مجله علمی پژوهشی رهاورد

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت ودرمان شهرستان بهشهر- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

جدول(۳-۱) توزیع فراوانی جامعه آماری بر حسب جنسیت ۳۷
جدول(۳-۲) توزیع فراوانی نمونه آماری بر حسب جنسیت ۳۸
جدول(۳-۳) مقادیر ضریب آلفای کرونباخ برای مولفه ها ۳۹
جدول(۴-۱) توزیع فراوانی به تفکیک جنسیت ۴۳
جدول(۴-۲) توزیع فراوانی سن آزمودنی ها ۴۴
جدول(۴-۳)توزیع فراوانی تحصیلات آزمودنی ها ۴۵
جدول (۴-۴) توزیع فراوانی نمونه ها به تفکیک سابقه خدمت ۴۶
جدول (۴-۵) توزیع فراوانی نمونه ها به تفکیک پست سازمانی ۴۷
ﺟﺪول (۴-۶): ﻧﺘﺎﻳﺞ آزﻣﻮن ﻛﻟﻤﻮﮔﺮوف- اﺳﻤﻴﺮﻧﻒ ۴۸
جدول(۴-۷) نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای مولفه اثربخشی کارکنان شبکه بهداشت و درمان ۴۹
جدول(۴-۸) نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای امنیت روانی کارکنان شبکه بهداشت و درمان ۵۰
جدول(۴-۹) نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای امنیت روانی کارکنان شبکه بهداشت و درمان ۵۱
جدول(۴-۱۰) نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای مشاهده پتانسیل کارکنان شبکه بهداشت و درمان ۵۲
جدول (۴-۱۱): رتبه بندی شاخص های رهبری امنیت مدار با بهره گرفتن از آزمون فریدمن ۵۳
جدول(۴-۱۲) نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت و درمان ۵۴
فهرست نمودارها
عنوان صفحه

نمودار(۴-۱) توزیع فراوانی به تفکیک جنسیت ۴۳
نمودار(۴-۲) توزیع فراوانی سن آزمودنی ها ۴۴
نمودار(۴-۳) توزیع فراوانی تحصیلات آزمودنی ها ۴۵
نمودار(۴-۴) توزیع فراوانی نمونه ها به تفکیک سابقه خدمت ۴۶
نمودار(۴-۵) توزیع فراوانی نمونه ها به تفکیک پست سازمانی ۴۷
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر تهیه و تدوین گردیده است. گردآوری داده ها در این پژوهش به روش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر به تعداد ۳۱۰ نفر تشکیل دادهاند که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان تعداد ۱۵۶ نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. ابزار
اندازه گیری این تحقیق پرسشنامه استاندارد کومب که دارای ۴ بعد در ابعاد اثربخشی روانی، امنیت روانی، مقبولیت کارکنان، مشاهده پتانسیل میباشد، استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با آمار توصیفی و آمار استنباطی (شامل: آزمون تی تک نمونهای) با بهره گرفتن از نرم افزار spss انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد رهبری امنیت مدار بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر اثرگذار بوده است.

فصل اول
کلّیّات پژوهش
مقدمه
امروزه، رهبری به انواع مختلفی از مهارت ها و شیوه های انعطاف پذیر، به منظور، مواجهه با چالشهای تغییر و تقاضاهای جدید نیازمند است.رهبری امنیت مدار یک رابطه مثبت، مبتنی بر نظریه رهبری است. رهبرامنیت مدار با ایجاد امنیت از طریق ارزشگذاری، مقبولیت و قدردانی و فراهم آوردن زمینه کاوش از طریق تأکید بر رشد، توسعه و پتانسیل و نیز رسیدگی به وظایف وموقعیت ها از طریق یک رویکرد مثبت، زمینه رشد ، یادگیری و نوآوری را در سازمان فراهم می آورد و سازمان را در جهت تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده، سوق می دهد.
رهبران خدمت گزار با ایجاد ویژگیهایی چون اعتماد، تعهد و گسترش فضای دوستی و مهرورزی میزان ارتباطات میان اعضای سازمان را گسترش داده و روابط اجتمایی سازمان را تقویت میکنند. علاوه بر این ویژگی ها که منجر به ارتقاءرضایت شغلی در سازمان است رهبران خدمت گزار با توسعه و آموزش پیروان همچنین تلاش جهت توانمندسازی آنها و توجه به مسئله یادگیری و یاددهنگی باعث تسهیل گامهای سازمان به سوی سازمان دانشی می شود.

رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

 
رهبری امنیت مدار، رویکردی را در پیش می گیرد که به واسطه ی آن، سازمان ها قادر خواهند بود پویایی بین بهره برداری از منابع موجود که قابل پیش بینیتر و شناخته شده تربه نظر میرسند با نوآوری وتغییرریسک پیوند خورده است را مدیریت نمایند.بنابراین، وجود یک رهبرامنیت مدار به عنوان پایگاه امن برای کمک به اعضای سازمانی در مدیریت پویا بین امنیت و دلبستگی بهره برداری و نوآوری، ریسک و یادگیری کاوش ضروری است.
رهبری که به عنوان یک پایگاه امن محسوب می شود، به کارکنان زیردستش در توسعه حس اعتماد به نفس، خودمختاری، شایستگی، تأثیربخشی برخویشتن و احترام به خویشتن، کمک خواهد کرد.
بیان مساله
رهبری امنیت مدارسبکی از رهبری است که می تواند بعنوان یک پایگاه امن سازمان خود را تحت پوشش قرارد داده و نماینده ی رهبر اثر بخش در سازمان باشد(شمس و همکار،۱۳۹۱،ص۱۰).چراکه امکان فعالیت و همکاری موثردر محیط سازمان را همواره از طریق روابط انسانی توام با اعتماد فراهم
می نماید.امروزه سازمان ها با چالش های بسیاری در زمینه تغییرات فناوری،محدودیت منابع مالی،محدودیت انرژی و غیره مواجه هستند.در چنین اوضاعی سازمان ها در صدد دستیابی به عواملی هستند که به عنوان مزیت رقابتی زمینه ی بقا و ارتقای آنها را فراهم آورند.در جستجوی ایمن مزایای رقابتی آنها دریافته اند که عامل مهمی که می تواند منشاء ایجاد مزیت توسعه سازمان باشد، زمینه ی رشد سازمان را در مقایسه با سازمان های دیگر را فراهم خواهد نمود.بهرمندی از نیروی انسانی متخصص،متعهد و دارای امنیت رفتاری کافی نوعی هدایت شرایط رفتاری مناسب رهبری بر کارمندان است چرا که رفتار کارمندان تحت تاثیر محیط سازمانی و برخورد مدیریت با عوامل می باشد و می تواند این رفتار مدیر بر عملکرد کارکنان تاثیرمثبت بگذارد(خوشبخت وهمکاران،۱۳۹۱،ص۱۹).
مدیران مسئولند انگیزش لازم را در کارکنان به وجود آورند تا آنها مشاغل خود را به خوبی انجام دهند.درحالی که ممکن است مهارتهای مدیریتی برای فعالیتهای مرتبط با وظیفه افراد کافی باشد، انگیزش کارکنان و خلاقیتهای سازمانی نیاز به رهبری دارد رهبری موضوعی است که از دیرباز نظر محققان وعموم مردم را به خود جلب کرده است. موضوعی که اخیراً توجه اکثر محققان را به خود جلب کرده این است که چه نوع رفتار رهبری در فرایند سازمانی مفید خواهد بود.نوع سبک رهبری و ایجاد انگیزش در افراد توسط رهبر نسبت به سایر موارد مؤثر در به موفقیت رسیدن تیم یا سازمان از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. چنانچه سایر عوامل مؤثر در موفقیت تیم مطلوب باشد، ولی سبک رهبری در پیروان انگیزش لازم را ایجاد نکند، نمیتوان انتظار داشت که آن تیم یا سازمان به اهداف خود نائل آید(خسروی نژاد،۱۳۹۲، ص۱۳). بهترین مدیر کسی است که به حرف کارکنان گوش داده و موجبات انگیزش آنها را فراهم می آورد. مولفه های تاثیر رهبری امنیت مدار بر رفتار کارکنان در این پژوهش از دیدگاه شمس و خلیجیان از دانشگاه الزهرا می باشد که مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس پژوهشگر نسبت به بررسی وضعیت مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت ودرمان شهرستان بهشهر اقدام نموده است.
اهمیت و ضرروت پژوهش
سازما نها و نهادهای امروزی ملزم هستند سلامت و کمال واقعی را جست و جو کنند وزمینه های بقا، انتظام و بالندگی را برای خود به ارمغان آورند. از اینرو، در عصر حاضر، از مدیران انتظار میرود راهبردها را طراحی، تدوین و اجرا کرده و از سرمایه معنوی سازمان به عنوان دارائی های نامشهود که شامل قابلیت‌ها و شایستگی های منابع انسانی است پاسداری و حمایت کنند. از مدیران و رهبران سازمانها انتظار می رود که از توانمندیهای لازم برای مهار بینظمیها وتناقضات برخوردار باشند. آنان باید صادقانه بپذیرند که مسئول تبدیل تهدیدها به فرصتها هستند.رمز موفقیت آنان در این فرایند دشوار این است که در رویه ها و روش های خود انعطا ف پذیرتر، درانجام کارها باهو ش تر، برای تصمیم گیری در شرایط پیچیده سریعتر، در جلب رضایت مشتری وارباب رجوع موفقتر و در اجرای تغییرات بنیادی و گسترده ثابت قدم و مطمئنتر باشند(خوشبخت و همکاران،۱۳۹۱،ص۳۲) .با این اوصاف سازمان های سده بیست و یکم شکلی متفاوت از سازمان های سنتی پیدا کرده اند. در این سازمانها علاوه بر انرژی، نیروی فکر و خلاقیت کارکنان نیز مدیریت میگردد. تحت این شرایط نه تنها روش های سلسه مراتب دستوری کنترلی مناسب نخواهد بود بلکه کارکنان باید خودشان ابتکار عمل نشان دهند و برای حل مشکلات خود سریعاَ اقدام و در تیمهایی که کاملاَ خود گردان هستند ایفای نقش نمایند(عابسی، کرد، ۱۳۸۸،ص۲).
اما در سال های اخیر در بازگشتی آگاهانه نسبت به ایده ها و رویکردهای شخصیتی رهبری ودر قالبی نو و تحت عنوان نظریه های اسناد رهبری،رهبری فره مند،رهبری خدمتگزار و رهبری تحول آفرین، نقش خود را در توانمندسازی کارکنان دو چندان نموده است. چراکه رهبری کارآفرین بخشی از پارادایم جدید رهبری است و بیانگر فرایندی است که افراد را متحول کرده و با ارزش ها، خصیصه های اخلاقی و اهداف بلند مدت در ارتباط است. همانطورکه بای هام و ویلسون معتقدند مدیران نقش مهمی در شکل گیری ادراکات زیر دستان از محیط های کاری خود ایفا می کنند و توانمندسازی نقش مدیران را در سازمان ها کاهش و کم رنگ نمی سازد بلکه نقش مدیران و رهبران را در ایجاد محیط توانمندساز بسیار حائز اهمیت می سازد (حسن پور و همکاران،۱۳۹۰، ص۱۶).
اهداف پژوهش
الف) اهداف کلی:
۱-تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر
۲- ارائه پیشنهادها وراهکارهای مناسب به مسوولان ذیربط در این زمینه
ب) اهداف ویژه

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

تعیین تاثیر مولفه های اثر بخشی روانی بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان
 

تعیین تاثیر مولفه های امنیت روانی بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان
 

تعیین تاثیر مولفه های مقبولیت بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان
 

تعیین تاثیر مولفه های مشاهده پتانسیل بر رفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان
 

تعیین وضعیت رتبه بندی مولفه های رهبری امنیت مدار
 

سوالات پژوهش
الف) سوال اصلی:
تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر چگونه است؟
ب) سوالات ویژه

 

 

تاثیر مولفه های اثربخشی روانی بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان چگونه است؟
 

تاثیر مولفه های امنیت روانی بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان چگونه است؟
 

تاثیر مولفه های مقبولیت بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان چگونه است؟
 

تاثیر مولفه های مشاهده پتانسیل بررفتار کارکنان شبکه بهداشت و درمان چگونه است؟
 

تعاریف مفاهیم واصطلاحات
الف- تعاریف نظری
رهبری امنیت مدار: یک رابطه مثبت، مبتنی بر نظریه رهبری است که با ایجاد امنیت از طریق ارزشگذاری، مقبولیت و قدردانی و فراهم آوردن زمینه کاوش از طریق تأکید بر رشد، توسعه و پتانسیل و نیز رسیدگی به وظایف وموقعیتها از طریق یک رویکرد مثبت، زمینه رشد ، یادگیری و نوآوری را در سازمان فراهم می آورد و سازمان را در جهت تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده، سوق میدهد(حسنی وهمکاران، ۱۳۹۲،ص۹۱).
اثربخشی روانی: اثر بخشی یعنی انجام کارهای درست به  نحوی که بطور دقیق متناسب با هدف باشد و کارایی یعنی انجام درست کارها و توانایی به کارگیری حداقل منابع برای دست یابی به اهداف سازمانی (بختیاری،۱۳۸۱،ص۳۴).

 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۸
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تجارت در لغت به معنی داد و ستد برای به دست آوردن سود آمده. و در دنیای امروزی عبارت است از هر گونه تلاش و اقدام برای به دست آوردن اموال و خدمات و پول برای مبادله با آن ها[۳۴]. بنابراین علامت تجاری در معنی، به هر نوع نشان و علامتی که بازرگانان و تاجر و تولیدکنندگان بر روی کالاها و یا خدمات خود گذاشته تا موجب شناسایی آن کالا و یا خدمات توسط مصرف کنندگان شود، گفته می شود.
۲-۳-۲ گفتار دوم: تعریف علامت تجاری[۳۵]
سلامت تجاری، یک کلمه، شعار، نماد، طراحی، و یا ترکیبی از این عناصر، که به شناسایی کالا یا خدماتی که از یک طرف متمایز با سایرین است. واژه علامت تجاری یا قانون علامت تجاری که اغلب به طور عام شامل شناسه های یکسان مبدا و منشاء مواردی مانند علائم خدماتی، علائم جمعی، علائم و صدورگواهینامه، پوشش وبسته بندی های تجاری، نام تجاری و غیره استفاده می شود.[۳۶]
علامت تجاری نشانه یا ترکیبی از علائم که کالا یا خدمات یک شرکت را متمایزاز کالاها و خدمات دیگری می کند. این علائم می تواند کلمات، حروف، اعداد، تصاویر، اشکال و رنگ ها، و همچنین هر گونه ترکیبی از موارد بالا استفاده کنید. تعداد فزاینده ای از کشورها نیز جهت ثبت علامت تجاری کمتر از نمونه های سنتی، و از جمله به نشانه های سه بعدی (مانند بطری کوکا کولا و یا شکلات نواری توبلرون[۳۷])، علائم قابل شنیدن (صداها، مانند سر و صدا شیری که پیش می آید و فیلم های تولید شده توسط ام جی ام)، و یا نشانه های بویایی (بوی، مانند عطر) اجازه می دهد. اما بسیاری از کشورها محدودیت هایی را ممکن است در ثبت یک علامت تجاری اعمال کنند، و به طور کلی اجازه دهند تنها نشانه هایی که به صورت بصری قابل درک و یا می تواند به صورت گرافیکی نمایش تعیین کرده اند.
علامت تجاری یک نشانه مورد استفاده در محصولات و در ارتباط با بازاریابی کالا است. علامت تجاری ممکن است تنها در محصولات و کالاها ظاهر نشود بلکه هم چنین ممکن است در ظرف یا لفاف بسته بندی که در آن کالا به فروش می رسد نمایان شود. گاهی اوقات در ارتباط با بازاریابی کالا با بهره گرفتن از علامت ممکن است در تبلیغات به عنوان مثال در روزنامه ها و یا در تلویزیون، یا در پنجره ها ی مغازه ها که در آن کالا به فروش می رسد ظاهرشوند.[۳۸]
در ماده ۳۰ قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجاری مصوب ۱۳۸۶ در تعریف علائم تجاری آمده است: علامت تجاری به نشان قابل رویتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز سازد. این تعریف شبیه تعریفی است که وایپو از علامت تجاری داشته است. اما با این تفاوت که فقط به نشان های قابل رویت اکتفا کرده است.
۲-۳-۳ گفتار سوم: تاریخچه علامت تجاری
در خصوص تاریخچه علامت تجاری آنرا به دو دوره ی علامت تجاری در قرون گذشته و وسطی و علامت تجاری در دوره عصر حاضر تقسیم بندی نموده که در ذیل به هر کدام از دوره ها می پردازیم.
۲-۳-۳-۱ علامت تجاری در قرون وسطی
کلمه علامت تجاری زندگیش را به‌عنوان اسم، در زمان نوردیک‌های باستان(ساکنان قدیمی اسکاندیناوی) آغاز کرده و به تدریج به فعل تبدیل شده‌است. هزاران سال قبل کشتی‌سازان وایکینگ کشتی هایی را می ساختند نام گذاری می کردند. نام گذاری در زمان های قبل برای علامت‌ گذاری احشام به منظور اظهار مالکیت آن ها استفاده می شده است آن ها طرح هایی را روی پوست حیوانات داغ می کردند. این داغ نهادن به زودی تبدیل به سمبولی برای مالکیت شد، چرا که خریدارن احشام عاقبت به نام و نشان به‌عنوان اطمینان از کیفیت نگاه می کردند. خریداران دریافته بودند که هرگاه گاوی را با علامت دایره و ضربدر بخرند چاق خواهد شد یا علامتی با دو خط، معرف گاو استخوانی و لاغر بود. این علائم، خصیصه ها و شهرت صاحبان احشام را انتقال می‌داد، مثلا قدرت و سلامتی آن ها را. سفال‌گران مصری نیز برای شناسایی آجر و کوزه‌های خود از نام و نشان استفاده می‌کردند. برای مثال یک سفال‌گر از طریق گذاشتن اثر انگشت خود یا هر نشانه دیگری روی گل رس، در انتهای ظرف ساخته شده، محصول خود را نشانه‌گذاری می‌کرد.
در زمان روم باستان، صنعتگران محصولات خود را امضا یا به هر طریق دیگری علامت‌گذاری می‌کردند و این کار به مصرف‌کنندگان کمک می‌کرد تا محصولاتی را که دوستانشان پیشنهاد می‌کردند، شناسایی کنند (قدرتمندترین شکل تبلیغات) یا محصولی را که قبلا امتحان کرده و از آن رضایت داشتند، مجددا خریداری کنند. بنابراین کارکرد واقعی علامت تجاری برای آنان به‌ عنوان یک عامل تسهیل کننده انتخاب بود. در قرون وسطی شهرت بازرگانان و مشتریان راضی، کیفیت کالا را تضمین می‌کرد. کلیسا هم برای تایید دو شکل از دارایی‌های معنوی که یکی محصول و طراحی آن و دیگری شهرت تولیدکننده یا فروشنده محصول بود، دو دادگاه برای برخورد با مشکلاتی که از این دو شکل دارایی‌های معنوی به‌وجود می‌آمد، تشکیل داد و حق برخورد با خدشه‌دار کردن شهرت را برای خود محفوظ نگه داشت. در واقع خدشه‌دار کردن شهرت تجاری فرد یک گناه محسوب می‌شد.[۳۹]
در حدود قرن ۱۰، یک علامت تجاری به نام علامت تجار ظاهر شد، و در میان تجار و بازرگانان به طور قابل توجهی افزایش یافت. این علامت، که می توانست به عنوان یک نوع علامت اختصاصی اساسا برای اثبات حقوق مالکیت کالا در نظر گرفته می شد. که صاحبان به دلیل غرق شدن کشتی ها، دزدان دریایی، و بلایای دیگر ناپدید می شدند مورد استفاده قرار می گرفتند[۴۰]
علامت تجاری برای اولین بار توسط پارلمان انگلستان تحت سلطنت شاه هنری سوم در ۱۲۶۶، که تمام نانواها ملزم به استفاده از یک علامت مشخص برای نان آن ها که به فروش می رسد تصویب شد. چون از آن پس بین تجارت و تولید تفاوت فاحشی بوجود آمد, علامت بدو صورت بازرگانی و تولیدی بکار می رفتند. در سال ۱۳۶۳ میلادی بنا به فرمان صادره از طرف ادوارد سوم (پادشاه انگلیس)، استادان و کارگران فلزکار ملزم به استفاده علائم اختصاصی خود گردیدند. با تشکیل اتحادیه های آبجوسازان، چراغ سازان، نساجان و دیگر صنوف، علائم مختلف و متنوع صنفی ایجاد و مورد استفاده قرار گرفتند.[۴۱]
با گسترش صنعت به طور اعم و پیدایش صنعت چاپ به طور اخص از یک سو و مطرح شدن اندیشه‌های سیاسی و مذهبی و اخلاقی از سوی دیگر، تفکر امتیاز به ناشران و مخترعان در فرمان حاکمان چهره حقوقی به خود گرفت و در کشورهایی چون انگلستان، فرانسه و آلمان «نظام امتیاز» را به وجود آورد. بر اساس نظام امتیاز، فرمانروا امتیاز انحصاری بهره‌برداری از اختراع و چاپ و نشر اثری را به شخصی واگذار می‌کرد و جلوی بهره‌برداری و نشر آن اثر توسط دیگران می‌‌گرفت و برای سرپیچی از این فرمان، ضمانت اجرای کیفری و مدنی سختی وجود داشت. سه قاعده مهم مالکیت فکری نوین از همین نظام امتیاز سرچشمه گرفته است. این سه حق عبارتند از:

 

