  • 186
  • 187
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی ارتباط میان مولفه های مدیریت دانش با نوآوری سازمان- فایل ۱۵
  • بررسی عوامل مؤثر بر جنگلداری اجتماعی در حوزه رویشی کبیرکوه- قسمت ۴
  • بررسی مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیل- قسمت ۴
  • بررسی عوامل مؤثر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی ۳۴ – ۲۴ ساله استان کردستان- قسمت ۶- قسمت 3
  • حق عدم مراجعت اسرای جنگی به کشور متبوعشان از دیدگاه حقوق بین الملل- قسمت 11
  • ارزیابی تاثیر بازاریابی آموزشی بر توانمند سازی کارکنان فروش خدمات- قسمت ۲
  • احکام بردگی در فقه امامیه با نگاهی به حقوق بشر معاصر- قسمت ۴
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با ارزیابی وضعیت حمل و نقل شهری پایدار و ارائه الگوی مطلوب در شهرهای ...
  • بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی در مدیران دبیرستان های شهرستان مشهد- قسمت ۹
  • بررسی تاثیر استفاده از عصاره چای سبز در فیلم پلی آمید ...
  • ارائه چارچوبی راهبردی برای سیستم¬های توزیع شده اجرایی تولید با استفاده از مدل- قسمت ۱۳
  • عوامل تاثیر گذار بر تقلب در بین دانشجویان حسابداری- قسمت ۵
  • بررسی بازده شرکتها به منظور ارزیابی اثر انتقال مالکیت به بخش خصوصی- قسمت ۱۰
  • پیشایندهای ارتقای سطح معنویت سازمانی مبتنی بر ارزش‌ های اسلامی- قسمت ۸
  • مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران- قسمت ۱۲
  • آداب دعا از منظر قرآن و سنّت- قسمت ۸
  • بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده مشتریان از خدمات بانکداری اینترنتی (مطالعه موردی شعب بانک پاسارگاد استان البرز)- قسمت ۱۲
  • اثر-ارزش-درک-شده،-ارزش-ویژه-درک-شده-و-کیفیت-درک-شده-بر-وفاداری-و-قصد-خرید-مجدد- فایل ۳
  • علل-و-عوامل-سرقت-در-استان-قم-و-راهکارهای-پیشگیرانه-آن- قسمت ۶
  • بررسی و ساماندهی اسکان غیر رسمی نمونه موردی محله قلعه کامکار در شهر قم- قسمت ۱۷- قسمت 2
  • سنتز، شناسایی کمپلکس¬های جدید دارویی از گالیم، قلع و تیتانیم و مطالعات کلینیکی تعدادی از آن¬ها در درمان برخی رده¬های سلول¬های سرطانی- قسمت ۴- قسمت 2
  • تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت ودرمان شهرستان بهشهر- قسمت ۳
  • اثربخشی رویکرد امید درمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش شادکامی زناشویی- قسمت ۱۱- قسمت 3
  • تحولات ساختار نظام بین الملل پس از فروپاشی شوروی ۱۹۹۱-۲ و ضرورت شکل گیری دولت مستقل فلسطین- قسمت ۸
  • نگارش پایان نامه درباره :بررسی مبانی تعیینی یا تخییری بودن وجوب نماز جمعه در ...
  • بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۹- قسمت 2
  • ارتباط سنجی ارگونومی ، فرسودگی شغلی و نگرش حرفه ای معلمان مقطع متوسطه مدارس دولتی شهر شیراز در سال ۱۳۹۲- قسمت ۷
  • فایل های دانشگاهی- ۲-۲-۳: مذهب و شخصیت – 2
  • بررسی جایگاه زن در دوره پیش از اسلام ومقایسه آن با دوره اسلامی- قسمت ۶
  • بررسی تطبیقی مرحله تحت‌نظر- قسمت ۵

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان