۱-۱۳- تعاریف مفهومی واژگان
تجارت الکترونیک: “فروش یا خرید کالاها یا خدمات، خواه میان کسب و کار، خانه داران، افراد، دولتها، و دیگر سازمانهای عام یا خاص که روی شبکه های واسطه کامپیوتری انجام می شود. کالاها و خدمات، روی آن شبکه ها سفارش داده میشوند اما پرداخت و تحویل نهایی کالا یا خدمات ممکن است بصورت آنلاین یا آفلاین انجام شود (Lal, 2005).
کسب و کار الکترونیکی: به زبانی ساده، کسب و کار الکترونیکی، توانایی یک شرکت را برای اتصال الکترونیکی، به چندین روش، به سازمانهای زیادی، هم داخلی و هم خارجی، برای مقصودهای بسیار متفاوتی، ترکیب می کند. کسب و کار الکترونیکی به یک سازمان اجازه میدهد تا مبادلات الکترونیکی را با هر موجودیت فردی در طول زنجیره ارزش یعنی عرضهکنندگان، تامین کنندگان تدارکات، عمده فروشان، توزیع کنندگان، تامین کنندگان خدمات، و مشتریان نهایی، انجام دهد (Lal, 2005).
تاپسیس فازی: یکی از تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاره با داده های فازی است (اصغرپور، ۱۳۸۵).
فصل دوم
ادبیات پژوهش
بخش اول
کسب و کار الکترونیک
۲-۱-۱- مقدمه
رشد بسیار سریع کامپیوتر، ارتباطات و فناوری اطلاعات طی بیست سال گذشته در همه جنبه های زندگی تأثیر گذاشته است. فناوری اطلاعات جنبه های گوناگون زندگی بشری را تحت تأثیر قرار داده است. در حال حاضر مفاهیم تجارت الکترونیکی آموزش الکترونیک، دولت الکترونیکی، به صورت روزمره و مکرر تکرار می شود. فناوری اطلاعات از حالت یک تکنولوژی محدود و مختص گروهی خاص تبدیل به محیطی فراگیر برای زندگی بشر در همه ابعاد گوناگون آن گشته است. اینترنت یکی از پیشرفتهترین فناوریهایی است که محیط ذکرشده را تحت تأثیر قرار داده است. اینترنت یک شبکه جهانی نسبتاً نوپا و بسیار گسترده است که شامل شبکه های بزرگ رایانهای و بدون مالکیت و مدیریت مرکزی میباشد. اگرچه پیدایش اولیه اینترنت به سالهای آخر دهه ۶۰ در وزارت دفاع آمریکا برمیگردد ولی فراگیری و جهانیشدن آن مربوط به پیدایش شبکه گسترده جهانی (WWW) در نخستین سالهای دهه ۹۰ میباشد. در حال حاضر اینترنت در جایگاه جهان مجازی قرار گرفته و از یکسو هر ماه بالغ بر ۵۰ میلیون کاربر جدید پیدا می کند و از سوی دیگر همه سازمانها و شرکتها با درک اهمیت این شبکه جهانی در پیِ حضور در آن میباشند (Hoffman and Novak, 1997).
در حال حاضر تقریباً همه کسب و کارهای بین المللی دارای پایگاه جهانی بوده و بسیاری از شرکتهای داخلی نیز در حال پیوستن جرگه دارندگان پایگاههای اینترنتی میباشند. نکتهای که نباید از آن غفلت ورزید کاستیها و یا حداقل نقایص فعلی این شبکه جهانی میباشد. از آن جمله (اکبری، ۱۳۸۱):
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
هنوز به درستی مشخص نیست چند درصد از کاربران این شبکه جهانی خریداران و فروشندگان واقعی هستند.
تعداد شرکتهایی که از راه حضور در اینترنت به سودهای کلان دست یافتهاند هنوز چندان زیاد نیست.
مشکلات امنیتی شبکه، شرکتها و افراد حاضر در آن را در معرض راهزنیهای اینترنتی قرار داده است.
همچنین مشتریان و مصرف کنندگان همواره در معرض خطر استفاده از اطلاعات محرمانه مانند شماره حساب و رمز کارتهای اعتباری میباشد. در هر صورت به نظر میرسد عدم حضور در این شبکه جهانی به مانند دوری از سایر تکنولوژیها اجتنابناپذیر باشد. نحوه تاثیرگذاری اینترنت بر ساختار صنعت را میتوان بطور گویا در شکل زیر نمایش داد.
(+) اینترنت می تواند از طریق کاراتر کردن کل صنعت، ابعاد کلی بازار را افزایش دهد.
(-) افزایش رویکردهای اینترنتی، تهدید خلق ظهور جایگزینهای جدید را به همراه دارد.
تهدید خدمات یا محصولات جایگزین
(-) با دشووارترشدن حفظ محصولات اختصاصی، تفاوت میان رقبا کاهش مییابد.