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

حق انحصاری بهره‌برداری
 

حق نشر و محدودیت زمان
 

حق مالکیت
 

اگرچه «نظام امتیاز» با حقوق مالکیت فکری فاصله زیادی داشت و در آن هیچ گونه حقی برای صاحب اثر و نویسنده در نظر گرفته نمی‌شد و تنها به ناشران امتیاز داده می‌شد، اما با مبانی فکری این دوره سازگار است و تغییر نگرش به این مبانی است که بستری مناسب برای نظام مالکیت فکری با محوریت ذی‌حق بودن صاحب اثر فراهم می‌آورد.[۴۲]
۲-۳-۳-۲ علامت تجاری در سبز فایل
اولین قوانین علامت تجاری مدرن در اواخر قرن ۱۹ پدید آمد. در فرانسه اولین سیستم جامع علامت تجاری در جهان به صورت قانون در سال ۱۸۵۷ به عنوان «قانون علامت گذاری تولیدات و محصولات» به تصویب رساند. در بریتانیا، قانون مرچندایز مارکز در سال ۱۸۶۲ تدوین که به جرائم کیفری برای تقلید از علائم تجاری و یکی دیگر نیز قصد فریب و یا دیگری را قادر به گول زدن می پرداخت. در سال ۱۸۷۵ قانون ثبت علائم تجاری به تصویب رسید که ثبت نام رسمی از علائم تجاری در اداره ثبت اختراعات انگلستان برای اولین بار مجاز شد. ثبت نام جهت رسیدگی به شواهد اولویت در مالکیت علامت تجاری بوده و ثبت علائم در ۱ ژانویه ۱۸۷۶ آغاز شد. در قانون سال ۱۸۷۵ یک علامت تجاری قابل ثبت به عنوان یک ابزار و یا یک علامت یا نام یک شخص یا موسسه انتشاراتی و در برخی موارد به طور خاص و روش ویژه ای تعریف می شد.[۴۳]
تنها در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی بود که استفاده از علامت تجاری به عنوان وسیله پیشرفته‌ بازاریابی تکامل پیدا کرد. انقلاب صنعتی و سیستم‌های جدید ارتباطی این امکان را برای شرکت‌ها به‌ وجود آورد تا علامت تجاری خود را در مناطق گسترده‌تری تبلیغ کنند. در اواخر قرن نوزدهم کامیون‌ها، در حالی‌که مملو از انواع مختلف و شناخته شده‌ دارو بودند به حومه شهرهای آمریکا حرکت کردند. این داروها اگر چه محتویات نسبتا یکسان داشتند، اما نقش آن ها در موفقیت علامت‌های تجاری غیرقابل اغماض است. تنباکو و داروهای انحصاری روندها را تعیین می‌کردند. به تدریج نام‌های تجاری به جای محدود ماندن در قیمت پایین و توزیع محلی، جهش بزرگی را به سمت کالاهای با کیفیت در بازارهای انبوه انجام دادند. فرایند تولید و بسته‌بندی بهبود یافت و تبلیغات بسیار زیاد شد. تغییراتی هم در قانون علامت تجاری ایجاد شد، اما با وجود اینکه علامت تجاری گسترش یافت، مدیریت آن به همان شکل ثابت ماند و مالکان و مدیران شرکت‌ها مسئولیت آن‌را به عهده داشتند. در دوره بعد از جنگ جهانی اول علامت‌های تجاری در جایگاه واقعی خود قرار گرفتند. تبلیغات به‌طور روز افزون افزایش یافت و تحصیل نام‌های تجاری با موفقیت انجام شد. در این دوره مصرف‌کنندگان، فورد را می‌خواستند نه وسیله حمل‌ونقل موتوری. آن ها بیشتر از سیرز خرید می‌کردند تا جاهای دیگر. کم‌کم شرکت‌ها شروع کردند به تملک تعدادی از علامت‌های تجاری که قادر بودند به‌صورت انبوه تولید، توزیع و فروخته شوند. پیچیدگی، تقسیم کار وظیفه‌ای را تشویق می‌کرد. جدایی وظایف تولید، بازاریابی و فروش از یکدیگر به‌شدت تشویق می‌شد.
هنری فورد معتقد بود مدیران باید به‌صورت مجزا کار کنند تا مشکلات همکاران آنها دامنگیرشان نشود و به راحتی روی کاری که برای آن استخدام شده‌اند تمرکز کنند. در دهه شصت تبلیغات تلویزیون به‌عنوان یکی از وسایل (شاید وسیله اصلی) ارتباطات بازاریابی ظهور کرد. تاکید بر ارزش‌های تولید محصول، جای خودش را به علامت تجاری داد و در دهه هفتاد نام تجاری دروازه‌ای برای ورود به انواع ویژه‌ای از سبک زندگی شد. رویکرد سبک زندگی، متمرکز بر تمایز مصرف‌کننده بود. در دهه هشتاد گسترش جهانی شدن تجارت بر علامت تجاری نیز اثر گذاشت. ایجاد نام‌های تجاری جدید به‌صرفه نبود. بنابراین شرکت‌ها به سمت نام‌های تجاری جهانی شرکتی رفتند تا بتوانند دامنه محصولاتشان را پوشش دهند. علامت‌های تجاری عصر ما نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در پیشرفت علامت تجاری آهنگ سریع‌تری نسبت به همتایان اروپایی داشتند که این مساله ممکن است تا حدودی به‌خاطر موقعیت جغرافیایی باشد. شرکت‌های آمریکایی بازار ملی همگن بسیار گسترده‌ای داشتند، ولی اروپایی‌ها نه. در حالی‌که شرکت‌های آمریکایی فعالیت‌های بازاریابی و تبلیغاتی وسیعی را در آمریکا و سایر کشورهای انگلیسی زبان انجام می‌دادند، اروپایی‌ها تازه یاد می‌گرفتند که با فرهنگ‌های مختلف (با اختلاف جزئی) کشورهای خاص انطباق ایجاد کنند.[۴۴]
۲-۳-۴ گفتار چهارم: انتخاب یک علامت تجاری
در هنگام انتخاب یک علامت تجاری، مهم ترین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که بیشتر، مشخصه یک علامت تجاری است، که سبب معروف شدن آن، و برخوداری حوزه وسیع تری برای حمایت ازعلامت می شود. علائم تجاری می تواند در امتداد یک طیف و زنجیره متغیر تقسیم بندی شود زمانی که یک علامت بسیار متمایز و منحصربه فرد است (به طور کلی دارای حمایت وسیع تری است) تا یک علائمی که ژنریک و عام است( دامنه حمایتی ندارند).
۲-۳-۴-۱ علائم خیالی و ابداعی
این کلمات ساخته شده از حروفی است که دارای معنی خاصی نیست. نمونه هایی از این علائم خیالی یا ابداعی شامل کوداک® برای دوربین و فیلم. این علائم عمومآ قوی ترین علامت هستند چرا که آن واژه ها ساختگی است و رقبا نمی توانند ادعا کنند که به صورت تصادفی علامت تجاری مشابه آن به تصویب رساندند.
۲-۳-۴-۲ علائم خودسرانه و دلبخواه ی
این کلمات و علائمی هستندکه هیچ رابطه با محصولات و یا خدمات ارائه شده ندارند. نمونه هایی از علائم دلخواه می توان کامپیوتر اپل و بیبی راس[۴۵]® برای بارها و کافه های آب نباتی می باشد.
۲-۳-۴-۳ علائم وسوسه آمیز
این کلمات که در نشان دهنده ی یکی از ویژگی یا کیفیت محصولات یا خدمات است، اما توصیف کننده محصولات و یا خدمات خودشان نیست. نمونه هایی از علائم مطرح کت پیلار® [۴۶] برای تراکتور و ویرل پول® [۴۷]برای ماشین لباسشویی می باشند.
۲-۳-۴-۴ علائم توصیف
این کلمات که در توصیف محصولات یا خدمات، و یا توصیف یکی از ویژگی های محصولات یا خدمات می باشد. همچنین کلمات تحسین آمیز، توصیف شرایط از لحاظ جغرافیایی و نام خانوادگی گنجانده می شود. نمونه هایی از علائم توصیفی شامل برن® کشمش برای غلات (توصیفی از خود محصول) گولد مدال® برای آرد (تحسین آمیز)، بانک تگزاس® برای یک بانک در تگزاس(از لحاظ جغرافیایی توصیفی) و گالو® برای شراب (نام خانوادگی). چنین علائمی به طور کلی محدوده حمایتی باریکی دارند، و اغلب رد می شود مگر اینکه مالک در ثبت نام بتواند علامتی نشان دهد که متمایز کننده کالاهای مالک و از خدمات آن باشد. همچنین، باید توجه داشته باشید که صرفا غلط املایی یک علامت توصیفی یا عمومی ارائه کننده یک تمایز و مشخصه نخواهد بود.[۴۸]
۲-۳-۵ گفتار پنجم: ویژگیهای علامت تجاری
۲-۳-۵-۱ وجه تمایز
هر علامت تجاری برای این که بتواند کالای معینی را از کالای دیگری ممتاز نماید باید دارای صفتی باشد که آن را از علائم دیگران متمایز سازد. این صفت را، «وجه تمایز» یا «صفت مشخصه» می گویند. هر علامتی که این وصف را نداشته باشد قابلیت ثبت پیدا نمی کند. بهترین علائم تمایز بخش، علائم ابتکاری و ذوقی هستند که هیچ هدف خاصی را دنبال نمی کنند، مانند شکل پنگوئن برای کتاب که هیچ مناسبتی بین آن دو وجود ندارد ولی از علائم تجاری موفق به شمار می آید [۴۹]
۲-۳-۵-۲ جدید بودن علامت
منظوراز جدید بودن علامت آن نیست که علامت مزبور به هیچ صورتی وجود خارجی نداشته باشد بلکه، تازگی مربوط به استعمال آن ها در رشته موردنظر باشد و سابقه استعمال از طرف دیگران را نیز نداشته باشد. به طور مثال کلمه کمل[۵۰] از طرف یک شرکت آمریکایی برای سیگار استعمال می شود و همین کلمه برای مداد از طرف شرکت آلمانی مورداستفاده قرار می گیرد. البته استعمال این علامت برای دو جنس مختلف درصورتی ممکن است که برای مصرف کننده، نسبت به نوع جنس و سازنده آن ایجاد شبهه نکند.[۵۱]

۲-۳-۵-۳ عدم مخالفت علامت با نظم عمومی یا اخلاق حسنه
علامت تجاری و صنعتی نباید با آداب و اخلاق حسنه منافات داشته و همچنین مغایر و بر هم زننده نظم عمومی نباشد.
الف: مفهوم نظم عمومی و اخلاق حسنه
علائمی که استفاده یا انتشار آنها به دلیل ویژگی و خصوصیت های تند، نژادگرایانه، مخرب، محرک عصیان و شورش، مخالف حیا و عفت عمومی و حتی تحریک کننده، همه یا بعضی از مصرف کنندگان را دچار شوک سازد، مخالف نظم و آداب نیکو و پسندیده به حساب می آید. برای مثال اسامی تجاری، «بیمارستان سفید پوشان» و یا «آژانس توسعه بیکاری» را نمی توان به ثبت رسانید.
ب: مصادیق علائم مخالف با اخلاق حسنه و نظم عمومی: علامت تجاری «مدرسه رانندگی فرانسوی» همراه با باندهای سه رنگ(پرچم فرانسه) موجب پیدایش شبهه و اشتباه با یک اداره دولتی می شد، از این روی یک محکمه قضایی آن را نخالف با نظم عمومی تشخیص داد و باطل اعلام کرد. و همچنین در ایران اداره ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی، تقاضای ثبت تصویر کلمه استار تی وی، متعلق به یک شرکت تولیدی و تلویزیونی انگلیس را به دلیل تقاضای ثبت علامت «استار تی وی»، به عربی، با این استدلال که ثبت آن مخالف نظم عمومی بوده « موجب انحراف فکری و اخلاقی در جامعه اسلامی می گردد» رد نمود.[۵۲]
۲-۳-۵-۴ عدم اختصاص علامت مورد استفاده کشور، موسسات عمومی و سازمان های بین المللی
در بند «د» ماده ۳۲ قانون ثبت اختراعات، طرح های صنعتی و علائم تجاری مصوب ۱۳۸۶ در خصوص علائم غیرقابل ثبت، آمده است:
اگر علامت عین یا تقلید نشان، پرچم یا سایر نشان های مملکتی یا نام یا نام اختصاری یا حروف اول یک نام یا نشان رسمی متعلق به کشور، سازمان های بین المللی یا سازمان هایی که تحت کنوانسیون های بین المللی تاسیس شده اند، بوده یا موارد مذکور یکی از اجزاء آن علامت باشد، مگر آن که توسط مقام صلاحیت دار کشور مربوط یا سازمان ذیربط اجازه استفاده از آن صادر شود. در ماده ۵ قانون ثبت علائم و اختراعات سابق ایران آمده بود،که هیچ یک از علائم ذیل را نمی توان بعنوان علامت تجاری اختیار نمود و یا آ ها را یکی از اجزاء یک علامت تجاری قرار داد:

 

 

پرچم ایران و هر چیز دیگری که دولت ایران استعمال آن را به عنوان علائم تجاری منع کند، علامت هلال احمر، نشانه، مدال ها و انگهای دولت ایران.
 

کلمات یا عباراتی که موهم انتساب به مقامات رسمی ایران باشد از قبیل دولتی وامثال آن.
 

علامات موسسات رسمی مانند هلال احمر و صلیب احمر و نظایر آن.
 

علائمی که مخل انتظامات عمومی و یامنافی عفت باشد
 

گمراه کننده نبودن علامت
 

علامت تجاری نباید گمراه کننده باشد. به این معنی که، علامت نباید مشتری را از لحاظ کیفیت و منشأ علامت به اشتباه بیاندازد. به طور مثال برای پارچه پنبه ای علامت «سفید پشم» گمراه کننده است زیرا ممکن است مشتری تصور کند که پارچه مزبور پشمی است.[۵۳]
۲-۳-۶ گفتار ششم: اهداف و کاربردهای علامت تجاری
هدف اصلی قوانین علامت تجاری برای جلوگیری از رقابت ناعادلانه با بهره گرفتن از آزمون و شیوه های سردر گمی مصرف کننده و نیز ارائه حقوق و جبران خسارت به صاحب علامت تجاری است. جلو گیری از شیوه های سردرگمی مصرف کننده است که مصرف کننده مطمئن شود می تواند با اعتماد به نفس که در هنگام خرید یک محصول یا خدمت ارائه شده یک علامت تجاری خاص، محصول و یا خدمات مورد انتظاررا در واقع بگیرد .به عبارت دیگر، مصرف کننده اتکاء دارد بر استاندارد کیفیت توسط انجمنی که محصول و یا خدمات ارائه شده صاحبان علامت تجاری را در بازار به رسمیت شناخته است.[۵۴]
با توجه به شرح اهداف، اکنون به کارکردهای آن می پردازیم.
۲-۳-۶-۱ تمایز کردن کالاها و منشاء آن
علامت تجاری به منظور متمایز و منحصر کردن یک محصول برای مصرف کننده، باید منبع محصول را نشان دهد. نه به این معنا که علامت ،شخص واقعی که محصول را تولید کرده است، معرفی کند. کافی است که به واسطه علامت مصرف کننده بتواند به یک بنگاه خاص اعتماد کند، نه اینکه دقیقاُ بنگاهی که تحت این علامت تجاری در برابر محصول مسئول و پاسخگوست را بشناسد. عمل نشان دادن منبع چنان که توضیح داده شد، نشان می دهد که علامت تجاری کالاهای یک بنگاه خاص را از کالاهای دیگر بنگاه ها متمایز می سازد. همین که علامت به مصرف کننده امکان تمیز محصولی را که روی آن نصب شده است از محصولات بنگاه های دیگر که وارد بازار شده اند، فراهم کند، این کارکرد تمیز را داراست. بنابراین کارکرد تمیز و کارکرد نشان دادن منبع نمی تواند واقعاُ جدا از هم باشند. در راستای تامین اهداف عملی می توان صرفاُ روی کارکرد تمیز علامت تجاری تکیه کرد و آن را به این ترتیب تعریف کرد. که علامتی که بتواند کالاهای یک بنگاه را از انواع مشابه بنگاه های دیگر تمیز دهد.[۵۵]
۲-۳-۶-۲ کاربرد صنعتی علامت تجاری
صنعتگران و تولید کنندگان می توانند با بهره گرفتن از علامت تجاری و با توجه به شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، و حتی مالیاتی و… کشور، به توسعه گسترش فعالیت خود اقدام نموده و از قابلیت های متفاوت علامت تجاری در ارائه خدمات و عرضه تولیدات همگون یا متفاوت خود برخوردار شوند. به گونه ای که، به صلاحدید و سلیقه خود، برای ارائه یک محصول، از چندین علامت تجاری استفاده نمایند تا از این طریق از تمامی توانائی های علامت تجاری بهره مند شوند و یا اینکه از یک علامت تجاری برای انواع مختلف تولیدات خود استفاده نمایند و یا اینکه تولیدات مختلف را، با علامت های تجاری خاص هر کالا و تحت یک علامت کلی عرضه نمایند و از این طریق با سرمایه گذاری در علامت کلی، علائم گوناگون دیگر را تحت پوش قرار دهند.[۵۶]

۲-۳-۶-۳ بیان کیفیت خاص کالاها یا خدمات
مشتریان هنگامی که به دفعات از کالا یا خدمات با یک علامت تجاری استفاده می کنند، به سرعت نسبت به کیفیت و ارزش پولی آن علامت تجاری احساس ویژه ای پیدا می کنند. این حس ویژه به مصرف کنندگان کمک می کند که از خرید محصولات امتحان نشده دوری جویند. بیشتر مصرف کنندگان ریسک پذیر نبوده و امتحان کردن کالا و یا محصولات نا شناخته ها دوری می جویند، اما علامت تجاری به آن ها اطمینان بیشتری داده و ترس ونگرانی آن ها را کاهش می دهد. نشان تجاری می تواند مدیریت شود تا عدم اطمینان را در زندگی افراد کاهش دهد و آن ها را قادر سازد تا کنترل کارامدی را در بدست آوردن نتایج دلخواه تسهیل کند. ازاین رو نشان تجاری می تواند یک حس تاثیر گذار داشته باشد که به افراد کمک کند تا فعالیت های روزانه خود را بهتر انجام دهد. آرم ها که نمایش دیداری یک نشان تجاری اند قادرند که مزایای عملکردی آن را به مشتریان یاداوری کنند. و این گونه مزایا را به آن ها مرتبط کنند. مثلا آرم تجاری صدای خش و خش با یک شکل نیز یک برتری را که ورزشکاران برای آن در تلاشند را نشان می دهد. و یا آرم ردبول را در نظر بگیرید، که دو گاو نر مهاجم روبروی همبا خورشیدی درخشان در مقابل است این نشان تجاری اطمینان می دهد که این محصول به ذهن و بدن زندگی می بخشد.[۵۷]
۲-۳-۶-۴ افزایش بازاریابی
امروزه علائم تجاری، عنصر مرکزی بازاریابی و استراتژی عرضه کالاها یا خدمات هستند. در اصل، عرصه رقابت تجاری، میدان رقابت علایم و اسامی تجاری است نه تجّار اما، افزایش مراودات تجاری، رابطه مستقیمی با افزایش رقابت‌های مکارانه تجاری دارد که در دهه‌ های اخیر با بهره‌گیری از فناوری‌های جدید به صور گوناگون گسترش یافته است[۵۸]. امروزه جنبه تبلیغاتی علامت تجاری با بهره گرفتن از شرایط حاکم بر جامعه می تواند تصویری قوی از محصولات و خدمات شرکت خود در افکار عمومی بوجود آورد. آگاهی علامت تجاری یک شاخص عمومی اثر بخشی ارتباطات بازاریابی می باشد. آگاهی علامت تجاری تحت عنوان نسبت مشتری و هدفی که دارای نقش قبلی درباره علامت تجاری می باشند اندازه گیری می شود. این مورد توسط دو ابزار مشخص، اندازه گیری می شود:
تشخیص علامت تجاری و فراخوانی مجدد علامت تجاری. تشخیص علامت تجاری توانایی مشتری برای شناخت یک برند مشخص هنگامی که صراحتاَ در مورد آن برنداز او (مشتری) سوال می شود یا هنگامی که برند مورد نظر را به او نشان می دهند، تعریف می شود( که به آن آگاهی همراه با کمک می گویند) فراخوانی علامت تجاری توانایی مشتری برای بازیافتن یک علامت تجاری در ذهن هنگامی که طبقه ای از محصولات را به داده می شود اما نامی از علامت تجاری بیان نمی شود، بیان شده است.(همچنین به عنوان آگاهی خود انگیز یا بدون کمک می توان از آن نام برد).[۵۹]
 
 

نظر دهید »
آینده پژوهی بازتاب جابجایی قدرت در سوریه بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران۹۱- قسمت ۳
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۵-۱-نقش ج.ا.ایران در شکل گیری تحولات منطقه خاورمیانه ………………………………………………۱۲۷
۶-۱-نقش نظام های سنتی در شکل گیری تحولات منطقه خاورمیانه …………………………………….۱۳۰
۷-۱-آینده تحولات خاورمیانه و تاثیر آن بر ژئوپلیتیک شیعه …………………………………………………۱۳۲
۲-تحولات سوریه و تاثیر ان بر ژئوپلیتیک شیعه و منافع ملی ایران ………………………………………..۱۳۴
۱-۲-جایگاه سوریه در ژئوپلیتیک شیعه ……………………………………………………………………………..۱۳۴
۲-۲-دلایل تحولات سوریه ……………………………………………………………………………………………..۱۳۷
۳-۲-تحولات سوریه و منافع قدرت های منطقه ای و جهان ………………………………………………..۱۳۷
۴-۲-آثار تحولات سوریه بر تغییر ژئوپلیتیک خاورمیانه ……………………………………………………….۱۳۹
۳-عوامل دخیل چون پدیده جهانی شدن، رشد و توسعه فناوری های نوین ارتباطات ………………۱۴۱
۱-۳-جامعه اطلاعاتی محصول جهانی شدن ……………………………………………………………………….۱۴۱
۲-۳-جهان شبکه ای و شبکه های اجتماعی ……………………………………………………………………….۱۴۴

۳-۳-آثار شبکه های اجتماعی در شکل گیری و گسترش جنبش های دموکراسی خواهی …………۱۴۷

۴-۳-شبکه های اجتماعی و بهار عربی ………………………………………………………………………………۱۵۱
۴-اتخاذ سیاست سدبندی جدید ……………………………………………………………………………………….۱۵۴
فصل هفتم : نتیجه گیری و پیشنهادات ……………………………………………………………………….۱۵۸
۱-نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………..۱۵۹
۲-پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………………………….۱۶۱
۱-۲-پیشنهادات حاصل تحقیق …………………………………………………………………………………………۱۶۱
۲-۲-پیشنهادات جانبی …………………………………………………………………………………………………….۱۶۱
۳-۲-پیشنهادات برای محقیق بعدی …………………………………………………………………………………..۱۶۲
منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………………………………………….۱۶۳
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه:
یقیناً تحولات جاری در سوریه، مهمترین بخش از زنجیره تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه موسوم به بهار عربی است. تاکید بر این معنا، از اهمیت تحولات در سایر کشورها و تاثیر آن بر مهندسی مجدد ژئوپلیتیک منطقه نمی‏کاهد. چرا که دومینوی قدرت برای تغییر نظام بین‏الملل و استقرار نظم نوین جهانی با بهره گرفتن از ابزار سیاست سدبندی جدید، بازی قدرت را به زمین سوریه کشانده است. از طرفی جابجایی قدرت و تغییر رژیم در سوریه نه تنها برای اپوزیسیون غیرمتشکل این کشور مهم است، بلکه با انسداد مهمترین دروازه ورود ایران به کشورهای خاورمیانه، یعنی سوریه، موجب دگرگونی بنیادین در ساختار هلال شیعه و محاق آن و در نتیجه تغییر معادلات قدرت منطقه‏ای و بین‏المللی خواهد شد.
بدیهی است دومینوی تغییرات قدرت به سوریه ختم نخواهد شد و پس لرزه‏های آن سایر کشورهای منطقه اعم از دوستان سنتی غرب، چون عربستان سعودی، بحرین، یمن، امارات متحده عربی و مخالفین غرب چون ایران و جنبش‏های رادیکال منطقه، حماس و حزب الله و سرانجام روسیه را نیز در بر خواهد گرفت.
بر این اساس، کالبدشکافی و آینده پژوهی آنچه که در سوریه می‏گذرد، به عنوان هدف اصلی این پژوهش در درک نخبگان سیاسی و اصلاح جهت‏گیری‏های اساسی آنها موثر خواهد بود.

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

بیان مسئله :
 

در ارتباط با تحولات اخیر سوریه می‏بایست چند مولفه را مورد توجه و تحلیل قرار داد؛

 

 

تبیین نظام بین‏الملل پس از فروپاشی کمونیسم و پایان جنگ سرد .
 

دوره‏اى که از سال ۱۹۴۵ آغاز و تا فروپاشى اتحاد شوروى ادامه پیدا مى‏کند، به‏ دوره جنگ سرد معروف است. شاخص روابط بین‏الملل در این دوره محور مسکو – واشنگتن است که به عنوان سمبل روابط شرق و غرب در جهان دو قطبى، اساس تجزیه و تحلیل رویدادهاى بین‏المللى محسوب مى‏شود. على رغم پیچیده‏تر شدن روابط و مسائل بین‏المللى در سال‏هاى دهه ۵۰ و پس از آن، ظهور قدرت‏هاى منطقه‏اى، پیدایش قدرت‏هاى نظامى چون چین و قدرت‏هاى اقتصادى مانند ژاپن و بازار مشترک و نقش فزاینده جهان سوم در امور بین‏المللى، این محور همچنان با وجود ناکافى بودن (به‏عنوان تنها معیار) به مثابه شاخص مهم روابط بین‏المللى، در این دوره پا بر جا ماند.

جنگ سرد را مى‏توان به نبردى اساسى بین‏منافع و اندیشه‏ها تعریف کرد که تاحد یک جنگ کلاسیک پیش نمى‏رود. عامل اصلى بروز چنین جنگى در سال‏هاى ‏بعد از جنگ جهانى دوم، سلاح اتمى بود که مانع بروز یک جنگ گرم‏ مى‏شد. (نقیب زاده، ۱۳۷۷: ۲۰۰)
از لحاظ پژوهش نظرى، مى‏توان خصوصیات اصلى جنگ سرد را این ‏گونه جمع‏بندى کرد که تضاد و درگیرى دو بلوک شرق و غرب در سه حوزه اساسى؛ سیاسى، اقتصادى و ایدئولوژیک جریان داشته است. به عبارت دیگر، این دو بلوک در این سه‏ حوزه عمده از یکدیگر متمایز مى‏شده‏اند.
در دوران جنگ سرد، کشورهاى جهان سوم، عرصه رقابت‏ها و ستیزهاى قدرت‏هاى‏ بزرگ بودند. در گذشته، بسیارى از تعارض‏هاى بین‏المللى، میان خود قدرت‏هاى بزرگ ‏بود که اوج این گونه ستیزها را در وقوع جنگ‏هاى بین‏المللى اول و دوم مشاهده نمودیم؛ ولى بعد از جنگ جهانى دوم، بیش‏تر تعارض‏ها را در میان کشورهاى جهان سوم ‏مشاهده کرده‏ایم. در واقع کشورهاى بزرگ شمال سعى کرده‏اند تا موارد منازعه میان‏ خود را به کشورهاى جهان سوم منتقل و از رویارویى مستقیم با یکدیگر احتراز نمایند.
محورهای عمده در وضعیت جدید جهانی را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱- پس از پایان جنگ سرد، تفکیک میان دو مفهوم “نظام بین‌المللی” که میدان تعامل واحدهای ملی است و مفهوم “وضعیت جهانی” که فضای کلی جهانی اعم از نظام بین‌المللی، تعاملات و روندهای فرانظامی را شامل می‌شود، ضرورت دارد.
۲- گفتمان حاکم بر نظام بین‌المللی، گفتمان اقتصادی و گفتمان حاکم بر وضعیت جهانی، گفتمان امنیتی است.
۳- برخلاف روندها و تعاملات درون نظامی که به دلیل رفتار عمدتاً معقول واحدهای ملی امکان درک و شناسایی آنها وجود دارد، روندها و فرایندهای فرانظامی مسیرهای متناقضی را طی می‌کنند. عمده‌ترین این روندها عبارتنداز:
الف- در حالیکه جهانی شدن فرایند مسلط در وضعیت جهانی را شکل می‌دهد، بومی‌گرایی، محلی‌گرایی و منطقه‌گرایی نیز در حال رشد می‌باشند.
ب – در حالیکه تمرکز قدرت و از بین‏رفتن تعارضات میان قدرت‌های بزرگ، انتظار نظم و امنیت را افزایش داده است، ‌آسیب‌پذیری و منابع ناامنی نیز به دلیل ورود بازیگران جدید به عرصه تعاملات جهانی افزایش یافته است.
ج – در حالیکه پیشرفت‌های تکنولوژیک و انقلاب ارتباطات امکان تأثیرگذاری فرهنگ مسلط جهانی را بر سایر فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها تشدید می‌کند، در عین حال همین مسئله به فرهنگ‌های غیر مسلط و خرده فرهنگ‌ها امکان تداوم حیات می‌بخشد.
د – در حالیکه بنا به دلایل مختلف تصور می‌شود که حاکمیت دولت‌ها در حال فرسایش است (مسئله جهانی شدن، مداخله بشردوستانه، انقلاب ارتباطات و…)، امکان و فرصت بازیگری برای دولت‌ها همچنان به قوت خود باقی است و در برخی حوزه‌ها افزایش نیز یافته است.

 

 

فرایند تکوین ژئوپلیتیک شیعه و نقش آن در معادلات قدرت منطقه‏ای و بین‏المللی.
 

حادثه ۱۱ سپتامبر و متعاقب آن حمله ایالات متحده آمریکا و متحدان اروپایی‏اش در قالب جنگ‏های پیش گیرانه در افغانستان و عراق ضمن تغییر ژئوپلیتیک منطقه، بطور راهبردی در جهت منافع دراز مدت شیعیان و ایران عمل کرد. دشمنان منطقه‏ای ایران، طالبان و صدام، یکی پس از دیگری ساقط شدند. تحولات سال‏های بعد به رشد پدیده‏ای در عرصه سیاست بین‏الملل کمک نمود که به نام “ژئوپلیتیک شیعه” شناخته می‏شود. ظهور ژئوپلیتیک شیعه به مفهوم تغییر قواعد و بستر بازی راهبردی سنتی در منطقه خاورمیانه بزرگ می‏باشد و تبعات و ملازمات مربوط به خود را در پی دارد. شکل‏گیری هر نوع موازنه جدید منطقه‏ای منبعث از ژئوپلیتیک شیعه بر نوع رفتارها و مناسبات کشورهای خرده نظام منطقه‏ای و همچنین شکل مراودات و تعاملات آنها با بازیگران فرامنطقه‏ای و جهانی اثرات جدی می‏گذارد. (موحدیان عطار، ۱۳۸۶ :۱۲۱ )

 

 

تاثیرپذیری و تاثیرگذاری واحدهای سیاسی /کشورهای متشکله ژئوپلیتیک شیعه در نسبت با منافع ملی آنان، (کشورهای لبنان، سوریه، عراق، عربستان سعودی، کویت، بحرین، ایران، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، هندوستان، عمان، قطر، امارات متحده، ترکیه و یمن).
 