(-) رقبا را به سمت قیمت میکشاند.
رقابت میان رقبای موجود
– قدرت چانهزنی کانالهای توزیع
– قدرت چانهزنی کاربران نهایی
قدرت چانهزنی تامینکنندهها
موانع ورود
(-) بازار جغرافیایی را گستردهتر و تعداد رقبا را افزایش میدهد.
(-) هزینه های متغیر را نسبت به هزینه های ثابت کاهش و فشار را برای تخفیف قیمت افزایش میدهد.
(+) مجاری قدرتمند را حذف کرده یا قدرت چانهزنی در برابر مجاری سنتی را افزایش میدهد.
(-) قدرت چانهزنی را به مصرف کننده نهایی منتقل می کند.
(+) هزینه های تغییر منبع را کاهش میدهد.
(+/-) تدارکات با بهره گرفتن از اینترنت، موجب کاهش قدرت چانهزنی تامینکنندگان می شود. هرچند می تواند مشتریان بیشتری را نیز در دسترس آنها قراردهد.
(-) اینترنت، مجرایی برای دسترسی تامینکنندگان به کاربران نهایی فراهم میسازد و نفوذ شرکتهای مداخلهگر را کاهش میدهد.
(-) تدارک اینترنتی و بازار دیجیتالی امکان دسترسی یکسان شرکتها به تامینکنندگان را داده و تدارکات را بسوی محصولات استانداردشدهای میکشاند که تمایز را کاهش میدهند.
(-) کاهش موانع ورود و افزایش رقبا، کفه قدرت را به سمت تامینکنندگان سنگشن می کند.
استانداردشدهای میکشاند که تمایز را کاهش میدهد.
(-) موانع ورود نظیر نیاز به نیروی فروش، دسترسی به توزیعکنندگان و دارایی های فیزیکی را کاهش میدهد. هر چه را که فناوری اینترنتی حذف کرده و یا انجام آن را آسانتر میسازد، موجب کاهش موانع ورود خواهد شد.
(-) در انحصار نگهداشتن کاربردهای اینترنتی در برابر تازهواردان مشکل می شود.
(-) سیلی از تازهواردان به سمت بسیاری از صنایع سرازیر میشوند.
شکل ۲-۱- نحوه تاثیرگذاری اینترنت بر ساختار صنعت (اکبری، ۱۳۸۱)
تجارت الکترونیک
اقتصاد دیجیتالی جدید[۱۰] که نتیجه پیشرفتهای فناوریهای شبکه است، مجموعه جدیدی از قواعد و ارزشها را ایجاب می کند که رفتار عاملان آن را تعیین می کند. این عاملان میتوانند بصورت سازمانهای تجاری و غیرانتفاعی و یا دیگر بازیگران بازار یعنی مصرف کنندگان فردی و گروهی، متمایز شوند. بازارهای دیجیتالی، فرصتهای جدید و غیر محدودی را برای کسانی که در آن کار می کنند، ارائه میدهد. تحقق این فرصتها، چالشهای جدیدی را بهمراه دارد. بازیگران در اقتصاد دیجیتال درمییابند که برای کسب منافع، نگرشها و دیدگاه های سنتی برای انجام کسب و کار، نیاز به تعریف مجدد دارد. در نتیجه، مفاهیم سنتی کسب و کار رها می شود و مفهوم سازمان توسط موجودیتهای جدیدی جایگزین می شود که چالشهای ذاتی این دوره اقتصادی جدید را منعکس می کند. در جریان انقلاب صنعتی، شرکتها به میزان شگرفی، از جوامع یکپارچه روستایی به کانونی از سازمانهای شهری مستقل، تغییر یافت. این در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با معرفی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و ظهور سریع پارادایمهای کسب و کار الکترونیکی، جهانیتر و بیشتر مبتنی بر همکاری شد. شرکت در عصر دیجیتالی، بصورت شبکه ای میباشد یعنی پیوند متقابل بر اساس سطوح مختلف:
بر اساس سطح زیرساخت اطلاعات[۱۱] (یعنی از طریق اینترانتها)
بر اساس سطح سازمانی (مثل رهاکردن ساختارهای سرسامآور سلسله مراتبی گذشته و جایگزینی آنها با تیمها)
بر اساس سطح شایستگیها[۱۲] (مثل شبکهسازی مبتنی بر دانش) (Filos and Banahan, 2000).
از بین رفتن مفهوم سنتی سازمان، یکی از نشانهای اقتصاد آینده است و سازمانها بطور فزایندهای، وابسته به فناوری میشوند، در اقتصاد جدید، پایه ارزشآفرینی، بیش از این، روی دارایی های ملموس و قابل سنجش[۱۳] معطوف نیست. برخلاف سازمانهای سنتی که ارزشآفرینی به میزان زیادی، از سرمایه گذاری در چیزهای ملموسی مثل کارخانه و ماشینآلات بدست میآمد، سازمانهای عصر دیجیتال[۱۴] یا سازمانهای هوشمند[۱۵] از قدرت منابع هوشمند از قبیل اطلاعات/ دانش، ارتباطات، علائم تجاری و هوشمندی مبتنی بر نوآوری و همکاری استفاده می کنند تا فرصتهای جدید را شناسایی و بهره برداری کنند (Filos and Banahan, 2000).