کشورهای خاورمیانه بزرگ وضعیت همسو و مشابه‏ای ندارند. کمتر دو کشوری را در این منطقه وسیع می‏توان یافت که فارغ از اختلافات مرزی و امنیتی دوجانبه و مشکلات ناشی از تداخل منافع اقتصادی و بازرگانی باشند. بنابراین، همپیمانی راهبردی در خاورمیانه بزرگ وجهی آرمانی بوده و طیف روابط کشورها، عمدتاً از وضعیت عادی مناسبات تا مناقشه رو در رو در نوسان می‏باشد. در خاورمیانه بزرگ دلایل و علل بسیاری برای برقراری مناسباتی متفاوت با کشورها و قدرت‏های گوناگون غیرمنطقه‏ای، فرامنطقه‏ای و جهانی وجود دارد که خود یکی از عوامل تفرق در رویکردهای درون منطقه‏ای به حساب می‏آید. اغلب کشورهای عربی در هسته مرکزی نظام منطقه‏ای خاورمیانه بزرگ منافع ملی و استراتژی‏های امنیتی خود را در تعارض با کشورهای غیرعرب حاشیه‏ای تعریف نموده و به پیش می‏برند. خاورمیانه بزرگ در بین‏کلیه مناطق جهان از نازل‏ترین میزان همبستگی، ارتباطات، همکاری و همسویی در رویکردهای درون منطقه‏ای برخوردار می‏باشد و اساساً فاقد حداقل عناصر لازم برای شکل‏دهی به یک خورده نظام منطقه‏ای منسجم است. در مجموع آنچه بتواند به این منطقه وسیع براساس مبانی ساختاری و کارکردی در سطح دولت‏های ملی، هویت و نظم همسو و بطور نسبی یکپارچه ببخشد، عملاً وجود نداشته و تا آینده نزدیک قابل پیش بینی نخواهد بود. (همان: ۱۴۶- ۱۴۴)
بنابراین برای دولت‏های ملی بویژه ایران چشم‏اندازی برای همگرایی جز بهره‏گیری از جغرافیای ایدئولوژیک به منظور دستیابی به اتحاد، یکپارچگی و نقش رهبری در چارچوب ژئوپلیتیک شیعه متصور نمی‏باشد.

 

 

تجزیه‏وتحلیل تحولات خاورمیانه/بهار عربی‏و بویژه سوریه و تاثیر آن بر ژئوپلیتیک شیعه.
 

موج جدید تحولات خاورمیانه موسوم به بهار عرب در سه سطح ملی، منطقه‏ای و فرامنطقه‏ای (جهانی) قابل تحلیل است. از اینرو تحولات سوریه نیز در سطوح فوق‏الذکر قابل درک می‏باشد. از آنجاییکه تحولات سوریه بیش از سایر کشورهای منطقه در عمق منافع استراتژیک ایران (ژئوپلیتیک شیعه) تاثیر بسزایی دارد، شناخت فرایند تحولات کنونی و آینده آن، با توجه به حاکمیت علویان در سوریه و نقش محوری حکومت بشار اسد در ثبات و یا تغییر معادلات سیاسی و امنیتی منطقه و به مثابه درگاه ورود ایران به بخش مهمی از ژئوپلیتیک شیعه حائز اهمیت می‏باشد.
۵-عوامل دخیل چون پدیده جهانی شدن، رشد و توسعه فناوری‏های نوین ارتباطات و اطلاعات و تشکیل جامعه اطلاعاتی و جهان شبکه‏ای، با رویکرد تاثیر تحولات منطقه‏ای بر جمهوری اسلامی ایران بویژه در تعامل با تحولات سوریه، و آثار آن بر خط مقدم مقابله با اسرائیل و آمریکا و نظام بین‏الملل .
بطور کلی به نظر می‏رسد پدیده جهانی شدن نقش موثری در شکل‏گیری جنبش‏های اجتماعی داشته است. به این دلیل جنبش‏های اجتماعی جایگاه خاصی در جامعه‏شناسی سیاسی ایفا می‏کنند. این جنبش‏ها، جدید تلقی می‏شوند چرا که نمونه و نمادی از روابط اجتماعی و سیاسی جدید و متاثر از پدیده جهانی شدن هستند. ویژگی‏های این نوع جنبش‏ها از لحاظ جهت گیری، سازمان و نوع، آنان را از دیگر جنبش‏ها متمایز ساخته است. ازجمله:

 

 

این جنبش‏ها غیرابزاری (non- instrumental) هستند، یعنی بیان کننده علایق و نگرانی‏های جهان شمول و اغلب اعتراض آمیز نسبت به وضعیت اخلاقی و نه نماینده منافع مستقیم گروه‏های اجتماعی خاص هستند.
 

بیشتر به سوی جامعه مدنی و نه دولت جهت‏گیری شده‏اند.
 

الف- این جنبش‏ها نسبت به ساختارهای بوروکراتیک متمرکز بدگمان هستند و به سوی تغییر عقاید عمومی جهت‏گیری شده‏اند و نه تغییر نهادهای حاکم.
ب- این جنبش‏ها بیشتر به جنبه‏هایی نظیر فرهنگ، شیوه زندگی و مشارکت در سیاست اعتراض سمبلیک توجه دارند تا به ادعای حقوق اجتماعی- اقتصادی.

 

 

این جنبش‏ها به شیوه‏های غیررسمی، “باز” و انعطاف پذیر سازماندهی شده‏اند و حداقل در بعضی از زمینه‏ها از سلسله مراتب، بوروکراسی و حتی گاهی اوقات قراردادن شرایطی برای عضویت اجتناب می‏کنند.
 

این جنبش‏ها به شدت به رسانه‏های جمعی متکی‏اند و از طریق آنها درخواست‏هایشان مطرح می‏شود، اعتراضاتشان نمایش داده می‏شود و اندیشه‏هایشان برای تسخیر اندیشه و احساس عمومی به گونه‏ای موثر بیان می‏گردد.
 

بعضی از جنبه‏ه ای سازمانی جنبش‏های اجتماعی جدید، آشکارا آنها را از سازمان‏های سیاسی رسمی متمایز می‏کند، تا جایی که اصطلاح “شبکه” بر آنها صدق می‏نماید.(نش، ۱۳۸۹: ۱۳۳-۱۳۱)
۶- اتخاذسیاست سدبندی جدید (New-containment policy)در چارچوب نظم‏نوین جهانی
آمریکا و متحدان اروپایی در برخورد با شکل‏گیری شبکه‏های اجتماعی ناشی از پدیده جهانی شدن وکنترل این شبکه‏ها و ممانعت از تبدیل آنها به حکومت‏های اسلامی بنیادگرا در منطقه خاورمیانه در صدد برآمده‏اند با موج سواری بر تحولات جاری و تسهیل تغییر حکومت‏های سنتی و دیکتاتوری خاورمیانه و جایگزینی آن با حکومت‏های شبه دموکراتیک و اسلام سکولاریستی از تفوق اسلام بنیادگرا و تکوین ژئوپلیتیک شیعه به عنوان بازیگر اصلی منطقه‏ای و تاثیرگذار در سیاست بین‏الملل جلوگیری نمایند. بنابراین ناگزیر به اتخاذ سیاست سدبندی جدید و دخالت مستقیم و غیرمستقیم سیاسی و نظامی در منطقه شده اند.
برخلاف الگوهای اسلام انقلابی در ایران و سودان که منجر به تاسیس نظام سیاسی جدید شد، و در برخی از کشورها جنبش‏های اسلامی مبدل به جزئی از ساختار قدرت شدند و با رژیم مستقر همکاری کردند، جنبش‏های اسلامی جدید در برخی موارد غیرقانونی اعلام یا همچنان به مخالفت انقلابی با رژیم سیاسی مستقر می‏پرداخته اند. در بسیاری کشورها، جنبش‏های طرفدار احیاگری فعال اسلامی سرکوب شده اند. در دهه ۱۹۸۰، حکومت سوریه جنبش اخوان المسلمین را با کشتن هزاران نفر درهم شکست. در مراکش طرفداران اصلی احیاء گری اسلامی به شدت محدود شدند. در ترکیه کاربرد اسلام در مقام پایه‏ای برای شناسایی سازمان سیاسی ممنوع است. هرچند احزاب اسلامی در سال‏های اخیر توفیقاتی داشته‏اند، در این میان دو نمونه از مهم‏ترین و مشهودترین سازمان‏های فعال اسلامی جدید، که گاهی به شکل غیرقانونی نیز فعالیت کرده‏اند، مصر و الجزایر هستند. (اسپوزیتو / وال، ۱۳۸۹ :۲۹-۲۸) سرکوب جنبش‏های اسلامی در کشورهای منطقه و جلوگیری از مشارکت سیاسی آنها در حکومت، موجب تقویت گرایشات بنیادگرایانه، براندازی، ایجاد بستر مناسب و قریب الوقوع تشکیل حکومت‏های بنیادگرای اسلامی گردید. بدین سبب تدبیر قدرت‏های بزرگ در کنترل و مهار جنبش‏های منطقه و اتخاذ سیاست سدبندی جدید معنا پیدا می‏کند. مصر نمونه روشن این سیاست است، پیروزی جنبش اخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری، و انتخاب محمد مرسی به عنوان اولین رئیس جمهور غیرنظامی مصر، پس از مهار اخوان المسلمین و سرکوب شدید آن توسط دولت‏های نظامی مصر در چندین دهه، جنبش اخوان المسلمین را به نیرویی تبدیل کرد که توانایی تفوق مطلق را در بهار عربی مصر از دست داد. از مجموع حدود ۵۰ میلیون نفر دارای حق‏رای در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری مصر تنها حدود ۱۳ میلیون نفر به محمد مرسی، و حدود ۱۲ میلیون نفر به احمد شفیق، جریان حاکم نظامی، رای دادند و مابقی در انتخابات شرکت نکردند. این مهار سبب ایجاد تعادل قوا در مصر شده است به نحویکه هیچکدام از نیروها قدرت مطلق محسوب نمی‏شوند.
با این حال، می‏توان گفت همگرایی ایران با شیعیان منطقه، بیشتر از آن که از منظر منافع ملی باشد از زاویه ایدئولوژیک و شیعه گری است. به عنوان مثال، روابط ایران و سوریه و به تبع آن لبنان، حاکی از آن است که در منظر هر یک از واحدهای سیاسی این اتحاد، الویت منافع ایدئولوژیک و منافع ملی کاملاً متفاوت است. از اینرو مقابله مثلاً سوریه و لبنان با اسرائیل بیش از این که ایدئولوژیک باشد امنیتی و استراتژیک است. درحالیکه برای ایران عمدتاً جنبه ایدئولوژیک دارد و سایر سلسله مراتب منافع در محاق ایدئولوژیک است. وجود منافع متفاوت از اهمیت اتحاد نمی‏کاهد لیکن تحولات منطقه‏ای و بین‏المللی نظیر آنچه در صحنه خاورمیانه در جریان است، پایداری و هزینه این اتحاد را در میان و بلند مدت بخصوص برای ایران با تردید و تهدید جدی مواجه کرده است.
 
 

نظر دهید »
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان- قسمت ۱۴- قسمت 2
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

تسلط بر محیط ( ادبی ، ۱۳۷۹) .
 

۲-۱۱مبانی نظری عزت نفس
در بررسی عزت نفس اولین کار توسط ویلیام جیمز[۶۳] (۱۸۹۰) ، انجام شده است وی به توضیح تمیز بین خود شناخته و خود شناسانده پرداخت و آن را به سه عنصر مادی (بدن ، خانواده ، خانه ) ، اجتماعی (فرد در عین داشتن سطح مختلف اجتماعی ، برای سایر افراد قابل شناخت است ) و روحانی (حالت هوشیاری و تمایلات) تقسیم کرد . او معتقد بود که تصور فرد از خود در حین تعاملات اجتماعی ، یعنی زمانی که متولد شده و مورد شناسایی دیگران قرار می گیرد ، شکل می گیرد(به نقل از بیابانگرد ، ۱۳۷۲) .

در پژوهشی دیویس و کاتزمن [۶۴] (۱۹۹۷)، به این نتیجه رسیدند که کاهش عزت نفس جسمانی موجب افزایش افسردگی می گردد. همچنین بایبی [۶۵](۱۹۹۸) ، در بررسی خود رابطه بین عزت نفس ، افسردگی ، وسواس و نارضایتی بدنی را مورد مطالعه قرار داد. نتایج بدست آمده ، حکایت از آن داشت که عزت بدنی رابطه مثبت با عزت نفس دارد. همچنین عزت بدنی با افسردگی ، وسواس و اضطراب رابطه منفی دارد( به نقل ازنجفی، ۱۳۷۹).

اریکسون (۱۹۸۰) ، اعتماد و ایمنی حاصل از پذیرفتن محیط و دیگران را ، اساسی برای تحول می شناسد ، به اعتقاد وی ، کودکی که کارهایش تائید می شود ، احساس شایستگی می کند ، اما کودکی که اعمالش به چشم نمی آید ، احساس خود کم بینی و حقارت می کند . به نظر اریکسون والدین و معلمانی که به کودک پاداش می دهند توانمندی و احساس شایستگی او را استحکام می بخشند . در مقابل کسانی که تند خویی می کنند وتلاش های کودک را به مسخره می گیرند ، به احساس خود کم بینی او دامن می زنند .
براندن معتقد است که عزت نفس از دو بخش تشکیل می شود ، که یکی داشتن احساس اطمینان در برخورد با چالش های زندگی یا باور خود توانمندی است ، و دیگری احساس صلاحیت برای خوشبخت شدن یا حرمت نفس می باشد ( به نقل از قراچه داغی ، ۱۳۷۹) .
پپ ، آلیسی ، مچیل و ادوارد[۶۶] ( ۱۹۸۹) ، معتقدند که نحوه ی شکل گیری عزت نفس را می توان از طریق تفکر در مورد « خود ادارک شده[۶۷] » و « خود ایده آل [۶۸]» بررسی نمود . خود ادارک شده همان خود پنداره[۶۹] می باشد ، یعنی دیدگاه عینی فرد در مورد مهارت ها ، صفات و ویژگی هایی که در خود می بیند یا فاقد آن است . خود ایده آل ، عبارت از تصویری است که هر فرد دوست دارد از خود داشته باشد . به اعتقاد وی ، زمانی که خود ادارک شده و خود ایده آل با هم همتراز باشند ، فرد از عزت نفس بالایی برخوردار است ، اما شکاف و فاصله بین خود ادارک شده و خود ایده آل ، عاملی است که مشکلات مربوط به عزت نفس را به وجود می آورد ، جرج کلی[۷۰] (۱۹۰۲) به اهمیت واکنش های افراد دیگر در شکل دادن به عزت نفس تاکید داشت ( به نقل از بیابانگرد ، ۱۳۷۲).
از دیدگاه مزلو[۷۱] ، عزت نفس عبارت است از شایستگی ، توانمندی ، اطمینان ، استقلال و آزادی ، چنانچه عزت نفس ارضاء گردد ، افراد احساس ارزشمندی ، توانایی و مثمر ثمر بودن و اعتماد به خود می کنند و اگر ارضا نشود به احساس حقارت ، درماندگی و ضعف در فرد منجر می گردد .همچنین راجرز عزت نفس را ارزیابی مداوم شخص نسبت به ارزشمندی خویشتن می پندارد ( شاملو ، ۱۳۷۸) .
رابسون عزت نفس را « حس رضامندی و خویش پنداری » می داند که از ارزیابی خود درباره ی ارزشمندی ، جذابیت ، شایستگی ، کفایت ، قدر و منزلت و توانایی جهت ارضای تمایلات و خواسته های فرد ناشی می شود (سبزواری ، ۱۳۷۷).
همچنان که کودکان از خود درکی پیدا می کنند و هویت خود را می یابند ، تلویحاً برای خصوصیات خود ارزش منفی یا مثبت قایل می شوند . مجموعا این ارزیابی هایی که کودک از خود می کند ، عزت نفس او را تشکیل می دهد . عزت نفس همان مفهوم «خود » نیست ، مفهوم «خود » مجموعه ای است از عقاید فرد درباره خود که بیشتر بر مبنای توصیف است تا قضاوت ممکن است بعضی از بخش های مفهوم «خود » خوب یابد تلقی شود ولی بعضی از بخش ها نه خوب تلقی شود نه بد .
اینکه کسی موی سیاه و صدای نرمی دارد ، بخشی از مهفوم «خود » است ولی این خصوصیات نه بد هستند و نه خوب .
از طرف دیگر ، عزت نفس به ارزیابی های شخصی از خصوصیاتش اطلاق می شود . مثالی ممکن است این تمایز را روشن کند یک پسر هشت ساله ممکن است از خودش این تصور را داشته باشد که زیاد دعوا می کند . اگر برای این توانایی در دعوا راه انداختن ارزش قایل باشد و به خودش حق بدهد این خصوصیت به عزت نفس او می افزاید . ولی اگر از اینکه مدام دعوا راه می اندازد ناخشنود باشد ، این خصوصیت احتمالاً عزت نفس او را کاهش می دهد( ماسن ، ۱۳۷۲) .
۲-۱۲توجه به عزت نفس در کودکان
یکی از دلایل توجه زیادی که به عزت نفس می شود ، این تصور است که ممکن است ضعف بعضی از کودکان در مدرسه ناشی از کمی عزت نفس آنان باشد . چندین برنامه تربیتی برای بالا بردن عزت نفس کودک به این امید طرح ریزی شده است که بتواند عملکرد او را در مدرسه نیز پیش ببرد .
عزت نفس ، اطمینان به خود و ارزش قایل شدن برای خود را به همراه می آورد . مردم منطبق با خودانگاره خود و توقعات خودشان و دیگران رفتار می کنند . تصور شخص از خودش ، تعیین کننده سرنوشت او خواهد بود . انتقاد کردن از کودک نه فقط از انگیزه حرمت می کاهد ، بلکه همچنین تاثیری منفی بر عزت نفس دارد که بر سطح توقع از خود تاثیر می گذارد . انتقاد مثبت ، توجه و حمایت از کودک در ایجاد خود انگاره ، دستیابی به یک حس مطلوب انتظار از خود و انگیخته باقی ماندن کمک می کند . هنگام تمجید از فرزندتان با بهره گرفتن از تعاریف متنوع می توانید بر او تاثیر گذاشته و اعتبار بیشتری به او ببخشید . نه فقط این تعاریف ، خود انگاره فرزندتان را بهتر می کند ، بلکه با استفاده بیشتر از آنها به نحو مثبت تری شاهد رشد کیفیات عملکردهای خوب در او خواهید بود ( فرگوسن ، ۱۳۸۲) .
کمک به رشد یک خود انگاره مثبت به دور از محدودیت های تصور قالبی ، گام مهمی در جهت صحیح می باشد . کودکی با خود انگاری خوب ، انضباط شخصی بیشتری دارد و برای یادگیری و ارتقای سطح مهارت هایشان بهتر انگیخته شده است . برای ارتقای خود انگاری فرزندتان اعتقاد داشته باشید که او مهم ترین کودک دنیا است سپس او را وادار به قبول این مطلب نمایید ( فرگوسن ، ۱۳۸۲) .
عزت نفس بر موفقیت های مدرسه ای موثر است ، بچه هایی که احساس خوبی درباره توانایی های خود دارند ، به احتمال قوی در مدرسه بهتر از بچه هایی عمل می کنند که اغلب فکر می کنند نمی توانند کارها را به درستی انجام دهند . موفقیت های مدرسه نیز متقابلا در عزت نفس بچه ها اثر می گذارند . چگونگی موفقیت های مدرسه ای دانش آموزان بر احساس آنها در مورد خود موثر خواهد بود . بچه هایی که عملکرد آنها در سطح پایین است ، این سطح عملکرد را به سایر فعالیت های خود نیز تعمیم می دهند .
عزت نفس در نحوه ارتباط بچه ها با دیگران موثر است . بچه هایی که در مورد خود احساس خوبی دارند تمایل دارند که رابطه ای مثبت با دیگر افراد داشته باشند . عزت نفس در خلاقیت موثر است بچه هایی با عزت نفس پایین کمتر از بچه هایی که دارای عزت نفس مناسب هستند ، برای انجام کارهای خلاقانه ریسک می کنند ، والدین در عزت نفس کودکان خود موثرند .
تحقیقات نشان می دهد که بچه های دارای عزت نفس بالا به داشتن والدینی گرایش دارند که به بچه های خود محبت می کنند و احساس مقبولیت به آنان می دهند . در حالی که بچه های باعزت نفس پایین به داشتن والدین نقاد و دقیق تمایل دارند . بچه های دارای عزت نفس پایین نسبت به بچه هایی که عزت نفس بالایی دارند ، گرایش خیلی بیشتری به کشمکش و ستیز با والدین نشان می دهند. موارد زیر کارهایی است که والدین می توانند با انجام آنها به افزایش عزت نفس منا سب فرزندان خود کمک نمایند .

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
 
 
 

 

 
 
 

نظر دهید »
ترجمه بخشی از کتاب۹۲ The Philosophy of the Upanishads- قسمت ۷
ارسال شده در 26 فروردین 1400 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

۳ـ کوشش برای کار بست این فرضیه در دست بررسی در تمام حقایق موجود غیر ممکن بودن آن را ثابت می­ کند. بر این اساس در تیتریه اوپه­نیشد بند ۱٫۳ معنای باطنی (اوپه­نیشد) به ترکیب این حروف (سمهیتا) بیان شده است، و در پایان این بند پاداش­های متنوعی مطرح می­ شود که در نهایت «کسی که این ترکیبات عظیم را به نحوی که شرح داده شد، می­شناسد»[۳۳۸] و در اینجا صرفاً شناخت ترکیب حروف واجب شده است و مفهومی از هیچ­گونه پرستشی در کل پاراگراف وجود ندارد یا اگر اینکه ما عبارت کهن کوشیتکی اوپه­نیشد بند ۱-۲ . ۲ را به طور قطع درک کنیم، در آن جا از گدایی سخن گفته شده است که، «خودش را به عنوان خود همه موجودات می­شناسد»[۳۳۹] و «نشانه تعلیم باطنی او گدایی نکردن است». اگر همه عباراتی که در بحث ضمیمه نسبت به اوپه­نیشدها تحت کلمه اوپه­نیشدها بررسی شود، فوراً این مطلب نشان داده خواهد شد که آنها متضمن معنای «نشانه باطنی، نام باطنی، مفهوم باطنی، کلمه باطنی، قانون باطنی، تعلیم باطنی» می­باشند و از این رو به همه این معانی مفهوم باطنی اضافه شده است. بنابراین می­توانیم نتیجه بگیریم که تبیین های ارائه شده توسط که هندیان از کلمه اوپه­نیشد به عنوان «باطنی» داده­اند همگی مناسب و صحیح می­باشد.
II – شرحی مختصر از تاریخ اوپه­نیشدها

 

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
 

 

 

خاستگاه نخستین اوپه­نیشدها
 

واژه اوپه­نیشد با سه معنای متفاوت ذیل دریافت می شود:

 

 

واژه رمزی
 

متن رمزی
 

مفهوم [معنی] رمزی.
 