بعلاوه، محیطهای نامطمئن و بسیار متغیر اقتصاد جدید، نیاز به تواناییها و شایستگیهای جدید سازمانی دارد. مزیت رقابتی، بیشتر از قابلیت انطباق سازمانی بدست می آید تا کارایی سازمانی. فناوریهای سازمانهای اقتصاد جدید، فناوریهایی هستند که به شکلدهی جامعه اطلاعاتی کمک کردند یعنی فناوریهای اطلاعات، ارتباطات و محتوا[۱۶]، فضای دیجیتالی واحدی را ساختهاند که بوسیله ویژگیهای برجسته زیر مشخص میشوند:
اتصال و ظهور محیطهای شبکه ای، همکاری متقابل شرکتها در عملیات یکدیگر[۱۷] و حذف مرز سازمانی[۱۸]، و سرعت و کیفیت بهتر جریان اطلاعات و ارتباطات.
فناوریها و استانداردهای همکاری متقابل، کلیدی برای کسب و کار الکترونیکی است.
نیازمندیهای کسب و کار در اقتصاد دیجیتالی، متنوع و پیچیده است و قابلیتهای تکنولوژیکی، همچنان در حال ظهور است:
۱- TCP/IP بعنوان پروتکل شبکه ای حاضر در همه جا و در یک زمان[۱۹] برای مبادلات باز اینترنتی همراه با HTTP بعنوان پروتکلی برای مبادلات مرتبط با وب عمل خواهد کرد. برای ترمینالهای موبایلی، پروتکل دسترسی بیسیم (WAP) نقش مشابه قابل توجهی را بازی خواهد کرد.
۲- عاملهای هوشمند سیار[۲۰] به میزان قابل توجهی روش کار سیستمهای پراکنده را تغییر داده است. همه نرمافزارهای عاملی تکاملیافته مبتنی بر جاوا هستند و مزیت چارچوب جاوا را بدست میآورند که بنظر میرسد برای سیستمها و برنامه های کاربردی عاملی سیار، مناسبترین است. هوشمندی عاملها، بخشی از معماری درونیشان خواهد بود.
۳- بخاطر ظهور XML، سیستمهای پیغامرسانی[۲۱]، اخیراً توجه زیادی را به خود، جلب کرده است. سیستم پیغامرسانی جاوا[۲۲] بنظر میرسد که در میان سیستمهای موجود، مطلوبترین باشد چون در چارچوب جاوا ارائه می شود و فعالیتهای هماهنگسازی با COBRA 3 احتمال استفاده اثربخش آنها را افزایش خواهد داد. XML همچنین نقش قابل توجهی در تعریف پروتکلهای باز ارزش افزوده اینترنت برای کارکردهای کسب و کار الکترونیکی، بازی می کند.
۴- در حیطه سیستمهای جریان کار، مفاهیم، چارچوب، معماری و واسطهایی[۲۳] که توسط مجموعه مدیریت جریان کار[۲۴]، پیشنهاد می شود، پایدارترین، قابل پذیرشترین و واقعیترینها هستند. سازمانها در اقتصاد دیجیتالی با توجه به توسعههای تکنولوژیکی که در بالا گفته شد، دگرگون شده اند. اقتصاد جدید، “دیجیتال” است و سازمانهایی که در آن مشارکت می کنند، «بایت را بجای آجر[۲۵]» جایگزین کرده اند.
همچنانکه سازمانها برای «دیجیتالی شدن» آماده میشوند، تنها تعداد کمی از آنها بنظر میرسد که واقعاً تمام استلزامات این انتقال را در فرایندهای کسب و کارشان و روی سازمانشان به اجرا دربیاورند. این انتقال چیزی بیشتر از برقراری ساختاری دیجیتالی را شامل می شود و حتی چیزی بیشتر از توانایی ورود به همکاری مجازی با دیگران را نیاز دارد. شکلهای مجازی سازمانی بنابراین تنها یک عنصر از چیزهای مورد نیاز برای سازمانهای اقتصاد دیجیتال را دارا میباشد. استلزامات روندهای بالا برای سازمانها به ازدیاد اصطلاحات فنی[۲۶] که در ابتدا برای شرکتها بکار برده میشد، منجر شده است، واژگانی از قبیل کسب و کار چابک[۲۷]، سازمان شبکه ای[۲۸]، شرکت مجازی[۲۹]، کسب و کار توسعهیافته[۳۰]، سازمان حاکم[۳۱]، کسب و کار دانشی[۳۲]، سازمان یادگیرنده
دستهبندی نشده
0