۱ـ به یقین واژه ­ها و بیانات و دستور العمل­های رمزگونه که به عنوان تعالیم عرفانی(Upanishad) خوانده شده ­اند، فقط برای تشرف یافتگان از آنها قابل فهم می­باشند. این تعالیم عرفانی هم حاوی قوانین مکتوب برای اعمال و رفتار هم چون عدم تکدی­گری[۳۴۰] که در کوشیتکی ۲٫۱٫۲[۳۴۱] نقل شده و نیز اطلاعاتی سری و رازگونه از ماهیت برهمن می­باشند. بنابراین برهمن به مثابه “حقیقه الحقیقه”[۳۴۲] یا “تدونه”[۳۴۳] (آرزو و هدف نهایی) توصیف شده است و در این جا این جمله “که تو تعلیم عرفانی [اوپه­نیشد] را یاد گرفته­ای” به آن اضافه شده است. از ویژگی­های مشابه واژه­ های رمزگونه این است که شبیه تجلان[۳۴۴] هستند، [به این معنا] “همه موجودات در او زاده شده، از بین می­روند و نفس می­کشند” یا “نه چنین و نه چنان”[۳۴۵].
هنگام سفارش به پرستش برهمن تحت چنین دستور العمل­هایی، حتی به طور تلویحی هم اشاره نشده که تعلیم عرفانی دلالت بر “پرستش” دارد، بلکه همچنان که پیش از این خاطر نشان کردیم، تأمل و تعمق بر روی برهمن به کمک این واژه­ های باطنی به جای پرستش خدایان قرار می­گیرد.
۲ـ متون موجود، نسخه­های باقی مانده از تعالیم عرفانی و نیز همچنین متون قدیمی­تر و نهفته تعالیم عرفانی “اوپه­نیشدها” نامیده شدند. به ویژه مطابق با مکتب تیتریکه، بیشتر بخش­ها با این واژه یعنی “اوپه­نیشدها” به پایان می­رسند.
۳ـ واژه یا متنی که به عنوان اوپه­نیشد توصیف شده، فراوان نیست بلکه معانی تمثیلی و رازگونه برخی از مفاهیم آیینی یا عملی به عنوان اوپه­نیشد یا تعلیم عرفانی توصیف شده ­اند. در این خصوص به چاندوگیه ۱٫۱٫۱۰ نگاه کنید؛ “براستی آن با آگاهی(معرفت)، و با ایمان، تعلیم عرفانی (معرفت به معنای رمزی هجای اوم) بیشتر مؤثر است. اینک این سوال به ذهن خطور می­ کند که آیا این سه معنا اصیل هستند؟ ما باید درباره مورد سوم تصمیم گرفته و آن را بررسی کنیم. تفسیر تمثیلی که به آیین­ها نسبت داده شده است و تعالیم عرفانی که بعد از آن­ها گسترش یافته هرچند به ظاهر از این نوع نبوده، اما همان­گونه که پیش از این اشاره کردیم، نظرات بسیاری در مورد نشئت گرفتن اندیشه مفهوم تعالیم عرفانی(اوپه­نیشدها) از براهمنه­ها وجود دارد، تعلیم عرفانی نخست در اذهان طبقه کشتریه و نه طبقه براهمن­هایی که خود را به طور کامل مشغول انجام آیین­ها کرده بودند، پرورانده شد. اوپه­نیشدها به عنوان بازمانده متون کهن وده های سه­گانه از طریق براهمن­ها به ما رسیده است. اما این موضوع که برخی از تعالیم اوپه­نیشدها ریشه در تعالیم بسیار مهم پادشاهان کشتریه داشتند، بیشتر و بیشتر بر ما مکشوف می­ شود. از این رو در داستان­های چاندوگیه ۲۴-۱۱ . ۵ ، پنج براهمن فرزانه از اودالکه ارونی[۳۴۶] تعلیم مرتبط با آتمن فراگیر را پرسیدند، اودالکه توان پاسخ به آنها را نداشت و به همراه پنج فرزانه به سوی شاه اشوپتی[۳۴۷] از کای کیه[۳۴۸] روانه شدند، شاه نخست کاستی­های معرفت­شان را برایشان آشکار ساخت و سپس تعلیم درست را از او دریافت کردند. در بریهد۲٫۱ ( و عبارت مشابه آن در کوشیتکی ۴) گارگی بالاکی[۳۴۹] دانشمند پرآوازه ودایی، داوطلب شد تا برهمن را برای شاه اجاتشترو[۳۵۰] از کاشی[۳۵۱] شرح دهد و از این رو دوازده تفسیر نادرست را مطرح کرد (کوشیتکی ۱۶) و پس از آن پادشاه، برهمن را به مثابه آتمن در هیئت شخصی که در خواب عمیق فرو رفته به او نشان داد و توضیح خود را با این مطلب شروع کرد: “خلاف قانون است که یک براهمن خود را به شاگردی یک کشتریه درآورد تا برهمن را برای او شرح دهد؛ اما اینک من تعلیم تو را شروع می کنم”. در این داستان، که بواسطه دو مکتب وده­یی حفظ شده به روشنی بیان شده که معرفت به برهمن به مثابه آتمن، محوری­ترین آموزه تمام ودانته بوده است. همچنین شاه از این معرفت برخوردار، اما برعکس براهمن(عالم وده­یی پر آوازه) از این معرفت برخوردار نبوده است.
در چاندوگیه ۹-۸ . ۱ نیز دو براهمن بواسطه شاه پرانه[۳۵۲]، درباره آکاشه به مثابه یگانه اصل همه چیزها، آنچه که آن دو نسبت به آن جاهل بودند، تعلیم داده شدند. اگر چه در چاندوگیه ۱٫۹٫۳ گفته شده است که پیشتر، این تعلیم، از طریق اتیدهَدوَن[۳۵۳] به اودَرَ شاندیلیه[۳۵۴] بیان شده است. از این گذشته و با این حال بزرگان و آگاهان (فرزانگان) این فرض را پذیرفته­اند که در این صورت نیز براهمن­ها از کشتریه­ها تعلیم گرفته­اند. به همین ترتیب، چاندوگیه ۷ در بردارنده داستان آموزش سنت کوماره “خدای جنگ” به نارده براهمن است. در این بخش نخست ناکافی بودن آموزش­های جامع وده­یی براهمن­ها با این کلمات بیان شده است:
“همه آنچه که تو مطالعه کرده­ای نام صرف بوده است”. در پایان متون مهم و اصلی درباره آموزه سه روح تناسخ یافته در شکلی از تعلیم که توسط شاه پرَوانه به ارونی داده شده، موجود است. شاه در این­جا، به براهمن می­گوید: “زیرا همانگونه که به من گفتی، گوتمه، این آموزه هیچ موقع تا به الان در میان براهمن­ها رواج نداشته است”. بنابراین در همه عوالم پادشاهان در دستان طبقه جنگجو باقی مانده است. هنگامی که عبارتی را درباره شناخت برهمن به مثابه آتمن مورد بررسی قرار می­دهیم، در حقیقت می­بینیم که شناخت آتمن به مثابه همه جنبندگان و فرجام روح پس از مرگ را، از مهم­ترین نکات و تعالیم اوپه­نیشدها نقل کرده اند؛ نه فقط در این عبارات پادشاه به عنوان شخصی بهره­مند از فرزانگی توصیف شده بلکه به صراحت پادشاه در مقابل براهمنی که آگاه نیست یا گمراه شده، قرار گرفته است. این داستان­ها توسط مکاتب وده­یی و نیز خود براهمن­ها برای حفظ شده است. [اما در عین حال و به احتمال خیلی زیاد] و نه با یقین کامل، مجبور به این نتیجه گیری شدیم که در حقیقت آموزه آتمن که در تقابل آشکار با تمامی اصول آیین­های وده­یی است، هرچند مفهوم اصلی آن می ­تواند نشئت گرفته از براهمن­ها باشد، اما نخستین بار توسط طبقه کشتریه و نه براهمن­ها مطرح و پذیرفته شده بود. آموزه آتمن نخستین بار توسط براهمن­ها پذیرفته شد. به علاوه این حقیقت مذکور یعنی اینکه براهمن­ها در طی دوره طولانی و با وجود اشتیاق فراوان موفق به شناخت آتمن نشدند، در عبارات پایانی مشهود است. بر مبنای چنین حدسی این حقیقت در خصوص آتمن، آگاهانه از آنها مخفی نگه داشته می­شده و به ساده­ترین شکل بیان می­شده است.
آموزه شناخت آتمن در میان حلقه­های معدودی از کشتریه­ها به استثنای براهمن­ها انتقال می­یافت، و در یک کلام این آموزه، اوپه­نیشد بود. احتمالاً روش تمثیلی آیین­های در پرتو آموزه آتمن، که پیش از آن در طبقه کشتریه انجام می­گرفت در مقیاسی وسیع تر بعد از قبول آموزه جدید توسطه براهمن­ها پذیرفته شد. می­خواهیم این نکته را بررسی کنیم که احتمالاً در وهله نخست سومین معنای واژه اوپه­نیشد که در بالا ذکر شد یعنی “معنای رمزی” یا (پاره ای مفاهیم آیینی) در درجه دوم اهمیت قرار دارد. اگر دوباره از دو معنای دیگر اوپه­نیشد یعنی واژه رمزی و متن رمزی که بنیادی­ترند سوال کنیم خواهیم دید که تغییر از معنای دوم به معنای اول به سختی قابل فهم است اما این تغییر که معنای اول وارد در معنای دوم شده طبیعی­تر و قابل فهم­تر است. بنابراین فرض می­کنیم که آموزه آتمن به مثابه اصل نخست عالم، به تدریج از آنچه که از طریق سروده­های ریگ و اتهروه وده بدست آورده­ایم، پدید آمده و رفته و رفته از طریق کشتریه­ها و در مخالفت با اصل آیین براهمنی گسترش داده شده بود. از این رو این شناخت جدید در واژگان مختصر (کلمات قصار) و دستور العمل­هایی چون: تدونه، تجلان، حقیقه الحقیقه، سنیادوانه[۳۵۵]، سعادت[۳۵۶] و رخشنده[۳۵۷]، و نظیر اینها بیان می­شدند که فقط برای آگاهان از آنها قابل فهم بودند. سپس دستور العمل­هایی این چنینی اوپه­نیشد نامیده می شد، دستور العمل­هایی که با تفاسیر شفاهی توأم بودند، چون جایگاه این مباحث و تفاسیر هنوز شناخته نشده بود؛ همچنین تفاسیر شفاهی که به صورت رمزی حفظ شده و استفاده از آنها به تدریج در متون اولیه­ای که اوپه­نیشدها نام داشتند، گسترش داده شدند. در اینها و روش­هایی مشابه آموزه­های رمزی، ویداها(دانش) حاصل می­شوند که بارها در اوپه­نیشدها به آن اشاره شده است. مؤلفان این ویداها یا دارندگان انحصاری (این معرفت) در هند مشهور بودند؛ راهبان آنها را جستجو می­کردند، شاگردان سال­های بسیاری را صرف حفظ آنها می­کردند و هدایایی گرانبها به آنها پیشکش می­شد و بدین وسیله این ویده­ها را بدست می­آوردند. در مورد پاره­ای از این ویداها نام نویسندگان حفظ شده است و در واقع، تعدادی از آنها دارای نسب نامه­هایی هستند که نویسندگان و جانشینان آنها را بیان می­ کنند و معمولاً هم دستور انتقال آموزه فقط به پسر یا شاگرد قابل اعتماد را پذیرفته­اند.
هرچند زمینه مناسب برای گسترش موفق آموزه آتمن هنگامی به وجود آمد و این آموزه از انحصار طبقه کشتریه یعنی خاستگاه اصلیش خارج شده و به تصاحب براهمن­هایی در آمد که سنت­های آموزشی­شان به خوبی تثبیت شده بود، اما آموزه آتمن که اساساً مخالف با پرستش خدایان وده­یی و نظام آیینی براهمنی بود، با اشتیاق پذیرفته شده و به کمک تفاسیر تمثیلی با سنت­های مرسوم تلفیق گشته و به برنامه آموزشی مکاتب براهمن اضافه گردید؛ و اوپه­نیشدها به پایان وده­ها(ودانته) تبدیل شدند. هم اینک نیز براهمن­ها ادعا می­ کنند که آموزه جدید آتمن در انحصار خاص آنان بوده و قادرند که آن را به شاهان یعنی رهبرانی مانند جناکه و جانشروتی و … که گفته شده است برای تعلیم این آموزه جدید به نزد براهمن­ها رفته بودند، انتقال دهند. اولیای امور در خصوص آیین­ها همچون شانیدیلیه[۳۵۸] و یَجنَوَلکهیه به پدیدآورندگان و حامیان ایده­های اوپه­نیشدی تبدیل شده و آموزه آتمن را اصل مسلم سنت ودایی فرض می­کردند، همچنان که این عبارات در براهمنه­ها گفته شده است: “فقط کسی که ودا را می­شناسد، آتمن متعالی و فراگیر را درک می­ کند”. بعدها، ایده­های اوپه­نیشدی مورد قبول مکتب های وده­یی قرارگرفت و بخشی از نظام وده­یی تعالیمشان را تشکیل داد. مکاتب آموزه جدید آتمن را از طریق شرح­های مختلف بیان کرده و زیر نظر معلمان وده­یی گسترش دادند. آنها در وهله نخست تفاسیر جدیدی از روح آموزه آتمن را که موافق با سنت آیینی بود، پدید آوردند و به این ترتیب طرفداران ریگ وده این آموزه را مرتبط با نیایش­های ریگ وده (اوکته- سرود) و طرفداران سامه وده آن را مرتبط با نغمه­های سامه وده، و طرفداران یجور وده با قربانی به خصوص قربانی اسب که عالی­ترین شکل قربانی بود درآوردند. با این وجود آموزه جدید آتمن بیشتر گسترش یافت به گونه­ ای که به کلی فراتر از مراسم آیینی بوده و در واقع اغلب با آن در تناقض آشکار بوده است. بنابراین با توجه به این موضوع باید ارتباط و تعامل فعالی میان مکاتب مختلف وجود داشته باشد؛ تعاریفی هم که بواسطه یک شخص کاملاً مورد توجه واقع شده بود، با عدم قبول شخص دیگر مواجهه می­شد. معلمانی هم که در یک مکتب به مشروعیت عالی [مقام مرجعیت علمی] نائل شده بودند در مکتب­های دیگر در موقعیت­های پایین­تری قرار گرفته یا به طور کلی ناشناخته بودند.
۲ـ اوپه­نیشدهای موجود [بازمانده]
از آنجا که اوپه­نیشدها به نوعی از فعالیت مکاتب مختلف وده­یی و تعامل آنها با یکدیگر به وجود آمده­اند قادر به تعیین توالی و ترتیب زمانی معینی میان آنها نمی­باشیم. تمامی اوپه­نیشدهای اصلی در بردارنده بخش­هایی از اوپه­نیشدهای قدیم و جدید در کنار هم می­باشند و از این رو دوره هر بخش به طور جداگانه و به وسیله خود آن بخش تعیین می­ شود که این امر هم از طریق تکوین اندیشه­هایی که در آن ظاهر شده ­اند امکان پذیر است. در اینجا هنوز هم اوپه­نیشدها را به صورت یکپارچه فرض می­کنیم فقط می­توانیم به طرح اولیه آن فکر کرده و به تعیین دوره­ای نزدیک شویم که در اصل اوپه­نیشدها به آن تعلق داشته اند. ما نخست چهار دوره زمانی متوالی را که اوپه­نیشدها به صورت کلی و یکپارچه تعیین می شدند، مشخص کنیم.

 

 

اوپه­نیشدها منثور کهن
 

بریهد آرانیکه، چاندوگیه، تیتریه، ایتریه، کوشیتکی و کنه.
کنه در مرز میان اوپه­نیشدهای کهن و جدید قرار می­گیرد. این اوپه­نیشدها مجموعاً متن­های ودانته واقعاً موجود مکاتب هستند، و در بخش­های کهن­شان معمولاً با براهمنه­ها و آرانیکه­ها به صورت یکپارچه و منسجم با هم ادغام شده ­اند و مکاتب اوپه­نیشدهای دیگر را از آنها به وجود آورده­اند و مفاهیم آیینی را در قالب شیوه ­های تمثیلی مختلف شرح و تفسیر کرده ­اند. فقط کنه جدید است و هم چنین باید بپذیریم که متون جدید خودشان را از قید آیین خلاص کرده ­اند. زبان این متن­ها تا حدودی خشک[رسمی] و سخت[دشوار] است و کاملاً با زبان براهمنه­های منثور و کهن یکی می­باشد، امّا در عین حال خالی از جذابیت هم نمی ­باشد.

 

 

اوپه­نیشدهای موزون
 

این تحول بواسطه کنه اوپه­نیشد ۱-۱۳ و بندهای ۸-۲۱ . ۴. ۴ بریهد ایجاد شده است، که بدون تردید یک الحاق جدید به این اوپه­نیشدها می­باشند. اوپه­نیشدهای موزون عبارتند از: کته اوپه­نیشد – ایشه اوپه­نیشد – شوتاشوتره اوپه­نیشد – موندکیه اوپه­نیشد – مهاناراینه. مهاناراینه با بهره گرفتن از موندکیه بوجود آمده است، و مندکیه با بهره گرفتن از شوتاشوتره پدید آمده است. ایشه به نظر می­رسد در کل کمتر از شوتاشوتره بهره برده، و عاری از گرایشات فرقه­ ای ­باشد؛ اما در مثال­های بی­شماری ایشه مستقل از کاته دیده شده است. شکی نیست که شوتاشوتره متأخرتر از کته می­باشد، اما با شواهدی از چندین عبارت این احتمال بسیار تقویت می­ شود که در تألیف شوتاشوتره از کاته استفاده شده باشد. تفاوت میان این دوره و دوره­ های پیشین بسیار زیاد است. این ارتباط با مکاتب گاهی اوقات شک برانگیز و گاه جعلی و در هر صورت غیر دقیق هستند. تمثیل­های بیان شده به سیاق آرنیکه­ها ناقص هستند؛ و این اندیشه به عنوان موضوع تکوین دیگر وجود ندارد و با کلیاتش همه جا را در بر گرفته است. آیه­های منفرد و اصطلاحات ویژه مدام تکرار شدند. و نحوه نگارش و سیاق متن شکل داده شد. و تقریباً از ابتدا تا به انتها زبان آن موزون گشت.

 

 

اوپه­نیشدهای منثور بعدی
 

پرشنه اوپه­نیشد – میتراینیه اوپه­نیشد- ماندوکیه اوپه­نیشد
در این سه دوره نگارش اوپه­نیشد دوباره به سبک نثر بازگشت که آشکارا با سبک باستانی و قدیمی اوپه­نیشد­های کهن تفاوت داشت، اما برخی از اوپه­نیشدها به ویژه میتراینیه از همان سبک اوپه­نیشدهای کهن تأثیر گرفته بودند. این شیوه نگارش حکایت از این داشت که نثر سنسکریت متأخر پیچیده و دشوار است، و تکرار آن موجب خوشحالی می­ شود.
۵ـ اتهروه[۳۵۹] اوپه­نیشدهای متأخر
رساله­های الهیاتی متأخر کماکان سبک نوشتاری اوپه­نیشدها را به­عنوان شیوه مناسبی برای تألیفات ادبی که با آن میزان حرمت و قداست نوشته­ها انتقال می­یابد، حفظ کردند؛ در حالی که این اندیشه خود، تا حدودی با شکل­ گیری مدام و پیوسته درون مایه­های کهن ارتباط داشته؛ و یا از دور افتادن از موضوع اجتناب می­کرد؛ (گربهه[۳۶۰]، پرانه آگنی هوتر[۳۶۱]، پنیدا[۳۶۲]، آتما(روح) [۳۶۳]، سرو اوپه­نیشت سارَ [۳۶۴]، گارودا[۳۶۵])، یا تا حدودی توجهشان را به تکریم یوگه بر می­گرداندند (برهماویدا، کشوریکا، گولیکا[۳۶۶]، نادبیندو، برهما بیندو، امریتَ بیندو، دیانه بیندو[۳۶۷]، تیجو بیندو، یوگه شیکها[۳۶۸]، یوگه تتوه، ایمسه[۳۶۹])، یا به سنیاسه توجه می­کردند (برهمَ، سنیاسه، آرونیه، کانتشروتی، پرمامیسه، جاباله، آشرمه). همچنین تفاوت میان این دو گرایش نشان می­دادند، که تقریباً بدون استثنا یوگه­اوپه­نیشد به صورت منظوم تألیف شده، اما یوگه اوپه­نیشدهای سنیاسه به صورت منثور و گاهی هم مطالب منظومی به آنها اضافه شده است. به علاوه گروهی از اوپه­نیشدها هم­چون (اتهروه شیرَها، اتهروه شیکها ، نیلَرودرَ ، کالاگنی رودره، کیاولیه) به پرستش شیوا و گروهی دیگر همچون (مها، نارایانه، آتمه بودا ، نریسیمه تاپَنیه، رامَ تاپَنیه[۳۷۰]) به پرستش ویشنو اختصاص داده شده بودند؛ و می­کوشیدند که این اوپه­نیشدها را در پرتو آموزه آتمن تفسیر کنند. آنها غالبا به نثر و همراه با ادغام سوره­ها نوشته شده بودند. هرچند همه این اوپه­نیشدها در اتهروه­وده به ما رسیده ­اند، اما مورد تائید و تصدیق عالمان اصلی ودانته قرار نگرفته­اند.
۳. اوپه­نیشدها بادراینه و شنکره
نخستین نشانه­ های مجموعه اوپه­نیشدها در میان کتاب­های این دو یافت می­شوند. از این رو، این اشاره در شوتاشوتره ۵٫۶ «اوپه­نیشدهایی(تعالیم عرفانی) که بخش­های عرفانی وده را شکل داده­اند[۳۷۱]؛ و همچنین این عبارت شوتاشوتره ۶٫۲۲ «ژرف­ترین تعالیم عرفانی در زمان­های قدیم در ودانته(اوپه­نیشد) آشکار شده بود»، با رجوع به گذشته اوپه­نیشدها به عنوان یک کل مستقل به نظر می­رسند، که پیش از این قدمت قطعی آن را ادعا کرده بودند. شاید استنباط مشابهی از سه مرتبه تکرار بندهایی از موندکه ۳٫۲٫۶ و مهانارا ۱۰٫۲۲ و یاتیس[۳۷۲] بیرون کشیده شود که در آنها از مرتاضانی[۳۷۳] صحبت می­ شود که معنای آموزه ودانته را درک کرده ­اند. کماکان و بی­تردید اوپه­نیشدها به عنوان یک کل ظاهر می­شوند هنگامی که در میتریه ۲٫۳ ، این آموزه در ارتباط با برهمن به عنوان «آموزه همه اوپه­نیشدها»[۳۷۴] توصیف شده است. اینکه در کارهای بسیار متأخر همچون «سروه- اوپه نیشد-ساره» یا موکتیکا اوپه­نیشد، اوپه­نیشدها به عنوان کلی فرض شده ­اند و از این رو دیگر ارزش و اهمیتی ندارند. بدون تردید این براساس نوشته­های متأخر یا متقدمی بود که بادریانه به عنوان جوهر آموزه اوپه­نیشد در برهمه سوتره که اساس ودانته متأخر می­باشد پذیرفته است؛ بادریانه «بنابر توافق» متون اوپه­نیشد، نشان می­دهد که برهمن نخستین اصل کیهان[۳۷۵] است، و همچنین این موضوع اساسی «که همه متون ودانته شایسته اعتبارند»[۳۷۶] را بیان کرده است. هرچند اوپه­نیشدها توسط بادریانه به رسمیت شناخته شده را نمی­توان از خود سوتره­های اوپه­نیشدها آنهم به علت کوتاهی این سوتره­ها فهمید؛ بلکه فقط از تفسیرهای شنکره است که می­توان آنها را فهمید، و بنابراین این تصمیم در بسیاری از مثال­ها در هاله­ای از ابهام باقی می­ماند؛ چونکه این موضوع را نمی­دانیم که شنکره تا چه اندازه از روایات قابل اعتماد استفاده کرده است. فقط در نخستین بخش ممکن است که به یقین بتوان بیشتر متون اوپه­نیشدی که بادریانه در دست داشت مشخص کرد؛ آنجایی که او قبول می­ کند که آموزه­های مرتبط با برهمن را در ۲۸ بخش[۳۷۷] بر مبنای عبارات بسیاری از اوپه نیشدها اثبات کند و رسمیت بخشد. در اینجا، در همه تألیفات او، شماره چهار، نقش اصلی را در تنظیم مطالب ایفا می کند. از ۲۸ عبارت اساسی، دوازده عبارت از چاندوگیه، چهار عبارت از بریهد آرنیکه، چهار عبارت از کتهکه، چهار عبارت از تیتریه و کوشیتکی (از هر کدام دو عبارت) و چهار عبارت از اتهروه اوپه­نیشد، سه عبارت از موندکه و یکی از پرشنه، انتخاب شده ­اند. طرح ذیل نشان می­دهد که کاملاً نظم این عبارات، هم چنین عباراتی که در میان هر یک از اوپه­نیشدهایی که بادریانه استفاده کرده، رعایت شده است؛ در حالی­که از جنبه­ های دیگر این عبارات با هم آمیخته شده و به شیوه ای قادریم که دلیلی را اینجا و آنجا در ارتباط با موضوع مطالب پیدا کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 

 
حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف
 
 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 192
  • 193
  • 194
  • ...
  • 195
  • ...
  • 196
  • 197
  • 198
  • ...
  • 199
  • ...
  • 200
  • 201
  • 202
  • ...
  • 315
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مجله علمی پژوهشی رهاورد

 آموزش برنامه نویسی
 اسباب بازی طوطی برزیلی
 محتوا آسمان خراش
 رشد فروشگاه آنلاین
 درآمد تضمینی پرریسک
 طراحی منابع آموزشی
 جلوگیری از احساسات منفی
 سوالات قبل ازدواج
 تفاوت عشق و وابستگی
 افزایش وفاداری مشتری
 خرید و فروش دامنه
 ادغام بازاریابی سنتی
 ترس از تغییر در رابطه
 علت سرفه سگدانی
 فروشگاه آنلاین درآمدزا
 نشانه علاقه مردان
 بی اشتهایی سگ
 فروش لوازم الکترونیک دست دوم
 آموزش میجرنی کاربردی
 رشد فروش عکس دیجیتال
 مراقبت توله سگ بی مادر
 سرمایه گذاری طلا و سکه
 اشتباهات روابط عاطفی
 کپشن اینستاگرام جذاب
 عفونت ادراری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

آخرین مطالب

  • ارتکاب جرم در حال خواب- قسمت ۸
  • " خرید متن کامل پایان نامه ارشد – از جمله مهمترین اهداف برنامه آموزش مهارت های زندگی شامل: – 5 "
  • مطالعه‌ی اداره آموزش وپرورش شهرستان اسلامشهر براساس ابعاد سازمان یادگیرنده- قسمت ۹
  • تجلّی داستان های پیامبران در قصاید سنایی- قسمت 6
  • بررسی رابطه بین ظرفیت یادگیری سازمانی و بهر¬ه¬وری نیروی انسانی سازمان امور مالیاتی استان آذربایجان غربی۹۳- قسمت ۳
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین- قسمت ۱۰
  • پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره :بررسی راهکارها و چالش‌های تغییر رویکرد از مالیات ستانی سنتی ...
  • مطالعه جامعه شناختی رابطه سبک‌زندگی زنان شهر تهران و قربانی‌شدن- ...
  • بررسی عوامل موثّر بر پذیرش آموزش الکترونیکی در سطح شهر اصفهان با استفاده از مدل موفقیت سیستم‌های اطلاعاتی۹۱- قسمت ۶
  • حق-توسعه-و-جهان-سوم-با-عنایت-به-مقررات-حقوق-بین-الملل-اقتصادی- قسمت ۳
  • بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۲۸
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد- قسمت ۵
  • منابع پایان نامه درباره بررسی جنین‌زایی سوماتیکی در نخل خرما -Phoenix dactylifera L.-
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ارتقاء احساس امنیت شهروندان کرمانشاه- قسمت ۲
  • ارزیابی تجربه آموزش رشته برنامه¬ریزی رفاه اجتماعی در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه¬های ایران- قسمت ۵
  • بررسی تاثیرعوامل بازاریابی اجتماعی برارزش نام تجاری بانک ملی از دیدگاه مشتریان(مطالعه موردی شعب بانک ملی خراسان شمالی)- قسمت ۱۳
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد برنامه ریزی تولید ادغامی چند هدفه پایدار در زنجیره تأمین ...
  • تمايلات سرمايه گذاران و واكنش بازار سهام به اخبار سود در بورس- قسمت 14
  • تحلیل نامه ی امام علی (ع) به حارث همدانی- قسمت ۶
  • مطالعه تطبیقی سیاست کیفری ایران وحقوق جزای بین الملل درقبال تطهیرپول های نامشروع (پول شویی)- قسمت ۲۰
  • تعیین رابطه بین بازاریابی داخلی و رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری توزیعی (مورد مطالعه شعب بانک ملت استان ایلام)- قسمت ۵
  • مقایسه¬ی تطبیقی جایگاه زن در اشعار ژاله قائم مقامی با ژاله اصفهانی- قسمت ۲۴
  • تعیین نقش واسطه گری حافظه کاری و کارکردهای اجرایی در رابطه بین اضطراب ریاضی و عملکرد ریاضی- قسمت 13
  • بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۸
  • بررسی اثر نانو ذرات خاک‌رس بر خواص پلی اتیلن اتصال عرضی شده۹۲- قسمت ۹
  • تحلیل فقهی و حقوقی قاعده درء با تاکید بر رویه قضایی- قسمت ۲
  • رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه ۴ شیراز- قسمت ۱۱
  • تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 7
  • تبیین رابطه بین کیفیت سود در شرکتهای ورشکسته در مقایسه با شرکتهای غیر ورشکسته
  • بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۸

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان